live | فرایند تغییر باورها - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

267 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیدجابر سجادی گفته:
    مدت عضویت: 1971 روز

    سلام استاد عزیز

    با وجود چنین خدایی که خودش را رزاق معرفی کرده

    مالک زمین وآسمانها ست

    دانای نهان آشکار است

    قدرتمند حکیم است

    بی نیاز و غنی است

    تمام گنجهای زمین آسمان‌ها نزد اوست

    ازبهترین هدایت کننده است

    او دوست داره که ما ثروتمند باشیم واز زندگی لذت ببریم وشکرگزار باشیم وحمد تسبیح او را بگویم

    چه نیازی است که از راهای نادرست واز ترفندها برای

    به دست آوردن پول استفاده کنیم

    وقی خداوند خودش این ها را آفریده مسخره است

    که از این راه بخواهیم ثروتمند شویم

    من یک داستانی از پدرم مثال میزنم

    پدرم یک سوپر مارکت داشت وهمیشه نقد از شرکت ها جنس میخرید واصلا قبول نمیکرد که چکی خرید کنه وهمیشه شکرگزار بود ومیگفت بازار خوبه وخداوند

    کمک میکنه

    وقتی نیت کرد که یک خونه بخره اومد پیش من وگفت هرجوری شده میخواهم یک خونه بخرم

    واشاره کرد به خونه 80 میلیونی سال 94

    و گشت دنبال خونه وپسند نمیکرد خلاصه 1 ماهی گذشت وپیدا نکرد همون وقت ها بود که بانک ملی سکه میفروخت وهرنفر 5 عدد میتونست بخره

    و به پشنهاد برادر فعلا برو سکه بخر تا بعد اگه خونه جور شد بخری میریم می‌فروشیم

    50 ملیون پول نقد داشت و وقتی رفت بانک سکه بخره اون روز سکه نامحدود می‌دادند ولی اون به هوای 5 تا سکه رفته بود وکارمند بانک گفت چندتا میخوای پدرم گفت خوب 5 تا گفت امروز هرچه قدر بخوای میتونی بخری پدرم گفت اندازه 50 ملیون بده (در زمان مناسب و مکان مناسب)

    اون خرید و اومد خونه به 2 ماه نکشید سکه از 380 به

    1500 رسید(خداوند از جایی که فکرشو نمی‌کنید نعمت بهت میده )وپدرم فروخت وبا اون یک خونه 240 میلونی خرید 3 برابر بیشتر ودومین خونه خوشو خرید

    و این توی ذهن من موند که اگر از راه درست وباور درست بخوای به چیزی برسی خداوند حمایت میکنه وتورا به خواسته میرسونه خداوند اینجوری از پرهیز کاران حمایت میکنه

    خداوند مالک زمین وآسمانها ست

    کیست با وفا تر از خداوند به عهدش

    دست خداوند بالاتر از همه دست هاست

    ستایش فقط مخصوص خداست

    پاک ومنزه از است خداوند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    علیرضا قلیزاده گفته:
    مدت عضویت: 2534 روز

    الهی به امید تو…

    گام 21، فرایند تغییر باورها،

    سلام استاد مهربون و نازنینم، سلام به همه دوستان عزیزم در سایت عباسمنش، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه، سپاس گذار خداوندم بابت این فرصت دوباره،

    نکته ها:

    ️تغییر باورها یک روند و تکامل میخواد یک شبه اتفاق نمیوفته،

    ️برای تغییر باورهام الگو های رو پیدا کنم بر خلاف باورهای قبلیم هست،

    ️تکرار یک موضع در ذهن من باور سازی میکنه،

    ️اعتبار همه چیز میرسه به خداوند من مسیرم…

    ️با عزت نفس حرف رو بزنم بدون در نظر گرفتن نگاه دیگران،

    ️من یا الگو میشم یا درس عبرت،

    ️همیشه مسیر درست انتخاب کنم و به هر قیمتی نخوام زود به خواسته هام برسم،

    ️به الهاماتم توجه و عمل کنم،

    ️از باورهای محدود کننده میشه برای ساخت باورهای قدرتمند کننده استفاده کرد، ادب از که آموختی از بی ادبان،

    ️باورهای محدود کننده ریشه در ذهن ما داره و هیچ موقع از بین نمیرن و باید حواسم بهشون باشه،

    ️چیزای جدید امتحان کنم و از دایره امنم خارج بشم،

    ️با پول و نعمت‌هایی که دارم راحت باشم و باهاشون دوست باشم،

    ️اون چیزایی که نیاز دارم و اولویت هام رو که به من راحتی و آزادی میدن تهیه کنم و نخوام فخر فروشی کنم،

    ️به آرزوهام برسم بعد تصمیم بگیرم که می‌خوام نگهش دارم یا نه،

    ️ثروت باید به من خدمت کنه نه من به اون خدمت کنم،

    ️راه گذر از مادیات رسیدن بهشون،

    ️با تجربه کردن نعمت ها ازشون سیر میشم،

    ️وقتی میتونم به ساده زیستن فکر کنم که به همه آرزوهام خودمو رسونده باشم،

    ️تنها کسی که می‌تونه منو به آرزوهام برسونه خودم هستم،

    موضوعی که برای من توی این فایل چشمک زد این بود که ما باید برای تغییر یه چیزی زور بزنیم و اون چیز عوامل بیرونی مثل زن یا بچه و یا خونواده و اطرافیان نیست اون خودمونیم، ذهنمون و باورهامون هست،

    یه الگویی برای من داره توی این زندگی مادی تکرار میشه و اون هم اینکه اگه اصل خودمونیم و اکثریت جامعه دارن برای تغییر همدیگه تلاش میکنن نه خودشون پس این وسط اون تغییر ثابت، یعنی همچی در حال تغییر و به ما هم پیشنهاد میشه که هی تغییر کنیم، و این تغییر با تعقل اتفاق میوفته، تعقل یعنی استفاده از عقلمون برای بهبود، استفاده از ابزارهای که خداوند در اختیارمون گذاشته، این یعنی ما پتانسیل و ابزار تغییر رو داریم فقط نیاز که خودمون بخوایم و به سمتش حرکت کنیم تا اتفاق بیوفته و از اونجایی که ما هیچ موقع به کمال نمی‌رسیم این مسیر هم بی انتهاست مثال ذات پاک خداوند هست،

    اگه جهان رو بازتابی از درون خودمون بدونیم پس میشه نسبت بین افراد و اتفاقات و شرایط رو با ویژگی های شخصیتی و جای ثبتشون و محل بذرافشانی ما و تولد رویا هامون و حتی جسممون و اعضای اون و طبیعت و اجزاء تشکیل دهنده اون فهمید، حالا هنوز نفهمیدم که به چه دردی میخوره ولی حتما هم اون میفهمم و هم در ادامه مسیر تعالی من بدردم خواهد خورد و خداوند بهتر می‌دونه…

    در مورد صداقت و درستی، این خیلی مهم یعنی اگه صداقت و درستی رو در راس قرار بدیم دیگه هیچ کدوم از این عجله ها و به هر قیمتی به خواسته رسیدن ها به وجود نمیاد،

    اگر ما خودمون رو در مقام مسئول زندگی خودمون بدونیم غرورمون اجازه نمیده که عوامل بیرونی رو دخیل بدونیم توی شرایطی که داریم، چون ما خودمون انتخاب کردیم که توی همچین شرایطی به این دنیا بیایم تا بتونم از پتانسیل های خودمون استفاده کنیم و خودمون رو رشد بدیم اینجوری دیگه کسی رو مقصر نمیدونیم، چون کسی جز ما وجود نداره و فقط ما هستیم در مقابل خودمون،

    من با این آگاهی وارد این دنیا شدم و با علم به همه چیز این شرایط قبول کردم که بیام توی این دنیا مادی و یه مهارتی رو کسب کنم و اگه الان بزنم زیرش و بگم این چه دنیایی هست یعنی بی صداقتی، یعنی از راه نادرست به مقصد رسیدن…

    من باید جایگاهی رو که در تمام جنبه ها دارم بپذیرم و طبق اون عمل کنم،

    اگه یه فردم پس از خودم هویت داشته باشم و دنبال سبک شخصی خودم باشم تا فردیتم از بقیه معلوم باشه و کور کورانه مثل گوسفند دنباله روی کسی یا گروهی نباشم،

    اگه همسر یا ولی یا فرزند و یا دوست و یا استاد و یا شاگرد و یا قانون گذار و یا مجری قانون و یا شهروند و یا هم نوع و یا غیر هم نوع و یا هر جایگاه اجتماعی دیگه ای که میشه در اون قرار داشت ببینم اگه خودم بودم دوست داشتم چطور طرف مقابلم با من برخورد می‌کرد منم به همون شکل انجامش بدم، صداقت یعنی این…

    صداقت یعنی ما بتونیم جلوی امیالمون رو بگیریم و فقط شعار ندیم و حرف مفت نزنیم(اینارو دارم به خودم میگم چون خودم از همه بهش محتاج ترم) و به اون شعارهای قشنگ عمل هم بکنیم،

    صداقت یعنی مقام خودم رو در مقابل خداوند بفهمم و طبق عهدی که بستم عمل کنم،

    صداقت یعنی اگه چیزی هم به ظاهر نفعمون نبود قضاوتش نکنیم و نگیم این نفع من نیست و بخاطرش دروغ نگیم،

    صداقت یعنی با آرامش رانندگی کردن و عجله نداشتن،

    صداقت یعنی کار درست رو انجام دادن در شغلم،

    صداقت یعنی قبول کردن اشتباهات مون و بهبود بخشیدن شخصیتمون،

    صداقت یعنی عاشق بی قید و شرط بودن خودمون و دیگران،

    صداقت یعنی صبوری و وفای به عهد،

    صداقت یعنی تسلیم بودن در مقابل خداوندی که حواسش به همچی هست،

    صداقت یعنی پرهیزکاری،

    صداقت یعنی کنترل ذهن،

    صداقت یعنی توحید…

    وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً،

    و بگو: «پروردگارا! مرا با صداقت وارد کن و با صداقت خارج ساز و از سوی خود، حجّتی یاری‌ کننده برایم قرارده»

    امیدوارم بتونم به این آگاهی ها عمل کنم، سپاس گذار خداوند که یه فرصت دیگه به من داد تا در من جاری بشه، عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    زهراهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 525 روز

    به نام خدای مهربان که هرلحظه مراهدایت وحمایت میکند.

    سلم به استادعزیزم ،ومریم نازنینم .

    خیلی ازتون ممنون به خاطراین آگاهی های ناب که انقدر فوق العاده وارزشمندن ورایگان دراختیارماگذاشتید ،خداروشکرمیکنم بابت وجودشما که یه روزی خواستید وتوانستید زندگی تون وتغییردادید واین تغییرچه قدر باعث تغییرملیون هاانسان شده که اوناهم میخان که تغییرکنند،خدایاشکرت .

    استاد جانم امروزواسه من خیلی روزخوبی بود به خاطراینکه من امروز رفتم طلافروشی و یک النگوی تک پوش خریدم ،باهدایت خداوند،رعایت قانون تکامل،وکارکردن روباورهاو کانون توجه ،خیلی خوشحال شدم منی که یه وقتایی بود خیلی لنگ پول بودم الان دارم درمسیر هدفم قدم برمیدارم قبلاهااصلا به خاطر یه تیکه طلای کوچیک نمیرفتم طلافروشی که مثلا یه سکه بخرم میگفتم خب خجالت داره حالامیگن اومده 2تومن مثلا طلابخره ،آدم وقتی باید بره طلافروشی خیلی پولدارباسه وحداقل 50 تومن 100 تومن پول داشته باشه اما ازوقتی تکامل وفهمیدم خوب پس اندازمیکنم هرباریه تیکه طلامیخرم و میزارم روهم برای سرمایه گذاری خدایاشکرت ،که میتونم دراین مسیرهاپولم وخرج کنم و پس اندازکنم قدم بردارم ،این یکی ازالهامات خداوند بهم بوده که تیکه تیکه طلایاسکه بخرم تاپولم جمع شه تا به اون هدف خوشگلم خداگفته توفقط جمع کن قدم بردارمن کمکت میکنم من چندبن برابرش میکنم من افزایشش میدم ،اگه ایمان نداشتم که عمرااین کارومیکردم .

    من یه 10 ملبونی پول داشتم ومیگفتم که طلابخرم والانم که شده 4ملیون و200 تومن وهمه میگفتن وای چه گرون شده دیگه عمرابتونیم طلابخریم آرزوبه دل میمونیم ولی من دراین مسیر اصلا توجه نمیکردم به گرونی وراه خودم ومیرفتم و همش توجه میکردم که میخرم و دنیاپرازثروت ونعمت وفرصته وخدامن وکمک میکنه وباورخیلی خوبی هم دارم که هروقت میرم طلابخرم که واقعا یه چی میگیرم که ارزش وجسه ش انگارخیلی بیشتر ازقیمتش میخوره ،میگم خداواسه من گذاشته کنار ،هرکدوم که مال منه خداهدایتم میکنه سمتش .

    ساعت 5لودکه یهو تصمیم گرفتم که برم طلافروشی و دیگه انجامش بدم چون ازخداهدایت خاسته بودم وچندروزی بودهمش نشونه هامیومد که من باید سریع اینکارو انجام بدم ،وای که چه قدر عاشق نشانه هاوهدایت خداوندم خیلی قشنگه به لطف خدا اینم ازشمایادگرفتم که تداحتی واسه کوچک ترین چیزاهدایت مون میکنه .خدایاشکرت .

    رفتم خونه مادرم تایه وسیله که لازم داشتم بردارم ومادرم گفت که اونم باهامون میاد ،واومد ورفتیم وواردیه طلافروشی شدیم که من تقریبا12 تومن تویه کارتم داشتم وتوکارت دیگه 4500 ،وخیلی دوس داشتم که النگوبخرم به جای سکه ولی باخودم گفتم قانون تکامل وفراموش نکنیا قراره زجرنکشی زورنزنی اگه زورت نمیرسه همون یه سکه بخر اذیت نکن خودت وبه موقعش یه النگوهم میخری ،شایدم میخای پزبدی وازاین حرفا ،البته قبلاهافک میکردم یه ذره که وضع مالی مون خوب شد طلا زیادنندازم مردم چشم میزنن ولی بعد تفکرم وعوض کردم وگفتم هیچ کس قدرتی نداره توزندگیم وفقط قدرت دست خدای مهربانمه ،ومن بااین کارکه حتی طلابگیرم بنازم به مردم لطف میکنم مثلا اوناهم باخودشون فکرمیکنن چرازهراتونست بخره منم میتونم واین باور درذهن شون شکل میگیره واوناهم میتونن ومیدونن که دنیاپرازثروت ونعمته ،

    توراه به خودم گفتم من میسپرم به خدا که هدایتم کنی به سمتش هرچی که خوبه نصیبم شه .

    خب یه النگو قیمت کردم بهم گفتن 58تومن وفهمیدم زورم نمیرسه وگفتم سکه تقریبااین حدود گفت میتونی ربع سکه بخری که 19ملیون و500 تومنه .گفتم باشه همینومیخرم کارت هارودادم بکشه که گفتم مامان توهم 3تومن بده به من قرض که من میدم بهت ماه دیگه ومامانم گفت که نه من نمیتونم بدم بهت ،گفتم وایه ماه دیگه مبدم بهت گفت نه من خودم لازم دارم میخام برم وایه مغازم جنس بیارم ،یه دفعه انگار توفکرم دو دستی زدم توسرم گفتم بازشرک ورزیدی به غیرازخداامیدوارشدی و قطعاناامیدمیشی ،اخه مامانم که گفت باهامون میاد گفتم خوب شدمیاد اگه کم آوردم ازش قرض میگیرم ،ازخودم ناراحت شدم که روش حساب کردم ،شوهرم گفت چی شد گفتم 3تومنم کمه گفت خودم میدم ،اخه چون الان همسرم خیلی لازم داشت وگرنه خیلی برام خرج میکنه ومن نمیخایتم اون برام بخره میخاسم روپای خودم وایسم ،همش باپول خودم باشه .

    ازمامانم هم خبلی ناراحت شدم گفتم انگارنه انگارمن بچش ام ،اگه من جای اون بودم میدادم وخودش براداداشش یعنی داییم که داشت چندوقت پیش ماشین میخرید ،خیلی پول بهش قرض داده بود بدون اینکه بخاد حتی میگفت داره ماشین میخره هرچی پول داری بده من بدم داداشم طفلک کم داره ومن خیلی دلم سوخت براش .

    ولی ذهنم وکنترل کردم وگفتم توقراره روپای خودت وایسی اینکه مادرتم بهت پول ندادبااینکه میدونست سریع برمیگردونم ،ولی این تورو قوی ترمیکنه یه تضاده انقد قوی شو که احتیاجی به هیچ کی جزخدانداشته باشی .

    کارت هارو گذاشتم رومیز یه دفعه همسرم گفت بریم یه دوربزنیم برمیگردیم منم که میگفتم چرا اخه خب بخریم چرایه دفعه این جوری کرد تعجب کردم اومدیم بیرون گفت بریم چند جادیگه رم ببینیم ،رفتیم یکی دیگه ومن ازویترین نشونش دادم که من این اندازه ای النگو دوس دارم بخرم شوهرم گفت بابااون 40 تومن حداقل پولشه گفتم والا40 تومن باشه که راضیم خیلی خوب میشه ،ورفتیم تودوتاالنگو توقسمت طلاهای کم اجرت یا دست دوم بود اول سکه روپرسیدم وباخودم گفتم نه من که پولم به النگونمیرسه ،بعد طلافروشه پیشنهادداد که طلابخری ازسکه بهتره میتونی استفاده هم کنی من گفتم نه سکه ،اخه انگشتروگوشواره وچیزای دیگه رودارم پولمم به تک پوش نمیرسه وگفتم اینه تک پوش هاوگفت اره وقتی وخودش وزن کردو گفت 38تومن گفتم 38؟چه خوب نسبتاخوب وضخیم وزیباترازقبلی بود که 57بود ولی یکم پهناش کمتر ،وفکرکردم قیمتش خیلی خوبه من فک میکردم همون نزدیک 60 تومن باشه اگه اینجوری باشه من همین وبخرم خداهدایتم کرده این ونگه داشته برام بعد گفتم خونه یه انگشتردارم که شکسته میخاستم تعویض کنم ولی نیاوردمش وسکه هم دارم خیلی خوبه وطلافروشه گفت مشکلی نداره همون 20 تومن وبده بقیش وحالافردامیاری من وشوهرم تعجب کردیم وطلافروشه طلارو بهمون داد وحتی همسرم گفت میریم فردامیایم خودش راضی شدبده بهمون ،خیلی خوب وقشنگ وهدایتی واقعا خداروشکرمیکنم حالاقراره فرداببریم بدیم بقیش و .

    اون لحظه که داشت فاکتورمینوشت داشتم تجسم میکردم وزیرلب میگفتم داره خرید خونمون مینویسه که الان ماتواملاکی هستیم واون خونه آرزوهام ومیخریم اخ که چه فرکانس قوی بود باتمام وجودم احساسش کردم وبابتش شکرگذاری کردم .

    شاید اینکه داره نتایج من عوض میشه به خاطراینه که من این باوروتغییردادم که باثروت به خدانزدیک ترمیشم وعوض شده باباورقبلیم که هروقت سراغ ثروت میرفتم میگفتم خدابدش میادومیگه نگا بنده ی من اصلابه فکرآخرت نیس وفقط به فکر این دنیاومادیاته ،اماتوخونه سجده ی شکربه جاآوردم وگفتم خدایاممنون چه قدر به خدارسیده بودم وچه قدر احساس سپاسگذاریم ازته دل بود به همسرم گفتم که این مسیری که من بایاری خداانتخاب کردم به همه چی میرسم هرچند الان درنظر خیلیا این کوچیکه ومن ذوق زده شدم ولی من مقایسه میکنم باقبل خودم که خیلی بهترشدم و سپاسگذاری هم که نعمت هارو افزایش میده وازته دلم هستن خداروشکر .

    وقتی به طرفش قدم اول وبرمیداری بقیه کارا خودبه خود درست میشه ،چه قدر باهرقدم باورام بهترمیشه وعزت نفسم بیشتر خدایاشکرت .

    وخداروشکر من پول هایی که دارم همیشه جاهای خوب استفاده میشن وحتی وقتی پول نقد میدم به شوهرم میگه که پول توواقعا خیلی بابرکته خرج نمیشه اگه پول خودم بود تاالان صرف چیزای چرت وپرت 10 بارخرج شون کرده بودم .

    اما بعضی وقتام این ذهن فقیر من ومجبورمیکنه همش دنبال چیزای ارزون باشم که بعضی وقتهااصلابه دردنمیخورن ومجبورمیشم بنازم شون دور از اول بخرم ،ولی بعضی وقتام یه چیزایی وخیلی خوبن باقیمت ارزون میخرم .

    تازگیاهم یادگرفتم هرچی میخام به قیمتش نگاه نکنم خداخودش بهترینش وباقیمت مناسب سرراهم قرارمیده وقتایی که میخام ازخونه واسه خرید چیزی برم بیرون تودفترم مینویسم که خدایاخودت جورش کن به سمت ش هدایتم کن وخوب جواب میده ،خدایاشکرت .

    ودر آخربگم که استادعزیزم دوره ای باارزش شماروهیچ وقت نخاستم بدن پرداخت هزینه استفاده کنم و میدونم بااین کارجواب که نمیگیرم که هیچ ،باعث میشه حتی این مسیرو رهاکنم ،حتی یه کانالی بود که دوره ی عشق ومودت شمارو رایگان میزاشت که حذفش کردم رفت .

    خدایاشکرت بابت همه چیز .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    ثریا آرامیان گفته:
    مدت عضویت: 1549 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    الهی به امید خودت

    گام :22

    سلام خدمت استاد گرامی و مریم جان و همه ی عزیزان در سایت

    مسیر درست برید تا هر راهی که رفتید پایدار باشه

    هر وقت ذهنم منو وادار می‌کنه که یک خطا و اشتباهی کنم و مسیر اشتباه را برم

    سریع به خودم یاد آور میشم که زندگی شرافتمندانه و خدایی میخوای ؟

    یا زندگی لجن ؟

    مسیر درست را برو و مطمئن باش آرامشش همیشگی هست

    ثروتش پایدار هست ،سلامتیش تضمین شده هست

    احساس خوبش ماندگار هست

    اما مسیر اشتباه اول داره ولی اخر نداره و آرامش هم نداره

    الهی خدا هدایتم کنه به مسیر درست و مسیر پایدار

    ذهن فقیر :

    چقدر به موقع بود استاد جان من چقدر رو باورم کار میکنم

    چقدر به ثروتها توجه میکنم و تحسین میکنم

    چقدر به فراوانی ها دقت میکنم و توجه میکنم

    اما باز هم چقدر راحت پول که میاد هنوز نیومده راهش پیدا کرده رفته

    از روزی که خانه تکانی ذهن را شروع کردم تا به اکنون به لطف الله اکثر بدهی ها را دادیم

    با همین خانه تکانی منم گام به گام پول گذاشتم کنار و یک بدهی پرداخت کردم

    چون قبلا هم گفتم تو یک چرخه افتاده بودم که از هر جا که می‌تونستم قرض میکردم

    میگفتم دنیا فراوانی داره منم پرداخت میکنم

    ولی از وقتی این تعهد را دادم به خودم مثل استاد عمل میکنم از هر چه که دارم استفاده میکنم و خرید اضافی را گذاشتم کنار

    و فقط تمامیت خودم را گذاشتم که بدهی ها را پرداخت کنم چون بیشترش را پرداخت کردم

    یک آرامش خاصی دارم

    روحم در آرامش هست

    جسمم در آرامش هست

    منی که هر چه پس انداز میکردم باید میدادم به یه بدهی بره

    در کنار بدهی ها یک مقدار کم سهم خودم میزاشتم کنار که لیاقت ثروت را هم در وجود خودم تقویت کنم

    الان خدارو شکر مقدار پول کمی که دارم میدونم مال خودم هست

    خدارا بابت هر لحظه آرامشم شکر میکنم

    خیلی خوبه که استاد به مرحله‌ی سیری رسیدن و دیگه یک زندگی ساده را دارن پیش میبرن

    درک میکنم استاد چی میگن اما امیدوارم بتونم عمل هم بکنم به این شنیده هام

    خدایا تنها تورا میپرسم و تنها از تو یاری میجویم

    خدایا هزار بار شکرت

    خدایا به تمامی عزیزان سایت آرامش ،سلامتی،ثروت و عشق هدیه کن .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مینا مردان نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1912 روز

    گام 22

    سلام

    الگو باید پیدا کنم از کسانی که به خواسته ها ی من خیلی راحت رسیدن ،ادم های متفاوت با شرایط متفاوت به این خواسته ها رسیدن

    استاد من همیشه میخواستم از راه درست به یک زندگی ال برسم ولی قبلاً فکر میکردم با سختی میتونم ویا با تلاش خسته کننده ،ولی به لطف خدا و هدایتش به سمت شما دارم یاد میگیرم خیلی راحت تر و تکاملی به سمت خواسته هام هدایت بشم من به مرور از فایلهای رایگان شروع کردم و بلاخره تونستم محصول 12قدم و هم بخرم ششتاشو ،میدونم که باید بهای این آگاهی های شفا بخشی بدم تا تو زندگیم اثر بزاره

    استاد در مورد ذهن فقیر حرفاتون قبول دارم و چوبشو خوردم من شخصیتم و باید عوض کنم سبک زندگیم ،طرز فکرکردنم ،عمل به ایده ها ،همه سلول هام باید از نو طرز کارشونو یاد بگیرن هیچ اثری از من قبلی ضعیف و فقیر نباید بمونه

    خدایا هدایتم کن ارادم و قویتر کن من در مسیر درست نگه دار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2951 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان خیلی عالی

    نکته ها و برداشت هام رو بعد گوش دادن به این فایل ارزشمند اینجا بعنوان تمرین می نویسم:

    1.

    ما باورها و الگوهایی داریم که همه ش بهانه ست مثل سن و جنسیت که مانع رشد و موفقیتمون میشه و برعکسش هم هست باورهایی که قدرتمندکننده و ثروتسازن و ما باید رو باورهامون کار کنیم

    2.

    یه نکته دیگه اینه که کسای که از راه نادرست به ثروت رسیدن بعدا نتیجه شون تباه شده و نمونه هاش هست مثل پونزی پس اگر نتیجه درست و پایدار میخواهیم باید از راه درست باید به خواسته هامون برسیم

    3.

    مورد دیگه اینکه باید ذهنیت ثروتمند داشته باشیم

    مثلا افرادی هستند که پول زیادی دارن اما اصلا ازش استفاده نمی کنن

    یا افرادی،که درامدشون رو در جای اشتباه خرج می‌کنند و کا کسانی که میگن هرچی بخریم ارزون میشه وقتی می‌فروشیم گرون میشه اینا نشون دهنده ذهنیت فقیر هست.

    و اینکه ممکنه از لحاظ درامد خوب باشیم پول ساختن رو بلد باشیم اما درست خرج نکنیم و یا حتی ممکنه کسی بلدنباشه و نتونه پول بسازه و تو قسمت ورودی مالی باورهای محدودتری داشته باشه

    باید رو باورهامون کار کنیم و با پول دوست بشیم و ذهنیت ثروتمندی بسازیم

    خدایا شکرت برای همه نعمت‌ها و برکتها ما را به راه کسانی که به آنها نعمت دادی هدایت کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    Samira Zare گفته:
    مدت عضویت: 933 روز

    به نام خداوند جهانیان

    سلام

    در همین اول جمله میگم که من ذهن خیلی فقیری دارم. درسته که در این مدت کمی روی خودم کار کردم و بهتر شدم اما خیلی خیلی جای کار دارم.

    برام خیلی پیش اومده که یه چیزایی رو خریدم بعد ارزون شده یا یه چیزایی رو فروختم بعد گران شده.

    کلاً قانون جهان زد و خورد نداره این ذهن فقیر منه که این انرژی‌ها را می‌فرسته،که بیشتر مرا به سمت ناخواسته‌ها می‌بره.

    باید روی این زمینه برای ذهن ثروتمند برنامه خوبی طراحی کنم تا بتوانم این باورهای مخرب را از بین ببرم.

    درست است من خانه‌دار هستم و کار و شغلی ندارم اما همین که بتوانم مدیریت خوبی روی ذهنم داشته باشم انرژی مثبت و مسیر درست رفتن مرا به بالا می‌کشاند.

    به قول استاد: برای تغییر باور باید الگوهایی را پیدا کنیم.

    و اینکه نمی‌شود این‌ها همش بهانه است و افراد بودند که برخلاف این توقعاتی که مردم دارند از لحاظ مالی به نتایج خوبی رسیده است.

    خداوندا مرا به راه راست هدایت فرما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مصطفی غیاثی گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    سلام

    در یکی از فایلهاتون فرمودید که خداوند در قران میگه هر کس میخواد بره بهشت خدا کمکش میکنه و هر کس هم بخواد بره جهنم هم کمکش میکنه . اگر مقدور است نام سوره را بفرماییدلطفا. سپاس

    چون برای یکی از دوستان این گفته شما را بازگو کردم و او خیلی مشتاق شد که بدونه کدوم آیه و سوره قران اینو گفته و من هر چی گشتم دیگه اون فایل شما را نتوانشتم پیدا کنم لطفا راهنمایی بفرمایید. ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      نسرین ویسی گفته:
      مدت عضویت: 2272 روز

      سلام دوست عزیز ،ایه 20سوره اسرا هست . کُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ ۚ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا.

      و ما به هر دو فرقه (از دنیا طلبان و آخرت طلبان) به لطف پروردگارت مدد خواهیم داد، که لطف و عطای پروردگار تو از هیچ‌کس دریغ نخواهد شد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 1043 روز

    به نام خدا

    دیروز دختر خواهر پرسید خاله از از کجا نظمو یادگرفتی قشنگ همین حرفای استادو بهش زدم

    گفتم یه شبه نیس یه رونده

    الان یادم اومد الگو هایی که از نزدیک میدیم میرفتم کنارشون وبهشون تحسین میکردم وترمز هامو برمیداشتم

    براش از تکامل شیرینم میگفتم از قدم های کوچیک ولی مستمرم مرم میگفتم

    مثلا میرفتم خونه اشون میدیدم توی بهبودن میگفتم راهش درسته دیگه اروم اروم هی بیشترم میشه

    احساسم به خودم الانم اینم شکرت تو راه خواسته هامم جام نظم به لطف خدای مهربون توی خانه داری جام دانش اموز خوش اخلاق درس خون دارم داشتم

    جام ثروت الهی از کسبو کار درست به درست بیارم وتوی تلاشم

    توی قلبم میخاد همین جوری که بت بی نظمیو شکست

    بت کمبود فقرم بشکنه وتوراه بهبود رشد باشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فرشاد پاشایی گفته:
    مدت عضویت: 1559 روز

    سلام وقتتون بخیرو شادی

    استاد تو دوره دستور العمل ثروت گفتن که صد و پنجاه تا باور محدود کننده ذهن در حوزه ثروت افرینی و جذب ثروت وجود داره که تودوره های روانشناسی ثروت اونارو بیان کردن من اکثر دوره های استاد از جمله روانشناسی ثروت یک دو و سه رو شرکت کردم. ولی فقط چنتا از این باورها رو شناختم .

    میخواستم ببینم لیستی از این صد و پنجاه باور وجود داره که ما بهش دسترسی داشته باشیم .

    ممنون میشم از دوستان عزیز و بزرگوار منو راهنمایی کنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: