اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
وقتی من تو ذهنم دارم هر اتفاقی رو بهش لقب خوب یا بد، زشت یا زیبا، و یا درست و نادرست میدم در واقع من دارم از تجربیات قبلی خودم، از شنیده ها و دیده هام، و بنابر ورودیهایی که داشتم، اون اتفاق رو بررسی می کنم. یعنی دارم به هر جنبه ای که اون اتفاق تو ذهن من داشته توجه میکنم. و خب طبق قانون من بازم از جنس اون اتفاق رو به زندگی خودم دعوت می کنم.
یه مثال میزنم تا برای خودمم قابل درکتر بشه.
مثلا من میرم خرید. و یه سری جنسها قیمتش بالا رفته. خب من طبق تجربه قبلی خودم که اون جنس قیمتش اینقدر بوده و شنیده هایی که داشتم میگم آره دیگه همه جنسها گرون شدن و طبیعتا من هر روز با گرانی بیشتر و کمبود بیشتری مواجه میشم. یعنی من دارم به اون گرونیه خودم برچسب بد میزنم بدون اینکه فکر کنم شاید کیفیت این کالا بالاتر رفته یا شاید دولت یه دلیلی برای این افزایش قیمت داشته یا هزار تا شاید دیگه.
یا تو رفتار خودم. من میام یه کاری رو انجام میدم. مثلا همین فروش محصولاتمون که میگیم دستم بگیرم برم تو خیابون. من براساس معیارهای قبلیم که همیشه گفتن فلان زن بیچاره دست فروشه یا زشته زن بره تو خیابون که میشن همون شنیده ها و تجربیات و باورهای سمی، به کار خودم انگ زشت میزنم و از انجامش احساس شرم می کنم. یعنی من خودم خودمو بد قضاوت می کنم. در صورتیکه اگه فقط به این فکر کنم که باید اینکارو انجام بدم چه زشت چه زیبا و بیام با این فکر که خیلیم خوبه که دارم برای ساختن زندگیم تلاش می کنم حالمو بهتر کنم قطعا اتفاقات بهتری خواهم داشت.
یعنی ما عادت کردیم به هر کاری یا به هر چیزی انگ بد یا خوب بچسبونیم با تجربه ای که ذهنمون در موارد مشابه اون اتفاق داره و باز میشه تکرار و توجه و دیدن نتیجه مشابه و ایمانمون به اینکه دیدی درست فکر میکردم😂
و کلا زندگی آینده مون میشه مثل گذشته مون. بنظر من قضاوت کردن یکی از پاشنه های آشیل خیلی قوی که داریم. یعنی هر لحظه ما داریم اتفاقات رو سبک سنگین میکنیم و ذهنمون برای هر اتفاق میتونه تا یکسال نجوا برامون داشته باشه. حتی تا آخر عمر😂.
بنظرم وقتی قضاوت نکنیم رها هستیم و میتونیم به الهاماتمون عمل کنیم. من از فایل امروزم:
قضاوت نکن.
قضاوت ارزیابی مداوم هر چیز به درست و غلط است.
قضاوت کردن بازتاب نیاز شدید تو به تایید شدن است.
وقتی من تو ذهنم دارم هر اتفاقی رو بهش لقب خوب یا بد، زشت یا زیبا، و یا درست و نادرست میدم در واقع من دارم از تجربیات قبلی خودم، از شنیده ها و دیده هام، و بنابر ورودیهایی که داشتم، اون اتفاق رو بررسی می کنم. یعنی دارم به هر جنبه ای که اون اتفاق تو ذهن من داشته توجه میکنم. و خب طبق قانون من بازم از جنس اون اتفاق رو به زندگی خودم دعوت می کنم.
یه مثال میزنم تا برای خودمم قابل درکتر بشه.
مثلا من میرم خرید. و یه سری جنسها قیمتش بالا رفته. خب من طبق تجربه قبلی خودم که اون جنس قیمتش اینقدر بوده و شنیده هایی که داشتم میگم آره دیگه همه جنسها گرون شدن و طبیعتا من هر روز با گرانی بیشتر و کمبود بیشتری مواجه میشم. یعنی من دارم به اون گرونیه خودم برچسب بد میزنم بدون اینکه فکر کنم شاید کیفیت این کالا بالاتر رفته یا شاید دولت یه دلیلی برای این افزایش قیمت داشته یا هزار تا شاید دیگه.
یا تو رفتار خودم. من میام یه کاری رو انجام میدم. مثلا همین فروش محصولاتمون که میگیم دستم بگیرم برم تو خیابون. من براساس معیارهای قبلیم که همیشه گفتن فلان زن بیچاره دست فروشه یا زشته زن بره تو خیابون که میشن همون شنیده ها و تجربیات و باورهای سمی، به کار خودم انگ زشت میزنم و از انجامش احساس شرم می کنم. یعنی من خودم خودمو بد قضاوت می کنم. در صورتیکه اگه فقط به این فکر کنم که باید اینکارو انجام بدم چه زشت چه زیبا و بیام با این فکر که خیلیم خوبه که دارم برای ساختن زندگیم تلاش می کنم حالمو بهتر کنم قطعا اتفاقات بهتری خواهم داشت.
یعنی ما عادت کردیم به هر کاری یا به هر چیزی انگ بد یا خوب بچسبونیم با تجربه ای که ذهنمون در موارد مشابه اون اتفاق داره و باز میشه تکرار و توجه و دیدن نتیجه مشابه و ایمانمون به اینکه دیدی درست فکر میکردم😂
و کلا زندگی آینده مون میشه مثل گذشته مون. بنظر من قضاوت کردن یکی از پاشنه های آشیل خیلی قوی که داریم. یعنی هر لحظه ما داریم اتفاقات رو سبک سنگین میکنیم و ذهنمون برای هر اتفاق میتونه تا یکسال نجوا برامون داشته باشه. حتی تا آخر عمر😂.
بنظرم وقتی قضاوت نکنیم رها هستیم و میتونیم به الهاماتمون عمل کنیم.
چقدر این موضوع مهمه وچقدر در این زمینه نیاز به کار کردن روی خودمون داریم
ذهنمون عادت کرده به قضاوت هرچندنسبت به گذشته زمین تا آسمان فرق کرده ام
اما وقتی به فکر فر رو میرم متوجه میشم که واقعا چه انرژی وتمرکزی این قضاوت میگیره هرچقدر تمرکز روی خودمان باشد یقینا نتیجه اش بکر خواهد بود خالص خواهد بود
فقط وفقط قضاوت نکنیم
ویک جمله زیبا استاد همیشه توی ذهن هست
که اگر فردی اشتباه کرد بجای قضاوت بگویم شاید من هم درشرایط اون بودم این اشتباه رو میکردم چقدر این جمله طلایی وتاثیر گذار هست خدای خوبم شکرت شکر
خدایی که جهان را برایم آفریده تا خلق کنم آنچه را که میخواهم و با آن لذت میبرم
خداوند جهان ل مسخره من کرده تا بتونم هر آنچه را که میخواهم برای خودم بسازم و خلق کنم
هیچ گاه نباید از آنچه که دیگران با ایمانی که از خداوند داشتند و زندگی شان رو خلق کردند قضاوت نکنم
چون هر چه انسانها ثروتمند تر هستند ایمانشان به خداوند بیشتر است
همیشه ظاهر قضیه برای ما بیان میشده
اون اصل ایمان طرف نصبت به توانایی هایی که داشته را نمیدیدم و بلعکس قضاوت های بیجا. را از آدم های ثروتمند داشتیم
و حال اینجا خودم درک کردم که هر چه بیشتر به هدایت های خداوند. ایمان داشته باشیم و قدم به داریم به آنچه که قلب میگوید که سخن خداست قدم بردارم خداوند. مرا به قدم های بعدی هم هدایت میکند
به گفته استاد
هر چه بیشتر ایمانمان را نشان دهیم و قدم های اولی را برداریم در دل اون حرکت قدم های بعدی بهمون گفته میشود فقط باید خدا را باور کنم و با ایمان 100حرکت کنم
آنچه که من تا به حال بدست آوردم همه را خدا قدم به قدم بهم گفته ومن عمل کردم به نتیجه های درست انجامیده است
هرکجا که عجله کردم کارم و یا راهم را از هدف هایم دورتر کردم
تجربه شخصی من میگه در صورتی میتونیم قضاوت نکنیم که به درک وجودی خودمون برسیم اینکه فقط خودمون مسئول زندگی خودمون بدونیم اینکه هر کسی هر جای هست بر اساس فرکانس و مدارش هست و من تاثیری روی زندگی دیگران ندارم و همچنین دیگران.
اینکه اگه هرکسی به هر جای رسیده منم میتونم چون خدای هر دو یکی این باورمون که فرق داره
اینکه حرف و نظر دیگران هیچ تاثیری روی من نداره
اینکه در هر صورت یکسری آدم ها هستن قضاوت میکنن
اینکه فقط و فقط به نکات مثبت توجه کنیم
تجربه کردم میگم من رویا تا چند سال پیش به زمین و زمان شکایت میکردم قضاوت میکردم دلسوزی میکردم
این چرا اینجوری ،این اشغال چرا ریخته،این آدم چه بی فرهنگ،این چه رفتاری،
میدونید چرا میدیدم چون تنها توجه من به نکات منفی اطراف و آدم ها و حتی خودم بود.از 7ودم بدم میومد شاید جلوی دیگران قوی نشون میدادم ولی از درون سرزنش قضاوت بود.
تا کم کم با تکامل یاد گرفتم اگ جایی ده تا زشتی داره یکی زیبایی داره من تمرکزم رو اون زیبایی باش
تو خیابون دنبال ماشین زیبا خونه های زیبا سرسبزی و دنبال 4راوانی باشم بخدا قسم الان میرم بیرون انگار همه جا تمیز چند روز پیش ناخودآگاه متوجه شدم من بیرون میرم همش خوبی و زیبایی میکنم واقعا خدا روشکر
یا اینکه از یک تایمی آدم ها و روابط و سمی و اخبار و فیلم قطع کردم به شدت برای من رویا که عاشق دوست و مهمونی و شلوغی بودم سخت بود حتی از ترس تنهایی گریه میکردم ولی رفتم تو دل ترس ،
نکات مثبت آدم های باقی مونده مثل همسر و بچه هام و خانوداه نوشتم نکات مثبت خونه و حیاطم ،نکات مثبت خانواده همسرم که تو یک حیاط هستیم اصلا راحت نبود برای من ولی تونستم خدا پاسخ داد
والان هر روز دارم تو دفترم شکر گزار نکات مثبت خانواده ام هستم روابط ها عالی شدا اگه هم تضادی بیاد با دید مثبت میبینم که چه درسی داشت
و مهم تر از همه دیگ خودم سرزنش و قضاوت نمیکنم عاشق 7ودم شدم با همه عیب و ایراد.یاد گرفتم توانایی و زیبایی درون و بیرون خودم و دیگران ببینم
یاد گرفتم هیچ انسانی شبیه هم نیستن هر کس مسیر خودش داره و هر کسی سر جای درستشه،
واقعا خداروشکر که تو این مسیر اومدم .
سپاسگزار استاد عزیزم هستم که یک روز رسالتش پیدا کرد و این همه آدم متوجه رسالت خودشون شده
حس میکنم رسالت هر آدمی لذت بردن و خوشبختی و چه مقدار لذت بردن تو این دنیاست.
سپاسگزار خود خودمم که هر جا بریدم با ناله خدا رو صدا زدم پایبند بودم تعهدم داشتم و تکامل ام طی کردم.
یعنی من فکرشم نمی کردم که به این ظرافت به این فایل هدایت بشم و پاسخ خودم رو دریافت کنم.
تو شرایط الانم و با تصمیمی مهمی که می خوام بگیرم این فایل خیلی کمکم می کنه .
خدایا ازت سپاس گزارم که دوست داری من خودم باشم.
سپاس گزارم که با الهامات کمکم می کنی راه درست رو تشخیص بدم.
سپاس گزارم که حامی و پشتیبانم تو تک تک لحظات زندگیم هستی و هر بار به یه نوعی اعلام حمایت و وجود میکنی.
سپاس گزارم که با هر نشانه ای جایگاهت رو تو ذهنم و قلبم محکم تر میکنی.
سپاس گزارم که ارزشمندی و لیاقت هامو بهم یاد آوری میکنی .
سپاس گزارم و بی نهایت سپاس گزارم که احساس سپاسگزاری رو درک می کنم.
خدایا کمکم کن که توحیدی تر باشم و فقط رو خودت حساب کنم.
چقدر عالی و بی نظیر که حمایتگری دارم که هر لحظه به حمایت من مشتاقه و عاشقانه آغوش باز کرده که خلاءهای درونیم رو با وجود خودش پر کنه. همه ی بود و نبود من بشه!
تو جایگاه فرمانرواییت همین ها و بلکه بیشتر ازت انتظار میره .
“””چقدر عالی و بی نظیر که حمایتگری دارم که هر لحظه به حمایت من مشتاقه و عاشقانه آغوش باز کرده که خلاءهای درونیم رو با وجود خودش پر کنه. همه ی بود و نبود من بشه!”””
سلام به استاد عزیزم آقای عباسمنش .دلم نیومد نظر خودمو اینجا ننویسم .امروز خیلی ناخودآگاه در مورد یک موضوعی شروع به قضاوت فردی کردم اصلا متوجهش نبودم راستش ب دلیل فرکانس نامناسب دچار ی بیقراری شدم ک وقتی تو سکوت شب نشسته بودم و مبخواستم قسمت ۴۴ سفر به دور امریکارو را شروع کنم طبق عادت شروع به حرف زدن با خداوند کردم در مورد اتفاقات روزم و شکر نعمتهایش و گفتم خدایا من گاهی در برخورد با افردا با توجه به باورهای نادرست جامعه و خانواده که اغلب هم نگاه مذهبی دارن وادار به قضاوت میشم ازت میخوام که هدایتم کنی. ک شاید باور نکنید من تو کامنت یکی از دوستان تو شروع قسمت ۴۴ سفر هدایت شدم به قسمت ششم آرامش در پرتو آگاهی و به خودم گفتم مژگان ازین به بعد مثل یک گل باش فقط باش و تماشا کن و مناسبترین آگاهی که تا الان درمورد قضاوت دریافت کردم امشب بود و بعدش کلی بخاطر این هدایت زیبا از خداوند سپاسگزاری کردم و بی نهایت شکرگزار خدای مهربان هستم که میخواد من تو مسیری باشم ک من را به خاطرش خلق کرده❤
سلام به استاد عزیزم و مریم شایسته مهربون و دوستان خوبم✋😉
من فکر میکردم الان اصلا قضاوت نمیکنم البته که خیلی خیلی بهتر شدم ولی هنوز خیلی دارم توی ذهنم افراد و قضاوت میکنم
خصوصا راجب قانون
حالا درسته من هدایت شدم تا توی سایت باشم و آگاهانه زندگی کنم ولی دلیل نمیشه از دیگران ایراد بگیرم که چرا دارن خلاف مسیر قانون عمل میکنند و این به نظر من بزرگترین قضاوتم راجب افراد هست
همه ما داریم به سبک شخصی خودمون زندگی میکنیم و هر فردی لذت زندگی و توی یه چیزی میبینه حالا چه درست چه غلط
پس من دلیلی نمیبینم که زندگی دیگران و تجزیه و تحلیل کنم و بگم اینکارش درست بود و اون کارش اشتباه
من از شرایط آدما و مسیری که رفتن هیچ اطلاعی ندارم پس قضاوت نمیکنم چون شاید اگه خودم تو موقعیت فردی که قضاوت میکنم قرار میگرفتم راه همون و میرفتم
پس من سعی میکنم تا جایی که میتونم تمرکزم و روی زندگی خودم بزارم و کاری به دیگران نداشته باشم و مثل یک گل لطیف باشم من باید بتونم افراد و با سبک شخصی خودشون بپذیرم
من از حالا فقط میبینم و میشنوم و رها میکنم و به جای اینکه خودم و درگیر زندگی دیگران کنم میام همون زمان و صرف خودم و پیشرفت خودم میکنم 😍
پس ذهن عزیزم دیگه به من و تو ربطی نداره راجب نحوه ی زندگی دیگران فکر کنیم و نظر بدیم 😊
خدایاشکرت قبلا حتی واسه کوچکترین مسئله راستگو نبودم میترسیدم قضاوت بشم که بگن بده یا خوبه
الان خداروشکر ترس هامو کنار گذاشتم و به وضوح میبینم که راستگوتر شدم و ترسی ندارم از قضاوت شدن و برچسب های دیگران
و چیزی که باید رو خودم کار کنم
قضاوت دیگرانه
فارغ از شنیده هایی که درموردشون دارم یا تجربیاتی که در گذشته داشتم باهاشون
مثلا فلان همکار بامن بد رفتاری کرده پس این ادم بداخلاقی هست
نه اون مال گذشته بوده و من نباید تو گذشته بمونم و اجازه بدم این تجربه گذشته و به ظاهر بد آینده منو رقم بزنه و بزارم تو این چرخه معیوب بمونم و رفتار بد از اون شخص ببینم
اصلا بمن چه که فلانی کار بد یا خوب انجام داد
اگه از نظر من کار خوبی بوده تحسینش کنم
اگه کار بدی بوده اعراض کنم و بگم من جای اون نیستم اگه من بودم شاید بدتر از اینم انجام میدادم
انقدی که تمرکز میزارم رو تحلیل رفتار بقیه این وقت رو بزارم رو تغییر باورهام و حتی تحلیل رفتار خودم
و اینکه همه ارزشمند هستند فارغ از اینکه قانون جهان رو بدونن یا ندونن شاید اون کسی که من فکر میکنم خلاف قانون داره عمل میکنه خیلی از من اگاه تر باشه و به خدای درونش نزدیکتر
ما که از فرکانس بقیه خبر نداریم ولی از افکار و فرکانس های خودمون اگاهیم
پس بچسبم به خودم و دست از سر دیگران بردارم
زینب همه مخلوقات جهان ارزشمند و خدایی هستند و یک تکه از جهان و خداوند
بنام خداوند هدایتگر وهاب
سلام به استاد عزیزم و دوستان نازنینم
برداشت من از فایل امروزم:
قضاوت نکن.
قضاوت ارزیابی مداوم هر چیز به درست و غلط است.
قضاوت کردن بازتاب نیاز شدید تو به تایید شدن است.
وقتی من تو ذهنم دارم هر اتفاقی رو بهش لقب خوب یا بد، زشت یا زیبا، و یا درست و نادرست میدم در واقع من دارم از تجربیات قبلی خودم، از شنیده ها و دیده هام، و بنابر ورودیهایی که داشتم، اون اتفاق رو بررسی می کنم. یعنی دارم به هر جنبه ای که اون اتفاق تو ذهن من داشته توجه میکنم. و خب طبق قانون من بازم از جنس اون اتفاق رو به زندگی خودم دعوت می کنم.
یه مثال میزنم تا برای خودمم قابل درکتر بشه.
مثلا من میرم خرید. و یه سری جنسها قیمتش بالا رفته. خب من طبق تجربه قبلی خودم که اون جنس قیمتش اینقدر بوده و شنیده هایی که داشتم میگم آره دیگه همه جنسها گرون شدن و طبیعتا من هر روز با گرانی بیشتر و کمبود بیشتری مواجه میشم. یعنی من دارم به اون گرونیه خودم برچسب بد میزنم بدون اینکه فکر کنم شاید کیفیت این کالا بالاتر رفته یا شاید دولت یه دلیلی برای این افزایش قیمت داشته یا هزار تا شاید دیگه.
یا تو رفتار خودم. من میام یه کاری رو انجام میدم. مثلا همین فروش محصولاتمون که میگیم دستم بگیرم برم تو خیابون. من براساس معیارهای قبلیم که همیشه گفتن فلان زن بیچاره دست فروشه یا زشته زن بره تو خیابون که میشن همون شنیده ها و تجربیات و باورهای سمی، به کار خودم انگ زشت میزنم و از انجامش احساس شرم می کنم. یعنی من خودم خودمو بد قضاوت می کنم. در صورتیکه اگه فقط به این فکر کنم که باید اینکارو انجام بدم چه زشت چه زیبا و بیام با این فکر که خیلیم خوبه که دارم برای ساختن زندگیم تلاش می کنم حالمو بهتر کنم قطعا اتفاقات بهتری خواهم داشت.
یعنی ما عادت کردیم به هر کاری یا به هر چیزی انگ بد یا خوب بچسبونیم با تجربه ای که ذهنمون در موارد مشابه اون اتفاق داره و باز میشه تکرار و توجه و دیدن نتیجه مشابه و ایمانمون به اینکه دیدی درست فکر میکردم😂
و کلا زندگی آینده مون میشه مثل گذشته مون. بنظر من قضاوت کردن یکی از پاشنه های آشیل خیلی قوی که داریم. یعنی هر لحظه ما داریم اتفاقات رو سبک سنگین میکنیم و ذهنمون برای هر اتفاق میتونه تا یکسال نجوا برامون داشته باشه. حتی تا آخر عمر😂.
بنظرم وقتی قضاوت نکنیم رها هستیم و میتونیم به الهاماتمون عمل کنیم. من از فایل امروزم:
قضاوت نکن.
قضاوت ارزیابی مداوم هر چیز به درست و غلط است.
قضاوت کردن بازتاب نیاز شدید تو به تایید شدن است.
وقتی من تو ذهنم دارم هر اتفاقی رو بهش لقب خوب یا بد، زشت یا زیبا، و یا درست و نادرست میدم در واقع من دارم از تجربیات قبلی خودم، از شنیده ها و دیده هام، و بنابر ورودیهایی که داشتم، اون اتفاق رو بررسی می کنم. یعنی دارم به هر جنبه ای که اون اتفاق تو ذهن من داشته توجه میکنم. و خب طبق قانون من بازم از جنس اون اتفاق رو به زندگی خودم دعوت می کنم.
یه مثال میزنم تا برای خودمم قابل درکتر بشه.
مثلا من میرم خرید. و یه سری جنسها قیمتش بالا رفته. خب من طبق تجربه قبلی خودم که اون جنس قیمتش اینقدر بوده و شنیده هایی که داشتم میگم آره دیگه همه جنسها گرون شدن و طبیعتا من هر روز با گرانی بیشتر و کمبود بیشتری مواجه میشم. یعنی من دارم به اون گرونیه خودم برچسب بد میزنم بدون اینکه فکر کنم شاید کیفیت این کالا بالاتر رفته یا شاید دولت یه دلیلی برای این افزایش قیمت داشته یا هزار تا شاید دیگه.
یا تو رفتار خودم. من میام یه کاری رو انجام میدم. مثلا همین فروش محصولاتمون که میگیم دستم بگیرم برم تو خیابون. من براساس معیارهای قبلیم که همیشه گفتن فلان زن بیچاره دست فروشه یا زشته زن بره تو خیابون که میشن همون شنیده ها و تجربیات و باورهای سمی، به کار خودم انگ زشت میزنم و از انجامش احساس شرم می کنم. یعنی من خودم خودمو بد قضاوت می کنم. در صورتیکه اگه فقط به این فکر کنم که باید اینکارو انجام بدم چه زشت چه زیبا و بیام با این فکر که خیلیم خوبه که دارم برای ساختن زندگیم تلاش می کنم حالمو بهتر کنم قطعا اتفاقات بهتری خواهم داشت.
یعنی ما عادت کردیم به هر کاری یا به هر چیزی انگ بد یا خوب بچسبونیم با تجربه ای که ذهنمون در موارد مشابه اون اتفاق داره و باز میشه تکرار و توجه و دیدن نتیجه مشابه و ایمانمون به اینکه دیدی درست فکر میکردم😂
و کلا زندگی آینده مون میشه مثل گذشته مون. بنظر من قضاوت کردن یکی از پاشنه های آشیل خیلی قوی که داریم. یعنی هر لحظه ما داریم اتفاقات رو سبک سنگین میکنیم و ذهنمون برای هر اتفاق میتونه تا یکسال نجوا برامون داشته باشه. حتی تا آخر عمر😂.
بنظرم وقتی قضاوت نکنیم رها هستیم و میتونیم به الهاماتمون عمل کنیم.
بنام خالق زیبایی
سلام استاد عزیزم
قدم35
قضاوت نکردن
چقدر این موضوع مهمه وچقدر در این زمینه نیاز به کار کردن روی خودمون داریم
ذهنمون عادت کرده به قضاوت هرچندنسبت به گذشته زمین تا آسمان فرق کرده ام
اما وقتی به فکر فر رو میرم متوجه میشم که واقعا چه انرژی وتمرکزی این قضاوت میگیره هرچقدر تمرکز روی خودمان باشد یقینا نتیجه اش بکر خواهد بود خالص خواهد بود
فقط وفقط قضاوت نکنیم
ویک جمله زیبا استاد همیشه توی ذهن هست
که اگر فردی اشتباه کرد بجای قضاوت بگویم شاید من هم درشرایط اون بودم این اشتباه رو میکردم چقدر این جمله طلایی وتاثیر گذار هست خدای خوبم شکرت شکر
ممنونم استاد جان
سلام
به نام خداوند بخشنده و مهربان
خدایی که جهان را برایم آفریده تا خلق کنم آنچه را که میخواهم و با آن لذت میبرم
خداوند جهان ل مسخره من کرده تا بتونم هر آنچه را که میخواهم برای خودم بسازم و خلق کنم
هیچ گاه نباید از آنچه که دیگران با ایمانی که از خداوند داشتند و زندگی شان رو خلق کردند قضاوت نکنم
چون هر چه انسانها ثروتمند تر هستند ایمانشان به خداوند بیشتر است
همیشه ظاهر قضیه برای ما بیان میشده
اون اصل ایمان طرف نصبت به توانایی هایی که داشته را نمیدیدم و بلعکس قضاوت های بیجا. را از آدم های ثروتمند داشتیم
و حال اینجا خودم درک کردم که هر چه بیشتر به هدایت های خداوند. ایمان داشته باشیم و قدم به داریم به آنچه که قلب میگوید که سخن خداست قدم بردارم خداوند. مرا به قدم های بعدی هم هدایت میکند
به گفته استاد
هر چه بیشتر ایمانمان را نشان دهیم و قدم های اولی را برداریم در دل اون حرکت قدم های بعدی بهمون گفته میشود فقط باید خدا را باور کنم و با ایمان 100حرکت کنم
آنچه که من تا به حال بدست آوردم همه را خدا قدم به قدم بهم گفته ومن عمل کردم به نتیجه های درست انجامیده است
هرکجا که عجله کردم کارم و یا راهم را از هدف هایم دورتر کردم
خدایا من تسلیم امر هدایت های تو هستم
درود بر خداوند بخشنده و مهربان
سلام بر تمامی دوستان امیدوارم در پرتو حق تعالی شاد و پیروز باشیم همگی
خدا قوت آقای عباسمنش، خانم شایسته و سایر کادر اجرایی سایت
بسیار فایل عالی و تاثیرگزاری بود
نه فقط برای ۳ روز
بلکه برای تمام طول زندگیمان باید متعهد شویم
نه فقط متعهد به قضاوت نکردن
بلکه متعهد به زندگی درست کردن و در مسیر تعالی حرکت کردن!
هوای نفسانی ما با توجه به اجتماعی بودن ما
سعی دارد همواره ما را از مسیر درست منحرف کند
اما اگر آگاه باشیم و همیشه با خودمان در صلح باشیم
و اگر احساس خوبی داشته باشیم و الهامات خداوند را که از طریق قلبمان به ما میکند سعی کنیم بشنویم
آن موقع هوای نفسانی ما چاره ای جز سکوت کردن ندارد!
به قول ویدئو درمان سگ سیاه افسردگی:
سگ سیاه ممکنه همواره بخشی از زندگی ما باقی بمونه ولی دیگه هرگز اون هیولای سابق نیست
از خداوند میخوام که هموراه ما رو به مسیر درست هدایت کنه
راه کسانی که بهشان نعمت داده
با قضاوت کردن از اصل خود دور میشویم
قضاوت کردن باعث میشود ما فراموش کنیم لایتناهی هستیم
قضاوت کردن ارتباط ما را با منبع انرژی و شعور کیهانی قطع میکند
با این تفاسیر این را بدانیم ما و هر کس دیگری به هر گونه ای که زندگی کنیم
داریم به پیشرفت، تکامل و گسترش جهان کمک میکنیم!
بسیار فایل عالی بود و کلی درس داشت!
خداوندی را سپاس گزارم که من را به مسیرهای درست، پاک و روشنایی هدایت میکند!
ممنونم آقای عباسمنش، خانم شایسته و سایر اعضای سایت
من آرین عبّاسی ۱۷ ساله از تهرانم
من بهترین میشم چون همواره از قضاوت کردن و کارهای نادرست دوری میکنم و همواره سعی میکنم ارتباطم را با خداوند قویتر کنم!
در پناه خداوند سعادتمند و شاد باشیم همگی
بدرود!
به نام خالق زیبایی ها
قضاوت نکردن
تجربه شخصی من میگه در صورتی میتونیم قضاوت نکنیم که به درک وجودی خودمون برسیم اینکه فقط خودمون مسئول زندگی خودمون بدونیم اینکه هر کسی هر جای هست بر اساس فرکانس و مدارش هست و من تاثیری روی زندگی دیگران ندارم و همچنین دیگران.
اینکه اگه هرکسی به هر جای رسیده منم میتونم چون خدای هر دو یکی این باورمون که فرق داره
اینکه حرف و نظر دیگران هیچ تاثیری روی من نداره
اینکه در هر صورت یکسری آدم ها هستن قضاوت میکنن
اینکه فقط و فقط به نکات مثبت توجه کنیم
تجربه کردم میگم من رویا تا چند سال پیش به زمین و زمان شکایت میکردم قضاوت میکردم دلسوزی میکردم
این چرا اینجوری ،این اشغال چرا ریخته،این آدم چه بی فرهنگ،این چه رفتاری،
میدونید چرا میدیدم چون تنها توجه من به نکات منفی اطراف و آدم ها و حتی خودم بود.از 7ودم بدم میومد شاید جلوی دیگران قوی نشون میدادم ولی از درون سرزنش قضاوت بود.
تا کم کم با تکامل یاد گرفتم اگ جایی ده تا زشتی داره یکی زیبایی داره من تمرکزم رو اون زیبایی باش
تو خیابون دنبال ماشین زیبا خونه های زیبا سرسبزی و دنبال 4راوانی باشم بخدا قسم الان میرم بیرون انگار همه جا تمیز چند روز پیش ناخودآگاه متوجه شدم من بیرون میرم همش خوبی و زیبایی میکنم واقعا خدا روشکر
یا اینکه از یک تایمی آدم ها و روابط و سمی و اخبار و فیلم قطع کردم به شدت برای من رویا که عاشق دوست و مهمونی و شلوغی بودم سخت بود حتی از ترس تنهایی گریه میکردم ولی رفتم تو دل ترس ،
نکات مثبت آدم های باقی مونده مثل همسر و بچه هام و خانوداه نوشتم نکات مثبت خونه و حیاطم ،نکات مثبت خانواده همسرم که تو یک حیاط هستیم اصلا راحت نبود برای من ولی تونستم خدا پاسخ داد
والان هر روز دارم تو دفترم شکر گزار نکات مثبت خانواده ام هستم روابط ها عالی شدا اگه هم تضادی بیاد با دید مثبت میبینم که چه درسی داشت
و مهم تر از همه دیگ خودم سرزنش و قضاوت نمیکنم عاشق 7ودم شدم با همه عیب و ایراد.یاد گرفتم توانایی و زیبایی درون و بیرون خودم و دیگران ببینم
یاد گرفتم هیچ انسانی شبیه هم نیستن هر کس مسیر خودش داره و هر کسی سر جای درستشه،
واقعا خداروشکر که تو این مسیر اومدم .
سپاسگزار استاد عزیزم هستم که یک روز رسالتش پیدا کرد و این همه آدم متوجه رسالت خودشون شده
حس میکنم رسالت هر آدمی لذت بردن و خوشبختی و چه مقدار لذت بردن تو این دنیاست.
سپاسگزار خود خودمم که هر جا بریدم با ناله خدا رو صدا زدم پایبند بودم تعهدم داشتم و تکامل ام طی کردم.
در پناهدحق شاد و پیروز باشید
الله من بی انتها و بی انتها شکر و سپاس
سلام
من دقیقا دقیقا باید به همین فایل هدایت می شدم .
می خوام بگم مو لا درز هدایت های خداوند نمیره
یعنی من فکرشم نمی کردم که به این ظرافت به این فایل هدایت بشم و پاسخ خودم رو دریافت کنم.
تو شرایط الانم و با تصمیمی مهمی که می خوام بگیرم این فایل خیلی کمکم می کنه .
خدایا ازت سپاس گزارم که دوست داری من خودم باشم.
سپاس گزارم که با الهامات کمکم می کنی راه درست رو تشخیص بدم.
سپاس گزارم که حامی و پشتیبانم تو تک تک لحظات زندگیم هستی و هر بار به یه نوعی اعلام حمایت و وجود میکنی.
سپاس گزارم که با هر نشانه ای جایگاهت رو تو ذهنم و قلبم محکم تر میکنی.
سپاس گزارم که ارزشمندی و لیاقت هامو بهم یاد آوری میکنی .
سپاس گزارم و بی نهایت سپاس گزارم که احساس سپاسگزاری رو درک می کنم.
خدایا کمکم کن که توحیدی تر باشم و فقط رو خودت حساب کنم.
چقدر عالی و بی نظیر که حمایتگری دارم که هر لحظه به حمایت من مشتاقه و عاشقانه آغوش باز کرده که خلاءهای درونیم رو با وجود خودش پر کنه. همه ی بود و نبود من بشه!
تو جایگاه فرمانرواییت همین ها و بلکه بیشتر ازت انتظار میره .
ربّ من، من به تو مدیونم، وجودم به وجودت بندِ …
بگیر وابستگی هایی رو که منو ازت دور میکنه.
منو وابسته خودت کن.
همین و والسلام .
عاشقتونم
سلام دوست خوبم
چه جمله ی زیبایی:
“””چقدر عالی و بی نظیر که حمایتگری دارم که هر لحظه به حمایت من مشتاقه و عاشقانه آغوش باز کرده که خلاءهای درونیم رو با وجود خودش پر کنه. همه ی بود و نبود من بشه!”””
سپاس از دیدگاه زیباتون
لذت بخش بود و آرام کننده
سلام به استاد عزیزم آقای عباسمنش .دلم نیومد نظر خودمو اینجا ننویسم .امروز خیلی ناخودآگاه در مورد یک موضوعی شروع به قضاوت فردی کردم اصلا متوجهش نبودم راستش ب دلیل فرکانس نامناسب دچار ی بیقراری شدم ک وقتی تو سکوت شب نشسته بودم و مبخواستم قسمت ۴۴ سفر به دور امریکارو را شروع کنم طبق عادت شروع به حرف زدن با خداوند کردم در مورد اتفاقات روزم و شکر نعمتهایش و گفتم خدایا من گاهی در برخورد با افردا با توجه به باورهای نادرست جامعه و خانواده که اغلب هم نگاه مذهبی دارن وادار به قضاوت میشم ازت میخوام که هدایتم کنی. ک شاید باور نکنید من تو کامنت یکی از دوستان تو شروع قسمت ۴۴ سفر هدایت شدم به قسمت ششم آرامش در پرتو آگاهی و به خودم گفتم مژگان ازین به بعد مثل یک گل باش فقط باش و تماشا کن و مناسبترین آگاهی که تا الان درمورد قضاوت دریافت کردم امشب بود و بعدش کلی بخاطر این هدایت زیبا از خداوند سپاسگزاری کردم و بی نهایت شکرگزار خدای مهربان هستم که میخواد من تو مسیری باشم ک من را به خاطرش خلق کرده❤
درود برشما استاد عزیزم
و همراهان گرامی سایت🌹
نشانه روز
دفعه هزارمین بار که این فایل گوش میدم
قضاوت نکنیم تحت هر شرایطی
باید باشیم و فقط بنشینیم تماشا کنیم
تجربه آرامش مارو ب اصل خودمون برمیگردونن
و چقدر قشنگ که گفتین اگر کسی رو با نتیجه های قبلش قضاوت کردیم یعنی هنوز ما در گذشته ایم هنوز گیر گذشته ایم
همانطور که سلول های بدن ما روز ب روز تغییر میکنند ادم ها هم تغییر میکنند
پس قضاوت نکنیم ادم ها رو چون خوب ک نگاه کنیم خودمان قضاوت کردیم ،
مراقب خودتون باشید
عاشقتونم🌹
دیدگاه من از فایل آرامش در پرتو آگاهی قسمت ۶
سلام به استاد عزیزم و مریم شایسته مهربون و دوستان خوبم✋😉
من فکر میکردم الان اصلا قضاوت نمیکنم البته که خیلی خیلی بهتر شدم ولی هنوز خیلی دارم توی ذهنم افراد و قضاوت میکنم
خصوصا راجب قانون
حالا درسته من هدایت شدم تا توی سایت باشم و آگاهانه زندگی کنم ولی دلیل نمیشه از دیگران ایراد بگیرم که چرا دارن خلاف مسیر قانون عمل میکنند و این به نظر من بزرگترین قضاوتم راجب افراد هست
همه ما داریم به سبک شخصی خودمون زندگی میکنیم و هر فردی لذت زندگی و توی یه چیزی میبینه حالا چه درست چه غلط
پس من دلیلی نمیبینم که زندگی دیگران و تجزیه و تحلیل کنم و بگم اینکارش درست بود و اون کارش اشتباه
من از شرایط آدما و مسیری که رفتن هیچ اطلاعی ندارم پس قضاوت نمیکنم چون شاید اگه خودم تو موقعیت فردی که قضاوت میکنم قرار میگرفتم راه همون و میرفتم
پس من سعی میکنم تا جایی که میتونم تمرکزم و روی زندگی خودم بزارم و کاری به دیگران نداشته باشم و مثل یک گل لطیف باشم من باید بتونم افراد و با سبک شخصی خودشون بپذیرم
من از حالا فقط میبینم و میشنوم و رها میکنم و به جای اینکه خودم و درگیر زندگی دیگران کنم میام همون زمان و صرف خودم و پیشرفت خودم میکنم 😍
پس ذهن عزیزم دیگه به من و تو ربطی نداره راجب نحوه ی زندگی دیگران فکر کنیم و نظر بدیم 😊
😍اینم یکی از باگ های من که پیداش کردم
قضاوت کردن دیگران و حادثه ها و رفتار ها
خدایاشکرت قبلا حتی واسه کوچکترین مسئله راستگو نبودم میترسیدم قضاوت بشم که بگن بده یا خوبه
الان خداروشکر ترس هامو کنار گذاشتم و به وضوح میبینم که راستگوتر شدم و ترسی ندارم از قضاوت شدن و برچسب های دیگران
و چیزی که باید رو خودم کار کنم
قضاوت دیگرانه
فارغ از شنیده هایی که درموردشون دارم یا تجربیاتی که در گذشته داشتم باهاشون
مثلا فلان همکار بامن بد رفتاری کرده پس این ادم بداخلاقی هست
نه اون مال گذشته بوده و من نباید تو گذشته بمونم و اجازه بدم این تجربه گذشته و به ظاهر بد آینده منو رقم بزنه و بزارم تو این چرخه معیوب بمونم و رفتار بد از اون شخص ببینم
اصلا بمن چه که فلانی کار بد یا خوب انجام داد
اگه از نظر من کار خوبی بوده تحسینش کنم
اگه کار بدی بوده اعراض کنم و بگم من جای اون نیستم اگه من بودم شاید بدتر از اینم انجام میدادم
انقدی که تمرکز میزارم رو تحلیل رفتار بقیه این وقت رو بزارم رو تغییر باورهام و حتی تحلیل رفتار خودم
و اینکه همه ارزشمند هستند فارغ از اینکه قانون جهان رو بدونن یا ندونن شاید اون کسی که من فکر میکنم خلاف قانون داره عمل میکنه خیلی از من اگاه تر باشه و به خدای درونش نزدیکتر
ما که از فرکانس بقیه خبر نداریم ولی از افکار و فرکانس های خودمون اگاهیم
پس بچسبم به خودم و دست از سر دیگران بردارم
زینب همه مخلوقات جهان ارزشمند و خدایی هستند و یک تکه از جهان و خداوند
همونطور که تو تکه ای از خدا و جهان هستی
پس دست از قضاوت دیگران و خودت بردار
در ارامش زندگی کن و لذت ببر