اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خداروشکر میکنم ک این اگاهی هارو میشنوم هربار با اون نیازی ک دارم و جوابی ک میخوام به این اگاهی ها گوش میدم جواب مناسبش رو دریافت میکنم.خدایا چقدر عاشق این ایه شدم ک سست و غمگین نشوید چرا که اگر ایمان بیاورید برترید.چقدر قشنگ گفت سست !دقیقا وقتی اجازه میدیم ک بریم توی احساس بد نا خود اگاه شل میشیم ،خسته و بی انرژی و اون غم تمام طراوت و شادابی مارو میگیره اما وقتی افسار ذهن دستمونه و شادیم خیلی انرژی داریم من خودم ک اینطوریم و خیلی برام جالب بود
دیگه اینکه با هر دلیلی هرچند به نظر خومون منطقی باشه و به خودمون حق بدیم نباید تو احساس بد بمونیم، و یه تجربه ی جالبی ک من بهش رسیدم اینه ک بهتره اصلا نذارم ک واردش بشم یعنی از همون اول جلوی خودمو بگیرم و خیلی سریع با تغییر دیدگاهم بحثو تو ذهنم عوض کنم اخه بعضی وقتا تاثیر شیطان رو میپذیرم و میگم عب نداره بذار یکم ناراحت بشم بعدش با خودم صبحت میکنم و یه کاری میکنم حالو هوام عوض بشه بذار الان یه دل سیر گریه کنم تا خالی بشم بعدش حالمو خوب میکنم ،ولی تجربه کردم وقتی اینکارو میکنم خیلیییی طول میکشه به احساس خوب با همون کیفیت قبلی برسم ،در عوض وقتی همون ب بسم الله جلوشو میگیرم ؛هم وارد اون پروسه نمیشم ؛هم به خودم کلی افتخار میکنم بابت کنترل ذهنم
چقدر قلبم باز میشه وقتی از زبان خود خدا میشنوم ک نه تنها غمیگن نباش بلکه شااااااد باش
چقد قبلا تحت فشار بودم هم مخصوصا از طرف مادرم و خانواده ی مادریم،چقدر همش میگفتن اگه زیاد بخندی اخرش گریس چقدر منه کوچولو رو مراسم های عزاداری مختلف میبردن و من تحت فشار بودم ک گریه کنم چون اصلا گریم نمی اومد واقعا احساس گناه بهم داده میشد تو دیگه کی هستی چرا مثلا بعد از اینهمه روضه و نوحه گریه نکردی،وای الان ک فکر میکنم میبینم چقدرررررر مادربزرگم و کلا خانواده مادریم تاکید داشتن که نخندیم!!! و اصلا هر وقت من شاد بودم یه حرفی بهم میزدن ک حال منم مثل خودشون کنن.چقدر از فضای خونشون و اون غم و جدیتی ک داشتن متنفر بودم و وقتی میدیدم نمازم میخونن میگفتم متنفرم از نمازی ک منو شبیه شما کنه.وای خدای من یادم میاد ۷ یا۸ ساله بودم یکی از خاله هام فیلمی درمورد شب اول قبر و جهنم و بهشت برام گذاشت اگر اشتباه نکنم اسمش اشراق بود و من تا مدت ها دیوانه شده بودم از ترس این خدای جلاد ک من اصلا چرا بدنیا اومدم کاش اصلا سنگ بودم .اصلا چرا باید خدا مارو بدنیا بیاره و بعد انقدررررر اذیتمون کنه؟؟؟تصور کنید من چه تصوری از خدا داشتم چه تصوری از اسلام و نمازو … همین الان ک یادم افتاده قبلم تند تند میزنه واقعا سالها با ترس و لرز سعی میکردم کارای دلخواه اون خدایی رو انجام بدم ک بهم شناسونده بودن منو میبردن صدها رکعت نماز قضا بخونم بدون اینکه هنوز به سن تکلیف رسیده باشم… گذشت و گذشت من هر روز غمگین تر و ناراحت تر شدم و پشیمون از بدنیا اومدنم تا جایی ک دیگه بریدم و همهههه چیزو رها کردم متنفر از اسلام قران ومسلمان .اصلا هر ادمی ک تو این فضا ها بود حالم رو بهم میزد و از همشون دور شدم رسیدم به جایی ک بگم خدارو قبول ندارم چند باری ام این حرفو زدم ولی ته دلم میدونستم هست!میدونستم ک خداهست ولی نه بخاطر اینکه حضورش رو احساس میکردم بلکه بخاطر ترسم
رسیدم به یه تضاد وحشتناک ،له شدم ،به ته ته تهش رسیدم ،،،و گفتم خدایا دیگه نمیتونم …اوضاع از کنترلم خارج شده ..نجاتم بده اگر هستی .نجاتم بده اگر من بندتم و منو خلق کردی .حداقل یکم مسئولیت پذیر باش .اگر هستی بهم بگو چی درسته چی غلط چرا دنیات همش رنجه اگر هستی راهو نشونم بده .الان بعد از مدتها دارم به یاد میارم و خب اشکم جاری میشه ک چطور بود و دستمو گرفت و منو تو بهترین مسیر ممکن گذاشت و چشمامو که کور بود روشن کرد به بنده ی خوبش به دیدن خودش به نشانه هاش به اینکه از همون اولم بوده خدایا صدهزار مرتبه شکرت ک نجاتم دادی ک راه درست و ارامش و ایمان رو بهم نشون دادی ک عاشق تو بشم ک همش با خودت حرف بزنم.الله من سپاس گزارم ازت که منو از همون راهی ک مناسبم بود هدایت کرد چون من خیلی لجباز و کله شق بودم و میییدونم اگر له نمیشدم و جهان گوشم رو حسابی نمیپیچوند چشمام باز نمیشد و شاید تا اخر عمرم تو بدبختی و قهقرا بودم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
الان با قلب باز و با عشق شادی میکنم .الان وقتی نشانه ای از خدارو میبینم ،تو قلبم حسش میکنم از شادی قبلم میخواد از جاش کنده بشه ،،،و من دیگه احساس گناه ندارم بابت شادیم بابت خنده های از ته دلم بابت خندوندن دیگران… و هرکس و هرررررررکس منو بخواد غمگین کنه به چشم این میبینم ک شیطان داره حرف میزنه و ازش دور میشم
الحمدلله به لطف خدای بزرگم از تمامی اون ادمای مزخرف دور شدم و هیچ خبری ازشون ندارم توی ارامشم و خدا ادمای اروم و خوش قلب رو وارد زندگیم میکنه
خدایا شکرت ک دستم رو گرفتی و گذاشتی تو دست بنده ی هدایت شدت یعنی استاد عزیزم
خدایا شکرت ک این حرفا از مغزم بیرون ریخت
وقتی میخواستم بنویسم هیچی نبود ولی الان میبینم چقدر حرفا بوده و هدایت شدم بهش
فرناز عزیزم ببین چقدر عوض شدی و شاد و با اعتماد بنفس تر و چقدر ادمایی ک الان دورت هستن هرچند خیلی خیلی کمن ولی میلیون ها برابر با کیفیت تر و خدایی ترن
خدایا من هر لحظه به هدایتت محتاجم ای رب العالمینم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
ممنونم از مریم عزیزم و استاد عشق ک هر دو هدایت شده هستن❤️
اول از همه استاد ازتون تشکر میکنم که دیدگاه ما رو نسبت به قرآن تغییر دادید ،کتابیکه ما همه تو خونه داشتیم و هیچ وقت با جان دل مطالعه نکرده بودیم،خیلی وقتا معنی قرآن رو میخوندم ولی هیچی نمیفهمیدم و میگفتم چقدر نامفهمومه،خدا چطورمیگه این کتابی است واضح برای کسانی که تعقل میکنن و الان یه پله از قبل خودم بهتر شدم و از وقتی قانون فرکانس رو درک کردم قرآن رو بهتر میفهمم ،البته که الآنم هنوز خیلی چیزا برام نامفهومی ولی مطمینم خدای مهربونم کمک میکنه،
این باور غلط که سالهاست با خودمون به یدک کشیدیم که خوشحالی و شادی با دین مغایرت داره تو قرآن هم گفته شده باید غمگین باشی رو چقدر خوب در من شکستید هر روز که از این سفرنامه میگذره حالم بهتر میشه بیشتر با خودم در صلحم ،چقدرررر آخه این خدا مهربون بود و من نمیدیدم
من همیشه فک میکردم اگر غمگین باشم خدا دلش برام میسوزه فک میکردم اگر خواسته مو با گریه و زجه به خدا بگم حتما بهم میده ولی غافل از اینکه قرآن اینهمه اشاره کرده آنهایی که مومند نه غمی دارند نه میترسن
چقدر زیبا این باور رو که ما مسلمانان به بهشت میریم رو با آوردن آیه قرآن برامون باز کردید که هر کس که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشه و کار نیک انجام بده پاداشش نزد خدا محفوظ
همیشه فک میکردیم فقط ما آدم خوبه هستیم اونا کافرن و توی قرآن گفته شده اونا دوزخی تو خیال خودمون ،ما بهشتی بودیم و اونا دوزخی و امروز فهمیدم اینا ربطی به دین نداره ،یکی از دوستان حرف خوبی زده بود که اسلام نسخه آپدیت شده دین های دیگه است
رابطه ی زیبا ی ما با منبع انرژی نتیجه اش میشه احساس خوب و اتفاقات خوب
همه چیز خداست کافیه که ما باورش کنیم ایمان داشته باشیم و توکل کنیم بهش
اون وقته که نه غمی داریم نه میترسیم
و چقدر حس خوب میده اینکه خدا فرقی بین بنده هاش قائل نمیشه هر کس فرکانس خوب بفرسته نتیجه اش رو میبینن و هر کس فرکانس بد بفرسته هم نتیجه میبینن فرقی نداره مسلمانی یا مسیحی یا یهودی یا ….
نتیجه ایمان که احساس آرامش و امید و عشق میاره
چند مدتی هست که هر اتفافی که به دلخواه من نیس و در زندگیم میافته با خودم مدام میگم حتما خیری توش هست و چقدر این جمله بهم آرامش میده و خودم به عینه میبینم که چطور اتفاقات داره به نفعم تموم میشه .یک نیرو توی این دنیا هست اونم خیر اونم عشق اونم امید
و یه نکته ی دیگه که گفتین اینه که ما ادمیم نه آدم آهنی احساس داریم بالاخره یه مواقعی میشه که غمگین میشیم و تو فایل انگیزشی 3 چقدر قشنگ گفتین زخمی بشو اما ناامید نشو خسته بشو اما افسرده نشو عصبی بشو اما تو خشم نمون ،اره راهش همینه خیلی وقتا پیش میاد عصبی بشیم اما مهم اینه تو این وضعیت نمونیم و خودمون بکشیم به سمت آرامش
چون قانون بی تغییر خدا اینه که اگه حالا بد باشه اتفاقات بدی رو تجربه میکنی و اگر حالت خوب باشه اتفاقات خوبی رو تجربه میکنی ،غمخودت رو حتی به خدا هم نگو چون داری فرکانس بد میفرستی و نتیجه اش میشه
نجوا تنها از سمت شیطان است برای اینکه مومنان رو غمگین کند
نجوا همون گفتگو ذهنی همون مقاومت هایی که داریم
مهم اینه ذهنمون رو تربیت کنیم و تمرکزمان رو بزاریم رو نکات مثبت و چه جایی بهتر از اینجا که بتونیم یاد بگیریم این کار رو
استاد خیلی وقتا پیش میاد برام وقتی میخام بیام سایت برام بالا نمیاره نمیدونم چرا مدام یه چی میاد تو ذهنم و میگه نمیاره ولش کن برو چیزای دیگه ببین حتما قسمتت نیس ولی من شده از هر راهی استفاده میکنم و میام سایت و چقدر بعدش حالم خوب میشه
ازخدای مهربون خودم هزاررر بار سپاسگزارم که منو هدایت کرد به این مسیر زیبا
از شما استاد عزیزم بابت این فایل بسیارررر سپاسگزارم باورای محدود کننده منو در رابطه با شادی زیاد مغایرت داره با دین حسابی شخم زدین
سلام ودرود به استاد عزیزو خانم شایسته مهربون و همه هم فرکانسی های عزیز
غریبگی با قرآن
این مشکل همه ی مسلموناس به جرات
حتی حتی اونایی که ادعای دانشش رو دارن
متاسفانه فقط و فقط از این کتاب مثل این میمونه که قسمتهایی که منافع رو تامین میکنه براشون نگه داشتن و جوری که منفعتشون رو تامین کنه مطرح کردن
جوری که من و امثال من خصوصا که قرآن رو با معانی که ارائه کردن خوندیم و هر روز و هر روز فاصلمون باهاش بیشتر شده و حتی بخاطر یه سری کارهای افراطی متنفر شدیم
اما زمانی که جور دیگری آیات برات معنا میشه و مفهوم و عصاره اصلی رو میشنوی متوجه میشی که چقدر دلنشین هست
اولین باری که معنای یک آیه رو انقد دلنشین شنیدم داخل کتابی از زبان شمس تبریزی آیه 24سوره ی نسا معنا شده بود و چقد متفاوت از اونچیزی که درباره این آیه گفته میشد، که این آیه ظلم تمام به زنان هست و نشانه ی واضح بردگی زنان
اما نه اصلا اینطور نبود وقتی معنا و مفهوم رو از زبان شمس خوندم چقدر دلنشین چقدر آرامش بخش
قرآن رو واقعا باید با فهم و فرکانس معنا کرد و چقدر خوشحالم که مدتی هست با کسی آشنا شدم که تدریس قرآن انجام میده اما با معنا و مفهوم صحیح و همراه با مثنوی خداروشکر
مگر کم معنا داره
همین آیه ی
عسی ان تکرهوا شیئ و هو خیر الکم
و عسی ان تحبوا شی و هو شر الکم
یا
لاخوف علیهم و لا هم یحزنون
همین، همین دو تا آیه یه دنیان یه دنیا
من همین دوتا رو درک کردم اون هم به تازگی طی همین هفته اما چه عالمی دارن
نه ترسی هست و نه اندوهی
یعنی ایمان، یعنی وقتی با پدرم هستم مگه میترسم مگه وقتی درآغوش مادرم هستم میترسم به والله نه
چطور چطور آغوش پروردگارمو درک نمیکنم
چطور بهش اعتماد نمیکنم
چطور خودم رو به آغوش امنش نمیسپارم
چه بسا چیزی رو که تو فکر میکنی شر هست و برات خوب نیست اما در حقیقت منفعت تو در اون هست و یا برعکس چیزی رو دوسش داری و حاضر نیستی رها کنی و فک میکنی که فقط و فقط همون خیر توهست اما اشتباه محض اون دقیقا شر هست برای تو
کی میفهمیم وقتی که چند سالی سپری میشه و برمیگردیم و گذشته رو بررسی میکنیم
اونجاست که به خودمون میخندیم بخاطر پافشاری رو چیزی که نباید و بخاطر ترس و ناراحتی از چیزی که کاملا بی معنی بوده ترس براش اما در اون لحظه چیزی بوده که با ذهنمون بهش رسیدیم و در اون گرفتار شدیم و انجامش دادیم
وبعد شکر خدا از ته دل که خدایا اخه تو چقد بزرگی و من بنده ی ناسپاس و فراموشکار که بازهم درشرایط مشابه تکرار و تکرار و تکرار
بنام خداوند بخشنده مهربان.سلام میکنم به همهی هم فرکانسی های عزیز واستاد نازنینم و مریم جان
استاد من قبلاً این فایل رودیده بودم وتک تک کلماتتون رو با تک تک سلول های بدنم درک کردم.یادم نیس برای این فایل کامنت گذاشتم یا نه ولی الان مینویسم.
برگ یازدهم از فصل اول
استاد چقدرررررر قشنگ خداروبهمون نشون میدی چقدر زیباا بهمون می قبولونی که خدای ما خدای زیبایی هاست خدای مهربانم وشاد.
چقدر باید وقت بزاریم برای باورهامون باورهایی که توی بچگی اگه یه شب مثل امشب که شب قدر هستش اگه میخندیدیم اگه شادی کودکانه داشتیم بهمون میگفتن که گناه ونباید بخندیم.
چقدرررررر خوشحالم که حداقل بچههام اینطور مثل من وگذشتم از خدا وحشت ندارن از خدا یک قول نساخته و دخترم برای موهای قشنگش عذاب وجدان نمیگیره و مثل مادرش شب ها از ترس اینکه از موهاش آویزون بشه نمیخوابه.نیست
خدای من شکرت که الان به این آگاهی ها رسیدم
خدای مهربانم شکرت.
استاااااااااااااااااااااادددددد فقط میخواهم ازت متشکرم باشم.مرسی که هستی
با مثال هایی که از قرآن برامون میاری مارو توی این راه استوار تر باایمان بیشتر توی این راه نگه میدارید.
من فایل های روز شمار رو از قبل دانلود کردم و به ترتیب نگاه میکنم.امشب به جای روز شمار هشتم،به اشتباه روز شماره روز یازدهم رو نگاه کردم و وسطهای فایل فهمیدم که فایل روز یازدهم رو دارم نگاه کردم.بعد به خودم گفتم که حتما باید امشب دلم با این فایل به یاد خدا اروم میگرفت.
چقدر جالب بود که این فایل رو قبلا بالای 30 بار دیده بودم،ولی امشب که نگاه کردم،یه حال و هوای دیگه ای داشتم.یعنی وقتی فایل تموم شد،یه احساس رهایی داشتم،دور از احساس گناه،خود سرزنشی،عجله،حرص،طمع،نگرانی،یه احساس خاصی رو دارم تجربه می کنم پر از آرامش.انگار قرار بود امشب با این فایل با خداوند ارتباط برقرار کنم.
چقدر امشب به درک این جمله رسیدم که خداوند توی قرآن به حضرت مریم گفته بود که سکوت کن.
به نظرم این سکوت و صبر حضرت مریم باعث شد که تمام اوضاع براش تغییر کنه.وگرنه حساب کنید حضرت مریم میخواسته چننند صدنفر مردم جاهل اون موقع رو راضی کنه که بابا من زنا کار نیستم،با کدوم منطق میخواست ملت رو قانع کنه؟با کدوم دلیل؟اونم مردمان جاهل اون موقع.
ولی سکوت کرد و این سکوت باعث شد که خداوند کارها رو براش انجام بده و دل های مردم رو نرم کنه.
باید یاد بگیرم.باید یاد بگیرم که صبور باشم…
صبر با امید،صبری که امید داشته باشم که خداوند قراره کارهای منو انجام بده.
من با شنیدن این حرفها گفتم فتبارک الله الاحسن الخالقین
استاد مرحبا به شما مرحباااااااااااا احسنتتتتتتت
عشق میکنیم با شنیدن این حرفها
امروز فهمیدم چرا همیشه میگین فایلها رو بارها و بارها ببینید امروز بالاتر رفتن درک و مدارم را حالی شدم الهی شکررررر
اینکه میگین هر روز به خودتون یادآور میشین قانون رو فهمیدم بااااااااید فایلها رو فقط گوش بدم
این فایل رو باید 100 بار گوش بدم مطمئنم سال بعد حرفهای متفاوتی خواهم شنید…
~نگرانی ،نگرانیه بیشتر میاره
~خنده،خنده میاره
~گریه،گریه میاره
ذهنتو کنترل کن~ ذهنتو کنترل کن~ذهنتو کنترل کن
نجواهای ذهنتو رها کن پاره خدایی تووووو
گفتگوهای ذهنی تو رو به سمت قعر چاه میبره
ارزو،تو خالق زندگیت هستی تو پاره ای از خداییی
برو قرآن رو بخون ببین خداوند در کتاب قرآن بهت چی گفته …
خدایا شکررررت که دیگه در شرف رسیدن این باورم که جزئی از توآم ، خودم خالق زندگیم
صد درصد مسول زندگی خودم در تمامی جوانب هستم ،از تغییر دیگران ناتوانم پس باید زور الکی نزنم و ردی خودم کار کنم
من با هماهنگی روح و ذهنم میتونم به هر آنچه میخوام برسم
از هرچی بترسم سرم میاد
با هرچه بجنگم ماندگارش میکنم
باید رها کنم همه چی رو و احساس خودم رو تلاش کنم مادام خوب نگهدارم چون احساس خوب =اتفاقات خوب
هر اتفاق به ظاهر بدی که میفته من از زاویه خوب بهش نگاه کنم مثل آقای عشق یار در 12 قدم
سپاسگذارم نزدیکترین فرکانس به خداست
هر اتفاق بدی که میفته و دوستش ندارم باید ازش اعراض کنم
◇نوشتم یادم نره◇
خدایا ای مهربانتر از من به من ؛من فهمم با استفاده از آموزه های استاد عباسمنش و کامنتهای دوستان پرقدرتم به این حد میرسه ازت میخوام هر لحظه همه اعضای سایت را حمایت و هدایت کنی عاشقتیم خداااااااااااااااااااااااااااا استاد ما را در حصار امن خودت حفظ کن
مدتی هست که کامنتی روی فایل ها ننوشته بودم و چندین مورد هم بود که بیام بنویسم ولی سهل انگاری کردم.
استاد شما همیشه تو همه فایل ها میگین ورودی های ما زندگی ما رو میسازن. قبلا انگار فقط میشنیدم و شاید درک کمی داشتم ولی امروز با داستان حضرت یوسف که تو این فایل توضیح دادین، انگار درکم بیشتر شد!
“ورودی های ما زندگی ما رو میسازن”
«حضرت یعقوب بزرگ شده در خانواده اسحاق نبی»
وقتی که بچه ای در خانواده ی یک پیامبر بزرگ میشه،
خوب مشخصه که از همون سنین بچگی فقط ورودی های درست و توحیدی دریافت میکنه
مشخصه که ایمان و باورش نسبت به خدا خیلی بیشتر از مردم عادی هست
و اونجایی که گفتین حضرت یعقوب به فرزندانش میگه چیزهایی در مورد خدا میدونم که شما نمیدونید، نشون دهنده همون ایمانش به خدا هست دیگه.
همین یه مثال واضح نشون میده که ورودی هایی که دریافت میکنیم (دیده، شنیده ها و…) تجربه های هر لحظه زندگیه ما رو میسازن.
حالا اگه میخوایم زندگی بهتری داشته باشیم باید از همون نجواهایی که میان تا ما رو بترسونن، استفاده کنیم تا ترمز هامون رو شناسایی کنیم.
بعدش هم باور های درست و مخالف اون ها رو پیدا کنیم و اینقدر تکرار کنیم تا هی نجواها کمرنگ تر و کمرنگتر بشن که البته این کار زمان بره.
در کنارش قدرت باورهای خوب اینقدر زیاده که وقتی با احساس خوب اونا رو تکرار میکنیم، به یه رهایی و آرامش عمیق میرسیم.
دقیقا موقع نوشتن همین کامنت مثال دیگه ای به فکرم رسید!
حضرت علی بزرگ شده نزد پیامبر؛ که باز نشون میده همون ورودی ها چقدر موثر و زندگی سازن!!
سلام به استادعباسمنش خانم شایسته وهمه دوستان همسفر
روزشمارتحول زندگی من
فایل: نشانه های قانون جذب درقران
حزن درقران، خداوندبارها درقران به پیامبر فرموده که غمگین مباش، رفتارمشرکان غمگینت نکند چون اگه غمگین باشی ودراحساس غم بمانی اتفاقات بدی راتجربه خواهی کرد
انان که به خداوروزقیامت ایمان داشته باشن نه ترسی دارن ونه غمی،هرکس بخداایمان داشته باشه نمی ترسه، طبق قانون ازهرچیزی بترسیم سرمون میاد بارهااینوخودم تجربه کردم وقتی که بترسیم، نگران میشویم ومابااحساس نگران بودن توجه بیشتری به موضوع میکنیم وفرکانس ناخواسته روباشدت بیشتری به جهان می فرستیم وطبق قانون درمداراون قرارمیگیریم واون روواردزندگی مون میکنیم
دربیشترمواردی که حزن درقران امده با لای نفی اومده که به معنی غمگین مباش
درپناه الله شادوسالم، ثروتمندوسعادتمندباشیددردنیاواخرت
خدایا سپاس گذارم بخاطر این همه نعمت های عظیم و بزرگ را که برای ما اعطا کردی
سلام خدمت استاد عزیز
استاد من قبل از آشنایی با قانون و آشنایی با شما فکر میکردم که هر چقدر غمگین باشی انسان بهتر استی و به در گاه خداوند بشتر عزیز هستی
حتا یک دوستی داشتم خیلی مذهبی بود اون میگفت یکی از لقب حضرت محمد محزون بوده و من یادم است بخاطر این که انسان بهتر بشم خودم را محزون می نامیدم و فکر می کردم این یعنی انسان بهتر بودن
باور کنید من از وقتی خودم را محزون میگفتم انگار احساس میکردم یک غم عظیمی در وجودم نهفته است اعصابم داغون بود هر کار انجام میدادم کار از پیش نمیبرد و خیلی خسته بودم و اصلا کارم جلو نمیرفت و مجبور میشدم اون کار را رها میکردم و دوباره بیکار بودم روابطم آنقدر نامناسب شده بود که با هیچ آدم روابط درست نداشتم و خودم را خیلی حقیر میدونستم در روابط.
و از پول سازی اصلا نمیتونستم درست پول بسازم
این فایل نشانه امروز من بود
و این داستان چندین سال قبل بود که براتون تعریف کردم
و واقعا خواستم بگم که چقدر باور های نامناسب است در جامعه که مارا از خوشبختی دور میکنه و تازه فکر میکنیم که این خوبه
خدایا سپاس گذارم بخاطر این که هدایتم کردی
خدایا شکرت
و حالا با این موضوع زندگی میکنم هر چقدر خوشحال تر باشی موفق تری
استاد عباس منش ، خانم شایسته می خواستم امشب در کل متن فقط یک کلمه را تکرار کنم و آن هم این بود ” سپاسگزارم ”
یه زمانی بود من ی باور عجیبی داشتم همیشه با خودم فکر می کردم که من موقعی که نماز می خوانم حتما کارهایم لنگ میشه و همیشه هم اینطوری می شد خیلی هم بهش فکر می کردم ولی یه ندای در درونم همیشه می گفت : ” خدا با تو هست برو و نگران نباش ” ولی نماز خواندن برام بدبیاری می آورد با سایت آشنا شدم و همین فایل را دانلود کردم هر چند وقت یه بار من این فایل را گوش میدم و اکثرا چندین دفعه تکرارش می کنم و بیشترین تاثیر را در زندگی من داشته و خیلی راحت این تاثیرات را درک می کنم من به انسانی تبدیل شدم که موقع راه رفتن موقع کار کردن همیشه نام خدا بر زبانم جاری ست و علل الخصوص در مواقعی که حسم بد میشه به جای اینکه سراغ چیزی بگردم تا از بیرون حسم را خوب کنه به ذکر و یاد خدا می پردازم .
امروز یه فکری به ذهنم اومد که انجامش برام خیلی سخت بود خیلی سعی کردم ولی نتونستم انجامش بدم گفتم خدایا هدایتم کن و ذهنم را آزاد کردم فایل را گوش میدادم به آیه ی ” نجوا تنها از سوی شیطان است تا موءمنان را غمگین کند ” رسیدم استاد اینقدر عالی توضیح می داد که واقعا به دلم چسبید و به روح و روانم آرامش بخشید
شب هم قران می خواندم که به این آیه از سوره بقره رسیدم آرامش پیدا کردم و به وضوح احساس کردم که خدا داره هدایتم می کنه و سجده شکرگزاری را انجام دادم خدایا شکرگزارم .
آیه 112 سوره بقره ” آری ، هر کس خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد پاداش او نزد پروردگارش محفوظ است ، نه ترسی بر آنها است و نه اندوهگین می شوند ”
استاد قرار گرفتنم در مسیر خداشناسی ، خود شناسی ، نماز خواندن و قرآن خواندن با تامل و توحید و یکتاپرستی ام فقط و فقط به واسطه آموزشهای شخص جنابعالی بود من از خداوند سپاسگزارم که من را در مدار شما قرار داد .
به نام خدا
روز یازدهم سفرنامه💛
سلام به استاد عزیزم و مریم جان
خداروشکر میکنم ک این اگاهی هارو میشنوم هربار با اون نیازی ک دارم و جوابی ک میخوام به این اگاهی ها گوش میدم جواب مناسبش رو دریافت میکنم.خدایا چقدر عاشق این ایه شدم ک سست و غمگین نشوید چرا که اگر ایمان بیاورید برترید.چقدر قشنگ گفت سست !دقیقا وقتی اجازه میدیم ک بریم توی احساس بد نا خود اگاه شل میشیم ،خسته و بی انرژی و اون غم تمام طراوت و شادابی مارو میگیره اما وقتی افسار ذهن دستمونه و شادیم خیلی انرژی داریم من خودم ک اینطوریم و خیلی برام جالب بود
دیگه اینکه با هر دلیلی هرچند به نظر خومون منطقی باشه و به خودمون حق بدیم نباید تو احساس بد بمونیم، و یه تجربه ی جالبی ک من بهش رسیدم اینه ک بهتره اصلا نذارم ک واردش بشم یعنی از همون اول جلوی خودمو بگیرم و خیلی سریع با تغییر دیدگاهم بحثو تو ذهنم عوض کنم اخه بعضی وقتا تاثیر شیطان رو میپذیرم و میگم عب نداره بذار یکم ناراحت بشم بعدش با خودم صبحت میکنم و یه کاری میکنم حالو هوام عوض بشه بذار الان یه دل سیر گریه کنم تا خالی بشم بعدش حالمو خوب میکنم ،ولی تجربه کردم وقتی اینکارو میکنم خیلیییی طول میکشه به احساس خوب با همون کیفیت قبلی برسم ،در عوض وقتی همون ب بسم الله جلوشو میگیرم ؛هم وارد اون پروسه نمیشم ؛هم به خودم کلی افتخار میکنم بابت کنترل ذهنم
چقدر قلبم باز میشه وقتی از زبان خود خدا میشنوم ک نه تنها غمیگن نباش بلکه شااااااد باش
چقد قبلا تحت فشار بودم هم مخصوصا از طرف مادرم و خانواده ی مادریم،چقدر همش میگفتن اگه زیاد بخندی اخرش گریس چقدر منه کوچولو رو مراسم های عزاداری مختلف میبردن و من تحت فشار بودم ک گریه کنم چون اصلا گریم نمی اومد واقعا احساس گناه بهم داده میشد تو دیگه کی هستی چرا مثلا بعد از اینهمه روضه و نوحه گریه نکردی،وای الان ک فکر میکنم میبینم چقدرررررر مادربزرگم و کلا خانواده مادریم تاکید داشتن که نخندیم!!! و اصلا هر وقت من شاد بودم یه حرفی بهم میزدن ک حال منم مثل خودشون کنن.چقدر از فضای خونشون و اون غم و جدیتی ک داشتن متنفر بودم و وقتی میدیدم نمازم میخونن میگفتم متنفرم از نمازی ک منو شبیه شما کنه.وای خدای من یادم میاد ۷ یا۸ ساله بودم یکی از خاله هام فیلمی درمورد شب اول قبر و جهنم و بهشت برام گذاشت اگر اشتباه نکنم اسمش اشراق بود و من تا مدت ها دیوانه شده بودم از ترس این خدای جلاد ک من اصلا چرا بدنیا اومدم کاش اصلا سنگ بودم .اصلا چرا باید خدا مارو بدنیا بیاره و بعد انقدررررر اذیتمون کنه؟؟؟تصور کنید من چه تصوری از خدا داشتم چه تصوری از اسلام و نمازو … همین الان ک یادم افتاده قبلم تند تند میزنه واقعا سالها با ترس و لرز سعی میکردم کارای دلخواه اون خدایی رو انجام بدم ک بهم شناسونده بودن منو میبردن صدها رکعت نماز قضا بخونم بدون اینکه هنوز به سن تکلیف رسیده باشم… گذشت و گذشت من هر روز غمگین تر و ناراحت تر شدم و پشیمون از بدنیا اومدنم تا جایی ک دیگه بریدم و همهههه چیزو رها کردم متنفر از اسلام قران ومسلمان .اصلا هر ادمی ک تو این فضا ها بود حالم رو بهم میزد و از همشون دور شدم رسیدم به جایی ک بگم خدارو قبول ندارم چند باری ام این حرفو زدم ولی ته دلم میدونستم هست!میدونستم ک خداهست ولی نه بخاطر اینکه حضورش رو احساس میکردم بلکه بخاطر ترسم
رسیدم به یه تضاد وحشتناک ،له شدم ،به ته ته تهش رسیدم ،،،و گفتم خدایا دیگه نمیتونم …اوضاع از کنترلم خارج شده ..نجاتم بده اگر هستی .نجاتم بده اگر من بندتم و منو خلق کردی .حداقل یکم مسئولیت پذیر باش .اگر هستی بهم بگو چی درسته چی غلط چرا دنیات همش رنجه اگر هستی راهو نشونم بده .الان بعد از مدتها دارم به یاد میارم و خب اشکم جاری میشه ک چطور بود و دستمو گرفت و منو تو بهترین مسیر ممکن گذاشت و چشمامو که کور بود روشن کرد به بنده ی خوبش به دیدن خودش به نشانه هاش به اینکه از همون اولم بوده خدایا صدهزار مرتبه شکرت ک نجاتم دادی ک راه درست و ارامش و ایمان رو بهم نشون دادی ک عاشق تو بشم ک همش با خودت حرف بزنم.الله من سپاس گزارم ازت که منو از همون راهی ک مناسبم بود هدایت کرد چون من خیلی لجباز و کله شق بودم و میییدونم اگر له نمیشدم و جهان گوشم رو حسابی نمیپیچوند چشمام باز نمیشد و شاید تا اخر عمرم تو بدبختی و قهقرا بودم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
الان با قلب باز و با عشق شادی میکنم .الان وقتی نشانه ای از خدارو میبینم ،تو قلبم حسش میکنم از شادی قبلم میخواد از جاش کنده بشه ،،،و من دیگه احساس گناه ندارم بابت شادیم بابت خنده های از ته دلم بابت خندوندن دیگران… و هرکس و هرررررررکس منو بخواد غمگین کنه به چشم این میبینم ک شیطان داره حرف میزنه و ازش دور میشم
الحمدلله به لطف خدای بزرگم از تمامی اون ادمای مزخرف دور شدم و هیچ خبری ازشون ندارم توی ارامشم و خدا ادمای اروم و خوش قلب رو وارد زندگیم میکنه
خدایا شکرت ک دستم رو گرفتی و گذاشتی تو دست بنده ی هدایت شدت یعنی استاد عزیزم
خدایا شکرت ک این حرفا از مغزم بیرون ریخت
وقتی میخواستم بنویسم هیچی نبود ولی الان میبینم چقدر حرفا بوده و هدایت شدم بهش
فرناز عزیزم ببین چقدر عوض شدی و شاد و با اعتماد بنفس تر و چقدر ادمایی ک الان دورت هستن هرچند خیلی خیلی کمن ولی میلیون ها برابر با کیفیت تر و خدایی ترن
خدایا من هر لحظه به هدایتت محتاجم ای رب العالمینم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
ممنونم از مریم عزیزم و استاد عشق ک هر دو هدایت شده هستن❤️
به نام جان جانان
سلام به همگی به استاد عزیزم و مریم خانم نازنین
روز یازدهم
اول از همه استاد ازتون تشکر میکنم که دیدگاه ما رو نسبت به قرآن تغییر دادید ،کتابیکه ما همه تو خونه داشتیم و هیچ وقت با جان دل مطالعه نکرده بودیم،خیلی وقتا معنی قرآن رو میخوندم ولی هیچی نمیفهمیدم و میگفتم چقدر نامفهمومه،خدا چطورمیگه این کتابی است واضح برای کسانی که تعقل میکنن و الان یه پله از قبل خودم بهتر شدم و از وقتی قانون فرکانس رو درک کردم قرآن رو بهتر میفهمم ،البته که الآنم هنوز خیلی چیزا برام نامفهومی ولی مطمینم خدای مهربونم کمک میکنه،
این باور غلط که سالهاست با خودمون به یدک کشیدیم که خوشحالی و شادی با دین مغایرت داره تو قرآن هم گفته شده باید غمگین باشی رو چقدر خوب در من شکستید هر روز که از این سفرنامه میگذره حالم بهتر میشه بیشتر با خودم در صلحم ،چقدرررر آخه این خدا مهربون بود و من نمیدیدم
من همیشه فک میکردم اگر غمگین باشم خدا دلش برام میسوزه فک میکردم اگر خواسته مو با گریه و زجه به خدا بگم حتما بهم میده ولی غافل از اینکه قرآن اینهمه اشاره کرده آنهایی که مومند نه غمی دارند نه میترسن
چقدر زیبا این باور رو که ما مسلمانان به بهشت میریم رو با آوردن آیه قرآن برامون باز کردید که هر کس که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشه و کار نیک انجام بده پاداشش نزد خدا محفوظ
همیشه فک میکردیم فقط ما آدم خوبه هستیم اونا کافرن و توی قرآن گفته شده اونا دوزخی تو خیال خودمون ،ما بهشتی بودیم و اونا دوزخی و امروز فهمیدم اینا ربطی به دین نداره ،یکی از دوستان حرف خوبی زده بود که اسلام نسخه آپدیت شده دین های دیگه است
رابطه ی زیبا ی ما با منبع انرژی نتیجه اش میشه احساس خوب و اتفاقات خوب
همه چیز خداست کافیه که ما باورش کنیم ایمان داشته باشیم و توکل کنیم بهش
اون وقته که نه غمی داریم نه میترسیم
و چقدر حس خوب میده اینکه خدا فرقی بین بنده هاش قائل نمیشه هر کس فرکانس خوب بفرسته نتیجه اش رو میبینن و هر کس فرکانس بد بفرسته هم نتیجه میبینن فرقی نداره مسلمانی یا مسیحی یا یهودی یا ….
نتیجه ایمان که احساس آرامش و امید و عشق میاره
چند مدتی هست که هر اتفافی که به دلخواه من نیس و در زندگیم میافته با خودم مدام میگم حتما خیری توش هست و چقدر این جمله بهم آرامش میده و خودم به عینه میبینم که چطور اتفاقات داره به نفعم تموم میشه .یک نیرو توی این دنیا هست اونم خیر اونم عشق اونم امید
و یه نکته ی دیگه که گفتین اینه که ما ادمیم نه آدم آهنی احساس داریم بالاخره یه مواقعی میشه که غمگین میشیم و تو فایل انگیزشی 3 چقدر قشنگ گفتین زخمی بشو اما ناامید نشو خسته بشو اما افسرده نشو عصبی بشو اما تو خشم نمون ،اره راهش همینه خیلی وقتا پیش میاد عصبی بشیم اما مهم اینه تو این وضعیت نمونیم و خودمون بکشیم به سمت آرامش
چون قانون بی تغییر خدا اینه که اگه حالا بد باشه اتفاقات بدی رو تجربه میکنی و اگر حالت خوب باشه اتفاقات خوبی رو تجربه میکنی ،غمخودت رو حتی به خدا هم نگو چون داری فرکانس بد میفرستی و نتیجه اش میشه
نجوا تنها از سمت شیطان است برای اینکه مومنان رو غمگین کند
نجوا همون گفتگو ذهنی همون مقاومت هایی که داریم
مهم اینه ذهنمون رو تربیت کنیم و تمرکزمان رو بزاریم رو نکات مثبت و چه جایی بهتر از اینجا که بتونیم یاد بگیریم این کار رو
استاد خیلی وقتا پیش میاد برام وقتی میخام بیام سایت برام بالا نمیاره نمیدونم چرا مدام یه چی میاد تو ذهنم و میگه نمیاره ولش کن برو چیزای دیگه ببین حتما قسمتت نیس ولی من شده از هر راهی استفاده میکنم و میام سایت و چقدر بعدش حالم خوب میشه
ازخدای مهربون خودم هزاررر بار سپاسگزارم که منو هدایت کرد به این مسیر زیبا
از شما استاد عزیزم بابت این فایل بسیارررر سپاسگزارم باورای محدود کننده منو در رابطه با شادی زیاد مغایرت داره با دین حسابی شخم زدین
به اسم اللّه
رحمن و رحیم
سلام ودرود به استاد عزیزو خانم شایسته مهربون و همه هم فرکانسی های عزیز
غریبگی با قرآن
این مشکل همه ی مسلموناس به جرات
حتی حتی اونایی که ادعای دانشش رو دارن
متاسفانه فقط و فقط از این کتاب مثل این میمونه که قسمتهایی که منافع رو تامین میکنه براشون نگه داشتن و جوری که منفعتشون رو تامین کنه مطرح کردن
جوری که من و امثال من خصوصا که قرآن رو با معانی که ارائه کردن خوندیم و هر روز و هر روز فاصلمون باهاش بیشتر شده و حتی بخاطر یه سری کارهای افراطی متنفر شدیم
اما زمانی که جور دیگری آیات برات معنا میشه و مفهوم و عصاره اصلی رو میشنوی متوجه میشی که چقدر دلنشین هست
اولین باری که معنای یک آیه رو انقد دلنشین شنیدم داخل کتابی از زبان شمس تبریزی آیه 24سوره ی نسا معنا شده بود و چقد متفاوت از اونچیزی که درباره این آیه گفته میشد، که این آیه ظلم تمام به زنان هست و نشانه ی واضح بردگی زنان
اما نه اصلا اینطور نبود وقتی معنا و مفهوم رو از زبان شمس خوندم چقدر دلنشین چقدر آرامش بخش
قرآن رو واقعا باید با فهم و فرکانس معنا کرد و چقدر خوشحالم که مدتی هست با کسی آشنا شدم که تدریس قرآن انجام میده اما با معنا و مفهوم صحیح و همراه با مثنوی خداروشکر
مگر کم معنا داره
همین آیه ی
عسی ان تکرهوا شیئ و هو خیر الکم
و عسی ان تحبوا شی و هو شر الکم
یا
لاخوف علیهم و لا هم یحزنون
همین، همین دو تا آیه یه دنیان یه دنیا
من همین دوتا رو درک کردم اون هم به تازگی طی همین هفته اما چه عالمی دارن
نه ترسی هست و نه اندوهی
یعنی ایمان، یعنی وقتی با پدرم هستم مگه میترسم مگه وقتی درآغوش مادرم هستم میترسم به والله نه
چطور چطور آغوش پروردگارمو درک نمیکنم
چطور بهش اعتماد نمیکنم
چطور خودم رو به آغوش امنش نمیسپارم
چه بسا چیزی رو که تو فکر میکنی شر هست و برات خوب نیست اما در حقیقت منفعت تو در اون هست و یا برعکس چیزی رو دوسش داری و حاضر نیستی رها کنی و فک میکنی که فقط و فقط همون خیر توهست اما اشتباه محض اون دقیقا شر هست برای تو
کی میفهمیم وقتی که چند سالی سپری میشه و برمیگردیم و گذشته رو بررسی میکنیم
اونجاست که به خودمون میخندیم بخاطر پافشاری رو چیزی که نباید و بخاطر ترس و ناراحتی از چیزی که کاملا بی معنی بوده ترس براش اما در اون لحظه چیزی بوده که با ذهنمون بهش رسیدیم و در اون گرفتار شدیم و انجامش دادیم
وبعد شکر خدا از ته دل که خدایا اخه تو چقد بزرگی و من بنده ی ناسپاس و فراموشکار که بازهم درشرایط مشابه تکرار و تکرار و تکرار
وای برمن
باشد که رستگار شوم
«بسم الله الرحمن الرحیم »
بنام خداوند بخشنده مهربان.سلام میکنم به همهی هم فرکانسی های عزیز واستاد نازنینم و مریم جان
استاد من قبلاً این فایل رودیده بودم وتک تک کلماتتون رو با تک تک سلول های بدنم درک کردم.یادم نیس برای این فایل کامنت گذاشتم یا نه ولی الان مینویسم.
برگ یازدهم از فصل اول
استاد چقدرررررر قشنگ خداروبهمون نشون میدی چقدر زیباا بهمون می قبولونی که خدای ما خدای زیبایی هاست خدای مهربانم وشاد.
چقدر باید وقت بزاریم برای باورهامون باورهایی که توی بچگی اگه یه شب مثل امشب که شب قدر هستش اگه میخندیدیم اگه شادی کودکانه داشتیم بهمون میگفتن که گناه ونباید بخندیم.
چقدرررررر خوشحالم که حداقل بچههام اینطور مثل من وگذشتم از خدا وحشت ندارن از خدا یک قول نساخته و دخترم برای موهای قشنگش عذاب وجدان نمیگیره و مثل مادرش شب ها از ترس اینکه از موهاش آویزون بشه نمیخوابه.نیست
خدای من شکرت که الان به این آگاهی ها رسیدم
خدای مهربانم شکرت.
استاااااااااااااااااااااادددددد فقط میخواهم ازت متشکرم باشم.مرسی که هستی
با مثال هایی که از قرآن برامون میاری مارو توی این راه استوار تر باایمان بیشتر توی این راه نگه میدارید.
شکرت خدا
تشکر استاد عزیزم
در پناه خدا شاد سالم سعادتمند دردنیا آخرت باشید
دوستون دارم
به نام خدوندگار عشق
روزشمار رو هشتم!!!
من فایل های روز شمار رو از قبل دانلود کردم و به ترتیب نگاه میکنم.امشب به جای روز شمار هشتم،به اشتباه روز شماره روز یازدهم رو نگاه کردم و وسطهای فایل فهمیدم که فایل روز یازدهم رو دارم نگاه کردم.بعد به خودم گفتم که حتما باید امشب دلم با این فایل به یاد خدا اروم میگرفت.
چقدر جالب بود که این فایل رو قبلا بالای 30 بار دیده بودم،ولی امشب که نگاه کردم،یه حال و هوای دیگه ای داشتم.یعنی وقتی فایل تموم شد،یه احساس رهایی داشتم،دور از احساس گناه،خود سرزنشی،عجله،حرص،طمع،نگرانی،یه احساس خاصی رو دارم تجربه می کنم پر از آرامش.انگار قرار بود امشب با این فایل با خداوند ارتباط برقرار کنم.
چقدر امشب به درک این جمله رسیدم که خداوند توی قرآن به حضرت مریم گفته بود که سکوت کن.
به نظرم این سکوت و صبر حضرت مریم باعث شد که تمام اوضاع براش تغییر کنه.وگرنه حساب کنید حضرت مریم میخواسته چننند صدنفر مردم جاهل اون موقع رو راضی کنه که بابا من زنا کار نیستم،با کدوم منطق میخواست ملت رو قانع کنه؟با کدوم دلیل؟اونم مردمان جاهل اون موقع.
ولی سکوت کرد و این سکوت باعث شد که خداوند کارها رو براش انجام بده و دل های مردم رو نرم کنه.
باید یاد بگیرم.باید یاد بگیرم که صبور باشم…
صبر با امید،صبری که امید داشته باشم که خداوند قراره کارهای منو انجام بده.
اون منو به همه چیز می رسونه.
عااشقتونمم استاد عزیزم.
1403/03/05
خدایاااااا نمیدونم چگونه شکر تو را به جای بیاورم
که من را لایق دوباره شنیدن این سخنان چون
دُر و گوهر کردی خدایا شکررررت
من با شنیدن این حرفها گفتم فتبارک الله الاحسن الخالقین
استاد مرحبا به شما مرحباااااااااااا احسنتتتتتتت
عشق میکنیم با شنیدن این حرفها
امروز فهمیدم چرا همیشه میگین فایلها رو بارها و بارها ببینید امروز بالاتر رفتن درک و مدارم را حالی شدم الهی شکررررر
اینکه میگین هر روز به خودتون یادآور میشین قانون رو فهمیدم بااااااااید فایلها رو فقط گوش بدم
این فایل رو باید 100 بار گوش بدم مطمئنم سال بعد حرفهای متفاوتی خواهم شنید…
~نگرانی ،نگرانیه بیشتر میاره
~خنده،خنده میاره
~گریه،گریه میاره
ذهنتو کنترل کن~ ذهنتو کنترل کن~ذهنتو کنترل کن
نجواهای ذهنتو رها کن پاره خدایی تووووو
گفتگوهای ذهنی تو رو به سمت قعر چاه میبره
ارزو،تو خالق زندگیت هستی تو پاره ای از خداییی
برو قرآن رو بخون ببین خداوند در کتاب قرآن بهت چی گفته …
خدایا شکررررت که دیگه در شرف رسیدن این باورم که جزئی از توآم ، خودم خالق زندگیم
صد درصد مسول زندگی خودم در تمامی جوانب هستم ،از تغییر دیگران ناتوانم پس باید زور الکی نزنم و ردی خودم کار کنم
من با هماهنگی روح و ذهنم میتونم به هر آنچه میخوام برسم
از هرچی بترسم سرم میاد
با هرچه بجنگم ماندگارش میکنم
باید رها کنم همه چی رو و احساس خودم رو تلاش کنم مادام خوب نگهدارم چون احساس خوب =اتفاقات خوب
هر اتفاق به ظاهر بدی که میفته من از زاویه خوب بهش نگاه کنم مثل آقای عشق یار در 12 قدم
سپاسگذارم نزدیکترین فرکانس به خداست
هر اتفاق بدی که میفته و دوستش ندارم باید ازش اعراض کنم
◇نوشتم یادم نره◇
خدایا ای مهربانتر از من به من ؛من فهمم با استفاده از آموزه های استاد عباسمنش و کامنتهای دوستان پرقدرتم به این حد میرسه ازت میخوام هر لحظه همه اعضای سایت را حمایت و هدایت کنی عاشقتیم خداااااااااااااااااااااااااااا استاد ما را در حصار امن خودت حفظ کن
امین یا رب العالمین
به نام خدای معجزه ها
سلام به همگی
مدتی هست که کامنتی روی فایل ها ننوشته بودم و چندین مورد هم بود که بیام بنویسم ولی سهل انگاری کردم.
استاد شما همیشه تو همه فایل ها میگین ورودی های ما زندگی ما رو میسازن. قبلا انگار فقط میشنیدم و شاید درک کمی داشتم ولی امروز با داستان حضرت یوسف که تو این فایل توضیح دادین، انگار درکم بیشتر شد!
“ورودی های ما زندگی ما رو میسازن”
«حضرت یعقوب بزرگ شده در خانواده اسحاق نبی»
وقتی که بچه ای در خانواده ی یک پیامبر بزرگ میشه،
خوب مشخصه که از همون سنین بچگی فقط ورودی های درست و توحیدی دریافت میکنه
مشخصه که ایمان و باورش نسبت به خدا خیلی بیشتر از مردم عادی هست
و اونجایی که گفتین حضرت یعقوب به فرزندانش میگه چیزهایی در مورد خدا میدونم که شما نمیدونید، نشون دهنده همون ایمانش به خدا هست دیگه.
همین یه مثال واضح نشون میده که ورودی هایی که دریافت میکنیم (دیده، شنیده ها و…) تجربه های هر لحظه زندگیه ما رو میسازن.
حالا اگه میخوایم زندگی بهتری داشته باشیم باید از همون نجواهایی که میان تا ما رو بترسونن، استفاده کنیم تا ترمز هامون رو شناسایی کنیم.
بعدش هم باور های درست و مخالف اون ها رو پیدا کنیم و اینقدر تکرار کنیم تا هی نجواها کمرنگ تر و کمرنگتر بشن که البته این کار زمان بره.
در کنارش قدرت باورهای خوب اینقدر زیاده که وقتی با احساس خوب اونا رو تکرار میکنیم، به یه رهایی و آرامش عمیق میرسیم.
دقیقا موقع نوشتن همین کامنت مثال دیگه ای به فکرم رسید!
حضرت علی بزرگ شده نزد پیامبر؛ که باز نشون میده همون ورودی ها چقدر موثر و زندگی سازن!!
دوستتون دارم
خدایا شکرت شکرت شکرت
I will succeed no matter what
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوندبخشنده مهربان
حمدوسپاس مخصوص خداونداست که پروردگارجهانیان است
سلام به استادعباسمنش خانم شایسته وهمه دوستان همسفر
روزشمارتحول زندگی من
فایل: نشانه های قانون جذب درقران
حزن درقران، خداوندبارها درقران به پیامبر فرموده که غمگین مباش، رفتارمشرکان غمگینت نکند چون اگه غمگین باشی ودراحساس غم بمانی اتفاقات بدی راتجربه خواهی کرد
انان که به خداوروزقیامت ایمان داشته باشن نه ترسی دارن ونه غمی،هرکس بخداایمان داشته باشه نمی ترسه، طبق قانون ازهرچیزی بترسیم سرمون میاد بارهااینوخودم تجربه کردم وقتی که بترسیم، نگران میشویم ومابااحساس نگران بودن توجه بیشتری به موضوع میکنیم وفرکانس ناخواسته روباشدت بیشتری به جهان می فرستیم وطبق قانون درمداراون قرارمیگیریم واون روواردزندگی مون میکنیم
دربیشترمواردی که حزن درقران امده با لای نفی اومده که به معنی غمگین مباش
درپناه الله شادوسالم، ثروتمندوسعادتمندباشیددردنیاواخرت
بنام خداوند مهربان
الله اکبر
الله اکبر
الله اکبر
خدایا سپاس گذارم بخاطر این همه نعمت های عظیم و بزرگ را که برای ما اعطا کردی
سلام خدمت استاد عزیز
استاد من قبل از آشنایی با قانون و آشنایی با شما فکر میکردم که هر چقدر غمگین باشی انسان بهتر استی و به در گاه خداوند بشتر عزیز هستی
حتا یک دوستی داشتم خیلی مذهبی بود اون میگفت یکی از لقب حضرت محمد محزون بوده و من یادم است بخاطر این که انسان بهتر بشم خودم را محزون می نامیدم و فکر می کردم این یعنی انسان بهتر بودن
باور کنید من از وقتی خودم را محزون میگفتم انگار احساس میکردم یک غم عظیمی در وجودم نهفته است اعصابم داغون بود هر کار انجام میدادم کار از پیش نمیبرد و خیلی خسته بودم و اصلا کارم جلو نمیرفت و مجبور میشدم اون کار را رها میکردم و دوباره بیکار بودم روابطم آنقدر نامناسب شده بود که با هیچ آدم روابط درست نداشتم و خودم را خیلی حقیر میدونستم در روابط.
و از پول سازی اصلا نمیتونستم درست پول بسازم
این فایل نشانه امروز من بود
و این داستان چندین سال قبل بود که براتون تعریف کردم
و واقعا خواستم بگم که چقدر باور های نامناسب است در جامعه که مارا از خوشبختی دور میکنه و تازه فکر میکنیم که این خوبه
خدایا سپاس گذارم بخاطر این که هدایتم کردی
خدایا شکرت
و حالا با این موضوع زندگی میکنم هر چقدر خوشحال تر باشی موفق تری
خدایا شکرت
سپاس گذارم
با نام و یاد خدا
سلام به دوستان قدرتمندم
استاد عباس منش ، خانم شایسته می خواستم امشب در کل متن فقط یک کلمه را تکرار کنم و آن هم این بود ” سپاسگزارم ”
یه زمانی بود من ی باور عجیبی داشتم همیشه با خودم فکر می کردم که من موقعی که نماز می خوانم حتما کارهایم لنگ میشه و همیشه هم اینطوری می شد خیلی هم بهش فکر می کردم ولی یه ندای در درونم همیشه می گفت : ” خدا با تو هست برو و نگران نباش ” ولی نماز خواندن برام بدبیاری می آورد با سایت آشنا شدم و همین فایل را دانلود کردم هر چند وقت یه بار من این فایل را گوش میدم و اکثرا چندین دفعه تکرارش می کنم و بیشترین تاثیر را در زندگی من داشته و خیلی راحت این تاثیرات را درک می کنم من به انسانی تبدیل شدم که موقع راه رفتن موقع کار کردن همیشه نام خدا بر زبانم جاری ست و علل الخصوص در مواقعی که حسم بد میشه به جای اینکه سراغ چیزی بگردم تا از بیرون حسم را خوب کنه به ذکر و یاد خدا می پردازم .
امروز یه فکری به ذهنم اومد که انجامش برام خیلی سخت بود خیلی سعی کردم ولی نتونستم انجامش بدم گفتم خدایا هدایتم کن و ذهنم را آزاد کردم فایل را گوش میدادم به آیه ی ” نجوا تنها از سوی شیطان است تا موءمنان را غمگین کند ” رسیدم استاد اینقدر عالی توضیح می داد که واقعا به دلم چسبید و به روح و روانم آرامش بخشید
شب هم قران می خواندم که به این آیه از سوره بقره رسیدم آرامش پیدا کردم و به وضوح احساس کردم که خدا داره هدایتم می کنه و سجده شکرگزاری را انجام دادم خدایا شکرگزارم .
آیه 112 سوره بقره ” آری ، هر کس خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد پاداش او نزد پروردگارش محفوظ است ، نه ترسی بر آنها است و نه اندوهگین می شوند ”
استاد قرار گرفتنم در مسیر خداشناسی ، خود شناسی ، نماز خواندن و قرآن خواندن با تامل و توحید و یکتاپرستی ام فقط و فقط به واسطه آموزشهای شخص جنابعالی بود من از خداوند سپاسگزارم که من را در مدار شما قرار داد .