سریال زندگی در بهشت | قسمت 42 - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

185 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 3176 روز

    سلام

    این قسمت مثل یک رویا بود برای من ؛ چه خانواده قشنگی همه از وجود هم لذت می برن خیلی عالی و زیبا بود

    وقتی دندون لیوای افتاد هیچ کس ناراحت نشد همه بازم شاد بودن و کسی یوسف رو مقصر ندونست که باعث عذاب وجدان بشه این موضوع دقیقا برعکسش رو من تجربه کردم اگه احیانا یک اتفاق این چنینی می افتاد وقتی بچه بودم کلی خانواده بهمون عذاب وجدان می دادن و سرزنش می شدیم و احساس گناه و ناامیدی و بی ارزشی می کردیم و بخاطر اینکه خواهر یا برادرم باعث شد من سرزنش بشم به تنفر از اونها می رسیدیم من از این تضاد استفاده می کنم وقتی بچه دار شدم اینطور با هم دوست باشن و عاشق هم باشن

    ولی در این بهشت تجربه بچه ها چقدر تفاوت داره

    چه لذتی می برن چهارتا برادر با هم بازی می کنند ولی بهم آسیب نمی زنن می خندن هم رو دوست دارن بهم احترام میذارن

    اینقدر از عشقشون بهم مطمئن هستن که وقتی دندون لیوای افتاد لیوای اصلا به این فکر نکرد که برادرش باعث درد شد و از اینکه برادرش دوستش داره مطمئنه و دوباره بر میگرده به بازی و چقدر لحظات خوشی رو با هم سپری می کنن

    کشتی استاد که دیگه آخر خنده بود

    حرکات راین با بچه هاش چقدر شیرین و جذاب بود

    حرکت لوک و یعقوب هم کلی شیرین و با خنده و جذاب بود

    خدایا شکرت من چنین عشق و محبتی رو بین این خانواده می بینم و یک الگوی عالی هستن برای خانواده خوب و عالی و شاد با هم بودن و لذت بردن از وجود هم بسیار عالی

    من از دیدن این فایلها لذت میبرم و به جهان دارم میگم من از این خوشی ها می خوام من از این خونه و امکانات می خوام من از این روابط عاشقانه ها می خوام من از محبت و دوست داشتن کل خانواده ها می خوام من ماشین با کیفیت می خوام من لذت و شادی و ثروت بیشتر رو می خوام و این فایل ها تکه های پازل خواسته های من رو داره شکل می ده

    خیلی خیلی ممنون از خدا که من رو توی این مسیر قرار داده و هم از شما عزیزان که با عشق این شادی ها رو با ما به اشتراک می گذارید خیلی دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سید ساسان حسامی گفته:
    مدت عضویت: 1976 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیز

    سلام به همسفران عزیز

    داستان این قسمت مثل همیشه زندگی در خود بهشت با مصاحبت وهمنشینی استاد عزیز خانم شایسته مهربان و خانواده دوست داشتنی راسل.

    با دیدن این قسمت هایی که خانواده راسل میهمان شما هستن استاد عزیز هر رور بیشتر به افکار منفی و پوچی که در رابطه با زندگی در امریکا وبنیان خانواده ونحوه تربیت فرزندانشون داشتیم و چقدر اشتباه کردیم که افسار افکارمون دو دستی تقدیم کردیم به صدا وسیما و فیلم هایی هالیودی و هرچه با شما و میهمان هایی شما همراه میشم بیشتر تحسین میکنم نحوه تربیت و رفتار پدر ومادر که هر کدام به نحوایی بهترین عملکرد دارن و واقعا لذت میبرم از جمع دوست داشتنی و بازی کردن مسابقه دادن ماهگیری کنار ساحل بودن بدون دلخوری و ناراحتی همیشه خنده و لذت. مادر خانواده واقعا بدون فرق گذاشتن محبت خو به یه اندازه بین اعضای خانواده تقسیم میکنه وا ن ارامش از ارامش درون اون سرچشمه گرفته به اعضا انتقال پیدا کرده حتی وقتی دندون لیوای به قول خانم شایسته پایین اومد به جای ناراحتی و دعوا کردن جوزف به جاش پدرخانواده به رسم خودشون پول هم گذاشت کنارش و بچه ها دوباره مسابقه رو ادامه دادن در حالی همین اتفاق یه روز قبل برا پسر من اتفاق افتاد و من طوری دیگه داشتم با موضوع بر خورد میکردم که خدا رو شکر هدایت شدم به صحنه و متوجهه اشتباه خودم و برخورد با موضوع داشتم ممنوا از شما استاد عزیز که هر روز باعث این میشید ما نگاه جدیدی به داستان داشته باشیم اینکه خودمون خوب زندگی کنیم و دنیا جای بهتری برای دیگران کنیم همینکاری که شما بهخوبی انجام میدید راستی از عکس جلسه 9روانشناسی ثروت صحنه کلبه روی اب چقدر زیبا شده بود با یه تغییر کوچیک مثل همیشه مارو غلفگیر کردید ممنون که هستید.

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    محمد رستگارراد گفته:
    مدت عضویت: 2756 روز

    سلام استاد امیدوارم حالتون خوب باشه

    من سه تا درس ازین فایل زندگی در بهشت گرفتم که اینجا براتون مینویسم

    ۱.سعی کنیم از لحظه لحظه زندگی نهایت لذت رو ببریم مثل شما و خانوم شایسته و خانواده اقای راسل

    که به جای اینکه بشینید در مورد سیاست و اخبار مسائل الکی حرف بزنید یا بشینید سریالایه بی سر و ته رو ببینید اینطور دارین از لحظه های زندگیتون هوشمندانه لذت میبرید

    ۲.یه جا شما تویه پینگ پنگ بازی کردن گفتین باید تمرکزمو حفظ کنم این نشون دهنده داشتن تمرکز بالایه شماست تویه کارتون و علائقتون که واقعا قابل تحسین و ستایش هست

    ۳.میتوان فرزندان زیادی داشت و اونها رو مدیریت کرد و به طور صحیح تربیتشون کرد مثل خانواده اقای راسل که همراه همسرشون این ۴ تا پسر رو که هرکدومشون مسائل خاص خودشون رو دارند اینقدر خوب تربیت کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    الناز شهریور گفته:
    مدت عضویت: 2186 روز

    وایییییییییییییی استاد من عاشقتونم😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

    یعنی چنان مثل یک غول روی زمین خوابیدید که سه تا تانک هم نمیتونه بلندتون کنه😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

    وایییییییییییییی استاد عاشق بازیتونم😂😂❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

    میدونین یاد چی افتادم؟قسمت ۲۴و۲۳ اُم بود که داشتین با خانم شایسته بازی میکردین و هر بار به خانم شایسته میگفتین ریاضیتون رو درست کن و چنان آرامشی بود در خانم شایسته که براش تفاوتی نمی‌کرد و به تمرکزی بازی کردن و لذت بردن ادامه میداد،یعنی من چه قدر از این روابط بینتون لذت میبرم

    این که یا شادی تمام به هم میگین این بار من بردم یا این بار تو بردی و چه قدر لذت میبرین،از این عزت نفس،این فایل ها برام در حکم مرتبط کردن ذهنم و برنامه دادن ذهنم هست،میدونین یک دیدگاه عملی،معجونی از همه چیز،هر بار نگاه میکنم و ذهنم نا خودآگاه و با توجه خود آگاهانه من بیشتر برنامه ریزی میشه برای این نوع زندگی،ثروت،فراوانی،شادی ،توجه به خواسته ها و زیبایی ها،هر بار بیشتر در من محکم تر و بهتر میشه تا یادم باشه باید به چی توجه کنم

    این برنامه هر لحظه هست،

    میدونین استاد،امروز به دیدگاه عمیق تری از قوانین رسدم،این که همه چی درون منه،همه چی

    همه چی،همه چی،توحید بنای همه چیه،میدونین اون باور داشتن قدرت درون،هر بار سعی میکنم بیشتر یاد بگیرم و بهش اعتماد کنم و از خدا میخوام بیشتر هدایتم کنه،میدونین او باور قوی که هیچ قدرتی بالاتر از همین نیرویی نیست که درون منه و داره هدایتم میکنه،یک ایمان قلبی،این باور فقط از یک ایمان قبلی برمیاد،جنسش خیلی فرق میکنه،این قدر به این نیرو وابسته میشی که نمیتونی به نیروی دیگه ای جز این وابسته بشی،حالا خیلی بهتر دارم حرف قرآن رو میفهمم که وقتی از پیامبر ها حرف میزنه داره از چی حرف میزنه،داره از اون نیرو حرف میزنه که درون منه،این ایمان قلبی که هیچ برگی بی اذن خدا به زمین نمیوفته،این که چنین ایمان و عزتی رو درونم میاره که منم دارم خلق میکنم،من،و با قدرت راهی رو میرم که خودم میدونم دارم خلق میکنم،چنین جنسی از ایمان خیلی داخل پیامبر ها مشهوده،محمد حتی قبل از مبعوث شدنش به این نیرو اعتماد داشت،قبولش داشت،درونی تر از این حرف هاست که این همه مدت امین بود،میدونین جنسی مثل ابراهیم،نمیخوام بگم خاصه،درون همه ماست،اما انگار چیزی نیست که بشه زیاد با کلمات توضیحشان داد،وقتی باور می‌کنی که تویی داری خلق می‌کنی و چنین احساس آرامشی درون وجودت رو میگیره،متن خانم شایسته داخل توحید عملی دقیقا و واضح گفته

    حالا خیلی بهتر قسمت ۱۶ مصاحبه رو درک میکنم،وقتی داشتید از ایمان حرف میزدید منظورتون توحید بود،یک احساس دورنی،هر وقت از باوری حرف میزدید که میگین ما این ها رو از بچه گی داشتیم و با همین آگاهی میخواستیم پا به این دنیا بزاریم،وقتی به یاد میارم همش رو راست میگین

    هر وقتی به آدم های موفق که اختراع کردن یا کشف کردند نگاه میکردم،یک حس درونی بهم میگفت که ببین این ها دورنشون رو باور داشتن،یک چیزی فراتر از این ها،چیزی که دورن خودمونه و من می‌خوام هر بار عمیق تر درکش کنم و بهش وصل شم،میدونین همون جنس سپاسگزاری که درونتون حس میکنید رو میگم،من هم میخوام همین رو درونم حس کنم،همین قدرت بی نهایت خلق کردن

    چه حس زیباییه،الآن ها توجه به نکات مثبتم خیلی تغییر کرده نسبت به قبلا،قبلا توجه میکردم تا حسم بهتر بشه الآن توجه میکنم تا خدا رو درونش ببینم،جنس سپاسگزاریم خیلی تغییر کرده،قبلا جوری سپاسگزاری میکردم که انگار خدایا ممنونم بهم عزت یا نعمت دادی ،الآن وقتی سپاسگزاری میکنم احساس لیاقت و قدرت و نزدیکی به خدا رو میکنم که ممنونم داری با وارد کردن برکت به زندگیم هر بار از فضلت میگی،ممنونم که لیاقتم رو یادم میاری،قدرتم رو یادم میاری

    خیلی تغییر کردم،آرامشم خیلی تغییر کرده،خیلی آرامش بیشتری دارم،به نظرم واضح ترین نشونه از این که ببینی چه قدر نسبت به قبلت پیشرفت کردی یا بهتر شدی،باید در میزان آرامشت ببینی

    میدونین یک باوری که تازه درکش کردم این هست که قبلاً(تا قبل از درک این باور)هر اتفاقی که می‌افتاد اگر احساسم کمی بد میشد سریع ذهنم می‌گفت ببین دیدی چه طور بقیه روی تو تأثیر میزارن پس تا بقیه هستن شانسی برای تغییر نداری،و من هر بار بهش میگفتم که نه احساس من به اون اتفاق تعیین کننده هست و هر بار بهش یاد آوری میکردم که ببین من الآن تا این جا پیشرفت کردم به خاطر تغییر دیدگاهم بوده وگرنه اگر بقیه میتونستن مانعم بشن که الآن این موفقیت ها رو خلق نمی‌کردم و این طور انگار خنثی میکردم،اما بعد(همین امروز)به این درک رسیدم که نه بابا،این اتفاق ها که میوفته اگر هم احساسم کمی بد شد داره بهم میگه الناز تو هنوز این بخش از باور هات رو خالص نکردی هااا

    بعد یادم اومد و تازه انگار دوهزاریم افتاد که اصلا قانون جهان اینه که با این تضاد ها یا هر اتفاقی که دارم تجربه میکنم داره بهم باور هام رو نشون میده،اگر این اتفاق افتاده و حس من خوبه پس داره بهم میگه که درست و خوب روی این باورت کار کردی که الآن احساست اینه و اگر هم احساست هم بد شد داره بهت میگه باید روی این بخش از باور هاتون دیدگاهت بیشتر کار کنی و داره کمکم می‌کنه من بفهمم کجاش خالص شده و کجاش خالص نشده تا بدونم روی چی کار کنم،بعد یادم اومد که من اصلا با دونستن همین آگاهی که قراره جهان هر بار کمکم کنه تا به خواسته هام وضوح برسم اومدم به جهان تا لذت ببرم،و بعد خیلی از خدا تشکر کردم که یادم آورد جریان از چه قراره و هر چی به گذشته نگاه کردم دیدم من با همین شیوه درک کردم که کجای باور هام خالص نیست و دقیقا اون اتفاق برام واضح کرد کجاش خالص نیست و من باید کار کنم و از خدا تشکر کردم و اگر جهان کمکم نمی‌کرد اون بخش ها رو نمی‌فهمیدم و همین جور فکر میکردم درسته و به این نتایج نمیرسدم،قضیه اینه

    خیلی خوش حالم که آرامشم بیشتر شده،این نشون میده که باورم نسبت به خلق کردن خودم بیشتر شده،نسبت به قدرتم،نسبت به رب العالمین بودن خدا،با تمام وجود میخوام مثل شما هیچ ترسی رو نداشته باشم،یعنی سعی کنم هر روز به حداقلش برسونم،از خدا خواستم یک روزی در زمان مناسب برم صحرا،من عاشق صحرام،البته شبش،وحشتناک قشنگه،تمام کهکشان جلو روته،نه تنها میخوام از صحرا کل کهکشان رو ببینم و کلش رو رصد کنم،بلکه میخوام به ایستگاه فضایی هم برم،من عاشق تجربه بی جازبه هستم،

    کامنت از کجا به کجا رسید!وقتی به درکی میرسم دلم میخواد بیام این جا بهتون بگم،به کل خانوادم بگم،

    من از خدا آرزو کردم هدایتم کنه به توحید،به اون باور،به اون ایمان به قدرت،آخ من چه قدر عاشق این تجربه احساسم که احساس می‌کنی تمام دنیا برای تو خلق شده و فقط زمانی امکان پذیره که توحید داشته باشی،یکتا پرستی،چه احساس و قدرتی رو درونت احساس میکنی،چه احساس همراهی جهان،به خدا همه چی درون منه،همه چی

    فقط این منم که باید باورش کنم و بیش از پیش بخوام که باهاش هم راستا بشم و فقط راهش از عمل به قانون و لذت بردن میگذره،توحید همینه،چیزی جز این نیست

    از خدا سپاسگزارم که با هدایتش دارم رشد میکنم

    میدونین استاد،واقعا راست میگین،اگر فکر میکنم خدارو باور دارم اما ثروتمند نیستم،دس حتما هم باور هام درمورد خدا ایراد و هم ثروت،یعین همه چی توحیده،وقتی قبلا میگفتین که بابا خدا کافیه و باهاش یکی شو همه چی بهت میده،فکر میکردم دارین شعار میگین و قضیه اصلی همون باور هاست،بعد فهمیدم بابا همین باور توحیده،مگه من دارم باور هام رو درست میکنم که چی؟که با توحید برسم،که توحیدم رو خالص تر کنم

    ،استادم،دست قشنگ خدا،مریمم،قشنگ ترین خانواده دنیا،هموتون رو دوست دارم💞💞💞🌹🌹

    خدایا شکرت💟💞💞🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    محمد امین گفته:
    مدت عضویت: 2596 روز

    استاد عزیز مهربانم سلام و چقدر دلم برای شما و مریم عزیز تنگ شده بود خیلی وقت بود که به سایت سر نزده بودم سرم شلوغه …

    زمانی شما رو مبینم خوشبختی و شادی رو توی وجودم احساس میکنم خیلی احساس خوبی دارم نسبت به شما ویدیوهاتون امیدوارم همیشه پیروز موفق سربلند باشید … چقدر دلم برای پسرتون تنگ شده مایک عزیز …

    خداوند رو همیشه برای وجود شما سپاس گذارم شما و مریم عزیز هم نعمتی از طرف پرودگار برای ما هستید

    زمانی این ویدیوها رو نگاه میکنم خیلی حالم خوب میشه احساس خیلی خوبی دارم احساس ازادی رهایی انگار که از دنیا جدا میشم و خبری از دنیا ندارم توی کره و سیاره دیگه زندگی میکنم …

    امیدوارم همه دوستان این مسیر رو ادامه بدند … اینکه میگم به سایت سر نمیزنم اینطور نیست که فایل ها و محصولات رو گوش نمیکنم نه اون که اصلا یک کاری که باید همیشه تیکش بخوره … چون ماها همه توی فاصله فرکانسی هستیم با استاد عباس منش و زمان مبیره که درک کنیم بفهمیم این صحبتها امید وارم همیشه محصولات و فایل ها گوش کنید فکر کنید .. و رها نکنید چون مسیری غیر از این مسیر نیست

    شاد و پیروز سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    خاطره گفته:
    مدت عضویت: 3431 روز

    سلام به همه دوستان گرامی

    این نشانه امروزم بود که من این درسها رو ازش گرفتم

    ان شاءالله بتونم در زندگیم اجراشون کنم

    ۱زندگی رو ساده بگیرم و ساده و با آرامش به سبک خودم زندگی کنم حتی وقتی مهمون دارم تا همه از لحظات زندگیمون لذت ببریم

    ۲_وقتی مهمون دارم راحت باشم و بگذارم مهمونهای من هم راحت باشند و هر کس هر جور دلش میخواداز لحظات اش لذت ببره

    ۳_در لحظه زندگی کنم تا ای کاش اززندگیم حذف بشه

    ۴_روی روابط خوب با دیگران و احترام متقابل و حفظ حریم شخصی حتی خانواده ام کار کنم تا بیشتر به آرامش برسم

    ۵_با پسرم بازیهای سرگرم کننده و شادی بخش انجام بدم تا هم کودک درونم شاد و آرام بشه هم فرزندم از زندگی لذت ببره

    ۶_ وجود فرزندان نعمت زندگی ماست لبخندهاشون ،بازیهاشو ن حتی درخواستهاشون همه باعث رشد وکمال اونها وحتی خود ما میشه

    خدایا شکرت سپاسگزارم و از استاد بزگوار و خانم شایسته عزیز و گروه تحقیقاتی عباسمنش و همه دوستان هم فرکانسی ام متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    راحله گفته:
    مدت عضویت: 2028 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    نکات مثبت این فایل

    دوستی و صمیمیت آرامش تربیت خوب فرزندان ارتباط خوب پدر و مادر باهم و با فرزندان،و بچه ها با همدیگه

    روی هدفمون و کاری که باید انجام بدیم برای رسیدن به اون هدف،تمرکز صد در صد بذاریم

    این فایلها انقدر نکته های تربیتی داره که نمیتونم بنویسم،میفهممشون و یاد میگیرم

    اعتماد به نفس بچه ها فوقالعاده اس

    عزت نفسی که پدر و مادر دارن فوقالعاده اس

    اعتمادی که به خداوند دارن هم عالیه

    خدایا شکرت

    ممنون و خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1850 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم عزیزم

    به نام خدای شادی ها

    امروز روز دومیه که این فایل برام نشونه میاد و امروز که میخواستم نشانه ی جدیدم رو ببینم ناراحت بودم به خاطر اینکه فایل دیروز رو دیدم ولی براش دیدگاهی نزاشته بودم(به خاطر تعهدی که به خودم دادم)و به طور باور نکردنی ای امروز هم این نشونه برام اومد و من فهمیدم نشونه ی دیروزم رو اصلا نفهمیدم.امروز دوباره نشستم نگاهش کردم و لذت بردم تک تک لحظه هاشو در حدی که تموم شد با خودم گفتم نهههه این که خیلی کم بود من بازم بیشتر میخواستم.

    بعد از اون طبق معمول اومدم ودیدگاه ها رو خوندم تا بفهمم برای چی به این سمت هدایت شدم.داخل دیدگاه یکی از دوستان به دو جمله ی زیبا رسیدم،در حدی که وقتی میخوندمش گریه میکردم و حال عجیبی داشتم که نیاز داشتم یکی برام ترجمش کنه.

    احساس تو هرگز درگیر کلمات،واژه ها و آنچه جامعه آن را ارزش و یا ضد ارزش دانسته اند،نمیشود.

    احساس تو همان نیروی هدایتگریست که اگر به او اعتماد کنی،تو را به مسیری هدایت میکند که بی شک سعادت دنیا و آخرت را برایت رقم خواهد زد.

    ما داخل جامعه ای هستیم که منطقی بودن بیشتر از هرچیزی برامون مهمتره تا احساسی بودن و اصلا یه جورایی انگار احساسات رو نادیده میگیریم این در صورتیه که احساسات ما از سمت روح ما میاد،روحی که خداوند در ما دمیده و از سمت خداونده.ما این چیز به این مهمی رو نادیده میگیریم و براش ارزشی قاِل نیستیم و مدام میگی حس ها همیشه غلط ازآب در میان!!!!!!

    الان که دیدگاه هم رو نوشتم فهمیدم برای چی به اینجا هدایت شدم،هدایت شدم تا یک بار دیگه بهم گفته بشه از حست پیروی کن،حس کن لحظه هاتو،توجه کن به احساساتت.درست مثل استاد عزیز که داشت در لحظه از مهمونیش و مهمون هاش لذت میبرد وچه قدر احساس شادی و خوشحالی وبودن در لحظه در اون مکان موج میزد.

    خدایا شکرت به خاطر اینهمه آگاهی .خدایا شکرت به خاطر این فضای عالی که داخلش هستیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    آرین عبّاسی گفته:
    مدت عضویت: 1758 روز

    سلام بر خداوند رزاق و وهاب

    درود بر تمامی دوستان امیدوارم در پرتو حق تعالی قدرتمند و شاد باشیم همگی

    خدا قوت آقای عباسمنش، خانم شایسته و سایر کادر اجرایی سایت

    بسیار قسمت جذاب و هیجانی بود

    اول که کشتی جوزف و لیوای رو شاهد بودیم

    که دو قلو هستند ولی اصلا به دو قلو ها شباهت ندارند

    😂😂

    ماشاالله همان طور که مشاهده شد و در قسمت های قبلی هم به وضوح دیده شد و گفته شد، جوزف خیلی به بازی های فیزیکی علاقه داره و در آنها مهارت داره

    از اون طرف هم لیوای بیشتر به بازی های فکری و ویدئویی علاقمند

    که هر دو علایق قابل احترام هستند

    از اینطرف با اینکه لیوای با اینجور بازی ها کمتر تعامل داشته ولی واقعا شجاعانه و خوب بازی کرد

    جوزف هم که با تمام وجودش بازی میکرد و در بیشتر اوقات بازیکن برتر زمین بود

    اون صداهایی که بچه ها از خودشون مثل دایناسور در می آوردن که دیگه عالی مخصوصا لیوای که فکر کنم یه چند سالی با دایناسور ها زندگی کرده😂

    صداشون شبیه تیراناسوروس بود اگه درست گفته باشم

    اینقدر بازی جدی و سنگین بود که دندون شیری لیوای به خاطرات پیوست

    به امید خدا که از دندون اصلی جدیدش که به زودی رشد میکنه لذت ببره و بهترین استفاده را بکنه

    اون رسم ۵ دلاری گذاشتن هم برای افتادن هر دندون شیری واقعا برایم جالب بود و به پدر و مادرم هم توضیح دادم از شوق زیادم

    مسابقات بین المللی پینگ پونگ هم که عالی بود

    آقای عباسمنش برای جبران دست قبلی که به خانم شایسته باخته بود با تمام قوا در مرحله نیمه نهایی در برابر خانم شایسته قرار گرفت و بازی را برد و به مرحله ی فینال راه پیدا کرد

    در مرحله ی فینال با اینکه آقای عباسمنش بازی شایسته و زیبایی را از خودشون به نمایش گذاشتند اما این غول ماداگاسکار(آقای رایان) بود که باز هم در فینال مانند دور قبلی پیروز شد و جام قهرمانی را به خانه برد و با همسرش(خانم هوپ) جشن قهرمانی را به راه انداخت

    در ادامه باز هم بازی کشتی رو شاهد بودیم که بیشتر در این بازی تاثیرگزاری آقای رایان، خانم هوپ و آقای عباسمنش زیر ذره بین قرار گرفت و به نمایش در آمد

    آقای عباسمنش که مربی جوزف بودند و خودشون هم که تو کشتی بسیار مهارت دارند

    آقای رایان هم که مربی لیوای بودند و در UFC دستی بر آتش داشتند

    خانم هوپ هم که داوری این مسابقه را بر عهده داشت و خیلی عالی نبض بازی را در دست گرفته بود و حرکات را کنترل میکرد

    لوک و جیکاپ هم به عنوان حریف تمرینی بودند و در کری خواندن بیشتر فعالیت داشتند!

    بسیار قسمت هیجان انگیزی بود و کلی درس داشت

    خداوند را سپاسگزارم که من را به مسیر های شادی و لذت هدایت میکند!

    ممنونم آقای عباسمنش، خانم شایسته و سایر اعضای سایت

    در پناه خداوند قوی، باجنبه و خوشحال باشیم همگی در دنیا و آخرت

    آرین عبّاسی ۱۷ ساله از تهرانم

    من بهترین هستم چون همواره در زندگیم از لحظات استفاده میکنم، در بازی ها قوانین را رعایت میکنم و بیشترین لذت را از زندگیم میبرم!

    بدرود!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    نرگس ملاعبدالعلیها گفته:
    مدت عضویت: 2354 روز

    ب نام خداوند باعشق

    سلام ب خونواده صمیمی عباسمنش

    درس هایی ک از این فایل گرفتم

    ۱.خیلی برام حس جاللبی بود ک وقتی تو کشتی۲برادر دندون لیوای شکست پدر ومادر جوزف رو سرزنش نکردن.حس گناه بهش ندادن و اومدن سراغ لیوای.واینکه خب باطرفداری از۱وسرزنش اون۱مسئلرو پیچیده نکردن و خیلی ب خوشی واقعا ب خوشی ادامه و تموم شد.واقعا چی باعث شده این زن وشوهردیدشون اینطوری باشه جالب.چ باوری دارن.خدایا شکرت باعشق

    ۲.نکته دیگه اینکه براش پول هم گذاشتن حالا طبق رسومی ک دارن

    ۳.واینکه حالا ماجرا جدی تر شد بعد شکست دندون.اومدن رقبا رو تشویق کردن ب ۱رقابت جدی تر.هرکدوم مربی خودشو داشت داور هم ک مادر خونواده بود.مربیا با تمرکز بر نکات مثبت هرکدوم ب بازیکنا انگیزه میدادن ن با تخریب رقیب.خب من خودم این تجربه رو تو خونواده خودم داشتم ک حالا اگه اینجور وقتا این اتفاقات بیفته دیگه اصلا از ادامه دادن منصرف میشیم و۱جور پاک کردن صورت مسئله.ک دیگه بیخیال شو از اول این کار اشتباه بود.ولی خب دیگه ادامش ندیم.ولی اینجا جدی تر ب مسئله نگاه کردن.حالا ک کار ب اینجا کشیده شد بریم ببینیم تهش چی میشه.خدایا شکرت با عشق ب خاطراین زاویه دید.وخودش برای من درسی بود.خب با مدیریت پدر ومادر دلخوری هم بین بچه ها پیش نمیاد.ک۱خاطره از بچگی اونم ب این شکل تو ذهنشون بمونه.وکینه داشته باشن خدای نکرده ک یادت دندون منو شکوندی.خدایا شکرت باعشق ب خاطر این درس تربیتی.خدایا شکرت باعشق ب خاطر دیدن این خونواده دوست داشتنی و اشنایی با دیدگاهشون.خدایاشکرت با عشق

    ۴.واون شوخی های پدر خونواده ک اخر فایل بودهم خیلی قشنگ بود.واون تمایل بچه ها برای ارتباط برقرار کردن باپدر وشوخی هاشون لحظات فانی رو ب همراه داشت خدایا شکرت باعشق

    ۵.اون شوخی استادباعشقش هم ک خودش فان بود.

    ۶.واینکه رایان بابغل کردن استاد نشون داد ک هر چیزی سرجاش ک تو بازی رقیبیم بازی جدیه.ولی بقعدش فقط دوستیم.هر چیزی سرجاش.

    ۷.و قشنگ ک استاد تو هر ورزشی۱اشناییتی داره مثل فن باراندازی ک ب لوک اموزش میداد.خدایاشکرت باعشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: