این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-05 07:20:082020-10-07 02:07:43سریال زندگی در بهشت | قسمت 76
248نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
این که عجول نباشم که باسربخورم زمین ونترسم وحرکت کنم ودودل نباشم واین دست اون دست نکنم وحرکت کنم وتکامل روطی کنم وصبر داشته باشم تابه نعمت وثروت برسم مثل جوجه هاکه غذامیخوردن ورفتن تودل ترس هاشون ورسیدن به نعمت وثروت
این که اگرهی تعلل کنم توکارم وتصمیم درست نگیرم میشم مثل این تعمیرکاری که سنش بالابودوازدوستش دستورمیگرفت وزیردست دوستش بودباسن زیادش چون افکارفقیرانه ای داشته وباورهای محدودکننده که تاالان زیردسته
واین برای من نشونس که بایدحرکت کنم وتاوقتی اوضاع بهتره بایدبه فکرخودم باشم وگرنه میشم مثل همین دستیاراین بنده خدا(اهرم رنج ولذت)
خدایاشکرت که بامن هرلحظه صحبت میکنی وبه فکرمن هستی
امروز شروع جدید در پرودایس شروع یک درس بود ،شروع رفتن در دل ترس هااا ،دل زدن به دریا و خود را سپردن به خدا…
البته مصداق اینااا همون جوجه های رنگی و خوشگلمونن ،خدای منننن چقددد هر روز دارن ماه تر میشن ،چقدر بزرگگگگگ شدن ،وقتی که مریم جون رفتو در لونه رو باز کرد اون وقت بود که جوجه هااا از اون سکو می پریدن پایین ،بعضی ها زودتر ،بعضی ها کمی با تامل ،بعضی هاام که میترسیدن و نمیپریدن ،دقیقاااا به یاد این افتادم کههه نترس ،نترس از رها کردن،نترس از پریدن ،نترس از رفتن تو دل ترسات ،،،،،کافیع خودتووبسپری بخدا و بپرری ،به قول استاد شاید اولش نگران باشی شاید بترسی امااا وقتی بخدا اعتماد کنی ،دیگه هیچییییی اونقدر ترسناک نمیشه ،چون خدا اون پایین موندع و میگه نترسسسسس ،بپر ،من میگیرمت ،اما خیلی ها میترسن میگن نه ،اگه بیوفتم چی؟ ،اگه چیزی بشع چی؟ ، خدا بازم میگه نجوا میده :نه نترس بپر تو بغلم من اینجام ،قدم اولو بردار خودم کنارتم خودم میگیرمت،و اون لحظه ، لحظه پریدن، همون لحظه ای که ایماتت بخدا ثابت میشع ،همون لحظه ای که ایمانت تبدیل میشه به عمل ،یه لحظه طلایی ،پریدن این جوجه ها درس خیلییی بزرگی داشت .
و امااا استادمو همیشه تحسین کردم میخوام هزززززززار بار دیگه بگم اصلااااا فریااااد بزنم بگممممم استااااااد تو لایق تمام این چیزایی که داری بودییییی،بگم عزیزم نوووووش جونت برای تک تک داشته هاااات ،شمااااا لایق حتی بهتر از ایناام هستی ،میدونید چرا ؟؟؟؟؟ ،تو این مدت من با فایل های شمااا زندگی کردم ،هیچچچچ وقت هیچچچچچ وقت ندیدم استادم با مواجه شدن با یه چالشششش حتی خمممممم به ابرو بیاره ،بدون اینکه یه کلمهههه حتی یه کلمه گله کنه ،استاد من اصللااا مواجه شدن با چالش براششششش هیچه ،هیچچچچ ، اخه استاد من عاشق حل کردن چالش هاست ،استاد من توووو هرررشرایطی تووو هر موقعیتی مثل همین خراب شدن پمپ آب اونم توی اون هوای گرم تازه با بالارفتن اون مورچه هاام از دست و پاش ،،،،همیشعههه فقط ذهنشو کنترل میکنه تووو شرایطی فقط میخنده ،مهم نیست چی دور و برشه ….
استاد جان با قلبممممم با تمام جونم تحسینت میکنم و این مدتی که بطور جدی روی ورودی هام کنترل دارم و سعی خودمو میکنم ،هر روز با خودم میگممممم خدای مننننن استاد جه کار سختی رو میکرده خیبلی باید اهل عمل باشی که هر روز روی خودتو روی ورودی هات کنترل داشتع باشی الحق که باااااید مرد عمل باشی باید زره فولادی بپوشی وقتی اوایل روی خودت کار میکنی مراقب باشی ،اما به مرور یکم کارت راحت تر میشه ،،،،خلاصع بگم عاااشقتونم ،عاشق این رابطع سراسر عشقتونم که فقطططططط میخندین ،چقدر حال میکنم با این لحن بچه گونه حرف زدنتون ،چقدر خنده هات قشنگه مریم نازم چقدر خوبه عشقم از دهنت نمیوفته عاشقتم گفتن هات دل منووو میبره …
من 4 ستاره بودم اما بازم کم شده و این مدت نبودم چون باید درسهام رو یاد بگیرم باید مثل این جوجها برم بچرخم بزنم تو دل ترسها باید یاد بگیرم که اگه خدا نباشه هیچی نیستم
چون باید بدونم رو خودم کار نکنم بازم ضعیفم بازم داغون میشم باید این هارو درک کنم
من امین زندی دارم درس یاد میگیرم از همه این اتفاقات روزانه
اگه مدارم اگه آدمای دورم مشکل دارن ایراد از منه من خوب یاد نگرفتم من کم کاری کردم من به افکارم چیت دی دادم آره من ایراد دارم و نباید روی کسی عیب بذارم منم که دارم کم کاری میکنم درسام رو خوب پاس نمیکنم وگرنه که خدا برام کلی فایل تهیه کرده آره وقتی هرچیزی به زبونت میاد میگی وقتی هر کاری دلت میخواد میکنی وقتی هر مزخرفی رو میشنوی آخرشم میشه همین همین و همین
البته باید بدونم که اینم در رسیدن من به تکامله باید اینم خیری بدونم و بیام و بفهمم که آقا نکن این کارارو اصلا کار کردن روی خودته اصل بودن با خدا اصل اون بیرون نیست اصل برمیگرده به درون من هیچی اون بیرون نیست تمامی نعمت ها درون تو کار کنم کم کاری نکنم
وقت بذارم برای خودم آره باید ادب بشم من
و یاد بگیرم از همین جوجها که ترسو نباشم قدرت رو به خدای خودم بدم نه آدما باید شرک نورزید باید سپاس گذار خدای خودم باشم باید برای همین امروز زندگی کنم و لذت ببرم من بد بودم اما درسش میکنم اینا همه در مسیر رسیدن من به خواستهام و تکامل منه که بابد طی بشه از خودم ناراحتم اما خودم رو میبخشم و دوباره روی خودم کار میکنم و کار میکنم تا درست بشه همه چی من آدم جا بزنی نیستم من خیلی سرتقم و خدا هم از من یدونه داره کمکم میکنه استاد بازم سپاس گذار توام ممنونم ازت
واقعا تحت تاثیر این نوشته قرار گرفتم، چقد وقتی کامنتایی رو میخونم که من برمیگردونه به عقب به روزایی که اولین تغییرات و به صورت آگاهانه داشتم روی باورام ایجاد میکردم تحت تاثیر قرار میگیرم و اشک از چشمام سرازیر میشه و احساس شکرگزاری به من غلبه میکنه من به خاطر اون لحظه ها خیلی خیلی خیلی سپاسگذار میشم ، روزای اولِ آگاهی ، چقدر گریه دار و چقدر پر از حس خوب و چقدر ورود به ی دنیای جدید زیبا و ناشناخته اما انگیزه بخش هست، خدایا سپاس از تو ،سپاس از کسی که داره اینو میخونه ،و من از صمیم قلب هر لحظه از وجودش ،برای اینکه انگیزمه ، و عشقمه ، و یک باور بزرگه برای منه سپاسگذارم✨️⚘️ اینکه به وضوح رسیدی،ایمان مارو قوی کرده😭
بابت وقتی که برای اعضای خانواده عباس منش قرار میدید
من هر روز و هر روز فایل های شمارو نگاه میکنن و به زندگی امیدوار تر میشم و ایمانم نسبت به خداوند هر روز قوی تر میشه
من خدایی رو در زندگیم پیدا کردم که خدای حضرت موسی عیسی و ابراهیم بوده خدایی غفور و رحیم و توابی که هر لخظه به فکر منه عاشق منه و با آغوش باز منتظرمه
خداوند رو سپاسگزارم که من رو به این آگاهی ها رسوند و دستانی از دستانش روی زمین رو منجی من قرار داده،
سریال زندگی در بهشت بهترین هدیه ای هست که شما به ما دادید واقعا نمیدونم با چه زبونی تشکر کنم زبانم قاصره از وصف این فایل ها
شما خیلی از آگاهی ها و تجربیاتتون رو تو این فایل ها خیلی صادقانه مثل یک برادر به ما میگی و کسانی که در مسیر درست باشند و در مدارش باشند حتما استفاده خواهند کرد و کسانی هم که به عنوان مسکن نگاه میکنند که بحثی درش نیست.
هر قسمت از سریال واقعا برای من یک معجزست که به چشمم میبینم
از ایده هایی که به ذهنتون میرسه و هدایت هاتون و نشانه ها، تکامل ، صبر ، تنهایی ، طبیعت ، عشق ، راحت بودن ، اهنگ مثبت ، شنا کردن ، ارتباط با حیوانات ، نگاه زیبا ، مهمانی دادن ، ارتباط با بچه ها ، پشتکار ، به اتمام رساندن کارها ، متفاوت زندگی کردن ، و و و هزاران چیز دیگر که هر کدام درسی از زندگی هست
خدا رو شکر می کنم بخاطر شما بخاطر استاد و جوجه های نازتون
وای خدا بخاطر پردایس !!!
چقدر این پردایس زیباست هر روز قشنگ تر و زیبا تر میشه نمی دونم چجوری این زیبایی ها رو توصیف کنم .
هر ثانیه از دیدن پردایس لذت بخش و اموختنیه
خدایا شکرت بخاطر این آبی که ما هر روز ازش استفاده می کنیم و فراوانه اصلا تمومی نداره !!
این پردایس همیشه سرسبزه و آب داره و یه آسمون فوق العاده عالی با هوای خنک !!
اصلا ادم بهش هم فکر می کنه حالش عوض میشه .
من که خودم می بینمش حسم خیلی خوب میشه و دیدن این زیبایی ها و قشنگی ها ما رو به سمتش هدایت میکنه .
هر موقع استاد گل و مریم جون عزیز رو میبینم با زیبایی های کنارشون بدون اینکه متوجه شم لبخندی روی لبم میاد و آخر سر، میفهمم که دیدن سریال زندگی در بهشت خیلی خیلی روی زندگی ما تاثیر میزاره و اصلا با دیدنش به جهان فرکانس ارسال می کنیم و تغییری توی زندگیمون ایجاد میشه!
اصلا قانون اینه احساس خوب اتفاقات خوب رو رقم می زنه.
ما با توجهمون روی چیز های مثبت همونو وارد زندگیمون می کنیم .
خدا رو صد هزار مرتبه شکر می کنم بخاطر این همه ثروت بخاطر پردایس ، استاد، مریم عزیز و دوست داشتنی و البته برونی !
وای خدا برونی چقدر زیباست با اون یال های خوشگلش . اصلا همه چی زیباست توی این پردایس !!!!
هرچقدر شکر می کنم ، نعمت های بیشتری وارد زندگیم میشه برای سپاس گزاری بیشتر .
استاد روز جهانی معلم رو بهتون تبریک میگم .
امیدوارم همه را خدا به راه راست هدایت کند به خوشبختی و ثروت، و زندگی بهتر و زیباتر.
با سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان.
من میخوام دیدگاه خودم رو در ۴ پاراگراف بنویسم.
پاراگراف اول؛ محیط زیبا و دل آنگیز پردایس زیباست ک هر روز صبح ک خورشید میتابه رو دریاچه و آرامش خاصی ب آدم میده
و آون رنگ فیروزه ای درختان ک واقعا مثل ی رویای کودکانه میمونه
و ب من زیبایی و فراوانی این همه آرامش و آسایش رو نشون میده.
تحسین میکنم اون باورهایی رو ک این مکان رو ساخته.
تحسین میکنم اون خدایی رو ک دست و دلبازانه اجازه داده من هم بتونم با باور هام بسازم همچین منظره هایی رو.
خدایا شکرت واقعا
و پاراگراف دوم
از دیدن این جوجه ها کلی ذوق کردم و انرژی گرفتم و چیزی ک برام خیلی جالب بود کلمات هماهنگ خانم شایسته است ک بصورت ناخودآگاه ب زبان میاره، وقتی راج ب آون جوجه هایی ک میپریدن سلام و پایین ب راحتی غذا میخوردن گفتی اونا جسارت بیشتری دارن من خیلی رفتم تو فکر…اون جمله استاد ک میگه (پاداش ها رو شجاعان میگیرن)
نشون از باورهایی داره ک من هم باید در خودم ایجاد کنم….
تجسم کردم ما آدما هم مثل اون جوجه ها در زندگی هستیم ک وقتی درهایی از نعمت و روشنایی و فراوانی بر مون باز میشه ک فقط کافیه ب جریان هدایت اعتماد کنیم و سر بخوریم بریم اون جا ک آب و غذا رو ی نفر از قبل برامون مهیا کرده…
ولی ما میترسیم و نگرانیم و غر میزنیم بخاطر نبود غذا و نوک میزنیم ب جاهایی ک غذایی توش نیست….
و نگاه میکنیم ب آون ادمایی ک دارن ب راحتی غذا میخورن
ب جای تحسین شون
حسرت میخوریم…
حتی تو اون جوجه ها دیدم ک چند تا خیلی کوچولو بودن اما سریع پریدن پایین و چیزیش ون هم نشد. ک حتی آگه میشد خانم شایسته مواظب شون بود…
ب خودم گفتم سعید خدایی ک واسه ی جوجه از قبل نگهبان و مادر و غذا و آب گذاشته واسه حتما بهتر و بیشتر گذاشته فقط کافیه اعتماد کنی و سر بخوری بری ب سمت زندگی بهتر…
چیزیت نمیشه…
حتی آگه هم بشه مهم نیست
خدا بهترشو برات ردیف میکنه….
