این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-29 02:36:522024-11-08 04:54:02live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق
734نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خوشحالم که این فایل فوق العاده را در حال شنیدن هستم
دوره دوازده قدم یکی از بهترین دوره هایی است که در آن شرکت کردم
در این دوره در قدم اول با خدای خودم بهتر وبیشتر دوست شدم
سپاس احساس خوب سپاس گذاری در من تقویت شد
به داشته ها و نعمت های اطراف خودم با دید بهتر و خوبتری در حال نگاه کردن هستم
خواسته های من قدم به قدم در حال شکل گرفتن و رخ دادن است
در کنار همه اینها روابط من چقدر بهتر شد
در این دوره یاد گرفتم که چطور تجسم سازی کنم و چطور بتوانم هر چیزی را که می خواهم به دست بیاورم
در این دوره من یاد گرفتم که به این درک برسم که دستهای هدایتگر جان هستی همیشه در حال هدایت کردن من هستند و همیشه روی خودم و خدای خودم حساب باز کنم
این دوره من را با قرآن دوست کرد
به من فهماند که من خودم خالق زندگی خودم هستم و بهترین کار این است که از این کتاب به عنوان یک کتاب راهنما کمک بگیرم
در این دوره من به این درک رسیدم که هر چه بیشتر بتوانم افکار و باورهای خودم را کنترل کنم جهان بهتر و زیباتری را برای خودم رقم می زنم
همه چیز در دستهای من است و من خودم هستم که می توانم خالق شرایط زیبای خودم باشم
در این دوره چقدر برای من جالب بود که به این درک و فهم رسیدم که می توانم شرایط زندگی خودم را تغییر کنم
می توانم افکار خودم را تغییر بدهم
همان طور که قبلا توانسته ام پس اکنون هم می توانم
همان طور که قبلا موفق شده ام پس باز هم می توانم موفق بشوم
همه اینها برای من خیلی جالب و ارزشمند و دوست داشتنی بود
این بدان معنی است که من خودم خالق شرایط زندگی خودم هستم
من می توانم افکار خودم را کنترل کنم
من می توانم راهی را بروم که برای خیلی از افراد دست نیافتنی و یا غیر ممکن است
تجسم کردن یکی از بهترین درس های این دوره بود
داشتن حال خوب و سرحال بودن و احساس ایمان و اطمینان داشتن و شاد و سرحال بودن نشان از این است که راه و مسیر من درست است
این بهترین شاخص است که من در راهی قدم برداشته ام که آن را درست است و تمام اینها از دوره دوازده قدم است که من درک کرده ام و یاد گرفته ام
درس دیگری که از دوره دوازده قدم یاد گرفتم این بود که نسبت به اتفاقات زندگی خودم کنترل داشته باشم و هرگز خودم را ناراحت و یا درگیر افکار نکنم
اتفاقات کوچک و هر چند جزیی خوبی که برای من رخ می دهد را ببینم و آنها را برای خودم بنویسم
به آنها اهمیت بدهم
آنها را ببینم و شکرگذار رخ دادن آنها باشم و بی شک اتفاقات خوب دیگر به راحتی برای من رخ می دهد
درس دیگری که در این دوره یاد گرفتم برای من این بود که ببینم و به خودم بگویم وقتی که استاد عزیز توانسته اند پس من هم می توانم
من هم می توانم همان مسیر و روندی که استاد رفته اند را بروم و آنوقت می توانم شاهد رخ دادن اتفاقات خوب باشم
اینها همه درس هایی عالی است که من از این دوره فوق العاده درک کرده ام
می دانم که هنوز هم کافی نیست و باید باز بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم تا بهتر و بهتر بتوانم از این جهان زیبا بهره ببرم حال خوب پایدار را برای خودم بسازم
در این دوره به این فهم رسیدم که تمام تضاد ها و چالش هایی که برای من رخ می دهد در جهت بزرگ تر شدن من هستند
تضاد ها برای من رخ می دهد تا من بزرگتر بشوم
هر تضادی که برای من رخ می دهد ناامید نشوم روی خودم و افکار خودم کار کنم و بتوانم بهترین درس و نتیجه را از آن بگیرم
بی شک آن تضاد برای من آمده است تا من یک درس و یک نکته را یاد بگیرم
اینها واقعا وقتی که در زندگی خودم استفاده می کنم و جواب می گیرم چقدر برای من لذت بخش است و چقدر زیبا و راحت جریان زندگی من روان و آسان و ساده می شود
این دوره را می توان و باید هر روز و هر روز در زندگی خودم بکار ببرم و آنها را در زندگی خودم جاری بسازم
سلام به استاد عزیز و گرانقدر و دوست داشتنی خودم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گرامی.
به قول استاد عزیز ما در هر لحظه قدرت تجسم داریم . در هر لحظه و با توجه به هر شرایطی وقتی به ناخواسته یا تضادی بر میخوریم تو ذهنمون رسیدن به اون خواسته و یا برطرف کردن اون تضاد رو تجسم میکنیم.
یادمه روزای اولی که راجع به تجسم کردن مطالبی رو یاد گرفته بودم آگاهانه میشستم و وقت برای تجسم کردن میزاشتم . خیلی این کارو کردم. خیلی وقتا باعث انگیزه گرفتن برای ادامه راهم میشد تا جایی این کارو ادامه دادم که تجسم کردن حالمو خوب میکرد اما متاسفانه از یه جایی به بعد تجسماتم احساسمو بد میکرد. وقتی کندوکاو کردم متوجه شدم در حین تجسم کردن ، تمام امورات زندگیمو تو همه ی زمینهها کنترل میکنم .
ینی چی ؟!!!
انگار عجله برای بدست اووردنشون داشتم .
از داشتههام لذت نمیبردم و تمام تمرکزمو روی خواستههام گذاشته بودم.
از اونجایی که رسیدن به خواستهها آسون نبود و نیاز به تکامل خودش داشت و من درکی از این حقیقت نداشتم و دنبال معجزه یا اتفاقات شگفت انگیزی میگشتم و وقتی رخ نمیداد ناراحت میشدم و احساسم بد میشد طوری که با زوم کردن به آینده ، لحظات حالم رو از دست میدادم.
و این نه تنها خوب نبود بلکه به نظرم فاجعه بود.
کم کم و به تدریج وقتی دورهها رو بیشتر کار کردم بخصوص دوره ی 12 قدم رو چندین بار با دقت کار کردم متوجه شدم که لزومی نداره هر روز وقتی برای تجسم کردن بزارم . به قول استاد برخورد با ناخواستهها خودش باعث بوجود اومدن خواستهها میشه ینی وقتی به تضاد یا ناخواسته ای برمیخوریم انگار داریم به جهان اعلام میکنیم که ما جایگزین اون چ چیزی میخواهیم. البته به شرط اینکه در مدار و فرکانس مثبت باشیم.
پی بردم تجسم کردن تا وقتی قشنگه و تا وقتی درسته که من احساس خوبی ازش دریافت کنم . اگه دریافت نمیکنم لزومی نداره سمتش برم.
سعی کردم به طور کلی چیزهایی که از خداوند میخوام رو هم تجسم کنم و هم برای خدا بازگو کنم و اینکه خودم بدونم از جهان چی میخوام. یه جورایی نگاه کردن به افق باشه و بعد رهاش کنم. رها کردن نه به این منزله که فکر کنم اتفاق نمیفته بلکه از این جهت که یقین دارم اتفاق میفته ولی مهم نیست انقد ذهنمو درگیرش کنم.
به میزانی که شناخت بیشتری نسبت به خداوند و قوانینش پیدا میکردم بیشتر باورم میشد که خواسته هایی که از خداوند میخوام حتماً در وقت و زمان خودش اتفاق میفته.
بنابراین خودمو متعهد کردم که تمام تمرکزم رو تو لحظات حال بگذارم لحظاتی که باهاش درگیرم و همون لحظه باید احساسات خوبی داشته باشم.
و اینکه هرجا خواستههایی که دلم میخواد رو در دیگران میبینم هم تحسینشون کنم هم به خاطرش سپاسگزاری کنم و همین که تو اون لحظات خودمو جای اونها ببینم .
یه جورایی آگاهانه تمرکز روی خواستههایی که من دوست دارم داشته باشم ولی در حال حاضر در افرادهای دیگهای میبینم بزارم. مثلاً از قصد به کسانی که سوار ماشینهای خارجی مدل بالا میشن نگاه میکنم چون هم از دیدن ماشین لذت میبرم همین که باور پذیریم بیشتر میشه که منم یه روزی میتونم همچین ماشین خوبی برای شخصه خودم داشته باشم و اینکه نعمت و ثروت زیادی در این جهان وجود داره که هر کسی خودشو لایق بدونه حتماً بدستش میاره.
یا نگاه کردن به خونههای ویلایی و آپارتمانهای شیک و بزرگ و هر چیز زیبای دیگهای که منو به وجد بیاره.
با وجود اینکه این خواستههامو در دیگران میبینم واقعاً از صمیم قلبم خوشحال میشم و از خداوند درخواست میکنم کسانی که صاحب نعمت و ثروت زیادی هستن از زندگیاشون به بهترین شکل ممکن لذت ببرن.
امروز باور پذیریم برای رسیدن به خواستههام به مراتب نسبت به گذشته خیلی خیلی بیشتر شده ! چون با روند تکاملی آروم و آهسته به خیلی از خواستههام رسیدم که نشونههای خوبی هستن برای رسیدن به خواستههای بزرگم.
توجه و تمرکزم برای دیدن زیباییها و نقاط مثبت افراد و دیدن این نشونهها و نگه داشتن احساس خوبم تحت هر شرایطی خیلی بهم کمک میکنه که با انگیزه تر و امیدوارانهتر با لذت به زندگیم ادامه بدم.
داشتن برنامه ی روزانه ، درگیر کردن خودت با چالشهای کوتاه مدت و لذت بردن از داشتههات و سپاسگزار بودن به خاطرشون از عوامل مهم رسیدن به خواستههامون هستش .
یکی از مهمترین عواملی که احساس تو رو به خاطر تجسماتت خوب نگه میداره اینه که واقعاً از صمیم قلبت به خداوند و قوانینش ایمان و اعتماد داشته باشی. یعنی ذهنتو درگیر موضوعات و مسائلی که به خاطرشون عاجز هستی و کاری از دستت بر نمیاد نکنی . سعی کنی رها زندگی کنی و فقط به اندازه ی سهم و نقش خودت حرکت وتلاش بکنی.
به میزانی که اعتماد و ایمان داری رهاتر هستی و هر چقد رهاتر باشی زودتر به خواستههات میرسی. چرا که خودتو دربند و اسیر چارچوبهایی نمیکنی که بخوای بخاطرشون زور یا تقلای بیش از اندازه داشته باشی.
در گذشته فکر میکردیم باید برای بدست اووردن هر چیزی بیش از اندازه تلاش کنیم، این ینی آزار و اذیت کردن خودمون. متوجه نبودیم زور زدن و تلاش بیش از حد توانمون ، ینی ظلم کردن به خودمون!
و وقتی به خودت ظلم کنی حس لیاقت رو از خودت میگیری و تمام ارزشهای خودت رو زیر سوال میبری.
باید یاد بگیریم و باور کنیم که ما در حد توانمون سهم و نقشی داریم که باید انجامش بدیم بقیشو به خداوند بسپاریم باور کنیم که خداوند بهتر از ما حواسش به همه چیز هس. اگه اون ایمانی که گفتم رو داشته باشیم زودتر به اهدافمون میرسیم بنابراین همه چی بستگی به افکار و باورهای خودمون داره.
شاید به نسبت قبل، تجسماتی در مورد خواستههام نداشته باشم اما این به این معنی نیست که دیگه به دست اووردنشون برام مهم نیست و یا اینکه لیاقت بدست اووردنشون رو نداشته باشم فقط به این معنیه که ایمان پیدا کردم که بدون گفتن منم خداوند به تمام خواستههای کوچیک و بزرگم توجه میکنه.
با این باور همه چیزو رها کردم و تمام تمرکزم فقط روی داشتن احساس خوب در طول روزه .
باید تغییرات زندگی و اتفاقات قشنگی که در حین کار کردن خودمون روی تغییراتمون به وجود اومده رو ببینیم . به قول استاد اونها رو بولد کنیم تا بیشتر بهمون داده بشه.
بدونیم که این مسیر درسته و باید به همین روند ادامه بدیم تا به اونچه که میخواهیم دست پیدا کنیم
اگه صبوری کنیم و متوکل باشیم میاد روزایی که اتفاقات خوب و عالی پشت سر هم اتفاق بیفته .
من که خیلی امیدوارم .
نشانههای خیلی زیادی تو زندگیم دارم میبینم که حس خوبی بهشون دارم. منتظرم اتفاقات چشمگیری رخ بده . که میدونم رخ میده . اون وقت دلم میخواد با دست خیلی خیلی پر بیام و اینجا برای استاد عزیز و دوستان گرامی به اشتراک بزارم .
یادمه یه روزی حسرت و آرزوی اینو داشتم که روابطم با همسرم اوکی بشه ، بتونم در مقابل خیلی چیزا خشم و عصبانیتمو کنترل کنم ، بیشتر سکوت کنم ، بیشتر به نقاط مثبت همسرم توجه کنم ، سعی کنم از زندگیم لذت ببرم ، انقدر منتظر نشینم!!! چون در گذشته تمام لحظاته حالمو فقط به خاطر این انتظار که روزی برسه اون اتفاقایی که من میخوام پیش بیاد بعد حالم خوب بشه گذروندم . در حالی که الان به این فهم و درک رسیدم که میتونم تو همین لحظات و تو همین شرایط و با همین مرد، زندگی خوب و ایده آلی داشته باشم. اصلن انقدر ایمان پیدا کردم که هر چیزی یا هر کسی تو زندگیم اضافی باشه خداوند بدون اینکه من دست و پایی برای از بین بردن و یا حذف کردنش بزنم خودش همه کارا رو سر وقتش برام انجام میده خوشم میاد، حال میکنم که دلی به خود اعتماد کردم و دیگه منتظر چیزی نیستم . البته منتظر از جهت فرکانس منفیش نیستم وگرنه که چرا واقعاً دلم میخواد همه چیز طبق میل و خواستم باشه .
خدا رو شکر و سپاس میگم . الانشم به خاطر تغییرات مثبتی که خودم کردم اتفاقات قشنگ و خوبه زیادی رو دارم تجربه میکنم که اگر نتایج مثبتشم حاصل بشه همه رو با تمام جزئیاتش تعریف میکنم.
حتی همسرم بعد از این همه سال به طور ناخودآگاه شغلش تغییر کرد و به شغل مناسبتر و با امکانات بیشتر و حتی حال خوبه بیشتری هدایت شد .
دقیقاً همونطور که من دلم میخواست .همون چیزی که من تو ذهنم خیلی سالها تجسم کرده بودم و به خاطر دیدن خیلی از ناخواستههام بابت این موضوع از خداوند درخواست میکردم که یه کاری یه اتفاقی پیش بیاره که من بابتش آرامش داشته باشم که دقیقاً با تغییر شغل همسرم همون چیزی که من میخواستم اتفاق افتاد. بینهایت بابت این موضوع از خدا سپاسگزارم .
شاید روزی بود که فک میکردم هیچ وقت تو زندگیم بابت شغل همسرم به آرامش نمیرسم ولی بالاخره اون روز رسید و من به خاطرش خیلی آرومم. خودشم از این تغییر خیلی خوشحاله و خیلی راضی. همین اتفاق و همین تغییر خودش تغییرات و اتفاقات قشنگتر دیگهای رو تو زندگیمون وارد کردش.
استاد همیشه میگن روزی میاد که اتفاقات خوب بوم بوم بوم پشت سر هم اتفاق میفته. الان تو جایگاهی هستم که اینطور تصور میکنم. از اینکه به زندگیم خوش بینانه نگاه میکنم خودمو تحسین میکنم .
البته که پی بردن به ارزشها و توانمدیهای خودم و درست مراقبت کردن از ذهن و روح خودم، تاثیرات مثبتی توی روند تغییراتم داشته.
برای تغییر تک تک نواقص اخلاقیم هم ، زیاد تجسم کردم که روزی برسه از خودم احساس رضایت داشته باشم. نمیگم عالی هستم و تمامشونو تونستم تغییر بدم اما با گذشته ی خودم خیلی فرق کردم و شخصیت خیلی بهتری از خودم ساختم .
سلام به استاد زندگی و مریم جان عزیزم ودوستان هم فرکانسم
درباره موضوع تجسم راستش با اینکه میشنیدم از قدرتش ولی خیلی باور نداشتم بهش تا اینکه چن وقتی بود حسابی دلم هوای طبیعت وسفر کرده بود اینقدر میخواستم که به یکی از دوستانم که رفته بود سفر گفتم از همه جا فیلم بگیر برام بفرست از کنار دریا از ساحلش و وقتی نگاه میکردم فقط چشمامو میبستم و به صدای دریا گوش میدادم چندین بار با عشق نگاه کردم و لذت بردم و اصلا فکرشو هم نمیکردم که بتونم امسال برم چون وسیله نداشتیم و هم بچه مون سه ماهشه
یه شب همسرم اومد و گفت وسایل هارو آماده کنیم قراره بریم سفر .خدا میدونه چقدر خوشحال شدم
چقدر این سفر برام معجزه وار بود
چقدر ازاین سفر لذت بردم و برام با وجود بچه
کوچیک راحت بود
و هر لحظه خداروشکر میگفتم بعد که به این تجسم فک کردم دیدم من همیشه به چیزهای خیلی بزرگ فکر میکردم وتجسم میکردم خب مشخصه که خواسته های بزرگ زمان بیشتری میبره تا اتفاق بیفته ومن تصمیم گرفتم که خواسته های کوچیکمو تجسم کنم تا باورهام قوی بشن برای تجسم وخلق خواسته های بزرگتر .
این چند روز اینها تو ذهنم بود وامروز استاد عزیزم شما درباره همین صحبت کردین و این یک نشونه ست برای من که تصمیم درستی گرفتم تجسم ،سناریو نویسی و بقیه تمرینات برای خواسته های کوچیکتری که باورهام رو قوی کنه و ایمانم رو به انجامشون بیشتر .
خداروشکر میکنم بخاطر وجود شما و آشنایی با سایت تون
از خداوند سپاسگزارم بخاطر دوستان هم فرکانسی که کامنت هاشون همیشه بهم امید میده
خدایا عاشقتم که همیشه با نشونه هات اینقدر واضح باهام حرف میزنی .
خدایا هزاران بار شکرت که امروز هم لایق این فایل و این مکتب بودم خدایا شکرت
استاد قشنگم این لبخند رضایت بخش فقط مختص شماست و من از وقتی لبخند زیبای شمارو دیدم به قدرت ماهیچه های صورت پی بردم
و عاشقانه از مریم ناز سپاس گذارم که هدایت شدن به این فایل و منو شریک لذت و
اگاهیشون کردن.دورت بگردم زیبا
و این خواسته دقیقا امروز صبح من از خدا بود که خدای معجزه ها اگه قراره آگاهی جدید یاد بگیرم خودت هدایت کن
اگه قراره باور جدید بسازم خودت هدایت کن
اگه قراره ترمز جدید کشف کنم و بکشم بیرون خودت هدایت کن
گفتم خدای معجزه ها تا این لحظه هزاران بار به زندگی من معجزه کردی این بار هم میدانم که انجام میدی و برام انجام بده
به لطف الله هرچند اینقدر رشد کردم که میتونم کنترل ذهن انجام بدم اما بی نهایت نیاز دارم که خدا مسیرو برام هموارتر کنه
اصلا خدا منو ی جوری بار اورده که همه چیز رو خودش اوکی میکنه انگاری سهم من شده فقط خواستن
استاد قشنگم چقدر امروز با لذت این فایل رو گوش دادم و چقدر برام تداعی شد خواسته هایی که با تجسم به راهی به دست آورده بودم
دقیقا یک سال خورده ای پیش میخواستم گوشی آیفون بخرم با اینکه گوشی داشتم اما دلم اینو میخواست و من هیچ پولی نداشتم
کلی عکس ازش دانلود کرده بودم و هر سری که با گوشیم حرف میزدم تجسم میکردم که گوشیم آیفونه
یا عکساشو که داشتم تمام ظریف کاری های ظاهر گوشی رو حفظ کرده بودم و با لذت رو گوشی که دستم بود پیاده میکردم
تا اینکه ی روز داداش کوچیکم که بعد از فوت پدرم مسئولیت تمام دارایی و خانواده رو بر عهده گرفته بود بهم گفت که چقدر این یک سال اخیر برای خانواده هزینه کردی و من گفتم اون عدد که برای فوت پدرم بوده رو نمیخوام اما برای باغ و مابقی هزینه ها این عدد بود که گفت فعلا 50 میلیون بهت میدم مابقیش بعدا که محصول نقد شد و منم ی خورده نقدینگی داشتم که سر جمع کردم و سریع رفتم خرید زدم وخدایا هزاران بار شکرت که به لطف الله اون گوشی تا این لجظه حداقل ده برابر پول خودش برای من درآمد ساخته و
جالب اینجاست دقیقا 20 روز بعد از پرداختی داداشم به خاطر مسائل ارث داداشم کلا خودشو کشید کنار و از خانواده جدا شد که اگه اون روز اون پول رو به من نمیداد دیگه هیچوقت مابقی اعضای خانواده متقبل نمیشدن به من پول بدن همانطور که بعدا گفتن به ما ربطی نداره و من از همه اون طلبم گذشتم
و اینو به راحتی قبول کرده بودم که تجسم سریع ترین راه کسب نتیجه هست
اوایل شروع کارم الکی گوشی میگرفتم کنار گوشیم و دقیقه ها مثلا دارم با مشتری حرف میزنم و مشتری سفارش تعداد داده و من دارم براش جنس تهیه میکنم
و خیلی راحت رخ میداد
پند ماه پیش برای عیادت دوستم رفتم اصفهان و چون بزرگراه بود و نیاز نبود سرعت کم کنی من ی پامو جمع میکردم و تجسم میکردم که ماشینم اتومات هست و من فقط دارم با ی پا رانندگی میکنم که حتی دوستی که پیشم بود ازش خواستم با این حالت ازم عکس بگیره و همیشه اون عکس رو نگاه میکردم و تجسم میکردم یا عکس ماشین مورد علاقمو دانلود کرده بودم و هر روز نگاهش میکردم طرح رینگشو تحسین میکردم طرح جلو پنجرشو تحسین میکردم و کلی لذت میبردم ه الان که دارم این کامنت مینویسم اون ماشین پایین زیر درخت تو سایه پارکه و من هر روز دارم با لذت رانندگی میکنم خدایا هزاران بار شکرت
و قشنگ برای شرایط فعلیم نیاز بود که این فایل ران بشه و من یادم بیاد که خواسته هامو از چه طریقی به دست آوردم
و استادقشنگم من عاشق شما که گفتین اینجا که هستی خودت کاشتی
بععععله استادم من شرایط فعلیمو دوست ندارم و میدانم که خودم ساختم اما اینو خوب یادگرفتم دوباره سریع برگردم مسیر اصلی و ایمان داشته باشم که دوباره هم به بهترین شکل ساخته میشه اگه من بلد باشم و بخوام که بسازم و امروز صبح از خدا خواستم هدایتم کنه که این فایل مقدس بشه تیر اخر
و خدایی که بی نهایت قشنگ میچینه
چی بشه که من در شرایط خاصی باشم و از خدا هدایت بخوام و فایلی ران بشه اونم بعد از 5 سال مه مریم زیبا هدایت بشه به این فایل و چون آگاهی های بی نهایت مفیدی داره تصمیم بگیره ران کنه اونم من وسط ی فایل دوره ثروت باشم که هدایت بشم برو با لب تاپ سایت باز کن البته برای منی که همیشه با گوشی سایت باز میکنم و قشنگ من فایل ثروت رو استپ کنم بگم ببینم چه فایلی هست که بعد از 5 سال تصمیم گرفتن بزارن رو سایت که دقیقا جواب خواسته من باشه
اصلا جواب خواسته من 5 سال پیش داده شده بود و من باید در مدارش قرار میگرفتم که بشنوم
وای خدای من
واقعا که خدای معجزه هایی
خدایا هزاران بار شکرت و جا داره این فایل رو من حدقل 10 بار گوش بدم
استاد قشنگ بی نهایت سپاس گذارم که قلب منو هدف گرفتین و من حتی بدون اینکه چیزی در این دنیا به دست بیارم از این دنیا برم با تک تک سلول های تنم شکرگذارم که در این مسیر بودم و اندازه باورهام نتایج گرفتم
سلام ودرود فراوان براستادعزیز ومریم جان شایسته نازنین وهمه خانواده صمیمی والهی عباسمنش
قطعا هرفایلی روی سایت قرار میگیره مناسب آن زمان است ومتناسب بافرکانس اعضای سایت ونیاز به شنیدن آن آگاهی های خاص درزمان خاص است واینکه مریم جان بعد 5 سال ازضبط فایل حالا روی سایت قراردادند حکمتی دارد که خداوند میداند
کلید واژه های این فایل برای من چندتاست
— سرمایه گذاری روی افکار
— قدرت کنترل وتغییر افکار
— قدرت تضادها واستفاده خوب ازتضاد
–شاخ وبرگ دادن به افکاردرجهت مثبت یامنفی وواقعی کردن افکاروتجسمات
–قدرت خلق آگاهانه زندگی وتاکید روی آگاهانه آگاهانه واگاهانه
–واکنش نشان دادن دربرابر شرایط یا خلق شرایط به صورت آگاهانه
–تمرین کردن مداوم برای کنترل ذهن
–رویاها به حقیقت می پیوندند
–صحبت کردن باخود وتقویت تجسم
–تعهد تعهد تعهد تعهد تعهد تعهد
–قدرت فقط دست خداست
وکنترل افکار باورودی های مناسب که بارها استاد تاکید کردند کار راحتی نیست ولی باتمرین امکانپذیر است دراینجا هم یادآوری شد
خیلی خوبه تمرین کنیم ازدل تضادها انگیزه وامید پیداکنیم تا به خواسته هایمان برسیم
دیگه کم کم دارم یادمیگیرم مراقب افکارم باشم تا هرجایی خواست نرود وسربزنگاه مچش رابگیرم واگاهانه بیاورمش روی خط مستقیم وافکار خوب وآرام بخش وشادی آفرین
یادگرفتم باخدادوست باشم وهرلحظه شکرگزار باشم وباخودم صحبت کنم صحبتهای خوب وشادی اور وهرکاری رافقط به خدا بسپارم
تمرین میکنم هرکاری میخوام انجام بدهم نتیجه عالی آنرا تجسم کنم وسپاسگزاری کنم وبعد برم سراغ انجام کار ونتیجه کار همیشه فراتر ازانتظار است
تجسم بااحساس خوب فوق العاده جواب میدهد واگر حس شادی وشعف رسیدن به نتیجه کار رادرخودمان ایجادکنیم وصحنه واقعی راباتمام جزئیات ببینیم وخودمان رادران حالت تجسم کنیم قطعا نتیجه بخش است
استاد تاکید روی تعهد داشتند ودردوره کشف قوانین زندگی اولین تمرین همین تعهد است که به تمرین کدنویسی تعهد داشته باشیم وتعهد رابنویسیم واین تعهد نوشتن معجزه میکنه وشما رابه خواسته هایتان میرساند
سپاسگزارم خداوند مهربان راکه توفیق شنیدن این آگاهی ها رابه من داد وسپاس فراوان ازاستاد عزیز ومریم جان نازنین برای انتشار این آگاهی های ناب
سلام خدمت استاد واقعاً از شما سپاسگزارم من امشب قبل خواب احساس بدی داشتم یه جوری انگار قلبم گرفته بود به خاطر مسائل و فکر های که چند روز درگیریاش بودهام بعد خدا کمک خواستم یاد آموزش های شما افتادم که وظیفه من که حالم خوب کنم و احساسم بهتر کنم بعد فکر کردم چه کار کنم یادم افتاد که میگفتند چیزی که دوست دارید تجسم کنید و شروع کردم به تجسم کردن خواستم اون خانه رویایی و اون تخت خواب که می خواستم چون قبل خواب بود خیلی هم احساس ام بهتر کرد وهم باور پذیر بود و خواب ام برد و صبح که بیدار شدم
دیدم یه فایل درباره تجسم از استاد روی سایت باورم نمی شد استاد واقعاً انگار من این فایل که شما روی سایت گذاشتید من خلق کردم واین یک
نشان بود برای من از طرف خدا که بله شما دار با افکارت زندگیت خلق می کنی
استاد آن قدر این این تجسم زود اتفاق افتاد که من این کامنت نوشتم اولین کامنت
خدارو هزار مرتبه شکر برای بودن شما استاد
و خدایا شکرت این قدر به ما نزدیک و سریع اجابت می کند
با گوش دادن این فایل الان واقعا نمیتونم جلوی اشکام بگیرم
خدایاشکرت به خاطر این که منو به راه راست هدایت کردی
خدایا مراقبم باش که بتونم تو این مسیر توحیدی بمونم
خدایا تو مراقبم باش و هدایتم کن …من نمیتونم و تواناییشو ندارم
خدایا لطفا مثل تا حالا همیشه مراقبم باش و هدایتم کن…..
یه مدت پیش دوستم نفیسه(که ایشون اولین بار سایتو بهم معرفی کرد و واقعا ازش ممنونم به خاطر این موضوع………البته الانم تومسیر همین آگاهی ها هست) گفت کتاب اثر مرکب رو خوندم خیلی عالی بود و کلی روم اثر گذاشته تو هم بخونش……..از اونجایی که خودش این کتاب فوق العاده را بهم کادو داده …..شروع کردم به خواندن کتاب ، یه مقدار که پیش رفتم دیدم همه مطالبی که تو کتاب هست و البته با کیفیت خیلی خیلی بالاترش تو سایت هست ، هم فایلها و هم کامنت فوق العاده بچه ها……………….
روز جمعه بود و گفتم امروز باید این کتاب بخونم و تمومش کنم…….و انگار اینجور بودم که فقط میخاستم تمومش کنم ، یه مدتی هست هر روز صبح بعد بیدار شدن آگاهانه این چندتا آیه سوره حمد رو میخونم و از خدا درخواست هدایت میکنم……(ایاک نعبدوایاک نستعین…اهدناصراط المستقیم…صراط الذین انعمت علیهم…..) و واقعا زندگیم روانتر شده و توحیدی تر شدم……….بعدش زدم رو نشانه روزم و کتاب رویاهایی که رویا نیستن5 اومد…….گفتم زهرا جونم نشانه از این واضحتر که تو هر مطلبی رو بخای تو این سایت هست و تمرکزتو بزار فقط رو سایت…..دیگه خوندن کتاب فوق العاده اثر مرکب رو بی خیال شدم و چسبیدم به سایت…….واقعا هر مطلبی که بخام داخل سایت ……..
یکی از پاشنه های آشیلم که به تازگی بیشتر درکش کردم حرف و نظر مردم و عملگرا نبودن هست که دارم روش خیلی کار میکنم که هر کاری و رفتاری که انجام میدم فقظ رضایت خودم و خداوند توش باشه ……و بعدش خیلی عمیق درک کردم که من به صورت روزانه که از خداوند هدایت میخام و یه سری ایده بهم گفته میشه باید حتما عمل کنم ……و چون کامنتهای زیادی ار دوستان خونده بودم در رابطه با عملکرد های روزانه ….گفتم خدایا من این موضوع به این مهمی رو تازه الان دارم میفهمم……..و گفتم واقعا خداوند چقدر غفور و رحیم هست که با وجود این پاشنه آشیل خیلی مهم اینقدر به من لطف داشته و این نعمت های فوق العاده رو بهم داده………بعدش رسیدم به درک تکامل که من چون تو این مسیر بودم به این درک عمیق از توحید رسیدم و خداوند رو شکر کردم که تو این مسیر ثابت قدم موندم
این روزها بیشتر این موضوع را درک میکنم …..که وقتی باورهام تغییر میکنه …در زمان مناسب در مکان مناسب هستم
چند روز پیش یه گزارشی از عملکردم و برنامه های آیندمو برا مدیریت ارائه دادم (البته با این هدایت که هرچیزی که خداوند گفت رو همون لحظه انجامش بده )و درخواست های جدیدمو گفتم……شاید باورتون نشه ولی در کمتر از نیم ساعت بعدش از یه ارگانی اومدن بازدید و دقیقا همون مواردی رو که من درخواست داده بودم رو گفتن باید اصلاح بشه……..اینقدر خداروشکر کردم و مطمئن شدم تو مسیر درستم……
استاد واقعا ازتون ممنونم که خوب زندگی میکنید و کمک می کنید جهان جای بهتری برای زندگی کردن باشه……واقعا به رسالتتون عمل کردین…….دیشب داشتم فایل (قلبی که به سوی خداوند باز می شود رو نگاه میکردم و چقدر اشک ریختم و چقدر خدارو به خاطر قوانین ثابت جهانش شکر کردم و چقدر دوست داشتم منم مثل شما خداوند رو انتخاب کنم و توحیدی تر بشم……… و خداروشکر تو این مسیر هستم……
دوستای خوبم واقعا ارزششو داره که تو این مسیر بمونیم و هر روز روی دوش خدای مهربون به خواسته هامون برسیم و از زندگیمون لذت ببریم
خدایا ازت ممنونم که منو به راه کسانی که بهشان نعمت دادی هدایت کردی
این روزا احساس میکنم قلبم شفاف تر شده …..خیلی از فایلا رو که نگاه میکنم که استاد داره قوانین رو میگه …..زودی اشکام جاری میشه از لطف و مهربونی خدای قشنگم
استاد و مریم شایسته ازتون ممنونم به خاطر این فایل …..من خیلی از دوره ها رو خریدم ولی داخل اونا به این صورت واضح درباره تجسم خلاق نگفته بودین و میدونستم که تو دوره دوازده قدم هست ولی خب میخاستم از همین دوره های فوق العداه کلی نتیجه بگیرم …..و هی نرم تو وادی عالم بی عمل بودن و واقعا هم دوست داشتم درباره تجسم خلاق بدونم ……واقعا ازتون ممنونم که این فایل بی نظیر رو گذاشتین روی سایت……. واقعا نیاز این روزهای من بود………خدایاشکرت……
استاد بینظیرم…..مریم دوستداشتنی ….دوستای خوبم از همه شما ها ممنونم که کمک میکنید جهان جای بهتری برای زندگی باشه
خدایا بی نهایت ازت ممنونم که منو به راه راست هدایت کردی……
و گویند اگر شنیده [و پذیرفته] بودیم یا تعقل کرده بودیم در [میان] دوزخیان نبودیم (10)
،
،
،
یادمه همیشه دوست داشته داشتم با دوستام با همسن و سالام زندگی کنم ؛ آزاد و مستقل
خب این خواسته بخاطر تضادهایی که داشتم در من بیدار شد. هر بار تجسمش می کردم میرفتم رو ابرا ! خدا رو صد هزار مرتبه شکر به آسونی به خواستم رسیدم ( آسون که میگم واقعن آسووون همش هدایت خدا بود اگر هدایتشو نمی پذیرفتم هنوز در سختی بودم …)
یه درس بزرگ از رسیدن به این خواستم گرفتم اونم نکتهای که استاد همیشه میگه چطوری و چگونگی رسیدن به خواسته تونو تجسم نکنید ! دست خدا رو باز بگذارید تا از بهترین راه شما رو ب خواستتون برسونه:) من باورای محدوم زیاد بودن فکر میکردم تنها راه رسیدن ب خولسته ام اینه که کنکور رتبه خوبی بیارم و دانشگاه قبول شم و همینم شد! خدا رو شکر میکنم بابت رسیدن به خواسته ام اما دیگه میدونم راه های بهتری هست که اگه من ذهنم سقف و محدودیت نداشته باشه میتونم ببینم و فالوشون کنم
سلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته ی عزیز و همچنین دوستان خوب سایت ….
استاد جان عجب لایو بینظیری بود. ازتون یک دنیا سپاسگذارم ..
این فایل امروز روز منو ساخت ..
من آمدم که به یه نیتی ببینم نشونه ی امروزم چیه هدایت شدم به این فایل اونم دقیقا وقتی که به بهش نیاز داشتم ..
ومن اینها رو فقط حرف خدا میبینم اززبان شما که بامن صحبت میکنه وبهم میگه چیکارکنم بهم میگه مریم مسیرت درسته امیدوار باش ادامه بده …..
خدایا ازت ممنونم ازت سپاسگذارم …..
استاد من العان مدتهاست که فقط دارم روی دوازده قدم کارمیکنم …
چون توی یکی از فایلهای دوره فکر کنم که یادم نیست کدوم گفتین فقط تمرکزتون رو بزارید رواین دوره وسراغ چیزهای دیگه نرید …
من حتی فایلهای هدیه شما رو هم خیلی نگاه نکردم فقط بعضیها که اونم هدایتی بود وباید میدیدم ….
خداروشکر خیلی تغیرات داشتم
توقدم یازده و دوازده شما در مورد اینکه باید به گذشته برگردیم و ببینیم چه علایقی داشتیم روموشکافی کنیم منم انجام دادم این تمرین رو …
ومتوجه شدم من از همون بچگی علاقه مند بودم به کارهایی که مربوط به بچها هست
درست کردن عروسک وکلا وسایل کوچولو و قصه خواندن و نوشتن برای عروسکها چون من تمام عروسکهایی که درست میکنم تو ذهنم هرکدوم یه شخصیت خاصی دارن با داستانهای خودشون …
وقتی این تمرین رو انجام دادم استاد
تمام سلولهای ذهنم بازشدن ..
وتازه انگار به هوش آمدم بابا این همون کاریه که من اگه ساعتها بشینم پاش خسته نمیشم
نه گرسنگی نه تشنگی هیچی …
یادمامد شما هم گفته بودین کاری رو انجام بدین که اگه ساعتها پاش باشید خستگی متوجه نمیشود حتی اگه بهتون پولی بابتش پرداخت نشه بازم باعشق انجامش میدین …
نمیدونی استاد چقدر خوشحال شدم واشک شوق آمد توچشمم
گفتم به خدا همینه من سالهاست دارم این کارو انجام میدم بدون اینکه خسته بشم پولی بابتش بگیرم ازبچگی من این کارو دوست داشتم ….
وگفتم باید حالا که اینو فهمیدم بیشتر روش کارکنم این چیزیه که بهش عشق دارم ..
استاد خداشاهده وقتی نشستم تمرکزی روی علاقم کارکردم ..
دیدم حتی اگه باشگاهم نرم حالا درحد یکی دوروزه
ولی بازحالم خوبه …
وبعد نشستم باهدایت خدا عروسک جدیدی درست کردم گذاشتم پیجم و
دوستم اونو دید آمد خونمون وکلی عروسک دیگه یکجا ازمخرید کرد …
خیلی خوشحال شدم ..
بعد نشستم یه داستان ذهنی بااون شخصیتهای جدیدی که دوباره درست کردم به کمک خدا نوشتم که همش هدایت خدا بود ..
نمیدونی استاد من بیست بار صدایی که رکورد گرفتم رو از داستان گوش کردم ..
انگار من نبودم اونقدر که این داستان درعین سادگی قابل فهم بودن زیبا بود ..
استاد یه کارهایی انجام میدم توی کارم خودم باورم نمیشه اینو من درست کردم …
انگار یک قدرت ونیرویی ماهر وخلاق درون منه که همه چی رو بلده ..
میگه این کارو اینجوری انجام بده …
استاد اصلا به خدا نمیتونم بگم چه جوریه ولی هرچی هست اونه که داره با دستهای من میسازه ومیگه وخلق میکنه ….
استاد این اتفاقها این تصمیم دوباره
فقط پشتش یک تضاد بزرگی هست که تابحال چندبار برام رخ داده …
باخودم گفتم این اتفاق چه درسی برام داره میخواد چی بهم بگه که بازم تکرار شده …
بعد هم فهمیدم باید تمام انرژی و استعداد وهرچی که دارم رو رو خودم سرمایه کنم …
چون یه جاهایی واقعا ازدستم در میرفت وتمرکزممیرفت روی کار همسرم ..
تا اینکه باز همسرم کارش به مشکل خورد ….
اصلا استاد نمیدونی چقدر درکم ازقانون بهتر شده ..
این فایل اصلا امروز خود خدا بود
به خداوندی خدا قسم خدا از هرچیزی بهمون نزدیکتره ….
استاد یه کارخوب دیگه که خیلی. دارم روش کارمیکنم
سپاسگذاری هست ..
استاد من یه مقاومت توذهنم داشتم در مورد سپاسگذاری کردن که اونم پیدا کردم …
خیلی برام سخت بود ازهمسرم ازخدا سپاسگذار باشم ..نمیدونم چرا
میگفتم خوب انجام میده وظیفشه بده ……
اینو نمیفهمیدم پس ذهنم هست …
بعد که سوالهای خوب پرسیدم خدا منو به این کارم آگاه کرد ….
ازاون روز تا حالا هرروز چهارتا خواسته ی ثابت که جزو پاشنه های آشیل من هست رو همین که بیدار میشم هم میگم هم مینویسم تو تمرین ستاره قطبیم …
یکی اینکه آدم سپاسگذاری تری باشم ..
هم ازخدا هم از همسرم ازبچهام ازخودم ازوسایلم ازادمهای دیگه ازهرچیزوهرکسی که بهم خدمتی میکنه ..
اونقدر بگم تابشه ملکه ذهنم
بعدی اینه با همسرم درست صحبت کنم اونجوری که دوستدارم بامن رفتاربشه صحبت بشه ..
چون من یه کاردیگه ای که تووجودم بود و نمیدونستم اینه که
زورممیاد برای کسی کاری انجام بدم واصلا توکتم نمیره یکی بگه این کارو برام انجام بده اصلا من اون کارو انجام نمیدهم اگرم بدم کاملا ناراضی وفکرمیکردم نباید به بقیه رو داد
واسه همینم باید روش کارکنم ..
همسرم چیزی میخواد سعی میکنم برم بهش بدم واین باور که اون پرومیشه یا هرچی رو تو ذهنم بشکنم
مورد بعدی کنترل ذهنم هست ..
من آگاهانه درطول روز مراقب باشم به چی دارم فکر میکنم واینومثل رژیم گرفتن توورزش که سخته تمرین کنم ..
چون اونایی که تمرین میکنن میدونن اون قسمت رژیم ازتمرینم سخت تره ..
اما بامداومت توی اون کار کم کم بدن عادت میکنه به اون سیستم غذایی ..
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
خوشحالم که این فایل فوق العاده را در حال شنیدن هستم
دوره دوازده قدم یکی از بهترین دوره هایی است که در آن شرکت کردم
در این دوره در قدم اول با خدای خودم بهتر وبیشتر دوست شدم
سپاس احساس خوب سپاس گذاری در من تقویت شد
به داشته ها و نعمت های اطراف خودم با دید بهتر و خوبتری در حال نگاه کردن هستم
خواسته های من قدم به قدم در حال شکل گرفتن و رخ دادن است
در کنار همه اینها روابط من چقدر بهتر شد
در این دوره یاد گرفتم که چطور تجسم سازی کنم و چطور بتوانم هر چیزی را که می خواهم به دست بیاورم
در این دوره من یاد گرفتم که به این درک برسم که دستهای هدایتگر جان هستی همیشه در حال هدایت کردن من هستند و همیشه روی خودم و خدای خودم حساب باز کنم
این دوره من را با قرآن دوست کرد
به من فهماند که من خودم خالق زندگی خودم هستم و بهترین کار این است که از این کتاب به عنوان یک کتاب راهنما کمک بگیرم
در این دوره من به این درک رسیدم که هر چه بیشتر بتوانم افکار و باورهای خودم را کنترل کنم جهان بهتر و زیباتری را برای خودم رقم می زنم
همه چیز در دستهای من است و من خودم هستم که می توانم خالق شرایط زیبای خودم باشم
در این دوره چقدر برای من جالب بود که به این درک و فهم رسیدم که می توانم شرایط زندگی خودم را تغییر کنم
می توانم افکار خودم را تغییر بدهم
همان طور که قبلا توانسته ام پس اکنون هم می توانم
همان طور که قبلا موفق شده ام پس باز هم می توانم موفق بشوم
همه اینها برای من خیلی جالب و ارزشمند و دوست داشتنی بود
این بدان معنی است که من خودم خالق شرایط زندگی خودم هستم
من می توانم افکار خودم را کنترل کنم
من می توانم راهی را بروم که برای خیلی از افراد دست نیافتنی و یا غیر ممکن است
تجسم کردن یکی از بهترین درس های این دوره بود
داشتن حال خوب و سرحال بودن و احساس ایمان و اطمینان داشتن و شاد و سرحال بودن نشان از این است که راه و مسیر من درست است
این بهترین شاخص است که من در راهی قدم برداشته ام که آن را درست است و تمام اینها از دوره دوازده قدم است که من درک کرده ام و یاد گرفته ام
درس دیگری که از دوره دوازده قدم یاد گرفتم این بود که نسبت به اتفاقات زندگی خودم کنترل داشته باشم و هرگز خودم را ناراحت و یا درگیر افکار نکنم
اتفاقات کوچک و هر چند جزیی خوبی که برای من رخ می دهد را ببینم و آنها را برای خودم بنویسم
به آنها اهمیت بدهم
آنها را ببینم و شکرگذار رخ دادن آنها باشم و بی شک اتفاقات خوب دیگر به راحتی برای من رخ می دهد
درس دیگری که در این دوره یاد گرفتم برای من این بود که ببینم و به خودم بگویم وقتی که استاد عزیز توانسته اند پس من هم می توانم
من هم می توانم همان مسیر و روندی که استاد رفته اند را بروم و آنوقت می توانم شاهد رخ دادن اتفاقات خوب باشم
اینها همه درس هایی عالی است که من از این دوره فوق العاده درک کرده ام
می دانم که هنوز هم کافی نیست و باید باز بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم تا بهتر و بهتر بتوانم از این جهان زیبا بهره ببرم حال خوب پایدار را برای خودم بسازم
در این دوره به این فهم رسیدم که تمام تضاد ها و چالش هایی که برای من رخ می دهد در جهت بزرگ تر شدن من هستند
تضاد ها برای من رخ می دهد تا من بزرگتر بشوم
هر تضادی که برای من رخ می دهد ناامید نشوم روی خودم و افکار خودم کار کنم و بتوانم بهترین درس و نتیجه را از آن بگیرم
بی شک آن تضاد برای من آمده است تا من یک درس و یک نکته را یاد بگیرم
اینها واقعا وقتی که در زندگی خودم استفاده می کنم و جواب می گیرم چقدر برای من لذت بخش است و چقدر زیبا و راحت جریان زندگی من روان و آسان و ساده می شود
این دوره را می توان و باید هر روز و هر روز در زندگی خودم بکار ببرم و آنها را در زندگی خودم جاری بسازم
خوشحالم که به این راه عالی هدایت شده ام
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیز و گرانقدر و دوست داشتنی خودم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گرامی.
به قول استاد عزیز ما در هر لحظه قدرت تجسم داریم . در هر لحظه و با توجه به هر شرایطی وقتی به ناخواسته یا تضادی بر میخوریم تو ذهنمون رسیدن به اون خواسته و یا برطرف کردن اون تضاد رو تجسم میکنیم.
یادمه روزای اولی که راجع به تجسم کردن مطالبی رو یاد گرفته بودم آگاهانه میشستم و وقت برای تجسم کردن میزاشتم . خیلی این کارو کردم. خیلی وقتا باعث انگیزه گرفتن برای ادامه راهم میشد تا جایی این کارو ادامه دادم که تجسم کردن حالمو خوب میکرد اما متاسفانه از یه جایی به بعد تجسماتم احساسمو بد میکرد. وقتی کندوکاو کردم متوجه شدم در حین تجسم کردن ، تمام امورات زندگیمو تو همه ی زمینهها کنترل میکنم .
ینی چی ؟!!!
انگار عجله برای بدست اووردنشون داشتم .
از داشتههام لذت نمیبردم و تمام تمرکزمو روی خواستههام گذاشته بودم.
از اونجایی که رسیدن به خواستهها آسون نبود و نیاز به تکامل خودش داشت و من درکی از این حقیقت نداشتم و دنبال معجزه یا اتفاقات شگفت انگیزی میگشتم و وقتی رخ نمیداد ناراحت میشدم و احساسم بد میشد طوری که با زوم کردن به آینده ، لحظات حالم رو از دست میدادم.
و این نه تنها خوب نبود بلکه به نظرم فاجعه بود.
کم کم و به تدریج وقتی دورهها رو بیشتر کار کردم بخصوص دوره ی 12 قدم رو چندین بار با دقت کار کردم متوجه شدم که لزومی نداره هر روز وقتی برای تجسم کردن بزارم . به قول استاد برخورد با ناخواستهها خودش باعث بوجود اومدن خواستهها میشه ینی وقتی به تضاد یا ناخواسته ای برمیخوریم انگار داریم به جهان اعلام میکنیم که ما جایگزین اون چ چیزی میخواهیم. البته به شرط اینکه در مدار و فرکانس مثبت باشیم.
پی بردم تجسم کردن تا وقتی قشنگه و تا وقتی درسته که من احساس خوبی ازش دریافت کنم . اگه دریافت نمیکنم لزومی نداره سمتش برم.
سعی کردم به طور کلی چیزهایی که از خداوند میخوام رو هم تجسم کنم و هم برای خدا بازگو کنم و اینکه خودم بدونم از جهان چی میخوام. یه جورایی نگاه کردن به افق باشه و بعد رهاش کنم. رها کردن نه به این منزله که فکر کنم اتفاق نمیفته بلکه از این جهت که یقین دارم اتفاق میفته ولی مهم نیست انقد ذهنمو درگیرش کنم.
به میزانی که شناخت بیشتری نسبت به خداوند و قوانینش پیدا میکردم بیشتر باورم میشد که خواسته هایی که از خداوند میخوام حتماً در وقت و زمان خودش اتفاق میفته.
بنابراین خودمو متعهد کردم که تمام تمرکزم رو تو لحظات حال بگذارم لحظاتی که باهاش درگیرم و همون لحظه باید احساسات خوبی داشته باشم.
و اینکه هرجا خواستههایی که دلم میخواد رو در دیگران میبینم هم تحسینشون کنم هم به خاطرش سپاسگزاری کنم و همین که تو اون لحظات خودمو جای اونها ببینم .
یه جورایی آگاهانه تمرکز روی خواستههایی که من دوست دارم داشته باشم ولی در حال حاضر در افرادهای دیگهای میبینم بزارم. مثلاً از قصد به کسانی که سوار ماشینهای خارجی مدل بالا میشن نگاه میکنم چون هم از دیدن ماشین لذت میبرم همین که باور پذیریم بیشتر میشه که منم یه روزی میتونم همچین ماشین خوبی برای شخصه خودم داشته باشم و اینکه نعمت و ثروت زیادی در این جهان وجود داره که هر کسی خودشو لایق بدونه حتماً بدستش میاره.
یا نگاه کردن به خونههای ویلایی و آپارتمانهای شیک و بزرگ و هر چیز زیبای دیگهای که منو به وجد بیاره.
با وجود اینکه این خواستههامو در دیگران میبینم واقعاً از صمیم قلبم خوشحال میشم و از خداوند درخواست میکنم کسانی که صاحب نعمت و ثروت زیادی هستن از زندگیاشون به بهترین شکل ممکن لذت ببرن.
امروز باور پذیریم برای رسیدن به خواستههام به مراتب نسبت به گذشته خیلی خیلی بیشتر شده ! چون با روند تکاملی آروم و آهسته به خیلی از خواستههام رسیدم که نشونههای خوبی هستن برای رسیدن به خواستههای بزرگم.
توجه و تمرکزم برای دیدن زیباییها و نقاط مثبت افراد و دیدن این نشونهها و نگه داشتن احساس خوبم تحت هر شرایطی خیلی بهم کمک میکنه که با انگیزه تر و امیدوارانهتر با لذت به زندگیم ادامه بدم.
داشتن برنامه ی روزانه ، درگیر کردن خودت با چالشهای کوتاه مدت و لذت بردن از داشتههات و سپاسگزار بودن به خاطرشون از عوامل مهم رسیدن به خواستههامون هستش .
یکی از مهمترین عواملی که احساس تو رو به خاطر تجسماتت خوب نگه میداره اینه که واقعاً از صمیم قلبت به خداوند و قوانینش ایمان و اعتماد داشته باشی. یعنی ذهنتو درگیر موضوعات و مسائلی که به خاطرشون عاجز هستی و کاری از دستت بر نمیاد نکنی . سعی کنی رها زندگی کنی و فقط به اندازه ی سهم و نقش خودت حرکت وتلاش بکنی.
به میزانی که اعتماد و ایمان داری رهاتر هستی و هر چقد رهاتر باشی زودتر به خواستههات میرسی. چرا که خودتو دربند و اسیر چارچوبهایی نمیکنی که بخوای بخاطرشون زور یا تقلای بیش از اندازه داشته باشی.
در گذشته فکر میکردیم باید برای بدست اووردن هر چیزی بیش از اندازه تلاش کنیم، این ینی آزار و اذیت کردن خودمون. متوجه نبودیم زور زدن و تلاش بیش از حد توانمون ، ینی ظلم کردن به خودمون!
و وقتی به خودت ظلم کنی حس لیاقت رو از خودت میگیری و تمام ارزشهای خودت رو زیر سوال میبری.
باید یاد بگیریم و باور کنیم که ما در حد توانمون سهم و نقشی داریم که باید انجامش بدیم بقیشو به خداوند بسپاریم باور کنیم که خداوند بهتر از ما حواسش به همه چیز هس. اگه اون ایمانی که گفتم رو داشته باشیم زودتر به اهدافمون میرسیم بنابراین همه چی بستگی به افکار و باورهای خودمون داره.
شاید به نسبت قبل، تجسماتی در مورد خواستههام نداشته باشم اما این به این معنی نیست که دیگه به دست اووردنشون برام مهم نیست و یا اینکه لیاقت بدست اووردنشون رو نداشته باشم فقط به این معنیه که ایمان پیدا کردم که بدون گفتن منم خداوند به تمام خواستههای کوچیک و بزرگم توجه میکنه.
با این باور همه چیزو رها کردم و تمام تمرکزم فقط روی داشتن احساس خوب در طول روزه .
باید تغییرات زندگی و اتفاقات قشنگی که در حین کار کردن خودمون روی تغییراتمون به وجود اومده رو ببینیم . به قول استاد اونها رو بولد کنیم تا بیشتر بهمون داده بشه.
بدونیم که این مسیر درسته و باید به همین روند ادامه بدیم تا به اونچه که میخواهیم دست پیدا کنیم
اگه صبوری کنیم و متوکل باشیم میاد روزایی که اتفاقات خوب و عالی پشت سر هم اتفاق بیفته .
من که خیلی امیدوارم .
نشانههای خیلی زیادی تو زندگیم دارم میبینم که حس خوبی بهشون دارم. منتظرم اتفاقات چشمگیری رخ بده . که میدونم رخ میده . اون وقت دلم میخواد با دست خیلی خیلی پر بیام و اینجا برای استاد عزیز و دوستان گرامی به اشتراک بزارم .
یادمه یه روزی حسرت و آرزوی اینو داشتم که روابطم با همسرم اوکی بشه ، بتونم در مقابل خیلی چیزا خشم و عصبانیتمو کنترل کنم ، بیشتر سکوت کنم ، بیشتر به نقاط مثبت همسرم توجه کنم ، سعی کنم از زندگیم لذت ببرم ، انقدر منتظر نشینم!!! چون در گذشته تمام لحظاته حالمو فقط به خاطر این انتظار که روزی برسه اون اتفاقایی که من میخوام پیش بیاد بعد حالم خوب بشه گذروندم . در حالی که الان به این فهم و درک رسیدم که میتونم تو همین لحظات و تو همین شرایط و با همین مرد، زندگی خوب و ایده آلی داشته باشم. اصلن انقدر ایمان پیدا کردم که هر چیزی یا هر کسی تو زندگیم اضافی باشه خداوند بدون اینکه من دست و پایی برای از بین بردن و یا حذف کردنش بزنم خودش همه کارا رو سر وقتش برام انجام میده خوشم میاد، حال میکنم که دلی به خود اعتماد کردم و دیگه منتظر چیزی نیستم . البته منتظر از جهت فرکانس منفیش نیستم وگرنه که چرا واقعاً دلم میخواد همه چیز طبق میل و خواستم باشه .
خدا رو شکر و سپاس میگم . الانشم به خاطر تغییرات مثبتی که خودم کردم اتفاقات قشنگ و خوبه زیادی رو دارم تجربه میکنم که اگر نتایج مثبتشم حاصل بشه همه رو با تمام جزئیاتش تعریف میکنم.
حتی همسرم بعد از این همه سال به طور ناخودآگاه شغلش تغییر کرد و به شغل مناسبتر و با امکانات بیشتر و حتی حال خوبه بیشتری هدایت شد .
دقیقاً همونطور که من دلم میخواست .همون چیزی که من تو ذهنم خیلی سالها تجسم کرده بودم و به خاطر دیدن خیلی از ناخواستههام بابت این موضوع از خداوند درخواست میکردم که یه کاری یه اتفاقی پیش بیاره که من بابتش آرامش داشته باشم که دقیقاً با تغییر شغل همسرم همون چیزی که من میخواستم اتفاق افتاد. بینهایت بابت این موضوع از خدا سپاسگزارم .
شاید روزی بود که فک میکردم هیچ وقت تو زندگیم بابت شغل همسرم به آرامش نمیرسم ولی بالاخره اون روز رسید و من به خاطرش خیلی آرومم. خودشم از این تغییر خیلی خوشحاله و خیلی راضی. همین اتفاق و همین تغییر خودش تغییرات و اتفاقات قشنگتر دیگهای رو تو زندگیمون وارد کردش.
استاد همیشه میگن روزی میاد که اتفاقات خوب بوم بوم بوم پشت سر هم اتفاق میفته. الان تو جایگاهی هستم که اینطور تصور میکنم. از اینکه به زندگیم خوش بینانه نگاه میکنم خودمو تحسین میکنم .
البته که پی بردن به ارزشها و توانمدیهای خودم و درست مراقبت کردن از ذهن و روح خودم، تاثیرات مثبتی توی روند تغییراتم داشته.
برای تغییر تک تک نواقص اخلاقیم هم ، زیاد تجسم کردم که روزی برسه از خودم احساس رضایت داشته باشم. نمیگم عالی هستم و تمامشونو تونستم تغییر بدم اما با گذشته ی خودم خیلی فرق کردم و شخصیت خیلی بهتری از خودم ساختم .
تلاش برای بهبود شخصیتی ، هنوزم ک هنوزه جزع خواسته های بزرگمه !
استاد جونم دوستت دارم عاشقتم .
از خدا میخام باشی همیشه .
همه ی حال خوبمو بخاطر آگاهی های ناب شما دارم .
بهترینها نصیب دل مهربونت .
به نام رب هدایتگرم
سلام به استاد زندگی و مریم جان عزیزم ودوستان هم فرکانسم
درباره موضوع تجسم راستش با اینکه میشنیدم از قدرتش ولی خیلی باور نداشتم بهش تا اینکه چن وقتی بود حسابی دلم هوای طبیعت وسفر کرده بود اینقدر میخواستم که به یکی از دوستانم که رفته بود سفر گفتم از همه جا فیلم بگیر برام بفرست از کنار دریا از ساحلش و وقتی نگاه میکردم فقط چشمامو میبستم و به صدای دریا گوش میدادم چندین بار با عشق نگاه کردم و لذت بردم و اصلا فکرشو هم نمیکردم که بتونم امسال برم چون وسیله نداشتیم و هم بچه مون سه ماهشه
یه شب همسرم اومد و گفت وسایل هارو آماده کنیم قراره بریم سفر .خدا میدونه چقدر خوشحال شدم
چقدر این سفر برام معجزه وار بود
چقدر ازاین سفر لذت بردم و برام با وجود بچه
کوچیک راحت بود
و هر لحظه خداروشکر میگفتم بعد که به این تجسم فک کردم دیدم من همیشه به چیزهای خیلی بزرگ فکر میکردم وتجسم میکردم خب مشخصه که خواسته های بزرگ زمان بیشتری میبره تا اتفاق بیفته ومن تصمیم گرفتم که خواسته های کوچیکمو تجسم کنم تا باورهام قوی بشن برای تجسم وخلق خواسته های بزرگتر .
این چند روز اینها تو ذهنم بود وامروز استاد عزیزم شما درباره همین صحبت کردین و این یک نشونه ست برای من که تصمیم درستی گرفتم تجسم ،سناریو نویسی و بقیه تمرینات برای خواسته های کوچیکتری که باورهام رو قوی کنه و ایمانم رو به انجامشون بیشتر .
خداروشکر میکنم بخاطر وجود شما و آشنایی با سایت تون
از خداوند سپاسگزارم بخاطر دوستان هم فرکانسی که کامنت هاشون همیشه بهم امید میده
خدایا عاشقتم که همیشه با نشونه هات اینقدر واضح باهام حرف میزنی .
عاشقتم که اینقدر هوامو داری و مراقبمی.
به نام خدای معجزه ها
سلام استاد قشنگم و سلام مریم ناز
و سلام به همه همراهان این مسیر الهی و مقدس
خدایا هزاران بار شکرت که امروز هم لایق این فایل و این مکتب بودم خدایا شکرت
استاد قشنگم این لبخند رضایت بخش فقط مختص شماست و من از وقتی لبخند زیبای شمارو دیدم به قدرت ماهیچه های صورت پی بردم
و عاشقانه از مریم ناز سپاس گذارم که هدایت شدن به این فایل و منو شریک لذت و
اگاهیشون کردن.دورت بگردم زیبا
و این خواسته دقیقا امروز صبح من از خدا بود که خدای معجزه ها اگه قراره آگاهی جدید یاد بگیرم خودت هدایت کن
اگه قراره باور جدید بسازم خودت هدایت کن
اگه قراره ترمز جدید کشف کنم و بکشم بیرون خودت هدایت کن
گفتم خدای معجزه ها تا این لحظه هزاران بار به زندگی من معجزه کردی این بار هم میدانم که انجام میدی و برام انجام بده
به لطف الله هرچند اینقدر رشد کردم که میتونم کنترل ذهن انجام بدم اما بی نهایت نیاز دارم که خدا مسیرو برام هموارتر کنه
اصلا خدا منو ی جوری بار اورده که همه چیز رو خودش اوکی میکنه انگاری سهم من شده فقط خواستن
استاد قشنگم چقدر امروز با لذت این فایل رو گوش دادم و چقدر برام تداعی شد خواسته هایی که با تجسم به راهی به دست آورده بودم
دقیقا یک سال خورده ای پیش میخواستم گوشی آیفون بخرم با اینکه گوشی داشتم اما دلم اینو میخواست و من هیچ پولی نداشتم
کلی عکس ازش دانلود کرده بودم و هر سری که با گوشیم حرف میزدم تجسم میکردم که گوشیم آیفونه
یا عکساشو که داشتم تمام ظریف کاری های ظاهر گوشی رو حفظ کرده بودم و با لذت رو گوشی که دستم بود پیاده میکردم
تا اینکه ی روز داداش کوچیکم که بعد از فوت پدرم مسئولیت تمام دارایی و خانواده رو بر عهده گرفته بود بهم گفت که چقدر این یک سال اخیر برای خانواده هزینه کردی و من گفتم اون عدد که برای فوت پدرم بوده رو نمیخوام اما برای باغ و مابقی هزینه ها این عدد بود که گفت فعلا 50 میلیون بهت میدم مابقیش بعدا که محصول نقد شد و منم ی خورده نقدینگی داشتم که سر جمع کردم و سریع رفتم خرید زدم وخدایا هزاران بار شکرت که به لطف الله اون گوشی تا این لجظه حداقل ده برابر پول خودش برای من درآمد ساخته و
جالب اینجاست دقیقا 20 روز بعد از پرداختی داداشم به خاطر مسائل ارث داداشم کلا خودشو کشید کنار و از خانواده جدا شد که اگه اون روز اون پول رو به من نمیداد دیگه هیچوقت مابقی اعضای خانواده متقبل نمیشدن به من پول بدن همانطور که بعدا گفتن به ما ربطی نداره و من از همه اون طلبم گذشتم
و اینو به راحتی قبول کرده بودم که تجسم سریع ترین راه کسب نتیجه هست
اوایل شروع کارم الکی گوشی میگرفتم کنار گوشیم و دقیقه ها مثلا دارم با مشتری حرف میزنم و مشتری سفارش تعداد داده و من دارم براش جنس تهیه میکنم
و خیلی راحت رخ میداد
پند ماه پیش برای عیادت دوستم رفتم اصفهان و چون بزرگراه بود و نیاز نبود سرعت کم کنی من ی پامو جمع میکردم و تجسم میکردم که ماشینم اتومات هست و من فقط دارم با ی پا رانندگی میکنم که حتی دوستی که پیشم بود ازش خواستم با این حالت ازم عکس بگیره و همیشه اون عکس رو نگاه میکردم و تجسم میکردم یا عکس ماشین مورد علاقمو دانلود کرده بودم و هر روز نگاهش میکردم طرح رینگشو تحسین میکردم طرح جلو پنجرشو تحسین میکردم و کلی لذت میبردم ه الان که دارم این کامنت مینویسم اون ماشین پایین زیر درخت تو سایه پارکه و من هر روز دارم با لذت رانندگی میکنم خدایا هزاران بار شکرت
و قشنگ برای شرایط فعلیم نیاز بود که این فایل ران بشه و من یادم بیاد که خواسته هامو از چه طریقی به دست آوردم
و استادقشنگم من عاشق شما که گفتین اینجا که هستی خودت کاشتی
اگه راضی نیستی شخم بزن دوباره بکار دوباره بهش تغذیه مناسب بده و درو کن
بععععله استادم من شرایط فعلیمو دوست ندارم و میدانم که خودم ساختم اما اینو خوب یادگرفتم دوباره سریع برگردم مسیر اصلی و ایمان داشته باشم که دوباره هم به بهترین شکل ساخته میشه اگه من بلد باشم و بخوام که بسازم و امروز صبح از خدا خواستم هدایتم کنه که این فایل مقدس بشه تیر اخر
و خدایی که بی نهایت قشنگ میچینه
چی بشه که من در شرایط خاصی باشم و از خدا هدایت بخوام و فایلی ران بشه اونم بعد از 5 سال مه مریم زیبا هدایت بشه به این فایل و چون آگاهی های بی نهایت مفیدی داره تصمیم بگیره ران کنه اونم من وسط ی فایل دوره ثروت باشم که هدایت بشم برو با لب تاپ سایت باز کن البته برای منی که همیشه با گوشی سایت باز میکنم و قشنگ من فایل ثروت رو استپ کنم بگم ببینم چه فایلی هست که بعد از 5 سال تصمیم گرفتن بزارن رو سایت که دقیقا جواب خواسته من باشه
اصلا جواب خواسته من 5 سال پیش داده شده بود و من باید در مدارش قرار میگرفتم که بشنوم
وای خدای من
واقعا که خدای معجزه هایی
خدایا هزاران بار شکرت و جا داره این فایل رو من حدقل 10 بار گوش بدم
استاد قشنگ بی نهایت سپاس گذارم که قلب منو هدف گرفتین و من حتی بدون اینکه چیزی در این دنیا به دست بیارم از این دنیا برم با تک تک سلول های تنم شکرگذارم که در این مسیر بودم و اندازه باورهام نتایج گرفتم
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
با نام خداوند مهربان
سلام بر استاد عزیزم
قانون جهان و خداوند که خالق شرایط و اتفاقات زندگی خودمون هستیم
و این شرایط و زندگی و اتفاقات توسط فرکانس هایی هست که ما با توجه و افکارمون بوجود میاریم
تجسم شرایط چون با رخ دادنش فاصله داره پس سخت میشه باور کرد ولی این اتفاق وقتی برای شما افتاده پس قطعا برای من هم خواهی افتاد
همه چیز و همه چیز خودمونیم ولی صبر نداریم
صبر و ساختن باور های مناسب
چقدر لذت بردم از استاد که اینقدر تعهد میشه داشت و این قدر عاشق باشی که سه شبانه روز روی باور های خودش کار کرده و ایجادش کرده
درود بهت استاد عزیزم ازت سپاسگزارم که انقدر مهربان و عالی هستی
بنام خداوند آفریننده زیبایی ها
بنام خالق هستی بخش
سلام ودرود فراوان براستادعزیز ومریم جان شایسته نازنین وهمه خانواده صمیمی والهی عباسمنش
قطعا هرفایلی روی سایت قرار میگیره مناسب آن زمان است ومتناسب بافرکانس اعضای سایت ونیاز به شنیدن آن آگاهی های خاص درزمان خاص است واینکه مریم جان بعد 5 سال ازضبط فایل حالا روی سایت قراردادند حکمتی دارد که خداوند میداند
کلید واژه های این فایل برای من چندتاست
— سرمایه گذاری روی افکار
— قدرت کنترل وتغییر افکار
— قدرت تضادها واستفاده خوب ازتضاد
–شاخ وبرگ دادن به افکاردرجهت مثبت یامنفی وواقعی کردن افکاروتجسمات
–قدرت خلق آگاهانه زندگی وتاکید روی آگاهانه آگاهانه واگاهانه
–واکنش نشان دادن دربرابر شرایط یا خلق شرایط به صورت آگاهانه
–تمرین کردن مداوم برای کنترل ذهن
–رویاها به حقیقت می پیوندند
–صحبت کردن باخود وتقویت تجسم
–تعهد تعهد تعهد تعهد تعهد تعهد
–قدرت فقط دست خداست
وکنترل افکار باورودی های مناسب که بارها استاد تاکید کردند کار راحتی نیست ولی باتمرین امکانپذیر است دراینجا هم یادآوری شد
خیلی خوبه تمرین کنیم ازدل تضادها انگیزه وامید پیداکنیم تا به خواسته هایمان برسیم
دیگه کم کم دارم یادمیگیرم مراقب افکارم باشم تا هرجایی خواست نرود وسربزنگاه مچش رابگیرم واگاهانه بیاورمش روی خط مستقیم وافکار خوب وآرام بخش وشادی آفرین
یادگرفتم باخدادوست باشم وهرلحظه شکرگزار باشم وباخودم صحبت کنم صحبتهای خوب وشادی اور وهرکاری رافقط به خدا بسپارم
تمرین میکنم هرکاری میخوام انجام بدهم نتیجه عالی آنرا تجسم کنم وسپاسگزاری کنم وبعد برم سراغ انجام کار ونتیجه کار همیشه فراتر ازانتظار است
تجسم بااحساس خوب فوق العاده جواب میدهد واگر حس شادی وشعف رسیدن به نتیجه کار رادرخودمان ایجادکنیم وصحنه واقعی راباتمام جزئیات ببینیم وخودمان رادران حالت تجسم کنیم قطعا نتیجه بخش است
استاد تاکید روی تعهد داشتند ودردوره کشف قوانین زندگی اولین تمرین همین تعهد است که به تمرین کدنویسی تعهد داشته باشیم وتعهد رابنویسیم واین تعهد نوشتن معجزه میکنه وشما رابه خواسته هایتان میرساند
سپاسگزارم خداوند مهربان راکه توفیق شنیدن این آگاهی ها رابه من داد وسپاس فراوان ازاستاد عزیز ومریم جان نازنین برای انتشار این آگاهی های ناب
درپناه خدا سلامت وشاد وسرفراز باشید
به نام خدا
سلام خدمت استاد واقعاً از شما سپاسگزارم من امشب قبل خواب احساس بدی داشتم یه جوری انگار قلبم گرفته بود به خاطر مسائل و فکر های که چند روز درگیریاش بودهام بعد خدا کمک خواستم یاد آموزش های شما افتادم که وظیفه من که حالم خوب کنم و احساسم بهتر کنم بعد فکر کردم چه کار کنم یادم افتاد که میگفتند چیزی که دوست دارید تجسم کنید و شروع کردم به تجسم کردن خواستم اون خانه رویایی و اون تخت خواب که می خواستم چون قبل خواب بود خیلی هم احساس ام بهتر کرد وهم باور پذیر بود و خواب ام برد و صبح که بیدار شدم
دیدم یه فایل درباره تجسم از استاد روی سایت باورم نمی شد استاد واقعاً انگار من این فایل که شما روی سایت گذاشتید من خلق کردم واین یک
نشان بود برای من از طرف خدا که بله شما دار با افکارت زندگیت خلق می کنی
استاد آن قدر این این تجسم زود اتفاق افتاد که من این کامنت نوشتم اولین کامنت
خدارو هزار مرتبه شکر برای بودن شما استاد
و خدایا شکرت این قدر به ما نزدیک و سریع اجابت می کند
به نام خدای هدایتگرم
سلام استاد بی نظیرم
سلام استاد خداگونه ام
سلام مریم شایسته توحیدی و دوستداشتنی
سلام دوستای توحیدی و بی نظیرم
با گوش دادن این فایل الان واقعا نمیتونم جلوی اشکام بگیرم
خدایاشکرت به خاطر این که منو به راه راست هدایت کردی
خدایا مراقبم باش که بتونم تو این مسیر توحیدی بمونم
خدایا تو مراقبم باش و هدایتم کن …من نمیتونم و تواناییشو ندارم
خدایا لطفا مثل تا حالا همیشه مراقبم باش و هدایتم کن…..
یه مدت پیش دوستم نفیسه(که ایشون اولین بار سایتو بهم معرفی کرد و واقعا ازش ممنونم به خاطر این موضوع………البته الانم تومسیر همین آگاهی ها هست) گفت کتاب اثر مرکب رو خوندم خیلی عالی بود و کلی روم اثر گذاشته تو هم بخونش……..از اونجایی که خودش این کتاب فوق العاده را بهم کادو داده …..شروع کردم به خواندن کتاب ، یه مقدار که پیش رفتم دیدم همه مطالبی که تو کتاب هست و البته با کیفیت خیلی خیلی بالاترش تو سایت هست ، هم فایلها و هم کامنت فوق العاده بچه ها……………….
روز جمعه بود و گفتم امروز باید این کتاب بخونم و تمومش کنم…….و انگار اینجور بودم که فقط میخاستم تمومش کنم ، یه مدتی هست هر روز صبح بعد بیدار شدن آگاهانه این چندتا آیه سوره حمد رو میخونم و از خدا درخواست هدایت میکنم……(ایاک نعبدوایاک نستعین…اهدناصراط المستقیم…صراط الذین انعمت علیهم…..) و واقعا زندگیم روانتر شده و توحیدی تر شدم……….بعدش زدم رو نشانه روزم و کتاب رویاهایی که رویا نیستن5 اومد…….گفتم زهرا جونم نشانه از این واضحتر که تو هر مطلبی رو بخای تو این سایت هست و تمرکزتو بزار فقط رو سایت…..دیگه خوندن کتاب فوق العاده اثر مرکب رو بی خیال شدم و چسبیدم به سایت…….واقعا هر مطلبی که بخام داخل سایت ……..
یکی از پاشنه های آشیلم که به تازگی بیشتر درکش کردم حرف و نظر مردم و عملگرا نبودن هست که دارم روش خیلی کار میکنم که هر کاری و رفتاری که انجام میدم فقظ رضایت خودم و خداوند توش باشه ……و بعدش خیلی عمیق درک کردم که من به صورت روزانه که از خداوند هدایت میخام و یه سری ایده بهم گفته میشه باید حتما عمل کنم ……و چون کامنتهای زیادی ار دوستان خونده بودم در رابطه با عملکرد های روزانه ….گفتم خدایا من این موضوع به این مهمی رو تازه الان دارم میفهمم……..و گفتم واقعا خداوند چقدر غفور و رحیم هست که با وجود این پاشنه آشیل خیلی مهم اینقدر به من لطف داشته و این نعمت های فوق العاده رو بهم داده………بعدش رسیدم به درک تکامل که من چون تو این مسیر بودم به این درک عمیق از توحید رسیدم و خداوند رو شکر کردم که تو این مسیر ثابت قدم موندم
این روزها بیشتر این موضوع را درک میکنم …..که وقتی باورهام تغییر میکنه …در زمان مناسب در مکان مناسب هستم
چند روز پیش یه گزارشی از عملکردم و برنامه های آیندمو برا مدیریت ارائه دادم (البته با این هدایت که هرچیزی که خداوند گفت رو همون لحظه انجامش بده )و درخواست های جدیدمو گفتم……شاید باورتون نشه ولی در کمتر از نیم ساعت بعدش از یه ارگانی اومدن بازدید و دقیقا همون مواردی رو که من درخواست داده بودم رو گفتن باید اصلاح بشه……..اینقدر خداروشکر کردم و مطمئن شدم تو مسیر درستم……
استاد واقعا ازتون ممنونم که خوب زندگی میکنید و کمک می کنید جهان جای بهتری برای زندگی کردن باشه……واقعا به رسالتتون عمل کردین…….دیشب داشتم فایل (قلبی که به سوی خداوند باز می شود رو نگاه میکردم و چقدر اشک ریختم و چقدر خدارو به خاطر قوانین ثابت جهانش شکر کردم و چقدر دوست داشتم منم مثل شما خداوند رو انتخاب کنم و توحیدی تر بشم……… و خداروشکر تو این مسیر هستم……
دوستای خوبم واقعا ارزششو داره که تو این مسیر بمونیم و هر روز روی دوش خدای مهربون به خواسته هامون برسیم و از زندگیمون لذت ببریم
خدایا ازت ممنونم که منو به راه کسانی که بهشان نعمت دادی هدایت کردی
این روزا احساس میکنم قلبم شفاف تر شده …..خیلی از فایلا رو که نگاه میکنم که استاد داره قوانین رو میگه …..زودی اشکام جاری میشه از لطف و مهربونی خدای قشنگم
استاد و مریم شایسته ازتون ممنونم به خاطر این فایل …..من خیلی از دوره ها رو خریدم ولی داخل اونا به این صورت واضح درباره تجسم خلاق نگفته بودین و میدونستم که تو دوره دوازده قدم هست ولی خب میخاستم از همین دوره های فوق العداه کلی نتیجه بگیرم …..و هی نرم تو وادی عالم بی عمل بودن و واقعا هم دوست داشتم درباره تجسم خلاق بدونم ……واقعا ازتون ممنونم که این فایل بی نظیر رو گذاشتین روی سایت……. واقعا نیاز این روزهای من بود………خدایاشکرت……
استاد بینظیرم…..مریم دوستداشتنی ….دوستای خوبم از همه شما ها ممنونم که کمک میکنید جهان جای بهتری برای زندگی باشه
خدایا بی نهایت ازت ممنونم که منو به راه راست هدایت کردی……
عاشقتم قشنگترین خدای دنیا…..
الهی ب امید تو
تو بهم دادی این آرامشو
حالا که دل من باهاته شُکر
سلام بر انسان های توحیدی زندگیم؛ استادان عزیزم و دوستان نازنینم
اول از همه تشکر می کنم از خانم شایسته عزیز، ممنونم که مثل همیشه دست خدا شدین تا آگاهی گسترش پیدا کنه
یادآوری هایی که در این فایل بود گنجه گنج!
،
،
،
تَکَادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ ﴿8﴾
نزدیک است که از خشم شکافته شود هر بار که گروهى در آن افکنده شوند نگاهبانان آن از ایشان پرسند مگر شما را هشدار دهنده اى نیامد (8)
قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ کَبِیرٍ ﴿9﴾
گویند چرا هشدار دهنده اى به سوى ما آمد و[لى] تکذیب کردیم و گفتیم خدا چیزى فرو نفرستاده است شما جز در گمراهى بزرگ نیستید (9)
وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ ﴿10﴾
و گویند اگر شنیده [و پذیرفته] بودیم یا تعقل کرده بودیم در [میان] دوزخیان نبودیم (10)
،
،
،
یادمه همیشه دوست داشته داشتم با دوستام با همسن و سالام زندگی کنم ؛ آزاد و مستقل
خب این خواسته بخاطر تضادهایی که داشتم در من بیدار شد. هر بار تجسمش می کردم میرفتم رو ابرا ! خدا رو صد هزار مرتبه شکر به آسونی به خواستم رسیدم ( آسون که میگم واقعن آسووون همش هدایت خدا بود اگر هدایتشو نمی پذیرفتم هنوز در سختی بودم …)
یه درس بزرگ از رسیدن به این خواستم گرفتم اونم نکتهای که استاد همیشه میگه چطوری و چگونگی رسیدن به خواسته تونو تجسم نکنید ! دست خدا رو باز بگذارید تا از بهترین راه شما رو ب خواستتون برسونه:) من باورای محدوم زیاد بودن فکر میکردم تنها راه رسیدن ب خولسته ام اینه که کنکور رتبه خوبی بیارم و دانشگاه قبول شم و همینم شد! خدا رو شکر میکنم بابت رسیدن به خواسته ام اما دیگه میدونم راه های بهتری هست که اگه من ذهنم سقف و محدودیت نداشته باشه میتونم ببینم و فالوشون کنم
خدایا شکرت زیاااااد
همواره پیروز و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته ی عزیز و همچنین دوستان خوب سایت ….
استاد جان عجب لایو بینظیری بود. ازتون یک دنیا سپاسگذارم ..
این فایل امروز روز منو ساخت ..
من آمدم که به یه نیتی ببینم نشونه ی امروزم چیه هدایت شدم به این فایل اونم دقیقا وقتی که به بهش نیاز داشتم ..
ومن اینها رو فقط حرف خدا میبینم اززبان شما که بامن صحبت میکنه وبهم میگه چیکارکنم بهم میگه مریم مسیرت درسته امیدوار باش ادامه بده …..
خدایا ازت ممنونم ازت سپاسگذارم …..
استاد من العان مدتهاست که فقط دارم روی دوازده قدم کارمیکنم …
چون توی یکی از فایلهای دوره فکر کنم که یادم نیست کدوم گفتین فقط تمرکزتون رو بزارید رواین دوره وسراغ چیزهای دیگه نرید …
من حتی فایلهای هدیه شما رو هم خیلی نگاه نکردم فقط بعضیها که اونم هدایتی بود وباید میدیدم ….
خداروشکر خیلی تغیرات داشتم
توقدم یازده و دوازده شما در مورد اینکه باید به گذشته برگردیم و ببینیم چه علایقی داشتیم روموشکافی کنیم منم انجام دادم این تمرین رو …
ومتوجه شدم من از همون بچگی علاقه مند بودم به کارهایی که مربوط به بچها هست
درست کردن عروسک وکلا وسایل کوچولو و قصه خواندن و نوشتن برای عروسکها چون من تمام عروسکهایی که درست میکنم تو ذهنم هرکدوم یه شخصیت خاصی دارن با داستانهای خودشون …
وقتی این تمرین رو انجام دادم استاد
تمام سلولهای ذهنم بازشدن ..
وتازه انگار به هوش آمدم بابا این همون کاریه که من اگه ساعتها بشینم پاش خسته نمیشم
نه گرسنگی نه تشنگی هیچی …
یادمامد شما هم گفته بودین کاری رو انجام بدین که اگه ساعتها پاش باشید خستگی متوجه نمیشود حتی اگه بهتون پولی بابتش پرداخت نشه بازم باعشق انجامش میدین …
نمیدونی استاد چقدر خوشحال شدم واشک شوق آمد توچشمم
گفتم به خدا همینه من سالهاست دارم این کارو انجام میدم بدون اینکه خسته بشم پولی بابتش بگیرم ازبچگی من این کارو دوست داشتم ….
وگفتم باید حالا که اینو فهمیدم بیشتر روش کارکنم این چیزیه که بهش عشق دارم ..
استاد خداشاهده وقتی نشستم تمرکزی روی علاقم کارکردم ..
دیدم حتی اگه باشگاهم نرم حالا درحد یکی دوروزه
ولی بازحالم خوبه …
وبعد نشستم باهدایت خدا عروسک جدیدی درست کردم گذاشتم پیجم و
دوستم اونو دید آمد خونمون وکلی عروسک دیگه یکجا ازمخرید کرد …
خیلی خوشحال شدم ..
بعد نشستم یه داستان ذهنی بااون شخصیتهای جدیدی که دوباره درست کردم به کمک خدا نوشتم که همش هدایت خدا بود ..
نمیدونی استاد من بیست بار صدایی که رکورد گرفتم رو از داستان گوش کردم ..
انگار من نبودم اونقدر که این داستان درعین سادگی قابل فهم بودن زیبا بود ..
استاد یه کارهایی انجام میدم توی کارم خودم باورم نمیشه اینو من درست کردم …
انگار یک قدرت ونیرویی ماهر وخلاق درون منه که همه چی رو بلده ..
میگه این کارو اینجوری انجام بده …
استاد اصلا به خدا نمیتونم بگم چه جوریه ولی هرچی هست اونه که داره با دستهای من میسازه ومیگه وخلق میکنه ….
استاد این اتفاقها این تصمیم دوباره
فقط پشتش یک تضاد بزرگی هست که تابحال چندبار برام رخ داده …
باخودم گفتم این اتفاق چه درسی برام داره میخواد چی بهم بگه که بازم تکرار شده …
بعد هم فهمیدم باید تمام انرژی و استعداد وهرچی که دارم رو رو خودم سرمایه کنم …
چون یه جاهایی واقعا ازدستم در میرفت وتمرکزممیرفت روی کار همسرم ..
تا اینکه باز همسرم کارش به مشکل خورد ….
اصلا استاد نمیدونی چقدر درکم ازقانون بهتر شده ..
این فایل اصلا امروز خود خدا بود
به خداوندی خدا قسم خدا از هرچیزی بهمون نزدیکتره ….
استاد یه کارخوب دیگه که خیلی. دارم روش کارمیکنم
سپاسگذاری هست ..
استاد من یه مقاومت توذهنم داشتم در مورد سپاسگذاری کردن که اونم پیدا کردم …
خیلی برام سخت بود ازهمسرم ازخدا سپاسگذار باشم ..نمیدونم چرا
میگفتم خوب انجام میده وظیفشه بده ……
اینو نمیفهمیدم پس ذهنم هست …
بعد که سوالهای خوب پرسیدم خدا منو به این کارم آگاه کرد ….
ازاون روز تا حالا هرروز چهارتا خواسته ی ثابت که جزو پاشنه های آشیل من هست رو همین که بیدار میشم هم میگم هم مینویسم تو تمرین ستاره قطبیم …
یکی اینکه آدم سپاسگذاری تری باشم ..
هم ازخدا هم از همسرم ازبچهام ازخودم ازوسایلم ازادمهای دیگه ازهرچیزوهرکسی که بهم خدمتی میکنه ..
اونقدر بگم تابشه ملکه ذهنم
بعدی اینه با همسرم درست صحبت کنم اونجوری که دوستدارم بامن رفتاربشه صحبت بشه ..
چون من یه کاردیگه ای که تووجودم بود و نمیدونستم اینه که
زورممیاد برای کسی کاری انجام بدم واصلا توکتم نمیره یکی بگه این کارو برام انجام بده اصلا من اون کارو انجام نمیدهم اگرم بدم کاملا ناراضی وفکرمیکردم نباید به بقیه رو داد
واسه همینم باید روش کارکنم ..
همسرم چیزی میخواد سعی میکنم برم بهش بدم واین باور که اون پرومیشه یا هرچی رو تو ذهنم بشکنم
مورد بعدی کنترل ذهنم هست ..
من آگاهانه درطول روز مراقب باشم به چی دارم فکر میکنم واینومثل رژیم گرفتن توورزش که سخته تمرین کنم ..
چون اونایی که تمرین میکنن میدونن اون قسمت رژیم ازتمرینم سخت تره ..
اما بامداومت توی اون کار کم کم بدن عادت میکنه به اون سیستم غذایی ..
به خودم گفتم اشکال نداره اگه ازدستم دررفت فکرهای دیگه آمد ..
اونقدر تکرارش میکنم تا یادش بگیرم ذهنمو بزارم روی خواسته هام …..
مورد بعدی هم اینه اون باورهای محدود کننده و قدرتمند کننده ی ذهنم رو در مورد ثروت پیدا کنم
روی نقاط قوت خودم بیشتر کارکنم …
استاد خیلی خوشحالم من خیلی درکم ازتمرینم ستاره قطبی داره بیشتر میشه ..
چون خیلی دوست دارم این کارو اونجوری که بهم احساس بهتری میده انجامش بدم ..
خدارو هزاربارشکر من العان تومسیر علاقم هستم
استاد راست میگی هرچقدر که من این فایلها رو گوش میکنم
اون سیمانهای ذهنم داره کنده میشه ..
بخدا خیلی من حرفهاتون رو گوش کردم قبلاً ولی العان گوشم بهتر میشنوه اونها رو قشنگ بعضیهاشون رو درک میکنم
استاد اونقدر ازت ممنونم که حد نداره …
دوستت دارم …
استاد جان من عاشق ماشین لکسوز هستم شاسی بلند مشکی وبراق با اتاق سفید نورهای صورتی و……
عکسشو گذاشتم رو صفحه گوشیم …
وچیزهای دیگه که گذاشتم توکانال تلگرامم مخصوص خودم وفقط دخترم از لیست خواسته ها وعکسهای متفاوت از زیبایهای اطرافم
قبل از آشنایی باشما ودونستن قانون فکر نمیکردم زنها هم میتونم ثروتمند بشن خودم رو لایق ثروت ونعمت خدانمیدیدم …
ولی العان میدونم منم میتونم به عنوان یک زن ثروتمند بشم …
واصلا ربطی به هیچ شرایط وهیچ چیزی وجنسیت نداره……….
این بذر امید درقلب منه استاد
منی که اصلا یه روزی خواسته ای نداشتم ..
ولی العان خواسته ای بزرگی دارم وامید دارم به خدا که بهشون میرسم ..
نه اینکه فقط ثروت باشه من درک بهتری ازثروت هم میخوام ودرک بهتر ازخودم وخدا
واینا همش احساس خوب زنده بودن ومهم بودن بهم میده ..وارزشمند بودن ولایق بودن …
استادجان ممنونم ازت سپاسگذارم ازتون
خانم شایسته ی عزیز میبوسمت که این فایلو آماده کردی .ازتون سپاسگذارم ..
در پناه خداوند منان ویکتا باشید
عاشقتونم