سریال زندگی در بهشت | قسمت ۵6 - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

311 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سامان مرادی گفته:
    مدت عضویت: 759 روز

    خدایا ازت بسیار بسیار سپاسگزارم که پولها و ثروتهای فراوانی به من عطا کردی و من باز هم آماده ی دریافت مقادیر هنگفتی پول و ثروت عالی تر از راههای عالی تر هستم

    خدایا ازت بسیار بسیار سپاسگزارم که بهترین فرصت ها را در زندگی نصیبم کردی من آماده ی بهترین فرصت ها در لحظه به لحظه ی زندگیم هستم……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1418 روز

    به نام خداوند مهربان وهدایتگر

    سلام به همه دوستان ثروتمندم

    تشکر ویژه و اساسی از استاد عباسمنش و خانم شایسته مهربان بخاطر ایکنه این تصاویر زیبا و قشنگ را برای ما رایگان تهیه می کنند.

    نکته اساسی این فایل های سریال زندگی در بهشت اینکه توجه وکانون توجه ما هدایت میشه به زیبایی ها و نکات مثبت و این خیلی خیلی فایده داره و مهمترینش ارسال فرنکاس خوب به جهان هست که باز ما را به زیبایی های بیشتر هدایت می کنه و این واقعآ ارزشمند هست یعنی اتفاقات خوب و مثبت را جذب می کنیم .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1847 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم شایسته ی عزیز ، چه قدر اون بیفاستراگانوف و چری کابلر از تو تصویر خوشمزههه بود واقعا

    چه قدر حرکت آقای ریک رو دوست داشتم که خودشون برای مریم جان غذا کشیدن و بعد تازه صندلی اوردن براشون

    بعد ش آقای ریک از همسرش هم پرسید حتی دسر میخوری

    یا راهنمایی ای که کردن استاد رو که میتونن گوشت رو جدا کنن و بچشن طعم غذا رو

    اون صف گرفتن بچه ها واقعا جالب بود و چه قدر برعکس فرهنگ جا افتاده داخل ایران بود تو ایران معمولن تمام توجهات سمت بچه هاست مخصوصا موقع عذا خوردن در حدی که بچه هه عصبی میشه میگه بابا ولم کنین

    ولی خیلی جالب بود که بچه ها هم به این قانون احترام گزاشته بودن غر نمیزدن ، تازه صف هم گرفته بودن و میخندین و بیخیال بودن

    سرتاسر ویدیو هایی که من دیدم از این مهمونها همشون پر از خنده و شوخی و بازی و جک تعریف کردن بوده انگار آمریکاییها به دنیا اومدن که خوش بگزرونن به هر وسیله ای

    چه قدرخوبن این ملت واقعا

    البته خداروشکر خداروشکر یه همچین همکاراییم من پیدا کردم جمعه ها باهم میریم با همون چیزایی که داریم و هست واقعا خوشگزرونی و برنامه های طراحی و نقاشی

    کلم بینش با افراد متفاوت اشنا میشیم

    مثلن دیروز با یک پسری آشنا شدیم که دتشت تمرینات نینجایی تمرین میکرد و در اخرم یکی از طرلحی هام رو برداشت بزاره پشت قاب گوشیش

    چه قدر مهمونی های شما رو من دوست دارم استاد اینکه میشینین بازی میکنین به خدا من بعضی وقتا اینقدر که تو مهمونیا صحبتهای سیاسی میشه حوصلم سر میره ، سرم تو گوشیه یا اگر اموانش باشه کلن نمیرم یا کمتر تو اون فضا ها هستم

    ولی چه قدر خوبه برعکس این واقعیت زندگی من هم میتونه اتفاق بیافته

    من دوست دارم مهمونی هایی رو برگزار کنم که تخته نرد ، پاسور و حکم و یا حتی بلیارد بازی کنیم یا حتی بازیهای حرکتی ، یا مسابقه گزاشتن ، یا حتی مهمونم بیاد تو خونم در کنار من کارشو انجام بده دو نفری اینا میشا خواسته هامه و به قول خانم شایسته مهر تاییدشم خورد

    مورد دیگه ای ک6 خیلی دوست داشتم تیرم عزیز بود که واقعا با اعتماد به نفس و بدون خجالت که بگه نه من بزرگ شدم دیگه نباید بازی کنم تازه برعکسش درخواست میکرد یکی بیاد با ها ش بازی کنه

    استاد من دقیقا یادمه همسن تیرم بودم تو یک اتاقی دیگه اون آخریا یواشکی میرفتیم با 7واهرم مخصوصا بازی کنیم که کسی مسخرمون نکنه

    یا یادمه بچهکه بودم خودم با کارتن شروع کردم یه قسمتایی از یک ساختمان و اشپزخونه رو ساختم و چه قدر خوش گذشته بود بهم که اونو خودم ساختم نه اینکه برم اسباب بازی آمادشو بخرم

    البته نتیجه ی اون قدمهای تکاملی اینه که من به راحتی هر مجسمه ای رو بگین میسازن و الانم اتفاقا کنارم دو تا از مجسمه های نیمه کارمه

    ولی دم تیرم و اعتماد به نفس بالاش و اعتماد به نفس بالای همبازیش گرم که بدون خجالت بازی میکنن

    نمیدونم چرا من بازی کردنو تو دهنم کلن برای بچه ها میدونم بزرگترا به چه علت نباید بازی کنن؟

    خب چون بزرگ شدن

    چه دلیل داره که اگر بزرگ شدن نباید بازی کنن؟

    خب مردم چی میگن که ببینن یکی با یک ابعاد گنده داره بازی میکنه

    مسخرش میکنن

    خب مسخرش کنن اگر اون آدم کنترل ذهن بلد باشه ایا اصلا کاری داره که دارن مسخرش میکنن

    ایا کاری داره که خب اینا دارن بهم میخندن پس من دیگه خوش نگزرونم

    نه کاری نداره میگه بزار تو دلشون بهم بخندن

    قضاوتم کنن من نتیجه خوشگزرونیمو میگیرم اونام نتیجه طرز فکر خودشو نو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    ناصر ابرباف گفته:
    مدت عضویت: 1029 روز

    سلام به همه دوستان

    چقدر در این مکانی که درست کردید و ما میتونیم نگاه کنیم و کیف کنیم

    از نظر غذا خوردن لذت بخش ترینش این هست که در یک همچین مکانی با این غذایی که خوشمزه به نظر میرسه چقدر عالییه

    گرسنه شدیم استاد

    چقدر همه چی عالیه و زیبا

    که اینقدر دوستان و همه چی در اطراف تون بی نظیره

    خدایا شکرت این همه ایده جالب در این فایل بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1280 روز

    به نام خدای مهربان خداوندا هر چه دارم از ان توست

    تحسین میکنم استاد عزیز رو که خیلی عالی ذهنشو کنترل میکنه تا روی اصولش باشه چه همزمانی من هم امروز مهمونی بودم چون تو دوره سلامتی هستم نباید از شیرینجات بخورم امروز خیلی تو وسوسه بودم هی خدا خدا کردم که کمکم کن تا نخورم که شکر خدا تونستم به لطف خدا و الان خوشحالم دوست دارم بتونم رو اصولم باشم و هوس نکنم چقد این قانون درسته خدایاشکرت چقد عالی خدا نتیجه خوب داد که یه غذای خوشمز دیگه بود تا استاد هم بخوره این نتیجه ایمان بود که خدا به استاد جایزه داد خدایاشکرت چه رنگی داشت چقد خوشرنگ بود تحسین میکنم این ادمای دوست داشتنی که انقدر عالی با خودشون و اطرافشون در صلح هستن اصلا ادم سیر نمیشه بودن با این ادما چقد عالی اول بزرگتر گرفتن بچه ها هیچ اعتراضی نداشتن تحسین میکنم تربیت زیباشون رو واقعا تحسین برانگیزه خدایاشکرت چقد عالی همشون داشتن بازی میکردین بازم امروز دقیقا استاد ما تو مهمونی دقیقا صحبت این که کی ریس جمهور بشه بود البته من ایرپاد داشتم اما خوب همین حرفا بود که منو پسرم داشتیم میدیدیم پسرم گفت اره مامان تحسین میکنم شما رو که اگاهانه روی خودتون کار کردین و الان تو یه جای زیبا با ادمایی که واقعا هر لحظه چه بزرگ و کوچیک در حال لذت بردن هستن هستین تحسینتون میکنم من هم به لطف و کمک خدا دارم رو خودم کار میکنم که به جایگاه شما برسم واقعا این زندگی رو میگن زندگی چقد تحسین برانگیزه این همه شادی و خندیدن خدایاشکرت چقد این دختر زیباست چه عروسکهایی داره تحسین میکنم این قدرت تجسم رو که خدا داده تحسین میکنم خانم شایسته رو که با این دختر زیبا وقت گذاشت بازی کرد خدایاشکرت استاد سپاسگزارم از توضیحاتتون که باعث میشه باز جدی تر باشم خدایاشکرت بابت این نعمت و ثروت اینجا بودن رو بهم دادی عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سمیرا صنعت کار گفته:
    مدت عضویت: 1628 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربانم

    کامنت شماره 15

    خداجونم سپاسگزارتم که هدایتم کردی تا یکبار دیگه کامنت بنویسم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم

    خدایا شکرت برای هدایتم به این فایل

    این فایل نشانه امروز من بود و من بی نهایت از خدا سپاسگزارم که اینقدر واضح و روشن و شفاف حرف میزنه باهام و از استاد و مریم خوشگلمم سپاسگزارم برای تهیه این فایلا و استاد واقعا سپاسگزارتونم که هرآنچه که به شما از هزاران راه گفته میشه شما میایین و با ما به شتراک میزارید

    من طبق کامنت دیروزم بخاطر تجربه یک روز پرتضاد یک عهدی با خودم دوباره بستم و دارم تلاش میکنم آگاهانه که عمل کنم به تعهدم و قرار شد توهرکامنتم برای خودم تعهدم رو بنویسم تا عمل کنم بهش :

    خدای عزیزم من سمیرا صنعت کار متعهد میشوم که 1. آگاهانه غیبت نکنم ، نه غیبت کننده باشم و نه شنونده غیبت 2. اگر تمایل به انجام دادن درخواستی نداشتم بگم (نه) 3. برای کنترل ورودی هام و توجه به نکات مثبت و سپاسگزاری بابت داشته هام جمع های فامیلی رو آگاهانه شرکت نکنم .

    خدای عزیزم من بنده ی توام و اول راه و تعهدم هستم هر لحظه هدایتم کن هرلحظه دستم رو بگیر تا بتونم متعهد بمونم چون دلم میخواد پاداش بگیرم ازت :)

    و استاااااد شما تو این فایل نشونه ی امروزم دوباره مثل همیشه زدید به هدف و چقددددددر من مصمم تر شدم به موندن روی عهدم با صحبتایی که کردید خدایاااا آخه من چطوری شکرتو رو بجا بیارم عشقم

    قانون بدون تغییر خداوند اینه که : ( به هر چیزی توجه و تمرکز کنم از همون جنس وارد زندگیم میکنم )

    وقتی من دارم غیبت میکنم ، قضاوت میکنم ، تهمت میزنم و … دارم توجه میکنم به وجه نامناسب جهان و من دارم از همون جنس که بهش توجه میکنم وارد زندگیم میکنم .

    دورهمی های ما :

    بحثای سیاسی

    غیبت ( که پایه و اساس تمام دورهمیامونه )

    تهمت

    قضاوت

    گریه

    ناسپاسی

    تماشای سریال ها و فیلم های سینمایی و اخبار

    گشت و گذار تو شبکه های مجازی

    صحبت کردن در مورد مشکلات و بیماری ها و کمبودها و جنگها

    هدر دادن وقت و انرژیمون در فضاهای نامناسب

    نتیجه :

    با ارسال این همه فرکانس نامناسب ، اتفاقات و شرایط و رفتارهای بدِ نامناسبِ بیشتری رو وارد زندگیمون میکنیم .

    دورهمی های استاد :

    توجه به زیبایی ها

    توجه به نکات مثبت آدم ها و اتفاقات

    سپاسگزاری

    فکر کردن و صحبت کردن درباره خداوند

    صحبت کردن درباره قوانین جهان

    فکر کردن به قوانین خداوند

    فکر کردن و صحبت کردن در مورد خواسته ها

    تمرکز نکردن بر روی دیگران ( یعنی هر چیزی بیرون از خودمون رو رها کنیم و بیاییم درون خودمون )

    بازی کردن

    سفر کردن

    لذت بردن

    غذاهای خوشمزه درست کردن و خوردن

    شادی و خنده

    نتیجه :

    با ارسال این همه فرکانس های مثبت و فوق العاده هدایت شدن به سمت زیبایی های بیشتر ، انسان های شادتر ، لذت های فراوان ، نعمت های بی نهایت ، عشق و روابط عالی ، سلامتی و … هزاران نعمت و برکت .

    ” بچه ها اگر بدونید تمام اتفاقات زندگی ما با تمرکز ما در این لحظه داره رُخ میده خیلی تمرکزتون رو جدیتر میگیرید . ”

    یعنی : اتفاقات آینده ی ما چیزی نیست جز فرکانسی که در این لحظه داریم ارسال میکنیم ، اگر چیزی که در این لحظه داریم ارسال میکنیم نامناسب باشه ،

    مطمئن باشید اتفاقات آینده ی ما از همین جنسه

    نمیتونه چیز دیگه ای باشه

    قانون جهان اجازه نمیده چیزی غیر از این باشه .

    وقتی تمرکز میکنیم آگاهانه روی چیزای زیباتر و مثبت تر و قشنگتر زندگیمون ، جهان هدایت میکنه مارو به تجربه های لذت بخشتر ، به دیدن زیبایی های بیشتر ، به اتفاقات قشنگتر ، به آدم های بهتر .

    استاد شما یک الگوی فوق العاده ، زنده و بدیهی هستید که ما تو سریال هایی که میزارید از زندگیتون داریم میبینیم و من وقتی این زیبایی ها رو میبینم ، این ارتباطات فوق العاده رو میبینم ، این جمع های شاد و دور از هر گونه بحثای سیاسی و غیبت و … رو میبینم و توجه میکنم به این زیبایی ها و تمرکز میکنم به این همه اتفاقات لذت بخش ، جهان منو هدایت میکنه به تجربه ی این نوع از روابط و آدم ها و لذت ها و ثروت ها .

    ” از این الگوهایی که میبینیم توی سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا بهره بگیریم برای اینکه ساختارهای سنتی قبلی و الگوهای اشتباه قبلی رو بشکونیم و یک مسیر جدیدی رو تو زندگیمون ایجاد کنیم ”

    استاد سپاسگزارم بابت اینکه اینقدر قشنگ میگید چه مسیری رو رفتید .

    تمرکز و توجه آگاهانه روی زیبایی ها و نکات مثبت

    سپاسگزاری

    حذف آدم های اشتباه

    حذف دورهمی های نامناسب

    و این شرایط و تجربه های الان توسط افکار متفاوت ، توسط نگاه متفاوت ، توسط دیدگاه متفاوت در زندگیشون خلق کردن .

    خدایا شکرت هزاران بار

    چالش من برای این دو روز تعطیلی که دوست دارم انجامش بدم اینه که : آگاهانه توی مراسمی که دعوت هستم شرکت نمیکنم و در عوض دوتا کار رو انجام میدم یکی اینکه با دخترم میرم پارک و کلی لذت میبرم و دوچرخه سواری میکنیم دوم اینکه دخترم چون علاقه داره به اینکه کیک درست کنه و خیلی دوست داره که منم کنارش باشم وقت میزارم و باهم کیک درست میکنیم و کلی لذت میبرم هم از کنار دخترم بودن هم از دیدن استعدادای دخترم . خدایا شکرت هزاران بار که هدایتم میکنی ، من عاشقتممممم .

    استاد از دیشب چندتا نشانه های خیلی خوشگل خدا بهم داده که یکیش همین فایل هست و هربار بهشون فکر میکنم قلبم باز میشه و من واقعا سپاسگزارشم

    و از شما هم سپاسگزارم

    خدایا شکرت شکرت شکرت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    صدف احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2471 روز

    افرین

    افرین به تمام کسانی که باتغییر خودشون بابت تغییر جهان میشن

    بارز ترین نمونه ی این جمله استاد شما هستین

    کسی که اسمشه که فقط به خودش لطف کرده و داره میکنه ولی

    ولی تموم جهانشو تحت تاثیر خودش قرار داده

    تموم جهان و عاشق کرده

    عاشق کسی که میپرستدش

    مارو با اعتماد به خدا هدایت کرده

    هدایت کرده به پرستشه کسی که همه جهان از ان اوست

    درسته که همی اینا خداست

    همه چی خداست و خداست

    ولی من به این اراده ای که انجام شده افرین میگم

    به حرکتی که باعث حرکت و حرکت و حرکت در جهان شده

    تحسین

    تحسین بینهایت ….

    و افتخار میکنم

    به خداوندگار این جهان

    ممنونم ازتون که باعث یک حرکت بیپایان شدید میشید و خواهید شد …..

    دوستون دارم

    افرین

    افرین

    افرین بهتون

    شما باعث افتخار خودتون

    خدا

    و مایید ….

    افرین …….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    لیلی اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1946 روز

    سلام

    قسمت 56 سریال زندگی در بهشت

    روزهای جمعه من نهایت صدا رو در گوشم بالا میبرم از هر موزیکی و فایلی که بهم احساس مثبت میده تا از بیرون ورودی نگیرم و خداروشکر اتاقم بزرگ و کاملا مستقله حتی سرویس اختصاصی برای خودم دارم. آرزوها همیشه محقق میشن اخه . همیشه از بچگی دلم سرویس بهداشتی اختصاصی میخواست و الان دارمش .

    الان هم که این قسمت از سریال رو دیدم چقدر خواسته در وجودم عمیقا شکل گرفت دوباره .

    دلم بودن تو این جمعهای شلوغ و سالم رو خواست

    برای میلیاردمین بار دلم آتیش کنار رودخونه خواست

    دلم خواست با یه دوست عزیزی که بی قید و شرط عاشقمه و عاشقش هستم بریم و اون بیف استراگانف درست کنه و بخوریم . روی آتیش درست کنه ماهی کبابی روی آتیش دلم خواست.

    دلم خواست الان صدای مامانم رو از بین همه صداهای منفی بیرون بشنوم.

    دلم خواست برم سفر با آدمهایی که شبیه خودم هستن دوستان هم مدار.( خدایا شکرت خدایا عاشقتم تو افراد نامناسب رو از مسیرم دور میکنی حتی دوستان سالمم رو . اونها مدارشون با من فاصله داره )

    موسیقی آخر فایل هم داره مرتب تو گوشم تکرار میشه .

    امروز تا حدی که میشد به کارهای روزانه ام رسیدم و دیگه داشتم کم می آوردم که خودت گفتی زندگی در بهشت ببینم .

    از اون اولش تا الانم تا شب لبخند میزنم چون خنده های من معجزه ست .

    خدایا خیلی دوستت دارم.

    استاد و خانم شایسته عزیزم ازتون ممنونم .

    کامنت های فایل آخر سایت : تسلیم بودن در برابر خداوند پر از معجزه ست .

    متنها و سوالها و جوابهای عقل کل رو دوست دارم حالم رو خوب میکنن.

    دوره کشف قوانین زندگی که گل سرسبده برام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فاطمه علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1402 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربانم…

    سَیَقُولُونَ ثَلاثَهٌ رابِعُهُمْ کَلْبُهُمْ وَ یَقُولُونَ خَمْسَهٌ سادِسُهُمْ کَلْبُهُمْ رَجْماً بِالْغَیْبِ وَ یَقُولُونَ سَبْعَهٌ وَ ثامِنُهُمْ کَلْبُهُمْ قُلْ رَبِّی أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ ما یَعْلَمُهُمْ إِلاَّ قَلیلٌ فَلا تُمارِ فیهِمْ إِلاَّ مِراءً ظاهِراً وَ لا تَسْتَفْتِ فیهِمْ مِنْهُمْ أَحَداً [22]

    به‌زودى گروهى خواهند گفت: «آن‌ها سه نفر بودند، که چهارمین آن‌ها سگشان بود». و گروهى مى‌گویند: «پنج نفر بودند، که ششمین آن‌ها سگشان بود». در‌حالى‌که این‌ها سخنانى بى‌دلیل است و گروهى مى‌گویند: «آن‌ها هفت‌نفر بودند، و هشتمین آن‌ها سگشان بود». بگو: «پروردگار من از تعدادشان آگاه‌تر است». جز گروه کمى، تعداد آن‌ها را نمى‌دانند. پس درباره‌ی آنان جز با دلیل سخن مگو؛ و از هیچ‌کس درباره‌ی آن‌ها سؤال مکن..

    وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْ‌ءٍ إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً [23]

    و هرگز در مورد کارى نگو: «من فردا آن را انجام مى‌دهم».

    إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللهُ وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسیتَ وَ قُلْ عَسى أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هذا رَشَداً [24]

    مگر اینکه خدا بخواهد. و هرگاه فراموش کردى، پروردگارت را به خاطر بیاور؛ و بگو: «امیدوارم که پروردگارم مرا به راهى که برای رشد من هست هدایت بشم..

    رشد در این آیه(.رسیدن به چیزی ..که بخیر و صلاح من است)…

    و در اخر همین سوره خداوند از قوانین بدون تغییر الهی میگه…

    وَ اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ کِتابِ رَبِّکَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً [27]

    آنچه را از کتاب پروردگارت به تو وحى‌شده تلاوت کن؛ هیچ‌چیز سخنان او را دگرگون نمى‌سازد؛ و هرگز پناهگاهى جز او نمى‌یابى….

    سلام و درود به سایت بهشتیم..بازم هدایت پروردگار..با آیه زیبای کهف. و همزمانی من با صحبت استاد عزیز با این بخش از فایل…

    تمرکز روی زیباییها در هر شرایطی…

    امروز بازم از روزهایی که هدابت پروردگار نصیبم شد..تا قوانین بدون تغییرش را،’با باورهای یاران کهف بهم یاد اوری کنه…

    افرادی که تونستن کنترل ذهن کنند.و اونا هدایت شدن در زمان و مکان مناسب..و خداوند از رحمتش بر اونا،’جاری نمود.300سال بخواب رفتند…و 9سال دیگه افزون شد…و اون 9سال خداوند میگه ..بهش افزودم ..

    و خداوند میگه به مدتی که ماندند داناترم…

    همون توحیدیه که وقتی تو مسیر قرار گرفتی..خداوند کارها رو انجام میده..چون یجاهایی ،کم میاری میخاد چی بشه…

    چون ذهن اینهمه معجزات رو نمیتونه بپذیره..

    که اون معجزات..همون قوانبن بدون تغییر الهیه…که توسط ما انجام میشه…

    و عمل به قوانین و سنت الهیه…

    به اندازه ایی که ما روی خودمون کار میکنیم بهمون اندازه هم خداوند با عدالتش ما رو بجاهای خوب و بجاهایی که ارامش کامله ..هدایت میکنه..

    و خداوند تو این ایه میگه…ما اگاه کردیم تا یقین کنند وعده الهی انجام شدنی هست…

    الله اکبر…چقدر داره باورهای گذشتگانمونو ،’با درک قرآن .و لطف خداوند…بیشتر برامون واضحتر میشه…

    من دقیقا اینروزا دارم نتایجشو می بینم…

    ………………………………………………………

    من دیروز یدفعه.یه اتفاقی برام پیش اومد..یه مهمانی چند نفره رو خودم ساپورت کردم غذا درست کردم.و کلی با خوشی همه چیز انجام شد..افرادی بهم ملحق شدند که اصلا نمیدونستم…به کجا میخاد ختم بشه…

    و من تو این پونت مهمانی…قوی شدنمو برای حل مسائلم برای اینده..با حجم کار کرد زیاد ..درک کردم..که من واقعا به قدرت بزرگی رسیدم…بدون اینکه هیچ چیزی از ذهنم دور بشه…همه چی رو میتونم در زمان کمتر برنامه ریزی کنم..

    چقدر نشانه خداوند دقیق و زیباست..این نشانه با مهمانی من هماهنگ شد…

    دیشب توی این مهمانی صحبتهایی که میشد..اصلا با روح من تناسخ نداشت..و اصلا من نمیتونستم با این دیدگاهاشون،’ رابطه برقرتر کنم..و هر چی اونا میگفتن…من یادم از رفتار شما در همین سریالها..برام روشن تر میشد..که چقدر میشه متفاوت از کلی افراد نتیجه گرفت…

    و هر جا که نیاز بود من اصلا بهش فکر نمیکردم.یا از اون قسمت با اون حرفها بلند میشدم..میومدم خاسته هامو و اون چیزهایی که میخامو توی گالری گوشیم نگاه میکردم…

    استادم دقیقا همینه.اون مهمانی ..که خداوند منو هل داد..تا افرادی که من فکرشو نمیکردم ..دعوت شدند.خودم مسئول غذا بودم..وونا خیلی لذت بردن و بسیار تشور کردن..و خیلی رفتارهام اونجا برام روشن شد..تا بیشتر مواظب باسم…

    و کلی درسها یاد گرفتم..و خودمو مقایسه کردم با قبلا ..چقدر تعقییر کردم..چقدر دیگه حرفها برام یچیز پیش افتاده هست..

    یچیزی خیلی دارم تفاوتشو درک میکنم..افرادی که دوربرم هستند..دیگه حرفهاشون وارد ذهنم نمیشه.احساس میکنم تو دنیای دیگه دارم زندگی میکنم..یه حس مستقلی.در درونم ایجاد شده..فقط سکل دهنشونو می بینم بالا و پایین میره..اصلا خرفها خیلی برام قابل درکتر شده..

    میدونم یسری کارا هم باید تو شخصیتم بوجود بیارم..

    که با این مهمانی خداوند بیشتر بهم نشون داد بصورت عملی!…و خیلی خودمو تحسین میکنم..از حرفهای بی ربط دور شدم..و قابلیت گوش کردنم بسیار داره پایین میاد…

    و دقیقا این فایل..داره خداوند بهم ،’بیشتر میگه..که مواظب رفتارم باشم.چون رفتار از باورامون میاد….

    باورهایی که حاصل سالها،’دور شدن از وجود خودمون بوده……

    و چند نشانه رو خداوند از طریق افراد بصورت عملی بهم نشون دادن..مدارمو با این نگرش دیدم..که چقدر من فرکانسم بالا رفته..

    چقدر بهتر میتونم عمل کنم.

    چقدر خودکنترلی ذهن دارم.و حتی مقاومتهامم کمتر شده،’در برابر گفته های ناجور..دقیقا اینروزا نتایج عملکرد خودمو.دارم می بینم..

    و واقعا خوشحالم که با فردی هم فرکانس شدم.که جز روی زیبای زندگی و اینهمه شور و عشق.چیز دیگری نیست..

    کل پونت زندگی کردن در این دنیا…همینه..لذت بردن و شور شوق زندگی کردن…وقتی انسان..اشتیاق داره برای روزهاش..خیلی بیشتر میتونه در برابر تضادها حل مسئله کنه..بیشتر هدایتها رو درک میکنه..بیشتر با ربش ارتباط برقرار میکنه..

    من اینروزها در تنهایی خودم.فقط دارم ارتباطمو با خداوند یکی میکنم.چقدر زندگی لذت بخش و حال خوبه..چقدر اشتیاق به زندگی دارم..واقعا خوشحالم..که این پروردگار.این قدرتشو تو درونم قرار داده تا زندگیمو اونجوری که میخام خلق کنم..

    و کل داستان زندگی کردن..فلسفه زندگی کردن.تمرکز روی زیباییها و در صلح بودن با خودمونه..و ارتباط و نگرش و دیدگاه ها بسمت خوشبختی و سعادتمندی در دنیا و اخرت..

    که همه به توحید ختم میشه…

    و خداوند در اخر این صفح هدایتیم میگه…انچه از کتاب پروردگارت بر تو وحی می شود.قرائت کن!..برای کلماتش هیچ تعقییر دهنده ای نیست و در پایان میگه هرگز تکیه گاهی جز او نخواهی یافت…

    هیچ تکیه گاهیی مانند پرورگار نیست…واقعا هیچ دوستی مثل خداوند نیست..وقتی ارامش داشته باشی میتونی پیداش کنی…

    آرامش از کجا بهت انتقال داده میشه..

    وقتی که باورات تعقییر کنن..

    وقتی که سمت خودتو انجام بدی.وقتی پرهیز کنی از کارهای اشتباه..و کاری نداشته باشی.با دیگران…غیبت نکنی.حرفهای چرت و مرتی که به تو ربطی نداره گوش ندی..و نزاری باورهای گذشتگانتو،’دنبال کنی…

    گذشتگانی که خیلی افراد دارن ازش استفاده میکنن.و در کلام روزانشون و زندگیاشون بکار می بندن…و روز و شبشون شده یه مشت حرفهای ناجوری..که هیچی که بهتر نمیشه..رو بدتر میکنن..

    من 30خورده ای سال .از زندگیم با همین نگرش بزرگ شدم.بقول استاد دلنو خوش کرده بودم.با همین حرفها و واقعا لذت میبردم..

    سبک دهنم بیشتر زشت شده بود.حرفهای زشت از دهنم بیرون میومد..

    و دیدم..هیچ چیزی از زندگیم جز یه ارتباط ناجور نیست..و هیچ تعقییری تو زندگیم حز بدو بدو کردن نیست..حالم خوب نیست..اگه هم بود همون زمانهایی که حرف چرت میزدم..

    و دیشب..توی رفتارم دیدم.و باز خداوند یسری چیزها رو بهم نشون داد..که بازم باید خیلی بیشتر روی خودم کار کنم.خیلی سپاسگزار این خداوندم.که هر روز داره توی شخصیتم…قوی ام میکنه…

    و من نوعی اگه با همین تفکر گذشته بودم الان کارم بجاهای درب و داغون بیشتری کشونده میشد..

    و میگذریم..الان خیلی خوشبختم که تو جایی دارم..زندگی میکنم…که حز زیبایی و عشق ..و لطف الهی چیز دیگری نمی بینم.خیلی خیلی خوشحالم!که میتونم همه چیزو مدیریت کنم.و واقعا قدرت خودمو در اون تمرین مهمانی که کار خدا بود دیدم…

    صحبت استاد صحبت زیبایی بود..صحبتی که زندگی اینده ما رو رقم میزنه..خیلی خوشحالم که اینده خیلی خوبی دارم..خداوند اینده امو تو زمان بیداری.بصورت واضح بهم نشون داد.انشالله به امید الله یکتا.به زودی نتایجمو با تکاملم میام مینویسم..

    ………………………………………………..

    نکته بعد..تجسم اون دختر بچه زیبا….

    اره منم که بچه بودم..یادمه مامانم قالی بافی میکرد..از پرزهای رنگ رنگی اون کرکها…کلی خلاقیت میدادییم..تو شکم عروسکامون استفاده میکردم…خودم عروسک درست میکردم..و از صندوقایی که توی حیازمون داشتیم خونه دو تا طبقه درست میکردیم..و یادمه از برگهای تازه درخت توت.مون.گل حیاط خونمو درست میکردم.اون کرک رنگی رو ما بیین اون برگ تازه میزاشتم…

    همیشه عروسکام زیاد بودن..و کلی لذت پیبردیم با دوستامون…و چقدر خوش میگذشت…

    یادمه همیشه یه صندوقچه جادویی پر از وسایلمون میزاشتیم قایمش میکردیم زیر خاک بعد یه مدت ..در میوردیمشون..یعنی گنج پیدا کردیم..

    یا تفریح زیبای دیگمون..وسایل برمیداشتیم از روغن و برنج.دیگ کوچیک اتیشی ..میرفتیم کوه توی یه غاری که نزدیکای خونمون بود غذا درست میکردیم..و کلی تفریحات دیگه..چقدر همون بچگی تجسم سازیهای زیبا میکردیم…

    مخصوصا ..وقتی که طبیعت جزو زندگیت باشه..که همیشه برای ماها وجود داست.هنوز بیشتر بود..

    بچه های بهشتیم.استاد عزیزم..بچه بودم میرفتم خونه دوستم که چند قدمی خونمون بود.خیلی باهمدیگه خوش میگذروندیم..یه تصویری تو خونشون بود..شکل یه حوض چه آبی.در کنار کوه زیبایی.و خانم ها و اقایون بسیاری داشتن تو اون پارک ابی …آبتنی میکردن..

    من همیشه که میرفتم اونجا اون صحنه رو تجسم میکردم…

    دقیقا اون صحنه برای ایالت کلرادو امریکا بود.چون اون شخص گفت برای امریکا بوده ..همون صحنه استاد هدایت شدن به اون قسمتی که وساطای کوه پارک ابی بود..و من اون صحنه بردم تو زمان بچگی..

    یادمه اینقدر این صحنه رو دوستداشتم که مدام میرفتم توی اتاقشون اون صحنه رو میدیدم تجسم میکردم..چوندعاشق ابتنی در طبیعتم..اتفاقا امسال چند هفته ایی یبار با خانواده ام میرییم تو چشمه ها ابتنی واقعا چه کیفی داره..

    و در نهایت بگم..هر چی در بچگیم تجسم کردم الان داره وارد زندگیم میشه..و هر چی در بچگی رویای صادقانه بهم الهام کرده الان تو زندگیم وجود داره..

    وقتی فکرشو میکنم.الان به این فکر افتادم..خداوند هر لحظه در حال هدایت ما هست..ما فقط باید شاخکامونو تیز کنیم…و بدونیم چقدر مسیر الهی درست و دقیقه..

    تمام تجسمات کودکی الان دارم بصورت واضح تو زندگیم می بینم.همیشه بدنبال بهترینها بودم..در کل خداوند رو خیلی تو کارام می دیدم….تا تکاملم طی شد..امروز دارم به لطف ربم..در این بهشتم مینویسم…

    راجع به اتفاقات گذشته و اینده ام…

    خداوند رو سپاس میگوییم..که خیلی با خودم در صلحم خیلی لحظه های با خودم با خداوند بودنم و نوشتن در سایت بهشتیم..همه رو در جهت پیشرفتم می بینم..و داره هر روز قوی ترم میکنه..شور و اشتیاق را در درونم غوطه ور میکنه…و

    و میدونم این مسیر نیاز به تمرکز خیلی بالا و یاد خداوند بود داره..و بدونم هیچ پناهگاهی مانند خداوند نیست و وجود ندارد..

    خداوند میگه..هر کسی هدایت شد.راه یافته هیت..

    هر کسی گمراه شد.هیچ یار هدایت کننده ایی نخواهد یافت..

    پس هر چقدر تمروزمون روی زیباییها.و حرفهای خوب و مشغولیتهای خوب باشه.و در جهت خاسته هامون باشه ما هدایت میشیم با لطف خدا بجاهای خوب…

    هر چقدر از مدار خداوند پرت بشیم…میشیم سرگردان..که هیچ نوری نیست..و تا زنده هست..جز نفسی بی ارزش چیز دیگری نداره و هر روز هشتش گرو نهشه…و شور اشتیاق از زندگیش بیرون میره.و اتفاقات هر روز اونو از جایی که خورشم نمیدونه احاطه اش میکنه تا خودش خودشو به مرز نابودی بکشونه…

    انشالله خداوند هدایت کنه..خداوند هیچ وقت تو کارش نقص نیست..ما فقط باید تعقییر کنیم..

    خداوند میگه تو یه قدم بیا..من هزار قدم میام..

    یجایی از قرآن میگه..عمل اندک شما..در برابر پاداش های زیاد،’ از طرف من…که معبود شما هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1244 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    خدایا شکرت برای این همه نعمت و فراوانی

    خدایا شکرت برای این بهشت زیبامون

    خدایا سپاسگزارم برای این دریاچه فوق‌العاده

    یه دور همی صمیمی و در حال پخت و پز

    چقدر مهمونای خوبی هستن خودشون همه کارها رو انجام میدم

    خدایا شکرت برای این همه آگاهی و شناخت

    چقدر دیدن این صحنه های زیبا بهم آرامش میده

    وقتی میبینم صاحب خونه با مهمونا راحت هستن دور هم فقط لذت میبرن

    اصل و اساس زندگی همینه دیگه

    که از زندگی و دورهمی لذت برد

    نه اینکه واسه یه مهمونی ودور همی کلی زجر بکشی آخرشم با ناراحتی و بحث باشه

    واقعاً فوق‌العاده هستین شما

    من این سبک زندگی رو خیلی دوست دارم

    تقریباً با مهمونا مون همینطور برخورد می‌کنیم و همیشه هم بهشون میگم دوست دارم راحت باشین دور هم باهم بازی و سرگرمی و اینا باشه

    و خدا رو شکر ،اونای که هم فرکانس من هستن بیشتر میان پیش ما وماهم راضی هستیم

    چقدر دیدن این زیبایی ها بهم انرژی میده و منو بیشتر به این مسیر پایبند می‌کنه

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا شکرت برای این مسیر زیبا و پر از اتفاقات خوب

    شاد و پیروز و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: