آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 3 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

682 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمیه رازگردانی گفته:
    مدت عضویت: 2603 روز

    بنام پروردگار یکتا

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گلم در این خانواده صمیمی

    اصل همون چیزی که سالها ازش دور بودم، تازه پیداش کردم، فکر می کردم زندگی همینی که هست، تازه همیشه می گفتم چون خدا خیلی چیزها را بهم نداده اون دنیا حتما جایگاه من بهشته، ناراحت میشدم، افسرده می شدم، عصبانی می شدم،در طول شبانه روز با خودم درگیر بودم، آرزوم هاما سراب می دیدم، گاهی اوقات از شدت ناراحت گریه می کردم ولی گاهی اوقات درونم می گفت سمیه این تو نیستی که باید اینطور زندگی کنی، خلاصه برخلاف ظاهرم که خیلی ها فکر می کردند من آدم شاد و با ایمان و معتقدی هستم و همچنین پولدار، اینطور نبودم، هر چی بود ظاهر بود، چون روحم را، قلبم را، درونم را….. فراموش کرده‌ بودم، زندگی برام لذت بخش نبود و وابسته بود به جایگاه شغلی، خونه، ماشین، همسر و…… ،ی سری از این چیزها را بدست آوردم، ولی دیدم نه اون آرامش واقعی را ندارم، اون ایمان واقعی به خدا را ندارم، اون توکل نیست، چون هرروز ذهن منطقیم بیشتر می خواست بهم بگه سمیه دنیا اومدی که چی، اضطراب تمام وجودم را می گرفت و احساس بی هدفی می کردم و با خودم می گفتم هر چه بادا باد آخرش مرگ، خلاص میشیم از دنیا بلاخره، تا اینکه فروردین 97 آغاز شد، با خانواده رفتیم مسافرت از همون مسافرت هایی که آشپزخانه خونه پشت صندوق عقبه ?من تو ماشین داداشم بودم، فایل های استاد را گذاشت، دیدم نه ی چیزهایی را در درون منا داره بیدار میکنه، گفتم دمش گرم چه آدم باحالیه، چقدر قشنگ حرف می زنه، داداشم فایل گذاشت از استاد منم درونم غوغایی شد، بخدا نمی دونستم چیه، فقط تمام اون حس های بد، بی هدفی، بی ارزشی، بی ایمانی داشت می رفت،حالم را به شدت خوب کرد، رفتم بیو تلگرامم را نوشتم که در سال 97 معجزه های بزرگی به خواست خداوند برای من اتفاق می افتد، نگو این همون درون خداییم بود، این همون اصلم بود، این همون ذاتم بود که به یاد آورد برای من که سمیه برو بگرد خوشبختی دقیقا کنار خودت هست، حالم خوب بود، ولی گاهی اوقات نه، چون تغذیه روحی نمی شدم، نمی دونستم باید چکار کنم، خیلی کم فایل های استاد را گوش می کردم، ولی نمی دونستم از کجا باید شروع کنم، تا اینکه دوره کشف قوانین زندگی اومد، و رفتم محصول را تهیه کردم، هی گوش کردم و پیش رفتم، وای انفجارهای درونی در من شروع شد، دیدم روز به روز حالم داره بهتر میشه، می گفتم عباس منش تو فوق العاده ای، سمیه تو خودت هم فوق العاده ای، آروم تر شدم، متوکل تر شدم، تا جلسه ده که پیوند روح و ذهن که دیگه فهمیدم سمیه کجا بودی تا حالا، چه کردی با خودت، و بخدا زندگی برام شد بهشت

    هیچ کسی نمی تونست اینقدر منا به درون زیبام هدایت کنه، جز این مرد بزرگ که خودش هدایت یافته بود که تمام حرفهاش به تک تک سلول های بدنم رسوخ کرد و جریانی از زلالی، هدفمندی و قشنگی وارد زندگیم کرد، من تا عمر دارم دعاگوی شما هستم و ان شاءالله در دنیا و آخرت سعادتمند و عاقبت بخیر باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    سارا شکری گفته:
    مدت عضویت: 1263 روز

    به نام الله یکتایم

    خداوندم را سپاسگزارم. که مرا از همچون خودش لایتناهی و ابدی آفرید

    و این زندگی ،فرصت زمانی بسیار کوچک در مقایسه با زندگی ابدی من است

    گاهی آنقدر در این زندگی دنیایی و هیاهوی آن فرو میرویم و باورش میکنیم این توهمات و این ظواهر دنیایی را که ابدیت خود رو فراموش میکنیم و از اینجا مشکلات ما شروع میشود

    گاهی باید سکوت کرد ،در سکوت نشست و هیچ نگفت

    فکر نکرد،فقط آرام بود ،آنگاه‌ صدای روحمان،صدای قلبمان‌،صدای عشقمان،صدای وحی پروردگارمان را خواهیم فهمید که بی نهایت در همان لحظه آرامش را تجربه خواهیم کرد و یاد خدا آرامش بخش قلب هاست

    خدایا سپاسگزارم که همیشه هستی و نزدیکترینی

    ولی من فراموشکارم ،ولی در عوض تو همواره آگاهی مطلقی و مشتاق دیدارم با آنکه هیچ نیازی به دیدار و راز و نیاز و ستایش و عبادت من نداری و بخشنده و توبه پذیر و هدایتگر و اجابت کننده

    پروردگارا میخواهم مدت زمان بیشتری، نه نه اصلا همیشه ی همیشه به تو وصل باشم و آرام ،خداوندا کمکم کن تا بهشت را همینجا و در همین دنیا هم تجربه کنیم پروردگارا مسیرها رو بهمون نشون بده و کمکمون کن تا در این مسیر الهی ثابت قدم باشیم

    خداوندا کمکم کن تنها تو را بپرستیم و تنها از تو یاری بجوییم و از حرفا و کارها و رفتارهای بندگانت در روی زمین و آسمان ها ذره ای ترس در وجودمان نیاد

    که تویی قدرت مطلق آسمان ها و زمین و به تو پناه می‌بریم از هر چه غیر خودت

    سپاسگزار تمام دوستانی که اینجا هستند و حرکتی میکنند تا جهان جای زیباتری برای هممون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    امیر رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 1027 روز

    بنام یکتای بی همتا

    درودبه استاد عزیزم ومریم بانوی زحمتکش

    درود به خانواده عباس منشی عزیز

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    که هرروز رابا انرژی فوق العاده ای که توبهم دادی راتاشب سپری میکنم وبادیدن زیبایی هاوفراوانیهایت لذت میبرم ازحضورت درزندگی ام

    خدایاشکرت،،

    چقدر دلنشین وآرامبخش است این فایل زیبای آرامش درپرتوی آگاهی

    حقایق پنهانی هم هست که من هم سالها نمیدانستم ومشکلات زندگی ام را پذیرفته بودم

    ودر این باور بودم که طبیعی است که چنین مشکلاتی را درزندگی ام داشته باشم

    طبیعی است که همیشه درغم واندوه باشم

    طبیعی است که همیشه عصبانی وپریشان حال باشم

    وفکرمیکردم که برای همه همین است وهمه در اینطور مواقع پریشان حالند ودارای استرسهای درون اند

    وقتی نزدیکترین فرددرزندگی ات را ازدست میدادم

    تا مدتها حالم بد بود

    وغافل ازاینکه تمام امراض درونی ام همین استرسها واضطراب های است که درطول روز

    وبیخوابی های شب من رادچارش کرده است

    وایجاست که اگر ازآن حقایق پنهانی آگاه میبودم

    دچار اینهمه مشکلات نبودم

    البته که ناآگاه بودم وحتی تصورش هم نمیتوانستم بکنم

    درروابطم باخانواده دچارمشکلات بودم

    بااقوام وخویشانم ودوست وهمکار دچار مشکلات روابط بودم

    وتهمت خوردن های بی دلیل

    نفرت وحسادتهای درونم

    ناآرامش بودنم

    وچیزی هایی که فکرمیکردم همه آدمهادچار اینها هستند

    وجالب اینکه خودم راهم آدم عاقلی میدانستم وبقیه را سعی میکردم آگاه کنم وراه وروش درست رابه آنها نشان بدهم

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    که من رابه راه راست هدایت کردی وآگاهم ساختی ازقوانین جهان هستی تا بتوانم اول خودم را پیداکنم وبشناسم

    ودرمسیر زیبای الهی وخوشبختی قرارم دادی تا بتوانم به آرامش برسم

    ودیگر دچار استر وغم واندوه درزندگی ام نباشم

    خدایا شکرت که توانستم اول خودم راببخشم وآدمهای زندگی ام

    بتوانم کنترل کنم حسادت درونم را ورهاکنم تمام نفرتها وکینه هارا

    خدایاسپاسگذارم که کلید تمام گنجها وثروتهارابمن دادی

    توانستم وجودتورادرخودم بیابم ولذت ببرم

    خدایاسپاسگذارم که خود لاینتناهیم را یافتم وبه وجود خلقت جهان هستی وسیستم پی بردم

    ودیگر با داشتن احساس خوبم در تمام لحظات زندگی ام میتوانم خلق کنم تمام اتفاقات زیبای زندگی را

    خدایاسپاسگذارم بخاطر تمام انسانهای زندگی ام که دستان پرمهر توهستندوباعشق بمن در پیشرفتم من رایاری میکنند

    ومن باخوب زندگی کردنم جهان راجای بهتری خواهم کردبرای زیستن

    درپناه الله مهربان شادباشیدوروزگارتان بروفق مراد دلتان

    استادومریم خانم عزیزانم دوستتان دارم وسپاسگذارتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1231 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام دوستان خوبم در مجموعه استاد عباس منش

    امروز روز سی وهشتم از روزشمار تحول زندگی من است

    چقدر زیبا چقدر آرام بخش

    چقدر حقایق و چقدر واقعی استاد عزیز برای ما خوانش می کنند

    هر بار

    هر بار

    این موزیک را گوش می گیرم احساس می کنم به خدای خودم نزدیکتر شده ام

    الان که دارم دیدگاه را می نویسم بار دوم است که دارم فایل صدای استاد را گوش می دهم و حس و حالم واقعا خوب می شود

    احساس می کنم که خدا باز به من نزدیکتر است

    دلنوشته ای به ذهنم آمد و اینحا برای دوستانم می نویسم

    سلام بر تو

    سلامی چو بوی خوش آشنایی

    به تو سلام می کنم که جواب سلامم را بی پاسخ نمی گذاری.

    به تو نگاه می کنم که نگاهم را بی مخاطب قرار نمی دهی.

    به تو فکر می کنم که فکرم را منحرف نمی کنی.

    باتو حرف می زنم که حرفهایم را گوش می دهی.

    با تو درد و دل می کنم که صبور هستی و آرام.

    با تو راز و نیاز می کنم که شنونده خوبی هستی.

    برای تو کار می کنم که مزد دهنده خوبی هستی.

    برای تو می روم که هموار کننده راه خوبی هستی.

    برای تو می پوشم که پوشاننده بی نقصی هستی.

    با تو که حرف می زنم،آنقدرخوب می شنوی که حرفهایم رنگ و بوی عاشقی می گیرد.

    آنقدر خوب گوش می دهی که از خوب بودن تو اشکهایم جاری می شود.

    نمی بینمت،نیستی ، اما همیشه حضور داری.

    آنقدر حضور داری که از تمام کم و کاستی ما خبر داری.

    با این همه حضور،

    با این همه کم و کاستی ،

    اما هیچ بر لب نمی آوری و کلام نمی گشایی.

    تو چه هستی که همه دنبال تو می گردند.

    هیچ جا نیستی ولی همه جا هستی.

    تو چه هستی که وجود نداری اما در عین بی وجودی قابل لمس هستی.

    هر جا نگاه می کنم از تو نشانه ای است.

    از تو رد پایی است.

    انگار قبل از ما آمده ای و رفته ای.

    اما ، اما ، اما

    هرجاکه رد پای تو بود ، نیستی محو شد و هستی، آغاز شد.

    هرجا که نام تو بر در و دیوار آن حک شد، خانه تو شد ، ماءوای تو شد

    هر جا که با نام تو ،برای، تو خشتی روی خشتی قرار گرفت،

    آنجا آهو رمیدگان پناه و آرام گرفت.

    چرا همه چیز به تو ختم می شود و با تو آغاز می شود.

    چرا هر آغازی که با نام تو است، سرانجام آن خوش است.

    چرا هر خوشی که با نام تو همراه است ، لذت بخش است.

    چرا هر لذتی که با نام تو همراه است ، وصف ناپذیر است.

    در یادها می ماند و غیر قابل فراموشی است.

    تو چه هستی که همه هستی از تو است؟

    تو چه هستی؟

    چه هستی؟

    چه؟

    امیدوارم که لذت برده باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    فاطمه ش گفته:
    مدت عضویت: 1735 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    روز سی و هشتم از تحول زندگی من

    به قول خانم شایسته، خداوند بهترین برنامه ها را می چیند…

    امروز صبح داشتم با خودم فکر میکردم که من خوشبخت ترین انسان روی کره زمین هستم که در تیره ترین روزهای زندگی ام هدایت شدم و الان در مسیر زیبای رشد و تکامل هستم و از هر لحظه زندگیم لذت میبرم.

    وقتی به مسیر سفرنامه فکر میکردم، ناخودآگاه جملاتی به ذهنم اومد که دوست داشتم با خودم بلند تکرارشون کنم:

    فاطمه حواست هست؟ تو خیلی برای خواسته هات تلاش کردی ولی نزدیکشون نشدی که هیچ ازشون دور هم شدی. تا اینکه خداوند رو پیدا کردی

    و خداوند برای من:

    رابطه خوب با اعضای خانوادم شد

    دوست های خوبی که فکرش رو هم نمیکردم شد

    احساس آرامش و عزت نفس شد

    جریانی از ثروت شد

    هدیه هایی از جاهایی که فکرش رو نمیکردم شد

    مناظر طبیعی که با دیدنشون احساس میکنم روحم در حال پرواز کردنه شد

    جملات زیبایی که پر از عشق و محبت بود و از زبان اطرافیانم بهم رسید، شد

    انسان های فوق العاده ای که فقط میخوان بهم کمک کنند شد

    موفقیت هایی که سالها دنبالشون بودم شد

    و خداوند برای من در این مدت کمتر از دوماه، همه چیز شد

    چیز هایی که فکرشون رو هم نمیکردم

    نعمت هایی که یادآوریشون باعث میشه قلبم با هیجان بیشتری خون رو پمپاژ کنه

    و سوال من بعد از یادآوری این نعمت ها از خودم این بود؛

    فاطمه، با همه اینها، آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست؟

    جوابی که تو ذهنم پیچید این بود که:

    راجع به چی حرف میزنی؟

    نه تنها خداوند برای من کافیه، بلکه میلیارد ها بار بزرگتر و بهتر از هر چیزیه که من بتونم تصورش کنم

