سریال زندگی در بهشت | قسمت 182 - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

بنام پروردگاری که شنوا وبیناست وبرتمام امُورما آگاه، سلام براستادنازنینم ومریم جان عزیزم،نمیدونم چطوری شروع کنم، فقط میدونم ک درگذشته یکی ازترس های مهم وبزرگ من توی زندگی رفتن ب دندانپزشکی بود، اینقدری ک وقتی حتی بهش فکر هم میکردم بدن لرزه میگرفتم وناخوشی بهم روی میاورد. اماروزی بالاخره این ترس راشکستم وبرای اولین بار پا ب مطب دندانپزشکی گذاشتم ولی ازقبل ب همسرم التماس میکردم ک داخل اتاق بیا وکنارم باش وب دکترسفارش ویژه کن، وبگو ک بی حسی قوی بزنه واین حرفا،اما جالبه ک من اصلا درطول این مدت متوجه کشیدن دندان عقلم نشدم ووحتی ی دندون هم دکتربرام عصب کشی وتمام این تایم من چشمهام بسته بودووقتی دکترگفت تمام شد تعجب کردم، ولی نکته ی جالبش اینجاست ک من نسبت ب تعریف های اطرافیان دندانپزشکی راوحشتناکترین موضوع زندگیم کرده بودم وازش ی غول ساخته بودم. اون لحظه ای ک خودم تجربه اش کردم حسش خیلی ناب بود،انگاربزرگترین کشف دنیا راانجام داده بودم یااولین نفری بودم ک تااون لحظه این تجربه راکسب کرده، حس سبکی داشتم ودلم میخاست فریاد بزنم ک بزرگترین ترس زندگیم رابهش غلبه کردم،دست قضا زد ومن بااینکه بامحیط بیمارستان ومطب واین چیزارابطه چندان خوبی نداشتم خودم شدم دستیاردندانپزشک ودندانساز☺️خب دیگه بعدازگذشت چندماه ب قول دکتر شده بودم تکنسین مطب، یادگیری وهوشم تواین زمینه عالی بود وتوکارم موفق بودم، اینکه افکار وفرکانس هایی ک ب جهان هستی میفرستیم راتجربه میکنیم واقعیتی انکار ناپذیره، هرچی ب کائنات بدیم باهمون دست ب اصطلاح پس میگیریم حتی ترس هاونگرانی هامون، ومن بمدت یک سال هرروز دوشیفت ازصبح تاشب باچیزی ک یک روزی بزرگترین ترس زندگیم بود، زندگی میکردم وبرام شیرین بودباتمام خستگی ومشکلاتش. جالب اینجاست ک این قسمت ازسریال باز هم نشانه ای بود ازجانب خدای بزرگ برای من، هفته ی گذشته منم نوبت چکاپ داشتم وازدردی ک نشانه ای ازخرابی دندان نبود وگلو ولثه هامو درگیرکرده بودحدودیکسال بود رنج میبردم وترس داشتم ک مشکل ازدندانم نباشه خودمو خلاص کردم، مثل مریم جان باهمین دستگاه دقیقا OPGکامل ازدندان وریشه ها انجام دادم والان ک فیلم رامیدیم خداراشکرکردم ک چقدرساده بابندگانش صحبت میکنه.اینکه درهرفرکانس وافکاری ک باشیم نشانه هاراب هرروشی برامون نمایان میکنه. مریم جان عزیز، خداراشکر ک منم توهمین مداری ک شماهستید قراردارم، چون این مدت سؤالات زیادی توی ذهنم بودگاهی ب خودم میگفتم توکجا وزندگی استاد ومریم جان کجا، اونا حتی ی قرصم نمیخورن، حتی دندانپزشکی هم مراجعه نمیکنن ولی توهرروزداری ازتوهمات دندونت خودتو زجر میدی، اما امشب جوابمو گرفتم، سپاس ازشما😍آگاهانه وعاشقانه دوستتون دارم درپناه خدای بزرگم شادوسلامت وموفق باشید.