سریال زندگی در بهشت | قسمت 115 - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

150 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ابراهیم حامدفر گفته:
    مدت عضویت: 1748 روز

    سلام استاد چندین هیزم بریز زیر تراکتور اصطکاک ایجاد بشه و زیاد گاز نده آرام و بعد یه سر گاز محکم از روی چوبا میاد بیرون!!!!!!!!! اینجوری مثل شکل. در ضمن همه تراکتور سوار و مهندسیما 😜😜 اون مرغه که دیروز مثل مهران غفوریان میدوید خیلی باهال بود جای شما باشم صحنه اهستشو میزاشتم با موسیقی 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محسن شعبانی گفته:
    مدت عضویت: 805 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدایا تنها تو را می‌پرستیم

    و تنها از تو یاری می‌جوییم ما را به راه راست هدایت فرما ه کسانی که به ایشان نعمت داده‌ایم نه راه کسانی که بر ایشان غضب کرده‌ای توکلتو الی الله

    خداوند را شاکر هستیم بابت این همه زیبایی و هدایت امروز من

    این فایل 115 هدایت و نشانه امروز من برای توجه به زیبایی ها بود

    با دنبال کردن سریال‌های زندگی در بهشت، زندگی در بهشت و توجه به خواسته‌هایمان را تجربه کردیم و تجربه می‌کنیم

    با این تصاویر و مناظر قطعا در مدار این زیبایی ها قرار میگیریم و به وعده الله که بهشت جاودان که نحر ها زیر درختانش جاریست دست پیدا خواهیم کرد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سکینه کاظمی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2173 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استادان عزیزم

    سلام به همه دوستان مسیر بهشتی

    خدایاشکرت که هدایتم کردی و این نشانه امروز منه

    دوست داشتم بنویسم ولی گفتم خب چی بنویسم

    بعد گفتم تو شروع کن خودش میاد.‌.

    خب در اولین نگاه فراوانی یادم میفته این همه پرنده با تفاوت و زیبا صداشونو دوست دارم و چقدر لذت بخشه داشتن این موجود خانگی دوست داشتنی یهو یادم اومد عموی من یک زمانی در سالها پیش یک باغ بزرگ داشت و دقیقا همینطور انواع مرغ و خروس و بوقلمون پرورش میداد

    چقدر روزایی ک میرفتیم اونجا دوست داشتم از صدای بوقلموها لذت میبردم..

    وای خدایاشکرت ببین چ استاد و مریم بانو شناسایی شدن ک هر جابرن دنبالشون میرن و مثل یک سیل دارن پشت سر استاد میرن چ صحنه قشنگی..چه خوبه ک یک میز غذا براشون گذاشتن ک اگر باقی مانده ای داشت ب راحتی جمع بشه یا حداقل روی زمین نباشه..

    ای وای تراکتور زیبا و همه فن حریفمون افتاده تو گل و لای و حالا ب یک عملکرد قوی و فنی نیازه ک بیاد بیرون خب این خودش مثل چالشهایی هست ک در طول زندگی بهش برمیخوریم واقعا خوبه ک هر ایده ای با خونسردی اجرا بشه و اگر نتیجه نداد نا امید نشیم و دقیقا همینطور به خودمون استراحت جسمی و روحی بدیم و مجددا اقدام کنیم و چه لحظه لذت بخش و باشکوهی میشه وقتی به پایان کارمیرسیم حالا کلی درس گرفتیم کلی تجربه کسب کردیم و تازه مهم تر از همه مسیر مون شناسایی شده تا دیگه ازش عبور نکنیم..

    واین بود همه برداشت من از دیدن این فایل زیبا

    امیدوارم مسیر همه ما هموار و پر از لذت باشه چنانچه ب چالش خوردیم ب ایده هامون توجه کنیم خونسرد و با حوصله عمل کنیم قطعا موفق خواهیم شد..

    من در جنبه های مختلف مثل کسب و کار خانه داری این تجربه رو داشتم و از روی حوصله و صبرقطعا به نتیجه خواهم رسید عملکرد در اجرای ایده خیلی مهمه..

    خدایاشکر ک نوشتم و متوجه چیزهایی درونم شدم..

    درپناه رب باشید..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    امین احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2069 روز

    سلام استاد یه کم با سانتافه کمک کن بکشش بیرون تراکتور خودشم زور داره فقط با سانتافه یه کم کشش ایجاد کنی لاستیکش به جای خشک برسه تمومه دوم اینکه دوسه تا کنده قطور به صورت عرضی بزار زیر لاستیکای تراکتور که روشون سوار شه مثل پل یعنی عمود براین کنده هایی که گذاشتین امتحان کنید ضرر نداره حتما در میاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    امیر سبحانی گفته:
    مدت عضویت: 2784 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته….یه وسیله ای هست که دورش سیم بکسله…اون و متصل میکنن به جلوی افرودها و سر بکسل و به یه درخت متصل میکنن و وقتی حرکت میکنه سیم دور قرقره جمع میشه.. درخت تکیه گاهه…راحت ماشین و در میاره….احتمالا رو تراکتور هم بشه نصب کرد البته قویترش و میخواد…۱۰۰ در ۱۰۰ جواب میده و همیشگیه….🌷🌷🌷🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    افسون مردی گفته:
    مدت عضویت: 3996 روز

    سلام بر استاد عزیز

    یک ایده خوبی بهتون پیشنهاد بدم که کلا خیالتون از بابت نگهداری مرغ و خروس ها راحت باشه

    یه اتاق بزرگ برا جای خواب شون درست کنید یا آماده بخرید مثل اتاق چوبی انباری که دارید بعد جلوی اون هم با حصارکشی توری به مساحت بزرگ که کاملا کیپ باشه و برا آبخوری هم بشکه 100 لیتری با سیستم نیپل همون اتوماتیک بزارید و دون خوری هم اتوماتیک که خیلی ساده هست که برا یه هفته هم که نباشید خیالتون از بابت آب و دون و امنیت راحت باشه و فقط لذت ببرید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    محمدرضا احمدخانی گفته:
    مدت عضویت: 1751 روز

    سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز خداوند رو سپاسگذارم برای این همه زیبایی و نعمت ..برای تمرکز عالیتون روی نکات مثبت و اینکه از اتفاقات احساستون بهم نمیخوره واین آرامش و احساس خوب واسم تحسین برانگیزه …ایده ی من واسه بیرون آوردن تراکتور اینه که به نظرم اندازه ی قطر لاستیک ها رو بگیرید و بعد به اندازه ۵۰ سانتیمتر چوب اضافه تر ببرید و بعد به توسط زنجیر محکم به بقل چرخهای عقب متصل کنید سپس بیل تراکتور رو وصل کنید و لبه ی بیل رو به آرومی روی زمین بگذارید و در حدی که خیلی کم چرخهای جلو از سطح زمین فاصله بگیره و مقداری زیادی شاخه های خشک زیر لاستیکها قرار بدید سپس به آرامی خیلی آرام و نرم هیولای ماداگاسکار رو بیرون بیارید. اگر دقت کنید هرچی سر تراکتور سبک تر باشه فشار کمتری رو متحمل میشه و به آرامی بیرون میاد …..خیلی دوستتون دارم و سپاسگزار خداوند مهربان هستم که جزء این خوانواده هستم ..مشتاقانه منتظر فایل بعدی زندگی در بهشت هستم ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مریم جاویدیان گفته:
    مدت عضویت: 1945 روز

    سلام ، سپاس بی نهایت از خانم شایسته و استاد عزیز

    که با اجازه دادن به ما ، که وارد شویم بر زندگیشان

    شیوه ی بر خورد با یک تضاد

    و اینکه راه حل در دل خود مسئله است

    را در عمل به ما یاد آوری میکنند

    حقیقتا که شما بزرگواران یگانه هستید

    ان‌مع العسر یسرا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: