سریال زندگی در بهشت | قسمت 21 - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)

سلام به استاد عزیز خانم شایسته گل و تمامی دوستان

استاد چقدر قشنگه این قانون

چقدر قشنگه این زندگی(البته برای ماهایی که داریم آگاهانه انتخاب میکنیم)

چقدر قشنگه این توجه کردن

همه چی زندگی همینه توجه کردن توجه کردن

الان میفهمم که کانون توجه به هر سمتی باشه بخای نخای از همون وارد زندگیت میشه.

یعنی در شگفتم… و با توجه به جلسه ۳ تروث ۱ که بدنبال تمرینی بودم که توجه ام رو از این لحظه و این واقعیت زندگیم بردارم و هدایتش کنم به سمت خاسته هام.این تمرین زیبا بصورت هدایتی یافتم.

از وقتی که “سریال زندگی در بهشت ” رو گذاشتید ما هر هفته جمعه ها راهی بهشت زیبایمان شدیم (باید بگم بهشت ما در یکی از ییلاقات استان مازندران بینهایت زیباست مثل بهشت شما )

اردیبهشت ماه سرسبزی و زیبایی در ایران است.و دوستان عزیزم حتما در هر نقطه از ایران زیبا که هستند اینرو تجربه کردند.

واقعا خداوند را شاکرم که این شرایط برایمان مهیا کرد هوای آفتابی فرصت کافی و تجربه زیبایی

اینها همش تاثیرات مثبتی که شما و خانم شایسته عزیز با این طرز نگاهتان دارید به ما و افکار ما میدید…به سمت زیبایی ها.مثل همونیه که میگید بارها فایلها رو گوش بدید.تا باور جدید شکل بگیره

اتفاقی که خیلی برام تعجب آور بود و دقیقا همون چیزی بود که تا فایل ۲۱ بهشت دیده بودم.

میخام بگم هر چی از آتیش و چوب خشک و جنگل گرما و حرارت و شعله آتیش ورقص شعله آتیش در باد و اون حرارتی که به صورتت میخوره و مریم جان می گفتن خیلی حرارت داره ..اون شعله آبی رنگ زیبا ..اون خاکسترا..اون باد در جهت موافق…همه رو‌تجربه کردم.

اینبار که به بهشت زیبایمان رفتیم .دیدم که پدرم تصمیم گرفته شاخه های خشک حیاط که روی هم جمع شده بودند آتیش بزنه.و بقول شما پاکسازی کنه…واقعآ تا قبل از این اینطور فکر نمی کردم…می گفتم چوبها باشه لازم میشه..( باور کمبود)

مادرم میگفته دیده که داخل چوبها مار بوده.

یعنی من کلی درس از همین فایلهای شما بصورت تصویری دارم یاد میگیرم.

فهمیدم که این برگشت به طبیعت لازمه.

فهمیدم که باید خلا ایجاد شه تا جاش چیزهای نو و جدید بیاد.

موقع شب وقتی چوبها آتیش میگیرن..بسیار دیدنی بودن..یعنی منی که اینقدر از آتیش لذت نمیبردم چطور شد…هی می گفتم خدایا شکرت خدایا شکرت…چ شعله قشنگی..و این شعله هر لحظه قشنگتر میشدن..چون من نگاهم عوض شده بود..منی که حتی به آتیش چهارشنبه سوری توجه نمی کردم.حالا چی شده بود.

واقعا زیبا بود.. اونقدر سرشار از ذوق بودم که به کنار آتیش رفتم ..گرمای شعله های رقصان و بلند آتیش اونقدر زیاد بود که از دور میشد احساس کرد.

واقعا چ قدرتی در این شعله های آتش بود..هیچ قدرتی نبود جز قدرت خدا

همون لحظه به هر گوشه از اطرافم نگاه انداختم فقط نشانی از قدرت خداوند بود.بالای سرم آسمانی پهناور و پر نور از ستاره های چشمک زن زیبا …ثروت را هم میشود در دل آن آسمان و آن زیبایی ها دید.پرواز هواپیما در بالای سرم و چشمک زدن اون نورهای رنگی…وجود آدم هایی که داخل اون هواپیما بودن ..نشانی از ثروت بود.صدای هواپیما در آسمان با برخوردش با ابرها..بینهایت شنیدنی بود

فقط باید این جهان این زیبایی و اینهمه ثروت و اینهمه همزمانی را درک کرد.تایید کرد سپاسگزاری کرد…. و همه ی اینها بواسطه کانون توجه ما ایجاد میشود.

استاد از این اتفاق که بدنبال سریال زندگی در بهشت برایم اتفاق افتاد…فهمیدم که باید چیکار کنم به همان جواب زیبا رسیدم….از شما بارها در فایلها شنیده بودم ولی اینقدر نمیدونستم تاثیر داره…

🌻تصمیم گرفتم برای خاسته هام و اون چیزهائی که‌میخام وارد زندگیم شه و چیزهائی که از جلسه ۳ ثروت آموختم. فیلم کوتاه درست کنم و در روز با عشق و تجسم و احساس فراوان نگاش کنم (همون توجه)بدون مقاومت ذهنی ..مثل لحظه ای که دارم با “عشق زندگی در بهشت” میبینم.

🌹❤🙏