روی خودت سرمایه‌گذاری کن - صفحه 30 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    400MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی روی خودت سرمایه‌گذاری کن
    31MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

482 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    روح الله بابایی گفته:
    مدت عضویت: 1798 روز

    الهی شکر، از اونجا ی که خیلی خیلی چند هفته هستش که تو برزخم واقعا نمی دونم چی بگم تنها نکته عملی این بوده از همسرم خواهش کنم دلایل موافقط کردنش رو بنویسه وهمی طور سعی کردم با دخترم در مورد این تصمیم حرف بزنم واقعیت این که توی این برزخ هیچ خبری از حال خوب نیست دقیقا مثل شکنجه است خیلی از خدا خواستم وای هنوز نتونستم دلم نمی خواد ترسو باشم دلم نمی خواد بعد یه عمر حسرت بخورم واقعا چرا من عادتدارم همه چیز رو سخت بکنم ،مرور حضور خدا توی تصمیمات قبلی می تونه آرومم کنه آره خودشه جواب رسید 😅مرو تصمیمات بزرگ گذشته خدا متشکرم آره فکر میکنم همینه حال احساسم دقیقا مثل وقتی که باترس ودلهر اقدام کردم برای ازدواج خودشه مثل وقتی کمی خواستم ماشین بخرم ،یا اون موقعی که می خواستم مغازه بزنم من هرجا تصمیم مهم گرفتم خدا به بهترین شکل ممکن خودش رو به من نشون داده والانم دقیقا همینه اصلا آقا همین جا ها بوده تو زندگی من شده اعتبار وای چقدر ساده بود ،خدا شکرت خدا خدا خدا مرسی که جوابم رو دادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1933 روز

    سلام به استادعزیز ودوستان گلم دراین مسیرتوحیدی

    من وردپای ۵۱👣👍❤💚

    عزت نفس واحساس لیاقت وپایه واساس همه ی تجربات زندگی….

    زندگی ما سراسر انتخاب هست هرلحظه داریم انتخاب میکنیم که چه کاری رو انجام بدیم چه کاری رو انجام ندیم

    واگر توی این انتخاب ها بمونیم یعنی هیچ کاری انجام نمیدیم وتا کاری انجام نشه تاتصمیمی گرفته نشه رشد هم اتفاق نمیوفته

    انقدراین کارمهم هست که استاد میفرمایندحتی شده تصمیم اشتباه …

    امابگیر چون توی همونم درس هایی برات نهفته هست

    من باید راجب یک رابطه عاطفی تصمیمی بگیرم اماشهامت ندارم

    الان تودفترم نوشتم تابعد این ردپابرم چرایی این تصمیم رو بنویسم

    بعدبشینم معایب ومزایای بودن ونبودنش رو بنویسم وبعد یک تصمیم شجاعانه بگیرم وباز خوردش رو بگیرمو پاش وایسم💪

    این زندگی این فرصت زیبای زیستن بمن داده شده ،من باید نهایت لذت رو ازش ببرم ،زندگی ارزش لذت بردن وخوب زندگی کردن رو داره

    من باید به مهمین ترین سرمایه گذاری ،که سرمایه گذاری روی خودمه تمرکز کنم تا نتایج پایدارش رو ببینم ولذت ببرم

    لطفا برام انرژی بفرستیدتا بتونم ازپس این تصمیم بزرگ بربیام

    💪💪💪💪💚💚💚💚💚💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ماریا اکبری گفته:
      مدت عضویت: 1933 روز

      سلام به ماریای عزیزم (خودِ مقدسم)

      الان که اینو برات می‌نویسم دقیقا دوسالو بیست روز از اون موضوع میگذره و تو تونستی از ازاون رابطه ی عاطفی سمی که باعث رشدت نمیشد بیای بیرون و اون تصمیم سخته رو گرفتی و پاش وایسادی و بجاش روی خودت سرمایه گذاری کردی درحالی که الان ،تحصیلاتت از دوسال قبل بالاتر، درآمدت حداقل 10برابر بیشتر، اندامت متناسب تر و اعتمادبنفست صدها برابر بیشتر شده

      آدمهای درصلحی باهات وارد رابطه شدن که عشق و احترام زیادی بهت تقدیم میکنن، چون تو از پس اون تصمیم براومدی و پا رو ترس هات گذاشتی و رو خودت سرمایه گذاری کردی و استانداردهاتو توی همه چیز ازجمله رابطه ،بسیار بالابردی

      بهت تبریک میگم عزیزدلم ،همینجوری باتعهد پیش برو و تمرکزتو بزار روی بهبود دائمی خودت تا جهان در مقالبت کرنش کنه و چاره ای جز بهترین هارو تقدیمت کردن نداشته باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    سعیده اکبری فرد گفته:
    مدت عضویت: 1891 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    برگ ۵۱ سفرنامه خودشناسی

    چقد مطالب این فایل رو لازم داشتم تا بشنوم من تمام عمرم نتونستم با جسارت تصمیم بگیرم همیشه اینقد سر دو راهی میموندم تا آخر سر به اجبار یکو انتخاب میکردم اونم بعد از نظر خواهی از همه.تمام زندگیم سر دو راهی بودم وقتی داشتم انتخاب رشته میکروم برای دبیرستان( تا سالها بعد هم همش به خودم میگفتم کاش یه چیز دیگه انتخاب میکردم) وقتی داشتم انتخاب میکردم تو خابگاه بمونم و یا خونه بگیرم وقتی سر کلاس جواب سوالی را داشتم ولی تردید داشتم بگم یا نه( بعد اینکه یه نفر دیگه همون جوابو میداد و من میگفتم ای کاش میگفتم) وقتی نمیتونم تصمیم بگیرم در مقابل رفتارهای مختلف چه عکس العملی نشان بدم و وقتی واسه کسب و کارم تصمیم جدی نمیگیرم چون همش میگم اگه جواب نده چی میشه

    سالها فکر میکردم چون در دوران کودکی و نوجوانی اجازه تصمیم گیری و انتخاب و حتی اشتباه کردن رو نداشتم باعث شده این مدلی بشم و عالم و آدم را باعث و بانیش میدونستم و همیشه خودم را تبرعه میکردم و میشدم مظلوم دنیا

    ولی حالا استاد داره میگه اعتماد به نفس( چیزی که حتی اگر نداشته باشم هم خودم باید تلاش کنم و بهش برسم اونم با تمرین و تکامل) علت اصلی اینکه ما تصمیم نمیگیریم و یا همش به تعویق میندازیم و به این شکل زندگی را برای خودمون میکنیم برزخ.و مورد دوم اینکه برای اینکه بتونیم تصمیم تقریبا درست بگیریم باید عضله تصمیم گیری را قوی کنیم باچی؟با جسارتی که در تصمیم گیری از خودمون نشون میدیم قدم برداریم و تصمیم بگیریم حتی اگر نتایج بدی داشته باشن این یه فرصت است برای کسب مهارت و تجربه برای شناختن مسیر درست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سجاد گفته:
    مدت عضویت: 1568 روز

    بنام خدا

    استاد سلام، ووااققععاااا عالی بود چند روزی هست که در رابطه با شغلم ذهنم درگیره و داره کمکم برزخ میشه الان فهمیدم باید چیکار کنم، روش نوشتن مزایا معایب برا یکار دیگم استفاده کردم درحالیکه نمیدونستم قانون چیه ولی یکمی فکر کردم و برا تصمیم گرفتن نوشتمش، اتفاقا هروقت صحبت میشه میگم من که تصمیم گرفتم پس ادامه مسیر خودم میرم

    به تصمیماتی که گرفتم فکر کردم بدترینش بهم درس داده بهترینش معجزه کرده که هیچ کس باورش نمیشه

    چقدر تصمیم ناقص دارم چقدر تصمیم گرفتم که دقیق نیست چقدر ایده دارم که نیازمند یک تصمیم اساسی هستش چچققددررر این موضوع خوب بود چقدر این کاربردی بود و تا ننویسم و تصمیم نگیرم سراغ سایت نمیام (24ساعت به خودم فرصت میدم اونا که گرفتم و ناقص اند رو بنویسم و نهایی کنم)

    خداروشکر بابت هدایت خدا که توسط شما انجام میشه

    استاد ممنونم ازت

    ❤️❤️🌷🌷🌷🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1476 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش

    روز پنجاه ویکم

    خدای را سپاس بابت این همه اگاهی ناب

    خدای را سپاس که همیشه هوامو داره

    یه تجربه بدم:

    دوستان سر کار بودم خانمم تماس گرفت گفت دخترمون حالش بده ،به خاطر شرایط کاریم اولش گفتم کار دارم بعدش گفتم بهتره برم الن اون واجب تره خانمم دست تنهاست، یه هماهنگی با سرپرست مون کردم ،اونم به راحتی قبول کردورفتم دوستان باید زودتر برمیگشتم سر کارم باور کنید اولش ناراحت بودم ولی تو ماشین به خانمم گفتم یه اهنگ بزار با یه حس خوب بریم اتفاقات خوب رقم بخوره تو مسیر خیابانی که همیشه شلوغه، خلوت شد .به مطب رسیدیم شلوغ بود باور کنید به هیچ کی نوبت نمیدادن به ما نوبت دادن (حالا من ارزوی سلامتی برای همه شان کردم)به راحتی کارمون انجام شد به موقع به محل کارم برگشتم .الهی شکرت

    من امروز درک کردم علی الرغم هر انچه هست باید حس خوب پیدا کنی تا اتفاقات خوب بیفته.

    اما تصمیم گیری ،بارها از این ناحیه ضربه خوردم وهنوزم ضعیفم ولی تو تغییر شغل جسارت فوق العاده ای دارم بالای ۱۰ شرکت وحرفه رو انجام دادم وامروز با شفافیت ایجا شده حرفه مورد علاقه ام رو دنبال میکنم. ولی در تصمیم گیری های که مربوط به روابط میشه خیلی با احتیاط پیش میرم که ضربه شم خوردم وبا توجه به بیانات استاد از امروز تصمیم دارم با جسارت در روابطم و حتی پول خرج کردنم تصمیم بگیرم ونترسم وبر اساس ارزش هایم رفتار کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    عادله اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1619 روز

    سلام خدمت استاد بی نظیرم ودوستان هم فرکانسیم.من آدمی بودم که تصمیم گیری واسم خیلی کارسختی بودحتی سرمسائل کوچیک هم همیشه دودل بودم که چیکارکنم اما الان که فکرشومیکنم از وقتی وارد این مسیرشدم راحت تر تونستم تصمیم بگیرم وچراغ راهنمای منم این بوده که باچه تصمیمی احساسم خوبه همون کار رو انجام بدم میدونم که هنوز خییییلی باید روی خودم کارکنم تا بهتربشم اما همینکه در مقایسه با قبل خودم بهترم برام جای خوشحالی داره ومیدونم که در حال بهبودم.اما هنوز یه عااالمه تصمیمات نگرفته دارم که باید بگیرم یه عالمه چیزهایی که دوس دارم انجامش بدم اما ترسهام جلومو گرفتن ونذاشتن انجامشون بدم واسه شروع سال جدید وباشنیدن این فایل میخوام یه تصمیمی رو که شاید مدتهاست دلم میخواست بگیرم ولی نگرفتمو پیدا کنمو انجامش بدم تا هم عضلات تصمیم گیریموقویترکنم وهم با انجام یه کار جدید اعتماد بنفسمو بیشتر کنم وخودمو برای کارهای دیگه آماده تر کنم وباورهامو قویتر کنم.ازخداوند سپاسگزارم که روز ۵۱ ام از این سفر رو هم تونستم حضور داشته باشم وازخودم هم سپاسگزارم که به تعهدم پایبند بودمو ردپایی از خودم بجا گذاشتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2697 روز

    سلام..

    این فایل دقیقا من رو داره میگه..

    یعنی برسیم به تصمیم گیری های بزرگ از درک قانون جذب … نه اینکه یه سری حرف های قشنگ رو توی تئوری بزنیم… برسیم به تصمیم .. برسیم به شهامت.. برسیم به جسارت… برسیم به خودباوری.. برسیم به شناخت ارزش هامون…

    من خیلی اعتماد به نفسم پایینه.. در تصمیم گیری خیلی مشکل دارم… برای همین به جای تکیه کردن روی خدای خودم از صد نفر مشاوره میگیزم و هر کسی هم یه چی میگه و من رو بازی میدن..

    حتی برای یه تصمیم خیلی ساده از صد نفر مشاوره میگیزم … مثلا حتی برای خرید یک لباس.. حتی مدل موهام… حتی انتخاب شغلم….

    مثلا فروش ماشین ..

    مدت هاست تصمیم گرفتم ماشینم رو بفروشم مثلا با خودم میگم اگر بفروشم با پولش میتونم یه سری دوره های اموزشی بخزم مثلا روانشناسی ۲ و ۳ و دوازده قدم…میدونم که به این دوره ها نیاز دازم..بعد هربار از صد نفر مشاوره میگیرم اون میگه نفروش بذار گرون شه… اون میگه بفروش .. این میگه اگه بفزوشی دگ نمیتونی بخری وووو بعدش خودم رو دریک برزخ قرار میدم…

    در مورد شغل دلخواه :

    باز میرم از صد نفر مشاوره میگیرم اون میگه مملکت خرابه کار نیست بچسب سر جات.. این میگه نکن پول نیست کار نیست درامد نیست… و بعد هنوز چندین ساله با این حد از توانایی و مهارتی که دارم نتونستم کسب و کار دلخواهم رو ران کنم… چون همس میترسم اگه نشه چی !!! بابا نشد فدا سرم از الگوش استفاده میکنم برای بهتر شدن…

    یعنی میترسم از اشتباه کردن ..

    یعنی چون هر بار که یک تصمیم اشتباه گرفتم به شدت تحقیر شدم خصوصا مادرم هر بار دهن منو سرویس کرده و یا خونوادم این باعث شده کوچکترین تصمیمی نتونم برای زندگیم بگیزم…

    چند روز پیش بحث های چرت و پرت سیاسی داشت میشد بازم بعد من باز رفتم یه گوشه در گوشام رو بستم نشنونم !!! یهو به خودم تلنگر زدم این چه وضعشه !!! برو تذکر بده از چی میترسی !!! رفتم و خیلی محترمانه تذکز دادم …بع جای ترسیذن و خودم رو حبس کردن توی یه اتاق برسم به شهامت و جسارت !!! و به نقطه ای برسم که ب ای تصمیم های من دیگران احترام بذارن… اگرم یه سریا مخالفن اهمیتی ندم راه خودم رو برم !!! نون و اب که به من نمیدن میترسم !!!

    میدونی اینا همش ضعف ایمان به خداس !!! ضعف توکله !!! ضعف اعتماد به نفسه !!! ادمیم که اعتماد به نفس ضعیفی داشته باشه همه ازش سو استفاده میکنن و میزنن تو سرش !!!

    داره بهت توهین میکنه ؟؟؟ داره شخصیتت رو خورد میکنه ؟؟؟ باهاش کات کن و صحبت نکن !!!

    یه ادم ضعیف همه تحقیرش میکنن…

    دز واقع من به این دلیل از صد نفر مشاوره میگیزم که میخوام مسئولیت تصمیم گیری هام رو بندازم گردن اونا !!! قبلا مثلا استخاره میگرفتم و یا فال میگرفتم تا مسئولیت تصمیم گیری هام رو بندازم گزدن خدا یا حافظ !!! الان فرمتش فرق کرده !!! و همه هم تو رو پس میزنن…

    یعنی من خیلی روزای سختی رو گذروندم همه دست رد به سینه ی من زدن !!! اینا بی ایمانیه … اینا بی احترامی به خداونده !!! این فشار و سختی وووو باعث میشه به بیداری بزسی !!! تا محکم تر و جسورتر رفتار کنی !!!

    یعنی واسه یه تصمیم ساده هم از صد نفر مشاوره میگیرم و کلی زمان میبره تا به مرحله اجرا برسع !!!

    اقا نترسم.. تصمیم بگیزم اگر اشتباه بود فدای سرم..

    تصمیم اشتباه بهتر از تصمیم نگرفتن است…

    یعنی همه توی زندکی من دخالت میکنن…چون میترسم برای خودم باشم.. جرئت ندارم اشغالا رو بریزم دور !!!

    باید جسور تر باشم و مسیولیت تصمیماتم حتی اشتباه رو بپذیرم… هر کسی هم هر چی گفت .. به شما مربوط نیست !!!

    تصمیم بگیزم و خیلی سریع اقدام کنم و حساب و کتاب نکنم…

    یعنی در واقع هنوز به این مرحله نرسیدم که مسئولیت زندگیم رو خودم به عهده بگیرم و مسئولیت زندگیم رو به گردن دولت و این و اونو فلان و رییس جمهور و اینا نندازم !!! مسیولیت پذیر نیستم… نه مسئول زندگی دیگزان !!!! یاد نگرفتم مسئول زندگی خودم باشم… کسی که میره از صد نفر مشاوره میگیره و هنوزم باری به هرجهته هنوز اون تعهد قدم اول رو باور نکرده که من مسئول زندکی خودم هستم … و باید تصمیم بگیزم… تصمیم های کوچیک به بززگ بگیزم و اشکال نداره اکر اشتباه بود زمین به اسمون نمیادد.. اشکال نداره پولمم از دست دادم فدای سرم !!!

    مثلا میخوای ماشینت رو بفروشی..

    بیا بنویس به این دلایل باید بفروشم

    پولش رو لازم دارم…

    برای خودم خونه اجاره کنم یا رهن کنم..

    فلان محصول رو بخرم

    ووووو

    اگرم اشتباه بود فدای سرم !!!

    یعنی اینقدر قوی باشم حتی اگر یک تصمیمی گرفتم و اشتباه بود به جای زدن تو سر خودم بگم فدای سرم !!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    معصومه داوری گفته:
    مدت عضویت: 1348 روز

    دیدگاه پنجاه و یکم‌

    سلام خدمت اعضای گروهم‌و استاد عباسمنش عزیزمان

    به نظر من چیزی که باعث رَشد وپیشرفت انسان نمی‌شود همین تصمیم نگرفتن در مورد اهداف و برنامه ها د ر زندگی است

    تصمیم نگرفتن در مورد چیزی باعث می‌شود ما حرکت و تلاشی نداشته باشیم و خواسته هایمان و رسیدن به آن ها راکد می‌ماند

    فک میکنم یکی از دلایل این تصمیم نگرفتن ها ریشه در کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس ما دار د شاید دلایل دیگر هم دست داشته باشند اما این عزت نفس

    نقشش و تاثیرش بالاتر است

    که گاهی اوقات همان ترسها و دودلی ها و نگرانی ها

    جلوی بعضی از تصمیمات مارو می‌گیرند..

    خیلی خوبه آدم ریسگ پذیر باشه ..تصمیم بگیرند در آن واحد و اجرا کنند….هر چند آن تصمیم اشتباه باشند

    مهم اینه که به ترسها غلبه پیدا کردی

    وبا ایمان به خداوند و توکل به او انجام می‌دهیم به این باور که خداوند با شجاعان است و از پا حمایت می‌کند

    و هر چقدر ترسو و بزدل باشیم این نشان‌دهنده بی ایمانی و ضعف در ایمان ما نسبت به قدرتمندی خداوند است

    روی خودمون کار کنیم و تنها روی خودمون سرمایه گذاری کنیم ..برای رسیدن به مدارهای بالاتر

    ودر مسیر درست قرار گرفتن..

    انشاا با توکل و امید به خداوند که خودش کمک می‌کند به ما در این راستا …

    شادو پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 1802 روز

    سلام استاد عزیزم مریم جان شایسته و تمام دوستان همفرکانسی ام خدایا شکرت ❤️🥰💚 که هنوز هم در این مسیر هستم و در هدایت تو قرار گرفته ام خدایا شکرت 💚🥰

    من چقدر به این نیاز داشتم واقعا خیییلی به این فایل ضرورت داشتم چون من هم خیییلی از تصمیمات دارم که نگرفته ام چون که از وارد شدن بالای ترس هایم میترسیدم و این فایل خیییلی به من کمک کرد. من خیلی وقته که تصمیم مهاجرت گرفته ام و آنها را گذاشتم به پدر مادرم که آنها تصمیم بگیرین وختی امروز متوجه شدم دیدم من تمام قدرت های زندگی خود را به پدر و مادر خود دادم به همه چیز از آنها اجازه میگرم به خودم گفتم این یک شرکت است شرکت به خداوند تو الان ۱۹سالته هنوزم مستقل نشدی چرا چون غلبه بر ترس هایم نکردنی قدرت تصمیم گیری را دادی به پدر و مادرت این زندگی تو است و تو خالق زندگی ات است تو تصمیم میگیری نه آنان و بعد از این به خودم قول میدهم که تصمیم زندگی خودم را خودم بیگیرم به قول استاد اگر اشتباه هم بود دفعه بعد درست میشه

    خدایا شکرت ❤️🥰

    IN GOD WE TRUST♥️☝️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1443 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    روز شمار تحول من

    خدایا شکرت که امروز هم تونستم بیام ببینم این آگاهی هارو

    خواستم بگم واقعا همیشه مثل استاد عمل کردم همیشه هر مسیری که رفتم رو بااینکه خیلی رفتم اما همیشه به الهاماتم عمل کردم به قلبم گوش کردم همیشه هم تصمیمات درست گرفتم واقعا همیشه میام اینکارو انجام میدم مثلا راجب شغلی که من اصلا دوستش نداشتم ولی برای پولشم رفتم اون موقع آگاه نبودم حالا خواستم بگم مثلا میگفتم شغلم عالیه حقوق عالی اما وقتی واردش شدم گفتم این مال من نیستم قبلم خدای درون بهم میگفت علی جان این مال تو نیست چون متنفری ازش واقعا همینجور بود یعنی الان حاضرم ۱۰سال بدون حقوق بمونم اما وارد شغلی که دوستش ندارم نشم شغلی که مثلا بگم بع خاطر حقوق اعتبارش هرگز اینکارو نمیکنم خدا شاهده همون روز من همیشه مشاوره خودم رو قلبم گرفتم اصلا با کسی صحبت نمیکنم فقط همون روز نشونه اومد تو این سایت که مهم نیست چه قدر مسیر رفتی اما وقتی میدونی این شغل این رابطه برای تو مهم نیست خب دیگه تمومش کن!!!!!!!مگه مجبوری؟؟؟؟؟مگه تو خالق زندگی خودت نیستی؟؟؟؟خدا میگه تورو آفریدم تو خالق زندگی خودت هستی پس پاشو بساز زندگیتو من میگم چشم باور کنید من همیشه در ثانیه تصمیم میگیرم بعدش همون لحظه گفتم من دیگه این شغل رو ادامه نمیدم باور کنید به یه حس رهاییییی رسیدم الان وارد مسیر عشق و علاقم شدم بااینکه نجوا ها میاد چون اول راهم خدارو شکر دارم لذت میبرم وقتی خودتو بشناسی وقتی رسالت الهیت پیدا کنی اون موقع لذت میبری من دیگه زمان مکان نمیشناسم فقط ذهنم میگه پول نیست ترس میده من دارم قدم برمیدارم توکل برخدا من هدایت میشم من الان توی شغل خودم واقعا پول اولویت نیست لذت بردن در مسیره همین باعث میشه پول بیاد اگه کاری بری مثلا بگی به خاطر پولش که فایده ای نداره من باید لذت ببرم عاشق کارم باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: