این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/07/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-07-13 08:51:482025-03-06 15:44:41سریال زندگی در بهشت | قسمت 44
203نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام ب همه ی عزیزانم ، استاد عزیزم و خانم شایسته .
ممنونم از دوست خوبم ک ب خوبی این فایل رو ترجمه کردن برامون ، وقتی فایل رو تماشا میکردم گفتم خدا کنه یکی باشه ترجمه کنه برامون چون زبانم خوب نیست و متوجه نشدم
ممنونم ازت ک ب خوبی وقت گذاشتی و برامون ترجمه کردی .
ی چیزی ک خیلی نظرمو جلب کرده اینه ک چقدر واقعا این بچه ها عزت نفس بالایی دارن و راحت با ی بزرگتر جلوی دوربین مصاحبه میکنن،
دوم اینکه چطور ب این سطح از درک رسیدن توی این سن و چطور آموزش میبینن ک اینقدر راحت و بدون هیچ مسئله ای میان جلوی دوربین و اینطور قدرتمند صحبت میکنن
چقدر لذت میبرم وقتی این فایلهارو میبینم و صبحم رو باهاش شروع میکنم .
وقتی قرار شد ک ی وقفه بیافته بین فایلها اولش یخورده حالم گرفته شد اما بعدش ب خودم گفتم خیلی هم عالی ، میرم از اول از فایلای سفرنامه شروع میکنم نگاه کردن و لذت بردن هر تایمی هم ک دوباره فایلای جدید اومد اونارو میبینم و لذت میبرم .
و بعد دیدن فایلای زندگی در بهشت از اول و لذت بردن
و واقعا چقد حالم خوب میشه وقتی این سریالها رو میبینم .
استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز ازتون ممنونم ک انقدر ب فکر ما هستید و با عشق این فایلهارو ب ما هدیه میکنید
سلام به دوستای هم فرکانسیم و مریم عزیزم که انقدر باعث میشه چیزای جالب ببینیم.
اول از همه میخوام تحسین کنم این خانواده ی دوست داشتنی رو به این دلیل که وقتی داشتن شکل های مختلف میساختن، اگر زیبا میشد که تحسین میکردن همدیگرو، اما اگر بی مفهوم و نازیبا میشد هیچکس هیچکسِ دیگه رو مسخره نمیکرد که این دیگه چیه؟ و با خودت چه فکری کردی که این روکشیدی! خیلی راحت نفر بعدی شروع میکرد به کشیدن شکل ها و چقدر ایده ی خفن و جدید و سرگرم کننده ای بود که توی تاریکی به نور دارن هویت میدن! متشکرم از استاد عزیزم و البته مریم عزیز که انقدر میزبان های خوب و راحتی هستن و بیشتر متشکرم از استاد که جیکاپ رو کشوند کنار و اجازه داد بفهمیم توی سر یه بچه ی 13 ساله ی به این خفنی چی میگذره که واو واقعا ایول به این پسر که توی این سن متوجه شده که نمره هیچ تاثیری نداره توی این که تو باهوشی یا خنگ، ممکنه تو توی هنر خیلی خوب باشی اما توی ریاضیات نه و وقتی نمره ی بدی توی ریاضیات میگیری این به این معنی نیست که تو خنگی نه! تو فقط واسه چیز دیگه ای ساخته شدی که باید بگردی و اون رو پیدا کنی همین! و چقدر خودش رو راحت کرده از تموم استرس ها و دل نگرانی های بیخود که همسن و سالاش دارن مخصوصا در ایران. خدایا شکرت بابت این پسر فهمیده و برادر دوست داشتنیش که با گرفتن چراغ داره بهش میفهمونه که من حمایتت میکنم و برای حرف هات ارزش قائلم. خدایاشکرت بابت این خانواده ی با فرهنگِ دوست داشتنی. خدایاشکرت بابت مداری که توش هستم که آماده ی دریافت این آگاهی ها هستم. خدایاشکرت بابت قوانین ساده و ثابتی که داری. در پناه الله شاد باشید️
شروع این فایل کمی متفاوت از دیگر فایلها بود اول از خانم آیدا تشکر می کنیم که این مصاحبه را برای ما ترجمه کردند و ما از خواندن آن لذت بردیم
استاد در مصاحبه ای که با یعقوب داشتند و سوالاتی که از او پرسیدند به نکات بسیار مهم و ارزشمندی که یعقوب بیان می کرد توجهشان جلب شد و شاید ایشان هم مانند ما که فکر نمی کردیم کسی در سن سیزده سالگی به این خوبی قوانین را بداند و اجرا هم بکند تعجب کرده باشند البته با چنین آموزه هایی که از پدر و مادر آنها دیده بودیم باید حدس می زدیم که قانون را آنها هم می دانند که به بچه های خود به شکلی آموزش داده آند. که آنها هم آن را با علاقه یاد بگیرند .
