سریال زندگی در بهشت | قسمت 38 - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    201MB
    13 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 38
    60MB
    13 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

262 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2881 روز

    سلاممممم

    من مردممم برای این اگاهی هاااا،چقد جالبه رابطی این بچه ها با هم ،اشتباهی که من میکردم میگفتم هر کی کار خودشو بکنه ،مشکل از منه از باورهای منه که بچه های من این همهه تو سرو کله ی هم میزنن،مشکل از منه که شوهرر من کل کارا رو بی چشم داشت انجام میده ولی من میگم چرا لباست اینجاست؟

    چرا توپا اینجاست؟و….. البته چند وقت قبل این ایده بهم شد که سخت نگیر کارای هم رو با بچه ها انجام بدین ولی من ندیدمش ،یعنییی همین سیصد دقیقه چقددددد درس داشت،

    ما مسول خوش گدروندن دیگران نیستیم بابا نیستیممم خیلییی جالب بوداین در قالب کوچیک ما مسول زندگی دیگران نیستیم،بخدا خیلی درس داشت همین دو جمله باید طلا گرفت و نوشت کاشکی یادمون نره این همه اگاهییی درسسسس ،

    واقعا در عمل مسخصه همه بخاطر عزت نفس بالاشون نیاز به باکسی بودن نداشتن که لذت ببرن،کسی مجبور بشه بخاطر دیگری کاری که دوست نداره رو انجام بده؟؟

    من مرددم برای این عزت نفس،این ازادیییی

    چقد این ازادی موج میزنه خانم هوپ برعکس خیلی از کسایی که دیدم برای نشون دهدن عشقش زنجیر نشده دور دست و پای همسرش،حتی نشستنشون حتما لازم نیست کنار هم باشن،من کلا یه فردیم که اصلا فکر نمیکنم تمام زمان کنار هم بودن ،نشستم توی جمع و پاشدن از عشقه ،همیشه ذهنم بوده هرکی هرجا ازاد هست،ولی اونقدر از دیگران شنیدم که باید این کارو میکردم ولی با زندگی در بهشن هیی افکار و باورهای پولل از من کنده شدن،

    همینطور که دیدیم طول روز همه ازاد بودن برای خودسون یه گوشه،اخر شبم دیدیم با عشق حلقه شدن و با لدذت بدون هیچ اجباری ،قانونی،چقد شاد بودن و خندیدن،

    من عاشقق این ازادی در روابطم قطعا استاد و خانم شایسته هم همینطورن چون کبوتر با کبوتر باز با باززززز،

    و باز هم عزت نفس بالااا واقعااا که خیلی از ماها مشکل داریم توی این مورد،یه گوشه از پارادایس خانم شایسته و رایان مشغول گفتگو هستن ،ولی هیچ کس نگران نیست که بین اینا چی میگذره،چون نگاه جنسیت نیست،چون پاکی و صلح و صمیمیت هست،اعتماد هست خدااا هستتت

    خدایا قلب مارو پر کن از این حس های خداییی

    الهییی شکررر که در فرکانس درک این اگاهی هاا بودم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    1234 گفته:
    مدت عضویت: 2303 روز

    سلام خدمت دوستان هم ارتعاشی وخانواده بزرگ زندگی در بهشت

    خدا رو بینهایت شکرگزارم که از دیدن این فایلها انقدر لذت میبرم ونکات جالب ازشون یاد میگیرم اصلا یه جورایی برام تفریح شدن این فایلها

    نکات جالب وزیبای این فایل بهشتی از دیدگاه من:

    ۱.آرامش وحس سادکی وکودکانگی که توی افرادی که توی این فایل میبینم خیلی برام ملموس وجالب هست.

    ۲.راحتی وصمیمیت مهمان ومیزبان خیلی برام جذاب وخواستنی هست.

    ۳.نکته ای که مریم جان در مورد اینکه ما مسئول سرگرم کردم مهمونا یا بچهامون نیستیم خیلی منو توی فکر فرو برد.با خودم فکر کردم که واقعا چقدر ما وقت وانرژیمونو برای کارهایی که اصلا نباید انجام بدیم هدر میدیم ? چقدر به فکر افراد واتفاقات وشرایطی هستیم که نباید باشیم? وچقدر میتونیم از این پتانسیل انرژی ووقت وهزینه برای انجام کارهایی که باید انجام بدیم استفاده کنیم?واگر همه اینها تشخیص داده بشه وهمه چی سر جای خودش قرار بگیره چقدر زندگیمون تغییر خواهد کرد? اینها همون مقاومتهایی هست که ما در زندگیمون داریم.دمت گرم مریم جان نکته جالبی رو گفتی.جالبه من با خودم گفتم اگه الان من بجای مریم بودم وقتی مهمونمون آتیش دوست داشت ومیرفت که چوبها وشاخه ها رو جمع کنه حتما من هم میرفتم وچند برابرش رو جمع میکردم تا اون به عنوان یک مهمان لذت ببره .حتی اگه خودم زیاد مایل به این کار نبودم.ولی بعدش با خودم گفتم چه کار وتلاش وعرق ریختن بیهوده ای! وهر چی هم فکر میکنم هزار جور ساید افکت هم با خودش داشت.ولی اینا حتی رختخواب خودشون رو هم خودشون درست میکنن وخیلی هم راضی وراحت هستن وانگار توی خونه خودشونن.خدا رو شکر

    ۴.چقدر با گزارش لیوای حال کردم والبته تعجب هم کردم چون لیوای رو یک انسان کاملا درونگرا میدونستم ولی با این گزارش خفن نظرم راجع بهش عوض شد این نشون میده اگر ایمان والدین قوی باشه بچه حتی اگر مقطعی هم ظاهرا دچار مشکلی بشه ولی هدایت وتربیت الهی به موقع خودش تعادل وهماهنگی رو ایجاد میکنه وتربیت وهدایت خداوند همیشه یه چیز دیگست.

    ۵.عزیزم. استاد توی این چند فایل چقدر در حاشیه قرار داره ولی واقعا وجودش پربرکته واصلا توجهی نداره که چشم دروبین داره اونو میبینه یا نه.انگار فیلم گرفتن مریم رو کاملا یه کار اختصاصی ومخصوص خودش میدونه واین فیلمها و مسیر فیلم برداری رو هم کاملا سپرده دست خدا.خدا قوت سید

    ۶.چقدر به اداهای براین خندیدم .توی مهمونی اولشون احساس میکردم که کمی خودمونی نشده وزیاد شوخی نمیکرد وحتی برای داخل آب پریدن هم مردد بود تا اواخر ماجرا ,ولی این بار خیلی راحت تر وصمیمی تر بود چون اون کم کم میفهمه که این زوج مهربان والهی چقدر فرکانسهای بالا وقدرتمندی دارن وچه باورها وایمان عمیق وزیبایی.

    ۷.چقدر خوبه که آدم مهمونی یه جایی میره همه با هم همکاری کنن برای کارهای ضروری وهمه احساس کنن خونه خودشونه ولذت ببرن.در لحظه بودن تمام این عزیزان رو ستایش میکنم.خدا رو شکر

    ۸.صحبت کردن مادر خانواده با بچها رو چقدر دوست داشتم واقعا حضور مادر در زندگی نعمت نامحسوس اما بسیار بزرگیه.انشالا خدا همه مادرها رو حفظ کنه وبرای کسانی که مادرشونو از دست دادن عشق خودشو جایگزین کنه که از همه چیز بالاتره.

    ۹.آتیش بازی هم مثل همیشه جذاب وزیبا بود.

    ۱۰.توی دور دوم متوجه شدم که ساعت استاد توی دست یعقوب هست وتحت تاثیر دوستی این دو نفر قرار گرفتم.

    ۱۱.واقعا تعاون وهمکاری ورفاقت وهماهنگی پسرها رو با همدیگه تحسین میکنم چقدر خوبه که همه هم بچها وهم پدر خانواده کارهای خودشونو انجام بدن تا مادر خانواده هم درست مثل اونها بتونه لذت ببره.

    خداوندا همه ما رو به زندگی در بهشت در دنیا وآخرت ودر لحظه بودن ونعمت عشق وهدایت , شادو خوشحال کن.الهی آمین

    عاشقتونم وبزودی در آمریکا میبینمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    زهره محمودی گفته:
    مدت عضویت: 2906 روز

    سلام به اعضای صمیمی خانواده عباس منشی ام

    روز اولی که این خانواده وارد شدن به بهشت , من گفتم چه جالب که این خانواده معمولی با استاد و خانم شایسته همفرکانس شدن و باهم هستند . هر چی گذشت دیدم که این خانواده هرچند کاملا طبیعی و دلپذیر و راحت هستند , اصلا معمولی نیستند (حداقل برای ذخیره تجربی فکری من )

    نمیدونم توی آمریکا چند درصد خانواده ها این حد از صمیمیت و مهر و عشق , توام با استقلال و آزادی فردی رو دارند . ولی فکر نمیکنم برای هیچجایی معمولی باشه .

    من تا حالا دیدم و حتی نظرات جامعه شناسان میگفت …که خانواده همون قدر که میتونه پشتیبان و حامی باشه , میتونه زندانبان هم باشه و فردیت و آزادی های فکری شخصیتی شما رو محدود کنه

    از طرف دیگه بعضی خانواده ها , اینقدر رابطه حقیقی بینشون وجود نداره که هر کسی واسه خودشه. بچه ها رها شده هستند عملا ! و هیچ اهمیت و توجه و نظمِ تربیتی دریافت نمیکنند . اسم مختلفی ممکنه روش بذارند ولی به نظر من ناشی از نبود توجه و عشق هست که رابطه و دیالوگ جریان نداره توی خانواده

    ….

    خیلی خوب با دیدن تجربیات روزمره درک کردم که این خانواده چقدر از همه ی این جهات عالیه. توضیحات استاد عزیزم و مریم شایسته پرانرژیم هم در هر قسمت , توجهم رو متمرکزتر میکرد که چه دریافت کنم از رفتار مهمانان بهشت

    چطور چهارتاپسر نوجوان اینقدر رفتار عالی , اینقدر مسئولیت پذیری ,اینقدر همکاری و کار تیمی عالی رو خیلی راحت و طبیعی انجام میدن .

    چه باورهایی و رفتارهایی باعث شده این بچه ها اینقدر خودشون باشن , اینقدر در مسیر شکوفایی علایق و استعدادهاشون باشن , بدون اینکه درگیر هیچ مقایسه و رقابت مخربی باشن و رفتاری برای جلب تایید دیگران انجام بدن. چقدر ارزشمندی وجودی شون رو قدر دونسته بودن

    چقدر عالی که پدر خانواده با تیپیک طنز , در مراقبت از بچه ها جایی که نیاز بود, متوجه بود . چقدر کیف کردم از اینکه مادر خانواده مثل یک ملکه بود براشون و کلی ارتباط سرشار از عشق در خانواده جاری میکرد .

    استاد عزیزم و مریم شایسته نازنینم بی نهایت ممنونم, عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3408 روز

    سلام

    🌷🌷🌷🌷🌷🌷

    به به بازم یک فایل عالی دیگر خدایا شکرت

    از زیباییهای که داریم و هست لذت می بریم و شاد باشیم و درهر کدام از آنها نشانه های از خدا را ببینیم .

    از خود طبیعت می توان برای شادی استفاده کرد یعنی چیزی خاصی نمی خواهد

    تجربیات متفاوت با آدمهای متفاوت بدست می آید.

    هر کدام از ما مسئول دیگری نیستیم هر کسی مسئول این است که خودش موفق باشید خودش شاد باشد در کنار هم هستیم ولی هر کدام برای خودش هست.

    در لحظه زندگی کنیم و شاد باشیم.

    همیشه تا آخرین لحظه تلاش کنیم ؛ شاید آخرین کلید در را باز کند.

    حتی از چیزهای دورریختی هم میشود لذت برد با خود طبیعت و یعنی خیلی ساده

    چقدر زیباست که هر چیزی مثل دایره در حرکت است یعنی همان چرخش طبیعت ، استفاده کنیم بعد می اندازیمشون در دل طببعت و دوباره آنها را می سازیم و دوباره زندگی میکنیم و دوباره زا اول

    چقدر عالی است که هر کسی با خودش در صلح است این طوری دنیای زیباتری خواهیم داشت.

    هرکاری را برای خودمان لذت بخش کنیم .

    انعطاف پذیر باشیم

    عشق به دیگران بدهیم و آن را هم دریافت میکنیم اصلا عشق دادن به دیگران آنها را برانگیخته میکند که عشق بیشتری را هم به ما بدهند واین خودش دایره وار انجام میشود .

    🌳🌳🌳🌳🌳🌳

    از نگاه کردن به هر چیزی؛ تجربه ای را کسب کنیم درسش را بگیریم

    من با باورها و فرکانسهایم این زندگی را خلق نموده ام .

    عشق بده وعشق هم بگیر.

    منعطف پذیر باش در هر شرایطی با مثبت بودن ودیدن شرایط خوب در همان لحظه

    🌺🌺🌺🌺🌺

    برای خودم شاد باشیم

    خودم و هر کسی مسئول شادی خوش است

    هر کسی مسئولیت کارهای خود را به عهده داشته باشم و من هم همین طور

    از هر چیزی لذت ببرم

    از هر کاری مثبتش و لذتش را در نظر بگیریم

    به دیگران عشق بدهم و اول به خودم وبعد به دیگران که آن هم به خودم بر می گردد.

    خدایا شکرت

    موفقیت ادامه دارد ……….

    😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فاطمه زینلی حسین آبادی گفته:
    مدت عضویت: 3131 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته نازنین

    و سلام به دوستان گلم که منو تو این راه همراهی و کمک میکنند

    این فایل خیلی خوب بود اونجا که مریم جون بازم دوربین به دست از تک تک افراد اونجا فیلم می گرفتند تا به ما نشون بدن که میشه خیل راحت زندگی کرد و شاد بود از مسابقه بین مادر خانواده و جوزف یا همون یوسف خودمون که چقد قشنگ با هم رقابت میکردن و لیوای دوست داشتنی چقدر جالب گزارش میکرد و آتیشی کهک همه چیزو ذوب میکرد حتی قوطی های کنسرو و ظرفای پلاستیکی که اگه من بودم میگفتم زشته مهمونا چی میگم که بوی پلاستیک سوخته راه بیفته اما شما زندگی شخصی خودتونو دارین بدون ترس از قضاوت دیگران

    و یا جایی که شب مهموناتختخوابا رو درست میکردن که بخوابن با اون مبل ها که ارزوی داشتنشون رو سالهاس دارم و استاد مثل بچه ها خودشونو پرت رو تخت خبلی کیف کردم که اینقد آدم میتونه راحت باشه و ترس از قضاوت نداشته باشه

    تازه مادر خانواده با اینکه به خودش احترام میذاره و کارهایی که دوست داره انجام میده ولی آخر شب کنار تخت بچه ها میشینه و به اونا عشق میده وآقای راین که میوه های کاج رو برای آتیش جمع میکردوبه کارهای بچه ها رسیدگی میکنه که تخت خوابارو با شوخی و خنده و بامزه گی درست کرد و اینطور نبود که لم بده و از مسئو لیت هاش شونه خالی کنه چقد دلم میخاد رو یکی از اون تختا خودمو ولو کنم و بخوابم

    استاد چقد شما و خانم شایسته مهمون نوازین من همین دیشب تولد یکی از دخترام بود و خودم گفتم بیان اونجا هر چهار تا دخترم با خانواده هاشون ولی آخر شب دیگه تحمل سرو صدا بچه ها رو نداشتم و تازه کمر دردم شده بودم تازه بچه های خودم بودن اما شما و مریم جون چند روز دارین مهمونداری میکنین اونم غریبه بدون اینکه خسته بشین تازه خیلی هم شاد و خوشحال و از بودن آنها لذت میبرین این یعنی در لحظه بودن راحت و آسون گرفتن همه چیز تازه دارین فیلم میگرین برا ما میذارین خوش به حالتون که اینقد با خودتون و دیگران و همه چیز در صلحین امیدوارم با کار کردن روی خودم و باورهام یه روزی مثل شما با همه چیز در صلح باشم و شاد وراحت زندگی کنم به همین زودیا

    هر روز فایل های زندگی در بهشت رو میبینم و دوره کشف قوانین زندگی رو دوره میکنم شکرگزاری رو انجام میدم تا انشالله اون باورهای داغون که مثل سیمان به ذهنم چسبیده رو پودر کنم و از هر جهت به آزادی مالی سلامتی

    معنویت آرامش برسم همین الان هم خیلی از چند سال پیش بهترم ولی من خیلی بیشتر میخام آخه خدایی که به شما همه اینارو داده همون خداست به منم حتما میده مطمئنم

    در هر حال اول از شما سپاسگزاری میکنم که دستی شدید از دستان خداوند و یکی از فرشته های خداوند که منو تو راه مستقیم هدایت کنه

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    یوسف بلوچ گفته:
    مدت عضویت: 3521 روز

    سلام

    چه باورهای موثری ایجاد شد با اینهمه نکات مثبت

    یه پیشنهاد به خانم مریم شاهسته که یه مصاحبه ای با خانم hopeداشته باشن که چه جوریه که فرزندانت کار گروهی رو بخوبی و با لذت انجام میدن تا باورها رو بکشین بیرون تا بهتر ما استفاده کنیم

    چطور میشه بچها کار گورهی رو یاد بگیرن و یکی که داره انجام میده کارها رو توقع نداشته باشه از بقیه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    قاصدک الهی گفته:
    مدت عضویت: 2546 روز

    سلام به دوستان عزیرم و استادو مریم نارنینم

    امروز فکر کنم روز دومیه که فایل این قسمت روی سایت قرار کرفته واقعا همه چی هدایته من روز اول در مدار این فایل نبودم وامروز بودم قبل دیدن این فایل من داشتم روی قانون فکر میکردم و اگاهیهای جدیدم و درک تازمو از قانون یادداشت میکردم تا اینکه به این فایل هدایت شدم قبل دیدن فایل داشتم مینوشتم که کل قانون همون خوب بودنه تلاش برای انسان بهتری شدن تلاش تا باباورهای درست شخصیت درست رو در خودمون ایحاد کنیم ک این قانونه که با تغیرمون شرایطم تغییر میکنه اینکه فهمیدم روی خدا حساب کردن ینی روی باورهای خود حساب باز کردن وحساب کردن روی باورهاا ینی توحید ینی لذت راه خدا راه شادیست و سلامت .

    من همه چیو میخوام برای لذت بیشتر من باباورهام به خواستهام میرسم ابن در خواست برای تجربه لذت بیشتر همون رهاییه رهایی در خدا میدونی عاملی مثل باور انتهایی نداره پس موفقیتم انتهایی نداره فقط میخوای برسی و لذت ببدی برای تحربه لذت بیشتر درخواست خواستهاا و حساب کردن روی خدااا میشه در خواست بدون وابستگی و حس نیاززز واین فایل که هدایت شدم تصدیق کننده همین بودخداروشکر با زبان تصاویر با کلام مریم عزیز همینو برام تصدیق کرد که کل تصویر خوب بودن رو نشون داد خوب بودن میزبان و خوب بودن مهمان و پدرو مادر و بچهاا و ارتباط تمام افراد با هم با عشق و احترام و لذت و تمیزی و فراوانی و همگی نشان خوب بودنه و توحید ینی لذت بردن اینکه ما مسعول حال دیگران نیستیم مسلول حال خودمونیم و حس ارامش و رهایی که خدا اینطوری با این قوانینش ما رو از حس گناه که حاصل باورهای استباهمونو میگیره اینکه برای لذت بردن دنبال بهونه نگرد نگو زشته و گوچیکیو بزرگی نداره جا و مکان خاصی نداره اونجایی که مریم عزیزقوطیهاا رو جمع کردن برای اتیش و گعتن لذت بخشه برام یاد بجگیهاس خودم افتادم و دیدم منم چقدر لذت میبردم چقدر حال میکردم ولی چی شد که دیگه فکرم شد وقت تلف کردن فکرم شد زشته تو دیگه بزرگ شدی و دخترو این کاراا و فلانی رو بببین چه با شخصیته و وجواب این بود که من انقدر سرزنش شدم از طرف خانواده و باورهایی که جامعه بهم داده بود و خانواده داده بود که میگفتن بزرگ شدی بسه و دیره و ترسییی در وجودم شکل گرفت که من در هر ابرتز احساسی خود انکاری دهرم خود سرزنشی دارم و ترس از قضاوت و اینده در من شکل گرفت که بقبه چی میکن و فلان انقدرردور شدم که با اینکه یه دختر 26 ساله هستم احساس از دست دادن فرصتهااارو داشتم کارایی همین 5سال پیش میتونستم بکنم و نکردم و فکر میکردم دیگه دیره و نمیشه ولی این فایل نشون داد تو همین دنیا تو همین گوشه گنارهااا ادمهایی هستن پایه ودویت و رفیق که از هرجیزی لذت میبرن و مردو زن و کوچیک و بزرگم نداره کسی کسی رو مسخره نمیکنه براشون لذت بردن طبیعیه و شاد بودن و هرجور گشتن و هر ظاهرو تفریحی رو انتخاب کردن بلند خندیدن و بازی کردن براشون کوچیک و بزدگ نداره و خجالت نداره خود بودن کودک بودن وقتی نریم و استادد در نقابل چشم هزاران نفر با اعتماد به نفس ار علایقشون میگن ینی میگن توام ساده بگیر سرتو بالا بگیر خدا باتوست و این نعمتهاا طبیعیه غیر این بودن براشون غیر طبیعیه و خداوند با قانون فرکانس نشون داد چقدر عزت ما رو لذت مارو بیشتر از ما دوست داره یتی ما وقتی تغییر میکنینم در مدار افرادی قرار میگیریم که اونام مثل ماهستن و ازحضور هم بدون رنجشی و تمسخری لذت میلریم واقعاا من تحسبن میکنم این دو خانوادا موفق و عزیز و دوسداشتنی روو.

    ونکته مهم بعدی در صلح بودن با خود نشون داد وقتی ما کارمونو انجام میدیم مثلا کمک به مادر یا کار دانشگاهیمون اگه با لدت انجام بدیم مثل این بچهاا که انکار بازی میکنن و غر نمیزنن ما در صلح با خودمون و جهان قراررمیگیریم همین کارهای کوپیک مارو در مدار خواستهامون قراررمیده نکته خیلی مهمی بود من هدفی دارم در روابط تمرکز روی این موضوع رو میخواستم و همینطور براموسوال بود چطور هدفهای دیگمم با قدمهای درست همانگ با خواسته و هدف بزرگترم کنم و بتونم در عین اینکه یه کار مهم مثل درسمو انجام میدم و نیاز به تمرکز داره اینم درست انجام بدم در عین حال در مسیر رسیدن به خواستم در روابط باشم و جواب خدا خیلی خردمندانه بود در صلح بودن با خود بهت کمک میکنه ینی همین که لذت ببری از کارت در مسیر درستی در همه ابعاد نه تنها تو خواسته رابطط بلکه تودرست تو معنویتت و اگهاهیت و سلامتی چون حس خوب =اتفاق خوب

    و جمله ای که خیلی دوسش دارم خدا به زمان احتیاج نداره و هرگز دیر نمیکنه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مریم م گفته:
    مدت عضویت: 2795 روز

    به نام خدای مهربان، سلام 🌺🌺🌺

    این جلسه از زندگی در بهشت خیلی من رو به فکر فرو برد

    از توضیحات خانم شایسته نازنین که اینقدر درونی عمیق و تفکری عمیق به موضوعات اطرافشان دارند و جستجوی رد قوانین در وقایع اطرافش

    قبل از صحبت از این جلسه قلبا خیلی تحسینشون میکنم و براشون بهترینها رو میخوام

    دیدن اینکه هر کسی داره یه کاری انجام میده در پارادایس و لذت بردن از اون کار برام خیلی درس داره

    اینکه واقعا چقدر میشه متفاوت و ساده و در صلح زندگی کرد ؛ در صلح با خود و اطرافیانت

    با وجود تفاوت فرهنگ و زبان

    اما اون انرژی درونی و احساس و باورهاست که آدمها رو جذب هم میکنه و چیزهای دیگه اهمیتشون کم رنگ میشه

    انگار همگی اومدن به یه کمپ تفریحی ، از استاد ، خانم شایسته و خانواده راسل

    که هر کدوم در پی کشف لذتهای خودشه توی اون کمپ و نه فراهم کردن شادی برای کسی دیگر

    که البته وقتی تو شاد باشی مابقی هم از حال خوب تو تاثیر میگیرن

    چقدر با این جلسه باز هم به خودم و نحوه برخوردم با آدمهای زندگیم و مسعول دونستن خوشی و شادی اونها فکر کردم

    دیدم که هنوز با اینکه خیلی بهتر شدم نسبت گذشته ، بازهم سعی در فراهم کردن آسایش بعضی آدمها و خوشحالیشون دارم ناخودآگاه

    و چقدر دور شدن از این نگاه میتونه به پیشرفتم در همه جهات کمک کنه و حتی به نزدیکانم برای وابسته نبودن

    این باز هم یعنی توحید ، یعنی همه ی ما به یک اندازه به منبع برکت و شادی و خوشی نزدیکیم

    خانم شایسته عزیز چقدر توضیحاتتون و تصاویر به جانم نشست ،

    و دور هنی کنار آتش و بودن در کنار هم و آرامش شب

    چقدر واقعا این بچه ها بهم احترام میذارن ، نه شوخی بی جایی ، نه اذیت کردن همدیگه

    از بس که ما در خانواده هامون این مدلی نبودیم ، گاهی انگار داریم یک فیلم رویایی میبینیم

    اما خبر خوب اینه که وجود داره ، بله یه همچین الگوهایی در دنیا وجود داره به این زیبایی و واضحی

    و خدارو هزاران بار شکرت و سپاسگزارم از این دستان نازنینش برای اشتراک این همه الگو و باور قدرتمند کننده در وجودم

    و انجایی که در انتهای شب مادر فارغ از قوانین روز و رها کردن بچه ها برای کشف لذتهای خود

    چه عشق و محبتی بهشون میداد و انگار میخواست بگه که من در همه حال دوستتون دارم 💖💖

    چه در تنهایی و بازی و کارهای روزانه شان چه در انتهای شب که با نوازشی آرامش بیشتری به کودکانش میداد

    خدایا شکرررت

    استاد عزیز چه فضای دل انگیزی با اون ال لی دیها برای انتهای شب درست کردید

    چقدر خاطرات شیرین برایشان با محقق کردن خواسته هاتون درست کردید

    خدایا شکرت چقدرررر امروزم پر برکت بود 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌵🌵🌴🌴🌳🌳🌲🌲🌱🌱🌲🌲🌳🌴🌴🌵🌵🌴🌳🌳🌲🌲🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2895 روز

    به نام الله مهربان

    سلام به همگی

    همیشه کاری که با مجری گری مریم شایسته عزیز باشه واقعا عالی میشه ،خداوند چقدر عاشقانه و هدایتی با استاد و مریم جان و ما دوستان حرف میزنه که همچین مهمونهایی رو میاره که فقط الگوهای عالی و آموزنده باشن برامون تا نتنها دست و پاگیر زندگی استاد باشن بلکه نکات زیبا و کمک کننده هم باشن واقعا وقتی آدم ذهنش ،باورش درست باشه میتونه هم خوش بگذرونه هم مهمون نوازی کنه هم کار و شغلش رو انجام بده اما اگه این حرفو به 99درصد آدمها بگی اصلا نمیتونن قبول کنن شاید افراد غیراز این خانواده یا افرادی که هنوز دراین خانواده مدارشون پایینه فکرکنن این فایلها زیاد هم مهم نیستن اما واقعا

    تانگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی

    گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش،،

    من چونکه به تمرینات و نکات خوب این سایت و فایلها توجه میکنم و تا جایی که میتونم عمل میکنم به همون اندازه هم نتایج و نشانه های خوب دریافت میکنم

    خب بذارید نکات و نشانه های زیبایی که امروز و پریشب اتفاق افتاد رو بگم

    وقتی توی این فایل لیوای کارهای مجری گری میکرد همون موقع یاد، دو این جانسون«راک»

    افتادم انگار آینده ی لیوای رو مانند راک دیدم و امروز همش به شخصیت راک فکرمیکردم که همین الان یکی از دوستان بهم پیام داد که خواب دیده با راک داره فیلم بازی میکنه

    امروز یه نفر بهم زنگ زد گفت میخواست در مورد یه وسیله و مهارتی که من قبلا درش فعالیت داشتم براش توضیح بدم و یه خورده یادش بدم و گفت خونه ام توی فلان محله

    و اون محله بدترین و داغونترین محله ست میخواستم بگم نه من نمیام اما یه حسی بهم گفت برو خوبه این با بقیه شون فرق داره

    خلاصه گوش به حسم کردم رفتم وقتی وارد خونه ش شدم باورم نمیشد یه همچین خونه توی همچین محله ای باشه و همچین فرد باشخصیتی خلاصه بعداز توضیحات و مهارتها موقع خداحافظی چقدر تقدیر و تشکر کرد ازم و باهام چنددقیقه درمورد اینکه اکثر مردم خودشونو تو قالب های اشتباه جامعه قرار دادن و ذهنیت های محدودی برا خودشون ساختن و میگفت شاید الان بقیه بگن من سنم بالاست و برام شروع همچین کارهای مخصوصا هنری دیر باشه اما من احساس میکنم توانایی هام و استعدادم به اندازه یه فرد 20ساله ست بعد منم خیلی لذت بردم و تحسینش کردم و بهش گفتم شما واقعا پیشرو هستی که چنین باورهای ذهنی داری و همون موقع گفتم خدایا ممنونتم که همچین افراد باارزشی رو میاری به سمتم

    امشب با یادآوری اینکه من تونستم تکنیکهایی که قبلا بزنم توی رشته ام امشب هم تونستم یه تکنیک جدید بزنم،،خدایاشکرت

    یاد حرفت افتادم استاد ذهن چیزی رو روی هوا قبول نمیکنه باید منطق بیاری براش تاقبول کنه ،،منم همینکارو کردم به ذهنم گفتم دیدی فلان کار فلان تکنیک رو چندروز پیش یاچندوقت پیش تونستم انجام بدم پس اینم تمرین و تکرار میکنم و موفق میشم،،

    پریشب توی مغازه ای بودم صاحب مغازه از فوق العاده بودن مردم آمریکا و مهمان نوازی کردن مردم ایران میگفت،،

    الان میفهمم این تجربه های زیبا بخاطر توجهم به نکات زیبا و عملکردمه

    و جدی گرفتن این مسیر،،

    چقدر لذت بردم از خودکار انجام کارهای بچه ها که همین کارهای جزئی باعث موفقیتها و کارهای کلی و تجربه ها و آینده سازی میشه

    و چقدر لذت بردم از نوازش کردن بچه که خانم هوپ میکردم موقع خواب این میشه همون تمرینهایی که ما توجه به نکات مثبت و سناریو ها ،تجسم خلاق،سپاسگذاری هایی که قبل از خواب انجام میدیم،،

    استاد جان ،مریم جان،دوستان جان از همگیتون ممنونم

    خداوند برای بنده اش کافی ست اما شما هم آیینه خداوندین،،

    همون خداوند نگهدار همتون باشه،،،،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: