سریال زندگی در بهشت | قسمت 3 - صفحه 47 (به ترتیب امتیاز)

ای نام تو بهترین سرآغاز

سلام به همه دوستان عزیز

من چند روزه هی به عقب افتادن فکر میکردم و خدا از طرق های مختلف داره بهم میگه چطوری الان باید فکر کنم

همونطوری که استاد گفت و من یه جا تو برکه نوشتم که همینطوری ببینمش و بخونمش

«« اگر تمام توانتو بزاری با باور درست هر نتیجه ای تغییر میکنه »»

من باید تو این شرایط این باور رو بسازم و ادامه بدم که من یک game changer عالی هستم ، من هر بازی باخته رو میبرم ، اصلا من هر بازی رو میبرم

من با ایمان به خدا ورق رو بر می گردونم و با اختلاف میرم بالا

یا چند روز پیش خدا بهم نشونه داد که خدایی که می تونه مرده رو زنده کنه ، نمی تونه زندگی مرده من رو دوباره زنده کنه

حتی بهتر ‌و قوی تر از قبل هر آنچه از دست دادم رو جایگزین و جبران کنه تو همه ابعاد

امروزم طبق تعهدم عمل کردم و اومدم یک قسمت از زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو ببینم

بیشتر مد نظرم تمرکز روی فراوانی و ثروت هست و خب زندگی استاد خودش نماد فراوانی تو همه چیزهاست

مثلا همین توپ های فراوان بازی

ببین به خودم میگم تغییر باور از کمبود به فرلوانی به این معنی نیست که حالا درآمدم میره بالا

استاد تو هر زمینه زندگیش فراوانی رو داره تجربه میکنه ، تو بازی کردن ، توی زمان گذاشتن واسه کار و زندگی ، توی زندگی جایی که همه چی فراوانی غذا آب گیاه درخت زمین و …. یعنی استاد ذهنش رو مملو از فراوانی کرده که الان اطرافش مملو از فراوانی هست

پس منی که اطرافم خالیه یعنی ذهنم خالیه و خبر خوب اینه که با قانون جهان می تونم این و تغییر بدم …. از کمبود به فراوانی با قانون تکامل ….

راستش واسه تضاد و فشار آوردنش خیلی این روزا دارم رو ثروت کار میکنم یعنی فول تایم

با خودم میگم من کلا آدمی نبودم که منتظر باشم جهان یا بیرون بهم فشار بیاره چون بدم میومد …. پس چرا الان از فشار بیرون بیتشر انرژی گرفتم واسه پیشروی

متوجه شدم درسته من نیاز به انگیزه و فشار بیرونی نداشتم واسه تغییر و همیشه خودم داوطلبانه سمت تغییر میرفتم

ولی این فشار بیرونی یه دلایل دیگه داشت ‌‌الان متوجه شدم

باعث شد از ترمز های ثروت و رسیدن به خواسته هام قوی تر شه و من احساس میکنم دارم هول داده میشم یه نیرویی از بیرون داره بهم منتقل میشه که از ترمز های پیش روم قوی تره

واقعا احساس میکنم خدا با عظمتش داره فشار میاره ترمزهامو رد کنم

یعنی شاید پیدا کردن و حل کردنشون زمان ‌انرژی بیتشری میبرد ولی این روش انگار سریعتر جواب میده چون دیگه اصلا انگار یه لحظه هم به عقب فکر نمی کنم

مثلا واسه استقلالم من خیلی وقته دنبالشم ولی هر دفعه نمیشد

و می دونستم من وابسته عاطفی به خانواده دارم یعنی اینطوری که فکر می کردم بدون من خیلی براشون سخته ( نه بدون اونا برای من )

و یه اتفاقاتی افتاد منی که اصلا امکان نداشت از کسی کینه به دل بگیرم ، و عشقم رو از کسی دریغ کنم چنان وجودم پر از مقاومت شده نسبت به خانواده ام که اصلا تمام اتصالات عشق بهشون رو پاره کردم و دیدم ای وای اینطوری چقد انرژیم بینشر شده سمت مستقل شدنم …… قلبم رو از روشون ورداشتم یعنی مجبور شدم یعنی کاری کردن که اصلا نمی تونم دوسشون داشته باشم …. و همین باعث شد از صبح که بیدار بشم به جای اینکه برم دنبال روتین های همیشگی ام یکسره بیام دنبال راهی واسه ثروت و رفتن !!!

خودم هم تعجب کردم ……! خب این روش خدا بوده …. من مطمئنم ……. انگار چسب هامو از گذشته و پشت روم کنده ….. و اصلا اجازه نمیدم به خودم یه لحظه به موندن فکر کنم

یعنی موندن = بی احترامی به خودم میدونم

و ازونجایی که خط قرمز من بی احترامی به خودم هست به ترمز وابستگی عاطفی و‌ عشق به خانواده ام می چربه ….. خدا هم دست گذاشت رو خط قرمزم …. قشنگ روش های خدا رو متوجه شدم

خدا از ما آگاه تره که چه چیزهایی رگ غیرت ما رو برای انجام دادن یک سری چیزها به جوش میاره

و واسه من این بود که اطرافیان آدم های نمک نشناس و بی توجهی باشن …. یعنی فکر کنن همه کارا زندگی تپ هستن و تو دیگه به غیر از بودن کنارشون راهی نداری

در حالی که من بودن کنارشون رو واسه عشق بهشون انتخاب کرده بودن

اونا فکر می کردن واسه نیاز هست و چاره نداشتن ( چون خودشون اینطوری هستن ) منم که این شرک ها نقطه جوشم‌هست یک آن به خودم گفتم نشونتون میدم تا دیگه متوجه بشین با کی طرف هستین

من به هیچ کس نیاز ندارن جز خدا

البته خوشحالم که توحید و شرک تو این زمینه خط قرمزم بود

واقعا همینه هیچ انسانی به هیچ انسانی تو این دنیا نیاز نداره ، نه ما برده کسی هستیم و نه کسی برده ما

همه ما به خدا نیاز داریم و همه ما از خدا میگیرم و به خدا میدیم

اصلا داد و ستد با انسان ها نداریم همش با خداست

می دونم که خدا کمکم میکنه یعنی باید کمک کنه ، تنها همین تو ذهنم راه داره و بس

خب برگردیم به زیبایی های این قسمت

استاد در کمال آزادی هم از زندگیش لذت میبره هم کارشو میکنه و هم با عشق زندگیش هست

بازی ضربتی پینگ پونگ بدون استراحت به آمادگی ذهنی علاوه بر جسمی کمک میکنه

به چابکی ذهنی به تمرکز ذهنی

چون وقتی به طرف مقابل زمان نمیدی واسه آماده سازی خود به خود ذهن یاد می گیره دچار حواسپرتی نشه

بعد یه مدت میبینی که کارهات و سریع تر و بهتر از افرادی انجام میدی که این تمرینات رو انجام ندادن

در واقع مغز رو رشد میدی تقویت میکنی طبیعی هم هست که از افراد دیگه ذهنت هوشیار تر بشه و سریع العمل تر بشه قدرت تصمیم و عمل کم بشه

من عاشق این ویژگی هستم

وقتی به خونه استاد داخلش نگاه میکنم با کمال سادگی حس ثروت و فراوانی رو بهم منتقل میکنه

و من دوست دارم به فراوانی و ثروت هدایت بشم تو همه ابعاد زندگیم و دارم تمرکزی روی فراوانی کار میکنم