live | ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده - صفحه 73 (به ترتیب امتیاز)


توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1039 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2952 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و نازنین و دوستان خیلی خوب

    منم قبلا اینجوری فکر میکردم که اگر واکنش نشون ندم بی احساسم و به دور از انسانیته و هنوزم رو این موضوع مقاومت دارم

    که به نظرم لازمه هر چند بار فایلهایی ازین دست رو ببینم و به خودم یادآوری کنم که زمانی که واکنش دهنده بودم چقدر از خواسته هام و اهدافم دورشدم و چقدر بد اخلاق و عصبی شده بودم و خداروشکر که دوباره به این مسیر زیبا برگشتم مسیری که باید ازش مواظبت و مراقبت کنم

    اصلا کار کردن رو خودمون مثل نگهداری از یه گیاهه که هرروز نیاز به رسیدگی داره هرروز باید بهش آب بدیم پس اگر با این فایلهای زیبا و با اعراض از نازیبایی ها و ناخواسته ها ازذهنمون مراقبت نکنیم. پژمرده و زرد و خشک و نابود میشه

    یادمون باشه که اگر مثل بقیه یعتی مثل اکثریت جامعه فکر کنیم پس مثل اونا هم عمل می‌کنیم و مثل اونا هم نتیجه میگیریم این یه اصله

    پس انتخاب با خودمونه

    انگار عادت کردیم همیشه موضوعی یا مشکلی باشه و همه مردم شهر یا روستا یا کشور درباره ش حرف بزنن

    انگار یه جریانیه که همه رو با خودش رهبری میکنه مثل یه موج که مردم روش سوار میشن

    ولی باید بتونیم خودمون افکارمون رو کنترل کنیم تا بتونیم آنچه که میخواهیم رو خلق کنیم

    وقتی تو شرایطی هستیم که همه میخوان بحث سیاسی کنن باید تو اون شرایط بتونیم آگاهانه تلاش کنیم تا ذهنمون رو کنترل کنیم

    همیشه تو اون شرایط یه عده محدودی هستن که متفاوت نتیجه میگیرن چه از لحاظ روحی چه مالی و ….

    ما باید تصمیم بگیریم که میخواهیم زندگیمون رو دیگران مثلاجریان هاو سیاست‌ها و … بسازن یا میخواهیم خودمون زندگیمون رو بسازیم

    تفکر اشتباه اونجاست که فکر کنیم ما قدرت و توانایی خلق زندگیمونو نداریم

    و این باعث میشه ذهنمون رو کنترل نکنیم و درگیر جریان‌ها بشیم

    ما باید بتونیم کانون توجه‌مون رو کنترل کنیم

    اولش سخته اما بعد مثل ورزش کردن آسون تر و آسونتر میشه با تمرین کردن

    ایمان داشته باشیم باور داشته باشیم که انسان با افکارش میتونه اتفاقات زندگیشو رقم بزنه و بدونیم که

    اگر مثل بقیه مردم فکر کنه و عمل کنه و واکنش نشون بده، پس همون نتیجه رو میگیره و چیزی بیشتر از اونا خلق نمی‌کنه و همون شرایط رو خلق میکنه

    یادمون باشه برای یک عده شرایط حساس کنونی همیشه همین شرایط حساس کنونی بوده و برای یه عده دیگه همیشه اوضاع خوب بوده و شرایط جوری پیش می‌رفته که باعث موفقیتشون می‌شده

    اینکه بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم روش ها و راه های مختلفی داره و هرکس فرق میکنه

    مثلا میتونیم طوری فکر کنیم که احساسمون رو بهتر کنه

    یه نکته دیگه اینکه وقتی میخواهیم دیگران رو قضاوت کنیم از خودمون بپرسیم آیا من تا حالا اشتباه نکردم پس اگر نکردم میتونم قضاوت کنم

    مثل داستان پیامبر که گفتن کسی اولین سنگ رو بزنه که گناه نکرده

    در همه شرایط میشه جوری فکر کنیم که احساسمون رو بهتر کنه و ذهنمون رو کنترل کنیم

    دقت کنیم هرکسی در هرجایی در هرموقعیتی تونسته به موفقیتی برسه درواقع کسیه که تونسته ذهنشو کنترل کنه

    تمام کسانی که در هر زمینه ای تونستن به موفقیت برسن کسانی هستن که تونستن ذهنشون رو کنترل کنن و این یک قاعده ست

    ممکنه در ظاهر یه فرد موفق بگه من به قانون جذب اعتقاد ندارم اما در عمل می بینیم که ذهنش رو کنترل میکنه و فقط به اون کلمه قانون جذبه که اعتقاد نداره

    و دلیل اینگه تعداد افراد موفق کمتره اینه که تعداد کمتری تونستن ذهنشون رو کنترل کنن و اگر همه جامعه میتونستن همه موفق میشدن

    ما باید باور کنیم که رو افکارمون کنترل داریم

    در شرایط نادلخواه کنترل فکر و نیفتادن تو موج و جریان اون محیط کار راحتی نیست ولی شدنیه یه عده تونستن

    و یادمون باشه به بهونه روشنفکری و این برچسب‌های به ظاهر مثبت تو موج این جریانات جامعه نیفتیم

    چون با هر منطق و دلیلی هرچقدر قوی اگر به چیزی توجه کنیم که نمی‌خواهیم در زندگیمون اتفاق بیفته، پس از همون جنس شرایط وارد زندگیمون میکنیم

    و اصلا مهم نیست چقدر دلیل قانع کننده ای داشته باشیم برای اینکه به یه موضوع نادلخواه توجه کنیم

    چون

    شما با هر دلیل و منطقی دستتون رو تو آتیش کنید میسوزه

    در شرایط نادلخواه تنها کاری که باید کنیم اگاهانه توجهمون رو ازانچه نمیخواهیم برداریم و توجه‌مون بذاریم روی زیبایی ها

    جهان جایگاه شما رو تغییر میده حتی از نظر فیزیکی، اگر مثل 99درصد اون جامعه فکر نکنید و شرایط اونا رو تجربه نخواهی کرد

    مردم یک جامعه زندگیشون وقتی تغییر میکنه که خودشون تغییر کنن

    اگر اصل کارکرد جهان رو بدونید راحت تر و بهتر میتونید خودتون رو با قوانین جهان تطبیق بدید

    ولی اگر بخواهید مثل قبل فکر کنید تغییر نمیکنید

    و اگر بخواهیم به کسی ضربه بزنیم به خودمون میزنیم

    اگر از کسی یا چیزی ناراحتیم توجه رو ازش برداریم و بذاریم رو زیبایی ها

    اگر تمرکزتون بذارید رو خبرهای بد اونا تموم نشدنیه

    بجاش رو خبرهای خوب تمرکز کنیم

    یه کاری کنیم خبرهای خوب شرایط خوب هوای خوب زیبایی ها و نعمتها همیشگی باشه از زیبایی ها و سلامتی ها و نعمتها صحبت کنیم و بشنویم

    وقتی شما تغییر کنید و در مسیر درست حرکت کنید

    هرزمان که به هر آگاهی نیاز داشتید تا شما رو به یه مرحله بالاتر ببره خداوند اون رو میاره در مسیرتون و شما بهش عمل می‌کنید وجهش پیدا می‌کنید

    مثلاً یک فایلی رو گوش میدیم میگیم این بهترین فایله و ممکنه دو هفته بعد یک فایل دیگه رو بگیم بهترینه و همینطور میتونه ادامه داشته باشه

    خدایا شکرت

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    خدایا هدایتمون کن به راه راست

    به راه کسانی که به آنها نعمت دادی

    با تشکر از استاد عزیز و همه فایلهای بی نظیر و بسیار ارزشمندشون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    شاهین حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 1435 روز

    به نام خداوندبخشاینده مهریان

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین

    وهمه ی دوستان عزیزم در این مسیر توحیدی

    این قسمت از لایو در مورد اتفاقاتی صحبت شد که من اون رو دقیق یادم نمیاد من تو یه چیزی همیشه خوب بودم انصافا

    واون این بوده که هیچ وقت درگیر مسائل کشور نشدم یا اینکه چه اتفاقی افتاده یا چیشده کلا از اول با اخبار و سیاست ودرگیری زیاد حال نمیکردم

    الان هم ازم بپرسند اسم رئیی جمهور هارو نام ببر فقط این دو سه تای اخری یادمه

    اما درمورد اشتباهی که استاد گفتند که اون شخص مسئول انجام داده واگر ما خودمونو بذاریم جای اون

    و اون اشتباه رو مرتکب بشیم چجوری خودمونو قضاوت میکنیم همین کارم برای دیگران انجام بدیم

    من قبل اشنایی با استاد به شدت ادم سخت گیری بودم

    اصلا میگفتم من نباید اشتباه کنم و همیشه تمرکزم روی اشتباه نکردن بود ودر نتیجه اشتباه میکردم

    یا نمیتونستم خودم رو ببخشم و در عوض هم دیگرانو نمیتونستم ببخشم وبه شدت قضاوت گر بودم البته الان میتونم بگم بهتر شدم ولی خیلی جای کار داره

    این مثال استاد واقعا انقد برام قابله لمسه که نگو

    که مردم همیشه دوست دارن در مورد چیزی حرف بزنن

    حالا میتونه مردم روستای ما باشه یا نیویورک

    من یه تجربه ای دارم به اشتراک میذارم که بدونیم مردم همه جا همینجوری فک میکنن

    من توروستای خودمون یادمه همیشه میگفتم چقدر مردم اینجا پشت سرهم حرف میزنند همش بخاطر اینه که تو روستا هستند وکاری برای انجام دادن ندارن یا اگرم دارند باز هم زمان با مشغول اون کار مشغول غیبت کردنم هستن پیش خودم میگفتم شهرهای بزرگ اینجوری نیست مردمش بافرهنگ هست وغیره

    تا اینکه چند سالی توی منطقه 2تهران زندگی کردم وبا ادمهای از لحاظ اجتماعی نسبتا موفقی هم برخورد داشتم اما دیدم ای دل غافل نه اینجام همینه یه مکان نیست به ذهن ادمهاست

    ومن چون بخاطر اینکه تو این مسیر بودم واقعا نمیدونستم چیبگم یا در مورد چی حرف بزنم با کسایی که باهاشون بودم وجالبه وقتی من به این نقطه رسیدم که هیچ وجه اشتراکی باهم نداشتیم جهان من رو از لحاظ فیزیکی از تمام ادمهای دوروبرم جدا کرد

    این حرف استاد رو من بهش رسیدم

    تا گام بعدی در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    نفیسه فهیمی گفته:
    مدت عضویت: 1421 روز

    درود استاد عزیزم

    درود مریم جان

    درود دوستان عزیزم

    اومدم تکلیف خانه تکانی ذهن رو با یه روز تاخیر انجام بدم. البته که فایل رو همون دیروز گوش کردم ولی حس نوشتن نبود. اما تکلیفی بود به گردنم که قبل از رفتن به فایل بعدی باید انجام شه

    مختصر و مفید اینکه دنبال اتفاقات نامثبت نرو و ذهنت رو دنبال تحلیل نامثبت وقایع نبر حتی اگه اون اتفاق به ظاهر بی رحمانه ترین فاجعه تاریخ باشه. اینکه مدام راجع بهش حرف بزنی و تحلیلش کنی و مقصر رو سرزنش کنی تو رو تو دور باطل و فرکانس پایین نگه میداره

    خب راستش اولش ذهنم راجع به این اگاهی مقاومت داشت و هنوزم پالسهایی میفرسته

    ولی با منطقی کردن این اگاهی به اینصورت که تا حالا غصه هایی که خوردم برا افرادیکه تو یه فاجعه مظلوم واقع شدن چه دردی از من دوا کرده چه دردی از اونا

    مقصرهایی که تو ذهنم ساختن و فحش دادم هم فقط خودم رو عصبی تر کرد ولی عملا بهبودی تو اوضاع اونا یا خودم ایجاد نکرد

    من اگه توجهم رو بدم سمت مثبتها. اتفاقات مثبت با من همراه میشه و من زیبایی میبینم همونطور که زینب تو فاجعه ی غمبار عاشورا جز زیبایی ندید اون تو اون فاجعه یکی شدن با خدا رو دید ذوب شدن در حق رو دید

    از دست دادن همه عزیزانش تو یه روز کمرش رو شکست و براش دردناک بود اما توجهش به زیبایی ها هم بود و قطعا همین سرپا نگهش داشت برا ادامه مسیر

    خدایا کمکم کن به زیبایی ها توجه کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    مهدی اکبر گفته:
    مدت عضویت: 1436 روز

    سلام دوستان زیبارو و زیبادل.

    خداروشکر گام8 ام هم رسیدم.

    وقتی جامعه رو بررسی کنیم، میبینیم یه عده ای هستند که شرایطشون همیشه خوبه، و بهشون میگیم اینا خوش شانس هستند و یه عده هم هستن که شرایطشون همیشه بده و خودشون میگن ما بدشنانسیم،

    برای اینا اوضاع جوریه که همیشه گرونیه، قحطیه، یه دولت بد داره سرشون حکومت میکنه،بی پولیه، جنگه، دست و پا زدنه، حسرته، غر زدنه، غم وناراحتیه و کلی مشکلات دیگه.

    حالا من میخام جزو کدوم دسته باشم؟

    معلومه اونایی که همیشه شرایطشون خوبه‌

    چطوری میتونم برم تو این گروه؟

    چطوری شرایط برام همیشه “شرایط لذت بخش کنونی” باشه؟

    جواب: کنترل کانون توجه، ذهن، فکر.

    کار آسونی نیست، اتفاقا سخته افکاری رو که سالها طول کشیده به وجود بیاد رو بخوای سریع با افکار خوب جایگزین کنی. ولی شدنیه.

    برای منی که تجربه دارم، راحت تر از فعالیت شدید بدنیه، راحت تر از تجربه حس پشیمانیه، راحت تر از حسرت خوردنه، راحت تر از ناراحتی وغمه، راحت تر از ناامید بودنه.

    اصن میدونی چیه؟

    من کنترل ذهن و توجه مهمترین کاریه که یه ادم باید تو زندگیش انجام بده.(در این حد)

    نجوا: این حرفا درست، ولی کسایی یه اشتباهاتی میکنن که رو زندگی ما و یا کلی آدم دیگه تاثیر می‌ذاره، باید با اینا مقابله کرد.

    جواب: اولاً. آقا! شما مگه خودت مستر نو میستیکی؟ یه نگا به خودت بنداز، کم اشتباه کردی؟ کم (به ظاهر) رو بقیه تاثیر منفی داشتی؟

    پس بقیه رو قضاوت نکن.

    و البته! یادت باشه اشتباهات دیگران توی زندگی تو نمیتونه تاثیر منفی بذاره!!

    تو خودت مسئول تمااااام جنبه های زندگیتی.

    من خودم خیلی بابت اشتباهات دیگران حرص خوردم، و کار سختی هم هست تو اون لحظه کنترل ذهن کردن، اما با تمرین شدنیه.

    و شده! الان خیلی راحت تر از قبل میتونم ذهنمو کنترل کنم و نتیجشم شده احساس خوب(شاید 95 درصد اوقات).

    ولی بازم باید تو این زمینه بهتر بشم، باید بیشتر در مورد خواسته ها، اتفاقات خوب، زیبایی ها صحبت کنم، تحسین کنم، فکر کنم و با خودم یاداوری کنم.

    وگرنه حواسم زودی پرت میشه. تا میتونم باید ورودی مثبت بدم به ذهنم.

    و زندگیم رو بهشتی تر از هر روز کنم.

    سپاسگذارم ازتون.

    شاد و ثروتمند باشید🫶

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    جلال مسعودی گفته:
    مدت عضویت: 2459 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام خدمت تمامی اعضای سایت

    گام هشتم از پروژه خانه تکانی ذهن

    برداشت کلی من از صحبتهای استاد عزیز در این فایل شامل اینهاست:

    یکی از ارکان و اصولی که همه افراد موفق آن را آگاهانه یا ناآگاهانه رعایت کردند و توانسته اند رشد و پیشرفت و موفقیت را براحتی تجربه کنند ، فقط و فقط مقوله کنترل ذهن است.

    این موضوع خیلی راحت آدم ها رو در شرایط مشابه سرند می‌کنه.

    مثالی که من خیلی میتونم روی اون مانور بدهم اینه که بعد از دوران پندمیک که اکثریت مردم بهانه و دلایل مختلفی داشتند تا بخاطر کم تحرکی و بیکاری باید معضل چاقی شون رو بپذیرند و به همین سبک زندگی رو ادامه بدن، ودائم بهم می‌گفتند مگه نمی بینی چطور مردم بدلایل نامشخص دارند می‌میرند. ، پس چه دلیلی داره که خواسته باشی وزن کم کنی ، برو دو روز دنیا را خوش بگذرون و بیخیال باش ،

    من تصمیم گرفتم بر خلاف جریان باشم و از قانون سلامتی استاد عزیز استفاده کنم و به بینهایت لذت و شادی و آرامش و نشاط و سلامتی دست پیدا کنم .

    خدایا شکرت که بر من منت نهادی و به این مسیر زیبا هدایت کردی و تا امروز در آن ثابت قدمم کردی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 939 روز

    إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ

    زمانی (را یاد کن) که پروردگارتان اعلام کرد: اگر شکر کنید، بی‌گمان بر (نعمت‌های) شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، (بدانید که) عذاب من بسیار سخت است.

    إبراهیم – 7

    بنام خداوند مهربان و بخشنده

    سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم خداوند را هزاران مرتبه شکر

    خدایا شکرت بابت یک روز دیگر الهی شکرت

    تجربه امروز

    امروز روزی عالی داشتم و روز پر از زیبایی بود خدایا شکرت

    در یک جا من پول های مشتری ها را حساب می کردم و یکبار پسر عمویم که با ما شریک هست و از من بزرگتر است و تجربه خوب هم دارد و چون این پسر عموی من خییلی خاصیت قضاوت گری دارد و یهو من تحت فشار قرار گرفتم که نکند من اشتباه کنم و پول ها را کم ویا زیاد بیگیرم

    و بعد که مشتری ها رفت پسر عمویم گفت فواد تو خودت را گم می‌کنی چرا درست حساب نمیکنی من در اول می خواستم بندازمش گردن آن تا قبل ای که بندازم گردن پسر عمویم در ذهنم گفته شد که خودت را آرام کن چرا باید دست پاچه بیشی چرا؟؟

    و همین جواب در ذهنم داشتم بخاطری شرک که داشتم بخاطری بخاطری این که قدرت را دادم به پسر عمویم و بعد گفتم باید روی خودم بیشتر کار کنم باید روی باور های توحید ام کار کنم و بعد خداوند خییلی خوب جوابم را داد گفت اگر تو روی خودتت کار کنی و ایمان ات را نشان بدی تو از پسر عموی آت جدا می شود و گفت تمام تمرکزت را بگذار روی خودت و تو مسیر خودت را برو و به بقیه کاری نداشته باش

    کانون توجه

    توجه کردن به چیزی که دوست داری توجه کردن به خواسته ها

    تو مثل در باد نیستی

    تو جریان زندگی آت را خلق می‌کنی

    اگر می خواهی متفاوت نتیجه بیگیری متفاوت فکر کن

    تفکر اشتباه

    من توانایی در خلق زندگی ام ندارم

    هر چقدر تمرین داشته باشی به موضوعات خوب توجه کنی به همان میزان رشد می‌کنی و توجه کردن به نکات مثبت می شود جز از شخصیت و عادت هایت

    چرا نمی پذیریم که ما انسان هستیم و اشتباه میکنم

    پیش از اینکه بقیه را قضاوت کنیم از خودمان بپرسیم مگر من اشتباه نکردم و توجه خود را از آن موضوع برداریم

    و اعراض کنیم از موضوعات

    خداوند را هزاران مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    سپیده آقایاری گفته:
    مدت عضویت: 1886 روز

    با نام و یاد خدا

    خانه تکانی ذهن روز هشتم

    زمانی که استاد این فایل رو ضبط کردن من دقیقا تو همین فضای داغونی بودم که توصیف کردن. دقیقا یادمه اون یک هفته که اینترنت هم قطع بود تو ایران، من هر روز غر زدم، ناله کردم، با اطرافیانم به زمین و زمان ناسزا گفتم و روزی که اینترنت وصل شد من مثل معتادایی که به مواد رسیدن دوییدم سروقت اینستاگرام که ببینم کی چی گفته و کی چه واکنشی نشون داده و هزاران باور و رفتار شرک آلود.

    الانی که دارم این فایل رو گوش میکنم، زندگیم از زمین تا آسمون تغییر کرده. چند ساله که اینستاگرام ندارم. صد در صد سلامتم. روابط بهتری دارم، آرامش دارم، شجاعترم، آدمها تو ذهنم اهمیت کمتری دارن، برای خودم زندگی میکنم، غر زدن و حرفهای منفیم به کمترین میزان رسیده، به خدا نزدیکترم، شرایط مالی خیلی بهتری دارم و هزاران تغییر دیگه.

    باورهام طوری تغییر کرده که کمترین واکنش رو نشون میدم به اتفاقات. ماشالا تو ایران هم که هر روز یه اتفاقی می افته اما خدا رو شکر یا ازش خبر ندارم یا داشته باشم هم تو هیچ بحث و گفتگویی شرکت نمیکنم.

    اوایل که با مباحث استاد آشنا شده بودم، تو جمعها اگه صحبتی بود که با باورهای جدیدم مغایر بود یا بحث میکردم یا خودخوری که هر دو مورد حالم رو بد میکرد. اما الان انگار به دهانم مهر زده باشن. نه بحثی میکنم نه تو ذهنم به حرفاشون حتی فکر میکنم. تو این مورد کنترل ذهن خیلی بهتری پیدا کردم.

    و قسمت عالی داستان اینه که جهان کم کم ما رو جدا میکنه از اون افراد و اون فضاها. من واقعا جدا شدم. یعنی انقدر مواردی که با چنین افرادی در ارتباطم کمه که میتونم بگم اصلا نیست. واقعا خودم متعجبم که چطور ورق برگشت و کبوتر با کبوتر باز با باز اتفاق افتاد. جهان کارش رو بی نقص انجام میده.

    اما باید بگم قضاوت گری رو هنوز دارم اما خیلی سعی میکنم باز تو این موارد هم ذهنم رو کنترل کنم و هر زمان قضاوت میکنم به خودم میگم به تو چه! تو خیلی بلدی خودت رو درست کن و با این فکر که من با قضاوت دیگران خودم رو از خوشبختی دور میکنم تو خیلی از مواقع میتونم افسار این ذهن چموش رو دست بگیرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    فاطمه حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 720 روز

    بنام خدای مهربانم!

    استاد عزیزم سلام.

    گام هشتم/خانه تکانی ذهن

    ذهنیت خالق یا ذهنیت واکنش دهنده

    خدارا شکر میکنم که توانستم از مطالب ارزنده گام هشتم هم استفاده کنم.

    اگر بخواهیم مثل بقیه نتیجه نگیریم باید بتوانیم مثل بقیه فکر نکنیم.

    اکثریت جامعه چون شبیه هم فکر می‌کنند شبیه هم نتیجه می‌گیرند

    ماباید جریان زندگی مان راخلق کنیم نه اینکه خودمان را به جریان بسپاریم.

    هر کسی به هر جایگاهی که رسیده 100در100 کنترل ذهن داشته.

    خیلی از افراد که موفق شدن میگن ما قانون جذب رو قبول نداریم ولی وقتی ازشون میپرسی متوجه میشی که به صورت ناخودآگاه به قانون عمل کردن.

    هرکسی در هر موقعیتی که اشتباه میکنه ما نباید قضاوت کنیم و توجه کنیم

    چون جذبش میکنیم.

    هر وقت که از نظر ما کسی اشتباه میکنه ما بجای اینکه قضاوت کنیم خودمان را بجایش قرار بدهیم شاید ماهم در اون شرایط و موقعیت می‌بودیم اشتباه میکردیم.

    خبر های بد تمام نشدنی هست باید یاد بگیریم که به چیزهای خوب توجه کنیم.

    خدایا سپاسگذارم که درمسیر درست هستم و این مسیر سراسر لذت و آرامش هست.

    درپناه خدا باشید سلامت و سعادتمند…..!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    سپیده گفته:
    مدت عضویت: 1141 روز

    من هرآنچه دارم از آن توست و تو به من دادی

    من تسلیم توام تا ابد

    گام هشتم ذهنت خلاق یا ذهنیت واکنش دهنده

    چه اسم زیبا و بجایی واسه این فایل انتخاب کردی مریم جون، تحسینت میکنم.

    این فایل و این موضوع خیلی برای من جالب بود

    و حسابی لذت بردم

    با خودم حرف زدم جلوی آینه ، از خودم پرسیدم

    سپیده تصمیم بگیر میخوای خودت زندگیتو خلق کنی یا جریان زندگی، ملت ها ، دولت‌ها و….

    و هربار پاسخ دادم خودم میخوام زندگیمو بسازم

    من جریان زندگی خودم رو خلق میکنم

    با کنترل ذهنم

    با تمرکز و توجه روی زیبایی ها و نکات مثبت

    با ساختن افکار و باورهای قدرتمند کننده

    من جهادی اکبر شروع کردم و مصمم تا انتهای مسیر

    ادامه میدم.

    هرروز بیشتر این آگاهی رو درک میکنم که همه چیز کنترل ذهن است.

    و به خودم یادآوری میکنم اگه به چیزی توجه میکنی که نمیخوای توی زندگیت اتفاق بیفته داری با دستای خودت اون رو وارد زندگیت میکنی و تمااااام.

    من خالق زندگی خودم هستم پس زندگیم رو زیبا میسازم، پراز برکت ، نعمت، شادی و عشق

    عاشقتونم و عاشق این مسیر رویایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    حمید قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 2375 روز

    بنام رب رزاق و هدایت گر

    سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی

    سلام و عرض ادب و احترام به خانواده صمیمی عباس منش ️

    من تو این موضوع فکر میکنم به جایگاه خوبی رسیده باشم البته هنوز خیلی جای کار دارم.

    تمام دوستان شاغل می‌دونن که شما تو محیطی باشی که تقریبا صد در صد همکارهات دارن درباره مسائل روز حرف میزنن و از همه چی مینالن و هر کدوم اخبار و از تمام شبکه های خبری میشنون و وقتی میان سر کار ،می‌خوان اطلاعات شون به رخ هم بکشن و هر کدوم واسه خودشون یه سیاستمدار هستن، بعد این وسط تو ساکت واستی و نگاه کنی و هیچی نگی ،خیلی سخته که بتونی اینطوری رفتار کنی، اونقدر جو و شرایط و انرژی منفی اون جمع زیاده که ناخودآگاه تورو به سمت خودش می‌کشه و مجبورت می‌کنه که یه چیزی بگی ، یا حداقل یه سوالی بپرسی، چون واقعا نگران میشی ، چون همه یکدست دارن یه موضوعی و میگن و تو پیش خودت میگی یعنی چی میخواد بشه؟

    اوایل خیلی برای من سخت بود اینطوری رفتار کردن و ساکت موندن. یادمه استاد می‌فرمودند که نگران حرف های مردم و اتفاقات اطراف تون نباشید ،اگر قرار باشه شما از چیزی خبر دار بشید به یه طریقی بلاخره اون خبر به شما میرسه، نگرانش نباشید. این حرف استاد مثل آبی روی آتیش بود برای من و من و خیلی آروم کرد و همین جمله کلا رفتار من و در محیط کار و هر جای دیگه ای کاملا تغییر داد. من نمیتونستم گوشم و ببندم و اون حرف ها رو نشنوم ، پس اولین کاری که کردم اومدم تو محیط کار خودمو از بقیه جدا کردم و میرفتم تو تنهایی خودم ،یه جایی که نمیتونستم جدا بشم برای اینکه نشنوم ایر پاد میذاشتم ،البته تا همین الان دارم این کارو میکنم.

    چقدر آرامش و تمرکز من برای کار کردن روی خودم بیشتر و بیشتر شد. بعدشم دیدم هیچ اتفاق خاصی نیفتاد برای من که از هیچی خبر نداشتم، و به چیز خاصی نرسیدن اونایی که کارشناسان سیاسی شده بودن و فقط هر روز حالشون بد و بد تر میشد.

    این مدل رفتار من که اعراض از اوناست و توجه به خواسته هام باعث شده که من کاملا از فضای فکری اونا فاصله بگیرم هر روز حال خوب و خوب تر و اتفاقات بهتری و تجربه کنم.

    طبق فرمایشات استاد که کلام خداوند رو بیان میکردند، فرمودند ما حق نداریم که خودمان را قضاوت کنیم چه برسه به دیگران…

    ما هیچ وقت حق نداریم درباره شرایط و وضعیت هایی که توش نبودیم نظر بدیم چراکه ما از قبل و بعد اون جریان هیچی نمی‌دونیم تو اون شرایط چه اتفاقاتی افتاده‌ و اشخاصی که تو اون اتفاق بودن تو چه شرایط احساسی بودن ،شاید ما تو اون شرایط خیلی بدتر از اونا عمل میکردیم ،پس حق قضاوت نداریم.

    عمل کردن به این اصول چنان آرامشی در وجودمان ایجاد می‌کنه که احساس می‌کنی با خداوند تنها شدی.

    در پناه رب رزاق و هدایت گر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: