live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق - صفحه 42 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

734 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محسن رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 254 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    با سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته

    و شما دوستان گرامی

    خدایا شکرت که ثروتمند شدن معنوی ترین

    کار دنیاست

    خدایا شکرت که از طریق همین فایل به من

    یادآوری کردی که یک پیام سه روز قبل برام اومد

    منو اسیر خودش کرد اما از دیروز که دارم این

    فایل رو گوش میدم باور دارم که اون پیام رو

    میتونم تغییر بدم چون من خودم به اون پیام

    شاخ و برگ دادم و آخر اون پیام هیچی نیست

    باید کلی پروسه بگذره تا یک نتیجه تعیین و

    تکلیف بشه و کن هزار و یک چی میشه رو ساختم

    و خدا رو شکر که امروز با بیشتر توجه کردن به این

    فایل و تکرار دریافتم که من خودم اون پیام رو خلق

    کردم و خودم هم حذفش میکنم به کمک خداوند

    و خدایا شکرت که الان در وضعیت نرمال هستم

    اما اگر خودم بخوام که صد در صد می‌خوام و

    باورش کنم وضعیت فوق‌العاده عالی می‌سازم

    واقعاً دمت گرم که تجربه و آگاهی های ارزشمندت

    رو در اختیار من گذاشتید و خدا همیشه میخواد

    که من بهترینها رو ازش بخوام بخاطر همین به

    این سایت معرفی شدم

    من بهترین هستم و بهترینها رو خلق میکنم

    دوستان چند روز قبل جمله تاکیدی من این بود

    که خدایا شکرت که مشتریان و مخاطبین من

    افرادی هستند که به کیفیت کالا و خدماتی که

    دریافت می‌کنند آنقدر اهمیت میدهند که هر

    هزینه ای که لازم باشه پرداخت میکنند

    و دقیقا به مغازه که رسیدم مشتریم اومد و زمانی

    که صندلی و میز نهارخوری که رنگ کرده بودم

    و تحویل بدم که خود مشتری گفت یک شماره

    کارت بفرست تا پرداخت کنم و من اومدم که

    توضیح بدم که چقدر شده مشتریم گفت کاری که

    انجام دادید ارزش داره و من هم تخفیف نمیگیرم

    دوستان وقتیکه مشتریم رفت باور کنید حداقل

    چند دقیقه هنگ کرده بودم و شماره کارت بانکی

    فرستادم و شکر گزاری کردم و باور دارم که هر چی

    بخوام میتونم خلق کنم

    دوستان اینم بگم که من جمله تاکیدی که بکار بردم

    یکی از کامنت های شما استفاده کردم و همینجا

    از خداوند و دختر عزیزم و استاد عباس منش و

    خانم شایسته مهربان (و شما دوستان که با نوشتن

    کامنت به من عشق و امید دادین ) بینهایت

    سپاسگزارم و دوستتون دارم

    در پناه حق سلامت و شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سمیه زحمتکش گفته:
    مدت عضویت: 1689 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    خداوند مهربانم توراسپاس که قانون هات دقیق وفرکانس ها درست کار میکنند .

    استاد مثل همه لایو هاتون این یکی هم بی نظیر بود .

    چند تا دوره از شما دارم ولی آرزو دارم این دوره دوازده قدم را داشته باشم .

    تو این 4ماه که در تهران هستم فکر میکردم که چقدر راحت همه چی جور شد که دور بشوم از اقوام وفامیل

    حتی همسرم هم ازمن دور شده به خاطر مسائل مالی .

    تنهایی خیلی لذت بخش شده برام انگار بیشتر میتونم به خودم برگردم وبیشتر روی خودم کار کنم .

    تنها دوتا فرزندانم با من هستند در حال حاضر که درک کردم با من هم فرکانس بودند که با من هستند .

    چقدر دوست و فیق دورواطرافم جمع کرده بودم که یکیش در فرکانس من نبود ولی به خاطر بلورهای گذشته که دوست داشته باش به دردت میخوره وبرای درد ودل خوبه و تنها باشی در حقیقت افکار وباورهای اونها را جذب کردم که حتی زندگیم هم مثل اونها شده بود .

    استاد تهران وحتی خونه ای که الان هستم و آرامشی که دارم را قبلش تجسم کرده بودم وشد .

    هرچی که برام مهیا شد قبلش تجسم کردم واحساسم خوب بود .

    فقط ذهن ما مانع خواسته های ما میشه

    واقعا هر آنچه که شما دارید خیلی ها حتی درموردش فکر هم نمی کنند .

    چقدر محیط پشت سرتون را دوست دارم چقدر لذت بردم .

    جایی باشی که هم طبیعت واب باشه وهم خانه های زیبا وشهری

    خدارا شکر که این قسمت را قسمتم کرد ببینم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    نفیسه گفته:
    مدت عضویت: 702 روز

    گام 26

    خدایا کارم را اسان کن

    افکار بسیار قدرتمند هستند و خیلی ها از ذهنشون غافل هستن .

    خیلی ها شرایط فعلی شون رو ابدی می دونن.

    کسایی که ایمان دارند به تغییر شرایط از قدرت تجسم استفاده میکنند.

    تجسم همون فکر کردنه

    هدایت انرژی فکری به مسیر درست

    تجسم چیزی غیر از جهت دهی افکار به یه چیز مشخص نیست

    مراقب ورودی ها و افکارتون که میاد باشید

    اگاهانه از موقعیت فعلی بیاید بیرون

    موقعیت فعلی شما افکار گذشته شماست

    بقیه چیزی گفتن ولی این

    تو بودی که تاثیر گرفتی تکرار کردی باور کردی

    ما مثل بچه ها کنترل کامل روی افکارمون فقط نداریم

    افکار نیاز به تقویت شدن و تکرار شدن دارد تا اتفاق بیافتد

    باور : فکریه که بارها و بارها تکرار شده

    الان که فهمیدم: باید اگاهانه توجه کنم به چیزهایی که میخوام

    تنها راه رسیدن به خداوند ثروتمند شدنه

    کلیت اتفاقات شما به خاطر افکار غالب شماست

    خیلی از چیزهایی که بهشون رسیدم به خاطر تضادها بود

    تجسم : داستان ساختن و ادامه دادن اتفاق ها توی ذهنش با افکار (خوب یا بد)

    یک عمر ما واکنش نشون دادیم به مسائل

    به جای اینکه ندید بگیریم اتفاقات رو و ادامه اش رو خودمون با افکارمون بسازیم

    و اونجوری بسازیم که خودمون دوست داریم

    کوچکترین تغییر و مثبت و حرکت در مسیر درست نتایج بزرگی رو رقم می زنه

    دنیای مادی : صفر و یک نیست

    سفید و سیاه نیست

    یه چیزی بین این دو است

    وقتی داستان ادم های موفق رو گوش می کنم

    دارم ذهنم رو جهت میدم به سمت اتفاق های خوب و موفقیت

    شرایطی که هست حتی درد و رنج

    موقع استفاده از قانون میشه نعمت

    وقتی شما شروع می کنید به تغییر کردن

    ادم های اطرافیانتون شروع به تغییر می کنند اول خلوت میشه دورتون بعد ادم های جدید میان تو زندگیتون

    اگه این اتفاق افتاد خوشحال باشید قانون داره کار می کنه

    در مورد خواسته هاتون صحبت کنید با خودتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1593 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم جانم

    خدایاشکرت برای این قانون ثابت و بدون تغییرت

    خدایاشکرت تجسمممممم یعنی جهت دهی افکارم به سمت خواسته هام و ایمان به خداوند و بدون چون و چرا و چه جوری اتفاق افتادنش

    استاد جانم. من فقط یکماه تمرکزی تصویر سازی کردم صبح وشب و هرباری که فقط اضافی داشتم اول تصویر سازی میکردم و بعدش کلیپ که از خواسته هام درست کرده بودم رو نگاه میکردم…

    من فقط یکماه تمرکزی فقط تجسم و تصویر سازی و توحیدی عمل کردم و هر اتفاقی که برام توی این یکماه پیش می اومد به جرات میتونم بگم واقعا توحیدی عمل کردم و به ذهنم میگفتم ناراحتی ونگرانی یعنی شرک و من به خدا تعهد دادم مشرک نباشم…

    یکماه توحیدی خدا خواسته منو اجابت کرد و دقیقا همون چیزی رو تصویر سازی کردم اتفاق افتاد وجالبش اینکه واقعا به قول استاد هیچ حسی نداشتم..

    و فقط اشک شوق بخاطر این قانون ..

    چون بارها و بارها طوری تجسم کردم وحسش کردم که برام اتفاق افتاده بود..

    آقا قانون جواب میده

    اصل قانون

    توحید وکنترل ذهن در هر شرایطی

    تمرکزی روی خواسته است بزاری

    و لاجرم رسیدن به خواسته در نزدیک ترین حالت ممکن…

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    فروغ شمس گفته:
    مدت عضویت: 1842 روز

    درود بر خداوند بخشنده و هدایتگر

    درود بر استاد گرامی و مریم جان و دوستان عزیزم در پروژه خانه تکانی ذهن گام به گام

    گام 26: استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلاق

    نکات مهم این فایل:

    + اون‌هایی که باور دارند به خداوند، اون‌هایی که باور دارن به اینکه افکارشونه که داره زندگیشونو خلق می‌کنه، اون‌هایی که ایمان دارن به نعمت‌های خداوند، به تغییر در زندگی فارغ از اینکه شرایطت چی هست می‌تونه شرایط عوض بشه، می‌تونه تغییر بنیادین داشته باشن، اون‌ها هستن که مِیان از قدرت تجسم استفاده می‌کنن.

    + تجسم چیزی نیس غیر از اینکه دارید به یک موضوعی فکر می‌کنید.

    + تجسم چیزی غیر از جهت دهی افکار به یک موضوعی در آینده نیس. این نیس که مثلاً بگیم تجسم فقط وجه مثبت داره نه، ما 90 تا 95 مواقع به چیزایی که نمی‌خوایم فکر می‌کنیم،در واقع داریم اون چیزایی که نمی‌خوایم رو می‌سازیم توی ذهنمون و به همین دلیلم اون چیزایی که نمی‌خوایم هر روز توی زندگیمون اتفاق می‌افته.

    + این ذهنیت رو در خودتون ایجاد کنید که ” مراقب ورودی‌هاتون باشید، مراقب افکاری که توی ذهنتون میاد باشید” و یاد بگیرید با تمرین‌هایی که میدم با یک روند تکاملی چون اولش کار راحتی نیس کنترل افکار ولی آروم آروم بهتر میشه.

    + آگاهانه از شرایط فعلی بیایم بیرون، موقعیت فعلی شما چیزی نیس جز افکارِ گذشته شما. یعنی چیزی که الان داری توش زندگی می‌کنی خودت خلق کردی این اولین قدمِ برای تغییر زندگیته. اینو باید بپذیری ربطی به پدرت، مادرت، دوستات و کشوری که زندگی می‌کنی نداره. شاید اونا روی تو تاثیر گذاشته باشن و تو تاثیر پذیرفته باشی و خلق کرده باشی اما در نهایت تو تاثیر گرفتی، تو باور کردی، تو تکرار کردی اون حرفارو، تو اونارو توی ذهنت مرور کردی و این شرایط فعلی تو شرایطیه که خودت خلقش کردی. این اولین درکیه که ما باید داشته باشیم نسبت به اتفاقاتی که داره توی زندگیمون می‌افته.

    + اگر اینو بپذیرید و کاری که باید انجام بشه اینه که؛ آقا اتفاقاتِ الان رو خودم به وجود آوردم، حالا آگاهانه نبوده خیلی موقع‌ها ناآگاهانه بوده قانونو نمی‌دونستی، مثل یه نوزادیه که ناآگاهانه پَنج می‌کِشِه توی صورتش، اون نمی‌دونه صورت خودشو زخم می‌کنه چون آگاهانه نیس یعنی کنترل کاملی بر اعضاء بدنش نداره، دستش میاد می‌زنه صورتشو زخمی می‌کنه بعد گریه می‌کنه. ما دقیقاً داریم همین کارو توی دنیای خودمون می‌کنیم. ما الان که بزرگ شدیم کنترل بیشتری داریم بر روی دستمون اما کنترل کاملی روی افکارمون نداریم.

    + وقتی که بچه پَنج می‌کشه روی صورتش همون لحظه اثرش مشخص میشه، افکار یه فاصله زمانی می‌خواد تا اثرشون مشخص بشه. یعنی اینجوری نیس که شما همین الان به یه موضوع بد فکر کنی، همون لحظه اتفاق بیفته. یه فاصله زمانیِ بین زمانیِ که شما فرکانس می‌فرستی و فرکانس تقویت می‌شه یعنی با یه بار فکر کردنم اتفاق نمی‌افته نه مثبت نه منفی در جهت خواسته یا ناخواسته. اینجوری نیس که اگر من یه بار یه ذره نگران بودم یا یه ذره ترسیدم همون موقع بَلا سرم بیاد، نه با یه ذره فکر منفی یا مثبت نه اتفاق منفی می‌افته نه اتفاق مثبت. با تکرارِ اون افکار در جهتِ منفی یا مثبتِ که اتفاقات رخ میده که ما بهش می‌گیم باور ، آگاهانه به آن چیزی که می‌خواهم توجه می‌کنم.

    + تضادها باعث انگیزه میشن در مسیر موفقیت.

    + وقتی پیامی رو دریافت می‌کنیم مبنی بر یک خبر بد باید بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم، با تمرین کردن می‌تونیم بهتر و بهتر بشیم.

    + خلقِ اتفاقات، با قدرت ذهنی معجزه می‌کنه.

    + در هر شرایطی که هستیم با تغییر زاویه افکارمون می‌تونیم شرایط رو متفاوت خلق کنیم.

    + اگر داره ذهنم خلق می‌کنه من این روند رو ادامه میدم.

    + * همه چیز می‌تونه تغییر کنه فارغ از اینکه شرایطت چه جوریه به شرطی که در کنترل ورودی‌هات جدی باشی، باورهای درست رو بتونی بسازی.

    + شرایطی که الان هست حتی اون درد و رنجی که هستش اگر از قانون درست استفاده کنی، اگر ازشون انگیزه بگیری، اگر افکارتو جهت دهی کنی به سمت خواسته‌ها. همه اون مسائلی که خیلی درگیر بودی باهاش برات نعمت می‌شه.

    + Dreams come true = رویاها به حقیقت می‌پیوندند.

    + ناامید نباشید کاریم به بقیه نداشته باشید.

    + نگران نباشید که بقیه این حرفارو نمی‌فهمن، باور ندارن باهاشون در این مورد این مسائل صحبت نکنید.

    + وقتی تو فرکانست تغییر می‌کنه خودش آدم مناسب چه بخوای چه نخوای توی فرکانست قرار می‌گیره، باهاش برخورد می‌کنه، کاری نیس که بخواد به شکل دیگه‌ای انجام بشه.

    + خیلی زیاد با خودتون در مورد خواسته‌هاتون صحبت کنید. در مورد چیزایی که می‌خواید توی زندگیتون اتفاق بیفته. خیلی قدرتمنده که حالا با صحبت کردن می‌تونی تجسم رو تقویت کنی. خیلی کمک می‌کنه به شما که از شرایط فعلی تون بیاید بیرون و تمرکز کنید روی شرایط خواسته‌ها.

    خدایا شکرت به دلیل این آگاهی های ناب الهیت.

    خدایا شکرت که قوانین رو بهم یادآوری میکنی تا دقیق تر انجام شون بدم.

    خدایا شکرت به دلیل قوانین بدون تغییرت.

    خدایا شکرت که با قوانینت به آسانی نعمتهارو میشه دریافت کرد.

    خدایا شکرت به دلیل اون فضای سبز و هوای فوق العاده بیرون از خونه.

    خدایا شکرت به دلیل اون همه ثروتی که از خونه و ماشین و فضای سبز دیدم.

    خدایا شکرت به دلیل اون نسیم و دریاچه زیبا.

    خدایا شکرت از این همه صلحی که استاد دارن.

    خدایا شکرت به دلیل لبخند استاد.

    خدایا شکرت که میتونم لبخند استادرو ببینم.

    خدایا شکرت که بمن قدرت دیدن زیبایی هاتو دادی.

    خدایا شکرت که من رو بیشتر به قدرت های معجزه گر درونم آگاه میگردانی.

    + تمرکز و توجه و فکر کردن بهش و سناریویی که در فکرمون تجسم میکنیم میتونه همه چیز رو به نفع ما تغییر بده. خدایا شکرت

    خدایا تنها تو را می‌پرستم و تنها از تو یاری می‌جویم

    مرا به راه راست هدایت فرما راه کسانی که به آنان نعمت داده‌ای.

    دوستتون دارم توحیدی وار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    الی ش ن گفته:
    مدت عضویت: 1593 روز

    سلام خانم شایسته عزیز و استاد گرانقدر

    من دیشب به صورت اتفاقی به این فایل هدایت شدم و امروز متوجه شدم یک گام جدید با عنوان خانه تکانی ذهن شرو ع کردید.

    من اول با این فایل شروع کردم چون مدتی هست که در حال تجسم بر روی اهداف هم هستم.

    که نیاز به هوش و سرمایه داره و من ذهنم درگیر بخش یرمایه اش بود ولی بعد از آگاهی به موضوعاتی که از جانب شما فرا گرفتم متوجه شدم که خود اصلی من باید تغییر کنه و البته مفهوم تجسم همان طور که شما گفتید فک می کردم باید به صورت خاص باشه ولی الان هر لحظه در حال مطالعه ذهنم که پرت میشه به صورت آگاهانه تغییرش می دم.

    تمام حس ها مو پذیرفتم اینکه طبیعی تغییرات حسی داشته باشیم مهم تغییر حس نسبت به زمانی که طول میکشه. من در مسیر مهاجرتم و تقریبا سه ماه هست که تمرکز کردم بر کارهام و ایجاد تفکر مثبت و در این مسیر نشانه و تغییرات کوچک ولی با ارزشی داشتم. قبلا یه فایلایی دیدم که خانم شایسته و استاد باید آزمون رانندگی می دادند و تمرین تمرکزی که داشتند و یا مسابقه شنای استاد با دوستشون. چند روز پیش هم من آزمون ماک اسپیکینگ داشتم خیلی آروم شدم تمرکز کزدم و نتیجه شد 7-7.5 قبل آزمون با خودم گفتم همه چی و فراموش کن یه تست اهمیتی نداره که چی بلدی مهم اینکه تو آزمون با اعتماد بنفس باشی و کلمات و درست ادا کنی و جواب داد. فرداش دو باره داشتم و لی اینبار ترس ورم داشت نتونستم تمرکز کنم و همش تو ذهنم درگیر بودم که می شود و یا نه دو باره نمره 7.5 تکرار کنم ولی خوب نشد و اولش دمپ بودم ولی زود جمع کردم خودمو با استادم در میان گذاشتم و گفت این 6 که گرفتی یعنی 6 در استانه ی 7 تو تو گلوگاهشی نوسان داری باید ثابتش کنی حالم بهتر شد این دو تضاد نشون داد که من تلاش ام داره نتیجه می ده. هرچند استادم گفت امکان ش هست اولی اشتباه کرده باشه ولی من مطمعنم درسته.

    از وقتی به این آگاهی ها رسیدم حالم خوبه اهمیتی نداره چی. الان تو مرحله اینم فرار های ذهنی واهمال کاری هامو ارتقا بدم فاصله بین فکر و عمل.

    ممنون از آگاهی های ارزشمندی که با عث تحول حال درونم شده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 483 روز

    سلام به دوستان عزیز. استادگرامی

    من عاشق قانون تجسم هستم دوستدارم ازصبح تاشب بخودم بگم تمرکزکن روی خواستت با احساس خوب ورهایی همزمان که این جمله رومیگم خواسته هامم تجسم کنم بقول استاد وقتی فکرکنی فلان دوستت بهت زنگ بزنه همون دوستت فرداش بهت زنگ میزنه یافکرکنی بری خونه مادرت فلان غذارو درست کرده میری میبینی اون غذارو درست کرده .

    من اومدم اینوامتحان کردم فکرکردم فردافلان دوستم بمن زنگ بزنه فرداش بمن زنگ زد دوستم اینقدرخوشحال شدم جذبم بالاهست بعگفتم بیام خواهرمو که خیلی لجبازه وکینه ایه گفتم قانونو روش امتحان کنم چون 10ساله بامن قهره.فکرکردم که خواهرم بمنزنگ زده وبامن اشتی کرده چندروزبعد خواهردومی اسمس داد گفت خواهرم که بامن قهره نگران من شده هگش منوتوخواب میبینه دقیقا وقتی که من چندساعت فقط تجسم کرده بودم دوهفته بودهمش میرفتم توخوابش ودلش تنگ شده بود برام .

    من مسافرت خیلی دوستدارم تجطم کردم عمم که ویلا داره مارادعوت کنه ویلاش زنگ زد ماراسه روز دعوت کرد ویلاش درطالقان .

    تجسم کردم چاله جلوی درب منزلمون را همسایه بغلی که بنا هست سیمان کاری کنه چاله تمیزبشه

    امروز دیدم چهارتا کارگر با وسایل وماشینهای بزرگ اسفالت کاری از طرف شهرداری اومدن افتادن جون تمام کوچه هدی محلمون مثل فرشته های بی بال دارن زمین کوچه هارو میکنن که جدول نو بزنن برای جوبهای کوچه ودسفالت نوبریزن توکوچه ها ازخوشحالی گریه میکردم گفتم خدایا کمتراز نیم ساعت فکرکردم چاله روهمسایه بنایی کنه تمیزش کنه تو کل کوچه های محله رو جدول کشی کردی و داری اسفالتش میکنی .ازخوشحالی که قانون جواب میده اینقدرزیرا وساده میرقصیدم بابچم توی خونه.

    غروبش بابچم توپارک قدم میزدیگ من تمرکزم روی خواسته هام بود سگ گنده پارک راندیدم نزدیک بود پامو بزارم روش وله بشه گازم بگیره همسرم گفت سگ نگاه اینجاخوابیده خداروشکرکردم پامونذاشتم روش کلی خندیدم گفتم تجسمم خیلی تمرکزی بود سگ به این گندگی روندیدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سپیده آقایاری گفته:
    مدت عضویت: 1888 روز

    با نام و یاد خدا

    خانه تکانی ذهن گام بیست و ششم

    استاد عزیزم، خانم شایسته دوست داشتنی و دوستای خوبم سلام

    از زمانی که قدرت نوشتن کامنت و الهاماتی که در حین نوشتن کامنت میشه رو درک کردم واقعا سعی میکنم برای تمامی فایلها به اندازه درک و توانم کامنت بذارم و این معجزه میکنه. خدایا کمکم کن تا توی این کامنت هم درک بهتری داشته باشم.

    با وجودی که من دوره دوازده قدم رو چند بار کار کردم، اما اعتراف میکنم منم جز افرادی بودم که فکر میکردم تجسم یعنی توی شرایط خاصی بشینی و شمع و عود روشن کنی و خیلی تمرکزی چشمات رو ببندی و تجسم کنی و خب هیچ وقت باهاش ارتباط برقرار نکردم تا الان این فایل رو دیدم.

    یعنی استاد چقدر درست میگید که شماها خیلیاتون حرفای من رو نمیفهمید تا زمانش برسه. میدونید همین باور چقدر به ما کمک میکنه تا آرام تر باشیم؟ تا دست از تقلا برداریم؟ چه برای اینکه بقیه حرف ما رو بفهمن چه خودمون بخوایم چیزی رو درک کنیم. و اصلا در مورد یادگیری مهارتها هم همینه. خیلی چیزا رو اولش نمیتونیم درست انجام بدیم اما باید پیش بریم تا جا بیفته.

    کل زندگی مثل یه کوه خیلی خیلی عظیمه که قراره بریم ازش بالا و نمیتونیم با زور زدن و فشار آوردن یه روزه خودمون رو به بالای قله برسونیم. اما هر چی میریم بالاتر، آماده تر میشیم، ورزیده تر میشیم و تصویر کامل تری از پایین کوه میبینیم و مراحل قبلی برامون راحت تر میشه.

    من که با زور و تقلا هم با تجسم ارتباط برقرار نکردم چون اصلا فهم درستی ازش نداشتم. الان دوزاری قشنگ افتاد که بابا تجسم همون کنترل ذهن و تمرکز بر نکات مثبت و کنترل آگاهانه کانون توجهه. همون صلاته. همین که من به جای فکر کردن به ناخواسته هام به خواسته ها فکر کنم. حتی نوشتن در مورد خواسته هام، یا دیدن ویدیوهایی که بهم حس عالی بده و منو تو فرکانس مناسب قرار بده مثل سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت، یا تحسین داشته های بقیه اینا همه تجسمه. اینا همه ما رو در فرکانسی قرار میده که ذهنمون رو ببریم به سمت خواسته ها و به جهان بگیم چی میخوایم. و دیگه فقط این میمونه که ما با کدوم شکل تجسم کردن بیشتر ارتباط برقرار میکنیم.

    گام اول هم که برای قدم گذاشتن در مسیر درست پذیرش مسئولیت 100٪ زندگیمونه.

    حالا اگه من پذیرفتم این موضوع رو و در شرایط ناخواسته هستم، پس میدونم که این شرایط رو هم خودم ایجاد کردم. پس میتونم این شرایط رو به سمت شرایط مطلوب تغییر بدم. به چه شکل؟ با تجسم و تمرکز به خواسته ها. چون من دیگه برگی توی باد نیستم که باد هر جا خواست من رو ببره. من کنترل دارم روی ذهنم و روی زندگیم. میتونم باورهام رو تغییر بدم. میتونم فرکانس ارسالی به جهان رو تغییر بدم. من واکنش نمیدم به اتفاقها بلکه خلق میکنم و میتونم طی یه روند تکاملی هر روز بهتر و بهتر بشم.

    در مورد بحث تنهایی، بازم اعتراف میکنم که من اون اوایل که شروع کردم به کار کردن روی فایلها خیلی تنها شدم. یعنی هیچ دوستی نداشتم (البته هنوزم ندارم). اما اون زمان خیلی احساس خوبی به این قضیه نداشتم و یادمه از خداوند میخواستم که دوستهای هم مدار سر راهم قرار بده و هر روز تو ستاره قطبی مینوشتم. یه بار ایمیل زدم به استاد که جلساتی ترتیب بدن تا بچه هایی که تو ایران هستن ببینن همدیگه رو. حتی یه بار به خانم فرهادی زنگ زدم و ایشون هم گفتن استاد همچین کاری نمیکنن. اون زمان خیلی حرف زدن رو دوست داشتم. فکر کنم همه بچه های سایت این مسیر رو گذروندن که تو یه مقطعی خیلی دوست داریم حرفای قشنگ بزنیم اما هر چی میگذره میل به حرف زدن کم و کمتر میشه و دوست داری ساعتها بشینی یه جا و فکر کنی به قوانین، با خدای خودت صحبت کنی، رو باورهای خودت کار کنی.

    چقدر زیبا میشه قانون رو در همین کبوتر با کبوتر باز با باز تو زندگیمون مشاهده کنیم. من حتی نزدیکترین عضو خانواده ام دقیقا به همین شکل از زندگی من جدا شد. مهم نیست چه رابطه خونی با هم داشته باشیم، مهم اینه که همونطور که جهان فرزند نوح رو ازش جدا کرد، هر کسی رو که در مدار ما نباشه از زندگی ما جدا میکنه. خداوند انقدر آدمهایی رو از زندگیم دور کرده که الان فقط میگم خدایا شکرت. جهان کارش رو عالی انجام میده.

    افرادی که من الان باهاشون تو محیطهای مختلف برخورد میکنم به هیییچ عنوان با افرادی که قبلا میدیدم شباهتی ندارن. حتی یه مورد جالبی که جدیدا اتفاق افتاد، تو کلاس نقاشی یه فردی بود که خیلی قدیمی تر از من بود و رفتارهاش خیلی خوشایند نبود. باورتون نمیشه اما یه دعوا تو پیش اومد و بعد از اون دیگه نیومد (جالبه که منم روز دعوا نبودم انقدر که قانون مدارها داره خوب عمل میکنه). الان انقدر محیط کلاس خوب و آروم شده و همه بچه ها عالی و یه دست و صمیمی هستن. خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم اکبری گفته:
      مدت عضویت: 547 روز

      سلام سپیده جونی،

      دختر اولین خطت رو خوندم انگار ، مهر تایید از طرف خدا بود به باوری که جدیدا بهش رسیدم،

      دختر منم هر وقت می‌خوام کامنت بزارم و سوالی دارم ، خدا جونی به دلم الهام می‌کنه و هدایتم می‌کنه یا خودمونی تر بگم که باهم زمان نوشتن کامنت حرف میزنند و راهنماییم میکنه،

      فکر میمردم من فقط اینطوریم نگو با همه اینطوریه موقع نوشن، چه باحاله خدامون،

      پس این آیه. اش بی دلیل نیست که به قلم و آنچه مینویسیدد قسم خورده،

      من اوایل فقط فکر میکردم فقط منظورش نوشتن با مداد یا خودکار ،

      که الان با توجه به زمانه خودمون با کیبورد نوشتن هم اوکیه،

      چون خدا با شرایط هر زمانه کار میکنه،

      خدا باحالی

      سپیده قشنگه، موفق باشی دختری

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    زری گفته:
    مدت عضویت: 2106 روز

    واذا سئلک عبادی عنی فانی قریب. اجیب دعوت الداع اذا دعان فلیستجیبولی و یومنو بی، لعلهم یرشدون .

    استاد جانم مدتی که از خدا هدایت خواستم و خدا هم شدیداً دست به کار شده و چه قشنگ باهام حرف میزنه

    این روزها حضور خدا را تو قلبم شفافتر احساس میکنم

    کامنت یکی از دوستان را می‌خوندم و تو متنش این آیه را آورده بود به قلبم افتاد که خدا بهم میگه اینهم یک سند دیگه از حرفای من، هر چی تجسم کنی، هر طور منو بخونی، اجابتت میکنم، حالا مرد میدون باش و منو بخون، زیبا بخون، من اجابتت میکنم

    استاد قبلا ی ترمز ذهنی داشتم ک حالا ب فلان نعمت هم رسیدی، که چی آخرش… دوباره شرایط برمیگرده و مثل قبل میشه…. انگار شیطان میخواست دست و پامو ببنده و منو تو همون موقعیت نادلخواه نگه داره

    اما خدا تو سایت شما تو صحبت های شما بهم گفته نعمت ها و فراوانی های من انقدرررررر زیادن که هر چی ببینی بازم هست بهترش هم هست

    از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به درآید

    من بسمت زیبایی ها نعمت ها برکت های خدا در حرکتم و خیلی زود به مدار جدید و بالاتر میرسم

    دوستتون دارم شما و مریم بانوی عزیزمو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم اکبری گفته:
      مدت عضویت: 547 روز

      سلام زری جونم

      اینجا کامنتت من رو به فکر فرو برد ، که بعد یک ربع اومدم برات بنویسم،

      نوشتی هر جور که منو بخونی،

      وای وای

      الان مثلاً همسر بد اخلاقی داریم و ما فقط روی این اخلاقش تمرکز کنیم و کانون توجه مون رو مدام روش بزاریم،

      خدا رو اینطوری خوندیم و اونم هی اینطوری وارد زندگیمون میشه،

      ولی اگر روی وفاداریش زوم‌کتیم ، همینطور وارد زندگی مون میشه و کم کم اون اخلاقش هم مثبت میشه ،

      خدایا بهم کمک کن تو راه اعراض خدایا ….

      زری جون موفق باشی دختر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        زری گفته:
        مدت عضویت: 2106 روز

        سلام مریم جانم

        ی تجربه از خودم بگم، من توی این مسیری ک قدم گذاشتم، یه زمانی به توصیه استاد، اینستا را از گوشیم حذف کردم…

        اما اون موقع ها ک هنوز خیلی خوب بلد نبودم ذهنم را کنترل کنم، روی گوشیم بازی نصب میکردم، و همزمان با گوش دادن فایل ها، یا مواقعی که تضادی پیش میومد سعی میکردم با اون بازی، ذهنم را از روی ناخواسته بردارم، بهانه امم این بود که استاد خودش هم گفته بازی کامپیوتری می‌کرده پس الان منم بازی کنم ایرادی ندارد

        اما ای دل غافل ک من تایم زیادی برای بازیها میذاشتم، بعد ب خودم میومدم بازی را پاک میکردم، بعد ی تایم کوتاه دوباره ذهنم گولم میزد و بازی نصب میکردم، تا اینکه ی روز، قلبم بهم گفت تو زیادی دچار حاشیه شدی، اصل را رها کردی، همین بازی تو گوشی هم شده حاشیه و تو را از اصل دور کرده

        آخه من خیلی سعی میکنم به مسائل از دید حاشیه و اصل نگاه کنم و حلشون کنم.

        خلاصه بعد از اون صحبت، بازی را از گوشیم پاک کردم و هر وقت هم ک ذهنم اومد دوباره گولم بزنه، جلوش مقاومت کردم

        شدم پایه ثابت سایت، تو عقل کل کامنت میخونم، توی فایلها کامنت میخونم

        و واقعا این کامنت ها چه برکتی دارن و واقعا واقعا کلام استاد بهم ثابت شد که کامنت بچه ها را بخونید، خودتون کامنت بگذارین…. واقعا پی بردم که استاد از چه گنج گرانبهایی دارن صحبت میکنند…. باورت میشه دو تا از سیمانی ترین مقاومت های ذهنی من توی همین کامنت ها ب راحتی آب خوردن، برداشته شد…

        خوشحالم ک کامنتم برات موثر بوده

        برای خودمون چشم های زیبا بین از خدا می‌طلبم. امید دارم ک تک‌تک زیبایی ها و نعمات ناب و پر از سرور و شعف خدا را با تمام قلبمون احساس کنیم زندگی کنیم…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فاطمه حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 722 روز

    بنام خدایی که خالق زیبایی هاست!

    سلام می کنم به استاد نازنینم و خانم مریم عزیز و دوست داشتنی و تمام عزیزانم درین سفر بی نظیر.

    گام 26 | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلاق

    خدای خوبم نمیدانم چگونه سپاسگذار تو باشم بخاطر اینهمه لطفی که درحق من کردی و من را لایق و شایسته ی این آگاهی هاب فوق‌العاده دونستی.

    سپاسگذارم استادم عزیزم که تک،تک صحبت های شما چنان بر قلبم نفوذ میکنه و چنان قدرتی به من میده که با افکارم میتوانم کوه هارا جابجا کنم.

    خدایا سپاسگذارم

    خدایا شکرت

    مریم شایسته ی بی نظیر، خانمی از تبار خورشید،

    الماسی که همیشه می‌ درخشد، از راه دور بغلت میکنم و ازت سپاسگذارم بابت زحمات عاشقانه ات درین سایت الهی.

    واقعا قابل تحسین هست این حجم از عشق و علاقه در بروز رسانی و روند بهبود سایت و همکاری با استاد عزیزم درین سایت بی نظیر.

    ممنونم که لطف کردین این فایل را در اختیار ما گذاشتین و خودم نهایت استفاده رو ازش داشتم.

    شما بی نظیرید مریم جان، جا داره تشکر ویژه داشته باشم از شما بابت فیلم برداری از سریال زندگی در بهشت که من پیگیرش هستم و عاشقشم، خدارا شکر تا الان توانستم نزدیک به 100 قسمت رو ببینم با عشق و کلی درس داشت برایم.

    خدارا هزاران بار سپاسگذارم چقدر می‌تواند در قست تجسم و تصویر سازی کمکم کند دیدن سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا.

    قبل دیدن سریال زندگی در بهشت تجسم کردم خونه عالی یا مسافرت یا داشتن خیلی از نعمت های دیگه برم سخت بد، ولی خدارا هزارن بار سپاسگذارم با دیدن فایل های زندگی در بهشت قدرت تجسم من چندین برابر شده و خیلی خواسته های جدیدی در وجودم شکل گرفته و من مدیون مریم عزیز هست که عاشقانه برامون فایل میزارید….

    الان ساعت یک شب هست و من با عشق دارم کامنت مینویسم و خدایم را هزاران بار سپاسگذارم.

    امشب یک شب عالی و فوق‌العاده و یک شب بارونی هست.

    الان رفتم پنجره رو باز کردم دیدن توی کوچه بارون زیبا میاد و چقدر خدایم را سپاسگذاری کردم

    چقدر خوشحالم که توی خونه ای زندگی میکنم که خودم آگاهانه با افکارم خلقش کردم.

    تقریبا دو ماه قبل دقیقااا چنین خونه ای رو تجسم کردم و از خدا خواستم و خدا هم به خواسته ام لبیک گفت خدایا هزاران بار سپاس گدار تو هستم…

    تمام ویژه گی های خونه ای رو که دوست داشتم نویشتم ظرف یک هفته خدای مهربانم به مراتب بهتر ازون چیزی که خواسته بودم وانتظار را داشتم برای مان داد.

    و من با خانواده ام با کمال آرامش درین خونه داریم زندگی می‌کنیم و خدارا هزاران بار شکر میکنم و از ته قلبم سپاسگذارش هستم.

    خدای خوبم سپاسگذارم که در مدار شنیدن آگاهی گام 26 هم بود و نهایت استفاده کرده کردم ازش.

    درپناه خدا باشید عزیزانم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: