سریال زندگی در بهشت | قسمت 6 - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)

بنام صاحب فضل و رحمت،،

سلام به همگی

خداروشکر که بازم حل مساله و احساس خوب داشتن نسبت به کارها و زندگی،،

مثلا خودمن تا قبلا اگه مساله کوچکی رو در زندگی حل میکردم و احساس خوبی میکردم نسبت بهش ،،اما بدلیل آگاهی نداشتن خیلی زود به خودم میگفتم برو بابا همچین کار کوچکی هم دیگه اینقدر شادی و خوشحالی کردن نداره ،بدلیل بزرگ شدنمون درو محیط هایی بود که اونها هم آگاه نبودن که بخواهن مارو آموزش بدن،،

اما دیگه غافل ازاینکه حل مسائل و کارهای بزرگتر از دروازه همین کارهای کوچک میگذره فقط کارهای بزرگتر در مقیاس بزرگتر انجام میشن ،،

الان میبینم مریم عزیز چقدر قشنگ بهمون نشون میده که حتی ازهمین لحظه کوتا که دوربین رو از روی استاد میبره روی دریاچه و توجه به زیبایی هارو یادآوری میکنه و توضیح میده و استاد هم عاشقانه و بدون اینکه به عشقش بگه خب وظیفته بلکه خیلی بااحساس عالی تشکرمیکنه که حبابی هارو تمیزکرده آورده ،،

مریم عزیز چقدر جورابهای قشنگ و جالبی داری

وقتی استاد برا بازکردن این وسیله چقدر ابزار و آچارهای مختلفی به کار میگیره ،،منم دوباره بهم یادآوری شد که برای انجام هر کاری تا قبلش اصلا نمیتونم بگم دقیقا چه ابزارهایی میخواد حتی همین کارهای کوچک هم در مسیر معلوم میشه این یعنی اینکه تو فقط میدونی باید فلان کارو انجام بدی دیگه از مسیرش چیزی نمیدونی پس از قبل نشین برا هدایت های خداوند تعیین و تکلیف نکن بلکه تو فقط مبدا و مقصد رو میدونی اما مسیر رو دیگه نه اونو باید بسپاری به کسی که داره هرلحظه ما را با وسیله و ابزاری مختلف به خواسته مون میرسونه ،،

واقعا آدم اینجا میفهمه که چقدر هرکدوم ما تا بحال اینهمه کارهای بظاهر کوچک توی زندگیمون انجام دادیم و احساس خوب دریافت کردیم اما با باورهای اشتباهمون خیلی سریع رشد تحسین و ریشه زدن احساس سپاسگذاری و برکاتش در زندگیمون رو سرکوب کردیم و جلوش رو گرفتیم نمیدونستیم دیگه اینهمه بار هزاران مرتبه جوانه های کوچک رو خودمون بادستهای خودمون کشتیم پس چطور دیگه انتظار داشته باشیم شاخه های بزرگ و تنه های بزرگ رشد کنن،،

یا ازاینکه استاد وقتی میگی جنس آمریکایی اصل حالا جنس چینی اصل ،،من فهمیدم بخاطر باورها و فرکانسهای خودته که باعث شده همچین خونه باارزشی رو جذب کنی که صاحب قبلی اش از جنس ها و ابزارهای باارزش استفاده میکرده،،

خب بریم سراغ قطع شاخه های بی ارزش وقتی که درموردش میگی ،من از اینکه قبلا هر کار و ایده هایی که میفهمیدم اصل نیستن و جلوی رشد هدف و موفقیتم رو مانند همین شاخه های بی ارزش میگیرن باجسارت و شجاعت قطع کردم و گذاشتم کنار چقدر به خودم افتخار کردم و هرچیزی هم هنوز نذاشتم کنار بلکه الان آگاهتر و انگیزه بیشتر گرفتم تا قطعش کنم البته قطع شاخه های قبلی ام واصح بودن اما الان نامحسوس هستن باید بگردم تا ریشه شون رو پیدا کنم ،،

اما خوشحالم اگه تاالان هرشاخه فرعی رو باجسارت و ایمان و باوجود تمام اون حرفها و دلخوری ها و خط نشون ها تونستم بذارم کنار پس ازاین به بعد هم میتونم خیلی ریشه ای تر شاخه های غیر مهم رو پیداکنم و قطع کنم تا روند رشدم خیلی سریع تر و باکیفیت تر شه

و مانند همین درختی که استاد داره شاخه های پایینش رو قطع میکنه تا درخت بتونه بره بالاتر نشون میده که طول زندگی مهم نیست عرض زندکی مهمه ،

طول عمر زیاد صرفا مهم نیست بلکه چقدر با عزت و کیفیت زندگی کنی مهمه تا اینکه همیشه مانند پر سبکبال باشی به سمت عرش نه با نگهداشتن شاخه های بی ارزش مانند سرب به خودت اینقدر سنگین و زمین گیرباشی که نتونی چندقدم جابه جا شی،،

خلاصه شاخه هایی که تابحال زیاد بهشون توجه نمیکردیم و باظاهری زیبا ازشون یاد میکردیم استاد با قطع کردنشون خیلی چیزهارو بهمون تلنگر آمیز یادآور شد و بهمون فهموند که چشماتو بازکن سیستم الله یکی ست فقط پایه و اساس رو بکار بگیر تاهرروز به رب خودت نزدیکتر بشی و لذت ببری از زندگیت،،

بقول استاد قطعععععععععععع کنید،،

و من هم در ادامه ش میگم تا به اصل وصل بشید،،

ممنون بازم از یه درس زیبای دیگه از زندگی،،

در پناه همون عرش باارزش که منتظر سر به آسمون کشیدننگاه این درختهاست باشید و موفق،،،،