آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 1 - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

932 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1548 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام ،

    روز 33 ام سفر …

    خدایا شکرت که من رو خلق کردی ،

    من این منه دوست داشتنی ،

    این شخصیت کامل و ارزشمندی که واقعا بی نظیره ،

    خدایا ازت متشکرم که من خودم رو پیدا کردم و فهمیدم که چقدر ارزشمند و دوست داشتنی هستم .

    رب من ،

    ممنونم که من رو به این جهانه زیبا آوردی و منو هدایت کردی و کمکم کردی تا این آگاهی ها رو دریافت کنم .

    این فایل های عالی رو گوش بدم و بهتر بفهمم معناو مفهموم زندگی رو ، معنای کتاب راهنمای قرآن رو من با این فایلها درک کردم ،

    خدارو صد هزار سپاس ،

    واقعا ما هممون یک قطره از خدا هستیم ،

    چقدر این مفهوم زیباست ، آرامش بخشه ، بی نظیره .

    وقتی که این فایل رو گوش میدادم ، یکی از مشتری هام که نمیتونستن خونه پیدا کنند بهم پیام دادن که خونه ی مورد نظرشون رو پیدا کردن ،

    منم طبق آگاهی این فایل وقتی رفتار کردم ، جدی اونقد خوشحال شدم انگار که خودم خونه پیدا کردم ، کلی تبریک گفتم و واقعا خداروشکر کردم .

    من میخوام تعهد بدم و سعی کنم کل زندگیم اینگونه نگاه کنم ، همه رو قسمتی از خودم و جهان ببینم ، همه رو قسمتی از خدا ببینم .

    خدایا ازت بازم برای این روزهایی که من دارم روی خودم کار میکنم و پیشرفت میکنم سپاسگزارم ،

    ممنونم که میتونم پیشرفت کنم ، ممنونم ک بهم اجازه دادی پیشرفت کنم . ممنونم ک کمکم میکنی رب مهربون من .

    مارو به راهه راست ، به راهی که در آن نعمتها و ثروتها هست هدایت کن رب من .

    من تسلیم هستم ، منو ببر به این مسیر زیبا ، من نمیدونم ، تو راه ها رو بلدی ، مارو ببر ، آقا فرمون ماشین دسته توست ، مارو از بهترین جاها ببر و برسون به عالی ترینها به ثروتهای روز افزون …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    بابک معینیان گفته:
    مدت عضویت: 3515 روز

    سلام خدمت استاد عزیز.طبق روال هر شبم فایل سفرنامه امشب هم گوش دادم .شنبه یه ملاقات خیلی مهم دارم که مکالمه اون روزم به شدت در نتیجه تاثیر خواهد داشت نکته جالب اینجاس که تو این فایل شما میگی برای سه روز اینده فقط سه روز با تمام هستی یکی شو… .

    یجورایی انگار این فایلو بعد شاید دو سه سال دقیقا باید همین امشب گوش میکردم دقیقا به موقع دوباره گوشش کردم . تا شنبه سه شبانه روز دیگه بیشتر نمونده ??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1152 روز

    قدم 33 (روز سوم) فصل دوم روز شمار تحول زندگی من:

    استاد اولین بار که این فایل رو‌گوش کردم یک حس آرامش وگشایشی زیبا در قلبم احساس کردم

    چقدر من این متن رو دوست دارم و میخواهم

    دکلمه اش کنم

    با هر موجودی که روبرو می‌شوی این جمله را در ذهن تکرار کن:

    او پاره‌ای از من است، پاره‌ای از خداست و ببین که عشق بی قید و شرط چگونه در وجود تو جاری می‌شود.

    چقدر این جمله ی آخر برایم دلنشین بود

    ممنونم مهربان استادم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    حسین عبادی گفته:
    مدت عضویت: 1941 روز

    بسم الله الرحمان الرحیم.

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و تمام دوستان در این مسیر نورانی.

    من و خدا یکی هستیم و در تمام لحظات سکوت میکنم و دل به او میسپارم

    از شر نفس به رب نازنیم پناه میبرم و خودم را تسلیم رب میکنم (روح من روح خداست)

    تویه هر جایی که هستم هر مکانی هر لحظه ای .هر نامی و هر باوری سوکوت میکنم و از ربم میخوامکه بشنوم و شنوا باشم لزش میخوام که گوشهایم را شنواااا وشنوااااتر کن الهی امین.

    میخوام که به من یاد بدهد که از قضاوتها پیش داروی ها رها شوم و میخوام که فقط گوش کنم و گوش کنم هیچ دفاعی از خود نکنم

    میخواهم که فقد گوش کنم گوش کنم به سادگی و تجربه کنم ورها شوم از قضاوتها رهای رهاااا از هر گونه مکانقبیله و طبقه رهاااا از باروهایم میخوام تسلیم تو باشم رب من پاک از همه قالبهایی که من رودر خود حبس میکنن قالبهای بتنی که نابود میکنن جسم و روحم رو میخوام بشنوممممم صدای ربم رومیخوامممم بشنوممممممممممم

    خدایا من تسلیم توام…

    میخوام ارمش این مسیر سبز رو این برکه سبز رو تجربه کنم میخوام گوش بدم و تجربه کنم با لذت و با لذت…

    از خدا میخوامکه قلبم را پاک کنه قلبم را پاک کنه که اتفاقات خوب زمانی از راه می رسن که قلب من پاک شده باشه…

    من پاره ای از خدا هستمممم

    از رب میخوام کهبه من اگاهی بده اگاهی اصل من است خود حقیقی من است خود متعاللی من استاز خدا میخوامممممم که من رو هدایت کنه.

    .

    من لایتنهای هستم و مقدس…

    اگاهی من پاره ای از خداست.خوددد خداست مثل قطره ای از دریا که پاره ای از دریاستتت..خود دریاست خدایا من تسلیم توام..

    من پاره ای از خداهستم و در همه حال در کنارم نشسته است.

    من پاره ای از خدا هستمممممممم

    و همیشه جایگاه من رو ارج نهاده و گرامی چون من و او یکی هستیممم…

    همه هستی پاره ای از وجود من هست…

    همه رو گرامی میدارم چون پاره ای از من هستن چون پاره ای از خداوند…

    من هر موجودی که مبینم تکرارمیکنم

    او پاره ای از من است

    پاره ای از خداست.

    و میدونم که عشق بی قد و شرت وارد زندگی من میشود به امید رب…..

    روز 15 از تحول زندگی من

    با عشق حسین عبادی بنده خوب خدااااا

    25.5.1402

    در پناه جان جانان رب العامین شاد سلامت و ثروتمند باشید…

    خدایا شکرتتتتتتتتتتتتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    مژگان علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 771 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام بر خدا و سلام بر تو و سلام برمن و سلام بر همه موجودات عالم که همه از خداییم

    بیا خودمان رو رها کنیم رها و آزاد

    رها از هرگونه قضاوت

    رها از هرگونه قید و بندی واز هر نوع باوری که اینها قید وبند نفس هس

    رها باشیم رها و آزاد

    و بدانیم که ما همه از خداییم مانند قطره ای از دریا همه از او هستیم همه از قدرت بی نهایت همه از اوییم همه از خداوندیم

    بیاید عشق داشته باشیم عشق بی قید و شرط و بدور از هرنوع قضاوت

    خدایا توراسپاسگزارم بع خاطر این فایل آرامش بخش

    خدایا توراسپاسگزارم به خاطر وجود ارزشمند استاد عزیز

    خدایا توراسپاسگزارم برای وجود خودم که از توهستم و وجود عزیزانم که همه از تو هستن

    در پناه حق سلامت و شاد و آرام باشید آرامش بی نهایت آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 798 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    آرامش در پرتو آگاهی قسمت یک

    گوش کن

    چقدر خدا دقیق و حساب شده هست، دقیقا مرتبط با موضوعی که دیشب باهم قرار داشتیم و با خدا صحبت کردیم دقیقا بهم گفت تو فقط گوش کن

    اول از این فایل بگم که چجوری شد هدایتم کرد سمتش

    من داشتم آشپزخونه رو مرتب میکردم حدود ساعت 3:30 بعد از ظهر بود ، گفتم خدا چی میخوای بهم بگی از صحبتای استاد عباس منش ، مثل همیشه رندم گالری گوشیمو که تمامش فایلای آگاهیه بالا پایین زدم و روی یکیشون نگه داشتم وقتی باز شد

    متحیر شدم

    گریم گرفت چشمام پر اشک شد

    آنجا که من و تو یکی هستیم ،سکوت کن و دل بسپار

    می‌خواهم برایت بگویم و تو بشنوی‌

    بیا گوش دادن ساده را تجربه کنیم

    و تنها رها و آرام است که می‌شنود

    قلبت را پاک کن، اتفاقات خوب تنها وقتی از راه می‌رسند که قلبت را پاک کرده‌ای

    اینو دقیقا دیشب خدا بهم گفت

    من اومدم تا باهاش حرف بزنم حدود ساعت 1 به بعد بود

    نمیدونستم چی باید بهش بگم ، نمیدونم چرا از وقتی شبا تصمیم گرفتم که باهاش قرار بذارم و باهم حرف بزنیم و از روزی که شروع کردم قدم بردارم

    گفتم خدا موضوع هر شبمون برای صحبت کردنو خودت تعیین کن ،تو بگو باید درمورد چی باهم حرف بزنیم

    امشب که خواستم بشینم ،قبلش چراغ اتاقمو خاموش کردم و نشستم هی منتظر بودم که بگه چیکار کنم ؟قرآن بخونم یا صحبت کنم

    چی بگم ؟

    که وقتی داشتم هی سوال میپرسیدم و منتظر موضوع صحبتمون بودم شنیدم گوش کن

    برای چی میخوای صحبتمون موضوعی داشته باشه ، گوش کن به من ،همین که اومدی با من حرف بزنی ، ساکت باش و گوش کن

    بشین و فقط به صداهای اطرافت گوش بده

    گوش بده تا صدامو بشنوی

    بار ها و بارها میشنیدم گوش کن

    تا میومدم که حرفی بزنم میشنیدم نه ساکت باش و گوش کن

    هیچی نگو و گوش کن

    و من سعی میکردم از فکرمم چیزی نگذره ،با اینکه سخت بود ولی تلاشمو میکردم تا فقط گوش بدم

    وقتی گوش میدادم صدای رد شدن هواپیما ،صدای ماشینا ،صدای موتور و کامیون و جارویی که به روی زمین کشیده میشد که تمیز بشه زمین یا صدای نفسم و حرکت دست و صدای کولر و …

    که وقتی گوش دادم و گوش دادم آروم شدم و حس کردم باید حرف بزنم

    بازم نمیدونستم چی بگم فقط گفتم، خدا تو بهتر از من میدونی چی برای من خوبه و یهویی دیدم دارم‌ گریه میکنم

    و میگم من که هیچی نیستم هرچی فکر میکنم ، چی دارم که بگم من اینو دارم ، هرچی فکر میکنم میبینم چیزی ندارم که بگم دارمش

    کمکم کن بگذرم از چیزهایی که برای من نیستن و هنوز وابسته شونم و این منو از تو دور کرده

    و نمیذاره بیشتر باهات حرف بزنم

    ولی یه چیز دارم که همه دارایی منه و اونم تویی خدا

    همینجور میگفتم و گریه میکردم

    و یهویی رفتم تو گوگل نوشتم که آیه های مربوط به شب حرف زدن با خدا میخواستم ببینم که اگر من الان بخوابم و موقع اذان صبح خوابم ببره و من الان حرف زدم با خدا ،میشه ؟ یا باید موقع اذان صبح بیدار باشم و فقط اونموقع میشه صحبت کرد

    و میدونم که اینا نجواهای ذهنم بودن که مانع از حرف زدنم با خدا بشن

    که یاد یه آیه افتادم که میگفت حتی اگر نتونستین بیدار بمونید چند لحظه خدارو یاد کنید هم میشه ، دقیق خود آیه رو یادم نیست هرچی گشتم تا اینجا بنویسمش نتونستم پیداش کنم

    تا جایی که یادمه نوشته بود اگر یاد خدا کردید و اشک در چشماتون جاری شد حتی اونم حساب هست مهم یاد کردن خداست

    وقتی تو گوگل نوشتم و هدایت شدم به یه صفحه ای

    یه متنی آورد و خوندمش

    نوشته بود

    شخصی آمد خدمت امام صادق و از تجار بود و تقریباً بازنشسته شده بود. گفت یابن رسول الله! من می‌خواهم کارم را رها کنم و گوشه‌ نشین شوم و مشغول عبادت شوم. امام صادق«سلام‌الله‌علیه» سه مرتبه فرمودند: «عَمَلُ الشیْطَان‏»

    این الهام شیطان است

    در مورد یه موضوعی یادم افتاد که از خدا سوال کرده بودم ،با این متن متوجه شدم نجوای ذهنم بوده و نباید توجهی بهش بکنم

    و وقتی داشتم میخوندم چشمام سنگینی کرد و خوابم برد

    قبل خواب گفتم خدا اگه خوابم برد و اذان گفت بیدارم میکنی ؟؟؟؟؟

    نمازمو بخونم

    و بعدش سپاسگزاری کردم و خوابیدم

    و وقتی یهویی بیدار شدم ، انگار یکی با ملایمت بیدارم کرد و انقدر آروم بودم که دیدم اذان گفته و نمازمو خوندم و دوباره خوابیدم

    امروز از صبح تا شب کارای نقاشی و کارای دیگه که باید انجام میشد رو انجام دادم

    شب مهمون داشتیم و مادر بزرگم اومده بود

    مادرم براش پتویی که از کربلا گرفته بود رو داد و بعد به من گفت برو عروسکی که تو سفره حضرت رقیه انداخته بودن و بهمون دادن بیار آنا ببینه

    وقتی آوردم مادربزرگم انقدر قربون صدقه عروسکو رفت که گفت چقدر گوچولو هست و خیلی خوشش اومد

    شنیدم باید بهش بدی

    ولی تو اون لحظه بین دلم و ذهنم درگیری بود

    ذهنم میگفت نه اون برای تو هست چرا بدی به مادر بزرگت بعدشم تو دوستش داری ،نمیخواد بدی

    ولی سه حسی هم که صداش بلند تر بود میگفت حالا وقتشه ببینم میتونی از چیزی که دوستش داری بگذری بهش بدی

    دیدم مادر بزرگم گفت کاش یکیم برای من میگرفتی

    به خودم گفتم طیبه حالا وقتشه ، اولا تو هیچی نداری هرچی داری از خداست

    هر وقت بخواد ارت پس میگیره

    و یادت باشه تو از این دنیای مادی بری جهان آخرت هیچ کدوم از اینارو نمیتونی باخودت ببری

    الان باید بگذری ازش

    الان باید درست رو درست پس بدی

    که خدا ببینه که از چیزی که دوستش داری گذشتی

    و من بازم به خودم تکرار کردم طیبه برای تو نیست پس برای خدا رو به خود خدا برگردون

    و من سریع گفتم مادربزرگ میخوای برش دار

    گفت نه یکی دارین

    گفتم نه هم مامان عروسکو به من داد هم خواهرم من دو تاشو دارم یکی شو بردار برای تو

    خیلی خوشحال شد و گذاشت تو کیف دستیش

    اونجا بود که فهمیدم باید یاد بگیرم از بهترین و دوست داشتنی ترین چیزهایی که دارم باید بگذرم

    امروز وقتی به آخر این فایل گوش دادم تصمیم گرفتم که از این به بلد هرچی دیدم به خودم تکرار کنم

    او پاره‌ای از من است، پاره‌ای از خداست و ببین که عشق بی قید و شرط چگونه در وجود تو جاری می‌شود

    از امروز به بعد سعی میکنم تمرین کنم

    چند روز پیش درخواستی داشتم که خدا با این فایل و این جمله راهشو بهم نشون داد

    من این فایل رو بارها گوش داده بودم ولی امروز تازه شنیدمش تازه درکش کردم تک تک جملاتش رو

    البته جملاتی که باید یاد میگرفتم در مداری که درش هستم رو

    بی نهایت از خدا سپاسگزارم و برای تک تکتون عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت بی نهایت از خدا میخوام

    عشق براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    فرشید ... گفته:
    مدت عضویت: 3805 روز

    ای جان دلم که چه به موقعی

    عزیز دلم استاد بی نظیرم کسی که با تک تک کلمه و حرفهای پر از معنی اش زندگی مرا داره تغییر میده

    سلام به خوب ترین استاد دنیا ای قربونت که حرفات اصلا رد خور نداره بخدا

    واقعا خیلی خسته نباشی

    استاد عالی هستید فوق العاده دوستتون دارم F

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    حسین یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1510 روز

    سلام خدمت استاد و دوستان عباس منشی…

    این چندتا فایل خیلی تکون دهنده بود برام.همش تو ذهنم دنبال یه کلییت برای اینکه بتونم قوانین و بهتر بفهمم بود این چندتا فایل جواب خیلی از سوال هامو داد.و اینکه خیلی منو تحت تاسیر قرار داد خیلی از فایل های رایگان استاد رو گوش دادم و دیدم باورشون کردم انجامشون دادم به اندازه ای که باور و انجامشون دادم به نتیجه رسیدم ولی همیشه یه سردرگمی تو وجودم بود که مثلا من با انجام این کارها وتغیر باور ها میتونم به خواسته هام برسم تا اینجا درست. ولی با گوش دادن این چندتا فایل به این نتیجه رسیدم که بابا من اول کی هستم جایگاه و ارزشم کجاست و چیه اصلا چی میشه که ادم با یه سری تغیرات به خواسته هاش میرسه من اینجا فهمیدم که ما انسانها خیییییییلی با ارزشیم و یه گنجی در این کیهان هستیم که خودمون از ارزشش خبر نداریم چند دقیقه گریه کردم بعد گوش دادن به این فایل ها که ای خدا تو چقدر بزرگی و چی خلق کردی.در کل به این نتیجه رسیدم اول ادم باید قابلیت هاش و ارزششو از درون پیدا کنه بعد بیاد برای خودش هدف و خواسته تاین کنه چون تو وقتی ارزش خودتو بدونی میبینی خواسته هات برات طبیعی هستن و دستیابی بهشون خیلی راحته به این شرط که اون احساس خود ارزشی رو در خودت ایجاد کنی…

    ممنونم از استاد عباس منش….

    اونایی که دنبال تغیر تو هر زمینه هستن همین چندتا فایل ارامش در پرتو اگاهی میتونه چنان تاسیر گذار باشه که حتی خارج از تصور… به نظر من همین چندتا فایل و درک کردن و انجام دادن 90 درصد راهو رفتنه.

    در نهاهیت ارزوی سعادت و خوشبختی برای همه شما رو دارم و امیدوارم به این باور برسیم که ما خیییییلی با ارزشیم……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    طیبه مزرعه لی گفته:
    مدت عضویت: 798 روز

    به نام ربّ

    سلام با بینهایت عشق

    33. امروز دومین باره میام رد پای روز شمار تحول زندگیم از روز سی و سه رو مینویسم

    اومدم قدرت خدا رو برای شما هم بنویسم که باز هم بهم نشون داد

    هر لحظه داره نشونم میده

    تا باورم بهش تقویت بشه و کمکم میکنه

    من هر روز صبح که بیدار میشم میگم خدایا امروز روز شگفتانه ترین های من هست که تو بهم عطا میکنی

    غروب که بعد نوشتن درمورد نهج البلاغه و رد پای این روزم نوشتم و اینکه گفتم چیکار کنم نقاشیمو خراب کردم ؟

    عجیب

    عجیب رو برای این نوشتم که به حرف خودم که گفتم خراب شد نوشتم الان درک کردم خدا میخواست با خراب نشون دادن از نظر من بهم بگه حرفاشو

    من بعد نوشتن رد پام خواستم دوباره زمینه نقاشیمو مثل قبل که مشکی بود رنگش کنم و آسمون آبی دوباره مشکی بشه چون کل آسمونو رنگ سبز برگ درخت شده بود و من به نظرم خراب کرده بودم نقاشیمو

    بعد نشون مادر و خواهرم دادم گفتن عالی شد خیلی بهتر از زمینه مشکی شده

    بعد من اومدم دوباره بهش شاخه اضافه کردم و وقتی تموم شد عکسشو گرفتم و داشتم نگاه میکردم یهویی دوتا قلب به چشمم خورد که با شاخه و تنه درخت بوجود اومده بود

    یهویی به طرح اصلیم که با خط و خطوط انگشتام رسم کرده بودم نگاه کردم دیدم وای دقیقا دو تا قلب داره و یکیشو قبلا خواهرم وقتی تابلو رو نشونش دادم دیده بود

    وقتی دیدم گفتم تشکر خدا جونم این همه رنگ کردم خراب کردم دوباره رنگ کردم تا به این برسم به طرح اصلی خود ایده تو که بهم گفتی

    بعد آبجیم اومد دید گفت طرح حیوانات که قبلا کشیدی خیلی خاص تر از این بود طیبه

    گفتم اینم خاصه ولی چون من نقاشیمو خوب تمرین نکردم و خودآموز یاد گرفتم الان خدا با این طرحش حتما بهم میگه که از این به بعد طرحایی که میده سخت تر میشه و خاص تر ، پس تلاشمم باید بیشتر کنم برای یاد گیری نقاشی

    و من سپاسگزارشم که بهم کمک میکنه وقتی میگم خدا خودت رنگش کن واقعا حواسم میره به گوش دادن به فایلای صوتی استاد یا صدای ضبط شده خودم و یهویی که تموم میشه میبینم خدا چقدر قشنگ نقاشیامو چیده

    و من باز هم میدونم این نقاشیمم مثل قبلی بینظیر و فوق العاده میشه

    خدایا شکرت

    و دوباره قدرتشو نشونم داد که قدرتمند ترین خالق هست و صاحب اختیار من که همه کار برام انجام میده نقاشیمو کمک میکنه ،به باورای خوب و قدرتمند ساختن‌کمک میکنه ،عشق هر لحظه دارم و سلامتی دارم ثروت دارم خدایا بینظیره همه چی فوق العادست

    خدایا سپاسگزارم ازت

    برای همه دوستان و استاد و خانم شایسته عزیز بی نهایت عشق ، بینهایت ثروت و بینهایت سلامتی و آرامش و شادی و بهترین ها از خدا براتون میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: