این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-21.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-05-18 08:31:492025-01-15 09:33:30سریال زندگی در بهشت | قسمت 26
307نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
دوست دارم تجربه ساده امروزم(دوشنبه) رو با شما به اشتراک بگذارم شاید به درد کسی بخوره .
امروز بعد از ظهر ساعت 5 یه کلاس آنلاین در زمینه بورس داشتم که درست قبل از شروع کلاس و در احوالپرسی اول جلسه به بچه ها گفتم که امیدوارم کلاس خوبی رو داشته باشیم ، و منظورم یاری کردن اینترنت برای داشتن ارتباط خوب بود و نتیجه این شد که همه دوستان ارتباط خوبی داشتند بغیر از من که صدا قطع و وصل می شد برام و آنقدر این وضعیت ادامه داشت که مجبور شدم با اعصاب داغون از استاد عذرخواهی کنم و بدون اینکه نتیجه ای از کلاس گرفته باشم کلاس را ترک کردم . و این اعصاب خوردی کم و بیش ادامه داشت تا وقتی که این قسمت از سریال زندگی در بهشت رو دیدم ، واااای که چقدر کیف کردم چیز یاد گرفتم و چقدر باورهای خوب مشاهده کردم با دیدن این فیلم . رفتار این بچه ها بخصوص ژاکوب و جوزف که بیشتر به دل من نشستند و بخصوص ژوزف که چقدر هم خوشگل و زبل هست . آنقدر خدا رو شکر کردم بخاطر این بهشت و آنقدر ذوق می کردم توی دلم و کیف می کردم از بازی این بچه ها که دوست داشتم فریاد بکشم و فقط پشت سر هم می گفتم خدایا شکرت. و البته از رفتار پدر خانواده هم خیلی خوشم آمد . متوجه شدم که چقدر ایمانش به خداوند در حفظ و نگهداری بچه ها بیشتره نصبت به خیلی از آدم هائی که من می شناسم و همینطور اعتمادش به بچه ها و اینکه خیلی راحت اجازه بده که سوار موتور بشن و وقتی پسر بزرگش برای اولین بار بود که موتور سوار می شد و داشت برادر کوچک رو هم سوار می کرد پدر اصلاً نگاهشون هم نکرد و هیچگونه استرس و ترسی رو به بچه ها منتقل نکرد و اجازه داد که اونا با آرامش کامل موتور سواری رو تجربه کنند !!! خدایا شکرت
برای دیدن کارایی ک با لــــذت با هم دیگه انجامشون میدین اینه ک
ببینم چطوری میتونم بیام پیش شما توی بهشت خودمون ؟
و چطور پیش شما بتونم پا ب پای شما لذت ببرم و زندگی کنم
چون اگ فرکانسمو نزدیک کنم لاجــــرم جهان منو میاره پیشتون و پیشتون نگه میداره
قسمت 26
دو شنبه – 9 شهریور ماه 403
با لذت میخوام ببینم و بنویسم
درس امروز همراهی با استادهام
“”کجاها میتونم حالمو خوب کنم”
” اگ از نعمتهامون نگهداری و تشکر و قدردانی کنیم خدا نعمتهای بیشتری بهمون میده”
“وارد ترسها شدن یعنی ورود ب لذتهای بیشتر”
سلام به استاد های قشنگ و مهربـــــونم
لایک و قلب زیاد دارین
دوستان همکلاسی عزیز تر از جـــــــــــونم
چقدر عاشق شماها هستم با نظرات دوس داشتنیتون ؟
استاد جون – استاد شایسته جونم ، چقد زندگی کردن با شماها و با دوستانم ، زندگیمو با کیفیت تر کرده و حالمو خوبتر کرده
لایک و قلب زیاد
استاد شایسته جان این فایل زیبایی های زیادی داشت
مثل این نکته ک
اگ از نعمتهامون نگهداری و تشکر و قدردانی کنیم خدا نعمتهای بیشتری بهمون میده
مثل استاد ک نرده دریاچه رو تعمیر کرد .
و نکته مهم دیگه اینکه ما میایم الگو برداری میکنیم
استاد جان شما گفتین
وقتی ی نفر میپره توی آب این شجاعت و جرات بوجود میاد ک اون اشخاصی ک میبینن از خودشون میپرسن اگ این آدم تونسته و مشکلی براش پیش نیومده بلکه کلی لذت برده از این وارد شدن ب ترس هاش
پس منم میتونم از اینکار لذت ببرم.
وقتی بچه ها وارد ترسهاشون شدن و پریدن توی آب دفعه بعد خیلی راحت تر پریدن توی آب
درس و باور امروز
درباره امتحان روش های جدید زندگیمون وقتی الگوی مناسبلی داشته باشیم ک اون آدم بر ترسهاش غلبه کرده باشه و ما هم انجامش بدیم برای مرتبه های بعدی کار برای ما ساده تر میشه به همین شکل انسان میتونه پیشرفت کنه
این درسیه ک ما از این تیکه آب بازی بچه ها گرفتم
ووقتی ب شادی و نعمتها میرسیم میبینیم چقدر وقته ک ما خودمونو بیدلیل از این نعمتها محروم کردیم
دیدن زیر کلبه زیبامون
هر چقدر آدم بیشتر وارد ترسهاش میشه میفهمه ک چقدر واهی بودن
باید حمله کنیم ب دل ترسهامون
این سوال من از خودمه
حسام جان میخوای توی ترس هات بمونی
و یا اینکه از ترست عبور کنی و ب لذت ها برسی ؟؟؟؟؟؟
بازی پینگ پنگ 4 نفره با بچه ها
و آتیش بازی و چوب جمع کردن ک دیگه خیلی لذت بخشه
امشب ی پیاز چال خوشمزه هم داشتیم
من میخوام یاد بگیرم نوشتن زیبایی هایی رو ک توی سایت میبینم رو کار روتین روزمره من بشه
چون وقتی میام توی سایت و آگاهانه میخوام حالمو خوب کنم این پاداش ها هم بهم میرسه ک شاید چیزهایی رو یاد بگیرم ک قبلا میلیونها بار شنیدم ولی بهش بی توجه بودم
استاد جان من همیشه معاشرت با امریکایی ها و افراد غریبه رو دوس داشتم بشناسمشون ک چ افکاری دارن و چجوری زندگی میکنن و چجوری فک میکنن
سلام به همگی عزیزانم از استاد تا مریم نازنینم و دوستان همیشه همواره
استاد جان خداروشکر باشما و سایت بینظیر شما آشنا شدم
من امروز این فایل رو دیدم چقدر لذت بردم از این همه زیبای و عشق از خوش گذرونی بچها کیف کردم عالی بود عالی
خیلی عالی بود شکر خدا
یه نکتهای که از ظهر تا الان داخل فایل دیدم و هی تو ذهنم مرور میشه
والان تصمیم گرفتم در موردش بنویسم این بود
که پسر توپله که آخرین داوطلب واسه پریدن داخل آب بود چقدر دیر پرید داخل آب و چقدر ذهنش مقاومت داشت و چند بار با رفتارش عقب کشید تا بلاخره غلب کرد به مقاومت ذهنش و تونست بشکنه مقاومت ذهنش رو
و خودش رو بندازه داخل آب وبعدش متوجه لذتش شد
خیلی برام درس داشت
این مقاوت در اونیکی پسر کوچیک هم بود. اما نه به اندازه نفر آخری من یاد خودم مینداخت بخودم میگفتم ببین منم خیلی جاها مقاومت داره ذهنم نمیتونم بعضی از کارها رو انجام بدم اما بعدش که تونستم مقاومت ذهنم روبشکنم و به ترس هام غلب کنم میبنم اون جوری که فکر میکردم نبود وان قدر که ترسیدم ترس نداشت و او ترس و مقاومت بیشتر در ذهن بود و 1 درصدش هم واقعی نبود فقط تصور اشتباه من بود بس.
نکته بعدی که خیلی برام جالب بود مراقبت پسر کوچلو از تیوپ بود که وقتی خودش از آب بیرون زد تیوپ رو هم آورد تحسین برانگیز بود
سازش بین چهار پسر هم واقعا برام جالب بود
که چقدر باهم سازش داشتن و آفرین داشت
جای شکر داره
من به خودم قول دادم که همیشه موقع دیدن فایل ها هر نکته ای که به ذهنم اومد رو کامنت بزارم هر چند که سخت نوشتن برام اما تلاشم رو میکنم چون هم رد پا از خودم میزارم هم موقع نوشتن الهاماتم بیشتر میشه خدا جون شکرت
سلام به دوستای عزیزم من وقتی از خواب بیدار شدم و رفتم داخل سایت واقعا شگفت زده شدم و این فایل نظر منو جلب کرد که حتما ببینمش واقعا این فایل یک ترس خیلی بزرگی که من از بچگی تا به الان داشتمو تو وجودم کشت دیگه ازش اونقدا نمیترسم و اون ترس از اب بود به خاطر فیلم ترسناکی که من تو بچگی دیدم بود، من حتی از استخر میترسیدم و از تمساح هم خیلی میترسیدم این فایل و حرفایی که استاد عزیزم تو فایلای قبل گفته بودن که حیوونا به ما کار ندارن وبا ما دوستن اگر که ما با محیط اطرافمون هماهنگ و دوست باشیم و نکته دیگه این که من از خدا درخواست کردم که این ترسو تو وجودم بکشه و اون با قانون تکامل این کارو برام انجام داد.
چقدر همه چی ساده و زیباست چقدر نگاهم رو به زندگی تغییر دادید با زندگی در بهشت
چقدر همه چی رنگی و زیباست داشتم فایل رو میدیدم دلم خواست شیرجه بزنم منم تو آب البته استاد گفت چقدر آب دریاچه ولرم و خوبه و من دقیقا حسش کردم و مریم جان دهن منو آب انداختی با اون غذای آتیشی قشنگ معلوم بود چقدر خوشمزه هست
این فایل خیلی بهم درس اعتماد به نفس داد
درس پریدن تو دل ترس ها درس روبه رو شدن با ناشناخته ها و حتی خوردن غذای ناشناخته که چقدر ازش میتونی لذت ببری دقیقا اینو تو رفتار بچه ها دیدم که چقدر براشون جذاب و خوشمزه بود و جالب اینکه وقتی وارد ترس ها میشی میبینی توهمی بیش نبود و تو خودتو از اون لذت محروم کرده بودی و چه لذتی میبری اون موقع که بهش غلبه میکنی
خدایا شرکت بابت این همه زیبایی به تازگی دارم تمرین میکنم به شیوه زندگی در بهشت زندگی کنم و هر روز رو نعمتی از پروردگارم بدونم و رابطه عاشقانه خودم رو هر لحظه با خدای خودم و همسرم بیشتر کنم
سلام من این فایل رو چند بار دیدم واقعا اعتراف میکنم که هر بار با دیدن این فایل لذت میبرم ونکات بسیار جالب برام داشت
چقدر این خانواده افرادی هستند که با خودشون در صلح هستند نه دعوای نه بگو مگوی پدر خانواده رو ببین چقدر بچه هاشو آزاد گذاشته رو موتور رفتن اصلا کاری بهشون نداشت نگفت الان میفتی بچه جون نرو رو موتور
چقدر این خانواده پر انرژی بودند اون همه بازی در طول روز واقعا انرژی بره پیگ پونگ،بازی تو جنگل،ماهی گیری، خود شنا کلی انرژی میبره واقعا افرین
چقدر اعتماد بنفس این خانواده بالا بود به شدت اعتماد بنفس موج میزد از پدر خانواده تا بچه ها هرچیزو درخواست میکردن موتور سواری،بستن تاب، اون قایق بادی،
یکی دیگه از نشون های اعتماد بنفس بالا اون پشتک وارو بچه به اون کوچیکی تو اب دریاچه بود آب دریاچه با استخر فرق داره واقعا شجاعت میخواد
خداوکیل اون بچه کوچولو یوسف بمب انرژی بود اصلا خسته نمیشد لامصب میومد بیرون دوباره شیرجه بیرون باز شیرجه
اعتماد بنفس یعقوب چقدر شیرین حرف میزد با عزت نفس بالا شمرده شمرده داشت از توضیح دادن لذت میبرد
اقا چهارتا پسر به اون سن و سال چقدر صحیح تربیت شده بودن
حالا اینجا طرف تو تربیت یکیش مونده باید ده تفر مراقبش باشن بلایی سر خودش نیاره
عزت و احترام در این خانواده موج میزد
پدر خانواده وقتی بچه ها ماهی میگرفتن چقدر تشویق میکرد و ازشون فیلم میگرفت بهشون اعتماد بنفس بیشتری میداد
بچه ها چقدر باهم رفیق بودن و تو شنا بهم کمک میکردن
سید از حق نگذریم شما هم براشون کم نذاشتی دمت گرم هرکی بیاد اونجا لذت خواهد برد
بیشتر مشتاق شدم بیام اونجا
بایدم چند روز اونجا بمونن
این فایل خودش یه کتاب بود نحوه لذت بردن از زندگی با همین امکانات موجود،
در زمان حال بودن، تربیت فرزند که شاهکار بود، نحوه مقابله با ترس ها و روبه رو شدن با اون ها، نحوه درخواست کردن از افراد،
کلی نکات ارزشمند کاملا عملی شبیه به یه کارگاه بود واقعا
خدایی این خانواده که مهمونمون هستن رو خیلی دوست دارم♥️♥️
چقدر این بچه ها نازن، چقدر دوست داستنی هستن
چه راحت همه چیز رو امتحان میکنن و چقدر خوب همدیگه رو حمایت میکنن
موقع پریدن توی آب من فکر میکردم اگه بدونن اینجا الیگیتور هست بازم میپرن توی اب؟؟ بعد فهمیدم که میدونن و این کار رو میکنن،احسنت به این ایمانی که عمل میاره و این ایمانی که به استاد دارن
موقع پریدن چقدر باهمدیگه همکاری میکردن و من رذت بردم از این همه رابطه خوب
یه خانواده واقعا صمیمی، I love them🥰🥰
توی هر کاری هم پایه هستن
قبلا لذت میکردم از پایه بودن استاد گلم و مریم نازنین و حالا این دوستان هم چون در همین مدار هستن به جمعشون اضافه شدن و همگی باهم حال میکنن
خدایا شکرت
دیدن شادی و لذت بقیه، حالم رو خوب میکنه و خودمم برای داشتن بهترین روابط، ذهنم رو باز و آزاد میکنم
خدایا سپاس که ما میتونیم حتی میلیونها کیلومتر دورتر از کشورمون و مردم سرزمین خودمون، با افرادی شاد باشیم و تفریح کنیم که هیچ شناخت خاصی از هم نداریم اما طوری راحت میگیریم و رها هستیم که به هممون خوش میگذره
به نام خدای عشق وشادی به نام خدای مهربان خدای دوست داشتنی .
سلام به استاد بهترین استاد ومریم جانم.
استاد عاشق این قسمتهام که این خانواده پیشتون هستند هر وقت این قسمتها رو می بینم پر می شم از شادی از امیدواری از شکر گزاری یه حس قشنگ که نمی تونم بگم براتون.
امروز تو بهشت نوبت آب بازیه چه لذتی داره این کار مخصوصا برای بچه ها هم ترس داره وهم لذت .
من هم با شما همه اون لذتها رو بردم انگار خودم با این پسرهای دوست داشتنی بودم .
چه رابطه قشنگی دارن این برادرها .خواسته ای که در من شکل گرفت این بود که پسر من هم تنها نباشه اونم از نعمت داشتن خواهر وبرادر برخوردار بشه واز عمق وجودم این درخواست رو از خدا داشتم.
اما چیزهایی که امروز توی این بهشت زیبا از این پسرهای دوست داشتنی یاد گرفتم:
مسولیت پذیری اینکه خودشون رو مسول نگهداری از وسایلی می دونن که بهشون داده شده پسر کوچیک خانواده همان یوسف برمی گرده تا تیوپ رو بیاره چون نفر آخر هست ومسول هست واستاد می گه هم حس مسولیت پذیری باعث می شه تا از نعمتهای بیشتری برخوردار بشن واستاد وسایل بیشتری بهشون بده.
توی جهان هم همینه اگه انچه خداوند بهمون داده رو خوب استفاده کنیم وشکرگزار باشیم بهمون نعمتهای بیشتری داده خواهد شد.
نکته بعدی الگوبرداری هست وقتی یکی از پسرها می ترسه توی آب بره بقیه فشاری بهش نمی یارن اما خودش با دیدن شادی بقیه الگو می گیره وترسش کمتر می شه وتصمیم می گیره اون هم این لذتها رو تجربه کنه.
وچقدر ریلکس بودن پدر خانواده برام جالب بود اگه من بودم شاید پا می شدم وسعی می کردم این یکی پسرم هم پیش بقیه بره وشاید هرس می خوردم که چرا می ترسه ولی همین آرامش باعث می شه طرف خودش روپیدا کنه وتصمیم بگیره.
نکته بعدی رفتن تو دل ترسهاست وقتی از چیزی می ترسی باید بری تو دلش باید یک بار برای همیشه باهاش مقابله کنی وبعد می بینی چه لذتی داره وچه خوشی هایی وجود داشته که تو به دلیل ترس خودت رو محروم کردی مثل رفتن زیر این خونه که بچه ها با کمک استاد موفق شدن ترسش رو کنار بزارن.
ودر اخر مهمونها رو دعوت کردیم به یه آتیش بازی اونم توی شب چه لذتی داره هر کس از لحظه لحظه استفاده می کنه تا شاد باشه بازی توی نور فیلم وعکس گرفتن.
وعاشقتم مریم جان که اصلا سخت نمی گیری باز هم همون روال عادی زندگی خودتون درست کردن پیاز چال شما به خودت سخت نمی گیری وهمون کارهای عادی خودت رو زمانی هم که مهمون داری انجام می دی.
خدایا شکرت از دیدن این ویدیو نهایت لذت رو بردم.
استاد ومریم عزیز ازتون سپاسگزارم که این همه زیبایی وشادی رو به ما هدیه می کنید.
سلام دوستان و استاد گرامی و مریم خانوم عزیز
دوست دارم تجربه ساده امروزم(دوشنبه) رو با شما به اشتراک بگذارم شاید به درد کسی بخوره .
امروز بعد از ظهر ساعت 5 یه کلاس آنلاین در زمینه بورس داشتم که درست قبل از شروع کلاس و در احوالپرسی اول جلسه به بچه ها گفتم که امیدوارم کلاس خوبی رو داشته باشیم ، و منظورم یاری کردن اینترنت برای داشتن ارتباط خوب بود و نتیجه این شد که همه دوستان ارتباط خوبی داشتند بغیر از من که صدا قطع و وصل می شد برام و آنقدر این وضعیت ادامه داشت که مجبور شدم با اعصاب داغون از استاد عذرخواهی کنم و بدون اینکه نتیجه ای از کلاس گرفته باشم کلاس را ترک کردم . و این اعصاب خوردی کم و بیش ادامه داشت تا وقتی که این قسمت از سریال زندگی در بهشت رو دیدم ، واااای که چقدر کیف کردم چیز یاد گرفتم و چقدر باورهای خوب مشاهده کردم با دیدن این فیلم . رفتار این بچه ها بخصوص ژاکوب و جوزف که بیشتر به دل من نشستند و بخصوص ژوزف که چقدر هم خوشگل و زبل هست . آنقدر خدا رو شکر کردم بخاطر این بهشت و آنقدر ذوق می کردم توی دلم و کیف می کردم از بازی این بچه ها که دوست داشتم فریاد بکشم و فقط پشت سر هم می گفتم خدایا شکرت. و البته از رفتار پدر خانواده هم خیلی خوشم آمد . متوجه شدم که چقدر ایمانش به خداوند در حفظ و نگهداری بچه ها بیشتره نصبت به خیلی از آدم هائی که من می شناسم و همینطور اعتمادش به بچه ها و اینکه خیلی راحت اجازه بده که سوار موتور بشن و وقتی پسر بزرگش برای اولین بار بود که موتور سوار می شد و داشت برادر کوچک رو هم سوار می کرد پدر اصلاً نگاهشون هم نکرد و هیچگونه استرس و ترسی رو به بچه ها منتقل نکرد و اجازه داد که اونا با آرامش کامل موتور سواری رو تجربه کنند !!! خدایا شکرت
هدفم از این ک میخوام همراه شما بیام
برای دیدن کارایی ک با لــــذت با هم دیگه انجامشون میدین اینه ک
ببینم چطوری میتونم بیام پیش شما توی بهشت خودمون ؟
و چطور پیش شما بتونم پا ب پای شما لذت ببرم و زندگی کنم
چون اگ فرکانسمو نزدیک کنم لاجــــرم جهان منو میاره پیشتون و پیشتون نگه میداره
قسمت 26
دو شنبه – 9 شهریور ماه 403
با لذت میخوام ببینم و بنویسم
درس امروز همراهی با استادهام
“”کجاها میتونم حالمو خوب کنم”
” اگ از نعمتهامون نگهداری و تشکر و قدردانی کنیم خدا نعمتهای بیشتری بهمون میده”
“وارد ترسها شدن یعنی ورود ب لذتهای بیشتر”
سلام به استاد های قشنگ و مهربـــــونم
لایک و قلب زیاد دارین
دوستان همکلاسی عزیز تر از جـــــــــــونم
چقدر عاشق شماها هستم با نظرات دوس داشتنیتون ؟
استاد جون – استاد شایسته جونم ، چقد زندگی کردن با شماها و با دوستانم ، زندگیمو با کیفیت تر کرده و حالمو خوبتر کرده
لایک و قلب زیاد
استاد شایسته جان این فایل زیبایی های زیادی داشت
مثل این نکته ک
اگ از نعمتهامون نگهداری و تشکر و قدردانی کنیم خدا نعمتهای بیشتری بهمون میده
مثل استاد ک نرده دریاچه رو تعمیر کرد .
و نکته مهم دیگه اینکه ما میایم الگو برداری میکنیم
استاد جان شما گفتین
وقتی ی نفر میپره توی آب این شجاعت و جرات بوجود میاد ک اون اشخاصی ک میبینن از خودشون میپرسن اگ این آدم تونسته و مشکلی براش پیش نیومده بلکه کلی لذت برده از این وارد شدن ب ترس هاش
پس منم میتونم از اینکار لذت ببرم.
وقتی بچه ها وارد ترسهاشون شدن و پریدن توی آب دفعه بعد خیلی راحت تر پریدن توی آب
درس و باور امروز
درباره امتحان روش های جدید زندگیمون وقتی الگوی مناسبلی داشته باشیم ک اون آدم بر ترسهاش غلبه کرده باشه و ما هم انجامش بدیم برای مرتبه های بعدی کار برای ما ساده تر میشه به همین شکل انسان میتونه پیشرفت کنه
این درسیه ک ما از این تیکه آب بازی بچه ها گرفتم
ووقتی ب شادی و نعمتها میرسیم میبینیم چقدر وقته ک ما خودمونو بیدلیل از این نعمتها محروم کردیم
دیدن زیر کلبه زیبامون
هر چقدر آدم بیشتر وارد ترسهاش میشه میفهمه ک چقدر واهی بودن
باید حمله کنیم ب دل ترسهامون
این سوال من از خودمه
حسام جان میخوای توی ترس هات بمونی
و یا اینکه از ترست عبور کنی و ب لذت ها برسی ؟؟؟؟؟؟
بازی پینگ پنگ 4 نفره با بچه ها
و آتیش بازی و چوب جمع کردن ک دیگه خیلی لذت بخشه
امشب ی پیاز چال خوشمزه هم داشتیم
من میخوام یاد بگیرم نوشتن زیبایی هایی رو ک توی سایت میبینم رو کار روتین روزمره من بشه
چون وقتی میام توی سایت و آگاهانه میخوام حالمو خوب کنم این پاداش ها هم بهم میرسه ک شاید چیزهایی رو یاد بگیرم ک قبلا میلیونها بار شنیدم ولی بهش بی توجه بودم
استاد جان من همیشه معاشرت با امریکایی ها و افراد غریبه رو دوس داشتم بشناسمشون ک چ افکاری دارن و چجوری زندگی میکنن و چجوری فک میکنن
شکل همه چی زندگیشون رو چجوریه
خدا جون ممنونم
چقد راحت راحت میتونه ی نکات خیلی خیلی بنظر ساده ساده زندگیمونو لذت بخش کنه .
واقعا تحسینتون میکنم ک اینقدر ب قانون احساس خوب عمل میکنین
استاد شایسته جان عاشقتونم
دوستان عزیز عاشقتونم
استاد عباسمنش جان عاشقتم
سلام به همگی عزیزانم از استاد تا مریم نازنینم و دوستان همیشه همواره
استاد جان خداروشکر باشما و سایت بینظیر شما آشنا شدم
من امروز این فایل رو دیدم چقدر لذت بردم از این همه زیبای و عشق از خوش گذرونی بچها کیف کردم عالی بود عالی
خیلی عالی بود شکر خدا
یه نکتهای که از ظهر تا الان داخل فایل دیدم و هی تو ذهنم مرور میشه
والان تصمیم گرفتم در موردش بنویسم این بود
که پسر توپله که آخرین داوطلب واسه پریدن داخل آب بود چقدر دیر پرید داخل آب و چقدر ذهنش مقاومت داشت و چند بار با رفتارش عقب کشید تا بلاخره غلب کرد به مقاومت ذهنش و تونست بشکنه مقاومت ذهنش رو
و خودش رو بندازه داخل آب وبعدش متوجه لذتش شد
خیلی برام درس داشت
این مقاوت در اونیکی پسر کوچیک هم بود. اما نه به اندازه نفر آخری من یاد خودم مینداخت بخودم میگفتم ببین منم خیلی جاها مقاومت داره ذهنم نمیتونم بعضی از کارها رو انجام بدم اما بعدش که تونستم مقاومت ذهنم روبشکنم و به ترس هام غلب کنم میبنم اون جوری که فکر میکردم نبود وان قدر که ترسیدم ترس نداشت و او ترس و مقاومت بیشتر در ذهن بود و 1 درصدش هم واقعی نبود فقط تصور اشتباه من بود بس.
نکته بعدی که خیلی برام جالب بود مراقبت پسر کوچلو از تیوپ بود که وقتی خودش از آب بیرون زد تیوپ رو هم آورد تحسین برانگیز بود
سازش بین چهار پسر هم واقعا برام جالب بود
که چقدر باهم سازش داشتن و آفرین داشت
جای شکر داره
من به خودم قول دادم که همیشه موقع دیدن فایل ها هر نکته ای که به ذهنم اومد رو کامنت بزارم هر چند که سخت نوشتن برام اما تلاشم رو میکنم چون هم رد پا از خودم میزارم هم موقع نوشتن الهاماتم بیشتر میشه خدا جون شکرت
از همگی هم ممنونم که وقت میزارین
موفق باشین
سلام به دوستای عزیزم من وقتی از خواب بیدار شدم و رفتم داخل سایت واقعا شگفت زده شدم و این فایل نظر منو جلب کرد که حتما ببینمش واقعا این فایل یک ترس خیلی بزرگی که من از بچگی تا به الان داشتمو تو وجودم کشت دیگه ازش اونقدا نمیترسم و اون ترس از اب بود به خاطر فیلم ترسناکی که من تو بچگی دیدم بود، من حتی از استخر میترسیدم و از تمساح هم خیلی میترسیدم این فایل و حرفایی که استاد عزیزم تو فایلای قبل گفته بودن که حیوونا به ما کار ندارن وبا ما دوستن اگر که ما با محیط اطرافمون هماهنگ و دوست باشیم و نکته دیگه این که من از خدا درخواست کردم که این ترسو تو وجودم بکشه و اون با قانون تکامل این کارو برام انجام داد.
وایی خُدای من.
چه ؛
شادی
کنجکاوی
مهارتی
ادَبی
مسئولیت پذیری
یاری به یکدیگری
شجاعتی
از وجودِ این پسرای گُل شکُفت.
هزار ماشاالله؛ هر چهارتاشون هم شنا بلد بودند.
چه قشنگ داشت به دو تا داداشش کمک می کرد، با یه دستش اون رُ می کشید و اون یکی دستش رُ فرستاد طرف اون یکی دیگه.
استادُ باش. چه صمیمانه باهاشون بازی میکنه تا با اعتماد دادن بهشون کمک کنه تا شادیِ بیشتری برای خودشون رقم بزنند.
اعتماد خیلی چیز خوبیه.
بابوشون هم که فقط می خورد.
خُدایی خیلی بهشون خوش گذشت. از چهرشون مشخص می شد.
وایی !! به نظر من یکی از معنوی ترین کارها همون احساسِ لیاقت و ارزشمندی بخشیدن به دیگران هست.
واقعا برای هر انسانی واجبه که” شنا” بلد باشه.
همگی شاد، سلامت، ثزوتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم.
سلام استاد عزیزم و مریم جان
چقدر همه چی ساده و زیباست چقدر نگاهم رو به زندگی تغییر دادید با زندگی در بهشت
چقدر همه چی رنگی و زیباست داشتم فایل رو میدیدم دلم خواست شیرجه بزنم منم تو آب البته استاد گفت چقدر آب دریاچه ولرم و خوبه و من دقیقا حسش کردم و مریم جان دهن منو آب انداختی با اون غذای آتیشی قشنگ معلوم بود چقدر خوشمزه هست
این فایل خیلی بهم درس اعتماد به نفس داد
درس پریدن تو دل ترس ها درس روبه رو شدن با ناشناخته ها و حتی خوردن غذای ناشناخته که چقدر ازش میتونی لذت ببری دقیقا اینو تو رفتار بچه ها دیدم که چقدر براشون جذاب و خوشمزه بود و جالب اینکه وقتی وارد ترس ها میشی میبینی توهمی بیش نبود و تو خودتو از اون لذت محروم کرده بودی و چه لذتی میبری اون موقع که بهش غلبه میکنی
خدایا شرکت بابت این همه زیبایی به تازگی دارم تمرین میکنم به شیوه زندگی در بهشت زندگی کنم و هر روز رو نعمتی از پروردگارم بدونم و رابطه عاشقانه خودم رو هر لحظه با خدای خودم و همسرم بیشتر کنم
خدایا شکرت
سلام من این فایل رو چند بار دیدم واقعا اعتراف میکنم که هر بار با دیدن این فایل لذت میبرم ونکات بسیار جالب برام داشت
چقدر این خانواده افرادی هستند که با خودشون در صلح هستند نه دعوای نه بگو مگوی پدر خانواده رو ببین چقدر بچه هاشو آزاد گذاشته رو موتور رفتن اصلا کاری بهشون نداشت نگفت الان میفتی بچه جون نرو رو موتور
چقدر این خانواده پر انرژی بودند اون همه بازی در طول روز واقعا انرژی بره پیگ پونگ،بازی تو جنگل،ماهی گیری، خود شنا کلی انرژی میبره واقعا افرین
چقدر اعتماد بنفس این خانواده بالا بود به شدت اعتماد بنفس موج میزد از پدر خانواده تا بچه ها هرچیزو درخواست میکردن موتور سواری،بستن تاب، اون قایق بادی،
یکی دیگه از نشون های اعتماد بنفس بالا اون پشتک وارو بچه به اون کوچیکی تو اب دریاچه بود آب دریاچه با استخر فرق داره واقعا شجاعت میخواد
خداوکیل اون بچه کوچولو یوسف بمب انرژی بود اصلا خسته نمیشد لامصب میومد بیرون دوباره شیرجه بیرون باز شیرجه
اعتماد بنفس یعقوب چقدر شیرین حرف میزد با عزت نفس بالا شمرده شمرده داشت از توضیح دادن لذت میبرد
اقا چهارتا پسر به اون سن و سال چقدر صحیح تربیت شده بودن
حالا اینجا طرف تو تربیت یکیش مونده باید ده تفر مراقبش باشن بلایی سر خودش نیاره
عزت و احترام در این خانواده موج میزد
پدر خانواده وقتی بچه ها ماهی میگرفتن چقدر تشویق میکرد و ازشون فیلم میگرفت بهشون اعتماد بنفس بیشتری میداد
بچه ها چقدر باهم رفیق بودن و تو شنا بهم کمک میکردن
سید از حق نگذریم شما هم براشون کم نذاشتی دمت گرم هرکی بیاد اونجا لذت خواهد برد
بیشتر مشتاق شدم بیام اونجا
بایدم چند روز اونجا بمونن
این فایل خودش یه کتاب بود نحوه لذت بردن از زندگی با همین امکانات موجود،
در زمان حال بودن، تربیت فرزند که شاهکار بود، نحوه مقابله با ترس ها و روبه رو شدن با اون ها، نحوه درخواست کردن از افراد،
کلی نکات ارزشمند کاملا عملی شبیه به یه کارگاه بود واقعا
خدایا شکرت بخاطر این فایل زیبا
درپناه لله یکتا
سلام خداجونم
و سلام به همه عزیزانم در سایت عباسمنش
خدایی این خانواده که مهمونمون هستن رو خیلی دوست دارم♥️♥️
چقدر این بچه ها نازن، چقدر دوست داستنی هستن
چه راحت همه چیز رو امتحان میکنن و چقدر خوب همدیگه رو حمایت میکنن
موقع پریدن توی آب من فکر میکردم اگه بدونن اینجا الیگیتور هست بازم میپرن توی اب؟؟ بعد فهمیدم که میدونن و این کار رو میکنن،احسنت به این ایمانی که عمل میاره و این ایمانی که به استاد دارن
موقع پریدن چقدر باهمدیگه همکاری میکردن و من رذت بردم از این همه رابطه خوب
یه خانواده واقعا صمیمی، I love them🥰🥰
توی هر کاری هم پایه هستن
قبلا لذت میکردم از پایه بودن استاد گلم و مریم نازنین و حالا این دوستان هم چون در همین مدار هستن به جمعشون اضافه شدن و همگی باهم حال میکنن
خدایا شکرت
دیدن شادی و لذت بقیه، حالم رو خوب میکنه و خودمم برای داشتن بهترین روابط، ذهنم رو باز و آزاد میکنم
خدایا سپاس که ما میتونیم حتی میلیونها کیلومتر دورتر از کشورمون و مردم سرزمین خودمون، با افرادی شاد باشیم و تفریح کنیم که هیچ شناخت خاصی از هم نداریم اما طوری راحت میگیریم و رها هستیم که به هممون خوش میگذره
عاشقتونم یه دنیا
همیشه شاد باشید🌹🌹
به نام خدای عشق وشادی به نام خدای مهربان خدای دوست داشتنی .
سلام به استاد بهترین استاد ومریم جانم.
استاد عاشق این قسمتهام که این خانواده پیشتون هستند هر وقت این قسمتها رو می بینم پر می شم از شادی از امیدواری از شکر گزاری یه حس قشنگ که نمی تونم بگم براتون.
امروز تو بهشت نوبت آب بازیه چه لذتی داره این کار مخصوصا برای بچه ها هم ترس داره وهم لذت .
من هم با شما همه اون لذتها رو بردم انگار خودم با این پسرهای دوست داشتنی بودم .
چه رابطه قشنگی دارن این برادرها .خواسته ای که در من شکل گرفت این بود که پسر من هم تنها نباشه اونم از نعمت داشتن خواهر وبرادر برخوردار بشه واز عمق وجودم این درخواست رو از خدا داشتم.
اما چیزهایی که امروز توی این بهشت زیبا از این پسرهای دوست داشتنی یاد گرفتم:
مسولیت پذیری اینکه خودشون رو مسول نگهداری از وسایلی می دونن که بهشون داده شده پسر کوچیک خانواده همان یوسف برمی گرده تا تیوپ رو بیاره چون نفر آخر هست ومسول هست واستاد می گه هم حس مسولیت پذیری باعث می شه تا از نعمتهای بیشتری برخوردار بشن واستاد وسایل بیشتری بهشون بده.
توی جهان هم همینه اگه انچه خداوند بهمون داده رو خوب استفاده کنیم وشکرگزار باشیم بهمون نعمتهای بیشتری داده خواهد شد.
نکته بعدی الگوبرداری هست وقتی یکی از پسرها می ترسه توی آب بره بقیه فشاری بهش نمی یارن اما خودش با دیدن شادی بقیه الگو می گیره وترسش کمتر می شه وتصمیم می گیره اون هم این لذتها رو تجربه کنه.
وچقدر ریلکس بودن پدر خانواده برام جالب بود اگه من بودم شاید پا می شدم وسعی می کردم این یکی پسرم هم پیش بقیه بره وشاید هرس می خوردم که چرا می ترسه ولی همین آرامش باعث می شه طرف خودش روپیدا کنه وتصمیم بگیره.
نکته بعدی رفتن تو دل ترسهاست وقتی از چیزی می ترسی باید بری تو دلش باید یک بار برای همیشه باهاش مقابله کنی وبعد می بینی چه لذتی داره وچه خوشی هایی وجود داشته که تو به دلیل ترس خودت رو محروم کردی مثل رفتن زیر این خونه که بچه ها با کمک استاد موفق شدن ترسش رو کنار بزارن.
ودر اخر مهمونها رو دعوت کردیم به یه آتیش بازی اونم توی شب چه لذتی داره هر کس از لحظه لحظه استفاده می کنه تا شاد باشه بازی توی نور فیلم وعکس گرفتن.
وعاشقتم مریم جان که اصلا سخت نمی گیری باز هم همون روال عادی زندگی خودتون درست کردن پیاز چال شما به خودت سخت نمی گیری وهمون کارهای عادی خودت رو زمانی هم که مهمون داری انجام می دی.
خدایا شکرت از دیدن این ویدیو نهایت لذت رو بردم.
استاد ومریم عزیز ازتون سپاسگزارم که این همه زیبایی وشادی رو به ما هدیه می کنید.
در پناه خدا.
بنام خالق عشق و زیبایی….
سلااااام به استادم و مریم جون ……
خدایاشکرت برای این بهشت زیبااااا و قشنگگگگگ ،خدایاشکرت برای این فضای صمیمی و این رابطه عاشقانه و سراسر زیبایی
تحسین میکنم استادمو با این کودک درونش انقد زندس
تحسین میکنم این استخر اختصاصی پرودایسو
تحسین میکنم این بچه های فوق العاده و مسئولیت پذیرو .
چقدر این نحوه تربیت عالی و چقدر خوبه که بچع ها وظیفه شناس هستن .
تحسین میکنم پدر خانواده رو که انقدر با عشق و ذوق از بچه هاش فیلم میگیره.
واقعا همینه ،،،،ترسا تا زمانی ترس دارن که ناشناخته هستن و تو دلشون نرفتی،به محض اینکه بری تو دل ترسا دیگ اونا ترس نیستن بلکه جسارت تو حساب میشن.
الگو ها بهترین چیزن اینکه نگاه کنم تو عرصه کاری و علاقه خودم الگو ها و باور هاشونو ببینم و بگم اینا تونستن خب منم میتونم.
خدایاشکرت