لوک نور را تنظیم و استاد تصویر را تا این مصاحبه انجام گرفت.
عکس گرفتن در شب با دوربین و روشی که استاد خلاقانه به کار بردند و همه هم ایده های تازه ای به فکرشان می رسید و هر بار با حرکت دست به وسیله چراغ قوه خطوطی در فضا می کشیدند تا تصویر آن به شکل پیوسته در صفحه دوربین قابل دیدن شود و آنها هر بار ایده ای تازه به ذهنشان می رسید و هر کدام از دیگری سبقت می گرفتند تا زودتر و بهتر اثر خود را خلق کنند. باز هم به یاد سخنان استاد افتادم که می گویند:
کارها باید ساده و راحت انجام شود اگر کاری به سختی پیش می رود حتما در جایی اشکالی یا ترمزی یا…..قرار دارد و در این جا ما به سادگی می بینیم که یک اثر هنری می تواند خلق شود.
تو باید فکر کنی نه این که دستور دهی و یعقوب که این سخنان را از استاد شنید تصویر زیبایی را با حرکت چراغ قوه کشید و پس از او یوسف.
به نام خداوند بخشنده و مهربان ، سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و همسفرای عزیزم
آفرین به جیکاب این پسر 13 ساله که اینقدر قوانین رو خوب درک کرده و راجع بهش صحبت می کنه
چقدر اعتماد به نفسش رو تحسین کردم که اصلا هیچ عامل خارجی تاثیری روی بیان کردن ایده هایش نداشت
البته با وجود یک همچین پدر و مادری که اینقدر با خودشون در صلح هستند یک همچین فرزندی با این باورهای قدرتمند کننده بدیهی می تونه باشه چرا که هیچ نتیجه ای در دنیا اتفاقی و شانسی نیست
چقدر من از صمیمیت بین افراد این خانواده لذت می برم و هر دفعه تحسین می کنم اینکه اینقدر در همه ی موضوعات هم در حال لذت بردن هستن و هم همکاری فوق العاده ای در کارها با یکدیگر دارند و این واقعا قابل تحسین هست
اینکه هر کس غذای مورد علاقه اش رو آماده می کنه و با لذت میشینه می خوره و فشاری روی پدر و مادر نیست و همه در حال لذت بردن از زندگی هستن
استاد عزیز چقدر سرگرمی که با دوربین ایجاد کردین واقعا زیبا بود و من خیلی لذت بردم
چقدر عکس دسته جمعی زیبایی گرفتین واقعا لذت بردم و این قسمت هم خیلی چیزها یاد گرفتم و از دور همی تان کلی لذت بردم
سلام به استاد عزیزم به استادیار ارزشمندم به دوستان نابم
خداروشکر برای این سایت، این همه امکانات، این همه صفحه، این همه محصول این همه فایل، این همه آگاهی، این همه عشق و دوستی. واقعا بارها و بارها خداروشکر میکنم.
چقدر جیکوب درس اعتماد به نفس و عزت نفس میده، چقدر این پسر تحسین برانگیزه، چقدر میشه ازش درس گرفت. من زبانم خوب نیست نصفه نیمه بعضی کلمات رو متوجه میشدم(البته کامنت منتخب و ترجمه آیدا عزیز رو خونده بودم)
میخوام بگم فارغ از موضوعی که داشت حرف میزد فقط اون قدرتی که پشت کلماتش بود، اون اعتماد به نفسی که داشت همه ی اینابه من درس داد، برام درس داشت که چقدر مهمه این احساس لیاقت داشتن، چقدر اصله عزت نفس رو ساختن، چقدر مهمه با خودت و جهان اطرافت با صلح بودن، راحت بودن و اینکه بدون نقاب و حاشیه اضافه ایی خودت باشی.
چقدر واقعا همین تیکه فایل رو باید بهش فکر کنم و یادم باشه.
به خودم بگم فهیمه بــساز این اصل مهم رو، بساز پایه ی شخصیت محکم و خودساخته ات رو، آره خیلی باید روی احساس اعتماد بنفس، احساس عزت نفس، احساس لیاقتم و احساس ارزشمندی ام کار کنم.
چقدر خودمو دیروز ضعیف دیدم اینکه یکنفر تونست منو بعد مدت ها برانگیخته کنه. خیلی وقت بود اینطوری داغ نکرده بودم تازه مثلا خودمو کتترل کردم اما من میدونم ار درون جوش آورده بودم. میدونم یک چیزایی تو وجودم تکان خورد که داشت منو منحرف میکزد تا برم تو حاشیه. احساسم رو داشت میبرد به سمت مخالف.
اما من اینو روی تخته وایت برد اتاق نوشتم و اینجاست که باید در عمل برای خودم کاری انجام بدم. نوشتم؛ “تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم.” اسم یکی از فایل های استاد عزبزمون هست.
(اتفاق دیروز دوشنبه آخر باشگاه یوگا افتاد)
حالا سر جریان دیروز و صحبت با دوست عزیزم رسیدم به جایی که شاید ماه ها قبل دنبالش بودم. ازش شنیدم یک جلساتی هست بنام نارانان که مثل NA هست. از وقتی تو یکی فایل ها گفتن جلسات باز این انجمنNA رو شرکت کنید، خیلی دلم میخواست برم. اما نشد و جلسات مال آقایون رو پیدا کردم اما من امروز برای اولین بار رفتم سرجلسه هایی که با اصول و روش های شبیه NAبود و اونم برای خانم ها. تجربه جالبی بود و چقدر تحسین شون کردم اون خانم هایی که یکی از بستگان شون در بیماری اعتیاد بودن و اونا با تمام زخم ها و حقارت هایی که کشیدن، با تمام تقلاهاشون الان در جایگاهی هستن که خودشون رو عاجز میدونن در تغییر دیگران و الان فقط تمرکزشون روی بهبود خودشون هست.
نمیدونم میخوام چیکار کنم
نمیدونم بازم برم یا نرم
ولی میدونم یک چالش جدیده، ولی میدونم اینا رشدهای کوچیکی هست که داره اتفاق می افته. میدونم باید یک ریشه هایی رو در خودم درست کنم، قوی کنم و از خدا میخوام که بازم هدایتم کنه بازم خودش بگه قدم بعدی چیه…
من زبان بلد نیستم اما ترجمه آیدای عزیز رو خوندم واقعا تمام حرفاش انگار ک با من بود
فصل امتحانات بچه هاس و تقریبا رو به اتمامه و من در تمام این مدت با همه تلاشم بازم درگیر میشدم با دخترم بخاطر درساش و امشب این حرفای جیکوب زاویه دید منو در مورد دخترم عوض کرد
من توانایی ها و نقاط قوتش رو دیدم و فهمیدم در تمام مدت تمرکز من روی نقاط ضعفش بوده و طبیعی اینه که اون چیزی که دوست ندارم تو رابطه م با دخترم و درساش تجربه میکنم و وارد زندگیم میشه
خدایا شکرت که اینقدر واضح و روشن هدایتم کردی
دوستت دارم عشقمممم
سپاسگزارتم استاد بابت ضبط صحبتای جیکوب
سپاسگزارتم مریم قشنگم که برامون فیلم میگیری
چقدر استاد ایده جالبی بود و بازی قشنگی بود من اولین بار بود ک میدیدم خیلی کیف کردم :)
خداروشکر خیلی جالبه که یعقوب همچین چیزایی رو در این سن پایین میتونه درک کنه و من با خوندن ترجمه متن فهمیدم که این پسر خیلی درک بالایی داره و برای خود من آموزنده و یاداوری دوباره بود
همه اینها رو استاد در دوره عزت نفس توضیح دادن و چه خوب شد که دوباره از زبان یک مرد کوچک توضیح داده شد
تحسین میکنم اعتماد به نفس یعقوب رو که خودش توضیح داده که چرا جلوی دوربین راحته و نقطه قوتش هست و خیلی خوب خودشو پذیرفته و با خودش راحته.
بنظرم اگر من پذیرای خودم باشم بسیاری از مسائل حل میشه و عذاب نمیکشم
استاد عزیز خیلی بازی خلاقانه ای رو راه انداختید و به نظرم از همه بهتر تصویر آقای رایان و جیکوب بود
و چقدر خوبه خانواده آقای راین خیلی پایه هستند و از شادیشون منم شاد میشم.
خدا را شکر بابت این پرادس زیبا که این موقع شب میتونی راحت و حتی با صدای بلند تفریح کنی و از زندگی لذت ببریم
استاد چرا فایل هاتون این طوریه?؟؟؟؟؟؟؟?؟؟؟!!!!!!¡!!?؟؟??
هر سری با یه فایل این همه تحول !!!!!!!!
خدایا دستمون را بگیر
چرا هر موقع می بینم گوش می کنم باورهای من را می کشد بیرون
الان این بهم گفته شد و فهمیدم خدا را صد هزار مرتبه شکر من به فکر همه هستم بغیر از خودم حتی در بیشتر مواقع تو گوشی های محکمی هم خوردم از جهان باز هم خواب می روم دوباره بیدارم می کنه
همیشه به فکر درست کردن دیگران هستم
یا همیشه به فکر مثلا درست کردن دندان های دخترم هستم اون هم خیلی زیاد
الان به خودم میگم بابا به فکر خودت باش
هر کسی راه خودش را پیدا می کنه
هر کسی به اندازه مدارش هدایت میشه
الان به خودم میگم تو نمی خواهد دلت به حال کسی بسوزد . دلت به حال خودت بسوزه
سلام ب همه ی عزیزانم ، استاد عزیزم و خانم شایسته .
ممنونم از دوست خوبم ک ب خوبی این فایل رو ترجمه کردن برامون ، وقتی فایل رو تماشا میکردم گفتم خدا کنه یکی باشه ترجمه کنه برامون چون زبانم خوب نیست و متوجه نشدم
ممنونم ازت ک ب خوبی وقت گذاشتی و برامون ترجمه کردی .
ی چیزی ک خیلی نظرمو جلب کرده اینه ک چقدر واقعا این بچه ها عزت نفس بالایی دارن و راحت با ی بزرگتر جلوی دوربین مصاحبه میکنن،
دوم اینکه چطور ب این سطح از درک رسیدن توی این سن و چطور آموزش میبینن ک اینقدر راحت و بدون هیچ مسئله ای میان جلوی دوربین و اینطور قدرتمند صحبت میکنن
چقدر لذت میبرم وقتی این فایلهارو میبینم و صبحم رو باهاش شروع میکنم .
وقتی قرار شد ک ی وقفه بیافته بین فایلها اولش یخورده حالم گرفته شد اما بعدش ب خودم گفتم خیلی هم عالی ، میرم از اول از فایلای سفرنامه شروع میکنم نگاه کردن و لذت بردن هر تایمی هم ک دوباره فایلای جدید اومد اونارو میبینم و لذت میبرم .
و بعد دیدن فایلای زندگی در بهشت از اول و لذت بردن
و واقعا چقد حالم خوب میشه وقتی این سریالها رو میبینم .
استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز ازتون ممنونم ک انقدر ب فکر ما هستید و با عشق این فایلهارو ب ما هدیه میکنید
خداروشکر ❤️🙏🏻
سلام
سلام خانواده
سلام به همه دوستان
چند روز بود من از این زندگی دور بودم
اما دیدم زندگی در بهشت را
به باغی دعوت شدیم که عالی بود و مثل این زندگی هر کس به دنبال لذت خودش بود و او زمان با هم بودن فقط خندیدم چقدر عالی بود
لذت بردم از هوای عالی صدای آب و زیبایی ها و نیمه پر لیوان را دیدم
خدایا بابت اینهمه فراوانی سپاس
تو این سفر یه چی جالب بود کسی از کمبود حرف نزد و فقط خوبی بود و بس و نگاه به جنبه مثبت کارها بود و من لذت بردم
در مورد این خانواده رایان و بچه های بی نظیرش واقعا پدر و مادر هماهنگ و عالی دارند من خودم ۲ پسر دارم و میدونم اینهمه در صلح بودن یعنی چی
اینها عالی هستند و فقط عالی در آرامش دل بودن خودشون
بهشون تبریک میگم امیدوارم همیشه سلامت و شاد ثروتمند باشید
خیلی خوشحالم که جهان مر از فراوانی است و ما لایق بهترینها هستیم
سلام به دوستای هم فرکانسیم و مریم عزیزم که انقدر باعث میشه چیزای جالب ببینیم.
اول از همه میخوام تحسین کنم این خانواده ی دوست داشتنی رو به این دلیل که وقتی داشتن شکل های مختلف میساختن، اگر زیبا میشد که تحسین میکردن همدیگرو، اما اگر بی مفهوم و نازیبا میشد هیچکس هیچکسِ دیگه رو مسخره نمیکرد که این دیگه چیه؟ و با خودت چه فکری کردی که این روکشیدی! خیلی راحت نفر بعدی شروع میکرد به کشیدن شکل ها و چقدر ایده ی خفن و جدید و سرگرم کننده ای بود که توی تاریکی به نور دارن هویت میدن! متشکرم از استاد عزیزم و البته مریم عزیز که انقدر میزبان های خوب و راحتی هستن و بیشتر متشکرم از استاد که جیکاپ رو کشوند کنار و اجازه داد بفهمیم توی سر یه بچه ی 13 ساله ی به این خفنی چی میگذره که واو واقعا ایول به این پسر که توی این سن متوجه شده که نمره هیچ تاثیری نداره توی این که تو باهوشی یا خنگ، ممکنه تو توی هنر خیلی خوب باشی اما توی ریاضیات نه و وقتی نمره ی بدی توی ریاضیات میگیری این به این معنی نیست که تو خنگی نه! تو فقط واسه چیز دیگه ای ساخته شدی که باید بگردی و اون رو پیدا کنی همین! و چقدر خودش رو راحت کرده از تموم استرس ها و دل نگرانی های بیخود که همسن و سالاش دارن مخصوصا در ایران. خدایا شکرت بابت این پسر فهمیده و برادر دوست داشتنیش که با گرفتن چراغ داره بهش میفهمونه که من حمایتت میکنم و برای حرف هات ارزش قائلم. خدایاشکرت بابت این خانواده ی با فرهنگِ دوست داشتنی. خدایاشکرت بابت مداری که توش هستم که آماده ی دریافت این آگاهی ها هستم. خدایاشکرت بابت قوانین ساده و ثابتی که داری. در پناه الله شاد باشید️
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
شروع این فایل کمی متفاوت از دیگر فایلها بود اول از خانم آیدا تشکر می کنیم که این مصاحبه را برای ما ترجمه کردند و ما از خواندن آن لذت بردیم
استاد در مصاحبه ای که با یعقوب داشتند و سوالاتی که از او پرسیدند به نکات بسیار مهم و ارزشمندی که یعقوب بیان می کرد توجهشان جلب شد و شاید ایشان هم مانند ما که فکر نمی کردیم کسی در سن سیزده سالگی به این خوبی قوانین را بداند و اجرا هم بکند تعجب کرده باشند البته با چنین آموزه هایی که از پدر و مادر آنها دیده بودیم باید حدس می زدیم که قانون را آنها هم می دانند که به بچه های خود به شکلی آموزش داده آند. که آنها هم آن را با علاقه یاد بگیرند .
لوک نور را تنظیم و استاد تصویر را تا این مصاحبه انجام گرفت.
عکس گرفتن در شب با دوربین و روشی که استاد خلاقانه به کار بردند و همه هم ایده های تازه ای به فکرشان می رسید و هر بار با حرکت دست به وسیله چراغ قوه خطوطی در فضا می کشیدند تا تصویر آن به شکل پیوسته در صفحه دوربین قابل دیدن شود و آنها هر بار ایده ای تازه به ذهنشان می رسید و هر کدام از دیگری سبقت می گرفتند تا زودتر و بهتر اثر خود را خلق کنند. باز هم به یاد سخنان استاد افتادم که می گویند:
کارها باید ساده و راحت انجام شود اگر کاری به سختی پیش می رود حتما در جایی اشکالی یا ترمزی یا…..قرار دارد و در این جا ما به سادگی می بینیم که یک اثر هنری می تواند خلق شود.
تو باید فکر کنی نه این که دستور دهی و یعقوب که این سخنان را از استاد شنید تصویر زیبایی را با حرکت چراغ قوه کشید و پس از او یوسف.
عکسی دسته جمعی به یادگار و سرودی زیبا .
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خداوند بخشنده و مهربان ، سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و همسفرای عزیزم
آفرین به جیکاب این پسر 13 ساله که اینقدر قوانین رو خوب درک کرده و راجع بهش صحبت می کنه
چقدر اعتماد به نفسش رو تحسین کردم که اصلا هیچ عامل خارجی تاثیری روی بیان کردن ایده هایش نداشت
البته با وجود یک همچین پدر و مادری که اینقدر با خودشون در صلح هستند یک همچین فرزندی با این باورهای قدرتمند کننده بدیهی می تونه باشه چرا که هیچ نتیجه ای در دنیا اتفاقی و شانسی نیست
چقدر من از صمیمیت بین افراد این خانواده لذت می برم و هر دفعه تحسین می کنم اینکه اینقدر در همه ی موضوعات هم در حال لذت بردن هستن و هم همکاری فوق العاده ای در کارها با یکدیگر دارند و این واقعا قابل تحسین هست
اینکه هر کس غذای مورد علاقه اش رو آماده می کنه و با لذت میشینه می خوره و فشاری روی پدر و مادر نیست و همه در حال لذت بردن از زندگی هستن
استاد عزیز چقدر سرگرمی که با دوربین ایجاد کردین واقعا زیبا بود و من خیلی لذت بردم
چقدر عکس دسته جمعی زیبایی گرفتین واقعا لذت بردم و این قسمت هم خیلی چیزها یاد گرفتم و از دور همی تان کلی لذت بردم
تا قسمت بعدی خدانگهدار
بنام تتها الله یکتا
سلام به استاد عزیزم به استادیار ارزشمندم به دوستان نابم
خداروشکر برای این سایت، این همه امکانات، این همه صفحه، این همه محصول این همه فایل، این همه آگاهی، این همه عشق و دوستی. واقعا بارها و بارها خداروشکر میکنم.
چقدر جیکوب درس اعتماد به نفس و عزت نفس میده، چقدر این پسر تحسین برانگیزه، چقدر میشه ازش درس گرفت. من زبانم خوب نیست نصفه نیمه بعضی کلمات رو متوجه میشدم(البته کامنت منتخب و ترجمه آیدا عزیز رو خونده بودم)
میخوام بگم فارغ از موضوعی که داشت حرف میزد فقط اون قدرتی که پشت کلماتش بود، اون اعتماد به نفسی که داشت همه ی اینابه من درس داد، برام درس داشت که چقدر مهمه این احساس لیاقت داشتن، چقدر اصله عزت نفس رو ساختن، چقدر مهمه با خودت و جهان اطرافت با صلح بودن، راحت بودن و اینکه بدون نقاب و حاشیه اضافه ایی خودت باشی.
چقدر واقعا همین تیکه فایل رو باید بهش فکر کنم و یادم باشه.
به خودم بگم فهیمه بــساز این اصل مهم رو، بساز پایه ی شخصیت محکم و خودساخته ات رو، آره خیلی باید روی احساس اعتماد بنفس، احساس عزت نفس، احساس لیاقتم و احساس ارزشمندی ام کار کنم.
چقدر خودمو دیروز ضعیف دیدم اینکه یکنفر تونست منو بعد مدت ها برانگیخته کنه. خیلی وقت بود اینطوری داغ نکرده بودم تازه مثلا خودمو کتترل کردم اما من میدونم ار درون جوش آورده بودم. میدونم یک چیزایی تو وجودم تکان خورد که داشت منو منحرف میکزد تا برم تو حاشیه. احساسم رو داشت میبرد به سمت مخالف.
اما من اینو روی تخته وایت برد اتاق نوشتم و اینجاست که باید در عمل برای خودم کاری انجام بدم. نوشتم؛ “تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم.” اسم یکی از فایل های استاد عزبزمون هست.
(اتفاق دیروز دوشنبه آخر باشگاه یوگا افتاد)
حالا سر جریان دیروز و صحبت با دوست عزیزم رسیدم به جایی که شاید ماه ها قبل دنبالش بودم. ازش شنیدم یک جلساتی هست بنام نارانان که مثل NA هست. از وقتی تو یکی فایل ها گفتن جلسات باز این انجمنNA رو شرکت کنید، خیلی دلم میخواست برم. اما نشد و جلسات مال آقایون رو پیدا کردم اما من امروز برای اولین بار رفتم سرجلسه هایی که با اصول و روش های شبیه NAبود و اونم برای خانم ها. تجربه جالبی بود و چقدر تحسین شون کردم اون خانم هایی که یکی از بستگان شون در بیماری اعتیاد بودن و اونا با تمام زخم ها و حقارت هایی که کشیدن، با تمام تقلاهاشون الان در جایگاهی هستن که خودشون رو عاجز میدونن در تغییر دیگران و الان فقط تمرکزشون روی بهبود خودشون هست.
نمیدونم میخوام چیکار کنم
نمیدونم بازم برم یا نرم
ولی میدونم یک چالش جدیده، ولی میدونم اینا رشدهای کوچیکی هست که داره اتفاق می افته. میدونم باید یک ریشه هایی رو در خودم درست کنم، قوی کنم و از خدا میخوام که بازم هدایتم کنه بازم خودش بگه قدم بعدی چیه…
سلام به استاد عزیزم و مریم زیبام
خداروشکر میکنم برای نشانه امروزم
چقدر قشنگ حرف میزنه باهامون
من زبان بلد نیستم اما ترجمه آیدای عزیز رو خوندم واقعا تمام حرفاش انگار ک با من بود
فصل امتحانات بچه هاس و تقریبا رو به اتمامه و من در تمام این مدت با همه تلاشم بازم درگیر میشدم با دخترم بخاطر درساش و امشب این حرفای جیکوب زاویه دید منو در مورد دخترم عوض کرد
من توانایی ها و نقاط قوتش رو دیدم و فهمیدم در تمام مدت تمرکز من روی نقاط ضعفش بوده و طبیعی اینه که اون چیزی که دوست ندارم تو رابطه م با دخترم و درساش تجربه میکنم و وارد زندگیم میشه
خدایا شکرت که اینقدر واضح و روشن هدایتم کردی
دوستت دارم عشقمممم
سپاسگزارتم استاد بابت ضبط صحبتای جیکوب
سپاسگزارتم مریم قشنگم که برامون فیلم میگیری
چقدر استاد ایده جالبی بود و بازی قشنگی بود من اولین بار بود ک میدیدم خیلی کیف کردم :)
دوستتون دارم خیلی زیاد .
یا مَنْ لَهُ الْعِزَّهُ وَالْجَمالُ
درود بر همه عزیزان
خداروشکر خیلی جالبه که یعقوب همچین چیزایی رو در این سن پایین میتونه درک کنه و من با خوندن ترجمه متن فهمیدم که این پسر خیلی درک بالایی داره و برای خود من آموزنده و یاداوری دوباره بود
همه اینها رو استاد در دوره عزت نفس توضیح دادن و چه خوب شد که دوباره از زبان یک مرد کوچک توضیح داده شد
تحسین میکنم اعتماد به نفس یعقوب رو که خودش توضیح داده که چرا جلوی دوربین راحته و نقطه قوتش هست و خیلی خوب خودشو پذیرفته و با خودش راحته.
بنظرم اگر من پذیرای خودم باشم بسیاری از مسائل حل میشه و عذاب نمیکشم
استاد عزیز خیلی بازی خلاقانه ای رو راه انداختید و به نظرم از همه بهتر تصویر آقای رایان و جیکوب بود
و چقدر خوبه خانواده آقای راین خیلی پایه هستند و از شادیشون منم شاد میشم.
خدا را شکر بابت این پرادس زیبا که این موقع شب میتونی راحت و حتی با صدای بلند تفریح کنی و از زندگی لذت ببریم
خدا را شکر عجب عکسهای زیبایی شد
به نام یزدان پاک
من خیلی روی خودم به لطف الله کار می کنم ولی باز هم برای روابط نقطه ضعف دارم
مثلا خدا را صد هزار مرتبه شکر تجسم های عالی می کنم که انگشت به دهن می مانند ولی روابط را خیلی باید باز هم بیشتر کار کنم
مثلا هر موقع یه موضوعی پیش اومد صبر نمی کردم زود قضاوت و داوری می کردم بعد هم برچسب می زدم به خودم و به بقیه و به دیگران
یعنی داغون داغون بودم
البته خیلی بهتر شده ام
یا اینکه زود دل کسی را می شکستم بعد هم خوشحال و خندان از کارم حالا نگو همه می خواهند دل خود من را بشکنند و ناراحتم کنند
خیلی روی این قضیه کار کردم
همه جا نرفتم.
هر کجا خواستم بروم اول یه کم فکر کردم خودمو آروم کردم .
توی جمع بزرگان بیشتر حضور پیدا کردم
البته باورهایی داشتند که از قانون دور بود ولی باز هم برای من که داغون بودم و هستم و الحمدلله رب العالمین بهتر شده ام خیلی عالی بود
خدایا شکرت برای رشد هام
خدایا شکرت برای پیشرفت هام
استاد آرزوی بهترینها را براتون دارم
این فایل نشانه ی امروز من بود
و عجب نشانه ی روشنی
استاد چرا فایل هاتون این طوریه?؟؟؟؟؟؟؟?؟؟؟!!!!!!¡!!?؟؟??
هر سری با یه فایل این همه تحول !!!!!!!!
خدایا دستمون را بگیر
چرا هر موقع می بینم گوش می کنم باورهای من را می کشد بیرون
الان این بهم گفته شد و فهمیدم خدا را صد هزار مرتبه شکر من به فکر همه هستم بغیر از خودم حتی در بیشتر مواقع تو گوشی های محکمی هم خوردم از جهان باز هم خواب می روم دوباره بیدارم می کنه
همیشه به فکر درست کردن دیگران هستم
یا همیشه به فکر مثلا درست کردن دندان های دخترم هستم اون هم خیلی زیاد
الان به خودم میگم بابا به فکر خودت باش
هر کسی راه خودش را پیدا می کنه
هر کسی به اندازه مدارش هدایت میشه
الان به خودم میگم تو نمی خواهد دلت به حال کسی بسوزد . دلت به حال خودت بسوزه
خدایا کمک کن
خدایا دستم را بگیر
الهی به امید تو