اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون
خدایا سپاسگزارم ک متعهدانه روز نهم سفرنامم رو می نویسم
اول از همه بگم امروز صبح ک بیدار شدم داشتم به یه نفر فکر می کردم ک این ماه تولدشه و نمی دونستم بهش تبریک بگم وهدیه براش بگیرم یا نه..
و خیلی توی ذهنم با خودم کلنجار میرفتم..بعد ب خودم گفتم چرا الکی روانتو ب هم میریزی ب خدا و هدایتهاش اعتماد کن..ببین تا اون موقع خدا چ نشونه ای برات میذاره و یا چطوری هدایتت می کنه..
بعد وقتی موضوع روزشمار نهم در مورد هدیه تولد بود خیلی شگفت زده شدم و چندین بار گوش کردمش هر بار یه قسمتش برام خیلی جالب بود…تا اینکه ب خودم گفتم فقط باید طبق این فایل عمل کنم و خودمو ارزشمند بدونم و ب خواستم نچسبم و نگرانش نباشم و رهاش بکنم…بعد امشب در عین ناباوری اون دوستی ک این ماه تولدشه یه عکس از کتاب معجزه سپاسگزاری ک قبلا براش هدیه گرفته بودم ارسال کرد…درسته ک ارتباطی بین ماه برقرار نشد..ولی کلی سپاسگزاری کردم…این یه نشانه ی بزرگ بود برای من..این یعنی این قوانین درست کار می کنه و حالمو دگرگون کرد..
واقعا چقدر وقتی خودمون تغییر کنیم همه چیز تغییر می کنه..این تغییرات دنیا و اطرافیان به اندازه ی تغییراتی هستش ک خودت می کنی
چقدر این فایل روی من تاثیر گذاشته..اینقدر ک می خوام سفرنامم رو نگه دارم
من خودم دوست داشتنی هستم مهم نیست ک بقیه چقدر منو دوست داشته باشند…من ب خودی خودم ارزشمندم چون تکه ای از وحود خداوندم..چقدر خوبه ک همه ی ما از وجود خداوندیم
واقعا وقتی از هر خواسته ای رها بشیم و محتاج کسی و وابسته نباشیم وقتی نچسبیم به خواسته ای ک داریم و کامل رهاش کنیم اون موقعست ک محقق میشه..انگار تو اون لحظه ب خدا می گیم من با تمام وجود ب تو ایمان دارم و تسلیمم و توحید عملیم رو با رها کردن نشون میدم و خدا هم لطفش رو کامل می کنه…چون سیستم اینه…چون قوانین دنیا اینه..
چقدر خوبه ک آدم با درونش و تمام دنیا در صلح باشه..حتی با گذشته اش آشتی باشه و بدونه ک گذشته هم یک روند تکامل برای رسیدن ب موفقیت بوده چرا ک اگر تضادها نبودن اون الان به خواسته هاش واقف نبود و یا برای زندگیش هدفی نداشت
من مطمئنم وقتی در هماهنگی کامل با خداوند و طبیعت باشی و نگاه بهتری به همه چیز داشته باشی زندگی عالی تر و عالی تر میشه
استاد عزیزم ب خاطر این همه آگاهی سپاسگزارم..مریم بانو جان از این همه سلیقه و صبوری سپاسگزارم و از خداوند سپاسگزارم ک چنین الگوهایی در مسیر زندگیم قرار داد
خدارو سپاسگزارم که بهم فرصت دوباره داد تا بخوام برگ نهم از سفرنامه ام رو بنویسم.
واقعا نمیدونم چجوری بگم و چقدر متجبم از اینک این سفر اینقدر دقیق برنامه ریزی شده واقعا هدایت خدا بوده و دستان پر توان مریم جانم.
هر روز که دارم رو خودم کار میکنم مطالبی تو ذهنم میان که وقتی میام تو سایت برای نوشتن سفرنامه میبینم که دقیقا اون فایل انگار برای من گذاشته شده و دقیقا انگار از قبل آگاه میشدم که قراره چی گوش کنم خدایا شکرت.
از چیزایی که از این فایل یاد گرفتم که نگم آخه…انقدر که این فایلا پر محتوان واقعا مثل محصولات قیمتی ان.
استاد همیشه میگن اگر بخوام بیشتر از همه چی روی چی باید کار کنم عزت نفسه.من بار دیگ متوجه موضوع عزت نفس شدم.اینک آدم با خودش در صلح باشه آرام باشه به خودش احترام بزاره و فارغ از نظر مردم اونجوری باشه که راحته وبه سبک شخصی خودش زندگی کرد.من با گوش کردن فایلای استاد واقعا سعی میکنم تغییر بدم خودمو و دارم کار میکنم و یکی از تغییراتم این بود که من حتی تا سر کوچه هم میخواستم برم باید آرایش میکردم و بعد از اومدن به خونه سرررریع باید پاک میکردمشون!!!اصلا راحت نبودم و کلییییی از وقتمو میگرفت و کلی هم باید هزینه میکردم.همیشه هر جایی میرفتیم دیرتر از همه آماده میشدم فقطم بخاطره صرف کردن بیهوده وقت با ارزشم برای آرایش بود برای حرف و نظر مردم!!
اما خبر خوب اینه که من دیگ خودمو اذیت نمیکنم و آزاد شدم از بند و قفسی که برای خودم درست کرده بودم برای نظری که توی زندگیم تاثیری نداشت.جالبه از بچگی هر کاری میکردیم میگفتن وااای مردم چی میگن مردم چه فکری میکنن؟؟؟؟و نکته خنده دارش اینجاس که مردم اصلا فکری درباره تو نمیکنن تویی که برای خودت اینجوری فکر میکنی وگرنه آدما انقدر فکر برای خودشون دارن که تو بین اونایی جایی نداری😂وقتی اینارو به خودم گفتم خندم گرفت از فکری که میکردم و ناراحت شدم بخاطره شرکی می ورزیدمو بقیه برام مهم بودن.اما ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازس...
و با افتخار میگم که من انقدر با خودم راحت شدم انقدر خودمو همینجوری که هستم عاشقانه دوست دارم و به خودم افتخار میکنم که بدون کوچکترین چیز اضافه و آرایشی بیرون میرم و نیازی نمیبینم برای اینک براش وقت بزارم چون همینجوری واقعا زیبام و خودمو تحسین میکنم برای حسی که تغییرش دادم و با خودم اوکی شدم در تمام جنبه ها.خداروشکر میکنم که بهم کمک کرد چون قبلا واقعا برام سخت بود و با کمک خدا تونستم به اصل خودم برگردم.و اینک فقط خودمم که عامل خوشبختی یا بدبختی خودمم منم که با تغییر باورام میتونم جهانمو تغییر بدم اونجوری که دلم میخواد و به طور کاملللل تمام توجهمو از جهان بیرون بردارم و بزارم روی خودم روی درونم.جالبه که منی که هیچ دوستی نداشتم حالا یکی یکی خودشون میان پیدام میکنن برام کلی احساس خوب میفرستنو آرزوهای خوب میکنن و کلی راه میان که فقط منو ببینن و باهام حرف بزنن و حتی بعضیاشونم برای ازدواجشون ازم نظر میپرسن طوری که اگه من تایید نکنم واقعا طرفو کنار میزارنو جواب رد میدن.قبلنا اصلا اینجوری نبود من دائم دنبال تایید نظر دیگران بودمو فقط دوست داشتم اونارو راضی کنم اما الان اصلا برام مهم نیس بقیه چی میگن میدونم که من چون در مسیر درستی هستم قطعا تصمیم درستی میگیرم و کار خودمو میکنم.خداروشکر واقعا خیلی آزاد و رها شدم خیلی حالم خوبه خیلی با خودم به صلح رسیدم خداروشکر و واقعا دارم از لحظه لحظه زندگی قشنگم لذت میبرم و شاهد تغییراتم تو بر خورد با تضاد ها هستم.و اینک سعی کنم از هیچکس هیییییچ انتظاری نداشته باشم و اون انتظاری که بقیه دارمو از خودم داشته باشم و تمرکزم روی خودم باشه هموارررههههه!!!!
خداروشکر میکنم بخاطره این آگاهی ها بخاطره شما استاد عزیزم که کل شب و روزمون شده سفر نگاه کردن به سریال های زیبا و پر از درس شما.عاشقتونم به مریم بانوی عزیززززمم سلام ویژه برسونید که من به شخصه کلی چیز ازشون یاد گرفتن همیشه گفتم ایشون مثل خواهر بزرگترن برام انقددددررر که من ازشون یاد گرفتم.واقعا دوست دارم یه روزی از نزدیک ببینمتون ایشالا ایشالا…
دوستتون دارم در پناه الله مهربان شاد و سلامت باشید.
سلام به استاد عباس منش عزیز و حانم شایسته دوست داشتنی.
سلام میکنم به تمامی دوستان هم فرکانسیم.
ردپای جلسه نهم:در صلح بودن با خود
این جلسه از اون جلساتیه که باید هزاران هزار بار گوش داد و باهاش زندگی کرد.
منم این مشکلو دارم که گاهی اوقات به بعضی از خواسته هام وابسته میشم و نمیتونم ذهنمو کنترل کنم و باعث دور شدنم از خواسته ام میشه و تلاش بیهوده رو در پی داشت و الان که فکر میکنم متوجه میشم با نگرانی،با استرس،با حساس شدن نسبت به رسیدن به خواسته از خواستمون دور و دورتر میشیم.
من یه مثال دارم که اخیرا باهاش مواجه بودم و با توجه به کارم یه خواسته داشتم برا رسیدن به یه قرارداد و خب هر روز بهش فکر میکردم نه توجه مثبت ،توجهی که احساس بدی بهم داد و حس نگرانی و اضطراب داشتم و نه تنها به قراردادم نرسیدم بلکه احساسم بدتر شد و از خواستم دورتر شدم و الان میتونم به قطع بگم اشتباه کردم و الان اگه بخوام اون خواسته رو بهش برسم خیلی راحت مینویسم و میرم با ایمان به اینکه خدا کمکم میکنه کارایی که باید انجام بدم رو انجام میدم و هیچ نگرانی و حس بدی ندارم همش آرامشه چون میدونم خدا کمکم میکنه.
خدایا شکرت به خاطر کار جالب خانم شایسته و این مطالب ناب که باعث میشه مجددا مطالب مرور بشه.
خدایا شکرت که امروزم ردپای این جلسمو گذاشتم و ایمان دارم هر روز پیشرفت میکنم و به احساس بهتر با خودم میرسم و احساس بهتر مساویست با اتفاقات بهتر..
این فایل واقعا خیلی عملکردن بهش برای من یکی نیازه. من به خیلی از اهدافم چسبیدم و نشونه اون، نگرانی هست که توی وجودم دارم که پس کی میشه، نکنه بازم نشه؟ نکنه بازم که خوب عمل نکردی، نکنه پیشرفتی در کار نباشه، نکنه نکنه نکنه … خیلی زندگی رو جدی گرفتم نباید جدی بگیریم. روی خودمون کار کنیم، روی باورهامون کار کنیم، احساسمون رو خوب کنیم، همین تمریناتی که بهمون حس خوبی میده رو ادامه بدیم، همینها خود اصل مسیر زندگیه که تو غمباد نگرفتی و داری برای خوشبختیت تلاش میکنی و همین جذابه، در مسیر خواستهها حرکت کنیم ولی واقعا دنبال این نباشیم که نشد چی، بازم ضعیف بودم و حالتهای منفی رو ببینیم، توکل کنیم به خدا. بگیم اقا من حرکتهایی که به ذهنم رسید و فکر کردم درسته و اصلاحاتی که باید انجام میدادم رو انجام دادم. من از کار کم نمیگذارم و حرکت هایی که فکر میکنم درسته و بهم کمک میکنه رو ادامهخ میدم. از خداوند هدایت میخوام. خودم رو شاد و امیدوار و در حس خوب نگهخ میدارم و اصلا میکنمش سبک شخصی زندگیم فارغ از اینکه به خواسته ای برسم یا نرسم/ قدرتی که باید میگذاشتم رو گذاشتم و اصلا میگذارم نتیجه اش هر چی شد مهم نیست، چرا انتقدر نتایج برای ما مهمه؟ نمیگم نتایج بی ارزشه نه خیلی هم اتفاقا ارشزمنده و خیلی هم دوست دارم که داشته باشم، ولی چرا انقدر مهمه که نگرانم کنه؟ چرا انقدر مهمه که حالم رو بگیره؟ چرا انقدر مهمه که گفتگوهای ذهنیم رو به هم بزنه و ارامشم رو مختل کنه؟ خب مگه من نمیخوام به اون خواسته برسم که حالم بهتر بشه؟ احساس بهتری داشته باشم؟ که لذت بیشتری از زندگی ببرم؟ خب اگه من خودم رو اذیت کنم بیش از اندازه نگران باشم اگه به اون خواسته برسم ارزشش رو نداره، جدی نگیرم. خودم رو اذیت نکنم (نه اینکه حرکت نکنم ها) روحم رو اذیت نکنم. هیچی رو جدی نگیرم. همین که خودم انقدر برای خودم ارزش قائل شدم که حرکت کنم این خودش خیلی خوبه. حتی اگه جوابنم نده و مسیر اشتباه باشه و بارها هم تکرارش کردم در نهایت خودش درست میشه. مثل همون میخی که ۹۹ بار میزنی نمیره تو ولی دفعه صدم چون جدی نگرفتی و ناامید نشدی دوباره اون کاری که به ذهنت میرسه رو انجام میدی و میبینی میخ رفت داخل، همهی خواسته های زندگیمم همینطوره هست. خیلی جدی نگیرم بالاخره میشه. نشه هم ادامه میدم و توکل میکنم به خداوند.
یک نکته جالب این فایل این بود که خودمون رو باور داشته باشیم فارغ از اینکه دیگرانم ما رو باور دارن یا ندارن؟
راه کار من لیست کردن اونکارهایی هست که توانستم انجامشون بدم تا خودم رو باور کنم که بابا تو توانمکدی و میتونی هر کاری رو انجام بدی. خودمون رو دوست داشته باشیم فراغ از اینکه دیگران ما رو دوست دارن یا نه. شیوه نم این هست که خودم رو ببوسم و قربون صدقه خودم برم که انقدر فوق العاده هستم و با مهر و محبت وقت بگذارم در طول روز به خودم عشق بدم. منتظر این نباشم کسی بیاد حال من رو خوب کنه۷ خودم به خودم عشق بدم. هر طوری که میتونم. با جملات عالی.. با دوست داشتن خودم با خطاها و اشتباهاتم. جلسه دوم دوره عزت نفس استاد عباس منش بی نظیره برای این کار از دقیقه چهار بی نظیر تر میشه. تضادی هم هست بدونیم که راه حل همه ی مسائل سادست و درون خودشه. و همه مسائل حل شدنی هستند اگر حل نشدنی بودن بوجود نیومدن و هیچ مسئله ای نبوده در تاریخ بشر که بهش برخورد کرده باشیم و راه جلش رو پیدا نکرده باشیم. همه ی مسائل حل میشن. خداوند با من است. با همه ی ماست.
تصمیم من از این فایل این هست که هومن دو تمرین اساسی رو ادامه بدم، لیستی از موفقیت ها و توانمندی هام درست کنم و انرژی بگیرم و باور کم میتونم بیشتر یادبگیرم و بیشتر قدم های بهتری بردارم و خودم رو دوست داشته باشم و به خودم عشق بدم و منتظر این نباشم که یکی بیاد به من عشق بده. خودم رو ببرم بهترین مکانها، بهترین غذاها بدم به خودم، خودم برم در جاهایی که احساس خوبی بهم میده، خودم برای خودم تولد بگیرم. برای خودم جشن بگیرم. خودم برای خودم جایزه بگذارم. خودم برای دل خودم و مختص خودم برم خرید انجام بدم.
عاشقتونم. خوشحالم یک رد پای دیگه گذشتم. آفرین محمدصادق.
استاد جان تولدتون مبارک ،چقدر خوشحالم یکی از آنهایی هستم که دارم تولد بهترین استاد دنیا را تبریک میگم .
سلام دوست های گلم
من عاشق هدیه گرفتن و هدیه دادن هستم.
بزرگترین هدیه های زندگیم را از خدا گرفتم ، پدر و مادر و همسر و خواهر و خواهر زاده و برادر هام بزرگترین هدیه های خداوند به من هست، سلامتی،اراده، ثروت ،دنیای پر از زیبایی و آرزوهای عالی و لیاقت رسیدن به آنها و هزاران نعمت دیگر را خدا به من هدیه داده و من میخوام متعهدانه هر روز شکرگزار هزاران هدیه های خدادادی باشم. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
هدایت شدن به این مسیر الهی و عضو سایت شدن و داشتن استاد عباس منش و مریم جان و دوستان عزیزم در سایت هم از هدیه های خداوند به من هست . خدایا سپاسگزارم
از همان اوایل که آمدم تو سایت دیگر برام مهم نبود کسی واسم هدیه بگیره ، ولی امسال به نسبت سالهای گذشته بزرگترین هدیه ها را از عزیزانم گرفتم و این همان نتیجه ای هست که استاد جان میگفتید که هر چقدر تغییر کنید نتیجه رو میبینید و درک میکنید .
من همیشه از تنهایی متنفر بودم ولی الان لذت میبرم از وقت هایی که تنها هستم و اینقدر ایده و کار دارم که با عشق انجام شون بدم ، با خدا صحبت میکنم ، به کارهام دقت میکنم ببینم ترمز کجاست و اگر هست راه حل باید پیدا کنم و خدا منو هدایت میکنه .
☆من میخوام دیگر فقط خشنودی خدا و توجه خدا برام مهم باشه .
☆خدا چقدر خوشحالم منو به این راه هدایت کردی،خدایا شکرت
☆خدایا بابت حضورت در تک تک لحظه های زندگیم شکرت،خدایا شکرت
☆ کنترل ذهن و سپاسگزاری از تمرین های همیشگی من باید باشه و باید در این زمینه خیلی پیشرفت داشته باشم به امید الله مهربان .
وقتی با خودت در صلح باشی وقتی در مسیر باشی وقتی آرام باشی همه چیز بهتر و بهتر می شود همه چیز . واقعا در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میگیری و همه چیز به نفعت تموم میشه در نهایت. نگرانی و استرس بی معنی میشه وقتی هرلحظه خدارو احساس کنی و همه چی رو به خودش بسپری
تو این چند روز روی این فایل مکث کردم و دوست داشتم روزی چندبار گوش بدم تا بفهمم چی میگه، واقعا آرامش کارهارو درست میکنه . دیشب از اتوبان قم تهران میومدیم و تو تایم پر ترافیک بود رسیدیم به ورودی تهران و ترافیک سنگین که یه لحظه یه جاده فرعی کنار اتوبان دیدیم همسرم گفت این جاده میرسه به اتوبان امام علی،و خیلی راحت ترافیک رو پشت سر گذاشتیم من از اینه به عقب نگاه کردم و دیدم هیچ ماشینی پشت سرمون نیست اونجا بود که گفتم وقتی تو مسیرش باشی خدا هدایت میکنه و راهی برات باز میکنه وقتی اومدیم جلوتر همسرم لوکیشن زد و برنامه از یک مسیر جدید ادرس داد همسرم گفت چکار کنیم بنظرت بریم تو اتوبان امام علی یا این مسیر جدید، گفتم خدایی که تا الان هدایت مون کرده بقیه شم میسپاریم به خودش که بهترین هدایت کننده است. اینقدر جالب بود که خودمون فهمیدیم این همه راحتی و آسانی کار شانس و اتفاق نیست و حتی به ترافیک داخل شهر هم نخوردیم و از مسیری که نمیدونستیم چنین مسیر راحتی هم وجود داره رسیدیم خونه. وحتی جای پارک ماشین هم که چون دیر رسیدیم فکر نمیکردیم پیدا بشه انگاری یکی برامون تو بهترین نقطه نگهداشته بود.
این روزها بشدت کارها داره برامون بهتر و اسونتر میشه اما این هدایت خیلی برام بولد شد میخاستم اینجا هم بنویسم تا بعدا هم یادم بمونه. مسیری که همیشه برامون پر ترافیک بود و نه تنها برای ما برای جمعیت زیادی همینطوری هست و در حالت عادی میگی طبیعیه این سختی ترافیک! اما همون لحظه خدا برات یه راه دیگه میزاره راهی که بوده اما تو در مسیرش نبودی، تو متفاوت از بقیه میشی واقعا متوجه حضور خداوند در انجام کارها و در زندگیت میشی
وصدق بالحسنی فسنیسره للیسرا
خداوند کارات رو برات آسون میکنه طوری که ممکنه فقط تو اون راه اسون رو تجربه کنی و بقیه متوجه وجود چنین راهی نشن حتی!
خداروشکر که خداوند لیاقت بودن در این مسیر رو بهم عطا کرد و منم با چنین قوانین الهی آشنا شدم و خداوند رو بهتر و مهربانتر شناختم
استاد عزیزم سپاسگزارم بابت همه صحبتها و اگاهی های ناب و الهی که به بیان ساده و راحت در اختیارمون میزارید 🌹
سلام و هزاران درود بر استاد عباسمنش عزیز ، مریم بانوی شایسته و فرهیخته
درود و خدا قوت به شما دوستان همراه همفرکانسی ام
روز نهم ( تولد حضرت استاد عشق )
هر چند نمیدانم روز تولد استاد کی بوده ، اما این فایل را مناسبت خوبی میدانم تا مراتب قلبیم را بابت وجود استاد عباسمنش بی نهایت عزیز ابراز دارم و بگویم عزیز دل برادر تو هر روز تولدت میباشد، همینقدر که با آموزش های الهی تو هزاران و میلیون ها نفر با پیدا کردن دست و پایشان، و تغییر باورهایشان و موفقیت های پایدارشان دوباره متولد میشوند استادجان تو هر روز متولد میشوی و شریک شادی هر تولدی از اعضای خانواده گرم و صمیمی عباسمنش هستی
تولدت مبارک بر خودت ، خدای خالقت که بتو افتخار میکند ، به عزیز دلت ، به مایک عزیز و همه انهایی که صمیمانه دوستت دارند و با تو نفس میکشن
اما در صلح بودن با خود ، برای من چیست ؟
همانطور که در جاهای مختلف از بخش نظرات در سایت اشاراتی به روند زندگیم و پیروزیها و شکست هایم مطالبی نوشته ام هر روز و هر فایلی از استاد نگاه و باور من را دچار تغییر و تحولی در آن حوزه میکند
شاید از حدود یک ماه پیش در اوج گرفتاریها و فشارهای مالی ، زندگی جدید را با خانواده ام شروع کردیم دقیقا یک ماه پیش 10/09/1400 با هدایت خداوند تونستم با کمک دوستی بعد از ۱۶ ماه دربدری و از این منزل و هتل به آن منزل در یک آپارتمان بسیار عالی و دنج در محله ای در شهر کرج سکونت پیدا کنیم ، کم کم راه درامد از طریق گلخانه همسرم که تا یک پیش کفاف هزینه های خودش را نمیکرد قرار داده شد
وقتی یک ماه پیش ترکیه بودم اصلا اوضاع خوبی نبود خسته و کوفته و ناامید ، بعد از نزدیک شش ماه تلاش شبانه روزی و کلی قرض و هزینه برای انجام یک کار مالی ولی بدون نتیجه ای مشخص و هر روز یک مانع تراشی جدید
با تمام وجود گفتم خدایا از این مخمصه و دربدری چندین ساله نجاتم بده
اصلا شاید با این همه تجربه و تلاش وقتش نرسیده باشه ،
خدایا من راضیم اصلا با هرچه همین الان دارم از نو شروع کنم ،
ممکن من راه ها را اشتباه رفته باشم ، شاید حکمتی در مسیر رفته و پیموده ام باشه که من بخاطر فشار سختی قادر به تشخیصش نیستم
خدایا بهم نشونش بده ، خدایا من حاضرم بعد از ده سال با تمام زحمتی که کشیده ام همه را رها کنم و از صفر شروع کنم
گفتم خدایا خودت بهم نشون بده اگر اشتباهی توی کار و تصمیم و عملکردم در مورد تخصصم هست اصلاحش کنم یا راه صحیحش را نشونم بده یا کلا از زندگیم این راهکار و تخصص و ارتباطات را بکلی پاک کن خدایا من خسته ام
گفتم خدایا خیلی ادما و همکارانم فکر میکنن من الان یک تریلیاردرم بخاطر شغلم بخاطر دانش و تخصص و روابط مالی بین المللی که دارم ، بخاطر اینهمه جلسات و مذاکراتی که شبانه روز با هر کشوری دارم
گفتم خدایا فقط خودت هدایتم کنم من نمیگم میخوام ادامه بدم و نمیگم ناامیدم تمامش کن ، شاید توی تصمیم و تفکر و درخواستم شرک باشه و واقعا میترسیدم ، و میگفتم شاید موفقیت نزدیک باشه اخه تو الان در یک قدمی چند هزار میلیارد تومان پول هستی
خلاصه بشدت از اینکه شرک بورزم میترسیدم ، فقط گفتم خدایا پشت پرده اسرار تو میدانی و بس !
من اصلا نمیخوام بدونم چرا ؟!
فقط خودت نشونه های موندن و ادامه دادن ، گذاشتن و رفتن و یا اصلاحات لازم در کارم را بهم نشون بده
وقتی با خدا اینطور حرف زدم توی همون روزا وارد سایت شدم در بخش ،نشانه های امروز من ، استاد در مورد احساس لیاقت حرف میزد
خدایا ؛ یعنی نشونه نتیجه صحبت های من با تو هدایت به این قسمت بود ، یعنی من احساس لیاقت نمیکنم ، بعنی من قدر داشته هام را نمیدونم ، ولی خدایا من الان چی دارم جز همین روابط و تخصص و دانشی که دارم اما خودت میدونی ده سال دارم زمین و زمان را میدوزم بهم پس چرا نتیجه نمیگیرم ، بابا من دیگه بچه نیستم تازه وارد نیستم ، اخه خیلی پیش از اینا من برای خودم کسی بودم ، من تازه نیومدم شغلی ایجاد کنم و تجربه ای کسب کنم و کاری راه بندازم
اخه احساس لیاقت یعنی چه ؟
یعنی من خودم را ارزشمند نمیدونم ،
درست همون روز شبش که منزل دوستم بودم داشتیم راجع که مسائل صحبت می کردیم ، دوستم که از نظر سن وسال از من بزرگتر بود و ایشان هم در کارهای مالی تخصص دارند گفت عزیزم اول شما باید به آرامش برسی نیاز به رفاه داری ، اول برگرد ایران خانواده را یه جا اسکان بده تا خودت به آرامش برسی ، بچه هات به ارامش برسند تا بتونی درست تصمیم بگیری ، من هم اگه کاری اینجا داشتی برات انجام میدم ، و ادامه داد نگران تامبن منزل و پول پیش و اجاره نباش ، من خجالت کشیدم و گفتم نه دکترجان راضی نیستم ، و ایشان اصرار کرد که بهش فکر نکن این قسمت با من
رفتم بخوابم باز وارد سایت شدم و اون بخش صحبت های استاد را مجدد خوندم ، بادم اومد چرا رودربایستی میکنی ، مگه همین آقا چندین سال پیش از دبی دیپورتش نکردن خودت اینهمه بخودش در مالزی و به خونواده اش در دبی کمک کردی ، چرا احساس لیاقت نمیکنی !
هی بیشتر به موضوع فکر کردم که این فایل نشانه های خداست ، دقیقا دوستم گفت تو اول به آرامش برس ، خانواده ات را از این شرایط سخت نجات بده اخه چون زمانی ایشان همین شرایط را تجربه کرده بود ، خودش در مالزی ، بچه هاش در ذبی ، یک فرزندش در کانادا بدون هزینه ، و کلی مشکلات مالی در ایران بخاطر توقیف اموالش
واقعا دیدم صحبت های ایشان هم یکی از نشانه های خداوند است
بعد یادم اومد چرا من احساس لیاقت در مورد گلخانه ای که همسرم دارد نمیکنم فقط دنبال کارهای مالی میلیاردی هستم
اصلا ذهنم قبول نمیکند شان نزول کنم و بیام پایین و با گلخونه داری امرار معاش کنم ،
بعد گفتم خدایا این هم یک نشانه دیگه
کلی شکرگزاری کردم
کلی خوشحال شدم فردا به همسرم که منزل پدرش بود با بچه ها ، گفتم قضیه اینطور شده زد زیر گریه و گفت واقعا، الهی شکر ، خدایا شکرت ، حالا کی میایی ، گفتم این بخش از فایل استاد را گوش دادم و بعدش این اتفاقات افتاده ، و من گفتم دکتر این پیشنهاد را داده ولی بنده خدا خودشم خیلی وضع مالی خوبی نداره ،
همسرم گفت چرا احساس لیاقت نمیکنی مگه همین اقای دکتر چندین سال پیش گرفتار نبود و تنها کسی که در غربت بداد خودش و زن و بچه هاش بود تو بودی، باز پیش خودم گفتم اینم یک نشونه دیکه
و من برگشتم ایران از فردا با هدایت خداوند یک آپارتمان بسبار خوب و عالی با همسایگان درجه یک ، در یک محله دنج و آروم که بشدت نیاز الان منو و خانواده ام بود با همان بودجه ای که دوستم تهیه کرده بود وکمتر پیدا کردم و تا خانواده از بوشهر برگشتن وسایل منزل که چندین سال در انباریکی از آشناها در کرج بود اسباب کشی کردم و برای اومدن بچه ها لحظه شماری میکردم
حالا منی که زمانی در بهترین مناطق تهران خونه و ویلای ملکی و زمانی در برج زندگی میکردم ، تا اوج آسمان در این واحد کوچک آپارتمان در شهرکی در اطراف کرج احساس خوشبختی و آرامش میکردم ، آرامشی که هیچوقت نه در ایران و نه در دبی بهم دست داده بود
و الان که فایل تولد استاد را گوش دادم و متن انرا خوندم و چندین کامنت از دوستان خوندم میدانم که این آرامش فعلی من و خونواده ام فقط بخاطر هماهنکی میان ذهن و روحمان است که داریم با تمام وجود احساس آرامش میکنیم و بعد از چندین سال بدون هیاهو زندگی ساده ای داریم و راحتیم و چقدر داریم لذت میبریم
من هر روز باتفاق همسرم میریم گلخونه و کلی کمک میکنم و احساس خوشبختی دارم و خدا را بخاطر هدایتش صمیمانه سپاسگزارم
جالب حالا که کارهای قبل را رها کردم و بهشون نچسبیدم اونا دنبال من هستند
و همبن الان چندین مورد درخواست همکاری دارم و از من دعوت همکاری و سفر به اروپا نموده اند که مدیریت امور بانکی و مالی را عهده دار باشم
واقعا بدور از هیاهوی سالیان دراز کار و تلاش در عرصه های بانکی و بازارهای مالی، انچنان لذتی از این گلخونه و همکاری با همسرم میبرم که تا بحال تجربه نکرده بودم
و خداوند هم در روزی را از طریق این گلخانه بروی زندگیمان باز کرده و من با تمام عشق و وجودم به سر و وضع این گلخانه کمک مبکنم
استاد نمیدونی چه حالی داره ادم قدر نعمت هاش را بدونه و ازشون لذت ببره ، خدایا استاد عباسمنش عزیز را در پناه خودت هر طور خودت دوست داری و هر طوری خودش دوست داره حفظ و موفقش بدار
تا بحال هیچوقت با تمام موفقیتهای بزرگ و متعددی که در گذشته داشته ام آرامش اینچنینی را تجربه نکرده بودم
والان میدانم چرا ؟
چون ذهن و روحم در هماهنگی با هم نبودن
و این تجربه لذت بخش یعنی من الان با خودم در صلحم .یعنی من قدر داشته هایم را میدانم
یعنی من میدونم که ارزشمندم و این ارزش را از درونم با هماهنگی ذهن و روحم دارم
و هیچ چیزی در بیرون از من نمیتونه منو خوشحال کنه و اگر بشه موقت هست
و این یعنی در صلح بودن با خودت
یعنی بقول مریم بانوی شایسته من وجود فرکانسی خودم را درک کرده ام و میتونم از دل نیستی هر چه را دوست دارم خلق کنم
یعنی هر چه همبن لحظه دارم و هستم را در آغوش بگیرم و بخودم و به داشته هایم عشق بورزم
تا به صلح درونی با خودم برسم ، تا بتونم خالق زندگی و آرزوهام باشم
خدایا عاشقتم که ابنچنبن زندگی را برای ما آسان کرده ای و سپاسگزارم که استاد عباسمنش را سر راهم قرار دادی تا معنای زندکی توحیدی را بفهمم و با خودم در صلح و آرامش باشم
زندگی ارزش زندگی کردن دارد خدایا شکرت که قدردان زندگی و نعمت هایت هستم
استاد عزیز از تو ممنونم که عاشقانه داشته هایت را برای بهتر زندگی کردن به ما می آموزی عاشقتم، دوست دارم ، با عزیز دلت در بهشتی که هستید مانا و مستدام باشید
در خدا بهمراه خدا و در پرتو الطاف خداوند شاد و خوشبخت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید .
سلام به اساتید عزیزم و دوستان همفرکانسی خوبم در این سفرنامه ⚘😍
خدارو بابت وجود پر مهرتون شکر میکنم استاد چقدر صحبتهاتون ارزشمند هستند
چقدر خوب نکته های کلیدی زندگی رو مطرح میکنید
با تمام وجودم از خدا میخوام تو مسیر سرسبز شما قدم بذارم و روند رشد شما رو طی کنم
داستان تولد من:
تو این فایل استاد کامل در مورد نچسبیدن به خواسته و رها کردن توضیح دادند
هر وقت فراموش کنم که خدایی بزرگ و بخشنده دارم برای دریافت هرچیزی که من بهش نیاز دارم اونموقع است که دارم اعلام میکنم به جهان من ترس از دست دادن و نرسیدن به خواسته ام رو دارم چون ممکنه خدا فراموشم کنه
خدا سرش شلوغ باشه و خواسته منو نبینه و….
اما وقتی یادم باشه که تنها راه رسیدن به خواسته ها داشتن ایمان و کار کردن روی خودم برای رسیدن به صلح درونی اون موقع است که خود به خود همه چیز درست میشه
خود به خود
همه درها باز میشن
همه ادمها مهربون میشن
همه کارها آسون میشن
خلاصه همه چیز از سمت مثبتش اتفاق میوفته
فقط کافیه فراموش نکنم که خدای من چقدر بزرگ و مهربون
امروز اتفاقا از اینکه برای ۲تا قرارداد کاری رفته بودم و نتیجه کامل و مشخصی نگرفته بودم یکم ناراحت بودم و میگفتم چرا تا پای پول خوب پیش میرند و به اون قسمت که میرسند میکشند کنار؟
هرچند جوابش رو خودم میدونم و دارم روش کار میکنم باور عدم لیاقت به پول زیاد در خودم دارم
اما هنوز ایمانم هم کامل نشده طوری که با خیال راحت بشینم و بگم اون کار برا منه
میگم هااااا ولی ته دلم یکم هم نگرانم درصد نگرانیم واقعا نسبت به قبلا خیلییییی کم شده اما هنوزم هست
این فایل به من گفت هرچقدر صبورتر باشی و رها تر ، هرچقدر قبول داشته باشی که کار برای تو هست جهان هم برات به همون اندازه رقم میزنه
پس رها کردم ، هرچی قرار اتفاق بیوفته میوفته من تلاشم رو کردم و وظیفه امو تا این مرحله انجام دادم باقیش رو باید بسپرم به جهان تا خود به خود همه چیز رو فراهم کنه
عالی بود استاد این واژه خود به خود بینهایت با روح آدم بازی میکنه
بینهایت ازتون سپاسگزارم
عاشقتونممممممم یه دنیاااااااااا درپناه خداوند سالم و سربلند باشید 😘❤🙏
سلام خانم شایسته عزیز که با فایل های روزشمار زندگی من مارو به این فایلهای ارزشمند هدایت میکنید.
چقدر حس خوبی داره وقتی که ادم با خودش در صلح باشه. دنبال چیزهایی که بقیه تو زندگشون دارند نباشه و خودش ررو همونی که هست رو ارزشمند بدونه.
به قول قران میگه: هیچوقت چیزی که بقیه دارن رو نخواه، چون در این جهان هرکس برتری هایی نسبت به یکی دیگه داره، از فضل خدا بخواه هم پاداش زنان محفوظ است و هم پاداش مردان، خداوند دارای فضل عظیم است.
واقعا که انسان چقدر هی قانون رو یادش میره. همش به خودم یاداوری میکنم، تو نامحدودی هاا تو خالق زندگیت هستی، هرچی که میخوای شدنیه به هرجا که بخوای میتونی برسی، تو محدود به محلی که به دنیا اومدی به وضعیتی که پدر و مادرت داشتند نیستی. تو یک انرژی هستی در قالب هیچکس و هیچکجا و هیچ چیز در جهان کوانتومی ، تو یک بسته انرژی هستی و جزئی از خدا هستی. تمام اتفاقات و مکان ها و ادم ها هم همان انرژی هستند در ان جهان. تو در هر لحظه داری انتخاب میکنی مدارت رو و دعوت میکنی که یک سری از انرژی ها باهات برخورد کنند که در نهایت میشه زندگی که الان داری. خدایا شکرت که جهان رو در نهایت عدالت و نظم و هماهنگی افریدی.
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون
خدایا سپاسگزارم ک متعهدانه روز نهم سفرنامم رو می نویسم
اول از همه بگم امروز صبح ک بیدار شدم داشتم به یه نفر فکر می کردم ک این ماه تولدشه و نمی دونستم بهش تبریک بگم وهدیه براش بگیرم یا نه..
و خیلی توی ذهنم با خودم کلنجار میرفتم..بعد ب خودم گفتم چرا الکی روانتو ب هم میریزی ب خدا و هدایتهاش اعتماد کن..ببین تا اون موقع خدا چ نشونه ای برات میذاره و یا چطوری هدایتت می کنه..
بعد وقتی موضوع روزشمار نهم در مورد هدیه تولد بود خیلی شگفت زده شدم و چندین بار گوش کردمش هر بار یه قسمتش برام خیلی جالب بود…تا اینکه ب خودم گفتم فقط باید طبق این فایل عمل کنم و خودمو ارزشمند بدونم و ب خواستم نچسبم و نگرانش نباشم و رهاش بکنم…بعد امشب در عین ناباوری اون دوستی ک این ماه تولدشه یه عکس از کتاب معجزه سپاسگزاری ک قبلا براش هدیه گرفته بودم ارسال کرد…درسته ک ارتباطی بین ماه برقرار نشد..ولی کلی سپاسگزاری کردم…این یه نشانه ی بزرگ بود برای من..این یعنی این قوانین درست کار می کنه و حالمو دگرگون کرد..
واقعا چقدر وقتی خودمون تغییر کنیم همه چیز تغییر می کنه..این تغییرات دنیا و اطرافیان به اندازه ی تغییراتی هستش ک خودت می کنی
چقدر این فایل روی من تاثیر گذاشته..اینقدر ک می خوام سفرنامم رو نگه دارم
من خودم دوست داشتنی هستم مهم نیست ک بقیه چقدر منو دوست داشته باشند…من ب خودی خودم ارزشمندم چون تکه ای از وحود خداوندم..چقدر خوبه ک همه ی ما از وجود خداوندیم
واقعا وقتی از هر خواسته ای رها بشیم و محتاج کسی و وابسته نباشیم وقتی نچسبیم به خواسته ای ک داریم و کامل رهاش کنیم اون موقعست ک محقق میشه..انگار تو اون لحظه ب خدا می گیم من با تمام وجود ب تو ایمان دارم و تسلیمم و توحید عملیم رو با رها کردن نشون میدم و خدا هم لطفش رو کامل می کنه…چون سیستم اینه…چون قوانین دنیا اینه..
چقدر خوبه ک آدم با درونش و تمام دنیا در صلح باشه..حتی با گذشته اش آشتی باشه و بدونه ک گذشته هم یک روند تکامل برای رسیدن ب موفقیت بوده چرا ک اگر تضادها نبودن اون الان به خواسته هاش واقف نبود و یا برای زندگیش هدفی نداشت
من مطمئنم وقتی در هماهنگی کامل با خداوند و طبیعت باشی و نگاه بهتری به همه چیز داشته باشی زندگی عالی تر و عالی تر میشه
استاد عزیزم ب خاطر این همه آگاهی سپاسگزارم..مریم بانو جان از این همه سلیقه و صبوری سپاسگزارم و از خداوند سپاسگزارم ک چنین الگوهایی در مسیر زندگیم قرار داد
به نام رب تنها فرمانروای جهان
سلام به استاد عزیزم
سلام به مریم بانو عزیزم
سلام به همه دوستان هم فرکانسی خوبم
خدارو سپاسگزارم که بهم فرصت دوباره داد تا بخوام برگ نهم از سفرنامه ام رو بنویسم.
واقعا نمیدونم چجوری بگم و چقدر متجبم از اینک این سفر اینقدر دقیق برنامه ریزی شده واقعا هدایت خدا بوده و دستان پر توان مریم جانم.
هر روز که دارم رو خودم کار میکنم مطالبی تو ذهنم میان که وقتی میام تو سایت برای نوشتن سفرنامه میبینم که دقیقا اون فایل انگار برای من گذاشته شده و دقیقا انگار از قبل آگاه میشدم که قراره چی گوش کنم خدایا شکرت.
از چیزایی که از این فایل یاد گرفتم که نگم آخه…انقدر که این فایلا پر محتوان واقعا مثل محصولات قیمتی ان.
استاد همیشه میگن اگر بخوام بیشتر از همه چی روی چی باید کار کنم عزت نفسه.من بار دیگ متوجه موضوع عزت نفس شدم.اینک آدم با خودش در صلح باشه آرام باشه به خودش احترام بزاره و فارغ از نظر مردم اونجوری باشه که راحته وبه سبک شخصی خودش زندگی کرد.من با گوش کردن فایلای استاد واقعا سعی میکنم تغییر بدم خودمو و دارم کار میکنم و یکی از تغییراتم این بود که من حتی تا سر کوچه هم میخواستم برم باید آرایش میکردم و بعد از اومدن به خونه سرررریع باید پاک میکردمشون!!!اصلا راحت نبودم و کلییییی از وقتمو میگرفت و کلی هم باید هزینه میکردم.همیشه هر جایی میرفتیم دیرتر از همه آماده میشدم فقطم بخاطره صرف کردن بیهوده وقت با ارزشم برای آرایش بود برای حرف و نظر مردم!!
اما خبر خوب اینه که من دیگ خودمو اذیت نمیکنم و آزاد شدم از بند و قفسی که برای خودم درست کرده بودم برای نظری که توی زندگیم تاثیری نداشت.جالبه از بچگی هر کاری میکردیم میگفتن وااای مردم چی میگن مردم چه فکری میکنن؟؟؟؟و نکته خنده دارش اینجاس که مردم اصلا فکری درباره تو نمیکنن تویی که برای خودت اینجوری فکر میکنی وگرنه آدما انقدر فکر برای خودشون دارن که تو بین اونایی جایی نداری😂وقتی اینارو به خودم گفتم خندم گرفت از فکری که میکردم و ناراحت شدم بخاطره شرکی می ورزیدمو بقیه برام مهم بودن.اما ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازس...
و با افتخار میگم که من انقدر با خودم راحت شدم انقدر خودمو همینجوری که هستم عاشقانه دوست دارم و به خودم افتخار میکنم که بدون کوچکترین چیز اضافه و آرایشی بیرون میرم و نیازی نمیبینم برای اینک براش وقت بزارم چون همینجوری واقعا زیبام و خودمو تحسین میکنم برای حسی که تغییرش دادم و با خودم اوکی شدم در تمام جنبه ها.خداروشکر میکنم که بهم کمک کرد چون قبلا واقعا برام سخت بود و با کمک خدا تونستم به اصل خودم برگردم.و اینک فقط خودمم که عامل خوشبختی یا بدبختی خودمم منم که با تغییر باورام میتونم جهانمو تغییر بدم اونجوری که دلم میخواد و به طور کاملللل تمام توجهمو از جهان بیرون بردارم و بزارم روی خودم روی درونم.جالبه که منی که هیچ دوستی نداشتم حالا یکی یکی خودشون میان پیدام میکنن برام کلی احساس خوب میفرستنو آرزوهای خوب میکنن و کلی راه میان که فقط منو ببینن و باهام حرف بزنن و حتی بعضیاشونم برای ازدواجشون ازم نظر میپرسن طوری که اگه من تایید نکنم واقعا طرفو کنار میزارنو جواب رد میدن.قبلنا اصلا اینجوری نبود من دائم دنبال تایید نظر دیگران بودمو فقط دوست داشتم اونارو راضی کنم اما الان اصلا برام مهم نیس بقیه چی میگن میدونم که من چون در مسیر درستی هستم قطعا تصمیم درستی میگیرم و کار خودمو میکنم.خداروشکر واقعا خیلی آزاد و رها شدم خیلی حالم خوبه خیلی با خودم به صلح رسیدم خداروشکر و واقعا دارم از لحظه لحظه زندگی قشنگم لذت میبرم و شاهد تغییراتم تو بر خورد با تضاد ها هستم.و اینک سعی کنم از هیچکس هیییییچ انتظاری نداشته باشم و اون انتظاری که بقیه دارمو از خودم داشته باشم و تمرکزم روی خودم باشه هموارررههههه!!!!
خداروشکر میکنم بخاطره این آگاهی ها بخاطره شما استاد عزیزم که کل شب و روزمون شده سفر نگاه کردن به سریال های زیبا و پر از درس شما.عاشقتونم به مریم بانوی عزیززززمم سلام ویژه برسونید که من به شخصه کلی چیز ازشون یاد گرفتن همیشه گفتم ایشون مثل خواهر بزرگترن برام انقددددررر که من ازشون یاد گرفتم.واقعا دوست دارم یه روزی از نزدیک ببینمتون ایشالا ایشالا…
دوستتون دارم در پناه الله مهربان شاد و سلامت باشید.
سلام به همگی
روز نهم سفرنامه ام
من قبلا که به نعمت های دیگران توجه میکردم همش توش گیر میکردم و می گفتم خب چرا من اون و ندارم خب منم می خوامش
و وقتی به رسیدن به خواسته ام فکر میکردم احساس خوبی بهم دست نمی داد
چون اولا رسیدن بهش رو سخت میدیدم چون خودم رو تنها واون خواسته رو بزرگ میدیدم
و دوما اون افرادی که بهش رسیدن رو افراد خاصی میدیدم ( عزت نفس پایین و عدم لیاقت و اینکه خدا رو باور نداشتم )
ولی اینجا یاد گرفتم واسه رسیدن به خواسته هام
لج نکنم ، نچسبم بهشون
یعنی با خودم در صلح باشم
یعنی شکرگزار داشته هام باشم و از خدا بعدش بخوام نداشته هامم به داشته هام تبدیل کنه ( بدون چسبیدن بدون احساس بد )
خدا رو باور کنم و بدونم خدایی که خواسته های کوچکم رو بهم داده بقیه رو بهم میده
چیزی که از صبح بودن با خود یاد گرفتم اینه که
مهمترین مسئله من ومهمترین رابطه ام رابطه با خداست اون وکه درست کنم خود بخود همه چیز درست میشه
خدا رو تو ذهنم مهربان و دهنده بی منت نعمت ها بدونم نه اینکه خدایی که به هر کی که می خواد میده و ….
البته می دونم این پاشنه اشیلم هست و هر وقت خواسته هام دیر میشه حس و خالم عوض میشه
ولی این راهش نیست
باید باور کنم راهش سپاسگذاری
حال خوب
و ایمان وحرکت واسه خواسته هامم
سلام به استاد عباس منش عزیز و حانم شایسته دوست داشتنی.
سلام میکنم به تمامی دوستان هم فرکانسیم.
ردپای جلسه نهم:در صلح بودن با خود
این جلسه از اون جلساتیه که باید هزاران هزار بار گوش داد و باهاش زندگی کرد.
منم این مشکلو دارم که گاهی اوقات به بعضی از خواسته هام وابسته میشم و نمیتونم ذهنمو کنترل کنم و باعث دور شدنم از خواسته ام میشه و تلاش بیهوده رو در پی داشت و الان که فکر میکنم متوجه میشم با نگرانی،با استرس،با حساس شدن نسبت به رسیدن به خواسته از خواستمون دور و دورتر میشیم.
من یه مثال دارم که اخیرا باهاش مواجه بودم و با توجه به کارم یه خواسته داشتم برا رسیدن به یه قرارداد و خب هر روز بهش فکر میکردم نه توجه مثبت ،توجهی که احساس بدی بهم داد و حس نگرانی و اضطراب داشتم و نه تنها به قراردادم نرسیدم بلکه احساسم بدتر شد و از خواستم دورتر شدم و الان میتونم به قطع بگم اشتباه کردم و الان اگه بخوام اون خواسته رو بهش برسم خیلی راحت مینویسم و میرم با ایمان به اینکه خدا کمکم میکنه کارایی که باید انجام بدم رو انجام میدم و هیچ نگرانی و حس بدی ندارم همش آرامشه چون میدونم خدا کمکم میکنه.
خدایا شکرت به خاطر کار جالب خانم شایسته و این مطالب ناب که باعث میشه مجددا مطالب مرور بشه.
خدایا شکرت که امروزم ردپای این جلسمو گذاشتم و ایمان دارم هر روز پیشرفت میکنم و به احساس بهتر با خودم میرسم و احساس بهتر مساویست با اتفاقات بهتر..
یا حق🙂🙂
سلام به دوستان عزیزم
این فایل واقعا خیلی عملکردن بهش برای من یکی نیازه. من به خیلی از اهدافم چسبیدم و نشونه اون، نگرانی هست که توی وجودم دارم که پس کی میشه، نکنه بازم نشه؟ نکنه بازم که خوب عمل نکردی، نکنه پیشرفتی در کار نباشه، نکنه نکنه نکنه … خیلی زندگی رو جدی گرفتم نباید جدی بگیریم. روی خودمون کار کنیم، روی باورهامون کار کنیم، احساسمون رو خوب کنیم، همین تمریناتی که بهمون حس خوبی میده رو ادامه بدیم، همینها خود اصل مسیر زندگیه که تو غمباد نگرفتی و داری برای خوشبختیت تلاش میکنی و همین جذابه، در مسیر خواستهها حرکت کنیم ولی واقعا دنبال این نباشیم که نشد چی، بازم ضعیف بودم و حالتهای منفی رو ببینیم، توکل کنیم به خدا. بگیم اقا من حرکتهایی که به ذهنم رسید و فکر کردم درسته و اصلاحاتی که باید انجام میدادم رو انجام دادم. من از کار کم نمیگذارم و حرکت هایی که فکر میکنم درسته و بهم کمک میکنه رو ادامهخ میدم. از خداوند هدایت میخوام. خودم رو شاد و امیدوار و در حس خوب نگهخ میدارم و اصلا میکنمش سبک شخصی زندگیم فارغ از اینکه به خواسته ای برسم یا نرسم/ قدرتی که باید میگذاشتم رو گذاشتم و اصلا میگذارم نتیجه اش هر چی شد مهم نیست، چرا انتقدر نتایج برای ما مهمه؟ نمیگم نتایج بی ارزشه نه خیلی هم اتفاقا ارشزمنده و خیلی هم دوست دارم که داشته باشم، ولی چرا انقدر مهمه که نگرانم کنه؟ چرا انقدر مهمه که حالم رو بگیره؟ چرا انقدر مهمه که گفتگوهای ذهنیم رو به هم بزنه و ارامشم رو مختل کنه؟ خب مگه من نمیخوام به اون خواسته برسم که حالم بهتر بشه؟ احساس بهتری داشته باشم؟ که لذت بیشتری از زندگی ببرم؟ خب اگه من خودم رو اذیت کنم بیش از اندازه نگران باشم اگه به اون خواسته برسم ارزشش رو نداره، جدی نگیرم. خودم رو اذیت نکنم (نه اینکه حرکت نکنم ها) روحم رو اذیت نکنم. هیچی رو جدی نگیرم. همین که خودم انقدر برای خودم ارزش قائل شدم که حرکت کنم این خودش خیلی خوبه. حتی اگه جوابنم نده و مسیر اشتباه باشه و بارها هم تکرارش کردم در نهایت خودش درست میشه. مثل همون میخی که ۹۹ بار میزنی نمیره تو ولی دفعه صدم چون جدی نگرفتی و ناامید نشدی دوباره اون کاری که به ذهنت میرسه رو انجام میدی و میبینی میخ رفت داخل، همهی خواسته های زندگیمم همینطوره هست. خیلی جدی نگیرم بالاخره میشه. نشه هم ادامه میدم و توکل میکنم به خداوند.
یک نکته جالب این فایل این بود که خودمون رو باور داشته باشیم فارغ از اینکه دیگرانم ما رو باور دارن یا ندارن؟
راه کار من لیست کردن اونکارهایی هست که توانستم انجامشون بدم تا خودم رو باور کنم که بابا تو توانمکدی و میتونی هر کاری رو انجام بدی. خودمون رو دوست داشته باشیم فراغ از اینکه دیگران ما رو دوست دارن یا نه. شیوه نم این هست که خودم رو ببوسم و قربون صدقه خودم برم که انقدر فوق العاده هستم و با مهر و محبت وقت بگذارم در طول روز به خودم عشق بدم. منتظر این نباشم کسی بیاد حال من رو خوب کنه۷ خودم به خودم عشق بدم. هر طوری که میتونم. با جملات عالی.. با دوست داشتن خودم با خطاها و اشتباهاتم. جلسه دوم دوره عزت نفس استاد عباس منش بی نظیره برای این کار از دقیقه چهار بی نظیر تر میشه. تضادی هم هست بدونیم که راه حل همه ی مسائل سادست و درون خودشه. و همه مسائل حل شدنی هستند اگر حل نشدنی بودن بوجود نیومدن و هیچ مسئله ای نبوده در تاریخ بشر که بهش برخورد کرده باشیم و راه جلش رو پیدا نکرده باشیم. همه ی مسائل حل میشن. خداوند با من است. با همه ی ماست.
تصمیم من از این فایل این هست که هومن دو تمرین اساسی رو ادامه بدم، لیستی از موفقیت ها و توانمندی هام درست کنم و انرژی بگیرم و باور کم میتونم بیشتر یادبگیرم و بیشتر قدم های بهتری بردارم و خودم رو دوست داشته باشم و به خودم عشق بدم و منتظر این نباشم که یکی بیاد به من عشق بده. خودم رو ببرم بهترین مکانها، بهترین غذاها بدم به خودم، خودم برم در جاهایی که احساس خوبی بهم میده، خودم برای خودم تولد بگیرم. برای خودم جشن بگیرم. خودم برای خودم جایزه بگذارم. خودم برای دل خودم و مختص خودم برم خرید انجام بدم.
عاشقتونم. خوشحالم یک رد پای دیگه گذشتم. آفرین محمدصادق.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
روز نهم سفرنامه رویایی من
سلام استاد عزیزم و مریم جانم
استاد جان تولدتون مبارک ،چقدر خوشحالم یکی از آنهایی هستم که دارم تولد بهترین استاد دنیا را تبریک میگم .
سلام دوست های گلم
من عاشق هدیه گرفتن و هدیه دادن هستم.
بزرگترین هدیه های زندگیم را از خدا گرفتم ، پدر و مادر و همسر و خواهر و خواهر زاده و برادر هام بزرگترین هدیه های خداوند به من هست، سلامتی،اراده، ثروت ،دنیای پر از زیبایی و آرزوهای عالی و لیاقت رسیدن به آنها و هزاران نعمت دیگر را خدا به من هدیه داده و من میخوام متعهدانه هر روز شکرگزار هزاران هدیه های خدادادی باشم. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
هدایت شدن به این مسیر الهی و عضو سایت شدن و داشتن استاد عباس منش و مریم جان و دوستان عزیزم در سایت هم از هدیه های خداوند به من هست . خدایا سپاسگزارم
از همان اوایل که آمدم تو سایت دیگر برام مهم نبود کسی واسم هدیه بگیره ، ولی امسال به نسبت سالهای گذشته بزرگترین هدیه ها را از عزیزانم گرفتم و این همان نتیجه ای هست که استاد جان میگفتید که هر چقدر تغییر کنید نتیجه رو میبینید و درک میکنید .
من همیشه از تنهایی متنفر بودم ولی الان لذت میبرم از وقت هایی که تنها هستم و اینقدر ایده و کار دارم که با عشق انجام شون بدم ، با خدا صحبت میکنم ، به کارهام دقت میکنم ببینم ترمز کجاست و اگر هست راه حل باید پیدا کنم و خدا منو هدایت میکنه .
☆من میخوام دیگر فقط خشنودی خدا و توجه خدا برام مهم باشه .
☆خدا چقدر خوشحالم منو به این راه هدایت کردی،خدایا شکرت
☆خدایا بابت حضورت در تک تک لحظه های زندگیم شکرت،خدایا شکرت
☆ کنترل ذهن و سپاسگزاری از تمرین های همیشگی من باید باشه و باید در این زمینه خیلی پیشرفت داشته باشم به امید الله مهربان .
خدایا عاشقتم
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان نازنینم
وقتی با خودت در صلح باشی وقتی در مسیر باشی وقتی آرام باشی همه چیز بهتر و بهتر می شود همه چیز . واقعا در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میگیری و همه چیز به نفعت تموم میشه در نهایت. نگرانی و استرس بی معنی میشه وقتی هرلحظه خدارو احساس کنی و همه چی رو به خودش بسپری
تو این چند روز روی این فایل مکث کردم و دوست داشتم روزی چندبار گوش بدم تا بفهمم چی میگه، واقعا آرامش کارهارو درست میکنه . دیشب از اتوبان قم تهران میومدیم و تو تایم پر ترافیک بود رسیدیم به ورودی تهران و ترافیک سنگین که یه لحظه یه جاده فرعی کنار اتوبان دیدیم همسرم گفت این جاده میرسه به اتوبان امام علی،و خیلی راحت ترافیک رو پشت سر گذاشتیم من از اینه به عقب نگاه کردم و دیدم هیچ ماشینی پشت سرمون نیست اونجا بود که گفتم وقتی تو مسیرش باشی خدا هدایت میکنه و راهی برات باز میکنه وقتی اومدیم جلوتر همسرم لوکیشن زد و برنامه از یک مسیر جدید ادرس داد همسرم گفت چکار کنیم بنظرت بریم تو اتوبان امام علی یا این مسیر جدید، گفتم خدایی که تا الان هدایت مون کرده بقیه شم میسپاریم به خودش که بهترین هدایت کننده است. اینقدر جالب بود که خودمون فهمیدیم این همه راحتی و آسانی کار شانس و اتفاق نیست و حتی به ترافیک داخل شهر هم نخوردیم و از مسیری که نمیدونستیم چنین مسیر راحتی هم وجود داره رسیدیم خونه. وحتی جای پارک ماشین هم که چون دیر رسیدیم فکر نمیکردیم پیدا بشه انگاری یکی برامون تو بهترین نقطه نگهداشته بود.
این روزها بشدت کارها داره برامون بهتر و اسونتر میشه اما این هدایت خیلی برام بولد شد میخاستم اینجا هم بنویسم تا بعدا هم یادم بمونه. مسیری که همیشه برامون پر ترافیک بود و نه تنها برای ما برای جمعیت زیادی همینطوری هست و در حالت عادی میگی طبیعیه این سختی ترافیک! اما همون لحظه خدا برات یه راه دیگه میزاره راهی که بوده اما تو در مسیرش نبودی، تو متفاوت از بقیه میشی واقعا متوجه حضور خداوند در انجام کارها و در زندگیت میشی
وصدق بالحسنی فسنیسره للیسرا
خداوند کارات رو برات آسون میکنه طوری که ممکنه فقط تو اون راه اسون رو تجربه کنی و بقیه متوجه وجود چنین راهی نشن حتی!
خداروشکر که خداوند لیاقت بودن در این مسیر رو بهم عطا کرد و منم با چنین قوانین الهی آشنا شدم و خداوند رو بهتر و مهربانتر شناختم
استاد عزیزم سپاسگزارم بابت همه صحبتها و اگاهی های ناب و الهی که به بیان ساده و راحت در اختیارمون میزارید 🌹
بنام خدای بخشنده وهاب
سلام و هزاران درود بر استاد عباسمنش عزیز ، مریم بانوی شایسته و فرهیخته
درود و خدا قوت به شما دوستان همراه همفرکانسی ام
روز نهم ( تولد حضرت استاد عشق )
هر چند نمیدانم روز تولد استاد کی بوده ، اما این فایل را مناسبت خوبی میدانم تا مراتب قلبیم را بابت وجود استاد عباسمنش بی نهایت عزیز ابراز دارم و بگویم عزیز دل برادر تو هر روز تولدت میباشد، همینقدر که با آموزش های الهی تو هزاران و میلیون ها نفر با پیدا کردن دست و پایشان، و تغییر باورهایشان و موفقیت های پایدارشان دوباره متولد میشوند استادجان تو هر روز متولد میشوی و شریک شادی هر تولدی از اعضای خانواده گرم و صمیمی عباسمنش هستی
تولدت مبارک بر خودت ، خدای خالقت که بتو افتخار میکند ، به عزیز دلت ، به مایک عزیز و همه انهایی که صمیمانه دوستت دارند و با تو نفس میکشن
اما در صلح بودن با خود ، برای من چیست ؟
همانطور که در جاهای مختلف از بخش نظرات در سایت اشاراتی به روند زندگیم و پیروزیها و شکست هایم مطالبی نوشته ام هر روز و هر فایلی از استاد نگاه و باور من را دچار تغییر و تحولی در آن حوزه میکند
شاید از حدود یک ماه پیش در اوج گرفتاریها و فشارهای مالی ، زندگی جدید را با خانواده ام شروع کردیم دقیقا یک ماه پیش 10/09/1400 با هدایت خداوند تونستم با کمک دوستی بعد از ۱۶ ماه دربدری و از این منزل و هتل به آن منزل در یک آپارتمان بسیار عالی و دنج در محله ای در شهر کرج سکونت پیدا کنیم ، کم کم راه درامد از طریق گلخانه همسرم که تا یک پیش کفاف هزینه های خودش را نمیکرد قرار داده شد
وقتی یک ماه پیش ترکیه بودم اصلا اوضاع خوبی نبود خسته و کوفته و ناامید ، بعد از نزدیک شش ماه تلاش شبانه روزی و کلی قرض و هزینه برای انجام یک کار مالی ولی بدون نتیجه ای مشخص و هر روز یک مانع تراشی جدید
با تمام وجود گفتم خدایا از این مخمصه و دربدری چندین ساله نجاتم بده
اصلا شاید با این همه تجربه و تلاش وقتش نرسیده باشه ،
خدایا من راضیم اصلا با هرچه همین الان دارم از نو شروع کنم ،
ممکن من راه ها را اشتباه رفته باشم ، شاید حکمتی در مسیر رفته و پیموده ام باشه که من بخاطر فشار سختی قادر به تشخیصش نیستم
خدایا بهم نشونش بده ، خدایا من حاضرم بعد از ده سال با تمام زحمتی که کشیده ام همه را رها کنم و از صفر شروع کنم
گفتم خدایا خودت بهم نشون بده اگر اشتباهی توی کار و تصمیم و عملکردم در مورد تخصصم هست اصلاحش کنم یا راه صحیحش را نشونم بده یا کلا از زندگیم این راهکار و تخصص و ارتباطات را بکلی پاک کن خدایا من خسته ام
گفتم خدایا خیلی ادما و همکارانم فکر میکنن من الان یک تریلیاردرم بخاطر شغلم بخاطر دانش و تخصص و روابط مالی بین المللی که دارم ، بخاطر اینهمه جلسات و مذاکراتی که شبانه روز با هر کشوری دارم
گفتم خدایا فقط خودت هدایتم کنم من نمیگم میخوام ادامه بدم و نمیگم ناامیدم تمامش کن ، شاید توی تصمیم و تفکر و درخواستم شرک باشه و واقعا میترسیدم ، و میگفتم شاید موفقیت نزدیک باشه اخه تو الان در یک قدمی چند هزار میلیارد تومان پول هستی
خلاصه بشدت از اینکه شرک بورزم میترسیدم ، فقط گفتم خدایا پشت پرده اسرار تو میدانی و بس !
من اصلا نمیخوام بدونم چرا ؟!
فقط خودت نشونه های موندن و ادامه دادن ، گذاشتن و رفتن و یا اصلاحات لازم در کارم را بهم نشون بده
وقتی با خدا اینطور حرف زدم توی همون روزا وارد سایت شدم در بخش ،نشانه های امروز من ، استاد در مورد احساس لیاقت حرف میزد
خدایا ؛ یعنی نشونه نتیجه صحبت های من با تو هدایت به این قسمت بود ، یعنی من احساس لیاقت نمیکنم ، بعنی من قدر داشته هام را نمیدونم ، ولی خدایا من الان چی دارم جز همین روابط و تخصص و دانشی که دارم اما خودت میدونی ده سال دارم زمین و زمان را میدوزم بهم پس چرا نتیجه نمیگیرم ، بابا من دیگه بچه نیستم تازه وارد نیستم ، اخه خیلی پیش از اینا من برای خودم کسی بودم ، من تازه نیومدم شغلی ایجاد کنم و تجربه ای کسب کنم و کاری راه بندازم
اخه احساس لیاقت یعنی چه ؟
یعنی من خودم را ارزشمند نمیدونم ،
درست همون روز شبش که منزل دوستم بودم داشتیم راجع که مسائل صحبت می کردیم ، دوستم که از نظر سن وسال از من بزرگتر بود و ایشان هم در کارهای مالی تخصص دارند گفت عزیزم اول شما باید به آرامش برسی نیاز به رفاه داری ، اول برگرد ایران خانواده را یه جا اسکان بده تا خودت به آرامش برسی ، بچه هات به ارامش برسند تا بتونی درست تصمیم بگیری ، من هم اگه کاری اینجا داشتی برات انجام میدم ، و ادامه داد نگران تامبن منزل و پول پیش و اجاره نباش ، من خجالت کشیدم و گفتم نه دکترجان راضی نیستم ، و ایشان اصرار کرد که بهش فکر نکن این قسمت با من
رفتم بخوابم باز وارد سایت شدم و اون بخش صحبت های استاد را مجدد خوندم ، بادم اومد چرا رودربایستی میکنی ، مگه همین آقا چندین سال پیش از دبی دیپورتش نکردن خودت اینهمه بخودش در مالزی و به خونواده اش در دبی کمک کردی ، چرا احساس لیاقت نمیکنی !
هی بیشتر به موضوع فکر کردم که این فایل نشانه های خداست ، دقیقا دوستم گفت تو اول به آرامش برس ، خانواده ات را از این شرایط سخت نجات بده اخه چون زمانی ایشان همین شرایط را تجربه کرده بود ، خودش در مالزی ، بچه هاش در ذبی ، یک فرزندش در کانادا بدون هزینه ، و کلی مشکلات مالی در ایران بخاطر توقیف اموالش
واقعا دیدم صحبت های ایشان هم یکی از نشانه های خداوند است
بعد یادم اومد چرا من احساس لیاقت در مورد گلخانه ای که همسرم دارد نمیکنم فقط دنبال کارهای مالی میلیاردی هستم
اصلا ذهنم قبول نمیکند شان نزول کنم و بیام پایین و با گلخونه داری امرار معاش کنم ،
بعد گفتم خدایا این هم یک نشانه دیگه
کلی شکرگزاری کردم
کلی خوشحال شدم فردا به همسرم که منزل پدرش بود با بچه ها ، گفتم قضیه اینطور شده زد زیر گریه و گفت واقعا، الهی شکر ، خدایا شکرت ، حالا کی میایی ، گفتم این بخش از فایل استاد را گوش دادم و بعدش این اتفاقات افتاده ، و من گفتم دکتر این پیشنهاد را داده ولی بنده خدا خودشم خیلی وضع مالی خوبی نداره ،
همسرم گفت چرا احساس لیاقت نمیکنی مگه همین اقای دکتر چندین سال پیش گرفتار نبود و تنها کسی که در غربت بداد خودش و زن و بچه هاش بود تو بودی، باز پیش خودم گفتم اینم یک نشونه دیکه
و من برگشتم ایران از فردا با هدایت خداوند یک آپارتمان بسبار خوب و عالی با همسایگان درجه یک ، در یک محله دنج و آروم که بشدت نیاز الان منو و خانواده ام بود با همان بودجه ای که دوستم تهیه کرده بود وکمتر پیدا کردم و تا خانواده از بوشهر برگشتن وسایل منزل که چندین سال در انباریکی از آشناها در کرج بود اسباب کشی کردم و برای اومدن بچه ها لحظه شماری میکردم
حالا منی که زمانی در بهترین مناطق تهران خونه و ویلای ملکی و زمانی در برج زندگی میکردم ، تا اوج آسمان در این واحد کوچک آپارتمان در شهرکی در اطراف کرج احساس خوشبختی و آرامش میکردم ، آرامشی که هیچوقت نه در ایران و نه در دبی بهم دست داده بود
و الان که فایل تولد استاد را گوش دادم و متن انرا خوندم و چندین کامنت از دوستان خوندم میدانم که این آرامش فعلی من و خونواده ام فقط بخاطر هماهنکی میان ذهن و روحمان است که داریم با تمام وجود احساس آرامش میکنیم و بعد از چندین سال بدون هیاهو زندگی ساده ای داریم و راحتیم و چقدر داریم لذت میبریم
من هر روز باتفاق همسرم میریم گلخونه و کلی کمک میکنم و احساس خوشبختی دارم و خدا را بخاطر هدایتش صمیمانه سپاسگزارم
جالب حالا که کارهای قبل را رها کردم و بهشون نچسبیدم اونا دنبال من هستند
و همبن الان چندین مورد درخواست همکاری دارم و از من دعوت همکاری و سفر به اروپا نموده اند که مدیریت امور بانکی و مالی را عهده دار باشم
واقعا بدور از هیاهوی سالیان دراز کار و تلاش در عرصه های بانکی و بازارهای مالی، انچنان لذتی از این گلخونه و همکاری با همسرم میبرم که تا بحال تجربه نکرده بودم
و خداوند هم در روزی را از طریق این گلخانه بروی زندگیمان باز کرده و من با تمام عشق و وجودم به سر و وضع این گلخانه کمک مبکنم
استاد نمیدونی چه حالی داره ادم قدر نعمت هاش را بدونه و ازشون لذت ببره ، خدایا استاد عباسمنش عزیز را در پناه خودت هر طور خودت دوست داری و هر طوری خودش دوست داره حفظ و موفقش بدار
تا بحال هیچوقت با تمام موفقیتهای بزرگ و متعددی که در گذشته داشته ام آرامش اینچنینی را تجربه نکرده بودم
والان میدانم چرا ؟
چون ذهن و روحم در هماهنگی با هم نبودن
و این تجربه لذت بخش یعنی من الان با خودم در صلحم .یعنی من قدر داشته هایم را میدانم
یعنی من میدونم که ارزشمندم و این ارزش را از درونم با هماهنگی ذهن و روحم دارم
و هیچ چیزی در بیرون از من نمیتونه منو خوشحال کنه و اگر بشه موقت هست
و این یعنی در صلح بودن با خودت
یعنی بقول مریم بانوی شایسته من وجود فرکانسی خودم را درک کرده ام و میتونم از دل نیستی هر چه را دوست دارم خلق کنم
یعنی هر چه همبن لحظه دارم و هستم را در آغوش بگیرم و بخودم و به داشته هایم عشق بورزم
تا به صلح درونی با خودم برسم ، تا بتونم خالق زندگی و آرزوهام باشم
خدایا عاشقتم که ابنچنبن زندگی را برای ما آسان کرده ای و سپاسگزارم که استاد عباسمنش را سر راهم قرار دادی تا معنای زندکی توحیدی را بفهمم و با خودم در صلح و آرامش باشم
زندگی ارزش زندگی کردن دارد خدایا شکرت که قدردان زندگی و نعمت هایت هستم
استاد عزیز از تو ممنونم که عاشقانه داشته هایت را برای بهتر زندگی کردن به ما می آموزی عاشقتم، دوست دارم ، با عزیز دلت در بهشتی که هستید مانا و مستدام باشید
در خدا بهمراه خدا و در پرتو الطاف خداوند شاد و خوشبخت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید .
ردپای روز نهم
سلام به اساتید عزیزم و دوستان همفرکانسی خوبم در این سفرنامه ⚘😍
خدارو بابت وجود پر مهرتون شکر میکنم استاد چقدر صحبتهاتون ارزشمند هستند
چقدر خوب نکته های کلیدی زندگی رو مطرح میکنید
با تمام وجودم از خدا میخوام تو مسیر سرسبز شما قدم بذارم و روند رشد شما رو طی کنم
داستان تولد من:
تو این فایل استاد کامل در مورد نچسبیدن به خواسته و رها کردن توضیح دادند
هر وقت فراموش کنم که خدایی بزرگ و بخشنده دارم برای دریافت هرچیزی که من بهش نیاز دارم اونموقع است که دارم اعلام میکنم به جهان من ترس از دست دادن و نرسیدن به خواسته ام رو دارم چون ممکنه خدا فراموشم کنه
خدا سرش شلوغ باشه و خواسته منو نبینه و….
اما وقتی یادم باشه که تنها راه رسیدن به خواسته ها داشتن ایمان و کار کردن روی خودم برای رسیدن به صلح درونی اون موقع است که خود به خود همه چیز درست میشه
خود به خود
همه درها باز میشن
همه ادمها مهربون میشن
همه کارها آسون میشن
خلاصه همه چیز از سمت مثبتش اتفاق میوفته
فقط کافیه فراموش نکنم که خدای من چقدر بزرگ و مهربون
امروز اتفاقا از اینکه برای ۲تا قرارداد کاری رفته بودم و نتیجه کامل و مشخصی نگرفته بودم یکم ناراحت بودم و میگفتم چرا تا پای پول خوب پیش میرند و به اون قسمت که میرسند میکشند کنار؟
هرچند جوابش رو خودم میدونم و دارم روش کار میکنم باور عدم لیاقت به پول زیاد در خودم دارم
اما هنوز ایمانم هم کامل نشده طوری که با خیال راحت بشینم و بگم اون کار برا منه
میگم هااااا ولی ته دلم یکم هم نگرانم درصد نگرانیم واقعا نسبت به قبلا خیلییییی کم شده اما هنوزم هست
این فایل به من گفت هرچقدر صبورتر باشی و رها تر ، هرچقدر قبول داشته باشی که کار برای تو هست جهان هم برات به همون اندازه رقم میزنه
پس رها کردم ، هرچی قرار اتفاق بیوفته میوفته من تلاشم رو کردم و وظیفه امو تا این مرحله انجام دادم باقیش رو باید بسپرم به جهان تا خود به خود همه چیز رو فراهم کنه
عالی بود استاد این واژه خود به خود بینهایت با روح آدم بازی میکنه
بینهایت ازتون سپاسگزارم
عاشقتونممممممم یه دنیاااااااااا درپناه خداوند سالم و سربلند باشید 😘❤🙏
سلام استاد عزیزم
سلام خانم شایسته عزیز که با فایل های روزشمار زندگی من مارو به این فایلهای ارزشمند هدایت میکنید.
چقدر حس خوبی داره وقتی که ادم با خودش در صلح باشه. دنبال چیزهایی که بقیه تو زندگشون دارند نباشه و خودش ررو همونی که هست رو ارزشمند بدونه.
به قول قران میگه: هیچوقت چیزی که بقیه دارن رو نخواه، چون در این جهان هرکس برتری هایی نسبت به یکی دیگه داره، از فضل خدا بخواه هم پاداش زنان محفوظ است و هم پاداش مردان، خداوند دارای فضل عظیم است.
واقعا که انسان چقدر هی قانون رو یادش میره. همش به خودم یاداوری میکنم، تو نامحدودی هاا تو خالق زندگیت هستی، هرچی که میخوای شدنیه به هرجا که بخوای میتونی برسی، تو محدود به محلی که به دنیا اومدی به وضعیتی که پدر و مادرت داشتند نیستی. تو یک انرژی هستی در قالب هیچکس و هیچکجا و هیچ چیز در جهان کوانتومی ، تو یک بسته انرژی هستی و جزئی از خدا هستی. تمام اتفاقات و مکان ها و ادم ها هم همان انرژی هستند در ان جهان. تو در هر لحظه داری انتخاب میکنی مدارت رو و دعوت میکنی که یک سری از انرژی ها باهات برخورد کنند که در نهایت میشه زندگی که الان داری. خدایا شکرت که جهان رو در نهایت عدالت و نظم و هماهنگی افریدی.
عاااشقتم ❤️❤️ عاااشقتم