live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی - صفحه 35 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی
    259MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

901 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1092 روز

    استاد میگه وقتی انقدر تضاد و شرایط سخت تو زندگی داری این خودش یه نعمت چرا؟

    چونکه زمانی که به شرایط خوب برسی و تضاد ها رو حل کنی این شرایط برات جدید و تو سپاسگذارتر از کسی هستی که این شرایط خوب براش عادی

    و طبق قانون بدون تغیر خداوند هرچه بیشتر سپاسگذار باشیم نعمت های بیشتری وارد زندگیمون میشه

    پس همین تضاد ها کلی به ما انگیزه میده

    منی که مجبور بودم حجاب اسلامی داشته باشم

    وقتی آزادانه خودم لباسم رو انتخاب کنم کلی برام جدید و خیلی حس خوبی دارم و کلی سپاسگذار تر هستم از کسی که از بچگی آزادانه پوشیده و چرخیده

    منی که تا حالا درآمد نداشتم و وابسته پدر و شوهرم بودم وقتی به درآمد برسم خیلی خیلی برام هیجان انگیز تا کسی که از بچگی باباش پول تو جیبی حسابی بهش می‌داده

    پس یکی از پاداش ها برای حل مسائل همین ذوق و هیجانی هست که بدست میاریم

    نکته بعدی

    صدبار اتفاق درست میوفته ولی هر ماه یا هر هفته یا هر سال ی اتفاق بدم میوفته

    اما….

    رسانه ها و آدم های بدبین و بی هدف هستن که تمرکز میزارن رو اون چندتا نکته منفی و اون خوبی ها رو کلا ندید میگیرن

    آخه چرا

    خوب خیلی افتضاح میشه حال و اوضاعشون

    یه مثال از خودم بگم

    که همسر من بیشتر اوقات یا الااقل نصف اوقات توجهش رو نکات منفی من هست و ازم ایراد میگیره

    البته الان بهتر شده کمتر شده ولی خوب هنوز خیلی جای کار داره

    وقتی نسشته موبه مو داره رفتارهای منو نقد و برسی میکنه که چه عیب و ایراداتی دارم

    بهش میگم ببین عزیزم من فکر نمیکنم توی رابطه عیب‌جویی بتونه راه حل خوبی برای حل مشکلات باشه

    والا اگرم چیزی باشه اینجوری که تو میگی من بدتر لجم میگیره

    به هر حال منکه فهمیدم چطوری حال خودمو خوب کنم

    من تو اون لحظات با اینکه خیلی ناراحت میشم در حد نا امیدی و گریه و حس قربانی بودن باز چون قانون رو فهمیدم بعد چند دیقه خودمو جمع و جور میکنم نمیزارم کسی بفهمه گریه کردم

    بعدم نکات مثبت همسرم رو یادآوری میکنم

    و به خودم میگم من میبخشمش چونکه من سزاوار آرامش هستم‌

    به خودم میگم کلی نکات مثبت و زیبایی داره که من میتونم برانگیخته شون کنم

    میدونم که این حرفاش از روی احساسات شدید زده و اصلا منطقی نبوده و همیشه هم خودش پشیمون میشه میاد معذرت خواهی میکنه

    بعد با خودم تصور می‌کنم رابطمون خوب شده

    واقعا سخته ولی ارزششو داره

    پس خیلی خیلی خیلی خیلی مهم آدم یه دودوتا چارتا بکنه همش بدی هارو نبینه خوبی ها همیشه بیشتر هستن

    بعد یچیز جالبی که الان یادم افتاد آدم وقتی بدبین هست و دنبال نکات منفی حتی خوبی ها را به شکلی بد میبینه

    مثلا اگه من آهنگ بزارم و آهنگ گوش بدم و برقصم شوهرم بجای اینکه بکه به به چه زن شاد و خوشحالی دارم میگه چرا تنهایی میرقصی دوسنداری من پیشت باشم از من بدت میاد ! ! !

    بخدا یک دهم از یک درصد مردم دنیا هم نمیتونن اینجوری فکر کنن که تمرکزشون بزارن روی اتفاقات خوبی که قبلا زیاد افتاده

    چونکه همه مون فکر می‌کنیم کار احمقانه ایه و اینجوری خودمونو گول میزنیم ما باید با تمام قوا بریم تو دل بدی ها و جنگ جنگ تا پیروزی فکر می‌کنیم ما نباید کم بیاریم ما باید پاسخ کوبنده تری بدیم که طرف مقابل پر رو نشه اصلا مهم نیست که این وسط خودمون هم داریم آسیب روحی و روانی و جسمی می‌بینیم فقط کم نیاریم فقط تو یه بازی پوچ برنده بشیم

    کاش بفهمیم که هیچکس نمیتونیم تغیر بدیم حتی با شکنجه

    کاش بفهمیم که آرامش مون خیلی مهم تر از رو کم کنی

    یچیزایی رو آدم میتونه حذف کنه و خلاص بشه

    ولی بعضی چیزها نه نمیشه

    پس تنها راه اینه که توجهت رو بزاری روی نکات مثبت همون مسئله

    چه نکته طلایی برای ما آدم هایی که ادعای مسلمانی داشتیم و کماکان داریم

    واقعا برا منکه خیلی خیلی جالب بود

    استاد میگه فرقی نداره نیتت خیر باشه یا نه همین توجه به منفی ها بازهم منفی های بیشتری وارد زندگیت میکنه

    یادمه معلم های مدرسه مون مخصوصا اونایی که مذهبی تر بودن عنوان میکردن بچه های عزیز شما هرررررررر کاری میکنید مهم نیت شماست

    یا تون باشه نیت شما از همهههههه چیییییی مهم تر پس اول هر کار نیت کنید

    فکنم به داعشی هام همینو گفته بودن که قبل کشتن یکی بسم‌الله میگفتن و دعا میخوندن

    این که شوخی بود

    ولی خداوکیلی انقدر اینو به ما گفته بودن که اصلا ریشه دونده تو ذهنمون که بله بله من اگه فلان کار انجام میدم مثلا بچم رو کتک میزنم نیتم پاک دلم به حالش میسوزه خوبش رو میخوام

    وای چقدر افتضاح

    بخدا این نکته خودش یک ماه جاب کار داره

    آخه هیچکس مثل استاد قوانین کیهانی رو نمی‌دونست که بگه دختر من دانش آموزان عزیز

    هرچقدر هم نیت پاکی داشته باشید ولی خلاف قانون عمل کنی زندگیت رو به گند میکشی

    پس حواست باشه چیکار میکنی حواست باشه توجهت رو انرژیت رو تمرکزت رو روی چه موضوعی معطوف کردی

    بنظرم فقط آدم های آگاه میدونن که همه چیز انرژی

    اگه انرژی بزاری برا منفی ها همون نسیبت میشه

    اگه انرژی بزاری روی مثبت همون نسبیت میشه

    نیت چیه بابا مکه میشه من نیت کنم که خدایا من قصدم اصلاح همسرم هست میخوام رابطمون خوب بشه میخوام اون پیشرفت کنه پس از فردا هی ازش انتقاد کنم هی عیب جویی کنم هی بد اخلاقی هی داد و بی داد تا اون آدم بهتری بشه !!

    یا مثلا خدایا من نیتم سیر کردن شکم گربه ها ست

    پس از فردا براشون غذا میریزم

    اونام میان تو حیاط خونم انقدر زاد و ولد میکنن که جرعت نمیکنم تو حیاط یه کباب درست کنم

    یا خدایا من نیتم پاکه میخوام دختر های فامیل رو بیارم به زور جمع کنم روضه و نماز و قرآن بخونیم که همه باهم هدایت بشیم

    خدایا من نیتم پاک ولی قانون تو رو زیر پا میزارم توام چون مثل یه آدم هستی ولی خیلی قوی تر کار غیر قانونی منو قبول کن

    نه عزیزم خدا سیستم خدا قانون خدا آدم نیست که فلان چیز زیر سیبیلی رد کنه

    پس نیت مهم نیست مهم اینه که تو داری رو چه موضوعی انرژی صرف میکنی اون موضوع به تو چه حسی میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    لیلا طهماسبی گفته:
    مدت عضویت: 3258 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام عزیزان

    چقدر این نکته که استاد اول فایل مطرح کردن درس داره اینکه در هر شرایطی لذت ببریم و حال خودمونو عالی نگه داریم حتی در سختی، چون:

    سختی های گذشته باعث شدن الان قدردان همه ی داشته هایم باشم، سختی های گذشته از من انسان قدردان تری، ساختند. پس اونها بد نبودن، این ورژنِ منِ قدردانِ زندگی، خیلی زیباست، خیلی شاد و خوشحاله و این شادی و خوشحالی و سپاسگزار بودن زندگیشو روز به روز زیباتر میکنه، پس هر سختی و چالشی هم که الان دارم باعث میشه وقتی به خواسته م میرسم خیلی بیشتر کیف کنم و لذت ببرم و سپاسگزار خداوند باشم، پس بد نیست ، خیلی هم عالیه.

    استاد عزیز و خانم شایسته نازنین سپاسگزارم برای این یادآوری های زیبا.

    در پناه خدای مهربان بهترینها رو تجربه کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    حسن صالحی گفته:
    مدت عضویت: 669 روز

    به نام یکتای بی همتا

    سلام به همه یاران همراه واگاه

    قدم یازدهم خانه تکانی ذهن

    خداروشاکرم که دزندگی مسیری روبرای بندگانش قرارداد تا قدردان نعمت هایش باشند

    من ازکودکی درخانواده ای بزرگ شدم که ازنظر مالی دچارمشکل نبودند ودرسطحی بودند که ازمتوسط به بالا اما تجربه زندگی وبه مرور زمان شرایط زندگی ما دچارتغییرشد وخود من شرایطی برام پیش اومد که یک سال مجبوربودم به دورازخانواده باشم هرچند این برام ناراحت کننده نبود بلکه من ادم ماجراجویی بودم وبه همین خاطر این شرایط رودوست داشتم

    خلاصه من توزندگیم اکنون هرچه مشکل هام بیشترشد ظاهرا باعث شد مستقل تر بشم وقوی ترساخته بشم ازشرایط رفاه کامل به شرایط سخت اما زمانی که به مشکلات سخت بر خورده بودم چون یاد نگرفته بودم چه جوری پول بسازم خیلی دچارسختی شدم تا زمانی که ازدواج کردم وهمسرم تواین زمینه بهم دلگرمی میداد یادم هست زمینی داشتیم که شخصی به زور اونو تصرف کرد ومی خواست بفروشه ومن با زبان خوبی بهش کفتم این کارونکه اما اون گوشش بدهکارنبود ومن وکیل کرفتم اما سند رسمی نداشتم وطرف مقابل هم بازهیچ توجهی نمی کرد من کم کم خیلی ناراحت وغمگین شدم که چراکه وقتی حق با منه اونی که داره ظلم میکنه داره پیروز میشه واصلا وجدان نداره ومن که حق باهام هست داره همه چی ازدستم میره

    وقتی داشتم کتابی درباره شکرگزاری می خوندم نوشته بود مشکلات رورها کنید بهش فکرنکنید اگه کسی بهتون بدی کرده شما با بدی جوابش ندید وخلاصه کلی مطلب قبل ازاین من به همین خاطرناراحتی زمین بیمارشده بودم وهرچی دعا میکردم درحالت اعتراض ومظلومیت پیش خدا که این چه وضعی هست که من دارم وگله وشکایت ازخدا بعد ازمطالعه اون کتاب کلا فکرم روعوض کردم ووکیل روهم بیخیالش شدم نصف بیشترزمین ازدست رفت اما یک سومش روزنده کردم وبعد گفتم همین یک سوم روامید وارم بعدش برام به اندازه کل زمین بهم منفعت بده تاگذشت پولی که خرج وکیل کرده بودم روازداروندارم وطلای همسرم بود حالا به حدی رسیده بودم که پول نداشتم دیوارکشی کنم میرفتم پیش هردوست ورفیقی که داشتم میگفتم این زمین من سیصد متره دیوار کشی کن نصف روبرداربرای خودت ونصفش برای خودم چون پول سا ختش رونداشتم وهیچکی قبول نمی کرد تااین که خسته شدم همسرم گفت بیا بااعتباری که داریم وبطور قرضی اول سنگ شالوده روبریزیم تابعد ببینیم چی میشه من میگفتم نمیشه امااون میگفت خداکریمه با همین شروع کنیم همیینم زورمون نمیرسید اما شهامت همسرم بهم دلگرمی داد خلاصه با اعتبارسنگ اوردیم بعدش پولش جورشد یه استا پیدا کردیم که حاظر شد کارکنه شالوده رو وچون فعلا شغلش نگهبانی یک شرکت بود حاظر شد قستی کارکنه و بعدش کم کم دست وبالمون کمی بازترشد کمی مصالح گرفتیم وریختیم به هرحال حدود چندین سال طول کشید کم کم یه خونه ساخته شد والان هم یه اتفاق به ظاهربد افتاد ویکی ازهمسایه کوچه پشت روگرفت البته اول کوچه که ما وسطش بودیم روگرفت همسایه ها همه اعتراض زدن وشکایت خلاصه اخرش همسایه بغلی ما هم کوچه پشت خودش روگرفت وبعد مسولین به ماگفتن این کوچه دیگه بن بست شده شماهم ببندید تا کلا بسته بشه چون نمی خواستن هزینه اسفالت کنند وبودجه بزارن براش واین شد که زمین ماچهارصد مترشد الان می خوام حدود صدوپنجاه مترش روبفروشم میشه یک میلیاردو ششصد ملیون تا فعلا که زمینها طرقی کرده تومنطقه ما وزمین گیرنمی یاد ومنطقه ماهمش شده سوله وانبار وهمه دربه دردنبال زمین وکارهستند وشاید تا چند وقت دیگه به چندین میلیارد هم برسه وقتی به گذشته سختم نگاه می کنم والان که چه نتیجه ای داره میده خیلی خوشحالم ونتیجه صبر وتمرکز برخوبی ها واعراز ازاحساس بد وناراحتی وجنگ وکشمکش این هست که ملکم رودارم وبیشترهم شد حتی باسفارش مسولین همون منطقه نه ازسرخودم واین مقداری روکه میفروشم زمین خالی وقسمتی ازحیاطش هست ویه منزل ویلای با حیاط کلا دویستو پنجاه متر میومنه سرجاش ودادم اجاره واجارش رومیگیرم خدایا شکرت

    این ازقدم یازدهم بله دوستان وعزیزان زندگیم شده همش معجزه خدا این برای همه همین جورخواهد بود اگه براساس قانون

    خداوند عمل کنیم اینو ردپای خودم گذاشتم تا هم برای خودم وهم برای دیگران یه نشانه بشه و انگیزه برای ادامه مسیرباشه

    امیدوارم که این جلسه برکتی باشه ازبرکات خداوند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1830 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام استاد عزیزم

    دوستتون دارم

    استاد امروز تا همین الان نتونستم کامنت بنویسم تا بعد از ظهر مشغول کار بودم بعد اومدم خونه یه خبری در تهران پخش شد که ایران حمله موشکی به اسرائیل داشت و نمیدونید چه خبر شد و توی محله ما چه غوغایی بود تا همین الان موتوری ها شعار میدادند و از این قبیل حرفها و همسرم هم که خونه اومده تلوزیون روشن کرده صداش تا سر چهار راه محله داره میره

    نمیخوام توجه به نا خواسته کنم ولی به خاطر شرایط ایران تا حالا نتونستم کامنت بنویسم الانم اومدم توی اتاقم و با نوشتن کامنت توجهم را بزارم روی چیزهای خوب و به نا خواسته ها توجه نکنم.

    اصولا من فکرهام و خواسته هام خیلی با همسرم متفاوته

    همسرم اصلا دیدگاه من و نداره و من چند ساله که دارم فقط روی خودم کار میکنم و خیلی موفقیتهایی داشتم و از خودم راضی ام ولی باید بیشتر بشه

    استاد از صبح این فایل را چندین مرتبه گوش دادم نکات کلیدی اش را فردا مینویسم

    واقعا چقدر قانون درسته تمام چیزهایی که شما میگفتید منظورم ناخواسته ها

    ولی من امروز واقعا سعی کردم توجه ام را بزارم روی نعمتها و خوبی ها و سپاسگزار پروردگارم باشم البته درونن و با تمام وجودم این کار را کردم که البته هر روز انجام میدهم و شده جزء زندگی ام

    و امروز هم این اتفاق را از زاویه دیگه بهش نگاه کردم سعی کردم نکات خوبش و ببینم

    مثلا همسرم وسایلش را برداشته بود بره شمال و شب مقداری از راه را رفته بود برگشت گفتم چرا برگشتی گفت مگه ندیدی چی شده

    من هم با خودم گفتم حتما خیری بوده که برگشته شاید در مسیر در جاده یا فردا و چه میدنم اتفاقی می افتاده حالا که همسرم برگشت و نرفت خیره

    یا مثلا الان که صدای تلویزیون بلنده

    من اومدم تو اتاقم و به خودم گفتم انقدر خدا من و دوست داره که شرایطی الان فراهم کرد که من فارغ از بیرون بتونم کامنت بنویسم بعد از کامنتم مثل هر شب سپاسگزاری هام و مینویسم و بخوابم

    و دیگه اینکه من بعد از ظهر دوتا وسیله برقی خریدم و به خونه اوردم یکیش از اون دستگاه که استاد هم داره برای استیک کردن در سفر به دور امریکا دیدم داشت من هم امروز خریدم و میخواهم توی خونه برای استیک و غذاهایی که طبق قانون سلامتی درست کنم و بخورم

    چون من با استاد دوره قانون سلامتی را اجرا کردم و دارم انجام میدهم

    الانم بابت این دستگاه که خریدم خیلی ذوق کردم و براش سپاسگزارم و یکی از سپاسگزاری های امشبم که مینویسم هم همین است

    خلاصه استاد امروز خیلی درونن سعی کردم به زیبایی ها توجه کنم و زیبایی ها را ببینم و سپاسگزار باشم

    به خودم تبریک میگم که میتونم در هر شرایطی هر چند سخت کنترل ذهن کنم

    البته نمیگم عالیم و تا اونجا که بلدم و میتونم سعی ام را کردم

    خدایا بابت همه چیز بینهایت شکر

    خدایا ما به هر خیری که از جانب شما به ما برسد سخت محتاجیم

    خدایا ما را به راه راست هدایتمان کن راه کسانی که به آنها نعمتهایت را داده ای

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3418 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان

    خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است

    و ضَرَبَ‌ اللَّهُ‌ مَثَلاً قَرْیَهً کَانَتْ‌ آمِنَهً مُطْمَئِنَّهً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِنْ‌ کُلِ‌ مَکَانٍ‌ فَکَفَرَتْ‌ بِأَنْعُمِ‌ اللَّهِ‌ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ‌ لِبَاسَ‌ الْجُوعِ‌ وَ الْخَوْفِ‌ بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ‌ نحل 112

    خداوند مثلی زده است: منطقه آبادی که امن و آرام و مطمئن بود؛ و همواره روزیش از هر جا می‌رسید؛ امّا به نعمتهای خدا ناسپاسی کردند؛ و خداوند به خاطر اعمالی که انجام می‌دادند، لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشانید

    فَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ‌ اللَّهُ‌ حَلاَلاً طَیِّباً وَ اشْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ‌ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ إِیَّاهُ‌ تَعْبُدُونَ‌ نحل 114

    پس، از آنچه خدا روزیتان کرده است، حلال و پاکیزه بخورید؛ و شکر نعمت خدا را بجا آورید اگر او را می‌پرستید

    چه همزمانی زیبایی امروز صبح داشتم سوره مبارک نحل را می‌خواندم که با آیات بالا برخورد کردم و امروز موضوع این گام قدرشناسی و سپاسگزاری نعمت‌های خداوند است

    در آیه 112 خداوند می‌فرماید که شهری آباد و پرازنعمت بود که همواره روزیش از هرجا می‌رسید، این نشان از باور فراوانی نعمت و اینکه وقتی خداوند بخواهد بقول استاد نعمت از درودیوار وارد زندگی می‌شود ولی چه چیزی باعث شد که این نعمت‌ها از مردم این شهر گرفته شود؟

    کفران نعمت و ناسپاسی، کفران یعنی پوشاندن روی نعمت‌ها و نادیده گرفتن آنها یعنی بقول استاد توجه نکردن به آنها و توجه نکردن به اینکه این نعمت‌ها از جانب خداوند است

    وطبق قانون وقتی که ما ناسپاس باشیم و به داشته‌های خود توجه نکرده و بابت آنها از خداوند تشکر نکنیم چه اتفاقی می‌افتد؟

    نه تنها این نعمت‌ها از ما گرفته می‌شود بلکه لباس گرسنگی و ترس بر ما پوشانده می‌شود؛

    همواره نگران آینده هستیم؛

    همیشه در احساس بد بسر می‌بریم و طبق قانون این احساس بد اتفاقات بد بیشتری را وارد زندگی ما خواهد کرد

    پناه می‌برم به خداوند از شر کفران و ناسپاسی و نادیده گرفتن نعمت‌هایش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    میلاد خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 1268 روز

    سلام استاد عزیزم

    خدایا هرآنچه که دارم از تودارم و از تو به من رسیده است،سپاسگزارم

    به به چه هوایی چه منظره جالبی پایین ساختمان هست خدایا شکرت

    اگر همیشه تسلیم باشیم و اینو تکرار کنیم با این باور که من تحت حمایت و هدایت خداوند هستم و همه چیز به نفع من پیش میره دیگه توی هر شرایطی میدونیم که قراره اتفاقات خوب رقم بخوره

    و از بالا و بیرون به شرایط نگاه کنیم و بگیم خب این اتفاق اومده که من رشد کنم پس تسلیم باشیم و اجازه بدیم که خداوند کارها رو پیش ببره

    اوضاع همیشه در کنترل خداونده

    قرار ما راحت به همه چیز برسیم پس وظیفه ما در این مسیر توجه به نکات مثبت و زیبایی هاست و لذت بردن و تسلیم خدا بودن

    خداوند عشق میکنه ما کارهامون رو بهش بسپاریم و عاشقانه همه کار برامون میکنه

    خدایا شکرت

    ثروت مرا به خدا نزدیکتر میکند

    من تسلیم خداوند هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    moghadam گفته:
    مدت عضویت: 2392 روز

    مهری

    به نام مهربانترین ،تواناترین، مدبرترین کارگزار هستی. خدایی که همه وجودم از اوست.

    سلام به همه اساتید حوزه هستی و توحید .

    قدرشناسی و پاداش ویژگی های شخصیتی

    اون قدر عنوان این بخش برام جالب و احساس برانگیز بود منی که تا اکنون هر روز وقتی برای نوشتن کامنت نداشتم و فقط نکات اصلی رو یادداشت میکردم کامنت ها می‌خوندم دلم نیومد با دیدن روی خوش استاد و این عنوان شگفت انگیز و کامنت دوستان دست به قلم نشم. انگار وجود خفته ای در وجودم بیدار شده و داره از کشف جدیدش و از نتیجه به دست آمده پایکوبی می‌کنه. تک تک کلمه های استاد یک جور دیگه ای تو وجود خسته ام میشینه، و دوست داره با تمام وجود سر به سجده بگذاره و فریاد بزنه الهی شکرت .

    الهی شکرت و هزاران سپاس به خاطر وجود ارزشمندم در این کره خاکی و تجربه این همه نعمت و زیبایی. دیدن و شنیدن و بوییدن و لمس کردن و حس کردن تمام قوانینی که بوی عطرش وجودم رو مست می‌کنه و شادی بینهایتی رو بهم میده. شادی که فقط و فقط خودت میتونی درکش کنی و قابل گفتن یا توضیح دادن نیست.

    استاد مریم عزیزم از روزی که صدای گرم و پر محبتت رو شنیدم فقط با خودم عهد کردم قدم قدم باهات همراه بشم .

    با دوستان قدرتمند توحیدیم در کوپه قطاری به نام خانه تکانی ذهن گام به گام بهم جا و فرصتی داده شده تا هر روز پاکسازی انجام بدم و خدا میداند که چه قدر از بودن در این فضا لذت میبرم و قدردان و سپاسگزار هستم. چه اتفاقات نادر و بیش از حد زیبا و باورنکردنی برایم رقم خورد در این چند روزه،

    همین دیروز بود که ما سه خواهر با تنها برادرم در باغ پدری ، دور هم بودیم. مادر عزیزتر از جانم باعث این دورهمی بود. دورهمی خانوادگی معمولی نبود. به قصد کار و کمک به پدر و مادر باهم دیگر تصمیم گرفتیم به باغ بریم .بدون همسر و فرزند ، و چقدر بعد از مدتها جدایی و دور از هم بودن ،این دورهمی کاری چسبید. دورهمی خواهر برادری. یاد دوران بچگی به خیر. چقدر باید شکرگزار الهی باشم که خاطرات دوران کودکی ام در کنار خواهر و برادرهایم لذت بخش بود در کنار همه اون به اتفاقات به ظاهر ناخوش. چقدر کار اونم تو طبیعت الهی لذت بخش بود. خداوند به همه پدر مادر ها عمری بلند و باعزت عطا کند که نعمت حضورشون و انرژی خاصشون باعث بوجود آمدن این لحظات خاطره انگیز برای فرزندانشون هستند .‌

    اونقدر وجودم لبریز از شادی و خوشحالی است و اون قدر قلبم سرشار از انرژی های خاص الهی است که دست به نوشتن کامنت شدم چرا که دیگه دارم ندای قلبم رو درک میکنم و میفهمم، داره این جوانه این باور روز به روز رشد می‌کنه

    تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس

    آره استاد عزیزم ،به یاد دارم روزهایی که فقط شنونده صحبتهات بودم و راستش تو دلم میگفتم اینم دلش خوشه، چه حرف‌هایی می‌زند ،مگه میشه از اخبار و جهان جدا بود مگه میشه من مسئول همه اتفاقات زندگیم باشم، ولی با همه این وجود یک چیزی تو وجودم منو تشویق به ادامه حضور در این دانشگاه الهی رو میداد. الان به میزان باورهایم خالق لحظات زندگیم هستم. شاید برای من زمان طولانی سپری شده تا به این درک برسم ولی واقعا تک تک اون لحظات هم برایم پر از شور و شوق زندگی با یک دید متفاوت بوده است.

    استادان عزیز و توحیدیم شایسته و عباسمنش نازنینم، به خاطر وجود ارزشمندتون هر لحظه قدردان خداوند مهربانم هستم و از راه دور بوس بوس . عشق الهی سرتاسر وجود توحیدی و بینظیرتون .

    الحمدلله رب العالمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1374 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    و لأن شکرتم لأزیدنکم

    اگه سپاسگزار باشید شما را می افزایم.

    طبق قانون جهان هستی هر چقدر که سپاسگزار تر باشی هر چقدر که قدردان نعمت های زندگیت باشی نعمت های بیشتری وارد زندگیت میشه

    ما توی دنیایی زندگی می‌کنیم که تضادها جزیی از زندگی ما هستن یعنی تضادها، شرایط سخت همیشه هستن اگه ما بتونیم از این تضادها و شرایط سخت گذر کنیم همین تضادها و شرایط سخت برای ما موهبت میشه

    حالا چطور میتونیم از این تضادها بگذریم؟تنها راهش تغییر باورهاست

    و کنترل ذهنه کاریه که همه نمی تونن انجامش بدن و فقط اون افرادی که تعهد و ایمان قلبی دارن انجامش میدن

    همین تضادها باعث میشن که ما قدر نعمت هامون و بیشتر بدونیم خیلی بیشتر سپاسگزار خداوند باشیم خیلی بیشتر احساس ذوق و شوق داشته باشیم چون می‌دونیم از کجا به کجا رسیدیم

    من نوعی که میدونم قانون جهان اینه که به هر چی توجه کنم از اصل و اساس اون بیشتر وارد زندگیم میشه خب توی شرایط سخت باید بتونم جوری نگاه کنم که احساس بهتری داشته باشم باید به خودم بگم که این شرایط سخت گذراست و قرار نیست اوضاع همینجوری بمونه و وقتی بتونم با تغییر باورهام ازش بگذرم و برم مرحله ی بعدی همه چی تغییر خواهد کرد

    اون وقته که اون اوضاع سخت تبدیل میشه به خاطرات خوب به سپاسگزاری بیشتر به ذوق و شوق بیشتر به احساس خوب بیشتر

    یعنی همه چی به طرز نگاه کردن ما به شرایط بستگی داره

    خدایا خودت کمک کن که آدم سپاسگزارتری باشم قدردان نعمت های زندگیم باشم

    خدایا خودت کمک کن طبق قوانین جهانت زندگی کنم هر روز بهتر روی ذهن و باورهام کار کنم و تا لحظه ای که زنده هستم توی مسیر درست حرکت کنم.

    الهی به امید خودت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    سمن ناز عیوضی گفته:
    مدت عضویت: 672 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان و دوستان گلم

    روز یازدهم از دوره خانه تکانی ذهن 1403/07/15

    خدایا سپاسگزارم بخاطر تمام شرایط سختی که باعث شد تا من بزگترین تجربیات را داشته باشم و تلاشم را زیاد کنم و این شرایط سخت نقطه ی مثبت زندگیم شود

    این خوشبختى نیست که باعث شکرگزارى در انسان مى شود ، بلکه شکرگزارى است که خوشبختى را براى ما به ارمغان مى أورد .

    شادى و آرامش پایه ى جذب تمام خوبى ها و نعمت هاست .

    بخاطر همین باید هدف ما در زندگى این باشد که شاد و آرام باشیم .

    احساس خوب مساوی اتفاقات خوب

    خدا رو هزاران بار شاکرم که در این مسیر زیبا هستم

    خدایا خودت گارانتی و ضمانت آرزوهای من باش تلاش و امید از من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    افسانه زارع گفته:
    مدت عضویت: 919 روز

    گام یازدهم خانه تکانی ذهن.

    آگاهی هایی ک دریافت کردم و متوجه شدم.

    کنترل ذهن توی شرایط سخت، اگر الان شرایط سختی داری نگران نباش،این باعث میشه در آینده آدم شکرگذاری بشی،و ب هر چی ک نداری وقتی رسیدی خوشحال‌تر میشی،آدم سپاسگذارتری میشی.و طبق قانون هستی هر چی سپاسگذارتر باشی شرایط بهتری خواهی داشت.

    این خودش ی نوع امید هست ک درسته الان شرایط سخت هست،اما با تغییر باورهام این شرایط سخت تبدیل به یه موهبت عالی شرایط عالی و سپاسگذاری بیشتر، خوشحالی و ذوق بیشتر میشه.

    شرایط سخت الان جز خاطرات خوب من در آینده نزدیک میشه.

    شمایی ک میخوای از قانون استفاده کنی، تصمیم میگیری ک تمرکزتو بذاری رو یه اتفاق نت جالب یا یه اتفاق خوبی ک افتاده!!

    حتی اگر بین 10 اتفاق منفی یک اتفاق خوب بیوفته تو باید تمرکزتو بذاری روی همون اتفاق خوبی ک افتاده،،

    اگر میخوای از قانون پیروی کنی و اگر میخوای زندگیتو تغییر بدی.

    یاد بگیر تمرکز کنی روی چیزای خوب،شما ب هر چیزی ک توجه کنی باعث میشی ک از همون جنس وارد زندگیت بشه.

    ب اتفاقات جوری نگاه کنید ک احساس بهتری بهتون بده تا زندگیتون رو اونجور ک دوست دارید بسازید.

    ارتباط کاملی وجود داره بین شخصیت سپاسگذار و میزان ورود نعمت ها ب زندگی.

    رابطه مستقیم بین شخصیت سپاسگذار و توانایی مالی خوب.

    اگر بتوانیم ذهن را روی خواسته ها معطوف کنیم،فارغ از اینکه بقیه چکار می‌کنند و در چ شرایطی هستند،ما به مسیر خواسته‌ هایمان هدایت می‌شویم و در آن مدار قرار می‌گیریم.

    جنگیدن برای خواسته ، با قوانین خداوند هماهنگ نیست، مسیر رسیدن ب خواسته ها ی مسیر جنگلی قشنگ هست ک سوت زنان از اونجا رد میشی.

    هماهنگی با قوانین یعنی کمترین مقاومت.

    ممنون از استادان عزیز.

    ب امید ثروتمندی در مسیر تکامل و لذت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: