این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-04-23 08:09:302024-12-18 13:01:15سریال زندگی در بهشت | قسمت 2
640نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
از این بهشتی ک با باورهای درست خودتون ساختین کیف کردم براتون گفتم نوش جونتون به شما میرسه کسی که توی این دنیا همچین بهشتی برای خودش بتونه بسازه یعنی خیلی با خدای درونش هماهنگه خداروشکر لذت میبرم از این همه فراوانی از این همه زیبایی از این همه قشنگی خدا را هزاران بار شکر
استاد عزیزم من امشب جلسه سوم از قدم اول دوره 12 قدم بودم همینجوری اومدم سریال زندگی در بهشت رو نگاه کنم وقتی که هردوتون تاکید داشتین که باید ثابت قدم بمونیم و ادامه بدیم تا نتایج عالی به دست بیاریم پیش خودم گفتم زهرا با تو هستند ادامه بده ادامه بده که بهشت منتظرته خیلی خوشحالم که خدا هر لحظه حواسش به من هست و تو همه حال من رو داره هدایت میکنه مثل یه مادر که هر لحظه داره به بچه هاش راه و رسم زندگی نشون میده خدا هم هر لحظه از زندگیم کنارمه تو وجودمه و همواره داره بهم میگه زهرا حواست باشه این درسته و این غلطه ببین اگه ادامه بدی به نتیجه میرسی به بهشت می رسی خدارو هزار بار شکر حتی اگه من یادم نباشه خدا یادشه که بهم یادآوری کنه هر لحظه از زندگیم آگاهانه زندگی کنم
استاد ازت ممنونم ازت سپاسگزارم با تمام وجود دوستت دارم شما دستی هستی از بی نهایت دستان هدایتگر خداوند و من چقدر خوشبختم که در مداری قرار دارم که شما هستی که خوشبختی هست که لذت بردن هست شکرگزاری هست سلامتی هست شادی هست آرامش هست آزادی هست و من دارم تکامل خودم رو طی می کنم که یه روزی منم به جایگاه شما برسم
خدا رو به اندازه بزرگی خودش شکر الهی همیشه شاد باشید سالم باشید خوشبخت باشید و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت
سلام به دوستان گلم من بعد از مدتها اومدم دوباره این مسیر خوشبختی رو با شما هم سفر بشم و از زیبایی های سفرمون با هم صحبت کنیم و از زندگیمون لذت ببریم من تو این سفری که بودم خیلی خیلی از صدای خوب جیریک ها و قورباغه های که تو برکه بودن و تو دل شب می خوندن لذت بردم من وقتی صدای جیرک ها رو می شینم ناخودگاه یاد روستامون می افتم و کلی خاطرات اون روزها تو خاطرم زنده میشن و کلی لذت می برم من خودم و تو پردایس که تصور می کردم تو دل شب می شستم آتیشی روشن می کردم و از دیدن ستاره های آسمون لذت می بردم استاد من واقعا شما رو تحسین میکنم شما چه قدر انسان های شادی هستین و از لحظه به لحظه های زندگیتون لذت می برید من تو این بهشت زیبایی های زیادی رو دیدم آسمان زیبا حتما ستاره های زیاد و پر نوری هم بودند از صدای جیرجیرک و قورباغه های برک لذت بردم از صفا و صمیمیت شما و مریم خانوم خیلی لذت بردم از جنگل پر درخت از رنگ های قرمز و نارنجی و آبی تو آتیشی که به راه انداخته بودید خیلی لذت بردم صبح که شد از طروات و سر سبزی تو پردایس زیبا تون از آسمان زیبا آبی رنگ از نسیمی که روی برگ ها و علف ها می خورد کلی حال کردم و من با این زیبایی ها احساسم خیلی عالی شد و میدونم این احساس خوبی که الان دارم اتفاقات خوبی رو حتما تجربه خواهم کرد
مأموریتی که هر کدوم از ما تو این دنیای زیبا داره اینه که روی شخصیت خودش وقت بذاره و بهترین خودش باشه، فارغ از اینکه بخوایم خودمون با دیگران مقایسه کنیم.
شما دارین این بهشت زیبا رو زیباتر میکنین تا ما یاد بگیریم زیبایی های وجودی مون ببینیم و دنبال علف های هرز و ریشه های محدود کننده ای که حال و احساس ما رو بد میکنه بگردیم و درستشون کنیم.
چه خوب تکامل تون طی میکنین، بعد اون کار نیمه غیر منطقی کندن درخت با ماشین، هدایت شدین که چوب ها و درخت های هرز رو بسوزانید. چه شعله ای با بنزین درست شد و چه صدای مهیبی داد، این بنزین منو دقیقا یاد جوگیر شدن هام انداخت که وقتی دوره ای میخریدم، چند هفته اول لیزری و دقیق گوش میدادم و کار میکردم اما کم کم هیجانم فرو کش میکرد و دیگه انگیزه اول نبود.
تا اینکه به خودم تعهد دادم هر روز برای بهبود شخصیتم وقت بذارم و ادامه دادم، وقتی قدم های کوچولو برداشتم، وقتی استقامت ورزیدم، وقتی ناامید نشدم، کم کم راه ها باز شد… به جایی رسیدم که باورهای توحیدی رو هم یاد بگیرم و به باورهای محدود کننده ام نشون بدم رئیس کیه؟
خیلی از کارها رو ممکنه اونقدر در نظرم بزرگ و سنگین بیاد که جرأت انجامش رو نداشته باشم اما یاد گرفتم هر کاری رو باید شروع کنم و ادامه بدم و کاری نداشته باشم کی نتیجه میده و اصل مهم اینه که تو مسیری که دارم پیش میرم لذت ببرم و حالم خوب باشه.
همیشه شنیدم کار را که کرد آن که تمام کرد… آخه کاری که شروع نشده، چه جوری تمام بشه؟ یا کاری که شروع شده ولی ادامه اش ندادم، چه جوری میخواد تمام بشه؟
همه اینها بهم یادآوری میکنه با قدم های کوچولو شروع کنم و نقطه پایانی رو ببینم. خیلی موقع ها ممکنه اونقدر نقطه پایانی از نظرم دور باشه که بیشتر ناامیدم کنه… اشکالی نداره اینجا اون هدف رو کوچکتر و جزئی ترش میکنم و هر روز فقط به این فکر میکنم که امروز قراره این هدف کوچولو پیش بره، این باور اشتباه درست بشه، این قدم برداشته بشه…. ادامه میدم ادامه میدم… با هر بار نتیجه گرفتن از این قدم های کوچولو قوی تر میشم…انگیزه میگیرم… انگیزه به خودم تزریق میکنم و با کار روی اهرم رنج و لذت میتونم انگیزه هام رو بیشتر کنم
مریم جان درست میگه این بهشت حقشه براش قدم بردارن و تمیزش کنن، وقتی این همه داره به شما و ما لذت و احساس خوب میده… شخصیت و وجود منم حقشه بهش برسم و هر روز برای بزرگتر شدن و بهتر شدنش وقت بذارم و حال دلم رو خوب کنم
من اینجام که به تعهدم که تمرکز بر سریال زندگی در بهشت و دیدن و نوشتن زیبایی های اون هست عمل کنم
و خداروشکر میکنم که این تعهد وقدرت رو به من داده.
اول فایل با صدای جیرجیرک ها شروع شد و من چقققدر عاشق این صدام، چقدر ارامش بخشه برام،
میدونی استاد من عاشق طبیعتم عاشق اتیش کردن و نشستن کنار اتیش و کافی زدنو حرف زدنو …
انرژی طبیعت خیلی خوبه
استاد منم مثل شما چون تو شهر خشکی زندگی میکنم عاشق سرسبزی و اب و طبیعتم
و دوست دارم که به زودی یه کلبه زیبا در شمال ایران بخرم و برم کیف دنیارو ببرم و همین الان دستورشو به کاینات میدم تا کاینات هم اقدام های عملی برای رسیدن به اون خواسته رو به اسان ترین و کارامدترین روش در مسیر من قرار بده، و باشد که من سپاسگزار باشم و به عهدم عمل کنم که انسان عملگرایی باشم…. خدایا شکرت
بزارید از زیبایی های بهشت بگم
چققدر اسمون زیباست ، تکه های پنبه ای ابرها، طراوت و سرسبزی
من عاشق این صحنم
پر از فراوانی
کلبه روی اب، اروی مسافرتی، ماشین استاد، زمین بی نهایت سرسبز …. این ها همه برای من نمودی از فراوانیه
ونمودی از اینکه میشود فقط باید ادامه بدیم
استاد واقعا اگاهی هایی که به ما میدین زندگی شمارو شکل داده ، شما از هررررچیزی استفاده میکنید برای اموزش دادن و این ینی شما این اگاهی هارو در عمل انجام میدین
از تکامل گفتید و استقامت ورزیدن
یاد صحبتتون تو دوره قانون سلامتی افتادم که گفتید وقتی شما شروع میکنید به تغییر ممکنه اول اتفاقات بدی بیفته مثلا نازیبایی هایی که میبینید زیاد بشه ولی شما اگه به مسیرتون متعهد باشید جهان در مقابل شما کرنش میکند
و چقدر این صحبتتون این روزها برای من راه گشاست که بتونم از پس همه ی امتحان ها بربیام و تعهدمو به خودم و به خدا ثابت کنم.
امیدوارم خیلی پراکنده گویی نشده باشه
چون ذهنم میگفت و دستم مینوشت بدون ثانیه ای وقفه ، فقط نوشته شد و نوشته شد
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا صدددهززززار بار شکرت
استاد ممنونم ازتون ، مریم جان ممنون
دست و پنجتون درد نکنه که این فایل های زیبارو برای ما اماده میکنین و کاملا رایگان در اختیار ما قرار میدین برای بالاتر رفتن مدار ما
خدا قوت بهتون
خیییلی خیییلی زیاد دوستون دارم زیباترین و پربرکت ترین دستان خدا
فعلا تا کامنت بعدی در جلسه بعدی خدا نگهدارتون باشه.
شروع زندگی در بهشت مقارن شد با شروع یه تصمیم تقریبا بزرگ در زندگی من ، همه چی از اون لحظه شروع میشه که تصمیم میگیری انجام بدی بعد ذهن شروع میکنه به بزرگ جلوه دادنش ، ترسوندن و … مثل زمانی که استاد گفتن میگفتم اووو این همه چوب و حالا بزار باشه و …
من هدفم کارای مختلفی میخواد براش بکنم ، اولش سه کار میکردم :-) گیج بودم که چیکار کنم ولی بعد تصمیم گرفتم فقط شروع کنم از یه گوشه انقد بیرون گود نمونم و هی نگاه کنم و هی کرک و پرم بریزه و بجایی برسم که بیخیالش شم چون ذهن میگه حالا اینو انجام دادی فکرشو کردی که بعدش چی؟ اونو چیکار میکنی؟ اینو چیکار میکنی؟ اونو چجور؟
بلاخره یه شروع از گوشه ی کوچولو کردم گفتم بجای هدف کلی بیام فعلا هدف رو تکه کنم و پیش نیازهاش رو یکی یکی تیک بزنم ، صبح که بیدار شدم خدای مهربونم بهم گفت ببین میتونی اینکارو بکنی امروز ، انگار داشت پاداش شروع کردنم رو بجای چه کنم چه کنم کردن خیلی واضح میداد. گفتم چشممم:-) حالا امروز اون کارو میکنم تا پله بعدی مشخص شه و ادامه و ادامه و ادامه
نه که وقتی شروع کنی ذهن لال بشه ها اون وراجیاشو داره ولی من هرچی میبینم این روند جواب میده ایمانم قوی تر میشه و راحتتر با الگوهایی که جواب داده خاموشش میکنم، آره من نمیبینم جلو چخبره ولی میدونم ادامه میدم میدونم خدا همیشه در حاله هدایته ، خداروشکر که فریب ذهن رو نخوردم تا منتظر یه روز موعود بمونم که مطمئنم هرگز نمیومد،با اقدام های کوچیک با صبر با طی کردن آروم آروم پله ها، کاری نداشته باشم چه زمانی فقط ادامه بدم و ادامه بدم قسمت خودمو انجام بدم و اجازه بدم خدا بچینه بقیشو
چقدر خوب که استاد و مریم جان دستاوردشون رو هی یاد آوری میکنن و این یاداوری اعتماد به نفس رو ارتقا میده که ببین تونستیم ببین از پسش براومدیم ببین انجامش دادیم منم یه روز میگم آفرین بهت آرزو دیدی قدم های کوچیک اما ادامه دار راهش بود تو تونستی انجامش بدی و اون قدرت منو آماده تر میکنه برا اهداف بزرگتر
صدای جیرجیرکها که مدتها است نشنیده ایم مگر در سریالهای زیبای زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا.
آتشی درون فایر پیت. ماموریت امروز سوزاندن کارتنها و شاخ و برگهای اضافه است که با شعله های رقصان زیبایی در حال سوختن هستند و در دل شب نور زیبایی را پراکنده می کند که استاد هم با پاشیدن بنزین بر روی آن آتش را شعله ور تر می سازند و این بنزین را مانند افکار منفی برای ذهن مثال می زنیم که با توجه به نکات منفی می توانیم تا حد نابودی روح و روان پیش رفته و پیروزی ذهن که جایگاه شیطان است را نظاره گر باشیم اما از طرفی دیگر می توان گفت که سوزاندن و در این جا جایگزین کردن افکار مثبت به جای منفی کاری مستلزم صرف انرژی و زمان طولانی است چون این افکار حاصل سالها تکرار در ذهن ما هستند.
شروع صبحی زیبا در پرادایس که شما شب گذشته تا دیر وقت کنار آتش یودیدو اکنون به تماشای آثار آن رفته اید که با تعجب اثری از آن را مشاهده نکرده ولی درخت بالای فایرپیت کمی برگهای آن سوخته بود اما این ظاهر قضیه بود چون در زیر خاکستر هنوز آتش وجود داشت و این هم مانند افکار منفی است که به زمان طولانی نیاز دارد تا اطمینان حاصل شود که باور درستی جایگزین آن شده است این باورها یک شبه به وجود نیامده است که با یک شب سوزاندن به طور کامل نابود شود.
حرکت ابرها در آسمان و برگهای درختان از نسیم ملایمی حکایت می کند که نفس کشیدن را لذت بخش تر کرده است.
چققدر من آتیش روشن کردن تو شب رو دوست دارم..من عااشق صدای جیرجیرک ها صدای تیک تیک سوختن چوب و زیبایی بی انتهای دریاچه تون شدم کههههه
خدای من چقدر میتونه این کار لذت بخش باشه،اینکه فارغ از همه چیز و همه کس فقط بشینی تو سکوت و آرامش شب آتیش بازی کنی..تا صب با آتیش مشغول باشی و لذت ببری از شنیدن صدای تیک تیک چوب موقع سوختن..من خودم عاشق آتیش بازی ام، از اینکه هی خورده چوب پیدا کنم بریزم داخل آتش هیچوقت خسته نمیشم مثل مریم جون
وااقعا رفتار شما دونفر باهم تحسین برانگیزه، تک تک جمله ها و کلماتی که بهم میگید سرشار از عشق و احترام و تحسین همدیگه س و این درس بزرگیه برای من
واای که چقد رنگ مشعل زیبااا بود چقدر رنگ آبی زیبایی داشت، رنگ آتیش هم بینظیر و زیبا بود.. نکاه کردن به آتیش یه جور خاصی به آدم آرامش میده، انگار که تمام خستگی و فکرهای بی ارزشمون هم داره تو آتیش میسوزه و در انتها همونطور که همه چوبا سوخته همه دغدغه های بیخود ماهم میسوزه️
وااای چقد صبح پرادایس زیباااست خدای من
اصلا بینظیره، رنگ دریاچه رنگ آسمون رنگ درخت ها حتی رنگ چوب های کنار در هم واقعا زیبا و عالی بودن
جاانم که چوبا انقد تمیز و مرتب و عالی سوخته بودن، چقد حس قشنگی داشت اینکه اونهمه چوب تبدیل به یه تیکه کوچولو خاکستر شده بودن
رنگ آتیش حتی تو روز هم زیبا و خوشرنگه
و در انتها بازهم عشق صادقانه و پر از احترام و فوق العاده ای که بین شماست واقعا دوست داشتنی و بینظیر و زیباست️
امیدوارم زندگیتون همیشه سرشار از عشق و آرامش و فراوانی های پایان ناپذیر باشه
ممنونم از مریم جان خوش قلبم که از همچنین لحظه های زیبایی برای ما فیلم گرفتن، عاشقتونم️
سکوت شب همرا با صدای جیرجیرکا و تق تق آتیش چقد لذت بخشه
رابطه استاد و مریم جون چقد قابل تحسینه
چقد این دوفرد خوب با هم هم مدار شدن که یه ایده ای که به ذهن استاد میاد مریم جون ازایشون مشتاق تر میگن اوه خیلی پایه ام خیلی حال میده
چ جالب که ذهن افرادی که کارکردن رو قانون انقد ورزیده هس که مریم جون با دیدن اون نور اتیش وسط تاریکی شب میگن که زندگی با نور معنا میگیره والحق که درسته بانور خدایی همون نوری که میگه:الله نورالسموات و الارض همونی که میگه الله ولی الذین امنو یخرجهم من ظلمات الی نور
چقد اون حر گرفتن اتیش عظمت خدای منو نشون میده
چقد رنگ نارنجی اون ذغال وَل وَل میکنه و چشم نوازه
چقد خوب تکامل نشون میدین و میگین حتی تو کارا کوچیکم مث همین اتیش درس کردن اول چوبای کوچولو کوچولو بعدش شاخه های بزرگ
چ قشنگ خدا به همه خواسته ها پاسخ میده مث همین که مریم جون گفتن: اخ دیشب گفتم صب پاشیم ببینیم فقط سنگا هستن
چ درسی وقعا اینکه کارا بزرگم حتی بریم تو دلشون قدم قدم کوچولو کچولو بریم جلو و لذت ببریم یهو میبینیم ععع تموم شد ععع انجام شد و چ حس خوبی داره چقد اعتمادبه نفس و حس ارزشمندیمون بالاتر میره خدایا شکرت
به قول مریم جون فوت خدا چقد قشنگ یه شعله کوچولو اتیشو روشن کرد و چقد همون گسترش پیدا کرد و زیبا شد
وزیباتر اینکه استاد عزیز که هر لحظه عاشقانه با عزیز دلشون صحبت میکنن، چه فکر خوبی کردن استاد که با مشعل آتیش رو قدرت دادن و نشون دادن که همیشه یک راه دومی هم هست اونم روش راحتر ،
واقعا شب زیبایی شد،
خدا رو هزاران بار شکر
با تمام تلاش و همکاری آتیش رو بهش جون دادین و رفتین برای استراحت ،و چه صبح زیبای رو شروع کردین
با چه شور و اشتیاقی خانم شایسته مهربان رفتن شروع به فیلمبرداری از آتیش بازی دیشب کردن
و چقدر خوب و عالی شده بود تمام چوب ها سوخته بود خدا رو شکر که استاد عزیز از هر لحظه زندگی شون واسمون درس و نکات آموزنده میده
و باعث میشه ما کلی انگیزه بگیریم و با روحیه عالی و امیدوار به آینده پیش بریم
سلام به استاد عشق و مریم جان عشق تر
چقدر لذت بردم از این همه زیبایی
از این بهشتی ک با باورهای درست خودتون ساختین کیف کردم براتون گفتم نوش جونتون به شما میرسه کسی که توی این دنیا همچین بهشتی برای خودش بتونه بسازه یعنی خیلی با خدای درونش هماهنگه خداروشکر لذت میبرم از این همه فراوانی از این همه زیبایی از این همه قشنگی خدا را هزاران بار شکر
استاد عزیزم من امشب جلسه سوم از قدم اول دوره 12 قدم بودم همینجوری اومدم سریال زندگی در بهشت رو نگاه کنم وقتی که هردوتون تاکید داشتین که باید ثابت قدم بمونیم و ادامه بدیم تا نتایج عالی به دست بیاریم پیش خودم گفتم زهرا با تو هستند ادامه بده ادامه بده که بهشت منتظرته خیلی خوشحالم که خدا هر لحظه حواسش به من هست و تو همه حال من رو داره هدایت میکنه مثل یه مادر که هر لحظه داره به بچه هاش راه و رسم زندگی نشون میده خدا هم هر لحظه از زندگیم کنارمه تو وجودمه و همواره داره بهم میگه زهرا حواست باشه این درسته و این غلطه ببین اگه ادامه بدی به نتیجه میرسی به بهشت می رسی خدارو هزار بار شکر حتی اگه من یادم نباشه خدا یادشه که بهم یادآوری کنه هر لحظه از زندگیم آگاهانه زندگی کنم
استاد ازت ممنونم ازت سپاسگزارم با تمام وجود دوستت دارم شما دستی هستی از بی نهایت دستان هدایتگر خداوند و من چقدر خوشبختم که در مداری قرار دارم که شما هستی که خوشبختی هست که لذت بردن هست شکرگزاری هست سلامتی هست شادی هست آرامش هست آزادی هست و من دارم تکامل خودم رو طی می کنم که یه روزی منم به جایگاه شما برسم
خدا رو به اندازه بزرگی خودش شکر الهی همیشه شاد باشید سالم باشید خوشبخت باشید و عاقبت بخیر در دنیا و آخرت
سلام به دوستان گلم من بعد از مدتها اومدم دوباره این مسیر خوشبختی رو با شما هم سفر بشم و از زیبایی های سفرمون با هم صحبت کنیم و از زندگیمون لذت ببریم من تو این سفری که بودم خیلی خیلی از صدای خوب جیریک ها و قورباغه های که تو برکه بودن و تو دل شب می خوندن لذت بردم من وقتی صدای جیرک ها رو می شینم ناخودگاه یاد روستامون می افتم و کلی خاطرات اون روزها تو خاطرم زنده میشن و کلی لذت می برم من خودم و تو پردایس که تصور می کردم تو دل شب می شستم آتیشی روشن می کردم و از دیدن ستاره های آسمون لذت می بردم استاد من واقعا شما رو تحسین میکنم شما چه قدر انسان های شادی هستین و از لحظه به لحظه های زندگیتون لذت می برید من تو این بهشت زیبایی های زیادی رو دیدم آسمان زیبا حتما ستاره های زیاد و پر نوری هم بودند از صدای جیرجیرک و قورباغه های برک لذت بردم از صفا و صمیمیت شما و مریم خانوم خیلی لذت بردم از جنگل پر درخت از رنگ های قرمز و نارنجی و آبی تو آتیشی که به راه انداخته بودید خیلی لذت بردم صبح که شد از طروات و سر سبزی تو پردایس زیبا تون از آسمان زیبا آبی رنگ از نسیمی که روی برگ ها و علف ها می خورد کلی حال کردم و من با این زیبایی ها احساسم خیلی عالی شد و میدونم این احساس خوبی که الان دارم اتفاقات خوبی رو حتما تجربه خواهم کرد
ممنونم از استاد و مریم خانوم عزیز
سلام سلام
مأموریتی که هر کدوم از ما تو این دنیای زیبا داره اینه که روی شخصیت خودش وقت بذاره و بهترین خودش باشه، فارغ از اینکه بخوایم خودمون با دیگران مقایسه کنیم.
شما دارین این بهشت زیبا رو زیباتر میکنین تا ما یاد بگیریم زیبایی های وجودی مون ببینیم و دنبال علف های هرز و ریشه های محدود کننده ای که حال و احساس ما رو بد میکنه بگردیم و درستشون کنیم.
چه خوب تکامل تون طی میکنین، بعد اون کار نیمه غیر منطقی کندن درخت با ماشین، هدایت شدین که چوب ها و درخت های هرز رو بسوزانید. چه شعله ای با بنزین درست شد و چه صدای مهیبی داد، این بنزین منو دقیقا یاد جوگیر شدن هام انداخت که وقتی دوره ای میخریدم، چند هفته اول لیزری و دقیق گوش میدادم و کار میکردم اما کم کم هیجانم فرو کش میکرد و دیگه انگیزه اول نبود.
تا اینکه به خودم تعهد دادم هر روز برای بهبود شخصیتم وقت بذارم و ادامه دادم، وقتی قدم های کوچولو برداشتم، وقتی استقامت ورزیدم، وقتی ناامید نشدم، کم کم راه ها باز شد… به جایی رسیدم که باورهای توحیدی رو هم یاد بگیرم و به باورهای محدود کننده ام نشون بدم رئیس کیه؟
خیلی از کارها رو ممکنه اونقدر در نظرم بزرگ و سنگین بیاد که جرأت انجامش رو نداشته باشم اما یاد گرفتم هر کاری رو باید شروع کنم و ادامه بدم و کاری نداشته باشم کی نتیجه میده و اصل مهم اینه که تو مسیری که دارم پیش میرم لذت ببرم و حالم خوب باشه.
همیشه شنیدم کار را که کرد آن که تمام کرد… آخه کاری که شروع نشده، چه جوری تمام بشه؟ یا کاری که شروع شده ولی ادامه اش ندادم، چه جوری میخواد تمام بشه؟
همه اینها بهم یادآوری میکنه با قدم های کوچولو شروع کنم و نقطه پایانی رو ببینم. خیلی موقع ها ممکنه اونقدر نقطه پایانی از نظرم دور باشه که بیشتر ناامیدم کنه… اشکالی نداره اینجا اون هدف رو کوچکتر و جزئی ترش میکنم و هر روز فقط به این فکر میکنم که امروز قراره این هدف کوچولو پیش بره، این باور اشتباه درست بشه، این قدم برداشته بشه…. ادامه میدم ادامه میدم… با هر بار نتیجه گرفتن از این قدم های کوچولو قوی تر میشم…انگیزه میگیرم… انگیزه به خودم تزریق میکنم و با کار روی اهرم رنج و لذت میتونم انگیزه هام رو بیشتر کنم
مریم جان درست میگه این بهشت حقشه براش قدم بردارن و تمیزش کنن، وقتی این همه داره به شما و ما لذت و احساس خوب میده… شخصیت و وجود منم حقشه بهش برسم و هر روز برای بزرگتر شدن و بهتر شدنش وقت بذارم و حال دلم رو خوب کنم
سلام و عرض ادب خدمت استاد و مریم جان
من اینجام که به تعهدم که تمرکز بر سریال زندگی در بهشت و دیدن و نوشتن زیبایی های اون هست عمل کنم
و خداروشکر میکنم که این تعهد وقدرت رو به من داده.
اول فایل با صدای جیرجیرک ها شروع شد و من چقققدر عاشق این صدام، چقدر ارامش بخشه برام،
میدونی استاد من عاشق طبیعتم عاشق اتیش کردن و نشستن کنار اتیش و کافی زدنو حرف زدنو …
انرژی طبیعت خیلی خوبه
استاد منم مثل شما چون تو شهر خشکی زندگی میکنم عاشق سرسبزی و اب و طبیعتم
و دوست دارم که به زودی یه کلبه زیبا در شمال ایران بخرم و برم کیف دنیارو ببرم و همین الان دستورشو به کاینات میدم تا کاینات هم اقدام های عملی برای رسیدن به اون خواسته رو به اسان ترین و کارامدترین روش در مسیر من قرار بده، و باشد که من سپاسگزار باشم و به عهدم عمل کنم که انسان عملگرایی باشم…. خدایا شکرت
بزارید از زیبایی های بهشت بگم
چققدر اسمون زیباست ، تکه های پنبه ای ابرها، طراوت و سرسبزی
من عاشق این صحنم
پر از فراوانی
کلبه روی اب، اروی مسافرتی، ماشین استاد، زمین بی نهایت سرسبز …. این ها همه برای من نمودی از فراوانیه
ونمودی از اینکه میشود فقط باید ادامه بدیم
استاد واقعا اگاهی هایی که به ما میدین زندگی شمارو شکل داده ، شما از هررررچیزی استفاده میکنید برای اموزش دادن و این ینی شما این اگاهی هارو در عمل انجام میدین
از تکامل گفتید و استقامت ورزیدن
یاد صحبتتون تو دوره قانون سلامتی افتادم که گفتید وقتی شما شروع میکنید به تغییر ممکنه اول اتفاقات بدی بیفته مثلا نازیبایی هایی که میبینید زیاد بشه ولی شما اگه به مسیرتون متعهد باشید جهان در مقابل شما کرنش میکند
و چقدر این صحبتتون این روزها برای من راه گشاست که بتونم از پس همه ی امتحان ها بربیام و تعهدمو به خودم و به خدا ثابت کنم.
امیدوارم خیلی پراکنده گویی نشده باشه
چون ذهنم میگفت و دستم مینوشت بدون ثانیه ای وقفه ، فقط نوشته شد و نوشته شد
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا صدددهززززار بار شکرت
استاد ممنونم ازتون ، مریم جان ممنون
دست و پنجتون درد نکنه که این فایل های زیبارو برای ما اماده میکنین و کاملا رایگان در اختیار ما قرار میدین برای بالاتر رفتن مدار ما
خدا قوت بهتون
خیییلی خیییلی زیاد دوستون دارم زیباترین و پربرکت ترین دستان خدا
فعلا تا کامنت بعدی در جلسه بعدی خدا نگهدارتون باشه.
سلام دوست عزیز خواهر گلم
اتفاقا کامنتتون رو خیلی عالی نوشتید و تمرکزتون رو نکات مثب بود همین طور آگاهی دهنده
و خداروشکر که تعهد دادین به خودتون که این سریال توحیدی رو نگاه کنین و نگاه تون رو زیبا بین تر کنین
و من هم این تعهد رو به خودم دادم که سریال رو ببینم و تحسین کنم و کامنت بنویسم و کامنت بخونم
تا اسان شوم برای اسانی ها
در پناه رب رزاق شاد و سالم و ثروتمند باشی
به نام تنها قدرت برتر جهان
شروع زندگی در بهشت مقارن شد با شروع یه تصمیم تقریبا بزرگ در زندگی من ، همه چی از اون لحظه شروع میشه که تصمیم میگیری انجام بدی بعد ذهن شروع میکنه به بزرگ جلوه دادنش ، ترسوندن و … مثل زمانی که استاد گفتن میگفتم اووو این همه چوب و حالا بزار باشه و …
من هدفم کارای مختلفی میخواد براش بکنم ، اولش سه کار میکردم :-) گیج بودم که چیکار کنم ولی بعد تصمیم گرفتم فقط شروع کنم از یه گوشه انقد بیرون گود نمونم و هی نگاه کنم و هی کرک و پرم بریزه و بجایی برسم که بیخیالش شم چون ذهن میگه حالا اینو انجام دادی فکرشو کردی که بعدش چی؟ اونو چیکار میکنی؟ اینو چیکار میکنی؟ اونو چجور؟
بلاخره یه شروع از گوشه ی کوچولو کردم گفتم بجای هدف کلی بیام فعلا هدف رو تکه کنم و پیش نیازهاش رو یکی یکی تیک بزنم ، صبح که بیدار شدم خدای مهربونم بهم گفت ببین میتونی اینکارو بکنی امروز ، انگار داشت پاداش شروع کردنم رو بجای چه کنم چه کنم کردن خیلی واضح میداد. گفتم چشممم:-) حالا امروز اون کارو میکنم تا پله بعدی مشخص شه و ادامه و ادامه و ادامه
نه که وقتی شروع کنی ذهن لال بشه ها اون وراجیاشو داره ولی من هرچی میبینم این روند جواب میده ایمانم قوی تر میشه و راحتتر با الگوهایی که جواب داده خاموشش میکنم، آره من نمیبینم جلو چخبره ولی میدونم ادامه میدم میدونم خدا همیشه در حاله هدایته ، خداروشکر که فریب ذهن رو نخوردم تا منتظر یه روز موعود بمونم که مطمئنم هرگز نمیومد،با اقدام های کوچیک با صبر با طی کردن آروم آروم پله ها، کاری نداشته باشم چه زمانی فقط ادامه بدم و ادامه بدم قسمت خودمو انجام بدم و اجازه بدم خدا بچینه بقیشو
چقدر خوب که استاد و مریم جان دستاوردشون رو هی یاد آوری میکنن و این یاداوری اعتماد به نفس رو ارتقا میده که ببین تونستیم ببین از پسش براومدیم ببین انجامش دادیم منم یه روز میگم آفرین بهت آرزو دیدی قدم های کوچیک اما ادامه دار راهش بود تو تونستی انجامش بدی و اون قدرت منو آماده تر میکنه برا اهداف بزرگتر
خدایا شکرت
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
صدای جیرجیرکها که مدتها است نشنیده ایم مگر در سریالهای زیبای زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا.
آتشی درون فایر پیت. ماموریت امروز سوزاندن کارتنها و شاخ و برگهای اضافه است که با شعله های رقصان زیبایی در حال سوختن هستند و در دل شب نور زیبایی را پراکنده می کند که استاد هم با پاشیدن بنزین بر روی آن آتش را شعله ور تر می سازند و این بنزین را مانند افکار منفی برای ذهن مثال می زنیم که با توجه به نکات منفی می توانیم تا حد نابودی روح و روان پیش رفته و پیروزی ذهن که جایگاه شیطان است را نظاره گر باشیم اما از طرفی دیگر می توان گفت که سوزاندن و در این جا جایگزین کردن افکار مثبت به جای منفی کاری مستلزم صرف انرژی و زمان طولانی است چون این افکار حاصل سالها تکرار در ذهن ما هستند.
شروع صبحی زیبا در پرادایس که شما شب گذشته تا دیر وقت کنار آتش یودیدو اکنون به تماشای آثار آن رفته اید که با تعجب اثری از آن را مشاهده نکرده ولی درخت بالای فایرپیت کمی برگهای آن سوخته بود اما این ظاهر قضیه بود چون در زیر خاکستر هنوز آتش وجود داشت و این هم مانند افکار منفی است که به زمان طولانی نیاز دارد تا اطمینان حاصل شود که باور درستی جایگزین آن شده است این باورها یک شبه به وجود نیامده است که با یک شب سوزاندن به طور کامل نابود شود.
حرکت ابرها در آسمان و برگهای درختان از نسیم ملایمی حکایت می کند که نفس کشیدن را لذت بخش تر کرده است.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلاام به دوستان و استاد عزیز و مریم جان عزیزم
چققدر من آتیش روشن کردن تو شب رو دوست دارم..من عااشق صدای جیرجیرک ها صدای تیک تیک سوختن چوب و زیبایی بی انتهای دریاچه تون شدم کههههه
خدای من چقدر میتونه این کار لذت بخش باشه،اینکه فارغ از همه چیز و همه کس فقط بشینی تو سکوت و آرامش شب آتیش بازی کنی..تا صب با آتیش مشغول باشی و لذت ببری از شنیدن صدای تیک تیک چوب موقع سوختن..من خودم عاشق آتیش بازی ام، از اینکه هی خورده چوب پیدا کنم بریزم داخل آتش هیچوقت خسته نمیشم مثل مریم جون
وااقعا رفتار شما دونفر باهم تحسین برانگیزه، تک تک جمله ها و کلماتی که بهم میگید سرشار از عشق و احترام و تحسین همدیگه س و این درس بزرگیه برای من
واای که چقد رنگ مشعل زیبااا بود چقدر رنگ آبی زیبایی داشت، رنگ آتیش هم بینظیر و زیبا بود.. نکاه کردن به آتیش یه جور خاصی به آدم آرامش میده، انگار که تمام خستگی و فکرهای بی ارزشمون هم داره تو آتیش میسوزه و در انتها همونطور که همه چوبا سوخته همه دغدغه های بیخود ماهم میسوزه️
وااای چقد صبح پرادایس زیباااست خدای من
اصلا بینظیره، رنگ دریاچه رنگ آسمون رنگ درخت ها حتی رنگ چوب های کنار در هم واقعا زیبا و عالی بودن
جاانم که چوبا انقد تمیز و مرتب و عالی سوخته بودن، چقد حس قشنگی داشت اینکه اونهمه چوب تبدیل به یه تیکه کوچولو خاکستر شده بودن
رنگ آتیش حتی تو روز هم زیبا و خوشرنگه
و در انتها بازهم عشق صادقانه و پر از احترام و فوق العاده ای که بین شماست واقعا دوست داشتنی و بینظیر و زیباست️
امیدوارم زندگیتون همیشه سرشار از عشق و آرامش و فراوانی های پایان ناپذیر باشه
ممنونم از مریم جان خوش قلبم که از همچنین لحظه های زیبایی برای ما فیلم گرفتن، عاشقتونم️
به نام الله یکتایم
سلام به همگی
نکات مثبت قسمت دوم:
سکوت شب همرا با صدای جیرجیرکا و تق تق آتیش چقد لذت بخشه
رابطه استاد و مریم جون چقد قابل تحسینه
چقد این دوفرد خوب با هم هم مدار شدن که یه ایده ای که به ذهن استاد میاد مریم جون ازایشون مشتاق تر میگن اوه خیلی پایه ام خیلی حال میده
چ جالب که ذهن افرادی که کارکردن رو قانون انقد ورزیده هس که مریم جون با دیدن اون نور اتیش وسط تاریکی شب میگن که زندگی با نور معنا میگیره والحق که درسته بانور خدایی همون نوری که میگه:الله نورالسموات و الارض همونی که میگه الله ولی الذین امنو یخرجهم من ظلمات الی نور
چقد اون حر گرفتن اتیش عظمت خدای منو نشون میده
چقد رنگ نارنجی اون ذغال وَل وَل میکنه و چشم نوازه
چقد خوب تکامل نشون میدین و میگین حتی تو کارا کوچیکم مث همین اتیش درس کردن اول چوبای کوچولو کوچولو بعدش شاخه های بزرگ
چ قشنگ خدا به همه خواسته ها پاسخ میده مث همین که مریم جون گفتن: اخ دیشب گفتم صب پاشیم ببینیم فقط سنگا هستن
چ درسی وقعا اینکه کارا بزرگم حتی بریم تو دلشون قدم قدم کوچولو کچولو بریم جلو و لذت ببریم یهو میبینیم ععع تموم شد ععع انجام شد و چ حس خوبی داره چقد اعتمادبه نفس و حس ارزشمندیمون بالاتر میره خدایا شکرت
به قول مریم جون فوت خدا چقد قشنگ یه شعله کوچولو اتیشو روشن کرد و چقد همون گسترش پیدا کرد و زیبا شد
خیلی ممنونم
درپناه حق
ای جانم چه آتیشی چه منظره ی زیبایی
فوق العاده ست
خدارو هزاران بار شکر میکنم که میتونم
آگاهانه زیبایی ها رو ببینم آسون بشم برای آسونی ها
شکارچی نکات مثبت بشم
نگاه کردن به آتیش به من خیلی آرامش میده
یه جور مدیتیشن هستش برام
عاشق رنگ زیباش هستم
روشن کردن آتش به ما درس صبر و طی کردن قانون تکامل و آرامش رو میده
صبر داشته باشیم که جهان کار خودش چینش خودشو انجام میده کار ما فقط کار کردن روی خودمون و لذت بردن در هر لحظه است.
اون آتیش زیبا و بزرگ حاصل صبر همکاری و از یک چوب کوچیک و با یک جرغه و طی کردن مسیر تکاملش بوده …
خدایا زیبایی هاتو سپاس
این بهشت زیبا رو سپاس
سلام به استاد عزیز و گرامی و خانم شایسته مهربان
سلام به دوستان بزرگوار و همراهان همیشگی
خداااااایا شکرت
خدایا هزاران بار شکرت برای این همه نعمت و فراوانی
چه شب زیبای ،چه محیط دلنشینی،چه آتیش زیبایی
واقعا آتیش بازی قشنگی شد ،خدایا شکرت
وزیباتر اینکه استاد عزیز که هر لحظه عاشقانه با عزیز دلشون صحبت میکنن، چه فکر خوبی کردن استاد که با مشعل آتیش رو قدرت دادن و نشون دادن که همیشه یک راه دومی هم هست اونم روش راحتر ،
واقعا شب زیبایی شد،
خدا رو هزاران بار شکر
با تمام تلاش و همکاری آتیش رو بهش جون دادین و رفتین برای استراحت ،و چه صبح زیبای رو شروع کردین
با چه شور و اشتیاقی خانم شایسته مهربان رفتن شروع به فیلمبرداری از آتیش بازی دیشب کردن
و چقدر خوب و عالی شده بود تمام چوب ها سوخته بود خدا رو شکر که استاد عزیز از هر لحظه زندگی شون واسمون درس و نکات آموزنده میده
و باعث میشه ما کلی انگیزه بگیریم و با روحیه عالی و امیدوار به آینده پیش بریم
خدا رو شکر میکنم برای این همه نعمت و فراوانی
سپاس از خدای مهربانم ،،