سریال زندگی در بهشت | قسمت 173 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

166 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 1359 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز وتشکراز زحمات شما

    که این قدر به ما آگاهی میدهیدوما را در شادی

    سهمیه میدانید این فایل انقدر نکات مثبت وزیبا داشت که نمیدانم از کجا شروع کنم از نظم وانضباط مردم گرفته تا شادی وخوشحالی انها

    واقعا چقدر مردم با خودشون در صلح هستند

    چقدر همه چیز سر جای خودش چقدر مردم شاد

    وبانشاط هستند چقدر تمیز ی چقدر نعمت وفراوانی چقدر مسابقه ی جالب وپر انرژی بود

    لذت بردم از این همه عشق و شور وحال مردم

    چقدر مردم رها وازاد هستند چقدر لباس های

    ورزشکاران قشنگ وشاد بودند چقدر لباس دروازه بان جالب بود همه سر جای خودش بود همه جا

    از خوشحالی موج میزد چه پلیس های مهربان وخوش اخلاقی چه خیابون های تمیز وزیبا یی

    این همه زیبایی وعشق وعزت نفس در بین مردم

    به استاد عزیز هر چقدر ما دنبال زیبایی باشیم

    زیبایی به دنبال ما می آید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    Life time گفته:
    مدت عضویت: 1516 روز

    سلام استاد عزیز بانوی شایسته عزیزو دوستان گران قدر

    من امشب با یک سوال تو ذهنم اومدم اینجا… هدایت گونه

    و کامنت انتخابی… مرتبط بود با سوال ذهنم

    من بعد از چند سال کارکردن رو خودم و تجربه ی سی ساله شدنم و ۴سال هست که باسایت هستم

    الان دیگه تقریبا کل داستانو بلدم عمل کردم نتایجم گرفتم

    فقط تنها مشکل من اینه که ترسی دایمی با منه و دلیل این ترس هم اینه که نجوای شیطان همواره وجود داره

    و چون میدونم این نجوا خاموش شدنی نیست و تا اخر عمرم وجود داره

    این تنها دلیل ناراحتی و ترس منه

    از وجود این نجوا خسته م دلم میخواست کلا نبودش اما میدونم تو این دنیا این هست تااخر

    دلم میخواست ارامشی رو تجربه کنم که دیگه یه چیزی مدام تو ذهنم نیاد یا شک بیاره یا گول بخواد بزنه یا چیزای بد رو زیبا جلوه بده

    ترفنداشم بلدم ولی واقعا وجودش خسته کنندست

    انرژی گیره…

    یه مثال بزنم. شما عاشق یکنفر هستین و یکی دیگم هست میخواد مدام کاری کنه شما از عشقتون جدا بشین

    شما دوست دارین این که در تلاشه شما رو جدا کنه بره و نیست و نابود بشه تا شما با عشقتون باشین بدون هیچ خطری

    منم دلم میخواد با خدا باشم. شیطان نمیخواد تمام تلاشش اینه کاری کنم که جدا بشم از خدا

    و من میدونم با مبارزه ام با شیطان به مدت طولانیه که میتونم عشقمو به خدا ثابت کنم

    وگرنه ادعای عشق کار همه هست

    ادعای ایمان اسونه و ثابت کردنش سخت

    امشب شب ۲۱ ماه مبارک رمضانه شب شهادت مولای متقیان امام علی علیه السلام

    حالا میشه فهمید چرا ایشون به محض ضربت خوردن فرمودند فزت و رب الکعبه

    چون

    خیالشون راحت شد که دیگه رستگار شدن

    ایمانی که رسوندن تا اون نقطه دیگه از شر شیطان در امان موندو باایمان کامل وارد جهان بعدی میشن

    خوشبحالشون…..

    خدایا امشب تنها دعام همینه کمکم کن تو این جدال شبانه روزی و تن به تن با دشمن شما و دشمن خودم. شیطان

    پیروز باشم تا دم مرگ

    خیلی وقتا درخواست مرگ میکردم اما خدا مدت معینی برای هر فردی تعیین کرده و برای اثبات ایمانت باید تا اون لحظه تسلیم خدا باشی و بتونی مبارزتو ادامه بدی

    فهمیدم که این دنیا خیلی زیبایی ها داره اما جهان بعد اگر بتونم این دنیا رو درست سپری کنم خیلی زیباتره

    اونجا دیگه منم و عشقم…. بدون هیچ مزاحمی…

    خدایا منو به این خواستم برسون

    ♥️

    قسمتی از کامنت انتخابی که مرتبط بود با سوال ذهنی من 👇

    چه بازی معرکه و عجیبیست این هاکی روی یخ! قوانین بدیهی و واضح فیزیک را به چالش میکشد! حرکت بازیکنان، با این سرعت، روی یک تیغه باریک و روی یخ، خیلی احتمالات را به ذهن، متبادر می‌کند! اینکه استفاده از قوانین و تن دادن به اصول، می تواند چه نتایج خیره کننده و عجیبی بدنبال داشته باشد! این ، فقط وزن بازیکنان است که این شتاب خیره کننده را روی یخ به آنها میدهد! ولی، وزنشان روی این تیغه باریک و در مواجهه با این اصطکاک ناچیز! در واقع، آنها هم دارند روی همین زمین ما راه میروند…با همین وزن ما، ولی به سرعتی چند برابر ما، که به یک گوی و چند تا چوب، جذابیتی فراتر از عرف میدهد و چند هزار نفر را دور هم جمع میکند برای دیدنش! چقدر فوق العاده است، این خرق عادت! این رفتن به دنیاهای جدید! این امتحان کردن چیزهای عجیب و جدید!به یاد حرف استاد درباره استفاده درست از قوانین جهان هستی افتادم، که میتواند آدم را تا ثریا بالا ببرد! این مدل اسکیت کردن، احتمالا اولش خیلی سخت بوده! مثل شنیدن و شنیدن و شنیدن فایلهای صوتی، حین مسافرکشی با پیکان دنده آرژانتینی😌

    🌹🌹🌹🌹🌹

    برداشت من اینه

    خداروبسیارشکرکنم که جزو اقلیتی هستم که هدایت شدم و قوانین را بلدم در حد عالی و عمل میکنم

    بینهایت شکرکردن هم نمیتواند جبران این نعمتها را بکند

    اما در کنار تمام خوبیاش اون ترس اون فشار شیطان وجود داره

    و این طبیعت این جهانه…

    جهانی دو قطبی..که نمیشه با مثبت اندیشی واقعیت موجود را انکار کرد یا پوشاند

    بهمان اندازه که اگر به قوانین عمل کنی خوشبخت میشی،. اگر هم عمل نکنی رحم و دلسوزی وجود ندارد چون خدا عدالت صددرصد دارد و حتما بدترین اتفاقات را تجربه خواهی کرد

    و البته که مجازات انسان آگاه و دانا که به یقین رسیده بسیار بیشتر از افراد نااگاه است

    این یک قانون است

    خدا مهربان است اما برای عدالت… قانون وضع کرده و خدا از قانون خود تخطی نمیکند

    خدایا من را در مسیرم ثابت قدم نگاه دار

    ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب

    ثبت اقدامنا…

    خدایا… صبر به ما عطا کن

    و اصبر و ما صبرک الا بالله

    حتی صبر را هم باید از خدا خواست

    ما از خود چیزی نداریم

    ممنونم که تونستم از این صفحه پاسخ مرتبط با سوالم را دریافت کنم

    امیدوارم همواره برقرار باشید 🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    مینا خان محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1501 روز

    سلااااام سلاااااام سلاااااااااام

    😍😍😍عجب بهشتیییی

    عجب مردمیییی

    عجب حااال خوبی

    چقدرر تمیززه همه چیی 😃😃انگار خود خود خداااا تعهد داده که این قطعه از زمین همیشه تمیز باشه و از تمیزی بدرخشه 🤩🤩🤩

    چقدر تماشا داره این زیبایی ها…همه این خوبی ها….این شور و شعف و خوشحاااالی 😃🤗

    چقدر لذت بردم از این همههه لذت…. از فراوانی حااال خوب…. از فرکانس شادی این مردم که از کیلومترها دورتر منتقل میشه😃😃

    واقعااا دلم میخواد این لذت هارو از نزدیک تجربه کنم دلم میخواد تو بطن این شادیها باشم

    چقدر دلم میخواد جزئی از زنجیره ی ارتعاش خوب باشم😃

    هرچند که میدووونم همین الانم با خوشحالیم ….با تحسینم…. با لذت بردن از شادی این مردم و به لطف خدا و با لنز دوربین و نگاه زیبا بین و سپاسگزار استاد عزیزم همین الان جزیی از این ارتعاش و فرکانسم 🤩🤩خدایاااا شکرررت خدایااا شکرررررت

    واقعاااا ممنونم از استاد عزیزم که با تهیه این فایلها نگاه مارو زیبابین تر و متوجه تر میکنن به تمام این خوبی هااااا

    من قبلا همچین صحنه هایی رو میدیدم عمیقااا غمگین میشدم میرفتم توفاز مقایسه و مظلوم نمایی گاهی حس میکردم این جهان بر اساس بی عدالتی پایه ریزی شده 🙈🙈

    امااا الان که اینقدر نگاه و دیدم عوض شده الان که با دیدن لذت و خوشحالی بقیه مردم جهان عمیقا خوشحال میشم االان که زیبایی ها باعث میشن تحسینشون کنم و بابتشون شکرگزار باشم ،به خودم افتخار میکنم 😊 من تغییر کردم و وارد یه مداری بالاتر از مدار قبلم شدم و اینو میدونم که اگه ذهنم ر متمرکز رو زیبایی ها و تحسینشون نگه دارم اونوقته از مواهب بودن تو مدارهای بالاتر بهره مند میشم🤩🤩

    چقدررر ساده میشه به قوانین عمل ‌کرد چقدر سادهمیشه زندگی کرد و لذت برد از این جهان شکوهمند و زیبا و بینظیررر

    چقدر لذت و حال خوب هست که میشه تجربه کرد و شاد بود 😍😍

    خدایا شکرررت

    خدایاااا شکررررت

    خدایاااا شکرت😍😍🙏

    ممنون و قدردانم از استاد عزیزم که لذت بودن تو مدارهای بالارو با ما به اشتراک میذارن🙏❤

    به امید اینکه همگیمون به زودی تو مدارهای فوق العاده هم مدار باشیم و این جهانو با خیر و خوشی گسترش بدیم🤩🤩🤩🤩🤩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    سامان 33cassiel33 گفته:
    مدت عضویت: 1428 روز

    امشب یکی از پر استرس ترین شبای زندگیم بود و گفتم بزار ی سر به سایت بزنم ببینمم جواب الهاممی ک بهم میشه چیه🥺🥺🥺ازاول تااخراین ودیودیه ارامش خاصی بهم تزریق کرد و منو به کل از گود بیرون کشید💞🥺🥺🥺چقدر این شهرخوبه مردمش خوبن نظمشون هماهنگیشون شادی و مدل حرکاتشون بهت آرامش وحس دوستی با کل مردم شهر رو میده اینکه بدون غرور بدون کینه بدون اعصیانیت و ….بهم بخندن ..باهم برقصن….چه بازی جالبو سرعتیی بود و مهارت و یادگیری هاکی رو تو این مسابقه اصلا اولویت نمیدونس یعنی خود هاکی روی یخ بعنوان پله ی خیلی معمولی این رشته اش و تو فوق العادع باید مهارت مند باشی و چابک و تیز ک بتونی تواون بازی یه تیم و هنندل کنی و دریبل بزنی و به اون زیبایی گل سوم و بزنی….همه چیزشون درعین سادگی زیبا بود وباشکوه…..خیلی خوشحالم ک خدا منو تواین زندگی تومداری گذاشت ک قانونش رو حداقل بفهمم ودرک کنم و پیاده و بدونم رسالت م چیه تو دنیابرای خودم….

    خیلییی ممنونم از استاد گل و خانم شایسته ی پرمهر و همه ی عوامل سایت و رفیقای گلم ازخدا میخام همین جمع خانواده ی عباس منش هرکدومم به اندازه همین مسولیتمون تو دنیا تا میتونیم با قانون و مشیت خدا ک الان فهمیدیم زندگی کنیم وچنان شگفتی خلق کنیم و قشنگی که همین بشه نقطه ی عطف اطرافیان ک خودشون بیان و پیشتازانه ازمون بخان ک راز این زندگی پرازارامش و رفاه بهشون بگیم وسرطناب رو بدیم بهشون تا دنیا جای بهتری برای زندگی کردن بشه و هیچ بشری چوب اشتباهات خودش رو به خالقمون نبنده…الهی امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    میثم فرامرزی گفته:
    مدت عضویت: 889 روز

    سلام استاد عزیزم شما من رو با خدای واقعی آشنا کردید تا عمر دارم مدیون شما هستم در حیرتم از این همه زیبایی که درون شما هست خدا شما رو حفظ کنه برای ما صد و بیست سال در کنار همه مردم دنیا باشید شما تا همیشه در قلب مردم دنیا ماندگاری مرسی مرسی که هستید امیدوارم روزی جبران کنم این همه محبت شمارو امیدوارم ببینمتون به زودی از نزدیک

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1447 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش

    احساس امروزم را اول بگم محل کارم تغییر کرده مطمئن ن یه انرژی مضاعف نیاز دارم برای فروش جدید در شهر جدید این موضوع حال واحساس م را بهم ریخت ولی ایمان دارم هر چه پیش بیاد خیره ومیخواد من بزرگتر بشم

    در ظاهر اوضاع اقتصادی بهم ریخته ومقداری ترس داشتم ولی من امروز ایمان دارم خداوند همیشه هوایم را دارد وبه مسیرهای ثروت هدایتم میکنه

    این فایل نشانه امروزم بود ومن باید بیشتر به زیبایی ها توجه کنم وبی دلیل بخندم وب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    سحر گفته:
    مدت عضویت: 713 روز

    سلام استاد عزیزم

    خوشحالم که امروز برای تمرکز به نکات مثبت این ویدئو رو دیدم .

    استاد عزیزم عاشقتووووونم

    شما فوق العاده هستید

    چقدر لحظه به لحظه یدیدن این ویدئو حال منو تغییر داد

    چقدر زیبا بود

    انرژی مثبت مردم فوران میکرد

    شادی مردم بیش از حد بود

    مردم آزاد و رها بودن برای بلند خندیدن، برای رقصیدن ، بالا پریدن ، شاد بودن ، به هم لبخند زدن …

    چیزی که اینجا بیشتر مواقع به این شکل وجود نداره

    بخاطر کلیشه ها وفرهنگ ها و حرف های پوچ

    انگار ما برای شادی کردن حدو مرز قرار دادیم

    ولی اونا نه

    اونااااا راحتن اعتماد به نفس دارن ، ساده پوشیدن و خودشون رو هر طوری که هستن چه چاق چه لاغر چه زیبا و … دوست دارند ، با هر ظاهری که دارند جلوی هر دوربین با بیشترین اعتماد بنفس ممکن ، بدون اینکه ترسی داشته باشند مثل ترس از خانواده یا جامعه ، می‌رقصند و شادی میکنند …

    نمیدونم چرا ما اینقدر گرفته ایم ، خواستن که ما مردمی محدود باشیم

    به شخصه اگر جای اون دختر خانومی بودم که با مادرش بود و با دوتا لامپ می‌رقصید، نمیدونم چقدر زندگی برام قشنگ تر میشد ، خنده های بلند مادرش چقدر به دلم نشست ، اینجا میگن خانم ها نباید بلند در مکان های عمومی بخندن و ما همیشه جلوی خندهامونو میگیریم

    چرا بدون حدو مرز نباید ماهم اینقدر شاد باشیم ، لبخند بزنیم و ترس نداشته باشیم ، برقصیم و با اعتماد بنفس شادی کنیم

    این ویدئو به من نشون داد باید روزی اونجا باشم و زندگی کنم بین این مردم شاد ، تا این محیط هرچه بیشتر روی من و زندگیم تاثیر بزاره

    باز هم ممنون استاد عزیزم

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1556 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی دوست داشتنی و همه ی دوستان

    امروز که دوباره این ویدیوی زیبا رو تماشا کردم واقعا لذت بردم و تحسین کردم و چقدر این آرزو در من شکل گرفت که من هم میخوام این تجربه رو داشته باشم. این شادی، این هیجان، این حس زیبای خودم بودن رو تحربه کنم بدون ترس از نگاه و قضاوت دیگران. چقدر این مردم خودشون هستند. چقدر راحتند با خودشون. چقدر این لبخندی که جزوی از صورتهاشونه زیباست. چقدر سرشون به کار خودشونه چقدر فقط تمرکز میکنند که لذت ببرند و حتی از اطرافشون و شیرین کاری های اطرافیانشون هم بی خبرند. دیدن صحنه ای که اون دختر خانم داشت با هیجان با یک خانم مسنتر می رقصید و اون خانم مسن نشست و داشت به رقصیدن همراهش با لذت نگاه میکرد، و انقدر غرق در حال خودشون بودند که خیلی دیر متوجه شد استاد داره ازشون فیلم می گیره و خانومه زد زیر خنده، خیلی من رو به فکر فرو برد. من هم در همین سرزمین زندگی میکنم. من هم پیش اومده که در جشن های عمومی که همه درحال رقص و پایکوبی هستند باشم، حتی در مهمانی ها و جشن های ایرانی ها اما مدام مراقب رفتارم بودم مدام حواسم بود که نکنه کسی این حرکتم رو دیده باشه و قضاوتم کنه و هیجاناتم همه زیر پوستی بودند. و الان حس کردم که منم میخوام شادیهامو بروز بدم منم میخوام برقصم اون طوری که واقعا لذتبخش تره برام گویی هیچ کس دیگه ای توی اون جمع نیست. بارها شده من هم دلم خواسته مثل اون خانوم هایی که آخر مهمونی، درحالی که ساعتها رقصیدند، در یک حرکت کفش های پاشنه دارشون رو بیخیال در میارند و میرن وسط تا جان در بدن دارند برقصند و بخندند و شادی کنند بشم اما هربار به خودم میگفتم زشته الان مردم چی میگن… و با لبخند مینشستم و دیگه نمی رقصیدم و کلی لذت های بیشتر رو تحربه نمیکردم. برخورد پلیس، تمیزی خیابونها، با برنامه و زیبا و در عین راحتی برگزار کردن این جور برنامه ها و اینکه همه چیز سرجاشه، من رو هم همیشه به تحسین واداشته. ناخوداگاه مقایسه میکنم با شرایط جایی که توش بزرگ شدم. امروز وقتی دخترم رو گذاشتم مدرسه انقدر مثل دیروز هوا بهاری وخوشگل و گرم بود که دوست داشتم بیرون باشم. رفتم فروشکاه تا برای برای دخترم یک پماد بخرم ، اما مطمین نبودم کدوم گزینه مناسب تره. یکی دیگه از زیبایی های اینجا رو باز هم دیدم ، به سراغ یکی از کارکنان اونجا رفتم که داشت روی قفسه هاچیزهایی رو اسکن میکرد، وقتی سوالمو پرسیدم، طبق معمول چیزی که همیشه اینجا میبینم، کارهاش رو قطع کرد و با من تا لاین مورد نظرم امد و تمام گزینه هارو یک به یک بررسی کرد، واقعا وقت گذاشت و سعی کرد کمکم کنه در آخر، گفت ببین در مورد اون شرایطی که تو داری من زیاد مطمین نیستم، بگذار از همکارمم بپرسم،و در نهایت قرار شد مراجعه کنم به دکتر داروخانه ی اون فروشگاه تا مشاوره کنم باهاش. دکتر کنار باجه نبود گویا زمان استراحتش بود، کمی عقب ایستادم و صبر کردم تا برگرده. دوتا خانوم شصت سال به بالای خوشگل و خوش خنده و شاد و خون گرم هم اونجا نشسته بودند یک نفر ازشون سوالی پرسید و اونها کفتند باید توی همون باجه ای که من در انتظار بودم جواب سوالشو بگیره. خانومه اوند جاوی من بایسته و تا من دهنمو باز کردم تا بگم من در صف هستم، اون خانوم مسن با لبخندی بزرگ گفت؛

    I think she is in line.

    من رو میگفت. و من همونجا تشکر کردم ازش .یکم بعد به کناریش گفت

    I’m gonna tell her

    و از جاش بلند شد و شاد و مهربون اومد بهم گفت ببین برو جلوی باجه دقیقا وایسا تا بهتر ببینن تورو و مجبور بشن جواب بدن. و با چشمک و خنده گفت من همیشه اینکارو میکنم. ازش تشکر کردم و کاری که کفته بود رو انجام دادم، و نتیجه همونی بود که ایشون گفتند. هربار نگاهمون تلاقی میکرد، شاد و مهربون لبخند میزد، وقتی توی پارکینگ لات داشتم به سمت ماشینم می رفتم، دیدم یه ماشین داره از روبروم‌میاد و اون خانوم راننده شه و دوستش کنارش نشسته. دوباره ایستاد و با تمام وجود خندون برام دست تکون دادو این حس زیبا رو به من هدیه داد. چقدر این مردم خوبند، چقدر این مردم زیبا هستند. چقدر ارامش دارند. چقدر به صورت پیش فرض مثبت گو، مثبت رفتار، و مثبت اعمالند(کلمه اختراع کردم از خودم). بارها و بارها شده تعریف ازم کردند و رد شدند و حتی منتظر تشکر من و تعارف بازی نموندند، فقط گفتند لباست قشنگه، چه لبخند زیبایی داری، چقدر خوشکلی، چه ماشین باحالی داری و… این لیست تمومی نداره. اینجا یک اصلی هست به اسم اصل ساندویچی. اینو از مامانهای مدرسه ی دخترم شنیدم وبه نظرم خیلی هم باحال اومد(البته اونا داشتند غر منفی می زدند). توی جلسات ماهیانه مادر با معلم که تک به تک برگزار میشه، معلم هیچوقت نمیره اول از نقاط ضعف بچه بگه. اول یه خوبی و نقطه ی قوت رو می گه ، بعد یه موردی رو میکه که بازهم روش اسم نقطه ضعف رو نمیکذاره فقط میگه روی این موضوع من و شما باید با هم بیشتر کار کنیم و ماه بعد ببینیم چقدر پیشرفت کردیم، مثلا دختر من توی صف نمیرفت یا بعد از بازی اسباب بازیارو جمع نمیکرد. و بعد دوباره یه نقطه ی قوت بچه رو بیان میکنه، درواقع نکته ی منفی رو میکذاره لای دوتا نون ساندویچ مثبت و شاد و تحویلت میده. برخلاف معلمایی که حداقل من داشتم که همیشه مادرا رو با خاک یکسان میکردند حتی در مورد منی که همیشه شاکرد اول و حرف گوش کنه بودم. امروز فقط خدارو شکر کردم، حتی برای ماشینم که روشن شدراحت ، برای خیابونای همیشه بی ترافیک ، برای جاده ای که بازه و کارهای ساختش تموم شده و مجبور نبودم از جای دورتر برم. برای هوا ی تمیز و آسمون صاف و آبی و کوههای زیبا برای درختا و گلهایی که، از هررخونه ای بیرون زدند و توی هر وجب شهر پر از گل و کیاهه، برای درختای پر از شکوفه ی خونه مون ، برای آواز قشنگ پرنده هایی که این روزها که هوا گرم تر شده، بیشتر و قشنگتر هم میخونند، برای نسیم که انقدر خوشگل برگای درختارو تکون میده و برای لبخند و شادی و ارامشی هرروز توی صورت مامانها زمان تحویل گرفتن کوچولوهاشون جلوی در مدرسه می بینم، خدایا شکرت. برای همین نعمت شکرگزاری شکرت.واقعا خدایا شکرت که امروز تونستم عمیق شکرت رو بگم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    رستا بانو 717 گفته:
    مدت عضویت: 834 روز

    سلام به همه ی عزیزان دلی که در این سایت الهی عضو هستن

    خدارو شکر که جز بچهای این این سایت بی نظیر هستم

    خدایا ممنونم که هر وقت کلید نشانه هارو زدم بهترین هدایت برای نیت من فرستادی

    کلام الله در فایل برای هدایت من

    (دنیای یه بازی و در این بازی تمرکزت روی نکات مثبت باشه)

    خدایا واقعا ممنونم که هدایتم میکنی و نشانه هارو برام میفرستی

    چقدر به هم ارامش میده چقدر کمکم میکنه چقدر قلبم باز تر میشه و چقدر مطمعن تر میشم

    من همیشه بهترین و واضح ترین و درست ترین نشانه هارو در سات میبینم این هم نشان دهنده ای درست بدون راه و سایت هستش خدایا ممنونم خدایا ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1587 روز

    خدایا هر انچه که در زندگیم دارم از آن توست

    خدایا شکرت بابت یک روز دیگه ویک تجربه دیگه وشروع یک زندگی عالی

    خدایا شکرت من آماده پذیرش هر آنچه از خیر برایم میفرستی هستم

    خدایاشکرت که خودم و تمام عزیزانم در صحت و سلامت هستیم

    خدایا شکرت زندگی منو به بهترین شکل تغییر دادی

    خدایا شکرت به من آگاهی و توانایی میدی تا از چالشهای زندگیم گذر کنم

    خدایا شکرت که هیچ وقت دیر نمیکنی و هر چیزی در بهترین زمان خودش اتفاق میوفته

    خدایا شکرت که در تاریک ترین لحظات زندگی ام برایم نور بودی

    خدایا شکرت برای هر آنچه که دارم و هرآنچه که در مسیر برایم مقدور می‌سازی

    خدایاشکرت که تو خدای بی نیاز منی و من عاشقانه نیازمند توهستم

    خدایا شکرت که آماده دریافت معجزات الهیت در زندگیم هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: