سریال زندگی در بهشت | قسمت 3 - صفحه 31 (به ترتیب امتیاز)

وای خدا جونم چه فضای قشنگی، چه آب زیبایی، درست مثل بهشت می مونه !

پارادایس … بهشت روی زمین !

چه خوبه که شنا بلدید و با شجاعت تا اون ور دریاچه شنا می کنین .

چه هوای خوبی از اینجا هم می تونم احساسش کنم !

چه قدر خوبه که کلمه شکر همواره بر لبانتون جاریه …مسلمه که نتیجه ی شکر همواره نعمت بیشتره .

چه قدر فراوانی توپ XD

چه قدر توپ دارید شما!

چه خوبه که هر روز پینگ پنگ بازی میکنید واز چیزی به همین سادگی لذت می برید .

هم ورزش می کنید هم حالتون خوب میشه.

و چه قدر خوبه که در این ورزش مقاومت می ورزید.

چه رویایی آب تصویر درخت ها رو منعکس میکنه .

بله این کاملا درسته که وقتی ما تمام وجودمون ، همه تمرکزمون ، رو چیزی باشه یقینا می تونیم بدستش بیاریم . شرایط هر چی می خواد باشه باشه .

من دو سال پیش سال نهم بودم و امتحان تیزهوشان داشتم . طبق معمول درس جز اولیت های اولیم نبود .بیشتر از کتاب درسی کتاب های قانون جذبی می خوندم و تو سایت ها درباره قانون تحقیق می کردم .بنابر این من تو سال تحصیلی میانگین ساعت مطالعه ام حدود روزی 45 دقیقه بود ! درحالی که اکثر هم کلاسی هام روزی حداقل 6 ساعت درس می خوندن !البته تو همه مدرسه ها اینجوری نبود مدرسه ما نمونه دولتی بود و رقابت ها شدید .فکر نمی کردم تیزهوشان قبول شم و راستش برام اهمیت زیادی نداشت . ولی نمی دونم دو ماه مونده به امتحان چه تحولی در من رخ داد که یهو خواستم همه تلاشم رو بکنم .هر چی می خواد بشه بشه .

اکثر کسایی که اطرافم بودن با درد و ناله و رنج درس می خوندن ولی من تحت تاثیر کتاب هایی که خونده بودم با عشق درس می خوندم .

با یه حالت های عجیب غریب ، مثلا تجسم میکردم تو بالکن خونم روبروی دریا نشستم صدای دریا رو می شنوم … نسیم ملایم صورتم رو نوازش میده؛ ثروتمندم ! و تنها برا عشق و علاقه و بالا بردن علمم درس می خونم .

انقدر با عشق درس می خوندم که خستگی اصلا معنا نداشت با عشق کتاب هایی که باید تو 12 ماه می خونم رو تو 2 ماه تموم کردم .

قبل تیزهوشان هم تو امتحان پیشرفت تحصیلی رتبه آوردم و این اتفاق ها فقط در عرض دو ماه افتاد .

و با این که مدارس تیزهوشان از کل استان فقط 18 نفر برمیداشتن

من یکی از اون 18 نفر شدم .

البته اقرار می کنم علاوه بر تمرکز و همه تلاشم و شاید هوش ، کتاب هایی که خونده بودم خیلی به من کمک کردن من از کلامم، فکرم، احساسم، به نفع خودم استفاده کردم .

و چیزی که با میلیارد ها پول هم نمیشه خریدش رو مال خودم کردم .

گاها همه این چیز یادم میره و خودم رو خیلی ضعیف فرض می کنم

ولی باید یادم باشه که این نتایج مال دو سال پیش بود و من هم بچه بودم و هم آگاهیم کمتر و شاید در بعضی موارد هم آگاهی هام اشتباه بود.

ذهن انسان خیلی قدرتمنده . اگر همه تمرکزش رو بذاره رو چیزی و اشتیاق سوزان داشته باشه با توکل و تکیه به الله یکتا، با حس خوب و باور های موافق به همین سادگی به هر چیزی که بخواد میرسه.

راستی فردا ماه رمضان شروع میشه و من دل تو دلم نیست . عید همگی مبارک . :)

بازم ممنون استاد عزیزم و مریم شایستهِ عزیزم .

خدایا جونم شکر ،شکر،شکر به خاطر همه مهربونیات :)