    وقتی خداوند برای من نه تنها نیاز های اولیم رو تامین میکنه، بلکه در غالب هر زیبایی و نعمتی که اراده کنم در زندگی من تجلی میابه، من دیگه چرا باید به چیزی جز اون فکر کنم؟

    اصلا دیگه راضی کردن دیگران معنایی نداره

    اصلا دیگه نیازی به دفاع کردن از خودم نیست

    اصلا دیگه حتی به جلب توجه دیگران فکر هم نمیکنم

    و تنها چیزی که برام مهمه اینه که روی خودم کار کنم تا شخصیتم عوض بشه

    تا ظرفم بزرگتر بشه برای درک بهتر خداوندم

    درک بیشتر عشقش

    دریافت بیشتر نعمت هاش

    و تمام

    و این تفکرات امروزم، با فایل زیبای آرامش در پرتو آگاهی 3 که این برگ از سفرنامه بود تکمیل شد و من تنها کاری که میتونم بکنم اینه که فقط بگم، خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم بابت این هماهنگی

    خدایا شکرت

    استاد عزیز و خانم شایسته خوبم، خیلی ازتون ممنونم که دست خداوند در مسیر تغییر و تحول و رشد و تکامل زندگی ما شدید.

    با آرزوی بهترین ها برای تک تک همسفران عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    کیانوش نسیم سبحان گفته:
    مدت عضویت: 2957 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام اون خدایی که با بخشندگی و مهربانی در درونم است و وقتی من و او در خانه ی من یکی و همسو میشویم و در صلح قرار میگیریم قدرتی به نام خلق آگاهانه نمایان میشود و میشود چیزی که من میخواهم و از آن لذت میبرم

    سلام بر استاد عزیزم که نمیدانم با کلامت که از دل و جانت بر زبانت جاری میشود چه کردی که بیش از یکسال است دیگر جسم و جان و ذهنم کلامی رانمیپذیرد از دیگر دستان خداوند مگر به تائید شما نازنین استادم

    سلام بر بانو مریم شایسته نازنین یار و همراه و رفیق استاد عزیزم که عاشقانه ناخدای کشتی این سفر مقدس شدید

    سلام بر همسفران مهربانم

    تقریبا دو هفته ای است که لذت بیشتری از زندگی میبرم یه جورایی به صورت عمیق تر سکان زندگیم را به دست خداوند رب العامین داده ام یا بهتر بگم با باوری عمیق تر نسبت به قدرت هو خودش سکان را به دست گرفته و من با آرامشی بیشتر به دنبال عشق بازی با زندگی و لذت بردن از لحظاتم مشغولم

    تعهد کردم 40 روز و در 24 ساعت شبانه روز،،فقط نیم ساعتش را،،خودم باشم و خودش سر ساعتی که باهم تعیین کردیم در تایم های مختلف در شبانه روز و این قدر جانانه در مسیر کشتی زندگیم را هدایت میکنه که دیدنی شده

    در جایی که اصلا فکرش را نمیکردم یک دوست قدیمی سلامم کرد و جویای کارم شد و من توضیح دادم و گفت چه جالب ما مجموعه را داریم که از اینجور طرحها حمایت کامل مالی و ابزاری میکنیم بدون کوچکترین هزینه و برگشت پولی(بلا عوض) این که استاد میگن جایی که اصلا فکرشو نمیکنی اتفاق میافته برای من تو سالن راه آهن بود

    رفتم بیرون از خونه یه دوست از ماشین پیاده میشه میگه میخوای بادیگارد بشی به تیپت میخوره اگه خواستی بر فلان جا فلان آقا کارت را ردیف میکنه،،، این که استاد میگن تو مسیر درست باشی نشانه ها را میبینی و درک میکنی همینه به قول خانم شایسته عزیز به همین سادگیه اگه باورش کنی

    وقتی با عشقم میریم واسم کادوی تولد بخره فروشنده لباسی را پیشنهاد میده که از هر نظر چیزی هست که میخواستیم و جالب اونجاست که هر دوتاش(تیشرت و شلوار)دونه ی آخرش است و اندازه من( 3xl) و فروشنده با قیمت خرید خودش با ما حساب میکنه و وقتی میپرسم چرا میگه من تو بقیه اش سود کردم و اینو فقط برای اینکه پولم برگرده قیمت خرید میدم و ذوق کردم از اینکه در مسیر درست هستم که به قول استاد اگر از همین نشانه های کوچک ذوق کنی و سپاسگذار باشی نشانه های بزرگتر را میبینی

    وقتی که پدر خانمم واسم تو خونه ی خودش تولد میگیره کسی که به شدت مخالف تولد گرفتنه کوچیک و بزرگه ولی وقتی بهش میگن تولد دامادته ذوق میکنه و تو خونه ی خودش تولدمیگره یعنی اینکه مسیر درسته و به قول استاد که میگن شرایط را خودت خلق میکنی و آدمها میشن اونطور که تو میخوای فارغ از اینکه چه باور ها و رفتاری دارن برای تو همونی میشن که خلق میکنی

    و امروز 97/11/08تولد 37سالگیمه به خودم تبریک میگم و شاکر خداوند جان این قدرت مطلق این هدایتگر بی منت هستم به خاطر همینی که هستم به خاطر همین لحظه به خاطر همین زندگی در تمام ابعادش به خاطر شاگردی استاد عزیزم سید حسین عباسمنش و تیم همراه و قدرتمنشون

    راستی یادم اومد اینم بگم دیروز به خودم کادوی تولد دادم و اون::

    من عاشق ماکسیمای سفید اسپورتم و دیروز تو خیابون یه ماکسیمای سفید همونی که عاشقشم پارک بود و من از قانون فوق العاده ای که از استادم یاد گرفتم و اون قانون درخواست است رفتم به صاحبش درخواست دادم و کنارم نشست و من به مدت یک ربع رانندگی با ماکسیمای سفید اسپورت را تجربه کردم و لذتش را بردم

    و زندگی زیباست مثل راه رفتن با پای برهنه روی ساحل شنی دریا وقتی که موج دریا پاهات رو نوازش میده

    خیلی دوستتون دارم

    رهسپار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مرضیه پری پور گفته:
      مدت عضویت: 2796 روز

      سلام دوست خوبم

      تولدتون مبارک

      از خوندن کامنت زیباتون واقعاً لذت بردم ، چه نشانه‌های فوق العاده ای برای درست بودن مسیر ، خدا نشونمون می‌ده و به این طریق، هدایت و تشویق مان می کنه.

      برایتان بهترین‌ها را آرزومندم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        کیانوش نسیم سبحان گفته:
        مدت عضویت: 2957 روز

        سلام و درود بر شما

        بانوی شایسته و مهربان مرضیه پری پور

        سپاسگذارم از لطف و معرفت شما به خاطر تبریک تولدم و خوشحالم به خاطر لذتی که از دلنوشته ی من بردید

        شما لایق بهترینها هستید

        در پناه خداوند شاد و پر روزی باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    زهراهنرمند گفته:
    مدت عضویت: 1752 روز

    بنام الله یکتا💐

    روز سی و هشتم سفرنامه ام :👣

    استاد زبانم قاصره در وصف این فایل پراز آگاهی . کجا غیر از این محفل میشه همچین مطالب عمیق ومفهومی رو پیدا کرد ؟؟

    بنظرم این مطالب یک جور معجزه هستند که وارد زندگی کسانی میشود که از قبل درخواست ان را به خدا و کائنات داده اند .

    باید این مطالب رو که ارزششون بیشتر از طلاهست رو با تک تک سلول های وجودم ببلعم..یعنی انقدر گوش بدم و درباره شون تفکر وتامل کنم که در لحظه ، سیر تکاملی زیادی رو طی کنم .عطش زیادی به شنیدن اینهادارم.. انقدر اینهارا به خورد سلول هام بدم که بشن بخشی از وجودم .

    اسم خوبی گذاشتید ؛ ارامش در پرتو آگاهی !

    واقعا با شنیدنشون ارامشی از جنس خدا پیدا میکنم . اعتراف میکنم در کل زندگیم دنبال یه نشونه ، یه هدایت یا چیزی مثل معجزه بودم تااینکه در مدارِ به اصطلاح قانون جذب (اما در واقع درس بندگی وزندگی) قرار گرفتم.

    استاد عزیزم ای دست خدا!! چه کسی بهتر از شما تونسته این همه انسان، از جمله من رو در این زمانه به صراط مستقیم هدایت کرده باشه ؟؟

    خدایا شکرت …

    خدایا شکرت

    حمدوستایش فقط مخصوص پروردگار یکتاست

    شما چیزهایی را به ما یاداوری میکنی که خدا در وجود ما قرار داده .

    من عاشق نقاشی هستم💚 .وقتایی که نقاشی میکشم ،حس میکنم دارم نفس میکشم وزندگی میکنم دراون لحظه . انگار نقاشی کردن رو مدتها قبل خدا در وجود من قرار داده بود و حالافقط اون رو به یاد میارم .نقاشی رسالت من در این دنیاست .از یه جایی به بعد به خودم قول دادم رسالتم رو دنبال کنم ..به دور از هر حاشیه ای .مطمئنم یه روزی به قله موفقیت میرسم. البته که پیشرفت در این دنیا پایانی نداره وتابینهایت میتونیم پیش بریم چون منبع ما بینهایته ..نهایتی در هیچ چیز وجود نداره ..نه در موفقیت و پیشرفت..نه در پول و ثروت ولذت..از هممه چیز بینهایت وجود داره..کافیه مابخوایم تابهمون داده بشه ..فقط کافیه به یاد بیاریم .

    مدتی است راضی کردن ادما رو کنار گذاشتم چون میدونم تنها خداست که پاداش دهنده است .

    هرکاری را با عشق انجام دهی قطع به یقین روزی نتیجه عالی میدهد زیرا عشق همان خداست که پاداش میدهد .. خیلی ساده است !!توبرای عشق کارکن .. عشق یاهمون خدا خودش برایت پول میشود .

    از استاد در کتاب رویاهایی که رویا نیستند یاد گرفتم: باید روح (که همون خداست واگاهی)با ذهن (که دیده هاوشنیده وتجربیات است)به هماهنگی برسند .هرچه هماهنگ تر ، حس خوب بیشتر !حس خوب =اتفاقات خوب . وقتی حسمون خوب نیست یعنی دیدگاه ذهن ما بادیدگاه روح ما متفاوت هستند وباید ذهن رو با باورهای درست به دیدگاه روح سوق دهیم(قبلا برعکس عمل میکردم..سعی میکردم روحم رو با ذهنم تطبیق بدم !خیلی هم اذیت میشدم) . اگر روی خودمان کار کنیم ،بیشتر میتونیم صدای الهامات درونی که از طرف خدا یاهمون اگاهی مطلق هست رو بشنویم . الهام برای همه انسان هاست .در هر لحظه به ما میگه از چه مسیری بریم..چه چیزی بخوریم..چه کاری بکنیم یانکنیم … ممکنه دلایل بسیاری از الهاماتی رو که به ما میشه رو در اون دقیقه متوجه نشیم اما باید به اون عمل کنیم …اگرچه در اون لحظه فکر کنیم که نتیجه خوبی نخواهد داشت..باید عمل کنیم و نذاریم نجوای ذهن مارو کنترل کنه ..ممکنه اون عمل که توسط الهام ما انجام میدیم ، مدتهابعد نتایجش رو ببینیم ومتوجه تصویر بزرگتر بشیم !

    ماخیلی از مسائل زندگی رو مثل یک عادت پذیرفتیم . فکر میکردم این طبیعیه که سالم نباشم معده درد داشته باشم ، شاد نباشم ،از زندگی لذت نبرم ،بخاطر از ترس از دست دادن پول خرج نکنم ،برای مردم دلسوزی کنم و خودم در مدار بد قرار بگیرم .. خودم رو زیبا ندونم وبهترین لباسها را نپوشم وساده زیست باشم وهمرنگ جماعت باشم ! وای…هم رنگ جماعت شدن !!!چیزی که سالها در دامش گرفتار بودم تااینکه ازش درس گرفتم وحالا سعی میکنم فقط برای خودم زندگی کنم .

    استاد چشمامون رو به روی حقایق باز کرد و پرده ای از جلوی چشمانمون کنار رفت و حالاواضح تر میبینیم و درک میکنیم …این ها همه از لطف پروردگار یکتاست که به بندگان خاص خودش لطف کرده ومنت نهاده .حمد وستایش مخصوص پروردگار یکتاست !

    حالا که نگاهم به همه چیز عوض شده ، میفهمم که قبلا در گمراهی اشکار بودم وبه قول استاد ،در مدار غلط بودم و چیزهای غلط دریافت میکردم. حتی از دین ..از قران..ازخدا!! اصلا فکر نمیکردم《 خدا یک جریان جاری در زمان حال》 باشه. این جریان در کل مسیر زندگی وجود داره .به صورت پول ،سلامتی،روابط،کار و … وارد زندگی میشه.

    وقتی استاد وهزاران نفر دیگه تونستن در همین دنیا بهشت برای خودشون بسازن ..چرا من نتونم ؟؟راهش به من گفته میشه فقط کافیه پا در مسیر بذارم .

    من

    لا یتناهی هستم

    من تکه ای از خدا هستم

    من اشرف مخلوقت هستم

    ودر نهایت به وجود او میپیوندم

    انا لالله ونا الیه راجعون 🍃

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    وحید ولاشجردی گفته:
    مدت عضویت: 1394 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت استاد و خانوم شایسته عزیز و همه دوستانم

    سادگی.!

    چقدر راحت از این کلمه میگذریم تو لحظه لحظه زندگیمون

    چقدر از سادگی این زندگی دور شدیم و فکر میکنیم همه چیز پیچیده اس

    ثروت و سلامتی و موفقیت و نعمت …اونقدر ساده و نزدیک که ما نمیبینیم و انسوی خیال خود به دنبالشان هستیم

    هر زمانی که سادگی را گم کردیم پیچدگی را یافتیم

    پیچیدگی در موفقیت کسب ثروت و سلامتی

    جدی گرفتن بیش از حد زندگی و دور شدن از لحظه حال باعث سخت شدن همه چیز میشه

    چرا باید هرچیزی که پیش میاد رو تحمل کنیم و سوال نکنیم که چرا اینطور شد ؟چرا نزنیم زیر میز بازی؟چرا اصل همه چیز که احساس خوبه باید فراموش بشه؟

    همین امروز که من برای تقریبا یک ساعت افتادم تو لوپ فکرای منفی و رفتم رو این قضیه که چرا ماشین نمیاد چرا پیجم به فروش نمیرسه چرا من نمیتونم اونی که میحوام داشته باشم؟

    وقتی اومدم و این فایل رو دیدم به این نتیجه رسیدم که همه چیز و پیچیده کردم و گنده

    همه چیزو سخت کردم برای خودم

    وفتی این باور دارم که راه حل هر چیزی و رسیدن به هرخواسته ای میتونه خیلی سخت باشه و پیچیده

    من از خود باوری دور میشم من نمیتونم خودم رو لایق بدونم و توانا تا بتونم مسائلم رو حل کنم

    استرس و ترس نتیجه این حالت هست

    اونقدر از سادگی دور شدم و راحت ازش گذشتم که به اوج پیچیدگی هرچیزی رسیدم

    ممنونم از خدای عزیزم که هنوزم دستمو ول نکرده تا جواب سوالامو بده و منو هدایت کنه

    ممنون از شما استاد و خانوم شایسته که از طریق شما من به وسیله خدا هدایت میشم

    در پناه خدا باشید

    و از خدا نیخوام که همه به راه راست هدابت بشیم و امیدوار و سرزنده برای ادامه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    محبوبه گفته:
    مدت عضویت: 1444 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    روز سی و هشتم

    خدای مهربانم سپاسگزارم

    دیروز بالاخره تونستم اولین دوره رو از سایت استاد عباسمنش بخرم

    دوره ای که خیلی دلم میخواست هر چه زودتر بخرمش و فکر میکنم قراره خیلی چیزا درونم تغییر کنه

    بالاخره ی دوره ی عزت نفس رو خریدم خدایا بی نهایت سپاسگزارم

    هنوز دوره رو شروع نکردم و منتظرم همه ی کارام تموم شه و اطرافم خلوت شه تا در تنهایی و سکوت با تمرکز کامل بشینم نگا کنم

    خدایا کمکم کن تا تک تک کلمات و جملاتی که استاد توی این دوره میگه رو با دل و جان بپذیرم و درک کنم و بفهممش و تک تک تمریناتش رو با کیفیت بالا انجام بدم

    خدایا کمکم کن تا بتونم با گزراندن این دوره خودِ واقعیم رو پیدا کنم بتونم ارزش و لیاقت خودمو درک کنم

    حدود یه هفته قبل بود که توی لیست آرزوهام نوشتم که من این دوره رو میخام و حتما تا یه ماه دیگه یا کمتر از اون این دوره رو میخرم و فقط یه هفته خدایا طول کشید که منو به این خواسته م رسوندی

    خیلی دوست داشتم تا قبل سال جدید حتما این دوره و بخرم و بگذرونم دوست داشتم سال جدیدم رو متفاوت شرو کنم و تحولی توی زندگیم شروع بشه و حسم بهم میگفت که با دوره ی عزت نفس این اتفاق میفته

    و چه جالب که به گفته ی استاد هیچ معجزه ای رخ نداد هیچ پولی از آسمون برای من نیفتاد که باهاش دوره رو بخرم بلکه با روند خیلی طبیعی و خیلی عادی این اتفاق افتاد و اونقدر طبیعی بود که این ذهن منطقی سعی در گمراهیم داشت و بهم میگفت خدا کار خاصی نکرده و این اتفاق خیلی عادیه و تو هر موقع میخاستی خودت میتونستی این پول و داشته باشی و این دوره رو بخری

    اما قلبم میدونه که این کار خداست، این که من میخواستم وسیله ای بخرم و پولی که همسرم بهم داده بود فقط اندازه قیمت همون وسیله بود و بعد کلی تحقیق و پرس و جو تصمیم گرفتم یه مدل و بخرم و تو هر مغازه ای رفتم همون مدل و داشت اما قلبم راضی نبود اون و بخرم چون دوسش نداشتم ( با وجود اینکه همه همون مدل و پیشنهاد میدادن) و یه مدل دیگه میخاستم و مدلی که من میخاستم تو شهر خودمون پیدا نمیشد ( که البته اونم قیمتش اندازه پولم بود و اگه اونم میخریدم پول اضافه برام نمیموند) و آخرین مغازه ای که رفتم و آخرین لحظه خدا در قالب پیشنهاد صاحب مغازه بهم یه مدلی رو پیشنهاد داد که هم تمام کارایی که من میخاستم رو داشت هم با کیفیت بود هم کسی که همرام بود بهم گفت من تجربه کار کردن با این مدل و داشتم و خیلی خوب و عالیه و بهترین گزینه برای توعه، و هم قیمتش ارزونتر از چیزی بود که میخاستم بخرم و من دیگه مطمئن شدم که اونو میخام و اینجوری بود که یه مقدار از پولم اضاف اومد، البته اونموقع نمیدونستم قراره با این پول این دوره رو بخرم چون کمتر از هزینه ی دوره بود و هنوز چنتا چیز کوچیک نیاز داشتم بخرم

    اما روز بعدش یه حسی بهم گفت الان میتونی دوره رو بخری گفتم چجوری ؟من هنوز پولم کمه و حتی هنوز چنتا چیز دیگه باید با این پولا بخرم وگرنه شاید پول دستم نیاد و مشکلی پیش بیاد، اما به خودم گفتم همون چیزای کوچیک کوچیک که میخری روی هم ببین چقد در میاد و اون چیزا اصلا ضروری نیس میتونی اونا رو بعدا هم بخری و خدا بهم گفت نگران نباش بازم پول به دستت میاد و یادم اومد تو دوتا دیگه از کارتهام یه مقداری پول هست و وقتی همه رو جمع کردم دیدم من به اندازه کافی پول دارم که بتونم دوره ی عزت نفس و بخرم و بقیه چیزای غیر ضروری رو بزارم برا بعد و این از همه چی مهمتر و ضروری تره …

    و تمام این اتفاقات این ایده ها این افکار این آدما همه ی اینا دستان خدا بودن که اومدن و بهم کمک کردن تا من و به خاسته م برسونن ، خواسته ای که فقط یه هفته از نوشتنش گذشته بود

    مگه میشه ؟؟؟

    اینقدر ساده و بدون هیچ معجزه ای!!!

    و چه بسیار خواسته هایی که اینجوری خدا منو به سمتشون هدایت کرده و من بهشون رسیدم و اونقدر از راههای طبیعی بودن که من متوجه دستان خداوند نبودم و حواسم بهش نبود.

    حالا میفهمم وقتی استاد میگن حتما خواسته هاتون و بنویسید تا وقتی بهش رسیدین فراموش نکنید که اون چیزی که اونقدر ساده بدست آوردی یه روز آرزوشو داشتی

    خدایا بی نهایت سپاسگزارم بخاطر این قوانین زیبا و ساده و بدون نقصت

    استاد عباسمنش عزیزم بی نهایت سپاسگزارم که منو با این خدا و این قوانین آشنا کردی

    مریم جان عزیزم سپاسگزارم برای متن ابتدای این فایل که به من یادآوری کرد تمام این مدت این خدا بوده که در قالب اون آدمها ایده ها افکار به کمک من اومده و منو به سمت خواسته م هدایت کرده

    خیلی دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    زهرا راد گفته:
    مدت عضویت: 1889 روز

    به نام خداوند هدایتگر و یاری رسانم

    سلام استادم،مریمم و دوستان درجه یکم

    روز 38سفرنامه

    مدتی واقعا تناقض های زیادی میدیم اما احساس می کردم که طبیعی است چرا که همه انگار این شرایط رو پذیرفتن. همه پذیرفتن که برای رسیدن به موفقیت باید شکست خورد باید زجر کشید .برای رسیدن به آرامش انجام دادن یک سری تکالیف سخت و مشکل رو همیشه باید انجام داد.پذیرفته بودیم که تجربه ی ثروت یعنی دور شدن از خدا و این در حالیست ‌که درونت میخواد ثروت رو تجربه کند در عین اینکه می‌خواهد با خداوند دوست باشد و رابطه ای معنوی و عالی را هم تجربه کند .انگار یاد گرفته بودیم و پذیرفته بودیم که سختی ها همیشگی هستن و زندگی بدون سختی ها و آزمایشات الهی امکان ندارد‌.انگار مشکل با خانواده ی همسر طبیعی است ،مشکل و عدم درک فرزندان با نسل های دور از هم و یا مشکل با همسر و درک نکردن همدیگر طبیعی است.اما الان دارم هر لحظه به خودم یاد آور میشوم من موجودی الهی هستم من لایتناهی هستم و برای من مرزها و محدودیت ها معنی ندارد و چقدر زیبا استاد در تک تک لحظات زندگیش نشون میدن که هر چیزی که فکر میکردم طبیعی است …غیر طبیعی است .چقدر زیبا می‌شود ثروتمند بود و تجربه ی عالی از ارتباط با خدا داشت .اصلا تجربه ی ثروت راه رسیدن به خداست و اینجا یه تضاد بزرگ از میان برداشته می‌شود.

    این حقایق ساده ولی اصل هستن که خیلی ها از آن غافلند و داریم گنج زندگیمون رو یعنی فرصت زیستن و زمان حضورمون رو با دور بودن از اصل خودمون میگذرونیم .

    من دو عزیز رو از دست دادم و بعد از نبودنشون رنج کشیدم و انگار همین رو دیگران از من انتظار داشتن ولی از دل این رنج امید پیدا شد وقتی که به اصل خودم پی بردم وقتی فهمیدم که من برای تجربه لذت پا به این دنیا گذاشتم .من با استاد آشنا شدم و من آموختم اصلا طبیعی نیست بی پول بودن .سختی کشیدن .بیمار بودم .عصبی بودن و یا هر مشکلی که به هر دلیلی ،طبیعی میدونستم بودنشون رو در زندگیم.

    من لایتناهی هستم و طبیعی است خوشبخت باشم .ثروتمند،سالم ،شاد،رها و اینکه تجربه کنم علایقم رو.

    خداوندا سپاس از اینکه مسیر درست رو نشونم دادی .نشونم دادی که طبیعی بدونم هر آنچه توش خوبی و حال خوبه و احساس خوب .

    ممنونم استاد که به من آموختی مسیر درست از زندگی رو تجربه کنم .

    متشکرم دوستان عالی سایت که همراهم شدید و همسفران این مسیر دل انگیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: