این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-23.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-22 07:31:152020-10-23 08:42:38سریال زندگی در بهشت | قسمت 82
279نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا به خاطر زیباییهای این بهشت زیبامون ازت سپاسگزارم
پرنده ها دارن میخونن
خورشید عالم تاب با نور طلایش اومده
نسیم دیوانه کننده
صدای مرغ و خروس ها
راهرفتن روی چمن ها
حس بی نظیر اول صبح
آخ آخ خدای من یه پکیج دیوانه کندده برای داشتن یک شروع محشر اول صبحی خداااایا شکررررت
خدای مممممن چقدر زیباست بهشتمون
دلم میخواد هزاران هزار مرتبه تکرار کنم و هر بارم ک تکرار میکنم برام تازگی داره ک خداااااااای ممممممن چقدر بشتمون زیباست
شکرت خدایا ک چقدر عالی مبتونم خودم رو در پرادایس ببینم به خاطر قدرت تجسم عالی و قوی ک بهم دادب بینهایت سپاسگزارم ازت بینهایت!!
♥️
خااانم شایسته عزیزم
مریم بانو مهربانم چقدر ما سخاوتمندانه و عاشقانه هم زیبایی های پرادایس رو در اختیار ما میزارید
و هم نکان طلایی و فوق العاده رو به ما گوشزد میکنید ک به اندازه چندین دوره توش حرف هسا و آگاهی..
👌👌
ازتون سپاسگزارم خانم شایسته عزیزی ک من عاشقانه دوستتون دارم..
👌👌
😘😘
چقدر مممن صدای راه رفتن شما رو برگهارو دوست دارم این صدای خش خش برگها
یه خنده بزرگ میاره رو قلبم و کمکم میکنه تا بتونم راحت تر خودم رو در پرادایس حس کنم
و از ذوق و شوق بسیار زیاد فقط لبخند بزنم و شکر کنم..
😘😘
(وقتی از بیرون و بدون شناخت به هرچیزی نگاه میکنی به نظر بزرگتر از اندازه واقعیش میاد)
اووووو خداااای ممممن عجب اگاهی فوق الهاده ای
عجب آگاهی نابی
یعنی من لذت بردم واقعا همینطوره
هرچیزی ک بدون شناخت بخوای واردش بشی
به نظرت خیلی برات دور
از دسترس و عظیمتر میاد
و باز هم میرسیم به تکامل
همینکه الان سایز پرادایس برای شما خیلی کوچیک و جمع و جوره یعنی شما حسابی و عالی تکاملتونو طی کردید
گوشه گوشه پرادایس رو بررسی کردید
و حالا دیگ پرادایس اونقدر ها هم بزرگ و عظیم نیست براتون مثل هر چیز دیگه ای ..
😘👌
ینی میشه این مثالو برا هر مورد دیگه ای ب کار برد خدایا برای دریافت این آگاهی فوق العاده ازت متشکرم
😘👌
من هم دقیقا آگاهانه تصمیم گرفتم ک ب ترسهام غلبه کنم و بتونم خودم رو رشد
بدم چون به این باور رسیدم که اگه خودم نتونم خودم رو رشد بدم جهان با سختی
مجبور میکنه منو که رشد کنم خدارو شکر ترس از تنهایی و تنها موندن تو خونه حتی شب ها رو ب راحتی
به دلش ورود کردم و خیلی سربلند هم از این ورود به دل ترسها بیرون اومدم و دیگه نگم براتون از حجم اعتماد ب نفسی ک بعدش گرفتم و حالا دارم دونه دونه ترسهام رو شناسایی
میکنم و ارام آرام ب سمتشون میرم و جهان هم هربار به طور شگفت انگیزی منرو حمایت میکنه و بیشتر رشدم میده
وای وای وای وای خداااای من
آره دقیقا اگ میخوایم بزرگ شیم بااااید از یه سری چیزهای حاشیه ای و یه سری
ترسهای الکی بگذریم به نطرم تنها راه بزرگ شدنه چقدر عالی گفتید
به قول قرآن کیست ک خدا بخواد حمایتش کنه مردم بتونن بهش آسیب بزنن
الله اکبر الله اکبر آره دقیقا کی میتونه آخه هیچکس
خدا میخواد بهم ثروت بده کی میتونه جلوشو بگیره؟؟؟
خدا میخواد بهم عزت بده
کی میتونه جلوشو بگیره
خدا میخواد بهم سلامتی بده آرامش بده پیشرفت بده
کی میتونه آخه جلودارش باشه؟؟؟
هیچکس نمیتونه
خدای من خدای موسی خدای عیسی خدای ابراهیم و یوسف خدایی ک خود منو از صفر که نه از زیر صفربه این جایگاهی ک الان هستم رسوند
ک من راضی م خووش حمایتم کرد
کی تونست جلوشو بگیره؟؟؟
هیچکس..
چون خودش اراده کرده انقدری ب من بده ک منرو راضی کنه منرو شاد کنه
آخ خدایا من عاشقتم من عاشقتم
(هرکه بر خدا توکل کند خدا برایش کافیست)
👌♥️
خانم شایسته یعنی من عاشقتونم
یعنی من عاشقتونم حالا که من دارم خیلی تمرکزی و لیزری رو خودم کار میکنم دو مرتبه بحث آرایش رو راجع بش صحبت کردید
من قبلا یه مشکل داشتم ک
اصلا آرایش نمیکردم
و این ب خاطر عزت نفس بالام نبود بلکه بخاطر عزت نفس پایینم بود
و به خاطر حرف و نظر و تایید گرفتن از دیگران ارایش نمیکردم ک اومدم برای ساخت عزت نفس و تمرین بی اهمیتی و مهم نبودن
حرف مردم آرایش کردم تا این بت نظر دیگران درونم شکسته بشه حالا از اونور بوم افتادم و دیگ بدون آرایش نیستم اصلا خخخخ🤣🤣🤣
حالا ک شما راجع ب آرایش صحبت کردید من اینو یه هدایت و یه نشونه میبینم از طرف خدا و لیزری رو این موضوع میخوام تمرکز کنم و سعی میکنم تو وجود خودم حلش کنم ان شاالله..
♥️♥️♥️
عاشقتونم و خدارو میلیونها مرتبه ب خاطر حضور خودم تو این خانواده درجه یک و عالی سپاسگزارم
♥️♥️♥️
همه چی فوق العاده است
بزن بریم دردانه خدا عزیز کرده خدا تا یه زندگی با شکوه بسازیم ..
در این فایل از غلبه تون بر ترس هاتون در مورد تاریکی گفتید
من از تاریکی خیلی ترسی ندارم
از تنهایی و تاریکی ترس زیادی ندارم
البته که فکر می کردم که ندارم
گفتم خوب بیا امتحان ش کنیم
یه هدایتی به من گفت که برو تو دل تاریکی
یه هدایت قوی تر گفت نه برو به قول شما یه کار هیوج تر انجام بده
من به دومی رو انتخاب کردم
رفتم به قبرستان شهرمون
یه قبرستان قدیمی و تقریبا متروک چون یه قبرستان شیک و جدید هم داره
ولی جریان هدایت می گفت که نه باید بری توی همون متروکه
ببین تا نزدیک اون قبرستان نجواهای شیطان توی گوشم ویزویز کرد که چرا میخای بری، اگه یه معتاد بیاد، اگه چندتا باشند، لااقل گوشی ت رو نبر، اگه سگ بیاد، اگه گرگ بیاد، اگه پات پیچ بخوره تو یه گودال بیافتی، ساعت دوازده شب، پلیس بیاد تو رو بگیره، چی میخای بگی و خودتون می دونید که این نجواهای شیطان انتهایی نداره ولی من گفتم
— ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است —
نزدیک قبرستان ماشین رو پارک کردم
یه مسیری رو پیاده رفتم تا به قبرستان رسیدم
سکوت و آرامش محض
شبی سرد که سرماش رو با تک تک استخوان های بدنم حس میکردم ( شاید کمی اش به خاطر ترس بوده نمی دونم)
ولی رفتم و ادامه دادم
یه دوری توی قبرستان زدم
همه اش به خودم میگفتم :
— خداوند نگهبان من است —
حدود بیست دقیقه ای توی قبرستان چرخیدم و دیدم که :
اصلا سگی نبود (چون سگهای ولگرد زیادی است)
اصلا پلیس نیامد
اصلا معتادی من ندیدم
و….
بعد به نجواهای شیطانی گفتم که ببین همه اش حرف مفت می زدی هیچی نبود
حالا چه عایدم شد:
غلبه بر ترس از قبرستان
دیدن یه عالمه ستاره تو آسمان که بی نهایت چشم نواز و زیبا بود و من کلی لذت بردم
دیدن هلال نیمه ماه
آرامش قبرستان
و یه عالمه حس خوب
این ایده بهم الهام شده که یه شب برم توی دشت های اطراف شهرمون یه دور دو سه ساعته بزنم
یکی به من بگه از کجا شروع کنم به نوشتن این همه نکته و زیبایی؟؟؟😱😍😍
خدایا شکرت
💚✅
سلام به همه همفرکانسی های عزیزجانم
من چند روز توی سایت دیدگاه ننوشتم و اینقدر دلم برای دیدگاه نوشتن و خوندن دیدگاه های زیبای شما تنگ شده بود
خدایا شکرت که بازم توفیق حضورم در این فرکانس و این دیدن این زیبایی ها به من داده شد
✅👌🏻
ترس های ما ترمز هایی هستن که جلوی رسیدن مارو میگیرن و نباید نادیده بگیریمشون منظورم اینه که ترس هامونو بشناسیم و برای پا گذاشتن روی ترس ها اقدامی رو همراه ایمان انجام بدیم
اگر برامون هنوز واضح نشده که با این ترس ها و این موانع چه مشکلاتی بوجود میاد و به چه اهدافی نمیرسیم؟ پس اهرام رنج و لذت رو در ذهنمون مشخص میکنیم
✅✨✅
خانم شایسته منم مثل شما عااشق این اتفاقات خوب یهویی ام حتی اگر کوچیک باشن
یعنی حتی اگر خیلی هم کوچیک باشن عاشقشونم و عاشق خدایی ام که این سیستم جهانش هست😊
جالبه وقتی دنبال این اتفاقات کوچیک و خوب هستم بیشتر هم میبینم و البته ک این قانون جهانه
✅✨🌺
من این فایل رو بازهم میبینم چون خانم شایسته واقعا نکات فوق العاده ای گفتن
الان که دارم این دیدگاهو مینویسم از آخرین باری که اینجا متن نوشتم تجربه های بیشتری کسب کردم که هر کدومش بیشتر از قبل هوشمندی جهان رو بهم یاداور شد و برام ثابت کرد مثل اینکه وقتی توی این مسیر قدم برداریم از جاهایی بهمون میرسه که فکرشم نمیکنیم
✅✨✅
من عاشق اون نور طلایی آفتابم که روی سبزه ها تابیده
عاشق این زیبابینی شما ام که با دقت هم میبینیدشون
عاشق این نسیمی ام که شما اینجوری توصیفش میکنید
عااشق صدای بستن و باز کردن ماشینی که خیلی خوبه
عااشق تجسم کردن خودمم وقتی محو این همه زیبایی میشم
عاشق لبخند و حس آزادی خودمم که با دیدن زیبایی ها حسش میکنم
✅🌺✅
واقعا این فوق العاده بود مرگ پایان زندگی نیست و به معنی فنا و نابودی هم نیست
وقتی این همه مرگ و زندگی و تغییر فصل میبینیم به این نتایج هم میرسیم
منم مثل هرکسی قبلا خیلی میترسیدم از مرگ و اینجور چیزا الان هم ادعا نمیکنم که ترسی ندارم ولی میتونم بگم دیدگاه بهتری نسبت به قبلا دارم
✅✨✅
عزیزای دلم که الان این دیدگاه رو میخونید شما چقدر این مدت زیبایی دیدید و زیبا زندگی کردید؟
راستی من عاشق برنامه های ادیت و تدوینتون شدم عالی هستن منم باهاشون کار کردم
با handbrake حجم ویدئو هارو کم میکنید تا راحتتر بارگزاری و دانلود بشن
با برنامه premeiere هم که عالی میشه فیلم هارو تدوین کرد
خدایا شکرت
مرغی رو که دیدم تجربه زیادش توی بزرگ کردن جوجه ها برام واضح شد
این حیوون دیگه با خیال راحت جوجه ها رو به طبیعت میسپاره چون میدونه خدا داره حفظشون میکنه
✅🌹✅
بازهم سپاسگزار خداوندم هستم و ممنون بابت این فایل
_عاشق مسیری ام که خود مسیرش زمانی هدفم بود و حال عالیش رو دوست دارم ووای خدا
سلام به همراهان عزیز به استاد عزیزو مریم عزیزو دوست داشتنی
یکی از پاشنه آشیل های من شایدم مهمترینش ترس از تنهایی و تاریکی بوده و هست همیشه به فکر راهی برای غلبه به ترسم بودم ولی نمیدونستم دقیقا باید چیکار کنم میدونستم ترس از عدم آگاهی میاد ولی اینکه چه جوری حلش کنم نمیدونستم
بعد از مدتها رفتم که نشانه امروزم و ببینم و زدم روی مرا به سوی نشانه ام هدایت کن و همین بود دقیقا جواب سوالاتم
مریم عزیز و شجاع خیلی خوب درس های استاد و پس دادی و از عهده شون براومدی عالی بود عالی
اصلا فکر نمیکردم شما اونجا تنها بمونی طبیعت و خیلی دوست دارم درخت و سرسبزی رو و .. ولی تا میخوام خواسته ام و تجسم کنم یه چیزی مانع میشه چیزی به اسم ترس از فضای بزرگ و تاریکی و تنهایی و همیشه با خودم فضای کوچک با چندتا دارو درخت و گل تجسم میکردم همیشه میگفتم استاد و مریم خانم نمیترسن تنهایی تو جنگل بزرگ و دور از انسان ها…آخه برعکس از حیوانات و مرغ و خروسم میترسم در عین اینکه دوستشون دارم و دائم تو ذهنم درگیر بودم که چیکار کنم چطور حلش کنم
این فایل و دیدم زندگی در بهشت ۸۲ عالی بود جوابم و گرفتم و جالب اینه که خودم مریم خانم هم در گذشته مثل الان من بود و تونست غلبه کنه بر این مشکلات و به عبارتی ترمزش و شناخت و رفعش کرد.خدای مهربون که من و تا اینجا هدایت کردی دوباره دستم و بگیر و هدایتم کم تا این ترمز ذهنیم و که خیلی درگیر کرده من و رفعش کنم.
و چقدر خوب نشونه دیدی که هدایت شدی به موندن و نرفتن… خدایا شکرت.
ترس محدویت میاره برام و محدویت نمیذاره به خواسته هام برسم ..ترمز و گاز.البته من اون دوره آفرینش رو نخریدم ولی از صحبت های خانم مریم این دستگیرم شد.
میرم که برای خودم شرایطی ایجاد کنم برای حل این تضاد و رفع ترمز خدایا شکرت که این نشانه رو فرستادی برام.و ممنونم از استاد و مریم عزیز
سلام براستاد عزیزوخانم شایسته مهربان متشکرم ازخدای عزیز که مرا باشما دوفرشته مهربان اشنا کرد خانم شایسته عزیزسپاسگزارم که لایف استایل زندگیتان را برای ما ظبط میکنید ومارا با بهشتتان اشنا کردید من عاشق طبیعت هستم وچون خودم درشمال کشور یک ویلا دارم خیلی حال وهوای بهشت شما را درک میکنم وبه خودم میگویم من اگر آنجا بودم تمام دوردریاچه را درخت پرتقال ونارنج ولیموترش ونارنگی می کاشتم وجلوی ورودی خانه یاسهای رازقی وگلهای رز عطری می کاشتم سرتاسر پل راگلدانهای شمعدانی میگذاشتم هروقت شما واستاد آتیش بازی میکنید به یاد خودم وهمسرم می افتم که وقتی درختها را هرس میکنیم حیاط پرا زشاخه میشود وما آنها رااتش میزنیم وساعت ها کنار آتش می نشینم وبه آن خیره می شوم برای من یک مدیتیشن هست آرام ورها .همیشه برایم سوال بود که چطور دراین خانه جنگلی شما بعضی مواقع تنهامیمانید ونمی ترسید امروزجوابم رادادید واز آنجا که هروقت شاگرد حاظر باشد استاد ازراه میرسد مثل یک استاد تمام عیار توضیح دادید که چطور برترسهایتان غلبه کردید به شما افتخار میکنم وتحسینتان میکنم شما یک شیرزن ایرانی هستید من ازشما نظم انظباط باورداشتن خود رویادگفتم تمام فایلهای سایت رادونه به دونه بادل وجان گوش که چه عرض کنم میبلعم مانند تشنه ای که به دریا رسیده باشد ازخداوند مهربان متشکرم بابت تمام آگاهی ها وشما دو فرشته ی مهربانی به قول استاد جان درپناه خداوند سلامت وتندرست وثروتمند باشید
اولش که شروع شد گفتم این قسمت همش تمرکز بر روی زیبایی هاست ، وقتی که نور طلایی و قشنگ اجازه خواب رو از مریم جون گرفت و اوردش تو باغ حال عجیبی بود یاد خودم افتادم ی شب انقدر حالم خوب بود ی چایی برداشتم رفتم تو تراس کوچولومون و به زور خودمو جا دادم و نشستم اونجا و از هوا و ماه و ستاره ها لذت بردم . پدر من نقاش هستش، فکر میکردم فقط تو نقاشی های بابامه که عکس درختا انقدر تو اب خوشگله اما وقتی عکس درختا رو تو اب دریاچه دیدم دیوانه شدم خدایا. به لطف الله من هم تو این سن لذت داشتن مرغ و خروس و پرورش نسل هارو داشتم و واقعا این حس فوق العادس . قسمت دیگه ای که حالمو همیشه خوب میکنه براونی هست ی حسی میگه منم در آینده اسب میخرم واقعا وقتی میبینمش حس و حالم خدایی میشه از این موجود باوقار و اروم . و نکته کلیدی این فایل غلبه بر ترس هاست تو اسکیل کوچک تر من فکر میکردم وایی من چقدر شجاعم که شبایی که همسرم نیست تو خونه تنهام اما دیدم مریم جون تو ی چند هکتار تنهاست! و به نظرم برای خانم ها آرایش نکردن غلبه بر ترس هست، غلبه بر ترس اینکه زیبا دیده نشی و این کار مارو مجبور میکنه از دورن تغییر ایجاد کنیم و این فوق العادس و وقتی این غلبه ها رو دیدم گفتم خدای من این فقط از ایمان میتونه بیاد. و اون هدایت الله بی نظیر بود که مریم به والمارت نره و بمونه و کولر رو درست کنه . الهی شکرت ، خدایا به همه ما هدایت در پرتو آگاهی هارو عنایت کن . ممنونم از خدا و مریم عزیزم فوق العاده ناب بود روزمو ساخت
داشتم ب این فکر میکردم که چرا این فایل شد نشانم و ایمان داشتم یا تو کامنت جواب میگیرم یا از خود فایل ک شما دقیقا تو فایل دست خدا شدی و به من گفتی منم ی نکته درباره ارایش بگم خب من از اولم اهل ارایش غلیظ نبودم و همیشه ارایش سبک و کم میکردم ولی ب شدت رو خط دوره مغنعه یا شال حساس بودم یادمه وقتی اول دبیرستان بودم تو مدرسه همش آینه دستم بود ک موهام یا مغنعم خراب نشده باشه و بچه هاهم اینو فهمیده بودن و اذیت میکردن و منو عصبی میکردن الان خیلی سالا از اون روزا گذشته و وقتی بهش فکر میکنم لبخند میزنم یادمه همیشه خدا فرمژه دستم بود و مژمو فر میکردم که دیگه کفر همه درومده بود با فرمژه من😂وقتی اولین بار دوره مورد علاقم عزت نفسو خریدم ی وجهه دیگه از خودمو دیدم ک اصلا حال جسمو روحم عالی بود و کار کردم رو دوره تمریناشو انجام میدادم و جوابم میگرفتم ولی از یه جا ب بعد دیدم دیگه سرد دارم میشم اولش نفهمیدم چرا بعد با نشانه ها فهمیدم بابا من اصلا قبول ندارم ک خالق زندگیمم و اولش فکر نمیکردم ب قول شما این ترمز ب ظاهر بی اهمیتو ک دقیقا همه چیز ب این بستگی داره و دیدم اقا این نه تنها اهمیت داره بلکه دروازه ورود من ب جهان جدیده و انقد اشیلم بود ک دیدم وحشتناک وقتی کار میکنم رو این پاشنه عصبی میشم حالم بد میشه ولی تو یکی از فایلا شما گفتین من فایلارو صدبار گوش میدم و منم اومدم رو دوره کشف قوانین کار کردن چون من دوره عزت نفسو ب صلح رسیدنو دارم ولی دیدم تا وقتی اصل ک خودم خالق زندگی خودم هستمو باور نکنم هرچی رو اونا کار کنم فایده نداره و اومدم رو دوره کشف قوانین و فایلای رایگان ما خالق زندگیمون هستیم کار کردن و دیدم هرچی بیشتر گوش میدم گاردم کمتر میشه درسته هنوز مقاومت دارم ولی نه به نسبت روز اول ک عصبی میشدم و دارم رو این اصل کار میکنم و وقتی فایل چشم زخمو گوش کردم اصلا انگار اولین بارم بود گفتم خدایا من اصلا این فایلو شنیده بودم؟ و رفتم سراغ قران قران قران قران خدا من چی بگم از قران هرشب کنابش جلوم بازه و میخونم ب عربی دنبال ایه های قدمت میگردم و انقد منطق توشه که من حتی برام سوال پیش نمیاد چقدر این کتاب اعجب برانگیزه و ایمان دارم وقتی این گارد بیفته دیگه نرگس جدید متولد میشه دیگه همه چیز عالیه دیگه دنیام قشنگه خدایاشکرت که دائم داری به من نشانه میدی و حرف میزنی باهام من واقعا از شما سپاسگزارم و از استاد نازنینم که کلمه براش پیدا نمیکنم ک تشکر کنم خدایا شکرت یه نکته دیگه ک ازتون یاد گرفتم وخوشم اومد این بود کمنم برم خواستمو بنویسم و جلوش ترمزش و بیام ترمزو بردارم و دروازه نعمتو ب روی خودم باز کنم سپاسگزارم❤️❤️
مریم جون خیلی خیلی ممنون از این ویدیوی عالی که درباره ترس ها صحبت کردی، من یکی از ترمزهای اصلی ام ترسهامه
ترس از فضای بسته
ترس از تاریکی
ترس از قرار گرفتن در جمع معتادان و بوی مواد
ترس از مرگ
ترس از هرچیزی که آدم رو از هوشیاری و کنترل داشتن به اوضاع خارج کنه.
من عاشق سفر هستم و ماجراجویی و دیدن جهان و انسان ها، ولی سفرهایی رو می رم که ساعت پرواز طولانی نباشه.
ولی مثلا همیشه به خودم می گفتم من هیچ وقت امریکا یا استرالیا نمی رم چون باید ساعت ها تو فضای بسته هواپیما باشم.
یا خیلی از پیشنهاد سفرها که تو فضاهای بکر و جنگل و دور از فضای شهری باشه رو رد می کنم.
برای اینکه سوار آسانسور نشم از زندگی در برج و آپارتمان خوشم نمیاد و…
خیلی از مهمانی ها نمی رم که در معرض بوی سیگار نباشم.
مدتهاست به ترسهام اذعان دارم و می دونم یکی از ترمزهای اصلی منه و تو کلاس های خودشناسی ای که شرکت می کنم اعلام می کنم برای شفا و درمانش، ولی همچنان همراه منه
و خوشحالم که این ویدیو یک نمونه بارز و عالی از غلبه بر ترسهاست
ویدیویی برای اینکه به من هم در گاز دادن کمک کنه و پامو از این ترمز اصلی زندگیم که سالهاست از خداوند برای رفعش کمک خواستم بردارم.
قطعا بارها و بارها نگاه می کنم. ممنون از بودنت و نشر آگاهی.
به به پرودایس مارو ببین چقدر زیباست خدای من صدای این مرغو خروساااا یه سمفونی زیبا درست کرده انگار یه گوشه از پرودایس کنسرت گذاشتن و میخونن اصلا پرودایس با وجود این مرغا و جوجه ها چقدر زیباتر شده خدایاشکرت ،،،،
جوجه کوچولو هامونو ببین خدای من با اینکه تازه به دنیا اومدن چقدررررر شیطونن بخصوص جرج چقدر زیباست به قول استاد مثه پنگوئن میمونه نازی ناااازی
اتفاقا انقد این روزا سریال زندگی در بهشتو میبینم همش زیبایی جوجع ها و مرغا ،امروز صبح که رفتم توی تراس دیدم عهههه پرنده ها یا کریم هاا رو ببین چه روی تراس نشستن محو زیباییشون شدم یاد مرغ و جوجه های شما افتادمو هی ازشون تعریف کردم گفتم خدای منننننن بالاشو ببین چشمای دکمه ایشو بین چقدر ماهن :)
و ماااا مریم جان چقدر توی این فایل به نکته های مهمی اشاره کردی خیلیییی عااالی بودن ،،،،
اول اینکه من تحسینت میکنم مریم جان همیشه میگفتم خدای من چه دلی داره توی این مزرعه و زمین به این بزرگی شبااا تنهاس تا که امروز راهکارشو گفتی ،واقعااا باید از ترسامون فرار نکنیم باید بریم تو دلشون و اینکه خدا همیشع حواسش به ما هست و اونه که برای ما کافیه ،بعدم اینکه وقتی به شناخت میرسی از ترسات دیگع مثه قبل برات ترسناک نیستن ،و چقدر نکته قابل توجهی بود ،من بهت افتخار میکنم عزیزم چقدر خوبه که از رفتی تو دل ترسات ….
به خودم قول دادم تنهایی خوابیدن اونم تو شبو حتما تجربه کنم و دیگعههه نترسم دومین نکته نشانه هاا:دقیقاااا بارها این حرفو از استاد شنیدم که وقتی که آرومی وقتی که از درون آرامش داری اونوقته ک خدا باهات حرف میزنع و توی خشم و اضطراب خدا هیج حرفی نداره که باهات بزنه ،و من نشانع هارو همیشع دنبال میکنم و بهش ایمان دارم وقتی حالم خوبه و تو مسیرم یهو به خوده خدا قسم یهوووو به قلبم انگار الهام میشع ک فلان کارو نکن یا اونجا برو فلان جا نرو و من وقتی آگاهانه بهشون توجه میکنم میبینم خدای من چقدر تو دقیق کار میکنی و این نشانه ها همونی که من میخوام همون هدایت منه :)
و چقدر عااالی بسته رسید دمه خونه و خدا وقتی میبینه بهش توکل میکنی اونم کنارته:)و چقدرم خوب شد که نرفتی عزیزم چون بعدش اون تعمیرگاره اومدو کارو راه انداخت ،،،،واقعا خدایاشکرت …
این روزا به تک تک آیاتی که شنیدم تازه دارم واقف میشم که یادم میاد همیشع میگفتن خدایا هیچ وقت مارو به حال خودمون رها نکن یعنی چیییی،یعنی اینکه خدایااااا منو همیشه به راه مستقیم هدایت کن و میفهمم وقتی هدایتم میکنی همه چیز درسته …خدایاشکرت …
پرودایس هر روز و هر دیقه تو خودش کلی معجزه میبینع و این معجزه هاا و اتفاق ها و خوشحالی های یهویی چقدر مزه میدهههههه مثه همین بسته ،،،،
پسر خوبو با ادب ماام تو پرودایس چه حالی میکنه برونی زیبارو میگم ،ببیتش خدای من چقدرررر دلم میخواد یه اسب داشته باشم اسمشو بزارم برونی و همش نوازشش کنم بهش بگم پسرررررررررر خوبببب:)
و نکته آخر نکته گازو ترمزه :
گاهی اوقاتتتت روی باورمون کار میکنیم ولی با خودمون میگیم چرا ماشین حرکت نمیگنه اونوقته میفهمم ای بابااااااا من که پامو تا آخر گذاشتم رو ترمز ،،،،،بهتره بگردیم ترمز هامون پیدا کنیم مثلا روابط عااالی میخوای یکی از ترمز های من اینگه وابستگیه دارم خیلی تلاش میکنم که برش دارم و خداروشکر تا الانم خوب پیش رفتم ،،،مثلا رسیدن به اهدافممو میخوام ولی میترسم و ترس از آینده دارم اینم میشه ترمز دیگه ای و هزار ترمز دیگع و باور مخربی گه دیواری شدن برای رسیدن به خواستع هامون حالا که رو خودمون کار میکنیم بهتزه برداریم این ترمز هاروووووو اوندقت می بینی ماشین جهان چقدر نرم و راحت حرکت میکنه ….
نترس ،ناامید نشو،عاشق خودت باش،با خودت تو صلح باش اونوقت همه چییییی همونی میشع که میخوای …
امروز جمعه صبح آمدم سر کارم بعداز نظافت کامل و حس خوب چند تا مشتری راه انداختم والبته یکی یکی از مشتریان هم عضو سایت بود کلی باهم صحبت کردیم و انرژی مثبت گرفتیم بعد خداحافظی کرد ورفت واین جمله را گفت در حین رفتن ، بریم تا زندگی خوبی خلق کنیم،
من با این جمله ایشان صبح را آغاز کردم و با یک حس خوب و شادی تا این موقع که روز جمعه هم هست کلی مشتری تنها یی راه انداختم و از این بابت خدا را سپاس گذارم.
بعد آمدم سایت مریم بانو را دیدم که دوربین فوقالعاده خودش را برداشته و صحنه های زیبا و قشنگ از بهشت نشان میده ، واقعا امروز چه روزی همه طرف سر میزنم حس خوب ، شادی ، خوشبختی می بینم .
مریم بانو با نشانه زندکی میکنه و کاملا هدایتی و از قبل برنامه ریزی نمی کنه و در مسیر می بینیم که خدا هدایت میکنه و مسیرش را عوض میکنه،
داشت میرفت بسته تخم مرغ بگیره که دم در گذاشته بودن و کلا خرید وال مارت هم نرفت ،
چقدر خوب با ترس ها آشنا شد و هر کدام حکم یک ترمز را داشتن بصورت تکاملی دونه دونه ترس های واهی را حذف کرد و بعد دید کلی پیشرفت کرده قبلا که اصلا طبیعت نمی رفت بخاطر ترمز بهداشتی نبودنش الان تنها توی جنگل وحشی زندگی میکنه ، واقعا این عالیه ، واقعا کدام دانشگاه میتونه اینجوری ترس را درمان کنه.
نشانه آمد که خرید نره و خانه ماند ، که قرار بود تعمیر کاران بیان و با ماشین مجهز و کارشان را انجام بدن
به نام خدای فراوانی
خدایا به خاطر زیباییهای این بهشت زیبامون ازت سپاسگزارم
پرنده ها دارن میخونن
خورشید عالم تاب با نور طلایش اومده
نسیم دیوانه کننده
صدای مرغ و خروس ها
راهرفتن روی چمن ها
حس بی نظیر اول صبح
آخ آخ خدای من یه پکیج دیوانه کندده برای داشتن یک شروع محشر اول صبحی خداااایا شکررررت
خدای مممممن چقدر زیباست بهشتمون
دلم میخواد هزاران هزار مرتبه تکرار کنم و هر بارم ک تکرار میکنم برام تازگی داره ک خداااااااای ممممممن چقدر بشتمون زیباست
شکرت خدایا ک چقدر عالی مبتونم خودم رو در پرادایس ببینم به خاطر قدرت تجسم عالی و قوی ک بهم دادب بینهایت سپاسگزارم ازت بینهایت!!
♥️
خااانم شایسته عزیزم
مریم بانو مهربانم چقدر ما سخاوتمندانه و عاشقانه هم زیبایی های پرادایس رو در اختیار ما میزارید
و هم نکان طلایی و فوق العاده رو به ما گوشزد میکنید ک به اندازه چندین دوره توش حرف هسا و آگاهی..
👌👌
ازتون سپاسگزارم خانم شایسته عزیزی ک من عاشقانه دوستتون دارم..
👌👌
😘😘
چقدر مممن صدای راه رفتن شما رو برگهارو دوست دارم این صدای خش خش برگها
یه خنده بزرگ میاره رو قلبم و کمکم میکنه تا بتونم راحت تر خودم رو در پرادایس حس کنم
و از ذوق و شوق بسیار زیاد فقط لبخند بزنم و شکر کنم..
😘😘
(وقتی از بیرون و بدون شناخت به هرچیزی نگاه میکنی به نظر بزرگتر از اندازه واقعیش میاد)
اووووو خداااای ممممن عجب اگاهی فوق الهاده ای
عجب آگاهی نابی
یعنی من لذت بردم واقعا همینطوره
هرچیزی ک بدون شناخت بخوای واردش بشی
به نظرت خیلی برات دور
از دسترس و عظیمتر میاد
و باز هم میرسیم به تکامل
همینکه الان سایز پرادایس برای شما خیلی کوچیک و جمع و جوره یعنی شما حسابی و عالی تکاملتونو طی کردید
گوشه گوشه پرادایس رو بررسی کردید
و حالا دیگ پرادایس اونقدر ها هم بزرگ و عظیم نیست براتون مثل هر چیز دیگه ای ..
😘👌
ینی میشه این مثالو برا هر مورد دیگه ای ب کار برد خدایا برای دریافت این آگاهی فوق العاده ازت متشکرم
😘👌
من هم دقیقا آگاهانه تصمیم گرفتم ک ب ترسهام غلبه کنم و بتونم خودم رو رشد
بدم چون به این باور رسیدم که اگه خودم نتونم خودم رو رشد بدم جهان با سختی
مجبور میکنه منو که رشد کنم خدارو شکر ترس از تنهایی و تنها موندن تو خونه حتی شب ها رو ب راحتی
به دلش ورود کردم و خیلی سربلند هم از این ورود به دل ترسها بیرون اومدم و دیگه نگم براتون از حجم اعتماد ب نفسی ک بعدش گرفتم و حالا دارم دونه دونه ترسهام رو شناسایی
میکنم و ارام آرام ب سمتشون میرم و جهان هم هربار به طور شگفت انگیزی منرو حمایت میکنه و بیشتر رشدم میده
وای وای وای وای خداااای من
آره دقیقا اگ میخوایم بزرگ شیم بااااید از یه سری چیزهای حاشیه ای و یه سری
ترسهای الکی بگذریم به نطرم تنها راه بزرگ شدنه چقدر عالی گفتید
به قول قرآن کیست ک خدا بخواد حمایتش کنه مردم بتونن بهش آسیب بزنن
الله اکبر الله اکبر آره دقیقا کی میتونه آخه هیچکس
خدا میخواد بهم ثروت بده کی میتونه جلوشو بگیره؟؟؟
خدا میخواد بهم عزت بده
کی میتونه جلوشو بگیره
خدا میخواد بهم سلامتی بده آرامش بده پیشرفت بده
کی میتونه آخه جلودارش باشه؟؟؟
هیچکس نمیتونه
خدای من خدای موسی خدای عیسی خدای ابراهیم و یوسف خدایی ک خود منو از صفر که نه از زیر صفربه این جایگاهی ک الان هستم رسوند
ک من راضی م خووش حمایتم کرد
کی تونست جلوشو بگیره؟؟؟
هیچکس..
چون خودش اراده کرده انقدری ب من بده ک منرو راضی کنه منرو شاد کنه
آخ خدایا من عاشقتم من عاشقتم
(هرکه بر خدا توکل کند خدا برایش کافیست)
👌♥️
خانم شایسته یعنی من عاشقتونم
یعنی من عاشقتونم حالا که من دارم خیلی تمرکزی و لیزری رو خودم کار میکنم دو مرتبه بحث آرایش رو راجع بش صحبت کردید
من قبلا یه مشکل داشتم ک
اصلا آرایش نمیکردم
و این ب خاطر عزت نفس بالام نبود بلکه بخاطر عزت نفس پایینم بود
و به خاطر حرف و نظر و تایید گرفتن از دیگران ارایش نمیکردم ک اومدم برای ساخت عزت نفس و تمرین بی اهمیتی و مهم نبودن
حرف مردم آرایش کردم تا این بت نظر دیگران درونم شکسته بشه حالا از اونور بوم افتادم و دیگ بدون آرایش نیستم اصلا خخخخ🤣🤣🤣
حالا ک شما راجع ب آرایش صحبت کردید من اینو یه هدایت و یه نشونه میبینم از طرف خدا و لیزری رو این موضوع میخوام تمرکز کنم و سعی میکنم تو وجود خودم حلش کنم ان شاالله..
♥️♥️♥️
عاشقتونم و خدارو میلیونها مرتبه ب خاطر حضور خودم تو این خانواده درجه یک و عالی سپاسگزارم
♥️♥️♥️
همه چی فوق العاده است
بزن بریم دردانه خدا عزیز کرده خدا تا یه زندگی با شکوه بسازیم ..
👌👌
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام استاد گلم
سلام خانم شایسته
سلام دوستان هم فرکانسی
خانم شایسته عزیز
عزیز دل استاد
خیلی ازت ممنونم
من از این فایل تون خیلی ایده گرفتم
راستش یکم هم بهم برخورد
در این فایل از غلبه تون بر ترس هاتون در مورد تاریکی گفتید
من از تاریکی خیلی ترسی ندارم
از تنهایی و تاریکی ترس زیادی ندارم
البته که فکر می کردم که ندارم
گفتم خوب بیا امتحان ش کنیم
یه هدایتی به من گفت که برو تو دل تاریکی
یه هدایت قوی تر گفت نه برو به قول شما یه کار هیوج تر انجام بده
من به دومی رو انتخاب کردم
رفتم به قبرستان شهرمون
یه قبرستان قدیمی و تقریبا متروک چون یه قبرستان شیک و جدید هم داره
ولی جریان هدایت می گفت که نه باید بری توی همون متروکه
ببین تا نزدیک اون قبرستان نجواهای شیطان توی گوشم ویزویز کرد که چرا میخای بری، اگه یه معتاد بیاد، اگه چندتا باشند، لااقل گوشی ت رو نبر، اگه سگ بیاد، اگه گرگ بیاد، اگه پات پیچ بخوره تو یه گودال بیافتی، ساعت دوازده شب، پلیس بیاد تو رو بگیره، چی میخای بگی و خودتون می دونید که این نجواهای شیطان انتهایی نداره ولی من گفتم
— ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است —
نزدیک قبرستان ماشین رو پارک کردم
یه مسیری رو پیاده رفتم تا به قبرستان رسیدم
سکوت و آرامش محض
شبی سرد که سرماش رو با تک تک استخوان های بدنم حس میکردم ( شاید کمی اش به خاطر ترس بوده نمی دونم)
ولی رفتم و ادامه دادم
یه دوری توی قبرستان زدم
همه اش به خودم میگفتم :
— خداوند نگهبان من است —
حدود بیست دقیقه ای توی قبرستان چرخیدم و دیدم که :
اصلا سگی نبود (چون سگهای ولگرد زیادی است)
اصلا پلیس نیامد
اصلا معتادی من ندیدم
و….
بعد به نجواهای شیطانی گفتم که ببین همه اش حرف مفت می زدی هیچی نبود
حالا چه عایدم شد:
غلبه بر ترس از قبرستان
دیدن یه عالمه ستاره تو آسمان که بی نهایت چشم نواز و زیبا بود و من کلی لذت بردم
دیدن هلال نیمه ماه
آرامش قبرستان
و یه عالمه حس خوب
این ایده بهم الهام شده که یه شب برم توی دشت های اطراف شهرمون یه دور دو سه ساعته بزنم
هنوز تکاملم رو کامل طی نکرده ام
البته که هوا هم خیلی سرده
ولی میخواستم از شما تشکر کنم
شما با باعث انجام اینکار توسط من شدید
خیلی لذت بخش بود
ادامه خواهم داد تو دل ترسهام رفتن رو
و غلبه کردن به اونها رو
منتظر گزارش های بعدی من باشید
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙
خدایااااا
یکی به من بگه از کجا شروع کنم به نوشتن این همه نکته و زیبایی؟؟؟😱😍😍
خدایا شکرت
💚✅
سلام به همه همفرکانسی های عزیزجانم
من چند روز توی سایت دیدگاه ننوشتم و اینقدر دلم برای دیدگاه نوشتن و خوندن دیدگاه های زیبای شما تنگ شده بود
خدایا شکرت که بازم توفیق حضورم در این فرکانس و این دیدن این زیبایی ها به من داده شد
✅👌🏻
ترس های ما ترمز هایی هستن که جلوی رسیدن مارو میگیرن و نباید نادیده بگیریمشون منظورم اینه که ترس هامونو بشناسیم و برای پا گذاشتن روی ترس ها اقدامی رو همراه ایمان انجام بدیم
اگر برامون هنوز واضح نشده که با این ترس ها و این موانع چه مشکلاتی بوجود میاد و به چه اهدافی نمیرسیم؟ پس اهرام رنج و لذت رو در ذهنمون مشخص میکنیم
✅✨✅
خانم شایسته منم مثل شما عااشق این اتفاقات خوب یهویی ام حتی اگر کوچیک باشن
یعنی حتی اگر خیلی هم کوچیک باشن عاشقشونم و عاشق خدایی ام که این سیستم جهانش هست😊
جالبه وقتی دنبال این اتفاقات کوچیک و خوب هستم بیشتر هم میبینم و البته ک این قانون جهانه
✅✨🌺
من این فایل رو بازهم میبینم چون خانم شایسته واقعا نکات فوق العاده ای گفتن
الان که دارم این دیدگاهو مینویسم از آخرین باری که اینجا متن نوشتم تجربه های بیشتری کسب کردم که هر کدومش بیشتر از قبل هوشمندی جهان رو بهم یاداور شد و برام ثابت کرد مثل اینکه وقتی توی این مسیر قدم برداریم از جاهایی بهمون میرسه که فکرشم نمیکنیم
✅✨✅
من عاشق اون نور طلایی آفتابم که روی سبزه ها تابیده
عاشق این زیبابینی شما ام که با دقت هم میبینیدشون
عاشق این نسیمی ام که شما اینجوری توصیفش میکنید
عااشق صدای بستن و باز کردن ماشینی که خیلی خوبه
عااشق تجسم کردن خودمم وقتی محو این همه زیبایی میشم
عاشق لبخند و حس آزادی خودمم که با دیدن زیبایی ها حسش میکنم
✅🌺✅
واقعا این فوق العاده بود مرگ پایان زندگی نیست و به معنی فنا و نابودی هم نیست
وقتی این همه مرگ و زندگی و تغییر فصل میبینیم به این نتایج هم میرسیم
منم مثل هرکسی قبلا خیلی میترسیدم از مرگ و اینجور چیزا الان هم ادعا نمیکنم که ترسی ندارم ولی میتونم بگم دیدگاه بهتری نسبت به قبلا دارم
✅✨✅
عزیزای دلم که الان این دیدگاه رو میخونید شما چقدر این مدت زیبایی دیدید و زیبا زندگی کردید؟
راستی من عاشق برنامه های ادیت و تدوینتون شدم عالی هستن منم باهاشون کار کردم
با handbrake حجم ویدئو هارو کم میکنید تا راحتتر بارگزاری و دانلود بشن
با برنامه premeiere هم که عالی میشه فیلم هارو تدوین کرد
خدایا شکرت
مرغی رو که دیدم تجربه زیادش توی بزرگ کردن جوجه ها برام واضح شد
این حیوون دیگه با خیال راحت جوجه ها رو به طبیعت میسپاره چون میدونه خدا داره حفظشون میکنه
✅🌹✅
بازهم سپاسگزار خداوندم هستم و ممنون بابت این فایل
_عاشق مسیری ام که خود مسیرش زمانی هدفم بود و حال عالیش رو دوست دارم ووای خدا
سلام به همراهان عزیز به استاد عزیزو مریم عزیزو دوست داشتنی
یکی از پاشنه آشیل های من شایدم مهمترینش ترس از تنهایی و تاریکی بوده و هست همیشه به فکر راهی برای غلبه به ترسم بودم ولی نمیدونستم دقیقا باید چیکار کنم میدونستم ترس از عدم آگاهی میاد ولی اینکه چه جوری حلش کنم نمیدونستم
بعد از مدتها رفتم که نشانه امروزم و ببینم و زدم روی مرا به سوی نشانه ام هدایت کن و همین بود دقیقا جواب سوالاتم
مریم عزیز و شجاع خیلی خوب درس های استاد و پس دادی و از عهده شون براومدی عالی بود عالی
اصلا فکر نمیکردم شما اونجا تنها بمونی طبیعت و خیلی دوست دارم درخت و سرسبزی رو و .. ولی تا میخوام خواسته ام و تجسم کنم یه چیزی مانع میشه چیزی به اسم ترس از فضای بزرگ و تاریکی و تنهایی و همیشه با خودم فضای کوچک با چندتا دارو درخت و گل تجسم میکردم همیشه میگفتم استاد و مریم خانم نمیترسن تنهایی تو جنگل بزرگ و دور از انسان ها…آخه برعکس از حیوانات و مرغ و خروسم میترسم در عین اینکه دوستشون دارم و دائم تو ذهنم درگیر بودم که چیکار کنم چطور حلش کنم
این فایل و دیدم زندگی در بهشت ۸۲ عالی بود جوابم و گرفتم و جالب اینه که خودم مریم خانم هم در گذشته مثل الان من بود و تونست غلبه کنه بر این مشکلات و به عبارتی ترمزش و شناخت و رفعش کرد.خدای مهربون که من و تا اینجا هدایت کردی دوباره دستم و بگیر و هدایتم کم تا این ترمز ذهنیم و که خیلی درگیر کرده من و رفعش کنم.
و چقدر خوب نشونه دیدی که هدایت شدی به موندن و نرفتن… خدایا شکرت.
ترس محدویت میاره برام و محدویت نمیذاره به خواسته هام برسم ..ترمز و گاز.البته من اون دوره آفرینش رو نخریدم ولی از صحبت های خانم مریم این دستگیرم شد.
میرم که برای خودم شرایطی ایجاد کنم برای حل این تضاد و رفع ترمز خدایا شکرت که این نشانه رو فرستادی برام.و ممنونم از استاد و مریم عزیز
سلام براستاد عزیزوخانم شایسته مهربان متشکرم ازخدای عزیز که مرا باشما دوفرشته مهربان اشنا کرد خانم شایسته عزیزسپاسگزارم که لایف استایل زندگیتان را برای ما ظبط میکنید ومارا با بهشتتان اشنا کردید من عاشق طبیعت هستم وچون خودم درشمال کشور یک ویلا دارم خیلی حال وهوای بهشت شما را درک میکنم وبه خودم میگویم من اگر آنجا بودم تمام دوردریاچه را درخت پرتقال ونارنج ولیموترش ونارنگی می کاشتم وجلوی ورودی خانه یاسهای رازقی وگلهای رز عطری می کاشتم سرتاسر پل راگلدانهای شمعدانی میگذاشتم هروقت شما واستاد آتیش بازی میکنید به یاد خودم وهمسرم می افتم که وقتی درختها را هرس میکنیم حیاط پرا زشاخه میشود وما آنها رااتش میزنیم وساعت ها کنار آتش می نشینم وبه آن خیره می شوم برای من یک مدیتیشن هست آرام ورها .همیشه برایم سوال بود که چطور دراین خانه جنگلی شما بعضی مواقع تنهامیمانید ونمی ترسید امروزجوابم رادادید واز آنجا که هروقت شاگرد حاظر باشد استاد ازراه میرسد مثل یک استاد تمام عیار توضیح دادید که چطور برترسهایتان غلبه کردید به شما افتخار میکنم وتحسینتان میکنم شما یک شیرزن ایرانی هستید من ازشما نظم انظباط باورداشتن خود رویادگفتم تمام فایلهای سایت رادونه به دونه بادل وجان گوش که چه عرض کنم میبلعم مانند تشنه ای که به دریا رسیده باشد ازخداوند مهربان متشکرم بابت تمام آگاهی ها وشما دو فرشته ی مهربانی به قول استاد جان درپناه خداوند سلامت وتندرست وثروتمند باشید
قسمت خیلی قشنگی بود و پر از آگاهی برای من
اولش که شروع شد گفتم این قسمت همش تمرکز بر روی زیبایی هاست ، وقتی که نور طلایی و قشنگ اجازه خواب رو از مریم جون گرفت و اوردش تو باغ حال عجیبی بود یاد خودم افتادم ی شب انقدر حالم خوب بود ی چایی برداشتم رفتم تو تراس کوچولومون و به زور خودمو جا دادم و نشستم اونجا و از هوا و ماه و ستاره ها لذت بردم . پدر من نقاش هستش، فکر میکردم فقط تو نقاشی های بابامه که عکس درختا انقدر تو اب خوشگله اما وقتی عکس درختا رو تو اب دریاچه دیدم دیوانه شدم خدایا. به لطف الله من هم تو این سن لذت داشتن مرغ و خروس و پرورش نسل هارو داشتم و واقعا این حس فوق العادس . قسمت دیگه ای که حالمو همیشه خوب میکنه براونی هست ی حسی میگه منم در آینده اسب میخرم واقعا وقتی میبینمش حس و حالم خدایی میشه از این موجود باوقار و اروم . و نکته کلیدی این فایل غلبه بر ترس هاست تو اسکیل کوچک تر من فکر میکردم وایی من چقدر شجاعم که شبایی که همسرم نیست تو خونه تنهام اما دیدم مریم جون تو ی چند هکتار تنهاست! و به نظرم برای خانم ها آرایش نکردن غلبه بر ترس هست، غلبه بر ترس اینکه زیبا دیده نشی و این کار مارو مجبور میکنه از دورن تغییر ایجاد کنیم و این فوق العادس و وقتی این غلبه ها رو دیدم گفتم خدای من این فقط از ایمان میتونه بیاد. و اون هدایت الله بی نظیر بود که مریم به والمارت نره و بمونه و کولر رو درست کنه . الهی شکرت ، خدایا به همه ما هدایت در پرتو آگاهی هارو عنایت کن . ممنونم از خدا و مریم عزیزم فوق العاده ناب بود روزمو ساخت
سلام بر عزیزان دل
داشتم ب این فکر میکردم که چرا این فایل شد نشانم و ایمان داشتم یا تو کامنت جواب میگیرم یا از خود فایل ک شما دقیقا تو فایل دست خدا شدی و به من گفتی منم ی نکته درباره ارایش بگم خب من از اولم اهل ارایش غلیظ نبودم و همیشه ارایش سبک و کم میکردم ولی ب شدت رو خط دوره مغنعه یا شال حساس بودم یادمه وقتی اول دبیرستان بودم تو مدرسه همش آینه دستم بود ک موهام یا مغنعم خراب نشده باشه و بچه هاهم اینو فهمیده بودن و اذیت میکردن و منو عصبی میکردن الان خیلی سالا از اون روزا گذشته و وقتی بهش فکر میکنم لبخند میزنم یادمه همیشه خدا فرمژه دستم بود و مژمو فر میکردم که دیگه کفر همه درومده بود با فرمژه من😂وقتی اولین بار دوره مورد علاقم عزت نفسو خریدم ی وجهه دیگه از خودمو دیدم ک اصلا حال جسمو روحم عالی بود و کار کردم رو دوره تمریناشو انجام میدادم و جوابم میگرفتم ولی از یه جا ب بعد دیدم دیگه سرد دارم میشم اولش نفهمیدم چرا بعد با نشانه ها فهمیدم بابا من اصلا قبول ندارم ک خالق زندگیمم و اولش فکر نمیکردم ب قول شما این ترمز ب ظاهر بی اهمیتو ک دقیقا همه چیز ب این بستگی داره و دیدم اقا این نه تنها اهمیت داره بلکه دروازه ورود من ب جهان جدیده و انقد اشیلم بود ک دیدم وحشتناک وقتی کار میکنم رو این پاشنه عصبی میشم حالم بد میشه ولی تو یکی از فایلا شما گفتین من فایلارو صدبار گوش میدم و منم اومدم رو دوره کشف قوانین کار کردن چون من دوره عزت نفسو ب صلح رسیدنو دارم ولی دیدم تا وقتی اصل ک خودم خالق زندگی خودم هستمو باور نکنم هرچی رو اونا کار کنم فایده نداره و اومدم رو دوره کشف قوانین و فایلای رایگان ما خالق زندگیمون هستیم کار کردن و دیدم هرچی بیشتر گوش میدم گاردم کمتر میشه درسته هنوز مقاومت دارم ولی نه به نسبت روز اول ک عصبی میشدم و دارم رو این اصل کار میکنم و وقتی فایل چشم زخمو گوش کردم اصلا انگار اولین بارم بود گفتم خدایا من اصلا این فایلو شنیده بودم؟ و رفتم سراغ قران قران قران قران خدا من چی بگم از قران هرشب کنابش جلوم بازه و میخونم ب عربی دنبال ایه های قدمت میگردم و انقد منطق توشه که من حتی برام سوال پیش نمیاد چقدر این کتاب اعجب برانگیزه و ایمان دارم وقتی این گارد بیفته دیگه نرگس جدید متولد میشه دیگه همه چیز عالیه دیگه دنیام قشنگه خدایاشکرت که دائم داری به من نشانه میدی و حرف میزنی باهام من واقعا از شما سپاسگزارم و از استاد نازنینم که کلمه براش پیدا نمیکنم ک تشکر کنم خدایا شکرت یه نکته دیگه ک ازتون یاد گرفتم وخوشم اومد این بود کمنم برم خواستمو بنویسم و جلوش ترمزش و بیام ترمزو بردارم و دروازه نعمتو ب روی خودم باز کنم سپاسگزارم❤️❤️
مریم جون خیلی خیلی ممنون از این ویدیوی عالی که درباره ترس ها صحبت کردی، من یکی از ترمزهای اصلی ام ترسهامه
ترس از فضای بسته
ترس از تاریکی
ترس از قرار گرفتن در جمع معتادان و بوی مواد
ترس از مرگ
ترس از هرچیزی که آدم رو از هوشیاری و کنترل داشتن به اوضاع خارج کنه.
من عاشق سفر هستم و ماجراجویی و دیدن جهان و انسان ها، ولی سفرهایی رو می رم که ساعت پرواز طولانی نباشه.
ولی مثلا همیشه به خودم می گفتم من هیچ وقت امریکا یا استرالیا نمی رم چون باید ساعت ها تو فضای بسته هواپیما باشم.
یا خیلی از پیشنهاد سفرها که تو فضاهای بکر و جنگل و دور از فضای شهری باشه رو رد می کنم.
برای اینکه سوار آسانسور نشم از زندگی در برج و آپارتمان خوشم نمیاد و…
خیلی از مهمانی ها نمی رم که در معرض بوی سیگار نباشم.
مدتهاست به ترسهام اذعان دارم و می دونم یکی از ترمزهای اصلی منه و تو کلاس های خودشناسی ای که شرکت می کنم اعلام می کنم برای شفا و درمانش، ولی همچنان همراه منه
و خوشحالم که این ویدیو یک نمونه بارز و عالی از غلبه بر ترسهاست
ویدیویی برای اینکه به من هم در گاز دادن کمک کنه و پامو از این ترمز اصلی زندگیم که سالهاست از خداوند برای رفعش کمک خواستم بردارم.
قطعا بارها و بارها نگاه می کنم. ممنون از بودنت و نشر آگاهی.
به نام خدای مهربانم …
سلام به مریم عزیزم ،مصداق یک زن موفق و قوی ،،،،
به به پرودایس مارو ببین چقدر زیباست خدای من صدای این مرغو خروساااا یه سمفونی زیبا درست کرده انگار یه گوشه از پرودایس کنسرت گذاشتن و میخونن اصلا پرودایس با وجود این مرغا و جوجه ها چقدر زیباتر شده خدایاشکرت ،،،،
جوجه کوچولو هامونو ببین خدای من با اینکه تازه به دنیا اومدن چقدررررر شیطونن بخصوص جرج چقدر زیباست به قول استاد مثه پنگوئن میمونه نازی ناااازی
خدایاشکرت برای این بهشتمون ….
مریم جانم چقدر حس خوبی داره وقتی بهشون غذا میدی من خیلی دوس دارم …
اتفاقا انقد این روزا سریال زندگی در بهشتو میبینم همش زیبایی جوجع ها و مرغا ،امروز صبح که رفتم توی تراس دیدم عهههه پرنده ها یا کریم هاا رو ببین چه روی تراس نشستن محو زیباییشون شدم یاد مرغ و جوجه های شما افتادمو هی ازشون تعریف کردم گفتم خدای منننننن بالاشو ببین چشمای دکمه ایشو بین چقدر ماهن :)
و ماااا مریم جان چقدر توی این فایل به نکته های مهمی اشاره کردی خیلیییی عااالی بودن ،،،،
اول اینکه من تحسینت میکنم مریم جان همیشه میگفتم خدای من چه دلی داره توی این مزرعه و زمین به این بزرگی شبااا تنهاس تا که امروز راهکارشو گفتی ،واقعااا باید از ترسامون فرار نکنیم باید بریم تو دلشون و اینکه خدا همیشع حواسش به ما هست و اونه که برای ما کافیه ،بعدم اینکه وقتی به شناخت میرسی از ترسات دیگع مثه قبل برات ترسناک نیستن ،و چقدر نکته قابل توجهی بود ،من بهت افتخار میکنم عزیزم چقدر خوبه که از رفتی تو دل ترسات ….
به خودم قول دادم تنهایی خوابیدن اونم تو شبو حتما تجربه کنم و دیگعههه نترسم دومین نکته نشانه هاا:دقیقاااا بارها این حرفو از استاد شنیدم که وقتی که آرومی وقتی که از درون آرامش داری اونوقته ک خدا باهات حرف میزنع و توی خشم و اضطراب خدا هیج حرفی نداره که باهات بزنه ،و من نشانع هارو همیشع دنبال میکنم و بهش ایمان دارم وقتی حالم خوبه و تو مسیرم یهو به خوده خدا قسم یهوووو به قلبم انگار الهام میشع ک فلان کارو نکن یا اونجا برو فلان جا نرو و من وقتی آگاهانه بهشون توجه میکنم میبینم خدای من چقدر تو دقیق کار میکنی و این نشانه ها همونی که من میخوام همون هدایت منه :)
و چقدر عااالی بسته رسید دمه خونه و خدا وقتی میبینه بهش توکل میکنی اونم کنارته:)و چقدرم خوب شد که نرفتی عزیزم چون بعدش اون تعمیرگاره اومدو کارو راه انداخت ،،،،واقعا خدایاشکرت …
این روزا به تک تک آیاتی که شنیدم تازه دارم واقف میشم که یادم میاد همیشع میگفتن خدایا هیچ وقت مارو به حال خودمون رها نکن یعنی چیییی،یعنی اینکه خدایااااا منو همیشه به راه مستقیم هدایت کن و میفهمم وقتی هدایتم میکنی همه چیز درسته …خدایاشکرت …
پرودایس هر روز و هر دیقه تو خودش کلی معجزه میبینع و این معجزه هاا و اتفاق ها و خوشحالی های یهویی چقدر مزه میدهههههه مثه همین بسته ،،،،
پسر خوبو با ادب ماام تو پرودایس چه حالی میکنه برونی زیبارو میگم ،ببیتش خدای من چقدرررر دلم میخواد یه اسب داشته باشم اسمشو بزارم برونی و همش نوازشش کنم بهش بگم پسرررررررررر خوبببب:)
و نکته آخر نکته گازو ترمزه :
گاهی اوقاتتتت روی باورمون کار میکنیم ولی با خودمون میگیم چرا ماشین حرکت نمیگنه اونوقته میفهمم ای بابااااااا من که پامو تا آخر گذاشتم رو ترمز ،،،،،بهتره بگردیم ترمز هامون پیدا کنیم مثلا روابط عااالی میخوای یکی از ترمز های من اینگه وابستگیه دارم خیلی تلاش میکنم که برش دارم و خداروشکر تا الانم خوب پیش رفتم ،،،مثلا رسیدن به اهدافممو میخوام ولی میترسم و ترس از آینده دارم اینم میشه ترمز دیگه ای و هزار ترمز دیگع و باور مخربی گه دیواری شدن برای رسیدن به خواستع هامون حالا که رو خودمون کار میکنیم بهتزه برداریم این ترمز هاروووووو اوندقت می بینی ماشین جهان چقدر نرم و راحت حرکت میکنه ….
نترس ،ناامید نشو،عاشق خودت باش،با خودت تو صلح باش اونوقت همه چییییی همونی میشع که میخوای …
در عشق و نور باشید….
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
امروز جمعه صبح آمدم سر کارم بعداز نظافت کامل و حس خوب چند تا مشتری راه انداختم والبته یکی یکی از مشتریان هم عضو سایت بود کلی باهم صحبت کردیم و انرژی مثبت گرفتیم بعد خداحافظی کرد ورفت واین جمله را گفت در حین رفتن ، بریم تا زندگی خوبی خلق کنیم،
من با این جمله ایشان صبح را آغاز کردم و با یک حس خوب و شادی تا این موقع که روز جمعه هم هست کلی مشتری تنها یی راه انداختم و از این بابت خدا را سپاس گذارم.
بعد آمدم سایت مریم بانو را دیدم که دوربین فوقالعاده خودش را برداشته و صحنه های زیبا و قشنگ از بهشت نشان میده ، واقعا امروز چه روزی همه طرف سر میزنم حس خوب ، شادی ، خوشبختی می بینم .
مریم بانو با نشانه زندکی میکنه و کاملا هدایتی و از قبل برنامه ریزی نمی کنه و در مسیر می بینیم که خدا هدایت میکنه و مسیرش را عوض میکنه،
داشت میرفت بسته تخم مرغ بگیره که دم در گذاشته بودن و کلا خرید وال مارت هم نرفت ،
چقدر خوب با ترس ها آشنا شد و هر کدام حکم یک ترمز را داشتن بصورت تکاملی دونه دونه ترس های واهی را حذف کرد و بعد دید کلی پیشرفت کرده قبلا که اصلا طبیعت نمی رفت بخاطر ترمز بهداشتی نبودنش الان تنها توی جنگل وحشی زندگی میکنه ، واقعا این عالیه ، واقعا کدام دانشگاه میتونه اینجوری ترس را درمان کنه.
نشانه آمد که خرید نره و خانه ماند ، که قرار بود تعمیر کاران بیان و با ماشین مجهز و کارشان را انجام بدن
واقعا زیباست.