سریال زندگی در بهشت | قسمت 2 - صفحه 47 (به ترتیب امتیاز)

سلام به استاد عباسمنش عزیز خانم شایسته محترم

راستش من حدود یک سال بعد از این که این فایل رو گذاشتید دارم این کامنت رو میزارم، هر چند که میدونم خیلی دیره اما یه حس خیلی قوی بهم میگه بنویس، و من هم تصمیم به گذاشتن این نظر و دیدگاه کردم. بقیش از اراده من خارجه و مثل همیشه خدای مهربان و مدبر هدایت میکنه.

استاد عزیز من علی رغم اینکه خیلی وقت نیست که بهتون ملحق شدم و دارم از فایل هاتون استفاده می کنم اما به مرحله ای رسیدم که هر حرکتی رو یه نشونه و علامت می بینم. مثل همین سوختن خار و خاشاک ها و شاخ و برگ اضافه.

با دیدن صحنه جمع کردن و آتیش زدن این خاشاک ها به خودم گفتم این دقیقا مثال بارز و اصلی ترین کاریه که درمورد ذهنمون، باورهای مخرب و علف های هرز درونشون باید انجام بدیم.

مرحله اول توجه به خواسته بود که شما خواستتون یه محیط دلباز، آزاد، با ویوی زیباتر و یک محیط تر و تمیز تر برای دور و ور خودتون بود.

مرحله دوم برخورد به یک تضاد بود که در ادامه مرحله اول و تکمیل کننده اون هست. بعد از اینکه شما با محیط و نظم تقریبا نداشته ی اونجا مواجه شدید به اصل و درون خودتون برگشتید و درون خودتون جست و جو کردید که خواستتون چی بوده و با پی بردن به اون خواسته در جهت استفاده از تضاد پیش اومده و توجه به خواستتون اقدام کردید. که بهتون یادآوری شدید محیط منظم، مرتب، خلوت و زیباتری رو می خواید. که در نهایت با توجه به خواسته همراه شد

مرحله سوم تصمیم به حرکت به سمت انجام مرحله فیزیکی رسیدن به خواستتون گرفتید که با توجه به اینکه شرایطش همیشه مهیا، آماده و فراهمه، به راحت ترین، سریع ترین و لذت بخش ترین شکل ممکن در جهت عملی کردنش اقدام کردید.

با دیدن نشانه ها، و اینکه صدای درونتون بهتون میگفت که مسیرتون درسته تا انتهای عملی کردن خواستتون با احساس خوب پیش رفتید و همه اون قسمت های اضافه رو جمع کردید.

مرحله آخر که خیلی برای تداعی کننده بود هم استمرار در توجه به خواسته بود، که با از بین بردن علف ها و خار و خاشاک همراه بود.

سوزوندن این علف ها تو مرحله آخر خیلی حس خوبی بهم داد و بهم میگفت که اگر تلاشتو ادامه بدی، جا نزنی، و حواست به هدفت باشه در آخر میتونی لذت از بین بردن علف های هرز، باورهای مخرب و افکاری که همیشه مزاحم راهتن و تو رو از مسیر اصلی منحرف میکنن رو بچشی.

تنها موردی که میشه گفت از مرحله اول تا آخر حضور داشت و خیلی مهم بود استمرار، پشتکار و ادامه دادن بود.

خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که شما به عنوان دو تا از بهترین دستهای خداوند سر راهم قرار گرفتید تا با مستنداتی محکم و واضح، نشونه هایی که مثل روز روشنن، و شواهد گویا، بدون ابهام و زنده، بهم نشون بدید که انسان چقد مرتبه، درجه و منزلت بالایی داره، چقد میتونه بالا بره، پیشرفت کنه، راحت زندگی کنه، از زندگیش نهایت لذت رو ببره، بی حد و مرز خوشحال باشه، به هر چی می خواد برسه و اینکه میتونه همه نعمت ها، خوبی ها و ارزش ها رو با هم یکجا و به صورت یک بسته همیشه همراه داشته باشه.

بازم خداروشکر که توی این مسیر با شما همرام انشاالله موفقیت های بیشتر و شادی های بیشتر برای شما و همه دوستان عزیز.