داستان هدیه تولدم - صفحه 79 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    240MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی داستان هدیه تولدم
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1503 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 845 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان.

    سلام به استاد ومریم جان.

    روز نهم از سفر من برای تحول در زندگیم.

    درسهای امروز

    خودم رو دوست داشته باشم با خودم در صلح باشم.

    وقتی من خودم رو دوست دارم وهمین طور که هستم عاشق خودم می شم واعتماد به تفس دارم باخودم ودیگران درصلح هستنم از دیدن موفقیت وشادیهاشون خوشحال می شم جهان دیگران رو هم عاشق من می کنه وبه سمتم می یان.

    به چیزی یا خواسته ای نچسبم خواسته رو داشته باشم تجسم کنم اما بهش نچسبم ورهاش کنم هر چه بیشتر به چیزی بچسبی بیشتر دور می شی.

    ارتباطم رو با خدا تقویت کنم تلاش کنم برای دوستی با خدا وعاشق خدا شدن وچسبیدن به خدا تا همه چیز روبه راه بشه.

    خودم رو به ارامش برسونم تحسین کنم انچه زیبایی وخوبی در اطراف من هست را ببینم وبا تحسینشون بین ذهن وجسمم هماهنگی ایجاد کنم وبه ارامش برسم.

    خدایا شکرت برای درس امروز امید که عامل به این آگاهیها باشم.

    استاد ومریم عزیز سپاسگزارم.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مهری ناصری گفته:
    مدت عضویت: 818 روز

    سلام استاد جان مریم عزیزودوستان گلم

    چقدر یاد خودم افتادم که اصلا مادرم نمی‌دونست کی بدنیا اومدم -وهمیشه آرزو داشتم برام تولد بگیرن یادمه پولامو جمع میکردم کیک میخریدم وروش با کبریت تولد میگرفتم️

    اینم بگم با اینکه مثل بچه های الان اسباب بازی لوکس نداشتم ولی با همونا دلم شاد بود

    به هر حال من تو 7 سالگی راه استاد رو پیش گرفته بودم ولی حالا که باید رها باشم نیستم باید که یاد بگیریم حال دلمون رو خوب کنیم باهر چی امیدوارم با کمک شما استاد عزیز یاد بگیریم

    د. پناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    رویا زرینی گفته:
    مدت عضویت: 844 روز

    یه نام خداوند مهربانم

    سلام

    سپاسگذارم از شما استاد عزیزم

    برگی ازسفر نامه من امروز به این فایل رسیدم

    به موقع بود عشق بود پر از آگاهی بود نور بود خنده بود شادی بود احساس عالی بود همه چیز درونش بود و در عمیق ترین لایه وجودم نفوذ کرد خدایا شکرت خدایا سپاسگذارم که همیشه به موقعه همه چیز به من میدی عاشقتم خدای من و دوستت دارم استاد

    چقدر زیبا بود این جمله

    رابطه ی من با خداوند اصل است

    ورابطه ی من ودیگران نتیجه رابطه من وخداست

    وای عالی بود خدایا شکرت

    ویا این کلمه خود به خود اتفاق میوفته چقدر نشست در عمق وجودم و احساساتم عالی شد

    ممنونم استاد عزیزم ممنونم بانو شایسته مهربان

    در پناه خداوند شاد وسلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مائده انصاری گفته:
    مدت عضویت: 1372 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    امروز روز نهم از تحول زندگی

    همین که در این روز و این لحظه این فایل برای من باز شد و من بهش گوش دادم متوجه هدایت خداوند شدم

    تقریبا نزدیک به چند هفتست که سعی و تلاش میکنم که وارد یک حیطه کاری بشم بعد از شنیدن حرف های استاد متوجه شدم نحوه برخورد و این حرکات و اصرار مکرر من غلطه

    این نگرانی های من

    این افکار بانی احساسیه که خوب نیست و دنیا هم در جواب اتفاقی که خوب نباشه رو داره رقم میزنه

    متوجه شدم که من توکل و احساس خوب و رهایی درونیم کافی نیست و باید بیشتر از دیروز روی خودم کار کنم

    خدایا ازت ممنونم که امروز که خواستم سست بشم من رو هدایت کردی و نزاشتی از مسیر خارج شم

    خداروشاکرم که صحبت های امروز استاد من رو دوباره به یاد رابطه درست با خداوند انداخت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    زهراابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2397 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان و هدایتگر و حمایتگرم

    سلام به خدای قشنگم و سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و بی نظیر و دوستهای هم فرکانس من در این مسیر زیبا…

    روز نهم از سفر رویایی من

    استاد عزیزم من همیشه از لحاظ ظاهری و خانم بودن هیچی برای همسرم کم نمیزاشتم و سعی میکردم همیشه خوب باشم برای همسرم ولی متاسفانه اون احساس عشق رو زیاد از طرف همسرم جذب نمی کردم و همیشه احساس ضعف میکردم ولی تقریبا یک سالی کمتر یا بیشتر من بیشتر به درون خودم رفتم دیگه سعی میکنم محتاج توجه و دوست داشتن کسی نباشم بیشتر با خدای خودم یکم هماهنگ شدم و میبینم ابراز عشق همسرم خیلی متفاوت شده با من ابراز عشق پسرم دور اطرافیانم و سعی میکنم بیشتر این هماهنگی رو ایجاد کنم بیشتر از وجود خودم لذت ببرم و از توانایی هام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    لیلا موذن گفته:
    مدت عضویت: 507 روز

    به نام خالق عشق

    باشنیدن این فایل یاد این شعر افتادم که میگه

    با خدا باش و پادشاهی کن

    بی خدا باش وهر چه خواهی کن

    طبق گفته های استاد تنها کاری که باید بکنیم که همه چیز در زندگیمان عالی بشه اینه که با قلبمان دوست بشیم شادی رو در قلبمون پیدا کنیم جوری به مسائل نگاه کنیم که احساس بهتری به ما بده

    با خدای خودمان رفیق ودوست بشیم محتاج کسی نباشیم از اینکه هستیم راضی باشیم خودمون و دیگران رو به خاطر اینکه قسمتی از خدا هستیم دوست داشته باشیم در کل با خودمون در صلح باشیم واگه تعهد بدیم به خودمون که این کارها رو انجام بدیم آن وقته که زندگی ما شروع به تغییر می‌کنه

    طول این نه روز یاد گرفتم جهان مانند آینه عمل می‌کنه ما موجوداتی فرکانسی هستیم و به نظرم این فرکانسی بودن ما بزرگ ترین لطف خدا در حق بندگانش هست خدایا شکرت

    وقتی رابطه مون با خدا رو درست کنیم وقتی تنها قدرت جهان رو خدا ببینیم واو را باور کنیم خود به خود بقیه اتفاقات درست میشه

    خدایا شکرت بابت آگاهی های امروز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    رحمت الله غزنی گفته:
    مدت عضویت: 1973 روز

    روزشمار تحول زندگی من فصل یک روز نهم

    این فایل مصادف شده با روز معلم شغل من هم که معلمی است امروز برایم یک روز فوق العاده بود چقدر عشق دریافت کردم چهره های زیبای شاگردان عزیزم با احساسات پاک کودکانه شان ابراز لطف ومحبت شان واقعا برایم معنی واقعی خوشبختی است با چه عشق و محبتی برایم روز معلم را تبریک گفتند با چه عشقی تحفه می دادند خدایا شکر بخاطر این روز فوق العاده

    از روز که روزشمار را شروع کرده ام هر فایل برایم معجزه داشته با وجود که این فایل ها را من قبلا بارها و بارها گوش کرده بودم اما این بار یک دنیا تفاوت دارد اینگار برای اولین بار یک آگاهی ناب که سالها منتظرش بودم را شنیده ام خدایا شکر ات بخاطر این فایل ها و آگاهی ها که هر روز دنیایم را زیباتر میسازد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سارا صارمی گفته:
    مدت عضویت: 2166 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و دوستان خوبم

    امروز منتظر گام 23 پروژه خانه تکانی ذهن بودم ،دیدم هنوز روی سایت نیومده . یه هو اومد تو ذهنم که بیام این فایل رو ببینم ، چون قبلا این فایل نشونه من بود ومن به خاطر مطالب عالی که توی این فایل هست به یاد داشتم .

    اصلا این فایل انگار فشرده آموزشهای استاد هست و واقعا فایل رایگان نیست … استاد ازتوون ممنونم برای این سخاوتمندی بی حد و حساب .

    الان که دارم کامنت مینویسم 5 دقیقه ابتدایی فایل رو گوش کردم ، نکاتی که برداشت کردم رو با دوستای خوبم به اشتراک میذارم .

    – ما هر چی تجربه می کنیم ، بخاطر فرکانسهای خودمونه و ما باید تغییر کنیم تا زندگیمون تغییرکنه … دنبال هیچ چیزی نباشیم ، فقط متمرکز شیم روی شناخت خودمون ، اونوقت به فرکانسهای ارسالیمون آگاه میشیم و تازه می تونیم تغییرشون بدیم .

    البته این کلمه تغییر خودش یک مسیر هست که باید به صورت کامل طی کنیم تا نتایج اصلی بیان و تثبیت بشن ، یعنی این فرکانسها با یه دکمه تغییر نمیکنن ، باید ذهنمون منطقی شه برای تغییر و بعد ورودیهای مناسب بدیم که باورهای جدید ایجاد بشن .

    – باورهای اصلی و پایه ای که برای همه خواسته های باید داشته باشیم :

    1. باور کردن خداوند به عنوان تنها قدرت جهان ، مدیریت جهان و تمام هماهنگی ها رو خداوند انجام میده و خداست که به همه چیز آگاهه و تواناست ، به خواسته های ما آگاهه

    2. رابطمون رو با خدا بسازیم ، یعنی تلاش کنیم به جای جلب رضایت بقیه با قوانین الهی هماهنگ شیم و اون لطف هایی که خداوند به شکل مختلف به ما داره رو ببینیم و سپاسگزار باشیم .

    هماهنگ شدن با قوانین هم طبق برداشت خودم اینه که به هیچ چیزی نچسبیم و بدونیم این دنیا گذراست ، رها باشیم و در لحظه حال زندگی کنیم و برای خداوند تعیین تکلیف نکنیم .

    3. دنبال پیدا کردن ردپاهای خداوند تو زندگیمون باشیم به جای اینکه بخوایم هی چیزی رو به بقیه ثابت کنیم ، جاهایی که خدا هوامونو داشته ،دستمون رو گرفته و نعمتهایی مثل سلامتی که روتین شده تو زندگیمون ، بیایم سبک زندگیمون رو این مدلی کنیم … در واقع ذهنمون رو بی نیاز از دنیای بیرون تربیت کنیم

    البته که عملی کردن این آگاهی ها به این راحتی نیست ، قطعا ذهن بیکار نمیشینه اما طبق آموزشها من یادگرفتم که باید سمت خودم رو انجام بدم ، انشالله که خداوند یاریگر ما توی این مسیر هست .

    خدارو شکر می کنم که فرصت دیدن فایل و کامنت گذاشتن برای من فراهم شد ، بقیه فایل رو گوش میکنم و به لطف خدا باز کامنت میذارم . استاد عزیزم ازتون خیلی ممنونم و خداروشکر می کنم که هستید.

    دوستای خوبم برای شما بهترین ها رو می خوام… هممون در پناه خدا باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سمیه خطیبی گفته:
    مدت عضویت: 2244 روز

    استاد عزیزم سلام ،خانم شایسته عزیزم سلام

    سلام و درود به همه‌ی همراهان عزیز

    استاد امروز روز نهم از سفرنامه من هست و متاسفانه اینترنت من اصلا قطع قطع

    منم تو نوت گوشی می‌نویسم فردا براتون می‌فرستم

    در صلح بودن با خودمان ، امروز یاد گرفتم که خودم و خدای درونم را بیش از همه دوست داشته باشم یاد گرفتم منتظر سوپرایز شدن از طرف هیچ کسی نباشم یاد گرفتم اعتباری که دارم و از طرف خدا بدونم یاد گرفتم اگه باخودم در صلح باشم خودما دوست داشته باشم منتظر تعریف و تمجید از طرف دیگران نباشم خداخودش اون مهر واقعی اون درون زیبای منو به همه نشون میده احتیاج به هیچ تلاشی نیست

    هر تلاشی برای خوب نشون دادن خودمون برگشت به عقب هر نیازی برای توجه دیگران گرفتار مرداب شدن از جاری بودن وا می مانیم اگر قائم به ذات نباشیم هر رفتاری از بیرون به خاری به روح ما هست از جایی که ما یه چروک یه لک توی صورتمون را سریع متوجه میشیم ولی لطمه هایی که به روح ما زده میشه در اثر انتظار از غیر خدا متوجه نمیشیم فقط یه جایی می‌بینیم کم آوردیم ادامه دادن سخته انرژی نداریم تا کسی از بیرون نیاد کاری برامون انجام بده خودمون کاری از دستمون بر نمیاد واین نتیجه اینه که آدم با خودش در صلح نیست حتما عوامل بیرونی باید حالشو خوش کنه و عوامل بیرونی دائمی نیست اگه هم باشه توقعاتی چه بسا بی‌مورد و خیلی‌ بیشتر اون کاری که برای ما کرده را داره چون خود من بارها باهاش برخورد کردم

    استاد من و خانوادم همیشه تنهایی مسافرت میریم همه اطرافیان تعجب می‌کنند که چطور میشه تنهایی رفت جایی

    خیلی هم خوش میگذره چون استاد جان ما منتظر شاد شدن از بیرون و اطرافیان نیستیم

    استاد وقتی با خودم در صلح هستم منتظر هیچ محبتی و هیچ توقعی از دیگران نیستم اگه کسی برام کاری ویا محبتی کرد می‌دونم از طرف خداست و میگم سمیه تو به تنهایی هیچ اعتباری نداری چند بار براتون گفتم باز میگم تو شغلم مغازم بر خیابان نیست ،کوچیک ،کار اضافه و تبلیغات و فعالیت مجازی هم ندارم ولی از جاهایی که فک نمیکنم مشتری دارم یه وقتایی میپرسم از مشتری منو از کجا میشناسید از یه راههای عجیبی که مطمئن میشی غیر خدا نمی‌تونسته کسی این کارو بکنه وچون با خودم در صلحم حتی اگه مشتری اومد سفارش داد و کنسل کرد میگم خدایا شکرت قطعا بهتر برای من گذاشته شده حتی ته دلم ناراحت یا نگران نمیشم استاد یه وقتایی می‌بینم بعضی مامانا حتما انتظار قدردانی دارند من با عشق محبت میکنم و انتظار ندارم

    بر عکس خانواده و دوستان آنقدر دوستم دارند یه وقتایی شرمندشون میشم قبلا این‌طور نبودم هر چی رشد میکنم کامل تر میشم هر چی ارتباطم با خدا بیشتر میشه انتظارم از خلق الله کمتر میشه و چقدر لذت بخش اصلا امشب گریه میکردم که چقدر بی ادب بودم که از کسی محبت میخواستم ترحم می‌خریدم وقتی خان نعمت الهی گسترده روی سرم هست چرا بقیه

    استاد درباره ترحم خریدن بگم که از یه جایی فهمیدم آقا ،سمیه جان تو هرچی گردن کج کردی هر چی ابراز بدبختی کردی یه نفر ،حتی یه نفر نیومد بگه این یه دونه نون و بگیر بخور تا بعد عه عه چرا پس ترحم بخرم ،دیگه سرمو بالا میگیرم از مشکلاتم حرف نمی‌زنم اگه کسی پرسید میگم اوکی و چقدر عزت نفس گرفتم

    چقدر حالم با این سمیه جدید خوب چقدر قدر دان خدایی هستم که وقتی ازش درخواست

    اهدنا الصراط المستقیم کردم چه راحت هدایتم کرد

    برای همتون مخصوصا استاد عزیزم وخانم شایسته گلم آرزوی بهترین از بهترین ها را دارم الهی همیشه شاد و پیروز و تندرست باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    دختر خدا گفته:
    مدت عضویت: 941 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان الهی

    هوای شیراز بارونیه

    رعد و برقای قشنگی میزنه و نورش اتاق تاریکمو روشن میکنه ،با تمام وجودم قدرت و عظمت پروردگارم رو حس میکنم

    موزیک بی کلامی ک برای من موسیقیِ رهایی،آرامش،اطمینان و امید مینوازه

    تنهایی و سکوت ،صدای نم بارون ،صدای ادامه جریان زندگی ،فارغ از هر هیاهویی در جهان

    طبیعت به جریان خودش ادامه میده

    چه تو همراه بشی چه نه …

    زندگی رو به سعادت جریان داره و این تو هستی که

    انتخاب میکنی با این جریان ساده و قشنگ حرکت کنی یا خودت با دستای خودت مسیرو سخت کنی …

    خداوند حضور داره، این سفره الهی پهنه و اگه گنجایش ظرف تو برای برداشتن نعمت کمه ،کسی جز خودت مسئول نیست

    تو انتخاب میکنی ،تو ،

    این زندگی تمام و کمال سهم توئه ،و قدرت خلق همه چیز به تو داده شده

    خدای من …

    چطور اگه بهت بگم توسط مجهزترین و بهترین و خفن ترین نهادی ک میتونه وجود داشته باشه ،دیگه ساپورتی ،هرچی ک بخوایی تامین ،هرکاری بخوایی انجام بدی ،هر ازادی مالی و زمانی و مکانی و … همه چی فراهم ،باور میکنی اون نهاد و سازمان رو

    ولی اگه بگم خدایی ک جهان رو با این همه عظمت ،زیبایی ،دقت ،و خارق العاده بودنش خلق کرده ،همون خدا به تو فرصت “بودن” داد ،به تو فرصت تجربه زیبایی ها رو داد ،و به تو قدرت خلق تمام و کمال زندگیت رو داد ،سخته باورش ؟

    تو هر چیزی ک لازمه و فکر میکنی باید باشه رو داری ،فقط باید درست ببینی و درست ازشون استفاده کنی ،نباید دیدگاهت مثل 99 درصد جامعه باشه ،باید رو خودت کار کنی ،صبوری کنی ،نگاهت نگاهی زیبابین باشه ،هر لحظه طوری به مسائل نگاه کنی ک با آرامشت و حال خوبت ،ایمانت رو به خداوند اعلام کنی ،و واکنش این نیرو و این عظمت تو رو شگفت زده میکنه ‌‌‌‌…

    همه ی اون اتفاقات افتاد تا به درک بهتری از خودت برسی

    قدم به قدم پیش بیا

    از تاریکی نترس

    تا وقتی روی خودت کار میکنی ،باورهاتو درست میکنی،حالتو عالی نگه داری ،و ایمانت رو به یگانه الله جهانیان حفظ کنی ..‌. از چیزی نترس

    استاد چند روزه برگشتم به سایت

    و نمیدونم داره چی میشه

    فقط میدونم تو مدار تغییرم

    میرم تو سایت ک اهنگ گوش کنم اما نمیتونم ،و سریع همون لحظه میام اینجا

    دو روز پیش رابطم با صمیمی ترین دوستم جوری شد ک باید فاصله بگیریم،نمیخواستم بگم اما گفتنش شجاعتمو بیشتر میکنه

    البته از دید اون دوستم هنوز با همیم و فقط باید رو هدفا کار کنیم ،فاصله گرفتیم ک تمرکز کنیم رو هدفامون

    خداروشکر میکنم برای اینکه انقدر ارومم ،

    برای اینکه ادمای اطرافم تو فکر رشد و تغییرن

    برا عشق و احترامی ک همیشه دریافت کردم

    برا هدف و رویا داشتن ،شکر برا اینکه از بچگیم بهترینا رو درخواست کردم

    شکر برا اشناییم با شما استاد عزیزم ،برا این سایت ک میدونم و احساس میکنم با این اگاهی ها و عمل به حرفهاتون معجزه ها میبینم :)

    استاد دارم یاد میگیرم با تغییر زاویه دیدم حالمو خوب کنم ،و اطمینان قلبمو حفظ کنم ،

    هرچی ام ک بشه من میدونم دارم سمت آزادی مالی،زمانی و مکانی حرکت میکنم،دارم حسش میکنم ک چقدرررر حالم خوبه ،چقدررر تغییر کردم ،خدایا شکرت ،سلامتی و زیباییم ،انرژی بالا ،دوستان الهی ،شادی و عشق و نعمت ،خدایا شکرت

    Bmw 735i مشکیم ،توکار مشکی ،جاده ای ک دو طرفش با درختای بلند تزئین شده ،خنکی ملایم نسیمی ک میخوره به صورتم ، خودمو تو آینه ماشینم میبینم که چقدر به خودم افتخار میکنم ، نور روز رنگ چشمامو روشن تر کرده و تو چشمام به خودم نگاه میکنم و میگم خدایا چی خلق کردی اخه :) عاشق تو و خودمم جفتمون با هم …. صدای نفسام ،صدای قلبم ،صدای الله یکتام ک همیشه با سکوتش حرف میزنه باهام ، خدایا سپاسگزارتم ،بالاخره شدددد

    عزت خواستم بخشیدی …

    عشق خواستم ،بارید رو سرم

    نعمت و ثروت خواستم ،مهیا شد

    زیبایی و سلامتی و حال خوب خواستم ،نورت تابید

    مسیر خواستم ،مسیر شدی

    همراه خواستم ،یار شدی

    بدون اینکه متوجه باشم هر لحظه مراقب بدنم بودی

    هر صبح خورشید و هر شب ستاره ها رو بهم نشون دادی

    سبزی درختا ،بوی بارون ،دستان پاک و الهیت

    حتی هرکس ک خودش میگفت من اخلاقم فلانه و … همرو برا من خوب کردی :)

    چطور از عظمتت از مهربونیت ،از اینکه همیشه باهام بودی ،با منی ک با فاطمه ای ک کیوت و بامزه توعه

    کل وجودش یه نقطه اس مقابل عظمتت

    الله من … دلم تنگ میشه برای ادمهایی ک گذاشتی تو مسیرم و به هرعلت ک الان نیستن

    اما من به تو اعتماد دارم

    خیلی اعتماد دارم

    خودمو قبول دارم چون تو رو باور دارم

    تو هویت منی ،تو …..

    خدای من …الله من … با قلبم با همه خطاهام

    همه شرک و ناسپاسی ها برگشتم ،چون جز تو مسیری این همه مطمئن نمیشناسم ،

    تو همه ی منی …

    تو ک به قلبم اگاهی ،پس واضحه همه چیز

    از تنهایی میترسیدم و الان انتخابم تویی

    ازت سپاسگزارم ک فرصتی رو فراهم کردی تا با خودم و تو تنها باشم ،فقط من و تو …

    من به تو اعتماد دارم

    فقط اینو میشنوم ک تو رو خودت کار کن ،من بقیشو درست میکنم …

    مثل چشمای قشنگی ک بهم بخشیدی؟

    مثل حال خوب الانم ؟ مثل نگرشم به تو و خودم ک درستش کردی؟ مثل اشناییم با استاد عباسمنشم؟

    خانواده دوست داشتنیم ؟دوستای خوبم ؟ مثل قدرت تصور‌ و خلق کردنم ؟ مثل قوانین بی نقصت ؟

    مثل عشق و احترامی ک بهم دادی؟

    مثل ارامش و سکوت وجودم ؟

    مثل اسون شدن و لذت بخش شدن کارام؟

    مثل ماژیک هایلایت نارنجیه ک فقط تو ذهنم رد شد ک میخوامش و فرداش گذاشتیش رو میزم؟

    مثل غذا های خوشمزه ای ک میفرستی برام؟

    مثل وقتی ک دیشب صدات کردم و ازت خواستم کمکم کنی و هلم بدی تا تو مسیرم حرکت کنم و اونوقت صبح زود آبجی قشنگه بیاد از خواب با ارومی بیدارم کنه و بغلم کنه و بگه پاشو قشنگم تو میتونی برسی به هدفت و بگه شبش خوابمو دیده ک رسیدم ؟

    منو ببخش ک با وجود تو ،حس تنهایی کردم …

    پروردگارم …

    تو آگاهی به قلبم ک من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: