اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
سپاسگزار بودن بابت تمام داشتهها و توجه کردن به آنها و بازگوکردن و صحبت کردن راجع به آنها و تمرکز برزیباییها، باعث میشود که من نعمتهای بیشتری در زندگیام دریافت کنم
همینگونه که در همین ابتدای فایل مشخص است استاد فایل را با نشان دادن نعمتها و زیباییهای زندگیاش شروع میکند، درست است که یکبار در این فایل از آنها فیلم گرفته و با ما به اشتراک میگذارد ولی میلیونها بار این نعمتها و زیباییها را برای خودش بازگو کرده و از خداوند بابت آنها سپاسگزاری کرده است و همین شده که این حجم از نعمت و ثروت در زندگی ایشان باشد
اگر من درسهایی که در همین چند ثانیه اول این فایل هست را گرفته و در زندگیام بکار ببندم، مسلماً زندگی من در تمام ابعاد بهترو زیباتر خواهد شد
این گامها برای این توسط خانم شایسته عزیز طراحی شده که من آرامآرام تغییر کنم و صدای خداوند را در قلبم واضحتر بشنوم و چه صدایی زیباتر از اینکه خداوند فرموده اگر سپاسگزار باشید شما را میافزایم؛
و یا فرموده اگر وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى باشید و تحسین کنید و توجه کنید زیباییها را، شما را آسان میکنم برای آسانیها
پس من شروع کردهام بگام برداشتن برای اتصال به پروردگارم، بهترین اتصال همین توجه به داشتهها و نعمتهای زندگیام هست و سپاسگزار بابت آنها بودن و مسلماً رسیدن به خواستههای دیگر برای من سهل و آسان و از مسیری لذتبخش خواهد بود.
باور به امکانپذیر بودن خواستهها و آرزوها و باور به اینکه خداوند پاسخ میدهد به خواستههای من و قدرت این را دارد که من را به آرزوهایم برساند، اجازه نمیدهد که من حسرت داشتههای دیگران را بخورم، بلکه وقتی نعمتی را در زندگی کسی میبینم و خواسته داشتن آن درون من ایجاد میشود، این باورها من را کمک میکند تا در جهت رسیدن به خواستهام قدم بردارم و روی فضل خداوند حساب کنم، چرا که در ذهن من رسیدن به آن خواسته امکانپذیر شده است و وقتی که رسیدن به خواسته را امکانپذیر بدانم، به آن خواهم رسید
وقتی میبینم که مثلاً فلانی در شمال ویلا دارد میگویم عِه اون داره پس من هم میتونم داشتهباشم،
اون ماشین شاسی بلند آخرین مدل با کیفیت داره، عِه پس من هم میتونم داشتهباشم،
اون داره براحتی و بسادگی و لذتبخش پول میسازه، عِه پس من هم میتونم
این باور اجازه نمیده که من بشینم و حسرت بخورم چرا که اون شخص هم روزی داشتن اینها برایش خواسته و آرزو بوده و باور داشته که به آنها میرسه و خواسته و هدایت شده و الان آنها را در زندگیاش دارد و من هم اگر با همان ایمان و باوری که اون داشته، این درخواست را بخداوند ارائه دهم و ایمان و باور داشته باشم که به آنها میرسم، قطعاً به مسیر رسیدن به آنها هدایت خواهم شد
“تضادها”، انگیزه های لازم برای حرکت درمسیر خواسته ها را در ما ایجاد می کنند؛
استاد میگن :
هرچی که تو زندگیم دارم به خاطر تضادهایی که باهاشون مواجه شدم
تضادها هستند که باعث میشن خواستهها به وجود بیایند. وقتی باوراتون درست بشه تضادهایی که با گریه و ناراحتی همراهند باعث خوشحالی و شادیتون خواهد شد.
آرزوهاتونو فراموش نکنید فکر نکنید که اگر الان چیزی رو ندارید دیگه تا ابد
نمیتونید اونو داشته باشید.
اتفاقاً آرزوهایی که بهشون نرسیدین باید بهتون انگیزه بدن و انرژیهایی رو در شما به وجود بیارن که به سمت خواستههاتون حرکت کنید آرزوهاتونو نگه دارید بنویسید اگه مثل بقیه مردم فکر کنید نتیجهتونم مثل بقیه آدما خواهد شد چیزهایی رو که میبینید و دوست دارید که داشته باشید فکر نکنید که تا ابد نخواهید داشت.
استاد میگن من اون زمانی که به خواستههام فکر میکردم و نمیتونستم بهشون برسم با خودم تکرار میکردم میگفتم اینم به خواستههام اضافه شد ،
اونم من میخوام ،
با این نگاه به قضایا نگاه میکردم
اگه کسی داره تو هم میتونی داشته باشی
نه به این دلیله که تو ناتوانی
به دلیل باورهای نامناسبت بوده که
بهت کمک نکرده که بتونی به این جایگاه برسی
نه اینکه بگم چرا اونا دارن من ندارم
الهی فلان بشه
میگفتم خب خداروشکر اینم میتونم داشته باشم
به جای اینکه ناامید بشیم
به جای اینکه بگیم چرا بقیه دارن
چرا من نمیتونم ،
به خودمون بگیم من با این باورام الان تو این جایگاه قرار دارم
اگه منم باورامو درست کنم
میتونم به اون جایگاهی که اینا الان رسیدن برسم ،
همه چیز برمیگرده به باورهای خودم
بدونید که هیچ محدودیتی در کار نیست
هرچی که هست تو ذهن ماست
اگه چیزی میخوای که تو زندگیت نداری
فکر نکن که تا ابد نمیتونی داشته باشی
اگه کسی داره تو هم میتونی داشته باشی
واین خیلی طبیعیه
چگونه – حتی در شرایط نامساعد – ذهن خود رابه سمت آنچه می خواهیم، جهت دهی کنیم؛
آدمایی که نعمتهایی که شما میخواین
اونا دارند رو تحسین کنین
خوشحال باشین که اونا دارند
و بنویسیم
باز هم میرسیم به بحث نوشتن
بنویسین من خوشحال شدم
دیدم فلانی فلان ماشین رو داره
پس معلومه که منم میتونم داشته باشم
من زمانی که این حرفا رو میزدم همه به من میخندیدن
اوایل که در مورد این حرفا با آدما صحبت میکردم ، اونا منو مسخره میکردن
و میخندیدن تصمیم گرفتم
که دیگه با کسی صحبت نکنم
چون اونا باورای منم خراب میکردن
حتی اون آدمایی که مثبت اندیشم بودن به من میخندیدن و میگفتن شتر در خواب بیند پنبه دانه
و دیدم که دیگه فایده نداره با هیچکس صحبت نکردم و
نشستم با خودم کار کردم،
نشستم با خودم کار کردم معنیش این نبود که بنشینم تو خونه دست بزارم روی دستم
نه مسافر کشی میکردم تو بندرعباس
و رو باورهامم کار میکردم
و تو تهران خودم پوستر میچسبوندم
و رو باورهام کار میکردم
و به ایدههامم عمل میکردم
هر ایدهای که به ذهنم میومد فوراً عمل میکردم الان هم همینطور هستم
وقتی که روی باورات کار میکنی ایدههای خوبیهم به ذهنت میرسه
شرایط کنونی، حاصل باورهای ماست. بهاندازه ی بهبود باورهای ما، شرایط کنونیهم بهتر می شود؛
هماهنگی با خداوند یعنی: به احساس
خوب رسیدن در دل همین شرایط کنونی؛
هرچند که من تو جلسه دوم قدم اول هم گفتم در مورد تمرین ستاره قطبی
این نیست که الان فکر کنید این ماشین و این خونه و این موتورها اینا منو خوشبختترین آدم دنیا کرده نه
خوشبختی برای من از همون موقعی بود که من تو خیابونای بندرعباس پیاده راه میرفتم و خدا را شکر میکردم واحساسم خوب بود و
تحسین میکردم زیباییهای اطراف رو
تحسین میکردم ثروتمندا رو
خوشبختی یعنی احساس خوب
خوشبختی یعنی احساس خوب
نه ماشین خوب نه خونه خوب
اگر تو
تو بهترین خونه، بهترین ماشین، بهترین کشور دنیا باشی
اما فکرت بیمار باشه غر بزنی نق بزنی تو دلت کینه و نفرت داشته باشی
هیچ وقت خوشبخت نیستی
اما اگر باورات درست باشه و لذت ببری و تمرکزت رو بذاری بر روی زیباییها و
حالت خوب باشه
ثروت و خوشبختی هم به سمتت میاد
ثروت نتیجه حال خوبه
ثروت نتیجه طبیعی باور خوبه
توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
و این یکی از مهمترین باورهای غلط است که ما مسئولیت زندگیمونو میدیم به عهده دیگران
این نگاه که ما مسئولیتو به عهده دیگران بندازیم یعنی شرک
چرا من اینقدر در مورد شرک و توحید صحبت میکنم برای اینکه کل داستان همینه
وقتی من توحید رو فهمیدم،
فهمیدم که دیگه بقیهای وجود نداره
اگه ما همین باورو تغییر بدیم خود به خود خیلی چیزها درست خواهد شد یعنی اگر ما باورهامونو درست کنیم خود به خود
همه چیز تو زندگی ما تغییر خواهد کرد.
رابطه ما با خداوند به عنوان انرژی خالق
خدا کجاست
خدا تو قلبمه
خدا با منه
خدا پیش منه
من و خدا یکی هستیم
خداوند توی قرآنش گفته همه کوهها ،زمین آسمون همه چیز مسخر ماست
و بعد توی بعضی آیاتم گفته همه کوهها و زمین و آسمون رو مسخر انسان کردیم
پس ما و خدا یکی هستیم
باورهای خدایی داشته باشیم
مثل خداوند زندگی خودمون را خلق کنیم
یعنی خالق باشیم
چون اون این وعده رو به ما داده
آیه صریح قرآنه
که وقتی به زمین اومدید
هدایت از طرف من میاد
هر کسی از هدایت من پیروی کنه
لا خوف علیهم و لا هم یحزنون نه ترسی و نه غمی داره
اینجوری نیست که ما فکر کنیم رها شدهایم تو باد
نه
ما وصلیم
اگر ما وصل بشیم به خداوند
اون همه چی رو به ما میگه و کمکمون میکنه
و
از نکات مهم دیگه این فایل
که توسط استاد بیان شد:
خوندن کامنتهاست
که
استاد میگن لذت بخشترین کار دنیاست که من انجام میدم اول صبح که بلند میشم اول باید کامنت بخونم و من ذوق دارم که کامنت بخونم و روند تغییر بچهها رو با خوندن کامنتها متوجه میشم
و در ادامه میگن
من عاشق اینم که تو زندگی آدما تغییر ایجاد کنم
من دوست دارم به آدما یه باورایی رو بدم تا زندگیشون تغییر کنه
چون خودم با این روش زندگیم تغییر کرده
با این باورها زندگیم عوض شده
عاشق این کارم و تا وقتی زنده هستم دوست دارم این کار رو انجام بدم
این کار برای من اصلاً شغل نیست
بلکه عشق و زندگیم هست
خدایا شکرت به خاطر این آگاهیها
خدایا شکرت که تونستم کامنت گام هفتم را هم بنویسم و به تعهدم عمل کردم
اگر متعهدانه به آموزشهای استاد باور داشتهباشیم و در زندگیمان به صورت عملی اونها
را اجرا کنیم جریانی از سلامتی نعمت ثروت وخوشبختی وارد زندگیمان میشود.
استاد این همه امکاناتی که در خدمت داری همش لایقتونه مبارکتون باشه واقعا کیف میکنم که یه انسان
با تلاش و تغییر باورهاش به موفقیت و رفاه و ارامش میرسه
چه ماشین های شیک و زیبایی
چه دوچرخه های کاربردی و جمع و جوری چه موتورهای باحال و شیکی واقعا که لایقش هستید
چقدر محیط بیرون خونه تمیز و دلباز و بزرگه خیلییییی دوست دارم این محیط رو
قدرت تضادها: هر چیزی که نادلخواهته تو زندگیت از روابط گرفته تا امکانات و محیط زندگی ، فرصتیه برای پیدا کردن خواسته های قلبیمون و ارسالش به جهان هستی ، باورسازی میکنم تجسم میکنم خواسته هام رو ، توی دریم بردم ثبتشون
میکنم و هر وقت میبینمشون فکر میکنم دارمشون و لذت میبرم
ارزوهاتون رو با جزییات بنویسید با نگاه به اینکه حتما بهش میرسی لذت ببر . پیش هیییچ کسی از ارزوهات نگو
اونا باورهای تو رو نمیدونن و ممکنه مسخره کنن و حالت رو بد کن
از داشته های دیگران لذت ببر و تحسین کن و خودت تکرار کن اگه منم باورام رو درست کنم بهش دست پیدا میکنم.
شما روی خودت کار کن کم کم ایده هایی که با شرایط فعلیمون سازگاره و یه چیزی یه ذره بهتر از وضعیت فعلیمون باشه بهمون الهام میشه ،
اون ایده رو باید همت کنیم به مرحله عمل برسونیم ، قدم به قدم خدا ایده های بزرگتر به اندازه ظرف درونمون سر راهمون قرار میده ایده ها باید یه پله بالاتر از وضعیت فعلیت باشه قدم به قدم مدارت رو بالاتر ببر
خوشبختی لذت بردن از داشته های الانته اگه از زندگیت لذت نمیبری به خواسته هات نمیرسی اگر هم برسی
باز لذت نمیبری
ما باید یاد بگیریم که در هر لحظه هر شرایطی حال خوب داشته باشیم اگر شرایط به صورت تکراری نادلخواهه یعنی باورات ایراد داره
احساس خوب با تمرکز به نکات مثبت و ایمان به قدرت خدا ، در هر لحظه از زندگی مطمئنا ما رو به خواسته هایی که تجسم مداوم کردیم خواهد رسوند
اگه حال خوبت وابسته به رفتار دیگرانه ، اگه موفقیتت رو وابسته به شرایط و … میدونی ،
یعنی باور توحیدی نداری
تمام قدرت دست خداست هدایت وعده حتمی از جانب خداست، با ترس هدایت و ارامش دریافت نمیکنی
سلام خدمت شما استاد توانا بر کلام و درود خدمت شما خانم شایسته عزیز
هر کجای آمریکا استین خوش و آرام و سر شار از انرژی باشید
دقیقا این فایل به ما چقدر انگیزه میته بخاطر رسیدن به خواسته هایما مثلا این که مییبینم یک فردی به جای رسیده الگو میگریم و این باید برای ما تمرین هم شود چون وقتی مه دیدم که استاد اینقدر موتر وموترسایکل داره و یا این خانه عالی با فضایی کاملا قشنگ حس آرامش به انسان دست میده خدا را هزاران بار شکرررر و بی نهایت شکرررررت خدایاااااا بخاطر تمام این مکان خوب و سپاس فراوان از شما خانم شایسته عزیز که این ویدیو ها را تصمیم گرفتین به ترتیب برای ما بگذارید
امروز وقتی بیدار شدم حس قشنگ داشتم به همه چیز ودیدم هم که یک ستاره هم برایم افزوده شده حس کردم مه مدارم بالا رفته در هر حالت خدا را بی نهایت سپاس گذارممممم
سلامودرود به استادان عزیز و شایسته ی تجربه ی نعمتهای خوب خداوند
گام هفتم باوربه امکان پذیری آرزوها
آرزوهامون زمانی شکل میگیره که به تضاد برخورد کنیم.
استادجان تحسین برانگیزه این حداز انگیزه وو شوروشوق برای تجربه کردن اینهمه ماشین و موتورهای زیبا،تحسین برانگیزه که اونقدر تضادهای گذشتتون به شمااینهمه درس داد تا جوره دیگه ای فکر کنید و جوره دیگه ای رفتارکنید و چقدر زیبا خداوند به مسیری هدایتتون کرد که همه چیز رو باهم دارید تجربه میکنید
چقدر این نعمتهایی که خدا بهتون لطف داشته و دارید تجربشون میکنید،شوروشوق درونمو تحریک میکنه که آرزوها میتونه تخقق پیداکنه به شرط اینکه ازلحاظ ذهنی بتونم جوری فکر کنم که میشود هرانسانی روی کره ی زمین تک تک این نعمتهارو تجربه کنه
چقدراین محله ی شما شبیه به رویاهاییه که من قبلا تو ذهنم داشتم،هیچوقت فکر نمیکردم یهمچین مکانی بااینهمه زیبایی تو دنیا باشه،بخاطرهمین خیلی زود فراموشم شد که دوست دارم یهمچین زندگیی تواین مکان زیبا داشته باشم
اما الان که گفتید اینجا یک محله ی فوق العاده باادمهای فوق العاده عالی وجود داره،این انرژی درونم آزاد شد که دوباره آرزوی یهمچین خونه ای داشتن رو همچنان در ذهنم بپرورونم و باایجاد باورهای هماهنگ درجهت این خواسته،باورکنم که میشود من هم دراین خونه وومحله زندگی پرازآرامش پراز زیبایی های بی نهایت رو تجربه کنم
دیگه حسرت خوردن کافیه،دیگه کاملا دستم اومده که فقط کافیه قلمم رو بردارم و آرزوهام رو برای خدابنویسم و اجازه بدم اون خدایی که قدرت تمامی کل کیهان رو بانظم بی نظیری در دستش داره میدونه در چه زمانو موقعیت مناسبی منو به خواسته هام برسونه
استاد این ذهن واقعا فراموشکاره و همین فراموشی اجازه نمیده نعمتهایی که بعداز کارکردن روی خودم وارد زندگیم شده رو ببینم
من هیچوقت کارت بانکی نداشتم چه برسه به اینکه تو حساب بانکیم پولی داشته باشم
هیچوقت یک پول هزارتومنی تو کیفم نبود و آرزوم این بود که همسرم بدون اینکه من بهش بگم،یه پولی به حسابم واریز کنه
هیچوقت فکرشو نمیکردم یه روزی من ساعت مدل بالا دستم کنم
هیچوقت فکرشو نمیکردم کل کمدلباسیم پراز لباسهای نو باشه
هیچ وقت فکرشو نمیکردم بشه چند مدل کفش باهم داشته باشم
هیچوقت فکرشو نمیکردم بدون چک و وام میشه زندگی کرد
فکرشو نمیکردم یروزی بک رابطه ی پرازعشق باهمسرم یافرزندم داشته باشم یااونقدر همسرم اونقدر بهم عشق بورزه و از شدت خواستن چشم از چشمت برنداره
فکرشو نمیکردم اونقدر میشه با فرزندم خوب رفتار کنم که درحین رفتارم بافرزندم اونقدر احساسم خوب میشه که ناخوداگاه اشک از چشمام جاری میشه
اونقدر از موفقیت دیگران ذوق میکنم که تحسین کردن شده یکی از ویژگی های بارز من،یعنی هیچوقت فکرشو نمیکردم میشود باتحسین کردن موفقیت دیگران اشک شوق بریزی،همیشه آه و حسرت زندگی دیگران شده بود کار روزمره ی من،اینکه چقدر خدا بی عدالتی میکنه شده بود حرف من باخدا
اینکه نمازم رو از سر زورواجبار به جای بیارم برام کوله باری از غمو ترس از جهنمو اینجپرچیزا شده بود
الان صلات به معنای واقعی رو دارم تجربه میکنم،الان بادیدن ظرافت یک گل فقط اشک از چشمام جاری میشه و ازخودم خجالت میکشم که اون خدایی که یک گلبرگ رو انقدر باظرافت عالی آفریده چرا فکر میکنم نمیتونه منو به خواسته هام برسونه
استاد من شاید به ظاهر نتایجم خیلی بزرگ نیست،اما از درون یک آدم دیگه شدم و مطمئنم که همین بزرگی درونم منو قراره با تجربه کردن دنیای جدیدی روبه رو کنه
دوره ی دوازده قدم یکی از بی نظیر ترین دوره هاییه که تو عمرم دارم تجربه میکنم،این دوره و اون صحبتهای ناب وگوهربارتون از هزاران پدرمادر باتجربه برام بهتر بوده،اصلا استاد هنوز دلیلشو نمیدونم چرا وقتی این دوره رو گوش میکنم فقط اشک میریزم،بااینکه هرجلسه رو بالای بیست بار گوش دادم اما هنوز صحبتهاتون برام تازگی داره،اونقدر تشنه ی درک اون اگاهی هام،که به محض رسیدن به قدم دوازده دوباره حرص میزنم که ازقدم اول شروع کنم به گوش کردن
الان یک ماهی هست که روی فایلهای دانلودی دارم کارمیکنم،انگار مثل یک آدم دلم برای دوازده قدم تنگ شده و میخوام ان شالله به زودیه زود دوباره استارتش رو بزنم
استاد وقتی دوازده قدم رو شروع میکنم و به جلسات قدم دوم میرسم و صحبتهای مربوط به تجسم رو گوش میکنم،نمیییدونید که یک انقلابی در درونم ایجادمیکنه،و فقط اون لحظه انگار جلوم نشستی و شمادرمورد تجسم میگید و من باصدای بلند توچشماتون نگاه میکنمو تأیید میکنم و میگم استاد حرفتون درسته،بخدا هرچی که تجسم کردم وارد زندگیم شده ازخوبو بدش همشو خودم خلق کردم،هیچ بی عدالتیی درکار نبوده…
هیچ شانسی درکارنبوده،هرکجا خودم تونستم ذهنمو کنترل کنم و آرام بودم به همه چیز به سادگی و آسونی رسیدم،هرکجا که فکر میکردم منم که باعقلو منطقم باید به خواسته هام برسم،نه تنها نرسیدم بلکه کلی چوبو لگد از جهان خوردم
استاد من عاشق این نگاه توحیدیی شدم که در درونم پرورش دادی،ازتون بی نهایت سپاسگزارم که بهم یاد دادی به غیر ازخداوند از هیچ کسی انتظاری نداشته باشم
به غیراز خودم کسی رو مسئول زندگی خودم ندونم
اون خدایی که قدرت کل کیهان در دستشه،همون خدا در قلب منه،با منه،پیش منه و کافیه بهش اعتماد کنم،اون وقت تو مسئولیتهایی که به عهده گرفتم بهم کمک میکنه،یاریم میکنه،رهام نمیکنه
اون خدا به درگاهش بهم امیدمیبخشه،نوروگرمای وجود میبخشه،آرامش درون میبخشه،سلامتی میبخشه،عشق میبخشه
اون همه چیزه،اون مونس ترسهام بوده،تو حال غربتم رفیقم بوده،تو سختی هام پناهو فریادرسم بوده
اون خدا وقتی درمانده میشم اجابتم میکنه،واقعا اجابتم کرده و مایه ی الفت قلبم شده.
استادجان ازت ممنونم که با درک آیه ی سخر منو بایک دنیای جدید و رام شده آشناکردی،منی که فکر میکردم دنیا یک دنیای پراز آشوبه که با طوفانو سیلو زلزله در تلاشه منو نابود کنه،الان وارد یک دنیایی شدم که پراز آرامشو تجربه های قشنگه
ازت ممنونم که محقق شدن آرزوهامون رو یک امری طبیعی و بدیهی جلوه دادید و دارم نشونه هاش رو بانتایج کوچیک کوچیک هروز میبینم و باور دارم که هیچ آرزویی نیست که نشه بهش برسی،مگه اینکه ذهنم مقاومت کنه وگرنه خدا از همون روزاولی که آرزوی داشتن اون نعمت رو به دلمون انداخته اون رو وارد زندگیمون کرده،منتها ما ازلحاظ فرکانسی ازش فاصله داریم و اونو نمیبینیم
خدارو صدهزارمرتبه شکر برای این قسمت از فایل و اینهمه فراوانیی که دراین فایل دیدم
نوشجونتون اینهمه برکت و نعمتی که خدا بهتون عنایت کرده و شمارو به خدای بزرگ میسپارم
سپاسگزارم خداوند و شما هستم که چنین تاثیری رو در زندگی این همه آدم میگذارید
درسته که هزاران بار از زبان استاد این آگاهی ها رو شنیدم ولی انگار هر بار برای من تازه است و نکته متفاوتی رو به من یادمیده
امروز باز به من یادآوری شد باید از تضادهایی در زندگی در جهت رسیدن به خواسته هایم استفاده کنم ، وقتی چیزی رو میبینم که ندارم فقط به این فکر کنم یک مورد دیگه که باید بدستش بیارم و اتفاقا این موضوع برام جا بیوفته که اگر یک فرد دیگه تونسته پس حتما من هم میتونم و همممه چیز به باور هام برمیگرده ، اگر ندارمش باید باور های نامناسب قبلیم در اون مورد رو با باورهای مناسب جایگزین کنم
اون فرد رو که خواسته من رو داره تحسین کنم و به خاطرش خوشحال باشم
مسئولیت زندگیم رو به عهده بگیرم و سعی کنم آگاهانه اون باور ها رو در خودم ایجاد کنم
در همین راستا هر ایده مناسبی که با شرایط فعلیم قابل انجام بود رو شروع کنم به اجرا کردن ، ایده هایی که فقط برای انجامشون نیاز داشته باشم به ایمان و باور بیشتر
البته تاکید میکنم ایده هایی که کمی با شرایط فعلی متفاوته ، یک شبه نخوام راه صد ساله رو برم و اجازه بدم روند تکاملیم طی بشه
به یاد بیارم که خوشبختی رو از خونه و ماشین جدا کنم ، خوشبختی همون احساس خوب و حال خوبه منه هنگامی که تمرکز گذاشتم برزیبایی ها و دارم از زندگیم لذت میبرم و اون ثروت و نعمت ها نتیجه طبیعی همین احساس خوبه
وقتی که من مسئولیت زندگیمو کامل بر عهده میگیرم و در واقع به خودم و خدای خودم اعتماد میکنم ، به این باور میرسم که من و خدا یکی هستیم و اگر باور های توحیدی مناسب ایجاد کنم میتونم مثل خداوند زندگیم رو خلق کنم ، این رسیدن به توحید و دوری از شرکه
به قول قرآن هر کس از هدایت خدا استفاده کنه نه ترسی بر اون هست نه غمگین میشه …
چطور میتونی زندگی بهتری برای خودت بسازی؟!؟چطور میتونی به آرزوهات برسی؟!؟
با کار کردن روی خودت و تغییر باورهات
اگه میبینی افرادی هستن که زندگی رویایی دارن که همیشه برای تو آرزو بوده، به جای حسرت و غصه یا به جای ناسزا گفتن باید خوشحال باشی، باید خدارو شکر کنی که این فرصت وجود داره که توام مثل اون افراد به خواسته ها و آرزوهات برسی…
تو باور کن که فقط و فقط خداست که قدرت مطلق جهانیانه و تو با داشتن خدا به هرچیزی که بخوای میتونی برسی و نیازی نیست روی بنده خدا حساب کنی…
وقتی به خدا ایمان داشته باشی، اون وقت به تمام الهاماتی که بهت گفته میشه هم عمل میکنی، نمیشینی که یه معجزه ای بشه و دری به تخته بخوره و کارا خودشون خودبه خود درست بشه، انسان با ایمان دست به عمل میزنه و با اعمال کوچک و قدم به قدم ،اتفاقات بزرگتر هم رقم میخوره…
تمام خواسته های ما از روی تضاد ایجاد میشن، مثلا پدر من تا سن شونزده هفده سالگی من ماشین نداشت و وقتی میدیدم که همسایه ها یا دایی و عموم دارن و چقدر راحت میگردن و مسافرت میرن دلم میخواست ماشین داشته باشیم و ماهم سفر زیاد بریم، یا وقتی دوسن صمیمیم کامپیوتر خریدن منم خواستم، یا وقتایی که میرفتیم درکه و توچال و خونه های زیبای اونجارو میدیدم تو همون سن بچگی و نوجوانی همش پیش خودم میگفتم یعنی میشه یه روزی ماهم همچین خونه هایی داشته باشیم…
اینکه میبینم چیزای بهتر از امکاناتی که من دارم هم تو این جهان گسترده وجود داره و خیلی ها هستن که دارن ازش بهره میبرن، بهم حس خوبی میده و به خودم میگم وقتی اونا تونستن داشته باشن پس توام میتونی فقط کافیه بیشتر روی خودت کار کنی و باورهاتو قوی تر کنی
وگرنه که خدا هرگز بین بنده هاش فرق نمیذاره و هرکس در هر جایگاهی که هست، حاصل باورهای خوبشه و لایق اون جایگاه هست…
یادمون نره که خوشبختی و آرامش با پول و ثروت بدست نمیاد و یه چیز درونی و ذاتی هست که باید در خودمون بهش برسیم و حسش کنیم، تا در تمام شرایط و اوضاع احوال بتونیم خوشحال و خوشبخت باشیم…
دیگه چی از این بالاتر که خدا تو قرآنش گفته؛
تو منو ستایش کن و برای خدا شریک قائل نشو، اون وقت تمام آسمان و زمین و کوه و دریارو مسخر تو میکنم
چقدر خوشحالم که تمام قدرت جهان در دستان پروردگارمه و هیچ کس هیچ قدرتی بالاتر از خدا نداره
و من با ایمان و توحید و عمل به گفته ها میتونم هر روز بیشتر و بهتر رشد کنم و به آگاهی برسمو تمام رویاهام به واقعیت تبدیل بشه…
پرورگارا شکرت که هستی و در پناه تو ایمنم و منو به سمت این آگاهی های الهی هدایت کردی…
من به آرزوهام قول رسیدن دادم…
در پناه ایزد منان شاد و سلامت و توحیدی و خرمند باشیم…
مهم ترین مسئله ما توحید هست باید یادبگیریم به ساختن باورهای درست به خدا بیشتر و بیشتر اعتماد کنیم و به هدایت هاش گوش کنیم. یعنی همین که شنیدیم الهامات رب رو بهش عمل کنیم. آنهم به ایده هایی که یه ذره از شرایط فعلی ما بالاتر هست. تنها نیاز دارد به ایمان و توکل ما مثلا تمرین امروز خودم با هدایت الله، یک عروسک ساده نمایشی با وسایلی که در خونه بود برای پروژه کلاسی درست کرده بودم دیشب. تو پارک نشسته بودم گفت برو برای بچه ها نمایش اجرا کن اولش خیلی استرس داشتم تا قدم قدم هدایتم کرد به زمین بازی بچه ها اما بازم از قضاوت می ترسیدم گفتم خودت یه بچه بیار سمت من تا با او شروع کنم اولی اومد دقت نکرد اما دوستش جذبش شد و یه دفعه به خودم اومدم دیدم 7و 8 تا بچه دورم جمع شدن و دارم براشون نمابش اجرا می کنم خیلی حس خوبی داشت. این که می دیدم بچه ها هم دوست دارند عالی بود یه نمایش ده دقیقه ای هیچ ایده ای نداشتم که چی باید بگم اما یاد استاد افتادم که می گفت میرفتم بالای سن گفته می شد بهم پس خدا به من هم میگه. همه ی این ها با هدایت خدا شروع و با هدایت خودش هم سپری شد. خداجونم شکرت بی نهایت ازت متشکرم برای امروز. برای این عروسک که ایده اش رو هم خودت بهم دادی.
موضوع بعدی تضادها هست هر تضادی که میاد قرار هست باهاش یه عالمه چیز یادبگیریم و خواسته هامون رو شکل بدیم. چقدر این جمله من الان با این باورها در این جایگاه هستم با کارکردن روی خودم و باورهام می توانم به اون خواسته و جایگاه برسم و این آدم نشان می دهد که میشه. این آرزو شدنی هست فقط من باید تکاملم رو طی کنم.یه شب و یه روز هیچ کس به هیچ جایی نرسید.
چقدر این باور مهم هست ما خالق زندگی خودمان هستیم چون ما از خداییم و باهم یکی هستیم.چون خودش وعده داده. این به این معنا نیست که ما رها شده در بادیم و خودمون می دونیم و خودمون نه بلکه ما وصل میشیم به رب العالمین خودش همه چی رو به ما میگه. خودش قدم یه قدم هدایتم ون می کند*
خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار.
تبریک و تحسین بخاطر اینکه این قدم شجاعانه برداشتی در مسیر علاقت، میدونی وقتی گفتی یاد استاد افتادی که بدون اینکه ایده خاصی داشته باشه میرفت روی استیج سیمینار من یاد اوایل و داستان شروع سخرانی های استاد انداخت گفتم شاید لازم باشه اینجا یاد اوریش کنم
استاد این داستان شروعش تعریف کرد اینکه تصمیم گرفت که از کلاس های دانشگاه بندرعباس شروع کنه
استاد میرفت دم در کلاس در میزد و میگفت استاد دانشگاه فکر میکرد من اومدم مثلا میخوام یه چیزی به بچها بگم و برم وارد کلاس میشه و از استاد دانشگاه میخواد تا چند دقیقه صحبت کنه برای بچها
استاد شروع میکنه به صحبت کردن ادامه میده ادامه استاد چیزی نمیگه
(الان که دارم این داستان تعریف میکنم نمیدونم توی فایل رایگان شنیدم یا دوره راهنمای عملی، امیدوارم خدا منو هدایت کنه بهش تا دوباره ببینم و گوش بدم این داستان قدم برداشتن های استاد رو) خلاصه استاد صحبت میکنه و… و استاد دانشگاه بدون اینکه چیزی بگه اجازه میده استاد به حرفهاش ادامه بده
یادم استاد میگفتن که میرفتم یکی یکی کلاس ها رو در میزدم که صحبت کنم تا اینکه از دانشگاه بندرعباس اون صدا میزنن و تهدید میکنن و انگار اونا با وجود تأثیری که استاد گذاشته احساس خطر میکنن
که از همونجا ایده رفتن به تهران و سمینار گذاشتن شکل میگیره
به نام خداوند هدایتگر مهربان
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
سپاسگزار بودن بابت تمام داشتهها و توجه کردن به آنها و بازگوکردن و صحبت کردن راجع به آنها و تمرکز برزیباییها، باعث میشود که من نعمتهای بیشتری در زندگیام دریافت کنم
همینگونه که در همین ابتدای فایل مشخص است استاد فایل را با نشان دادن نعمتها و زیباییهای زندگیاش شروع میکند، درست است که یکبار در این فایل از آنها فیلم گرفته و با ما به اشتراک میگذارد ولی میلیونها بار این نعمتها و زیباییها را برای خودش بازگو کرده و از خداوند بابت آنها سپاسگزاری کرده است و همین شده که این حجم از نعمت و ثروت در زندگی ایشان باشد
اگر من درسهایی که در همین چند ثانیه اول این فایل هست را گرفته و در زندگیام بکار ببندم، مسلماً زندگی من در تمام ابعاد بهترو زیباتر خواهد شد
این گامها برای این توسط خانم شایسته عزیز طراحی شده که من آرامآرام تغییر کنم و صدای خداوند را در قلبم واضحتر بشنوم و چه صدایی زیباتر از اینکه خداوند فرموده اگر سپاسگزار باشید شما را میافزایم؛
و یا فرموده اگر وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى باشید و تحسین کنید و توجه کنید زیباییها را، شما را آسان میکنم برای آسانیها
پس من شروع کردهام بگام برداشتن برای اتصال به پروردگارم، بهترین اتصال همین توجه به داشتهها و نعمتهای زندگیام هست و سپاسگزار بابت آنها بودن و مسلماً رسیدن به خواستههای دیگر برای من سهل و آسان و از مسیری لذتبخش خواهد بود.
باور به امکانپذیر بودن خواستهها و آرزوها و باور به اینکه خداوند پاسخ میدهد به خواستههای من و قدرت این را دارد که من را به آرزوهایم برساند، اجازه نمیدهد که من حسرت داشتههای دیگران را بخورم، بلکه وقتی نعمتی را در زندگی کسی میبینم و خواسته داشتن آن درون من ایجاد میشود، این باورها من را کمک میکند تا در جهت رسیدن به خواستهام قدم بردارم و روی فضل خداوند حساب کنم، چرا که در ذهن من رسیدن به آن خواسته امکانپذیر شده است و وقتی که رسیدن به خواسته را امکانپذیر بدانم، به آن خواهم رسید
وقتی میبینم که مثلاً فلانی در شمال ویلا دارد میگویم عِه اون داره پس من هم میتونم داشتهباشم،
اون ماشین شاسی بلند آخرین مدل با کیفیت داره، عِه پس من هم میتونم داشتهباشم،
اون داره براحتی و بسادگی و لذتبخش پول میسازه، عِه پس من هم میتونم
این باور اجازه نمیده که من بشینم و حسرت بخورم چرا که اون شخص هم روزی داشتن اینها برایش خواسته و آرزو بوده و باور داشته که به آنها میرسه و خواسته و هدایت شده و الان آنها را در زندگیاش دارد و من هم اگر با همان ایمان و باوری که اون داشته، این درخواست را بخداوند ارائه دهم و ایمان و باور داشته باشم که به آنها میرسم، قطعاً به مسیر رسیدن به آنها هدایت خواهم شد
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته
و سلام به دوستان خوبم
پروژه خانه تکانی ذهن گام به گام
گام هفتم
باورهایی برای امکانپذیری آرزوها
آگاهیهای این فایل
قدرت شگفت انگیز تضادها؛
“تضادها”، انگیزه های لازم برای حرکت در مسیر خواسته ها را در ما ایجاد می کنند؛
استاد میگن :
هرچی که تو زندگیم دارم به خاطر تضادهایی که باهاشون مواجه شدم
تضادها هستند که باعث میشن خواستهها به وجود بیایند. وقتی باوراتون درست بشه تضادهایی که با گریه و ناراحتی همراهند باعث خوشحالی و شادیتون خواهد شد.
آرزوهاتونو فراموش نکنید فکر نکنید که اگر الان چیزی رو ندارید دیگه تا ابد
نمیتونید اونو داشته باشید.
اتفاقاً آرزوهایی که بهشون نرسیدین باید بهتون انگیزه بدن و انرژیهایی رو در شما به وجود بیارن که به سمت خواستههاتون حرکت کنید آرزوهاتونو نگه دارید بنویسید اگه مثل بقیه مردم فکر کنید نتیجهتونم مثل بقیه آدما خواهد شد چیزهایی رو که میبینید و دوست دارید که داشته باشید فکر نکنید که تا ابد نخواهید داشت.
استاد میگن من اون زمانی که به خواستههام فکر میکردم و نمیتونستم بهشون برسم با خودم تکرار میکردم میگفتم اینم به خواستههام اضافه شد ،
اونم من میخوام ،
با این نگاه به قضایا نگاه میکردم
اگه کسی داره تو هم میتونی داشته باشی
نه به این دلیله که تو ناتوانی
به دلیل باورهای نامناسبت بوده که
بهت کمک نکرده که بتونی به این جایگاه برسی
نه اینکه بگم چرا اونا دارن من ندارم
الهی فلان بشه
میگفتم خب خداروشکر اینم میتونم داشته باشم
به جای اینکه ناامید بشیم
به جای اینکه بگیم چرا بقیه دارن
چرا من نمیتونم ،
به خودمون بگیم من با این باورام الان تو این جایگاه قرار دارم
اگه منم باورامو درست کنم
میتونم به اون جایگاهی که اینا الان رسیدن برسم ،
همه چیز برمیگرده به باورهای خودم
بدونید که هیچ محدودیتی در کار نیست
هرچی که هست تو ذهن ماست
اگه چیزی میخوای که تو زندگیت نداری
فکر نکن که تا ابد نمیتونی داشته باشی
اگه کسی داره تو هم میتونی داشته باشی
واین خیلی طبیعیه
چگونه – حتی در شرایط نامساعد – ذهن خود را به سمت آنچه می خواهیم، جهت دهی کنیم؛
آدمایی که نعمتهایی که شما میخواین
اونا دارند رو تحسین کنین
خوشحال باشین که اونا دارند
و بنویسیم
باز هم میرسیم به بحث نوشتن
بنویسین من خوشحال شدم
دیدم فلانی فلان ماشین رو داره
پس معلومه که منم میتونم داشته باشم
من زمانی که این حرفا رو میزدم همه به من میخندیدن
اوایل که در مورد این حرفا با آدما صحبت میکردم ، اونا منو مسخره میکردن
و میخندیدن تصمیم گرفتم
که دیگه با کسی صحبت نکنم
چون اونا باورای منم خراب میکردن
حتی اون آدمایی که مثبت اندیشم بودن به من میخندیدن و میگفتن شتر در خواب بیند پنبه دانه
و دیدم که دیگه فایده نداره با هیچکس صحبت نکردم و
نشستم با خودم کار کردم،
نشستم با خودم کار کردم معنیش این نبود که بنشینم تو خونه دست بزارم روی دستم
نه مسافر کشی میکردم تو بندرعباس
و رو باورهامم کار میکردم
و تو تهران خودم پوستر میچسبوندم
و رو باورهام کار میکردم
و به ایدههامم عمل میکردم
هر ایدهای که به ذهنم میومد فوراً عمل میکردم الان هم همینطور هستم
وقتی که روی باورات کار میکنی ایدههای خوبی هم به ذهنت میرسه
شرایط کنونی، حاصل باورهای ماست. به اندازه ی بهبود باورهای ما، شرایط کنونی هم بهتر می شود؛
هماهنگی با خداوند یعنی: به احساس
خوب رسیدن در دل همین شرایط کنونی؛
هرچند که من تو جلسه دوم قدم اول هم گفتم در مورد تمرین ستاره قطبی
این نیست که الان فکر کنید این ماشین و این خونه و این موتورها اینا منو خوشبختترین آدم دنیا کرده نه
خوشبختی برای من از همون موقعی بود که من تو خیابونای بندرعباس پیاده راه میرفتم و خدا را شکر میکردم واحساسم خوب بود و
تحسین میکردم زیباییهای اطراف رو
تحسین میکردم ثروتمندا رو
خوشبختی یعنی احساس خوب
خوشبختی یعنی احساس خوب
نه ماشین خوب نه خونه خوب
اگر تو
تو بهترین خونه، بهترین ماشین، بهترین کشور دنیا باشی
اما فکرت بیمار باشه غر بزنی نق بزنی تو دلت کینه و نفرت داشته باشی
هیچ وقت خوشبخت نیستی
اما اگر باورات درست باشه و لذت ببری و تمرکزت رو بذاری بر روی زیباییها و
حالت خوب باشه
ثروت و خوشبختی هم به سمتت میاد
ثروت نتیجه حال خوبه
ثروت نتیجه طبیعی باور خوبه
توقع از دیگران، نمود بزرگی از شرک است؛
و این یکی از مهمترین باورهای غلط است که ما مسئولیت زندگیمونو میدیم به عهده دیگران
این نگاه که ما مسئولیتو به عهده دیگران بندازیم یعنی شرک
چرا من اینقدر در مورد شرک و توحید صحبت میکنم برای اینکه کل داستان همینه
وقتی من توحید رو فهمیدم،
فهمیدم که دیگه بقیهای وجود نداره
اگه ما همین باورو تغییر بدیم خود به خود خیلی چیزها درست خواهد شد یعنی اگر ما باورهامونو درست کنیم خود به خود
همه چیز تو زندگی ما تغییر خواهد کرد.
رابطه ما با خداوند به عنوان انرژی خالق
خدا کجاست
خدا تو قلبمه
خدا با منه
خدا پیش منه
من و خدا یکی هستیم
خداوند توی قرآنش گفته همه کوهها ،زمین آسمون همه چیز مسخر ماست
و بعد توی بعضی آیاتم گفته همه کوهها و زمین و آسمون رو مسخر انسان کردیم
پس ما و خدا یکی هستیم
باورهای خدایی داشته باشیم
مثل خداوند زندگی خودمون را خلق کنیم
یعنی خالق باشیم
چون اون این وعده رو به ما داده
آیه صریح قرآنه
که وقتی به زمین اومدید
هدایت از طرف من میاد
هر کسی از هدایت من پیروی کنه
لا خوف علیهم و لا هم یحزنون نه ترسی و نه غمی داره
اینجوری نیست که ما فکر کنیم رها شدهایم تو باد
نه
ما وصلیم
اگر ما وصل بشیم به خداوند
اون همه چی رو به ما میگه و کمکمون میکنه
و
از نکات مهم دیگه این فایل
که توسط استاد بیان شد:
خوندن کامنتهاست
که
استاد میگن لذت بخشترین کار دنیاست که من انجام میدم اول صبح که بلند میشم اول باید کامنت بخونم و من ذوق دارم که کامنت بخونم و روند تغییر بچهها رو با خوندن کامنتها متوجه میشم
و در ادامه میگن
من عاشق اینم که تو زندگی آدما تغییر ایجاد کنم
من دوست دارم به آدما یه باورایی رو بدم تا زندگیشون تغییر کنه
چون خودم با این روش زندگیم تغییر کرده
با این باورها زندگیم عوض شده
عاشق این کارم و تا وقتی زنده هستم دوست دارم این کار رو انجام بدم
این کار برای من اصلاً شغل نیست
بلکه عشق و زندگیم هست
خدایا شکرت به خاطر این آگاهیها
خدایا شکرت که تونستم کامنت گام هفتم را هم بنویسم و به تعهدم عمل کردم
اگر متعهدانه به آموزشهای استاد باور داشته باشیم و در زندگیمان به صورت عملی اونها
را اجرا کنیم جریانی از سلامتی نعمت ثروت و خوشبختی وارد زندگیمان میشود.
این قانون است
در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید
گام هفتم پروژه خانه تکانی ذهن
استاد این همه امکاناتی که در خدمت داری همش لایقتونه مبارکتون باشه واقعا کیف میکنم که یه انسان
با تلاش و تغییر باورهاش به موفقیت و رفاه و ارامش میرسه
چه ماشین های شیک و زیبایی
چه دوچرخه های کاربردی و جمع و جوری چه موتورهای باحال و شیکی واقعا که لایقش هستید
چقدر محیط بیرون خونه تمیز و دلباز و بزرگه خیلییییی دوست دارم این محیط رو
قدرت تضادها: هر چیزی که نادلخواهته تو زندگیت از روابط گرفته تا امکانات و محیط زندگی ، فرصتیه برای پیدا کردن خواسته های قلبیمون و ارسالش به جهان هستی ، باورسازی میکنم تجسم میکنم خواسته هام رو ، توی دریم بردم ثبتشون
میکنم و هر وقت میبینمشون فکر میکنم دارمشون و لذت میبرم
ارزوهاتون رو با جزییات بنویسید با نگاه به اینکه حتما بهش میرسی لذت ببر . پیش هیییچ کسی از ارزوهات نگو
اونا باورهای تو رو نمیدونن و ممکنه مسخره کنن و حالت رو بد کن
از داشته های دیگران لذت ببر و تحسین کن و خودت تکرار کن اگه منم باورام رو درست کنم بهش دست پیدا میکنم.
شما روی خودت کار کن کم کم ایده هایی که با شرایط فعلیمون سازگاره و یه چیزی یه ذره بهتر از وضعیت فعلیمون باشه بهمون الهام میشه ،
اون ایده رو باید همت کنیم به مرحله عمل برسونیم ، قدم به قدم خدا ایده های بزرگتر به اندازه ظرف درونمون سر راهمون قرار میده ایده ها باید یه پله بالاتر از وضعیت فعلیت باشه قدم به قدم مدارت رو بالاتر ببر
خوشبختی لذت بردن از داشته های الانته اگه از زندگیت لذت نمیبری به خواسته هات نمیرسی اگر هم برسی
باز لذت نمیبری
ما باید یاد بگیریم که در هر لحظه هر شرایطی حال خوب داشته باشیم اگر شرایط به صورت تکراری نادلخواهه یعنی باورات ایراد داره
احساس خوب با تمرکز به نکات مثبت و ایمان به قدرت خدا ، در هر لحظه از زندگی مطمئنا ما رو به خواسته هایی که تجسم مداوم کردیم خواهد رسوند
اگه حال خوبت وابسته به رفتار دیگرانه ، اگه موفقیتت رو وابسته به شرایط و … میدونی ،
یعنی باور توحیدی نداری
تمام قدرت دست خداست هدایت وعده حتمی از جانب خداست، با ترس هدایت و ارامش دریافت نمیکنی
بنام یاد الله مهربان و هر انچه دارم از ان اوست
سلام خدمت شما استاد توانا بر کلام و درود خدمت شما خانم شایسته عزیز
هر کجای آمریکا استین خوش و آرام و سر شار از انرژی باشید
دقیقا این فایل به ما چقدر انگیزه میته بخاطر رسیدن به خواسته هایما مثلا این که مییبینم یک فردی به جای رسیده الگو میگریم و این باید برای ما تمرین هم شود چون وقتی مه دیدم که استاد اینقدر موتر وموترسایکل داره و یا این خانه عالی با فضایی کاملا قشنگ حس آرامش به انسان دست میده خدا را هزاران بار شکرررر و بی نهایت شکرررررت خدایاااااا بخاطر تمام این مکان خوب و سپاس فراوان از شما خانم شایسته عزیز که این ویدیو ها را تصمیم گرفتین به ترتیب برای ما بگذارید
امروز وقتی بیدار شدم حس قشنگ داشتم به همه چیز ودیدم هم که یک ستاره هم برایم افزوده شده حس کردم مه مدارم بالا رفته در هر حالت خدا را بی نهایت سپاس گذارممممم
در هر کجای دنیا باشید خوش و آرام باشید
به نام الله مهربان
سلامودرود به استادان عزیز و شایسته ی تجربه ی نعمتهای خوب خداوند
گام هفتم باوربه امکان پذیری آرزوها
آرزوهامون زمانی شکل میگیره که به تضاد برخورد کنیم.
استادجان تحسین برانگیزه این حداز انگیزه وو شوروشوق برای تجربه کردن اینهمه ماشین و موتورهای زیبا،تحسین برانگیزه که اونقدر تضادهای گذشتتون به شمااینهمه درس داد تا جوره دیگه ای فکر کنید و جوره دیگه ای رفتارکنید و چقدر زیبا خداوند به مسیری هدایتتون کرد که همه چیز رو باهم دارید تجربه میکنید
چقدر این نعمتهایی که خدا بهتون لطف داشته و دارید تجربشون میکنید،شوروشوق درونمو تحریک میکنه که آرزوها میتونه تخقق پیداکنه به شرط اینکه ازلحاظ ذهنی بتونم جوری فکر کنم که میشود هرانسانی روی کره ی زمین تک تک این نعمتهارو تجربه کنه
چقدراین محله ی شما شبیه به رویاهاییه که من قبلا تو ذهنم داشتم،هیچوقت فکر نمیکردم یهمچین مکانی بااینهمه زیبایی تو دنیا باشه،بخاطرهمین خیلی زود فراموشم شد که دوست دارم یهمچین زندگیی تواین مکان زیبا داشته باشم
اما الان که گفتید اینجا یک محله ی فوق العاده باادمهای فوق العاده عالی وجود داره،این انرژی درونم آزاد شد که دوباره آرزوی یهمچین خونه ای داشتن رو همچنان در ذهنم بپرورونم و باایجاد باورهای هماهنگ درجهت این خواسته،باورکنم که میشود من هم دراین خونه وومحله زندگی پرازآرامش پراز زیبایی های بی نهایت رو تجربه کنم
دیگه حسرت خوردن کافیه،دیگه کاملا دستم اومده که فقط کافیه قلمم رو بردارم و آرزوهام رو برای خدابنویسم و اجازه بدم اون خدایی که قدرت تمامی کل کیهان رو بانظم بی نظیری در دستش داره میدونه در چه زمانو موقعیت مناسبی منو به خواسته هام برسونه
استاد این ذهن واقعا فراموشکاره و همین فراموشی اجازه نمیده نعمتهایی که بعداز کارکردن روی خودم وارد زندگیم شده رو ببینم
من هیچوقت کارت بانکی نداشتم چه برسه به اینکه تو حساب بانکیم پولی داشته باشم
هیچوقت یک پول هزارتومنی تو کیفم نبود و آرزوم این بود که همسرم بدون اینکه من بهش بگم،یه پولی به حسابم واریز کنه
هیچوقت فکرشو نمیکردم یه روزی من ساعت مدل بالا دستم کنم
هیچوقت فکرشو نمیکردم کل کمدلباسیم پراز لباسهای نو باشه
هیچ وقت فکرشو نمیکردم بشه چند مدل کفش باهم داشته باشم
هیچوقت فکرشو نمیکردم بدون چک و وام میشه زندگی کرد
فکرشو نمیکردم یروزی بک رابطه ی پرازعشق باهمسرم یافرزندم داشته باشم یااونقدر همسرم اونقدر بهم عشق بورزه و از شدت خواستن چشم از چشمت برنداره
فکرشو نمیکردم اونقدر میشه با فرزندم خوب رفتار کنم که درحین رفتارم بافرزندم اونقدر احساسم خوب میشه که ناخوداگاه اشک از چشمام جاری میشه
اونقدر از موفقیت دیگران ذوق میکنم که تحسین کردن شده یکی از ویژگی های بارز من،یعنی هیچوقت فکرشو نمیکردم میشود باتحسین کردن موفقیت دیگران اشک شوق بریزی،همیشه آه و حسرت زندگی دیگران شده بود کار روزمره ی من،اینکه چقدر خدا بی عدالتی میکنه شده بود حرف من باخدا
اینکه نمازم رو از سر زورواجبار به جای بیارم برام کوله باری از غمو ترس از جهنمو اینجپرچیزا شده بود
الان صلات به معنای واقعی رو دارم تجربه میکنم،الان بادیدن ظرافت یک گل فقط اشک از چشمام جاری میشه و ازخودم خجالت میکشم که اون خدایی که یک گلبرگ رو انقدر باظرافت عالی آفریده چرا فکر میکنم نمیتونه منو به خواسته هام برسونه
استاد من شاید به ظاهر نتایجم خیلی بزرگ نیست،اما از درون یک آدم دیگه شدم و مطمئنم که همین بزرگی درونم منو قراره با تجربه کردن دنیای جدیدی روبه رو کنه
دوره ی دوازده قدم یکی از بی نظیر ترین دوره هاییه که تو عمرم دارم تجربه میکنم،این دوره و اون صحبتهای ناب وگوهربارتون از هزاران پدرمادر باتجربه برام بهتر بوده،اصلا استاد هنوز دلیلشو نمیدونم چرا وقتی این دوره رو گوش میکنم فقط اشک میریزم،بااینکه هرجلسه رو بالای بیست بار گوش دادم اما هنوز صحبتهاتون برام تازگی داره،اونقدر تشنه ی درک اون اگاهی هام،که به محض رسیدن به قدم دوازده دوباره حرص میزنم که ازقدم اول شروع کنم به گوش کردن
الان یک ماهی هست که روی فایلهای دانلودی دارم کارمیکنم،انگار مثل یک آدم دلم برای دوازده قدم تنگ شده و میخوام ان شالله به زودیه زود دوباره استارتش رو بزنم
استاد وقتی دوازده قدم رو شروع میکنم و به جلسات قدم دوم میرسم و صحبتهای مربوط به تجسم رو گوش میکنم،نمیییدونید که یک انقلابی در درونم ایجادمیکنه،و فقط اون لحظه انگار جلوم نشستی و شمادرمورد تجسم میگید و من باصدای بلند توچشماتون نگاه میکنمو تأیید میکنم و میگم استاد حرفتون درسته،بخدا هرچی که تجسم کردم وارد زندگیم شده ازخوبو بدش همشو خودم خلق کردم،هیچ بی عدالتیی درکار نبوده…
هیچ شانسی درکارنبوده،هرکجا خودم تونستم ذهنمو کنترل کنم و آرام بودم به همه چیز به سادگی و آسونی رسیدم،هرکجا که فکر میکردم منم که باعقلو منطقم باید به خواسته هام برسم،نه تنها نرسیدم بلکه کلی چوبو لگد از جهان خوردم
استاد من عاشق این نگاه توحیدیی شدم که در درونم پرورش دادی،ازتون بی نهایت سپاسگزارم که بهم یاد دادی به غیر ازخداوند از هیچ کسی انتظاری نداشته باشم
به غیراز خودم کسی رو مسئول زندگی خودم ندونم
اون خدایی که قدرت کل کیهان در دستشه،همون خدا در قلب منه،با منه،پیش منه و کافیه بهش اعتماد کنم،اون وقت تو مسئولیتهایی که به عهده گرفتم بهم کمک میکنه،یاریم میکنه،رهام نمیکنه
اون خدا به درگاهش بهم امیدمیبخشه،نوروگرمای وجود میبخشه،آرامش درون میبخشه،سلامتی میبخشه،عشق میبخشه
اون همه چیزه،اون مونس ترسهام بوده،تو حال غربتم رفیقم بوده،تو سختی هام پناهو فریادرسم بوده
اون خدا وقتی درمانده میشم اجابتم میکنه،واقعا اجابتم کرده و مایه ی الفت قلبم شده.
استادجان ازت ممنونم که با درک آیه ی سخر منو بایک دنیای جدید و رام شده آشناکردی،منی که فکر میکردم دنیا یک دنیای پراز آشوبه که با طوفانو سیلو زلزله در تلاشه منو نابود کنه،الان وارد یک دنیایی شدم که پراز آرامشو تجربه های قشنگه
ازت ممنونم که محقق شدن آرزوهامون رو یک امری طبیعی و بدیهی جلوه دادید و دارم نشونه هاش رو بانتایج کوچیک کوچیک هروز میبینم و باور دارم که هیچ آرزویی نیست که نشه بهش برسی،مگه اینکه ذهنم مقاومت کنه وگرنه خدا از همون روزاولی که آرزوی داشتن اون نعمت رو به دلمون انداخته اون رو وارد زندگیمون کرده،منتها ما ازلحاظ فرکانسی ازش فاصله داریم و اونو نمیبینیم
خدارو صدهزارمرتبه شکر برای این قسمت از فایل و اینهمه فراوانیی که دراین فایل دیدم
نوشجونتون اینهمه برکت و نعمتی که خدا بهتون عنایت کرده و شمارو به خدای بزرگ میسپارم
سلام و درود به استاد عزیزم و مریم جان مهربانم
سپاسگزارم خداوند و شما هستم که چنین تاثیری رو در زندگی این همه آدم میگذارید
درسته که هزاران بار از زبان استاد این آگاهی ها رو شنیدم ولی انگار هر بار برای من تازه است و نکته متفاوتی رو به من یادمیده
امروز باز به من یادآوری شد باید از تضادهایی در زندگی در جهت رسیدن به خواسته هایم استفاده کنم ، وقتی چیزی رو میبینم که ندارم فقط به این فکر کنم یک مورد دیگه که باید بدستش بیارم و اتفاقا این موضوع برام جا بیوفته که اگر یک فرد دیگه تونسته پس حتما من هم میتونم و همممه چیز به باور هام برمیگرده ، اگر ندارمش باید باور های نامناسب قبلیم در اون مورد رو با باورهای مناسب جایگزین کنم
اون فرد رو که خواسته من رو داره تحسین کنم و به خاطرش خوشحال باشم
مسئولیت زندگیم رو به عهده بگیرم و سعی کنم آگاهانه اون باور ها رو در خودم ایجاد کنم
در همین راستا هر ایده مناسبی که با شرایط فعلیم قابل انجام بود رو شروع کنم به اجرا کردن ، ایده هایی که فقط برای انجامشون نیاز داشته باشم به ایمان و باور بیشتر
البته تاکید میکنم ایده هایی که کمی با شرایط فعلی متفاوته ، یک شبه نخوام راه صد ساله رو برم و اجازه بدم روند تکاملیم طی بشه
به یاد بیارم که خوشبختی رو از خونه و ماشین جدا کنم ، خوشبختی همون احساس خوب و حال خوبه منه هنگامی که تمرکز گذاشتم برزیبایی ها و دارم از زندگیم لذت میبرم و اون ثروت و نعمت ها نتیجه طبیعی همین احساس خوبه
وقتی که من مسئولیت زندگیمو کامل بر عهده میگیرم و در واقع به خودم و خدای خودم اعتماد میکنم ، به این باور میرسم که من و خدا یکی هستیم و اگر باور های توحیدی مناسب ایجاد کنم میتونم مثل خداوند زندگیم رو خلق کنم ، این رسیدن به توحید و دوری از شرکه
به قول قرآن هر کس از هدایت خدا استفاده کنه نه ترسی بر اون هست نه غمگین میشه …
خدایا شکرت
گام هفتم از خانه تکانی ذهن
لایو “باورهایی برای امکان پذیری آرزوها”
اول از همه برای بار هزارم به خودت یادآوری کن که؛
افکار و باورهای تو هستن که زندگیتو میسازن
هیچ کس هیچ قدرتی در تغییر دادن زندگی تو نداره
تو مسئول تمام اتفاقات زندگیت هستی و بس…
چطور میتونی زندگی بهتری برای خودت بسازی؟!؟چطور میتونی به آرزوهات برسی؟!؟
با کار کردن روی خودت و تغییر باورهات
اگه میبینی افرادی هستن که زندگی رویایی دارن که همیشه برای تو آرزو بوده، به جای حسرت و غصه یا به جای ناسزا گفتن باید خوشحال باشی، باید خدارو شکر کنی که این فرصت وجود داره که توام مثل اون افراد به خواسته ها و آرزوهات برسی…
تو باور کن که فقط و فقط خداست که قدرت مطلق جهانیانه و تو با داشتن خدا به هرچیزی که بخوای میتونی برسی و نیازی نیست روی بنده خدا حساب کنی…
وقتی به خدا ایمان داشته باشی، اون وقت به تمام الهاماتی که بهت گفته میشه هم عمل میکنی، نمیشینی که یه معجزه ای بشه و دری به تخته بخوره و کارا خودشون خودبه خود درست بشه، انسان با ایمان دست به عمل میزنه و با اعمال کوچک و قدم به قدم ،اتفاقات بزرگتر هم رقم میخوره…
تمام خواسته های ما از روی تضاد ایجاد میشن، مثلا پدر من تا سن شونزده هفده سالگی من ماشین نداشت و وقتی میدیدم که همسایه ها یا دایی و عموم دارن و چقدر راحت میگردن و مسافرت میرن دلم میخواست ماشین داشته باشیم و ماهم سفر زیاد بریم، یا وقتی دوسن صمیمیم کامپیوتر خریدن منم خواستم، یا وقتایی که میرفتیم درکه و توچال و خونه های زیبای اونجارو میدیدم تو همون سن بچگی و نوجوانی همش پیش خودم میگفتم یعنی میشه یه روزی ماهم همچین خونه هایی داشته باشیم…
اینکه میبینم چیزای بهتر از امکاناتی که من دارم هم تو این جهان گسترده وجود داره و خیلی ها هستن که دارن ازش بهره میبرن، بهم حس خوبی میده و به خودم میگم وقتی اونا تونستن داشته باشن پس توام میتونی فقط کافیه بیشتر روی خودت کار کنی و باورهاتو قوی تر کنی
وگرنه که خدا هرگز بین بنده هاش فرق نمیذاره و هرکس در هر جایگاهی که هست، حاصل باورهای خوبشه و لایق اون جایگاه هست…
یادمون نره که خوشبختی و آرامش با پول و ثروت بدست نمیاد و یه چیز درونی و ذاتی هست که باید در خودمون بهش برسیم و حسش کنیم، تا در تمام شرایط و اوضاع احوال بتونیم خوشحال و خوشبخت باشیم…
دیگه چی از این بالاتر که خدا تو قرآنش گفته؛
تو منو ستایش کن و برای خدا شریک قائل نشو، اون وقت تمام آسمان و زمین و کوه و دریارو مسخر تو میکنم
چقدر خوشحالم که تمام قدرت جهان در دستان پروردگارمه و هیچ کس هیچ قدرتی بالاتر از خدا نداره
و من با ایمان و توحید و عمل به گفته ها میتونم هر روز بیشتر و بهتر رشد کنم و به آگاهی برسمو تمام رویاهام به واقعیت تبدیل بشه…
پرورگارا شکرت که هستی و در پناه تو ایمنم و منو به سمت این آگاهی های الهی هدایت کردی…
من به آرزوهام قول رسیدن دادم…
در پناه ایزد منان شاد و سلامت و توحیدی و خرمند باشیم…
با عشق سپیده️
به نام خالق هدایتگر سلام.
مهم ترین مسئله ما توحید هست باید یادبگیریم به ساختن باورهای درست به خدا بیشتر و بیشتر اعتماد کنیم و به هدایت هاش گوش کنیم. یعنی همین که شنیدیم الهامات رب رو بهش عمل کنیم. آنهم به ایده هایی که یه ذره از شرایط فعلی ما بالاتر هست. تنها نیاز دارد به ایمان و توکل ما مثلا تمرین امروز خودم با هدایت الله، یک عروسک ساده نمایشی با وسایلی که در خونه بود برای پروژه کلاسی درست کرده بودم دیشب. تو پارک نشسته بودم گفت برو برای بچه ها نمایش اجرا کن اولش خیلی استرس داشتم تا قدم قدم هدایتم کرد به زمین بازی بچه ها اما بازم از قضاوت می ترسیدم گفتم خودت یه بچه بیار سمت من تا با او شروع کنم اولی اومد دقت نکرد اما دوستش جذبش شد و یه دفعه به خودم اومدم دیدم 7و 8 تا بچه دورم جمع شدن و دارم براشون نمابش اجرا می کنم خیلی حس خوبی داشت. این که می دیدم بچه ها هم دوست دارند عالی بود یه نمایش ده دقیقه ای هیچ ایده ای نداشتم که چی باید بگم اما یاد استاد افتادم که می گفت میرفتم بالای سن گفته می شد بهم پس خدا به من هم میگه. همه ی این ها با هدایت خدا شروع و با هدایت خودش هم سپری شد. خداجونم شکرت بی نهایت ازت متشکرم برای امروز. برای این عروسک که ایده اش رو هم خودت بهم دادی.
موضوع بعدی تضادها هست هر تضادی که میاد قرار هست باهاش یه عالمه چیز یادبگیریم و خواسته هامون رو شکل بدیم. چقدر این جمله من الان با این باورها در این جایگاه هستم با کارکردن روی خودم و باورهام می توانم به اون خواسته و جایگاه برسم و این آدم نشان می دهد که میشه. این آرزو شدنی هست فقط من باید تکاملم رو طی کنم.یه شب و یه روز هیچ کس به هیچ جایی نرسید.
چقدر این باور مهم هست ما خالق زندگی خودمان هستیم چون ما از خداییم و باهم یکی هستیم.چون خودش وعده داده. این به این معنا نیست که ما رها شده در بادیم و خودمون می دونیم و خودمون نه بلکه ما وصل میشیم به رب العالمین خودش همه چی رو به ما میگه. خودش قدم یه قدم هدایتم ون می کند*
خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار.
یاحق.
سلام دوست عزیز
تبریک و تحسین بخاطر اینکه این قدم شجاعانه برداشتی در مسیر علاقت، میدونی وقتی گفتی یاد استاد افتادی که بدون اینکه ایده خاصی داشته باشه میرفت روی استیج سیمینار من یاد اوایل و داستان شروع سخرانی های استاد انداخت گفتم شاید لازم باشه اینجا یاد اوریش کنم
استاد این داستان شروعش تعریف کرد اینکه تصمیم گرفت که از کلاس های دانشگاه بندرعباس شروع کنه
استاد میرفت دم در کلاس در میزد و میگفت استاد دانشگاه فکر میکرد من اومدم مثلا میخوام یه چیزی به بچها بگم و برم وارد کلاس میشه و از استاد دانشگاه میخواد تا چند دقیقه صحبت کنه برای بچها
استاد شروع میکنه به صحبت کردن ادامه میده ادامه استاد چیزی نمیگه
(الان که دارم این داستان تعریف میکنم نمیدونم توی فایل رایگان شنیدم یا دوره راهنمای عملی، امیدوارم خدا منو هدایت کنه بهش تا دوباره ببینم و گوش بدم این داستان قدم برداشتن های استاد رو) خلاصه استاد صحبت میکنه و… و استاد دانشگاه بدون اینکه چیزی بگه اجازه میده استاد به حرفهاش ادامه بده
یادم استاد میگفتن که میرفتم یکی یکی کلاس ها رو در میزدم که صحبت کنم تا اینکه از دانشگاه بندرعباس اون صدا میزنن و تهدید میکنن و انگار اونا با وجود تأثیری که استاد گذاشته احساس خطر میکنن
که از همونجا ایده رفتن به تهران و سمینار گذاشتن شکل میگیره
آفرین به شما که به ایدت عمل کردی و رفتی جلو
سلام خدمت استاد عزیزوخانم شایستهمهربان.
استادخیلیفایلزیباوپرازانرژیبودوخیلی انرژی گرفتم
من هروقت آرزوی دارم وقتی اون آرزورو جایمیبینمواقعامیشینملذتمیبرموقتیماشینمورد
علاقمومیبینملذت میبرم وکسیکه اون ماشینودارتحسینمیکنمومیگمنوش جانت.
و تحسین میکنمکهبهاینماشینرسیدهومنمیبینممیگماگهاونتونستهمنممیتونم
ویکیازارزوهاماینهستکهباشماحضوریصحبتکنم
واین ارزواز اونجا صورتگرفت کهیکفایلدیدمشما
با چند نفرکهباراولبودشمارومیدیدنوهمدیگروبغلمیکردینو
سوالهاشونو میپرسیدنوارزوکردمیکروزشماروببینم.
استاد عزیزتشکراززحمتهایفراوانیکهمیکشین
بنام الله یکتا
سلام بر استاد نازنینم
مریم جانم و دوستان گلم
درود برشما برای اینهمه فراوانی
وقتی اینهمه موفقیت رو میبینم بیشتر مسمم میشم که مسیر درسته و باید ادامه بدم
خداروشکر میکنم که ادم با اراده ای هستم و مسیری رو که انتخاب میکنم …مسرانه دنبال میکنم
حدود دوساله که درس میخونم برای پزشکی و حرفهای شما که مرتب میگید آرزوها و اهدافتون رو دنبال کنید و محقق کنید
من مسمم تر میشم
استاد عزیزم عاشقانه دوستتون دارم و خداروشکر میکنم برای اینهمه موفقیت و رسیدن
گام هفتم رو هم طی کردم و امیدوارتر از قبل شدم
درپناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید