این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-01 08:48:482025-02-25 09:23:13سریال زندگی در بهشت | قسمت 39
320نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خیلی ممنون بابته ترجمه های همه ی دوستان، ممنون از وقتی که گذاشتید، خیلی از مصاحبه لذت بردم، نگاه خانم هوپ به شادی برام جالب بود(انتخاب شادی).
ممنون از خانم شایسته و استاد عباسمنش/تشکر ویژم بابت خانم شایسته هستش ، همینکه این فایلهای ویدیو رو میگیره و وقت میزاره و بعد با یه عشقی تدوین و ادیت میکنه خیلی برام لذت بخشه دستو دردنکنه
چقدر خوشحالم و چقدر حس خوبی دارم برای دیدن این قسمت از زندگی در بهشت
راستش طاقت نیاوردم قبل از اینکه کامنت بذارم اول ترجمه ی دوست عزیزمون رو خوندم
تا ببینم چی گفته خانوم هوپ
و چقدررررررررر قوانین الهی رو توی حرفاش و مطمئنا در عملکردشون در زندگی دیدم
حالا ممکنه نااگاهانه باشه یا اگاهانه…هر چند که در بیشتر صحبتهاش میگفت طبیعیه که این شکلی باشن ولی خدایا چقدر جالبه که خانواده ای به این بهشت به سمت استاد عزیز و مریم جان هدایت شدن که قوانین الهی و کائنات در لحظه لحظه ی زندگیشون موج میزنه…
آفرین
آفرین
آفرین
وقتی دیدم توضیح دادید که خونه رو در اختیار مهمونا گذاشتید و خودتون داخل آر وی هستید دیدم چقدر متعادل و هماهنگ روی احساس لیاقتتون کار کردید
طوری که هم به مهمونا عشق دادید و فضای آرامش بخشی رو براشون در نظر گرفتید هم خودتون در بهترین جا و مکان هستید برای کار کردن و غذا خوردن …در واقع چیزی به اسم احساس قربانی بودن درون شما وجود نداره
ای جانم چه دارکوب زیبایی..وقتی دیدمش گفتم زمانی که تمرکز روی زیباییها باشه به زیباییهای بیشتر هدایت میشی
امروز دیدن دارکوب
فردا صحنه ی غروب خورشید
پس فردا یه آتیش بارون زیبا
و…….
وقتی شنیدم گفتید پدر خانواده صبحانه رو آماده کرده گفتم خدای من این خانواده چقدر هماهنگی و عشق بینشون موج میزنه
مردی که صاحب شرکتیه که چندین نیرو داره و صاحب 4 فرزند پسر خودشو مستثنی نمیدونه ازینکه بگه من یه مَردَم و برای خودم کسی هستم و نباید ازین کارا بکنم…تحسینتون میکنم
و با چه عشقی دور میز نشستن و از وجود هم لذت میبرن
وقتی وارد خونه شدید دیدم خدایا چقدر این خانواده با نظم هستن و کلبه رو مثل خونه ی خودشون تمیز و مرتب کردن ..آفرین به این درک و شعور و عشقی که دارن …آفرین به این فرهنگی که دارن
مریم جان وقتی صحبت ظروف یکبار مصرف رو کردید موقع اومدن مهمون اونقدر ذوق کردم چون منم دقیقا و دقیقا همین فکر رو دارم و همیشه میگم دلم میخواد مهمون که دارم ظروف یکبار مصرف استفاده کنم تا هم خودم و هم مهمونم راحت باشه.و اصلا اصلا ترس از قضاوت دیگران برای این ندارم که ممکنه فکر کنن من ظروف ندارم یا ممکنه بظاهر زیبا نباشن
وای که چقدر من این ایده رو دوست دارم
میخوام یه فلش بگ بزنم به چندسال پیش ..زمانی که تازه با استاد و اموزشهاشون آشنا شده بودم و قانون بخشس و خلا رو اموزش دیدم یروز تصمیم گرفتم و کل وسایل خونه رو کل وسایل رو بخشیدم به یه خانواده و با یسری لباس رفتم توی خونه ی جدید
و بعد با وسایل ضروری زندگی جدیدم رو شروع کردم و کم کم وسایلی که نیاز داشتم رو تهیه کردم و الان وسایل خونم هم زیبا و شیک هستن هم ساده…با توجه به اینکه خیلی هم کم هستن…بحدی احساس راحتی دارم
و همیشه ذهنیتم این بوده موقع مهمونی دادن فقط ظروف یکبار مصرف استفاده کنم
خداروشکر میکنم از مقایسه ها با زندگیهای اطرافیانم دور شدم
از احساس قربانی بودن دور شدم
از احساس عذاب وجدان دور شدم
از احساس کمبود اعتماد بنفس دور شدم
از احساسهایی که حالمو بد میکنه بابت زندگی و فرعیات مربوط به زندگی دور شدم
البته اینم بگم که تنوع رو دوست دارم
ثروت رو عاشقشم
خرید رو دوست دارم
ولی اول دنبال راحتی و لذت بردن و بعد زیبایی هستم
واقعا تحسینتون میکنم ازینکه میبینم به سبک شخصی خودتون زندگی میکنید هرکس سلایق و علایق خودش رو داره و ازش لذت میبره…این یعنی ازادی در روابط بدون حس مالکیت حتی برای خوردن غذا
چقدر این خانواده به ماهیگیری علاقه دارن و چقدر حرفه ای و با ارامش مادر خانواده اینکارو انجام میده …آفرین
هر بار که اینکارو انجام میدن انگار اولین باره و چنان با شوق و لذت اینکارو میکننِ.با تمام تمرکز
مطمئنا جوزف جزو اون افرادی هست که هیچ مانعی براش معنا نداره …نه جنسیت…نه سن…نه شرایط و نه مکان …آفرین به این پسر
چقدر وجود این پسر میتونه برای ما درس داشته باشه
آفرین آفرین به این خانواده که نیاز و خواسته ی همدیگه براشون اهمیت داره …گم شدن یه لیوان چقدر براشون مهمه
بنظرم خود لیوان نیست اون اهمیت و مسئولیت پذیری و هماهنگی بین خانواده است که اینقدر مهمه
خدای من چقدر عشق کردم وقتی شنیدم پدر خانواده همسرش رو همراهیی کرده و برای یک لیوان رفتن خرید کردن و برگشتن
چقدر عشق به همدیگه
چقدر احترام به همدیگه
واقعا اگر ما بودیم اینقدر برای نبود یک لیوان اونم برای فرد دیگه اهمیت میدادیم؟
چه فرهنگ زیباییه این آزادی مالی
اینکه خیلی خوب پولسازی کنی و خیلی هوبتر برای لذت بردن خرج کنی
عاشق این شکل زندگی کردن هستم
طوری که هر موقع و هر جا هر چیزی رو خواستی بدون هیچ دغدغه ی فکری بخری و نگران نباشی
نگران کمبود…نگران از دست دادن و نگرانیهایی ازین شکل
واقعا نمیشه از هیچ لحظه ی این کنارهم بودنا گذشت و ننوشت
از بغل کردن پسر بزرگ خانواده مادرش رو و عشق دادن بهمدیگه
واقعا وجود این خانواده و زندگی کردنشون توی این مدت برای ما یه الگوی زنده بود ازینکه کلی باورای اشتباهمون شکسته بشه
اینکه میشه 4تا فرزند داشت اونم پسر و به بهترین شکل تربیتشون کرد…
میشه یه خانواده 6نفره بود که هماهنگ باشن باهم و با عشق و احترام و مسئولیت پذیری کنار هم زندگی کنن
میشه یه خانواده ی 6نفره بود و به علایق و سلایق همدیگه احترام گذاشت
میشه مادر 4تا پسر بود و شاغل باشی
و اینقدر پرانرژی باشی و خوشتیپ و سرحال
میشه مرد خانواده صاحب شرکت باشه و تایمش رو هم بذاره برای لذت بردن و کنار فرزندانش بودن خالی کنه و نگران شرکت و کارش نباشه
دیگه چی بگم؟
از ادبشون
تمیز و مرتب بودنشون
احترام به همدیگه
و……..
چقدر ما این مدت یاد گرفتیم ازین الگوهایی که خداوند مارو هدایت کرد به سمتشون
ای جانم که پسر خوشگلمون داره به مادر توی اشپزی کمک میکنه…
آفرین به این هماهنگی به این تربیت به این فرهنگ به این احترام
یعقوب و یوسف عزیز تبریک میگم که اینقدر فارسی رو خوب دارید یاد میگیرید و صحبت میکنید
من توی این کامنت میخوام راجع به مصاحبه خانم شایسته ی عزیز با خانم هوپ، نکته ای رو که درک کردم و ترمز ذهنی خودم بگم.
توی قسمتی از مصاحبه خانم هوپ گفتن که من بچه هام رو بخاطر چیزی که هستن دوست دارم و عاشقشونم؛ و اینکه اون ها رو بخاطر چیزی که هستن دوست دارم.
حالا من میخوام قضیه رو توی زندگی و روابط خودم پیاده سازی کنم و میخوام از این به بعد من به عنوان فرزند خانواده پدر و مادرم رو بخاطر چیزی که هستن دوست داشته باشم و عاشقشون باشم، البته باید بگم که پدر و مادر من واقعا عالی هستن و من قبل از این هم واقعا دوستشون داشتم و همیشه سپاسگزار خداوند بودم بخاطر داشتنشون.
اما وقتی امروز ترجمه مصاحبه خانم شایسته و خانم هوپ رو خوندم (که همینجا هم از دوستانی که زحمت کشیدن و ترجمه کردن تشکر میکنم و براشون آرزوی سعادت و خوشبختی میکنم)؛ واقعا دیدگاهشو دوست داشتم و با خودم گفتم چه بهتره که من آدم ها رو بخاطر خودشون دوست داشته باشم نه این که فقط بخاطر اینکه مثلا پدر یا مادرم هستن.
از شما خانم شایسته ی عزیزم کمال تشکر رو دارم که وقت گذاشتین و با سوال های خوبتون باور های خانم هوپ رو که موجب این نتایج برای اون شده رو به ما هم گوش زد کردین.
از خانم هوپ مهربون هم سپاسگزارم که این طور صمیمانه پاسخ دادن.
دقیقا عملکرد این خانواده ی آمریکایی مثل عملکرد ما تو خونست و من همیشه از این موضوع ناراحت بودم اما حالا که ویژگی های این مشارکت رو میبینم که میتونه چه مزایایی داشته باشه، از مادرم بابت این حس مشارکتی و تقسیم کار سپاس گزارم ،،و دلیل اینکه بعد این همه سال خانواده ی من هنوز همدیگرو دوست دارن و یه حس دوست داشتن قلبی بینمون برقراره همینه،،و میتونم با قدرت بگم که مادر من اگه یه زمانی رئیس جمهور بشه کشور با موفقیت های مدیریتی همراه میشه ،الان چند روزیه که به مادرم افتخار میکنم …ایشون خیلی معرکه هستن
من دقیقا چند روزه که هرروز به فایلای سریال بهشت نگاه میکنم و لذت میبرم،چون واقعا عاشق آب و سرسبزی و طبیعتم .
۱.اینکه خداروشکرک دارکوب واقعی دیدم همیشه تو کارتونها و کتابها بود.خب تو واقعیت هم هس.
۲.خوشحالم واس خانم هوپ ک در عین مهم بودن لیوانش بهش دلبستگی داشت ولی وابستگی نداشت ک بگه الاو بلا همون لیوان.و بعداینکه خونواده بسیج شدن برای پیداکردنش ک اینم خودش نشان از همکاری.خب بیخیال شدوچقدر قشنگ باهمسرش برای خریدلیوان دیگه اقدام کرد.برای علایقش وتجربه لیوان نو بارنگ دیگه.برای من درس بزرگیه ازاینکه وابستگیهای زیادی دارم ک فک کنم مثل ابراهیم ب۱تبر برای شکستنشون لازم دارم.و۱اراده محکم.وافرین ب رایان ک همسرشو همراهی کردک ب خواستش برسه.
۳.درس دیگم اون لحظه دراغوشی مادروپسربودک من برخلاف دوستان گریم نگرفت ولی چیزی درونم شکست مادرمن بچه ک بزرگ میشه دیگه علاقه ای ب بوسیدنش نشون نمیده یابغل کردنش.بیشتر مابچه سمتش میریم البته محبتهای دیگه داره ولی از نوع اغوش گرفتن.میگه شمابزرگ شدین حالا پسرک باشه دیگه هیچ میگه ب سن بلوغ رسیده و فلان وبهمان.۱سری باورهای غلط.ولی خب این مادرو پسر چ قشنگ هموبغل کرده بودن بدون هیچ پیش فرضی واینکه پسرسعی داشت مادرشو بلند کنه.
۴.اشپزی هوپ وپسرش لیوای هم باحال بودک باهم همکاری میکردن و خب خودش مشارکت تو کارهاس.واین عالیه واینکه فرق نداره بچه پسرباشه یادخترمیتونه تو اشپزی ب مادر کمک کنه اخه وقتی حرف از اشپزی میشه مردای ما میگن ما بریم اشپزی کنیم پس شماتوخونه چی میکنید.رایان عزیز ک صبحونرو درست کردو حتی اشپزخونرو مرتب کرده واقعا الگو.
۵.اینک چ قشنگ۲خونواده از۲فرهنگ مختلف کنارهم ب مدت چندروز ازباهم بودن لذت میبرن وخوش میگذرونن.واینکه راحت باتفاوتهای هم کنار میان.هرکس غذای خودشو درست میکنه وهیچ کس مجبور نی ب خاطر خواست وعلاقه۱دیگه از علاقش وخواستش بگذره ک خب تو زندگی مریم واستادعزیز قبلتر از این رو شاهد بودیم.والبته اینکه خب مهمون هرانچه ک خودش میخواد رو درست میکنه ومیزبان هم اذیت نمیشه هم فکر غذا هم چندنوع پخت غذا.واصلا مهمون باکمال میل اینکارو میکنه وخب حرف وحدیثی هم توش نی.اینم۱درسی بود برای خودمن.برای اینکه۱سری توقعات وانتظارات رو ازبقیه کم کنم وناراحت نشم حتی ازش لذت ببرم.
۶.استفاده ازظروف۱بارمصرف هم نکته دیگه ایه ازاینکه خب حالا از۱طرف بحث شستن ظرف ک خب ماشین ظرفشویی بودولی ازطرف دیگه برای چیزهایی مثل نوشیدنی ک این خونواده انقدر مصرف دارن خب لازم وخیلیم عالی.
۷.توگزارش مریم عزیز ازهوپ.چندنکته نظرمو جلب کرداینکه کودک درون مادر وپدر خونواده زندس واینکه هوپ عامدا شادی رو انتخاب کرده و نظرش اینه تو هرشرایطی مادر خونواده شادی رو انتخاب کنه ن اینکه همیشه شادباشه انتخابش شادی باشه واین خیلی مهمه.وب نظرم خب بچه بیشتر وقتشو بامادر میگذرونه و حالات روحی مادر خیلی رو بچه تاثیر میزاره لااقل تو زندگی ما این مسئله واضح بوده.۳.اینکه خب تو خونواده راسل بچه ها ناخوداگاه همچین رفتارهایی دارن چون پدرومادری دارن اگاه وبا بصیرت ولی خب خیلیا مثل خودمن باقرار دادن الگویی مثل هوپ یادرس گرفتن از تضادهام همچین باورهایی ک ب این نتایجی ک دوست دارم برسه میسازمش.۴.اول گزارش خودهوپ هم بانظر مریم عزیز موافق بود ک بچه های خوبی داره واین خودش عزت نفس ب بچه دادن ک اگه بگم پرو میشن وفلان وبهمان نبودیا اینکه اگه بگم مریم قضاوت میکنه ک این چقدر ازخود مچکر.۵.واینکه هوپ بچه هاشو ب این دلیل ک خودشونن دوست داره چیزی ک هستن اون سعی کرده باوقت گذاشتن برای شناخت تک تک بچه هاش بااینکه۱خانم شاغل هم هس فقط اونا رو بپذیره وحتی تو این مسیر کمکشون کنه ک تو این مسیر بهترین خودشون باشن با بقیه مقایسه نکرده و اون توقعی ک ازاولی داره از دومی تو اون مسئله مشترک نداره.واین خودش عزت نفس برای بچس.اعتماد ب نفسش برای دوست داشتن خودش برای چیزی ک هس ن چیزی ک ازش توقع دارن.والبته توقعی هم نی.این بهترینی تو چیزیه ک بهش علاقه داری ومیخوایش.و احترام گذاشتن ب خواست همدیگه.۵.واینکه مادر خونواده این موفقیت رو فقط ب خودش نسبت ندادبا اینکه همسرش هم نبودو اینو محصول همکاری خودش وشوهرش میدونست.و حتی جاهایی همسرش رو برای بچه ها الگو قرارداده.خودش مسئله بزرگیه ب نظر من.۶.واون دست کردن سالاد ک هوپ بادستاش قاطی میکرد برام جالب بود بااینکه سبزیجات بود.لااقل من خودم سبزیجاتو باقاشق مخلوط میکنم و خب خودش تجربه ای بود.
۸.شخصیت یوسف ک چ برنده باشه چ بازنده اون شور و علاقش برای انجام چیزی ک میخواد اونو همیشه برنده میکنه و تو خودش بهترین
اینا نکاتی بود ک من گرفتم وخدایا شکرت ک من این نکات رو درک کردم.
نمیدونم این خونواده دوست داشتنی چیزی از قانون جهان هستی میدونن یا نه، اما عملکردشون مثل کسانی هست که از قوانین اگاهن. حتی در صحبتهای مادر خونواده کاملا این حس میشه .
چقدر لذت بردم وقتی خانم شایسته عزیز به مادر خونواده گفت که تو بچه های خوبی داری مادر خونواده به جایی گفتن «نظر لطفتونه»که جواب منه وقتی اینطور از بچهام تعریف کنن گفت«اره منم باهات موافقم» بدون تعارف و ارزش قایل شدن برای عملکرد خودشون و فرزندانشون
نکته بعدی قدردان بودن مادر خونواده که همون اول میگه که این یک کار گروهی و به خاطر همکاری و حمایت همسرمم هست
و نکته بعدی قبول بچه ها با همون استعداد و شخصیتی که دارن این خیلی نکته مهمی در تربیت فرزندانه که با زور و اجبار بچه ها رو وادار کردن به چیزی که دوست ندارن و اجبار به درس خوندن زرنگ بودن بیست گرفتن طرف گوشی نرفتن و طرف بازیهای گوشی نرفتن و خیلی چیزهای دیگه .
من تحسین میکنم مادر و پدر دوستداشتنی و عزیز این خانواده رو که واقعا خوده واقعیشون هستن
تحسین میکنم تک تک فرزندان این خونواده رو که بسیار باادب مهربان و دوست داشتنی هستن
ممنون خانم شایسته عزیز به خاطر این صحبتهای زیبا و اموزنده و عالی و این نکته بینی و ریز بینی و دقت شما رو در دیدن رفتار و شخصیت این بچه ها و نوع تربیت این خونواده تحسین میکنم
یک دنیا ممنون بابت این سوالات خوب و عالی و جوابهای بینظیر مادر خونواده
واقعا مشخصه که پدر خونواده یک مرد خونواده دوست همراه و با محبته پدری که اشپزی میکنه و بعد اشپزی اشپز خونه رو تمیز کرده و این باعث ایجاد محبت میشه و همکاری در خونواده رو تقویت میکنه و این پدر واقعا جای تحسین داره
و اینکه مهمان و میزبان بسیار راحتن و هر کسی هر چی که دوست داره با توجه به زایقه و سلیقه خودش میپزه و میخوره و این باعث میشه ادم از مهمانی و مهمانهاش خسته نشه و از در کنار هم بودن لذت ببرن و این یعنی احترام به همدیگر با وجود تفاوتها
🌼مهم نیست چه ویژگی داریم .مهم اینکه چطور ویرگی رو هدایت کنیم در جهت علایقمون🌼
نکته بعدی همینطور که خانم شایسته عزیز از استاد نقل کردن کوچیک نکردن خواسته س .مادر خانواده لیوانشو که از خوردن نوشیدنی در لیوانش لذت میبرد وقتی لیوانشو پیدا نکرد نگفت ولش کن توی هر لیوانی میخورم دیگه ، و یا بگه بابا یک لیوان الان بقیه چی فکر میکنن چیزی که من حتما در این موقع به خودم میگفتم اما مادر خونواده برای خودش ارزش قایل میشهو بزایخواسته خودش و میره یک لیوان دیگه میخره و لذت رو از خودش نمیگیره .
اینها همش درسه همش آموزنده س . از خدا میخوام که کمکم کن تا بتونم عمل کنم به همه اموزه ها
خدای من کمکم کن قضاوتهای دیگران برا مهم نباشه و از لذتهام لذت ببرم
خدایا من رو هدایت کن به راه کسانی که به انان نعمت داده ای نه انان که غضب کرده ای و نه گمراهان امین یا رب العالمین
وقتی صحبت های خانم Hope رو درباره تربیت فرزند، اهمیت دادن به علایق بچه ها و در عین حال داشتن اصول می شنیدم، اولش مات و مبهوت بودم و بعد فقط اشک ریختم. واقعا شگفت انگیز بود این صحنه ها. من همیشه از مادر بودن میترسیدم و نفرت داشتم چون مادر خودمو میدیدم و نمیخواستم خودم چنین مادری باشم برای بچه هام. دور و اطرافم هم هیچوقت مادری به عالی ای خانم Hope ندیده بودم. خانمی که هم انسان فوق العاده ای هست، هم همسری عالی و هم مادری فوق العاده.
الان خانم Hope الگویی برای من شد که به خودم بگم میشه چنین مادری بود.چقدر خوشحال شدم و چقدر زیاد سپاسگزارم از شما به خاطر این مستند عالی و آموزنده. من حتی متن صحبت های خانم Hope رو برای خودم نوشتم تا دوباره بخونم و دوباره پر از شوق بشم. بخشی از صحبت های خانم Hope رو که به ما درباره فرزند پروری گفت، اینجا می نویسم:
خانم Hope: “من پسرهای خوبی دارم و میدونید تنها من نیستم که باعث شدم اینقدر تربیت اونا خوب باشه. من همسر خوبی دارم که حامی من هست. خدا به من آگاهی داده برای پرورش فرزند و درست کردن محیط گرم خانواده و البته من در برابر خدا متواضعانه برخورد میکنم و فکر نمی کنم که دلیل این ویژگی های خوب در خانواده ما فقط من هستم. بلکه ترکیبی از خیلی از چیزهاست. یه مادر باید شاد باشه. در واقع تا وقتی خودت از درون حالت خوب نباشه، هرگز نمیتونی فرزندان شادی تربیت کنی، مگر آنکه اون بچه ها خودشون شاد بودن رو انتخاب کنند.
والدین انتظار دارند که بچه هاشون عالی باشن ولی من میگم بچه ها رو همینجوری که هستن بپذیرید. من انتظار ندارم فرزندانم بی نقص باشند و این اهمیت چندانی نداره. اون چیزی که خیلی مهمه این هست که بچه هام رو برای اون ویژگی شخصیتی ای که دارن و علاقشون تشویق و تحسین کنم، نه برای اینکه اونا بی نقص باشند. مثلا پسرم Jacob به درسای مدرسه علاقه ای نداره. پس من باید اینو درک کنم و نباید با پسرم لوک-که درسش عالی هست- مقایسه اش کنم و همون توقعات رو ازش داشته باشم. چون اون علائق دیگه ای داره و توی یه چیزای دیگه ای استعداد داره و من همینطور که هست پذیرفتم و عاشقشم.
من این رو در پسرهام نهادینه کردم که دوستشون دارم. صحبت کلیشه ای نمیکنم که آره والدین باید عاشق بچه ها باشن و از این حرفا. کلید اصلی این هست که هر بچه ای رو در هر مرحله ای که هست قبولش کنیم، دوستش داشته باشیم و در مسیر علاقش حمایتش کنیم و نخواهیم که عالی باشه. همچنین اجازه بدیم که صحبت کنن و حرف هاشون شنیده بشه. اشتباه والدین اینه که میخوان همش حرف بزنن و گوش ندن. باید واقعا کنار بچه هامون باشیم. پسر های من جز محبوب ترین آدم های دنیان که میخوام پیششون باشم. نه تنها عاشق شونم بلکه واقعا دوستشون دارم و فکر میکنم خودشون هم این رو درک کردن و میدونن.
ما همیشه با پسرهامون صحبت میکنیم، طوری که وقتی میخوان حرف بزنن حس کنن حرفشون مهم است و وقتی با بزرگتر ها برخورد میکنن درک خوبی از شخصیت خودشون دارند. حس خوب اعتماد بنفس رو دارن و وقتی حس خوبی در مورد خودشون داشته داشته باشند، میتونن به فکر بقیه هم باشن. این جمله ی مادر خانواده منو دگرگون کرد که گفت: من می خوام پسرم لیوای بدونه که از نظر ما اون چیزی که اون دوست داره انجام بده، ارزشمند هست”.
یه چیز دیگه که نظرمو جلب کرد، این بود که لوک و مادرش همدیگه رو در آغوش کشیدن، اونم همینجوری بدون دلیل خاصی همدیگرو بغل کردند. چقدر این فرهنگ زیباست که حتی وقتی پسرت اینقدر بزرگ شده و واسه خودش مردی شده، اینجوری بغلت کنه و ببوسه تو رو. واقعا از این صحنه اشکم در اومد. خدا رو شکر که چنین خانواده ای رو بهمون نشون میدی که بیشتر باور کنیم میشه یه زندگی عاشقانه و زیبایی رو ساخت. این فرهنگ عشق خدایی رو از ته دل تحسین می کنم
چقدر ساده گرفتن مهمونی هاتون رو دوست دارم منم هر وقت مهمونی بیاد خونم که آنقدر همه چی ساده باشه لذت میبرم ولی ماها خودمون رو خیلی درگیر حواشی کردیم و مهمونی رفتن و گرفتن رو برای خودمون سخت کردیم ،تحسین میکنم پدر خانواده رو که صبحانه رو آماده کرده و آشپزخونه رو هم مرتب کرده. چقدر این خانواده مسیولیت پذیری و قدر دان اون نعمتی که در اختیارشان قرار دادید هستن ما باید برای خودمون یاد آوری کنیم که اگر ما قدر دان نعمت هایس که خدا بهمون داده باشیم نعمت های بهتری نصیبمون میشه
ویژگی رقابت طلبانه جوزف
چقدر خوب این ویژگی رو توصیف کردین و به نکات مثبتش توجه کردین
من همیشه فک میکردم بچه ها نباید همیشه به برد فک کنم چون اگر یه بار باختن ضربه ی بدی میخورن ولی امروز از شما یاد گرفتم باید به بچه هام یاد بدم همیشه به برنده شدن فک کنم ولی اگر شکست رو تجربه کردن اتفاقا باید تجربه به دست بیارن وناامید نشن و دست از تلاش برندارند ،حال خودشون رو خراب نکند
مهم نیس ما چه ویژگی شخصیتی داریم مهم اینه به کدوم سمت هدایت اش میکنیم
جوزف از این ویژگی استفاده کرده و توی پینگ پنگ رشد خوبی کرد و تو خیلی از زمینه ها میتونه از این ویژگی استفاده کنه در صورتی که اینجا به نظرم اسم این کار رو میزارن حسادت
و چقدر خوبه تغییر زاویه دید
اگر قبلاً بود میگفتم چقدر این بچه حسود ولی الان این بچه رو تشنه ی موفقیت میبینم و چقدر تحسینش میکنم این ویژگی اش باعث میشه همیشه تلاشش رو بکنه و انگیزه اش رو حفظ کنه
از برنده شدن سیر نشییم
تو این سریال حتی گم شدن لیوان مادر خانواده هم درس داره ،اونا به جای اینکه حال خودش رو بد کنه و دنبال مقصر بدونه اول ایده ای که به ذهنش رسید رو اجرا کرد که اونم گشتن دنبال لیوانش بود و چقدر خوشم اومد وقتی از بچه ها هم کمک گرفت و بهشون مسیولیت داد و بعدش وقتی دید پیدا نشد به جای اینکه خودشو ناراحت کنه خیلییی راحت رفت یه لیوان دیگه خرید و چقدر به خودش راحت گرفت
همونقدر که راحت پول درمیان راحت هم خرج میکنن
چون ما ایرانی ها به نظرم یه باور محدود کننده داریم که اجازه نمیده بهمون مثل هوپ عمل کنیم اونم اینه این پول راحت به دست نیومده که بخای اینقدر راحت خرجش کنی
اتفاقا این مادر به من نشون داد خیلی راحت برو خواسته هات رو بخر و خودت رو بخاطر یه سری مسایل جزیی ناراحت نکن
یکی از سر راست ترین راه ها برای موفقیت اینه که الگوی مناسب پیدا کنیم
باورای قدرتمند کننده اش رو شناسایی کنیم
اون باور ها رو تو خودمون بسازیم
و همونطور هم عمل کنیم
حالا هرخواسته ای داریم
اول بگم با دیدم این قسمت و این تضادی که برام پیش اومد که زبان انگلیسی بلد نیستم و متوجه این صحبت های طلایی نمیشم این خواسته تو وجودم شکل گرفت که زبان رو یاد بگیرم ،حالا باید دنبال الگو باشم که کسی مثل من بوده و زبان رو یاد گرفته و اتفاقا موفق هم بوده
ترجمه دوست عزیزمان رو خوندم و لذت بردم از این مصاحبه چقدر این مادر فوق العاده است
یکی درسش خوبه و یکی دیگه علاقه اش به بازی کامپیوتری
منم پسرم عاشق بازی و خودم میبینم وقتی که من چند تا سوال در مورد بازی ازش میکنم چقدر دوست داره با عشق جواب بده
تو درسخوندن بهش سخت نمیگیرم
من ازهوپ یاد گرفتم خودم لذت ببرم از هر شرایطی که توش هستم با خودم حالم خوب باشه یه مادر پر انرژی و شاد باشم اعضای خانواده هم با من همراه میشن
مشکلی که من داشتم تمام مسئولیت زندگی با من بود و این باعث میشد من خسته و عصبیبشم و از انتخابم هر روز پشیمون تر بشم ولی اگه ما یاد بگیریم از هر شرایطی لذت ببریم و تقسیم مسئولیت کنیم زندگی زیبا میشه حتی اگه 4 تا پسر هم داشته باشی
واقعا تحسین برانگیزه رابطه دوستانه و همراه با احترام خانواده آقای رایان
چقدر دوست داشتم صمیمیت و عشقی که در این خانواده موج میزد
چقدر خوبه همه به سلایق همدیگه احترام میزارن
چقدر خوب همگی از قانون استفاده میکنن و با خودشون در صلحن . چه زمان هایی که در کنار هم بودن و چه به تنهایی از زیبایی ها و نعمت هایی که در اختیارشون بود استفاده میکردن و لذت میبردن
چقدر تحسینشون کردم چه خوبه اعضای خانواده با هم در انجام کارها همکاری داشته باشن
چقدر این قسمت ها واسه من درس داره
اینکه قرار نیست برای اینکه به مهمان خوش بگذره همه کارها به عهده میزبان باشه یا اینکه چندجور غذا وکلی کارهای بیهوده که فقط میزبان را خسته و مهمان را معضب میکنه ،انجام بدیم تا به مهمونا خوش بگذره
یا اینکه میزبان از کار و زندگیش عقب بیوفته تا مهمونا راضی باشن
میشه خیلی ساده برگزار کرد حتی با خوردن یک غذای ساده و به همه هم خوش بگذره و همه از کنار هم بودن لذت ببرن
درس دیگه ای که گرفتم این بود که بجای انجام دادن همه کارهای خونه و حتی کارهای شخصی همسر و پسرم ازشون کمک بخوام
و فکر نکنم برای اینکه مادر و همسر بهتری باشم این همه خودم رو خسته کنم و بجاش با مسعولیت دادن به بقیه، آدم شادتر و پرانرژی تری باشم و بیشتر با خانوادم وقت بگذرونم
تحسین میکنم خانم هوپ را که به همه بچهها توجه میکنه و به خوبی از علایق و مهارت های بچهها آگاهی داره و اونا را تشویق میکنه به انجام دادن کاری که دوست دارن و ازش لذت میبرن
تحسین میکنم قدرشناسی خانم هوپ از آقای رایان در تربیت فرزندانشون
و از مریم عزیزم تشکر میکنم بابت سوال های خوبی که از خانم هوپ پرسیدن تا ما این جواب های زیبا و پر از درس و آگاهی را بشنویم و از آقا حمید هم بابت ترجمه این مصاحبه سپاسگزارم.
خیلی ممنون بابته ترجمه های همه ی دوستان، ممنون از وقتی که گذاشتید، خیلی از مصاحبه لذت بردم، نگاه خانم هوپ به شادی برام جالب بود(انتخاب شادی).
ممنون از خانم شایسته و استاد عباسمنش/تشکر ویژم بابت خانم شایسته هستش ، همینکه این فایلهای ویدیو رو میگیره و وقت میزاره و بعد با یه عشقی تدوین و ادیت میکنه خیلی برام لذت بخشه دستو دردنکنه
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و خانواده هم مدارم
چقدر خوشحالم و چقدر حس خوبی دارم برای دیدن این قسمت از زندگی در بهشت
راستش طاقت نیاوردم قبل از اینکه کامنت بذارم اول ترجمه ی دوست عزیزمون رو خوندم
تا ببینم چی گفته خانوم هوپ
و چقدررررررررر قوانین الهی رو توی حرفاش و مطمئنا در عملکردشون در زندگی دیدم
حالا ممکنه نااگاهانه باشه یا اگاهانه…هر چند که در بیشتر صحبتهاش میگفت طبیعیه که این شکلی باشن ولی خدایا چقدر جالبه که خانواده ای به این بهشت به سمت استاد عزیز و مریم جان هدایت شدن که قوانین الهی و کائنات در لحظه لحظه ی زندگیشون موج میزنه…
آفرین
آفرین
آفرین
وقتی دیدم توضیح دادید که خونه رو در اختیار مهمونا گذاشتید و خودتون داخل آر وی هستید دیدم چقدر متعادل و هماهنگ روی احساس لیاقتتون کار کردید
طوری که هم به مهمونا عشق دادید و فضای آرامش بخشی رو براشون در نظر گرفتید هم خودتون در بهترین جا و مکان هستید برای کار کردن و غذا خوردن …در واقع چیزی به اسم احساس قربانی بودن درون شما وجود نداره
ای جانم چه دارکوب زیبایی..وقتی دیدمش گفتم زمانی که تمرکز روی زیباییها باشه به زیباییهای بیشتر هدایت میشی
امروز دیدن دارکوب
فردا صحنه ی غروب خورشید
پس فردا یه آتیش بارون زیبا
و…….
وقتی شنیدم گفتید پدر خانواده صبحانه رو آماده کرده گفتم خدای من این خانواده چقدر هماهنگی و عشق بینشون موج میزنه
مردی که صاحب شرکتیه که چندین نیرو داره و صاحب 4 فرزند پسر خودشو مستثنی نمیدونه ازینکه بگه من یه مَردَم و برای خودم کسی هستم و نباید ازین کارا بکنم…تحسینتون میکنم
و با چه عشقی دور میز نشستن و از وجود هم لذت میبرن
وقتی وارد خونه شدید دیدم خدایا چقدر این خانواده با نظم هستن و کلبه رو مثل خونه ی خودشون تمیز و مرتب کردن ..آفرین به این درک و شعور و عشقی که دارن …آفرین به این فرهنگی که دارن
مریم جان وقتی صحبت ظروف یکبار مصرف رو کردید موقع اومدن مهمون اونقدر ذوق کردم چون منم دقیقا و دقیقا همین فکر رو دارم و همیشه میگم دلم میخواد مهمون که دارم ظروف یکبار مصرف استفاده کنم تا هم خودم و هم مهمونم راحت باشه.و اصلا اصلا ترس از قضاوت دیگران برای این ندارم که ممکنه فکر کنن من ظروف ندارم یا ممکنه بظاهر زیبا نباشن
وای که چقدر من این ایده رو دوست دارم
میخوام یه فلش بگ بزنم به چندسال پیش ..زمانی که تازه با استاد و اموزشهاشون آشنا شده بودم و قانون بخشس و خلا رو اموزش دیدم یروز تصمیم گرفتم و کل وسایل خونه رو کل وسایل رو بخشیدم به یه خانواده و با یسری لباس رفتم توی خونه ی جدید
و بعد با وسایل ضروری زندگی جدیدم رو شروع کردم و کم کم وسایلی که نیاز داشتم رو تهیه کردم و الان وسایل خونم هم زیبا و شیک هستن هم ساده…با توجه به اینکه خیلی هم کم هستن…بحدی احساس راحتی دارم
و همیشه ذهنیتم این بوده موقع مهمونی دادن فقط ظروف یکبار مصرف استفاده کنم
خداروشکر میکنم از مقایسه ها با زندگیهای اطرافیانم دور شدم
از احساس قربانی بودن دور شدم
از احساس عذاب وجدان دور شدم
از احساس کمبود اعتماد بنفس دور شدم
از احساسهایی که حالمو بد میکنه بابت زندگی و فرعیات مربوط به زندگی دور شدم
البته اینم بگم که تنوع رو دوست دارم
ثروت رو عاشقشم
خرید رو دوست دارم
ولی اول دنبال راحتی و لذت بردن و بعد زیبایی هستم
واقعا تحسینتون میکنم ازینکه میبینم به سبک شخصی خودتون زندگی میکنید هرکس سلایق و علایق خودش رو داره و ازش لذت میبره…این یعنی ازادی در روابط بدون حس مالکیت حتی برای خوردن غذا
چقدر این خانواده به ماهیگیری علاقه دارن و چقدر حرفه ای و با ارامش مادر خانواده اینکارو انجام میده …آفرین
هر بار که اینکارو انجام میدن انگار اولین باره و چنان با شوق و لذت اینکارو میکننِ.با تمام تمرکز
مطمئنا جوزف جزو اون افرادی هست که هیچ مانعی براش معنا نداره …نه جنسیت…نه سن…نه شرایط و نه مکان …آفرین به این پسر
چقدر وجود این پسر میتونه برای ما درس داشته باشه
آفرین آفرین به این خانواده که نیاز و خواسته ی همدیگه براشون اهمیت داره …گم شدن یه لیوان چقدر براشون مهمه
بنظرم خود لیوان نیست اون اهمیت و مسئولیت پذیری و هماهنگی بین خانواده است که اینقدر مهمه
خدای من چقدر عشق کردم وقتی شنیدم پدر خانواده همسرش رو همراهیی کرده و برای یک لیوان رفتن خرید کردن و برگشتن
چقدر عشق به همدیگه
چقدر احترام به همدیگه
واقعا اگر ما بودیم اینقدر برای نبود یک لیوان اونم برای فرد دیگه اهمیت میدادیم؟
چه فرهنگ زیباییه این آزادی مالی
اینکه خیلی خوب پولسازی کنی و خیلی هوبتر برای لذت بردن خرج کنی
عاشق این شکل زندگی کردن هستم
طوری که هر موقع و هر جا هر چیزی رو خواستی بدون هیچ دغدغه ی فکری بخری و نگران نباشی
نگران کمبود…نگران از دست دادن و نگرانیهایی ازین شکل
واقعا نمیشه از هیچ لحظه ی این کنارهم بودنا گذشت و ننوشت
از بغل کردن پسر بزرگ خانواده مادرش رو و عشق دادن بهمدیگه
واقعا وجود این خانواده و زندگی کردنشون توی این مدت برای ما یه الگوی زنده بود ازینکه کلی باورای اشتباهمون شکسته بشه
اینکه میشه 4تا فرزند داشت اونم پسر و به بهترین شکل تربیتشون کرد…
میشه یه خانواده 6نفره بود که هماهنگ باشن باهم و با عشق و احترام و مسئولیت پذیری کنار هم زندگی کنن
میشه یه خانواده ی 6نفره بود و به علایق و سلایق همدیگه احترام گذاشت
میشه مادر 4تا پسر بود و شاغل باشی
و اینقدر پرانرژی باشی و خوشتیپ و سرحال
میشه مرد خانواده صاحب شرکت باشه و تایمش رو هم بذاره برای لذت بردن و کنار فرزندانش بودن خالی کنه و نگران شرکت و کارش نباشه
دیگه چی بگم؟
از ادبشون
تمیز و مرتب بودنشون
احترام به همدیگه
و……..
چقدر ما این مدت یاد گرفتیم ازین الگوهایی که خداوند مارو هدایت کرد به سمتشون
ای جانم که پسر خوشگلمون داره به مادر توی اشپزی کمک میکنه…
آفرین به این هماهنگی به این تربیت به این فرهنگ به این احترام
یعقوب و یوسف عزیز تبریک میگم که اینقدر فارسی رو خوب دارید یاد میگیرید و صحبت میکنید
چقدر دلم میخواد شماها رو از نزدیک ببینم
به امید دیدار
سلام عرض میکنم به همه ی دوستان عزیزم
من توی این کامنت میخوام راجع به مصاحبه خانم شایسته ی عزیز با خانم هوپ، نکته ای رو که درک کردم و ترمز ذهنی خودم بگم.
توی قسمتی از مصاحبه خانم هوپ گفتن که من بچه هام رو بخاطر چیزی که هستن دوست دارم و عاشقشونم؛ و اینکه اون ها رو بخاطر چیزی که هستن دوست دارم.
حالا من میخوام قضیه رو توی زندگی و روابط خودم پیاده سازی کنم و میخوام از این به بعد من به عنوان فرزند خانواده پدر و مادرم رو بخاطر چیزی که هستن دوست داشته باشم و عاشقشون باشم، البته باید بگم که پدر و مادر من واقعا عالی هستن و من قبل از این هم واقعا دوستشون داشتم و همیشه سپاسگزار خداوند بودم بخاطر داشتنشون.
اما وقتی امروز ترجمه مصاحبه خانم شایسته و خانم هوپ رو خوندم (که همینجا هم از دوستانی که زحمت کشیدن و ترجمه کردن تشکر میکنم و براشون آرزوی سعادت و خوشبختی میکنم)؛ واقعا دیدگاهشو دوست داشتم و با خودم گفتم چه بهتره که من آدم ها رو بخاطر خودشون دوست داشته باشم نه این که فقط بخاطر اینکه مثلا پدر یا مادرم هستن.
از شما خانم شایسته ی عزیزم کمال تشکر رو دارم که وقت گذاشتین و با سوال های خوبتون باور های خانم هوپ رو که موجب این نتایج برای اون شده رو به ما هم گوش زد کردین.
از خانم هوپ مهربون هم سپاسگزارم که این طور صمیمانه پاسخ دادن.
در پناه رب العالمین شاد و سلامت و ثروتمند باشید.
سلام حضور استاد و خانم شایسته و دوستان عزیز
دقیقا عملکرد این خانواده ی آمریکایی مثل عملکرد ما تو خونست و من همیشه از این موضوع ناراحت بودم اما حالا که ویژگی های این مشارکت رو میبینم که میتونه چه مزایایی داشته باشه، از مادرم بابت این حس مشارکتی و تقسیم کار سپاس گزارم ،،و دلیل اینکه بعد این همه سال خانواده ی من هنوز همدیگرو دوست دارن و یه حس دوست داشتن قلبی بینمون برقراره همینه،،و میتونم با قدرت بگم که مادر من اگه یه زمانی رئیس جمهور بشه کشور با موفقیت های مدیریتی همراه میشه ،الان چند روزیه که به مادرم افتخار میکنم …ایشون خیلی معرکه هستن
من دقیقا چند روزه که هرروز به فایلای سریال بهشت نگاه میکنم و لذت میبرم،چون واقعا عاشق آب و سرسبزی و طبیعتم .
عادت کرده ام که هر جا موفقیتی یا چیز خوبی دیدم ردپای توحید را بجویم.
توحید نیز در این خانواده موج میزند.
هر کدام از اعضای خانواده در دنیای مجزای خود زندگی میکنند.
به ترس هایشان غلبه میکنند .
بدون وابستگی عاشق یکدیگر هستند.
نه غمی دارند و نه ترسی.
چقدر رها شما توی اروی هستید .
مهمونهایی که چندین روز
ب نام خداو
سلام ب خونواده صمیمی عباسمنش
درس هایی ک من ازاین قسمت گرفتم
۱.اینکه خداروشکرک دارکوب واقعی دیدم همیشه تو کارتونها و کتابها بود.خب تو واقعیت هم هس.
۲.خوشحالم واس خانم هوپ ک در عین مهم بودن لیوانش بهش دلبستگی داشت ولی وابستگی نداشت ک بگه الاو بلا همون لیوان.و بعداینکه خونواده بسیج شدن برای پیداکردنش ک اینم خودش نشان از همکاری.خب بیخیال شدوچقدر قشنگ باهمسرش برای خریدلیوان دیگه اقدام کرد.برای علایقش وتجربه لیوان نو بارنگ دیگه.برای من درس بزرگیه ازاینکه وابستگیهای زیادی دارم ک فک کنم مثل ابراهیم ب۱تبر برای شکستنشون لازم دارم.و۱اراده محکم.وافرین ب رایان ک همسرشو همراهی کردک ب خواستش برسه.
۳.درس دیگم اون لحظه دراغوشی مادروپسربودک من برخلاف دوستان گریم نگرفت ولی چیزی درونم شکست مادرمن بچه ک بزرگ میشه دیگه علاقه ای ب بوسیدنش نشون نمیده یابغل کردنش.بیشتر مابچه سمتش میریم البته محبتهای دیگه داره ولی از نوع اغوش گرفتن.میگه شمابزرگ شدین حالا پسرک باشه دیگه هیچ میگه ب سن بلوغ رسیده و فلان وبهمان.۱سری باورهای غلط.ولی خب این مادرو پسر چ قشنگ هموبغل کرده بودن بدون هیچ پیش فرضی واینکه پسرسعی داشت مادرشو بلند کنه.
۴.اشپزی هوپ وپسرش لیوای هم باحال بودک باهم همکاری میکردن و خب خودش مشارکت تو کارهاس.واین عالیه واینکه فرق نداره بچه پسرباشه یادخترمیتونه تو اشپزی ب مادر کمک کنه اخه وقتی حرف از اشپزی میشه مردای ما میگن ما بریم اشپزی کنیم پس شماتوخونه چی میکنید.رایان عزیز ک صبحونرو درست کردو حتی اشپزخونرو مرتب کرده واقعا الگو.
۵.اینک چ قشنگ۲خونواده از۲فرهنگ مختلف کنارهم ب مدت چندروز ازباهم بودن لذت میبرن وخوش میگذرونن.واینکه راحت باتفاوتهای هم کنار میان.هرکس غذای خودشو درست میکنه وهیچ کس مجبور نی ب خاطر خواست وعلاقه۱دیگه از علاقش وخواستش بگذره ک خب تو زندگی مریم واستادعزیز قبلتر از این رو شاهد بودیم.والبته اینکه خب مهمون هرانچه ک خودش میخواد رو درست میکنه ومیزبان هم اذیت نمیشه هم فکر غذا هم چندنوع پخت غذا.واصلا مهمون باکمال میل اینکارو میکنه وخب حرف وحدیثی هم توش نی.اینم۱درسی بود برای خودمن.برای اینکه۱سری توقعات وانتظارات رو ازبقیه کم کنم وناراحت نشم حتی ازش لذت ببرم.
۶.استفاده ازظروف۱بارمصرف هم نکته دیگه ایه ازاینکه خب حالا از۱طرف بحث شستن ظرف ک خب ماشین ظرفشویی بودولی ازطرف دیگه برای چیزهایی مثل نوشیدنی ک این خونواده انقدر مصرف دارن خب لازم وخیلیم عالی.
۷.توگزارش مریم عزیز ازهوپ.چندنکته نظرمو جلب کرداینکه کودک درون مادر وپدر خونواده زندس واینکه هوپ عامدا شادی رو انتخاب کرده و نظرش اینه تو هرشرایطی مادر خونواده شادی رو انتخاب کنه ن اینکه همیشه شادباشه انتخابش شادی باشه واین خیلی مهمه.وب نظرم خب بچه بیشتر وقتشو بامادر میگذرونه و حالات روحی مادر خیلی رو بچه تاثیر میزاره لااقل تو زندگی ما این مسئله واضح بوده.۳.اینکه خب تو خونواده راسل بچه ها ناخوداگاه همچین رفتارهایی دارن چون پدرومادری دارن اگاه وبا بصیرت ولی خب خیلیا مثل خودمن باقرار دادن الگویی مثل هوپ یادرس گرفتن از تضادهام همچین باورهایی ک ب این نتایجی ک دوست دارم برسه میسازمش.۴.اول گزارش خودهوپ هم بانظر مریم عزیز موافق بود ک بچه های خوبی داره واین خودش عزت نفس ب بچه دادن ک اگه بگم پرو میشن وفلان وبهمان نبودیا اینکه اگه بگم مریم قضاوت میکنه ک این چقدر ازخود مچکر.۵.واینکه هوپ بچه هاشو ب این دلیل ک خودشونن دوست داره چیزی ک هستن اون سعی کرده باوقت گذاشتن برای شناخت تک تک بچه هاش بااینکه۱خانم شاغل هم هس فقط اونا رو بپذیره وحتی تو این مسیر کمکشون کنه ک تو این مسیر بهترین خودشون باشن با بقیه مقایسه نکرده و اون توقعی ک ازاولی داره از دومی تو اون مسئله مشترک نداره.واین خودش عزت نفس برای بچس.اعتماد ب نفسش برای دوست داشتن خودش برای چیزی ک هس ن چیزی ک ازش توقع دارن.والبته توقعی هم نی.این بهترینی تو چیزیه ک بهش علاقه داری ومیخوایش.و احترام گذاشتن ب خواست همدیگه.۵.واینکه مادر خونواده این موفقیت رو فقط ب خودش نسبت ندادبا اینکه همسرش هم نبودو اینو محصول همکاری خودش وشوهرش میدونست.و حتی جاهایی همسرش رو برای بچه ها الگو قرارداده.خودش مسئله بزرگیه ب نظر من.۶.واون دست کردن سالاد ک هوپ بادستاش قاطی میکرد برام جالب بود بااینکه سبزیجات بود.لااقل من خودم سبزیجاتو باقاشق مخلوط میکنم و خب خودش تجربه ای بود.
۸.شخصیت یوسف ک چ برنده باشه چ بازنده اون شور و علاقش برای انجام چیزی ک میخواد اونو همیشه برنده میکنه و تو خودش بهترین
اینا نکاتی بود ک من گرفتم وخدایا شکرت ک من این نکات رو درک کردم.
به نام خدای مهربانیها
سلام به همه عزیزانم
نمیدونم این خونواده دوست داشتنی چیزی از قانون جهان هستی میدونن یا نه، اما عملکردشون مثل کسانی هست که از قوانین اگاهن. حتی در صحبتهای مادر خونواده کاملا این حس میشه .
چقدر لذت بردم وقتی خانم شایسته عزیز به مادر خونواده گفت که تو بچه های خوبی داری مادر خونواده به جایی گفتن «نظر لطفتونه»که جواب منه وقتی اینطور از بچهام تعریف کنن گفت«اره منم باهات موافقم» بدون تعارف و ارزش قایل شدن برای عملکرد خودشون و فرزندانشون
نکته بعدی قدردان بودن مادر خونواده که همون اول میگه که این یک کار گروهی و به خاطر همکاری و حمایت همسرمم هست
و نکته بعدی قبول بچه ها با همون استعداد و شخصیتی که دارن این خیلی نکته مهمی در تربیت فرزندانه که با زور و اجبار بچه ها رو وادار کردن به چیزی که دوست ندارن و اجبار به درس خوندن زرنگ بودن بیست گرفتن طرف گوشی نرفتن و طرف بازیهای گوشی نرفتن و خیلی چیزهای دیگه .
من تحسین میکنم مادر و پدر دوستداشتنی و عزیز این خانواده رو که واقعا خوده واقعیشون هستن
تحسین میکنم تک تک فرزندان این خونواده رو که بسیار باادب مهربان و دوست داشتنی هستن
ممنون خانم شایسته عزیز به خاطر این صحبتهای زیبا و اموزنده و عالی و این نکته بینی و ریز بینی و دقت شما رو در دیدن رفتار و شخصیت این بچه ها و نوع تربیت این خونواده تحسین میکنم
یک دنیا ممنون بابت این سوالات خوب و عالی و جوابهای بینظیر مادر خونواده
واقعا مشخصه که پدر خونواده یک مرد خونواده دوست همراه و با محبته پدری که اشپزی میکنه و بعد اشپزی اشپز خونه رو تمیز کرده و این باعث ایجاد محبت میشه و همکاری در خونواده رو تقویت میکنه و این پدر واقعا جای تحسین داره
و اینکه مهمان و میزبان بسیار راحتن و هر کسی هر چی که دوست داره با توجه به زایقه و سلیقه خودش میپزه و میخوره و این باعث میشه ادم از مهمانی و مهمانهاش خسته نشه و از در کنار هم بودن لذت ببرن و این یعنی احترام به همدیگر با وجود تفاوتها
🌼مهم نیست چه ویژگی داریم .مهم اینکه چطور ویرگی رو هدایت کنیم در جهت علایقمون🌼
نکته بعدی همینطور که خانم شایسته عزیز از استاد نقل کردن کوچیک نکردن خواسته س .مادر خانواده لیوانشو که از خوردن نوشیدنی در لیوانش لذت میبرد وقتی لیوانشو پیدا نکرد نگفت ولش کن توی هر لیوانی میخورم دیگه ، و یا بگه بابا یک لیوان الان بقیه چی فکر میکنن چیزی که من حتما در این موقع به خودم میگفتم اما مادر خونواده برای خودش ارزش قایل میشهو بزایخواسته خودش و میره یک لیوان دیگه میخره و لذت رو از خودش نمیگیره .
اینها همش درسه همش آموزنده س . از خدا میخوام که کمکم کن تا بتونم عمل کنم به همه اموزه ها
خدای من کمکم کن قضاوتهای دیگران برا مهم نباشه و از لذتهام لذت ببرم
خدایا من رو هدایت کن به راه کسانی که به انان نعمت داده ای نه انان که غضب کرده ای و نه گمراهان امین یا رب العالمین
در پناه خدای مهربانم باشید
وقتی صحبت های خانم Hope رو درباره تربیت فرزند، اهمیت دادن به علایق بچه ها و در عین حال داشتن اصول می شنیدم، اولش مات و مبهوت بودم و بعد فقط اشک ریختم. واقعا شگفت انگیز بود این صحنه ها. من همیشه از مادر بودن میترسیدم و نفرت داشتم چون مادر خودمو میدیدم و نمیخواستم خودم چنین مادری باشم برای بچه هام. دور و اطرافم هم هیچوقت مادری به عالی ای خانم Hope ندیده بودم. خانمی که هم انسان فوق العاده ای هست، هم همسری عالی و هم مادری فوق العاده.
الان خانم Hope الگویی برای من شد که به خودم بگم میشه چنین مادری بود.چقدر خوشحال شدم و چقدر زیاد سپاسگزارم از شما به خاطر این مستند عالی و آموزنده. من حتی متن صحبت های خانم Hope رو برای خودم نوشتم تا دوباره بخونم و دوباره پر از شوق بشم. بخشی از صحبت های خانم Hope رو که به ما درباره فرزند پروری گفت، اینجا می نویسم:
خانم Hope: “من پسرهای خوبی دارم و میدونید تنها من نیستم که باعث شدم اینقدر تربیت اونا خوب باشه. من همسر خوبی دارم که حامی من هست. خدا به من آگاهی داده برای پرورش فرزند و درست کردن محیط گرم خانواده و البته من در برابر خدا متواضعانه برخورد میکنم و فکر نمی کنم که دلیل این ویژگی های خوب در خانواده ما فقط من هستم. بلکه ترکیبی از خیلی از چیزهاست. یه مادر باید شاد باشه. در واقع تا وقتی خودت از درون حالت خوب نباشه، هرگز نمیتونی فرزندان شادی تربیت کنی، مگر آنکه اون بچه ها خودشون شاد بودن رو انتخاب کنند.
والدین انتظار دارند که بچه هاشون عالی باشن ولی من میگم بچه ها رو همینجوری که هستن بپذیرید. من انتظار ندارم فرزندانم بی نقص باشند و این اهمیت چندانی نداره. اون چیزی که خیلی مهمه این هست که بچه هام رو برای اون ویژگی شخصیتی ای که دارن و علاقشون تشویق و تحسین کنم، نه برای اینکه اونا بی نقص باشند. مثلا پسرم Jacob به درسای مدرسه علاقه ای نداره. پس من باید اینو درک کنم و نباید با پسرم لوک-که درسش عالی هست- مقایسه اش کنم و همون توقعات رو ازش داشته باشم. چون اون علائق دیگه ای داره و توی یه چیزای دیگه ای استعداد داره و من همینطور که هست پذیرفتم و عاشقشم.
من این رو در پسرهام نهادینه کردم که دوستشون دارم. صحبت کلیشه ای نمیکنم که آره والدین باید عاشق بچه ها باشن و از این حرفا. کلید اصلی این هست که هر بچه ای رو در هر مرحله ای که هست قبولش کنیم، دوستش داشته باشیم و در مسیر علاقش حمایتش کنیم و نخواهیم که عالی باشه. همچنین اجازه بدیم که صحبت کنن و حرف هاشون شنیده بشه. اشتباه والدین اینه که میخوان همش حرف بزنن و گوش ندن. باید واقعا کنار بچه هامون باشیم. پسر های من جز محبوب ترین آدم های دنیان که میخوام پیششون باشم. نه تنها عاشق شونم بلکه واقعا دوستشون دارم و فکر میکنم خودشون هم این رو درک کردن و میدونن.
ما همیشه با پسرهامون صحبت میکنیم، طوری که وقتی میخوان حرف بزنن حس کنن حرفشون مهم است و وقتی با بزرگتر ها برخورد میکنن درک خوبی از شخصیت خودشون دارند. حس خوب اعتماد بنفس رو دارن و وقتی حس خوبی در مورد خودشون داشته داشته باشند، میتونن به فکر بقیه هم باشن. این جمله ی مادر خانواده منو دگرگون کرد که گفت: من می خوام پسرم لیوای بدونه که از نظر ما اون چیزی که اون دوست داره انجام بده، ارزشمند هست”.
یه چیز دیگه که نظرمو جلب کرد، این بود که لوک و مادرش همدیگه رو در آغوش کشیدن، اونم همینجوری بدون دلیل خاصی همدیگرو بغل کردند. چقدر این فرهنگ زیباست که حتی وقتی پسرت اینقدر بزرگ شده و واسه خودش مردی شده، اینجوری بغلت کنه و ببوسه تو رو. واقعا از این صحنه اشکم در اومد. خدا رو شکر که چنین خانواده ای رو بهمون نشون میدی که بیشتر باور کنیم میشه یه زندگی عاشقانه و زیبایی رو ساخت. این فرهنگ عشق خدایی رو از ته دل تحسین می کنم
به نام خداوند زیبایی ها
سلام بر همگی
چقدر ساده گرفتن مهمونی هاتون رو دوست دارم منم هر وقت مهمونی بیاد خونم که آنقدر همه چی ساده باشه لذت میبرم ولی ماها خودمون رو خیلی درگیر حواشی کردیم و مهمونی رفتن و گرفتن رو برای خودمون سخت کردیم ،تحسین میکنم پدر خانواده رو که صبحانه رو آماده کرده و آشپزخونه رو هم مرتب کرده. چقدر این خانواده مسیولیت پذیری و قدر دان اون نعمتی که در اختیارشان قرار دادید هستن ما باید برای خودمون یاد آوری کنیم که اگر ما قدر دان نعمت هایس که خدا بهمون داده باشیم نعمت های بهتری نصیبمون میشه
ویژگی رقابت طلبانه جوزف
چقدر خوب این ویژگی رو توصیف کردین و به نکات مثبتش توجه کردین
من همیشه فک میکردم بچه ها نباید همیشه به برد فک کنم چون اگر یه بار باختن ضربه ی بدی میخورن ولی امروز از شما یاد گرفتم باید به بچه هام یاد بدم همیشه به برنده شدن فک کنم ولی اگر شکست رو تجربه کردن اتفاقا باید تجربه به دست بیارن وناامید نشن و دست از تلاش برندارند ،حال خودشون رو خراب نکند
مهم نیس ما چه ویژگی شخصیتی داریم مهم اینه به کدوم سمت هدایت اش میکنیم
جوزف از این ویژگی استفاده کرده و توی پینگ پنگ رشد خوبی کرد و تو خیلی از زمینه ها میتونه از این ویژگی استفاده کنه در صورتی که اینجا به نظرم اسم این کار رو میزارن حسادت
و چقدر خوبه تغییر زاویه دید
اگر قبلاً بود میگفتم چقدر این بچه حسود ولی الان این بچه رو تشنه ی موفقیت میبینم و چقدر تحسینش میکنم این ویژگی اش باعث میشه همیشه تلاشش رو بکنه و انگیزه اش رو حفظ کنه
از برنده شدن سیر نشییم
تو این سریال حتی گم شدن لیوان مادر خانواده هم درس داره ،اونا به جای اینکه حال خودش رو بد کنه و دنبال مقصر بدونه اول ایده ای که به ذهنش رسید رو اجرا کرد که اونم گشتن دنبال لیوانش بود و چقدر خوشم اومد وقتی از بچه ها هم کمک گرفت و بهشون مسیولیت داد و بعدش وقتی دید پیدا نشد به جای اینکه خودشو ناراحت کنه خیلییی راحت رفت یه لیوان دیگه خرید و چقدر به خودش راحت گرفت
همونقدر که راحت پول درمیان راحت هم خرج میکنن
چون ما ایرانی ها به نظرم یه باور محدود کننده داریم که اجازه نمیده بهمون مثل هوپ عمل کنیم اونم اینه این پول راحت به دست نیومده که بخای اینقدر راحت خرجش کنی
اتفاقا این مادر به من نشون داد خیلی راحت برو خواسته هات رو بخر و خودت رو بخاطر یه سری مسایل جزیی ناراحت نکن
یکی از سر راست ترین راه ها برای موفقیت اینه که الگوی مناسب پیدا کنیم
باورای قدرتمند کننده اش رو شناسایی کنیم
اون باور ها رو تو خودمون بسازیم
و همونطور هم عمل کنیم
حالا هرخواسته ای داریم
اول بگم با دیدم این قسمت و این تضادی که برام پیش اومد که زبان انگلیسی بلد نیستم و متوجه این صحبت های طلایی نمیشم این خواسته تو وجودم شکل گرفت که زبان رو یاد بگیرم ،حالا باید دنبال الگو باشم که کسی مثل من بوده و زبان رو یاد گرفته و اتفاقا موفق هم بوده
ترجمه دوست عزیزمان رو خوندم و لذت بردم از این مصاحبه چقدر این مادر فوق العاده است
عاشق بچه هاشه وبچه هاشو اونجورکه هستن دوست داره نه اونحورکه خودش دلش میخواد باشن
یکی درسش خوبه و یکی دیگه علاقه اش به بازی کامپیوتری
منم پسرم عاشق بازی و خودم میبینم وقتی که من چند تا سوال در مورد بازی ازش میکنم چقدر دوست داره با عشق جواب بده
تو درسخوندن بهش سخت نمیگیرم
من ازهوپ یاد گرفتم خودم لذت ببرم از هر شرایطی که توش هستم با خودم حالم خوب باشه یه مادر پر انرژی و شاد باشم اعضای خانواده هم با من همراه میشن
مشکلی که من داشتم تمام مسئولیت زندگی با من بود و این باعث میشد من خسته و عصبیبشم و از انتخابم هر روز پشیمون تر بشم ولی اگه ما یاد بگیریم از هر شرایطی لذت ببریم و تقسیم مسئولیت کنیم زندگی زیبا میشه حتی اگه 4 تا پسر هم داشته باشی
خدایاااا هزاران بار شکرت بابت این سریال زیبا
به نام خدا
سلام به استاد و مریم بانوی عزیزم
واقعا تحسین برانگیزه رابطه دوستانه و همراه با احترام خانواده آقای رایان
چقدر دوست داشتم صمیمیت و عشقی که در این خانواده موج میزد
چقدر خوبه همه به سلایق همدیگه احترام میزارن
چقدر خوب همگی از قانون استفاده میکنن و با خودشون در صلحن . چه زمان هایی که در کنار هم بودن و چه به تنهایی از زیبایی ها و نعمت هایی که در اختیارشون بود استفاده میکردن و لذت میبردن
چقدر تحسینشون کردم چه خوبه اعضای خانواده با هم در انجام کارها همکاری داشته باشن
چقدر این قسمت ها واسه من درس داره
اینکه قرار نیست برای اینکه به مهمان خوش بگذره همه کارها به عهده میزبان باشه یا اینکه چندجور غذا وکلی کارهای بیهوده که فقط میزبان را خسته و مهمان را معضب میکنه ،انجام بدیم تا به مهمونا خوش بگذره
یا اینکه میزبان از کار و زندگیش عقب بیوفته تا مهمونا راضی باشن
میشه خیلی ساده برگزار کرد حتی با خوردن یک غذای ساده و به همه هم خوش بگذره و همه از کنار هم بودن لذت ببرن
درس دیگه ای که گرفتم این بود که بجای انجام دادن همه کارهای خونه و حتی کارهای شخصی همسر و پسرم ازشون کمک بخوام
و فکر نکنم برای اینکه مادر و همسر بهتری باشم این همه خودم رو خسته کنم و بجاش با مسعولیت دادن به بقیه، آدم شادتر و پرانرژی تری باشم و بیشتر با خانوادم وقت بگذرونم
تحسین میکنم خانم هوپ را که به همه بچهها توجه میکنه و به خوبی از علایق و مهارت های بچهها آگاهی داره و اونا را تشویق میکنه به انجام دادن کاری که دوست دارن و ازش لذت میبرن
تحسین میکنم قدرشناسی خانم هوپ از آقای رایان در تربیت فرزندانشون
و از مریم عزیزم تشکر میکنم بابت سوال های خوبی که از خانم هوپ پرسیدن تا ما این جواب های زیبا و پر از درس و آگاهی را بشنویم و از آقا حمید هم بابت ترجمه این مصاحبه سپاسگزارم.