این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2021/07/abasmanesh-14.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-07-20 07:27:322021-07-28 09:36:17سریال زندگی در بهشت | قسمت 187
152نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
عجب بالکنی عجب ویویی اسمون رو نگاه حدبالای زیبایی در یک قاب ، به به خانم شایسته هم اومدن تمپا چشم و دلتون روشن ،به به لباس ست لبخندی ، مریم جان عاشق کیف کمریت شدم چندتا دیدم قراره منم بخرم 😍 خدایاشکرت
چقد این شهر زیباست خدایا چقد تمیز و مرتب و شیکه ،اسمان چقد ابیه ،چقد خونه های بزرگ و ماشینهای لوکس فراووانه ،خدایا چقد این ریوروالک ارامش بخشه خدایاشکرت
قبلا که شما اسکوتر نداشتید من اصلا تو فیلمها اسکوتر به چشمم نمی اومد ولی الان کلی تو فیلم هست! ،استاد کودک درونتون فعال شده از وسط فواره ها دور میزنید😂 ، مریم جان لباسات مبارک باشه از ایتجا میشد لطافت و ظرافتشونو حس کرد ،به به فواره ها رو چقد آب فرراونه تو این سرزمین که اینجوری وسیله ی شادی بچه هاست ، ای جانم اینو میخواد زنبیلشو پر اب کنه😂😂،واقعا روز فوق العاده ای بود از خدا همچین روزی رو می طلبم خدایاشکرت
سلام به استاد عزیزم و مریم عزیزم و دوستای خوب سایت
چقدر عالیه کل شهر رو فک کنم تو نیم ساعت گشتین!! اسکوترها خیلی وسیله فوق العاده ای هستن، اگه میخواستین این همه جا رو با پای پیاده بگردین، هم بیشتر از یک روز طول میکشید، هم خسته میشدین و دیگه حال نمیداد، هم نمیتونستین این فیلم زیبا رو از شهر بگیرین، چون راه رفتن، همش لرزه مینداخت تو فیلم و خوب نمیشد. چقدر ایده ی خوبیه که بدون هیچ زحمتی موبایل رو گذاشتین رو سینه تون و فیلم گرفتین، چقدر راحت، چقدر بی زحمت، چقدر بی درد سر، هزار ماشالله چقدر زندگی شما راحت و لذت بخش و زیباست… فوق العاده ست.. مطمعنم آرزوی همه آدمهاست که مثل شما زندگی کنن. البته که شما لایق این زندگی و راحتی و این بهشت هستین، البته که اینو خودتون بدست آوردین و ساختین، شانسی به شما ندادن، البته که چند سال اولش، تو مسیر ایمان و توکل و توجه به نکات مثبت موندین و خدا خیلی زود پاداش شما رو داد. شما سعی کردین که تو جاده زیبایی ها و خوبی ها و ایمان و توحید و توکل و صبر بمونین و خدا جواب صبرتون رو خیلی زود داد.
وَأَن لَّیۡسَ لِلۡإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ
وَأَنَّ سَعۡیَهُۥ سَوۡفَ یُرَىٰ
ثُمَّ یُجۡزَىٰهُ ٱلۡجَزَآءَ ٱلۡأَوۡفَىٰ
و به اینکه براى انسان جز [در برابر] آنچه [خودش] تلاش کرده [پاداشى] نیست.
و به اینکه [نتیجۀ] تلاش او به زودى دیده میشود.
سپس [خدا] او را با پاداشى کاملتر پاداش مىدهد.
منم آرزومه تو این مسیر درست بمونم، ناامیدی و غم زود به سراغم میاد ولی میخوام رو خودم جدی کار کنم که دیگه هفته ای یه بار اینطوری بشم، بعدش بهتر بشم و ماهی یه بار شاید غمگین بشم و اونقدر در برابر ناملایمات و ناراحتی ها مقاوم بشم و شاد و خندان و امیدوار و با روحیه برخورد کنم با مشکلات که، دیگه مشکلات محو بشن و سراغم نیان. من بعد از چهار سال عضو بودن و پیگیری کردن فایل های بی نظیر سایت، حالا تازه تازه میفهمم که مسیر تلاشم، مسیر کاملی نیست. یه چیزایی ناقصه، که درست کار نمیکنه برا من. من هر روز فایل های شما رو نگاه کردم، بقول دوست عزیزمون آقا رضا، شما بیشترین صدایی هستین که من تو این چهارسال یا بیشتر، شنیدم، شما بیشترین تصویری هستین که من دیدم، شما جزو معدود افرادی هستین تو زندگیم که مثل پدر و مادرم، 100درصد بهش اعتماد دارم و قبولش دارم. باید بگم که البته که بیهوده نبوده شما رو دیدن و حرفای زیبا و درستتون رو شنیدن، درونا خیلی محکم تر شدم، خیلی نترس تر و شجاع تر شدم، خیلی ایمانم به خدا و انسم با قران بیشتر شده، خیلی توکلم، ذکر خدا و سپاسگذاری هام بیشتر شده، خیلی توجه ام به نکات مثبت هر چیزی بیشتر شده، خیلی امیدم به آینده بیشتر شده، خیلی آرامشم بیشتر شده، غم و ناراحتی و ترس و ناامیدیم کمتر شده. من از لحاظ فکری و شخصیتی و تحولات درونی خیلی خیلی فرق کردم و مهربون تو و صبورتر و مدارا تر و بخشنده تر شدم. و دنیا رو سعی کردم از دید بزرگتر و وسیع تر ببینم. ولی منی که با ذوق و شوق و بلند پروازی وارد این سایت پر خیر و برکت شدم، خییلی ذوق کردم از آموزشها، از کیفیت بالای آگاهی ها، از همون چیزایی که من احتیاج داشتم که بدونم و تغییر کنم و هر ماه و هر سال که میگذشت من بیشتر گوش میدادم به فایل هاتون. تو مسیر خونه، تو کار، تو ههه جا. ولی بعد از چهار سال حرص زدن و و تقلا کردن و توهم زدن که فک میکردم تو مسیر درستی هستم و رو به پیشرفتم و هر سال بهتر و بهتر میشه زندگیم، میبینم که من هنوز همون آدم 4 سال پیشم، فقط طرز فکرم و باورهام، در حد قبول کردن قلبی، تغییر کرده. انگار مثلا من قبول دارم که ورزش کردن خوبه، صبح تا شب از رادیو ورزش در مورد فوایدش میشنوم و هر روز فیلم بازی و تمرین ورزشکارا رو میبینم و تحسین میکنم. بعد توهم میزنم که منم ورزشکارم! استاد من، چیزای ریز خیلی زیادی رو شاید تغییر دادم تو زندگیم و بهتر شدم، ولی اون نقاط حساس و بسیار ضعیف وجودم رو چون سخت بود، روش کار نکردم و گفتم خودش تو مسیر مثبت که باشم درست میشه، ولی تو این 4 سال درست نشد، انگار که غم و افسردگی من عمیق تر از اینه که فقط با سالها گوش کردن و توکل کردن و دعا کردن و سپاسگذاری و مثبت اندیشی درست بشه. من چهار ساله تلاش میکنم که شغل مورد علاقه و مورد رضایت خودم رو داشته باشم، چندین شغل عوض کردم ولی تو هیچ جا آروم و قرار ندارم. تو هیچی شغلی موفق نمیشم. تو هیچی شغلی راضی نمیشم. من نزدیک 10 ساله که متوجه شدم شغل معلمی رو خیلی دوست دارم ولی تو هر کاری وارد شدم به غیر از معلمی. تغییر رشته هم دادم، از عمران به آموزش ابتدایی، ولی یا اتفاقی افتاده که نتونستم تو آزمون استخدامی شرکت کنم یا خودم روحیم همش بالا پایین شده، نتونستن خوب درس بخونم، بعدش منابع استخدامی رو رها میکنم میگم برم زبان یاد بگیرم برم تو موسسه معلم شدن رو شروع کنم، اونم چند روز زبان میخونم بعدش غم و ناراحتی و ناامیدی نمیزاره ادامه بدم، همش به خودم میگم دیگه دیر شده، دیگه از سنم گذشته، من هیچ جایی موفق نشدم اینجا هم موفق نمیشم، من هیچی بلد نیستم برا یاد دادن، من لایق معلم شدن نیستم، توانایی و هنرش رو ندارم، دیگران خیلی بهتر از منن، هم از لحاظ ظاهری زیباتر و جذاب ترن و هم باهوش تر و قوی ترن و… کلی حرفای منفی دیگه.
ولی استاد الان چند روزیه که مکث کردم و دارم زندگیم رو مرور میکنم یه حسی بهم میگه که درس نخون، به فکر آینده و پیشرفتت نباش. بیا یکم به مسیر و روشی که تا حالا اومدی فکر کن، به مسیری که تو زندگی اومدی فکر کن ببین چطور اومدی؟ چه کارهایی کردی؟ که نباید میکردی. چه کارهایی نکردی که میبایست میکردی؟ چه کارهای درستی رو انجام دادی و ناقص! که بی ثمر و بیهوده شد! چه کارهای اشتباهی رو کردی که ازش درس یاد نگرفتی و تا الان داری چوب درس یاد نگرفتن هات رو میخوری؟ چه کم و کسری هایی رو تو زندگیت داشتی و براش کاری نکردی؟ چه زیاده روی ها و افراط هایز رو داشتی که براش فکری نکردی و اصلاحش نکردی؟..
چند روزه دلم میخواد فقط چند روزی بشینم یه گوشه اتاق که هیشکی باهام کار نداشته باشه و به گذشته ام فکر کنم، نه با هدف غصه خوردن، بلکه به جدیت،. با هدف عبرت گرفتن از گذشتم. چون مطمعنم که یه ایرادی تو من هست، والا من بهترین امکانات و شرایط و ابزار ها رو برای بهبود داشتم ولی بهبود پیدا نکردم! من خدا رو داشتم، من بهترین و دلسوزترین و حامی ترین خانواده رو داشتم، من بهترین استاد و مربی، استاد عباسمنش و مریم جان رو داشتم. من به بهترین آگاهی ها دسترسی پیدا کرده بودم، از خیلی سال پیش، من بهترین سلامتی رو داشتم، ولی الان میفهمم که ایمان بدون عمل حرف مفت است. من فقط عمرم گذشته و تغییر بنیادین نکردم چون ایرادهای بنیادینم رو عوض نکردم، چون خییلی سخته، من زورم نمیرسه، شخصیت و باورهای خودم رو تغییر بدم، مداومت میخواد. امیدوار ماندن با دست خالی میخواد، حرکت کردن میخواد. من فقط یکم حرکت میکنم بعد مسیر رو عوض میکنم یه کار دیگه رو شروع میکنم.
مثلا من به خودم میگم میشینم درس میخونم تمرکزی، سر کار هم نمیرم، تا مثلا تو 4 ماه منابع استخدامی رو تموم کنم، بعد شروع میکنم زبان یاد بگیرم، بعدش برم سر کار که درامد و تجربه کاری بدست بیارم، دو هفته که میگذره، تسلیم غم و ناراحتی و ناامیدی میشم و میگم من به بیرون رفتن و تو اجتماع بودن و درآمد داشتن احتیاج دارم، کنارش حالا روزی 5 ساعت هم درس میخونم، میرم سر کار، بعد دو ماه اصلا از کارم راضی نیستم و همش خودخوری که من از کارم خوشم نمیاد و احساس بیهودگی میکنم، بعدش استعفا میدم و میام بشینم روحیه ام رو خوب کنم، بعد سه روز که حالم خوب میشه باز بلند پروازی هام و افراط کاریم میگیره و میخوام کلی درس بخونم و بترکونم و موفق بشم، و باز غم و ناامیدی و خود سرزنشی شروع میشه، باز…… همون چرخه معیوب هی میچرخه، و میچرخه، و فقط شغل هام عوض میشه و همش هدفام عوض میشه و نتیجه همون بی ثمری و گذر عمر و شکست روحی بیشتر میشه. کلا عمر من همش هدر رفته و هیچوقت نخواستم یکم ترمز کنم و ایراد های قبلیم رو برای همیشه برطرف کنم و شروع کنم منطقی و عاقلانه هدف گذاری کنم و حرکت کنم، همه هدف گذاری هام هم عجولانه، و اهمال کارانه، و ناقص و بدون در نظر گرفتن شرایط گذشته و الان و آینده ام بوده و بزرگترین و اصلی ترین نیازهام بوده. من تو کل عمرم هیچ وقت ادامه دادن و موندن تو مسیر درست رو یاد نگرفتم، جدی نگرفتم، زود فک کردم که یاد گرفتم و رها کردم. من تو عمرم استقامت داشتن رو یاد نگرفتم، زود جا زدم. من هیچ وقت تو زندگیم یاد نگرفتم، که اگه یه جای کار میلنگه و درست کار نمیکنه، وایسم اول ایرادش رو حل کنم برطرف کنم بعد ادامه بدم، همینجور یه تخته گازش رو گرفتم رو رفتم و پنچر شدم! من تو زندگیم یاد نگرفتم که مهارت بدست بیارم، تمرین کنم، چندین و چند بار تمرین کنم، همین که یک بار انجام دادم رو کافی دونستم و رد شدم بدون تسلط. و مزوی از زندگیم نکردم و دیگه ازش استفاده نکردم. من یاد نگرفتم که کار رو یکبار انجام بدم و به درستی. همش دوباره کاری شده، همش دوباره کاری. من یاد نگرفتم که راهی رو که میرم بهترش کنم، همش از همون راه تکراری رفتم و انتظار داشتم نتیجه بهتری بگیرم! همش ارزیابی های نادرست و نسنجیده، بعدش به خودم ربط دادم که من بی عرضه ام که نتونستم، من هیچ کاری از دستم بر نمیاد. بیشترین مهارت و استعدای که تو زندگیم دارم خودتخریبی و وقت تلف کنی با روش های کورکورانه نسنجیده و اشتباهی هست. میخوام برگردم از گذشته نگاه کنم به خودم، هم خوبی هام رو ببینم و هم اشتباهات و بدی هام رو، خوبی هام رو بزرگ کنم و بدی هام رو اصلاح و جبران کنم. چون من همه اگاهی ها و امکانات و شرایط رو برای پیشرفت دارم ولی بد ازشون استفاده میکنم. از اینور هم انتظار پیشرفت دارم و چون یپشرفت نمیکنم، تو سر خودم میزنم که من کودنم من بی عرضه ام من ناتوانم. من مسیرم رو بد و سخت اومدم و به جایی نرسیدم. یه پام تو گاز و یه پام تو ترمز و همش دنده عقب اومدم تا جلو. هنوز سرجای خودمم.
ممنون که به ایده تون عمل کردید و به این شکل جدید برامون فیلم برداری کردید، آدم بیشتر حس میکنه که خودش آنجا حضور داره
چه لباس زیبایی با آن لبخند زیبا
چه ابرهای زیبایی
چه آسمان آبی خوشرنگی
چه شهر زیبا و بزرگی
چه ساختمان های بلند و زیبایی
چه فضا سازی شهری زیبا و بی نظیری
چه پیادرو ساحلی بی نظیر و زیبایی
چه تابهای چند نفره ساحلی زیبا و بزرگی
تمیزی از زمین و آسمون آنجا میبارید
به قول مامان بزرگم اینقدر همه جا تمیز بود میشد گل ریخت و گل جمع کرد.
چه خط کشی مرتب و منظم و مشخصی
چه پیاده رویایی بزرگ و زیبایی
چه همه ثروت و فراوانی از همه نظر
چه فواره های زیبایی که تا به حال ندیده بودم
چقدر صندلی های سفید تو چمنهای سبز رنگ جلوه گری میکردند .
چقدر از جای جای فضای شهری استفاده مفید شده بود .
چه آسفالت با کیفیت و منظم ومرتبی انگار آنجا شرکتهای اب،برق وگاز با هم در صلح هستند
چه لباس زیبایی خانم شایسته خریدن
استاد عزیزم اینقدر زیبا و جامع و کامل با زبان تصاویر و در نهایت عشق شهر تمپا را برای ما معرفی کردید که بعید میدونم مسئولین آن شهر با کلی هزینه بتوانند این کار را انجام بدهند.
این همه زیبایی قبلا توی فیلم های کارتونی دیده بودم .استاد عزیزم هنوز نمیتونم باور کنم این همه زیبایی یک جا جمع شده باشد .
خدارا شکر به خاطر یکروز زیبای تابستانی و این دو عزیزی که همیشه خنده بر لب دارن وپایه ی خوش گذرونی اند. تحسین میکنم این رابطه ی بدون وابستگی وعاشقانه ی استاد و مریم جاان رو…وقتی استاد گفتن که بعداز دوهفته خانم شایسته اومدن پیششون باخودم گفتم آیامن وهمسرم حاضریم فقط دو روزجدا از هم زندگی کنیم چه برسه به دوهفته..واقعا تحسین میکنم این رابطه ی سرشار ازآزادی و بدون وابستگی رو.من زندگی خودم یااطرافیان رو که نگا میکنم می بینم اینقدر خودمونو محدود کردیم وبرای همدیگه قفس ساختیم که کمتر میتونیم از وجود همدیگه لذت ببریم…من رابطه هایی رو دیدم که مرد حاضرنیست یه بازی فوتبال روبادوستانش تنها ببینه از ترس اینکه مبادا همسرش ناراحت بشه که کنارش نیست ویازن اجازه نداره یه مهمونی با دوستاش برهواین جور رابطه ها چیزی جز وابستگی و محدود کردن همدیگع نیست و نتیجه اش میشه سلب آزادی دوطرف ولذت نبردن از زندگی…
بریم سراغ زیباییهای این فایل: چقدر این مدل تی شرت تون رو دوست دارم استاد،خیلی انرژیش مثبته مخصوصا اون طرح استیکر خنده ،اگه اشتباه نکنم این همون مدل تی شرتیه که زمان مهاجرت به آمریکا توی فرودگاه پوشیده بودین .. in god we trustچقدر این جمله طلایی روی دیوار خونه خونمایی میکنه…هرکس به خداونداعتمادوباور داشته باشه خداوندهدایتگر او میشود به راه راست راهی که پراز نعمت وثروت وآرامش است. تحسین میکنم این اسکوترهای هیولا که با شارژباتری کار میکنند،این آسمان آبی باابرهای سفیدوشفاف،این خیابون های فوق العاده تمیز،ساختمون ها وبرج های باطراحی زیبا وماشینهای خفن که نشان ازثروت ونعمت فراوان داره…
خدایا شکرت بخاطر این صبح زیبا و این ویو قشنگ شهر از روی تراس یکی از بهترین برجهای تمپا
خدایا شکرت بخاطر لبخند این دو ادم شاد و الهی، من عاشق اینم که با لبخند صبحم رو شروع کنم و همه کارام رو انجام بدم.
خدایا شکرت چقدر راحت هم در تنهایی و هم در کنار هم از هم لذت میبرند. چقدر خوبه که ما یک ادم رو برای خودمون نخوایم و بدون هر نوع وابستگی بتونیم عاشقانه کنار هم زندگی کنیم. خدایا شکرت
چقدر خوبه که استاد از تمامی صحنه ها حتی جوراب پوشیدنش فیلم میگیره و اصلا نگران طرز فکر من و سایر افراد نیست و هرکار که دلش بخواد رو انجام میده.
به به چه برج خوبیه مثل هتله دقیقا چقدر تمیز و مرتبه خدایاشکرت، چقدر راحت خوب همش به هم ابراز احساسات میکنند چقدر خوبه منم دوست دارم همش به اطرافیانم بدون اینکه بترسم و نگران طرز فکرشون باشم ابراز علاقه و احساسات کنم.
چقدر استاد و مریم جان ادم های خوشرویی هستند به هرکسی که میرسند با روی خوش سلام میکنند و برای همدیگه ارزوی موفقیت
خدایا شکرت چقدر با خیال اسوده و راحت میرن لذت میبرند از زندگیشون و اصلا نگران کارهاشون نیستد. از تعطیلاتشون نمیزنند برای اینکه کارهای عقب افتاده رو انجام بندند . خدایا شکرت
به به عجب برج تمیزیه هااا چقدر شیکه عاشق اینم که تو جاهای شیک و ترتمیز زندگی کنم
وااای چقدر هوا تازست ادم لذت میبره واقعا میشه این تازگی رو احساس کرد خدایا شکرت
الان که دارم این کامنت رو مینوسم همش دلشوره دارم یک چیزی توی درونم میگه گلناز ول کن تو رو خدا این کارها رو الان بشین کارهای خودت رو انجام بده که عقب نیفته که چی اینجا نشستی داری کامنت میذاری بعد کارات عقب میفته هااا بعد گیر میکنی هاااا بعد مشکل پیش میاد هاااا حواست باشه…. اینا حرف ها چون حس بدی بهم میدن پس یعنی باور های بدی هستند… من میام با چندتا باور خوب الان حسم رو خوب میکنم و ادامه کار رو میرم…
گلناز اصلا عقب افتادنی وجود نداره، مسابقهای نداریم که تو بخوای عقب بیفتی یا جلو بیفتی اصل زندگی اینه که تو ازش لذت ببری چجوری؟ با تمرکز بر نکات مثبت تو داری با خدای خودت در این جهان زندگی میکنی تو به خداوند وصلی خدایی که کل این جهان رو افریده و داره کنترل میکنه دستش تو دست توعه با تو داره حرکت میکنه اون خدا منبع علمه منبع روزیه و به تو زمانی نعمت میده که صدق بالحسنی باشی که بتونی ذهنت رو کنترل کنی پس تو کارت رو با ارامش ادامه بده و لذت ببر خدا هم بهت نعمت میده.
خب الان حسم بهتره بریم سراغ ادامه…
چقدر خیابون ها تمیز و منظمند چقدر همه توی لاین خودشون حرکت میکنند
چقدر این دو نفر با هم در توافق و صلح و ارامش هستند خدایا شکرت، منم یک یار اینجوری میخوام که همه جوره باهم اوکی و هماهنگ باشیم
به به معلومه ادم که روی خودش کار کنه راه براش هموار میشه و چراغ ها هم همه واسش سبز میشن، خدایا شکرت
تو مشهد هم مثل اینجا تقریبا تمام خیابون ها پیس دوچرخهی مجزا داره و خط کشی و مرتبه خدایا شکرت
خدایا شکرت چقدر این خاک ها قرمز خوشگلند، ترکیبشون با چمن های سبز عاااالی شده
چقدر پیاده رو ها صاف و منظم و تمیزند ادم لذذذت میبره
با اینککه این همه ساختمون های هیکل دارند ولی اصلا اینجوری نیست که تا به یک ساختمون میرسی جلوش شلوغ باشه یا کلی ماشین دوبله واستاده باشند و پارک کرده باشند. چون برای هر ساختمون فکر پارکینگ و جا پارکش رو کردند و مردم هم به هیچ وجه قوانین رو برای قضای حاجات خودشون زیر پا نمیگذارند واااقعا قابل تحسینه.
این ساختمون رو دارند میسازند و در حال بنایی هست. پروژهی به این بزرگی رو اینقدر منظم دارند میسازند که ادم در نگاه اول فکر میکنه این ساخته شده. خدایا شکرت به خاطر این نظم و اصول، تازه یک لاین هم گذاشتند و بدون اینکه واسش جدول یا نرده بذارند نوشتند که این لاین فقط و فقط مخصوص ماشین هایی هست که میخوان سمت راست بپیچند، قاعدتا همه به این تابلو توجه میکنند و به هیچ عنوان برای اینکه زودتر برسند نمریند لاین راست.
خدایا شکرت اینقدر مردم همه بافرهنگند و به همه جای شهر رسیدگی شده اونجوری نیست که لازم باشه مثلا برای فلان منطقه شهر یک لباسی بپوشی که همه نگات نکنند یا مثلا برای یک منطقه دیگه یک لباس شیک تر بپوشی. خدایا شکرت
به به به من عااااااشق این قایق های تفریحی هستم چقققدر باحالن چه هممه پارکه کناره رودخونه خدایا شکرت بخاطر ثروت و نعمت و فراوانی منم از اینا میخوام و مطمئنم که یک روز میخرم حتما.
به به همه جا رنگی همه جا شاد، همه جا بهانهای هست برای تفریح و لذت خدایا صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود چنین مردمانی
خدایا شکرت چقدر ماشین های شیک پارکه هم جا چقدر همه ما ادم ثروتمند داریم واقعا جقدر ثروت هست ها نعمت هست سلامتی هست تفریح و لذت هست چقدر خداوند قدرتمنده دمت گرم ازت سپاسگزارم
چقدر همه ادما احترام میگذارند به محل پارک افراد ناتوان. من قبلا خیلی اهمیت نمیدادم ولی از الان تصمیم میگیرم که حتما این موضوع رو تحت هر شرایطی رعایت کنم اگر میخوام به همچین جاهایی هدایت بشم.
چقدر مردم در نهایت اطمینان و امینت اسکوتر ها و دوچرخههاشون رو بدون اینکه قفل کنند کنار پیاده رو گذاشتند، خدایا شکرت که جهان تو امن هست
یعنی از وسط شهر ریل قطار رد میشه، ادما پیاده میرند، ماشین های هستند، دوچرخه سوار ها و اسکوتر ها، کالسگهی بچه ها ولی اینقدر همه چی منظمه و اینقدر هرچیزی سر جای خودشه که ادم دلش میخواد باشه تو این محیط، خدایا شکرت.
خدایا شکرت بخاطر جا پارکی که کنار خیابون گذاشتند تا بدون ترافیک و شلوغی مردم پارک کنند و خریدشون رو انجام بدند.
خدایا شکرت، اون اقای مو سفید چه لباس رنگی شادی پوشیده بود و اصلا نگران طرز فکر بقیه نبود، چون عزت نفس و اعتماد به نفس داشت.
خدایا چه همزمانی من این تاب های کنار رودخونه رو که چند نفر میتونند روش بشینند رو در سفر به دور امریکا دیشب دیدم و اتفاقا چقدر تحسین کردم. خدایا شکرت
دقیقا من این صحنه هارو که نمیبینم یاد بازی gta میفتم، میدیم تو بازی چقدر شهر ها منظم و مرتب هست میگفتم خب این بازیه در واقعیت که اینجوری نیست، ولی الان میبینم که نه بابا واقعیتش تازه بهتر و خوشگل ترم هست.
چه چراغ های قشنگی دارند، من عاشق این چراغ های رشتهای هستم.
چقدر راحت و سریع خرید میکنه مریم جان بدون اینکه بخواد بهترین تیپ رو بزنه یا همش تیپ خودش رو با بقیه مقایسه کنه. از خودش و سلیقش راضیه و اونی رو میخره که بهش حس خوبی میده نه اونی که مده یا بقیه بیشتر میپوشند یا با کلاس تره و بقیه بیشتر خوششون میاد.
خببب بالاخره بر ذهنم غلبه کردم و کامنت این جلسه رو هم به پایان رسوندم خدایا شکرت بخاطر حس خوبم.
امروز دومین روز از رمضان سال 1402 شمسی هست.مصادف شده با چهارم عید نوروز.
منو همسرم الیاس جان دو شبه که ضربتی و اساسی نشستیم به ترجمه کلمه کلمه آیات مرتبط با روزه.
راستش چون نمیخواستیم مثل پدرانمون باشیم و کورکورانه کاریو انجام بدیم.
متوجه شدیم که نود درصد آیاتیکه کلمه صیام یا همخانواده هاش هستن،روزه رو خدا یه جورایی مثه جریمه گذاشته برای جبران یه خطا.
واینجا بود که متوجه شدیم چققققدر ثروت خوبه و خداوند همش غیر مستقیم میگه ثروتمندشید که راحت باشید،چون برای جبران هرخطا اول گفته اگه تونستید قربانی کنید یا مسکینی رو غذا بدید که برای همشون اول مهمه که ثروتمند باشیم.
و حالا هم متن منتخب اول این فایل رو خوندم که دوستمون در تحسین ثروت و ثروتمندا گفتن و لذت بردم.
سلامی به طراوت همه لحظه لحظه های این 35 دقیقه طلایی
هدایت امروزم :
خداروشاکرم بابت همه زیبایی ها ، فراوانی ها و نظم بی نظیری که اینجا دیدم
چقدر عالی بود این همه نظم، اینهمه طراحی برای رسیدن به آرامش….
داشتم فکر میکردم تودل این تصاویر نشونه من چیه ، آیا به هدفم نزدیکه
در حالیکه همه هدفم کوهی از آرامش و نظم و زیباییه که همیشه با همسر مهربانم در موردش صحبت میکنیم .
همین دیروز بود که در مورد جاده های ساحلی و امکاناتی که اطراف اون میشه تعبیه کرد صحبت میکردیم.
گفتیم اگه ما شهردار این شهر بودیم چی میشد.
آخه در مورد ملک هایی که داریم همیشه بهترین شرایط اطرافش رو بوجود آوردیم ( کسانی که همسرم رو میشناسن بهش میگن ای کاش شما همسایه من بودی …چون همیشه بهبود و بهبود رو انجام میدیم و جزو خواسته هامونه و همیشه جایی که میریم اتفاقات قشنگ و زیبایی و اصلاح رو بوجود میاریم )
خداروشاکریم که هردو بسیار باسلیقه و همکار برای زیباسازی هستیم)
جایی که خدا باشه ، نظم بیشتریه، احساس امنیت بیشتریه، رفاه بیشتریه …
جایی که خدا باشه ، باید و باید زمین و آسمونش یکدست و یکرنگ باشه، باید هارمونی وجود داشته باشه …
و اینجا با نهایت آرامش خدارواحساس کردم و زیبایی های بی حد و حصر.
خدایا کمکمون کن تا جهان رو جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم .
از استاد عزیزم و مریم جاان مهربانم بابت این همه تلاش و اشتراک سپاسگزاری میکنم و بابت فیلم برداری حرفه ایشون و با کیفیت بالا.
خداوند رو بی نهایت سپاسگزارم بابت این زیبایی های خارق العاده.
استاد جان این 12 قدم خیلی فوق العادست تو قدم اول که عکس اون تصاویر فوق العاده رو گذاشتم تو بک گراند لپتاپم، و خیلی لذت می بردم که تو قدم دوم جلسه دوم تجسم گفتید و با این جلسه همه چی رو دوباره به زیبایی تجسم کردم. خدا رو صد هزار مرتبه شکر
همین که دوباره جلسه دوم نگاه کردم و تموم شد گفتم برم یه زیبایی از سریال زندگی در بهشت ببینم که همون عکس دیدم دوباره و گفتم همینه.
چقدر لذت بردم با اون آهنگ های بی نظیر، چقدر فوق العاده بودند خدا رو صد هزار مرتبه شکر
اینم از این همه زیبایی، تمیزی، دقت توی ساختو ساز، واقا من هرچقدر خاستم یه متر زمینی که خاکی باشه رو پیدا نکردم
همش چمن
همش درخت های خوشگل
همش پیاده رو های سنگ فرش
اسفالت درجه یک
نمیدونم چجوری باید احساسم رو توصیف کنم
امام میدونم که به شدت خوشحالم و با تمام وجودم سپاسگذار شما استاد عزیز،و خدای متعالم که بهم فرصت دیدن و تجربه کردن این منظره هارو داد خیلی خوشحالم و در عین حال یه احساس عجیبی دارم
چون جایی که الان هستم با چیزی که دارم میبینم و دوست دارم باشم هزاران درصد فرق داره
واقعا باتمام وجودم لذت بردم و دوس دارم اونجا باشم اما مسیر کلی رو نمیدونم واقعا نمیدونم که چطوری میتونم به اونجا برسم و زندگی کنم
اما اینو میدونم که همون خدایی که من رو هدایت کرد اینجا که ببینم همون خداهم من رو هدایت میکنه به اون همه زیبایی.
بزارید یه داستان جالب واستون تعریف کنم
من یه ورزشکار حرفه ای هستم
هفته گذشته هروز نان استاپ تمرین میکردم و بعضی از روز ها دو جلسه تمرین توی یک روز انجام میدادم و تمرین سنگین با شدت بالا انجام میدادم، قرار بود جمعه استراحت کنم که چنتا از دوستانم از شهر نزدیکمون اومدن واسه تمرین دورهمی و من واقعا خسته بودم و میدونستم که باید استراحت کنم
رفتم سر جلسه تمرین و انرژی بچها خیلی بالا بود و من خودم هم همیشه انرژی مثبت و قوی دارم، خلاصه غیر حرفه ای عمل کردم و تمرین سنگینی انجام دادم که باعث شد کمر درد بدی بگیرم به صورتی که اون لحظه اصلا نمیتونستم راه برم ولی همون لحظه مسئولیت ضعیف بودن خودم رو به عهده گرفتم
و درس هاش رو همون لحظه یاد گرفتم و گفتم اشتباه کردی اشکال نداره باید یاد بگیری ازش
من خیلی دارم روی ذهنیتم کار میکنم
و وقتی یکی دو روز از ماجرا گذشت کمرم هم به شدت درد میکرد منی که روی ذهنیتم دارم کار میکنم و میدونم که به لطف الله همه چیز در زمان مناسبش درست خاهد شد
میدونم که شرایط همیشه یکسان نمیماند
میدونم که بعد شب روزه و…
بعضی از لحظه ها بود که ترس درونم راه پیدا میکرد
و میگفت اگه آسیب جدی باشه چی؟
اگه دیگه نتونی راه بری چی؟
اگه دیگه نتونی تمرین کنی چی؟ و…
چون واقا درد میکرد و به سختی حرکت میکردم
نکته قابل توجهش اینجا بود که همون لحظه این افکار بهم وارد میشد میدونستم کاره شیطانه و نجوایی بیش نیست ولی باز هم واقا واسه لحظه ای روم تاثیر به شدت منفی میزاشت اما بعدش میتونستم ذهنم رو کنترل کنم و برگردم
خداروشکر امروزخیلی خیلی بهترم و دارم بهبودی کامل نزدیک میشم
این قسمت مربوط به نجوا های ذهنی بعد از اتفاق بود.
حالا میخام واستون علت رخ دادن این اتفاق رو توضیح بدم
من هروز بود داشتم تمرین میکردم بعضی از روزا دو وعده ساعت 6 صبح بیدار میشدم بدنسازی و هوازی و از این جور داستانا
اما یه مدت کوتاهی بود توی تمرینات اصلیم به ظاهر یه خورده نسبت به قبل و نسبت به بقیه افراد ضعیف تر عمل میکردم شاید
و من بهبود بیشتر میخاستم
و من پیشرفت بیشتر میخاستم
اما یه نکته کلیدی رو یادم رفته بود
که الان تو چه شرایطی هستم بابا
یعنی ذهنیتم گول خورده بود، باعث شده بود که این که هروز تمرین میکنم اونم روزی دو وعده با سلامتی جسمانی کامل رو نادیده بگیرم
نتونم ازش سپاس گذاری کنم نتونم با تمام وجودم بابت این سلامتی از الله متعال سپاس گذاری کنم
میدونی وقتی که کمرم گرفت فهمیدم چقدر من ثروتمند بودم و خبر نداشتم
چقدر من توانا بودم
و الان قدرش رو میدونم
الان فهمیدم که این کمر درد به ظاهر ناجالب همون هدایت الله است برای درک بهتر جهانش
و توی این کلی درس و یادگیری واسه من بود
و الان با دیدین این ویدیو متوجه شدم که اگر الان با تمام وجودم از جایی که هستم، توی شهر با شرایطی که در حال حاضر دارم نتوانم از زندگیم لذت ببرم، سپاس گذار باشم،اگر که آگاهانه قدر دانی نکنم اگر اینجا و با این شرایط رشد نکنم من هیچ وقت لیاقت این که توی این خیابون های زیبا و این بهشت بکر باشم رو به دست نمیارم.
به نام خداوند وهاب
سلام به رهروان راه حقیقت
عجب بالکنی عجب ویویی اسمون رو نگاه حدبالای زیبایی در یک قاب ، به به خانم شایسته هم اومدن تمپا چشم و دلتون روشن ،به به لباس ست لبخندی ، مریم جان عاشق کیف کمریت شدم چندتا دیدم قراره منم بخرم 😍 خدایاشکرت
چقد این شهر زیباست خدایا چقد تمیز و مرتب و شیکه ،اسمان چقد ابیه ،چقد خونه های بزرگ و ماشینهای لوکس فراووانه ،خدایا چقد این ریوروالک ارامش بخشه خدایاشکرت
قبلا که شما اسکوتر نداشتید من اصلا تو فیلمها اسکوتر به چشمم نمی اومد ولی الان کلی تو فیلم هست! ،استاد کودک درونتون فعال شده از وسط فواره ها دور میزنید😂 ، مریم جان لباسات مبارک باشه از ایتجا میشد لطافت و ظرافتشونو حس کرد ،به به فواره ها رو چقد آب فرراونه تو این سرزمین که اینجوری وسیله ی شادی بچه هاست ، ای جانم اینو میخواد زنبیلشو پر اب کنه😂😂،واقعا روز فوق العاده ای بود از خدا همچین روزی رو می طلبم خدایاشکرت
سپاسگزارم برای این فایل زیبا
از اتاقم تافلوریدا راهی نیست
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم عزیزم و دوستای خوب سایت
چقدر عالیه کل شهر رو فک کنم تو نیم ساعت گشتین!! اسکوترها خیلی وسیله فوق العاده ای هستن، اگه میخواستین این همه جا رو با پای پیاده بگردین، هم بیشتر از یک روز طول میکشید، هم خسته میشدین و دیگه حال نمیداد، هم نمیتونستین این فیلم زیبا رو از شهر بگیرین، چون راه رفتن، همش لرزه مینداخت تو فیلم و خوب نمیشد. چقدر ایده ی خوبیه که بدون هیچ زحمتی موبایل رو گذاشتین رو سینه تون و فیلم گرفتین، چقدر راحت، چقدر بی زحمت، چقدر بی درد سر، هزار ماشالله چقدر زندگی شما راحت و لذت بخش و زیباست… فوق العاده ست.. مطمعنم آرزوی همه آدمهاست که مثل شما زندگی کنن. البته که شما لایق این زندگی و راحتی و این بهشت هستین، البته که اینو خودتون بدست آوردین و ساختین، شانسی به شما ندادن، البته که چند سال اولش، تو مسیر ایمان و توکل و توجه به نکات مثبت موندین و خدا خیلی زود پاداش شما رو داد. شما سعی کردین که تو جاده زیبایی ها و خوبی ها و ایمان و توحید و توکل و صبر بمونین و خدا جواب صبرتون رو خیلی زود داد.
وَأَن لَّیۡسَ لِلۡإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ
وَأَنَّ سَعۡیَهُۥ سَوۡفَ یُرَىٰ
ثُمَّ یُجۡزَىٰهُ ٱلۡجَزَآءَ ٱلۡأَوۡفَىٰ
و به اینکه براى انسان جز [در برابر] آنچه [خودش] تلاش کرده [پاداشى] نیست.
و به اینکه [نتیجۀ] تلاش او به زودى دیده میشود.
سپس [خدا] او را با پاداشى کاملتر پاداش مىدهد.
منم آرزومه تو این مسیر درست بمونم، ناامیدی و غم زود به سراغم میاد ولی میخوام رو خودم جدی کار کنم که دیگه هفته ای یه بار اینطوری بشم، بعدش بهتر بشم و ماهی یه بار شاید غمگین بشم و اونقدر در برابر ناملایمات و ناراحتی ها مقاوم بشم و شاد و خندان و امیدوار و با روحیه برخورد کنم با مشکلات که، دیگه مشکلات محو بشن و سراغم نیان. من بعد از چهار سال عضو بودن و پیگیری کردن فایل های بی نظیر سایت، حالا تازه تازه میفهمم که مسیر تلاشم، مسیر کاملی نیست. یه چیزایی ناقصه، که درست کار نمیکنه برا من. من هر روز فایل های شما رو نگاه کردم، بقول دوست عزیزمون آقا رضا، شما بیشترین صدایی هستین که من تو این چهارسال یا بیشتر، شنیدم، شما بیشترین تصویری هستین که من دیدم، شما جزو معدود افرادی هستین تو زندگیم که مثل پدر و مادرم، 100درصد بهش اعتماد دارم و قبولش دارم. باید بگم که البته که بیهوده نبوده شما رو دیدن و حرفای زیبا و درستتون رو شنیدن، درونا خیلی محکم تر شدم، خیلی نترس تر و شجاع تر شدم، خیلی ایمانم به خدا و انسم با قران بیشتر شده، خیلی توکلم، ذکر خدا و سپاسگذاری هام بیشتر شده، خیلی توجه ام به نکات مثبت هر چیزی بیشتر شده، خیلی امیدم به آینده بیشتر شده، خیلی آرامشم بیشتر شده، غم و ناراحتی و ترس و ناامیدیم کمتر شده. من از لحاظ فکری و شخصیتی و تحولات درونی خیلی خیلی فرق کردم و مهربون تو و صبورتر و مدارا تر و بخشنده تر شدم. و دنیا رو سعی کردم از دید بزرگتر و وسیع تر ببینم. ولی منی که با ذوق و شوق و بلند پروازی وارد این سایت پر خیر و برکت شدم، خییلی ذوق کردم از آموزشها، از کیفیت بالای آگاهی ها، از همون چیزایی که من احتیاج داشتم که بدونم و تغییر کنم و هر ماه و هر سال که میگذشت من بیشتر گوش میدادم به فایل هاتون. تو مسیر خونه، تو کار، تو ههه جا. ولی بعد از چهار سال حرص زدن و و تقلا کردن و توهم زدن که فک میکردم تو مسیر درستی هستم و رو به پیشرفتم و هر سال بهتر و بهتر میشه زندگیم، میبینم که من هنوز همون آدم 4 سال پیشم، فقط طرز فکرم و باورهام، در حد قبول کردن قلبی، تغییر کرده. انگار مثلا من قبول دارم که ورزش کردن خوبه، صبح تا شب از رادیو ورزش در مورد فوایدش میشنوم و هر روز فیلم بازی و تمرین ورزشکارا رو میبینم و تحسین میکنم. بعد توهم میزنم که منم ورزشکارم! استاد من، چیزای ریز خیلی زیادی رو شاید تغییر دادم تو زندگیم و بهتر شدم، ولی اون نقاط حساس و بسیار ضعیف وجودم رو چون سخت بود، روش کار نکردم و گفتم خودش تو مسیر مثبت که باشم درست میشه، ولی تو این 4 سال درست نشد، انگار که غم و افسردگی من عمیق تر از اینه که فقط با سالها گوش کردن و توکل کردن و دعا کردن و سپاسگذاری و مثبت اندیشی درست بشه. من چهار ساله تلاش میکنم که شغل مورد علاقه و مورد رضایت خودم رو داشته باشم، چندین شغل عوض کردم ولی تو هیچ جا آروم و قرار ندارم. تو هیچی شغلی موفق نمیشم. تو هیچی شغلی راضی نمیشم. من نزدیک 10 ساله که متوجه شدم شغل معلمی رو خیلی دوست دارم ولی تو هر کاری وارد شدم به غیر از معلمی. تغییر رشته هم دادم، از عمران به آموزش ابتدایی، ولی یا اتفاقی افتاده که نتونستم تو آزمون استخدامی شرکت کنم یا خودم روحیم همش بالا پایین شده، نتونستن خوب درس بخونم، بعدش منابع استخدامی رو رها میکنم میگم برم زبان یاد بگیرم برم تو موسسه معلم شدن رو شروع کنم، اونم چند روز زبان میخونم بعدش غم و ناراحتی و ناامیدی نمیزاره ادامه بدم، همش به خودم میگم دیگه دیر شده، دیگه از سنم گذشته، من هیچ جایی موفق نشدم اینجا هم موفق نمیشم، من هیچی بلد نیستم برا یاد دادن، من لایق معلم شدن نیستم، توانایی و هنرش رو ندارم، دیگران خیلی بهتر از منن، هم از لحاظ ظاهری زیباتر و جذاب ترن و هم باهوش تر و قوی ترن و… کلی حرفای منفی دیگه.
ولی استاد الان چند روزیه که مکث کردم و دارم زندگیم رو مرور میکنم یه حسی بهم میگه که درس نخون، به فکر آینده و پیشرفتت نباش. بیا یکم به مسیر و روشی که تا حالا اومدی فکر کن، به مسیری که تو زندگی اومدی فکر کن ببین چطور اومدی؟ چه کارهایی کردی؟ که نباید میکردی. چه کارهایی نکردی که میبایست میکردی؟ چه کارهای درستی رو انجام دادی و ناقص! که بی ثمر و بیهوده شد! چه کارهای اشتباهی رو کردی که ازش درس یاد نگرفتی و تا الان داری چوب درس یاد نگرفتن هات رو میخوری؟ چه کم و کسری هایی رو تو زندگیت داشتی و براش کاری نکردی؟ چه زیاده روی ها و افراط هایز رو داشتی که براش فکری نکردی و اصلاحش نکردی؟..
چند روزه دلم میخواد فقط چند روزی بشینم یه گوشه اتاق که هیشکی باهام کار نداشته باشه و به گذشته ام فکر کنم، نه با هدف غصه خوردن، بلکه به جدیت،. با هدف عبرت گرفتن از گذشتم. چون مطمعنم که یه ایرادی تو من هست، والا من بهترین امکانات و شرایط و ابزار ها رو برای بهبود داشتم ولی بهبود پیدا نکردم! من خدا رو داشتم، من بهترین و دلسوزترین و حامی ترین خانواده رو داشتم، من بهترین استاد و مربی، استاد عباسمنش و مریم جان رو داشتم. من به بهترین آگاهی ها دسترسی پیدا کرده بودم، از خیلی سال پیش، من بهترین سلامتی رو داشتم، ولی الان میفهمم که ایمان بدون عمل حرف مفت است. من فقط عمرم گذشته و تغییر بنیادین نکردم چون ایرادهای بنیادینم رو عوض نکردم، چون خییلی سخته، من زورم نمیرسه، شخصیت و باورهای خودم رو تغییر بدم، مداومت میخواد. امیدوار ماندن با دست خالی میخواد، حرکت کردن میخواد. من فقط یکم حرکت میکنم بعد مسیر رو عوض میکنم یه کار دیگه رو شروع میکنم.
مثلا من به خودم میگم میشینم درس میخونم تمرکزی، سر کار هم نمیرم، تا مثلا تو 4 ماه منابع استخدامی رو تموم کنم، بعد شروع میکنم زبان یاد بگیرم، بعدش برم سر کار که درامد و تجربه کاری بدست بیارم، دو هفته که میگذره، تسلیم غم و ناراحتی و ناامیدی میشم و میگم من به بیرون رفتن و تو اجتماع بودن و درآمد داشتن احتیاج دارم، کنارش حالا روزی 5 ساعت هم درس میخونم، میرم سر کار، بعد دو ماه اصلا از کارم راضی نیستم و همش خودخوری که من از کارم خوشم نمیاد و احساس بیهودگی میکنم، بعدش استعفا میدم و میام بشینم روحیه ام رو خوب کنم، بعد سه روز که حالم خوب میشه باز بلند پروازی هام و افراط کاریم میگیره و میخوام کلی درس بخونم و بترکونم و موفق بشم، و باز غم و ناامیدی و خود سرزنشی شروع میشه، باز…… همون چرخه معیوب هی میچرخه، و میچرخه، و فقط شغل هام عوض میشه و همش هدفام عوض میشه و نتیجه همون بی ثمری و گذر عمر و شکست روحی بیشتر میشه. کلا عمر من همش هدر رفته و هیچوقت نخواستم یکم ترمز کنم و ایراد های قبلیم رو برای همیشه برطرف کنم و شروع کنم منطقی و عاقلانه هدف گذاری کنم و حرکت کنم، همه هدف گذاری هام هم عجولانه، و اهمال کارانه، و ناقص و بدون در نظر گرفتن شرایط گذشته و الان و آینده ام بوده و بزرگترین و اصلی ترین نیازهام بوده. من تو کل عمرم هیچ وقت ادامه دادن و موندن تو مسیر درست رو یاد نگرفتم، جدی نگرفتم، زود فک کردم که یاد گرفتم و رها کردم. من تو عمرم استقامت داشتن رو یاد نگرفتم، زود جا زدم. من هیچ وقت تو زندگیم یاد نگرفتم، که اگه یه جای کار میلنگه و درست کار نمیکنه، وایسم اول ایرادش رو حل کنم برطرف کنم بعد ادامه بدم، همینجور یه تخته گازش رو گرفتم رو رفتم و پنچر شدم! من تو زندگیم یاد نگرفتم که مهارت بدست بیارم، تمرین کنم، چندین و چند بار تمرین کنم، همین که یک بار انجام دادم رو کافی دونستم و رد شدم بدون تسلط. و مزوی از زندگیم نکردم و دیگه ازش استفاده نکردم. من یاد نگرفتم که کار رو یکبار انجام بدم و به درستی. همش دوباره کاری شده، همش دوباره کاری. من یاد نگرفتم که راهی رو که میرم بهترش کنم، همش از همون راه تکراری رفتم و انتظار داشتم نتیجه بهتری بگیرم! همش ارزیابی های نادرست و نسنجیده، بعدش به خودم ربط دادم که من بی عرضه ام که نتونستم، من هیچ کاری از دستم بر نمیاد. بیشترین مهارت و استعدای که تو زندگیم دارم خودتخریبی و وقت تلف کنی با روش های کورکورانه نسنجیده و اشتباهی هست. میخوام برگردم از گذشته نگاه کنم به خودم، هم خوبی هام رو ببینم و هم اشتباهات و بدی هام رو، خوبی هام رو بزرگ کنم و بدی هام رو اصلاح و جبران کنم. چون من همه اگاهی ها و امکانات و شرایط رو برای پیشرفت دارم ولی بد ازشون استفاده میکنم. از اینور هم انتظار پیشرفت دارم و چون یپشرفت نمیکنم، تو سر خودم میزنم که من کودنم من بی عرضه ام من ناتوانم. من مسیرم رو بد و سخت اومدم و به جایی نرسیدم. یه پام تو گاز و یه پام تو ترمز و همش دنده عقب اومدم تا جلو. هنوز سرجای خودمم.
سلام استاد عزیزم
سلام خانم شایسته نازنین
ممنون که به ایده تون عمل کردید و به این شکل جدید برامون فیلم برداری کردید، آدم بیشتر حس میکنه که خودش آنجا حضور داره
چه لباس زیبایی با آن لبخند زیبا
چه ابرهای زیبایی
چه آسمان آبی خوشرنگی
چه شهر زیبا و بزرگی
چه ساختمان های بلند و زیبایی
چه فضا سازی شهری زیبا و بی نظیری
چه پیادرو ساحلی بی نظیر و زیبایی
چه تابهای چند نفره ساحلی زیبا و بزرگی
تمیزی از زمین و آسمون آنجا میبارید
به قول مامان بزرگم اینقدر همه جا تمیز بود میشد گل ریخت و گل جمع کرد.
چه خط کشی مرتب و منظم و مشخصی
چه پیاده رویایی بزرگ و زیبایی
چه همه ثروت و فراوانی از همه نظر
چه فواره های زیبایی که تا به حال ندیده بودم
چقدر صندلی های سفید تو چمنهای سبز رنگ جلوه گری میکردند .
چقدر از جای جای فضای شهری استفاده مفید شده بود .
چه آسفالت با کیفیت و منظم ومرتبی انگار آنجا شرکتهای اب،برق وگاز با هم در صلح هستند
چه لباس زیبایی خانم شایسته خریدن
استاد عزیزم اینقدر زیبا و جامع و کامل با زبان تصاویر و در نهایت عشق شهر تمپا را برای ما معرفی کردید که بعید میدونم مسئولین آن شهر با کلی هزینه بتوانند این کار را انجام بدهند.
این همه زیبایی قبلا توی فیلم های کارتونی دیده بودم .استاد عزیزم هنوز نمیتونم باور کنم این همه زیبایی یک جا جمع شده باشد .
خدایا شکرت برای نعمت استادم
خدایا شکرت برای نعمت دوربین
خدایا شکرت برای نعمت اینترنت
خدایا شکرت برای نعمت اسکوتر
به نام خالق زیباییها
سلام خدمت دوستان عزیز
خدارا شکر به خاطر یکروز زیبای تابستانی و این دو عزیزی که همیشه خنده بر لب دارن وپایه ی خوش گذرونی اند. تحسین میکنم این رابطه ی بدون وابستگی وعاشقانه ی استاد و مریم جاان رو…وقتی استاد گفتن که بعداز دوهفته خانم شایسته اومدن پیششون باخودم گفتم آیامن وهمسرم حاضریم فقط دو روزجدا از هم زندگی کنیم چه برسه به دوهفته..واقعا تحسین میکنم این رابطه ی سرشار ازآزادی و بدون وابستگی رو.من زندگی خودم یااطرافیان رو که نگا میکنم می بینم اینقدر خودمونو محدود کردیم وبرای همدیگه قفس ساختیم که کمتر میتونیم از وجود همدیگه لذت ببریم…من رابطه هایی رو دیدم که مرد حاضرنیست یه بازی فوتبال روبادوستانش تنها ببینه از ترس اینکه مبادا همسرش ناراحت بشه که کنارش نیست ویازن اجازه نداره یه مهمونی با دوستاش برهواین جور رابطه ها چیزی جز وابستگی و محدود کردن همدیگع نیست و نتیجه اش میشه سلب آزادی دوطرف ولذت نبردن از زندگی…
بریم سراغ زیباییهای این فایل: چقدر این مدل تی شرت تون رو دوست دارم استاد،خیلی انرژیش مثبته مخصوصا اون طرح استیکر خنده ،اگه اشتباه نکنم این همون مدل تی شرتیه که زمان مهاجرت به آمریکا توی فرودگاه پوشیده بودین .. in god we trustچقدر این جمله طلایی روی دیوار خونه خونمایی میکنه…هرکس به خداونداعتمادوباور داشته باشه خداوندهدایتگر او میشود به راه راست راهی که پراز نعمت وثروت وآرامش است. تحسین میکنم این اسکوترهای هیولا که با شارژباتری کار میکنند،این آسمان آبی باابرهای سفیدوشفاف،این خیابون های فوق العاده تمیز،ساختمون ها وبرج های باطراحی زیبا وماشینهای خفن که نشان ازثروت ونعمت فراوان داره…
خب در ادامه کامنت قبلی
خدایا شکرت بخاطر این صبح زیبا و این ویو قشنگ شهر از روی تراس یکی از بهترین برجهای تمپا
خدایا شکرت بخاطر لبخند این دو ادم شاد و الهی، من عاشق اینم که با لبخند صبحم رو شروع کنم و همه کارام رو انجام بدم.
خدایا شکرت چقدر راحت هم در تنهایی و هم در کنار هم از هم لذت میبرند. چقدر خوبه که ما یک ادم رو برای خودمون نخوایم و بدون هر نوع وابستگی بتونیم عاشقانه کنار هم زندگی کنیم. خدایا شکرت
چقدر خوبه که استاد از تمامی صحنه ها حتی جوراب پوشیدنش فیلم میگیره و اصلا نگران طرز فکر من و سایر افراد نیست و هرکار که دلش بخواد رو انجام میده.
به به چه برج خوبیه مثل هتله دقیقا چقدر تمیز و مرتبه خدایاشکرت، چقدر راحت خوب همش به هم ابراز احساسات میکنند چقدر خوبه منم دوست دارم همش به اطرافیانم بدون اینکه بترسم و نگران طرز فکرشون باشم ابراز علاقه و احساسات کنم.
چقدر استاد و مریم جان ادم های خوشرویی هستند به هرکسی که میرسند با روی خوش سلام میکنند و برای همدیگه ارزوی موفقیت
خدایا شکرت چقدر با خیال اسوده و راحت میرن لذت میبرند از زندگیشون و اصلا نگران کارهاشون نیستد. از تعطیلاتشون نمیزنند برای اینکه کارهای عقب افتاده رو انجام بندند . خدایا شکرت
به به عجب برج تمیزیه هااا چقدر شیکه عاشق اینم که تو جاهای شیک و ترتمیز زندگی کنم
وااای چقدر هوا تازست ادم لذت میبره واقعا میشه این تازگی رو احساس کرد خدایا شکرت
الان که دارم این کامنت رو مینوسم همش دلشوره دارم یک چیزی توی درونم میگه گلناز ول کن تو رو خدا این کارها رو الان بشین کارهای خودت رو انجام بده که عقب نیفته که چی اینجا نشستی داری کامنت میذاری بعد کارات عقب میفته هااا بعد گیر میکنی هاااا بعد مشکل پیش میاد هاااا حواست باشه…. اینا حرف ها چون حس بدی بهم میدن پس یعنی باور های بدی هستند… من میام با چندتا باور خوب الان حسم رو خوب میکنم و ادامه کار رو میرم…
گلناز اصلا عقب افتادنی وجود نداره، مسابقهای نداریم که تو بخوای عقب بیفتی یا جلو بیفتی اصل زندگی اینه که تو ازش لذت ببری چجوری؟ با تمرکز بر نکات مثبت تو داری با خدای خودت در این جهان زندگی میکنی تو به خداوند وصلی خدایی که کل این جهان رو افریده و داره کنترل میکنه دستش تو دست توعه با تو داره حرکت میکنه اون خدا منبع علمه منبع روزیه و به تو زمانی نعمت میده که صدق بالحسنی باشی که بتونی ذهنت رو کنترل کنی پس تو کارت رو با ارامش ادامه بده و لذت ببر خدا هم بهت نعمت میده.
خب الان حسم بهتره بریم سراغ ادامه…
چقدر خیابون ها تمیز و منظمند چقدر همه توی لاین خودشون حرکت میکنند
چقدر این دو نفر با هم در توافق و صلح و ارامش هستند خدایا شکرت، منم یک یار اینجوری میخوام که همه جوره باهم اوکی و هماهنگ باشیم
به به معلومه ادم که روی خودش کار کنه راه براش هموار میشه و چراغ ها هم همه واسش سبز میشن، خدایا شکرت
تو مشهد هم مثل اینجا تقریبا تمام خیابون ها پیس دوچرخهی مجزا داره و خط کشی و مرتبه خدایا شکرت
خدایا شکرت چقدر این خاک ها قرمز خوشگلند، ترکیبشون با چمن های سبز عاااالی شده
چقدر پیاده رو ها صاف و منظم و تمیزند ادم لذذذت میبره
با اینککه این همه ساختمون های هیکل دارند ولی اصلا اینجوری نیست که تا به یک ساختمون میرسی جلوش شلوغ باشه یا کلی ماشین دوبله واستاده باشند و پارک کرده باشند. چون برای هر ساختمون فکر پارکینگ و جا پارکش رو کردند و مردم هم به هیچ وجه قوانین رو برای قضای حاجات خودشون زیر پا نمیگذارند واااقعا قابل تحسینه.
این ساختمون رو دارند میسازند و در حال بنایی هست. پروژهی به این بزرگی رو اینقدر منظم دارند میسازند که ادم در نگاه اول فکر میکنه این ساخته شده. خدایا شکرت به خاطر این نظم و اصول، تازه یک لاین هم گذاشتند و بدون اینکه واسش جدول یا نرده بذارند نوشتند که این لاین فقط و فقط مخصوص ماشین هایی هست که میخوان سمت راست بپیچند، قاعدتا همه به این تابلو توجه میکنند و به هیچ عنوان برای اینکه زودتر برسند نمریند لاین راست.
خدایا شکرت اینقدر مردم همه بافرهنگند و به همه جای شهر رسیدگی شده اونجوری نیست که لازم باشه مثلا برای فلان منطقه شهر یک لباسی بپوشی که همه نگات نکنند یا مثلا برای یک منطقه دیگه یک لباس شیک تر بپوشی. خدایا شکرت
به به به من عااااااشق این قایق های تفریحی هستم چقققدر باحالن چه هممه پارکه کناره رودخونه خدایا شکرت بخاطر ثروت و نعمت و فراوانی منم از اینا میخوام و مطمئنم که یک روز میخرم حتما.
به به همه جا رنگی همه جا شاد، همه جا بهانهای هست برای تفریح و لذت خدایا صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود چنین مردمانی
خدایا شکرت چقدر ماشین های شیک پارکه هم جا چقدر همه ما ادم ثروتمند داریم واقعا جقدر ثروت هست ها نعمت هست سلامتی هست تفریح و لذت هست چقدر خداوند قدرتمنده دمت گرم ازت سپاسگزارم
چقدر همه ادما احترام میگذارند به محل پارک افراد ناتوان. من قبلا خیلی اهمیت نمیدادم ولی از الان تصمیم میگیرم که حتما این موضوع رو تحت هر شرایطی رعایت کنم اگر میخوام به همچین جاهایی هدایت بشم.
چقدر مردم در نهایت اطمینان و امینت اسکوتر ها و دوچرخههاشون رو بدون اینکه قفل کنند کنار پیاده رو گذاشتند، خدایا شکرت که جهان تو امن هست
یعنی از وسط شهر ریل قطار رد میشه، ادما پیاده میرند، ماشین های هستند، دوچرخه سوار ها و اسکوتر ها، کالسگهی بچه ها ولی اینقدر همه چی منظمه و اینقدر هرچیزی سر جای خودشه که ادم دلش میخواد باشه تو این محیط، خدایا شکرت.
خدایا شکرت بخاطر جا پارکی که کنار خیابون گذاشتند تا بدون ترافیک و شلوغی مردم پارک کنند و خریدشون رو انجام بدند.
خدایا شکرت، اون اقای مو سفید چه لباس رنگی شادی پوشیده بود و اصلا نگران طرز فکر بقیه نبود، چون عزت نفس و اعتماد به نفس داشت.
خدایا چه همزمانی من این تاب های کنار رودخونه رو که چند نفر میتونند روش بشینند رو در سفر به دور امریکا دیشب دیدم و اتفاقا چقدر تحسین کردم. خدایا شکرت
دقیقا من این صحنه هارو که نمیبینم یاد بازی gta میفتم، میدیم تو بازی چقدر شهر ها منظم و مرتب هست میگفتم خب این بازیه در واقعیت که اینجوری نیست، ولی الان میبینم که نه بابا واقعیتش تازه بهتر و خوشگل ترم هست.
وااای چه بازارچهی خوشگلی چقدر چیزهای فانتزی قشنگی توش هست، خدایا شکرت
چه چراغ های قشنگی دارند، من عاشق این چراغ های رشتهای هستم.
چقدر راحت و سریع خرید میکنه مریم جان بدون اینکه بخواد بهترین تیپ رو بزنه یا همش تیپ خودش رو با بقیه مقایسه کنه. از خودش و سلیقش راضیه و اونی رو میخره که بهش حس خوبی میده نه اونی که مده یا بقیه بیشتر میپوشند یا با کلاس تره و بقیه بیشتر خوششون میاد.
خببب بالاخره بر ذهنم غلبه کردم و کامنت این جلسه رو هم به پایان رسوندم خدایا شکرت بخاطر حس خوبم.
❤️❤️❤️❤️❤️
باسلام وعرض احترام وادب خدمت استاد عزیزم ،مریم شایسته مهربان وهمه دوستان اعضای خانواده عباس منش.
این فایل نشانه دیروز من بود وآن را دانلود کردم که بارهای بار نگاهش کنم وهر بار که نگاهش میکنم تصاویر زیباتری از درون آن پیدا می کنم.واقعا بهشت واقعی که میگن همینه،چقد زیبا،همچی تمیز وشیک،ماشین ها ی گرانقیمت،اینهمه نعمت وفراوانی،خیابان های آرام وتمیز ومنظم،آدم ها آرام وشاد،درختان زیبا ،شادی کودکی که پدر ومادرش اورا با شادی دنبال میکنند،اسکوتر سواری زیبای استاد ومریم نازنین وباهم بودن وباعشق زندگی کردن،خانه های زیبا،آپارتمان شیک وزیبا وخونه های ویلایی،رودخانه تمیز وسبز وآرام ،چقدر زیبایی وتصاویر قشنگ ورویایی وجود دارد،من که هر لحظه نگاهش میکنم سیر نمیشوم ولذت میبرم وچقد این کشور زیبا وقشنگ است،الله اکبر ،بهشت واقعی،خدایا شکرت خدایا شکرت،دمت گرم استاد عزیز ،لذت بردم وهیجان زده وشاد شدم….
فاطمه سادات.
امروز دومین روز از رمضان سال 1402 شمسی هست.مصادف شده با چهارم عید نوروز.
منو همسرم الیاس جان دو شبه که ضربتی و اساسی نشستیم به ترجمه کلمه کلمه آیات مرتبط با روزه.
راستش چون نمیخواستیم مثل پدرانمون باشیم و کورکورانه کاریو انجام بدیم.
متوجه شدیم که نود درصد آیاتیکه کلمه صیام یا همخانواده هاش هستن،روزه رو خدا یه جورایی مثه جریمه گذاشته برای جبران یه خطا.
واینجا بود که متوجه شدیم چققققدر ثروت خوبه و خداوند همش غیر مستقیم میگه ثروتمندشید که راحت باشید،چون برای جبران هرخطا اول گفته اگه تونستید قربانی کنید یا مسکینی رو غذا بدید که برای همشون اول مهمه که ثروتمند باشیم.
و حالا هم متن منتخب اول این فایل رو خوندم که دوستمون در تحسین ثروت و ثروتمندا گفتن و لذت بردم.
ثروتمند و سلامت باشید.
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلامی به طراوت همه لحظه لحظه های این 35 دقیقه طلایی
هدایت امروزم :
خداروشاکرم بابت همه زیبایی ها ، فراوانی ها و نظم بی نظیری که اینجا دیدم
چقدر عالی بود این همه نظم، اینهمه طراحی برای رسیدن به آرامش….
داشتم فکر میکردم تودل این تصاویر نشونه من چیه ، آیا به هدفم نزدیکه
در حالیکه همه هدفم کوهی از آرامش و نظم و زیباییه که همیشه با همسر مهربانم در موردش صحبت میکنیم .
همین دیروز بود که در مورد جاده های ساحلی و امکاناتی که اطراف اون میشه تعبیه کرد صحبت میکردیم.
گفتیم اگه ما شهردار این شهر بودیم چی میشد.
آخه در مورد ملک هایی که داریم همیشه بهترین شرایط اطرافش رو بوجود آوردیم ( کسانی که همسرم رو میشناسن بهش میگن ای کاش شما همسایه من بودی …چون همیشه بهبود و بهبود رو انجام میدیم و جزو خواسته هامونه و همیشه جایی که میریم اتفاقات قشنگ و زیبایی و اصلاح رو بوجود میاریم )
خداروشاکریم که هردو بسیار باسلیقه و همکار برای زیباسازی هستیم)
جایی که خدا باشه ، نظم بیشتریه، احساس امنیت بیشتریه، رفاه بیشتریه …
جایی که خدا باشه ، باید و باید زمین و آسمونش یکدست و یکرنگ باشه، باید هارمونی وجود داشته باشه …
و اینجا با نهایت آرامش خدارواحساس کردم و زیبایی های بی حد و حصر.
خدایا کمکمون کن تا جهان رو جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم .
از استاد عزیزم و مریم جاان مهربانم بابت این همه تلاش و اشتراک سپاسگزاری میکنم و بابت فیلم برداری حرفه ایشون و با کیفیت بالا.
در پناه خدا شاد وسلامت باشید .
به نام خدا جون بی نظیرم
خداوند رو بی نهایت سپاسگزارم بابت این زیبایی های خارق العاده.
استاد جان این 12 قدم خیلی فوق العادست تو قدم اول که عکس اون تصاویر فوق العاده رو گذاشتم تو بک گراند لپتاپم، و خیلی لذت می بردم که تو قدم دوم جلسه دوم تجسم گفتید و با این جلسه همه چی رو دوباره به زیبایی تجسم کردم. خدا رو صد هزار مرتبه شکر
همین که دوباره جلسه دوم نگاه کردم و تموم شد گفتم برم یه زیبایی از سریال زندگی در بهشت ببینم که همون عکس دیدم دوباره و گفتم همینه.
چقدر لذت بردم با اون آهنگ های بی نظیر، چقدر فوق العاده بودند خدا رو صد هزار مرتبه شکر
پسررررر مگه میشه این همه زیبایییی
اون از اون همه زمین ورزشی داخل قسمت قبل
ما آرزمون یه باشگاه سادس اینجا
اینم از این همه زیبایی، تمیزی، دقت توی ساختو ساز، واقا من هرچقدر خاستم یه متر زمینی که خاکی باشه رو پیدا نکردم
همش چمن
همش درخت های خوشگل
همش پیاده رو های سنگ فرش
اسفالت درجه یک
نمیدونم چجوری باید احساسم رو توصیف کنم
امام میدونم که به شدت خوشحالم و با تمام وجودم سپاسگذار شما استاد عزیز،و خدای متعالم که بهم فرصت دیدن و تجربه کردن این منظره هارو داد خیلی خوشحالم و در عین حال یه احساس عجیبی دارم
چون جایی که الان هستم با چیزی که دارم میبینم و دوست دارم باشم هزاران درصد فرق داره
واقعا باتمام وجودم لذت بردم و دوس دارم اونجا باشم اما مسیر کلی رو نمیدونم واقعا نمیدونم که چطوری میتونم به اونجا برسم و زندگی کنم
اما اینو میدونم که همون خدایی که من رو هدایت کرد اینجا که ببینم همون خداهم من رو هدایت میکنه به اون همه زیبایی.
بزارید یه داستان جالب واستون تعریف کنم
من یه ورزشکار حرفه ای هستم
هفته گذشته هروز نان استاپ تمرین میکردم و بعضی از روز ها دو جلسه تمرین توی یک روز انجام میدادم و تمرین سنگین با شدت بالا انجام میدادم، قرار بود جمعه استراحت کنم که چنتا از دوستانم از شهر نزدیکمون اومدن واسه تمرین دورهمی و من واقعا خسته بودم و میدونستم که باید استراحت کنم
رفتم سر جلسه تمرین و انرژی بچها خیلی بالا بود و من خودم هم همیشه انرژی مثبت و قوی دارم، خلاصه غیر حرفه ای عمل کردم و تمرین سنگینی انجام دادم که باعث شد کمر درد بدی بگیرم به صورتی که اون لحظه اصلا نمیتونستم راه برم ولی همون لحظه مسئولیت ضعیف بودن خودم رو به عهده گرفتم
و درس هاش رو همون لحظه یاد گرفتم و گفتم اشتباه کردی اشکال نداره باید یاد بگیری ازش
من خیلی دارم روی ذهنیتم کار میکنم
و وقتی یکی دو روز از ماجرا گذشت کمرم هم به شدت درد میکرد منی که روی ذهنیتم دارم کار میکنم و میدونم که به لطف الله همه چیز در زمان مناسبش درست خاهد شد
میدونم که شرایط همیشه یکسان نمیماند
میدونم که بعد شب روزه و…
بعضی از لحظه ها بود که ترس درونم راه پیدا میکرد
و میگفت اگه آسیب جدی باشه چی؟
اگه دیگه نتونی راه بری چی؟
اگه دیگه نتونی تمرین کنی چی؟ و…
چون واقا درد میکرد و به سختی حرکت میکردم
نکته قابل توجهش اینجا بود که همون لحظه این افکار بهم وارد میشد میدونستم کاره شیطانه و نجوایی بیش نیست ولی باز هم واقا واسه لحظه ای روم تاثیر به شدت منفی میزاشت اما بعدش میتونستم ذهنم رو کنترل کنم و برگردم
خداروشکر امروزخیلی خیلی بهترم و دارم بهبودی کامل نزدیک میشم
این قسمت مربوط به نجوا های ذهنی بعد از اتفاق بود.
حالا میخام واستون علت رخ دادن این اتفاق رو توضیح بدم
من هروز بود داشتم تمرین میکردم بعضی از روزا دو وعده ساعت 6 صبح بیدار میشدم بدنسازی و هوازی و از این جور داستانا
اما یه مدت کوتاهی بود توی تمرینات اصلیم به ظاهر یه خورده نسبت به قبل و نسبت به بقیه افراد ضعیف تر عمل میکردم شاید
و من بهبود بیشتر میخاستم
و من پیشرفت بیشتر میخاستم
اما یه نکته کلیدی رو یادم رفته بود
که الان تو چه شرایطی هستم بابا
یعنی ذهنیتم گول خورده بود، باعث شده بود که این که هروز تمرین میکنم اونم روزی دو وعده با سلامتی جسمانی کامل رو نادیده بگیرم
نتونم ازش سپاس گذاری کنم نتونم با تمام وجودم بابت این سلامتی از الله متعال سپاس گذاری کنم
میدونی وقتی که کمرم گرفت فهمیدم چقدر من ثروتمند بودم و خبر نداشتم
چقدر من توانا بودم
و الان قدرش رو میدونم
الان فهمیدم که این کمر درد به ظاهر ناجالب همون هدایت الله است برای درک بهتر جهانش
و توی این کلی درس و یادگیری واسه من بود
و الان با دیدین این ویدیو متوجه شدم که اگر الان با تمام وجودم از جایی که هستم، توی شهر با شرایطی که در حال حاضر دارم نتوانم از زندگیم لذت ببرم، سپاس گذار باشم،اگر که آگاهانه قدر دانی نکنم اگر اینجا و با این شرایط رشد نکنم من هیچ وقت لیاقت این که توی این خیابون های زیبا و این بهشت بکر باشم رو به دست نمیارم.
دقیقا مثل داستانی که داخل این هفته واسم افتاد.
دوستتون دارم.
صحبت هایی که کردم از قلب من بود