ترسهام خیلی کمتر شده.
و از همین الان تصمیم گرفتم بیشتر ب جریان هدایت اعتماد کنم….
و پاراگراف سوم…
مسافرت استاد با موتور
چقدر ازادی زمانی و مکانی
چقدر ارامش و آسایش و تنوع
خدایا شکرت
من قبلا ها ک قرآن رو میخوندم و نوشته بود خدا اسراف کاران را دوست ندارد
فکر میکردم نباید بیشتر از یک موتور
یک ماشین و یک خونه و از همه چی ی دونه نصفه نیمه و شریکی داشته باشم کافیه
ولی ب لطف خدای مهربان فهمیدم ک اون اسراف کاران یعنی کسانی ک شکر نعمت نمیکنن و نعمتها رو نادیده میگیرن.
حالا شکر میکنم با دیدن این همه فراوانی و نعمتی ک استاد در اطراف خودش داره بجز اون همه ملک ک در ایران داره.
واقعا میشه در هر شغلی ک هستیم نعمتها رو دریافت کنیم در زمانی ک همکاران استاد دارن سعی میکنن هزینه های کسب و کارشون رو ب زور ایجاد کنن. ایشون این همه نعمت داره ک حتی در کشوری مثل آمریکا اون آقا براش سخت بود باور کنه ک از راه درست این همه ثروت داره (هنوز نمیدونه ک اینها بخشی از زندگی استاد هستن)
ولی من خودم بابت اون آزادی مکانی ک استاد میخواد با موتور بره مسافرت طولانی کلی حال کردم
دمت گرم با این باورهایی ک ساختی برای خودت…
پاراگراف اخر
این کشور (آمریکا) پر از نعمت و ثروت هستش. و استاد هدایت شده ب یکی از بهترین مناطق این کشور
آب گوارا رو از دل زمین ب رایگان داره میاره بیرون…
تعمیر کاران چقدر مکانیزه و مجهز هستن
حتی قطعات یدکی هم همراهش داشت.
(مقایسه کردم با کشور خودمون ک آگه بخوام ی کار مشابه رو انجام بدیم چقدر باید درد سر بکشیم)
جرثقیل
اوستاد کار
قطعات یدکی
کارگر اضافه
ماشین حمل همه اینا
ی گروه دو نفره اومدن همه کارا رو انجام دادن رفتن…
خدایا شکرت…
میگم سعید ببین استاد چ باورهایی داشته الان داره در اون شرایط زندگی میکنه و اونقدر امکانات رو داره ک حتی اون اوستاد تعمیر کار کف کرده بود ک چطور میشه این همه وسایل نقلیه داشته باشی در این ملک(تنها ایده ک داشت فروش ماریجوانا بود) خخخخخ
واقعا خدا رو شکر میکنم بخاطر باورهای امروز خودم ک میتونم فراوانی رو باور کنم
میتونم ببینم ک میشه داشت
میشه همه اینا رو با هم داشت در کنار زنی ک عاشقانه بهت عشق بده و از لحظه لحظه زندگی بدون اینکه بخوایی جلب توجه کنی فقط لذت ببری…
چقدر باورهام تغییر کرده..
من همین چند سال قبل از اون اوستا کاره بدتر بودم و نمیتونستم درک کنم کسی این همه ثروت رو از راه درست داشته باشه….
الان همین ک این نکات رو میبینم یعنی زاویه دید من تقییر کرده…
خدایا بازم شکرت…
خانم شایسته چقدر حالم خوب شد ک وقتی بابت برقرار شدن جریان دوباره آب شکر گذاری کرد…
من هنوز یاد نگرفتم بابت داشته هام شکر گذاری کنم.
و اونقدر اونا رو عادی میبینم ک لذت کمتری برام دارن…
دارم یاد میگیرم شکر گذار تر باشم
ن بخاطر نعمتهای بیشتر
بلکه بخاطر لذت بردن بیشتر از همین لحظه ک دارم و همین امکانات ی الان تو زندگیم هست ک شکر خدا کم هم نیستن….
متنم طولانی شد
اما احساس واقعی م بود ک نوشتم
برای همه دوستان آرزوی خوشبختی و سعادت روز افزون رو دارم
سلام به همه دوستای عزیزم. سلام به استاد و مریم عزیزم. در حالی دارم این کامنت رو مینویسم که بعد از دیدن این جوجه ها منم دلم خواست داشته باشم و دو روز بعد یه جوجه واسم در خونه هدیه آورند. عجیب خواسته ها انقدر سریع برآورده میشه. چند وقت قبل هم دلم دوچرخه خواست و چند روز بعد بهم دوچرخه دادند. یعنی انقدر خواسته های من پیور شدند که سزیع برآورده میشند. میخام و چند روز بعد اون رو دارم. خدایا شکرت شکرت شکرت
درود برشما دوست عزیز، چقدر خوندن این دیدگاه شما حس خوبی بهم داد، خداروشکررررر که خواسته ها انقدر سریع اجابت میشن، خوندن دیدگاه شما واقعا باورم رو قوی تر کرد ،اینکه یک نفر چقدر سریع تونسته چیزی که میخواد رو جذب کنه خیلی برای من امیدوار کننده و باور ساز هست. امیدوارم با همین سرعت به تمام خواسته هاتون برسید🌻😊🤗
چقدررر حس خوبی داشت این قسمت و کلی مطلب ازش یاد گرفتم ، خدایاا شکرت واقعا
اینجا بهشته ، و شما بهشتی هستین ، بخاطر تقوا و ایمانتون به اینجا هدایت شدین ، جایی که نقطه به نقطهش زیبایی داره ،،، نه کوکایین فروختین ، نه خلاف کردین ، فقط تقوا (کنترل ذهن) و ایمان به قدرت خدا و توانایی خودتون ،،، این مسیر زیبا رو رفتین و نتیجهش هم شده این زیباییها ،، خدایا شکرت واقعا ، تحسینتون میکنم و آفرین بهتون . نوش جانتون این همه زیبایی ، نوش جانتون این بهشت ، وعدهی خدا حقه ..
یه جورایی کامنت نوشتن حس خوبی بهممیده ، تصممیم گرفتم بیشتر بنویسم و تحسین تون کنم و در مورد زیبایی ها بیشتر بنویسم😍
جرج ؟ اینجا دیگه جای موندن نیست !! پنیرت تموم شده جرج ،،، حرکت کن ، برو جای دیگه عزیزم … بایدد حرکت کنم واقعا ، ترسامو کنار بزنم و بپرم ،، الهامی که بهم شده رو اجرایی کنم ، خدایا شکرت بخاطر این نشونههای واااضح و مشخص … شجاعت و شهامت داشتن خیلی مهمه و ایمان به الهامی کهداز طرف خدا بهم میشه .. باید با شهامت برم و انجامش بدم ، اگه واقعا ایمان دارم …
نکتهی بعدی در مورد سفرتون با موتور سیکلت ،، چه خاطراتی واسم زنده شد 😍 یه موتور داشتم ، اولین موتوری که خریدم با پول خودم ، انقددررر خوشحال بودم انگار به تمام خواستههام رسیدم 😍😍 تمیزش میکردم ، میشستمش زود به زود ،،، خیلی دوسش داشتم واقعا ، دقیقا همون رنگی بود که نیخولستم ، همون مدل ، همون شکل ،، عاشقش بودم😍 کلی حولسم بهش بود و دوسش داشتم ،،، چقدررر جاهای زیبا رفتم باهاش ، شهرای اطراف ، کوه و دریا و باغ و .. 😍 خدایا شکرت واقعا ،،، اسمشم گذاشتع بودم مسعود😂 دمش گرم واقعا کلی باهاش حال کردم و دیگه فروختمش 😍 کلا این خواسته ، سفر با موتور سیکلت زمانی در من شکل گرفت که کتاب سفر دور دنیا با موتور سیکلت رو خوندم . خیلی دوس داشتم برم و بگردم و حال کنم 😍😍 انقدر هیجان داشتم ، صفحه اولشو حفظم 😄 خیلی متن قشنگیه ،
میگه ما برای در پیش گرفتن این سفر ، شیر یا خط انداختیم ، شیر آمد یعنی باید رفت و ما رفتیم ،،، اگر خط هم میامد و حتی اگر ۱۰بار پشت سر هم خط میامد ، ما انرا شیر میدیدیم و براه میافتادیم ،،، آری انسان میزانهمه چیز است ، نگاه منو توست که به همه چیز معنا میدهد ، ما میخواستیم اینگونه باشد و شد ،،، مهم نبود کهآیا شتابزده تصمیم گرفته بودیم یا نه ، مهمآن بود که گام در مسیری میگذاشتیمکه دوست داشتیم ،، ما به راه افتادیم و رفتیم و رفتیم ، و هنگامی که بازگشتیم ، دیگر آن آدم پیشیننبودیم، عوض شده بودیم، سفر ، نگاه ما را به اوج ها برده بود ،،،
چقدر رویا پردازی میکردیم واسه سفر با موتور سیکلت ،،، و این بار با این خواستهی شما، دوباره در من قدرت گرفت … 😍😍😍
یه نکتهی دیگه هم که هست ،،، این چالشها و تضادهایی که توی پارادیس یا زندگیتون اتفاق میوفته ،، چقدر با حس خوب و خنده و لذت حلش میکنین. اینم یه درس عاالی از این جلسه ،، خیلی خوشحالم که زندگیتونو بصورت مستند دارین نشون میدین استاد ،،، چقدر باور پذیرتر شده واسم ، که قانون جواب میدهد ، اینم نتیجه عمل به قوانین ،،، ممنونم ازتونواقعا ،،، این سریال معجزه میکنه 😍😍
خب بریم بقیهی برناممونو انجام بدیم با عشق و لذت 😍😍😍😍
انقدر اون مادر مرغی کوچولو رو تحسین گردی و دوست داشتی مریم جان خودتم شدی یه مامان ریزه میزه برای جوجه ها، من عاشق مادری کردنتم که
میبینی جهان برای همه یکسان عمل می کنه با اینکه ما شنیدیم که حیوانات درک ندارن و از روی غریزه عمل می کنند ولی بازهم اونی بیشتر لذت برد و زودتر ازادشدو به غذا رسید که زودتر قدم برداشت، اگه خودمون از دید اون جوجه که به پله ها نگاه میکرد ببینیم متوجه میشیم همیشه وقتی میخوایم شروع کنیم اول از همه موانع و مشکلات و سختی ها به ذهنمون میاد ولی به محض اینکه قدم رو برمیداری میگی با خودت چی شد؟ همین بود ؟ حالا با شجاعت یکم بیشتر از قبل قدم بعدی رو برمیداریم و گاهی هم مثل اون جوجه ها که دست دست می کنند انقدر صبر میکنیم و میسنجیم که جهان حولمون میده پایین و خوب این یکم درد داره واگه باز اونجا هم باور کنیم میتونیم در ادامه لذت ببریم و گاهی هم مثل یه سری از جوجه ها که موندن و گشنگی کشیدن و تلاش بیهوده که بین پوشال کاج ها دنبال غذا میگردن و جز سردرگمی و ناامیدی بیشتر چیزی براشون نداره و اینها منو یاد اون فایل استاد انداخت که درباره اینکه انسان ها چهار دسته اند صحبت میکردو در نهایت اونهایی که مثل بند انگشتی یه نگاه کردنو یکم سنجیدن مسیرو و با خوشحالی و بپر بپر ادامه مسیر رو رفتن اونهایی که وقتی همه چیز براشون عالیه شروع به تغییر می کنن و میدونن این نقطه امن همیشگی نیست
یه حبر عالی برای خودم؛یه چیز جدید که امروز در خودم کشف کردم و خیلی لذت بردم و اون رو به نشونه دیدم که نرگس جان تو در مسیر درستی این بود که من همیشه وقتی یه چیز زیبا رو توی زندگی کسی میدیدم میگفتم خوشبحالش که اینو داره و فلان کارو می کنه و این همراه با حسرت و نشدن بود انگار ولی امروز وقتی داستم نگاه میکردم این قسمت سریال رو میگفتم خداروشکر و پا به پای تو مریم جان منم اون جوجی ها رو ناز میدادم ولذت میبردمو حس فوق العاده ای داشتم،و بهم گفته شد که یادته چقدر حسرت میخوردی و میگفتی خوشبحالشونو و ای کاش… ولی الان نه و این یعنی من باور فراوانیم توی ذهنم قویتر شده و نه تنها تو این موضوع توی زندگیم هم همینطور شده و من واقعا سپاسگزارم و بارها برای خودم تکرار می کنم تا قویتر بشم توی این موضوع و این قسمت برای من همش یاد آور فراوانی بود، فراوانی آب ،فراوانی امکانات، فراوانی کسب و کار،فراوانی کیفیت وقتی اون آقایون با دقت و با حوصله و دقیق کارشون رو انجام میدادن و همین لحظه صدلی رعدو برقی که از بیرون شنیدم و باران پشت سرش یعنی فراوانی، استاد بارها از شما درباره فراوانی و ظرف وجودی و تئوری سطل آب رو شنیده بودم باید بگم که حفظ بودم ولی میتونم بگم الان کمی فقط کمی اون رو درک کردم و واقعا شگفت زده ام و لذت میبرم و این باران رو پاداشی از طرف خدا میدونم که انگیزمو بیشتر کنه
استاد دارم یاد میگیرم مثل خودتون به هرچیزی نگاه کنم توش قوانین رو ببینم و درک کنم و ۰قدر اینکار لذت بخشه
به نام خداوندهدایتگر
سلام بردوستان عزیزم
اگه نمیترسیدیم چکارمیکردیم؟؟؟
این فایل نشونه امروزمن بود
درست بادیدن جوجه هاخداباهام صحبت کرد
این که عجول نباشم که باسربخورم زمین ونترسم وحرکت کنم ودودل نباشم واین دست اون دست نکنم وحرکت کنم وتکامل روطی کنم وصبر داشته باشم تابه نعمت وثروت برسم مثل جوجه هاکه غذامیخوردن ورفتن تودل ترس هاشون ورسیدن به نعمت وثروت
این که اگرهی تعلل کنم توکارم وتصمیم درست نگیرم میشم مثل این تعمیرکاری که سنش بالابودوازدوستش دستورمیگرفت وزیردست دوستش بودباسن زیادش چون افکارفقیرانه ای داشته وباورهای محدودکننده که تاالان زیردسته
واین برای من نشونس که بایدحرکت کنم وتاوقتی اوضاع بهتره بایدبه فکرخودم باشم وگرنه میشم مثل همین دستیاراین بنده خدا(اهرم رنج ولذت)
خدایاشکرت که بامن هرلحظه صحبت میکنی وبه فکرمن هستی
دوستون دارم😍😍😍
به نام خدای هدایتگرم
سلام استاد…
سللللللام به مریم نازم ..
امروز شروع جدید در پرودایس شروع یک درس بود ،شروع رفتن در دل ترس هااا ،دل زدن به دریا و خود را سپردن به خدا…
البته مصداق اینااا همون جوجه های رنگی و خوشگلمونن ،خدای منننن چقددد هر روز دارن ماه تر میشن ،چقدر بزرگگگگگ شدن ،وقتی که مریم جون رفتو در لونه رو باز کرد اون وقت بود که جوجه هااا از اون سکو می پریدن پایین ،بعضی ها زودتر ،بعضی ها کمی با تامل ،بعضی هاام که میترسیدن و نمیپریدن ،دقیقاااا به یاد این افتادم کههه نترس ،نترس از رها کردن،نترس از پریدن ،نترس از رفتن تو دل ترسات ،،،،،کافیع خودتووبسپری بخدا و بپرری ،به قول استاد شاید اولش نگران باشی شاید بترسی امااا وقتی بخدا اعتماد کنی ،دیگه هیچییییی اونقدر ترسناک نمیشه ،چون خدا اون پایین موندع و میگه نترسسسسس ،بپر ،من میگیرمت ،اما خیلی ها میترسن میگن نه ،اگه بیوفتم چی؟ ،اگه چیزی بشع چی؟ ، خدا بازم میگه نجوا میده :نه نترس بپر تو بغلم من اینجام ،قدم اولو بردار خودم کنارتم خودم میگیرمت،و اون لحظه ، لحظه پریدن، همون لحظه ای که ایماتت بخدا ثابت میشع ،همون لحظه ای که ایمانت تبدیل میشه به عمل ،یه لحظه طلایی ،پریدن این جوجه ها درس خیلییی بزرگی داشت .
و امااا استادمو همیشه تحسین کردم میخوام هزززززززار بار دیگه بگم اصلااااا فریااااد بزنم بگممممم استااااااد تو لایق تمام این چیزایی که داری بودییییی،بگم عزیزم نوووووش جونت برای تک تک داشته هاااات ،شمااااا لایق حتی بهتر از ایناام هستی ،میدونید چرا ؟؟؟؟؟ ،تو این مدت من با فایل های شمااا زندگی کردم ،هیچچچچ وقت هیچچچچچ وقت ندیدم استادم با مواجه شدن با یه چالشششش حتی خمممممم به ابرو بیاره ،بدون اینکه یه کلمهههه حتی یه کلمه گله کنه ،استاد من اصللااا مواجه شدن با چالش براششششش هیچه ،هیچچچچ ، اخه استاد من عاشق حل کردن چالش هاست ،استاد من توووو هرررشرایطی تووو هر موقعیتی مثل همین خراب شدن پمپ آب اونم توی اون هوای گرم تازه با بالارفتن اون مورچه هاام از دست و پاش ،،،،همیشعههه فقط ذهنشو کنترل میکنه تووو شرایطی فقط میخنده ،مهم نیست چی دور و برشه ….
استاد جان با قلبممممم با تمام جونم تحسینت میکنم و این مدتی که بطور جدی روی ورودی هام کنترل دارم و سعی خودمو میکنم ،هر روز با خودم میگممممم خدای مننننن استاد جه کار سختی رو میکرده خیبلی باید اهل عمل باشی که هر روز روی خودتو روی ورودی هات کنترل داشتع باشی الحق که باااااید مرد عمل باشی باید زره فولادی بپوشی وقتی اوایل روی خودت کار میکنی مراقب باشی ،اما به مرور یکم کارت راحت تر میشه ،،،،خلاصع بگم عاااشقتونم ،عاشق این رابطع سراسر عشقتونم که فقطططططط میخندین ،چقدر حال میکنم با این لحن بچه گونه حرف زدنتون ،چقدر خنده هات قشنگه مریم نازم چقدر خوبه عشقم از دهنت نمیوفته عاشقتم گفتن هات دل منووو میبره …
شاد باشید استاد جان
در عشق و نور باشید مهربونا
به نام خداوندی که تمام ذات پاک هستی از اوست
سلام استاد عزیزم
سلام مریم شایسته و دوستان عزیزم
امروز هم باز دوباره نشانه من این فایل بود
و چقد همه جی به موقع خدایا ممنونم ازت
من 4 ستاره بودم اما بازم کم شده و این مدت نبودم چون باید درسهام رو یاد بگیرم باید مثل این جوجها برم بچرخم بزنم تو دل ترسها باید یاد بگیرم که اگه خدا نباشه هیچی نیستم
چون باید بدونم رو خودم کار نکنم بازم ضعیفم بازم داغون میشم باید این هارو درک کنم
من امین زندی دارم درس یاد میگیرم از همه این اتفاقات روزانه
اگه مدارم اگه آدمای دورم مشکل دارن ایراد از منه من خوب یاد نگرفتم من کم کاری کردم من به افکارم چیت دی دادم آره من ایراد دارم و نباید روی کسی عیب بذارم منم که دارم کم کاری میکنم درسام رو خوب پاس نمیکنم وگرنه که خدا برام کلی فایل تهیه کرده آره وقتی هرچیزی به زبونت میاد میگی وقتی هر کاری دلت میخواد میکنی وقتی هر مزخرفی رو میشنوی آخرشم میشه همین همین و همین
البته باید بدونم که اینم در رسیدن من به تکامله باید اینم خیری بدونم و بیام و بفهمم که آقا نکن این کارارو اصلا کار کردن روی خودته اصل بودن با خدا اصل اون بیرون نیست اصل برمیگرده به درون من هیچی اون بیرون نیست تمامی نعمت ها درون تو کار کنم کم کاری نکنم
وقت بذارم برای خودم آره باید ادب بشم من
و یاد بگیرم از همین جوجها که ترسو نباشم قدرت رو به خدای خودم بدم نه آدما باید شرک نورزید باید سپاس گذار خدای خودم باشم باید برای همین امروز زندگی کنم و لذت ببرم من بد بودم اما درسش میکنم اینا همه در مسیر رسیدن من به خواستهام و تکامل منه که بابد طی بشه از خودم ناراحتم اما خودم رو میبخشم و دوباره روی خودم کار میکنم و کار میکنم تا درست بشه همه چی من آدم جا بزنی نیستم من خیلی سرتقم و خدا هم از من یدونه داره کمکم میکنه استاد بازم سپاس گذار توام ممنونم ازت
در پناه حق
😭😭😭😭
واقعا تحت تاثیر این نوشته قرار گرفتم، چقد وقتی کامنتایی رو میخونم که من برمیگردونه به عقب به روزایی که اولین تغییرات و به صورت آگاهانه داشتم روی باورام ایجاد میکردم تحت تاثیر قرار میگیرم و اشک از چشمام سرازیر میشه و احساس شکرگزاری به من غلبه میکنه من به خاطر اون لحظه ها خیلی خیلی خیلی سپاسگذار میشم ، روزای اولِ آگاهی ، چقدر گریه دار و چقدر پر از حس خوب و چقدر ورود به ی دنیای جدید زیبا و ناشناخته اما انگیزه بخش هست، خدایا سپاس از تو ،سپاس از کسی که داره اینو میخونه ،و من از صمیم قلب هر لحظه از وجودش ،برای اینکه انگیزمه ، و عشقمه ، و یک باور بزرگه برای منه سپاسگذارم✨️⚘️ اینکه به وضوح رسیدی،ایمان مارو قوی کرده😭
سلام استاد عباس منش عزیزم
ممنون بابت قرار دادن این زیبایی های بی نظیر
بابت وقتی که برای اعضای خانواده عباس منش قرار میدید
من هر روز و هر روز فایل های شمارو نگاه میکنن و به زندگی امیدوار تر میشم و ایمانم نسبت به خداوند هر روز قوی تر میشه
من خدایی رو در زندگیم پیدا کردم که خدای حضرت موسی عیسی و ابراهیم بوده خدایی غفور و رحیم و توابی که هر لخظه به فکر منه عاشق منه و با آغوش باز منتظرمه
خداوند رو سپاسگزارم که من رو به این آگاهی ها رسوند و دستانی از دستانش روی زمین رو منجی من قرار داده،
سریال زندگی در بهشت بهترین هدیه ای هست که شما به ما دادید واقعا نمیدونم با چه زبونی تشکر کنم زبانم قاصره از وصف این فایل ها
شما خیلی از آگاهی ها و تجربیاتتون رو تو این فایل ها خیلی صادقانه مثل یک برادر به ما میگی و کسانی که در مسیر درست باشند و در مدارش باشند حتما استفاده خواهند کرد و کسانی هم که به عنوان مسکن نگاه میکنند که بحثی درش نیست.
هر قسمت از سریال واقعا برای من یک معجزست که به چشمم میبینم
از ایده هایی که به ذهنتون میرسه و هدایت هاتون و نشانه ها، تکامل ، صبر ، تنهایی ، طبیعت ، عشق ، راحت بودن ، اهنگ مثبت ، شنا کردن ، ارتباط با حیوانات ، نگاه زیبا ، مهمانی دادن ، ارتباط با بچه ها ، پشتکار ، به اتمام رساندن کارها ، متفاوت زندگی کردن ، و و و هزاران چیز دیگر که هر کدام درسی از زندگی هست
استاد عباس منش عزیزم دوستت دارم 🌹❤
سلام به استاد و خانم شایسته ی عزیز
خدا رو شکر می کنم بخاطر شما بخاطر استاد و جوجه های نازتون
وای خدا بخاطر پردایس !!!
چقدر این پردایس زیباست هر روز قشنگ تر و زیبا تر میشه نمی دونم چجوری این زیبایی ها رو توصیف کنم .
هر ثانیه از دیدن پردایس لذت بخش و اموختنیه
خدایا شکرت بخاطر این آبی که ما هر روز ازش استفاده می کنیم و فراوانه اصلا تمومی نداره !!
این پردایس همیشه سرسبزه و آب داره و یه آسمون فوق العاده عالی با هوای خنک !!
اصلا ادم بهش هم فکر می کنه حالش عوض میشه .
من که خودم می بینمش حسم خیلی خوب میشه و دیدن این زیبایی ها و قشنگی ها ما رو به سمتش هدایت میکنه .
هر موقع استاد گل و مریم جون عزیز رو میبینم با زیبایی های کنارشون بدون اینکه متوجه شم لبخندی روی لبم میاد و آخر سر، میفهمم که دیدن سریال زندگی در بهشت خیلی خیلی روی زندگی ما تاثیر میزاره و اصلا با دیدنش به جهان فرکانس ارسال می کنیم و تغییری توی زندگیمون ایجاد میشه!
اصلا قانون اینه احساس خوب اتفاقات خوب رو رقم می زنه.
ما با توجهمون روی چیز های مثبت همونو وارد زندگیمون می کنیم .
خدا رو صد هزار مرتبه شکر می کنم بخاطر این همه ثروت بخاطر پردایس ، استاد، مریم عزیز و دوست داشتنی و البته برونی !
وای خدا برونی چقدر زیباست با اون یال های خوشگلش . اصلا همه چی زیباست توی این پردایس !!!!
هرچقدر شکر می کنم ، نعمت های بیشتری وارد زندگیم میشه برای سپاس گزاری بیشتر .
استاد روز جهانی معلم رو بهتون تبریک میگم .
امیدوارم همه را خدا به راه راست هدایت کند به خوشبختی و ثروت، و زندگی بهتر و زیباتر.
با سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان.
من میخوام دیدگاه خودم رو در ۴ پاراگراف بنویسم.
پاراگراف اول؛ محیط زیبا و دل آنگیز پردایس زیباست ک هر روز صبح ک خورشید میتابه رو دریاچه و آرامش خاصی ب آدم میده
و آون رنگ فیروزه ای درختان ک واقعا مثل ی رویای کودکانه میمونه
و ب من زیبایی و فراوانی این همه آرامش و آسایش رو نشون میده.
تحسین میکنم اون باورهایی رو ک این مکان رو ساخته.
تحسین میکنم اون خدایی رو ک دست و دلبازانه اجازه داده من هم بتونم با باور هام بسازم همچین منظره هایی رو.
خدایا شکرت واقعا
و پاراگراف دوم
از دیدن این جوجه ها کلی ذوق کردم و انرژی گرفتم و چیزی ک برام خیلی جالب بود کلمات هماهنگ خانم شایسته است ک بصورت ناخودآگاه ب زبان میاره، وقتی راج ب آون جوجه هایی ک میپریدن سلام و پایین ب راحتی غذا میخوردن گفتی اونا جسارت بیشتری دارن من خیلی رفتم تو فکر…اون جمله استاد ک میگه (پاداش ها رو شجاعان میگیرن)
نشون از باورهایی داره ک من هم باید در خودم ایجاد کنم….
تجسم کردم ما آدما هم مثل اون جوجه ها در زندگی هستیم ک وقتی درهایی از نعمت و روشنایی و فراوانی بر مون باز میشه ک فقط کافیه ب جریان هدایت اعتماد کنیم و سر بخوریم بریم اون جا ک آب و غذا رو ی نفر از قبل برامون مهیا کرده…
ولی ما میترسیم و نگرانیم و غر میزنیم بخاطر نبود غذا و نوک میزنیم ب جاهایی ک غذایی توش نیست….
و نگاه میکنیم ب آون ادمایی ک دارن ب راحتی غذا میخورن
ب جای تحسین شون
حسرت میخوریم…
حتی تو اون جوجه ها دیدم ک چند تا خیلی کوچولو بودن اما سریع پریدن پایین و چیزیش ون هم نشد. ک حتی آگه میشد خانم شایسته مواظب شون بود…
ب خودم گفتم سعید خدایی ک واسه ی جوجه از قبل نگهبان و مادر و غذا و آب گذاشته واسه حتما بهتر و بیشتر گذاشته فقط کافیه اعتماد کنی و سر بخوری بری ب سمت زندگی بهتر…
چیزیت نمیشه…
حتی آگه هم بشه مهم نیست
خدا بهترشو برات ردیف میکنه….
ترسهام خیلی کمتر شده.
و از همین الان تصمیم گرفتم بیشتر ب جریان هدایت اعتماد کنم….
و پاراگراف سوم…
مسافرت استاد با موتور
چقدر ازادی زمانی و مکانی
چقدر ارامش و آسایش و تنوع
خدایا شکرت
من قبلا ها ک قرآن رو میخوندم و نوشته بود خدا اسراف کاران را دوست ندارد
فکر میکردم نباید بیشتر از یک موتور
یک ماشین و یک خونه و از همه چی ی دونه نصفه نیمه و شریکی داشته باشم کافیه
ولی ب لطف خدای مهربان فهمیدم ک اون اسراف کاران یعنی کسانی ک شکر نعمت نمیکنن و نعمتها رو نادیده میگیرن.
حالا شکر میکنم با دیدن این همه فراوانی و نعمتی ک استاد در اطراف خودش داره بجز اون همه ملک ک در ایران داره.
واقعا میشه در هر شغلی ک هستیم نعمتها رو دریافت کنیم در زمانی ک همکاران استاد دارن سعی میکنن هزینه های کسب و کارشون رو ب زور ایجاد کنن. ایشون این همه نعمت داره ک حتی در کشوری مثل آمریکا اون آقا براش سخت بود باور کنه ک از راه درست این همه ثروت داره (هنوز نمیدونه ک اینها بخشی از زندگی استاد هستن)
ولی من خودم بابت اون آزادی مکانی ک استاد میخواد با موتور بره مسافرت طولانی کلی حال کردم
دمت گرم با این باورهایی ک ساختی برای خودت…
پاراگراف اخر
این کشور (آمریکا) پر از نعمت و ثروت هستش. و استاد هدایت شده ب یکی از بهترین مناطق این کشور
آب گوارا رو از دل زمین ب رایگان داره میاره بیرون…
تعمیر کاران چقدر مکانیزه و مجهز هستن
حتی قطعات یدکی هم همراهش داشت.
(مقایسه کردم با کشور خودمون ک آگه بخوام ی کار مشابه رو انجام بدیم چقدر باید درد سر بکشیم)
جرثقیل
اوستاد کار
قطعات یدکی
کارگر اضافه
ماشین حمل همه اینا
ی گروه دو نفره اومدن همه کارا رو انجام دادن رفتن…
خدایا شکرت…
میگم سعید ببین استاد چ باورهایی داشته الان داره در اون شرایط زندگی میکنه و اونقدر امکانات رو داره ک حتی اون اوستاد تعمیر کار کف کرده بود ک چطور میشه این همه وسایل نقلیه داشته باشی در این ملک(تنها ایده ک داشت فروش ماریجوانا بود) خخخخخ
واقعا خدا رو شکر میکنم بخاطر باورهای امروز خودم ک میتونم فراوانی رو باور کنم
میتونم ببینم ک میشه داشت
میشه همه اینا رو با هم داشت در کنار زنی ک عاشقانه بهت عشق بده و از لحظه لحظه زندگی بدون اینکه بخوایی جلب توجه کنی فقط لذت ببری…
چقدر باورهام تغییر کرده..
من همین چند سال قبل از اون اوستا کاره بدتر بودم و نمیتونستم درک کنم کسی این همه ثروت رو از راه درست داشته باشه….
الان همین ک این نکات رو میبینم یعنی زاویه دید من تقییر کرده…
خدایا بازم شکرت…
خانم شایسته چقدر حالم خوب شد ک وقتی بابت برقرار شدن جریان دوباره آب شکر گذاری کرد…
من هنوز یاد نگرفتم بابت داشته هام شکر گذاری کنم.
و اونقدر اونا رو عادی میبینم ک لذت کمتری برام دارن…
دارم یاد میگیرم شکر گذار تر باشم
ن بخاطر نعمتهای بیشتر
بلکه بخاطر لذت بردن بیشتر از همین لحظه ک دارم و همین امکانات ی الان تو زندگیم هست ک شکر خدا کم هم نیستن….
متنم طولانی شد
اما احساس واقعی م بود ک نوشتم
برای همه دوستان آرزوی خوشبختی و سعادت روز افزون رو دارم
در پناه خدا شاد و ثروتمند باشیم
سلام به همه دوستای عزیزم. سلام به استاد و مریم عزیزم. در حالی دارم این کامنت رو مینویسم که بعد از دیدن این جوجه ها منم دلم خواست داشته باشم و دو روز بعد یه جوجه واسم در خونه هدیه آورند. عجیب خواسته ها انقدر سریع برآورده میشه. چند وقت قبل هم دلم دوچرخه خواست و چند روز بعد بهم دوچرخه دادند. یعنی انقدر خواسته های من پیور شدند که سزیع برآورده میشند. میخام و چند روز بعد اون رو دارم. خدایا شکرت شکرت شکرت
درود برشما دوست عزیز، چقدر خوندن این دیدگاه شما حس خوبی بهم داد، خداروشکررررر که خواسته ها انقدر سریع اجابت میشن، خوندن دیدگاه شما واقعا باورم رو قوی تر کرد ،اینکه یک نفر چقدر سریع تونسته چیزی که میخواد رو جذب کنه خیلی برای من امیدوار کننده و باور ساز هست. امیدوارم با همین سرعت به تمام خواسته هاتون برسید🌻😊🤗
سلااام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون
چقدررر حس خوبی داشت این قسمت و کلی مطلب ازش یاد گرفتم ، خدایاا شکرت واقعا
اینجا بهشته ، و شما بهشتی هستین ، بخاطر تقوا و ایمانتون به اینجا هدایت شدین ، جایی که نقطه به نقطهش زیبایی داره ،،، نه کوکایین فروختین ، نه خلاف کردین ، فقط تقوا (کنترل ذهن) و ایمان به قدرت خدا و توانایی خودتون ،،، این مسیر زیبا رو رفتین و نتیجهش هم شده این زیباییها ،، خدایا شکرت واقعا ، تحسینتون میکنم و آفرین بهتون . نوش جانتون این همه زیبایی ، نوش جانتون این بهشت ، وعدهی خدا حقه ..
یه جورایی کامنت نوشتن حس خوبی بهممیده ، تصممیم گرفتم بیشتر بنویسم و تحسین تون کنم و در مورد زیبایی ها بیشتر بنویسم😍
جرج ؟ اینجا دیگه جای موندن نیست !! پنیرت تموم شده جرج ،،، حرکت کن ، برو جای دیگه عزیزم … بایدد حرکت کنم واقعا ، ترسامو کنار بزنم و بپرم ،، الهامی که بهم شده رو اجرایی کنم ، خدایا شکرت بخاطر این نشونههای واااضح و مشخص … شجاعت و شهامت داشتن خیلی مهمه و ایمان به الهامی کهداز طرف خدا بهم میشه .. باید با شهامت برم و انجامش بدم ، اگه واقعا ایمان دارم …
نکتهی بعدی در مورد سفرتون با موتور سیکلت ،، چه خاطراتی واسم زنده شد 😍 یه موتور داشتم ، اولین موتوری که خریدم با پول خودم ، انقددررر خوشحال بودم انگار به تمام خواستههام رسیدم 😍😍 تمیزش میکردم ، میشستمش زود به زود ،،، خیلی دوسش داشتم واقعا ، دقیقا همون رنگی بود که نیخولستم ، همون مدل ، همون شکل ،، عاشقش بودم😍 کلی حولسم بهش بود و دوسش داشتم ،،، چقدررر جاهای زیبا رفتم باهاش ، شهرای اطراف ، کوه و دریا و باغ و .. 😍 خدایا شکرت واقعا ،،، اسمشم گذاشتع بودم مسعود😂 دمش گرم واقعا کلی باهاش حال کردم و دیگه فروختمش 😍 کلا این خواسته ، سفر با موتور سیکلت زمانی در من شکل گرفت که کتاب سفر دور دنیا با موتور سیکلت رو خوندم . خیلی دوس داشتم برم و بگردم و حال کنم 😍😍 انقدر هیجان داشتم ، صفحه اولشو حفظم 😄 خیلی متن قشنگیه ،
میگه ما برای در پیش گرفتن این سفر ، شیر یا خط انداختیم ، شیر آمد یعنی باید رفت و ما رفتیم ،،، اگر خط هم میامد و حتی اگر ۱۰بار پشت سر هم خط میامد ، ما انرا شیر میدیدیم و براه میافتادیم ،،، آری انسان میزانهمه چیز است ، نگاه منو توست که به همه چیز معنا میدهد ، ما میخواستیم اینگونه باشد و شد ،،، مهم نبود کهآیا شتابزده تصمیم گرفته بودیم یا نه ، مهمآن بود که گام در مسیری میگذاشتیمکه دوست داشتیم ،، ما به راه افتادیم و رفتیم و رفتیم ، و هنگامی که بازگشتیم ، دیگر آن آدم پیشیننبودیم، عوض شده بودیم، سفر ، نگاه ما را به اوج ها برده بود ،،،
چقدر رویا پردازی میکردیم واسه سفر با موتور سیکلت ،،، و این بار با این خواستهی شما، دوباره در من قدرت گرفت … 😍😍😍
یه نکتهی دیگه هم که هست ،،، این چالشها و تضادهایی که توی پارادیس یا زندگیتون اتفاق میوفته ،، چقدر با حس خوب و خنده و لذت حلش میکنین. اینم یه درس عاالی از این جلسه ،، خیلی خوشحالم که زندگیتونو بصورت مستند دارین نشون میدین استاد ،،، چقدر باور پذیرتر شده واسم ، که قانون جواب میدهد ، اینم نتیجه عمل به قوانین ،،، ممنونم ازتونواقعا ،،، این سریال معجزه میکنه 😍😍
خب بریم بقیهی برناممونو انجام بدیم با عشق و لذت 😍😍😍😍
خدایاااا شکرت ❤😍
استاد سپاسگزارم 😍
خانم شایسته ممنونم 😍
سلام استاد عزیزم، ومریم عزیز
انقدر اون مادر مرغی کوچولو رو تحسین گردی و دوست داشتی مریم جان خودتم شدی یه مامان ریزه میزه برای جوجه ها، من عاشق مادری کردنتم که
میبینی جهان برای همه یکسان عمل می کنه با اینکه ما شنیدیم که حیوانات درک ندارن و از روی غریزه عمل می کنند ولی بازهم اونی بیشتر لذت برد و زودتر ازادشدو به غذا رسید که زودتر قدم برداشت، اگه خودمون از دید اون جوجه که به پله ها نگاه میکرد ببینیم متوجه میشیم همیشه وقتی میخوایم شروع کنیم اول از همه موانع و مشکلات و سختی ها به ذهنمون میاد ولی به محض اینکه قدم رو برمیداری میگی با خودت چی شد؟ همین بود ؟ حالا با شجاعت یکم بیشتر از قبل قدم بعدی رو برمیداریم و گاهی هم مثل اون جوجه ها که دست دست می کنند انقدر صبر میکنیم و میسنجیم که جهان حولمون میده پایین و خوب این یکم درد داره واگه باز اونجا هم باور کنیم میتونیم در ادامه لذت ببریم و گاهی هم مثل یه سری از جوجه ها که موندن و گشنگی کشیدن و تلاش بیهوده که بین پوشال کاج ها دنبال غذا میگردن و جز سردرگمی و ناامیدی بیشتر چیزی براشون نداره و اینها منو یاد اون فایل استاد انداخت که درباره اینکه انسان ها چهار دسته اند صحبت میکردو در نهایت اونهایی که مثل بند انگشتی یه نگاه کردنو یکم سنجیدن مسیرو و با خوشحالی و بپر بپر ادامه مسیر رو رفتن اونهایی که وقتی همه چیز براشون عالیه شروع به تغییر می کنن و میدونن این نقطه امن همیشگی نیست
یه حبر عالی برای خودم؛یه چیز جدید که امروز در خودم کشف کردم و خیلی لذت بردم و اون رو به نشونه دیدم که نرگس جان تو در مسیر درستی این بود که من همیشه وقتی یه چیز زیبا رو توی زندگی کسی میدیدم میگفتم خوشبحالش که اینو داره و فلان کارو می کنه و این همراه با حسرت و نشدن بود انگار ولی امروز وقتی داستم نگاه میکردم این قسمت سریال رو میگفتم خداروشکر و پا به پای تو مریم جان منم اون جوجی ها رو ناز میدادم ولذت میبردمو حس فوق العاده ای داشتم،و بهم گفته شد که یادته چقدر حسرت میخوردی و میگفتی خوشبحالشونو و ای کاش… ولی الان نه و این یعنی من باور فراوانیم توی ذهنم قویتر شده و نه تنها تو این موضوع توی زندگیم هم همینطور شده و من واقعا سپاسگزارم و بارها برای خودم تکرار می کنم تا قویتر بشم توی این موضوع و این قسمت برای من همش یاد آور فراوانی بود، فراوانی آب ،فراوانی امکانات، فراوانی کسب و کار،فراوانی کیفیت وقتی اون آقایون با دقت و با حوصله و دقیق کارشون رو انجام میدادن و همین لحظه صدلی رعدو برقی که از بیرون شنیدم و باران پشت سرش یعنی فراوانی، استاد بارها از شما درباره فراوانی و ظرف وجودی و تئوری سطل آب رو شنیده بودم باید بگم که حفظ بودم ولی میتونم بگم الان کمی فقط کمی اون رو درک کردم و واقعا شگفت زده ام و لذت میبرم و این باران رو پاداشی از طرف خدا میدونم که انگیزمو بیشتر کنه
استاد دارم یاد میگیرم مثل خودتون به هرچیزی نگاه کنم توش قوانین رو ببینم و درک کنم و ۰قدر اینکار لذت بخشه
سلام نرگس عزیزم
تبریک میگم برای این حال عالی و باور قدرتمند
نوش جونت این حس خوب و کشف بزرگت
تحسینتون میکنم که به فرکانس فراوانی و نعمت رسیدید
عالی بود کامنت تون
خوب و موفق و شاد باشی دست در دست خداجون