این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2021/02/abasmanesh-17.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-02-19 12:36:062021-03-01 07:21:08سریال زندگی در بهشت | قسمت ١42
243نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
کمی حالم گرفته بود. نشونه روزم رو هم دیشب دیده بودم و کامنت گذاشته بودم. گفتم همین طوری رندوم یه فایل انتخاب کنم ببینم حالم خوب بشه. این اومد. 😍
سلام به استاد نازنینم و مریم عزیز دلم. عشقید شما. عشق. ❤️
آقا من چقدر با دیدن این فایل خندیدم. من! می دونید، من قبلاً حتی به قوی ترین فیلم ها و سریال های طنز هم که بقیه موقع دیدنشون غش غش می خندیدند، نمی خندیدم. و گاهی یه لبخند می زدم و می گفتم خندهدار نبود که. الانم که دیگه فیلمی نمی بینم جز فایل های سایت.
و قبلاً کلی هم حال می کردم با این اخلاق و روحیهم که جدی بودم و نمی خندیدم.
حالا اما با این فایل انقدررررر حالم خوب شد، انقدر احساسم مثبت شد، انقدر به حرف های بانمک شما خندیدم که نگو. مثلاً همین حرف معمولی استاد که گفتند:
آقا من لقمه رو اینجوری گرفته بودم بخورم که یهو از پشت سر اومد لقمه رو روی هوا زد. یهو دیدم لقمه نیست. 😂😂😂
همین حرفتون انقدر بامزه و بانمک بود که من بلند خندیدم.
کلی بهم خوش گذشت با دیدن شما و عکس العمل های جالب و خوبتون. عاشقتون هستم. ازتون ممنونم. ❤️❤️
عاشقتون هستم مریم جون که همیشه از ته غذاتون سهمی برای پرنده ها می ذارید.
چقدر تحسینتون می کنم که انقدر به خودتون، به تفریح و ورزش و همه چیز توجه دارید. اسکوترسواری… دلم خواست اسکوتر داشته باشم و تجربه ش کنم.
چقدر تحسینتون می کنم برای داشتن گوشی و ماشین خفن تون. استاد صفحه گوشی تون چقدر تصویرش شفاف بود. 👏👏👍👍👍😍
چه منظره جالبی داشت اونجا که رفتید کنار ساحل غذا بخورید. چقدر مردم آزاد و رها و شادند. خدایا شکرت. هر کی هر چی دوست داشته پوشیده. چقدر عالیه همه چیز.
چقدر ساحل تمیزه. یه دونه زباله نیست. آفرین به مردم اونجا که انقدر به خودشون، به بقیه مردم و به محیط اطرافشون اهمیت می دن. 👏👏
چه غروب قشنگی مریم جون. ممنونم که فیلم گرفتید. چه صحنه هایی رو شکار کردید مخصوصاً اون صحنه آخر غروب خورشید در دریا که بی نظیر بود. ازتون برای نشون دادن این همه لذت و زیبایی و نکته مثبت سپاسگزارم. خدایا شکرت.
اگر این فایلهای استاد نبود،همیشه فکر میکردم که زندگی عالی فقط برای از ما بهترون هست و توی خواب هم فکر نمیکردم که منم میتونم تمام این نعمت ها رو و آزادیها رو تجربه کنم…
اون لحظه ای که پرندها از دستان استاد غذا میگرفتند،اولین چیزی که به ذهن من مثل یک الهام اومد سلیمان نبی بود…
انگار خدا خواست بهم بگه سلیمان ها همیشه هستند و خواهند بود و تو کجای کاری؟؟!!!
تو هم منو باور کن تا به بیشتر از آنچه که در رویاهات میبنی بهت نعمت در دنیا و آخرت بدم
چقدر دیدن این همه آزادی برای منی که ذهنم هنوز پر از باورهای محدودکننده است لازم و زیباست،چرا که هر بار با دیدن این آزادیها اونم از سایت استاد باورهام بهتر میشه و بیشتر باور میکنم که هدف از خلق این جهان هستی چی هست و من کجام؟؟!!!
سپاس بی کران از استاد عزیزم و سجده میکنم به الله یکتا
امروز پیرو نشانه ای که دیروز از سایت دریافت کردم در ادامه نشانه امروزم این فایل برام اومد و بطور کلی پیامی که بهم داد تمرکز بر روی زیبایی ها بود .
دقیقا الان ساعت 13:31 هست که دارم مینویستم براتون .
جالبه که قبل از اینکه شما برسید برای دریافت پیتزاتون ، من کم کم داشتم احساس گرسنگی میکردم و وقتی ب ساعت نگاه کردم دیدم وقت ناهاره. این اتفاق خیلی برام جالب بود و گفتم به عنوان اولین نظرم ، این اتفاق فان رو براتون بنویسم.
تا شما پیتزا رو میزنید بر بدن منم برم ی ناهار بخورم.
سلام به استاد عزیزم ،مریم بانو مهربان و تمام بچه های زندگی در بهشت.این قسمت سریال زندگی در بهشت من رو یاده سریال سفر به دور امریکا انداخت که در اون قسمت شما به پرندگان غذا دادین.چیزی که خواستم بگم زمانی که شما به پرندگان در ساحل غذا دادین اونا هم بی وقفه و با رقابت عذا میخوردن اما زمانی که غذا بزرگتر در دست میگرفتید اولش خیلی اعتماد نمیکردن و بیان از کف دست شما غذا بخورند و اون پرنده ای که اعتماد کرد مزد اعتمادشم گرفت و غذای بیشتری خورد.این موضوع رو میشه به روزی گرفتن از خدا تشبیه کرد اگر کسی اعتماد به خدا کنه و جلو بره و از چیزی نترسه مطمئن باشه جهان بهترین ها و نابترین ها رو براش در نظر گرفته فقط مهم اینه که ما اقدام کنیم و نتیجه رو به خداوند بسپاریم و مطمئن باشیم که خدا بهترین ها رو برای ما در نظر گرفته.چقدر خدای من این ساحل و این شهر زیبا و تمیز هست.بینهایت سپاسگزارم که این همه زیبایی رو با ما به اشتراک میگذارین.
سلام به شما استاد عزیز و دروود بر خانم شایسته همشهری خودم
دمتون گرم.
واقعا شما فوق العاده هستین.
تصویر برداری شما طوری که ما کاملا با شرایط و محیط فلوریدا و شهر تمپای زیبا آشنا هستیم. یه جورایی با تمام کوچه پس کوچه های این شهر غریبه نیستیم. با فرهنگشون. با منش شون و ……
واقعا چه شهر و طبیعت گردی میریم ما با شما.
و ممنون از این سریالی که راه انداختین میدونم واقعا سخته چون من اصلا حوصله فیلم برداری و عکس برداری رو ندارم(عقیده من اینکه من باید در همون لحظه زندگی کنم و تمام لحظه ها رو در ذهنم ثبت کنم).
شما یه جورایی ثروت و نعمتی که خدا در اختیارتون گذاشته با ما تقسیم میکنید.
باز هم ممنون
راستی از صحنه آخر فایل که یه قایق بادبانی و اسکله و غروب خورشید بود یه عکس با کیفیت واسه دانلود بزارید.(برای چااااپ عااااالی میشه)
سلام به استاد عزیز و گرانقدر که مطمعنم دستی از دستان خداوند است که برای کمک به ما عالیه☺من دارم پیشرفت رو در خودم احساس میکنم و الان دو ماه از استفاده ی من از سایت میگذره داره کم کم یخم آب میشه ،ترمزام ول میشه و دارم کم کم قانون رو یاد میگیرم و سعی میکنم همیشه احساس خوب داشته باشم و به زیبایی ها توجه کنم و تو این قسمت از سریال من یه چیزی که ازش واقعا خیلی لذت بردم بافت شهری بسیار زیبا و عالی و اون دریا و ساحل محشر بود واقعا دستتون طلا به خاطر اینکه با ما سهیم میشیم😍😍
من یه دانش آموز 17سالم و تا چند ماه پیش میخواستم به خواسته ی دیگران دکتر. بشم و به قولا برم تو رشته ای که پول توشه ولی از اون موقعی که از خدا خواستم نشونم بده باید چیکار کنم به سایت هدایت شدم و الان به لطف الله بزرگ و باشکوه فهمیدم تنها روزی دهنده خداست و باید دنبال رسالتت بری من یک اعتماد و ایمان ناب به راهی که خدا داره هدایتمم میکنه دارم و با وجود اینکه توحیدی ترین آدم زندگیم بهم گفت داری اشتباه میکنی من مطمئنم که راهم درسته و تنها روزی دهنده خداست و این ماییم که باید این حقیقت بزرگ رو درک کنیم
سلام به استاد عباس منش عزیز ،خانم شایسته مهربان و دوستان جانم
خدا رو شکر که امروز هم از روشی ساده و لذت بخش هدایت خدا رو دریافت میکنم.
نشانه امروز من در جواب به سوال من از خداوند
خدایا چطور توی این شرایط که خواسته بهتر شدن روابطم رو دارم و در روزهای قبل هدایت شدم به تمرکز بر زیبایی ها،این کار رو راحت تر انجام بدم ؟ در حالیکه باید از چیزهایی اعراض کنم که می بینمشون و تمرکز کنم روی زیبایی ها و یا خواسته ای که می خواهم و الان نمی بینمش؟
هدایت به موقع ،واضح و شفاف برای من.
همین جا بمون این سریال رو دنبال کن جوری که وقتی می بینیش، حس کنی داری، این نعمت های فراوانی رو که با چشم زیبات میبینی. تو حس کن ،حست رو روی زیبایی بزار،من از کلام عباس منش و عزیز دلش،من از کامنت دوستانت،من توی یه ثانیه از فیلم ،یه جمله، یه کلمه هدایتت میکنم.
تو فقط حست رو از نداشتن اون خواسته خارج کن با دیدن این زیبایی ها.
آروم آروم باورهات شکل میگیره.آروم آروم مسیر رسیدن به خواسته هات رو طی میکنی این قدر طبیعی که وقتی میرسی بهش انگار مدت ها پیش داشتیش.
به نظرم وقتی شروع به دیدن زیبایی ها و تحسین شون میکنی حتی باورهایی که مانع از انجام این کار هم میشه هدایت میشی به رفع شون.
مثلا
باور ۱
من تو کودکی وقتی با تحسین شدن اطرافیانم مواجه می شدم بعدش وحشت میکردم که قراره چه نکته و کار بدی از من شناسایی بشه که دارن فردی رو تحسین میکنن!
فلانی چقدر خوب لباس می پوشه در عوض تو، تا به تا می پوشی و بعد تمسخر و تحقیر شدن
در مواردی که خودم هم تحسین می شدم انتظار داشتم در مقایسه با ویران شدن یه نفر این اتفاق بیفته!
تو خیلی خوب درس می خونی در عوض اون خنگه!
باور ۲
اگه من زیبایی ببینم خودمو گول نمی زنم ،چشمم رو به روی بدی ها الکی نمی بندم،ادامه دار نمیشه بدی ها،از ضعف من نیست ،پررو نمیشه
این نجواها از نگرش ذهنی میاد که قبول نکرده جهان خودش از فرکانس های خودش ساخته شده و به همین خاطر تمرکزش روی کنترل عوامل بیرونی هست
اما ذهنی که توحیدی شده و فهمیده که جهان خودش از فرکانس های خودش ساخته شده
میگه من خلق کردم حالا باید زیبایی های همین نقطه ای که درش هستم رو ببینم تا برم به مدار زیبایی های بیشتر، حس کنم اون زیبایی ها رو .
خب وقتی خودم ساختم چرا به بیرون خودم می چسبم؟ چرا بخوام از پررو شدن یا بد شدن کسی بترسم؟ چون به رفتن یا نرفتنش وابسته ام ؟
چون اونقدری که میگم توحید ،حساب کردن روی خدا ،بهش عمل نمیکنم، چون میام با فرکانس ها و اتفاقات گذشته خودم رفتارهای این آدم رو می سنجم
مثلا من ویژگی آزادی و استقلال رو میخوام توی رابطه ام ،یارم آدم کنترل کننده و سخت گیری بوده،حالا میام میگم اگه اون بره میتونم به این خواسته برسم ،اون تغییر نمیکنه،اگه نره چیکار کنم؟
در واقع اجرا نکردن توحید عملی، من رو از باور تو سمت خودت رو انجام بده ،خداوند ،جهان چینش افراد دور تو رو تغییر میده،دور میکنه.
حالا ممکنه همین آدم باشه ممکنه نباشه ،مهم تغییر حس تو و مدار تو هست،مهم اینه که اگه همین آدم تغییر کرد اعتبارش رو به خدا بدی و عمل کردن آگاهانه به قوانینش،
این طوری وقتی یه تغییر توی همین آدم دیدی دوباره وابسته نمی شی که حالا این قدر تغییر کرد بزار اون ویژگیش هم تغییر بدم، بجاش شکر میکنی و دوباره برای رسیدن به خواسته جدیدت از مسیر زیبایی ها رد میشی. تا هر جا که در مدارت بود، خواسته های تو برآورده میشه
و هر جا که دیگه میزان تغییرات حسی و باوری تو در مدار این آدم نبود براحتی از هم جدا میشید و چون باور حساب کردن روی خدا رو ساختی با احساس خوب میری برای خلق خواسته های بعدیت.
پس مسیر زیبایی ها نه قراره گول زدن باشه نه پررو شدن کسی باشه ، در عوض متمرکز شدن ذهن بر روی زیبایی ها راهی که تو رو هدایت میکنه که تو چه باوری داشتی که الان داری این حس ناخواسته رو تجربه میکنی.هدایتت میکنه به راه حل رسیدن به حس بهتر ،حس داشتن خواسته ات و هر چقدر این کار رو بیشتر انجام بدی یعنی باور فرکانسی بودن جهانت رو بیشتر ساختی که دست از سر تمرکز روی بیرون برداشتی و داری روی زیبایی ها تمرکز میکنی و اونوقت که میری تو دل خواسته ات.
عمل کردن به تحسین و دیدن زیبایی ها، تو رو با باورهات روبرو میکنه ،دیدن این سریاله که باورهای جدید رو برات منطقی میکنه، و تو رو پذیرای اون خواسته و فراتر از اون خواسته میکنه.
سلام سلام و هزاران درود به همه دوستان و عزیزان عباسمنشی خودم
خدایا هزاران بار سپاسگذارتم که توی این لحظه و دقیقه، ساعت 36: 12 دقیقه نیمه شب بهم این انگیزه و شوق و انگیزه رو دادی تا بیام اینجا و اول یسری کامنت های هدایتی از سایر قسمت ها رو بخونم و بعدش با اون انرژی و عشق مضاعفی که گرفتم بنویسم از همه درس ها و لذت هایی که این قسمت برام داشته
البته که در قالب کلمات گنجاندن این همه زیبایی و حال خوب و تجربه های جدید و لذت بخش شاید کمی دور از انصاف و اصل مطلب باشه اما در حدی که میتونم مینویسم و اون لذت درونیم رو با شما عزیزانم به اشتراک میذارم
اینجوری هم خودم کنترل آگاهانه ذهن کردم و هم چراغی میشه برای ادامه راه خودم و دوستانم و بعدها که دوباره بیام و بخونم ، ای جانم خدایااااا چه کیفی میکنم و چقدر اون موقع مقایسه کردن روند تغییرم دلچسب تر و قابل درک تر خواهد بود
الان 2 شبه که کامنت نوشتن و خوند، شده تمرین ستاره قطبیم و چی از این بهتر و ارزشمند تر؟؟؟
چی از این بهتر که من بیام بنویسم آگاهانه از چیزهایی که دیدم و تجربه کردم، از درس های کوچولویی که گرفتم، از رشدی که داشتم
مثلا امشب یه پیاده روی ساده و مختصر داشتم و این برای من یه تجربه جدید بود که شب، تنها ، فارغ از نگاه و قضاوت ، یه مسیر رو برم با حال خوب و چه هوای لطیفی . چه خوشی ساده و دوست داشتنی..
استاد چقدر خوبه برای کوچکترین اتفاقات هم شادی کنیم و جشن بگیریم و قدر این ثانیه هایی که دارن میگذرن رو بدونیم و سخت نگیریم..
مگه دیگه ساعت 12:36 دقیقه نیمه شب شنبه 3 اسفند 1399 میاد؟؟؟ نه… این فقطیکبار تجربه میشه پس قدرشو بدونم
امروز تولد باباجونم بود و من که بعد از 8 ماه اومدم خونه پدریم، یه تولد کوچولو و مختصر برای این عزیز دل گرفتم و چه کوچولو و ساده باهم شاد بودیم کلی براش ” تولدت مبارک خوندیم…” ای جانم … ان شاالله این این فرشته های زندگیمون همیشه شاد و تندرست باشن و روی پای خودشون و به غیر از خداوند، محتاج هیچ کسی حتی عزیزانشون هم نشن”… خدایا شکرت همیشه کمکمون کن
ای جانم به استادم و مریم عزیزم که دوست دارن دقیقا 100% اون تجربه هایی که توی دل شهر clear water خوشکل و ساده و نورانی و احاطه شده با آب های زیبا و پهناور دارن رو ما هم تجربه کنیم و از همه مدل امکانات فیلمبرداری توی این زمینه استفاده میکنن و کاری میکنن که تجربه ما دقیقا اینقدر واقعی باشه که انگار خودمونیم که اونجا بین این انسانهای شاد و رها داریم راه میریم … ممنونم استادم که دوست داری هر چیز لذت بخشی رو خودتوندارید و دوستش دارید رو ما هم داشته باشی و چه تجسم نابیه این لحظه های قدم زدن زیر نور گرم خورشید توی این خیابونهای زیبا و سرسبز و تمیز لابلای این همه مردم مهربان و صمیمی و گرم و چه ساده میپوشن و میگردن و لذت میبرن
چقدر اون دومینو، کار درست بود
آقا بهمون میگه بیاید درست روبروی فست فود وایسید و زحمت نکشید و پیاده نشید و در حالیکه دارید با عشق دلتون از وجود هم و از این زندگی زیبا لذت میبرید ما دقیقا میایم کنار ماشینتون و با عشق و حال خوب و رضایت کامل، غذای مطابق میلتون رو تحویل میدیم و من هر چقدر این عزت و احترام به وجود انسانی رو تحسین کنم بازم کمه… یعنی سلامتی و راحتی در این شرایط، در اولویته و همین اولویت ها هستن که یه عده ای رو میبره اون بالا بالاها که قطعا لایقشن و من که به شخصه خیلی خوشم اومد
چقدر کارتن پیتزاهاتون رو دوست داشتم ، چقدر شکل و نوشته هاش با حال بودن…
رفتیم تا کنار ساحل دم غروب بشینیم و با کمال آرامش و با صدای مرغان دریایی گرسنه (هههههههه) غذا بزنیم به رگ
و البته هم ما لذتشو بردیم، هم شما و هم اون مرغای خوشکل
من همیشه خیلی طرفدار گل و گیاه بودم اما حیوون و پرنده رو نه خیلی
اما به خدا از روزی که اون 2 تا کبوتر کذایی رو آوردم پیش خودم و بزرگشون میکنم، کلا دیدم به پرنده و حیوون و این چیزا خیلی عوض شده و چقدر خالص دوستشون دارم چون خیلی حالمو خوب میکنن، خیلی رها هستن و نترس و میبینید با چه جسارتی میان غذا رو میبرن و استاد هم بهشون درس مردانگی میده… شکرت خدای من بابت این صحنه های رویایی
و چه غروبی دیدیم اون آخر فایل و مثل همیشه چه زیبا و پر احساس و با یه حس فوق العاده آرامش بخش فایل رو تمام کردید و ما رو گذاشتید تا غوطه ور بشیم در دریای آگاهی ها و زیبایی های این فایل
خدایا ممنونم و دو گل سر سبد این سایت دوست داشتنی، دستتون طلا و یه دنیا آرزوی خوب براتون دارم
بسیار از استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز که تمام تلاشش رو در سفرنامه میکنه تا بهترینهارو به نمایش بزاره، وطبق قانون بدون تغیبر خداوند وقتی بر زیبایها ونعمتهای خداوند تمرکز و توجه کنیم از جنس همون زیبایها وارد زندگیمون میشه، وقتی ذهن رو عادت بدیم به زیبایها، فراونیها و بهترینها، لاجرم زیبایها وارد زندگیمون میشه، و این زیبایها و دیدن نعمتها باعث میشه که خواسته هامون رو در این زیبایهای سفرنامه بوضوح تصویرسازی کنیم و چطور و چگونگیش رو بخداوند یکتا بسپاریم و با این باور که خداوند نارنین از هرطریق که خودش صلاح بداند مرا به خواسته هایم میرساند.
استاد عزیز بینهایت ازتون ممنونم که جوری تصویر گرفتید با اسکوتر که واقعا وقتی دیدم، انگار خودم تو اون فضا زیبا ساحلی بودم. چقدر این ساحل زیبا وتمیز و مردمان خونگرم و با خودشون در صلحند واقعا بهشته این کشور از بس زیبایی داره، مردمانش به دنبال کوچکترین بهانه برای شادی وسپاسگزاری دارند، الهی شکرت
وچه لذتی داره بعد از اسکوتر سواری، غذای خوشمزه پیتزا سفارش بدی، وچقدر خدمات عالی دارند که ثبت سفارش میدی، خودشون میارن تحویل میدن و کاملا اصول بهداشتی رو رعایت میکنند و چقدر لذت داره غذاتو ببری لب ساحل، دیدن صحنه های زیبا، غروب زیبارو ببینی، آرامش ساحل رو ببینی و دریای آرام زیبارو ببینیم ونهایت لذت رو ببریم، الهی شکرت.
خدایا شکرت چقدر ساحل زیبا و شنهای سفید وآردی شکلی داره، وچقدر لذت میبرن از شنا کردن و از همه نوع پوشش هست و واقعا به هر نوع قشر با هر پوشش احترام میزارن، الهی شکرت.
وچقدر این مرغان دریایی باحالند، و لقمه رو رو هوا میگیرند، و موقع لقمه گرفتن یه حالت صحنه آهسته دارن وانقدر از دیدن این صحنه خندیدم که نگو خخخخ
خدای من این آهنگ راکی چقدر زیباست و دقیقا روی دریم برد استاد هست، که واقعا پرانرژی و یه شور و حال وصف ناپذیری میده.
هر چقد شهر تمپا رو تحسین کنم کمه مخصوصا اینطوری استاد فیلم می گیرن آدم بیتشر به وجد میاد احساس میکنه اونجا هست
انقد که تحسین کردم و فرکانس فرستادم خدا دیگه خودش دستمو میگیره میبره تمپا
البته من واسه اینکه برم تو به شهری تو این مایه ها دارم رگباری تمپا رو تحسین میکنم
اون قسمت های پیاده روی …
چون خیلی پیاده روی میکنم میدونم چه حس خوبیه
راهش اینه که از جایی که هستم شروع کنم به لذت بردن و تحسین کردن تا به بهترش هدایت بشم
اینکه آدم با عشقش اینطوری میره بیرون
لذت ببره
وقتی استاد داشت به اون پرنده ها غذا میداد خیلی ازونا داشتن فقط نگاه می کردن و فقط یه عده ترس رو میزاشتن کنار و میومدن واسه لقمه گرفتن
اونایی که شجاعت دارن عزت نفس دارن
این درسی بود برای زندگی
تحسین میکنم اون کسب و کاری که اینطوری سیستم سازی کرده کارها رو واسه خودش ومشتری هاش راحت کرده
برعکس اون شرکت بیمه ای که به جای تمرکز روی خودش و کیفیتش میرفت دنبال مشتری
دقیقا دوتا کسب و کار متفاوت یکی قانون رو رعایت یکی عکس قانون
خب نتیجه هم مشخص بود….
من تحسین میکنم استاد رو که با تمرکز و توجه و انرژی ذهنیتش چه زندگی رو چه تو بعد فیزیکی و چه بعد غیر فیزیکی ( گفته های جلسه 1 کشف قوانین ) واسه خودش خلق کرد
کل شخصیت و رفتارهای مریم جان رو استاد از قبل خلق ذهنی کرده بود
شهر تمپا رو استاد قبلا کدشو فرستاده بود
سبک زندگی سبک کارش رو قبلا کدنویسی کرده بود
من تحسین میکنم استاد رو که کار تفریح و رابطه عاطفیش همه با هم هست و من دوست دارم همچین سبکی رو برای خودم خلق کنم
من هم میتونم چون برای خلق اون چیزی که می خوایم فقط به ارسال فرکانس نیاز داریم
و ارسال فرکانس هم برای همه مردم همه همه یکسان هست و فرقی نداره
چرا ؟ چون ارسال فرکانس فقط به دستگاه فرستنده و گیرنده بستگی داره
دستگاه فرستنده ذهن انسان و احساس ما توجه ما افکار ما باور ما
و دستگاه گیرنده جهان هستی هست که طبق سیستم با دقت 100٪ داره همواره کار میکنه
خب پس قراره من فقط خودمو کد هامو اون جیزی که ارسال میشه رو تغییر بدم
تا بره تو سیستم ثابت جهان آفرینش بعد تکرار وتکرار وقدرت گرفتن تبدیل به واقعیت بشه
خب نگرانی حسادت و …. دیگه چه معنایی داره ؟
هر چی می خوای بشین بساز دیگه ! نگران چی ؟ حسرت چی ؟ نزار ذهنت تو رو بکشونه دنبال خودش تو باقالی ها
به نظرم کار از چیزی که فکر کنیم ساده تره ولی ایمان و عمل دائم بهش هست که راحت نیست
من دومین روزم هست که دارم به تعهدم واسه خلق یه خواسته ام از طریق دوره کشف قوانین عمل میکنم و خیلی سفت و سخت گرفتم
این دفعه می خوام یکبار برای همیشه به این نگرانی از نرسیدن به خواسته هام پایان بدم
با عمل و نتیجه گرفتن و کوبوندن تو صورت نجوا تا دیگه واسه من زر زر نکنه که نمیشه نمیتونی الان نمیشه قبلا میشد بعدا میشه و هی حرف های بی پایه و اساس
طبق قرآن …. وعده های شیطان بی پایه اساسه و منو به فقر می کشونه
کمی حالم گرفته بود. نشونه روزم رو هم دیشب دیده بودم و کامنت گذاشته بودم. گفتم همین طوری رندوم یه فایل انتخاب کنم ببینم حالم خوب بشه. این اومد. 😍
سلام به استاد نازنینم و مریم عزیز دلم. عشقید شما. عشق. ❤️
آقا من چقدر با دیدن این فایل خندیدم. من! می دونید، من قبلاً حتی به قوی ترین فیلم ها و سریال های طنز هم که بقیه موقع دیدنشون غش غش می خندیدند، نمی خندیدم. و گاهی یه لبخند می زدم و می گفتم خندهدار نبود که. الانم که دیگه فیلمی نمی بینم جز فایل های سایت.
و قبلاً کلی هم حال می کردم با این اخلاق و روحیهم که جدی بودم و نمی خندیدم.
حالا اما با این فایل انقدررررر حالم خوب شد، انقدر احساسم مثبت شد، انقدر به حرف های بانمک شما خندیدم که نگو. مثلاً همین حرف معمولی استاد که گفتند:
آقا من لقمه رو اینجوری گرفته بودم بخورم که یهو از پشت سر اومد لقمه رو روی هوا زد. یهو دیدم لقمه نیست. 😂😂😂
همین حرفتون انقدر بامزه و بانمک بود که من بلند خندیدم.
کلی بهم خوش گذشت با دیدن شما و عکس العمل های جالب و خوبتون. عاشقتون هستم. ازتون ممنونم. ❤️❤️
عاشقتون هستم مریم جون که همیشه از ته غذاتون سهمی برای پرنده ها می ذارید.
چقدر تحسینتون می کنم که انقدر به خودتون، به تفریح و ورزش و همه چیز توجه دارید. اسکوترسواری… دلم خواست اسکوتر داشته باشم و تجربه ش کنم.
چقدر تحسینتون می کنم برای داشتن گوشی و ماشین خفن تون. استاد صفحه گوشی تون چقدر تصویرش شفاف بود. 👏👏👍👍👍😍
چه منظره جالبی داشت اونجا که رفتید کنار ساحل غذا بخورید. چقدر مردم آزاد و رها و شادند. خدایا شکرت. هر کی هر چی دوست داشته پوشیده. چقدر عالیه همه چیز.
چقدر ساحل تمیزه. یه دونه زباله نیست. آفرین به مردم اونجا که انقدر به خودشون، به بقیه مردم و به محیط اطرافشون اهمیت می دن. 👏👏
چه غروب قشنگی مریم جون. ممنونم که فیلم گرفتید. چه صحنه هایی رو شکار کردید مخصوصاً اون صحنه آخر غروب خورشید در دریا که بی نظیر بود. ازتون برای نشون دادن این همه لذت و زیبایی و نکته مثبت سپاسگزارم. خدایا شکرت.
به نام الله یکتا
اگر این فایلهای استاد نبود،همیشه فکر میکردم که زندگی عالی فقط برای از ما بهترون هست و توی خواب هم فکر نمیکردم که منم میتونم تمام این نعمت ها رو و آزادیها رو تجربه کنم…
اون لحظه ای که پرندها از دستان استاد غذا میگرفتند،اولین چیزی که به ذهن من مثل یک الهام اومد سلیمان نبی بود…
انگار خدا خواست بهم بگه سلیمان ها همیشه هستند و خواهند بود و تو کجای کاری؟؟!!!
تو هم منو باور کن تا به بیشتر از آنچه که در رویاهات میبنی بهت نعمت در دنیا و آخرت بدم
چقدر دیدن این همه آزادی برای منی که ذهنم هنوز پر از باورهای محدودکننده است لازم و زیباست،چرا که هر بار با دیدن این آزادیها اونم از سایت استاد باورهام بهتر میشه و بیشتر باور میکنم که هدف از خلق این جهان هستی چی هست و من کجام؟؟!!!
سپاس بی کران از استاد عزیزم و سجده میکنم به الله یکتا
استاد عزیزم سلام خدا قوت،
من چند روزی هست که عضو خانواده ارزشمند شما شدم.
امروز پیرو نشانه ای که دیروز از سایت دریافت کردم در ادامه نشانه امروزم این فایل برام اومد و بطور کلی پیامی که بهم داد تمرکز بر روی زیبایی ها بود .
دقیقا الان ساعت 13:31 هست که دارم مینویستم براتون .
جالبه که قبل از اینکه شما برسید برای دریافت پیتزاتون ، من کم کم داشتم احساس گرسنگی میکردم و وقتی ب ساعت نگاه کردم دیدم وقت ناهاره. این اتفاق خیلی برام جالب بود و گفتم به عنوان اولین نظرم ، این اتفاق فان رو براتون بنویسم.
تا شما پیتزا رو میزنید بر بدن منم برم ی ناهار بخورم.
پایدار و پیروز باشید
راستی استاد من هم اهل شهر قم هستم.
سلام به استاد عزیزم ،مریم بانو مهربان و تمام بچه های زندگی در بهشت.این قسمت سریال زندگی در بهشت من رو یاده سریال سفر به دور امریکا انداخت که در اون قسمت شما به پرندگان غذا دادین.چیزی که خواستم بگم زمانی که شما به پرندگان در ساحل غذا دادین اونا هم بی وقفه و با رقابت عذا میخوردن اما زمانی که غذا بزرگتر در دست میگرفتید اولش خیلی اعتماد نمیکردن و بیان از کف دست شما غذا بخورند و اون پرنده ای که اعتماد کرد مزد اعتمادشم گرفت و غذای بیشتری خورد.این موضوع رو میشه به روزی گرفتن از خدا تشبیه کرد اگر کسی اعتماد به خدا کنه و جلو بره و از چیزی نترسه مطمئن باشه جهان بهترین ها و نابترین ها رو براش در نظر گرفته فقط مهم اینه که ما اقدام کنیم و نتیجه رو به خداوند بسپاریم و مطمئن باشیم که خدا بهترین ها رو برای ما در نظر گرفته.چقدر خدای من این ساحل و این شهر زیبا و تمیز هست.بینهایت سپاسگزارم که این همه زیبایی رو با ما به اشتراک میگذارین.
سلام به شما استاد عزیز و دروود بر خانم شایسته همشهری خودم
دمتون گرم.
واقعا شما فوق العاده هستین.
تصویر برداری شما طوری که ما کاملا با شرایط و محیط فلوریدا و شهر تمپای زیبا آشنا هستیم. یه جورایی با تمام کوچه پس کوچه های این شهر غریبه نیستیم. با فرهنگشون. با منش شون و ……
واقعا چه شهر و طبیعت گردی میریم ما با شما.
و ممنون از این سریالی که راه انداختین میدونم واقعا سخته چون من اصلا حوصله فیلم برداری و عکس برداری رو ندارم(عقیده من اینکه من باید در همون لحظه زندگی کنم و تمام لحظه ها رو در ذهنم ثبت کنم).
شما یه جورایی ثروت و نعمتی که خدا در اختیارتون گذاشته با ما تقسیم میکنید.
باز هم ممنون
راستی از صحنه آخر فایل که یه قایق بادبانی و اسکله و غروب خورشید بود یه عکس با کیفیت واسه دانلود بزارید.(برای چااااپ عااااالی میشه)
سلام به استاد عزیز و گرانقدر که مطمعنم دستی از دستان خداوند است که برای کمک به ما عالیه☺من دارم پیشرفت رو در خودم احساس میکنم و الان دو ماه از استفاده ی من از سایت میگذره داره کم کم یخم آب میشه ،ترمزام ول میشه و دارم کم کم قانون رو یاد میگیرم و سعی میکنم همیشه احساس خوب داشته باشم و به زیبایی ها توجه کنم و تو این قسمت از سریال من یه چیزی که ازش واقعا خیلی لذت بردم بافت شهری بسیار زیبا و عالی و اون دریا و ساحل محشر بود واقعا دستتون طلا به خاطر اینکه با ما سهیم میشیم😍😍
من یه دانش آموز 17سالم و تا چند ماه پیش میخواستم به خواسته ی دیگران دکتر. بشم و به قولا برم تو رشته ای که پول توشه ولی از اون موقعی که از خدا خواستم نشونم بده باید چیکار کنم به سایت هدایت شدم و الان به لطف الله بزرگ و باشکوه فهمیدم تنها روزی دهنده خداست و باید دنبال رسالتت بری من یک اعتماد و ایمان ناب به راهی که خدا داره هدایتمم میکنه دارم و با وجود اینکه توحیدی ترین آدم زندگیم بهم گفت داری اشتباه میکنی من مطمئنم که راهم درسته و تنها روزی دهنده خداست و این ماییم که باید این حقیقت بزرگ رو درک کنیم
در پناه الله یکتا😊😊😊
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عباس منش عزیز ،خانم شایسته مهربان و دوستان جانم
خدا رو شکر که امروز هم از روشی ساده و لذت بخش هدایت خدا رو دریافت میکنم.
نشانه امروز من در جواب به سوال من از خداوند
خدایا چطور توی این شرایط که خواسته بهتر شدن روابطم رو دارم و در روزهای قبل هدایت شدم به تمرکز بر زیبایی ها،این کار رو راحت تر انجام بدم ؟ در حالیکه باید از چیزهایی اعراض کنم که می بینمشون و تمرکز کنم روی زیبایی ها و یا خواسته ای که می خواهم و الان نمی بینمش؟
هدایت به موقع ،واضح و شفاف برای من.
همین جا بمون این سریال رو دنبال کن جوری که وقتی می بینیش، حس کنی داری، این نعمت های فراوانی رو که با چشم زیبات میبینی. تو حس کن ،حست رو روی زیبایی بزار،من از کلام عباس منش و عزیز دلش،من از کامنت دوستانت،من توی یه ثانیه از فیلم ،یه جمله، یه کلمه هدایتت میکنم.
تو فقط حست رو از نداشتن اون خواسته خارج کن با دیدن این زیبایی ها.
آروم آروم باورهات شکل میگیره.آروم آروم مسیر رسیدن به خواسته هات رو طی میکنی این قدر طبیعی که وقتی میرسی بهش انگار مدت ها پیش داشتیش.
به نظرم وقتی شروع به دیدن زیبایی ها و تحسین شون میکنی حتی باورهایی که مانع از انجام این کار هم میشه هدایت میشی به رفع شون.
مثلا
باور ۱
من تو کودکی وقتی با تحسین شدن اطرافیانم مواجه می شدم بعدش وحشت میکردم که قراره چه نکته و کار بدی از من شناسایی بشه که دارن فردی رو تحسین میکنن!
فلانی چقدر خوب لباس می پوشه در عوض تو، تا به تا می پوشی و بعد تمسخر و تحقیر شدن
در مواردی که خودم هم تحسین می شدم انتظار داشتم در مقایسه با ویران شدن یه نفر این اتفاق بیفته!
تو خیلی خوب درس می خونی در عوض اون خنگه!
باور ۲
اگه من زیبایی ببینم خودمو گول نمی زنم ،چشمم رو به روی بدی ها الکی نمی بندم،ادامه دار نمیشه بدی ها،از ضعف من نیست ،پررو نمیشه
این نجواها از نگرش ذهنی میاد که قبول نکرده جهان خودش از فرکانس های خودش ساخته شده و به همین خاطر تمرکزش روی کنترل عوامل بیرونی هست
اما ذهنی که توحیدی شده و فهمیده که جهان خودش از فرکانس های خودش ساخته شده
میگه من خلق کردم حالا باید زیبایی های همین نقطه ای که درش هستم رو ببینم تا برم به مدار زیبایی های بیشتر، حس کنم اون زیبایی ها رو .
خب وقتی خودم ساختم چرا به بیرون خودم می چسبم؟ چرا بخوام از پررو شدن یا بد شدن کسی بترسم؟ چون به رفتن یا نرفتنش وابسته ام ؟
چون اونقدری که میگم توحید ،حساب کردن روی خدا ،بهش عمل نمیکنم، چون میام با فرکانس ها و اتفاقات گذشته خودم رفتارهای این آدم رو می سنجم
مثلا من ویژگی آزادی و استقلال رو میخوام توی رابطه ام ،یارم آدم کنترل کننده و سخت گیری بوده،حالا میام میگم اگه اون بره میتونم به این خواسته برسم ،اون تغییر نمیکنه،اگه نره چیکار کنم؟
در واقع اجرا نکردن توحید عملی، من رو از باور تو سمت خودت رو انجام بده ،خداوند ،جهان چینش افراد دور تو رو تغییر میده،دور میکنه.
حالا ممکنه همین آدم باشه ممکنه نباشه ،مهم تغییر حس تو و مدار تو هست،مهم اینه که اگه همین آدم تغییر کرد اعتبارش رو به خدا بدی و عمل کردن آگاهانه به قوانینش،
این طوری وقتی یه تغییر توی همین آدم دیدی دوباره وابسته نمی شی که حالا این قدر تغییر کرد بزار اون ویژگیش هم تغییر بدم، بجاش شکر میکنی و دوباره برای رسیدن به خواسته جدیدت از مسیر زیبایی ها رد میشی. تا هر جا که در مدارت بود، خواسته های تو برآورده میشه
و هر جا که دیگه میزان تغییرات حسی و باوری تو در مدار این آدم نبود براحتی از هم جدا میشید و چون باور حساب کردن روی خدا رو ساختی با احساس خوب میری برای خلق خواسته های بعدیت.
پس مسیر زیبایی ها نه قراره گول زدن باشه نه پررو شدن کسی باشه ، در عوض متمرکز شدن ذهن بر روی زیبایی ها راهی که تو رو هدایت میکنه که تو چه باوری داشتی که الان داری این حس ناخواسته رو تجربه میکنی.هدایتت میکنه به راه حل رسیدن به حس بهتر ،حس داشتن خواسته ات و هر چقدر این کار رو بیشتر انجام بدی یعنی باور فرکانسی بودن جهانت رو بیشتر ساختی که دست از سر تمرکز روی بیرون برداشتی و داری روی زیبایی ها تمرکز میکنی و اونوقت که میری تو دل خواسته ات.
عمل کردن به تحسین و دیدن زیبایی ها، تو رو با باورهات روبرو میکنه ،دیدن این سریاله که باورهای جدید رو برات منطقی میکنه، و تو رو پذیرای اون خواسته و فراتر از اون خواسته میکنه.
دوستتون دارم
به نام یکتا روزی دهنده رهنمای
سلام سلام و هزاران درود به همه دوستان و عزیزان عباسمنشی خودم
خدایا هزاران بار سپاسگذارتم که توی این لحظه و دقیقه، ساعت 36: 12 دقیقه نیمه شب بهم این انگیزه و شوق و انگیزه رو دادی تا بیام اینجا و اول یسری کامنت های هدایتی از سایر قسمت ها رو بخونم و بعدش با اون انرژی و عشق مضاعفی که گرفتم بنویسم از همه درس ها و لذت هایی که این قسمت برام داشته
البته که در قالب کلمات گنجاندن این همه زیبایی و حال خوب و تجربه های جدید و لذت بخش شاید کمی دور از انصاف و اصل مطلب باشه اما در حدی که میتونم مینویسم و اون لذت درونیم رو با شما عزیزانم به اشتراک میذارم
اینجوری هم خودم کنترل آگاهانه ذهن کردم و هم چراغی میشه برای ادامه راه خودم و دوستانم و بعدها که دوباره بیام و بخونم ، ای جانم خدایااااا چه کیفی میکنم و چقدر اون موقع مقایسه کردن روند تغییرم دلچسب تر و قابل درک تر خواهد بود
الان 2 شبه که کامنت نوشتن و خوند، شده تمرین ستاره قطبیم و چی از این بهتر و ارزشمند تر؟؟؟
چی از این بهتر که من بیام بنویسم آگاهانه از چیزهایی که دیدم و تجربه کردم، از درس های کوچولویی که گرفتم، از رشدی که داشتم
مثلا امشب یه پیاده روی ساده و مختصر داشتم و این برای من یه تجربه جدید بود که شب، تنها ، فارغ از نگاه و قضاوت ، یه مسیر رو برم با حال خوب و چه هوای لطیفی . چه خوشی ساده و دوست داشتنی..
استاد چقدر خوبه برای کوچکترین اتفاقات هم شادی کنیم و جشن بگیریم و قدر این ثانیه هایی که دارن میگذرن رو بدونیم و سخت نگیریم..
مگه دیگه ساعت 12:36 دقیقه نیمه شب شنبه 3 اسفند 1399 میاد؟؟؟ نه… این فقطیکبار تجربه میشه پس قدرشو بدونم
امروز تولد باباجونم بود و من که بعد از 8 ماه اومدم خونه پدریم، یه تولد کوچولو و مختصر برای این عزیز دل گرفتم و چه کوچولو و ساده باهم شاد بودیم کلی براش ” تولدت مبارک خوندیم…” ای جانم … ان شاالله این این فرشته های زندگیمون همیشه شاد و تندرست باشن و روی پای خودشون و به غیر از خداوند، محتاج هیچ کسی حتی عزیزانشون هم نشن”… خدایا شکرت همیشه کمکمون کن
ای جانم به استادم و مریم عزیزم که دوست دارن دقیقا 100% اون تجربه هایی که توی دل شهر clear water خوشکل و ساده و نورانی و احاطه شده با آب های زیبا و پهناور دارن رو ما هم تجربه کنیم و از همه مدل امکانات فیلمبرداری توی این زمینه استفاده میکنن و کاری میکنن که تجربه ما دقیقا اینقدر واقعی باشه که انگار خودمونیم که اونجا بین این انسانهای شاد و رها داریم راه میریم … ممنونم استادم که دوست داری هر چیز لذت بخشی رو خودتوندارید و دوستش دارید رو ما هم داشته باشی و چه تجسم نابیه این لحظه های قدم زدن زیر نور گرم خورشید توی این خیابونهای زیبا و سرسبز و تمیز لابلای این همه مردم مهربان و صمیمی و گرم و چه ساده میپوشن و میگردن و لذت میبرن
چقدر اون دومینو، کار درست بود
آقا بهمون میگه بیاید درست روبروی فست فود وایسید و زحمت نکشید و پیاده نشید و در حالیکه دارید با عشق دلتون از وجود هم و از این زندگی زیبا لذت میبرید ما دقیقا میایم کنار ماشینتون و با عشق و حال خوب و رضایت کامل، غذای مطابق میلتون رو تحویل میدیم و من هر چقدر این عزت و احترام به وجود انسانی رو تحسین کنم بازم کمه… یعنی سلامتی و راحتی در این شرایط، در اولویته و همین اولویت ها هستن که یه عده ای رو میبره اون بالا بالاها که قطعا لایقشن و من که به شخصه خیلی خوشم اومد
چقدر کارتن پیتزاهاتون رو دوست داشتم ، چقدر شکل و نوشته هاش با حال بودن…
رفتیم تا کنار ساحل دم غروب بشینیم و با کمال آرامش و با صدای مرغان دریایی گرسنه (هههههههه) غذا بزنیم به رگ
و البته هم ما لذتشو بردیم، هم شما و هم اون مرغای خوشکل
من همیشه خیلی طرفدار گل و گیاه بودم اما حیوون و پرنده رو نه خیلی
اما به خدا از روزی که اون 2 تا کبوتر کذایی رو آوردم پیش خودم و بزرگشون میکنم، کلا دیدم به پرنده و حیوون و این چیزا خیلی عوض شده و چقدر خالص دوستشون دارم چون خیلی حالمو خوب میکنن، خیلی رها هستن و نترس و میبینید با چه جسارتی میان غذا رو میبرن و استاد هم بهشون درس مردانگی میده… شکرت خدای من بابت این صحنه های رویایی
و چه غروبی دیدیم اون آخر فایل و مثل همیشه چه زیبا و پر احساس و با یه حس فوق العاده آرامش بخش فایل رو تمام کردید و ما رو گذاشتید تا غوطه ور بشیم در دریای آگاهی ها و زیبایی های این فایل
خدایا ممنونم و دو گل سر سبد این سایت دوست داشتنی، دستتون طلا و یه دنیا آرزوی خوب براتون دارم
شاد باشید و دیگران رو هم شاد کنید
یارب العالمین
سلام به دوزوج خوشبخت بهشتی
سلام به همه عزیزان
بسیار از استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز که تمام تلاشش رو در سفرنامه میکنه تا بهترینهارو به نمایش بزاره، وطبق قانون بدون تغیبر خداوند وقتی بر زیبایها ونعمتهای خداوند تمرکز و توجه کنیم از جنس همون زیبایها وارد زندگیمون میشه، وقتی ذهن رو عادت بدیم به زیبایها، فراونیها و بهترینها، لاجرم زیبایها وارد زندگیمون میشه، و این زیبایها و دیدن نعمتها باعث میشه که خواسته هامون رو در این زیبایهای سفرنامه بوضوح تصویرسازی کنیم و چطور و چگونگیش رو بخداوند یکتا بسپاریم و با این باور که خداوند نارنین از هرطریق که خودش صلاح بداند مرا به خواسته هایم میرساند.
استاد عزیز بینهایت ازتون ممنونم که جوری تصویر گرفتید با اسکوتر که واقعا وقتی دیدم، انگار خودم تو اون فضا زیبا ساحلی بودم. چقدر این ساحل زیبا وتمیز و مردمان خونگرم و با خودشون در صلحند واقعا بهشته این کشور از بس زیبایی داره، مردمانش به دنبال کوچکترین بهانه برای شادی وسپاسگزاری دارند، الهی شکرت
وچه لذتی داره بعد از اسکوتر سواری، غذای خوشمزه پیتزا سفارش بدی، وچقدر خدمات عالی دارند که ثبت سفارش میدی، خودشون میارن تحویل میدن و کاملا اصول بهداشتی رو رعایت میکنند و چقدر لذت داره غذاتو ببری لب ساحل، دیدن صحنه های زیبا، غروب زیبارو ببینی، آرامش ساحل رو ببینی و دریای آرام زیبارو ببینیم ونهایت لذت رو ببریم، الهی شکرت.
خدایا شکرت چقدر ساحل زیبا و شنهای سفید وآردی شکلی داره، وچقدر لذت میبرن از شنا کردن و از همه نوع پوشش هست و واقعا به هر نوع قشر با هر پوشش احترام میزارن، الهی شکرت.
وچقدر این مرغان دریایی باحالند، و لقمه رو رو هوا میگیرند، و موقع لقمه گرفتن یه حالت صحنه آهسته دارن وانقدر از دیدن این صحنه خندیدم که نگو خخخخ
خدای من این آهنگ راکی چقدر زیباست و دقیقا روی دریم برد استاد هست، که واقعا پرانرژی و یه شور و حال وصف ناپذیری میده.
الهی صدهزارمرتبه شکرت بابت این همه زیبایی
بنام خدای فراوانی ها
سلام به همه دوستان عزیزم
هر چقد شهر تمپا رو تحسین کنم کمه مخصوصا اینطوری استاد فیلم می گیرن آدم بیتشر به وجد میاد احساس میکنه اونجا هست
انقد که تحسین کردم و فرکانس فرستادم خدا دیگه خودش دستمو میگیره میبره تمپا
البته من واسه اینکه برم تو به شهری تو این مایه ها دارم رگباری تمپا رو تحسین میکنم
اون قسمت های پیاده روی …
چون خیلی پیاده روی میکنم میدونم چه حس خوبیه
راهش اینه که از جایی که هستم شروع کنم به لذت بردن و تحسین کردن تا به بهترش هدایت بشم
اینکه آدم با عشقش اینطوری میره بیرون
لذت ببره
وقتی استاد داشت به اون پرنده ها غذا میداد خیلی ازونا داشتن فقط نگاه می کردن و فقط یه عده ترس رو میزاشتن کنار و میومدن واسه لقمه گرفتن
اونایی که شجاعت دارن عزت نفس دارن
این درسی بود برای زندگی
تحسین میکنم اون کسب و کاری که اینطوری سیستم سازی کرده کارها رو واسه خودش ومشتری هاش راحت کرده
برعکس اون شرکت بیمه ای که به جای تمرکز روی خودش و کیفیتش میرفت دنبال مشتری
دقیقا دوتا کسب و کار متفاوت یکی قانون رو رعایت یکی عکس قانون
خب نتیجه هم مشخص بود….
من تحسین میکنم استاد رو که با تمرکز و توجه و انرژی ذهنیتش چه زندگی رو چه تو بعد فیزیکی و چه بعد غیر فیزیکی ( گفته های جلسه 1 کشف قوانین ) واسه خودش خلق کرد
کل شخصیت و رفتارهای مریم جان رو استاد از قبل خلق ذهنی کرده بود
شهر تمپا رو استاد قبلا کدشو فرستاده بود
سبک زندگی سبک کارش رو قبلا کدنویسی کرده بود
من تحسین میکنم استاد رو که کار تفریح و رابطه عاطفیش همه با هم هست و من دوست دارم همچین سبکی رو برای خودم خلق کنم
من هم میتونم چون برای خلق اون چیزی که می خوایم فقط به ارسال فرکانس نیاز داریم
و ارسال فرکانس هم برای همه مردم همه همه یکسان هست و فرقی نداره
چرا ؟ چون ارسال فرکانس فقط به دستگاه فرستنده و گیرنده بستگی داره
دستگاه فرستنده ذهن انسان و احساس ما توجه ما افکار ما باور ما
و دستگاه گیرنده جهان هستی هست که طبق سیستم با دقت 100٪ داره همواره کار میکنه
خب پس قراره من فقط خودمو کد هامو اون جیزی که ارسال میشه رو تغییر بدم
تا بره تو سیستم ثابت جهان آفرینش بعد تکرار وتکرار وقدرت گرفتن تبدیل به واقعیت بشه
خب نگرانی حسادت و …. دیگه چه معنایی داره ؟
هر چی می خوای بشین بساز دیگه ! نگران چی ؟ حسرت چی ؟ نزار ذهنت تو رو بکشونه دنبال خودش تو باقالی ها
به نظرم کار از چیزی که فکر کنیم ساده تره ولی ایمان و عمل دائم بهش هست که راحت نیست
من دومین روزم هست که دارم به تعهدم واسه خلق یه خواسته ام از طریق دوره کشف قوانین عمل میکنم و خیلی سفت و سخت گرفتم
این دفعه می خوام یکبار برای همیشه به این نگرانی از نرسیدن به خواسته هام پایان بدم
با عمل و نتیجه گرفتن و کوبوندن تو صورت نجوا تا دیگه واسه من زر زر نکنه که نمیشه نمیتونی الان نمیشه قبلا میشد بعدا میشه و هی حرف های بی پایه و اساس
طبق قرآن …. وعده های شیطان بی پایه اساسه و منو به فقر می کشونه
من طبق وعده خدا فقط فرکانسم ومی خوام تغییر بدم