این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-04-22 11:15:222024-12-17 10:35:26سریال زندگی در بهشت | قسمت 1
1246نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدای من سپاسگزارم که در اولین روز تعهدم من رو هدایت کردی به این فایل
خدای من ازت سپاسگزارم
باهمه وجودم با تک تک سطوح انرژیم ازت سپاسگزارم که در مدار دیدن این ویدیوی زیبا قرار گرفتم
که هم فرکانس این زیبایی هام که تونستم ببینمشون
که اجازه دیدنشون به من داده شده
خدای من؛دیروز کوزه سبزه عید رو که شاهی روش سبز شده رو پر آب کردم و زیبایی اش رو تحسین کردم…امروز دوباره دیدمش و گفتم من چقدر سبزه ها رو دوست دارم…تو سپاسگزاری هام بابت دیدنش و زیبایی اش سپاسگزاری کردم…و حتی هفته پیش؛در دانشگاه؛از پنجره کلاس چشمم به درخت توی خیابون افتاد و واقعا شوکه شدم از سبببزی و زیباییش!عجیب رنگ سبزش خاص و زیبا بود…وقتی رفتم کلاس طبقه بالا بازهم به چشمم خورد و زیباییش دوباره منو شوکه کرد…شاید اثر کامنت یکی از بچه ها بود که در یه جای سایت خوندم که نوشته بود:الان از دیدن یک درخت کلی به وجد میاد…
خدای من زیبایی سبزه ها برام یه جور خاصه…انگار مستقیم تو رو حس میکنم…یاد اون آیه میندازه منو: « أانتم تزرعونه أم نحن الزّارعون؟ »
ماهِ من؛ربّ تویی
شاه تویی
خالق تویی
خوش سلیقه و احسن الخالقین تویی(ノ^_^)ノ
ماهِ زیبای من؛سپاسگزارم
اوایل فایل که استاد کنار اون درخت ایستادن با همه وجودم داشتم درختا و برگاشون و اون عمق از زیبایی رو نگاه میکردم…چقدر زیبا و خوشرنگ…تا حالا اینطور به فایلای زندگی در بهشت نگاه نکرده بودم…که اینطور این زیبایی ها رو ببلعم…خدای من واقعا که الان در فرکانسش بودم…و بعد به دریاچه ای که لا به لای شاخ و برگ ها بود نگاه کردم؛زیبایی زیبایی و زیبایی…لذت میبرم از حرکتای استادم؛لذت میبرم از شنیدن خنده های شما دو عزیزدللل؛لذت میبرم از دیدن رابطه اتون واقعا لذت میبرم از دیدن رابطه اتون (◍•ᴗ•◍)
برای من یکی از دلایل اصلی ای که میخوام سریال ها رو ببینم اینه که رابطه شما رو ببینم تا تصویری از یک رابطه درست رو ببینم استاد و مریم بانوی عزیزم(˘︶˘).。*
که این هم یک الهام بود(◍•ᴗ•◍)*。
چقدر خندیدم وقتی استاد گفت تف مالی ای که کار میکنه^_^
و چقدر باحال گفتید نیفتاد رو سرم فقط صورتمو نوازش کرد…چقدر زیبا گفتیدش؛کلام زیبا
چقدر زیبا بود اون چرخاندن دوربین
من با همه وجودم؛با ولع زیاد اتمسفر و زیبایی اونجا رو از همینجایی که هستم بلعیدم
گریس چقد خنده دار آخراشو میدوید^_^
و وقتی ماشین حرکت میکرد و آهنگ پخش میشد فقط ربّ عزیزم میدونه که چقققققققدررلذت بردم.چون خیلی دوست دارم این تیکه ها رو.و خدای من ترانه:- بی نظیره\0/* روز اول تعهدت به این فایل با این حجم از زیبایی هدایت بشی؛هدابت بشی به دیدن کیفیت HD؛ومنی که امشب این فایل برای من فراتر از تکه هایی بود که از پیش دیده بودم…امشب جنس همه چیز فرق داشت…وقتی با ذوق سبزه ها و برگ هارو دیدم؛و تمام صفحه ام رو نگاه میکردم و لذت میبردم از مناظر؛وقتی از ته دلم خندیدم به شوخی های شما و دویدن گریس دنبال ماشین و بازی کردن استاد با قیچی مثل موقعی که بچه های شیطون در حین حرف زدن اسباب بازی هاشون رو تکون میدن و حرف استاد وقتی براونی و گریس رد شدن و من حتی به دویدن اونها هم میخندیدم:-)
وقتی آهنگ پخش شد…
و خدای من
یه حس خاصی داشتم در طول این ویدیو
با قوت و قدرت تمام
حس میکنم اتفاقات خیلی خیلی خوبی برام تو راهه
خیلی خوب
و اون ترانه روی اون مناظر مهر تایید بود
خدایاااااا با همه وجودم ازت سپاسگزارم؛با همه وجودممممممم┌(・。・)┘
سلام به دوستان، سلام به استاد باحالم، سلام به خانم شایسته عزیز و سلام به بهشت…
سلام به بهش که همه ما یک قسمتی از اون را توی زندگی خودمون داریم فقط باید چشمهامون را بشوییم و طور دیگری به دنیا نگاه کنیم.
این دو عزیز کاری میکنند توی این سریال که واقعا زندگی من یکی را متحول کرد.
من تا همین چند وقت پیش قسمت های این سریال را تک و توک میدیم ولی هفته پیش تصمیم گرفتم که شروع کنم و هر روز یک قسمت را ببینم و کامنت ها را هم بخونم و بچه ها نمیدونید که دیدن استاد و خانم شایسته و نحوه برخود اونها با مسائل، نحوه نگاهشون به صورت مستند، آرامشی که اینها دارند و آسون گرفتن کارها و… چقدر درس ها به من یاد داده و چقدر آرامش به زندگی من دعوت کرده.
واقعا اینها الگوهای مناسبی هستند که میشه یک دنیا درس ازشون آموخت و سریال زندگی در بهشت جزو بهترین مستند هایی است که من تا الان دیدم مخصوصا برای کسی که میخواد ارتعاشش را مثبت تر بکنه، توجه به نکا مثبت را یاد بگیره.
چقدر زیباست این دریاچه ای که دور تا دورش درخت و جنگل و سرسبزی هستش. خدایا شکرت که اینقدر زیبایی در جهانت آفریدی تا ما هم از دیدن اون شاد بشیم هم از استفاده از این نعمت هات.
چه دریاچه زیبایی و چقدر آب به صورت بینهایت که این دریاچه را همواره پر میکنه و از اون طرف خارج میشه. آب نماد فراوانی خداوند که ما هیچ کاری براش نمیکنیم و همواره در زندگی ما وجود داره، خدایا صد هزار مرتبه شکر به خاطر اون.
استاد اون اره که توی دستتونه به نظر مناسب نمیاد برای برش درخت ها :) اما من میدونم که شما در قسمت های آینده یک حرفه ای میشید توی این کار چونکه با تضاد ها همینطور رشد و پیشرفت میکنید.
چه ماشین باحالی دارید استاد و چقدر با مزه بود اون ایده ای که ما طناب درخت را از جا در آوردید. بی احترامی نباشه اما ایده به قول ما اصفهانی ها ایده لری بود که کلی خندیدم و ذوق کردم به خاطرش.
استاد و خانم شایسته چه بهشتی را دارید ازش استفاده میکنید، واقعا نوش جونتون و گوارای وجودتون که لایق هزازران برابر این هستید. شما دو عزیز زندگی خیلی از افرادی که تقاضای تغییر را داشتند عوض کردید من جمله من که به این خاطر از شما واقعا سپاسگذارم.
چقدر رابطه زیبا و عالی به همدیگه دارید و چقدر لذت میبرم از اینکه میبینم یک ذوج به این زیبایی با همدیگه کنار میان و اینقدر هر دو با هم در صلح هستند.
داشتن اعتماد به نفس در روابط یک نکته کلیدی است که به لطف خداوند من بعد از کار کردن روی این مورد با یک عزیزی آشنا شدم که الان دو ساله با همدیگه یک رابطه عالی و زیبا را داریم و هر دو به هم احترام میزاریم و آزاد آزادیم چون ایشون هم عزت نفس خوبی داره.
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که تونستم لایق این رابطه زیبا بشم.
خدایا شکرت که در مدار تماشای این سریال زیبا قرار گرفتم تا یاد بگیرم زیبایی ها را ببینم در دنیایی که به قول استاد همه تمرکزشون را گذاشتند روی نازیبایی ها و زشتی ها و مشکلات من یک صدای دیگری هستم و خدایا شکرت که داری زیبایی ها را برای من آسان میکنی.
خدایا شکرت که یک استاد عالی دارم که به زبان مادری با عشق میاد و قوانین جهان هستی را که این همه وقت گذاشته و در موردشون تحقیق و بررسی کرده به من آموزش میده تا من هم بتونم مثل خودش زندگیم را زیبا کنم و هر طوری که میخوام اون رو بسازم.
خدایا شکرت که خانم شایسته را دارم که کنار استاد هر جا هر نکته ای را که احساس میکنه ما متوجه نمیشیم سوال میکنه، میاد و فیلم میگیره از زندگیشون تا به ما نشون بده و من اینهمه از این مستند یاد بگیرم.
خدایا شکرت که من را به صراط المستقیم هدایت کردی و هر روز زندگی را برام زیباتر، جذابتر و بهتر میکنی.
امیدوارم همه دوستان توی این مسیر زیبا از زندگیشون لذت ببرند و بهشت را در این دنیای پر تضاد ببینند.
من از طریق ” نشانه ی من برای قدم بعدی” با این سریال آشنا شدم، و بعد از دیدن قسمت اول تصمیم گرفتم هر روز آن را دنبال کنم، مهمترین دلیلم برای دنبال کردن، ایجاد انگیزه, حس خوب و رنگ گرفتن دوباره امید به زندگی در وجودم بود، خصوصا با آهنگ عالی انرژی مثبت.
سلام خدمت تمام دوستان عزیز و استاد عباس منش و خانم شایسته گرامی
چقدر زیباست طبیعت بکر و ناب بهشت و چقدر صحبت های شما بزرگواران دلنشین است
به راستی که هر روز بیشتر بهم ثابت میشود و نشانه های بیشتری میبینم از زیبایی زندگی و سادگی مسائل و چالش های آن همانطور که استاد عزیزم با خنده و شادی مسائل را حل میکنند و تمام مسائل زندگی راه حل های خیلی راحت و آسان دارند و خداوند تمام این راه حل ها را به ما نشان خواهد داد اگر باور کنیم و ایمان داشته باشیم
چقدر آهنگی که پخش شد زیبا بود من این آهنگ رو خیلی دوست دارم و مدت هاست که در پلی لیست ام دارمش و واقعا اونجایی از آهنگ که میگه ( خودت رو آماده کن واسه روزهای خوب واسه تقدیر) چقدر زیباست و واقعا تقدیر چیزی جز خوشبختی و روزهای شاد نیست
خیلی ممنون از شما بخاطر اینکه این صحنه های زیبا رو با ما به اشتراک میگذارید
کامنت زیباتونو خوندم که با اشتیاق تمام شروع کردین به تحسین کردن و با نوشتن این جزییات تمرکز بیشتری بردین روی زیبایی ها،عضویتتون رو دیدم و خیلیییی خوشحال شدم ،خوشحالم که تعداد اعضای خانوادم روز به روز داره بیشتر میشه،بهتون تبریک میگم و پیشنهاد میکنم سریالو تا پایان نگاه کنید بخدا بکل شخصیتتون تغییر خواهد کرد و این اولین قدم برای رسیدن به تک تک خواسته هاتون خواهد بود.
سلام و عرض ادب خدمت تمام دوستان و استاد عزیزم و مریم جان که هم اسم خودمه :)
من تصمیم گرفتم هرچی تا الان سریال هارو دیدم فراموش کنم و دوباره از اول قسمت به قسمت نگاه کنم و تو هر قسمت یه کامنت بزارم در جهت تحسین زیبایی های اون قسمت
و از خدا کمک و تعهد میخوام که منو تو این مسیر یاری هدایت و متعهد کنه.
چققققدر دریاچه زیبایی واقعا ادم کلمه پیدا نمیکنه در وصف اینهمه زیبایی ، خدایا شکرت بابت چشم های سالمی که دارم باهاش اینهمه زیبایی رو میبینم، خدایا شکرت که چنین منظر زیبایی رو افریدی، خدایا صدددهزار بار شکرت.
ابزار چقدر کار ادم هارو راحت تر و لذت بخش تر میکنه و استاد چقدر ابزار ها در زندگی شما فراوونه، خدایا شکرت که منو با استاد اشنا کردی که تو زندگیش هر روز بیشتر و بیشتر فراوانی رو ببینم و باور کنم، شکرت
چقدر احترام بین استاد و مریم جان عالیه، من همیشه اعتقادم این بوده که احترام بالاتر از عشقه و الان که دارم اینهمه احترام رو میبینم، میفهمم که چه اعتقاد درستی داشتم :) خدایا شکرت که من نمود عینی رابطه ای رو میبینم که همیشه تو ذهنم تجسم میکردم، رابطه ای سرشار از احترام و عشق ، شکرت واقعا ، دیدنش برای من نشونه ی رخ دادنشه. شکرت شکرت شکرت
چقدر اب و هوای پردایس عالیه، نه گرم نه سرد ، چشمه ها روونه (اب فراوونه) ، درختان فراوونه … واقعا اسم بهشت برازندشه، خدایا شکرت که بهم نشون میدی که بهشت در همین دنیا هم هست و میشه زندگی سرشار از زیبایی وفراوونی تو تمام جنبه ها باشه. شکرت
چه ایده ی خوبی به ذهن استاد رسیده هم ورزش هم پروژه پاکسازی و زیباتر کردن این بهشت، منم این ایده رو انجام میدم گاهی ، مثلا بعضی وقتا بجای اینکه برم پیاده روی تو خونه به مامانم کمک میکنمو کارهای خونه رو انجام میدم و همین باعث شده که تبحر خاصی تو تمیزکاری داشت باشمو همه جارو برق بندازم :) خدایا شکرت که بدن سالم بهمون دادی که ایده های ساده ای که میاد رو بتونیم اجرا کنیم.
چچقدر اسمون قشنگه ، نگاه کردن به اسمون ابی بدون ابر لذت بخش ترین کار دنیاست ، حالافک کن اینهمه ابر زیبا هم بهش اضافه بشه واقعاااا خدایا شکرت بابت این جهانی که افریدی
صدای پرنده ها چقدر گوش نواز بود ، انرژی طبیعیت به زنده بودنشه به صدای پرنده هاشه من که حسابی لذت یبرم
خدایا شکرت که حتی همین بهشت که عااالیه باز جا برای بهتر شدن داره، با کندن اون درخت توسط ماشین زیبای استاد یکهو منظره کلبه ی روی اب پیدا شد ، خدایا شکرت که همیشه و همیشه جا برای بهتر شدن هست.
شکرت بابت ماشین های مدل بالایی که روز به روز تولیدشون داره بیشتر و بیشتر میشه ، تولید بیشتر ینی فروش بیشتر، فروش بیشتر هم ینی ثروت و نعمت و پول بی نهایته، مثل اکسیژن .. شکرت خدا جونم، شکرت
چه بزغاله ی بامزه ای بود، مخصوصا اون صحنه که با براون میدویدن عالی بود و من کلی خندیدم
چقدر درخت ، چقدر سرسبزی ، چقدر نعمت تو همین یه قسمت از این بهشت هست
و اهنگ اخرشم که دیگه تکمیل کرد لذت بردنمو مخصوصا اونجاش که گفت : چیزی جز فکر خودت نداره رو انرژی تو تاثیر
خدایا شکرت که این کامنتو نوشتم
و چقدر الان احساسم هزار برابر بهتر و بهتر شده
استاد براتون بهترین هارو از خدا میخوام
سالم و سلامت و ثروتمند باشید
فعلا تا کامنت بعدی در جلسه بعدی زندگی در این بهشت زیبا خدا نگهدارتون.
تصمیم گرفتم از امروز سریال زندگی در بهشت رو شروع کنم و روزی یه قسمت ببینم
خدا میدونه تا پایان قسمت ها اگر عمری باشه من چقدر رشد کردم
و آهنگی که منو همراهی میکنه با نوای خودتو آماده کن واسه روزای خوب واسه تغییر ، چیزی جز فکر خودت نداره رو انرژی تو تاثیر
میخوام هرچه بیشتر قدم های ساده اما پیوسته رو جزء باید های زندگیم قرار بدم آخه شیطان با نجوای زود باش و یهویی بخواد همه چیو عوض کنه درحاله وسوسه است و من به یاری الله مهربان میخوام اصولی تر و اصولی تر قانون تکامل رو سرلوحه قرار بدم و قدم های پیوسته ی کوچیک بردارم تا از مسیر لذت ببرم چون مسیره که مهمه
زندگی پر از مسائلیه که باید حل بشه اما وقتی من در مسیر درست باشم همواره الهامات رو دریافت میکنم و هدایت میشم به راه ساده اما کارا
همه خواسته هام دست یافتنی اند ،میخوام قهرمان زندگیه خودم باشم
امروز برام خیلی جالب بود که نشانه روزم که بعد مدتیه اومدم و ازش نشانه خواستم قسمت اول زندگی در بهشت شد و البته با موضوعیت حل مسئله و من قبلش داشتم نتایج دوستان از دوره شیوه حل مسئله رو میدیدم و چند روزی تا پایان تخفیف 40درصدی این دوره باقی نمونده و من بسیار بی پول.
و خواستم اینجا در این کامنت ثبت کنم خواسته خود را که خدایا کمکم کن که برای همیشه با خرید این دوره بتوانم مشکل مالی خود را حل کنم.
من به نشانه ها ایمان دارم .
البته لازم به ذکر است که من در این مدتی که با مطالب استاد آشنا هستم و مدتی که در سایت فعالیت دارم و 2قدم از 12قدم را خریداری کردم بسیار بسیار اوضاع مالیم از گذشته بهتر شده و درآمدم نسبت به سالهای قبل تقریبا 10برابر شده و همین جا از استاد بی نهایت سپاسگزارم و از خدای خودم شاکرم که مرا در مسیر آگاهیهای ناب قرار داد.
ولی من آزادی مالی ،زمانی و مکانی می خواهم داشته باشم تا در هر زمان به هر شکلی که مورد علاقه ام هست زندگی کنم،…
سلام خدمت استاد عزیزم ، و سلام خدمت خانم شایسته عزیزم که علاقه و استمرار شما در ثبت این لحظات زیبا تونست بر مقاومت درونی استاد فائق بشه و شاگردای استاد از این مسیر استفاده از آموزه ها رو به طور عملی ببینن. متشکرم از شما و بداتون بهترین ها رو آرزو دادم.
دوشنبه هفته ی پیش یعنی 4 ام ، کامنتی رو تو صفحه ی 9 لایو 22 نوشتم و توضیح دادم تصمیم مهمی ، نه مهمترین تصمیم زندگیم رو.خلاصه بگم که تصمیم گرفتم لذت ببرم و از انجام 5 موردی که به شدت بهشون علاقمندم خودم رو بیشتر بشناسم و در واقع خودم رو رشد بدم. بعد از اون روز برای اولین باره که یه جور احساس اطمینان به لحاظ رشد مالی هم در درونم احساس می کنم دائمی نیست اما احساسش می کنم و این بهم آرامش میده. یعنی یه حس درونی دائماً داره من رو تشویق به تجربه ی این علائقم می کنه و ….. بعد از همین تحول طراحی رو بعد از سال ها شروع کردم و جالبه که نجوا اولش و حتی الان بهم میگه تو چهل سال رو رد کردی این طراحی ابتدایی به چه دردت میخوره؟! اما جواب قاطعانه ی من اینه که من از این کار لذت می برم ، اصلاً از اول هم علاقه ی زیاد من باعث شد که شروع کنم ، من حتی از دست ورزی های قبل از طراحی هم لذت می برم ، چه برسه به خود طراحی . و هدفم پول و استاد شدن و …. نبوده. پس چرا این کار رو نکنم؟! یه کار دیگه که فوق العاده بهش علاقه دارم شنا هست ، وقتی که شنا می کنم به حدی لذت می برم که انرژی درونی و حتی جسمی ام چندین و چند برابر میشه. اما من با این همه علاقه چهار سال بود که شنا نرفتم ، اولش اپیدمی باعث شد اما انگار دیگه خودم هم یادم رفت که چه لذّتی از این کار می بردم و خلاصه اینکه تصمیم گرفتم که برم شنا. دخترم که الان سیزده سالشه هم شنا بلده و از اواخر سه سالگی به خاطر خواست خودش گذاشتمش کلاس شنا ، قبل از اپیدمی تا مرحله 1 شنای پروانه رو یاد گرفته بود.و واااای که چقدر شنا کردن با دختر عزیزم برام لذت بخش بود. اما دیگه چهار سال بود که نرفته بودیم.پنجشنبه یعنی 7ام به همسرم گفتم که میخوام شنا رو شروع کنم. ایشون گفت فردا برید لوازم مورد نیازتون رو بخرید هفته ی بعد هم برید شنا. منم خوشحال شدم و به دخترم گفتم. اما اینقدر دلم میخواست که شرایط جور بود و فردا صبح به جای اینکه بریم بابل ، بریم استخر و من زودتر اون لذت رو دوباره تجربه کنم. وقتی به دخترم گفتم رفت لوازم شنای قدیمی رو آورد و دیدم مایو ی من که خوبه و کلاه ها هم سالمه و عینک من هنوز عالیه ، حالا فقط باید برای دخترم یه مایو و عینک می خریدیم ، اما همین باعث میشد دیگه به شنا نرسیم . صبح زود که طبق معمول بیدار میشم و رو قانون کار می کنم ، به فایلهای استاد گوش می کنم و کامنت می خونم و می نویسم و … با خودم تصمیم گرفتم که سعی کنم ادامه سریال زندگی در بهشت رو ببینم ، گفتم روز یه فایل آنلاین می بینم و یه نکته هم یاد بگیرم و انجام بدم عالی میشه. بعد هدایت شدم به اینکه از اولین قسمت شروع کنم، اومدم و قسمت اول رو دیدم و گفتم خوب من چه مسئله ای رو باید امروز حل کنم؟ خیلی دوست داشتم که همون روز بریم شنا نه هفته ی بعد! گفتم این مسئله رو چجور می تونم حل کنم؟ فکر کردم که مایو بدوزم دیدم پارچه نداریم! گفتم تو استخر براش مایو بخرم به تجربه دیده بودم مایوهای خیلی خوبی تو فروشگاه استخرا نیست البته تو قم که بودیم. از خدا که هدایت خواستم یادم انداخت که یه مایو کادویی دارم که دو تیکه است ولی هیچ وقت نپوشیده بودمش چون اون موقع ها تو استخرای قم اجازه نمیدادن. هدایت شدم به اینکه همون مایو رو برای دخترم اندازه کنم . عینک خودم رو تو قم از استخر خریده بودم و واقعاً خوب بود، با خودم گفتم احتمالا اینجا هم باید عینکای خوبی داشته باشن اگه نبود ، عینکم رو میدم به دخترم و اینطوری اوکی میشه.نجوا گفت میدونی چقدر استخرا رو قیمت جنس می کشن؟! اینقد عجول نباش! برو بابل عینک بخر و هفته دیگه میرید شنا! منم با منطق ساکتش کردم. رفتم نت سرچ زدم و چند نمونه عینک شنا دیدم که قیمت دستم بیاد و به ذهنم گفتم من نرخ دستمه اگه دیدم خیلی گرونتره نمی خرم، تازه اینکه من برم بابل به خاطر یه عینک که هزینه رفت و آمد من و وقتی که هدر میره که بیشتر گرون تموم میشه برام! ذهنم ساکت شد.صبر کردم تا ساعت 7 ، بعد رفتم آروم به دخترم که بین خواب و بیداری بود ایده ام رو گفتم ، اولش اخماشو کشید تو هم ، اما بعد راضی شد. منم شروع کردم و از توی اون مایو که خداروشکر به اندازه ای بلند بود که بشه یه مایو کامل برا دخترم درآورد ، یه مایوی خیلی زیبا دوختم که وقتی دخترم پوشید گفت مامان یکی دیگه هم برام بدوز نمیخواد برام بخری. و این شد که ما رفتیم شنا و استخر هم به ما خیلی نزدیکه یه استخر عالی اتفاقاً با قیمت های بسیار مناسب ، هر چی که داشتن از تغذیه و عینک …همه قیمت های بسیار مناسب . عینکی که براش گرفتم جنسش عالیه و چه استخر پیشرفته ای هم هست.خیلی خوشحال شدم که دخترم شنا رو یادش بود، یه کم اولش به خودش تردید داشت اما وقتی که دید من رفتم تو عمیق اونم اومد و دیگه حسسسابی با هم شنا کردیم. ما 9 رفتیم و قرار بود که تا 3 بمونیم اما حدود 12و نیم اومدم از لبه استخر بیام بیرون زانوم خورد به یه میله کوچولو که ندیده بودمش و خون اومد! دیگه تو آب رفتن من ممنوع بود. بهم گفتن برو یه چسب بگیر و باید صبر کنی تا خون کامل بند بیاد. اولش خورد تو ذوقم اما نذاشتم ذهنم حالمو بد کنه. گفتم تو این فرصت دراز میکشم رو این صندلی های کنار آب و تجسم میکنم. دخترم شنا می کرد و شنا می کرد. حدود ساعت یک و ده دقیقه دیدم که خون کامل بند اومده و ناجی اجازه داد برم تو آب وقتی رفتم تو آب هدایت الله گفت باید از آب بیاین بیرون و برید خونه! من نمی دونستم چرا! اما رفتم به دخترم گفتم به نظرم برای امروز بسه، اگه بیشتر شنا کنیم حتماً دچار گرفتگی عضلات میشیم. گفت بذار یه ربع دیگه شنا کنم گفتم باشه. باز هدایت الله گفت برو و به همسرت یه زنگی بزن. منم رفتم و گوشیم رو خواستم و روشن که کردم دیدم از همسرم پیام اومد که به مهدی یه زنگ بزن کار واجب باهات داره. منم سریع اول به داداشم زنگ زدم،وااای خدای من داداشم می خواست زنبور بخره ( من 6 ماه بود که منتظر این لحظه بودم ، من آبان ماه خودم با پول خودم جعبه و لوازم کار زنبور داری خریده بودم و قرار بود که اوائل خرداد داداشم برام زنبور بیاره. من صبح تو ستاره قطبی از خدا خواسته بودم زنبور زودتر به دستم برسه!حدود بیست ساله که دلم میخواست که وارد این کار بشم و به شدّت بهش علاقمندم . اما فکر می کردم که همسرم باید شرایط رو فراهم کنه و خب ایشون هم پایه نبودن. تا اینکه محصول عزت نفس من رو به این نتیجه رسوند که من که حالا درآمد دارم ، خودم پول جمع کنم و به این آرزوم برسم. آبان ماه لوازم مورد نیاز رو خریده بودم ولی چون تجربه ی اولم بود باید صبر می کردم تا هوا گرم بشه و چقدر این صبر کردن برام سخت بود و برام درس بود.و قرار بود خرداد ماه داداشم برام بیاره.) داداشم گفت که میخوام برای خودم زنبور بخرم تو هم میخوای ؟ گفتم البته که میخوام و خودت واردی و هر چی بگیری قبولش دارم. خلاصه که من یک ماه زودتر به آرزوم رسیدم و داستان رفتن به قم و آوردنش هم خیلی مفصّله . خلاصه اینکه بچه هامون رو گذاشتیم پیش مادر هنسرم و من و همسرم رفتیم قم و آوردیم. و من بالاخره در تاریخ 10 اردیبهشت 1402 این کار شیرین رو با عشقی وصف ناپذیر شروع کردم.سر سوزن تجربه ای تو این کار نداشتم ولی اینقدر علاقه داشتم که گاهی در مورد زنبور مقاله های اینترنتی رو می خوندم و از آبان به این طرف هم چند تا فیلم آموزشی دیدم . اما علاقه ام و اعتمادم به خودم به حدی بالا هست که میگم یاد می گیرم قدم به قدم و خودش هدایتم می کنه. هر کاری که براشون انجام میدم لذّتی فرای لذّت هایی که تا به امروز تجربه کردم بهم میده، جنسی متفاوت داره و آرامشی متفاوت هم بهم هدیه میکنه.
و سمیه ای که از 31 فروردین ماه به این سوالش که “پس کی میخوای بری سراغ آرزوها و علائقت ؟!” جواب داده و نه فقط جواب که به جدّ وارد عمل شده داره دنیایی رو تجربه می کنه که بسیار متفاوت با پیش ازین هست. قدم در اردیبهشت گذاشتم و تو گویی در بهشتم! ….
استاد خییییلی مممنونم . خانم شایسته خیلی ممنونم….
خدای مهربان من بینهااااااایت تو را سپاسگزارم
از خودم ممنونم بسیار ممنونم که پایداری کردم و اسیر نا امیدی نشدم با اینکه بارها اومده بود سراغم ! و ادامه دادم و دارم این روزها رو تجربه می کنم… خوشحالم که چنین هدیه بزرگی به خودم دادم، تجربه ی علائقم، علائقی که سال ها داشتن کنج دلم خاک می خوردن و من می خواستم خودم رو در ثروتمندی تجربه کنم! الحمدلله ربّ العالمین
استاد جانم امروز که دارم این کامنتو میذارم 8 تیر ماه 1401 هست و من دقیقا بعد از یکسال که دوره های مختلف شما از جمله (قانون سلامتی،روانشناسی ثروت 1،عزت نفس،کتابهای pdf،قدمها،شیوه ی حل مسائل )رو خریدم ،
تازه هدایت شدم به زندگی در بهشت قسمت 1.
و این منو واقعا به فکر فرو برده که چطور هنوز انقدر نیازمند رشد و تکامل هستم که بعد از اون همه دوره که خریدم هدایت شدم به این فایل که فایل رایگان شماره 1 زندگی دربهشته.
واقعیتش استاد جان استنباط خودم اینه که چون متعهد به انجام تمرینات دوره ها نبودم،و شاید البته مقاومت های ذهن هم دستش در کار بوده،خداوند هدایتم کرد که امروز این فایلهای رایگان رو از ابتدا تماشا و نکته برداری کنم حتی از کامنت ها تا ببینم دنیا دست کیه.
اینا همه به من میفهمونه که در هر کاری که عجله کردم و هنوز آماده ی دریافتش نبودم ،نتایج دلخواهو نگرفتم و باید این رشده طی بشه …واقعا حیران کنندس که در زمانبندی مناسب هرکس سرجایی که باید قرار بگیره قرار می گیره.
از امروز عهد میکنم حتی الامکان هر روز 4 تا فایل ببینم و بیشتر به این فضا بیام و متعهد میشم که برای همشون هم کامنت بذارم چون بدون ردپا من واقعا متوجه ی تغییراتم نمیشم.
متاسفانه یا خوشبختانه از اونجایی که من بدجوری شیوه ی یادگیریم صفرتاصدیه خداوند هدایتم کرد به اولین فایلهای سفر به دور امریکا،اولین فایلهای زندگی در بهشت،اولین فایلهای تمرکز برنکات مثبت،و اولین سرفصل های قسمت فوق العاده ی عقل کل.
واقعا از شما سپاسگزارم استاد جان و خانم شایسته ی مهربان.
تحسین برانگیزید بخدا.
از خداوند هم سپاسگزارم که دوتا از دست های بی نظیرش رو برای ما فرستاده.
از این فایل آموختم:
ریشه هر چقدرم که سفت و عمیق باشه ،وقتی تحت فشار یک یا چند نیروی دیگه قرار بگیره قطعا از خاک بیرون میاد.
دو تا گره ی متفاوت که یکیش بسیار محکمه و با هربار کشیدن عرصه روتنگ تر میکنه ،و یکیش به قول خودتون تف کاریه چطور یه ریشه رو از خاک بیرون میاره به کمک تکنولوژی و صنعت…
آموختم که هارمونی رنگ سبز درختان زیبای پارادایس زیبا و آبی و سفیدی آسمون و رودخونه ی پارادایس زیبا میتونه چه بهشتی رو در تجسم های من ثبت کنه.
آموختم که ابزارآلات کشاورزی رو میشه با چه نبوغ و راحتیی مورد استفاده قرار داد.
آموختم که خداوند همه ی ما رو هدایت می کنه به راههای ساده تر البته اگر بخواهیم…
و آموختم که زندگی روستایی در کنار طبیعت و حیوانات دوست داشتنی چقدددر میتونه جذاب باشه.
خدایا شکرت که اینجا بدون ترس از قضاوت شدن می نویسم.
به نام ربّ زیبای من(灬º‿º灬)
روز 1
خدای من سپاسگزارم که در اولین روز تعهدم من رو هدایت کردی به این فایل
خدای من ازت سپاسگزارم
باهمه وجودم با تک تک سطوح انرژیم ازت سپاسگزارم که در مدار دیدن این ویدیوی زیبا قرار گرفتم
که هم فرکانس این زیبایی هام که تونستم ببینمشون
که اجازه دیدنشون به من داده شده
خدای من؛دیروز کوزه سبزه عید رو که شاهی روش سبز شده رو پر آب کردم و زیبایی اش رو تحسین کردم…امروز دوباره دیدمش و گفتم من چقدر سبزه ها رو دوست دارم…تو سپاسگزاری هام بابت دیدنش و زیبایی اش سپاسگزاری کردم…و حتی هفته پیش؛در دانشگاه؛از پنجره کلاس چشمم به درخت توی خیابون افتاد و واقعا شوکه شدم از سبببزی و زیباییش!عجیب رنگ سبزش خاص و زیبا بود…وقتی رفتم کلاس طبقه بالا بازهم به چشمم خورد و زیباییش دوباره منو شوکه کرد…شاید اثر کامنت یکی از بچه ها بود که در یه جای سایت خوندم که نوشته بود:الان از دیدن یک درخت کلی به وجد میاد…
خدای من زیبایی سبزه ها برام یه جور خاصه…انگار مستقیم تو رو حس میکنم…یاد اون آیه میندازه منو: « أانتم تزرعونه أم نحن الزّارعون؟ »
ماهِ من؛ربّ تویی
شاه تویی
خالق تویی
خوش سلیقه و احسن الخالقین تویی(ノ^_^)ノ
ماهِ زیبای من؛سپاسگزارم
اوایل فایل که استاد کنار اون درخت ایستادن با همه وجودم داشتم درختا و برگاشون و اون عمق از زیبایی رو نگاه میکردم…چقدر زیبا و خوشرنگ…تا حالا اینطور به فایلای زندگی در بهشت نگاه نکرده بودم…که اینطور این زیبایی ها رو ببلعم…خدای من واقعا که الان در فرکانسش بودم…و بعد به دریاچه ای که لا به لای شاخ و برگ ها بود نگاه کردم؛زیبایی زیبایی و زیبایی…لذت میبرم از حرکتای استادم؛لذت میبرم از شنیدن خنده های شما دو عزیزدللل؛لذت میبرم از دیدن رابطه اتون واقعا لذت میبرم از دیدن رابطه اتون (◍•ᴗ•◍)
برای من یکی از دلایل اصلی ای که میخوام سریال ها رو ببینم اینه که رابطه شما رو ببینم تا تصویری از یک رابطه درست رو ببینم استاد و مریم بانوی عزیزم(˘︶˘).。*
که این هم یک الهام بود(◍•ᴗ•◍)*。
چقدر خندیدم وقتی استاد گفت تف مالی ای که کار میکنه^_^
و چقدر باحال گفتید نیفتاد رو سرم فقط صورتمو نوازش کرد…چقدر زیبا گفتیدش؛کلام زیبا
چقدر زیبا بود اون چرخاندن دوربین
من با همه وجودم؛با ولع زیاد اتمسفر و زیبایی اونجا رو از همینجایی که هستم بلعیدم
گریس چقد خنده دار آخراشو میدوید^_^
و وقتی ماشین حرکت میکرد و آهنگ پخش میشد فقط ربّ عزیزم میدونه که چقققققققدررلذت بردم.چون خیلی دوست دارم این تیکه ها رو.و خدای من ترانه:- بی نظیره\0/* روز اول تعهدت به این فایل با این حجم از زیبایی هدایت بشی؛هدابت بشی به دیدن کیفیت HD؛ومنی که امشب این فایل برای من فراتر از تکه هایی بود که از پیش دیده بودم…امشب جنس همه چیز فرق داشت…وقتی با ذوق سبزه ها و برگ هارو دیدم؛و تمام صفحه ام رو نگاه میکردم و لذت میبردم از مناظر؛وقتی از ته دلم خندیدم به شوخی های شما و دویدن گریس دنبال ماشین و بازی کردن استاد با قیچی مثل موقعی که بچه های شیطون در حین حرف زدن اسباب بازی هاشون رو تکون میدن و حرف استاد وقتی براونی و گریس رد شدن و من حتی به دویدن اونها هم میخندیدم:-)
وقتی آهنگ پخش شد…
و خدای من
یه حس خاصی داشتم در طول این ویدیو
با قوت و قدرت تمام
حس میکنم اتفاقات خیلی خیلی خوبی برام تو راهه
خیلی خوب
و اون ترانه روی اون مناظر مهر تایید بود
خدایاااااا با همه وجودم ازت سپاسگزارم؛با همه وجودممممممم┌(・。・)┘
سلام به دوستان، سلام به استاد باحالم، سلام به خانم شایسته عزیز و سلام به بهشت…
سلام به بهش که همه ما یک قسمتی از اون را توی زندگی خودمون داریم فقط باید چشمهامون را بشوییم و طور دیگری به دنیا نگاه کنیم.
این دو عزیز کاری میکنند توی این سریال که واقعا زندگی من یکی را متحول کرد.
من تا همین چند وقت پیش قسمت های این سریال را تک و توک میدیم ولی هفته پیش تصمیم گرفتم که شروع کنم و هر روز یک قسمت را ببینم و کامنت ها را هم بخونم و بچه ها نمیدونید که دیدن استاد و خانم شایسته و نحوه برخود اونها با مسائل، نحوه نگاهشون به صورت مستند، آرامشی که اینها دارند و آسون گرفتن کارها و… چقدر درس ها به من یاد داده و چقدر آرامش به زندگی من دعوت کرده.
واقعا اینها الگوهای مناسبی هستند که میشه یک دنیا درس ازشون آموخت و سریال زندگی در بهشت جزو بهترین مستند هایی است که من تا الان دیدم مخصوصا برای کسی که میخواد ارتعاشش را مثبت تر بکنه، توجه به نکا مثبت را یاد بگیره.
چقدر زیباست این دریاچه ای که دور تا دورش درخت و جنگل و سرسبزی هستش. خدایا شکرت که اینقدر زیبایی در جهانت آفریدی تا ما هم از دیدن اون شاد بشیم هم از استفاده از این نعمت هات.
چه دریاچه زیبایی و چقدر آب به صورت بینهایت که این دریاچه را همواره پر میکنه و از اون طرف خارج میشه. آب نماد فراوانی خداوند که ما هیچ کاری براش نمیکنیم و همواره در زندگی ما وجود داره، خدایا صد هزار مرتبه شکر به خاطر اون.
استاد اون اره که توی دستتونه به نظر مناسب نمیاد برای برش درخت ها :) اما من میدونم که شما در قسمت های آینده یک حرفه ای میشید توی این کار چونکه با تضاد ها همینطور رشد و پیشرفت میکنید.
چه ماشین باحالی دارید استاد و چقدر با مزه بود اون ایده ای که ما طناب درخت را از جا در آوردید. بی احترامی نباشه اما ایده به قول ما اصفهانی ها ایده لری بود که کلی خندیدم و ذوق کردم به خاطرش.
استاد و خانم شایسته چه بهشتی را دارید ازش استفاده میکنید، واقعا نوش جونتون و گوارای وجودتون که لایق هزازران برابر این هستید. شما دو عزیز زندگی خیلی از افرادی که تقاضای تغییر را داشتند عوض کردید من جمله من که به این خاطر از شما واقعا سپاسگذارم.
چقدر رابطه زیبا و عالی به همدیگه دارید و چقدر لذت میبرم از اینکه میبینم یک ذوج به این زیبایی با همدیگه کنار میان و اینقدر هر دو با هم در صلح هستند.
داشتن اعتماد به نفس در روابط یک نکته کلیدی است که به لطف خداوند من بعد از کار کردن روی این مورد با یک عزیزی آشنا شدم که الان دو ساله با همدیگه یک رابطه عالی و زیبا را داریم و هر دو به هم احترام میزاریم و آزاد آزادیم چون ایشون هم عزت نفس خوبی داره.
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که تونستم لایق این رابطه زیبا بشم.
خدایا شکرت که در مدار تماشای این سریال زیبا قرار گرفتم تا یاد بگیرم زیبایی ها را ببینم در دنیایی که به قول استاد همه تمرکزشون را گذاشتند روی نازیبایی ها و زشتی ها و مشکلات من یک صدای دیگری هستم و خدایا شکرت که داری زیبایی ها را برای من آسان میکنی.
خدایا شکرت که یک استاد عالی دارم که به زبان مادری با عشق میاد و قوانین جهان هستی را که این همه وقت گذاشته و در موردشون تحقیق و بررسی کرده به من آموزش میده تا من هم بتونم مثل خودش زندگیم را زیبا کنم و هر طوری که میخوام اون رو بسازم.
خدایا شکرت که خانم شایسته را دارم که کنار استاد هر جا هر نکته ای را که احساس میکنه ما متوجه نمیشیم سوال میکنه، میاد و فیلم میگیره از زندگیشون تا به ما نشون بده و من اینهمه از این مستند یاد بگیرم.
خدایا شکرت که من را به صراط المستقیم هدایت کردی و هر روز زندگی را برام زیباتر، جذابتر و بهتر میکنی.
امیدوارم همه دوستان توی این مسیر زیبا از زندگیشون لذت ببرند و بهشت را در این دنیای پر تضاد ببینند.
ارادتمند
امیر ارسلان شیری
با سلام و درود به همه دوستان
من از طریق ” نشانه ی من برای قدم بعدی” با این سریال آشنا شدم، و بعد از دیدن قسمت اول تصمیم گرفتم هر روز آن را دنبال کنم، مهمترین دلیلم برای دنبال کردن، ایجاد انگیزه, حس خوب و رنگ گرفتن دوباره امید به زندگی در وجودم بود، خصوصا با آهنگ عالی انرژی مثبت.
با سپاس
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت تمام دوستان عزیز و استاد عباس منش و خانم شایسته گرامی
چقدر زیباست طبیعت بکر و ناب بهشت و چقدر صحبت های شما بزرگواران دلنشین است
به راستی که هر روز بیشتر بهم ثابت میشود و نشانه های بیشتری میبینم از زیبایی زندگی و سادگی مسائل و چالش های آن همانطور که استاد عزیزم با خنده و شادی مسائل را حل میکنند و تمام مسائل زندگی راه حل های خیلی راحت و آسان دارند و خداوند تمام این راه حل ها را به ما نشان خواهد داد اگر باور کنیم و ایمان داشته باشیم
چقدر آهنگی که پخش شد زیبا بود من این آهنگ رو خیلی دوست دارم و مدت هاست که در پلی لیست ام دارمش و واقعا اونجایی از آهنگ که میگه ( خودت رو آماده کن واسه روزهای خوب واسه تقدیر) چقدر زیباست و واقعا تقدیر چیزی جز خوشبختی و روزهای شاد نیست
خیلی ممنون از شما بخاطر اینکه این صحنه های زیبا رو با ما به اشتراک میگذارید
سلام دوست خوبم ،
کامنت زیباتونو خوندم که با اشتیاق تمام شروع کردین به تحسین کردن و با نوشتن این جزییات تمرکز بیشتری بردین روی زیبایی ها،عضویتتون رو دیدم و خیلیییی خوشحال شدم ،خوشحالم که تعداد اعضای خانوادم روز به روز داره بیشتر میشه،بهتون تبریک میگم و پیشنهاد میکنم سریالو تا پایان نگاه کنید بخدا بکل شخصیتتون تغییر خواهد کرد و این اولین قدم برای رسیدن به تک تک خواسته هاتون خواهد بود.
عالی نوشتین .
موفق باشید .
در پناه الله یکتا.
سلام و عرض ادب خدمت تمام دوستان و استاد عزیزم و مریم جان که هم اسم خودمه :)
من تصمیم گرفتم هرچی تا الان سریال هارو دیدم فراموش کنم و دوباره از اول قسمت به قسمت نگاه کنم و تو هر قسمت یه کامنت بزارم در جهت تحسین زیبایی های اون قسمت
و از خدا کمک و تعهد میخوام که منو تو این مسیر یاری هدایت و متعهد کنه.
چققققدر دریاچه زیبایی واقعا ادم کلمه پیدا نمیکنه در وصف اینهمه زیبایی ، خدایا شکرت بابت چشم های سالمی که دارم باهاش اینهمه زیبایی رو میبینم، خدایا شکرت که چنین منظر زیبایی رو افریدی، خدایا صدددهزار بار شکرت.
ابزار چقدر کار ادم هارو راحت تر و لذت بخش تر میکنه و استاد چقدر ابزار ها در زندگی شما فراوونه، خدایا شکرت که منو با استاد اشنا کردی که تو زندگیش هر روز بیشتر و بیشتر فراوانی رو ببینم و باور کنم، شکرت
چقدر احترام بین استاد و مریم جان عالیه، من همیشه اعتقادم این بوده که احترام بالاتر از عشقه و الان که دارم اینهمه احترام رو میبینم، میفهمم که چه اعتقاد درستی داشتم :) خدایا شکرت که من نمود عینی رابطه ای رو میبینم که همیشه تو ذهنم تجسم میکردم، رابطه ای سرشار از احترام و عشق ، شکرت واقعا ، دیدنش برای من نشونه ی رخ دادنشه. شکرت شکرت شکرت
چقدر اب و هوای پردایس عالیه، نه گرم نه سرد ، چشمه ها روونه (اب فراوونه) ، درختان فراوونه … واقعا اسم بهشت برازندشه، خدایا شکرت که بهم نشون میدی که بهشت در همین دنیا هم هست و میشه زندگی سرشار از زیبایی وفراوونی تو تمام جنبه ها باشه. شکرت
چه ایده ی خوبی به ذهن استاد رسیده هم ورزش هم پروژه پاکسازی و زیباتر کردن این بهشت، منم این ایده رو انجام میدم گاهی ، مثلا بعضی وقتا بجای اینکه برم پیاده روی تو خونه به مامانم کمک میکنمو کارهای خونه رو انجام میدم و همین باعث شده که تبحر خاصی تو تمیزکاری داشت باشمو همه جارو برق بندازم :) خدایا شکرت که بدن سالم بهمون دادی که ایده های ساده ای که میاد رو بتونیم اجرا کنیم.
چچقدر اسمون قشنگه ، نگاه کردن به اسمون ابی بدون ابر لذت بخش ترین کار دنیاست ، حالافک کن اینهمه ابر زیبا هم بهش اضافه بشه واقعاااا خدایا شکرت بابت این جهانی که افریدی
صدای پرنده ها چقدر گوش نواز بود ، انرژی طبیعیت به زنده بودنشه به صدای پرنده هاشه من که حسابی لذت یبرم
خدایا شکرت که حتی همین بهشت که عااالیه باز جا برای بهتر شدن داره، با کندن اون درخت توسط ماشین زیبای استاد یکهو منظره کلبه ی روی اب پیدا شد ، خدایا شکرت که همیشه و همیشه جا برای بهتر شدن هست.
شکرت بابت ماشین های مدل بالایی که روز به روز تولیدشون داره بیشتر و بیشتر میشه ، تولید بیشتر ینی فروش بیشتر، فروش بیشتر هم ینی ثروت و نعمت و پول بی نهایته، مثل اکسیژن .. شکرت خدا جونم، شکرت
چه بزغاله ی بامزه ای بود، مخصوصا اون صحنه که با براون میدویدن عالی بود و من کلی خندیدم
چقدر درخت ، چقدر سرسبزی ، چقدر نعمت تو همین یه قسمت از این بهشت هست
و اهنگ اخرشم که دیگه تکمیل کرد لذت بردنمو مخصوصا اونجاش که گفت : چیزی جز فکر خودت نداره رو انرژی تو تاثیر
خدایا شکرت که این کامنتو نوشتم
و چقدر الان احساسم هزار برابر بهتر و بهتر شده
استاد براتون بهترین هارو از خدا میخوام
سالم و سلامت و ثروتمند باشید
فعلا تا کامنت بعدی در جلسه بعدی زندگی در این بهشت زیبا خدا نگهدارتون.
سلام و درود
تصمیم گرفتم از امروز سریال زندگی در بهشت رو شروع کنم و روزی یه قسمت ببینم
خدا میدونه تا پایان قسمت ها اگر عمری باشه من چقدر رشد کردم
و آهنگی که منو همراهی میکنه با نوای خودتو آماده کن واسه روزای خوب واسه تغییر ، چیزی جز فکر خودت نداره رو انرژی تو تاثیر
میخوام هرچه بیشتر قدم های ساده اما پیوسته رو جزء باید های زندگیم قرار بدم آخه شیطان با نجوای زود باش و یهویی بخواد همه چیو عوض کنه درحاله وسوسه است و من به یاری الله مهربان میخوام اصولی تر و اصولی تر قانون تکامل رو سرلوحه قرار بدم و قدم های پیوسته ی کوچیک بردارم تا از مسیر لذت ببرم چون مسیره که مهمه
زندگی پر از مسائلیه که باید حل بشه اما وقتی من در مسیر درست باشم همواره الهامات رو دریافت میکنم و هدایت میشم به راه ساده اما کارا
همه خواسته هام دست یافتنی اند ،میخوام قهرمان زندگیه خودم باشم
الهی به امید تو
امروز برام خیلی جالب بود که نشانه روزم که بعد مدتیه اومدم و ازش نشانه خواستم قسمت اول زندگی در بهشت شد و البته با موضوعیت حل مسئله و من قبلش داشتم نتایج دوستان از دوره شیوه حل مسئله رو میدیدم و چند روزی تا پایان تخفیف 40درصدی این دوره باقی نمونده و من بسیار بی پول.
و خواستم اینجا در این کامنت ثبت کنم خواسته خود را که خدایا کمکم کن که برای همیشه با خرید این دوره بتوانم مشکل مالی خود را حل کنم.
من به نشانه ها ایمان دارم .
البته لازم به ذکر است که من در این مدتی که با مطالب استاد آشنا هستم و مدتی که در سایت فعالیت دارم و 2قدم از 12قدم را خریداری کردم بسیار بسیار اوضاع مالیم از گذشته بهتر شده و درآمدم نسبت به سالهای قبل تقریبا 10برابر شده و همین جا از استاد بی نهایت سپاسگزارم و از خدای خودم شاکرم که مرا در مسیر آگاهیهای ناب قرار داد.
ولی من آزادی مالی ،زمانی و مکانی می خواهم داشته باشم تا در هر زمان به هر شکلی که مورد علاقه ام هست زندگی کنم،…
بسم الله النّور
سلام خدمت استاد عزیزم ، و سلام خدمت خانم شایسته عزیزم که علاقه و استمرار شما در ثبت این لحظات زیبا تونست بر مقاومت درونی استاد فائق بشه و شاگردای استاد از این مسیر استفاده از آموزه ها رو به طور عملی ببینن. متشکرم از شما و بداتون بهترین ها رو آرزو دادم.
دوشنبه هفته ی پیش یعنی 4 ام ، کامنتی رو تو صفحه ی 9 لایو 22 نوشتم و توضیح دادم تصمیم مهمی ، نه مهمترین تصمیم زندگیم رو.خلاصه بگم که تصمیم گرفتم لذت ببرم و از انجام 5 موردی که به شدت بهشون علاقمندم خودم رو بیشتر بشناسم و در واقع خودم رو رشد بدم. بعد از اون روز برای اولین باره که یه جور احساس اطمینان به لحاظ رشد مالی هم در درونم احساس می کنم دائمی نیست اما احساسش می کنم و این بهم آرامش میده. یعنی یه حس درونی دائماً داره من رو تشویق به تجربه ی این علائقم می کنه و ….. بعد از همین تحول طراحی رو بعد از سال ها شروع کردم و جالبه که نجوا اولش و حتی الان بهم میگه تو چهل سال رو رد کردی این طراحی ابتدایی به چه دردت میخوره؟! اما جواب قاطعانه ی من اینه که من از این کار لذت می برم ، اصلاً از اول هم علاقه ی زیاد من باعث شد که شروع کنم ، من حتی از دست ورزی های قبل از طراحی هم لذت می برم ، چه برسه به خود طراحی . و هدفم پول و استاد شدن و …. نبوده. پس چرا این کار رو نکنم؟! یه کار دیگه که فوق العاده بهش علاقه دارم شنا هست ، وقتی که شنا می کنم به حدی لذت می برم که انرژی درونی و حتی جسمی ام چندین و چند برابر میشه. اما من با این همه علاقه چهار سال بود که شنا نرفتم ، اولش اپیدمی باعث شد اما انگار دیگه خودم هم یادم رفت که چه لذّتی از این کار می بردم و خلاصه اینکه تصمیم گرفتم که برم شنا. دخترم که الان سیزده سالشه هم شنا بلده و از اواخر سه سالگی به خاطر خواست خودش گذاشتمش کلاس شنا ، قبل از اپیدمی تا مرحله 1 شنای پروانه رو یاد گرفته بود.و واااای که چقدر شنا کردن با دختر عزیزم برام لذت بخش بود. اما دیگه چهار سال بود که نرفته بودیم.پنجشنبه یعنی 7ام به همسرم گفتم که میخوام شنا رو شروع کنم. ایشون گفت فردا برید لوازم مورد نیازتون رو بخرید هفته ی بعد هم برید شنا. منم خوشحال شدم و به دخترم گفتم. اما اینقدر دلم میخواست که شرایط جور بود و فردا صبح به جای اینکه بریم بابل ، بریم استخر و من زودتر اون لذت رو دوباره تجربه کنم. وقتی به دخترم گفتم رفت لوازم شنای قدیمی رو آورد و دیدم مایو ی من که خوبه و کلاه ها هم سالمه و عینک من هنوز عالیه ، حالا فقط باید برای دخترم یه مایو و عینک می خریدیم ، اما همین باعث میشد دیگه به شنا نرسیم . صبح زود که طبق معمول بیدار میشم و رو قانون کار می کنم ، به فایلهای استاد گوش می کنم و کامنت می خونم و می نویسم و … با خودم تصمیم گرفتم که سعی کنم ادامه سریال زندگی در بهشت رو ببینم ، گفتم روز یه فایل آنلاین می بینم و یه نکته هم یاد بگیرم و انجام بدم عالی میشه. بعد هدایت شدم به اینکه از اولین قسمت شروع کنم، اومدم و قسمت اول رو دیدم و گفتم خوب من چه مسئله ای رو باید امروز حل کنم؟ خیلی دوست داشتم که همون روز بریم شنا نه هفته ی بعد! گفتم این مسئله رو چجور می تونم حل کنم؟ فکر کردم که مایو بدوزم دیدم پارچه نداریم! گفتم تو استخر براش مایو بخرم به تجربه دیده بودم مایوهای خیلی خوبی تو فروشگاه استخرا نیست البته تو قم که بودیم. از خدا که هدایت خواستم یادم انداخت که یه مایو کادویی دارم که دو تیکه است ولی هیچ وقت نپوشیده بودمش چون اون موقع ها تو استخرای قم اجازه نمیدادن. هدایت شدم به اینکه همون مایو رو برای دخترم اندازه کنم . عینک خودم رو تو قم از استخر خریده بودم و واقعاً خوب بود، با خودم گفتم احتمالا اینجا هم باید عینکای خوبی داشته باشن اگه نبود ، عینکم رو میدم به دخترم و اینطوری اوکی میشه.نجوا گفت میدونی چقدر استخرا رو قیمت جنس می کشن؟! اینقد عجول نباش! برو بابل عینک بخر و هفته دیگه میرید شنا! منم با منطق ساکتش کردم. رفتم نت سرچ زدم و چند نمونه عینک شنا دیدم که قیمت دستم بیاد و به ذهنم گفتم من نرخ دستمه اگه دیدم خیلی گرونتره نمی خرم، تازه اینکه من برم بابل به خاطر یه عینک که هزینه رفت و آمد من و وقتی که هدر میره که بیشتر گرون تموم میشه برام! ذهنم ساکت شد.صبر کردم تا ساعت 7 ، بعد رفتم آروم به دخترم که بین خواب و بیداری بود ایده ام رو گفتم ، اولش اخماشو کشید تو هم ، اما بعد راضی شد. منم شروع کردم و از توی اون مایو که خداروشکر به اندازه ای بلند بود که بشه یه مایو کامل برا دخترم درآورد ، یه مایوی خیلی زیبا دوختم که وقتی دخترم پوشید گفت مامان یکی دیگه هم برام بدوز نمیخواد برام بخری. و این شد که ما رفتیم شنا و استخر هم به ما خیلی نزدیکه یه استخر عالی اتفاقاً با قیمت های بسیار مناسب ، هر چی که داشتن از تغذیه و عینک …همه قیمت های بسیار مناسب . عینکی که براش گرفتم جنسش عالیه و چه استخر پیشرفته ای هم هست.خیلی خوشحال شدم که دخترم شنا رو یادش بود، یه کم اولش به خودش تردید داشت اما وقتی که دید من رفتم تو عمیق اونم اومد و دیگه حسسسابی با هم شنا کردیم. ما 9 رفتیم و قرار بود که تا 3 بمونیم اما حدود 12و نیم اومدم از لبه استخر بیام بیرون زانوم خورد به یه میله کوچولو که ندیده بودمش و خون اومد! دیگه تو آب رفتن من ممنوع بود. بهم گفتن برو یه چسب بگیر و باید صبر کنی تا خون کامل بند بیاد. اولش خورد تو ذوقم اما نذاشتم ذهنم حالمو بد کنه. گفتم تو این فرصت دراز میکشم رو این صندلی های کنار آب و تجسم میکنم. دخترم شنا می کرد و شنا می کرد. حدود ساعت یک و ده دقیقه دیدم که خون کامل بند اومده و ناجی اجازه داد برم تو آب وقتی رفتم تو آب هدایت الله گفت باید از آب بیاین بیرون و برید خونه! من نمی دونستم چرا! اما رفتم به دخترم گفتم به نظرم برای امروز بسه، اگه بیشتر شنا کنیم حتماً دچار گرفتگی عضلات میشیم. گفت بذار یه ربع دیگه شنا کنم گفتم باشه. باز هدایت الله گفت برو و به همسرت یه زنگی بزن. منم رفتم و گوشیم رو خواستم و روشن که کردم دیدم از همسرم پیام اومد که به مهدی یه زنگ بزن کار واجب باهات داره. منم سریع اول به داداشم زنگ زدم،وااای خدای من داداشم می خواست زنبور بخره ( من 6 ماه بود که منتظر این لحظه بودم ، من آبان ماه خودم با پول خودم جعبه و لوازم کار زنبور داری خریده بودم و قرار بود که اوائل خرداد داداشم برام زنبور بیاره. من صبح تو ستاره قطبی از خدا خواسته بودم زنبور زودتر به دستم برسه!حدود بیست ساله که دلم میخواست که وارد این کار بشم و به شدّت بهش علاقمندم . اما فکر می کردم که همسرم باید شرایط رو فراهم کنه و خب ایشون هم پایه نبودن. تا اینکه محصول عزت نفس من رو به این نتیجه رسوند که من که حالا درآمد دارم ، خودم پول جمع کنم و به این آرزوم برسم. آبان ماه لوازم مورد نیاز رو خریده بودم ولی چون تجربه ی اولم بود باید صبر می کردم تا هوا گرم بشه و چقدر این صبر کردن برام سخت بود و برام درس بود.و قرار بود خرداد ماه داداشم برام بیاره.) داداشم گفت که میخوام برای خودم زنبور بخرم تو هم میخوای ؟ گفتم البته که میخوام و خودت واردی و هر چی بگیری قبولش دارم. خلاصه که من یک ماه زودتر به آرزوم رسیدم و داستان رفتن به قم و آوردنش هم خیلی مفصّله . خلاصه اینکه بچه هامون رو گذاشتیم پیش مادر هنسرم و من و همسرم رفتیم قم و آوردیم. و من بالاخره در تاریخ 10 اردیبهشت 1402 این کار شیرین رو با عشقی وصف ناپذیر شروع کردم.سر سوزن تجربه ای تو این کار نداشتم ولی اینقدر علاقه داشتم که گاهی در مورد زنبور مقاله های اینترنتی رو می خوندم و از آبان به این طرف هم چند تا فیلم آموزشی دیدم . اما علاقه ام و اعتمادم به خودم به حدی بالا هست که میگم یاد می گیرم قدم به قدم و خودش هدایتم می کنه. هر کاری که براشون انجام میدم لذّتی فرای لذّت هایی که تا به امروز تجربه کردم بهم میده، جنسی متفاوت داره و آرامشی متفاوت هم بهم هدیه میکنه.
و سمیه ای که از 31 فروردین ماه به این سوالش که “پس کی میخوای بری سراغ آرزوها و علائقت ؟!” جواب داده و نه فقط جواب که به جدّ وارد عمل شده داره دنیایی رو تجربه می کنه که بسیار متفاوت با پیش ازین هست. قدم در اردیبهشت گذاشتم و تو گویی در بهشتم! ….
استاد خییییلی مممنونم . خانم شایسته خیلی ممنونم….
خدای مهربان من بینهااااااایت تو را سپاسگزارم
از خودم ممنونم بسیار ممنونم که پایداری کردم و اسیر نا امیدی نشدم با اینکه بارها اومده بود سراغم ! و ادامه دادم و دارم این روزها رو تجربه می کنم… خوشحالم که چنین هدیه بزرگی به خودم دادم، تجربه ی علائقم، علائقی که سال ها داشتن کنج دلم خاک می خوردن و من می خواستم خودم رو در ثروتمندی تجربه کنم! الحمدلله ربّ العالمین
اللّهم ثبّت اقدامنا
وای چقدر قشنگگگگ بود من امروز تصمیم گرفتم برای دادن ورودی های خوب به ذهنم زندگی در بهشت رو ببینم
چقدر حرفها پر از آرامش ، فضای زیبای پارادیس زیبا و خوشگل
رابطه استاد و مریم جان شایسته که پر از حس خوب و زیباییه هم پر از مهربونی و عشقه و هم باهم یه کل کل شیرین دارن
چقدر رابطشون پر از عشق و زیباییه
و من خیلی تحسینشون میکنم
اون هماهنگی و همراهی که بینشون هست واقعاً زیبا و ستودنیه خیلی ممنونم از به اشتراک گذاری این همه زیبایی
و رابطه عاشقانه سرشار از احترام
که میتونیم ببینیم و ازشون الگو برداری کنیم من واقعاً شکرگزار محیط سایت عباس منش و همه زیبایی هاش هستم
چقدر لبخند استاد جان زیباست و چقدر انرژی خوبی جاریه خدایا شکرت دوستت دارم
سلام به استادجانم و مریم خانم عزیزم
و دوستان همراه در این سایت توحیدی
استاد جانم امروز که دارم این کامنتو میذارم 8 تیر ماه 1401 هست و من دقیقا بعد از یکسال که دوره های مختلف شما از جمله (قانون سلامتی،روانشناسی ثروت 1،عزت نفس،کتابهای pdf،قدمها،شیوه ی حل مسائل )رو خریدم ،
تازه هدایت شدم به زندگی در بهشت قسمت 1.
و این منو واقعا به فکر فرو برده که چطور هنوز انقدر نیازمند رشد و تکامل هستم که بعد از اون همه دوره که خریدم هدایت شدم به این فایل که فایل رایگان شماره 1 زندگی دربهشته.
واقعیتش استاد جان استنباط خودم اینه که چون متعهد به انجام تمرینات دوره ها نبودم،و شاید البته مقاومت های ذهن هم دستش در کار بوده،خداوند هدایتم کرد که امروز این فایلهای رایگان رو از ابتدا تماشا و نکته برداری کنم حتی از کامنت ها تا ببینم دنیا دست کیه.
اینا همه به من میفهمونه که در هر کاری که عجله کردم و هنوز آماده ی دریافتش نبودم ،نتایج دلخواهو نگرفتم و باید این رشده طی بشه …واقعا حیران کنندس که در زمانبندی مناسب هرکس سرجایی که باید قرار بگیره قرار می گیره.
از امروز عهد میکنم حتی الامکان هر روز 4 تا فایل ببینم و بیشتر به این فضا بیام و متعهد میشم که برای همشون هم کامنت بذارم چون بدون ردپا من واقعا متوجه ی تغییراتم نمیشم.
متاسفانه یا خوشبختانه از اونجایی که من بدجوری شیوه ی یادگیریم صفرتاصدیه خداوند هدایتم کرد به اولین فایلهای سفر به دور امریکا،اولین فایلهای زندگی در بهشت،اولین فایلهای تمرکز برنکات مثبت،و اولین سرفصل های قسمت فوق العاده ی عقل کل.
واقعا از شما سپاسگزارم استاد جان و خانم شایسته ی مهربان.
تحسین برانگیزید بخدا.
از خداوند هم سپاسگزارم که دوتا از دست های بی نظیرش رو برای ما فرستاده.
از این فایل آموختم:
ریشه هر چقدرم که سفت و عمیق باشه ،وقتی تحت فشار یک یا چند نیروی دیگه قرار بگیره قطعا از خاک بیرون میاد.
دو تا گره ی متفاوت که یکیش بسیار محکمه و با هربار کشیدن عرصه روتنگ تر میکنه ،و یکیش به قول خودتون تف کاریه چطور یه ریشه رو از خاک بیرون میاره به کمک تکنولوژی و صنعت…
آموختم که هارمونی رنگ سبز درختان زیبای پارادایس زیبا و آبی و سفیدی آسمون و رودخونه ی پارادایس زیبا میتونه چه بهشتی رو در تجسم های من ثبت کنه.
آموختم که ابزارآلات کشاورزی رو میشه با چه نبوغ و راحتیی مورد استفاده قرار داد.
آموختم که خداوند همه ی ما رو هدایت می کنه به راههای ساده تر البته اگر بخواهیم…
و آموختم که زندگی روستایی در کنار طبیعت و حیوانات دوست داشتنی چقدددر میتونه جذاب باشه.
خدایا شکرت که اینجا بدون ترس از قضاوت شدن می نویسم.
همتونو دوست دارم و عاشق همتونم.
سلام عزیزدلم
ازکامنت زیبایت حالم دگرگون شد کلمات روح دارند ودر اعماق جان مینشینند وغبار رو از قلب هامیزدایند
سپاسگزارم برای امروز ونشانه امروز وهدایت شدن به کامنت زیبایت
بهترینها روزی قلب مهربونت بشه
برایت سلامتی ،شادی ،سعادت وخوشبختی دردنیا وآخرت رو ازخداوند خواستارم