اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد عزیز قبلا از شما فایلی دیده بودم که میگفتین وقتی انسان از چیزی سیر میشه راحت میتونه بگذره ازش . تنها راه گذر از ثروت، رسیدن به ثروت است
وقتی الگوی من در زندگیم شدین زندگی برای من تغییر کرد ، خواسته هایی توی دلم شکل گرفتن که تا قبل این 4سال اصلا فکر کردنشونم برام سخت بود و باور نکردنی . وقتی میدیدم فردی با این انرژی با این ثروت با این همه اتفاقات خوب توی زندگیش به چنین جایگاهی رسیده و خوشبختی رو به چشم خودم میدیدم ، اونوقت دیوار سیمانی باورهام توی ذهنم کم کم شکسته میشد . الان که این متن رو مینویسم توی مسیر تهران برای سفارت رفتن برای کشور فنلاند هستم . مهاجرتی که بعد الگویی که دیدم میشود منم میتوانم باورش درونم شکل گرفت . کنارم همسفر و همدمی هست که بهم بهترین احساس رابطه عاطفی خوب داده . ازینکه استاد توی این 4سال تونستم از تک تک روزهام خوشبختی رو تجربه کنم خوشحالم ، و از شما تشکر میکنم و از خدا ممنونم بخاطر اینکه وقتی روزی تسلیمش شدم چنین ترکیبی از زندگیمو برام پیش برد . منی که تا قبل 4سال ناشکری میکردم و گلایه میکردم و خدارو مقصر شرایطم میدونستم حالا که آگاه شدم دیدم خدا چقدر منو دوست داشت که چنین کارهایی برام انجام داد وقتی گفتم خدا من تسلیمم به هرچیزی که از تو بهم برسه .
قبل این 4سال زندگی من روزها و شبهاش قسمت عمدش فقط به بطالت میرفت ، هرچند زندگی میکردیم ولی با باورهای سخت کمبود و تکرار پول جمع کردن و حسرت یک مسافرت خوب . ولی زندگی این 4ساله من بهم فهماند که زندگی چقدر میتونه لذت بخش باشه و چقدر انسان میتونه خوشبخت باشه .
یک دوره فوقالعاده برای تغییر باورهاست من ازجلسه اول تاحالا که جلسه 16هستم به قدری استاد ریز موشکافانه باورهارو دونه دونه عنوان کرده که من تاامروز هیچ جای دنیا نه دیدم نه شنیدم وکاری که باذهنت میکنه اینه که میاد علفهای هرز ذهن پاک سازی میکنه تا راه ثروت به زندگیت باز بشه واین یک روند که کم کم تورو توی مدار نعمت وثروت قرار میده نتایج فوق العاده داشت برام
نکته دوم رسیدن به جایی ازراه اشتباه که ذهن میاد اون مسیر انقدر لذت بخش وزیبا نشون میده برای کسانی که طمع دارن ومیخوان یه شبه به جایی برسن که فقط به پول فکر میکنن نه چیز دیگه
من خیلی دوست داشتم که یکی ازدوره های استاد بخرم ولی اون موقع شرایط نداشتم ولی یادمه همسرم توی تلگرام یه کانالی پیدا کرد که با هزینه کم وگاهی رایگان دوره هارو میفروختن من به شدت واکنش نشون دادم وگفتم نه انقدر صبر میکنم تا بخرم همسرم میگفت این باور توئه که فکر میکنی باید حتما با بهای زیاد بخری ولی من گفتم باشه ایشون خرید بایه هزینه خیلی کم من گفتم من بهت قول میدم که نتیجه نمیکیری ایشون خرید و دقیقا همین شد وهیچ نتیجه ای نگرفت میخوام بگم ومن صبر کردم پولش جورشد خریدم بهاشو دادم ودارم استفاده میکنم ونتیجه گرفتم
سلام به استاد عزیزم و مریم نازنین وهمه دوستان عزیزم
ردپای من درگام بیست ودوم :
واقعا هرروزکه ازبودنم تو این سایت معنوی میگذره انگار باورم بهتر وبهتر میشه و بیشتر دارم میرم به سمت اصل وخدارا شکر می کنم که به اینجا هدایت شدم و تونستم تا این گام بیست ودوم بیام وخودمو تحسین میکنم.
درمورد این که راه درست رو برای گوش دادن فایلها بریم من تجربه خودم رو اینجا باعزیزانم به اشتراک میزارم.من مدت کوتاهی هست که عضو سایت هستم
اوایل که عضو سایت شدم اصلا فرکانسم پایین بود وفکر میکردم فایلهای رایگان خوب نیستن وازونجایی که شرایط مالیشو نداشتم رفتم تو یوتیوب سرچ کردم و دیدم بله کانالهای هستن که دوره های استاد رو میزارن و منم دوره عزت نفس رو گوش دادم خداشاهده من بجای پیشرفت یا حال خوب بشدت اوضاع زندگیم خراب تر شد تو مدت کوتاهی تضادهایی بوجود آمد که باورنکردنی بود و من اونموقع نفهمیدم برای اون کار نادرستم هست و یه مدت کلا سایت روفراموش کرده بودم تااینکه تو دل افتضاح ترین تضاد ممکن بازهم لطف خدای من شامل حالم شد وهدایت شدم به سمت سایت و در بخش عقل کل سوال گذاشتم ودر پاسخ اون سوالم جوابای دوستان رو خوندم و بعضی از دوستان از فایل های دانلودی بهم پیشنهاداتی دادن مثل سفر به دور آمریکا زندگی در بهشت و تمرکز بر نکات مثبت که من از سفر به دور آمریکا شروع کردم به دیدن وشنیدن فایلهای دانلودی که واقعا ازهمون روز اول حالم بهترشد نتایج کوچک به زندگیم اومد وبعد کم کم هدایت شدم به فایلهای دیگه و خداروشکر هدایت شدم به این پروژه وفهمیدم که اینکه اول هدایت شدم به فایلهای دانلودی واین مسیر رو دارم میرم کم کم برای اینه که همه فایلهایی که گوش میدم و میبینم هدایتی هستن ازسوی خداوندم تاتکاملمو طی کنم واطمینان دارم که من باموندن تومسیرم وطی تکاملم به قدرت خرید تمام دوره هامیرسم به لطف خدایی که منو آورد به اینجا ،وخدارو شکر الان دارم نتایج کوچیک ومستمرمو میبینم وحالمو خوب نگه میدارم واقعا این فایلهای دانلودی هم خودشون گنجینه ان.
برداشت دیگرم اینه که فهمیدم این پاشنه آشیل من هست که خیلی میخوام تایید بگیرم و بخاطرش تاحالا هزینه هایی کردم که بیجابوده نه فقط هزینه مالی بلکه هزینه فکری روحی وجسمی و وقتهایی بوده چیزیو لازم داشتم یا دلم میخواسته مثل غذایی یالباسی یاهرچیزی و پولشوداشتم و انجام ندادم وگفتم پولم تموم میشه اگه فلانجا لازمم شد چی نداشتم چی و….. هزاران باور محدود کننده وکمبود .
من باید سعی کنم حالم خوب باشه ورهاباشم از داشته هام لذت ببرم به ساده ترین راه ممکن و خداروشکر میکنم که هرروز دارم بیشتر عاشق خودمو خدای خودمو زندگی و جهانمون میشم ،خدایا ازت میخوام تو این حال خوب و مسیری که هدایتم کردی بمونم خدای من دوستت دارم ،
دیشب کلی افکار منفی بخاطر کم بودن مشتریها و مراجعین به مرکز مون به مغزم هجوم آورده بود
توی ذهنم حساب کتاب اینکه در این یکسال که با شرایط بیماری کارمون رو شروع کردیم، و تا الان فقط هزینه های جاری و هزینه ی پرسنل رو تونستیم با درامد مرکز بدیم
و یکسال شده که داریم اجاره ی مکان رو از جیب میدیم.
خیلی پکر و دلگیر بودم
(مخصوصا که یکی از مراجعین قبلی مون هم امروز به دلایل شخصی خودش تقریبا در ادامه دادن کار با ما تردید پیدا کرده)
هر روز تمرینات رو انجام میدم،
ولی نمیدونم چرا اونطور که میخوام نتیجه نمیده
امروز (نشانه ی امروز من) رو که زدم، به متن نوشته شده توسط مونای عزیز هدایت شدم
دیدم دقیییقا پاسخ همین نگرانی من رو داده
که چرا باید نگران مشتریهای قدیمی باشیم
دنیا پراز مشتری برای من هست
خوندن دیدگاه و گوش دادن به فایل استاد ، دوباره روحیه و حالم رو خوب کرد.
سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته عزیزم و دوستان خوبم
خدایا شکرت برای بودن توی مسیر دریافت آگاهی ها … یک مسیر متفاوت از اکثریت جامعه
در واقع اخبار گوش کردن تو زندگی من شده سرزدن به سایت و دیدن این فایلها … واقعا خدارو شکر
من مثل همیشه برداشت ها و نکات مهم از نظر خودم رو اینجا یادداشت می کنم .
– ما برای رسیدن به خواسته هامون باید یک مسیر رو طی کنیم ، اصلا فوت کوزه گری خاصی نداره که استاد بگن و ما هم یه دکمه بزنیم و اون خواسته بیاد توی زندگیمون ، با یه دکمه ثروتمند شیم یا سالم شیم یا …
برای تحقق خواسته ها باید باورهای درست در ذهن ما ساخته بشن و این یک فرآینده ، یک رونده … اصلا تحققشون یک شبه یا با یک جمله خاص امکان پذیر نیست … ما باید فایلها رو گوش کنیم، درک کنیم و بعد اجرا کنیم ، طی این فرآیند یک سری باورهای درست ساخته میشه که ناخودآگاه روی عملکرد ما تاثیر میذاره و بعد هم نتایج فیزیکی میان
– بهترین راهکار ساختن باورها ، پیدا کردن الگوهایی هست که اون موانع ذهنی ما رو میبرن زیر سوال … یعنی اگر فک می کنیم که توی سن بالا نمیشه پول ساخت باید الگوهایی رو پیدا کنیم که این کار رو کردن .
استاد خیلی روی این راهکار تاکیدمیکنن ، پس من خودم باید روی این مورد کار کنم .
– طمع کردن که متمرکز روی کمبوده ، باعث میشه ما نه تنها موفق نباشیم بلکه در انتهای مسیر به خفت و خواری برسیم.
من یه مقیاس کوچک این موضوع رو خیلی تجربه کردم ، مثلا میام توی یه چیزی صرفه جویی کنم یا به قول خودمون زرنگی کنم که هزینه کمتری پرداخت کنم یا منفعت بیشتری برام داشته باشه ، دقیقا توی همه موارد برعکس شده … :)
الان علتش رو متوجه میشم که وقتی اساس اون اقدامی که داری انجام میدی تفکر کمبود هست ، لاجرم کمبود بیشتری رو تجربه می کنی… سر جهان و قوانینش رو نمیشه کلاه گذاشت .
پس باید اهدافمون درست باشه ، مسیرمون درست باشه و نقطه شروع هم درست باشه … اونوقت قطعا نتیجه درسته
– در مورد فقیر بودن ذهن ، من کاملا اینو در خودم دارم … من هم همیشه تونستم پول دربیارم و تقریبا هم راحت ، اما هر وقت می خواستم یه کار خاصی انجام بدم پول نداشتم ، با اینکه اصلا لاکچری بازی نمی کردم اما واقعا نمی دونم پولا چی میشد ! به قول استاد منم راحت نیستم با پول ، اصلا یه مدت هدفم این بود که پولامو جمع کنم که کسی پول نیاز داشت من بگم دارم و بتونم قرض بدم .
الان که عمیق فک می کنم انگار ته ذهنم اینه که من توانایی استفاده درست از اون پول رو ندارم و خرابش می کنم ، پس حداقل قرض بدم که واسم سیو بشه یا من که نمی تونم خواسته های بزرگم رو با این پولا محقق کنم پس بذار واسه این خورده ریزا ازش استفاده کنم .
یه چیز دیگه هم پیدا کردم ، روز مبادا … یعنی قطعا یه روزی هست که من برای این پولو باید برای یه چیز نادلخواه هزینه کنم که اکثرا هم اینطوری میشد یعنی یه اتفاق نامناسب میفتاد و من مجبور بودم خرجش می کردم .
در حالیکه باید تمرکزم روی لذت بردن باشه ، روی تجربه خواسته هام … باید روی این کار کنم
چقد خوبه اینطوری می نویسم ،تازه می فهمم ته اون مغز داره چی میگذره و علت یه سری اتفاقات چیه … استاد و خانم شایسته ممنونم ازتون که انقد متعهد و سخاوتمندید … لایق بهترین ها هستید.
آه استاد استاد چه قدر هم جهت با سوالات من مطلب می گذاری وچه قدر مثال هایی که از زندگیتون می زنید آشناست در زندگی من
این پیشرفتی که با این دوره خانه تکانی ذهن شروع کردم عالیه .خانم شایسته عزیز سپاسگذارم از شما وچه قدر خوشحالم وممنونم از خودم که این دوره را پی گیری کردم روزگاری را یادم هست قبل از آگاهی ( کلا زندگی من به دو مرحله تقسیم شده قبل از آگاهی از قانون خدا وجهان وبعد از آگاهی از قانون)که وارد بورس شدم والبته به خاطر کمال گرایی که در وجودم بود مرحله مرحله جلو رفتم وارد آموزش شدم کلاس های خود بورس را شرکت کردم ومدرک گرفتم وبایه سرمایه کم شروع کردم اما ذهن فقیر اون روزها نمی گذاشت لذت ببرم از اون پولها اما به خاطر منضبط بودن وقدم به قدم جلو رفتن عجول نبودن ضرر نکردم اما طول کشید تا آگاه شوم ویاد بگیرم لذت ببرم از هرچه دارم .
ویادم هست روزگاری قبل آگاهی را که چون خیاط بودم بدون استثنا در هر مجلس ومراسم ومهمانی یک مدل لباس داشتم اوایل لذت می بردم که این توانایی دارم واز تعریف تمجید اطرافیان لذت می بردم اما کم کم متوجه شدم که درگیر این لباس جدید پوشیدن شدم تا می گفتم فلان مراسم یا فلان مهمونی هست ذهن من درگیر می شد چه مدل وطرح ورنگی متاسب اون مهمونی هست وچه جنس پارچه از کجا بخرم و..
یکجا ِاستوپ کردم وبه خودم گفتم بسه دیگه تو دیگه ازاین لباس جدید به روز پوشیدن لذت نمی بری وخیلی وقت منو می گیره نه 0وحالا می فهم اون چه حسی بوده وچه قدر این حس خوب بود حس سیر شدن از اون روز تاحالا هرلباسی که حس خوب به من میده می پوشم یه پالتو دارم که الان حدود ده سال دارم وزمستان ها می پوشم اینقدر جنس ودوخت راحت وگرم بودنش را دوست دارم که نمی تونم توصیفش کنم .مادرم هم دراین رابطه گفته بهم: الهه نه به اون روزت که هر روزیه مدل لباس داشتی نه حالا که …
ومن میدونم که سیر شدم ودیگه نیازی نیست برخلاف باور عموم که میگن توخیاطی باید هر روز یه تیپ لباس داشته باشی تا مشتری داشته باشه ، من بدون این کار همین الانم مشتری هام برای عید نوروز نوبت می گیرند وچند وقت هستکه مشتری های عالی دارم .نوبت هام از ماها قبل پر هست وخیلی هاشون بدون اینکه من به زبان بیارم خودش موقع نوبت گرفتن مبلغی به عنوان پیش پرداخت می پردازنند واین درحالیه که من تویه شهر بزرگ کار نمی کنم مزون من توی یه روستای منطقه محروم برزاوند ارستان هست وهمه ی دوستان خیاطم با تعجب می پرسند اونجا مشتری داری؟ ومن با لبخند می گم خدای روزدهنده مورچه در دل بیابان خدای روزی دهنده ی منه اگه روزی یه مورچه تو بیایان خشک را جور میکنه حتما من اشرف مخلوقات را هم ساپورت میکنه. واز اینکه( دوران بعد آگاهی) از اصفهان که یه شهر بزرگه به یه روستای خوش وآب وهوا با مردم عالی مهاجرت کردم خیلی خوشحالم هر روز طلوع را از کوهای سر به فلک کشیده نگاه می کنم که چه طور خورشید روی درختان وباغها می تابد مخصوصا الان که تابلو خدا پر از رنگهای پاییزی شده، وبا انرژی مشغول کار میشم با مردم عالی که وقتی تو کوچه وخیابون راه میرم دست بلند می کنند و سلام می کنندوغروب واقعا عالیست تابلویی را که رنگ سرخ ونارنجی راتبدیل می کند به صورتی وخاکستری گاهی حس می کنم خدا همه را فقط برای من آفریده آه خدای پاییز رنگینکمونی ممنون از این همه زیبایی ممنون از این آرامش
1.باور احساس لیاقت”، که خود را در ورود به دل ترسهایی نشان میدهد
2.باور به فراوانی” که خود را در قدمهایی نشان می دهد که فرد برای اجرای ایدههایش و فعالیت در حوزه مورد علاقه اش بر میدارد +فراوانی مشتری، فراوانی فرصت و در مسیر خود ؛
3.علایق خود را بشناسی، ارزشمند بدانی، باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرین درباره علاقه ات بسازی تا نه تنها از حرکت در مسیر علاقه ات لذت ببری، بلکه ثروت هم بسازی.
*ارزشمند دانستن خودت و علاقه ات و ساختن باورهای ثروت ساز در آن زمینه است.
4.امکان پذیر بودنِ رسیدن به خواسته های مالی ات را برای ذهن خود منطقی کنی.
5.شروع روند تغییر باورها
6.فایل های رو بخور و عمل کن با تعهد
7.پیدا کردن الگوهایی که باور پرقدرت منطقی برام
8.کامنت هایی که مربوط به باورهای پرقدرت در جلسه دو روانشناسی ثروت یک
فایل های استاد مخصوصا فایل های که از دسته سوالات دوستان از استاد است خیلی عالی و مفید هستند و این فایل ها همگی دارای نکته هایی است که واقعا هر کدام از این نکته ها خودش یک دوره است
ذهن فقیر همیشه نگران آینده است
ذهن فقیر همیشه نگران کمبود ها است
ذهن فقیر همیشه دنبال راهی باشد که پول جمع آوری کند
ذهن فقیر همیشه نگران تمام شدن است
با کار کردن روی باورهای خودم می توانم این ذهنیت های کمبود را کمرنگ و کمرنگ تر کنم تا بهتر بتوانم روی خودم و موفقیت خودم کار کنم
باید با آموزش های استاد راه درست استفاده کردن از پول را یاد بگیرم
به امید خدای مهربان و با هدایت های او من به بهترین خودم تبدیل خواهم شد
سپاس گزار خداوندم بابت بودن درمسیر حقیقت و احساس ارامشی که هرروز درحال بیشتر شدنه
قانون تکرار
جهان داره به افکار من درهر لحظه پاسخ میده
ورودی هایی که به ذهنم میدم داره تمام زندگی منو کنترل میکنه ،مهم نیست تمام دیروز رو روی خودم کار کرده باشم ،هر لحظه باید این کار کردن روی باورها باشه ،چون به راحتی ذهن فراموش میکنه ، ظهر کامنت بچه هارو زیر این فایل خوندم ،الان یه کلمش یادم نیست ،
در واقع تا وقتی که به ابمیوه گیری سیب میدم
به من اب سیب میده و وقتی که هویج بدم ،اون اب هویج به من میده ،یعنی اصلا قضاوت نمیکنه و مهم نیست که هزاران بار سیب دادم بهش ( هزاران روز روی خودم کار کردم ) اگر هویج بدم اون به من اب هویج برمیگردونه ، اگر ورودی بد بدم ،خروجی نامناسبه و تقصیر خداوند و جهان نیست ،فرستنده منم ،
پس اینکه استاد میگن این فایل هاروباید خورد ،یعنی به نظرم هرروز باید تکرار بشن تا قدرت بگیرن و قانون اینه که با افکارم دارم زندگیمو رقم میرنم و بقیش عمل به این قانونه و کنترل ذهنه و تکنیک دیگه ای وجود نداره ،
اونایی که هرروز دنبال یه تکنیک خاصین یا هرروز دنبال یه روش جادویین شاید به این دلیله که فک میکنن خدا هر چند وقت یکبار قوانینشو آپدیت میکنه و ابشن اضافه میکنه به جهان ،در صورتی که از اول خلقت این قوانین پابرجا و ثابت بوده و خداوند برای هیچ پیامبری قوانینش رو نشکونده و برای هیچ کس نخواهد شکوند و قوانین بدون تغییرن .
خیلی جالب جهان داره کار میکنه ،یعنی دقیقا ذهن انسان یک ابزاریه انسان میتونه هر شکلی که بخواد از این ابزار استفاده کنه و تمام اتفاقات زندگی هر شخصی به واسطه ی افکار خودشه و اکثرا ناخوداگاه در حال خلق اتفاقات بد هستند و حتی وقتی انسان اگاه میشه به این قانون ، یک تمرینی رو باید شروع کنه به نام کنترل ذهن ،در واقع یک مهارت به نام کنترل ذهن که باید توش بهتر وبهتر بشه ،
تمام ورودی هایی که به ذهن وارد میشن اصن مهم نیست که فرد اگاهانه یا ناآگاهانه این ورودی هارو وارد ذهنش کرده باشه ،این ورودی ها شروع میکنن به برنامه ریزی ذهن و این ورودی ها و این افکار شروع میکنن به تکثیر خودشون و افکار مشابه ادم های مشابه اون افکار شرایط مشابه اون افکار رو شروع به جذب میکنن و جهان هربار به شخص ثایت میکنه که داره درست فکر میکنه و این باورها ریشه دارتر میشه دروجود شخص و ذهن میشود ارباب شخص ، یک ذهن بیمار و فقیر
اما میشود که از همین ابزار بهتر استفاده کرد
با دادن ورودی های مناسب و تکرار و تکرار و جهان هم هر بار با نشون دادن الگوهای مشابه اون افکار بیشتر به شخص ثابت میکنه که داره درست فکر میکنه .
در واقع خداوند کارش اینه که مهر تایید بزنه در هر لحظه به فکری که از فرستنده ی من (ذهن من) دریافت میکنه ،
جهان ماشین اثبات باورهای منه
هر باوری داشته باشم جهان فقط طراحی سده و مسخر شده تا به اون باور شکل بده ،
خداوند هیچوقت اجبار نکرده و نخواهد کرد ،اون توصیه کرده که این کار خوبه و اون کار خوب نیست برای شما و دیگه بعدش اصلا کاری نداره که ما انتخابمون چیه خوبه یا بده ،در هر لحظه پاسخ خداوند به انتخاب های من و درخواست های من مثبته ،من با قدرت احتیار به این جهان خاکی اومدم و خداوند حتی به خودش اجازه نمیده در انتخاب من دخالت کنه ،خدایا چقدر تو بزرگ و عظیمی و بخشنده و مهربان
ذهن ثروتمند و ذهن فقیر
بحث مدارها
همه چیز ذهنه
همه چیز طبق قانون مندیه
اگر ذهن من فقیر باشه ،یعنی من درمدار فقرم و هر چیزی که در این مدار بهش برخورد میکنم ،هر ادمی هر شرایطی هر چیزی به من کمک میکنه تا فقیرتر شوم
اگر ذهن من ثروتمند باشه ،یعنی من در مدار ثروتم ،به این معنا که در این مدار با هر شخصی و هرموقعیتی و هر شرایطی مواجه بشم ،به من کمک میکنه تا ثروتمندتر شدم
من در مدار ماهی مثلا از نظر مالی صدمیلیون باشم ،هیچ گونه دسترسی به مدار حتی 80میلیون ندارم ،اگر که دارم روی خودم کار میکنم
و اگر من در مدار ماهی 100- میلیون باشم هیچ گونه دسترسی به ایده ای که منو مثبت 100میلیون درماه برسونه ندارم
پس چی شد ؟؟؟
تکامل
تغییر یک ذهن فقیر به یک ذهن ثروتمند حاصل یک روند تکاملیه و با یک جمله و یک ایده و یک کار عجیب و غریب این فاصله پر شدنی نیست و این کار یعنی عدم رعایت قانون تکامل یعنی نادیده گرفتن قوانین خداوند و صددرصد جریمه هایی در پی خواهد داشت طبق قانون
پس پروسه تغییر باورها یک پروسه تکاملیه
و نتایج ارام ارام با تغییر ذهن من تغییر میکنه و جهان در هر لحظه با افکار من داره اپدیت میکنه خودش رو
من تمرکز میکنم روی ساختن ذهن قدرتمند در تمام ابعاد و جهان تمرکز میکنه روی خواسته های من
نکته بعدی
داشتن اعتماد به نفس وبرای خود زندگی کردن
مهم نبودن حرف بقیه
ارامش و احساس خوب رو اولویت قرار دادن
همه ی اینها باعث میشه که یک شخصیت توحیدی و قوی ساخته بشه که شخص برای دل خودش بخره بفروشه تفریح کنه تفریح نکنه و در کل برای خودش زندگی کنه ،
به نام خدا
استاد عزیز قبلا از شما فایلی دیده بودم که میگفتین وقتی انسان از چیزی سیر میشه راحت میتونه بگذره ازش . تنها راه گذر از ثروت، رسیدن به ثروت است
وقتی الگوی من در زندگیم شدین زندگی برای من تغییر کرد ، خواسته هایی توی دلم شکل گرفتن که تا قبل این 4سال اصلا فکر کردنشونم برام سخت بود و باور نکردنی . وقتی میدیدم فردی با این انرژی با این ثروت با این همه اتفاقات خوب توی زندگیش به چنین جایگاهی رسیده و خوشبختی رو به چشم خودم میدیدم ، اونوقت دیوار سیمانی باورهام توی ذهنم کم کم شکسته میشد . الان که این متن رو مینویسم توی مسیر تهران برای سفارت رفتن برای کشور فنلاند هستم . مهاجرتی که بعد الگویی که دیدم میشود منم میتوانم باورش درونم شکل گرفت . کنارم همسفر و همدمی هست که بهم بهترین احساس رابطه عاطفی خوب داده . ازینکه استاد توی این 4سال تونستم از تک تک روزهام خوشبختی رو تجربه کنم خوشحالم ، و از شما تشکر میکنم و از خدا ممنونم بخاطر اینکه وقتی روزی تسلیمش شدم چنین ترکیبی از زندگیمو برام پیش برد . منی که تا قبل 4سال ناشکری میکردم و گلایه میکردم و خدارو مقصر شرایطم میدونستم حالا که آگاه شدم دیدم خدا چقدر منو دوست داشت که چنین کارهایی برام انجام داد وقتی گفتم خدا من تسلیمم به هرچیزی که از تو بهم برسه .
قبل این 4سال زندگی من روزها و شبهاش قسمت عمدش فقط به بطالت میرفت ، هرچند زندگی میکردیم ولی با باورهای سخت کمبود و تکرار پول جمع کردن و حسرت یک مسافرت خوب . ولی زندگی این 4ساله من بهم فهماند که زندگی چقدر میتونه لذت بخش باشه و چقدر انسان میتونه خوشبخت باشه .
بنام خدا
پروژه خانه تکانی ذهن گام 22
سلام استاد عزیزم و دوستان گلم
روانشناسی ثروت یک
یک دوره فوقالعاده برای تغییر باورهاست من ازجلسه اول تاحالا که جلسه 16هستم به قدری استاد ریز موشکافانه باورهارو دونه دونه عنوان کرده که من تاامروز هیچ جای دنیا نه دیدم نه شنیدم وکاری که باذهنت میکنه اینه که میاد علفهای هرز ذهن پاک سازی میکنه تا راه ثروت به زندگیت باز بشه واین یک روند که کم کم تورو توی مدار نعمت وثروت قرار میده نتایج فوق العاده داشت برام
نکته دوم رسیدن به جایی ازراه اشتباه که ذهن میاد اون مسیر انقدر لذت بخش وزیبا نشون میده برای کسانی که طمع دارن ومیخوان یه شبه به جایی برسن که فقط به پول فکر میکنن نه چیز دیگه
من خیلی دوست داشتم که یکی ازدوره های استاد بخرم ولی اون موقع شرایط نداشتم ولی یادمه همسرم توی تلگرام یه کانالی پیدا کرد که با هزینه کم وگاهی رایگان دوره هارو میفروختن من به شدت واکنش نشون دادم وگفتم نه انقدر صبر میکنم تا بخرم همسرم میگفت این باور توئه که فکر میکنی باید حتما با بهای زیاد بخری ولی من گفتم باشه ایشون خرید بایه هزینه خیلی کم من گفتم من بهت قول میدم که نتیجه نمیکیری ایشون خرید و دقیقا همین شد وهیچ نتیجه ای نگرفت میخوام بگم ومن صبر کردم پولش جورشد خریدم بهاشو دادم ودارم استفاده میکنم ونتیجه گرفتم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم نازنین وهمه دوستان عزیزم
ردپای من درگام بیست ودوم :
واقعا هرروزکه ازبودنم تو این سایت معنوی میگذره انگار باورم بهتر وبهتر میشه و بیشتر دارم میرم به سمت اصل وخدارا شکر می کنم که به اینجا هدایت شدم و تونستم تا این گام بیست ودوم بیام وخودمو تحسین میکنم.
درمورد این که راه درست رو برای گوش دادن فایلها بریم من تجربه خودم رو اینجا باعزیزانم به اشتراک میزارم.من مدت کوتاهی هست که عضو سایت هستم
اوایل که عضو سایت شدم اصلا فرکانسم پایین بود وفکر میکردم فایلهای رایگان خوب نیستن وازونجایی که شرایط مالیشو نداشتم رفتم تو یوتیوب سرچ کردم و دیدم بله کانالهای هستن که دوره های استاد رو میزارن و منم دوره عزت نفس رو گوش دادم خداشاهده من بجای پیشرفت یا حال خوب بشدت اوضاع زندگیم خراب تر شد تو مدت کوتاهی تضادهایی بوجود آمد که باورنکردنی بود و من اونموقع نفهمیدم برای اون کار نادرستم هست و یه مدت کلا سایت روفراموش کرده بودم تااینکه تو دل افتضاح ترین تضاد ممکن بازهم لطف خدای من شامل حالم شد وهدایت شدم به سمت سایت و در بخش عقل کل سوال گذاشتم ودر پاسخ اون سوالم جوابای دوستان رو خوندم و بعضی از دوستان از فایل های دانلودی بهم پیشنهاداتی دادن مثل سفر به دور آمریکا زندگی در بهشت و تمرکز بر نکات مثبت که من از سفر به دور آمریکا شروع کردم به دیدن وشنیدن فایلهای دانلودی که واقعا ازهمون روز اول حالم بهترشد نتایج کوچک به زندگیم اومد وبعد کم کم هدایت شدم به فایلهای دیگه و خداروشکر هدایت شدم به این پروژه وفهمیدم که اینکه اول هدایت شدم به فایلهای دانلودی واین مسیر رو دارم میرم کم کم برای اینه که همه فایلهایی که گوش میدم و میبینم هدایتی هستن ازسوی خداوندم تاتکاملمو طی کنم واطمینان دارم که من باموندن تومسیرم وطی تکاملم به قدرت خرید تمام دوره هامیرسم به لطف خدایی که منو آورد به اینجا ،وخدارو شکر الان دارم نتایج کوچیک ومستمرمو میبینم وحالمو خوب نگه میدارم واقعا این فایلهای دانلودی هم خودشون گنجینه ان.
برداشت دیگرم اینه که فهمیدم این پاشنه آشیل من هست که خیلی میخوام تایید بگیرم و بخاطرش تاحالا هزینه هایی کردم که بیجابوده نه فقط هزینه مالی بلکه هزینه فکری روحی وجسمی و وقتهایی بوده چیزیو لازم داشتم یا دلم میخواسته مثل غذایی یالباسی یاهرچیزی و پولشوداشتم و انجام ندادم وگفتم پولم تموم میشه اگه فلانجا لازمم شد چی نداشتم چی و….. هزاران باور محدود کننده وکمبود .
من باید سعی کنم حالم خوب باشه ورهاباشم از داشته هام لذت ببرم به ساده ترین راه ممکن و خداروشکر میکنم که هرروز دارم بیشتر عاشق خودمو خدای خودمو زندگی و جهانمون میشم ،خدایا ازت میخوام تو این حال خوب و مسیری که هدایتم کردی بمونم خدای من دوستت دارم ،
عاشقتونم.
سلام استاد عزیز
و سلام دوستان خوبم
چه جالب
دیشب کلی افکار منفی بخاطر کم بودن مشتریها و مراجعین به مرکز مون به مغزم هجوم آورده بود
توی ذهنم حساب کتاب اینکه در این یکسال که با شرایط بیماری کارمون رو شروع کردیم، و تا الان فقط هزینه های جاری و هزینه ی پرسنل رو تونستیم با درامد مرکز بدیم
و یکسال شده که داریم اجاره ی مکان رو از جیب میدیم.
خیلی پکر و دلگیر بودم
(مخصوصا که یکی از مراجعین قبلی مون هم امروز به دلایل شخصی خودش تقریبا در ادامه دادن کار با ما تردید پیدا کرده)
هر روز تمرینات رو انجام میدم،
ولی نمیدونم چرا اونطور که میخوام نتیجه نمیده
امروز (نشانه ی امروز من) رو که زدم، به متن نوشته شده توسط مونای عزیز هدایت شدم
دیدم دقیییقا پاسخ همین نگرانی من رو داده
که چرا باید نگران مشتریهای قدیمی باشیم
دنیا پراز مشتری برای من هست
خوندن دیدگاه و گوش دادن به فایل استاد ، دوباره روحیه و حالم رو خوب کرد.
مرسی از مونای عزیز
و خدا شما استاد عزیز رو برای همه مون حفظ کنه💗
سلام استاد عزیز
سلام دوستان مهربان خودم
بودن و وقت گذاشتن در سایت استاد واقعا برای من خیلی مثمر ثمر بوده است و هر چه بیشتر در این سایت وقت می گذرام آرامش بیشتری نصیب من می شود
همه اینها از زمانی شروع شد که من خواستم تغییر کنم و قدم به این راه گذاشتم
درس عالی که در این فایل یادگرفتم این بود که همیشه باید باورهای خوب برای خودم بسازم
ساخت باورهای خوب و داشتن باورهای عالی یکی از مهمترین کارهایی است که به ما در این زندگی کمک می کند و باعث موفق شدن من در این مسیر می شود
سپاس از استاد عزیز بخاطر این آگاهی های ناب
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته عزیزم و دوستان خوبم
خدایا شکرت برای بودن توی مسیر دریافت آگاهی ها … یک مسیر متفاوت از اکثریت جامعه
در واقع اخبار گوش کردن تو زندگی من شده سرزدن به سایت و دیدن این فایلها … واقعا خدارو شکر
من مثل همیشه برداشت ها و نکات مهم از نظر خودم رو اینجا یادداشت می کنم .
– ما برای رسیدن به خواسته هامون باید یک مسیر رو طی کنیم ، اصلا فوت کوزه گری خاصی نداره که استاد بگن و ما هم یه دکمه بزنیم و اون خواسته بیاد توی زندگیمون ، با یه دکمه ثروتمند شیم یا سالم شیم یا …
برای تحقق خواسته ها باید باورهای درست در ذهن ما ساخته بشن و این یک فرآینده ، یک رونده … اصلا تحققشون یک شبه یا با یک جمله خاص امکان پذیر نیست … ما باید فایلها رو گوش کنیم، درک کنیم و بعد اجرا کنیم ، طی این فرآیند یک سری باورهای درست ساخته میشه که ناخودآگاه روی عملکرد ما تاثیر میذاره و بعد هم نتایج فیزیکی میان
– بهترین راهکار ساختن باورها ، پیدا کردن الگوهایی هست که اون موانع ذهنی ما رو میبرن زیر سوال … یعنی اگر فک می کنیم که توی سن بالا نمیشه پول ساخت باید الگوهایی رو پیدا کنیم که این کار رو کردن .
استاد خیلی روی این راهکار تاکیدمیکنن ، پس من خودم باید روی این مورد کار کنم .
– طمع کردن که متمرکز روی کمبوده ، باعث میشه ما نه تنها موفق نباشیم بلکه در انتهای مسیر به خفت و خواری برسیم.
من یه مقیاس کوچک این موضوع رو خیلی تجربه کردم ، مثلا میام توی یه چیزی صرفه جویی کنم یا به قول خودمون زرنگی کنم که هزینه کمتری پرداخت کنم یا منفعت بیشتری برام داشته باشه ، دقیقا توی همه موارد برعکس شده … :)
الان علتش رو متوجه میشم که وقتی اساس اون اقدامی که داری انجام میدی تفکر کمبود هست ، لاجرم کمبود بیشتری رو تجربه می کنی… سر جهان و قوانینش رو نمیشه کلاه گذاشت .
پس باید اهدافمون درست باشه ، مسیرمون درست باشه و نقطه شروع هم درست باشه … اونوقت قطعا نتیجه درسته
– در مورد فقیر بودن ذهن ، من کاملا اینو در خودم دارم … من هم همیشه تونستم پول دربیارم و تقریبا هم راحت ، اما هر وقت می خواستم یه کار خاصی انجام بدم پول نداشتم ، با اینکه اصلا لاکچری بازی نمی کردم اما واقعا نمی دونم پولا چی میشد ! به قول استاد منم راحت نیستم با پول ، اصلا یه مدت هدفم این بود که پولامو جمع کنم که کسی پول نیاز داشت من بگم دارم و بتونم قرض بدم .
الان که عمیق فک می کنم انگار ته ذهنم اینه که من توانایی استفاده درست از اون پول رو ندارم و خرابش می کنم ، پس حداقل قرض بدم که واسم سیو بشه یا من که نمی تونم خواسته های بزرگم رو با این پولا محقق کنم پس بذار واسه این خورده ریزا ازش استفاده کنم .
یه چیز دیگه هم پیدا کردم ، روز مبادا … یعنی قطعا یه روزی هست که من برای این پولو باید برای یه چیز نادلخواه هزینه کنم که اکثرا هم اینطوری میشد یعنی یه اتفاق نامناسب میفتاد و من مجبور بودم خرجش می کردم .
در حالیکه باید تمرکزم روی لذت بردن باشه ، روی تجربه خواسته هام … باید روی این کار کنم
چقد خوبه اینطوری می نویسم ،تازه می فهمم ته اون مغز داره چی میگذره و علت یه سری اتفاقات چیه … استاد و خانم شایسته ممنونم ازتون که انقد متعهد و سخاوتمندید … لایق بهترین ها هستید.
هممون درپناه خدا باشیم .
آه استاد استاد چه قدر هم جهت با سوالات من مطلب می گذاری وچه قدر مثال هایی که از زندگیتون می زنید آشناست در زندگی من
این پیشرفتی که با این دوره خانه تکانی ذهن شروع کردم عالیه .خانم شایسته عزیز سپاسگذارم از شما وچه قدر خوشحالم وممنونم از خودم که این دوره را پی گیری کردم روزگاری را یادم هست قبل از آگاهی ( کلا زندگی من به دو مرحله تقسیم شده قبل از آگاهی از قانون خدا وجهان وبعد از آگاهی از قانون)که وارد بورس شدم والبته به خاطر کمال گرایی که در وجودم بود مرحله مرحله جلو رفتم وارد آموزش شدم کلاس های خود بورس را شرکت کردم ومدرک گرفتم وبایه سرمایه کم شروع کردم اما ذهن فقیر اون روزها نمی گذاشت لذت ببرم از اون پولها اما به خاطر منضبط بودن وقدم به قدم جلو رفتن عجول نبودن ضرر نکردم اما طول کشید تا آگاه شوم ویاد بگیرم لذت ببرم از هرچه دارم .
ویادم هست روزگاری قبل آگاهی را که چون خیاط بودم بدون استثنا در هر مجلس ومراسم ومهمانی یک مدل لباس داشتم اوایل لذت می بردم که این توانایی دارم واز تعریف تمجید اطرافیان لذت می بردم اما کم کم متوجه شدم که درگیر این لباس جدید پوشیدن شدم تا می گفتم فلان مراسم یا فلان مهمونی هست ذهن من درگیر می شد چه مدل وطرح ورنگی متاسب اون مهمونی هست وچه جنس پارچه از کجا بخرم و..
یکجا ِاستوپ کردم وبه خودم گفتم بسه دیگه تو دیگه ازاین لباس جدید به روز پوشیدن لذت نمی بری وخیلی وقت منو می گیره نه 0وحالا می فهم اون چه حسی بوده وچه قدر این حس خوب بود حس سیر شدن از اون روز تاحالا هرلباسی که حس خوب به من میده می پوشم یه پالتو دارم که الان حدود ده سال دارم وزمستان ها می پوشم اینقدر جنس ودوخت راحت وگرم بودنش را دوست دارم که نمی تونم توصیفش کنم .مادرم هم دراین رابطه گفته بهم: الهه نه به اون روزت که هر روزیه مدل لباس داشتی نه حالا که …
ومن میدونم که سیر شدم ودیگه نیازی نیست برخلاف باور عموم که میگن توخیاطی باید هر روز یه تیپ لباس داشته باشی تا مشتری داشته باشه ، من بدون این کار همین الانم مشتری هام برای عید نوروز نوبت می گیرند وچند وقت هستکه مشتری های عالی دارم .نوبت هام از ماها قبل پر هست وخیلی هاشون بدون اینکه من به زبان بیارم خودش موقع نوبت گرفتن مبلغی به عنوان پیش پرداخت می پردازنند واین درحالیه که من تویه شهر بزرگ کار نمی کنم مزون من توی یه روستای منطقه محروم برزاوند ارستان هست وهمه ی دوستان خیاطم با تعجب می پرسند اونجا مشتری داری؟ ومن با لبخند می گم خدای روزدهنده مورچه در دل بیابان خدای روزی دهنده ی منه اگه روزی یه مورچه تو بیایان خشک را جور میکنه حتما من اشرف مخلوقات را هم ساپورت میکنه. واز اینکه( دوران بعد آگاهی) از اصفهان که یه شهر بزرگه به یه روستای خوش وآب وهوا با مردم عالی مهاجرت کردم خیلی خوشحالم هر روز طلوع را از کوهای سر به فلک کشیده نگاه می کنم که چه طور خورشید روی درختان وباغها می تابد مخصوصا الان که تابلو خدا پر از رنگهای پاییزی شده، وبا انرژی مشغول کار میشم با مردم عالی که وقتی تو کوچه وخیابون راه میرم دست بلند می کنند و سلام می کنندوغروب واقعا عالیست تابلویی را که رنگ سرخ ونارنجی راتبدیل می کند به صورتی وخاکستری گاهی حس می کنم خدا همه را فقط برای من آفریده آه خدای پاییز رنگینکمونی ممنون از این همه زیبایی ممنون از این آرامش
امیدوارم آرامش مهمان همیشگی قلبتون باشه
به نام خدای مهربون
1.باور احساس لیاقت”، که خود را در ورود به دل ترسهایی نشان میدهد
2.باور به فراوانی” که خود را در قدمهایی نشان می دهد که فرد برای اجرای ایدههایش و فعالیت در حوزه مورد علاقه اش بر میدارد +فراوانی مشتری، فراوانی فرصت و در مسیر خود ؛
3.علایق خود را بشناسی، ارزشمند بدانی، باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرین درباره علاقه ات بسازی تا نه تنها از حرکت در مسیر علاقه ات لذت ببری، بلکه ثروت هم بسازی.
*ارزشمند دانستن خودت و علاقه ات و ساختن باورهای ثروت ساز در آن زمینه است.
4.امکان پذیر بودنِ رسیدن به خواسته های مالی ات را برای ذهن خود منطقی کنی.
5.شروع روند تغییر باورها
6.فایل های رو بخور و عمل کن با تعهد
7.پیدا کردن الگوهایی که باور پرقدرت منطقی برام
8.کامنت هایی که مربوط به باورهای پرقدرت در جلسه دو روانشناسی ثروت یک
9.مستند امریکن گرید «طمع آمریکایی» دوست داشتی ببین
ترفند پونزی با آقای مِید آف دروالستریت«برای عبرت»
داستان چیه: از مسیر نادرست به پول رسیدن تهش نتیجه اشون جالب نبود
خوندن زندگی آلفرد پونزی که بنیان گذار ترفند پونزی
10.ذهن ثروتمند، نگاه فراوانی همیشه باید کار شه«پاسنه آشیل » ینی می تونه بهتر شه و حواست باید بهش باش
11.تجربه چیزایی که دوست دارم وسبک بال باشم …
12.زندگی ساده تر، لذت بخش تر …
سلام استاد عزیز
سلام بر دوستان خوب خودم
فایل های استاد مخصوصا فایل های که از دسته سوالات دوستان از استاد است خیلی عالی و مفید هستند و این فایل ها همگی دارای نکته هایی است که واقعا هر کدام از این نکته ها خودش یک دوره است
ذهن فقیر همیشه نگران آینده است
ذهن فقیر همیشه نگران کمبود ها است
ذهن فقیر همیشه دنبال راهی باشد که پول جمع آوری کند
ذهن فقیر همیشه نگران تمام شدن است
با کار کردن روی باورهای خودم می توانم این ذهنیت های کمبود را کمرنگ و کمرنگ تر کنم تا بهتر بتوانم روی خودم و موفقیت خودم کار کنم
باید با آموزش های استاد راه درست استفاده کردن از پول را یاد بگیرم
به امید خدای مهربان و با هدایت های او من به بهترین خودم تبدیل خواهم شد
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
سپاس گزار خداوندم بابت بودن درمسیر حقیقت و احساس ارامشی که هرروز درحال بیشتر شدنه
قانون تکرار
جهان داره به افکار من درهر لحظه پاسخ میده
ورودی هایی که به ذهنم میدم داره تمام زندگی منو کنترل میکنه ،مهم نیست تمام دیروز رو روی خودم کار کرده باشم ،هر لحظه باید این کار کردن روی باورها باشه ،چون به راحتی ذهن فراموش میکنه ، ظهر کامنت بچه هارو زیر این فایل خوندم ،الان یه کلمش یادم نیست ،
در واقع تا وقتی که به ابمیوه گیری سیب میدم
به من اب سیب میده و وقتی که هویج بدم ،اون اب هویج به من میده ،یعنی اصلا قضاوت نمیکنه و مهم نیست که هزاران بار سیب دادم بهش ( هزاران روز روی خودم کار کردم ) اگر هویج بدم اون به من اب هویج برمیگردونه ، اگر ورودی بد بدم ،خروجی نامناسبه و تقصیر خداوند و جهان نیست ،فرستنده منم ،
پس اینکه استاد میگن این فایل هاروباید خورد ،یعنی به نظرم هرروز باید تکرار بشن تا قدرت بگیرن و قانون اینه که با افکارم دارم زندگیمو رقم میرنم و بقیش عمل به این قانونه و کنترل ذهنه و تکنیک دیگه ای وجود نداره ،
اونایی که هرروز دنبال یه تکنیک خاصین یا هرروز دنبال یه روش جادویین شاید به این دلیله که فک میکنن خدا هر چند وقت یکبار قوانینشو آپدیت میکنه و ابشن اضافه میکنه به جهان ،در صورتی که از اول خلقت این قوانین پابرجا و ثابت بوده و خداوند برای هیچ پیامبری قوانینش رو نشکونده و برای هیچ کس نخواهد شکوند و قوانین بدون تغییرن .
خیلی جالب جهان داره کار میکنه ،یعنی دقیقا ذهن انسان یک ابزاریه انسان میتونه هر شکلی که بخواد از این ابزار استفاده کنه و تمام اتفاقات زندگی هر شخصی به واسطه ی افکار خودشه و اکثرا ناخوداگاه در حال خلق اتفاقات بد هستند و حتی وقتی انسان اگاه میشه به این قانون ، یک تمرینی رو باید شروع کنه به نام کنترل ذهن ،در واقع یک مهارت به نام کنترل ذهن که باید توش بهتر وبهتر بشه ،
تمام ورودی هایی که به ذهن وارد میشن اصن مهم نیست که فرد اگاهانه یا ناآگاهانه این ورودی هارو وارد ذهنش کرده باشه ،این ورودی ها شروع میکنن به برنامه ریزی ذهن و این ورودی ها و این افکار شروع میکنن به تکثیر خودشون و افکار مشابه ادم های مشابه اون افکار شرایط مشابه اون افکار رو شروع به جذب میکنن و جهان هربار به شخص ثایت میکنه که داره درست فکر میکنه و این باورها ریشه دارتر میشه دروجود شخص و ذهن میشود ارباب شخص ، یک ذهن بیمار و فقیر
اما میشود که از همین ابزار بهتر استفاده کرد
با دادن ورودی های مناسب و تکرار و تکرار و جهان هم هر بار با نشون دادن الگوهای مشابه اون افکار بیشتر به شخص ثابت میکنه که داره درست فکر میکنه .
در واقع خداوند کارش اینه که مهر تایید بزنه در هر لحظه به فکری که از فرستنده ی من (ذهن من) دریافت میکنه ،
جهان ماشین اثبات باورهای منه
هر باوری داشته باشم جهان فقط طراحی سده و مسخر شده تا به اون باور شکل بده ،
خداوند هیچوقت اجبار نکرده و نخواهد کرد ،اون توصیه کرده که این کار خوبه و اون کار خوب نیست برای شما و دیگه بعدش اصلا کاری نداره که ما انتخابمون چیه خوبه یا بده ،در هر لحظه پاسخ خداوند به انتخاب های من و درخواست های من مثبته ،من با قدرت احتیار به این جهان خاکی اومدم و خداوند حتی به خودش اجازه نمیده در انتخاب من دخالت کنه ،خدایا چقدر تو بزرگ و عظیمی و بخشنده و مهربان
ذهن ثروتمند و ذهن فقیر
بحث مدارها
همه چیز ذهنه
همه چیز طبق قانون مندیه
اگر ذهن من فقیر باشه ،یعنی من درمدار فقرم و هر چیزی که در این مدار بهش برخورد میکنم ،هر ادمی هر شرایطی هر چیزی به من کمک میکنه تا فقیرتر شوم
اگر ذهن من ثروتمند باشه ،یعنی من در مدار ثروتم ،به این معنا که در این مدار با هر شخصی و هرموقعیتی و هر شرایطی مواجه بشم ،به من کمک میکنه تا ثروتمندتر شدم
من در مدار ماهی مثلا از نظر مالی صدمیلیون باشم ،هیچ گونه دسترسی به مدار حتی 80میلیون ندارم ،اگر که دارم روی خودم کار میکنم
و اگر من در مدار ماهی 100- میلیون باشم هیچ گونه دسترسی به ایده ای که منو مثبت 100میلیون درماه برسونه ندارم
پس چی شد ؟؟؟
تکامل
تغییر یک ذهن فقیر به یک ذهن ثروتمند حاصل یک روند تکاملیه و با یک جمله و یک ایده و یک کار عجیب و غریب این فاصله پر شدنی نیست و این کار یعنی عدم رعایت قانون تکامل یعنی نادیده گرفتن قوانین خداوند و صددرصد جریمه هایی در پی خواهد داشت طبق قانون
پس پروسه تغییر باورها یک پروسه تکاملیه
و نتایج ارام ارام با تغییر ذهن من تغییر میکنه و جهان در هر لحظه با افکار من داره اپدیت میکنه خودش رو
من تمرکز میکنم روی ساختن ذهن قدرتمند در تمام ابعاد و جهان تمرکز میکنه روی خواسته های من
نکته بعدی
داشتن اعتماد به نفس وبرای خود زندگی کردن
مهم نبودن حرف بقیه
ارامش و احساس خوب رو اولویت قرار دادن
همه ی اینها باعث میشه که یک شخصیت توحیدی و قوی ساخته بشه که شخص برای دل خودش بخره بفروشه تفریح کنه تفریح نکنه و در کل برای خودش زندگی کنه ،
الهی شکرت
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
درپناه الله یکتا .