داستان هدیه تولدم - صفحه 52 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    240MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی داستان هدیه تولدم
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1503 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد جهانی گفته:
    مدت عضویت: 2258 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربان

    روز ۹ سفرنامه

    سلام خدمت همه دوستان

    خدارو شکر که این فایل هم توش رگه هایی از توحید و عزت نفس بود مث همیشه

    والا منم چن روز پیش بود ی رابطه عاشقانه رو به طور اتفاقی به سمت خودم جذب کردم و جالب اینه ک اصن تلاش نکردم براش ولی قبلا که خییییییلی به فکرش بودم و خیلی سعی میکردم براش نمیشد ولی این به طور خیلی جالب و باحال اتفاق افتاد خلاصه که دوستان من میگم ی مدت فرکانس رابطه رو بفرستین بعد بیخیالش بشین خیلی شیک و تر و تمیز برات ردیف میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سعیده جادری گفته:
    مدت عضویت: 1609 روز

    سلام به استاد نازنینم خانم شایسته همیشه مهربان و‌پر شور و شوق و دوستان هم مدارم

    خدارو‌هزاران بار شاکرم که در مسیر استاد عباس منش قرار گرفتم که هر روز به آگاهی هام افزوده میشه من مدتی زیادی با یکی از بستگان خیلی نزدیک مشکل داشتم کلا قطع رابطه کرده بودم که رفتارهای زشتشون منو اذیت نکنه بعد از تقریبا ده سال همه فامیل در مراسمی حضور داشتیم و من و همسرم باز بی تفاوت نسبت به اونها رفتار میکردیم اما اونا خیلی نرم رفتار میکردند و خیلی آرام تر و مودبانه تر از سابق

    و من کاملا متوجه شدم و احساس کردم که به خاطر تغییراتی که خودم پیدا کردم و جالب اینجاست که بعد از چند روز پدر خانواده شخصا کنار ماشین ما اومد و مارو به منزلشون دعوت کرد و خیلی اصرار داشت که حتما بریم و بعد از رفتن ما به منزلشون کل خانواده چنان احترامی به ما میگذاشتند که ما متعجب بودیم البته اینها همه کار خداست و من صد در صد به حرفهای استاد ایمان دارم که یک به یک صحبت های ایشون حقیقت محض است و دوست داشتم این اتفاق جالب رو با دوستانم به اشتراک بذارم که حقیقتا وقتی روی خودمون کار میکنیم و در مدارو فرکانس درست باشیم در نزد همه عزیز میشیم و مورد احترام همه قرار میگیریم

    خدای عشق و لبخندها خدای مهربونی ها میلیون ها بار شکرت ❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1656 روز

    بنام خدواندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت عزیزانم

    این فایل دقیقا فایلی بود ک درهمین لحظه همین ساعت نیازداشتم ک بشنوم وبه یادبیارم قوانین رهایی ونچسبیدن به خواسته رو

    وبرای خودمم کاملاواضح شده بودک اگ نتیجه نمیگیرم چون چسبیدم ب خواستم دارم زورمیزنم اونم جسمی دارم سوالات محدودکننده میپرسم

    وتصمیم گرفتم بازم روباورام کارکنم چون یه کاردائمیه بااینک کلی فایل گوش میدم ولی حسم گفت باورای محدودتوپیداکن وعوض کنو روش کارکن ومنم ک فقط میگم چشم

    خدایاشکرت

    دقیقابایدهمه چیزوآسون گرفت من یادم رفته بودداشتم سخت میگرفتم وحسم داشت بدمیشد وازخواسته دورولی خداروشکر سریع فهمیدم دارم اشتباه میرم وبرگشتم ب مسیر خدایاشکرت

    منم عاااشق کلمه خود به خودم وب راحتی وایشالا منم به زودی این کلمه روبارهاوبارها میگم 😍چون ب خداوقوانینش ایمان دارم ومیدونم اگر نمیشه ایراد کارازمنه

    درپناه الله یکتاااشااادباشید😍🥰😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    زینب گفته:
    مدت عضویت: 1507 روز

    سلام به همه همسفران🥰🌱

    الان که دارم برای این قسمت سفرنامه ام رو مینویسم داره بارون میباره و صدای چیک چیکش رو روی زمین میشنوم.الهی صد هزار مرتبه شکر.خیلی هوای رویاییه😍🙏🏻

    امروز عالی بود.کلیییی بهم خوش گذشت.کاری که باید انجامش میدادم و چند روز طول کشید امروز بالاخره به اتمام رسید به شادی و خوشی و فایل امروز که صبح دیدمش رو خیلی تو ذهنم مرور میکردم که باید حواسم به خودم باشه تا لذت ببرم و کارها راحت پیش میره و به لطف خدای مهربونم این اتفاق افتاد.یه فایلی رو دیشب سیو کرده بودم و امروز برام پاک شده بود بعد ذهنمو مرتب کردم و این قسمت از سفرنامه رو مرور میکردم تو ذهنم که دیدم نه پاک نشده بود و برگشت نمیدونم چجوری ولی خدارو اون لحظه هزاران هزار مرتبه شکر کردم.خیلی حس قشنگی داشت برام😍😍در حین کار خواهرم کلی خندوند منو😂و کلی ازم پذیرایی شد😍😍😍خیلی حس خوبی دارم و بعد از اتمام کار اتاقمو تمییز تمیز کردم.یه موزیک خیلی قشنگ پلی کردم با صدای قشنگ بارون… به به…رفتم لای ابرها و حسابی کیف کردم🥰🥰🥰🥰

    امروز خیلی زیاد سعی کردم باخودم به صلح برسم و نتیجه اش کلی اتفاقات قشنگ قشنگ شد برام و این فایل امروز رو چندین بار گوشش میدم.

    یه کتابی هم شروع کردم به خوندن که کلی درس داره برام اسمش نیروی حاله.سعی میکنم تمرین هایی که میگه رو انجام بدم و تاحدودی هم موفق بودم به لطف الله اما این آگاهی ها بعد از مدتی فراموشم میشه.باید خودمو موظف کنم که هی به یاد بیارم.اینجاشو هنوز گیر دارم.‌خیلی خوبه،خیلی خوبه اینکه تو لحظه حال باشیم.

    وای این به صلح رسیدن باخودمون.معجزه میکنه معجزه.خواستم اینه که انقدر به خدای درونم وصل بشم که دیگه هیییچ توپی تکونم نده.همیشه تو بچگی هام آرزوم این بود که تنهایی زندگی کردن رو تجربه کنم تنهایی سفر رفتن تنهایی خوش گذروندن.الان راه این خواسته هامو پیدا کردم.واقعا خدایا شکرت.دارم کم کم مثل یه بذر تو دل خاک رشد میکنم جوونه میزنم.از این بابت خیلی خوشحالم.تمام تلاشمو میکنم که تو صراط مستقیم بمونم.اینم از آرزو های بچگیم بود که رابطم باخدا فوق العاده باشه.همش از خودم می‌پرسیدم اما اون موقع واقعا اصلا خدارو نمی‌شناختم اصلا. فکر میکردم خدا تو کوه قافه.چه روزهایی گذشت تا تونستم تازه از نو بشناسمش.ببینمش.خدارو صدهزار مرتبه شکر.دارم رشد میکنم از مسیر مستقیم.مسیری که خودم ازش خواستم مسیری که خودشه.خیلی حس فوق العاده ای دارم.هنوز داره بارون میباره یکمی هم شدید تر شده.آرزو میکنم تا صبح بارون بباره😍😍😍😍😍😍

    خدایا هزاران هزار مرتبه شکرت به خاطر حال خوبی که از کنارت بودن دارم.عاشقتونم و خدا یار و یاور و هدایتگر هممون باشه🥰😍😘🥳💛🧡❤💜🤍💚💙🌱🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    نگین اخباری گفته:
    مدت عضویت: 1501 روز

    🌼 سفرنامه روز نهم 🌼

    سلام به همسفران عزیز

    خداروشکر میکنم بابت فایل امروز و آگاهی های ارزشمندی که بهم رسید

    و با این فایل و صحبت های دوستان رفتم به گذشته که چقدر همیشه دنبال تأیید و توجه بقیه بودم

    و ارزش من رو رفتار بقیه تعیین می‌کردند

    به خاطر اینکه تایید شم هرکاری میکردم حتی درس خوندن و رشته هرچیزی به خاطر این بود مورد توجه باشم

    همیشه تلاش می‌کردم نفر اول باشم نه به خاطر خودم به خاطر اینکه مورد تحسین بقیه قرار بگیرم

    و نه اینکه الان این موضوع نیست اما به نسبت گذشته کمتر شده

    و الان سعی میکنم اونطور که حالم خوبه زندگی کنم اون چیزی که بهم لذت میده و چقدر تمرین و تکرار این موضوع میخواد

    و خداروشکر که در مسیری هستم که روی خودم کار میکنم و می‌دونم باید تکامل این موضوع هم طی بشه و به مرور همه چیز می‌تونه خیلی بهتر بشه

    و چقدر موضوع رهایی قشنگه

    واقعا همین که از همین لحظه هام لذت ببرم چون بعدش پشیمونی میشه من گوشی که داشتم خیلی از کار افتاده بود و این یه تضاد بود و خواستم این بود که گوشی هوشمند و جدیدی داشته باشم

    و بعد مدتی خیلی راحت و عالی گوشی بهم رسید گوشی که الان دارم و تقریبا تمام آپشن هایی که می‌خوام توش داره اما ته دلم پشیمون بودم که چقدر سرش حرص خوردم سرش اعصاب خودم و بقیه رو خورد کردم و حسادت کردم

    و اون روزها گذشت و واقعا هنر اینه از همینی که الان هستم و دارم نهایت لذت رو ببرم و اگر در مسیر درست باشم خواسته هام به وقوع می پیونده

    و اون خواسته برآورده میشه و خواسته دیگه شکل می گیره و خواسته ها تمومی نداره

    اما این وسط

    آیا من دارم از مسیر لذت میبرم یا نه حال خوبم وابستۀ داشتن چیزی یا رسیدن به فلان خواسته ام ؟؟؟

    و به نظرم شکرگزاری بهترین ابزار برای اینکار هست

    و درمورد نشونۀ در صلح بودن با خود برای من امروز👇

    این بود که من با لحن کمی ناجالب به مادرم حرفی گفتم که اون از دستم ناراحت شد خب اگه قبلا بود من تا مدت ها درگیر سرزنش خود و حال بد بودم اما امروز سعی کردم خودم رو ببخشم و از خداوند کمک خواستم و به خودم گفتم نگین مسئول حال و احساس هرکس خودشه و باید الان حالت خوب کنی که با کمک خداوند خودم رو بخشیدم و به کارهام رسیدم و جالبه دیدم مادرم چقدر حالش با من خوبه و واقعا همه چیز از درون منه

    و البته تاکید میکنم با کمک خداوند من تنهایی نمیتونم خودم رو ببخشم

    و چقدر اون لحظه ای که خودم رو بخشیدم و به صلح با خودم رسیدم لذت بخش بود🥰

    از خداوند برای همگی حال خوب می‌خوام حال خوب با خودمون صلح با خودمون❣️

    آمین🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      آرام گفته:
      مدت عضویت: 1431 روز

      نگین عزیز

      من هم از وقتی وارد سایت شدم آرومتر شدم و ارتباطم با مادرم جوری شده که هر روز صبح بهش میگم عشقم امروز بوست نکردم و… و تو کارهای خونه خیلی بیشتر از قبل بهش کمک میکنم و اینقدر آروم شدم که نگو

      قبلا تایید و توجه دیگران برام مهم بود اما الان سبک و رها شدم، شادم از ته دلم میخندم

      و ارتباطم با پدرم نگم که بهش میگم ماشین میگه بفرما سوئیچ

      باورم نمیشه خوشحالم که حالت خوبه و آرومی و شاد

      منم گاهی بد رفتاری میکنم اما بسرعت میرم و با یک مهربونی از دلش در میارم کلا زندگیم شده بهشت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        نگین اخباری گفته:
        مدت عضویت: 1501 روز

        سلام آرام عزیز

        امیدوارم حالت عااالی باشه🌹🌹🌹

        خداروشکر عزیزم بابت حال خوبت و تغییراتت خیلی خوشحال شدم خیلی خوبه که سفر رو شروع کردید من که لذت میبرم از هر روز این سفر پر از آگاهی ناب😍😃

        امیدوارم پایدار باشی در مسیر رشد و موفقیت❤️❤️❤️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    مجید حاجیوند گفته:
    مدت عضویت: 1507 روز

    بنام رب عاشق

    سلام به استاد عزیزم و تمامی سایت

    عاشقتونم

    خدارو هزارن با سپاسگزارم ک توی تغییر شخصیتم میتونم بگم تا حدودی موفق بودم

    من تقریبا از سه سال پیش تصمیم گرفتم که توی بحث مالی پیشرفت خیلی زیادی داشته باشم با توجه به سن کمی ک داشتم

    و از اونجا شد که این تکامل طی شد که من باورهامو بشناسم ک حداقل ۱سال و نیم طول کشید تا باور کنم که همه چیز از باورهای خودم شروع شده و با تغییر باورهایم میتونم زندگیمو تغییر بدم

    عزت نفس و اعتماد بنفسم بشدت ضربه خورده بود و من واقعا شوکه شدم بودم از این همه باور مخرب و از یه طرفم خیلی حالم خوب بود که تونستم باور کنم که همه چیز باوره و با تغییر باورهایم میتونم زندگیمو تغییر بدم و از این بابت خیلی حالم خوب بود

    میتونم ادعا کنم که من خیلیییی بیشتر از اینکه حالم بد باشه حالم عالیه عالیه ینی در هر شرایطی حالم واقعا مثال زدنی روحیم برای زندگی کردن

    و من نقطه عطف حال خوبی هام از جایی شرو شد که کتاب اسکاول شین یا همون چار اثر رو خوندم و بعد این تکامل طی شد و با سایت آشنا شدم

    و نمیدونید که این خاله خوبم چقدر بیشتر و بیشتر شد

    من دوسال کلا تو شهر خودم نبودم و وقتی برگشتم واقعا هیچی از گذشته خودم نگم هیچی درصد خیلی کمی از شخصیت قبلیم یادم بود

    و دوستانم وقتی از گذشتم تعریف میکردن به ولله خودم شوکه میشدم میگفتم منننن؟؟؟ 😕 😂

    خلاصه وقتی خودمو با دوسال پیش خودمم مقایسه میکنم واقعا روابطم حال خوبم مدیریت احساسم

    اخلاقم که من بشدت بداخلاق بودم

    صبرم

    ارتباطم با خانواده

    سلامتیم

    ارتباطم با رب جهانیان که من واقعا از خدا بدم میومد اینو بشدت باور کرده بودم که خدا کلا تو فاز من نیست کلا با من چپ کرده قرآنو که اصلا باور نداشتم اصلا هاااا

    ارتباطم با خودم که من همش دوس داشتم جای یکی دیگه باشم احساس می‌کردم که این من اونجوری که باید ارزشمند نیست در صورتی که هم قدم هم تیپم هم هم ظاهرم و تمامی ویژگی هایی که میتونست بهم اعتماد نفس بده رو داشتم ولی از درون خودمو ارزشمند نمیدونستم ولی خدا میدونه چقد امروز من مجیدو دوس دارم و همش میگم خوشبحال اونی که با من در ارتباطه 😂😂

    و همه اینها به ولله که با این سایت جزعی از گوشت و پوست استخونم شد

    اعتماد بنفسم عزت نفسم

    تحسین موفقیت های دیگران

    مطالعه کردنم که من متنفر بودم از کتاب

    شکر گزار بودنم

    نمیدونم شاید اینایی گفتم نصف تغییراتی ک من داشتم نباشه

    الهی شکرت

    خلاصه خیلی دوستون دارم

    دمتون گرم بابت وجودتون خیلی خوبید خیلی

    استاد دمت گرم مرد

    🌹🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    پریای ره یافته گفته:
    مدت عضویت: 1700 روز

    به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر.

    خدایی که درهای رحمتش همیشه بازه و کافیه ما هم درها رو باز کنیم تا نعمت به طرف ما سرازیر بشه.

    سلام خدمت استاد عزیزم که تولد شما تولد یکی از بهترین بندگان خداست و تو کائنات واسه شما جشن میگرفتن و شما که روی خودتون کار کردین و مدارتون بالا رفت که این جشن ها و هدایا رو ببینید.

    و سلام خدمت بانو شایسته ی عزیز که به حق بهترین شاگرد و همکار و همسفر استادی و چقدر این رابطه زیباست.

    چقدر متن های شما که به عنوان معرفی فایلها مینویسید زیباست و بجاست.

    سلام خدمت همسفران عزیزم برای تحولی ناب و چقدر این مسیر تحول زیباست.

    من هم دارم از مسیر تغییر لذت میبرم هم از نتیجه ای که در راهه و مقصدی زیبا و شخصیتی آرام و با ایمان.

    به لطف خدا و آموزه های استاد و صحبت محکم خدا که از زبان مریم عزیز که گفت اگه میخوای این مسیر زیبا رو ادامه بدی با ما همسفر باش در این مسیر و اگر میخوای بهونه بیاری که اصلا شروع نکن.

    از مریم مهربان و صبور که با خودش در صلحه این برداشت و کردم که خدا به دل مریم انداخت که اینطور بگه.خدا با من بود گفت با تو هستم پری.چون همیشه کارهات نصفه ست.همیشه هم که بهونه های ظاهرا به حق داری.

    تصمیم بگیر و متعهد باش حتی اگه بچه ها اجازه ندادن تا چهار صبح کامنت بذاری.

    گفتم چشم.

    وقتی این همه آدم تونستن و نتیجه گرفتن .من چرا نتونم.

    خدایا شکرت واسه برگ نهم سفر نامه.

    تولد و کادوی تولد.

    خدا رو شکر واسه تضادهای زندگی که خیلیها همونو بهونه میکنند واسه توجیح تمام بدبختیها و ناکامی ها.

    و شخصی مثل استاد از اون همه تضاد پله ای محکم از جنس اراده و آرامش و ایمان میسازه واسه رفتن به طرف خوشبختی و عرش و ثروتمند شدن.

    منم در تمام طول عمرم به شدت آرزو و حسرت داشتم و دارم اما

    اما به درخواست خودم و هدایت خدای مهربانم و آشنایی با استاد عزیزم همه چی داره درست میشه و نشونش احساس خوبه.

    خدا رو شکر واسه این همه ارسال آگاهی از طرف خدا به وسیله ی شخصی توحیدی و دریافت ما.

    ما داریم به طرف نور حرکت میکنیم و چند قدم دیگه تا خوشبختی مونده .به شرط ایمان و پشتکار و آرامش.

    استاد جان چقدر این حرف جالبه که ما هرچی از دیگران توقع داشته باشیم و وابسته ی انسانها باشیم ناخرسند میشیم.

    اما ما روی خودمون بی سر و صدا و بی ادعا کار میکنیم و نتایج بیرونی ما رو شگفت زده میکنه.

    استاد من امروز کامنت جلسه ی چهارم قدم اول و نوشتم.یکی از نکات اون فایل نچسبیدن به خواسته و قانون رهایی بود😭خدای من داره باهام حرف میزنه.

    من چند روز پیش با دیدن فصل جدید سفرنامه هدایت شدم به شروع فصل اول

    و در کنارش قدمها رو شروع کردم قدمهایی که نه ماه پیش خریدم و نتونستم ادامه بدم یا در مدارش نبودم.خدایا شکرت واسه این همزمانی که این روزا زیاد شده.

    و درس امروز رهایی بود.و روی چشمم میذارم هدایتتو و رها میکنم نتیجه رو کمکم کن .

    استادم نمونه ی بارز انسانی هست که وابسته ی نتیجه نیست و از مسیر رسیدن به خواسته ها لذت میبره.

    منم میخوام هر روزم معجزه باشه.

    خدایا شکرت که دیشب دلم خواست که فایل امروز سفر نامه فایلی باشه که استاد از خدا بیشتر صحبت کنه مثل فایلهای توحیدی استاد که همیشه به عنوان شارژ کننده و سبک کننده ازش استفاده میکنم.

    شکر که استادم از تو خدای جان جانانم صحبت کرد و حس خوبی گرفتم.

    خدایا من و همسرم سخت گیر بودیم و هستیم ولی تازگی ها داریم بهتر میشیم.

    من از صدای همسرم پشت تلفن میفهمم که داره آرومتر میشه و منم انرژی میگیرم.

    مادر من یکی از بندگان خوب خداست که معروفه به مهربونی و آرومی و خونسردی

    و انسانی که اصلا بلد نیست از کسی توقع داشته باشه و حرفهای استاد در مورد مادر من صدق میکنه.

    من هر شب اینا رو میگم.

    خدایا شکرت واسه استاد عباسمنش.

    خدایا شکرت بخاطر خودم و همسرم و بچه هام و مادرم و خانوادم.

    خدایا شکرت واسه همه اطرافیانم.

    خدایا شکرت واسه شهرمو کشورمو و جهانم.

    خدایا شکرت واسه تمام کائنات.

    خدایا شکرت واسه این همه آگاهی.

    استاد عزیزم ممنونم که جای خالی برادرمو واسم پر کردی.🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    افسانه گفته:
    مدت عضویت: 1708 روز

    سلام عزیزای دلم

    امروز روز نهم سفرم هستم

    چند روزیه با خدا خلوت بیشتری میکنم و بیشتر باهاش حرف میزنم میخوام اون قدر اینکار رو انجام بدم و اونقدر باخدا حرف بزنم تا بهش متصل بشم میخوام مثل خیلیا که خدا رو هر لحظه توی وجودشون حس میکنن منم اونطوری بشم میخوام اسم خدا بیاد اشک تو چشمام جمع بشه. میخوام لطیف بشم از مهر خدایی که توی وجودمه.میخوام اونقدر ادامه بدم که به یه ثبات فرکانسی برسم که خدا رو توی تک تک سلولهام، تک تک لحظاتم و همه جا حس کنم. میخوام اونقدر غرق در خدا بشم که دنیای درونم و با خدا بودن برام لذت بخش ترین تفریح دنیا بشه‌.

    خدایا به امید تو میدونم کمکم میکنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    دنیا گفته:
    مدت عضویت: 1694 روز

    سلام به استادعزیزم

    من هفته یپیش تولدم بود استاد و چقدر هر سال این حس رو داشتم که هدیه های من چی خواهدبود و اینکه همسرم چرا برای تولدم بازم بهانه کار داشت و اونطور که دوست داشتم مراسم تولدم برگزار نشد. استاد چقد این فایلحال من رو تغییر داد چقد آگاهی در این فایل بود اینکه وقتی خدا رو در دلت داری خدا برات همه چیز هست و اگر به خودش دل ببندی و زیبایی ها رو ببیبینی اون واست همه چیز میشه. استاد من یادم رفته بود که درست بیست روز قبل از تولدم یکی از خواسته هام اجابت شد و به طرز عجیبی با اینکه پول کافی نداشتم گوشی /آیفون ۱۲ رو تونستن بخرم چیزی که مدت ها بود دوست داشتم داشته باشم و این یعنی خدا بامنه ولی من بازم ندیدم موهبت های خدای خوبم رو به خودم اومدم و گفتم دنیا یادت نره که چه خدایی داری و هیچ چیز نبایدبرات مهم باشه جز خودش.

    از نشاانه های در صلح بودن با خودم میتونم مواردی رو عنوان کنم که قبلا اینطوری نبودم

    از موفقیت دیگران خیلی خوشحال میشم و احساس خوبی میگیرم

    از ویژگی های خوب آدما تعریف میکنم

    امروز هوا عالی بود هوا تمیز تمیز بود و انقد ابرا زیبا بودن که من یاد پرادایس افتادم با پسرم رفتیم پارک و اونجا کلی باهاش بازی کردم

    از حرف و رفتار دیگران دیگه کمتر دلگیر میشم البته باید بازم کار کنم رو خودم خیلی زیادتر باید کارکنم ولی همینم برای من خیلی پیشرفت بوده

    استادم هر چقد بخوام با کلمات بازی کنم بازم نمیتونم احساسمو به شما ابراز کنم فقط از خدا میخام بزودی بیام امریکا و از نزدیک استادمو ببینم و بهتون بگم چقد تو زندگیم مدیون شماهستم از خدا سپاسگزارم که شما رو آفرید و سر راهم قرار داد تو /آرامشی توخود خود عشقی دووووستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1772 روز

    سلام بر استاد عزیز و همفرکانسی های گرامی : درس قشنگ امروز در صلح بودن با خود . از همین لحظه که ساعت8/5 دقیقه ی صبح است به خودم قول می دهم که مراقب باشم ذهن و روح ام همیشه هماهنگ باشه به نحوی که به آرامش و شادی بیشتری برسم چیزی که همیشه دوست داشتم تو زندگی ام اتفاق بیفته. به خدای خودم قول می دم همان چیزی که هستم را راضی باشم .وابسته به چیزی نباشم و چیزی را به زور نخوام چون به دست نمیارم حتی اگر به زور به دست بیارم ازش لذت نمی برم(بارها تجربه اش کردم) خداوند را صد هزار مرتبه شاکرم که من را در این مسیر زیبا قرار داد. خدایا بابت تحول زندگی ام و هماهنگ شدن با قانون کاینات سپاسگزارم .الان متوجه شدم به میزانی که با قانون کاینات هماهنگ شویم کاینات ثروت ، فراوانی شادی سلامتی آرامش و تمام اتفاقات خوب را به سمت مون ارسال می کند خدایا بابت همه چیز سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: