سریال زندگی در بهشت | قسمت 244 - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)

سلام

اخر فایل ک داشت تموم میشد ی لحظه فک کردم اگه من جای خانوم شایسته بودم و تو همچین ملکی و با این همه مسئولیت تنها میموندم چیکار میکردم اولین حس ام ترس بود، من از مسولیتت ثروتمند شدن میترسم از اینکه نکنه از پسش برنیام نکنه اشتباهی انجام بشه میترسم، حتی اینکه ی گوشی گرون قیمت داشته باشم میترسم چ برسه ب ملک ب این بزرگی و این حجم از مسولیت ها، تحسین میکنم خانوم شایسته عزیز رو شجاعت شون، مسولیت پذیری شون، اعتمادب نفسشون، رها بودنشون، خودشون بودنشون، ارامش درونشون، احترام قائل بودن برا خودشون، کارشون، وقتشون، واقعا قابل تحسینه

چقدر خوبه ادم تو هر چیزی تلاش کنه ک بهتر شه، بهتر از قبل خودش،

خیلی وقت ها ک سریال ها رو نگاه میکنم ی لحظه تو ذهنم میگذره اگه منم پول داشتم مثل استاد میتونستم اینقد قشنگ همه چی رو مرتب کنم، همون لحظه ب ذهنم میگم سر من رو ک نمیتونی کلاه بزاری، تو الان این همه ابزار و وسیله داری ک ب همچین فضای برا مرتب شدنش نیاز داشته باشی؟

من الان اگه ی کمد، اشپزخونه و مکانی ک الان دارم مرتب شه بعدها هم میتونم بهتر و بهتر شم،

و درمورد سوال پرسیدن بگم که خودش ی مهارت بی نظیری هست ک من تازه دارم یاد میگیرم سوال بپرسم و خیلی جاها ی سوالی میپرسم ب جواب درستی نمیرسم، این جور وقت ها یاد گرفتم ک سوال دیگه ای بپرسم، سوال مهم تر یا بهبود مهم تری باید انجام شه تا من ب جواب های دیگه برسم، یعنی حتی تو سوال پرسیدن هم نیاز نیست ک بخام ب هر سختی شده ب جواب برسم وقتی نمیشه از مسیر های ک بلدی ب ب جواب رسید یا رها میکنم و بعد ی مدت خیلی کم با ی سوال بهتر متوجه مسیر و پاسخ ام میشم یا کلا میرم سراغ سوال های دیگه چون تا قسمت های دیگه حل نشه این سوال ب پاسخ نمیرسه.

امیدوارم همه بتونیم بهشتی برا خودمون بسازیم در حد لیاقتی ک خدا بهمون داده و لذت ببریم از این جهان ب این عظمت و قوانینی ثابت و اسان

خدانگهدار