دولت ها و ایجاد شغل!؟ واقعاً؟! - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    236MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی دولت ها و ایجاد شغل!؟ واقعاً؟!
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

577 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هلن گفته:
    مدت عضویت: 4071 روز

    سلام استاد عزیرم ومریم شایسته ام ودوستان گلم.

    منم مدتی است که باورامو عوص کردم وگفتم اگرچه سرمایه ای ندارم ولی با همین امکاناتی که توخونه ام دارم میتونم یه کاری رو شروع کنم والان دارم کارهای مقدماتی اون رو انجام میدم وهدایت میشم.

    فعلا درباره اون صحبت نمیکنم تا به نتایج پر بارتر برسم وبیام وبگم.

    قبلا فک میکردموباید شریکی ب داشته باشم تا بتونم موفق بشم.

    یا فک میکردم دیگران چه فکری میکنن.

    و یا میگفتم من هیچ اطلاعاتی ندارم وتجربه فروش ندارم و…..

    ولی الان باورای مناسبی برای خودم ساختم و نظر دیگران مهم نیس.

    فروش رو میتونم یاد بگیرم مثل همه تواناییهای دیگه ای که یاد گرفتم.

    و از قدمهای کوچیک شروع کردم ومیدونم خدا هدایتم میکنه.

    تا حالاش که خوب بوده.

    و الان این باور رو برای خودم ساختم که من خودم باید پولدار بشم وهیچکسی نمیتونه منو ثروتمند کنه.

    من خودم باید حرکت کنم و گامهای کوچولو رو فعلا برداشتم تا خدا خودش به بهترین شکل راهنماییم کنه.

    و با اینکه شغل دولتی دارم ولی اون شغل نتونسته تا حالا منو پولدار کنه واز وقتی که رو شغلم نبستم و باورام رو درست کردم پول بیشتری دریافت کردم و به خواسته هام هم رسیدم.

    و خیلی از خواسته هایی که اسفند ۹۸ نوشتم الان داره با سرعت هر چه تمامتر تیک میخوره.

    وتقریبا بیشتر اونارو بهش رسیدم ومابقی اونم مطمئنم در این ۲۶ روز باقی مونده بهش میرسم چون قشنگ میفهمم که چرخ زندگیم افتاده تو سرازیری موفقیت وخدا خودش مدیریت کارامو به عهده گرفته.

    خدایا شکرت که مرا در این گروه زیبا ومثبت اندیش قرار دادی.

    خدایا شکرت که شاگرد استاد عباس منشم.

    هر روز بهتر از دیروز……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    یونس اشرفی گفته:
    مدت عضویت: 1959 روز

    سلام روز ۵۲ سفرنامه

    واقعا وقتی ما قوانین حاکم بر جهان هستی رو درک میکنیم وقتی قانون فرکانس و مدار رو درک میکنیم وقتی یقمداری بدنبال تاید نشانه های این قوانین در زندگی خودمون و دیگران میبینم دیگ واقعا اینجور حرفا و این مدل طرز نگاه برامون مضحک میشه

    تمام اتفاقات زندگی ما بدون استسنا نتیجه باور ها کانون توجه و فرکانس ها و به طبع اینا عملکرد خود ماست هیچ عاملی نمیتونه در مدار و فرکانس ما تعغیری ایجاد کنه کاملا درونیه …و چقدر زیبا با بیان محکم و رسا به اونایی ک در برنامه های استاد هستن گوش زد میکنه که حرکت کنید با امید با احساس خوب با توکل بر خدا و توحید حرکت کنید از هرکاری ک پیش روتون هست شروع کنید و ادامه بدید و تکاملتون طی کنید ….هر فعالیت هر کار هر قدمی که برای ثروتمند شدن خودمون برمیداریم مقدس ترین کار دنیاست معنوی ترین کار دنیاست

    در کنار اون مکملی بعنوان باور های قدرتمند کننده و کار کردن روی روی خودمون و لذت بردن از مسیر و موندن در احساس خوب انوقت معجزات خداوند میبینی انوقت از بی نهایت دست خداوند کمک دریافت میکنی وقتی توحید عملی رو اجرا کنی وقتی تنها چشمت به خودت و خدای خودت باشه و بقیه رو بعنوان دستی از خداوند بدونی بعنوان بازیگر که سناریشو خودت نوشتی

    برای همگی شما سلامت ، ثروت و آرامش در دنیا اخرت ارزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2958 روز

    روز 52 ام

    به نظرم این یه باور عمیق و ریشه ایه. اما با باورهای قدرتمند و اصلی به راحتی میشه درستش کررد. باور به توانایی هامون به مهارت هامون و به هدایت و حمایت و قدرت الله.

    خیلی جالبه استاد گفت اکثرا همه جا دیگه خصوصی شده. تو این چند سال اخیر که ایران به این سمت می رفت که اکثر شرکت ها خصوصی یا نیمه خصوصی شده بودند فکر کردم فقط به دلیل شرایط اقتصادیه اما الان متوجه شدم روند طبیعیه جهانه به سمت بهتر شدن. اوایل شرکت های خصوصی کار زیاد و پول کم می دادن و سخت بود بدون علاقه کار کردن. اما الان دو پیشنهاد شغلی داشتم در فاصله کم ساعات کاری مناسب تر و حقوق خوب و حتی ناهار و یا میان وعده و مدیران خوش نام و مهربان. من رو یاد شرکت های دولتی قدیم انداخت. اما اینا با حل یک مساله ساده و از یه کارگاه کوچک رشد کرده بودند طوری که یکیشون حتی اسم درست حسابی نداشت( منظورم از این اسم های باکلاسه که رو موسسات و شرکت ها می ذارن بلکه اسم کوچیک و مستعار صاحب کارگاه بود)

    خلاصه که من هم همیشه فکر می کردم کار دولت هاست فقط شغل ایجاد کنند.

    به موضوع جالب دیگه که یادم اومد. من هیچ وقت نگران پیدا کردن شغل نبودم. و اصلا از اینکه به بزرگان فامیل و اونایی که توانایی و نفوذی داشتند رو می زدن خوشم نمی امد. جالب که در اطراف من کسانی بودند که به جای اینکه دنبال کار باشند یا مدام دنبال افراد با قدرت بودند تا براشون پارتی بشه و کار خوب پیدا کنه و یا تو خونه می نشستن منتظر کار همراه با غر و نارضایتی از فامیلی که براشون کار جور نکرده. اما من زیاد علاقه ای به رفتن سر کار با پارتی نداشتم و هیچ وقت خودم رو نزدم اما خود همون پارتی ها خودشون باهام تماس می گرفتن که تو روخدا برات کار پیدا کردیم برو فلان جا و هربارم شرکت های خوب. اتفاقا قصه اولین شغلم خیلی باحال بود. یکی از اقوام میره پیش فرد موثری و ازش می خواد برای پسرش کار پیدا کنه و من چون زبان انگلیسی بلد بودم در اخر من رو بهش معرفی کرد و بعدها که پسرش هم اومد سرکار گفت من یک ساله دارم رو میزنم تو یک روزه امدی سرکار. البته من اونجا به وضوح رسیدم و فهمیدم که کار کارمندی را دوست ندارم. و از اون شغل بیرون امدم تا کسب و کار خودم را شروع کنم که متوجه شدم موضوع خیلی هم اسان نیست.

    ذهن ما اونقدر به تفکر کارمندی عادت کرده و اصلا برای کار در بازار اموزش ندیدیم و حتی من متوجه شدم که علایقی که سالها فکر می کردم علایقم بوده اشتباه کردم. به خاطر اینکه از کودکی به خاطر ارزش های خانواده و جامعه انها را سرکوب کرده بودم. مهارت های بسیاری کسب کرده بودم با تلاش و پشتکار اما وقتی فهمیدم علاقه واقعیم از دل کودکیهام و همیشه همراهم بوده متعجب شدم. و چقدر نیاز داشتم تا روی شهامت و جسارتم کار کنم برای پذیرش خود واقعیم.

    موضوع دیگه اینه که توقع ما همیشه به دولت نیست.

    متاسفانه خیلی ریشه ای تره. من همیشه از خانودم متوقع بودم. یعین هرچه روی خودم کار می کنم و خودم را بهبود دادم بازم یه جاهایی بروز می دم. قبلا خیلی خیلی بیشتر بود و من برای دوست داشته شدن در روابطم هم از دیگران انتظار داشتم انگار که زور و اجبار یبود. خندم میگیره الان. و یا همیشه منتظر یک منجی با اسب سفید بودم یک جنتلمن واقعی که بیاد و عاشقم بشه و عاشقش بشم و تموم ارزوهام را براورده کنه حتی مهارجرتم را جور کنه. درصورتیکه خودم حتی از راه تحصیلی هم می توانستم اقدام کنم اما نمی دیدم در خودم که بتونم.

    چالشی که الان باهاش موجهم اینه که بعد از شناخت خودم و علاقه واقعیم که هنر هست همه ش احساس ضعف می کنم که تحصیلات گذشته من عالی بود می تونستم باش مهاجرت کنم ( غافل از اینکه واقعا با جون کندن و درس خوندن زیاد نمریه می گرفتم اما هیچی یاد نگرفتم به عنوان دانش و معلومات) اما این علاقه من در دنیا بسیار بی ارزشه و همه ش از دیگران پنهون می کنم و این ضعف باعث شده تا دوستان نزدیکم بیان سرزنش کنن من رو که بهترین رشته دنیا را داری چرا تلاش نمی کنی و فقط نقاشی می کنی اما من به جای اینکه این ضعف رو در خودم ببینم بازم ذهنم به دوستان و حتی خودم بد و بیراه میگه که اینم علاقه ست تو داری؟ ولی من باید بهای خودم بودن را بپذیرم و می دونم پروردگارم به بی نهایت راه به سمت زیبایی ها هدایتم می کنه و من دستان پروردگارم را باز می زارم تا با طی کردن تکاملم و از بهترین راه هدایتم کنه و با ساخت باورهای قدرتمند افراد و یا رفتارهای بهتر و نیکوتری جذب کنم و فرد موفق و با عزتی بشم و با عزت سرزمینم را برای تجربه زیبایی های بیشتر ترک کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    سینا براری گفته:
    مدت عضویت: 2113 روز

    به نام خداوند بخشنده

    سلام به استاد گلم و همه ی دوستان

    دولت ها و ایجاد شغل

    الان وسط های فایل یه چیزی به ذهنم رسید و دوست داشتم برای خودم مرور کنم

    که اصلا دلیل هدایتم به این فایل فکر میکنم همینه

    مرور قانون اصلی جهان اینکه جهان داره به‌فرکانس های ما پاسخ می‌دهد

    و منی که خالق زندگی خود هستم باید باور های مناسبی ایجاد کنم تا نتایجی رو که دوست دارم رخ بدهد را رقم بزنم

    دیگه این وسط این چیزی که تو ذهن ما ها هست که دولت یا هر کس دیگری باید یه کاری کنه یه دستی از ما بگیره

    نمیدونم چرا باید باشه

    یا اگرم هست چرا من بهش اهمیت بدم نجوا ها که همیشه هست من باید نادیده بگیرمش

    اگر از همون اول به قول استاد یه دو‌ماه سه‌ماه با همین روش و در همین مسیر فقط و فقط تمرکزم رو قانون بود و نتیجه میگرفتم

    الان خیلی مصمم تر خیلی نتایج بزرگتر بود

    و آنقدر نمودار زندگیم سینوسی نبود

    که یه مدت تو مسیر و یه مدت تو برهوت باشم

    چون ایمانم ضعیف بوده و من هنوز باور نکردم قانون را و درکش نکردم

    بارها این تصمیم بوده و هیچوقت عملی نشد و نشد

    به قول استاد شاید با تمام وجود دنبال تغییر نبودم‌

    و باید چک و لگد هارو میخوردم

    الان احساس میکنم دیگه سرم به سنگه خورده و میخوام اون تصمیم نگرفته را عمل بهش بکنم

    نمیدونم چی شد میخواستم در مورد درکم از فایل بگم که هدایت شدم به این حرف ها

    خیلی وقت بود که میخواستم خودمو رو کنم برای خودم و رو راست باشم با خودم خدا رو شکر الان شد

    با تمام وجود از خدای خودم هدایت میخوام و تسلیمم به کوچکترین نعمتی از سمت او

    چون اوست که رب آسمان ها و زمین هست

    و تنها قدرت و فرمانروای جهان هست

    خدایا شکرت

    من این نگاه رو به بابام دارم که اون باید برام یه کاری کنه پول بده ماشین بخره و اونه که باید منو به خواسته هام برسونه

    و چقدر این نگاه فقیر و محدوده و نشان از باورهای فقیر من دارد

    که خیلی باید باید انرژی بزارم برای درست کردنشون و ثروتمند کردن این ذهن

    اینکه دیدم به خدا توحیدی باشه

    نگاهی باشه که استاد دارن

    که خدا بیشتر از من دوست داره که ثروتمند و موفق باشم چون کمک میکنم به پیشرفت جهان

    باور داشته باشم که خدا از رگ‌گردن به من نزدیکتر هست و هزار نگاه زیبا و توحیدی دیگر

    خدایا شکرت برای این هدایت هایی که زندگی رو به آدم میبخشه و دوباره زنده میشم

    خدایا شکرت

    خدا نگهدار و هدایتگر همه ی ما باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    روسینول گفته:
    مدت عضویت: 1437 روز

    سلااااام سلااام

    ‌امیدوارم.که حالتون خ.وب باشه

    یک جمله ای داره امیر کبیر

    که یک کشور، حاکمان عاقل .نمیخواد، مردم عاقل میخواد

    واقعا همینه

    اگر به باور های مردم ایران نگاه کنیم

    چقدرر توش شرک میبنیم

    چقدرر توش باور های مخرب میبینیم

    و وضعمون هم معلمومه

    ولی چقدررر شگفت انگیز

    که در همین شرایط کسانی رو داریم که بسیاار موفقن

    در عرصه جهانی

    و این نشون میده

    باورها چقدر موثره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2678 روز

    سلام

    از صفر شروع کنم..

    سزمایه میخوای؟؟

    از کارگری شروع کردم..

    موبایل خریدم و داره کمی پس انداز برام ایجاد میشه تا ارام ارام بیزینس شخصی خودم رو راه بندازم… با خرید اصول کسب و کار شخصی شروع میکنم به یاد گیری راه اندازی بیزینس شخصی بدون سرمایه اولیه… حالا این سرمایه اولیه میتونه وام و قرض و قسط و کمک فلانی و بهمانی باشه..

    هرگز وام نمیگیرم..

    هرگز جلوی کسی دولا راست نمیشم..

    هرگز به کسی اب نبات چوبی نمیدم کارم رو راه بندازه…

    قرض نمیکنم… قسط نمیگیزم..

    از صفر شروع میکنم..

    کسی که برای شروع کسب و کارش وام میگیره تا سال های سال داره بدوئه تا فقط وام پس بده .. چون نمیخواد تکاملش رو طی کنه و درس هاش رو یاد بگیره…چون نمیخواد تن به کار بده !!!

    همیشه تو مغزم کرده بودن کار نیست .. پول نیست.. درامد نیست.. همه چی رانت وپارتی بازیه.. اگه پارتی نداشته باشی سرکار نمیری.. جایی استخدامت نمیکنن چون استخدام پارتی میخواد.. وووووو این باورها باعث شده نتونم از علایقم پول بسازم..

    ولی استاد داره میگه بی نهایت کار و فرصت هست..اما برای چه کسانی؟؟؟ بزای اونایی که دنبال کار هستن و منتظر عوامل بیرونی نیستن و مفت خور نیستن و تن پروری نمیکنن و یقه ی بابا و ننه و مسئولین و رییس جمهور و فلان و بهمان رو نمیگیرن…مگ برای من کاری داشت برم جلوی فلانی عسل و مزبا بهش بدم کارم رو راه بندازه ؟؟؟ میشناسن منو !!! ادمای سطح بالایین !!! ولی من نمیکنم این کارا رو … اشکال نداره کارگری میکنم .. از پول کارگریم گوشی خریدم و مابقیش هم دوره به صلح رسیدن با خود و اصول کسب و کار شخصی رو میخرم تا کسب و کار مورد علاقم رو ران کنم یواش یواش… مگ کاری داشت برام برم جلوی فلانی بگم وام به من بده و التماس وام کنم ؟؟؟ ولی استاد عباس منش میگه از صفر شروع کنید و افتخار کنید که از صفر شروع میکنید…

    چرا یکی وام میگیره ؟؟ چون نمیخواد کار کنه.. یا تو باوراش اینه که اصلا کار وجود ندارد..

    اصلا چرا باید کسی من رو استخدام کنه ؟؟

    خودم کسب و کار را میندازم…

    خودم خلق میکنم و نفر استخدام میکنم..

    خداوند حلال مسائل است و راه حل مسئلم رو به من میگه…

    اصلا چرا به جایی نرسم که به دولت وام بدم ؟؟؟

    شغلم رو و کسب و کارم رو از دست دادم ؟؟!!! فدای سرم از صفر شروع میکنم… چرا شراکت کنم ؟؟!!! نه نه … استاد عباس منش میگه شراکت نکنید چون شریک دردسر دارد…

    چرا یه کسب و کار خیلی موفقی ایجاد نکنم و کارمند نگیرم ؟؟؟ چرا شراکت ؟؟ چرا وام اصلا ؟؟ چرا عسل و مربا ؟؟؟ از صفر کلوین شروع میکنم..

    و حتی لازم باشه بازم با توکل بر خدا مهاجرت میکنم و میرم اونجام از صفر شروع میکنم ..

    گذشته ها گذشته…

    منتظر بودم هیچ کمکی دریافت نکردم..

    وقتی پول داشتم همه با من مهربون بودن.. وقتی پول نداشتم همه پشتم رو خالی کردن…

    بازم از صفر شروع میکنم…

    پس منتظر کسی نباشم…منجی فقط خودمم.. هیچکی به دادم نمیرسه اگر خودم برای خودم کاری نکنم…

    گذشته ها گذشته..

    اره مهاجرت کرده بودم برگشتم همه چیو خراب کردم… اشکال نداره بازم مهاجرت میکنم .. بازم پل های پشت سرم رو خراب میکنم..

    چرا دنبال پارتی باشم ؟؟

    پس خدا چیکارس!!!

    باورهات رو تقویت کن خدا پارتیت میشه و حمایتت میکنه..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1468 روز

    به نام خداوند بخشاینده و مهربان

    روز 52ام از روزشمار تحولم

    امروز برای مصاحبه کاری به شرکتی رفتم که بسیار خصوصیاتش شبیه همون جملاتی بود که برای شغل دلخواهم نوشته بودم. شرکتی که حاضر بود بابت کار نیمه وقت ,حقوق تمام وقت رو بهم بده. براحتی بیمه میکردند. و مدیرش بسیار محترمانه برخورد میکرد و محیط بسیار آرامی بود. فکر نمیکردم با این جزئیات جملاتم تحقق پیدا کنه. خداوندا ممنونم بخاطر قوانین بدون تغییرت.

    ممنونم استاد و خانم شایسته عزیز🍀🍀🍀🌷🌷🌷🌷💖💖💖💖💖🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    علیرضا بهادری گفته:
    مدت عضویت: 1360 روز

    روز پنجاه و دوم

    با سلام و درود به استاد عزیزم و دوستان هم مدار

    من به این باور رسیدم که خدا هست .او همیشه حامی و نگهدار من است.

    من هیچ نیازی به هیچ کس ندارم.

    زندگیم را خودم با دستان خودم می سازم.

    زندگیم را خودم خلق میکنم.

    من هیچ نیازی به وام و قصد و پارتی ندارم.

    من هیچ نیازی به هیچ کس ندارم.

    من خدا را دارم .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    علیرضا نقدیان گفته:
    مدت عضویت: 1776 روز

    برگ ۵۲ سفرنامه فصل دوم

    .

    .

    خدایا شکرت که در مسیر یادگیری و اجرای این قوانین چندین روز هست که اتفاق مثبت بزرگتر پشت سر هم داره برام رخ میده و من یه خودم میگم امروز بهترین روز زندگی من بود و من خوشبخت ترین انسان روی کره زمین هستم باز دوباره فردا میشه باز اتفاقات بزرگتر میوفته و همینجوری این روند ادامه داره و خیلی هاشون اصلن به ذهن من نمیرسه که از این مسیر اگر این اتفاق بیوفته اینهمه خوبی داره برای من و داره بوم بوم اتفاقات مثبت در تمام جنبه های زندگی که مهم ترین در امسال قسمت مالی هست برای من اتفاق می افته خداروشکر

    .

    در مورد این حرفی که زدید استاد تا جایی که یادم بیاد میگم جامعه ما بشدت مسموم است از لحاظ باور های محدود کننده و فرکانس های منفی که دارم میبینم که یک فرد معمولی صبح تا شب داره خودش رو بمباران میکنه با افکار بیمار زا و میبینم که من یه ذره خیلی کوچیک روی خودم کار کردم چقدر نتایج خوبی دارم به همون اندازه ای که کار کردم و قانون رو باور کردم و بارها گفتم که یکی از بزرگترین سپاس گذاری من موندن در این مسیر هست

    .

    بارها شده که نزدیک بوده کم بیارم و خیلی وقتا دیگه بوده که ذهنم گفته بابا عباسمنش دیگه راجب این موضوع تو دیگه حرف نزن ولی سعی کردم کنترل کنم خودم رو و این رو به خودم بگم که تو مگه از خدا نخواستی با یهترین استاد موفقیت روی کره زمین تو رو آشنا کنه ؟مگه همین کار رو برات انجام نداد؟ پس سپاس گذار این نعمت بزرگ باش که خدا این کار رو برات انجام داده

    .

    در خصوص کارمندی من هم قبلا فکر میکردم که دلیی ثروت ساختن شغل خاص است مثلا وکالت یا بیزینس ساخت و ساز و املاک و پزشکی خیلی رشته های پولسازی هست و میدونم این باور ریشه اون از کجا آب میخوره و فکر میکردم که اونهایی هم که کارمند هستند دیگه در حد بخور نمیر کار میکنند اما

    .

    در گذر زمان و همبن داستان پاندمی که دیدم چقدر افراد رشد کردند و بیزینس های جدید و خلاقیت های جدید به کار گرفته شد و مثال هایی رو از انواع مختلف شغل ها دیدم متوجه شدم که پسر مردم از هر کار ساده ای که عاشقش هستند دارند پول می‌سازند حالا مثلا من در بحث آنلاین میگم بهتون

    .

    افراد هستند که در شبکه های اجتماعی از طریق اینکه با دوستانشون شوخی کنند پول می‌سازند ، از طریق اینکه بیاد در مورد حوزه مورد علاقش صحبت کنه مثلا تکنولوژی ، یا مردم رو سرگرم کنه یا بخندونه یا اینکه از جاهای مختلف فیلم بگیره بدون اینکه روش صحبت کنه مثل کانال هایی هستند که یک فرد دوربین دستش میگیره در یک خیابون قدم میزنه و ویدئو اون رو میزاره روی یوتیوب ، یا اینکه ویدئو های دیگران رو تحلیل کنه ، یا اینکه اثرات هنری رو تحلیل کنه بر فرض مثال فردی به موسیقی رپ علاقه مند هست میاد موزیک های جدید رو تحلیل میکنه و یا افرادی هستند تو اینستاگرام که بلاگر لایف استایل یا فود بلاگر هستند و یا بلاگر مکانیکی و هزاران چیز دیگه که هر روز نمونه هایی رو میبینم که خیلی سریعتر و راحت تر پیشرفت میکنند و همیشه تحسینشون میکنم که با آزادی زمانی و مکانی و مالی دارند پول می‌سازند

    .

    یا مثلا کانال هایی هستند در سبک asmr که طرف کارش اینه که میشینه با یکم ملچ‌ و ملوچ کردن فذا میخوره و پول میسازه کاری که همه ی ما هر روز داریم انجام میدیم ! دیگه از این ساده تر که برای شروع اگر بخوایم از صفر شروع کنیم یه موبایل و یک هنذفری نیازه و تمام ! به همین راحتی میشه پول ساخت و هزاران دسته بندی شغلی که من فقط روی بحث آنلاین اینها رو دیدم و هزاران مثال دیگر هست که میتونم اینجا بگم

    .

    و این + فراوانی رو در جهان نشون میده

    +نشون میده که هرجای دنیا و توی هر کاری ثروت هست

    + نشون میده که آدم اگر عشقش رو دنبال کنه و باور هاش رو در مورد پول درست کنه اولا به همه چیز در دنیا میرسه ، با تمام وجود خوشبختی رو حس میکنه حتی اگر در شروع کار باور هاش ایراد داره سرعت رشد اون کمه ، و از زندگیش لذت میبره و معنوی تره اینجوری به نظر من چون داره طبیعی زندگی میکنه طبیعی این هست که عالی زندگی کنیم و هزاران پوینت مثبت دیگه که این پاداش افرادی هست که میروند دنبال عشقشون و خدا هم حواسش همیشه به یا ایها الذین آمنوا هست

    .

    اینکه من دیدم اینهمه دغدغه اشتغال وجود داره اینجوری به اشتغال نکاه میکنند افراد که ما بریم یه جایی کارمند بشیم و بهترین حالتش تو ذهنشون این هست که دولتی باشه خیالمون راحت باشه و ختی اگر کار کنیم و یا بازدهی کمتری داشته باشیم یه پولی بهمون بدن و حالت ایده آل رو افراد این میبینند که مثلا تو یه اداره ای باشند که کار کمی داشته باشه و عملا صبح تا ظهر بیکار باشند و یه پولی هم بگیرند

    .

    اما کسی که میدونه که روحیاتش کارمندی هست اینجوری فکر نمیکنه هر روز دنبال پیشرفت خودش هست و درآمد هایی رو تجربه میکنه که شاید صد ها کارآفرین نتونن داشته باشند مثل تیم کوک مدیر عامل اپل یا رئیس جمهور و…..

    .

    یا خیلی از افراد ته موفقیت رو این میبینند که وارد یک کار پولساز بشوند غافل از اینکه هر کاری فارغ از نوع اون کار و جایگاهش و …. از نظر بقیه پتانسیل این رو داره که تمام جنبه های زندگی خودت رو ازش بسازی و دارم میبینم که چقدر افراد دارند صبح تا شب زجر میشکند و چقدر آدم هایی که از سر اجبار دارند کاری رو انجام میدهند و صبح تا شب مشکلاتشون رو گردن این و اون میندازن و این باور برام اثبات شده که هر کس هرجایی هست درست در جای مناسبش هست و هیچکس نمیتونه هیچ ذره ای تاثیری در زندگی دیگری قرار بده

    .

    همیشه این سوال برام بود که آقا مثلا این دسته افراد که قبول دارند که خدا عادل هست پس چرا میگن خدا به فلانی داده به ما نداده ؟ چرا منتظر هستند که مسی از بیرون یا یک‌ چیز بیرونی اونها رو موفق کنه و یا چیز هایی شبیه به این ؟ پس اون ایمان و اون اعتقاد همش در حد حرفه و اگر من اونجوری فکر کنم مثل اونها میشم در بهترین حالت ممکن

    .

    و میبینم‌که افرادی از دانشجو هایی که خیلی هاشون رتبه های خیلی خوبی نسبت به من دارند از اونجا که در محیط خوابگاه بودم حتی این افرادی که باید سطح فکرشون بالاتر از جامعه باشه میبینم برای حل مشکلاتشون میرن جای دعا نویس ! و یا میگن خدایا چرا به ما این چیز رو ندادی یا مثلا اگر یه خبر به ظاهر منفی میشنون قاطی میکنند میگن که فلانی ها نشستند و برای زندگی ما تصمیم میگرند فلان شرکت باعث شده ما نتونیم ماشین بگیریم و من همیشه از خودم میپرسم پس خدایی که اینهمه ازش حرف میزنیم چی ؟

    .

    یا یادمه چندتا از فامیل هامون نشسته بودند خونه ما و اومده بودند عید دیدنی دوتاشون گفتند خدایا به ما هم یه پولی بده فلان چیز رو بده و یکی گفت ما که هزار کار کردیم کار خوب منظورش بود ولی خدا برای ما نمیخواد و من همیشه سعی میکنم سوال های چالش انگیز از افراد بپرسم که ببینم باور هاشون چیه و به طرز عجیبی دیدم که افراد فقیر دقیقا مثل هم فکر میکنند و پولدار ها دقیقا مثل هم و این سوال رو پرسیدم که شاید مشکل از ماست که خدا نمیده ؟ و یهو مثل چی حمله ور شدند به من که ما چیکار کردیم مثل فلانی آدم بدی بودیم و…. و جواب اینه که خدا رو در حد حرف قبول داریم و در خیلی از مواقع از همه چیزی زو میخوایم غیر از خدا اینها رو دارم به خودم میگم که یادم باشه ما حرف رئیس بانک بیشتر از خدا برامون ارزش داره ، ما وعده فلان دوستمون بیشتر از خدا برامون ارزش داره و… هزاران مثال در زندگی خودم هنوز هست که کردیت رو ندادم به خدا و ضربه هم خوردم خیلی از جاها

    .

    هرچه نگاه میکنم به رفتار ها و فرکانس های آدم ها میبینم عهههه پسر این افرادی که دوست دارند فقیر باشند رو نگاه اینها انگار همشون یه مغز دارند فقط در بدن هایی با شکل متفاوت و بر عکس در پولدار ها و هرچه قدر پیش میره این حرف شما بیشتر توی گوشم زنگ میزنه که • زندگی چیزی نیست جز باور های ما•

    .

    خدایا شکرت که در این مسیر هستم ،به طرز عجیبی دستم خورد و کامنت ارسال احتمالا یه نشونه هشت که ادامه ندم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    عبدالواحد حسنی گفته:
    مدت عضویت: 2213 روز

    بنام خدای مهربان

    رد پای ۵۴

    سلام و درود بر همه عزیزان و همسفران دوست داشتنی

    ٱنچه را که من از شنیدن این فایل درک کردم این است که:

    اولین نکته مثل همیشه اصل و قانون کُلی اینه که در موضوع موفقیت در هر زمینه ای عوامل بیرونی هیچ تاثیری ندارد و تنها خودم هستم که میتوانم خودم را موفق ویا نا موفق سازم، با ایمانم به رب، با باور هام.

    و دومین نکته هیچ وقت منتظیر این نباشم و اصلا فکر نکنم که یک کسی و یا دولت برایم شغل بسازد بگفته استاد اصلا دولت کیه که برایم شغل بسازد من میتوانم برایم شغل بسازم حالا چه دولت و تمام مردم دنیا بخواهد، چه دولت و مردم دنیا نخواهد، و این نکته یعنی توحید، این نکته یعنی من توانای انجام هر کاری که بخواهم دارم با ایمانم به خدای مهربان، با باورهام، با خالق خلق شدنم، با اعتماد بنفس و عزت نفسم، با توانای و لیاقتم، با فریکانس هایم و…

    و سومین نکته هر نقطه ای دنیا نیاز است، عرضه است که کسی میتواند با توانای اش با خلاقیت اش راه را پیدا میکند تا ٱسانتر و با کیفیت تر اون نیاز ها را بر طرف میکند و برای خودش شغل ایجاد میکند، برای مردم کار را ٱسان میکند، جهان را گسترش و ترقی میدهد و زندگی اش را طوری که دوست دارد میسازد.

    و چهارمین نکته بی نهایت فرصت در هر زمان وجود و بی نهایت کار و شغل وجود دارد و با توکل به الله مهربان برای خودم با خلاقیت ام برای خودم شغل ایجاد کنم.

    و پنجمین نکته قانون تکامل است همون طوری که استاد گفت از کارگری میشه شروع کرد از قدم های کوچک، ٱروم ٱروم یاد بگیرم، تجربه کسب کنم، قوانین و طریقه بزنس را یا بگیرم و رشد کنم، با مفت خوری چیزی جور نمیشود، باید حرکت کرد ٱروم و دوامدار تا به نتایج دلخواه رسید.

    و ششم نکته نباید برای افراد بیکار کمک کرد تا تضاد ها و مشکلات باعث شود خواسته ها شکل بگیرد تا حرکت کند و برای خوش راه در ٱمد پیدا کند، برایش شغل ایجاد کند و بهانه ها از بین برود، حالا هر شرایط که دارد وقتی مجبور شود راه خواهد پیدا کرد و بی نهایت پیشرفت خواهد کرد.

    خدارا بی نهایت شکر گذارم که در مسیر درست قرار دارم و همسفران فوق العاده چون شما ها دارم.

    در پناه الله متعال در مسیر تکامل خواسته هایتان شاد، ٱرام، صحت مند، ثروت مند و سعادت در دنیا و ٱخرت باشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: