این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2019/04/abasmanesh1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2019-04-06 14:20:232024-09-24 19:24:19live | “توحید” و فعال کردن قدرت خلق درونی
1562نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام مهربان پروردگارباسخاوتم که جهان هستی رو پراز فراوانی آفرید
خدای هدایتگری که هدایتم میکنه به سمت خواسته هام به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی
ردپای۷۴👣✅
استادعزیزم سپاسگزارم که این آگاهی هارو بامابه اشتراک میگذارید
آگاهی های نابی مثل تمرکز روی خودمون ،مثل توانایی بزرگترشدن از بزرگتربن الگوهامون،آگاهی هایی مثل مسئولیت تمام اتفاقات رو پذیرفتن،آگاهی هایی بنام درک ودریافت نعمت ها،آگاهی هایی به نام مدار،به نام فرکانس به نام توحید…
استادمن این کامنت رو دارم درده روز مانده به عید ۱۴۰۱مینویسم
امروز برنامه ی سال جدیدمو نوشتم ،نوشتم که باید رو کارم تمرکز بیشتربگذارمو گسترشش بدم ،من نوشتم باید مهمترین ارتباطمو که ارتباط با مبداء هست تنگاتنگ ترکنم نوشتم که باید توحیدی باشم
نوشتم که ثروتمندشدن معنوی ترین کار دنیاست ومن بااااید باجدی ترگرفتن ومتمرکزترشدن روی محصولات روانشانسی یک ودو وکارکردن مداوم روشون ودرک بیشتر آگاهی هاشون وانجام توحیدعملی وهماهنگ کردن باورهام با خواستم ،ثروتمندبشم وبه رفاه مالی برسم وچندسفرخارجی خوب برم
من درک کردم که موجودی فرکانسیم و اتفاقات فقط پاسخی هستند به فرکانس های ارسالیِ من ،پس مسئولیت تمام وکمالشون رو پذیرفتم وتمرکزمو گذاشتم روی ورودی هام تا مدارم بالاتربره تاجنس تجربیاتم عوض شه👍🏻
خداروشکر که متوجه شدم عوامل بیرونی هیچ قدرتی روی من ندارن تاوقتی که خودم بهشون قدرت ندم،این باعث شد قوی تر و توحیدی تربشم ،براش مثال های زیادی دارم ایشالا دریک فرصت مناسب ترمیامو مینویسم براتون😇
خداروشکر که باآگاهی های این سایت دارم اصل رو از فرع،شرک رو از توحید بیشتر وبیشتر تشخیص میدم
من میتونم از بزرگترین الگوهامم بزرگتربشم چون قدرت در دستان من است چون مهربان پروردگارباسخاوتم منو اینگونه آفریده چون ازخودش که خالقِ درمن دمیده
خدایا سپاسگزارم که هدایتم کردی به این مسیر که من کیف کنمو سوت بزنمو لذت ببرمو خالق تجربیات باکیفیت خودم باشم
سلام استاد عزیزم بینهایت سپاسگزارم که هدایت گر توحید و یکتا پرستی برام شدی
درمورد سیل و طوفان حرف زدید
درمورد افکار یک ملت حرف زدید
درمورد ذهنییت فقیر و ثروتمند حرف زدید
درمورد دوازده قدم و قدم اول حرف زدید
درمورد باورها حرف زدید
درمورد توحید و و یکتا پرستی و هدایت حرف زدید
درمورد خواسته ها تجسم حرف زدید
درمورد لذت بردن از لحظه لحظه های زندگی حرف زدی
استادم این موارد رو نوشتم که بهتون بگم تمام این مواردی که نوشتم همشون با دوره بسیار بسیار فوق العاده ی دوازده قدم حل شد برام قابل فهم شد نمیخوام بگم یهویی حل شد نه خیلی ملموس و آهسته آهسته برامدرم قابل لمس شد ،
من وقتی از فایل های رایگان استفاده کردم هدایت شدم به دوره دوازده قدم از اونجا شروع تحول من بود همون موقع ها ته دلم تمام حرف های شما میرفت تو تمام وجودم حسش میکردم و میپذیرفتم یه چیزی بهم میگفت این حرف ها درسته همخونی داره با وجود من…
من تا قدم هفت رفتم و خدا شاهد به خودم میگم اشتباه کردی تو قدم اولو اینکه نمیدونم یکسال کمتر بیشتر دیدی و نگاه کردی و ولی هیچیشو اونموقع درک نکردی و همیشه میبینم یه جایی گیر دام میام قدم اول و دوم مشگلمو حل میکنم هردفعه برام جدید این همه گذشته کهنه نمیشه یه چیزای کشف میکنم که باور نمیکنید،،، من درسامو گرفتم یعنی دنبال مطالب جدید نباشم باید به درک بهتر برسم.
(استاد یه عذرخواهی کنم الان میدونم باید درمورد مطالب این فایل بنویسم ولی چه کنم همه چی میاد تو ذهنم که بنویسم که مفید باشه هم واسه خودم هم بچهها که تو مسیر هستن بخاطر همین قره قاطی مینویسم عذر منو بپذیرید)
و به خاطر همین بود من قدم هفت جلوتر نرفتم چون میخواستم درکم بیشتر بشه و عمل کنم نه اطلاعاتمو زیاد کنم اون موقع ها عجله داشتم ببینم قدم های بعدی چه چیز جدیدی میتونم یاد بگیرم
همین الان که به خودم نگاه میکنم البته (من چند تا دوره دیگه هم خرید م)
آگاهی هام رفت بالا
ولی بیس زندگی من رو دوازده قدم سوار شده و هیچ رقمه نمیتونم ازش جدا شم
حالا درمورد فایل امروز
من با پوست استخونم این حرف هارو درک کردم که زدید
هیچی منو ناراحت نمیکنه نه سیل نه طوفان نه انتقاد هیچی چون دلیلشو فهمیدم
فهمیدم که من هیچوقت نمیتونم به کسی یا کسانی کمک کنم من فقط میتونم به خودم کمک کنم با افکارم
دیگه فهمیدم فرکانس یعنی چی
دیگه فهمیدم هراتفاقی چه خوب چه بد تنها خودمم که به وجودش آوردم
(استاد یه چیزی بگم خیلی سخته نوشتن درموردش)
وقتی مثل شما فکر میکنم خیلی بهتر میفهمم جریان زندگی رو که دیگران چجوری دارن دست و پا میزنن برای زندگی بهتر تازه متوجه میشم من چقدر رو همه چیز ریلکسم و نگران هیچ چیزی تو زندگی نیست (البته مشگل تو زندگیم هست ولی من نگاهمو به مشگل عوض کردم یعنی الخیروفی ماوقع تمام)
به خودم میگم من کی اینجوری شدم
بعد باخودم فکر میکنم
میگم من برا خودم و افکارم زمان دارم میزارم هزینه دارم میکنم همون حرفای که استاد میزنه خوراک خوب به ذهنم میدم خوراک بهتر به خودم میدم رو باورها کار دارم میکنم
من قرآن رو باشما شناختم و بعد به خودم قول دادم هرروز یه صفحه از قرآن بخونم و فکر کنم روش .
امروز جمعه ست 14 بهمن ساعت یک بعدظهر
دیروز یادم رفت قرآن بخونم اخرشب یادم افتاد زیر پتو با گوشی موبایل یه صفحه خوندم
این صفحه که خوندم خیلی منو به فکر فرو برد که این بود خیلی از صفحات اینجنینی برام باز میشه مثل این (این دنیا جز بازی و سرگرمی نیست و دیشب این بود ما آبی از آسمان فرستادیم و با زمین آمیخت سبز شد وبعد خشک شد و پراکنده گردید و خداست همواره بر هر چیزی توانا ) یه مدت که کلا سوره یوسف قسمت چاه و عزیز مصر شدم می اومد
امروز به این فکر میکرد که این فایل روز 74تحول زندگیم بود
یه بار دیگه به خودم و هم فرکانسی هام میگم دنبال چیز جدید از استاد نباشد درک جدید باشید
اینم یادم رفت که بگم یه جور سوال برام پیش اومده
استاد تو این فایل یه جایی میگید من عاشق اینم که این مطالب رو به اشتراک بزارم دست خودم نیست
استاد من هم همینجوری شدم دست خودم نیست بخودم میگم این دیگه بار آخره که توضیح میدم البته به کسایی که ازم میپرسن وقتی مشتاق هستن یکم تو ضیح میدم
اوایل بحث میکردم جواب میدادم الان دیگه دیگه نه کلا کسی که میپرسه یه مختصر میگم اگه ببینم واقعا میخواد بیشتر توضیح میدم بعد سایت شمارو بهش معرفی میکنم دیگه مهم نیست میخواد بر میخواد نره توسایت به خودم میگم اگه تو فرکانسش باشه که میره یه نگاه میکنه نباشه من کاری نمیتونم بکنم
من حتی به خواهر خودم که از هم دوریم یه زره توضیح دادم که چجوری باید زندگی کنه بعد لینک سایت استاد رو فرستاد گفتم اگه در مسیر هدایت باشه که میره من دیگه تلاشی براش نمیکنم خودش میدونه
سوالم این بود از شما و بچه ها که این متن رو میخون شما هم مثل من دوست دارید کمک کنید به دورو اطرافیان تون راه رو بهشون میگید یا من اینجوری شدم
من حتی میرم تو سایت دیوار قسمت داوطلب ها اونهایی که نیاز راهنمایی دارن به بعضی ها مشاوره میدم
خدارو هزاران بار سپاسگذارم برای هدایتم به این مسیر سراسر از شگفتی وزیبایی از جنس خودش
که با هر روزش وهر لحظه اش که بیشتر به خدای خودم ایمان میارم که تنها اوست که قادر مطلقه درتمام جهان وتمام جهان از آن اوست وهیچ قدرتی هیچ برتری نداره نسبت به خدایی که رب العالمینه
زندگیم داره زیبا تر وپرمعنا تر میشه
چیزی که واقعا منو به فکر فرو میبره اینه که یه روزی این زندگی واین فرصتی که خداوند از روی رحمتش بهم عطا کرده تموم میشه وباید این دنیا وتموم چیزایی که از این دنیا دارمو بزارم وبرم پیش خودش
پس هیچ چیزی همشگی وپایدار نیست برام در این دنیا پس نباید نگران چیزی باشم یا غمگین از بودن یا نبودن کسی یا دست آوردی در زندگیم
چون هدف لذت بردنه وسپاسگذار بودن برای تک تک نعمتها ولذتهایی که خداوند از روی بخشش ورحمتش بهم داده نه چیز دیگه ای
وطبق همین قانون خداوند. همه چیز بهم داده می شود ومنو سیراب میکنه از هرانچه که بخواهم
وچه چیز معنایی چنان بزرگ و با عظمت می تونه به جانم بده جز باور داشتن خداوند
خداوندی که قدرتش ورای تمام قدرتهاست و اونه که می تونه وقدرتشو داره درهایی رو به روی من باز بکنه که هیچ کس قادر به بستنش نیست
و این خداست که هم سعادت این دنیا وهم اون دنیارو بهم میده
به شرط اینکه باورش بکنم به عنوان رب العالمین
به عنوان کسی که همچین قدرتیو داره
واین توانایی رو به منم داده تا خودم خلق بکنم هرانچه را که می خواهم
فقط کافیه باورهای خدا گونه بسازم در وجود خودم
ومنتظر کسی نباشم برای کمک کردن بهم وچشمم به دست کسی نباشه
وهر دستی که به کمکم اومد خدای خودمو ببینم نه دستشو نه اون شخص رو وبدونم که خدای من داره کارارو برام انجام میده اونم به صورت خدا گونه
چقدر مثال زیبایی زدین استاد که ما آدما می تونیم روی بزرگترین شرکتها وآدما حساب بکنیم برای شرایطی بهتر ولی روی خداوند خدااایی که کل هستی در دستانه اونه وهر کاری رو می تونه انجام بده برامون اونقدرا باور نمی کنیم و روی اون حساب نمی کنیم
به خدا که فقط کافیه این من این محمود کاظمی فقط روی خدای خودش حساب بکنه وفقط از اون بخواد تا ببینه که کاراش چجوری داره انجام میشه به صورت کاملا آسان وراحت وبسیاار بسیااار بهتراز اون چیزی که حتی تصورشو می تونه بکنه
که همه چیز توحیده همه چیز
خدارو سپاسگذارم تا یک روز دیگه فرصت اینو داشتم که یک روز از روز شمار تحول زندگیم رو بگذرونم ویک قدم بیشتر به خدای خودم ایمان بیارم وبدونم که باید فقط روی خدای خودم حساب بکنم
به نام خدایی که تمام این جهان در یدقدرت اوست به نام او که هر چه دارم رو او به من داده خدایا من درهمین جا اعلام میکنم من عاجزم من تسلیمم من عقلم نمیرسه تو کمکم کن تو هدایتم کن سپاسگزارتم
سلام بر استاد عباس منش عزیزم و سلام به مریم مهربانم و دوستان همدارم
استاد ممنونتم بابت فایلهای رایگان که هزاران نکته و درس داره
روی خدا حساب کردن نباید از روی لق لق زبان باشد باید به عمل نشان بدهیم خدا رو به عنوان قدرت نامحدود بپذیرمش و از او بخواهم و بس
زمانی که میای آگاه میشی و مسولیت صددر صد زندگیتو میپذیری این کار باعث میشه دست به حرکت بزنی و قدم برداری برای اولین تغییر
که اولش ذهن قبول نمیکنه و مقاومت سخت نشون میده ولی وقتی استمرار نشون میدی ایده ها میاد و خداوند پاداش میدهد بهت و دستانش رو به کمک میفرسته و اگر در روزهای بعدی هم قدم برداری و دنبال یادگیری و تغییر درونت باشی اینو بدون خداوند قدمهای بعدی رو برات برمیداره و همه کارهاتو به راحتی و آسونی انجام میده اینه کار خدای مهربان و بخشنده ام از تو حرکت از من برکت
فرق ذهن ثروتمند با ذهن فقیر در اینست که ذهن ثروتمند هر چه را میشنود یا میبیند نمیگوید من بلدم و به دنبال الگو و یادگیری بیشتر میرود
اما ذهن فقیر سریع همون قدم اول ذهنش مقاومت نشون میده و میگه من همه رو بلدم و این باعث میشه حرکت نکنه
خدا رو شکر که من آگاه شدم و دست به تغییر زدم و قدم برداشتم و جهادی اکبر راه انداختم و خداوند هم به کمکم اومد و دستانشو فرستاد ممنونتم ای خدای مهربانم
دستانش همین استاد عزیزم هست که خیلی چیزها از آموزهاش یاد گرفتم
استاد ممنتون سپاسگزارتم که تو دنیای جدید و زندگی جدید دارم زندگی میکنم و خدا رو بهتر شناختم و روی قدرتش حساب میکنم
استاد منم چند هفته ای هست دوباره از مسیر خارج شده ام و باز هم دارم برمیگردم
خدایا شکرت
قراره من یاد بگیرم ذهنم رو کنترل کنم و با کنترل ذهنم موفقیت ایحاد کنم و ندای قلبم رو و هدایت ها رو بشنوم
خدایا شکرت
قراره که خیلی بهتر بشم
الان از مدار خوب خارج شده بودم و قراره برگردم
و قراره پاسخ این چالش جدید رو دریافت کنم من باید خودم مسئولیت کار خودم رو بپذیرم و منتظر آمدن الهامات برای حل مسئله میمونم خدایا فقط از عظمت تو میخوام توی سوره نوح هست که آبا عظمت خدا را باور ندارید و من باور دارم میخوام باور کنم باید تکرار کنم و باور کنم و بنویسم و باور کنم
من قراره لا خوف علیهم و لا هم یحزنون باشم
قراره ایاک نعبد و ایاک نستعین باشم
خدایا کمک کن
خدایا به اندازه ی بزرگیت شکر منو هدایت کن تو خداوندی و من بنده ی تو
یادمه وقتی این مسیرو با فایل های استاد شروع کردم از فایل های رایگان یه فامیل داشتیم که باهاش کار میکردم سر کار داشت فایل های استاد رو کوش میداد و از فایل های 12قدم بود و منم یه مدتی بود که پیشش کوش میکردم با توجه به مطالب اون فایل ها این منطق در من شکل گرفت مثلا میگفتم چقدر راست میگه واقعا زندگی مثل یه کارنامه میمونه که بعد 9ماه یا حالا یه سال آموزش بهت میدم و شما اون سمره یه سال اموزشت دستت هست و داری نگاه میکنی ریاضی فلان فیزیک فلان و …
چقدر این منطق همین منطق منو از بدنه جامعه اطرافم فامیل ها جدا کرد یه مسیر کاملا متفاوت و خود ساخته رو دارم میرم رو هیچ کس از اطرافم هم حساب نکردم پدر و مادر چون یکی دو بار خوب و مشدی ازش خودم
یه عادتی توی حالا طایفه ما هس که میکنم بچه باید کار کنه و بده به پدرش و خرج خونواده بکنه این فکر بسیار تو پدرم هست و پدر بزرگ و عموهام هم هست و بسیار هم عقیده درستی میدونن.وقتی من یکی وارد داستان کارو درآمد شدم میگفتن پولاتو چیکار میکنی بده به پدرت منم میگفتم من آینده خودمو برسی میکنم فکر نکنم من بخوام بچه دار بشم خوب کی به من پول میده این علامت سوال باعث شد که من بکم آقا درسته من و شما پدر و فرزند هستیم ولی من برنامه های خودمو دارم و میخوام که پولامو خودم داشته باشم باهاش راحت باشم و درکش کنم نحوه خرج کردن خرج نکردن توی 15.16یالکیم میگفتم من توی این سال ها باید آزمون خطا هامو بکنم نه این که مثل شما یه عمری پولو بدم به خونواده وقتی خونواده تصمیم گرفتن بمیرن من تازه شروع کنم آزمون خطا هام در استفاده و لذت بردن از پول .
این ها باور های من بود نتیجه هم مشخصه توی این دو سه ساله من درآمدم از نکته شروع کارکری پیش فامیلمون تقریبا به 80برابر رسید در ماه گفتم با مادرم یه خونه خریدیم و دروغ هم نگم اکثر مواقع خواسته های کودکیمو اجابت میگردم به قول استاد رفتم سراغ آرزو هام مسیر خوبی شد برام بلاخره تصمیم گیرنده خودمم و نتایجم کاملا با توجه به من رخ داده .
حالا توی فامیلامون یه سری افراد بودن که این ها درامدشونو باید به پدرشون میدادن انگار پدر خونواده آقای فرعون هست و بچه ها برده یعنی باید پول میدادن و اگر هم پول لازم میشد دلیله رو میگفتن و پول میگرفتن این داستان بلا استثنا توی همشون یک نتیجه یکسان رو ایجاد کرده بود یعنی بلااستثنا یکسان . احساس قربانی شدن .احساس ناتوانی .همین احساس که اثلا اکر کسی داشته باشه خود جهنم واقعی رو تجربه کرده . همشون بلا استثنا مواد مصرف میکردن تا این احساس رو فراموش کنن بعضی ها هم استفاده میکردن با زنشون به مشکل برخوردم از خونواده پدریشون جدا شدن و اون شرایط دیگه رخ نمیدادو اینا درست شدن پدر خونواده چیکار میگرد اون پول رو دود هوا یعنی نه خرج خونواده میشد و چون با رضایت نبود به خدا دود میشد من این ها رو قشنگ از نزدیک دیدم مثل یک سریال و از همون اول میگفتم نه این نوع رفتار کاملا اشتباه است و اگر هم میخواهید با من به خاطر این رفتارم بر خورد کنید من نمیتونم میرم چقدر با پدرم دعوا میکردیم سر همین موضوع
واقعا پدرم معلم خوبی شد توی زندگیم یعنی من از هر جهت برسی میکنم میبینم هیچ کدوم از تضاد ها این قدر تاثیر نداشت توی پیدا کردن این مسیر
نمیدونم چجوری سپاس گزار خداوند باشم که منو هدایت کرد واقعا از که زندگی داستان دار منی که اثلا خدا نمیشناختم خدایا شکرت به خاطر تمام اتفاقات زندگیم که من خیلی عالی وارد این مسیر زیبا کردن تا فقط روی رب حساب کنم فقط رو خودم نه عامل بیرونی این که من از اون هستم فاصله ای نداریم من بخوام و اجابت شود حالا هر چقدر خالص تر نتایج بزرگ تر
خدایا شکرت بابت نعمت ها و اتفاقاتی که برام رخ داده سپاس گذارم بابت این سایت و این آگاهی های ناب که هر کدوم یه کنجینه بوده وقتی من دوره های استاد رو خریدم فهمیدم استاد واقعا توی فایل های رایگان اصل موضوع رو توضیح میده ولی چون فرکانسمون پایین بود رایگان بود اونقدر عملکرا براش ارزش قاعل نبودیم .
بازم سپاس گذارم از استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان که مسیر آموزش و آگاهی ها رو تخصصی تر و عمیق تر کردن .
من تصمیم داشتم فایل های رایگان رو یکبار از اول گوش بدم ونکته برداری کنم وبرم جلو از مصاحبه با استاد شروع کردم بعد شما این مسیر رو راه اندختی که منم یه نشونه برای خودم دیدم که این مسیری یه که خدا راه انداخت بیا با این پیش برو منم گفتم چشم وشروع کردم
این فایل نکات مهمی برای من داشت
اینکه خودم مسئول زندگی خودمم
دیدم من چقدر خانوادم مخصوصا خواهرهامو مقصر میدونم
دیدم وقتی بقیه مینالن از مسئولین وگرونی منم کم وبیش همراه میشم
دیدم منم بهونه خیلیییی دارم
خانواده
شغلم
خاطرات بد
فامیل
دختر بودنم
اشتباهاتم
عزت نفس پایین
لیاقت کم
فلان فرد که یه روز اومد تو زندگیم وباعث شد نخوام دیگه رابطه تجربه کنم
و….
اینا رو تو باورام در اوردم
امروز به محض اینکه اینطور فکر کردم که اره واقعا من مسئولم
یک نفر که رفته بود مدتها بهم زنگ زد
یه پرسنل داشتم 2 ماه پیش چند روز اومد پیشم کار کرد ویهو گفت نمیام امروز برگشت گفت میخوام دوباره پیش شما کار کنم
هر سرى شنیدن فایلهامورد جدیدى میشنوم انگار دفعه أوله
خیلى لذت میبرم
خیلى برام حیرت آووه تایمز نبوده من مسئله ایى داشته بأشم یا سؤالى داشته بأشم یا راهنمایی و هدایته از خدا بخوان و مراجعه کنم به فایلهاى رایگان یا سایت جواب نگیرم
من تو شرایطى هستم که بابت درآمد زایی و شغلم راهکار میخوام و مدام دارم سرچ میکنم شغلها و موقعیت ها و غیره
با شنیدن فایل خانم شایسته و فایل لایو استاد
به جرات میتونم بگم جواب گرفتم
و خیلی مسایل شخصی دیگه ام
مثلا من چون یه سری کارها برای همسرم انجام دادم
روی خیلی از مسایل ازش توقع دارم
ولی با شنیدن این فایل استاد به خودم اومدم
و دیدم خب من برای دل خودم کردم من برای علاقه ایی که به همسرم دارم این کارها رو کردم
نباید متوقع بشم اونم جواب خوبیهای منو بده
من خودم خواستم کسی منو زور نکرد درسته تو شرایط خاصی بودم هر کی بود قطعا این کار رو میکرد ولی باز خودم به میل خودم کردم و ذهنم انقدر محدود و بسته بود فکر میکردم اگه این کارها رو نکنم مورد قضاوت همسرم یا خانواده اش قرار میگیرم ولی الان کم کم دارم رو خودم مدتیه کار میکنم که خودم مسئول همه و همه تصمیمات زندگیم هستم
حتی من دیروز از خدا پرسیدم خدایا تو منو هدایت کن تصمیم درست بگیرم ، گفتم واااقعا الان من نمیدونم چی درسته چی غلط گفتم خدایا راهنماییم کن هدایتم کن
سوای اینکه راهکار اومد تو ذهنم و حس خوبی پیدا کردم و سعی کردم راه درست رو پیگیر باشم گوش دادن این فایل استادم هم مهر تایید تصمیم من بود
خدایا شکرت خدایا ازت ممنونم بابت جوابی که بهم دادی
واقعا نمیدونم از کجا شروع کنم و کامنت بذارم من سال 98 با استاد آشنا شدم اون موقع یه کار خوب دورکاری داشتم با حقوق نسبتا خوب و تایم کاری کم یجورایی واسه اون زمان کار عالی برام به حساب میومد اما وقتی فایلا رو که گوش میکردم میدیدم واقعا به کارم علاقه ندارم فقط شرایطش رو دوست دارم واسه همین رفتم دنبال علایقم اما کارمو ول نکردم همون منطقه امنی که استاد همیشه میگن بعد شرایط یجوری شد که دیگه کارمو ول کردم و تمرکزی چسبیدم به علایقم .من رشتم مهندسی شیمی بود کارم حسابداری علاقم آرایشگری. اولش احساس میکردم هیچ ربطی نداره رشتم با علایقم اما بعد متوحه شدم که کار رنگ مو چقدر به رشتم نزدیکه
به لطف الله و آگاهیای فوق العاده دوره آفرینش و ثروت 1 واسه خودم سالن زدم واقعا از یه صندلی شروع کردم و الان همکار دارم و کارم رو گسترش دادم
یه ارثیه قراره از خانوادم بهم برسه تا به امروز نجواهای ذهنم میگفت اون پول برسه میتونی سالن بخری و دیگه اجاره ندی با اینکه میدونستم باید خودم تکاملم رو طی کنم و پیشرفت بیشتری داشته باشم و بعد ملک بخرم اما ذهنه دیگه باز برمیگشتم خونه اول
تا اینکه گام اول خانه تکانی ذهن رو برداشتم و گوش کردم آره همینه تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم تا به الان با توکل به خدا تونستم اینقدر پیشرفت کنم ازین ببعد هم همینطوره. گاهی بازومو میبوسم و با خودم میگم نون بازوی خودمو میخورم چرا منتظر باشم یکی یه پول گنده بده تا پیشرفت کنم
استاد فایلای شما زندگی منو دگرگون کرده واقعا ازتون سپاسگزارم . خیلی جای کار دارم و همین مسیرو ادامه میدم پر قدرت تر.
سلام و درود به استاد عزیزم و مریم بانوی دوستداشتی.آرزو میکنم هر لحظه غرق خوشبختی باشین و آنچه از بهترین ها در زمین و آسمان هست نصیب و روزیتون باشه.
خدایا شکرت که منو در مسیر دریافت آگاهی قرار دادی و بهم جرات عمل کردن دادی.خدایا از تو سپاسگزارم که سرپرست و ولی نعمت من هستی و هر لحظه مراقب من و احوال من هستی و هر لحظه منو در مسیر درست هدایت،حمایت و حفاظت میکنی.
به لطف پروردگارم گام اول برداشتم و یک آگاهی فوقالعاده دریافت کردم. من فرهنگی بازنشسته هستم و البته از پارسال بعد جویدن کتاب رویاهایی که رویا نیستن از استاد عزیزم و به لطف پروردگار تونستم یک کافه صبحانه راه بندازم. و پسرم دریانورد هست. و هر ماه برام مبلغی پول میفرستاد که خوب هم دوست داشتم یک همچین مبلغی ورودی داشته باشم و هم ته دلم یه چیزی اذیتم میکرد و حس حقارت بهم میداد.
تا امروز که با گوش دادن به فایل گام اول فهمیدم این ترس من از کمبود هست، ترس من از نشدن هست، این نا امیدی من نسبت بخداست، این شرک ورزیدن بخداست. من به پسرم اطمینان داشتم ولی بخدا اطمینان نداشتم. و برای همین هر ماه که پول میفرستاد ته دلم ناخوشایند بود. فهمیدم این نارضایتی دلم صدای الله بود و اون لذتی که از واریز پول دریافت میکردم صدای ذهن ترسیدم یا همون شیطان بود که خیلی موزیانه حرفش به من القا میکرد. وخیلی زیبا هم میگفت که الهی شکر که پسرت میتونه بهت کمک کنه، الهی شکر که خدا اینقدر به پسرت داده که تو هم میتونی راحتتر زندگی کنی، الهی شکر که خدا حواسش بهت هست.
همونجا وسط فایل تصمیم گرفتم پولی که پسرم برام میفرسته برای خودش سرمایه گذاری کنم.و الان به لطف خدای مهربونم انجامش دادم. واقعا فهمیدم خدایی که به پسرم میده به خود من هم میتونه بده ولی من بهش اعتماد نداشتم. من دلم میخواد مدارم بره بالاتر نه اینکه کسی منو فقط از نظر مالی حمایت کنه .
وقتی مدارم بره بالاتر در تمام جنبه ها کیفیت زندگیم رشد میکنه و این خیلی عالتر.
من دوست ندارم با پولی که با ذهن ترسیده دریافت میکنم از میلیاردها پولی که میتونم با تکیه به خدا و نیروهای درونیم توسط خودم خلق کنم محروم بشم.
خدایا شکرت که این آگاهی نصیبم کردی و جسارت عمل بهم دادی.
