مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار
    94MB
    28 دقیقه
  • فایل صوتی مصاحبه با استاد | باورهایی برای روان شدن چرخ کسب و کار
    26MB
    28 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

394 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطیما اسدی گفته:
    مدت عضویت: 2204 روز

    ستایش خدایی را که جهان هستی را به زیبایی آراست؛و بی هیچ منتی در اختیار همه انسانها قرار داد..

    خداقوت به استاد عزیزم ممنون که باگفتهایتان مارا از درونم آگاه و چشم و دلمان را باز میکنید تا به لیاقت آنچه را که میخواهیم برسیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    امیر افروزی گفته:
    مدت عضویت: 1520 روز

    سلام استاد عزیزم‌خسته نباشید

    من تازه وارد سایت شما شدم وه برخی از قایلهایتان را گوش دادم وه از وقتی ک خدا و قوانینش را باور کردم واقعا واقعا دارم هدایت میشم وه فرصت پشت فرصت برای من می اید و من از خداوند سپاس گزارم ک من را هدایت کرده است وه از از شما و سایت خوب شما متشکرم❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2246 روز

    به نام خدا

    سلام

    سپاسگزار خداوندی هستم که هر لحظه در حال هدایت کردن من به سمت خواسته هام هست

    همیشه باید به عالی بودن و عالی شدن فکر کنم اما باید شاخه های مدار رو هم در نظر بگیرم تا موفق شوممثلا از نقطه a به نقطه b و بعد نقطه c و همین طور با قانون تکامل به پله های بالاتر صعود کنم باید روند رشدم صعودی باشه و اگه صعودی نیست و بیشتر سقوط هست باید بیشتر روی خودم کار کنم

    وقتی ذهنت رو عادت دادی که در هرکاری باید اون کار رو تمیز و دقیق تحویل بدی خود ذهن عادت می کنه مثلا در مورد تمیز کردن خونه باید خونه رو تمیز و دسته گل کنم تا ذهنم عادت کنه و در هر کاری حتی در مورد کسب و کارم هم تمیز تحویل بدم

    استاد جونم ممنونم که به من یاد دادی که

    هر کس هر چی گفت رو باور نکنم …مخصوصا کسانیکه هیچ نتیجه ای ندارن و همه زندگیشون شده یه حقوق بخور نمیری که دارن… در مورد خونه و مسکن خیلی عالی گفتین.. اونقدر باورهات درست کن که هر چی که می خواد گرون بشه.. من که دارم و نگران هیچی نیستم.. این خودش یه باور قوی هسش .. باور به زیاد از حد بودن زمین و ملک و خونه .. باور به ایمان داشتن به اینکه خداوندی هست که رب العالمینه و همینطور که منو به خواسته های دیگه رسونه ..ازش می خوام و منو مستجاب می کنه

    البته تقصیری هم نداریم چون از بچگی اینطور بودیم که اگه الان این دختر رو باهاش ازدواج کنی ، کردی وگرنه دیگه دختتر خوب نیست وووو باورهای زیاد دیگه

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2696 روز

    سلام..

    نشانه ی امروز من :

    به جای حسرت داشتن به زندکی دیگران اون ها رو تحسین کنیم تا باور کنیم که میشود و ایده هایمان را اجرا کنیم.. نگاه امیدوار و تحسین کننده داشته باشم..

    همون خدایی که به من سلامتی داده و یکسری موفقیت ها رو داده پس ثروت هم میتونه بده.. چرا ثروت رو نخوام ؟؟ چه منافاتی هست بین خدت و ثروت ؟؟

    واقعا هم همینجوریه ادم ها تا زمانی که پول و ثزوت نداشته باشی به حرف هات بهایی نمیدن.. حالا موفقیت شغلی به دست بیاری.. یا مقام قهرمانی بیاری.. یا سلامتیت رو به دست بیاری.. یا شاد و خوشحال باشی و ارامش داشته باشی… این ها رو مهم نمیدونن و فقط میگن پولت کو ؟؟؟ همش میگن مملکت خرابه و ول کن علایق رو !!! یعنی فقط زمانی ادم ها از خواب غفلت بیرون میان و به حرف هات بها میدن که پول زیادی داشته باشی !!!! به همین خاطر خیلی ها دست به کار های احمقانه میزنن برای به دست اوردن پول … مثلا میرن کلی وام و قرض و قوله میکنم تا فلان چیز رو بخرن فقط برای اینکه چشم فک و فامیل رو در بیارن… !!!! تا فقط به فک و فامیل بگن ما فلان چیز رو اعم از خونه یا ماشین یا مبل و مان وووو هر چی داریم و شما این ها رو ندارید…

    مدام چشم و هم چشمی میکنن… و معنای زندگی رو فراموش کردن !!! و بحث میکنن و فلان و بهمان …

    چرا باورهام رو درست نکنم و ثروت رو نسازم ؟؟؟

    نکات :

    به دنبال وام و قرض و قوله نباشم و اگر پول چیزی رو ندارم اول پولش رو از راه درست بسازم و بعد بخرم و قرض و وام و فلان ممنوع !!!

    نگاه تحسین کننده داشته باشم..

    کسب و کار و زندگی و عشق و سفر و همه چی زو با هم میخوام.. و حتی میخوام رابطه عاطفیم هم توی این فضا باشه.. هم خدا رو میخوام هم خرما..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1331 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    اگر باورهای ما در زمینه کسب و کار و ثروت درست باشد کارمندان خوب به راحتی توسط خداوند به سمت کسب و کار ما هدایت خواهند شد و این نیز به دلیل باورهای ما است . ما باید این افراد را دستانی از دستان خداوند دیده و به خاطر وجودشان از خداوند سپاسگذاری کنیم. اگر به هر دلیل انها نخواستند که برای ما کار کنند افراد بهتری وجود دارند که توسط خداوند به کسب و کار ما هدایت خواهند شد.

    زمانی که باورهای ما درست باشد به کسب و کاری هدایت خواهیم شد که هم تفریح ما و هم عشق ما خواهد بود و زندگی و کسب و کار ما از یکدیگر جدا نبوده و همه انها یکسان است. افرادی خواهند امد که خالصانه کسب و کار ما را مدیریت کرده و نیازی به نظارت ندارند. با تمام جزییات کار خود را به نحو احسن انجام می دهند البته این در صورتی است که باورهای ما مناسب باشد و ان وقت است که عشق تفریح و کسب و کار ما یکسان است و خوشبختی در تمام ابعاد را تجربه می کنیم.

    استاد قصد دارند که اموزه های خود را به زبان انگلیسی نیز منتشر کرده و به دنبال هدایت و دیدن نشانه ها هستند. در حوزه خرید ملک به هدایت و نشانه های خداوند اعتماد کرده و ملک را خریداری می کنند. هیچگاه از روی باور کمبود که فرصت تمام می شود اقدام به گرفتن وام یا هر گونه پول اضافی نکرده و قانون تکامل را به درستی رعایت کرده و در این زمینه نیز با موفقیت عمل کرده اند.

    کنترل ذهن کار بسیار سختی است اما اگر این باور را در خود ایجاد کنیم که با توجه به ناخواسته مانند این است که دست خود را در اتش فرو کنیم از روشهای مختلف سعی می کنیم به نا خواسته ها توجه نکنیم اما موضوع اصلی این است که کسی این جمله را باور ندارد. با دیدن نعمتها و ثروتهایی که در زندگی استاد وجود دارد متوجه می شویم که با عمل به اموزه های ایشان به موفقیتهای زیادی دست خواهیم یافت.استاد نیز با دیدن افراد ثروتمند انگیزه ای برای رسیدن به ثروت پیدا کردند البته هدف اصلی ایشان اشاعه توحید و ایجاد این باور بود که اگر رابطه خود را با خداوند بهبود دهیم خداوند همه چیز به ما خواهد داد و ایشان احتیاجی به نشان دادن ثروت به دیگران ندارند و تنها برای ایجاد انگیزه قسمتی از ثروت خود را نشان دادند.

    این باید به ما ثابت کند که با دیدن ثروت ایشان و عمل کردن به اموزه ها به هر چیزی که بخواهیم دست می یابیم همچنین باعث شکل گیری خواسته های جدید در ما می شود.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    روف رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1008 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته مهربان

    سلام خدمت دوستان گرامی ام در این مسیر زیبا و پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    ممنون استاد خوبم هستم با این همه جواب های زیبا در سوال های دوستان عزیز

    وقتی کاری را که عاشقش هستی داری انجام می دهید داری از زندگیت لذت می بری

    هم کار و هم تفریح خودش کار است

    استاد در این بخش خلی قشنگ و لذت بخش تشریح داد

    من خودم تا حالا به چنین مرحله‌ای از زندگی نرسیده ام

    چون هنوز مسیر مورد علاقه ام را درست تشخیص نداده ام

    تازه دارم در این بخش قدم های را برمی دارم

    چون در جلسه قبلی خانم شایسته تمرین بسیار خوبی را گذاشته بود و منم یاد داشت کردم که بتوانم به کمک خداوند بیشتر رویش تمرکز کنم و مسیر مورد علاقه ام را پیدا کنم

    من در حالیکه فعلا برای دیگران کار می کنم

    و موقع های هم می شود که از کارم لذت خاصی نمی برم آنهم به دلیلی ساعت کاری زیاد

    اما بیشتر موقع هم دارم قشنگ از انجام دادن کارهایم لذت می برم و حالم خوب است

    و این ترس راهم در وجودم دارم که از این شغل بیرون شده نمی توانم

    و باید ایمانم را نشان دهم

    در مورد اینکه اگر باور های خوبی داشته باشید آدمها و دستان خداوند وارد زندگی تان می شود

    من قبلاً در این مورد آگاهانه درک مناسب تری نداشتم

    اما خلی اتفاقات در زندگیم رخ داده که از طریق دستان بی نهایت خداوند کارهام به راحت ترین شکل ممکن انجام شده است

    من تقریبا این دیدگاه را داشتم که همه انسانها دوست داشتنی هستند

    و حالا به لطف خداوند در اکثر موارد انسانهای شریف و محترم در مسیر زندگیم قرار می گیرد

    که حتی این موضوع را چندین بار خانواده ام بهم گفته است که تو خلی خوش شانس هستی

    که در همه جا با آدم‌های خوبی مواجه می شوی.

    در مورد شغل مورد علاقه که وقتی شغلی دارد هم تفریح می کند و هم کار می کند و کلا دارد لذت می برد

    من تجربه کار کردن پدرم به ذهنم آمد

    پدر من مغازه دار بود

    وخلی از انجام این کار لذت می برد

    هم ثروت می ساخت و هم حالش خوب بود و هم داشت هر روز بیشتر رشد می کرد

    هیچ وقت من ندیدم که این بشر از روی مجبوری سر کارش برود

    بلکه همیشه با عشق توی مغازه بود و داشت کار می کرد و لذت می برد

    وقتی پدرم مغازه داری می کرد نه مریض می شد نه خستگی را می فهمید و نه کدام موضوعی دیگر را

    و فقط رشد داشت و رشد و حالش هم خلی خوب بود

    اما وقتی سن شأن بالاتر رفت و کار مغازه داری را جمع کرد این بشر هر روز مریض بود هر روز حالش گرفته بود و از زندگی اش هم لذت برده نمی توانست

    چون پدرم و شغلی که داشت بین مردم مان نمونه بود از هر نظر

    پدرم هیچ وقت نمی گفت که یک هفته سر کار نمی روم بلکه می خواهم استراحت کنم

    چون استراحت کردن در خونه برای شأن کار دشوار بود و باید همیشه سر کارش حاظر می شد

    چون این کار را دوست داشت و لذت می برد و ثروت خوبی هم می ساخت

    اما بعد از اینکه دیگر سر کار نمی رفت واقعا همه چیز برایش خسته کن و زجر آور شده بود

    با این صحبت های استاد این موضع از تجربیات پدرم به ذهنم آمد که برایم خلی واضح و آشنا بود

    در مورد ضامن شدن

    من خودم تا هنوز در این بخش برای کسی چنین کاری را نکرده ام

    اما چند تا دوستان و آشنایانی دارم که در این چنین رفتار مواجه شده است

    و دیدم که بعداً چی مشکلاتی را هم تجربه کردند

    یکی از دوستانم برای باجناق اش ضامن شده بود

    و طرف ماشین بر داشته بود به ضمانت این شخص

    و بعداً که پولش را پرداخت نتوانست و مسافرت رفت و خودش را به نحوی از این موضوع کنار کشید

    اما این دوست مان که ضامن شده بود چی درد سر های را تحمل کرد

    و حتی دوستی شان بر اساس همین مسأله به چی ناراحتی های تبدیل شد

    استاد عزیزم از این آگاهی های که داری در اختیار ما قرار می دهی بسیار ممنون و متشکرم

    خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جویم

    خدایا صد هزار بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1129 روز

    الهی به امید تو

    قدم 11

    خداروشکر که هستم و حضور دارم و میتونم اینجا باشم و بنویسم…..

    کار و زندگی و لذت بردن باید همش باهم باشه و زمانی این اتفاق میوفته که کار و شغلت عشقت باشه،علاقت باشه ،،،،اونوقت همه چیز باهم اتفاق میوفته……

    چندوقت پیش بخاطره علاقم داخل یع کارگاه کار میکردم که کار نقاشی روی سرامیک انجام میشد ،ازصب تا غروب کار میکردم بخدا بدون اینکه گشنم بشه یا خوابم بیاد ،نمیدونستم کی و چه زمانی کار انجام میشد و تعداد سفاراشات بالا میرفت و هی دستم تند تر میشد ،،،،صبح ها از شوق اینکه برم اونجا زود بیدار میشدم و واقعا اینو از ته قلبم میخواستم …..

    واقعا به حرفتون رسیدم استاد که اگر شغلت علاقت باشه از این مسیر لذت میبری و زندگی،زندگی میکنی.

    یاد گرفتم توی این فایل نباید قرض بدم و قرض بگیرم.

    مگه اینکه اون پولو نخوام،اگه قرض بدم و به اون پول نیاز داشته باشم این یعنی من خودم اول تو اولویت بیشتری هستم.

    عملی کردن ایده ها:

    زمانی ایده ها از راه میرسن که من روی باور هام کار کنم و خداوند وقتی تعهدات منو می بینه اونم ایده ها و نشانه هارو میفرسته که این ایده ها باید قدم اولو براش برداری تا خداوند باقی مسیرو بهت نشون بده.

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: