اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
فقط خواستم بگم که این فایل اولین فایلی بود که زندگی و نگاه من رو به جهان و خداوند تغییر داد یادم میاد حدود سه سال پیش ۴ یا ۵ ماهی بود که سربازی ام رو تموم کرده بودم و هنوز سختی و اثرات مخرب روانی زمان سربازی روی من بود و خیلی از دست زندگی عصبانی و ناراحت بودم و از بیکاری رنج میبردم و برای بدست آوردن پول با اینکه توانش رو نداشتم کارگری هم میکردم و خیلی ناراحت و غمگین بودم و درون از این غم و سختی خوشش می آمد چون باور اینکه آدم های غمگین و فقیری که سختی میکشن به خدا نزدیکترن رو داشتم با دیدن این فایل بعد از چند بار گوش دادن آن (چند بار یعنی من به مدت یکسال شب و روز این فایل رو گوش میدادم) زندگی من و نگاه من بکلی عوض شد و خداوند را هزاران بار شاکرم که من را هدایت کرد و همچنین از استاد عزیزم سپاسگزارم ممنون ازتون
سلام به استاد عزیزم و همه شما دوستان در مسیر توحید
خدا شاهده این فایل عااالی بود یعنی عااالی
بعد از این همه سال نماز خوندن و دعا کردن و با خدا حرف زدن و از خدا خواستن که کمکم کن تو رو بشناسم خودم و بشناسم کلامت وتو قرآن بفهمم الان خدا داره جوابمو از طریق این دستش استاد عباس منش عزیز میده
تو این ۴ . ۵ ماه که با استاد آشنا شدم اصلا خدا رو یه جور دیگه شناختم خدای واقعی رو عین حقیقت …وقتی این فایل و گوش بدی و فکر کنی و با واقعیت های زندگی مقایسه کنی میبینی عین حقیقته…خدای خوووبم به دقیق ترین شکل ممکن داره من و هدایت میکنه یعنی تو این چند روز اول بهم گفت قرآن و یکم بخون تا الان که این فایل و گوش میدی بفهمی و درک کنی چیزی که استاد در مورد قرآن میگه ….
وقتی استاد میگه این جهان با نظم فوقالعاده داره کار میکنه دقیقاااا درسته …همیشه به اسم حکیم بودن خدا فکر میکردم و قبل از آشنایی با این قوانین هم فکر میکردم در موردش که هر کار خدا باحکمته ولی الان با ایمان خیلی بیشتر دارم بهش میرسم …خدایااااااا شکرت خدایااااا ممنونتم که لحظه به لحظه داری هدایتم میکنی بهتریییییینم… دوووست داااارم
سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربان و همچنین دوستان گل عباس منشی من هروقت ناراحت باشم این فایل گوش میکنم هنوز به وسطاش نرسیدم حالم خوب میشه و شادوشنگول میشم و امروز یه اتفاق خیلی جالب واسم افتاد این بود که من چند روز پیش خوند بودم موقع شکرگذاری باید که از قلب احساس شکرگذاری کنیم و امروز من با توجه بیشتری این کارو کردم و واقعا حالم تغییر کرد و تمام تنم لبریز شادی شد دوستون دارم والسلام.
چند روزه پشت سر هم دارم فایل های روز 10 و 11و 12 گوش میدم مخصوصا حزن در قرآن رو چندین بار گوش دادو و هر بار به خودم میگم، مگه امکان داره اینو من گوش نداده بودم
این اولین فایلی بود که گوشش دادم خرداد 96 – ماه رمضان
این فایل، با هر چیزی که از قبل میدونستم هر چیزی که از مذهب از کودکی تا آن روز بهم گفته شده بود، یک تضاد واقعی بود.
یادمه دقیقا، همانجور که خانم شایسته اون روزی که توی دفتر بودند و با شنیدن حرفای زنده ی استاد، زندگیشون تغییر کرد، زندگی منم اون شب فقط با شنیدن این فایل این آگاهی های ناب حرف هایی که تا قبلش نمیشنیدم چون تو مدارش نبودم، و همینجور با هر فایل بعدی استاد مسیر زیبای زندگی من را تغییر داد اونم با تغییر اساسی نگاهم به زندگی.
چنان تاثیری گذاشت که دقیقا یادمه شب احیا بود بود، من چقدررررررر خنددیدم دیوانه واررر همینجوری با هر جمله ی استاد میزدم زیر خنده … همینجوری….
اصلا دیوونه شدم باورم نمیشد از این، این دنیای زیبایی که میتونم برای خودم بسازم، دنیایی که خداوند از من فقط میخواهد “شاد”باشم و “سپاس گزار”، و حتی میتوانم در سخت ترین شرایط حتی در لحظه از دست دادن عزیزانت شاد باشی ، چه چیزی به راستی تغییر داشت میکرد؟
“باور ” باورهایی که مثل ریشه ی درخت بهت چسبیدن.
از اون لحظه ها به بعد خداگونه تر شدم. و خداگونه تر زندگی میکردم.
اتفاقا امروز داشتم فیلم، “ده فرمان ” که در مورد حضرت موسی است میدیدم.
وقتی که مادر موسی به همراه خواهر موسی ” موسی ” را به آب انداختند، و اون لحظه که به مادر موسی گفته شده، ” غمگین مباش” چون غمگین بودنت فرقی نمیکنه پیامبر باشی یا هر انسان دیگه ای اون احساس بد اتفاقات بدی را برات رقم میزنه.
و نتیجه ی احساس خوب و غمگین نبودن و داشتن ایمان مادر موسی و هر انسان دیگه ای موقع هر کاری هم مشخصه= اتفاقات خوب
همان طور که موسی به مادرش برگشت داده شد. آن هم در آن روزها و در بهترین مکان بزرگ شد.
همینه قوانین ثابت خدا
خدایا شکرت هزار مرتبه شکرت.
ولی میدونید چیه؟!
” رها کردن ” فرزندت، عزیزت، “ایمان” میخواد، بایستی “رها” باشی بایستی به غیب ایمان داشته باشی
” ابراهیم خلیل الله” و قربانی فرزند عزیزش.
واقعا سخته
نمیتونم من که نمیتونم الان بگم آره آره میتونم چرا که نه.
ولی واقعیتش توی عمل باید نشان داد
جهان از همون موقع که تو “ادعا ” میکنی تو را آزمایش میکنه.
میخوام یک چیزی بگم که تاثیر باور ” همیشه شاد بودن ” روی من بود
من وقتی برای اوالین بار به سفر طولانی مدتی طی 39 روز (( در ابتدا 9 روزش دوست جهانگردم همراهم بود و بعد از اون 30 روزش را به تنهایی سفر کردم، یک سفر ماجراجویانه و سفری نه تنها بیرونی برای دیدن زیبایی ها بلکه سفر اصلی سفر به درون مقدسم بود سفر به ناشناخته ها)) وقتی اردیبهشت ماه برگشتم به خانه اولین کاری که کردم
اومدم تمام لباس های تیره و تو همین مایه ها را جمع کردم با اینکه لباس هایی برند و واقعا خوب هستند اما دیگههه هرگززز دوست نداشتم لباس مشکی بپوشم وقتی که لباس شاد و رنگارنگ میتونم بپوشم.
و از اردیبهشت امسال تا الان من فقط لباس های رنگی رنگی خداروشکر یا هدیه گرفتم یا خریدم.
با این لباس های شاد الان احساس بهتری دارم و احساس میکنم واقعا خوشتیپ تر و خوشگل تر از همیشه شدم.
من فایل حزن در قران رو بیش از پنجاه شصت بار گوش دادم ، اما این بار آگاهی های خیلی خیلی ناب تر و تازه تری ازین فایل دریافت کردم
یادم میاد یکی از تضادهای به ظاهر بزرگی که توی این مدت بهش برخوردم ، از بین رفتن رابطه ی عاطفیم بود ، الان که فکرش رو میکنم دلیلش رو خیلی واضح تر درک میکنم ، به شروع رابطه ی عاطفیم که فکر کردم متوجه شدم من اونموقه از اینکه کسی توی زندگیم نیست احساس خوبی نداشتم و با اون فرکانس بد دنبال یک مورد خوب برای رابطه ی عاطفی میگشتم ، و چون من احساسم بد بود اون موقه طبیعتا پاسخ فرکانسیم هم چیز جالبی نخواهد بود ، من اونموقه درکی از قانون جذب و قوانین جهان نداشتم ، و اصن به این چیزا فکر نمیکردم ، یادمه من فقط یکی دو هفته ی اول رابطه ی عاطفیم خوب بود ، بعدش همش دعوا و دلخوری ، حالا یا من ناراحت میشدم یا اون بنده خدا ، و این رابطه ی نازیبا و پر از دعوا و دلخوری حدود سه سال ادامه داشت ، من در این رابطه اونقدر موضوع رو جدی و مهم گرفته بودم که همین اعصاب خوردی و ناراحتی هام باعث شد جسمم هم بیمار بشه و یه بیماری نادر هم گرفتم ، مشکل گوارشی پیدا کردم ، اما با وجود اونهمه ناراحتی ، افت تحصیلی ، غم و اندوه ، به خطر افتادن سلامتیم ، بازم داشتم اون رابطه رو ادامه میدادم ، و دلیل ادامه همچین رابطه ی بی کیفیتی هم این بود که دو نفرمون هم فرکانس بودیم و سه سال بهم فحش دادیم ، وقتی من روی خودم کار کردم ، آرام آرام رابطه کم رنگ شد ، و چون قوانین رو هم خوب درک نکرده بودم حتی چندین بار به شریک عاطفیم گفتم شما هم روی خودت کار کن ، افکارت رو تغییر بده کانون توجهت رو تغییر بده ، اما آب در هاون کوبیدن بود ، و من هی کار کردن روی خودم رو ادامه دادم ، و آرام آرام تغییر کردم ، آرام آرام خدا رو در وجودم پیدا کردم ، و بعد از مدت کوتاهی شاید بگم دو سه ماه رابطه ی عاطفی که هیچوقت فکر نمیکردم یه روزی بتونم ازش در بیام به طور کامل کات شد ، و ایشون با فرد دیگه ای ازدواج کردن و من هم دیگه هیییچ وقت پیگیرش نشدم ، کلا شماره تلفن و همه چیش رو از زندگیم پاک کردم ، وقتی من غم و اندوه و ترس و نگرانی رو گذاشتم کنار ، وقتی که خودم رو رها کردم ، زندگی روی خوشش رو بهم نشون داد ، سلامتیم رو دوباره به دست آوردم ، ایده های ثروت ساز به ذهنم رسید ، برنامه ها و اهداف زندگیم تغییر کرد ، کلا کیفیت زندگیم از هممه نظر تغییر کرد
تا زمانیکه در ترس و نگرانی و غم و اندوه بودم اتفاق خاصی در زندگیم نیافتاد
این اولین فایلی بود که از استاد شنیدم سال گذشته در یکی از کانال های تلگرام دیدم ی حس عجیبی از درونم به من تاکید می کرد فورا گوش بده ، وقتی گوش کردم هاجو واج مونده بودم چشمام گرد شده بود دهنم باز مونده بود
فقط متحیر گوش می دادم برام باور کردنی نبود ولی درونم هی تایید می کرد قلبم میگفت درسته درست میگه همینه
همینه که دنبالش بودی ، من خیلی سال بود با قانون جذب آشنایی داشتم کتاب سمینار دوره گوش داده بودم ولی هیچ کدوم اینطوری منو متحول نکرده بود
چندین باربا جان و دل گوش کردم خیلی به دلم نشست کلا منو متحول کرد باورهام زیرو رو شده بود
مخصوصا قسمت حضرت یعقوب ک ترسیده بود و نگران بود ک قبل از رفتن یوسف فرکانس نگرانی رو فرستاد و دقیقا همون اتفاق افتاد این اتفاق رو خلق کرد البته بلایی سر یوسف نیومد اون شد عزیز مصر ولی خودش درگیر بلا و رنج کرد
یعقوب نتونست احساساتشو کنترل کنه ک سالها نابینا بود
ونتونست رفتن یوسف رو خیر ببینه و بخدا ایمان داشته باشه و اروم بگیره ولی سالها از یوسف دور شد
در مورد ناراحتی های خودمون با خدام نباید صحبت کرد و نمیدونن صحبت کردن در مورد احساسات بد باعث اتفاقات بد میشه
اگه احساس بد داریم در موردش صحبت نکنیم توجه ب نعمت ها کنیم
ما باید کنترل احساسات رو از ابراهیم یاد بگیریم ک ب فرزندش وابسته نیست ک توحیدیه و چاقو رو زیر گلو فرزندش میزاره
اینجا فرق ابراهیم و یعقوب مشخص میشه
نجوا تنها از سوی شیطان است مریض میشی، همسرت ترکت میکنه، دلار رفته بالا ،تا اخر عمر بدبختی ،کرونا میگیری میمیری،
تو قرآن خدا خودش میگه نجوامنالشیطان نجوا تنها و تنها از سوی شیطان است
این گفتگو های ذهنی باعث میشه ک مومنان رو غمگین کند و اوضاع رو بدتر و بدتر نشون میده این ی توهمه از شیطانه و ۹۹ درصد هم اتفاق نمیفتن وظیفه شیطان همینه ک تو شرایط سخت قرار بگیریم و این ذهنت رو باور نکنی اندازه شئ هم بهت ضربه نمیزنه مومنان فقط فقط ب الله توکل میکنند و بس
هنر این نیست تو شرایط خوب حالت خوب باشه هنر اینه ک شرایط سخت بتونیم حال خودمونو خوب کنیم
یاد زمانی افتادم که فایلهای شما رو گوش میدادم و جملات تاکیدی مینوشتم هدفگذاری داشتم و خیلی سعی میکردم قانون جذبی باشم و هر چه زودتر به خواسته هام برسم ولی یه روز ناامید از خدا پرسیدم باید چکار کنم منکه دارم تمرینات رو انجام میدم فایلها رو گوش میدم پس چرا هیچ نتیجه ای نمیبینم
بعد از یک ساعتی گوشیمو نگاه کردم یه پیامی تو پیامها بود که تا نصفه خونده میشد و ندای درونم گفت اینو بخون زدم رو پیام و کامل خوندم پیامی از صحبت های خانم استر هیکس بود که نوشته بود اگه میخای به خواستت برسی فقط کافیه شاد باشی . ( حالا من بصورت خلاصه گفتم ) .
اولش فکر کردم خیلی راحته گفتم خب منم شاد هستم یا سعی میکنم شاد باشم .خب حالا بریم تفریح فلان جا ، تو ذهنم اومد خب حالا مثلا رفتی که چی ، گفتم خب من فلان نعمت رو دارم ذهنم گفت خب اینو همه دارن ، هر چی سعی کردم یه دلیل واسه شادی پیدا کنم ذهنم یه دلیل واسه ناراحتی آورد .
بعد دقیقا چند ساعتی داشتم به این مسئله فکر میکردم آخرشم زدم زیر گریه . چون من اصلا نمیدونستم چرا باید شاد باشم ؟ تازه متوجه شدم هیچ چیزی منو شاد نمیکنه با اینکه کلی نعمت تو زندگیم داشتم و دارم ولی نمیدونم چرا هیچکدوم دلیلی واسه شاد بودن نبود .
چند روز گذشت و من واقعا در درون خودم دنبال دلیل میگشتم ( حتی تو قسمت عقل کل هم جستجو کردم ) که چرا شاد نیستم .
بعد از فکر کردن و دنبال گشتن متوجه شدم من اصلا به نکات مثبت توجه نمیکنم به داشته هام توجه نمیکنم و اونا رو خیلی کم میبینم .
تمام تمرکزم بر نداشته هام بود .
با خواندن کامنت های بچه ها خیلی حالم بهتر شد و دیدن سریال زندگی در بهشت و کامنت گذاشتن خیلی تاثیر داره .
بعضی وقتا اینقدر تمرکز بر نداشته ها داریم که یکیش خود من چند روز طول کشید تا بفهمم دلیلش چیه که شاد نیستم و نمیتونم شاد باشم .
الان به این آگاهی رسیدم که از همینی که هستم لذت ببرم . از همین زندگی که دارم لذت ببرم شاد باشم تا شادی بیشتر رو جذب کنم
سپاسگزارم از شما استاد بزرگوار و مریم جان ،❤️❤️❤️❤️
خداراهزاران بارشکرمی کنم که من رابا قران واقعی آشناکرد استادعباسمنش ممنونم که بهترین راهنمای من برای درک وفهم قران واقعی شدید
چه باورها ی اشتباه ازقران وخدا واهل بیت داشتم وبا کمک و رهنمودهای شما تغییرکردم
خدایاشکرررت
نمی دونید چه حسی دارم فارغ ازاینک باچه مسایلی درحال حاضر سرکله می زنم اما می دانم که باقدرت رب تنها قدرت جهان و اینکه خودم خالق زندگیم هستم می توانم همه چیز را تغییر دهم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
ازاینکه بدانی دیگران هیچ نقشی درزندگیت ندارند وتو فقط تحت هرشرایطی باید احساست راخوب نگه داری تابه نتایج دلخواهت برسی
بچه ها هرچند همین یک کار بظاهر کوچک است اما فراموش نکنید که نجواهای شیطان همیشه وجوددارد ومانع شما دررسیدن به کنترل ذهنتان است
سلام و سلامتی بر خانواده صمیمی ما
فقط خواستم بگم که این فایل اولین فایلی بود که زندگی و نگاه من رو به جهان و خداوند تغییر داد یادم میاد حدود سه سال پیش ۴ یا ۵ ماهی بود که سربازی ام رو تموم کرده بودم و هنوز سختی و اثرات مخرب روانی زمان سربازی روی من بود و خیلی از دست زندگی عصبانی و ناراحت بودم و از بیکاری رنج میبردم و برای بدست آوردن پول با اینکه توانش رو نداشتم کارگری هم میکردم و خیلی ناراحت و غمگین بودم و درون از این غم و سختی خوشش می آمد چون باور اینکه آدم های غمگین و فقیری که سختی میکشن به خدا نزدیکترن رو داشتم با دیدن این فایل بعد از چند بار گوش دادن آن (چند بار یعنی من به مدت یکسال شب و روز این فایل رو گوش میدادم) زندگی من و نگاه من بکلی عوض شد و خداوند را هزاران بار شاکرم که من را هدایت کرد و همچنین از استاد عزیزم سپاسگزارم ممنون ازتون
سلام به استاد عزیزم و همه شما دوستان در مسیر توحید
خدا شاهده این فایل عااالی بود یعنی عااالی
بعد از این همه سال نماز خوندن و دعا کردن و با خدا حرف زدن و از خدا خواستن که کمکم کن تو رو بشناسم خودم و بشناسم کلامت وتو قرآن بفهمم الان خدا داره جوابمو از طریق این دستش استاد عباس منش عزیز میده
تو این ۴ . ۵ ماه که با استاد آشنا شدم اصلا خدا رو یه جور دیگه شناختم خدای واقعی رو عین حقیقت …وقتی این فایل و گوش بدی و فکر کنی و با واقعیت های زندگی مقایسه کنی میبینی عین حقیقته…خدای خوووبم به دقیق ترین شکل ممکن داره من و هدایت میکنه یعنی تو این چند روز اول بهم گفت قرآن و یکم بخون تا الان که این فایل و گوش میدی بفهمی و درک کنی چیزی که استاد در مورد قرآن میگه ….
وقتی استاد میگه این جهان با نظم فوقالعاده داره کار میکنه دقیقاااا درسته …همیشه به اسم حکیم بودن خدا فکر میکردم و قبل از آشنایی با این قوانین هم فکر میکردم در موردش که هر کار خدا باحکمته ولی الان با ایمان خیلی بیشتر دارم بهش میرسم …خدایااااااا شکرت خدایااااا ممنونتم که لحظه به لحظه داری هدایتم میکنی بهتریییییینم… دوووست داااارم
سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربان و همچنین دوستان گل عباس منشی من هروقت ناراحت باشم این فایل گوش میکنم هنوز به وسطاش نرسیدم حالم خوب میشه و شادوشنگول میشم و امروز یه اتفاق خیلی جالب واسم افتاد این بود که من چند روز پیش خوند بودم موقع شکرگذاری باید که از قلب احساس شکرگذاری کنیم و امروز من با توجه بیشتری این کارو کردم و واقعا حالم تغییر کرد و تمام تنم لبریز شادی شد دوستون دارم والسلام.
سلام به همگی دوستانم
چند روزه پشت سر هم دارم فایل های روز 10 و 11و 12 گوش میدم مخصوصا حزن در قرآن رو چندین بار گوش دادو و هر بار به خودم میگم، مگه امکان داره اینو من گوش نداده بودم
دوباره برمیگردم و گوش میدم همش میگم شاید اون موقعه حواسم نبوده
اما میدونم که الان باید میشنیدم?
و بابتش خدا رو شکر میکنم، حالم وصف نشدنیه وقتی دارم به خدا و قانون و اتفاقاتی که برا پیامبر افتاده فکر میکنم
این که یه چند نفری رو من توی ذهنم بت کردم و فکر میکردم فقط این اتفاقات مخصوص این ادماس که خدا به اسم پیامبر ازشون نام برده
همش میگفتم من که نمیتونم مثل اونا باشم اما شاید بشه ازشون کمک بگیرم
و این عین شرک بود که من داشتم وحالا خودم رو لایق میدونم خودم مستقیم با خدا حرف بزنم و فقط از این آدما یاد بگیرم توحید یعنی چی و اونجوری عمل کنم
هر چقدر بنویسم بازم کمه خدایا شکرت که اینقدر دوستم داری که از زبون بنده ی نابت به من این آگاهی ها رو بدی
بسم الله الرحمن الرحیم
28 بهمن 1397
ردپای روز یازهم سفرم
سلامممم، واقعا ازتون ممنونم
این اولین فایلی بود که گوشش دادم خرداد 96 – ماه رمضان
این فایل، با هر چیزی که از قبل میدونستم هر چیزی که از مذهب از کودکی تا آن روز بهم گفته شده بود، یک تضاد واقعی بود.
یادمه دقیقا، همانجور که خانم شایسته اون روزی که توی دفتر بودند و با شنیدن حرفای زنده ی استاد، زندگیشون تغییر کرد، زندگی منم اون شب فقط با شنیدن این فایل این آگاهی های ناب حرف هایی که تا قبلش نمیشنیدم چون تو مدارش نبودم، و همینجور با هر فایل بعدی استاد مسیر زیبای زندگی من را تغییر داد اونم با تغییر اساسی نگاهم به زندگی.
چنان تاثیری گذاشت که دقیقا یادمه شب احیا بود بود، من چقدررررررر خنددیدم دیوانه واررر همینجوری با هر جمله ی استاد میزدم زیر خنده … همینجوری….
اصلا دیوونه شدم باورم نمیشد از این، این دنیای زیبایی که میتونم برای خودم بسازم، دنیایی که خداوند از من فقط میخواهد “شاد”باشم و “سپاس گزار”، و حتی میتوانم در سخت ترین شرایط حتی در لحظه از دست دادن عزیزانت شاد باشی ، چه چیزی به راستی تغییر داشت میکرد؟
“باور ” باورهایی که مثل ریشه ی درخت بهت چسبیدن.
از اون لحظه ها به بعد خداگونه تر شدم. و خداگونه تر زندگی میکردم.
اتفاقا امروز داشتم فیلم، “ده فرمان ” که در مورد حضرت موسی است میدیدم.
وقتی که مادر موسی به همراه خواهر موسی ” موسی ” را به آب انداختند، و اون لحظه که به مادر موسی گفته شده، ” غمگین مباش” چون غمگین بودنت فرقی نمیکنه پیامبر باشی یا هر انسان دیگه ای اون احساس بد اتفاقات بدی را برات رقم میزنه.
و نتیجه ی احساس خوب و غمگین نبودن و داشتن ایمان مادر موسی و هر انسان دیگه ای موقع هر کاری هم مشخصه= اتفاقات خوب
همان طور که موسی به مادرش برگشت داده شد. آن هم در آن روزها و در بهترین مکان بزرگ شد.
همینه قوانین ثابت خدا
خدایا شکرت هزار مرتبه شکرت.
ولی میدونید چیه؟!
” رها کردن ” فرزندت، عزیزت، “ایمان” میخواد، بایستی “رها” باشی بایستی به غیب ایمان داشته باشی
” ابراهیم خلیل الله” و قربانی فرزند عزیزش.
واقعا سخته
نمیتونم من که نمیتونم الان بگم آره آره میتونم چرا که نه.
ولی واقعیتش توی عمل باید نشان داد
جهان از همون موقع که تو “ادعا ” میکنی تو را آزمایش میکنه.
میخوام یک چیزی بگم که تاثیر باور ” همیشه شاد بودن ” روی من بود
من وقتی برای اوالین بار به سفر طولانی مدتی طی 39 روز (( در ابتدا 9 روزش دوست جهانگردم همراهم بود و بعد از اون 30 روزش را به تنهایی سفر کردم، یک سفر ماجراجویانه و سفری نه تنها بیرونی برای دیدن زیبایی ها بلکه سفر اصلی سفر به درون مقدسم بود سفر به ناشناخته ها)) وقتی اردیبهشت ماه برگشتم به خانه اولین کاری که کردم
اومدم تمام لباس های تیره و تو همین مایه ها را جمع کردم با اینکه لباس هایی برند و واقعا خوب هستند اما دیگههه هرگززز دوست نداشتم لباس مشکی بپوشم وقتی که لباس شاد و رنگارنگ میتونم بپوشم.
و از اردیبهشت امسال تا الان من فقط لباس های رنگی رنگی خداروشکر یا هدیه گرفتم یا خریدم.
با این لباس های شاد الان احساس بهتری دارم و احساس میکنم واقعا خوشتیپ تر و خوشگل تر از همیشه شدم.
من لیاقت “بهترین ها ” را دارم.
من انسان “ارزشمندی ” هستم.
خدایا شکرت.
دوستون دارم.
روز یازدهم سفرنامه
سلام دوستان
من فایل حزن در قران رو بیش از پنجاه شصت بار گوش دادم ، اما این بار آگاهی های خیلی خیلی ناب تر و تازه تری ازین فایل دریافت کردم
یادم میاد یکی از تضادهای به ظاهر بزرگی که توی این مدت بهش برخوردم ، از بین رفتن رابطه ی عاطفیم بود ، الان که فکرش رو میکنم دلیلش رو خیلی واضح تر درک میکنم ، به شروع رابطه ی عاطفیم که فکر کردم متوجه شدم من اونموقه از اینکه کسی توی زندگیم نیست احساس خوبی نداشتم و با اون فرکانس بد دنبال یک مورد خوب برای رابطه ی عاطفی میگشتم ، و چون من احساسم بد بود اون موقه طبیعتا پاسخ فرکانسیم هم چیز جالبی نخواهد بود ، من اونموقه درکی از قانون جذب و قوانین جهان نداشتم ، و اصن به این چیزا فکر نمیکردم ، یادمه من فقط یکی دو هفته ی اول رابطه ی عاطفیم خوب بود ، بعدش همش دعوا و دلخوری ، حالا یا من ناراحت میشدم یا اون بنده خدا ، و این رابطه ی نازیبا و پر از دعوا و دلخوری حدود سه سال ادامه داشت ، من در این رابطه اونقدر موضوع رو جدی و مهم گرفته بودم که همین اعصاب خوردی و ناراحتی هام باعث شد جسمم هم بیمار بشه و یه بیماری نادر هم گرفتم ، مشکل گوارشی پیدا کردم ، اما با وجود اونهمه ناراحتی ، افت تحصیلی ، غم و اندوه ، به خطر افتادن سلامتیم ، بازم داشتم اون رابطه رو ادامه میدادم ، و دلیل ادامه همچین رابطه ی بی کیفیتی هم این بود که دو نفرمون هم فرکانس بودیم و سه سال بهم فحش دادیم ، وقتی من روی خودم کار کردم ، آرام آرام رابطه کم رنگ شد ، و چون قوانین رو هم خوب درک نکرده بودم حتی چندین بار به شریک عاطفیم گفتم شما هم روی خودت کار کن ، افکارت رو تغییر بده کانون توجهت رو تغییر بده ، اما آب در هاون کوبیدن بود ، و من هی کار کردن روی خودم رو ادامه دادم ، و آرام آرام تغییر کردم ، آرام آرام خدا رو در وجودم پیدا کردم ، و بعد از مدت کوتاهی شاید بگم دو سه ماه رابطه ی عاطفی که هیچوقت فکر نمیکردم یه روزی بتونم ازش در بیام به طور کامل کات شد ، و ایشون با فرد دیگه ای ازدواج کردن و من هم دیگه هیییچ وقت پیگیرش نشدم ، کلا شماره تلفن و همه چیش رو از زندگیم پاک کردم ، وقتی من غم و اندوه و ترس و نگرانی رو گذاشتم کنار ، وقتی که خودم رو رها کردم ، زندگی روی خوشش رو بهم نشون داد ، سلامتیم رو دوباره به دست آوردم ، ایده های ثروت ساز به ذهنم رسید ، برنامه ها و اهداف زندگیم تغییر کرد ، کلا کیفیت زندگیم از هممه نظر تغییر کرد
تا زمانیکه در ترس و نگرانی و غم و اندوه بودم اتفاق خاصی در زندگیم نیافتاد
دوستتون دارم
یا حق
سلام وریای نازنین 🌼
سپاسگزارم برای اشتراک آگاهی ،تجربه و تکامل فرکانسی ت و نتایج خوب ت. 🌸
بهت تبریک میگم دوستم، برای تعهد ت و عمل به قانون. 🌺
قطعا مرور تجربه ت ایمان رو در دل ما تقویت می کنه تا بیشتر قانون رو درک و باور کنیم. 😊
سپاسگزارم 🌸
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام
این اولین فایلی بود که از استاد شنیدم سال گذشته در یکی از کانال های تلگرام دیدم ی حس عجیبی از درونم به من تاکید می کرد فورا گوش بده ، وقتی گوش کردم هاجو واج مونده بودم چشمام گرد شده بود دهنم باز مونده بود
فقط متحیر گوش می دادم برام باور کردنی نبود ولی درونم هی تایید می کرد قلبم میگفت درسته درست میگه همینه
همینه که دنبالش بودی ، من خیلی سال بود با قانون جذب آشنایی داشتم کتاب سمینار دوره گوش داده بودم ولی هیچ کدوم اینطوری منو متحول نکرده بود
چندین باربا جان و دل گوش کردم خیلی به دلم نشست کلا منو متحول کرد باورهام زیرو رو شده بود
تازه فهمیدم چقدر اشتباه میکردم فکر میکردم غمگین باشم خدا منو بیشتر دوست داره دلم بشکنه ناراحت باشم گریه کنم خدا بیشتر دوسم داره ( خدایا منو ببخش )
چقدر غمو دوست داشتم همیشه ناراحت بودم خدای مهربون منو آگاه کرد به وسیله یکی از بهترین دستانش استاد سید حسین عباس منش ( خدایا سپاسگزارتم )
بعد فرستادم تو گروه خانوادگیمون زیرشم نوشتم حتما حتما گوش بدید این برای ما که خانوادگی علی قصه خوریم خیلی مفیده
ولی کسی گوش نداد اصلا انگار ندیدن
البته ناگفته نمونه که خواهرم مامانم بعدا گوش دادن با این مباحث آشنا شدن
و یکی از دختر خاله هام تازگی دوره های استاد رو خریده همش میگه خداروشکر به این سمت هدایت شدیم منم میگم آره خدامارو خیلی دوست داره
خداروشکر میکنم برای این آگاهی ها برای وجود چنین استادی
استاد از شما هم سپاسگزارم که هستی که تلاش کردی به اینجا رسیدی ، سختی هارو صبوری کردی کتاب خوندی تحقیق و پژوهش کردی متعهد شدی برای موفق شدن
ممنونم که قوانین جهان هستی رو یاد گرفتی قرآن رو خوندی و به این آگاهی ها رسیدی
و برای ما توضیح دادی
و الگویی شدی برای ایرانی هایی که می خوان زندگیشونو متحول کنن ??
در پناه الله یکتا همیشه شاد سلامت و موفق تر
و ثروتمند تر از قبل باشید
فوق العاده بود این فایل
مخصوصا قسمت حضرت یعقوب ک ترسیده بود و نگران بود ک قبل از رفتن یوسف فرکانس نگرانی رو فرستاد و دقیقا همون اتفاق افتاد این اتفاق رو خلق کرد البته بلایی سر یوسف نیومد اون شد عزیز مصر ولی خودش درگیر بلا و رنج کرد
یعقوب نتونست احساساتشو کنترل کنه ک سالها نابینا بود
ونتونست رفتن یوسف رو خیر ببینه و بخدا ایمان داشته باشه و اروم بگیره ولی سالها از یوسف دور شد
در مورد ناراحتی های خودمون با خدام نباید صحبت کرد و نمیدونن صحبت کردن در مورد احساسات بد باعث اتفاقات بد میشه
اگه احساس بد داریم در موردش صحبت نکنیم توجه ب نعمت ها کنیم
ما باید کنترل احساسات رو از ابراهیم یاد بگیریم ک ب فرزندش وابسته نیست ک توحیدیه و چاقو رو زیر گلو فرزندش میزاره
اینجا فرق ابراهیم و یعقوب مشخص میشه
نجوا تنها از سوی شیطان است مریض میشی، همسرت ترکت میکنه، دلار رفته بالا ،تا اخر عمر بدبختی ،کرونا میگیری میمیری،
تو قرآن خدا خودش میگه نجوامنالشیطان نجوا تنها و تنها از سوی شیطان است
این گفتگو های ذهنی باعث میشه ک مومنان رو غمگین کند و اوضاع رو بدتر و بدتر نشون میده این ی توهمه از شیطانه و ۹۹ درصد هم اتفاق نمیفتن وظیفه شیطان همینه ک تو شرایط سخت قرار بگیریم و این ذهنت رو باور نکنی اندازه شئ هم بهت ضربه نمیزنه مومنان فقط فقط ب الله توکل میکنند و بس
هنر این نیست تو شرایط خوب حالت خوب باشه هنر اینه ک شرایط سخت بتونیم حال خودمونو خوب کنیم
ایمانمون رو حفظ کنیم
💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝💝
روز یازدهم
سلام به استاد عزیزم و مریم جان
این فایل بسیار عالی بود
یاد زمانی افتادم که فایلهای شما رو گوش میدادم و جملات تاکیدی مینوشتم هدفگذاری داشتم و خیلی سعی میکردم قانون جذبی باشم و هر چه زودتر به خواسته هام برسم ولی یه روز ناامید از خدا پرسیدم باید چکار کنم منکه دارم تمرینات رو انجام میدم فایلها رو گوش میدم پس چرا هیچ نتیجه ای نمیبینم
بعد از یک ساعتی گوشیمو نگاه کردم یه پیامی تو پیامها بود که تا نصفه خونده میشد و ندای درونم گفت اینو بخون زدم رو پیام و کامل خوندم پیامی از صحبت های خانم استر هیکس بود که نوشته بود اگه میخای به خواستت برسی فقط کافیه شاد باشی . ( حالا من بصورت خلاصه گفتم ) .
اولش فکر کردم خیلی راحته گفتم خب منم شاد هستم یا سعی میکنم شاد باشم .خب حالا بریم تفریح فلان جا ، تو ذهنم اومد خب حالا مثلا رفتی که چی ، گفتم خب من فلان نعمت رو دارم ذهنم گفت خب اینو همه دارن ، هر چی سعی کردم یه دلیل واسه شادی پیدا کنم ذهنم یه دلیل واسه ناراحتی آورد .
بعد دقیقا چند ساعتی داشتم به این مسئله فکر میکردم آخرشم زدم زیر گریه . چون من اصلا نمیدونستم چرا باید شاد باشم ؟ تازه متوجه شدم هیچ چیزی منو شاد نمیکنه با اینکه کلی نعمت تو زندگیم داشتم و دارم ولی نمیدونم چرا هیچکدوم دلیلی واسه شاد بودن نبود .
چند روز گذشت و من واقعا در درون خودم دنبال دلیل میگشتم ( حتی تو قسمت عقل کل هم جستجو کردم ) که چرا شاد نیستم .
بعد از فکر کردن و دنبال گشتن متوجه شدم من اصلا به نکات مثبت توجه نمیکنم به داشته هام توجه نمیکنم و اونا رو خیلی کم میبینم .
تمام تمرکزم بر نداشته هام بود .
با خواندن کامنت های بچه ها خیلی حالم بهتر شد و دیدن سریال زندگی در بهشت و کامنت گذاشتن خیلی تاثیر داره .
بعضی وقتا اینقدر تمرکز بر نداشته ها داریم که یکیش خود من چند روز طول کشید تا بفهمم دلیلش چیه که شاد نیستم و نمیتونم شاد باشم .
الان به این آگاهی رسیدم که از همینی که هستم لذت ببرم . از همین زندگی که دارم لذت ببرم شاد باشم تا شادی بیشتر رو جذب کنم
سپاسگزارم از شما استاد بزرگوار و مریم جان ،❤️❤️❤️❤️
سلام به خانواده بزرک عباسمنش
خداراهزاران بارشکرمی کنم که من رابا قران واقعی آشناکرد استادعباسمنش ممنونم که بهترین راهنمای من برای درک وفهم قران واقعی شدید
چه باورها ی اشتباه ازقران وخدا واهل بیت داشتم وبا کمک و رهنمودهای شما تغییرکردم
خدایاشکرررت
نمی دونید چه حسی دارم فارغ ازاینک باچه مسایلی درحال حاضر سرکله می زنم اما می دانم که باقدرت رب تنها قدرت جهان و اینکه خودم خالق زندگیم هستم می توانم همه چیز را تغییر دهم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
ازاینکه بدانی دیگران هیچ نقشی درزندگیت ندارند وتو فقط تحت هرشرایطی باید احساست راخوب نگه داری تابه نتایج دلخواهت برسی
بچه ها هرچند همین یک کار بظاهر کوچک است اما فراموش نکنید که نجواهای شیطان همیشه وجوددارد ومانع شما دررسیدن به کنترل ذهنتان است
درپناه ایزد یکتا باشدد