از شما استاد عزیزم و خانم شایسته گل هم بی نهایت سپاسگزارم و براتون بهترین ها رو آرزو میکنم. الهی شکر که هستین و الهی شکر که دارمتون. بوس به وجود نازنینتون. ️️️️️
به نام مهربان پروردگارباسخاوتم که جهان هستی رو پراز فراوانی آفرید
خدای هدایتگری که هدایتم میکنه به سمت خواسته هام به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی
ردپای۷۴👣✅
استادعزیزم سپاسگزارم که این آگاهی هارو بامابه اشتراک میگذارید
آگاهی های نابی مثل تمرکز روی خودمون ،مثل توانایی بزرگترشدن از بزرگتربن الگوهامون،آگاهی هایی مثل مسئولیت تمام اتفاقات رو پذیرفتن،آگاهی هایی بنام درک ودریافت نعمت ها،آگاهی هایی به نام مدار،به نام فرکانس به نام توحید…
استادمن این کامنت رو دارم درده روز مانده به عید ۱۴۰۱مینویسم
امروز برنامه ی سال جدیدمو نوشتم ،نوشتم که باید رو کارم تمرکز بیشتربگذارمو گسترشش بدم ،من نوشتم باید مهمترین ارتباطمو که ارتباط با مبداء هست تنگاتنگ ترکنم نوشتم که باید توحیدی باشم
نوشتم که ثروتمندشدن معنوی ترین کار دنیاست ومن بااااید باجدی ترگرفتن ومتمرکزترشدن روی محصولات روانشانسی یک ودو وکارکردن مداوم روشون ودرک بیشتر آگاهی هاشون وانجام توحیدعملی وهماهنگ کردن باورهام با خواستم ،ثروتمندبشم وبه رفاه مالی برسم وچندسفرخارجی خوب برم
من درک کردم که موجودی فرکانسیم و اتفاقات فقط پاسخی هستند به فرکانس های ارسالیِ من ،پس مسئولیت تمام وکمالشون رو پذیرفتم وتمرکزمو گذاشتم روی ورودی هام تا مدارم بالاتربره تاجنس تجربیاتم عوض شه👍🏻
خداروشکر که متوجه شدم عوامل بیرونی هیچ قدرتی روی من ندارن تاوقتی که خودم بهشون قدرت ندم،این باعث شد قوی تر و توحیدی تربشم ،براش مثال های زیادی دارم ایشالا دریک فرصت مناسب ترمیامو مینویسم براتون😇
خداروشکر که باآگاهی های این سایت دارم اصل رو از فرع،شرک رو از توحید بیشتر وبیشتر تشخیص میدم
من میتونم از بزرگترین الگوهامم بزرگتربشم چون قدرت در دستان من است چون مهربان پروردگارباسخاوتم منو اینگونه آفریده چون ازخودش که خالقِ درمن دمیده
خدایا سپاسگزارم که هدایتم کردی به این مسیر که من کیف کنمو سوت بزنمو لذت ببرمو خالق تجربیات باکیفیت خودم باشم
عشق برای همتون💚💚💚🙏🙏🙏
به نام خداوند بخشنده هدایتگرم
سلام استاد عزیزم بینهایت سپاسگزارم که هدایت گر توحید و یکتا پرستی برام شدی
درمورد سیل و طوفان حرف زدید
درمورد افکار یک ملت حرف زدید
درمورد ذهنییت فقیر و ثروتمند حرف زدید
درمورد دوازده قدم و قدم اول حرف زدید
درمورد باورها حرف زدید
درمورد توحید و و یکتا پرستی و هدایت حرف زدید
درمورد خواسته ها تجسم حرف زدید
درمورد لذت بردن از لحظه لحظه های زندگی حرف زدی
استادم این موارد رو نوشتم که بهتون بگم تمام این مواردی که نوشتم همشون با دوره بسیار بسیار فوق العاده ی دوازده قدم حل شد برام قابل فهم شد نمیخوام بگم یهویی حل شد نه خیلی ملموس و آهسته آهسته برامدرم قابل لمس شد ،
من وقتی از فایل های رایگان استفاده کردم هدایت شدم به دوره دوازده قدم از اونجا شروع تحول من بود همون موقع ها ته دلم تمام حرف های شما میرفت تو تمام وجودم حسش میکردم و میپذیرفتم یه چیزی بهم میگفت این حرف ها درسته همخونی داره با وجود من…
من تا قدم هفت رفتم و خدا شاهد به خودم میگم اشتباه کردی تو قدم اولو اینکه نمیدونم یکسال کمتر بیشتر دیدی و نگاه کردی و ولی هیچیشو اونموقع درک نکردی و همیشه میبینم یه جایی گیر دام میام قدم اول و دوم مشگلمو حل میکنم هردفعه برام جدید این همه گذشته کهنه نمیشه یه چیزای کشف میکنم که باور نمیکنید،،، من درسامو گرفتم یعنی دنبال مطالب جدید نباشم باید به درک بهتر برسم.
(استاد یه عذرخواهی کنم الان میدونم باید درمورد مطالب این فایل بنویسم ولی چه کنم همه چی میاد تو ذهنم که بنویسم که مفید باشه هم واسه خودم هم بچهها که تو مسیر هستن بخاطر همین قره قاطی مینویسم عذر منو بپذیرید)
و به خاطر همین بود من قدم هفت جلوتر نرفتم چون میخواستم درکم بیشتر بشه و عمل کنم نه اطلاعاتمو زیاد کنم اون موقع ها عجله داشتم ببینم قدم های بعدی چه چیز جدیدی میتونم یاد بگیرم
همین الان که به خودم نگاه میکنم البته (من چند تا دوره دیگه هم خرید م)
آگاهی هام رفت بالا
ولی بیس زندگی من رو دوازده قدم سوار شده و هیچ رقمه نمیتونم ازش جدا شم
حالا درمورد فایل امروز
من با پوست استخونم این حرف هارو درک کردم که زدید
هیچی منو ناراحت نمیکنه نه سیل نه طوفان نه انتقاد هیچی چون دلیلشو فهمیدم
فهمیدم که من هیچوقت نمیتونم به کسی یا کسانی کمک کنم من فقط میتونم به خودم کمک کنم با افکارم
دیگه فهمیدم فرکانس یعنی چی
دیگه فهمیدم هراتفاقی چه خوب چه بد تنها خودمم که به وجودش آوردم
(استاد یه چیزی بگم خیلی سخته نوشتن درموردش)
وقتی مثل شما فکر میکنم خیلی بهتر میفهمم جریان زندگی رو که دیگران چجوری دارن دست و پا میزنن برای زندگی بهتر تازه متوجه میشم من چقدر رو همه چیز ریلکسم و نگران هیچ چیزی تو زندگی نیست (البته مشگل تو زندگیم هست ولی من نگاهمو به مشگل عوض کردم یعنی الخیروفی ماوقع تمام)
به خودم میگم من کی اینجوری شدم
بعد باخودم فکر میکنم
میگم من برا خودم و افکارم زمان دارم میزارم هزینه دارم میکنم همون حرفای که استاد میزنه خوراک خوب به ذهنم میدم خوراک بهتر به خودم میدم رو باورها کار دارم میکنم
من قرآن رو باشما شناختم و بعد به خودم قول دادم هرروز یه صفحه از قرآن بخونم و فکر کنم روش .
امروز جمعه ست 14 بهمن ساعت یک بعدظهر
دیروز یادم رفت قرآن بخونم اخرشب یادم افتاد زیر پتو با گوشی موبایل یه صفحه خوندم
این صفحه که خوندم خیلی منو به فکر فرو برد که این بود خیلی از صفحات اینجنینی برام باز میشه مثل این (این دنیا جز بازی و سرگرمی نیست و دیشب این بود ما آبی از آسمان فرستادیم و با زمین آمیخت سبز شد وبعد خشک شد و پراکنده گردید و خداست همواره بر هر چیزی توانا ) یه مدت که کلا سوره یوسف قسمت چاه و عزیز مصر شدم می اومد
امروز به این فکر میکرد که این فایل روز 74تحول زندگیم بود
یه بار دیگه به خودم و هم فرکانسی هام میگم دنبال چیز جدید از استاد نباشد درک جدید باشید
اینم یادم رفت که بگم یه جور سوال برام پیش اومده
استاد تو این فایل یه جایی میگید من عاشق اینم که این مطالب رو به اشتراک بزارم دست خودم نیست
استاد من هم همینجوری شدم دست خودم نیست بخودم میگم این دیگه بار آخره که توضیح میدم البته به کسایی که ازم میپرسن وقتی مشتاق هستن یکم تو ضیح میدم
اوایل بحث میکردم جواب میدادم الان دیگه دیگه نه کلا کسی که میپرسه یه مختصر میگم اگه ببینم واقعا میخواد بیشتر توضیح میدم بعد سایت شمارو بهش معرفی میکنم دیگه مهم نیست میخواد بر میخواد نره توسایت به خودم میگم اگه تو فرکانسش باشه که میره یه نگاه میکنه نباشه من کاری نمیتونم بکنم
من حتی به خواهر خودم که از هم دوریم یه زره توضیح دادم که چجوری باید زندگی کنه بعد لینک سایت استاد رو فرستاد گفتم اگه در مسیر هدایت باشه که میره من دیگه تلاشی براش نمیکنم خودش میدونه
سوالم این بود از شما و بچه ها که این متن رو میخون شما هم مثل من دوست دارید کمک کنید به دورو اطرافیان تون راه رو بهشون میگید یا من اینجوری شدم
من حتی میرم تو سایت دیوار قسمت داوطلب ها اونهایی که نیاز راهنمایی دارن به بعضی ها مشاوره میدم
سپاسگزارم استاد
موفق و پیروز باشید
به نام خداوند وهاب وعظیم
إیّاکَ نَعبُدُ وَ إِیّاکَ نَستَعِینُ
تنها تورا می پرستم وتنها از تو یاری می جویم
خدارو هزاران بار سپاسگذارم برای هدایتم به این مسیر سراسر از شگفتی وزیبایی از جنس خودش
که با هر روزش وهر لحظه اش که بیشتر به خدای خودم ایمان میارم که تنها اوست که قادر مطلقه درتمام جهان وتمام جهان از آن اوست وهیچ قدرتی هیچ برتری نداره نسبت به خدایی که رب العالمینه
زندگیم داره زیبا تر وپرمعنا تر میشه
چیزی که واقعا منو به فکر فرو میبره اینه که یه روزی این زندگی واین فرصتی که خداوند از روی رحمتش بهم عطا کرده تموم میشه وباید این دنیا وتموم چیزایی که از این دنیا دارمو بزارم وبرم پیش خودش
پس هیچ چیزی همشگی وپایدار نیست برام در این دنیا پس نباید نگران چیزی باشم یا غمگین از بودن یا نبودن کسی یا دست آوردی در زندگیم
چون هدف لذت بردنه وسپاسگذار بودن برای تک تک نعمتها ولذتهایی که خداوند از روی بخشش ورحمتش بهم داده نه چیز دیگه ای
وطبق همین قانون خداوند. همه چیز بهم داده می شود ومنو سیراب میکنه از هرانچه که بخواهم
وچه چیز معنایی چنان بزرگ و با عظمت می تونه به جانم بده جز باور داشتن خداوند
خداوندی که قدرتش ورای تمام قدرتهاست و اونه که می تونه وقدرتشو داره درهایی رو به روی من باز بکنه که هیچ کس قادر به بستنش نیست
و این خداست که هم سعادت این دنیا وهم اون دنیارو بهم میده
به شرط اینکه باورش بکنم به عنوان رب العالمین
به عنوان کسی که همچین قدرتیو داره
واین توانایی رو به منم داده تا خودم خلق بکنم هرانچه را که می خواهم
فقط کافیه باورهای خدا گونه بسازم در وجود خودم
ومنتظر کسی نباشم برای کمک کردن بهم وچشمم به دست کسی نباشه
وهر دستی که به کمکم اومد خدای خودمو ببینم نه دستشو نه اون شخص رو وبدونم که خدای من داره کارارو برام انجام میده اونم به صورت خدا گونه
چقدر مثال زیبایی زدین استاد که ما آدما می تونیم روی بزرگترین شرکتها وآدما حساب بکنیم برای شرایطی بهتر ولی روی خداوند خدااایی که کل هستی در دستانه اونه وهر کاری رو می تونه انجام بده برامون اونقدرا باور نمی کنیم و روی اون حساب نمی کنیم
به خدا که فقط کافیه این من این محمود کاظمی فقط روی خدای خودش حساب بکنه وفقط از اون بخواد تا ببینه که کاراش چجوری داره انجام میشه به صورت کاملا آسان وراحت وبسیاار بسیااار بهتراز اون چیزی که حتی تصورشو می تونه بکنه
که همه چیز توحیده همه چیز
خدارو سپاسگذارم تا یک روز دیگه فرصت اینو داشتم که یک روز از روز شمار تحول زندگیم رو بگذرونم ویک قدم بیشتر به خدای خودم ایمان بیارم وبدونم که باید فقط روی خدای خودم حساب بکنم
وامروز روز 74 از روز شمار تحول زندگیم بود
به نام خدایی که تمام این جهان در یدقدرت اوست به نام او که هر چه دارم رو او به من داده خدایا من درهمین جا اعلام میکنم من عاجزم من تسلیمم من عقلم نمیرسه تو کمکم کن تو هدایتم کن سپاسگزارتم
سلام بر استاد عباس منش عزیزم و سلام به مریم مهربانم و دوستان همدارم
استاد ممنونتم بابت فایلهای رایگان که هزاران نکته و درس داره
روی خدا حساب کردن نباید از روی لق لق زبان باشد باید به عمل نشان بدهیم خدا رو به عنوان قدرت نامحدود بپذیرمش و از او بخواهم و بس
زمانی که میای آگاه میشی و مسولیت صددر صد زندگیتو میپذیری این کار باعث میشه دست به حرکت بزنی و قدم برداری برای اولین تغییر
که اولش ذهن قبول نمیکنه و مقاومت سخت نشون میده ولی وقتی استمرار نشون میدی ایده ها میاد و خداوند پاداش میدهد بهت و دستانش رو به کمک میفرسته و اگر در روزهای بعدی هم قدم برداری و دنبال یادگیری و تغییر درونت باشی اینو بدون خداوند قدمهای بعدی رو برات برمیداره و همه کارهاتو به راحتی و آسونی انجام میده اینه کار خدای مهربان و بخشنده ام از تو حرکت از من برکت
فرق ذهن ثروتمند با ذهن فقیر در اینست که ذهن ثروتمند هر چه را میشنود یا میبیند نمیگوید من بلدم و به دنبال الگو و یادگیری بیشتر میرود
اما ذهن فقیر سریع همون قدم اول ذهنش مقاومت نشون میده و میگه من همه رو بلدم و این باعث میشه حرکت نکنه
خدا رو شکر که من آگاه شدم و دست به تغییر زدم و قدم برداشتم و جهادی اکبر راه انداختم و خداوند هم به کمکم اومد و دستانشو فرستاد ممنونتم ای خدای مهربانم
دستانش همین استاد عزیزم هست که خیلی چیزها از آموزهاش یاد گرفتم
استاد ممنتون سپاسگزارتم که تو دنیای جدید و زندگی جدید دارم زندگی میکنم و خدا رو بهتر شناختم و روی قدرتش حساب میکنم
خدایا شکرت سپاسگزارتم
سلام به اولین گام
استاد منم چند هفته ای هست دوباره از مسیر خارج شده ام و باز هم دارم برمیگردم
خدایا شکرت
قراره من یاد بگیرم ذهنم رو کنترل کنم و با کنترل ذهنم موفقیت ایحاد کنم و ندای قلبم رو و هدایت ها رو بشنوم
خدایا شکرت
قراره که خیلی بهتر بشم
الان از مدار خوب خارج شده بودم و قراره برگردم
و قراره پاسخ این چالش جدید رو دریافت کنم من باید خودم مسئولیت کار خودم رو بپذیرم و منتظر آمدن الهامات برای حل مسئله میمونم خدایا فقط از عظمت تو میخوام توی سوره نوح هست که آبا عظمت خدا را باور ندارید و من باور دارم میخوام باور کنم باید تکرار کنم و باور کنم و بنویسم و باور کنم
من قراره لا خوف علیهم و لا هم یحزنون باشم
قراره ایاک نعبد و ایاک نستعین باشم
خدایا کمک کن
خدایا به اندازه ی بزرگیت شکر منو هدایت کن تو خداوندی و من بنده ی تو
خداوندا ای رب قادر تو خداوندی و خدایی کن
من سمت خودم رو انجام دادم و حالا نوبت تو هست
خدایا شکرت
به نام خدای مهربان
سلام
یادمه وقتی این مسیرو با فایل های استاد شروع کردم از فایل های رایگان یه فامیل داشتیم که باهاش کار میکردم سر کار داشت فایل های استاد رو کوش میداد و از فایل های 12قدم بود و منم یه مدتی بود که پیشش کوش میکردم با توجه به مطالب اون فایل ها این منطق در من شکل گرفت مثلا میگفتم چقدر راست میگه واقعا زندگی مثل یه کارنامه میمونه که بعد 9ماه یا حالا یه سال آموزش بهت میدم و شما اون سمره یه سال اموزشت دستت هست و داری نگاه میکنی ریاضی فلان فیزیک فلان و …
چقدر این منطق همین منطق منو از بدنه جامعه اطرافم فامیل ها جدا کرد یه مسیر کاملا متفاوت و خود ساخته رو دارم میرم رو هیچ کس از اطرافم هم حساب نکردم پدر و مادر چون یکی دو بار خوب و مشدی ازش خودم
یه عادتی توی حالا طایفه ما هس که میکنم بچه باید کار کنه و بده به پدرش و خرج خونواده بکنه این فکر بسیار تو پدرم هست و پدر بزرگ و عموهام هم هست و بسیار هم عقیده درستی میدونن.وقتی من یکی وارد داستان کارو درآمد شدم میگفتن پولاتو چیکار میکنی بده به پدرت منم میگفتم من آینده خودمو برسی میکنم فکر نکنم من بخوام بچه دار بشم خوب کی به من پول میده این علامت سوال باعث شد که من بکم آقا درسته من و شما پدر و فرزند هستیم ولی من برنامه های خودمو دارم و میخوام که پولامو خودم داشته باشم باهاش راحت باشم و درکش کنم نحوه خرج کردن خرج نکردن توی 15.16یالکیم میگفتم من توی این سال ها باید آزمون خطا هامو بکنم نه این که مثل شما یه عمری پولو بدم به خونواده وقتی خونواده تصمیم گرفتن بمیرن من تازه شروع کنم آزمون خطا هام در استفاده و لذت بردن از پول .
این ها باور های من بود نتیجه هم مشخصه توی این دو سه ساله من درآمدم از نکته شروع کارکری پیش فامیلمون تقریبا به 80برابر رسید در ماه گفتم با مادرم یه خونه خریدیم و دروغ هم نگم اکثر مواقع خواسته های کودکیمو اجابت میگردم به قول استاد رفتم سراغ آرزو هام مسیر خوبی شد برام بلاخره تصمیم گیرنده خودمم و نتایجم کاملا با توجه به من رخ داده .
حالا توی فامیلامون یه سری افراد بودن که این ها درامدشونو باید به پدرشون میدادن انگار پدر خونواده آقای فرعون هست و بچه ها برده یعنی باید پول میدادن و اگر هم پول لازم میشد دلیله رو میگفتن و پول میگرفتن این داستان بلا استثنا توی همشون یک نتیجه یکسان رو ایجاد کرده بود یعنی بلااستثنا یکسان . احساس قربانی شدن .احساس ناتوانی .همین احساس که اثلا اکر کسی داشته باشه خود جهنم واقعی رو تجربه کرده . همشون بلا استثنا مواد مصرف میکردن تا این احساس رو فراموش کنن بعضی ها هم استفاده میکردن با زنشون به مشکل برخوردم از خونواده پدریشون جدا شدن و اون شرایط دیگه رخ نمیدادو اینا درست شدن پدر خونواده چیکار میگرد اون پول رو دود هوا یعنی نه خرج خونواده میشد و چون با رضایت نبود به خدا دود میشد من این ها رو قشنگ از نزدیک دیدم مثل یک سریال و از همون اول میگفتم نه این نوع رفتار کاملا اشتباه است و اگر هم میخواهید با من به خاطر این رفتارم بر خورد کنید من نمیتونم میرم چقدر با پدرم دعوا میکردیم سر همین موضوع
واقعا پدرم معلم خوبی شد توی زندگیم یعنی من از هر جهت برسی میکنم میبینم هیچ کدوم از تضاد ها این قدر تاثیر نداشت توی پیدا کردن این مسیر
نمیدونم چجوری سپاس گزار خداوند باشم که منو هدایت کرد واقعا از که زندگی داستان دار منی که اثلا خدا نمیشناختم خدایا شکرت به خاطر تمام اتفاقات زندگیم که من خیلی عالی وارد این مسیر زیبا کردن تا فقط روی رب حساب کنم فقط رو خودم نه عامل بیرونی این که من از اون هستم فاصله ای نداریم من بخوام و اجابت شود حالا هر چقدر خالص تر نتایج بزرگ تر
خدایا شکرت بابت نعمت ها و اتفاقاتی که برام رخ داده سپاس گذارم بابت این سایت و این آگاهی های ناب که هر کدوم یه کنجینه بوده وقتی من دوره های استاد رو خریدم فهمیدم استاد واقعا توی فایل های رایگان اصل موضوع رو توضیح میده ولی چون فرکانسمون پایین بود رایگان بود اونقدر عملکرا براش ارزش قاعل نبودیم .
بازم سپاس گذارم از استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان که مسیر آموزش و آگاهی ها رو تخصصی تر و عمیق تر کردن .
ممنون
سلام استاد عزیزم ومریم جان نازنین
من تصمیم داشتم فایل های رایگان رو یکبار از اول گوش بدم ونکته برداری کنم وبرم جلو از مصاحبه با استاد شروع کردم بعد شما این مسیر رو راه اندختی که منم یه نشونه برای خودم دیدم که این مسیری یه که خدا راه انداخت بیا با این پیش برو منم گفتم چشم وشروع کردم
این فایل نکات مهمی برای من داشت
اینکه خودم مسئول زندگی خودمم
دیدم من چقدر خانوادم مخصوصا خواهرهامو مقصر میدونم
دیدم وقتی بقیه مینالن از مسئولین وگرونی منم کم وبیش همراه میشم
دیدم منم بهونه خیلیییی دارم
خانواده
شغلم
خاطرات بد
فامیل
دختر بودنم
اشتباهاتم
عزت نفس پایین
لیاقت کم
فلان فرد که یه روز اومد تو زندگیم وباعث شد نخوام دیگه رابطه تجربه کنم
و….
اینا رو تو باورام در اوردم
امروز به محض اینکه اینطور فکر کردم که اره واقعا من مسئولم
یک نفر که رفته بود مدتها بهم زنگ زد
یه پرسنل داشتم 2 ماه پیش چند روز اومد پیشم کار کرد ویهو گفت نمیام امروز برگشت گفت میخوام دوباره پیش شما کار کنم
برام جالب بود این نشونه ها خدایا شکرت
چقدر باورها قشنگ وزود جواب میدن
من خیلی باید روش کار کنم
1-پذیرش 100 درصد مسئولیت زندگیم بدون هیچ بهونه
2-وباور خالق بودنم
3-وباورهای توحیدی
چقدر بیگانه م با خدای خودم
خدا رو شکر که این مسیرو باز کرد برای من توسط شما
عاشقتونم
سلام وقت بخیر
واقعا هر دفعه به این گفته إستاد بیشتر پی میبرم
هر سرى شنیدن فایلهامورد جدیدى میشنوم انگار دفعه أوله
خیلى لذت میبرم
خیلى برام حیرت آووه تایمز نبوده من مسئله ایى داشته بأشم یا سؤالى داشته بأشم یا راهنمایی و هدایته از خدا بخوان و مراجعه کنم به فایلهاى رایگان یا سایت جواب نگیرم
من تو شرایطى هستم که بابت درآمد زایی و شغلم راهکار میخوام و مدام دارم سرچ میکنم شغلها و موقعیت ها و غیره
با شنیدن فایل خانم شایسته و فایل لایو استاد
به جرات میتونم بگم جواب گرفتم
و خیلی مسایل شخصی دیگه ام
مثلا من چون یه سری کارها برای همسرم انجام دادم
روی خیلی از مسایل ازش توقع دارم
ولی با شنیدن این فایل استاد به خودم اومدم
و دیدم خب من برای دل خودم کردم من برای علاقه ایی که به همسرم دارم این کارها رو کردم
نباید متوقع بشم اونم جواب خوبیهای منو بده
من خودم خواستم کسی منو زور نکرد درسته تو شرایط خاصی بودم هر کی بود قطعا این کار رو میکرد ولی باز خودم به میل خودم کردم و ذهنم انقدر محدود و بسته بود فکر میکردم اگه این کارها رو نکنم مورد قضاوت همسرم یا خانواده اش قرار میگیرم ولی الان کم کم دارم رو خودم مدتیه کار میکنم که خودم مسئول همه و همه تصمیمات زندگیم هستم
حتی من دیروز از خدا پرسیدم خدایا تو منو هدایت کن تصمیم درست بگیرم ، گفتم واااقعا الان من نمیدونم چی درسته چی غلط گفتم خدایا راهنماییم کن هدایتم کن
سوای اینکه راهکار اومد تو ذهنم و حس خوبی پیدا کردم و سعی کردم راه درست رو پیگیر باشم گوش دادن این فایل استادم هم مهر تایید تصمیم من بود
خدایا شکرت خدایا ازت ممنونم بابت جوابی که بهم دادی
ممنونم استاد قشنگم ممنونم خانم شایسته زیبا
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین
واقعا نمیدونم از کجا شروع کنم و کامنت بذارم من سال 98 با استاد آشنا شدم اون موقع یه کار خوب دورکاری داشتم با حقوق نسبتا خوب و تایم کاری کم یجورایی واسه اون زمان کار عالی برام به حساب میومد اما وقتی فایلا رو که گوش میکردم میدیدم واقعا به کارم علاقه ندارم فقط شرایطش رو دوست دارم واسه همین رفتم دنبال علایقم اما کارمو ول نکردم همون منطقه امنی که استاد همیشه میگن بعد شرایط یجوری شد که دیگه کارمو ول کردم و تمرکزی چسبیدم به علایقم .من رشتم مهندسی شیمی بود کارم حسابداری علاقم آرایشگری. اولش احساس میکردم هیچ ربطی نداره رشتم با علایقم اما بعد متوحه شدم که کار رنگ مو چقدر به رشتم نزدیکه
به لطف الله و آگاهیای فوق العاده دوره آفرینش و ثروت 1 واسه خودم سالن زدم واقعا از یه صندلی شروع کردم و الان همکار دارم و کارم رو گسترش دادم
یه ارثیه قراره از خانوادم بهم برسه تا به امروز نجواهای ذهنم میگفت اون پول برسه میتونی سالن بخری و دیگه اجاره ندی با اینکه میدونستم باید خودم تکاملم رو طی کنم و پیشرفت بیشتری داشته باشم و بعد ملک بخرم اما ذهنه دیگه باز برمیگشتم خونه اول
تا اینکه گام اول خانه تکانی ذهن رو برداشتم و گوش کردم آره همینه تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم تا به الان با توکل به خدا تونستم اینقدر پیشرفت کنم ازین ببعد هم همینطوره. گاهی بازومو میبوسم و با خودم میگم نون بازوی خودمو میخورم چرا منتظر باشم یکی یه پول گنده بده تا پیشرفت کنم
استاد فایلای شما زندگی منو دگرگون کرده واقعا ازتون سپاسگزارم . خیلی جای کار دارم و همین مسیرو ادامه میدم پر قدرت تر.
سلام و درود به استاد عزیزم و مریم بانوی دوستداشتی.آرزو میکنم هر لحظه غرق خوشبختی باشین و آنچه از بهترین ها در زمین و آسمان هست نصیب و روزیتون باشه.
خدایا شکرت که منو در مسیر دریافت آگاهی قرار دادی و بهم جرات عمل کردن دادی.خدایا از تو سپاسگزارم که سرپرست و ولی نعمت من هستی و هر لحظه مراقب من و احوال من هستی و هر لحظه منو در مسیر درست هدایت،حمایت و حفاظت میکنی.
به لطف پروردگارم گام اول برداشتم و یک آگاهی فوقالعاده دریافت کردم. من فرهنگی بازنشسته هستم و البته از پارسال بعد جویدن کتاب رویاهایی که رویا نیستن از استاد عزیزم و به لطف پروردگار تونستم یک کافه صبحانه راه بندازم. و پسرم دریانورد هست. و هر ماه برام مبلغی پول میفرستاد که خوب هم دوست داشتم یک همچین مبلغی ورودی داشته باشم و هم ته دلم یه چیزی اذیتم میکرد و حس حقارت بهم میداد.
تا امروز که با گوش دادن به فایل گام اول فهمیدم این ترس من از کمبود هست، ترس من از نشدن هست، این نا امیدی من نسبت بخداست، این شرک ورزیدن بخداست. من به پسرم اطمینان داشتم ولی بخدا اطمینان نداشتم. و برای همین هر ماه که پول میفرستاد ته دلم ناخوشایند بود. فهمیدم این نارضایتی دلم صدای الله بود و اون لذتی که از واریز پول دریافت میکردم صدای ذهن ترسیدم یا همون شیطان بود که خیلی موزیانه حرفش به من القا میکرد. وخیلی زیبا هم میگفت که الهی شکر که پسرت میتونه بهت کمک کنه، الهی شکر که خدا اینقدر به پسرت داده که تو هم میتونی راحتتر زندگی کنی، الهی شکر که خدا حواسش بهت هست.
همونجا وسط فایل تصمیم گرفتم پولی که پسرم برام میفرسته برای خودش سرمایه گذاری کنم.و الان به لطف خدای مهربونم انجامش دادم. واقعا فهمیدم خدایی که به پسرم میده به خود من هم میتونه بده ولی من بهش اعتماد نداشتم. من دلم میخواد مدارم بره بالاتر نه اینکه کسی منو فقط از نظر مالی حمایت کنه .
وقتی مدارم بره بالاتر در تمام جنبه ها کیفیت زندگیم رشد میکنه و این خیلی عالتر.
من دوست ندارم با پولی که با ذهن ترسیده دریافت میکنم از میلیاردها پولی که میتونم با تکیه به خدا و نیروهای درونیم توسط خودم خلق کنم محروم بشم.
خدایا شکرت که این آگاهی نصیبم کردی و جسارت عمل بهم دادی.
از شما استاد عزیزم و خانم شایسته گل هم بی نهایت سپاسگزارم و براتون بهترین ها رو آرزو میکنم. الهی شکر که هستین و الهی شکر که دارمتون. بوس به وجود نازنینتون. ️️️️️