اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
“من متعهدم به این مسیر و خوندن توضیحات و چندتا از کامنتهای همان فایل و نوشتن کامنت”
جدی واقعا برام عجیبه که 11 روزه من متعهدم به این مسیر و هرروز تحت هر شرایطی توضیحات و کامنتهای منتخب رو میخونم و فایل رو نگاه میکنم و در دفترم نوت برداری میکنم و کامنت مینوسیم
اولین باره که من به تعهدم در مورد سایت متعهد شدم و ادامه دادمش
من قدیما فقط تو دفترم نوت برمیداشتم نه حال کامنت گذاشتن داشتم نه خوندن توضیحات سایت
واقعا خوشحالم و سپاسگزارم از خودم و خدا و همچنین از شما
درسته بعضی وقتا موقع گوش دادن فایلها یکم حواسم پرت شده یا خیلی رو مودش نبودم ولی کارم رو کامل انجام دادم
بزارید نکات مثبت امروزم رو براتون بنویسم
امروز خیلی روز فوق العاده و خاطره انگیزی برام بود
اتفاقا داشتم پیش خودم فکر میکردم من هر سری که یه بیرون عادی با دوستام رفتم اصلا در ذهنم عادی نبوده و همیشه خارق العاده بوده و از اون روزایی بوده که بعدها پیش خودم فکر میکنم میگم عههه یادش بخیررر
امروز هم همینطور
این روزها از سردترین روزهای تهران و ایرانه و بخاطر همین یک هفته ای هست در تعطیلات به سر میبریم
امروز قرار شد با دوستام بریم تجریش
و صبح من رفتم به مامانم گفتم و خانواده ام خیلی راحت با این موضوع برخورد کردن
با اینکه من هر وقت میگفتم میخوام با دوستام برم بیرون مخالف های شدید میکردن
چرخ های زندگیم روون شده دیگه
دیگه اتفاقاتی که قبلا غیرممکن و پر از تنش بود خیلی راحت برام رخ میده
و من راحت شدم برای راحتی ها
خودشون با یه فضای آروم منو همراهی کردن و پدرم منو تا مترو رسوند
واقعا ممنونم از پدرم که همیشه مسیر مترو تا خونه و برعکس رو میرسونتم
واقعا خیلی ارزشمنده وگرنه 10 دقیقه باید پیاده بریم
وقتایی که پدرم نباشه هم ممنون پاهامم
خلاصه که من رفتم مترو و تو مسیر داشتم فایلهای روز های قبلی روزشمار تحول زندگی من رو گوش میدادم
در مترو قیطریه همو دیدیم و از قطیریه پیاده روی کردیم تا تجریش
تو تجریش در مغازه سید مهدی آش و حلیم خوردیم
و خیابون ولیعصر رو به قصد رفتن به باغ فردوس پیاده روی کردیم
نزدیکای باغ فردوس بودیم که من طبق معمول همیشه داشتم زیبایی ها رو نشون دوستام میدادم
من عاشق خونه های خوشگل با یه وایب قدیمی هستم
به دوستم گفتم وای اون خونه چقدر نازههه
که دوستم گفت اتفاقا کافه‌ست و من قبلا رفتم
اصلا این هدایت خدا بود واقعا
سریع گفتم بریممم اونجا
از خیابون رد شدیم که بریم داخل
چون من همیشه عاشق اینم که برم داخلشون رو ببینم
کافه در طبقه دوم بود
باورتون نمیشه چقددرررر فضای خوبی بود
طوری که هر سه تای ما کلا با ذوق و لبخند نشسته بودیم اطراف رو نگاه میکردیم
چقدر اون خانم که انگار کافه برای ایشون بود، دلنشین، زیبا، خوش استایل، خوش انرژی و شیک و محترم بود
خودش همه چیز رو Present میکرد و سفارش ها رو میگرفت
چقدر رفتار خوب و محترمانه ای داشت
همه چیزش انگار انعکاسی از وجود من بود
استایلش، زیباییش، مهربونیش، محترم بودنش و وایب و سلیقه اش
چون اونجا دقیقا با سلیقه من چیده شده بود و آهنگای قدیمی و دلنشینی که من دوست داشتم در فضا جریان داشت
فضاش هم یه حالت سنتی داشت
تو گوگل بزنید رستوران سنتی حافظیه تصاویرش میاد
اون خانم شیک و محترم خیلی با حوصله داشت فضا رو برامون توضیح میداد
میگفت تو بالکن زیر میزها کرسی هست و براتون روشن میکنم
ولی میخواید بشینید داخل چون سرمای بیرون بیشتر غالبه حتی با کرسی
ما هم گفتیم حالا تا گرم بشه میشینیم داخل
انقدر محو زیبایی و فضای صمیمانه داخل شده بودیم که بالکن رو یادمون رفت
میزمون در کنار یه پنجره ای بود مشرف به خیابون ولیعصر زیبا
من فقط محو دیدن این تصویر زیبا در کنار شنیدن اون اصوات دلنشین بودم
نوشیدن چای همراه با باقلوا تو اون فضا خیلی دلپذیر بود
خیلی نکات ریز و درشتِ مثبتِ زیادی وجود داره که همش اینجا نمیگنجه
الان ساعت 11:11 دقیقه شبه
بعد از نوشتن کامنت میرم مسواک میزنم میام میشینم تا هر وقت شد کل خاطره امروز رو در دفترم مینویسم
امروز داشتم فکر میکردم کاش تمام خاطره بیرون رفتنام با دوستام رو مینوشتم
شایدم نوشتم در حدی که یادم بیاد
خلاصه که ما یکی دو ساعت اونجا نشستیم و از اون فضا لذت بردیم و غروب و شبش رو هم دیدیم
رفتنی اون خانم خوشگل و محترم اومد گفت بیاید چند دقیقه هم در بالکن بشینید
اون موقع بود که تازه یادمون افتاد عههه بالکن
دیگه هوا کاملا تاریک شده بود
نشستن سر میزی که در زیرش گرما و روش پارچه ای که میوفته رو پای آدم واقعا لذتبخش بود
در حالی که هوا سرده و ماشین های زیبایی که در ولیعصر درحال رفت و آمد بودن
خلاصه که کل اون مسیر تا مترو تجریش را پیاده رفتیم و از زیبایی اون خیابونا لذت بردیم
اینم بگم که من و یکی از دوستام همیشه هر آدم خوشگلی ببینیم سریع با ذوق بهش میگیم که چقدر خوشگله یا چقدر چشماش یا موهاش خوشگله
این خانم رو هم وقتی داشت سفارشمون رو میگرفت بهش با ذوق گفتیم که چقدر خوشگل و خوش انرژیه. با جزییات.
من بعد از اینکه اینهمه به مردم این موضوع رو گفتم باز وقتی میخوام به یه آدم جدید بگم فکر نمیکنم خیلی تعجب کنه و ذوق کنه
ولی واقعا خیلیا که در حالی که اخم کردن بهشون میگم چقدر فلان نکات مثبتتون خوبه خیلی ذوق میکنن و خوشحال میشن
من حتی اول همین ترم به یکی از استادای خانمم گفتم همینو که چقدر خوشگل و قشنگه
اینو یادم رفته بود بگم الان ادیت زدم کامنتم رو
اون موقع که تو کافه نشستیم روی صندلیهامون توجه من به تابلوی جلوم جلب شده که نوشته بود
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
و تو ذهنم گفتم این چقدر شبیه منه
بعدش که با اون خانمه بیشتر معاشرت کردیم دیدم واقعا اون تابلو رو در وصف خودش زده
سلام به دوستان همفرکانسی عزیزم که در کنار هم مسیر زیبای خداوند را هرروز استوار تر از روز قبل گام برمیداریم و از تک به تک فراوانی‌های این دنیا لذت میبریم و هر ثانیه را شکر خداوندی که دستان قدرتمندش ما را حمایت میکند و در مسیر درست به خواست خودمون با دیدن نشانه‌هایش به مسیر رسیدن به الله حرکت میکنیم،
من نزدیک به یک هفته بود که این فایل استاد را ریپلی میکردم و شاید روزی دوبار به فایل استاد گوش میدادم ولی به کامنت نمیرسیدم و جاهایی جای کامنت گذاشتن فایل قدمها را گوش میکردم!
خیلی جالب بود که پدرم به صورت کاملا اتفاقی که میدونیم هیچ چیز اتفاقی نیست پرسیدن از من و مادر و خواهرم که شما کامنت روز یازدهم را گذاشتین؟ به اتفاق همه گفتن نه و همان لحظه پدرم گفتن این اتفاقی نیست و ما همه در این فایل یک مشکلی داریم!
خیلی به فکر فرو رفتم، دیدم پدرم درست میگن من به این فایل استاد خیلی نیاز داشتم و خداوند این قحبتها رو با من از طریق این فایل انجام میده و من مشکل به خدا سپردن یا ترس داشتن داشتم و احساس میکنم با شنیدن این فایل و تکرار هرروزش بیشتر به خودم میام و بیشتر تلاش میکنم برای اعتماد کردن به خداوند و نچسبیدن به خواسته‌ها و دلیل رد نشدنم از این فایل این موضوع بوده و خداوند داره هرروز به منی که ازش میخوام دستان هدایتگرش دستم رو رها نکنه با این فایل با من صحبت میکنه که تو بنده‌ی خوب و دوست داشتنی من خواستی و من دستانت را محکم در دستانم گرفته و فشرده‌ام و نمیگذارم جا بزنی، اینقدر این فایل را گوش کن تا همه وجودت باور شود که اعتماد کنی با چشمان بسته، که مادر موسی ایمان داشتنو با حس آرامش فرزند خود را چشم بسته در نهر رها کرد و دوباره از طریق همسر فرعون به فرزندش رسید، وای خدای عزیزم که چقدر تو بزرگ و مهربانی😭♥️
خدای عزیزم، خدای وهابم کمکم کن تا هرروز رها تر و آرامش بیشتری در وجودم داشته باشم!
خدای جان، منی که هرروز شاهدم که چه تغییراتی در زندگیم کوچک تا بزرگ رخ میدهد هدایتم کن تا از ترس‌ها و نجواهای شیطانی در امان باشم و شرک نورزم که فقط تویی و تو که همه‌چیزی
خدای خوبم سپاس فراوان بابت استاد و مریم نازنین عزیز که دستی شدن از دستانت برای هدایت کردنم به سمت تو و رساندن پیام تو به من، خداوند خوبی‌هایم هرلحظه شکرت
دوستان عزیز همفرکانسی عزیزم برایتان آرزومندم که سلامت، ثروتمند، خندان، عاقبت بخیر و شاد باشید هر لحظه
سلام دوست عزیز دقیقا همینطوره من تحول روز شمار تا قدم ۳۰ رفتم به دلم ننشت این قدمو خوب کار نکردم دوباره شروع کردم الان با خوندن کامنت شما متوجه شدم من دور قبل نه تنها کامنت نزاشتم بلکه این قسمتو چون قرانی بود رد کردم و این بار هم از تو قران در اوردم همه معنی ها رو باز انگار خوب یاد نگرفتم این بار دلم میگه راحت نگذر از این قسمت دقیقا پاشنه اشیل منم با وجود این همه معجزه تو زندگیم دیدم اعتماد کردن خدا میدونم هوامو داره ولی باز نگرانم ممنونم از کامنتتون باز هم منو آگاه تر کردین دوست عزیز
سلام فاطمه جان عزیز، دوست همفرکانسی من، از خدای عزیز و هدایتگرم صمیمانه سپاسگزارم که در کامنت من برای شما نشانه‌هایی قرارداد تا شما رو به اهداف و رویاهاتون نزدیکتر کنه و نکته‌ی کلیدی بهتون بده، خدا را هزاران هزار بار شکر، امیدوارم در مسیر الهی پر آرامش و زیبای خداوند سلامت، ثروتمند و عاشق باشد💕
این فایل نشونه امروز من بود و یه قسمتیش رو من وااقعاا تازه درکش کردم از قانون تو یه سری مسائل که اون حس منه که باعث تجربه ی یه سری اتفاقات میشه
نه یه سری اتفاقات
اینو فهمیده بودمشا
ولی سر یه سری مسائل تازه دیشب برام بهتر جا افتاد
که من انتخاب کننده م تا چه حسی رو تجربه کنم بوسیله کانون توجه م و بیرون اصلاا مهم نیست و قدرتی نداره و اون انتخاب منه که باعث میشه چه احساسی رو تجربه کنم و چه اتفاقی رو تجربه کنم
این اصلا خیلیییی بهم ارامش بیشتر داد
یه حس کنترل داشتن بهم دیت داد نه بیرون از خودم
توی خودم فقط توی ذهنم و درونم
برای همین خدا میگه که غمگین نباش دیگه
چون اون غمگین بودن رو خودش انتخاب کرده و عاملش خودشه انتخاب خودشه و چیز دیگه ای هم تاثیری نداره برای همین این رو میگه
البته استاد این رو هم اشاره کردن که ما انسانیم و عواطف انسانی داریم و نکته ی جالبش اینجاست که عبارتی که استفاده شده بصورت مضارع منفی هست لا تحزن
نمیگه یه بار نباش میگه همواره محزون نباش
چرا میگه نباش چون تو اون حالت بودن که بهشون میگه نباش وگرنه اگه نبودن که چرا باید اینو بگه خدا
یه قسمت دیگه ای هم هست که وااقعاا وااقعاا من لذت بردم ازش و خیلیی فووق العاده بود
اون آیه ی سوره آل عمران بود که استاد مثال مدرسه رو میزنند
چقدر اصلا قلب من باز شد
چقدر فوق العاده شد احساسم
چون اتفاقا من یه مسئله ای بود که تو دفترم نوشتمش
و بعدش اومدم این فایل رو گوش دادم
و همش ذهنم میخواست بره خودش از اون اطلاعاتش جواب رو بده و منم همش دستم میخواست بره دکمه استاپ رو بزنه
ولی قلبم میگفت نه گوش بده ادامه بده
بعد یه سری سر فصلا رو میومد که بنویسم برای این پاسخ
بعدش به این آیه که رسیدم اصلا انگاار آبیی بود بر آتش بخدا
جوابمو گرفتم عاالیم گرفتم حالا جواب ذهنم یکی دو صفحه میشدا ولی جواب خداوند خیلی کاامل تر ساده تر رساتر زیباتر و ارامش بخش تر بود
که آقاا شما اگه مسیرت درسته راهت رو ادامه بده نگران دیگران نباش اعمال اونا رفتار اونا به شما کاری نداره به شما ضربه ای نمیزنه
حالا جالب ترش اینه که میگه به خدا اسیبی نمیرسه یعنی اصلا پیامبر رو هم نگفته
چقدرر ارامش بهم داد واقعا و جوابمم رو گرفتم
واقعاا خداروشکرر
و اون قسمت آخر فایل که فکر کنم سوره نجم بوود
بخدااا بخداا این آیهه داره راه ابراهیم شدن رو میگه اخه دیگه خدا چجوری باید بیاد حقیقتو بگه
این آیه اصلا یعنی تمااام اعتماد به نفس عزت نفس خود باوری ثروتمند شدن فراوانی احساس لیاقت و ارزشمندی توحید قدرت رو به دست رب دادن فقط
یعنی هممه چییز
داره رییشه رو میزنه خدا
آقاا اگه کسی اومد تو رو از یه کسی ترسوند یا اگه ذهنم منو ترسوند اون یه توهمه خداالی من
همیـــن، بخدا همش همینه
موضوع سر یه سری توهماته یعنی
و اون اکثریت مردم هم هممشون از این توهم دارن پیروی میکنند و به قول قرآن اکثریتشون از یک ظن و گمان پیروی میکنند و اکثریت کافر هستند و اتفاقا خود رب تو ۱۲۶ بقره میگه خود من کسی که کفر بورزه رو کم بهره مندش میکنم
بنام تنها منبع شادی، لذت، آرامش و احساس خوب، اللهِ بزرگ
سلام به استادِ جان و خانم شایسته زیبا
《 هر فکر، اندیشه و دیدگاهی که به شما احساس بد میده، احساس نگرانی، ترس، استرس، ناامیدی و… میده، از جایگاه شیطان برخواسته و هر فکر، اندیشه و دیدگاهی که به شما احساس خوب میدهد، احساس آرامش، امیدواری، قدرت، شادی، اطمینان و….از جایگاه الله برخواسته 》
و ما کاملا مختار آفریده شده ایم، که کدام اندیشه را باور کنیم، اندیشه و نجوای شیطانی یا اندیشه و کلام خداوند را
و هرکدام را باور کنیم و از همان مسیر برویم، نتیجش میشه اتفاقات، شرایط، آدم ها، شرایطی که نجوا ها یا کلام خداوند را برای ما ثابت و قوی تر میکند….
یادمه بچه بودم، وقتی یک موضوع خنده دار پیش می‌آمد و من فحم خنده میشدم جوری که از شدت خنده اشک هام میخواست سرازیر شه، بعدش کلی نگرانی و استرس این رو داشتم که خب الآن من این همه خندیدم، قراره چه اتفاق ناگوار و دردناکی برام پیش بیاد…؟
چرا؟ چون همیشه وقتی میخندیدم، بهم میگفتن هییییس!!! کافیه، زیاد نخند خوب نیست، خیلی بخندی بعدش اتفاقی میوفته که ناراحت بشی..
و میدونی جالب چیه؟
اینه که واقعا اون اتفاق ناراحت کننده میوفتاد، چون انقدر منتظر اتفاقات ناگوار بودم که برای خودم خلقش میکردم
ولی گذشت و گذشت تا به این اصل رسیدم که هرچقدر شادی کنم، و خوشحال باشم، اتفاقات خوشحال کننده بیشتری برام پیش میاد…
و جالبه واقعا پیش میاد چون بعد از یک خوشحالی زیاد، منتظر اتفاقات خوشحال کننده بعدیم…!
دقت کردید؟ خودمونیم که اتفاق پیش روی خودمون رو خلق میکنیم، فقط کافیه که باور کنیم یک چیزی رو تا تجربش کنیم..
چی رو باور میکنیم؟ خداوندی که وعده شادی، فزونی، لذت، بهشت، ثروت، سلامتی و حال خوب رو داده، یا شیطانی که همیشه در حال منتقل کردن وایب و احساس بد به ماست…؟
این رو بدونیم که همیشه نجوای شیطان از ذهنمون نشات نمیگیره، بلکه از رسانه، فضای مجازی و دهان آدم ها به ما منتقل میشه، پس خوب دقت کنیم که با چه افرادی معاشرت میکنیم و چه چیزی رو داریم دنبال میکنیم … چون تکرار یک حرف باعث میشه باورمون شه و برامون اتفاق بیوفته، دقیقا مثل همون آدمهایی که تو بچگی بهمون میگفتن هیس!!! زیاد نخند که بعدش ناراحتی برات میش نیاد… بله این نجوای شیطان بود از دهان مردم…
اگر کانون توجهمون روی اخبار، رسانه ها، TV، فضای مجازی، 80٪ دورهمی ها، 90٪ آدم ها و… بزاریم، نتیجش دقیقا میشه نتیجه 90٪ افراد جامعه
افرادی که تمام زندگیشون پر از تشویش و ناآرامیه، یه زندگی تماما در حال مسابقه با دیگران….
یک زندگی سرتاسر اتفاقات ناگوار و عجیب غریب…
به قول مولانای جااان:
(دور کن این وحوش را، تا نکُشَند هوش را
پنبه نهیم گوش را، از هذیان آن و این)
سیع کنیم ما مثل همه نباشیم..
مایی که اینجاییم، همین الان هم مثل اکثر جامعه نیستیم..
همین که اینجاییم یعنی خدا یه چیزی توی وجودمون دیده که مارو هدایت کرده اینجا تا راه اکثریت رو نریم…
امروز صبح سوره آل عمرانُ میخوندم. برام جالب بود عمران کیه! اصن چرا نامگذاری این آیت به این نامه! در اپلیکشن قرآنی ک دارم جستجو کردم چون 5 تفسیر داره میتونی ببینی کدومش به معنی ترجمه نزدیکتره همونو انتخاب کنی خدا وکیلی بهترین نرم افزاری هست ک من دیدم .
نوشته بود : “از پاره‌ای از روایات استفاده میشود که” عمران” نیز پیامبر بود و به او وحی فرستاده می‌شد، و باید توجه داشت که این عمران غیر از عمران پدر موسی ع است و میان آنها 1800 سال فاصله است- مجمع البیان، و تفسیر مراغی
در واقع همزمانی شد با مطالعه این آیت و اینکه شما هم درین فایل از سوره ال عمران نیز یاد کردین.
اینا همه نشانه هست برای من نوعی که دنبالِ خداوندم. مدتی هست که بدنبال قریب شدن به خداوندم. امروز از صبح که احساسم عالیه انگار اینهمه در زدن خانه‌ی خداوند و نزدیک شدن به وی داره نتیجه میده. حتی آیات بعدی رو بهم میگه قبلِ خوندنش.
استاد من این روزها فارغ از هر خواسته‌یی فقط دنبالِ خداوندم. دروغ چرا آره نمیگم اون آرزوهایی ک در دلم هستُ نمیخواهم، ولی فعلا فقط و فقط خداوند برام مهمتره.
من متوجه شدم اگر بتونم رابطه ام باخدا را بهتر کنم اون موقع به همه چیز میرسم.
من در سوره آل عمران متوجه شدم حضرت مریم علیه السلام مادرش یا زن عمران قبل حامله شدنش تصور میکرده پسر هست و اونو نذر میکنه به درگاه خداوند !
اینان نسلی هستند که اول و آخرشان یکی و از یک سنخ است و خدا شنوا و دانا است.بیاد آر زمانی را که همسر عمران گفت پروردگارا من نذر کرده‌ام که آنچه در رحم دارم محرر یعنی خالص خدمتکار تو باشد از من قبول کن که تو، آری تنها تویی که شنوای دانایی.
همین که وضع حمل کرد گفت پروردگارا من او را دختر زاییدم (و خدا از خود او بهتر می‌دانست که چه زاییده) و معلوم است که برای خدمتگزاری معبد تو پسر چون دختر نیست و من او را مریم نام نهادم و من او و نسل او را از شیطان رجیم به تو پناه دادم.
در ادامه وقتی میفهمه فرزندش پسر نیست اسم اورا مریم میگذاره و او را در بیت المقدس خادم میگذارد . فرزندش را نزدِ بزرگان قوم خود میبره و ایشان این فرزند که دارای نسب والا بودن رو میپذیرن و حضرت مریم علیه السلام از همان کودکی نور محسنات در چهره ایشان ظاهر میشه و حتی هرگز دچار مریضی ماهوار نمیشوند.
اینقدر برام دلچسپ بود وقتی داشتم اینطور به علاقه دنبال میکنم این داستانُ و این که ترغیب به مطالعه قرآنم ، لذت بردم.
اینها همه از برکت شماست استاد عزیز و هدایت الله متعال که داره منو قدم به قدم هدایت میکنه از کجا و چه مسیری میتونم بهش برسم. صبح هم کامنتهای دوستان از تمرین ستاره قطبی جلسه دوم قدم اول خوندم و چقدر حالم بهتر شد وقتی تمرینُ انجام دادم.
دلم می خواست یه برنامه ای داشته باشم تمام فایل های استاد رو مرور مجدد کنم و شما خانم شایسته عزیز دارین این کار رو انجام میدین .
چیزی شبیه بازیه .این درخواست دادن ها به جهان هستی .چقدر دنیام قشنگه .
چقدر این خدا زیباست .
تو خواب و بیداری با من عشق بازی میکنه .
چقدر عاشقی بلده .
و من پیامش رو میگیرم .
وای نمی دونید امروز صبح چقدر خوشکل منو از خواب بیدار کرد .
خواب دیدم توی صورت دوستم فاطمه آب میریزم و اون یه عالمه آب تو صورتم میریزه و من از خنده دارم بیهوش میشم . اینقدر احساس شادی عمیقی داشتم و بعد بیدار شدم .گفتم خدایا چقدر صبح بخیرت ززیبا بود .
کی می تونی اینقدر خوشحالم کنه .جزء عشق تو و هماهنگی با تو .
قبلا شاید فقط می گفتم اره خواب دوستم رو دیدم .
الان مفهوم خواب ها .رو خودم تعبیر می کنم .
و چقدر ززیباست .
الان پیام عاشفانه رو درک میکنم و از کنارش راحت نمی گذرم .
حرفهایی که دهان مبارک استاد خارج میشود فرکانس بالایی دارد چون از دل برمی خیزد و برای گوش های محرم خیلی تاثیرگذار است. من مدت دو سال است با سایت استاد اشنا شدم ولی الان دو سه ماهی هست به صورت جدی فایل های صوتی و مطلب های سایت را دنبال میکنم و از اونجا که ذهن من سالها تحت تسلط ذهن و منفی بافی بوده است کم کم یخ ان اب می شود و میدانم با ادامه این راه می توانم به صورت محسوس تغییر و اصلاح در باورها و رفتارهایم را بدست اورم.
جناب عباس منش در مورد قران دیدگاهای جالبی را اشاره کردند که جای تقدیر دارد و ما را آگاه میکند. من سالهاست که از وابستگی و عدم تغییر رنج میبرم و هنوز نتوانسته ام بصورت محسوس موفق بشوم. فایل های استاد احساس میکنم راهگشاست البته هنوز تغییر زیادی نکردم ولی میبینم که چرخ های پوسیده و زنگ زده باورهای من روغن کاری شده و اماده حرکت هست تا باور درست جایگزین شود.
من سالهاست حس دلسوزی بیش از حد دارم. در حدی که تحمل زیارت بیمار در بیمارستان را ندارم. تحمل درد کشیدن کسی را ندارم. تحمل مشکلات اطرافیان را ندارم و خودم هم حالم بد می شود. با وجود مطالعات فراوان میدانم که دلسوزی بیش اژ حد ناشی از عدم عزت نفس هست ولی هنوز تغییر باور اتفاق نیفتاده به قول استاد تغییر باور مثل ملاس زبان هست باید خیلی تلاش کرد تا بتوان زبان یاد گرفت یا بتوان باور را تغییر بنیادین داد.
پاشنه اشیل های من یکی وابستگی به شرایط آدمها موقعیت و…. است که مانع تغییر من می شود. و دیگری دلسوزی بیش از حد که من را به حالت همان فرکانس پاسین طرف مقابلم سوق می دهد.
در جواب ازمون سایت امد که ای حمید حقانی شما به شدت کمال گرا که همین مسئله الان فهمیدم و سومسن پاشنه اشیل من هست. میدانم که تضادهای من در حال حاضر می باشد و بایستی با تمام توان برای رشد خودم تغییر باورهایم حرکت کنم. امیدوارم با اموزشهای استاد که دستی از دستان خداوند هست بتوانم موفق شوم.
با خودت تکرار کن که : خدایا من آماده هستم که من رو به مسیر درست هدایت کنی .
و خودت رو آماده بدون برای دریافت هدایت خداوند .
بدون و باور کن که تو در مدار دریافت آگاهی های این فایل قرار گرفتی و قرار هست این آگاهی ها دیدگاه و باور تو رو نسبت به خداوند و قوانین الهی تغییر بده و کمک کنه که بهتر خداوند رو بشناسی و بهش ایمان بیاری .
و باور کن که اگر به این آگاهی ها ایمان بیاری زندگیِ سراسر خوشبختی و شادی رو تجربه کنی .
…
عزیزدلم !
بارها این باور اشتباه و محدودکننده رو در اطرافیان ت و جامعه ت دیدی و شنیدی که :
خیلی خوشحال نباش بلا سرت میاد
بعد از هر خنده گریه است.
آدم خوبه که غمگین باشه.
خدا در قلب های شکسته و غمگین جا داره.
برای راضی کردن خداوند باید با تضرع و ناله و زاری از اون درخواست کنی.
و…
در حالی که همه این ها خلاف قوانین الهی هست.
و تو باید
آگاهانه خوشحال باشی .
آگاهانه شاد باشی .
و بدونی که شادی خوب ترین و بهترین عملی هست که می تونه از تو سر بزنه .
چرا که این بهترین راه برای اجرای قوانین خداوند هست :
قوانینی مثل قانون جذب .
چرا که قانون جذب میگه :
تنها زمانی تو می تونی اتفاقات خوب رو تجربه کنی که احساس خوبی داشته باشی
یعنی هرچقدر تو بیشتر خوشحال و شاد باشی
امیدوار و آرام باشی
جهان
شرایط
اتفاقات
افراد
و موقعیت هایی رو وارد زندگی تو می کنه
که احساس آرامش ، شادی و خوشحالی تو بیشتر و بیشتر میشه .
اگر تو احساس شادی داشته باشی
اگر در تمام طول روز جوری به زندگی و تجربه هات نگاه کنی که احساس ت خوب بشه
امکان نداره که اتفاقات بدی رو تجربه کنی.
اگر تو خوشحال باشی
اگر امیدوار باشی
اگر احساس خوب داشته باشی
همواره و در همه ی شرایط فقط و فقط اتفاقات خوب رو تجربه می کنی.
و برعکس ش
اگر
غمگین بشی
اگر افسرده بشی
اگر ناراحت باشی
اگر عصبانی باشی
قانون این رو میگه که :
زندگی و جهان اتفاقاتی رو برات به وجود میاره که ناراحتی، عصبانیت و غم بیشتری رو برات ایجاد کنه.
در واقع وقتی غمگین هستی در حال ارسال فرکانسی به جهان هستی که درخواست غم بیشتر رو ارسال می کنه .
و جهان هم فرکانس ارسالی تو رو دریافت می کنه و ناراحتی و غم بیشتر رو وارد زندگی ت می کنه و تو بارها و بارها در زندگی روزمره ت این قانون رو به وضوح تجربه کردی.
تو بارها این اصل رو متوجه شدی که وقتی احساس خوبی نداری انگار همه چیز در زندگی به کندی و به سختی پیش میره.
بداخلاقی و زمختی رو در خودت و دیگران تجربه می کنی.
اما وقتی احساس ت خوبه، وقتی رها هستی، زندگی روان تر و طبیعی تر سپری میشه و حتا جسم ت هم سلامتی و شادابی و تمیزی و طراوت رو در اختیارت میذاره.
تجربه کردی که وقتی شادی و احساس خوبی داری مدام خبرهای خوب می شنوی.
یا لبخند و محبت و روی خوش و رفتار نرم همه رو تجربه می کنی. جریان پول در زندگی ت روان تر و آسان تر اتفاق می افته و حتا بیشتر در مدار تماشای فایل های استاد و فضای آرام بخش سایت قرار می گیری.
عزیز من !
خداوند در قرآن کتاب ارزشمند و مقدسی که برای هدایت و خوشبختی بشر نازل کرده از قانون جذب صحبت می کنه و این قانون رو به وضوح شرح میده:
عزیزم!
شگفت انگیز تر از این هم هست که خداوند 35 بار از 42 باری که از «حزن» در قرآن صحبت کرده به شکل منفی به کار برده؟
مثل «جناح» که در تمام موارد به صورت نفی به کار برده.
یعنی خداوند به وضوح در قرآن تاکید داره بر دور کردن احساس گناه و احساس غم و در کل احساس بد از بندگان با ایمانش.
چرا که طبق قانون حاکم بر سیستم جهان احساس بد اتفاقات بد رو در پی داره.
خداوند بارها در قرآن بیان می کنه که
یک مؤمن غمگین نیست
آگاه باش که دوستان خدا نه ترسی دارند و نه غمگین میشن.
آنان که از هدایت خداوند پیروی کنند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهند شد
فرکانس هدایت فرکانسی است که تو غم و اندوه رو تجربه نمی کنی.
پس زمانی که احساس بدی داری درواقع تو پیغام های خداوند رو دریافت و درک نمی کنی و اتصال ت رو از خداوند قطع می کنی.
دور شدن از خداوند نتیجه ی احساسی ش احساس بد هست. و نزدیک شدن به خداوند نتیجه ی احساسی ش احساس خوبه.
…
و این برای تو اینقدر محسوس هست که می تونی خیلی عمیق درک کنی کلام استاد رو و درک ش از آیات قرآن رو چرا که هر وقت در احساس خوب بودی بیشتر خداوند رو در لحظه به لحظه ی زندگی ت احساس می کردی و پر از انرژی و شادی و برکت بودی.
…
از نگاه خداوند شرط رهایی از غم و اندوه و ایمن شدن از ترس ها و دریافت پاداش های الهی فقط ایمان داشتن به خدا و عمل صالح ه و نه هیچ چیز دیگه.
سست و غمگین نشو چرا که اگر ایمان داشته باشی قطعا برتری
اجازه نده رفتارهای اشتباه دیگران و دوری شدن از حقیقت احساس بدی بهت بده
دیشب رو یادت هست عزیزم؟
وقتی که بخاطر بی مسولیتی و بی تفاوتی برادر و عروس ت احساس ت بد شد؟
تو اون لحظه بود که حرف استاد تو گوش ت تکرار شد که استاد گفت : من همیشه می خوام قدرت دست خودم باشه و اجازه ندم رفتارهای دیگران احساس م رو بد کنه و این حرف اینقدر روی تو تاثیر گذاشته بود که بارها با خودت مرور کردی و قدرت برات دوباره معنا شد :
اجازه ندی هیچ کس و هیچ چیز و هیچ اتفاقی کنترل احساس تو رو داشته باشه و باعث بشه حس ت بد بشه.
مثل آیه ای که خداوند به پیامبر یادآوری می کنه که اجازه نده کفر بر کفر آوردن مشرکان تو رو غمگین کنه و احساس ت رو بد کنه.
و این یعنی تو حتا وقتی که احساس می کنی غمگین بودن و واکنش نشون دادن انسانی و ارزشی هست هم باز در حال خارج شدن از مسیر درست هستی.
به راه اومدن یا از راه خارج شدن دیگران ربطی به تو نداره و تو نباید باور «اصلاح دیگران» رو به هیچ شکلی داشته باشی چون از اساس با قوانین الهی در تضاد هست.
…
آنان که ایمان آوردند و نیکوکاری پیشه کردن نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند.
و این یعنی نتیجه ی ایمان احساس آرامش و اطمینان قلبی هست.
عزیزمن!
هر روز به خودت بگو :
غمگین نباش چرا که خداوند هوای تو رو داره*
نگران نباش چرا که خداوند با تو هست
نترس چرا که خداوند به تو کمک خواهد کرد
و بدون که در شرایط بد
اگر ناراحت باشی اتفاقات بدتری رو تجربه می کنی.
…
شهود و هدایت الهی منطقی نیست
اما اگر ایمان داشته باشی، اگر به قدرت خداوند باور داشته باشی، اگر باور کنی که خداوند تو رو به مسیر های درست هدایت می کنه هدایت الهی رو می پذیری.
عزیزم!
قانون اینه که اگر از چیزی بترسی اتفاق می افته. و به همین دلیل خداوند در قرآن به مؤمنین توصیه می کنه که اجازه ندن ترس بر اونها غلبه کنه. چرا که وقتی می ترسی مدام در حال توجه به چیزی هستی که نمی خوای اتفاق بیفته و به همین شکل با توجه ت چیزی رو در زندگی ت خلق می کنی که نمی خوای.
…
سپاس خدایی رو که غم رو از ما گرفت
عزیز من!
سپاسگزار خداوند باش.
سپاسگزار خداوند باش و از او بخواه که اندوه رو از تو دور کنه و تو رو به بهشت رضایت و خشنودی خودش وارد کنه. بهشتی که قرار هست با هدایت های خداوند برای خودت خلق کنی.
بدون که رابطه ی با خدا غم رو دور می کنه
…
می دانیم که گفته های کافران غمگین ت می کند اما آنها تو را تکذیب نمی کنند بلکه ستمکارانی هستند که آیات الهی را انکار می کنند.
صحبت های نادرست رو به خودت نگیر.
عزیزم در این آیه خداوند میگه که ناراحت شدن و غمگین شدن برای وجود انسانی تو طبیعیه چرا که تو عواطف انسانی داری، پس نگران ناراحتی و غمی که گاه و بیگاه به دلایل متفاوت در قلبت احساس می کنی نباش چرا که
توقع این نیست که غمگین نشی
توقع هست که انسان های باایمان در وضعیت غم و اندوه نمونن.
و زیبایی جهان هستی در این هست که
جریان هستی جریان خیر ه
نیروی حاکم بر جهان نیروی خیر ه
به همین دلیل مدت زمان زیادی باید در فرکانس غم و ناراحتی بمونی تا اثرات ش رو در زندگی ت نشون بده.
اما بلافاصله با وارد فرکانس شادی شدن آرامش سراغ ت میاد و احساس خوب رو تجربه می کنی.
خداوند بسیار سخت گیرانه بدی میده و بسیار دست و دلبازانه خوبی میده.
وقتی در مسیر درست هستی انگار در یک مسیر سرپایینی حرکت می کنی و سریع به مقصد می رسی چرا که انگار همراه میشی با جریان هستی. و جریان تو رو با خودش می بره.
می بینی آگاهی از قوانین جهان چقدر خیالت رو راحت می کنه؟
خداوند رو بخاطر قوانین ش همیشه شکر کن!
…
نازنینم!
غم ت رو به خدا هم عرضه نکن چون باز هم در حال توجه هستی و فرکانسی که ارسال می کنی فرکانسی هست که تو رو در مدار غم و ناراحتی بیشتر قرار میده
پس در مورد ناراحتی های خودت با خدا هم صحبت نکن
رها کن
بپذیر
و در هر اتفاقی خیر ببین
به نعمت هات فکر کن.
به چیزهایی فکر کن که بخاطر اونها سپاسگزار خداوند هستی.
از داشته هات بگو.
از خواسته هات بنویس.
حتا زمانی که احساس خوب داشتن خیلی کار سختی هم هست مثل زمان مرگ عزیزان باز هم می تونی با تغییر دیدگاه ت و سپاسگزاری برای نعمت هایی که داری خودت رو به احساس خوب نزدیک کنی.
و یکی از بهترین الگوهای قرآن برای مهارت در کنترل احساس و عواطف و تسلیم امر الهی بودن و ایمان داشتن «ابراهیم» هست. و طبق قانون اگر یک نفر هم تونسته توانمندی ای رو در خودش ایجاد کنه به این معنی هست که تو هم می تونی.
اگر می خوای از زندگی لذت بیشتری ببری باید بتونی به این توانایی نزدیک و نزدیک بشی. باید بتونی خودت رو به شیوه و روش «ابراهیم» نزدیک و نزدیک تر کنی.
و این کار شدنی ه، با تمرین شدنی ه. با تغییر باورها شدنی ه.
پس
باید تمرین کنی.
باید بتونی احساس خودت رو در شرایط بسیار بسیار سخت هم مدیریت کنی.
باید بتونی پیرو آیین و روش ابراهیم بشی.
و اون رو الگوی خودت قرار بدی.
باید شاگرد خوبی برای استادت باشی.
…
مهربان من!
نجوا تنها از سوی شیطان است، برای اینکه مؤمنان را غمگین کند ولی جز به اذن خدا نمی تواند ضرری به آنها برساند بنابراین مؤمنان تنها باید بر خدا توکل کنند.
نجوا همون گفتگوهای ذهنی ای هست که در زمان احساس بد یا روبه رو شدن با یه ناخواسته با صدای خیلی بلندتری در ذهنت تکرار میشه و طبق صحبت خداوند هدف شیطان از تکرار این گفتگوها در ذهن و توهم های ذهنی فقط غمگین کردن و ترسوندن تو هست. برای این هست که تو رو نگران کنه. احساس تو رو بد کنه و تو رو در مدار اتفاقات و موقعیت های بد قرار بده و تو رو از خوشبختی و شادی دور کنه.
پس
این نجواها رو باور نکن
وظیفه ی شیطان این هست که این نجواها رو در ذهن ما شکل بده و ما رو به فقر و فحشا دعوت کنه
و تو باید
آگاهانه
تصمیم بگیری که صدای خداوند رو در وجودت بلند تر کنی و دعوت خدا رو بپذیری.
و باید بر خداوند توکل کنی
و وقتی الله رو باور کنی احساس ت خوب میشه.
پس تصمیم بگیر که همیشه به حرف قلب ت گوش کنی چرا که قلب جایگاه خداوند ه و ذهن جایگاه شیطان.
و این طبیعیه که وقتی اتفاق بدی می افته ذهن ت شروع به بدتر جلوه دادن اوضاع می کنه تا احساس تو رو بد و بدتر کنه. این سلاح شیطان ه.
پس
این یک کار آگاهانه است. تو باید بتونی آگاهانه و با تمرین کردن این توانایی رو در خودت ایجاد کنی که در شرایط سخت بتونی صدای خداوند رو بشنوی و احساس ت رو خوب نگه داری و اوضاع رو اونجور که هست نبینی، بلکه اونجوری ببینی که می خوای باشه
پس عزیزدلم!
از خداوند طلب هدایت کن و اجازه بده تا این صحبت ها ایمان ت رو قوی کنه و باورهات رو اصلاح کنه و بهبود بده.
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به این آگاهی های توحیدی
سپاسگزارم از استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو کشف کردند و ازشون استفاده کردند و زندگی خودشون و همه ی مارو تغییر دادن.
نمی‌دونم چندین بار این فایل رو گوش کردم ولی واقعا هربار درک جدیدی ازش پیدا میکنم ،
اینبار این فایل علاوه بر گوشم به جانمم نشست، چقدددددر مهمه این احساس خوب، چقدر مهمه که ما دراحساس خوب بمونیم ، بنظرم اینهمه تأکید خداوند برای ماندن دراحساس خوب ، صرفا برای همین دنیا نیست ، برای این مدت کوتاه زیستن نیست ، انگار اگه بتونیم اینجا به آرامش برسیم بعدش تمام عمر روحمون در آرامش خواهد ماند، الان میفهمم دنیا مزرعه آخرته یعنی چی ، یعنی ماریا این قوانین رو خیلیییییییی جدی بگیر، علاوه بر اینکه تو این دنیا میتونی سعادتمندانه زندگی کنی ، با کمک این قوانین ، درآخرت هم سعادتمند خواهی ماند.
ماریا کانون توجهت رو کنترل کن ، تو موجودی فرکانسی هستی ، تمام تجربیات براساس احساس های که تجربه میکنی رقم میخوره ، خیلی بیشتر ازاینا باید مراقب احساس خوبت باشی، ماریا، پیامبر خدا هم باشی اگر احساس بدت بهت غلبه کنه ،خداوند استمو میذاره جاهل….
مهربان پروردگارِ سخاوتمندم،ازت میخوام منو به راه راست هدایت کنی، ازت میخوام هدایت های که هر لحظه داری تقدیمم میکنی رو برام واضح کنی ،چشم بینا و گوش شنوا برای دریافتشون بهم بدی ، میخوام توحیدی زندگی کنم میخوام به شیوه قوانین زندگی کنم، میخوام در دنیا و آخرت سعادتمند باشم ، میخوام هر لحظه از کانون توجهم مراقبت کنم و آرام و در رضایت باشم تا وقت رفتنم تو آغوشت رو به روم باز کنی و بگی
تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایــی! ازصدای گذرآب چنان فهمیدم: تندتر ازآب روان، عمرگران میگذرد. زندگی رانفسی،ارزش غم خوردن نیست! آرزویم این است آنقدرسیربخندی که ندانی غم چیست.
سلام بر استاد و همه
رد پای من در روزشمار تحول زندگی من، روز 11
“من متعهدم به این مسیر و خوندن توضیحات و چندتا از کامنتهای همان فایل و نوشتن کامنت”
جدی واقعا برام عجیبه که 11 روزه من متعهدم به این مسیر و هرروز تحت هر شرایطی توضیحات و کامنتهای منتخب رو میخونم و فایل رو نگاه میکنم و در دفترم نوت برداری میکنم و کامنت مینوسیم
اولین باره که من به تعهدم در مورد سایت متعهد شدم و ادامه دادمش
من قدیما فقط تو دفترم نوت برمیداشتم نه حال کامنت گذاشتن داشتم نه خوندن توضیحات سایت
واقعا خوشحالم و سپاسگزارم از خودم و خدا و همچنین از شما
درسته بعضی وقتا موقع گوش دادن فایلها یکم حواسم پرت شده یا خیلی رو مودش نبودم ولی کارم رو کامل انجام دادم
بزارید نکات مثبت امروزم رو براتون بنویسم
امروز خیلی روز فوق العاده و خاطره انگیزی برام بود
اتفاقا داشتم پیش خودم فکر میکردم من هر سری که یه بیرون عادی با دوستام رفتم اصلا در ذهنم عادی نبوده و همیشه خارق العاده بوده و از اون روزایی بوده که بعدها پیش خودم فکر میکنم میگم عههه یادش بخیررر
امروز هم همینطور
این روزها از سردترین روزهای تهران و ایرانه و بخاطر همین یک هفته ای هست در تعطیلات به سر میبریم
امروز قرار شد با دوستام بریم تجریش
و صبح من رفتم به مامانم گفتم و خانواده ام خیلی راحت با این موضوع برخورد کردن
با اینکه من هر وقت میگفتم میخوام با دوستام برم بیرون مخالف های شدید میکردن
چرخ های زندگیم روون شده دیگه
دیگه اتفاقاتی که قبلا غیرممکن و پر از تنش بود خیلی راحت برام رخ میده
و من راحت شدم برای راحتی ها
خودشون با یه فضای آروم منو همراهی کردن و پدرم منو تا مترو رسوند
واقعا ممنونم از پدرم که همیشه مسیر مترو تا خونه و برعکس رو میرسونتم
واقعا خیلی ارزشمنده وگرنه 10 دقیقه باید پیاده بریم
وقتایی که پدرم نباشه هم ممنون پاهامم
خلاصه که من رفتم مترو و تو مسیر داشتم فایلهای روز های قبلی روزشمار تحول زندگی من رو گوش میدادم
در مترو قیطریه همو دیدیم و از قطیریه پیاده روی کردیم تا تجریش
تو تجریش در مغازه سید مهدی آش و حلیم خوردیم
و خیابون ولیعصر رو به قصد رفتن به باغ فردوس پیاده روی کردیم
نزدیکای باغ فردوس بودیم که من طبق معمول همیشه داشتم زیبایی ها رو نشون دوستام میدادم
من عاشق خونه های خوشگل با یه وایب قدیمی هستم
به دوستم گفتم وای اون خونه چقدر نازههه
که دوستم گفت اتفاقا کافه‌ست و من قبلا رفتم
اصلا این هدایت خدا بود واقعا
سریع گفتم بریممم اونجا
از خیابون رد شدیم که بریم داخل
چون من همیشه عاشق اینم که برم داخلشون رو ببینم
کافه در طبقه دوم بود
باورتون نمیشه چقددرررر فضای خوبی بود
طوری که هر سه تای ما کلا با ذوق و لبخند نشسته بودیم اطراف رو نگاه میکردیم
چقدر اون خانم که انگار کافه برای ایشون بود، دلنشین، زیبا، خوش استایل، خوش انرژی و شیک و محترم بود
خودش همه چیز رو Present میکرد و سفارش ها رو میگرفت
چقدر رفتار خوب و محترمانه ای داشت
همه چیزش انگار انعکاسی از وجود من بود
استایلش، زیباییش، مهربونیش، محترم بودنش و وایب و سلیقه اش
چون اونجا دقیقا با سلیقه من چیده شده بود و آهنگای قدیمی و دلنشینی که من دوست داشتم در فضا جریان داشت
فضاش هم یه حالت سنتی داشت
تو گوگل بزنید رستوران سنتی حافظیه تصاویرش میاد
اون خانم شیک و محترم خیلی با حوصله داشت فضا رو برامون توضیح میداد
میگفت تو بالکن زیر میزها کرسی هست و براتون روشن میکنم
ولی میخواید بشینید داخل چون سرمای بیرون بیشتر غالبه حتی با کرسی
ما هم گفتیم حالا تا گرم بشه میشینیم داخل
انقدر محو زیبایی و فضای صمیمانه داخل شده بودیم که بالکن رو یادمون رفت
میزمون در کنار یه پنجره ای بود مشرف به خیابون ولیعصر زیبا
من فقط محو دیدن این تصویر زیبا در کنار شنیدن اون اصوات دلنشین بودم
نوشیدن چای همراه با باقلوا تو اون فضا خیلی دلپذیر بود
خیلی نکات ریز و درشتِ مثبتِ زیادی وجود داره که همش اینجا نمیگنجه
الان ساعت 11:11 دقیقه شبه
بعد از نوشتن کامنت میرم مسواک میزنم میام میشینم تا هر وقت شد کل خاطره امروز رو در دفترم مینویسم
امروز داشتم فکر میکردم کاش تمام خاطره بیرون رفتنام با دوستام رو مینوشتم
شایدم نوشتم در حدی که یادم بیاد
خلاصه که ما یکی دو ساعت اونجا نشستیم و از اون فضا لذت بردیم و غروب و شبش رو هم دیدیم
رفتنی اون خانم خوشگل و محترم اومد گفت بیاید چند دقیقه هم در بالکن بشینید
اون موقع بود که تازه یادمون افتاد عههه بالکن
دیگه هوا کاملا تاریک شده بود
نشستن سر میزی که در زیرش گرما و روش پارچه ای که میوفته رو پای آدم واقعا لذتبخش بود
در حالی که هوا سرده و ماشین های زیبایی که در ولیعصر درحال رفت و آمد بودن
خلاصه که کل اون مسیر تا مترو تجریش را پیاده رفتیم و از زیبایی اون خیابونا لذت بردیم
اینم بگم که من و یکی از دوستام همیشه هر آدم خوشگلی ببینیم سریع با ذوق بهش میگیم که چقدر خوشگله یا چقدر چشماش یا موهاش خوشگله
این خانم رو هم وقتی داشت سفارشمون رو میگرفت بهش با ذوق گفتیم که چقدر خوشگل و خوش انرژیه. با جزییات.
من بعد از اینکه اینهمه به مردم این موضوع رو گفتم باز وقتی میخوام به یه آدم جدید بگم فکر نمیکنم خیلی تعجب کنه و ذوق کنه
ولی واقعا خیلیا که در حالی که اخم کردن بهشون میگم چقدر فلان نکات مثبتتون خوبه خیلی ذوق میکنن و خوشحال میشن
من حتی اول همین ترم به یکی از استادای خانمم گفتم همینو که چقدر خوشگل و قشنگه
اینو یادم رفته بود بگم الان ادیت زدم کامنتم رو
اون موقع که تو کافه نشستیم روی صندلیهامون توجه من به تابلوی جلوم جلب شده که نوشته بود
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
و تو ذهنم گفتم این چقدر شبیه منه
بعدش که با اون خانمه بیشتر معاشرت کردیم دیدم واقعا اون تابلو رو در وصف خودش زده
شایدم به این موضوع توجه نکرده و همینطوری زده
در پناه خدا باشیم
به نام خدای جان هدایتگر وهابم
سلام به استاد عزیز و مریم زیبا
سلام به دوستان همفرکانسی عزیزم که در کنار هم مسیر زیبای خداوند را هرروز استوار تر از روز قبل گام برمیداریم و از تک به تک فراوانی‌های این دنیا لذت میبریم و هر ثانیه را شکر خداوندی که دستان قدرتمندش ما را حمایت میکند و در مسیر درست به خواست خودمون با دیدن نشانه‌هایش به مسیر رسیدن به الله حرکت میکنیم،
من نزدیک به یک هفته بود که این فایل استاد را ریپلی میکردم و شاید روزی دوبار به فایل استاد گوش میدادم ولی به کامنت نمیرسیدم و جاهایی جای کامنت گذاشتن فایل قدمها را گوش میکردم!
خیلی جالب بود که پدرم به صورت کاملا اتفاقی که میدونیم هیچ چیز اتفاقی نیست پرسیدن از من و مادر و خواهرم که شما کامنت روز یازدهم را گذاشتین؟ به اتفاق همه گفتن نه و همان لحظه پدرم گفتن این اتفاقی نیست و ما همه در این فایل یک مشکلی داریم!
خیلی به فکر فرو رفتم، دیدم پدرم درست میگن من به این فایل استاد خیلی نیاز داشتم و خداوند این قحبتها رو با من از طریق این فایل انجام میده و من مشکل به خدا سپردن یا ترس داشتن داشتم و احساس میکنم با شنیدن این فایل و تکرار هرروزش بیشتر به خودم میام و بیشتر تلاش میکنم برای اعتماد کردن به خداوند و نچسبیدن به خواسته‌ها و دلیل رد نشدنم از این فایل این موضوع بوده و خداوند داره هرروز به منی که ازش میخوام دستان هدایتگرش دستم رو رها نکنه با این فایل با من صحبت میکنه که تو بنده‌ی خوب و دوست داشتنی من خواستی و من دستانت را محکم در دستانم گرفته و فشرده‌ام و نمیگذارم جا بزنی، اینقدر این فایل را گوش کن تا همه وجودت باور شود که اعتماد کنی با چشمان بسته، که مادر موسی ایمان داشتنو با حس آرامش فرزند خود را چشم بسته در نهر رها کرد و دوباره از طریق همسر فرعون به فرزندش رسید، وای خدای عزیزم که چقدر تو بزرگ و مهربانی😭♥️
خدای عزیزم، خدای وهابم کمکم کن تا هرروز رها تر و آرامش بیشتری در وجودم داشته باشم!
خدای جان، منی که هرروز شاهدم که چه تغییراتی در زندگیم کوچک تا بزرگ رخ میدهد هدایتم کن تا از ترس‌ها و نجواهای شیطانی در امان باشم و شرک نورزم که فقط تویی و تو که همه‌چیزی
خدای خوبم سپاس فراوان بابت استاد و مریم نازنین عزیز که دستی شدن از دستانت برای هدایت کردنم به سمت تو و رساندن پیام تو به من، خداوند خوبی‌هایم هرلحظه شکرت
دوستان عزیز همفرکانسی عزیزم برایتان آرزومندم که سلامت، ثروتمند، خندان، عاقبت بخیر و شاد باشید هر لحظه
سلام دوست عزیز دقیقا همینطوره من تحول روز شمار تا قدم ۳۰ رفتم به دلم ننشت این قدمو خوب کار نکردم دوباره شروع کردم الان با خوندن کامنت شما متوجه شدم من دور قبل نه تنها کامنت نزاشتم بلکه این قسمتو چون قرانی بود رد کردم و این بار هم از تو قران در اوردم همه معنی ها رو باز انگار خوب یاد نگرفتم این بار دلم میگه راحت نگذر از این قسمت دقیقا پاشنه اشیل منم با وجود این همه معجزه تو زندگیم دیدم اعتماد کردن خدا میدونم هوامو داره ولی باز نگرانم ممنونم از کامنتتون باز هم منو آگاه تر کردین دوست عزیز
سلام فاطمه جان عزیز، دوست همفرکانسی من، از خدای عزیز و هدایتگرم صمیمانه سپاسگزارم که در کامنت من برای شما نشانه‌هایی قرارداد تا شما رو به اهداف و رویاهاتون نزدیکتر کنه و نکته‌ی کلیدی بهتون بده، خدا را هزاران هزار بار شکر، امیدوارم در مسیر الهی پر آرامش و زیبای خداوند سلامت، ثروتمند و عاشق باشد💕
به نام خدا
سلام خدمت استاد و دوستان عزیزم
این فایل نشونه امروز من بود و یه قسمتیش رو من وااقعاا تازه درکش کردم از قانون تو یه سری مسائل که اون حس منه که باعث تجربه ی یه سری اتفاقات میشه
نه یه سری اتفاقات
اینو فهمیده بودمشا
ولی سر یه سری مسائل تازه دیشب برام بهتر جا افتاد
که من انتخاب کننده م تا چه حسی رو تجربه کنم بوسیله کانون توجه م و بیرون اصلاا مهم نیست و قدرتی نداره و اون انتخاب منه که باعث میشه چه احساسی رو تجربه کنم و چه اتفاقی رو تجربه کنم
این اصلا خیلیییی بهم ارامش بیشتر داد
یه حس کنترل داشتن بهم دیت داد نه بیرون از خودم
توی خودم فقط توی ذهنم و درونم
برای همین خدا میگه که غمگین نباش دیگه
چون اون غمگین بودن رو خودش انتخاب کرده و عاملش خودشه انتخاب خودشه و چیز دیگه ای هم تاثیری نداره برای همین این رو میگه
البته استاد این رو هم اشاره کردن که ما انسانیم و عواطف انسانی داریم و نکته ی جالبش اینجاست که عبارتی که استفاده شده بصورت مضارع منفی هست لا تحزن
نمیگه یه بار نباش میگه همواره محزون نباش
چرا میگه نباش چون تو اون حالت بودن که بهشون میگه نباش وگرنه اگه نبودن که چرا باید اینو بگه خدا
یه قسمت دیگه ای هم هست که وااقعاا وااقعاا من لذت بردم ازش و خیلیی فووق العاده بود
اون آیه ی سوره آل عمران بود که استاد مثال مدرسه رو میزنند
چقدر اصلا قلب من باز شد
چقدر فوق العاده شد احساسم
چون اتفاقا من یه مسئله ای بود که تو دفترم نوشتمش
و بعدش اومدم این فایل رو گوش دادم
و همش ذهنم میخواست بره خودش از اون اطلاعاتش جواب رو بده و منم همش دستم میخواست بره دکمه استاپ رو بزنه
ولی قلبم میگفت نه گوش بده ادامه بده
بعد یه سری سر فصلا رو میومد که بنویسم برای این پاسخ
بعدش به این آیه که رسیدم اصلا انگاار آبیی بود بر آتش بخدا
جوابمو گرفتم عاالیم گرفتم حالا جواب ذهنم یکی دو صفحه میشدا ولی جواب خداوند خیلی کاامل تر ساده تر رساتر زیباتر و ارامش بخش تر بود
که آقاا شما اگه مسیرت درسته راهت رو ادامه بده نگران دیگران نباش اعمال اونا رفتار اونا به شما کاری نداره به شما ضربه ای نمیزنه
حالا جالب ترش اینه که میگه به خدا اسیبی نمیرسه یعنی اصلا پیامبر رو هم نگفته
چقدرر ارامش بهم داد واقعا و جوابمم رو گرفتم
واقعاا خداروشکرر
و اون قسمت آخر فایل که فکر کنم سوره نجم بوود
بخدااا بخداا این آیهه داره راه ابراهیم شدن رو میگه اخه دیگه خدا چجوری باید بیاد حقیقتو بگه
این آیه اصلا یعنی تمااام اعتماد به نفس عزت نفس خود باوری ثروتمند شدن فراوانی احساس لیاقت و ارزشمندی توحید قدرت رو به دست رب دادن فقط
یعنی هممه چییز
داره رییشه رو میزنه خدا
آقاا اگه کسی اومد تو رو از یه کسی ترسوند یا اگه ذهنم منو ترسوند اون یه توهمه خداالی من
همیـــن، بخدا همش همینه
موضوع سر یه سری توهماته یعنی
و اون اکثریت مردم هم هممشون از این توهم دارن پیروی میکنند و به قول قرآن اکثریتشون از یک ظن و گمان پیروی میکنند و اکثریت کافر هستند و اتفاقا خود رب تو ۱۲۶ بقره میگه خود من کسی که کفر بورزه رو کم بهره مندش میکنم
خیلیییی حرفه بخداا
الله و اکبر
همش همیین فقط نباید باهاش دهن به دهن بذارم همیین
خدایااا شکررت بینهاایت
ممنونم استاد جان برای این فایل ناااب
در پناه خدا
بنام تنها منبع شادی، لذت، آرامش و احساس خوب، اللهِ بزرگ
سلام به استادِ جان و خانم شایسته زیبا
《 هر فکر، اندیشه و دیدگاهی که به شما احساس بد میده، احساس نگرانی، ترس، استرس، ناامیدی و… میده، از جایگاه شیطان برخواسته و هر فکر، اندیشه و دیدگاهی که به شما احساس خوب میدهد، احساس آرامش، امیدواری، قدرت، شادی، اطمینان و….از جایگاه الله برخواسته 》
و ما کاملا مختار آفریده شده ایم، که کدام اندیشه را باور کنیم، اندیشه و نجوای شیطانی یا اندیشه و کلام خداوند را
و هرکدام را باور کنیم و از همان مسیر برویم، نتیجش میشه اتفاقات، شرایط، آدم ها، شرایطی که نجوا ها یا کلام خداوند را برای ما ثابت و قوی تر میکند….
یادمه بچه بودم، وقتی یک موضوع خنده دار پیش می‌آمد و من فحم خنده میشدم جوری که از شدت خنده اشک هام میخواست سرازیر شه، بعدش کلی نگرانی و استرس این رو داشتم که خب الآن من این همه خندیدم، قراره چه اتفاق ناگوار و دردناکی برام پیش بیاد…؟
چرا؟ چون همیشه وقتی میخندیدم، بهم میگفتن هییییس!!! کافیه، زیاد نخند خوب نیست، خیلی بخندی بعدش اتفاقی میوفته که ناراحت بشی..
و میدونی جالب چیه؟
اینه که واقعا اون اتفاق ناراحت کننده میوفتاد، چون انقدر منتظر اتفاقات ناگوار بودم که برای خودم خلقش میکردم
ولی گذشت و گذشت تا به این اصل رسیدم که هرچقدر شادی کنم، و خوشحال باشم، اتفاقات خوشحال کننده بیشتری برام پیش میاد…
و جالبه واقعا پیش میاد چون بعد از یک خوشحالی زیاد، منتظر اتفاقات خوشحال کننده بعدیم…!
دقت کردید؟ خودمونیم که اتفاق پیش روی خودمون رو خلق میکنیم، فقط کافیه که باور کنیم یک چیزی رو تا تجربش کنیم..
چی رو باور میکنیم؟ خداوندی که وعده شادی، فزونی، لذت، بهشت، ثروت، سلامتی و حال خوب رو داده، یا شیطانی که همیشه در حال منتقل کردن وایب و احساس بد به ماست…؟
این رو بدونیم که همیشه نجوای شیطان از ذهنمون نشات نمیگیره، بلکه از رسانه، فضای مجازی و دهان آدم ها به ما منتقل میشه، پس خوب دقت کنیم که با چه افرادی معاشرت میکنیم و چه چیزی رو داریم دنبال میکنیم … چون تکرار یک حرف باعث میشه باورمون شه و برامون اتفاق بیوفته، دقیقا مثل همون آدمهایی که تو بچگی بهمون میگفتن هیس!!! زیاد نخند که بعدش ناراحتی برات میش نیاد… بله این نجوای شیطان بود از دهان مردم…
اگر کانون توجهمون روی اخبار، رسانه ها، TV، فضای مجازی، 80٪ دورهمی ها، 90٪ آدم ها و… بزاریم، نتیجش دقیقا میشه نتیجه 90٪ افراد جامعه
افرادی که تمام زندگیشون پر از تشویش و ناآرامیه، یه زندگی تماما در حال مسابقه با دیگران….
یک زندگی سرتاسر اتفاقات ناگوار و عجیب غریب…
به قول مولانای جااان:
(دور کن این وحوش را، تا نکُشَند هوش را
پنبه نهیم گوش را، از هذیان آن و این)
سیع کنیم ما مثل همه نباشیم..
مایی که اینجاییم، همین الان هم مثل اکثر جامعه نیستیم..
همین که اینجاییم یعنی خدا یه چیزی توی وجودمون دیده که مارو هدایت کرده اینجا تا راه اکثریت رو نریم…
در پناه تنها قدرت باشید…️
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ اللَّـهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ
و خداوند بر بندگان خود مهربان هست.
سلام آخرین دم دمای پاییزیِ منو پذیرا باشید .
امروز صبح سوره آل عمرانُ میخوندم. برام جالب بود عمران کیه! اصن چرا نامگذاری این آیت به این نامه! در اپلیکشن قرآنی ک دارم جستجو کردم چون 5 تفسیر داره میتونی ببینی کدومش به معنی ترجمه نزدیکتره همونو انتخاب کنی خدا وکیلی بهترین نرم افزاری هست ک من دیدم .
نوشته بود : “از پاره‌ای از روایات استفاده میشود که” عمران” نیز پیامبر بود و به او وحی فرستاده می‌شد، و باید توجه داشت که این عمران غیر از عمران پدر موسی ع است و میان آنها 1800 سال فاصله است- مجمع البیان، و تفسیر مراغی
در واقع همزمانی شد با مطالعه این آیت و اینکه شما هم درین فایل از سوره ال عمران نیز یاد کردین.
اینا همه نشانه هست برای من نوعی که دنبالِ خداوندم. مدتی هست که بدنبال قریب شدن به خداوندم. امروز از صبح که احساسم عالیه انگار اینهمه در زدن خانه‌ی خداوند و نزدیک شدن به وی داره نتیجه میده. حتی آیات بعدی رو بهم میگه قبلِ خوندنش.
استاد من این روزها فارغ از هر خواسته‌یی فقط دنبالِ خداوندم. دروغ چرا آره نمیگم اون آرزوهایی ک در دلم هستُ نمیخواهم، ولی فعلا فقط و فقط خداوند برام مهمتره.
من متوجه شدم اگر بتونم رابطه ام باخدا را بهتر کنم اون موقع به همه چیز میرسم.
من در سوره آل عمران متوجه شدم حضرت مریم علیه السلام مادرش یا زن عمران قبل حامله شدنش تصور میکرده پسر هست و اونو نذر میکنه به درگاه خداوند !
ذُرِّیَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّـهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ،إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما فِی بَطْنِی مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ.
اینان نسلی هستند که اول و آخرشان یکی و از یک سنخ است و خدا شنوا و دانا است.بیاد آر زمانی را که همسر عمران گفت پروردگارا من نذر کرده‌ام که آنچه در رحم دارم محرر یعنی خالص خدمتکار تو باشد از من قبول کن که تو، آری تنها تویی که شنوای دانایی.
فَلَمَّا وَضَعَتْها قالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُها أُنْثى وَ اللَّـهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى وَ إِنِّی سَمَّیْتُها مَرْیَمَ وَ إِنِّی أُعِیذُها بِکَ وَ ذُرِّیَّتَها مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ.
همین که وضع حمل کرد گفت پروردگارا من او را دختر زاییدم (و خدا از خود او بهتر می‌دانست که چه زاییده) و معلوم است که برای خدمتگزاری معبد تو پسر چون دختر نیست و من او را مریم نام نهادم و من او و نسل او را از شیطان رجیم به تو پناه دادم.
در ادامه وقتی میفهمه فرزندش پسر نیست اسم اورا مریم میگذاره و او را در بیت المقدس خادم میگذارد . فرزندش را نزدِ بزرگان قوم خود میبره و ایشان این فرزند که دارای نسب والا بودن رو میپذیرن و حضرت مریم علیه السلام از همان کودکی نور محسنات در چهره ایشان ظاهر میشه و حتی هرگز دچار مریضی ماهوار نمیشوند.
اینقدر برام دلچسپ بود وقتی داشتم اینطور به علاقه دنبال میکنم این داستانُ و این که ترغیب به مطالعه قرآنم ، لذت بردم.
اینها همه از برکت شماست استاد عزیز و هدایت الله متعال که داره منو قدم به قدم هدایت میکنه از کجا و چه مسیری میتونم بهش برسم. صبح هم کامنتهای دوستان از تمرین ستاره قطبی جلسه دوم قدم اول خوندم و چقدر حالم بهتر شد وقتی تمرینُ انجام دادم.
امیدوارم این راهو با تعهد دایمی ادامه بدم.
عاشقتونم شما بی نظیرید .
دلم می خواست یه برنامه ای داشته باشم تمام فایل های استاد رو مرور مجدد کنم و شما خانم شایسته عزیز دارین این کار رو انجام میدین .
چیزی شبیه بازیه .این درخواست دادن ها به جهان هستی .چقدر دنیام قشنگه .
چقدر این خدا زیباست .
تو خواب و بیداری با من عشق بازی میکنه .
چقدر عاشقی بلده .
و من پیامش رو میگیرم .
وای نمی دونید امروز صبح چقدر خوشکل منو از خواب بیدار کرد .
خواب دیدم توی صورت دوستم فاطمه آب میریزم و اون یه عالمه آب تو صورتم میریزه و من از خنده دارم بیهوش میشم . اینقدر احساس شادی عمیقی داشتم و بعد بیدار شدم .گفتم خدایا چقدر صبح بخیرت ززیبا بود .
کی می تونی اینقدر خوشحالم کنه .جزء عشق تو و هماهنگی با تو .
قبلا شاید فقط می گفتم اره خواب دوستم رو دیدم .
الان مفهوم خواب ها .رو خودم تعبیر می کنم .
و چقدر ززیباست .
الان پیام عاشفانه رو درک میکنم و از کنارش راحت نمی گذرم .
درود بر استاد بزرگ و مریم خانم بزرگ
حرفهایی که دهان مبارک استاد خارج میشود فرکانس بالایی دارد چون از دل برمی خیزد و برای گوش های محرم خیلی تاثیرگذار است. من مدت دو سال است با سایت استاد اشنا شدم ولی الان دو سه ماهی هست به صورت جدی فایل های صوتی و مطلب های سایت را دنبال میکنم و از اونجا که ذهن من سالها تحت تسلط ذهن و منفی بافی بوده است کم کم یخ ان اب می شود و میدانم با ادامه این راه می توانم به صورت محسوس تغییر و اصلاح در باورها و رفتارهایم را بدست اورم.
جناب عباس منش در مورد قران دیدگاهای جالبی را اشاره کردند که جای تقدیر دارد و ما را آگاه میکند. من سالهاست که از وابستگی و عدم تغییر رنج میبرم و هنوز نتوانسته ام بصورت محسوس موفق بشوم. فایل های استاد احساس میکنم راهگشاست البته هنوز تغییر زیادی نکردم ولی میبینم که چرخ های پوسیده و زنگ زده باورهای من روغن کاری شده و اماده حرکت هست تا باور درست جایگزین شود.
من سالهاست حس دلسوزی بیش از حد دارم. در حدی که تحمل زیارت بیمار در بیمارستان را ندارم. تحمل درد کشیدن کسی را ندارم. تحمل مشکلات اطرافیان را ندارم و خودم هم حالم بد می شود. با وجود مطالعات فراوان میدانم که دلسوزی بیش اژ حد ناشی از عدم عزت نفس هست ولی هنوز تغییر باور اتفاق نیفتاده به قول استاد تغییر باور مثل ملاس زبان هست باید خیلی تلاش کرد تا بتوان زبان یاد گرفت یا بتوان باور را تغییر بنیادین داد.
پاشنه اشیل های من یکی وابستگی به شرایط آدمها موقعیت و…. است که مانع تغییر من می شود. و دیگری دلسوزی بیش از حد که من را به حالت همان فرکانس پاسین طرف مقابلم سوق می دهد.
در جواب ازمون سایت امد که ای حمید حقانی شما به شدت کمال گرا که همین مسئله الان فهمیدم و سومسن پاشنه اشیل من هست. میدانم که تضادهای من در حال حاضر می باشد و بایستی با تمام توان برای رشد خودم تغییر باورهایم حرکت کنم. امیدوارم با اموزشهای استاد که دستی از دستان خداوند هست بتوانم موفق شوم.
خدا را شکر
درود بر شرفتان
سلام نازنینم !
با خودت تکرار کن که : خدایا من آماده هستم که من رو به مسیر درست هدایت کنی .
و خودت رو آماده بدون برای دریافت هدایت خداوند .
بدون و باور کن که تو در مدار دریافت آگاهی های این فایل قرار گرفتی و قرار هست این آگاهی ها دیدگاه و باور تو رو نسبت به خداوند و قوانین الهی تغییر بده و کمک کنه که بهتر خداوند رو بشناسی و بهش ایمان بیاری .
و باور کن که اگر به این آگاهی ها ایمان بیاری زندگیِ سراسر خوشبختی و شادی رو تجربه کنی .
…
عزیزدلم !
بارها این باور اشتباه و محدودکننده رو در اطرافیان ت و جامعه ت دیدی و شنیدی که :
خیلی خوشحال نباش بلا سرت میاد
بعد از هر خنده گریه است.
آدم خوبه که غمگین باشه.
خدا در قلب های شکسته و غمگین جا داره.
برای راضی کردن خداوند باید با تضرع و ناله و زاری از اون درخواست کنی.
و…
در حالی که همه این ها خلاف قوانین الهی هست.
و تو باید
آگاهانه خوشحال باشی .
آگاهانه شاد باشی .
و بدونی که شادی خوب ترین و بهترین عملی هست که می تونه از تو سر بزنه .
چرا که این بهترین راه برای اجرای قوانین خداوند هست :
قوانینی مثل قانون جذب .
چرا که قانون جذب میگه :
تنها زمانی تو می تونی اتفاقات خوب رو تجربه کنی که احساس خوبی داشته باشی
یعنی هرچقدر تو بیشتر خوشحال و شاد باشی
امیدوار و آرام باشی
جهان
شرایط
اتفاقات
افراد
و موقعیت هایی رو وارد زندگی تو می کنه
که احساس آرامش ، شادی و خوشحالی تو بیشتر و بیشتر میشه .
اگر تو احساس شادی داشته باشی
اگر در تمام طول روز جوری به زندگی و تجربه هات نگاه کنی که احساس ت خوب بشه
امکان نداره که اتفاقات بدی رو تجربه کنی.
اگر تو خوشحال باشی
اگر امیدوار باشی
اگر احساس خوب داشته باشی
همواره و در همه ی شرایط فقط و فقط اتفاقات خوب رو تجربه می کنی.
و برعکس ش
اگر
غمگین بشی
اگر افسرده بشی
اگر ناراحت باشی
اگر عصبانی باشی
قانون این رو میگه که :
زندگی و جهان اتفاقاتی رو برات به وجود میاره که ناراحتی، عصبانیت و غم بیشتری رو برات ایجاد کنه.
در واقع وقتی غمگین هستی در حال ارسال فرکانسی به جهان هستی که درخواست غم بیشتر رو ارسال می کنه .
و جهان هم فرکانس ارسالی تو رو دریافت می کنه و ناراحتی و غم بیشتر رو وارد زندگی ت می کنه و تو بارها و بارها در زندگی روزمره ت این قانون رو به وضوح تجربه کردی.
تو بارها این اصل رو متوجه شدی که وقتی احساس خوبی نداری انگار همه چیز در زندگی به کندی و به سختی پیش میره.
بداخلاقی و زمختی رو در خودت و دیگران تجربه می کنی.
اما وقتی احساس ت خوبه، وقتی رها هستی، زندگی روان تر و طبیعی تر سپری میشه و حتا جسم ت هم سلامتی و شادابی و تمیزی و طراوت رو در اختیارت میذاره.
تجربه کردی که وقتی شادی و احساس خوبی داری مدام خبرهای خوب می شنوی.
یا لبخند و محبت و روی خوش و رفتار نرم همه رو تجربه می کنی. جریان پول در زندگی ت روان تر و آسان تر اتفاق می افته و حتا بیشتر در مدار تماشای فایل های استاد و فضای آرام بخش سایت قرار می گیری.
عزیز من !
خداوند در قرآن کتاب ارزشمند و مقدسی که برای هدایت و خوشبختی بشر نازل کرده از قانون جذب صحبت می کنه و این قانون رو به وضوح شرح میده:
عزیزم!
شگفت انگیز تر از این هم هست که خداوند 35 بار از 42 باری که از «حزن» در قرآن صحبت کرده به شکل منفی به کار برده؟
مثل «جناح» که در تمام موارد به صورت نفی به کار برده.
یعنی خداوند به وضوح در قرآن تاکید داره بر دور کردن احساس گناه و احساس غم و در کل احساس بد از بندگان با ایمانش.
چرا که طبق قانون حاکم بر سیستم جهان احساس بد اتفاقات بد رو در پی داره.
خداوند بارها در قرآن بیان می کنه که
یک مؤمن غمگین نیست
آگاه باش که دوستان خدا نه ترسی دارند و نه غمگین میشن.
آنان که از هدایت خداوند پیروی کنند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهند شد
فرکانس هدایت فرکانسی است که تو غم و اندوه رو تجربه نمی کنی.
پس زمانی که احساس بدی داری درواقع تو پیغام های خداوند رو دریافت و درک نمی کنی و اتصال ت رو از خداوند قطع می کنی.
دور شدن از خداوند نتیجه ی احساسی ش احساس بد هست. و نزدیک شدن به خداوند نتیجه ی احساسی ش احساس خوبه.
…
و این برای تو اینقدر محسوس هست که می تونی خیلی عمیق درک کنی کلام استاد رو و درک ش از آیات قرآن رو چرا که هر وقت در احساس خوب بودی بیشتر خداوند رو در لحظه به لحظه ی زندگی ت احساس می کردی و پر از انرژی و شادی و برکت بودی.
…
از نگاه خداوند شرط رهایی از غم و اندوه و ایمن شدن از ترس ها و دریافت پاداش های الهی فقط ایمان داشتن به خدا و عمل صالح ه و نه هیچ چیز دیگه.
سست و غمگین نشو چرا که اگر ایمان داشته باشی قطعا برتری
اجازه نده رفتارهای اشتباه دیگران و دوری شدن از حقیقت احساس بدی بهت بده
دیشب رو یادت هست عزیزم؟
وقتی که بخاطر بی مسولیتی و بی تفاوتی برادر و عروس ت احساس ت بد شد؟
تو اون لحظه بود که حرف استاد تو گوش ت تکرار شد که استاد گفت : من همیشه می خوام قدرت دست خودم باشه و اجازه ندم رفتارهای دیگران احساس م رو بد کنه و این حرف اینقدر روی تو تاثیر گذاشته بود که بارها با خودت مرور کردی و قدرت برات دوباره معنا شد :
اجازه ندی هیچ کس و هیچ چیز و هیچ اتفاقی کنترل احساس تو رو داشته باشه و باعث بشه حس ت بد بشه.
مثل آیه ای که خداوند به پیامبر یادآوری می کنه که اجازه نده کفر بر کفر آوردن مشرکان تو رو غمگین کنه و احساس ت رو بد کنه.
و این یعنی تو حتا وقتی که احساس می کنی غمگین بودن و واکنش نشون دادن انسانی و ارزشی هست هم باز در حال خارج شدن از مسیر درست هستی.
به راه اومدن یا از راه خارج شدن دیگران ربطی به تو نداره و تو نباید باور «اصلاح دیگران» رو به هیچ شکلی داشته باشی چون از اساس با قوانین الهی در تضاد هست.
…
آنان که ایمان آوردند و نیکوکاری پیشه کردن نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند.
و این یعنی نتیجه ی ایمان احساس آرامش و اطمینان قلبی هست.
عزیزمن!
هر روز به خودت بگو :
غمگین نباش چرا که خداوند هوای تو رو داره*
نگران نباش چرا که خداوند با تو هست
نترس چرا که خداوند به تو کمک خواهد کرد
و بدون که در شرایط بد
اگر ناراحت باشی اتفاقات بدتری رو تجربه می کنی.
…
شهود و هدایت الهی منطقی نیست
اما اگر ایمان داشته باشی، اگر به قدرت خداوند باور داشته باشی، اگر باور کنی که خداوند تو رو به مسیر های درست هدایت می کنه هدایت الهی رو می پذیری.
عزیزم!
قانون اینه که اگر از چیزی بترسی اتفاق می افته. و به همین دلیل خداوند در قرآن به مؤمنین توصیه می کنه که اجازه ندن ترس بر اونها غلبه کنه. چرا که وقتی می ترسی مدام در حال توجه به چیزی هستی که نمی خوای اتفاق بیفته و به همین شکل با توجه ت چیزی رو در زندگی ت خلق می کنی که نمی خوای.
…
سپاس خدایی رو که غم رو از ما گرفت
عزیز من!
سپاسگزار خداوند باش.
سپاسگزار خداوند باش و از او بخواه که اندوه رو از تو دور کنه و تو رو به بهشت رضایت و خشنودی خودش وارد کنه. بهشتی که قرار هست با هدایت های خداوند برای خودت خلق کنی.
بدون که رابطه ی با خدا غم رو دور می کنه
…
می دانیم که گفته های کافران غمگین ت می کند اما آنها تو را تکذیب نمی کنند بلکه ستمکارانی هستند که آیات الهی را انکار می کنند.
صحبت های نادرست رو به خودت نگیر.
عزیزم در این آیه خداوند میگه که ناراحت شدن و غمگین شدن برای وجود انسانی تو طبیعیه چرا که تو عواطف انسانی داری، پس نگران ناراحتی و غمی که گاه و بیگاه به دلایل متفاوت در قلبت احساس می کنی نباش چرا که
توقع این نیست که غمگین نشی
توقع هست که انسان های باایمان در وضعیت غم و اندوه نمونن.
و زیبایی جهان هستی در این هست که
جریان هستی جریان خیر ه
نیروی حاکم بر جهان نیروی خیر ه
به همین دلیل مدت زمان زیادی باید در فرکانس غم و ناراحتی بمونی تا اثرات ش رو در زندگی ت نشون بده.
اما بلافاصله با وارد فرکانس شادی شدن آرامش سراغ ت میاد و احساس خوب رو تجربه می کنی.
خداوند بسیار سخت گیرانه بدی میده و بسیار دست و دلبازانه خوبی میده.
وقتی در مسیر درست هستی انگار در یک مسیر سرپایینی حرکت می کنی و سریع به مقصد می رسی چرا که انگار همراه میشی با جریان هستی. و جریان تو رو با خودش می بره.
می بینی آگاهی از قوانین جهان چقدر خیالت رو راحت می کنه؟
خداوند رو بخاطر قوانین ش همیشه شکر کن!
…
نازنینم!
غم ت رو به خدا هم عرضه نکن چون باز هم در حال توجه هستی و فرکانسی که ارسال می کنی فرکانسی هست که تو رو در مدار غم و ناراحتی بیشتر قرار میده
پس در مورد ناراحتی های خودت با خدا هم صحبت نکن
رها کن
بپذیر
و در هر اتفاقی خیر ببین
به نعمت هات فکر کن.
به چیزهایی فکر کن که بخاطر اونها سپاسگزار خداوند هستی.
از داشته هات بگو.
از خواسته هات بنویس.
حتا زمانی که احساس خوب داشتن خیلی کار سختی هم هست مثل زمان مرگ عزیزان باز هم می تونی با تغییر دیدگاه ت و سپاسگزاری برای نعمت هایی که داری خودت رو به احساس خوب نزدیک کنی.
و یکی از بهترین الگوهای قرآن برای مهارت در کنترل احساس و عواطف و تسلیم امر الهی بودن و ایمان داشتن «ابراهیم» هست. و طبق قانون اگر یک نفر هم تونسته توانمندی ای رو در خودش ایجاد کنه به این معنی هست که تو هم می تونی.
اگر می خوای از زندگی لذت بیشتری ببری باید بتونی به این توانایی نزدیک و نزدیک بشی. باید بتونی خودت رو به شیوه و روش «ابراهیم» نزدیک و نزدیک تر کنی.
و این کار شدنی ه، با تمرین شدنی ه. با تغییر باورها شدنی ه.
پس
باید تمرین کنی.
باید بتونی احساس خودت رو در شرایط بسیار بسیار سخت هم مدیریت کنی.
باید بتونی پیرو آیین و روش ابراهیم بشی.
و اون رو الگوی خودت قرار بدی.
باید شاگرد خوبی برای استادت باشی.
…
مهربان من!
نجوا تنها از سوی شیطان است، برای اینکه مؤمنان را غمگین کند ولی جز به اذن خدا نمی تواند ضرری به آنها برساند بنابراین مؤمنان تنها باید بر خدا توکل کنند.
نجوا همون گفتگوهای ذهنی ای هست که در زمان احساس بد یا روبه رو شدن با یه ناخواسته با صدای خیلی بلندتری در ذهنت تکرار میشه و طبق صحبت خداوند هدف شیطان از تکرار این گفتگوها در ذهن و توهم های ذهنی فقط غمگین کردن و ترسوندن تو هست. برای این هست که تو رو نگران کنه. احساس تو رو بد کنه و تو رو در مدار اتفاقات و موقعیت های بد قرار بده و تو رو از خوشبختی و شادی دور کنه.
پس
این نجواها رو باور نکن
وظیفه ی شیطان این هست که این نجواها رو در ذهن ما شکل بده و ما رو به فقر و فحشا دعوت کنه
و تو باید
آگاهانه
تصمیم بگیری که صدای خداوند رو در وجودت بلند تر کنی و دعوت خدا رو بپذیری.
و باید بر خداوند توکل کنی
و وقتی الله رو باور کنی احساس ت خوب میشه.
پس تصمیم بگیر که همیشه به حرف قلب ت گوش کنی چرا که قلب جایگاه خداوند ه و ذهن جایگاه شیطان.
و این طبیعیه که وقتی اتفاق بدی می افته ذهن ت شروع به بدتر جلوه دادن اوضاع می کنه تا احساس تو رو بد و بدتر کنه. این سلاح شیطان ه.
پس
این یک کار آگاهانه است. تو باید بتونی آگاهانه و با تمرین کردن این توانایی رو در خودت ایجاد کنی که در شرایط سخت بتونی صدای خداوند رو بشنوی و احساس ت رو خوب نگه داری و اوضاع رو اونجور که هست نبینی، بلکه اونجوری ببینی که می خوای باشه
پس عزیزدلم!
از خداوند طلب هدایت کن و اجازه بده تا این صحبت ها ایمان ت رو قوی کنه و باورهات رو اصلاح کنه و بهبود بده.
و بدون که خداوند حمایت گر تو هست.
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به این آگاهی های توحیدی
سپاسگزارم از استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو کشف کردند و ازشون استفاده کردند و زندگی خودشون و همه ی مارو تغییر دادن.
نمی‌دونم چندین بار این فایل رو گوش کردم ولی واقعا هربار درک جدیدی ازش پیدا میکنم ،
اینبار این فایل علاوه بر گوشم به جانمم نشست، چقدددددر مهمه این احساس خوب، چقدر مهمه که ما دراحساس خوب بمونیم ، بنظرم اینهمه تأکید خداوند برای ماندن دراحساس خوب ، صرفا برای همین دنیا نیست ، برای این مدت کوتاه زیستن نیست ، انگار اگه بتونیم اینجا به آرامش برسیم بعدش تمام عمر روحمون در آرامش خواهد ماند، الان میفهمم دنیا مزرعه آخرته یعنی چی ، یعنی ماریا این قوانین رو خیلیییییییی جدی بگیر، علاوه بر اینکه تو این دنیا میتونی سعادتمندانه زندگی کنی ، با کمک این قوانین ، درآخرت هم سعادتمند خواهی ماند.
ماریا کانون توجهت رو کنترل کن ، تو موجودی فرکانسی هستی ، تمام تجربیات براساس احساس های که تجربه میکنی رقم میخوره ، خیلی بیشتر ازاینا باید مراقب احساس خوبت باشی، ماریا، پیامبر خدا هم باشی اگر احساس بدت بهت غلبه کنه ،خداوند استمو میذاره جاهل….
مهربان پروردگارِ سخاوتمندم،ازت میخوام منو به راه راست هدایت کنی، ازت میخوام هدایت های که هر لحظه داری تقدیمم میکنی رو برام واضح کنی ،چشم بینا و گوش شنوا برای دریافتشون بهم بدی ، میخوام توحیدی زندگی کنم میخوام به شیوه قوانین زندگی کنم، میخوام در دنیا و آخرت سعادتمند باشم ، میخوام هر لحظه از کانون توجهم مراقبت کنم و آرام و در رضایت باشم تا وقت رفتنم تو آغوشت رو به روم باز کنی و بگی
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ
اى نفس مطمئنه
ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَهً مَرْضِیَّهً
خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد
فَادْخُلِی فِی عِبَادِی
و در میان بندگان من درآى
وَادْخُلِی جَنَّتِی
و در بهشت من داخل شو.
آمین
یک انرژی مثبت قشنگ از سهراب سپهری
چه کسی میداند؟؟؟
که تو در پیله ی تنهایی خود، تنهــــایی؟
چه کسی می داند
که تو در حسرت یک روزنه در فردایــی؟
پیله ات را بگشا،
تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایــی! ازصدای گذرآب چنان فهمیدم: تندتر ازآب روان، عمرگران میگذرد. زندگی رانفسی،ارزش غم خوردن نیست! آرزویم این است آنقدرسیربخندی که ندانی غم چیست.
استاد ممنونم فقط اینو میتونم بگم
سلام . اول صبحی این شعر چه انرژی بهم داد . سپاسگزارم