اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من دو روز این فایل چند بار گوش دادم هر وقت گوش میدم باز احساس میکنم چیزی ازش متوجه نشدم و دستن به نوشت رد پا نمی فت…
الان باز دوباره گوش دادم چقد این آیه هاا عالی و زیباست..
خدارا سپاس ک منو تو این مسیر هدایت کرد..
خدایا من میدونم خودم خواستم و تو منو وارد این سایت کردی و من هر روز حال خوب رو تجربه میکنم..
کنجی تو فایل ها نهفته هست ک هر چی برداشت میکنی باز تمومی نداره آگاهی ها خالص و ناب هست و خدا درون حسابی لذت میبره از شنیدن این کلمات زیبا
..
من برداشتی ک از این قانون را داشتم این بود حال بد مساوی با اتفاقات بد حال خوب مساوی با اتفاقات خوب..
و خداوند قشنگ امروز امتحانم کرد ک ببینه من چند مرده حلاجم اون اطلاعاتی ک دریافت میکنم و عمل میکنم یا نه..
امروز برای خرید مانتو رفته بودم بیرون …چند جا ک مد نظرم بود رفتن دیدم مغازشون بسته هست
یه جا رفتم تنوع کارشون کم بود همین ک گفتم فقط همین رنگ و دارید شروع کرد ب غر زدن ک بازار خرابه مشتری نیست بیارم در رو نداره..منم زود خداحافظی کردم و امدم بیرون ..
گفتم اینجا جا من نیست ..حس خوبی بهم نمیده
همینطور ک میرفتم یه مغازه دیگه رو دیدم رفتم داخل مدل زیاد داشت و من چند تا سوال کردم بی اعتنا ب من مشتری دیگه رو راه انداخت با اینکه ودقیقا کنارش بودم…
امدم از مغازه بیرون چرا ؟چون برای من ارزش قائل نبود جایی ک ب شخصیت من بی توجهی بشه من دوست ندارم من با ارزشم..
آخر هم جایی رفتم با تمام احترام خرید کردم و از خریدم راضی چقد هم احترام من حفظ شد….
موقع برگشت هم اتفاق ناخوشایندی افتاد.. ک اصلا تو شوک بودم یه زره ک از محیط دور شدم فوری این ذکر ب ذهنم رسید بگم پناه میبرم ب خدا از شر شیطان..
..همون لحظه هندزفری گذاشتم تو گوشم و این فایل رو گوش دادم ..ذهنم میگفت یه دقیقه آروم شو بعد اما دلم چیز دیگه میگفت…
من خودمو سپردم ب دستش و ازش راهنمایی خواستم ..
فقط میتونم بگم حس نابی داره انگار دقیقا کنارم نشسته و داره باهام حرف میزنه..
من آروم شدم ..
خدایا من خودمو سپردم ب دستان قدرت مندت منو تو مسیرت حفظ کن…قدرت درک نشانه ها و الهامات رو بهمون بده
سلام به استاد عزیزو دوست داشتنی و دوستای عباس منشی ام
این فایل رو قبلا هم بارها و بارها گوش دادم ولی هر دفعه برام جدید و از گوش دادن بهش لذت میبرم.
چقدر خوندن قرآن از دریچه آگاهی های استاد لذتبخش قرآنی که میگه همه باید در هر لحظه شاد باشن تا تجربه بهتری از زندگی داشته باشن و این شادی ادامه دار باشه و بخاطر واکنش به عوامل بیرونی نباشه یعنی با خودت در صلح باش عاشق اون خدایی باش که تو رو جوری آفریده که فقط خودت میتونی زندگیتو بسازی و هیچ کس بهت نمیتونه کوچکترین ضرر و زیانی برسونه خدای من شکرت که من فهمیدم خالق اتفاقات و شرایط زندگیم خودم هستم.
من همیشه فکر میکردم خدای من چرا دین اسلام دین حزن و اندوه و حتی در مناسبت های مذهبی که میلاد هست باز اون شادی و سرور چیزی کمتر از عزاداری نیست و یک سئوال بزرگی که در ذهنم بود و استاد جوابشو گفتن این بود که چرا فقط مسلمون ها به بهشت میرن پس خدا قرار این همه بنده دیگشو بفرسته جهنم پس دین بقیه پیامبر چی میشه چرا برای رسیدن به رستگاری همه باید مسلمون بشن خیلی برام سئوال بود و این جواب در خود قرآن ولی منی که ادعا مسلمونی دارم بعد این همه سئوال جواب به این واضحی رو ندیدم میدونین چرا؟ چون باورهای محدودکننده ام منو کور و کر کرده بود و اصلا این ایه قرآن رو نمی فهمیدم.
استاد با تفسیرهای شما من راغب به خوندن قرآن شدم و دوست دارم قرآن رو به همین راحتی بخونم و برای خودم تفسیر کنم قبلا برام خوندن قرآن مثل کوه کندن بود و یک کتاب غیرقابل فهم بود ولی الان بهتر شدم و با خوندنش هر روز بهتر و بهتر میشم.
خدایا شکرت بابت این همه آگاهی ها خدایا شکرت بابت استاد و خدایا شکرت بابت اینکه من در زمره تعداد محدود جمعیتی قرار دادی که هدایت بشم.
همگی در پناه رب قدرتمند کیهان پیروز و موفق و ثروتمند باشید.
به نام الله مهربان؛ سلام به دوستان عزیزم، استاد مهربانم و خانم شایسته دوستداشتنی🦋🌸
شادی و خوشحالی، قطعا یکی از عناصر اصلی وجود انسان است. چراکه همیشه نظاره گر این ماجرا بودیم هرگاه به هردلیلی احساس شادی و خوشحالی کردیم، به دنبال آن احساس آرامش، رهایی، خوشبختی و سپاسگزاری بوده. ذهن ما از هر نگرانی تهی، و آماده دریافت نعمات بیشتر بوده. همینطور زمان هایی که در تلاش بودیم دیگران را خوشحال کنیم، آن خوشحالی وصف ناپذیری که قرار بود برای آنان رخ دهد را اول خودمان بودیم که عمیقا احساس کردیم! و این یک روال طبیعی و همیشگی است و تنها بیانگر یک حقیقت است. به قول استاد، ”ما فقط برای تجربه شادی، خوشحالی و لذت بردن به این دنیا آمدهایم.” باعث آرامش خاطر است که خداوند هم از طریق قرآن این موضوع را به صورت کامل و واضح برایمان توضیح داده. یادآوری همان قانون ابدی و بدون تغییرِ احساسات خوب = اتفاقات خوب و احساسات بد = اتفاقات بد. این فایل بدون شک از باارزشترین و آگاهیدهنده ترین فایل های این سایت است که احساس هر فردی که به سمت گوش دادن آن هدایت شده را در طی تک تک ثانیه ها عالی نگه داشته و باعث برانگیختن احساس سپاسگزاری از خداوند و شما استاد عزیز برای آشکار کردن این حقایق کرده :)
که هروقت آرام و شاد بودم، بهترین لحظات زندگیام را تجربه کردم و همه چیز به عالی ترین نحو پیش رفته و ذهنم از نجواها تهی شده درلحظه، آماده دریافت نعمات و شادی بیشتر بوده؛ و هروقت غمگین و نگران شدم، همه چیز برایم سخت تر، با ترس و نجواهای نگران کننده بیشتر پیش رفته. و دلیل تمام آنها واضح است، قوانین همواره برای تمام افراد ثابت و بدون تغییر عمل میکنند. این ما هستیم که باید اگاهانه از آنها نهایت استفاده را برده و زندگی دلخواه مان را خلق کنیم…
خداوندا شکرت که هر بخش این سفر برای من یک الهام از سمت خودت در نظر گرفتی تا در هر محله این سفر با خدای خودم آشنا شوم. امروز برای من سوال پیش آمده بود که چطور بهترین راه جذب موفقیت و شادی را به کار بگیرم تا نتایج خیلی بهتری در زندگی ام بگیرم.
وقتی جمله ابتدایی این سفرنامه را خواندم احساس شعف و شور زیادی کردم چرا که خداوند بار دیگر به صورت کاملا واضح پاسخ سوالات مرا به زبان استاد می آورد. زیبایی دیگر این بود که بانو مریم شایسته در ابتدای این سفر نامه نوشته بود که : “انتخاب من برای امروز یک فایل دیگر بود. اما نیرویی برتر مرا به سمت این فایل هدایت کرد تا چراغ راه یازدهمین روز سفرمان باشد.”
آری خداوند در آن لحظه به بانو شایسته الهام کرد که این جلسه را جایگزین کند تا من به عنوان بنده خدا با ارسال فرکانس این سوال، پاسخم را در این بخش از سفر پیدا کنم. آری خداوند جهان را همانند یک سیستم خلق کرده که فرکانس های ما را دریافت کند و انرژی های ارسالی ما را به ماده در زندگی مان به صورت اتفاقات تبدیل کند. به قول استاد، خداوند شیطان را امر کرد که بر ما سجده کند چرا که ما تنها موجودی در این عالم هستیم که تمامی اتفاقات زندگی مان را رقم میزنیم و هیچ اتفاقی در زندگی ما اتفاقی نیست. آری خداوند هیچ برگی را از درختان بدون تدبیر نمی اندازد.
و چه زیبا من در طول زندگی ام همیشه برایم یک سری سوال داشتم با توجه به اینکه در ایران و در یک خانواده سنتی و مقداری مذهبی به دنبا آمدم. اما از همان دوران کودکی ام هیچ چیز را راحت نمیپذیرم حتی خیلی از درس هایم در دوران تحصیلم و همیشه به دنبال راه های جدید و بهتر هستم. در زمینه دینی نیز همیشه برایم سوالاتی به وجود می آمد چرا که تناقض های بسیاری بین صفات خداوند و نوع دین مذهب در ایران پیدا می کردم. که در ادامه در جا هایی که برای من سوال بوده دراین رابطه رو مطرح میکنم.
1)این که خداوند که نام او سبحان الله است چرا باید برای بندگاهنش بد بخواهد، چرا که در طول مدارس و اطرافیانم میدیدم که میگفتن نباید همیشه خوشحال بود حتی میگفتن که در اسلام نباید بلند خندید چرا که مومنان نمی خندند و فقط لبخند می زنند. در حالی که من همیشه دوس داشتم از ته دلم بخندم و کیف کنم. همیشه برایم سوال بود این چه خدایی است که با خنده های من مشکل دارد. حتی در یک دوره این حرفا را تا حدودی باور کرده بودم و سعی میکردم بیشتر غمگین و اندوهگین باشم تا خداوند مرا بیشتر دوس بدارد. مثلا در دوران محرم خودم رو این قدر اذیت می کردم و تمام تلاش ام میکردم که در جلسات خوب گریه کنم و فک می کردم که با این حالت خداوند به من بیشتر توجه می کند و مرا بیشتر در حالت حزن دوست دارد. و اما نتیجه، من هر چه تلاش میکردم در زمینه کاری و درسی خودم با اینکه خودم را لائق می دیدم اما باز شکست میخوردم. حتی یک دوره از خداوند عصبانی شدم که بابا من که همه این چیزا رعایت کردم چرا پس بیشتر حال منمو میگیری و من دارم باز شکست میخورم. جالب این جاست که وقتی با این شکست و این بدبختیا دچار میشدم این اندیشمندان مذهبی میگفتن خداوند برای مومنان سختی های بیشتری میزاره تا ایمان اونا رو بسننجه و مایل که اون ها دچار غرور و قدرت نشن. در واقع خدا به ما شکست میده تا دچار غرور و قدرت و از دست رفتن دین مون نشیم. تو ایران ام تا دلتون بخواد الگوی غلط برای این حرف. نگاه میکنی اطرافت هر چی ادم دینی و مذهبی بدبخت و فقیر و بیچاره… این قدر این باور و این فکر غلط زیاد شده بود توی افکار من که تصمیم گرفتم که بیخیال خدا و این مذهب بشم و کلا بیخیال نماز و روزه شدم. نمازم رو کلا ترک کردم چون حالم از این دین ضعیف کننده و بازنده و سرشار از غم و اندوهگینی حالم به هم میخورد. اما اولین تلنگر برای من این بود که خداوند این همه صفات و اسامی عالی همچون ثروت و قدرت و جمال و عزت دارد و از ما هم خواسته که هر جنبه از صفات خودش رو در وجودمون و رفتارمون قوی کنیم. همین جا یکی از تناقض هایی بود که بین دین واقعی توحیدی اسلام و دین ساخته شده اسلام ایرانیا و مذهبیا پیدا کردم که منو در نهایت به این جریان توحیدی هدایت کرد که هر لحظه از خدای خودم ممنونم.
2) دومین تناقض بین پوشیدن لباس سیاه در ماه محرم و شهادت ها و مکروه بودن پوشیدن لباس سیاه بود. واقعا چرا انسان باید لباس سیاهی که نماد نا زیبایی و نیرو های شیطانی هست را برای احترام به امامان بپوشیم. واقعا جای تعجب داشت برای من. در حالی که پیامبر به ما امر کرده که لباس سیاه نپوشیم. آری اینجا نیز تناقض را دریافت کردم. اصن برای من روز های شهادت امامان حال به هم زن ترین روز های سال بود چرا که باید همش غصه خورد و هیچ کار مفیدی نکرد. توی دید غالب مذهبیا هم باید این روز سیاه پوشید، گریه کرد، و هیچ خنده و حالت شادی نداشته باش تا امامان و خدا از ما خوششون بیاد. و چقدر عجیب است که این باور ها تا چه حد با باور های الهی و آیات قران در تناقض است.
3) نکته دیگر برای من بود چرا کشور های اروپایی و آمریکا با این که این روز های شهادت اینا نه تنها ناراحتی نمی کنند بلکه کاملا خوشحالن و هر روز بیشتر دارن تلاش میکنند که شاد تر باشند. حال اونا مرتب موفق تر و شاد تر هستند و این کشور های متعب مذهبی هر روز بدبخت تر و بیچاره تر هستند مث همین کشور های منطقه خاور میانه…
برای من واقعا عجیب است که خداوند یکتا برای من که در ایران به دنیا امده ام به یک صورت قوانین را آورده و مثلا برای کسی که در کشور ارمنستان باشد که هم مرز با کشور ماست یک سری قوانین دیگه برای زندگی موفق…
آری اگر این سه مثال را با عمق و تدبیر و ذات درونی ات بخوانی به طور واضح متوجه عمق تناقض بین این باور ها و صفات و قوانین الهی می شوی. همین جا بود که تصمیم گرفتم که بت های شیطانی باور گونه خود را بشکنم و به مسیر توحیدی الله یکتا قدم بردارم و به دین واحد یکتاپرستی ابراهیم ایمان بیاورم که خداوند همه پیامبران را در آیات قرآن دعوت کرده است.
و خداوند چقدر زیبا مفاهیم عالی جذب را در آیات خود بر زبان استاد عباس منش آورد تا باور های توحیدی را برای مومنان نشر دهد. خداوندا هزاران مرتبه شکرت که هر لحظه ما را هدایت می کنی.
خداوندا از تو ممنونم که که مرا به وادی توحید و شادی و ثروت و عزت دعوت کردی.
آری خداوند برای همه انسان های یک سری قوانین ثابت و محکم آفریده و تدبیر جهان را بر مبنای این قوانین انجام می دهد. خواه تو محمد پیامبر خدا باشی، خواه یعقوب نبی باشی، و خواه تو باشی که این این جلسه را در هر زمانی گوش بدهی. خداوند عالم را بر مبنای قوانین تدبیر کرده و قانون جذب را بر به صورت زیر مهیا کرده است.
آری خداوند هر لحظه ما را به تمرکز بر زیبایی ها و نعمت ها و عزت ها دعوت کرده است. و چقدر زیبا دو مشخصه اصلی انسان مومن را مشخص می کند.
1) نه می ترسد
2) و نه غمگین می شود.
من اصن برای خودم هر گاه این دو حس بد غم و ترس برای من رخ می دهد، به خودم میگویم دیگر جزو مومنان نیستی و وارد لشگر ظالمان و گناهکاران وارد شدی و تلاش می کنم سریع تمرکزم را به لطف خدا به سمت نعمت ها و زیبایی ها منتقل می کنم
میشه نجوا و راز گفتن از (نفوس شریره) شیطان است که میخواهد مؤمنان را دلتنگ و پریشان خاطر کند در صورتی که هیچ زیان به آنها نمیرساند جز آنکه امر خدا باشد، و مؤمنان باید همیشه بر خدا توکل کنند.
همیشه باید ما مراقب نجوا های ذهنی باشیم چرا که آنها همیشه ما را به بدبختی و بیچارگی دعوت می کند و همه آنها از سمت شیطان است. بدون شک نجوا ها از سمت شیطان است و برای این است که مومنان را ترسان و غمگین کند.
در حالی که خداوند در قلب ما همیشه ما را به شادی و امید و سلامتی و عزت دعوت میکند.
در شرایط سخت وظیفه ماست که به صورت آگاهانه، اوضاع را کنترل کنیم و تمرکزمان را به زبیایی ها و نعمت ها منتقل کنیم چرا که این نجوا های شیطانی به مومنان به اندازه ذره ای به ما صدمه ای وارد نمی کند مگر به اذن الله و ما مومنان فقط باید به الله یکتا توکل کنیم.
ذهن جایگاه شیطان و قلب جایگاه خداوند یکتا
و چه زیبا خداوند فرمود: که هر گاه کسی یا نجوایی به تو گفت که غمگین باش مطمین باش که این ها از سمت شیطان است و اگر نجوا و یا کسی به تو گفت که شاد باش و امیدوارانه حرکت کن این همان نجوای الله یکتاست.
حال این ما انسان ها هستیم که به الله یکتا باور داشته باشیم و ندای الله را گوش دهیم یا مشرک باشیم و ندای شیطان را اعتماد و باور کنیم. تصمیم با خود ماست. همین است که خداوند در آن دنیا ما را با شیطان رو به رو می کند و او صاف صاف به ما نگاه می کند و به ما می گوید که من فقط به شما نجوا دادم و این شما انسان ها بودید که خداوند را باور نکرده و شیطان را باور کرده و شرک ورزیدید.
خداوندا هزاران مرتبه شکرت به خاطر این آگاهی های توحید باورانه
خداوندا شکرت که هر روز باور های توحیدی مرا تقویت می کنی
خداوندا از تو میخواهم که همه دوستان و استاد را سلامتی و عزت و شادی کوانتومی عنایت کنی تا از عمق وجود در سایه الله یکتا شاد، سالم، و ثروتمند باشند.
خداوندا شکرت به خاطر این سفرنامه عالی و این باور های عالی ثروت مند کننده و تقویت کننده باور های توحیدی
خدایا شکرت ای خداوند عزیز و قوی و مالک کل عالم :)*
منم مثل شما سه تا قرآن تو قرآن داشتم که یکیش دادم همسرم برد محل کارش که محافظ و نگهدارش باشه 🥺🥺🥺
و قرآن دیگه هم داخل خونه بود که آب بکشم بریزم داخل خانه و چهار گوش خونه که اگه دعایی هست باطل بشه 😶😶😶😶
من این همه شرک فقط تو این یه کار داشتم چقدررباور اشتباه 😶😶😶
و چیزهای هم که میدونستم این بود که فکر میکردم باید وقتی خواسته ای از خدا دارم باید التماس کنم و گریه کنم
و به امام زاده یا آدم های دیگه بگم برام دعا کنم و اینجا هم باور اشتباهی که داشتم این بود که من با زبان دیگران گناه نکردم پس اونا دعا کنند مستجاب میشه بازم شرک و احساس گناه و قربانی بودن
هرکس میدیدم تو روضه بیشتر گریه می کنه میگفتم خوشبحالش خدا حاجتش میده و…
تا اینکه با سایت شما آشنا شدم و این شد که متوجه شدم دیگه چیزی به نام سحر وجادو وجود نداره چون من خدای قدرتمند دارم پس اون نمیتونه کاری کنه
طبق اتفاقاتی که افتاد من از سایت دیگه استفاده نکردم تا اینکه امسال خداوند مهربان قربونش برم اینقدر منو دوست داره و میخواد من هدایت بشم بصورت خیلی معجزه آسا دوباره من وارد سایت شدم
فایل روابط خریدم و بعد عزت نفس خیلی تغییر کرده زندگیم
توفایل شماره سه عزت نفس من برای اولین بار رفتم قرآن خوندم که تمام کلماتی که غفور الرحیم داشت خوندم
خداااااااای من 😃😃😃چقدر به شناخت من به خداوند کمک کرد
چقدر خدای من مهربان
چقدر بخشنده است
برعکس خدایی قبلی که داشتم و دائم میخواست منو ببره جهنم این خدا دائم میخواد منو ببره بهشت وبهم میگه الهه ببین خدات چقدر بخشنده است چقدر به رشد تو کمک می کنه تو هرکاری کردی اشکال نداره دختر قشنگم تو نمیدونستی حتی اگه هم میدونستی بازهم اشکال نداره مهم اینه که الان میخوای تغییر کنی و زندگی خودت توحیدی کنی الان میدونی و توبه نی کنی🌺🌺🌺🌺🌺🥺🥺🥺
فقط خداوند میخواهد منو بغل کنه و به همه خواسته هام برسونه
بعد از ۳۳ سال زندگی تازه فهمیدم که خدا میگه یک قدم بیا من ده قدم میام یعنی چی
استاد واقعا شما بی نظیری و پیامبر زمان من هستی چون به بهترین حالت هدایت می کنی منو بدونه اینکه بدونی کیم
چکارم
تحصیلاتم
خانوادم
کاری نداری فقط هدایت میکنی
خداوند هم به من میگه الهه هر چی هستی باش من دوست دارم بنده یکی یه دونه من ❤❤❤❤❤
الان میفهمم هر چقدر خوشحال باشم خوشحالی بیشتر وارد زندگیم میشه
احسا خوب = احسا خوب
ایمان= احساس خوب
توکل=احساس خوب
توحید = احساس خوب
هرچی حالت بهتر اتفاقات خوب بهتر
در قرآن خداوند فقط گفته حال خوب ، خوشحال بودن ،تو به من توکل کن ببین چه زندگی بهت میدم
دقیقا این درسته که جهان به گونه ای خلق شده که به فرکانسهای ما پاسخ میده و ما همانند دستگاه تولید فرکانس هستیم و جهان دستگاهیست که فرکانسهای ما را تبدیل به اتفاقات و تجربه هایی نموده و وارد زندگیمون میکنه . فرکانسهای ما هم با افکارمون و توجهتون ایجاد میشن چه مثبت و چه منفی در نتیجه باید حواسمون باشه که
احساس خوب = اتفاقات خوب
احساس بد = اتفاقات بد
تمام خواسته های ما بر اساس شدت توجهمون زمان انجامش متفاوته و واقعا باید مراحل تکاملش رو هم طی کنه .
من زمانیکه با قانون جذب آشنا شدم و با تعدادی از آیات قرآن مقایسه کردم برام این سوال بود که چرا علمای قرآنی نمی آیند از این علم استفاده کرده و علوم قرآن رو بر اساس این علم بررسی و برای مردم بیان کنند . من از همون اوان کودکی دنبال حقیقت زندگی بودم هیچوقت راضی به روزمرگی نبودم و مرتب دنبال خدای مهربون و برقراری ارتباط پاک و صمیمی با او بودم ۱۱سالم بود که انقلاب شد و حرف از خدا و پیامبر واسلام رو بطور جدی میشنیدم . و وارد مسیر تکاملی شدم خیلی چیزها رو عقلم قبول نداشت ولی همه تایید میکردند و هرچه که گذشت دیدگاهم نسبت به خداوند زیباتر شد . دراین بین تناقض زیاد وجود داشت مشکلات هم در زندگیمون زیاد بود ولی من خیلی صبور بودم و واقعا خدای مهربونم رو حس میکردم لذا زمانیکه مسائل و مشکلات زندگی زیاد میشد همون خدایی که حسش میکردم بهم انرژی میداد و من بخاطر خشنودی او معمولا حسم رو خوب میکردم و سعی میکردم که ناراحت نباشم و واقعا چیزهایی که از خداوند خواستم رو بهم داده .
اما از دولتی سر انقلاب علمای انقلابی به ما طوری آموزش دادند که کلا دنیا رو بیخیال شیم و به فکر اخرتمون باشیم غافل از اینکه آخرتمون هم از همین دنیا میگذره همیشه از فقر و عبادات امامان بزرگوارمون به ما گفتند درصورتی که من تازه فهمیدم که این عزیزان خیلی هم ثروتمند بودند با توجه به فقر فکری و مالی جامعشون بیشتر انفاق میکردند و خود ساده زندگی میکردند مثلاً امام علی علیه سلام مرتب ملک آباد میکرد و به فقرا میداد تا امرار معاش کنند. یا حسین علیه اسلام بیزینس اسب داشت و….
ولی همیشه به ما گفتند که فقر یک مزیت و خدا فقیران رو دوست داره که این کاملا غلط است ویا بجای شاد کردن مردم و امید وانرژی دادن به مردم هی اومدن شادیها رو کم کردن و مراسم عزاداری و دهه های عزاداری و اندوه به پا کردن و هی غم و غصه رو ترویج دادند من فکر میکنم اونها خودشونم قربانی افکار انسانهای قبل از خودشون بودند
ولی خدارو شکر نسل جدید بیدار است و از فکرش بیشتر استفاده میکنه و وجود بزرگوارانی چون استاد عباسمنش عزیزمون با آموزشهای عالیشون و افکار خوب این عزیزان هست که دارن بهترینها رو جذب میکنند و حتما آیندهای عالی خواهیم داشت
من تشکر میکنم از خداوند مهربون واستاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان
سلام به استاد عزیزم خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی ام
روز شما تحول زندگی من روز یازدهم
من قبلا قران می خوندم ولی معنی شو نمی خوندم اگر هم با معنی می خوندم یه سوره کوچیک رو معنیش رو می خوندم و این توضیحات شما عالی و اگاهی بخش بود و من به خودم متعهد می شم که از این به بعد قران رو معنیش رو بخونم و فقط ترجمه شو بخونم و از کتاب خدا بصورت درست استفادت کنم
من تو یک خانواده مذهبی بزرگ شدم و همیشه بر این باور بودیم که نباید زیاد شادی کنیم زیاد بخندیم و باور های اشتباهی در این مورد داشتیم که واقعا باور های مخرب و غلطی بود مثلا زیاد نخند بلا سرت می یاد
یا بعد از هر خنده ایی گریه می یاد و یا اینکه خنده زیاد قلب رو سیاه می کنه و از خدا فاصله می گیریم واقعا این باور های اشتباه و غلطی بود که یه عمر به خوردمون دادن و ماهم بدون هیچ چون وچرا همه رو قبول کردیم و بهشون پایند بودیم
و زندگی رو خودمون به خودمون جهنم کرده بودیم همش غم وغصه و ناراحتی و باور اشتباه که این راه درستشه ولی الان متوجه شدم که این باورها اشتباه بوده قبلا این فایل استاد رو شنیده بودم ولی الان دوباره تو ذهنم تکرار شد و بهم فهموند که نه تنها شادی بد نیست بلکه خیلی هم عالیه و با شادی کردن شادی بیشتری نصیبمون می شه و بلعکس با غم و ناراحتی ، غم و ناراحتی بیشتری نصییبمون می شه و طبق قانون
احساس خوب = اتفاقات خوب و
احساس بد = اتفاقات بد
و هر چقدر ما تو این حالت غم و ناراحتی بمونیم غم و ناراحتی بیشتری به سمت ما می یاد و همش تکرار می شه
در واقع وقتی ما شاد باشیم به جهان این فرکانس رو می فرستیم که ما شادی بیشتری می خوایم و جهان هم شادی بیشتری بهمون می ده و بلعکسش هم وقتی ما ناراحتیم به جهان این فرکانس رو می فرستیم که ناراحتی بیشتری می خوایم و جهان هم ناراحتی بیشتری به ما می ده
و خیلی جالب بود ایات قران در مورد غم و اندوه که خداوند می فرماید که بندگان مومن من باید شاد باشن و نترسن و اصلا در مورد این صحبت نکرده که ما باید همیشه ناراحت باشیم و کسی که به خدا ایمان داره غمگین نیست و نمی ترسه و کسی که به خدا ایمان نداره غمگینه و می ترسه
اگر نگران نباشیم بهمون اسیبی نمی رسه
از هر چیزی بترسیم سر مون می یاد داستان حضرت یعقوب که می ترسید برادران یوسف به یوسف آسیب برسونن و بهشون گفت که می ترسم یوسف رو گرگ بخوره و به بچه هاش کلید داد و ترسش رو نشون داد و برادرای یوسف هم به پدرشون گفتن که یوسف رو گرگ خورده و اونها نتونستن کاری بکنن و حضرت یعقوب با نجوا های ذهنش اون اتفاق رو به سمت خودش جلب کرده بود و از اون چیزی که می ترسید سرش اومد
پس اگر ما از هرچیزی بترسیم و به نجواها گوش بدیم همون بلا سرمون می یاد چون به نجواها گوش کردیم و ترسیدیم
ذهن جایگاه شیطانه و قلب جایگاه خداونده ذهن ما هیچ موقع به ما احساس خوب نمی ده مگر اینکه ما اینقدر روی ذهنمون کار کرده باشیم که دیگه به نجواهای ذهن گوش ندیم و بهش توجه نکنیم
اگر کسی بهتون گفت که باید غمگین باشین این دیدگاه ، دیدگاه شیطانه و فقط شیطانه که می گه غمگین باشین و همش تو ذهن شما نجواها رو می فرسته و ما رو از شادی دور می کنه
و ما هم انسانیم آدم آهنی نیستیم ، رباط نیستیم مواقعی که فرزندمونو از دست می دیم یا کارمونو از دست می دیم ناراحت می شیم
و گریه می کنیم ولی نباید تو احساس غم و اندوه بمونیم و غم و انده رو ادامه دارش کنیم ممنون از شما بابت این آگاهی ناب🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻❤❤
وای خدایا چقدر نکات ازاین فایل یادم اومد که هرکدومشون ساعتها حرف داره…
از قدیم میشندیدم و میدیدم که بعدهر خنده ای گریه ای هست….این باور باعث شده بود حتی اونموقع که درحال خندیدن هم هستیم نگران باشیم ازترس غم بعدازاین شادی…و ذکراین کلمه که خدایا به خیربگردون
من حتی به یاددارم که خیلی وقتها اززبان خداو روایات به ما میگفتن که خندیدن کار کافران است و غمگینی کارمومنان…هر چند اونموقع با اون سن کمم برام قابل هضم نبود،که چطور میشود خنده و خوشحالی با خدا درمنافات باشد…
حتی داستان حضرت یعقوب رو هم با همین دید وباتحسین برای ما شرح میدادند…که چقدر حضرت یوسف رو دوست داشت و تا پیدایش نکرد رنگ شادی رو ندید…درحالی که پیام این ایه اینه که اگر حزنمون رو کنترل نکنیم به همچین جایی میرسیم که حتی دیدگانمونو ازدست بدیم..
خیلی ممنونم از خانم شایسته عزیز که با تمرکزی که روی کارشون دارن ،باعث شدن به ایده ی روزشمار تحول زندگیمون هدایت بشن و سبب یادااوری فایلهایی به مابشن که فکرمیکردیم یادشون گرفتیم ونیازی بهشون نداریم
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون
خدایا سپاسگزارم ک متعهدانه روز یازدهم سفرنامم رو می نویسم…
چقدر به این فایل نیاز داشتم و چقدر نیاز داشتم ک این قوانین رو برای خودم باز مرور کنم و امروز تصمیم داشتم مجددا خودم این فایل رو گوش کنم و به صورت جالبی در روز شمار یازدهم سفرنامم قرار گرفت..خدا را شاکرم
من اولین بار ک این فایل رو گوش کردم فکر کنم یک سال پیش بود ک به صورت اتفاقی از یک کانال تلگرام نظرمو جلب کرد….با اینکه اعتقادی به قرآن نداشتم خیلی جذبش شدم ..چندین بار گوش کردم انگار یه چیز جدید کشف کرده بودم و خیلی حالم خوب شد انگار خدای خودمو توی این فایل پیدا کردم..
چقدر خوشحالم ک می بینم نگرش منو قرآن در مورد غم و شادی یکی هستش..من اعتقاد دارم فقط شادی سهم انسانهاست و این فکر ک باید گاهی هم غمگین باشیم تا قدر شاد بودن دستمون بیاد با افکار من در تناقض هستش..
امروز یکی از قسمتهای سفر به آمریکا رو می دیدم…خانم شایسته با دیدن یه رودخونه خیلی ذوق زده شدند و شروع کردن به سپاسگزاری و خیلی جالب این بود ک من بی اختیار همزمان با ایشون از این طبیعت زیبا در آمریکا و این همه زیبایی و نعمت سپاسگزاری می کردم …اما از همه جالبتر دعا و درخواستی بود که خانم شایسته از خدا کردند..ایشون گفتند:من این طبیعت و این زیبایی ها رو خیلی دوست دارم و ازش لذت می برم خدایا منو در فرکانس این زیبایی ها قرار بده و منو در مسیری قرار بده ک چشمام همیشه نظاره گر این نوع زیبایی ها باشه..
به نظرم دعای ایشون رابطه اش با این فایل اینه ک وقتی دنبال زیبایی ها و حال خوب و آرامش و شادی باشی و مرکز توجهت باشه در همون مسیر و فرکانس ها قرار می گیری و منم دیگه یاد گرفتم ک همیشه با دیدن زیبایی ها با همین زبان ساده و از ته دل همینو از خدا بخوام..سپاس خانم شایسته ی عزیز
واقعا داستان های قرآنی پر از عبرت هستش..در داستان حضرت یوسف و پدرشون یعقوب دقیقا میشه قوانین و سیستم خداوند رو مشاهده کرد..نگرانی و ترس و وابستگی و اضطراب و تکرار کردنش باعث از دست دادن یوسف شد و تا وقتی ک یعقوب تسلیم خواست و اراده خداوند نشد و رها نکرد یوسف بهش بازگردانده نشد.
چقدر این نجواهای شیطانی باعث غم و اندوه آدما میشه…نجواهایی ک اصلا تشخیص داده نمی شه فقط وقتی می تونی تشخیصش بدی ک قوانین خدا را بشناسی و به محض دیدن واگویه ها با تمرکز بر نکات مثبت فلجشون کنی…
-با شادی و احساس خوب از خدا درخواست کنم نه با گریه و زاری.
-همیشه روی فرکانس احساس خوب باشم زیرا اساس قوانین خدا بر احساس خوب استواره.
-خدای من خدای زیبایی،شادی و عشق و سرور است که در همه لحظات از ما میخواهد شاد باشیم.
-تنها زمانی اتفاقات خوب را جذب می کنیم که شاد باشیم.
-در فرکانس بد ماندن موقع بروز ناراحتی ،اوضاع را بدتر میکند.پس در فرکانس بد باقی نمونیم.
-نیروی حاکم بر جهان نیروی خیره و زمانی که ما در مسیر درست باشیم اتفاقات خوب زیادی رو جذب می کنیم.
-ترس،نگرانی،اضطراب و دلشوره در مورد هر چیزی باعث دعوت مشکلات بیشتری به زندگی مون میشود .
-از غم و اندوه و نگرانی هامون با احدی صحبت نکنیم حتی با خداوند .زیرا با این کارمون گرفتاری های بیشتری رو به زندگی دعوت می کنیم.
-هنگام دعا و درخواست از رب گریه و زاری ممنوع.
-متوکل باشیم و نگرانی ها را از خودمون دور کنیم و بدانیم نجواها از سوی شیطان است برای غمگین کردن مومنان .
-اگر در زندگی ناراحتی،غمگینی،می ترسی و احساس بدی داری بدون شیطان کنترل زندگیتو بدست گرفته اما اگر آرامی،شادی،امیدواری ،متوکلی و احساس خوبی داری بدان خدا با توست و کنترل زندگیت در دستان اوست و در مسیر صراط مستقیمی.
به نام خداوند بخشنده مهربانم
سلام و وقتتون بخیر
سپاس از این هم آگاهی های ناب..
من دو روز این فایل چند بار گوش دادم هر وقت گوش میدم باز احساس میکنم چیزی ازش متوجه نشدم و دستن به نوشت رد پا نمی فت…
الان باز دوباره گوش دادم چقد این آیه هاا عالی و زیباست..
خدارا سپاس ک منو تو این مسیر هدایت کرد..
خدایا من میدونم خودم خواستم و تو منو وارد این سایت کردی و من هر روز حال خوب رو تجربه میکنم..
کنجی تو فایل ها نهفته هست ک هر چی برداشت میکنی باز تمومی نداره آگاهی ها خالص و ناب هست و خدا درون حسابی لذت میبره از شنیدن این کلمات زیبا
..
من برداشتی ک از این قانون را داشتم این بود حال بد مساوی با اتفاقات بد حال خوب مساوی با اتفاقات خوب..
و خداوند قشنگ امروز امتحانم کرد ک ببینه من چند مرده حلاجم اون اطلاعاتی ک دریافت میکنم و عمل میکنم یا نه..
امروز برای خرید مانتو رفته بودم بیرون …چند جا ک مد نظرم بود رفتن دیدم مغازشون بسته هست
یه جا رفتم تنوع کارشون کم بود همین ک گفتم فقط همین رنگ و دارید شروع کرد ب غر زدن ک بازار خرابه مشتری نیست بیارم در رو نداره..منم زود خداحافظی کردم و امدم بیرون ..
گفتم اینجا جا من نیست ..حس خوبی بهم نمیده
همینطور ک میرفتم یه مغازه دیگه رو دیدم رفتم داخل مدل زیاد داشت و من چند تا سوال کردم بی اعتنا ب من مشتری دیگه رو راه انداخت با اینکه ودقیقا کنارش بودم…
امدم از مغازه بیرون چرا ؟چون برای من ارزش قائل نبود جایی ک ب شخصیت من بی توجهی بشه من دوست ندارم من با ارزشم..
آخر هم جایی رفتم با تمام احترام خرید کردم و از خریدم راضی چقد هم احترام من حفظ شد….
موقع برگشت هم اتفاق ناخوشایندی افتاد.. ک اصلا تو شوک بودم یه زره ک از محیط دور شدم فوری این ذکر ب ذهنم رسید بگم پناه میبرم ب خدا از شر شیطان..
..همون لحظه هندزفری گذاشتم تو گوشم و این فایل رو گوش دادم ..ذهنم میگفت یه دقیقه آروم شو بعد اما دلم چیز دیگه میگفت…
من خودمو سپردم ب دستش و ازش راهنمایی خواستم ..
فقط میتونم بگم حس نابی داره انگار دقیقا کنارم نشسته و داره باهام حرف میزنه..
من آروم شدم ..
خدایا من خودمو سپردم ب دستان قدرت مندت منو تو مسیرت حفظ کن…قدرت درک نشانه ها و الهامات رو بهمون بده
قدرت درک این فایل ها رو بهم بده…
خدا بخشنده مهربانم
سلام به استاد عزیزو دوست داشتنی و دوستای عباس منشی ام
این فایل رو قبلا هم بارها و بارها گوش دادم ولی هر دفعه برام جدید و از گوش دادن بهش لذت میبرم.
چقدر خوندن قرآن از دریچه آگاهی های استاد لذتبخش قرآنی که میگه همه باید در هر لحظه شاد باشن تا تجربه بهتری از زندگی داشته باشن و این شادی ادامه دار باشه و بخاطر واکنش به عوامل بیرونی نباشه یعنی با خودت در صلح باش عاشق اون خدایی باش که تو رو جوری آفریده که فقط خودت میتونی زندگیتو بسازی و هیچ کس بهت نمیتونه کوچکترین ضرر و زیانی برسونه خدای من شکرت که من فهمیدم خالق اتفاقات و شرایط زندگیم خودم هستم.
من همیشه فکر میکردم خدای من چرا دین اسلام دین حزن و اندوه و حتی در مناسبت های مذهبی که میلاد هست باز اون شادی و سرور چیزی کمتر از عزاداری نیست و یک سئوال بزرگی که در ذهنم بود و استاد جوابشو گفتن این بود که چرا فقط مسلمون ها به بهشت میرن پس خدا قرار این همه بنده دیگشو بفرسته جهنم پس دین بقیه پیامبر چی میشه چرا برای رسیدن به رستگاری همه باید مسلمون بشن خیلی برام سئوال بود و این جواب در خود قرآن ولی منی که ادعا مسلمونی دارم بعد این همه سئوال جواب به این واضحی رو ندیدم میدونین چرا؟ چون باورهای محدودکننده ام منو کور و کر کرده بود و اصلا این ایه قرآن رو نمی فهمیدم.
استاد با تفسیرهای شما من راغب به خوندن قرآن شدم و دوست دارم قرآن رو به همین راحتی بخونم و برای خودم تفسیر کنم قبلا برام خوندن قرآن مثل کوه کندن بود و یک کتاب غیرقابل فهم بود ولی الان بهتر شدم و با خوندنش هر روز بهتر و بهتر میشم.
خدایا شکرت بابت این همه آگاهی ها خدایا شکرت بابت استاد و خدایا شکرت بابت اینکه من در زمره تعداد محدود جمعیتی قرار دادی که هدایت بشم.
همگی در پناه رب قدرتمند کیهان پیروز و موفق و ثروتمند باشید.
✨یازدهمین برگ از سفرنامه من
به نام الله مهربان؛ سلام به دوستان عزیزم، استاد مهربانم و خانم شایسته دوستداشتنی🦋🌸
شادی و خوشحالی، قطعا یکی از عناصر اصلی وجود انسان است. چراکه همیشه نظاره گر این ماجرا بودیم هرگاه به هردلیلی احساس شادی و خوشحالی کردیم، به دنبال آن احساس آرامش، رهایی، خوشبختی و سپاسگزاری بوده. ذهن ما از هر نگرانی تهی، و آماده دریافت نعمات بیشتر بوده. همینطور زمان هایی که در تلاش بودیم دیگران را خوشحال کنیم، آن خوشحالی وصف ناپذیری که قرار بود برای آنان رخ دهد را اول خودمان بودیم که عمیقا احساس کردیم! و این یک روال طبیعی و همیشگی است و تنها بیانگر یک حقیقت است. به قول استاد، ”ما فقط برای تجربه شادی، خوشحالی و لذت بردن به این دنیا آمدهایم.” باعث آرامش خاطر است که خداوند هم از طریق قرآن این موضوع را به صورت کامل و واضح برایمان توضیح داده. یادآوری همان قانون ابدی و بدون تغییرِ احساسات خوب = اتفاقات خوب و احساسات بد = اتفاقات بد. این فایل بدون شک از باارزشترین و آگاهیدهنده ترین فایل های این سایت است که احساس هر فردی که به سمت گوش دادن آن هدایت شده را در طی تک تک ثانیه ها عالی نگه داشته و باعث برانگیختن احساس سپاسگزاری از خداوند و شما استاد عزیز برای آشکار کردن این حقایق کرده :)
که هروقت آرام و شاد بودم، بهترین لحظات زندگیام را تجربه کردم و همه چیز به عالی ترین نحو پیش رفته و ذهنم از نجواها تهی شده درلحظه، آماده دریافت نعمات و شادی بیشتر بوده؛ و هروقت غمگین و نگران شدم، همه چیز برایم سخت تر، با ترس و نجواهای نگران کننده بیشتر پیش رفته. و دلیل تمام آنها واضح است، قوانین همواره برای تمام افراد ثابت و بدون تغییر عمل میکنند. این ما هستیم که باید اگاهانه از آنها نهایت استفاده را برده و زندگی دلخواه مان را خلق کنیم…
ردپای روز یازدهم از روزشمار تحول زندگیام… 👣
به نام الله یکتا
خداوندا شکرت که هر بخش این سفر برای من یک الهام از سمت خودت در نظر گرفتی تا در هر محله این سفر با خدای خودم آشنا شوم. امروز برای من سوال پیش آمده بود که چطور بهترین راه جذب موفقیت و شادی را به کار بگیرم تا نتایج خیلی بهتری در زندگی ام بگیرم.
وقتی جمله ابتدایی این سفرنامه را خواندم احساس شعف و شور زیادی کردم چرا که خداوند بار دیگر به صورت کاملا واضح پاسخ سوالات مرا به زبان استاد می آورد. زیبایی دیگر این بود که بانو مریم شایسته در ابتدای این سفر نامه نوشته بود که : “انتخاب من برای امروز یک فایل دیگر بود. اما نیرویی برتر مرا به سمت این فایل هدایت کرد تا چراغ راه یازدهمین روز سفرمان باشد.”
آری خداوند در آن لحظه به بانو شایسته الهام کرد که این جلسه را جایگزین کند تا من به عنوان بنده خدا با ارسال فرکانس این سوال، پاسخم را در این بخش از سفر پیدا کنم. آری خداوند جهان را همانند یک سیستم خلق کرده که فرکانس های ما را دریافت کند و انرژی های ارسالی ما را به ماده در زندگی مان به صورت اتفاقات تبدیل کند. به قول استاد، خداوند شیطان را امر کرد که بر ما سجده کند چرا که ما تنها موجودی در این عالم هستیم که تمامی اتفاقات زندگی مان را رقم میزنیم و هیچ اتفاقی در زندگی ما اتفاقی نیست. آری خداوند هیچ برگی را از درختان بدون تدبیر نمی اندازد.
و چه زیبا من در طول زندگی ام همیشه برایم یک سری سوال داشتم با توجه به اینکه در ایران و در یک خانواده سنتی و مقداری مذهبی به دنبا آمدم. اما از همان دوران کودکی ام هیچ چیز را راحت نمیپذیرم حتی خیلی از درس هایم در دوران تحصیلم و همیشه به دنبال راه های جدید و بهتر هستم. در زمینه دینی نیز همیشه برایم سوالاتی به وجود می آمد چرا که تناقض های بسیاری بین صفات خداوند و نوع دین مذهب در ایران پیدا می کردم. که در ادامه در جا هایی که برای من سوال بوده دراین رابطه رو مطرح میکنم.
1)این که خداوند که نام او سبحان الله است چرا باید برای بندگاهنش بد بخواهد، چرا که در طول مدارس و اطرافیانم میدیدم که میگفتن نباید همیشه خوشحال بود حتی میگفتن که در اسلام نباید بلند خندید چرا که مومنان نمی خندند و فقط لبخند می زنند. در حالی که من همیشه دوس داشتم از ته دلم بخندم و کیف کنم. همیشه برایم سوال بود این چه خدایی است که با خنده های من مشکل دارد. حتی در یک دوره این حرفا را تا حدودی باور کرده بودم و سعی میکردم بیشتر غمگین و اندوهگین باشم تا خداوند مرا بیشتر دوس بدارد. مثلا در دوران محرم خودم رو این قدر اذیت می کردم و تمام تلاش ام میکردم که در جلسات خوب گریه کنم و فک می کردم که با این حالت خداوند به من بیشتر توجه می کند و مرا بیشتر در حالت حزن دوست دارد. و اما نتیجه، من هر چه تلاش میکردم در زمینه کاری و درسی خودم با اینکه خودم را لائق می دیدم اما باز شکست میخوردم. حتی یک دوره از خداوند عصبانی شدم که بابا من که همه این چیزا رعایت کردم چرا پس بیشتر حال منمو میگیری و من دارم باز شکست میخورم. جالب این جاست که وقتی با این شکست و این بدبختیا دچار میشدم این اندیشمندان مذهبی میگفتن خداوند برای مومنان سختی های بیشتری میزاره تا ایمان اونا رو بسننجه و مایل که اون ها دچار غرور و قدرت نشن. در واقع خدا به ما شکست میده تا دچار غرور و قدرت و از دست رفتن دین مون نشیم. تو ایران ام تا دلتون بخواد الگوی غلط برای این حرف. نگاه میکنی اطرافت هر چی ادم دینی و مذهبی بدبخت و فقیر و بیچاره… این قدر این باور و این فکر غلط زیاد شده بود توی افکار من که تصمیم گرفتم که بیخیال خدا و این مذهب بشم و کلا بیخیال نماز و روزه شدم. نمازم رو کلا ترک کردم چون حالم از این دین ضعیف کننده و بازنده و سرشار از غم و اندوهگینی حالم به هم میخورد. اما اولین تلنگر برای من این بود که خداوند این همه صفات و اسامی عالی همچون ثروت و قدرت و جمال و عزت دارد و از ما هم خواسته که هر جنبه از صفات خودش رو در وجودمون و رفتارمون قوی کنیم. همین جا یکی از تناقض هایی بود که بین دین واقعی توحیدی اسلام و دین ساخته شده اسلام ایرانیا و مذهبیا پیدا کردم که منو در نهایت به این جریان توحیدی هدایت کرد که هر لحظه از خدای خودم ممنونم.
2) دومین تناقض بین پوشیدن لباس سیاه در ماه محرم و شهادت ها و مکروه بودن پوشیدن لباس سیاه بود. واقعا چرا انسان باید لباس سیاهی که نماد نا زیبایی و نیرو های شیطانی هست را برای احترام به امامان بپوشیم. واقعا جای تعجب داشت برای من. در حالی که پیامبر به ما امر کرده که لباس سیاه نپوشیم. آری اینجا نیز تناقض را دریافت کردم. اصن برای من روز های شهادت امامان حال به هم زن ترین روز های سال بود چرا که باید همش غصه خورد و هیچ کار مفیدی نکرد. توی دید غالب مذهبیا هم باید این روز سیاه پوشید، گریه کرد، و هیچ خنده و حالت شادی نداشته باش تا امامان و خدا از ما خوششون بیاد. و چقدر عجیب است که این باور ها تا چه حد با باور های الهی و آیات قران در تناقض است.
3) نکته دیگر برای من بود چرا کشور های اروپایی و آمریکا با این که این روز های شهادت اینا نه تنها ناراحتی نمی کنند بلکه کاملا خوشحالن و هر روز بیشتر دارن تلاش میکنند که شاد تر باشند. حال اونا مرتب موفق تر و شاد تر هستند و این کشور های متعب مذهبی هر روز بدبخت تر و بیچاره تر هستند مث همین کشور های منطقه خاور میانه…
برای من واقعا عجیب است که خداوند یکتا برای من که در ایران به دنیا امده ام به یک صورت قوانین را آورده و مثلا برای کسی که در کشور ارمنستان باشد که هم مرز با کشور ماست یک سری قوانین دیگه برای زندگی موفق…
آری اگر این سه مثال را با عمق و تدبیر و ذات درونی ات بخوانی به طور واضح متوجه عمق تناقض بین این باور ها و صفات و قوانین الهی می شوی. همین جا بود که تصمیم گرفتم که بت های شیطانی باور گونه خود را بشکنم و به مسیر توحیدی الله یکتا قدم بردارم و به دین واحد یکتاپرستی ابراهیم ایمان بیاورم که خداوند همه پیامبران را در آیات قرآن دعوت کرده است.
و خداوند چقدر زیبا مفاهیم عالی جذب را در آیات خود بر زبان استاد عباس منش آورد تا باور های توحیدی را برای مومنان نشر دهد. خداوندا هزاران مرتبه شکرت که هر لحظه ما را هدایت می کنی.
خداوندا از تو ممنونم که که مرا به وادی توحید و شادی و ثروت و عزت دعوت کردی.
آری خداوند برای همه انسان های یک سری قوانین ثابت و محکم آفریده و تدبیر جهان را بر مبنای این قوانین انجام می دهد. خواه تو محمد پیامبر خدا باشی، خواه یعقوب نبی باشی، و خواه تو باشی که این این جلسه را در هر زمانی گوش بدهی. خداوند عالم را بر مبنای قوانین تدبیر کرده و قانون جذب را بر به صورت زیر مهیا کرده است.
آری خداوند هر لحظه ما را به تمرکز بر زیبایی ها و نعمت ها و عزت ها دعوت کرده است. و چقدر زیبا دو مشخصه اصلی انسان مومن را مشخص می کند.
1) نه می ترسد
2) و نه غمگین می شود.
من اصن برای خودم هر گاه این دو حس بد غم و ترس برای من رخ می دهد، به خودم میگویم دیگر جزو مومنان نیستی و وارد لشگر ظالمان و گناهکاران وارد شدی و تلاش می کنم سریع تمرکزم را به لطف خدا به سمت نعمت ها و زیبایی ها منتقل می کنم
و خداوند چه زیبا فرمود که:
“إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ”
میشه نجوا و راز گفتن از (نفوس شریره) شیطان است که میخواهد مؤمنان را دلتنگ و پریشان خاطر کند در صورتی که هیچ زیان به آنها نمیرساند جز آنکه امر خدا باشد، و مؤمنان باید همیشه بر خدا توکل کنند.
همیشه باید ما مراقب نجوا های ذهنی باشیم چرا که آنها همیشه ما را به بدبختی و بیچارگی دعوت می کند و همه آنها از سمت شیطان است. بدون شک نجوا ها از سمت شیطان است و برای این است که مومنان را ترسان و غمگین کند.
در حالی که خداوند در قلب ما همیشه ما را به شادی و امید و سلامتی و عزت دعوت میکند.
در شرایط سخت وظیفه ماست که به صورت آگاهانه، اوضاع را کنترل کنیم و تمرکزمان را به زبیایی ها و نعمت ها منتقل کنیم چرا که این نجوا های شیطانی به مومنان به اندازه ذره ای به ما صدمه ای وارد نمی کند مگر به اذن الله و ما مومنان فقط باید به الله یکتا توکل کنیم.
ذهن جایگاه شیطان و قلب جایگاه خداوند یکتا
و چه زیبا خداوند فرمود: که هر گاه کسی یا نجوایی به تو گفت که غمگین باش مطمین باش که این ها از سمت شیطان است و اگر نجوا و یا کسی به تو گفت که شاد باش و امیدوارانه حرکت کن این همان نجوای الله یکتاست.
حال این ما انسان ها هستیم که به الله یکتا باور داشته باشیم و ندای الله را گوش دهیم یا مشرک باشیم و ندای شیطان را اعتماد و باور کنیم. تصمیم با خود ماست. همین است که خداوند در آن دنیا ما را با شیطان رو به رو می کند و او صاف صاف به ما نگاه می کند و به ما می گوید که من فقط به شما نجوا دادم و این شما انسان ها بودید که خداوند را باور نکرده و شیطان را باور کرده و شرک ورزیدید.
خداوندا هزاران مرتبه شکرت به خاطر این آگاهی های توحید باورانه
خداوندا شکرت که هر روز باور های توحیدی مرا تقویت می کنی
خداوندا از تو میخواهم که همه دوستان و استاد را سلامتی و عزت و شادی کوانتومی عنایت کنی تا از عمق وجود در سایه الله یکتا شاد، سالم، و ثروتمند باشند.
خداوندا شکرت به خاطر این سفرنامه عالی و این باور های عالی ثروت مند کننده و تقویت کننده باور های توحیدی
خدایا شکرت ای خداوند عزیز و قوی و مالک کل عالم :)*
بنام خداوند وهاب و هدایتگر
سلام و روز بخیر خدمت شما عزیزان
منم مثل شما سه تا قرآن تو قرآن داشتم که یکیش دادم همسرم برد محل کارش که محافظ و نگهدارش باشه 🥺🥺🥺
و قرآن دیگه هم داخل خونه بود که آب بکشم بریزم داخل خانه و چهار گوش خونه که اگه دعایی هست باطل بشه 😶😶😶😶
من این همه شرک فقط تو این یه کار داشتم چقدررباور اشتباه 😶😶😶
و چیزهای هم که میدونستم این بود که فکر میکردم باید وقتی خواسته ای از خدا دارم باید التماس کنم و گریه کنم
و به امام زاده یا آدم های دیگه بگم برام دعا کنم و اینجا هم باور اشتباهی که داشتم این بود که من با زبان دیگران گناه نکردم پس اونا دعا کنند مستجاب میشه بازم شرک و احساس گناه و قربانی بودن
هرکس میدیدم تو روضه بیشتر گریه می کنه میگفتم خوشبحالش خدا حاجتش میده و…
تا اینکه با سایت شما آشنا شدم و این شد که متوجه شدم دیگه چیزی به نام سحر وجادو وجود نداره چون من خدای قدرتمند دارم پس اون نمیتونه کاری کنه
طبق اتفاقاتی که افتاد من از سایت دیگه استفاده نکردم تا اینکه امسال خداوند مهربان قربونش برم اینقدر منو دوست داره و میخواد من هدایت بشم بصورت خیلی معجزه آسا دوباره من وارد سایت شدم
فایل روابط خریدم و بعد عزت نفس خیلی تغییر کرده زندگیم
توفایل شماره سه عزت نفس من برای اولین بار رفتم قرآن خوندم که تمام کلماتی که غفور الرحیم داشت خوندم
خداااااااای من 😃😃😃چقدر به شناخت من به خداوند کمک کرد
چقدر خدای من مهربان
چقدر بخشنده است
برعکس خدایی قبلی که داشتم و دائم میخواست منو ببره جهنم این خدا دائم میخواد منو ببره بهشت وبهم میگه الهه ببین خدات چقدر بخشنده است چقدر به رشد تو کمک می کنه تو هرکاری کردی اشکال نداره دختر قشنگم تو نمیدونستی حتی اگه هم میدونستی بازهم اشکال نداره مهم اینه که الان میخوای تغییر کنی و زندگی خودت توحیدی کنی الان میدونی و توبه نی کنی🌺🌺🌺🌺🌺🥺🥺🥺
فقط خداوند میخواهد منو بغل کنه و به همه خواسته هام برسونه
بعد از ۳۳ سال زندگی تازه فهمیدم که خدا میگه یک قدم بیا من ده قدم میام یعنی چی
استاد واقعا شما بی نظیری و پیامبر زمان من هستی چون به بهترین حالت هدایت می کنی منو بدونه اینکه بدونی کیم
چکارم
تحصیلاتم
خانوادم
کاری نداری فقط هدایت میکنی
خداوند هم به من میگه الهه هر چی هستی باش من دوست دارم بنده یکی یه دونه من ❤❤❤❤❤
الان میفهمم هر چقدر خوشحال باشم خوشحالی بیشتر وارد زندگیم میشه
احسا خوب = احسا خوب
ایمان= احساس خوب
توکل=احساس خوب
توحید = احساس خوب
هرچی حالت بهتر اتفاقات خوب بهتر
در قرآن خداوند فقط گفته حال خوب ، خوشحال بودن ،تو به من توکل کن ببین چه زندگی بهت میدم
خدای بی نظیرم ازت سپاسگزارم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
به نام خدای مهربان
و سلام به همه ی عزیزان
دقیقا این درسته که جهان به گونه ای خلق شده که به فرکانسهای ما پاسخ میده و ما همانند دستگاه تولید فرکانس هستیم و جهان دستگاهیست که فرکانسهای ما را تبدیل به اتفاقات و تجربه هایی نموده و وارد زندگیمون میکنه . فرکانسهای ما هم با افکارمون و توجهتون ایجاد میشن چه مثبت و چه منفی در نتیجه باید حواسمون باشه که
احساس خوب = اتفاقات خوب
احساس بد = اتفاقات بد
تمام خواسته های ما بر اساس شدت توجهمون زمان انجامش متفاوته و واقعا باید مراحل تکاملش رو هم طی کنه .
من زمانیکه با قانون جذب آشنا شدم و با تعدادی از آیات قرآن مقایسه کردم برام این سوال بود که چرا علمای قرآنی نمی آیند از این علم استفاده کرده و علوم قرآن رو بر اساس این علم بررسی و برای مردم بیان کنند . من از همون اوان کودکی دنبال حقیقت زندگی بودم هیچوقت راضی به روزمرگی نبودم و مرتب دنبال خدای مهربون و برقراری ارتباط پاک و صمیمی با او بودم ۱۱سالم بود که انقلاب شد و حرف از خدا و پیامبر واسلام رو بطور جدی میشنیدم . و وارد مسیر تکاملی شدم خیلی چیزها رو عقلم قبول نداشت ولی همه تایید میکردند و هرچه که گذشت دیدگاهم نسبت به خداوند زیباتر شد . دراین بین تناقض زیاد وجود داشت مشکلات هم در زندگیمون زیاد بود ولی من خیلی صبور بودم و واقعا خدای مهربونم رو حس میکردم لذا زمانیکه مسائل و مشکلات زندگی زیاد میشد همون خدایی که حسش میکردم بهم انرژی میداد و من بخاطر خشنودی او معمولا حسم رو خوب میکردم و سعی میکردم که ناراحت نباشم و واقعا چیزهایی که از خداوند خواستم رو بهم داده .
اما از دولتی سر انقلاب علمای انقلابی به ما طوری آموزش دادند که کلا دنیا رو بیخیال شیم و به فکر اخرتمون باشیم غافل از اینکه آخرتمون هم از همین دنیا میگذره همیشه از فقر و عبادات امامان بزرگوارمون به ما گفتند درصورتی که من تازه فهمیدم که این عزیزان خیلی هم ثروتمند بودند با توجه به فقر فکری و مالی جامعشون بیشتر انفاق میکردند و خود ساده زندگی میکردند مثلاً امام علی علیه سلام مرتب ملک آباد میکرد و به فقرا میداد تا امرار معاش کنند. یا حسین علیه اسلام بیزینس اسب داشت و….
ولی همیشه به ما گفتند که فقر یک مزیت و خدا فقیران رو دوست داره که این کاملا غلط است ویا بجای شاد کردن مردم و امید وانرژی دادن به مردم هی اومدن شادیها رو کم کردن و مراسم عزاداری و دهه های عزاداری و اندوه به پا کردن و هی غم و غصه رو ترویج دادند من فکر میکنم اونها خودشونم قربانی افکار انسانهای قبل از خودشون بودند
ولی خدارو شکر نسل جدید بیدار است و از فکرش بیشتر استفاده میکنه و وجود بزرگوارانی چون استاد عباسمنش عزیزمون با آموزشهای عالیشون و افکار خوب این عزیزان هست که دارن بهترینها رو جذب میکنند و حتما آیندهای عالی خواهیم داشت
من تشکر میکنم از خداوند مهربون واستاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی ام
روز شما تحول زندگی من روز یازدهم
من قبلا قران می خوندم ولی معنی شو نمی خوندم اگر هم با معنی می خوندم یه سوره کوچیک رو معنیش رو می خوندم و این توضیحات شما عالی و اگاهی بخش بود و من به خودم متعهد می شم که از این به بعد قران رو معنیش رو بخونم و فقط ترجمه شو بخونم و از کتاب خدا بصورت درست استفادت کنم
من تو یک خانواده مذهبی بزرگ شدم و همیشه بر این باور بودیم که نباید زیاد شادی کنیم زیاد بخندیم و باور های اشتباهی در این مورد داشتیم که واقعا باور های مخرب و غلطی بود مثلا زیاد نخند بلا سرت می یاد
یا بعد از هر خنده ایی گریه می یاد و یا اینکه خنده زیاد قلب رو سیاه می کنه و از خدا فاصله می گیریم واقعا این باور های اشتباه و غلطی بود که یه عمر به خوردمون دادن و ماهم بدون هیچ چون وچرا همه رو قبول کردیم و بهشون پایند بودیم
و زندگی رو خودمون به خودمون جهنم کرده بودیم همش غم وغصه و ناراحتی و باور اشتباه که این راه درستشه ولی الان متوجه شدم که این باورها اشتباه بوده قبلا این فایل استاد رو شنیده بودم ولی الان دوباره تو ذهنم تکرار شد و بهم فهموند که نه تنها شادی بد نیست بلکه خیلی هم عالیه و با شادی کردن شادی بیشتری نصیبمون می شه و بلعکس با غم و ناراحتی ، غم و ناراحتی بیشتری نصییبمون می شه و طبق قانون
احساس خوب = اتفاقات خوب و
احساس بد = اتفاقات بد
و هر چقدر ما تو این حالت غم و ناراحتی بمونیم غم و ناراحتی بیشتری به سمت ما می یاد و همش تکرار می شه
در واقع وقتی ما شاد باشیم به جهان این فرکانس رو می فرستیم که ما شادی بیشتری می خوایم و جهان هم شادی بیشتری بهمون می ده و بلعکسش هم وقتی ما ناراحتیم به جهان این فرکانس رو می فرستیم که ناراحتی بیشتری می خوایم و جهان هم ناراحتی بیشتری به ما می ده
و خیلی جالب بود ایات قران در مورد غم و اندوه که خداوند می فرماید که بندگان مومن من باید شاد باشن و نترسن و اصلا در مورد این صحبت نکرده که ما باید همیشه ناراحت باشیم و کسی که به خدا ایمان داره غمگین نیست و نمی ترسه و کسی که به خدا ایمان نداره غمگینه و می ترسه
اگر نگران نباشیم بهمون اسیبی نمی رسه
از هر چیزی بترسیم سر مون می یاد داستان حضرت یعقوب که می ترسید برادران یوسف به یوسف آسیب برسونن و بهشون گفت که می ترسم یوسف رو گرگ بخوره و به بچه هاش کلید داد و ترسش رو نشون داد و برادرای یوسف هم به پدرشون گفتن که یوسف رو گرگ خورده و اونها نتونستن کاری بکنن و حضرت یعقوب با نجوا های ذهنش اون اتفاق رو به سمت خودش جلب کرده بود و از اون چیزی که می ترسید سرش اومد
پس اگر ما از هرچیزی بترسیم و به نجواها گوش بدیم همون بلا سرمون می یاد چون به نجواها گوش کردیم و ترسیدیم
ذهن جایگاه شیطانه و قلب جایگاه خداونده ذهن ما هیچ موقع به ما احساس خوب نمی ده مگر اینکه ما اینقدر روی ذهنمون کار کرده باشیم که دیگه به نجواهای ذهن گوش ندیم و بهش توجه نکنیم
اگر کسی بهتون گفت که باید غمگین باشین این دیدگاه ، دیدگاه شیطانه و فقط شیطانه که می گه غمگین باشین و همش تو ذهن شما نجواها رو می فرسته و ما رو از شادی دور می کنه
و ما هم انسانیم آدم آهنی نیستیم ، رباط نیستیم مواقعی که فرزندمونو از دست می دیم یا کارمونو از دست می دیم ناراحت می شیم
و گریه می کنیم ولی نباید تو احساس غم و اندوه بمونیم و غم و انده رو ادامه دارش کنیم ممنون از شما بابت این آگاهی ناب🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻❤❤
سلام به همه به همه ی توحیدی های عزیزم
وای خدایا چقدر نکات ازاین فایل یادم اومد که هرکدومشون ساعتها حرف داره…
از قدیم میشندیدم و میدیدم که بعدهر خنده ای گریه ای هست….این باور باعث شده بود حتی اونموقع که درحال خندیدن هم هستیم نگران باشیم ازترس غم بعدازاین شادی…و ذکراین کلمه که خدایا به خیربگردون
من حتی به یاددارم که خیلی وقتها اززبان خداو روایات به ما میگفتن که خندیدن کار کافران است و غمگینی کارمومنان…هر چند اونموقع با اون سن کمم برام قابل هضم نبود،که چطور میشود خنده و خوشحالی با خدا درمنافات باشد…
حتی داستان حضرت یعقوب رو هم با همین دید وباتحسین برای ما شرح میدادند…که چقدر حضرت یوسف رو دوست داشت و تا پیدایش نکرد رنگ شادی رو ندید…درحالی که پیام این ایه اینه که اگر حزنمون رو کنترل نکنیم به همچین جایی میرسیم که حتی دیدگانمونو ازدست بدیم..
خیلی ممنونم از خانم شایسته عزیز که با تمرکزی که روی کارشون دارن ،باعث شدن به ایده ی روزشمار تحول زندگیمون هدایت بشن و سبب یادااوری فایلهایی به مابشن که فکرمیکردیم یادشون گرفتیم ونیازی بهشون نداریم
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون
خدایا سپاسگزارم ک متعهدانه روز یازدهم سفرنامم رو می نویسم…
چقدر به این فایل نیاز داشتم و چقدر نیاز داشتم ک این قوانین رو برای خودم باز مرور کنم و امروز تصمیم داشتم مجددا خودم این فایل رو گوش کنم و به صورت جالبی در روز شمار یازدهم سفرنامم قرار گرفت..خدا را شاکرم
من اولین بار ک این فایل رو گوش کردم فکر کنم یک سال پیش بود ک به صورت اتفاقی از یک کانال تلگرام نظرمو جلب کرد….با اینکه اعتقادی به قرآن نداشتم خیلی جذبش شدم ..چندین بار گوش کردم انگار یه چیز جدید کشف کرده بودم و خیلی حالم خوب شد انگار خدای خودمو توی این فایل پیدا کردم..
چقدر خوشحالم ک می بینم نگرش منو قرآن در مورد غم و شادی یکی هستش..من اعتقاد دارم فقط شادی سهم انسانهاست و این فکر ک باید گاهی هم غمگین باشیم تا قدر شاد بودن دستمون بیاد با افکار من در تناقض هستش..
امروز یکی از قسمتهای سفر به آمریکا رو می دیدم…خانم شایسته با دیدن یه رودخونه خیلی ذوق زده شدند و شروع کردن به سپاسگزاری و خیلی جالب این بود ک من بی اختیار همزمان با ایشون از این طبیعت زیبا در آمریکا و این همه زیبایی و نعمت سپاسگزاری می کردم …اما از همه جالبتر دعا و درخواستی بود که خانم شایسته از خدا کردند..ایشون گفتند:من این طبیعت و این زیبایی ها رو خیلی دوست دارم و ازش لذت می برم خدایا منو در فرکانس این زیبایی ها قرار بده و منو در مسیری قرار بده ک چشمام همیشه نظاره گر این نوع زیبایی ها باشه..
به نظرم دعای ایشون رابطه اش با این فایل اینه ک وقتی دنبال زیبایی ها و حال خوب و آرامش و شادی باشی و مرکز توجهت باشه در همون مسیر و فرکانس ها قرار می گیری و منم دیگه یاد گرفتم ک همیشه با دیدن زیبایی ها با همین زبان ساده و از ته دل همینو از خدا بخوام..سپاس خانم شایسته ی عزیز
واقعا داستان های قرآنی پر از عبرت هستش..در داستان حضرت یوسف و پدرشون یعقوب دقیقا میشه قوانین و سیستم خداوند رو مشاهده کرد..نگرانی و ترس و وابستگی و اضطراب و تکرار کردنش باعث از دست دادن یوسف شد و تا وقتی ک یعقوب تسلیم خواست و اراده خداوند نشد و رها نکرد یوسف بهش بازگردانده نشد.
چقدر این نجواهای شیطانی باعث غم و اندوه آدما میشه…نجواهایی ک اصلا تشخیص داده نمی شه فقط وقتی می تونی تشخیصش بدی ک قوانین خدا را بشناسی و به محض دیدن واگویه ها با تمرکز بر نکات مثبت فلجشون کنی…
خدایا سپاسگزارم ک هستی و دلم بهت گرمه
به نام خدایی که از رگ گردن هم به ما نزدیک تره.
یازدهمین روز سفرنامه پربرکت من :
خلاصه ای از آگاهی های کسب شده از این گنجینه
-سعی کنم همیشه شاد باشم.
-با شادی و احساس خوب از خدا درخواست کنم نه با گریه و زاری.
-همیشه روی فرکانس احساس خوب باشم زیرا اساس قوانین خدا بر احساس خوب استواره.
-خدای من خدای زیبایی،شادی و عشق و سرور است که در همه لحظات از ما میخواهد شاد باشیم.
-تنها زمانی اتفاقات خوب را جذب می کنیم که شاد باشیم.
-در فرکانس بد ماندن موقع بروز ناراحتی ،اوضاع را بدتر میکند.پس در فرکانس بد باقی نمونیم.
-نیروی حاکم بر جهان نیروی خیره و زمانی که ما در مسیر درست باشیم اتفاقات خوب زیادی رو جذب می کنیم.
-ترس،نگرانی،اضطراب و دلشوره در مورد هر چیزی باعث دعوت مشکلات بیشتری به زندگی مون میشود .
-از غم و اندوه و نگرانی هامون با احدی صحبت نکنیم حتی با خداوند .زیرا با این کارمون گرفتاری های بیشتری رو به زندگی دعوت می کنیم.
-هنگام دعا و درخواست از رب گریه و زاری ممنوع.
-متوکل باشیم و نگرانی ها را از خودمون دور کنیم و بدانیم نجواها از سوی شیطان است برای غمگین کردن مومنان .
-اگر در زندگی ناراحتی،غمگینی،می ترسی و احساس بدی داری بدون شیطان کنترل زندگیتو بدست گرفته اما اگر آرامی،شادی،امیدواری ،متوکلی و احساس خوبی داری بدان خدا با توست و کنترل زندگیت در دستان اوست و در مسیر صراط مستقیمی.
در پناه حق سعادتمند،خوشبخت و شاد و ثروتمند باشید