سریال زندگی در بهشت | قسمت ١41 - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدای مهربانم

سلام به همه عزیزانم

نشانه امروزم دوره به صلح رسیدن به خودمان بود

باید دوباره شروع کنم دوباره با خودم به صلح برسم بشم همان مهربان و همان کسی که چیزی و نظر کسی و حرفی برایش مهم نبود

در مقاله اول این دوره صحبت‌هایی از استاد شایسته عزیز بود که می‌فهمیدم

چیزهایی که من بهش رسیدم بودم مثل این صحبت‌ها که

((ما می گوید که نه تنها آنقدرها قوانین را خوب درک نکرده ایم، بلکه- به احتمال بسیار بالا- درباره قوانین سوء برداشت هایی داشته ایم که موجب شده «خشت اول خوب بنا نشود» و این خشت های کج چیده شده روی هم‌، بالاخره در جایی از مسیر‌، اینچنین برسرمان آوار می‌شوند))

این من بودم منی که فکر میکردم قانون را فهمیدم اما اشتباه بود من نفهمیده بود فکر میکردم که فهمیدم

فقط یک نکته مهم اینکه این قانون همه اش خداست یعنی این قانون بدون خدا درست نیست که هیچ انسان را به نا کجا می‌برد جایی که وقتی فرو روی چشم باز میکنی تصمیم میگیری از قانون دور شوی و به خدا پناه ببری و بعد هدایتها نشانم داد که قانون درست هست من غلط فهمیدم این قانون یعنی توکل و امید و ایمان به خدا یعنی پناه بردن به خدا و دل به دریا زدن و ارام بودن خیلی از صحبت‌های استاد هم در مورد خدا و ایمان و توکل هست اما نمی‌دانم چرا نمیفهمیدم؟! یعنی فکر میکردم میفهمم اما اشتباه فکر میکردم

باید دوباره شروع کنم از دسته بندی فایلهای هدیه در صلح رسیدن با خودمان تا دوباره خودم را دوست داشته باشم و دوباره با خودم و دیگران مهربان باشم

خدایا ما را هدایت کن به راه راست راه کسانی که به آنان نعمت داده ای آمین یا رب العالمین

در پناه خدای مهربانم باشید