live | انتخاب شغل از زاویه "باور به فراوانی و احساس لیاقت" - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | انتخاب شغل از زاویه "باور به فراوانی و احساس لیاقت"
    179MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی live | انتخاب شغل از زاویه "باور به فراوانی و احساس لیاقت"
    21MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

284 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد جواد اسدی گفته:
    مدت عضویت: 933 روز

    به نام الله یکتا

    استاد میگه توی آشغال هم پوله،آدم پرهاش میریزه،یعنی چقدر پول فراوانه و ما چقدر توی در و دیواریم…واقعا با چه خدایی سر و کار داریم،تازه آدم میفهمه که چه خدای رحمان و بخشنده ای،که حتی در بدترین چیزها و آشغالها پول گذاشته و این الله فقط برای ما ثروت میخواد،الله اکبر

    پناه میبرم به خداوندم از شرک و از کمبود و ازش درخواست میکنم که منو به سمت فراوانی و توحید هدایت کند،چرا که به قول استاد تنها راه رسیدن به خداوند از ثروت میگذره و من باید به این تنها راه دست پیدا کنم…تسلیم الله یکتا هستم و ایاک نعبد و ایاک نستعین احد الصراط المستقیم

    خدایا شکرت

    ممنونم از استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    حسن صالحی گفته:
    مدت عضویت: 665 روز

    به نام الله یکتای بی همتا

    جلسه نوزدهم خانه تکانی ذهن

    سلام وصد سلام بر صورت تک تک عزیزان دل ورهروان مسیر حقیقت امید وارم گلهای زیبا وقرمز وسفید صورتتون با شبنمهای صبحگاهی که مثل مروارید غلطان هستند شمارونوازش بدن و درکنار ساحلی زیبا با صدای امواج دریا با پاهای برهنه برروی شن های خیس ساحل قدم بردارید ونسیم لطیف صبحگاهی راباتمام وجود احساس کنید

    من امروز پشت سیستم کامپیوترم نشستم ودارم این دیدگاهم رو مینویسم وخیلی خوشحال وراضی هستم از کاری که دارم زیرا هرچقدر زمان ببره ازم احساس خستگی ودل تنگی نمی کنم چون ازش لذت میبرم کاری که عاشقش باشی تفریحت هست لذت هست عشق هست واین بهترین نعمت برای هرکسی هست که ازشغل وکارش راضیه هم کار می کنی وپول میسازی هم گذشت زمان رو نمی فهمی وهم به اهداف وخواسته هایت نزدیک ونزدیک تر میشی وهرروز یک چیز جدید یاد می گیری وازاین یادگیری مداوم تجربه وتخصصت بیشتر میشه ارزشمند تر میشی احاس ارزشمندی باعث بالا رفتن اعتماد به نفست هم میشه ومیدونی کاری انجام میدی که به خیلی ها کمک میکنه این حال واحساس این روزهای من توی کارم هستش قبلا کارهایی روانجام دادم که مثل یک زندانی مجبور که سرقت برای امار دادن وارد جایی بشم و ازم بیگاری بکشن وبالاجبار منتظر تمام شدن وقت بیگاریم بشم تا برم روی یه تختوابی ازچوب دراز بکشم تا بدن خرد وخسته ام رو کمی ازدردهایی که به زور تحمل کرده التیام بدم این زمانی بود که کارمند بودم وسروقت پشت میز می نشستم وفقط می نوشتم وبعضی کارهای بایگانی روانجام می دادم و از کله سحر می رفتم سر جاده تا سوار سرویس بشم توسرما وگرما وتابرمیگشتم به خونه افتاب غروب کرده بود چون مسیر خونه تا محل کارم خیلی دور بود اینقدرخشته بودم که حتی با جوراب می خوابیدم وحتی میل به خوردن شام نداشتم چون غدام شده بود فست فود که همین معهدهام رونابود کرد این کاری بود که به توصبه دیگران رفتم وعلارغم میل باتنی من بود چون دیگران قول داده بودند که یک نیروی کار به اونجا معرفی می کنند ومن هم هرچی گفتم مناسب من نیست ومن برای خودم هدف وبرنامه دارم ازاونجایی که خانوده ام بودند و من هم نمی تونستم روی حرفشون حرف بزنم بااکراه رفتم سر کار وتایکسال به زور دوام اوردم ولی بعد ازیک سال دیگه هیچ انگیزه ای برای اهدافی که قبلا داشتم رودیگه نداشتم وافسرده ودل مرده شده بودم تا اینکه ازدواج کردم واین هم بعدا برام کابوسی بزرگترشد چرا که بدون انگیزه بودم مغزم درست کارنمی کرد شور وذوقم رفته بود مثل کسی که توی خونه یک کتاب خونه منظم ومرتب داشته باکتابهای عالی وقفسه های مرتب با برچسب وفهرست مخصوص به هرفایل وردیف ونام ونشان و یه هو کسی بیاد وکل کتابخونه ات روخراب کنه وکل کتابها ومنابع علمیت رومثل تلی ازخاک برروی هم بریزه وتو حالا توی این وضعیت نیازداشته باشی به یک کتاب ومنبع دسترسی داشته باشی حالا چطورباید اون کتاب مورد نظرت روپیدا کنی ویا اصلا ازکجا بدونی چه کتابی داشتی تا نسبت به نیازت بری سراغ کتاب که دراون لحظه بهش نیازداری من اون موقع چنین وضعی داشتم تااینکه به قول استاد شروع کردم به علاقه ام وعشقم فکرکردن وبه کاری دست زدم که عاشقش بودم براتون توقدم های قبلی داستانم رو گفتم بگردین پیدا میکنین اگه ازاولین جلسه وقدمم پیگیری کنید که ازکجا وچه جوری شد به کاری دست زدم که همه کارشناسها برای انجام دادن وتحویل دادنش نظرمنفی داشتن ومیگفتن طبق زمان بندی ماغیر ممکن هست اما من باعشق شروع کرده بودم وبرای پول هم نبود تونستم انجامش بدم چون با عشق بود برای عشق بود اینقدرطاقت وصبروحوصله ام بالا رفته بود که بعضی ازدوستانی که قول همکاری بامن روداده بودند وسط راه خسته شدند ورفتند اما من چیزی به نام خستگی وناراحتی وسختی رو نمی شناختم انگاربه یک منبع قدرت خیلی قوی وصل بودم که من روشاداب وسرزنده نگاه داشته بود

    درطی مسیر زندگیم کم کم شغلی برای درامدم انتخاب کردم که دوستش داشتم وخوب پیش می رفت اما درمیانه راه به اسرار همسرم وبرای رضایت پدر همسرم که همسرم من روتحت فشارقرارداد که من فقط به خاطر همسرم که خیلی به پدرش وابسته بود ومورد احترام من هم بود زیر اسرارو پا فشاری همسرم مجبورشدم کارم روعوض کنم که دوباره وارد چرخه ای ازمشکلات وبدهکاری وهرچه که نباید شود شد وازمسیر اصلی خارج شدم و میان زمین واسمان رها بودم تا اینکه بعد ازمدتها که ازسایت دورشده بودم به سایت برگشتم وتصمیم جدی گرفتم تا درمسیر عشقم قدم بردارم وهم اکنون درمسیرسبز موفقیت وعشق هستم ودرکنارشماعزیزان دل واستاد ویارهمراهش خانم شایسته عزیز این تجربه عملی من ازاین مسیر هدایت استاد ونتیجه اش که داغ داغ هست من برای اینده ام یک شرکت بین المللی درزمینه برنامه نویسی طراحی کردم که طی مدت زمان 5 سال زمان نیازداره وتخصص که من اکنون توی سال اول اون هستم ودومین ماه ازشروع کارم که همون طور که استاد فرمودند سخت نگیرید ازهمون جایی که هستید شروع کنید وبا همون منابعی که دارید قرض وام اینها رودنبالش نرید البته من بستر کارم روحدود یک سال پیش برنامه اش روداشتم وعملا دفترکارم روماده کرده بودم باهمون مکانی که داشتم اما با ترسهایی که به مرور زمان درمن ایجاد شده بود ودروجودم رخنه کرده بود وازارم میداد ونمی زاشت شروع کنم یک سال زمان برد تا باهمین ترسها ی واحی سروکله میزدم تا اینکه تصمیم قظعی گرفتم شروع کنم وچند وقتی بود که شروع کرده بودم اما باز دودل بودم تااینکه توی سایت درقسمت من رابه نشانه ایم هدایت کن سرزدم که من روبه دوره قدمهای خانه تکانی ذهن هدایت کرد ودرمسیرم مصمم شدم وخدایا شکر این قدمها من رودوباره زنده کرد وتولدی دوباره پیدا کردم تونستم یه کارمند برای خودم بطور نیمه وقت بگیرم وکارم خوش بختانه جا افتاد ه وکارمندم قرار هست بطور تام وقت کارکنه تا من بتونم توی یک قسمت دیگه ازکار م متمرکز بشم ووقت ازاد تری برای اجرای ایدهایم درمسیر همین کارم وقت بزارم وخوشبختانه روی تخصصم بیشتر کارکنم به امید موفقیت برای تک تک تمام عزیزان به یاری ((الله )) با شرکت بین المللی ام برای خدمت به جامعه بشری برای زندگی بهتر شاد تر وباثبات تر ومرفه تر برای همه شما انشالله با شما ازنزدیک دیدارخواهم کرد اگرتاان زمان درمدارهم بودیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    ارزو طلائی گفته:
    مدت عضویت: 1515 روز

    گام 19

    سلام استاد عزیزم

    سلام خانم شایسته عزیز

    یادمه اوایلی که کار شخصی خودمو میخواستم راه اندازی کنم به چندین کار علاقه داشتم و نمی‌دونستم به کدام یکی از آنها واقعا علاقمندی بیشتری دارم، یکی یکی کارها را بر حسب شرایط و موقعیت مالی که داشتم شروع کردم و دیدم نه عشق واقعی من اینها نیست ،تا اینکه رسیدم به آن کاری که واقعا علاقه داشتم، کارمو شروع کردم ،الهامات می‌رسید و درها باز میشد با اینکه اوایل از تولیداتم فروش نداشتم اما از جاهای مختلف ورودی مالی داشتم، تا اینکه چند روز پیش متوجه شدم توی کارم دارم استپ میکنم از خداوند هدایت خواستم خیلی ایرادها و ترمزهامو نوشتم دیشب یک سفارش گرفتم و امروز هم این فایل استاد کلی باورای خوبی بهم داد ،این فایل را واقعا هدیه ای از طرف خداوند به خودم می‌دونم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    شیما محسنی گفته:
    مدت عضویت: 3633 روز

    با سلام و احترام به همگی …

    به نام پروردگار عالم ….

    خدا رو سپااااس

    گام نوزدهم:

    بابا پول تو عشقتون است…. شغلتون باید عشقتون باشه …. تا از زندگی لذت هم ببری و لحظه مرگ پشیمان نباشی که لذت نبرده ای …

    پول در واقع نتیجه طبیعی لذت بردن از زندگی است …

    خوب حالا باید اقدام کنی …. جلو بری …. حتی اگر علاقه ات و عشقت را سخت پیدا میکنی … حالا میری جلو و یواش یواش به اون چیزی که خیلی بیشتر ازش لذت می‌بری، هدایت خواهی شد …… یعنی بیکار نشین …. قدم بردار … تکاملی پیش برو … با توجه به امکانت موجودت قدم رو بردار …. نه قدم های خیای بزرگ که همون اول، خسته ات بکنه و جا بزنی ….

    استاد هم اولش با هدایت شدن به آموزش تندخوانی شروع کرد و …. پیش رفت و به موضوع عشق واقعی اش، هدایت شد و پیش رفت …. و اما با وجود اینکه از تندخوانی پول خوبی هم کسب میکرد، رهایش کرد که تمرکزی رو عشقش کار کند و تا الان که خیلی خیلی موفق بوده ….

    پس تمرکز گذاشتن و لیزر فوکز، کار کردن هم خیلی خیلی مهم است …

    حواسمون باشه ….

    ممنون استاد جان، مریم بانو جانان …

    خدا قوت …

    بریم برای گام بعدی …

    در پناه خدا جووووون

    شیما بانو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سیده فاطمه حسینی فر گفته:
    مدت عضویت: 1954 روز

    سلام استاد محترم و دوستان همراه

    الهی هدایتم را سپاس، فراوانی را سپاس

    شغل جدا از عشق نیست ، به هر چیزی که عشق بورزیم، متعهد باشیم، حرفه ای بشیم، قدم برداریم، ادامه بدیم، میتونیم ازش درآمد کسب کنیم.

    دو نکته مهم؛

    اولا؛ هدف از زندگی لذت بردن و خوشبختی هست نه دنبال پول رفتن.

    دوما؛ اینکه پولم را بدهم یک عامل بیرونی برام کار کنه و بهم سود بده، صد در صد اشتباه هست.

    فرصت زندگی که بهمون داده شده رو تلف نکنیم تا موقع مرگ حسرت نخوریم. بریم دنبال علائق و چیزایی که با انجامش لذت میبریم.

    ” یک تجربه شخصی ”

    از خودم سوال کردم ؛

    اگر محدودیتی نداشتم، الان چه کاری انجام میدادم ؟!

    بدون محدودیت زمانی، مکانی، مالی، جسمی، خانوادگی، بچه و … چه کارهایی هست که دلم میخواست انجامش بدم؟!

    لیستی از تمام کارها تهیه کردم، و اولویت بندی کردم، یعنی حاضرم چه چیزی رو فدای چه چیزی کنم ؟

    بطور مثال؛ لیست کارها

    سفر، ادامه تحصیل، تدریس ریاضی، بوتیک زدن، ماهیگیری، کایت سواری، کوهنوردی، دوچرخه سواری، …

    الویت بندی؛ اگه قرار باشه بین کوهنوردی و کایت سواری یکی رو انتخاب کنم اون کدومه ؟ اگه کوهنوردی رو انتخاب کنم یعنی کایت سواری رو فدا میکنم ، یعنی حاضرم ازش بگذرم

    و اینجوری رسیدم به لیست نهایی که دو گزینه موند و دارم کار میکنم که نهایت یکی بمونه.

    این تمرین بهم خیلی کمک کرد که اولا بدون محدودیت خواسته هام رو بدونم، دوما از بینشون اونکه برام اهمیت بالاتری داره رو انتخاب کنم.

    سپاس بابت آگاهی های دوره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    بیتا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 561 روز

    با سلام احترام خدمت استاد عزیزم مریم عزیزم و همه ی دوستان عزیز سایت️

    خداروشکر میکنم برای برداشتن گام نوزدهم از خداوند هدایت میخوام برای عمل به این اگاهی ها خدایاشکرت ️

    من در طول چند روز اخیر خیلی این اگاهی بهم میرسه که باید دنبال علاقمون باشیم نه دنبال پول حتی نشانه ی دیروز من دقیقا راحب همین موضوع بود واقعیت اینکه من علاقه مو هنوز پیدا نکردم و خب خیلی چیزا هست که دوست دارم انجامش بدم و بخاطر کمالگرایی غالبا امتحانشون نکردم شروع کردم به خوندن کامنت ها و دیدم یه عده ای خداروشکر علاقه شونو پیدا کردن و کلی از لذت انجامش گفتن یه عده ای راه های مختلف رو امتحان کردن تا علاقه شون رو پیدا کردن که این خیلی احساس خوبی در من ایجاد کرد یه عده هم مثل من که از خدای بزرگ برای هممون هدایت میخام

    نکته ی خیلی قشنگی که استاد گفتن این بود که من هیچوقت دنبال پول نگشتم من دنبال علاقه م گشتم و پول خودش دنبال من اومد ” هدف زندگی ما لذت بردنه نه پولدار شدن ”

    “موقع مرگ که هر لحظه ممکنه اتفاق بیفته اصلا مهم نیست حساب بانکی مون چقدره یا چقدر معروفیم فقط به این فکر میکنیم که چقدر تونستیم از این فرصتی که داشتیم جهت لذت بردن و تجربه ی خودمون استفاده کنیم ”

    “پول نتیجه ی طبیعی لذت بردن از زندگی است”

    “باید علاقه مون رو پیدا کنیم و در آن مهارت کسب کنیم و حرفه ای شیم و باور های درست درباره ی ثروت ساختن از علاقه مون ایجاد کنیم ”

    “اینکه من پولم رو بدم به کسی یا جایی و سود بگیرم باور فقرآفرین و اشتباهیه ما یاید روی مغز خودمون استعدادهای خودمون و چیزی که دوست داریم سرمایه‌گذاری کنیم”

    “افزایش علاقه در مسیر علاقه روندی تکاملی است ”

    خدایا شکرت ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    محمد امین دهقان گفته:
    مدت عضویت: 989 روز

    به نام خداوند جان و خرد

    درود و خداقوت به استاد لایقم و بانو شایسته گل

    و همه عزیزان هم مسیر

    چقدر این فایل شگفت انگیزه چقدر خوبه چقدر عالیه و پر از آگاهی خیلی کمک کننده

    خوب این که ما بفهمیم به چه چیزی علاقه داریم خیلی ساده هست اصلا از کودکی و همیشه روبروی ما بوده فقط بخاطر باور های محدودکننده مون فکر کردیم همه چیز را باید پیدا کنیم بگردیم دنبالش بدوویم براش نه هرچی خداراشکر در مسیر روشنی بیشتر حرکت میکنیم بهتر درک میکنم که همه چیز خیلی واضحه راحته عشق من روبروم هست دنبال چی میگردم واقعا؟ لذت روبرومه همه چیز در دسترسی این که من بگردم دنبال چیزی که علاقه دارم لپ خانم باد کنم ادا دانا هارم در بیارم نه من دارم بهتر درک میکنم که همه چیز همین الان این جاست من پسر بسیار هیجانی هستم و خوب بخاطر این هوش هیجانی باگی که داشتم این بود که شاخه به شاخه میشدم و تا الان که 20سالم هست شاید 15تا شغل را حدودا تجربه کردم اما استناد به فایلی که می‌گفت( دریایی به عمق یک سانت نباش چاهی باش به عمق یک کیلومتر) را نمی‌فهمیدم و اصلا درکی از این مساعل نداشتم فقط برای پول کار میکردم و خداراشکرم که از 12سالگی کار های خدماتی زیادی تجربه کردم و الان بهتر خودم شناختم و فهمیدم و خوب نمیخام بجنگند میخام شاد باشم لذت ببرم هرکاری که دارم انجام میدم به قول کتاب استاد عباسمش تو کار کن شروع کن لذت ببر هدایت میشیربه مسیر درست به اونجایی که مال تو هست نگران چی هستیم واقعا من دیگه درک نمیکنم زندگی های سطحی را بخدا جهان خیلی لذت بخش و قانون مند هست شکرررر واقعا.

    واقعا تمرکز بر یک موضوع شکوفا می‌کنه و بایست بتونیم باور های مناسب مرتبط با کارمون بسازیم.

    آنقدر هوش هیجانی ام بالا بود که هر کاری از بیرون می‌دیدم فکر میکردم خودشه این دیگه همونه که من میخام بعدش میرفتم که داخل کار به مسأله ها که می‌رسیدم زده میشدم و ول میگردم بعد از مدتی . و الان بخوام بگم هیچ کسبو کاری نیست که مسأله نداشته باشه مساعل اومدن تا ما بریم مرحله بعد مگر همین را نمیخاییم باید حل مسأله کنیم البته بایست تشخیص بدیم این موضوع پیش اومده حل مسأله هست یا اعراض (بی توجهی) چیزی که به پیشرفت من کمک نمیکنه به رشد من کمک نمیکنه در کل رشد نداره بهتره اعراض کرد.

    شکر این باور

    مسیر مقصده

    مسیر مصقده

    مسیر مقصده

    مسیر مقصده

    مسیر مقصده

    خدایا شکرت بابت هر روز نعمتها و آگاهی ها بیشتر میشه.

    همواره درآمدم در حال افزایش است.

    اون کسبو کاری که ازش لذت می‌بریم درش تایم را متوجه نمیشم تمرکز میزاریم خودمون حسمون عالیه توش باید نشست و این ذهن را شکافت.

    شکر این همه آگاهی و فایل عالی استاد

    متشکرم

    خدانگهدار همگی شاد و عاشق باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2678 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام و احترام

    گام 19/ انتخاب شغل از زاویه “باور به فراوانی و احساس لیاقت”

    من اومدم دوباره بزای خودم یه اهرم رنج و لذت کوچیک نوشتم و امروز دوباره شروع کردم به تمرین کردن .. یعنی چند روزه دارم کوچیک به کوچیک زبان انگلیسی تمرین میکنم .. امروزم بعد از مدت ها شروع کردم به تمرین کردم .. حالم خیلی خوبه.. وجودم راضی تره ولی چون مدتیه تمرین نداشتم باید حواسم باشه تکاملم رو رعایت کنم .

    یعنی قبلا من خیلی همش دنبال این بودم به خودم انکیزه ی وحشتناک بدم و چون ترمز های ذهنیم خیلی زیادن این انگیزه ی وحشتناک سریع منو دلسزد میکرد .. در صورتی که انکیزه باید ملایم و کوچیک باشه تا ادم مسیر رو مستمر و ادامه دار طی کنه .. هر چند که اگر باورها درست باشن و ترمز های ذهنی کم باشن اصلا نیازی به انکیزه بیرونی نیست بلکه انکیزه ی درونی ادم زو حرکت میده .

    من اون مدتی که ملت همه درگیر بورس و این داستانا بودن همش داشتم ورزش میکردم .. ولی خب به خاطر باورهای نادرستم از لحاظ احساس لیاقت به ذلیل نتیجه نگرفتن از لحاظ مالی ورزشم رو و تمرینم رو رها کردم … ولی امروز یه اهرم نوشتم و خوندمش و امروز یه مقدار کوچیک تمرین کردم و چند روزم هست که دارم زبان انگلیسی هم تمرین میکنم .

    اینکه من عجله نکنم و ذره ذره تمرین کنم و جلو برم و ارام ارام پیش برم و مستمر و ادامه دار باشه.. خیلی خیلی بهتر از اینه که من یه مدت کوتاه بدنم رو خیلی تحت فشار بذارم و خیلی زیاد تمرین کنم و بعدش دوباره رهاش کنم و مستمر نباشه ،، اینجوری جواب نمیده و همش دلسرد میشم.. تمرین کردن باید مستمر و ادامه دار باشه ولی کوچولو کوچولو و اصلا نیاز نیست خودم رو اذیت کنم بعد که بدنم اماده تر شد تایم تمرین رو یه ذزه بیشتر میکنم …

    و خب باید روی باورهامم هر روز کار کنم تا ذهنم قویتر بشه..

    خب اینم از رد پای من از گام نوزدهم، خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فاطمه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1390 روز

    سلام

    جلسه بیستم خانه تکانی ذهن:

    . تفسیر قرآن: من به تفسیر قرآن اعتقاد ندارم. آیه قرانه که قرآن مبینِ چند بار گفته آیا این کتاب را آسان نکردیم برای فهمیدن!

    .قرآن دو نوع آیه داره: آیه محکم و آیه متشابه. فقط باید آیه های محکم رو اصل قرار بدیم. فقط نیازه که کتاب قرآن رو بخونید نیاز نیست تفسیر و دیدگاه خودتون و دیگران رو درموردش بدونید.

    .وقتی با ذهن درست و فقط خوندن قرآن جلو بری، چیزهایی رو پیدا می‌کنی که بقیه پیدا نکردن.

    .اگه قرآن رو درست بخونی هم خیالت از دنیا راحت میشه هم از آخرت.

    .تکامل: اگه قانون تکامل رو درک کنی، از زندگیت لذت میبری آرام حرکت می‌کنی و زور نمیزنی نگران از دست رفتن هیچ فرصتی نیستی. باید قدم های آهسته و پیوسته بردارم.

    .اصل زندگیم باید این باشه: که احساسم خوب باشه و قدم هام رو طوری بچینم که در حد توانم هست و هرروز یه ذره بهتر بشم.

    .وقتی که شما قوانین رو درک میکنید چیزی که خیلی معلومه شما زندگیتون بسیار لذت‌بخش ه و به خواسته هاتون می‌رسید و زجر نمیکشید.

    .من باید بفهمم توانایی م کجاست و تا حد توانایی م جلو برم.

    .توی قرآن کلمه (ثُمَ) به معنای تکامل هست. یعنی یک پروسه گذشته.

    .توی قرآن یهویی چیزی به وجود نیومده و خلق نشده و با کلمه ثُمَ اومده و یک روند تکاملیه.

    .عشق های آتشین که زود میاد و می‌ره به خاطر درک نکردن قانون تکامله. باید رابطه آروم آروم پیش بره و کم کم همدیگه رو بشناسید و به شناخت برسید.

    .اگه تکامل رو طی نکنی اعتماد به نفست رو از دست میدی و دیگه ادامه نمیدی.

    .وقتی اصل رو درک کنی و اون اصل رو در موضوعات مختلف تکرار کنی، بهتر ازش استفاده می‌کنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    همتا نوری گفته:
    مدت عضویت: 337 روز

    بنامممم خداییی هدایتگرامم …

    بابت این همه آگاهی هااا سپاسگزارم و عاشقانه سپاسگزارم از استادد عزیزم و خانم شایسته فوق‌العاده کار آفرین بهترین الگو برای من …

    بنابرگفته شما جناب استاد هدف ما برای زندگی جنگیدن بخاطر خوشبختی است .

    همچو که هرگز در قرآن کریم نیامده شما باید معروف شوید .برعکس گفته شده است که از همین مسیر قشنگ لذت ببرید و استفاده درست کنیم .

    می‌توانم مثال این ویدئو قشنگ تان خودم را مثال بگویم که از کودکی علاقه داشتم من کارمند شرکت مخابراتی باشم و حاااالا خدا را هزار مرتبه شکرررررررررر در این مسیر عشق خود را دریافت کردممم .

    علاقه داشتم بالای چوکی شیشته و در همان فضاااای کار آفرین بودنمم باشم .

    من گاهی خداوند متعال را بنام بهتر رسام میگویم چون بهترین رسام است برای رسم زندگی من .

    خدایاااااشکررررر بابت این همه آگاهی هااا ….

    برای لذت بردن از زندگییی خود بایدش داشته باشیم و وظیفه و محل کاری را عشق خود بنامیم محفل تفریح ….

    در زندگی همه ما ،ما در یک فکر بد بودیمم که باید همه کاره باشم من هر انگشتم باید بچرخد امانه باید توجه بیشتر به علایق خود داشته باشیمم

    به مثال این موضوع می‌توانم مثال بگویم دوران مکتب را که باید در تمام مضامین نمبر پوره داشته باشیم و 100 پوره بگیریم .

    بیاید سعی کنیمم ،روی همان نکته که شوق،عشق،علاقه،محبت …. داریمم توجه‌تمرکز کنیممم .

    دریافت علایق خودرا با شناخت علایق و داشتن عشق،ثروت،حال خوب،روابط بهتر .‌‌..داشته باشیم .

    در مسیر شما قرار میگیرید برای داشتن همه چی در عین حال باید عشق داشت .

    مسیر خود را درصورتیکه از دنیا میرویم رازی باشیم از همین مرگ .

    در هرجایی استین در پناه الله شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: