داستان هدیه تولدم - صفحه 93 (به ترتیب امتیاز)


  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    240MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی داستان هدیه تولدم
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1503 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شيدا نوید گفته:
    مدت عضویت: 2201 روز

    سلام سلام

    تحول روز شمار زندگی من روز نهم

    احساس وابستگی برای به دست آوردن هر چیزی باعث دور شدن ما از خواسته امون میشه و من هم این رور تجربه کردم هرچقدر حرص بخوری و اصرار داشته باشی و وابسته نتیجه بشی اتفاق نمیوفته.

    همه کارها باید به آسان ترین روش ممکن انجام بشه اگر سخت شد یعنی داریم از مسیر اشتباه میریم. این به این معنی نیست که برای خواسته هامون تلاش نکنیم به این معنی نیست که زمان برای کسب مهارت و تجربه نذاریم بلکه به این معنی هست که اون زمانی رو که میذاریم برای کارمون ازش لذت ببریم و خوشحال باشیم بقیه اش رو خدا می رسونه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مستانه اقبالهء گفته:
    مدت عضویت: 2176 روز

    سلام بر استاد عزیز و تیم زحمتکش که این آگاهی های ناب رو رایگان به ما منتقل میکنن

    روز ۹ام سفر نامه روبه نام خدا وند آغاز می کنم که وقتی انسان تغییر می کنه همه چیز در زندگیش تغییر میکنه

    وقتی انسان روی خودش کار میکنه اعتماد به نفس خودش رو بالا ببره فارغ ازاینکه دیگران چی میگن

    خودش رو دوست داشته باشه

    رابطه ی عاشقانه با خدای خودش داشته باشه در وجود خدا غرق بشه

    ما خود به خود مورد توجه قرار میگیریم خداوند کاری

    میکنه که همه ما رو دوست داشته باشن وقت رابطه ی خودمون رو با خداباور کنیم و خدای خود رو باور داشته باشیم و حرف دیگران برامون مهم نباشه

    کم کم ما با خودمون در صلح هستیم

    از همین چیزی که هستیم راضی باشیم دیگران رو دوست داشته باشیم و این رو باور کنیم که روح خداوند در درون تمام موجودات هست وبه هستی عشق بورزیم تجربه اش ثروت سلامتی آرامش و فراوانی و دوستان خوب میشه

    ما وقتی فاصله ی فرکانسی بین روح و ذهن ما زیاد باشه از خدا دور میشم ولی وقتی فاصله ی روح ودهن اولشه همه چیز رو از نگاه خداوند میبینیم همه چیز لذت بخش میشه و اتفاقات خوب رخ میده کارها به آسانی انجام میشه

    پس همه چیز به نحوه ی تفکر و نگاه ما بستگی دارما باید رها باشیم به خواسته هامون نچسبیم وقتی خواسته ی خود رو رها کنیم آن خواسته در وقت خودش در زمان و مکان خودش حتما رخ میده

    ما باید از زندگی خودمون لذت ببریم و رها باشیم

    حتی روزهای تلخ زندگی رو باید دوست داشته باشیم چون آن روزها باعث تضاد در زندگی شد وما به خواسته ی خودمون رسیدیم

    ما باید نگاه خودمون رو عوض کنیم و تنها قدرت رو خدا ببینم و تنها از او یاری بخواهیم زندگی به کام ما خواهد شد

    ما اگه رو مسائل بیرونی کار کنیم کا رابیشتر گره میخوره

    ما فقط باید روی قلب خودمون با خدا کار کنیم

    ما باید زندگی رو راحت بگیریم اگه خدا رو باور کنیم

    ما‌باید خیلی چیزها برامون مهم نباشه خونسرد باشیم وزندگی رو از نگاه خداوند ببینیم مطمئن باشیم کارها وقت خودش انجام میشه

    پس آسان بگیریم تا جهان بر ما آسان بگیره

    ممنون استاد عزیز از این آگاهی ناب که عاشقانه با ما💗💗💓 در میان میزارین💓💗💓💗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 2233 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم

    خانم شایسته ی مهربونم

    و دوستان چون برگ گلم

    روز نهم سفرنامه

    این متن خیلی بزرگ بود خیلی وسیع بود و خیلی اعجاب انگیز

    این که یاد بگیریم در صلح باشیم با خودمون و ایمان داشته باشیم که همه ی اون اتفاقایی که منتظرشیم در زمان مشخص خودش رخ میده

    من هم تقریبا گذشته ی اینچنین دارم

    ولی یکم با کیفیت تر

    اما مدتهاست که فقط چشمم به دست پر توان خدای مهربونمه

    و هرهدیه ای رو از اون میخوام و بهترین هاروبهم میده

    اصن یه جورایی اون کمبود های دوران بچگیم جبران شده برام

    خیلی خوشحالم از اینکه خدای من انقد مهربان و بزرگه

    و ممنونم از شما استاد گرانقدر

    اتفاقات هر روز من خیلی قشنگه

    و

    امروز

    از صبح یکی از دوستام رو دیدم بهم یه شاخه گل هدیه داد

    شکفتن غنچه ی گلم که چند روز منتظرش بودم

    و غذای خوشمزه ای که تهیه کردم و میل کردیم به شادی

    و حس و حال خیلی خوبم

    و بازی با دخترکم

    همه و همه اتفاقات قشنگ امروز من بود

    خدایا شکرت

    سپاسگزارم استادجان

    شاد و سلامت و ثروتمند باشید❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    رضا بهداروند گفته:
    مدت عضویت: 1817 روز

    بنام خدواند بخشایشگر و بی همتا❤

    سلام و درود بر استاد گرانقدرم ❤

    در مورد این فایل باید بگم که یه زمانی توجهم روی این بود که تاریخ تولدم نزدیک که میشد منتظر بودم ببینم چه کسی بهم تبریک میگه تا خوشحال بشم و حس کنم کسی به یادم هست.

    طبیعتاََ انسان دوست داره مورد توجه دیگران قرار بگیره.

    اما بعد از مدتی بخودم گفتم دلیلی نداره منتظر تبریک دیگزان باشی ، ببین چجور خیلی ها اصلا براشون مهم نیست که تو چه روزی به دنیا اومدی و یا کلا یادشون نیست، پس در نتیجه تو خودتی و خودت، و نباید برات مهم باشه توجه دیگران، بعد از اون روز یادمه رفتم یه کیک فنجونی کوچیک گرفتم و یه چوب کبریت گذاشتم وسطش روشنش کردم و فوتش کردم و به خودم تولدمو تبریک گفتم.

    اونروز معنی توجه بخودم رو فهمیدم و کلی لذت بردم، به اینکه نباید خوشحالی و تایید خودمو وابسته کنم به نظر و توجه دیگران. الان سالهات که هرکسی تولدمو تبریک بگه یک حس عادی دارم و هر کسی که نگه اصلا برام مهم نیست.

    واقعیت همینه که نباید بچسبیم به خواسته ای، و خداروشکر با این آگاهی های کسب شده از استاد، هم آرومتر و هم امیدوارتر به آینده شدم و این آرامش هم با نگاه کردن به نتایج زندگی استاد به دست اومده که خیالم راحته استاد انجامش داده و نتیجه دلخواه رو گرفته ، پس منم میتونم انجام بدم و نتیجه مورد نظرم رو دریافت کنم.

    روزها بود که حرص همه چیز رو میخوردم، اما حالا با اینکه حتی شرایط ماایم خوب نیست، ولی دلم آرومه و پر از امیدم برای آیندم ، چون دارم علایقمو دنبال میکنم و به حرف هیچکسی هم توجه نمیکنم و فقط رو به جلو قدم بر میدارم و باورم دارم که نتیجه عالی میگیرم، چون قوانین خداوند ثابت هستند و این فرصت رو دارم که زندگیمو بهتر و بهتر کنم.

    در مدار خدا مانا باشید❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    اسما گفته:
    مدت عضویت: 2073 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام ب شما دوستان و همراهان عزیز واستادومریم بانو

    نکاتی ک از فایل روز نهم هدیه تولد دریافت کردم اول از همه خاطره تولدامسالموبگم

    یادمه ک پارسال تولدم انقدناراحت بودم کسی یادش نبود از افرادی ک برام مهم بودن توقع داشتم ولی هیچ کدوم یادشون نبودبااینک ی عده هم یادشون بود ولی طعم تلخی اونایی ک میخواستم شیرینی تبریک بقیه رو هم برام از بین برده بود و ی روز بدی رو پشت سر گذاشتم فقط ب تبریکشون راضی بودم درخواست تولد و کادوهای آنچنانی هم نداشتم ولی نبود تااینک اون سال گذشت و رسید ب امسال ک یک هفته پیش تولدم بود (تولدم مبارک باشه😍) سعی کردم برام مهم نباشه کسی تبریک بگه نگه و ی روز خوبی برا خودم بسازم و خودم برا خودم کادوگرفتم باحال خوب بااینک هنوز روز تولدم نرسیده بود همون شخصی ک پارسال ازش توقع داشتم امسال هنوز چن روز قبل بهم تبریک گفت روز تولدم همون شخص بهم کارت هدیه داد ک هیچ توقعی نداشتم ازش و خیلی از دوستام بهم تبریک گفتن ی عده یادشون نبود وبعدایادشون اومد ناراحت نشدم باخوشحالی قبول کردم همین ک یادشون اومده بود و خلاصه ک تولدامسالم خیلی بهتر از سالهای قبل گذشت خداروشکر ❤

    و امانکات مهم فایل؛

    چسبیدن ب خواسته هامون باعث میشه بیشترازخواسته هامون دور بشیم هرچی بیشتر زور بزنیم برا کاری اینوربدواونور بدو خیلی دیرتر می‌رسیم ب مقصد به خداتوکل کنیم تا جایی ک حسمون خوبه حرکت کنیم و جلوبریم از ی جایی ب بعد بهتر ک رها کنیم وابسته خواسته هامون نباشیم

    وقتی خودتوتوانمندی هاتوباور کنی فارغ ازاینکه بقیه باورت کنن یا ن وقتی خودتودوس داشته باشی فارغ ازاینکه بقیه دوست داشته باشن یا ن رها باشیم از انسان ها و خداروباورکنیم ایمانمون رو تقویت کنیم محتاج توجه بقیه نباشیم خود ب خودارزشمندمیشیم ب ما توجه میشه محبت افراد ب ما جلب میشه

    ✔بهترین و بالاترین رابطه ،رابطه باخداونده.رابطه با بقیه نتیجه رابطه با خداونده وقتی باخداخوبیم ینی باخودمون درصلحیم نگران نیستیم حسرت نداشته هارونمیخوریم از جشن بقیه خوشحال میشیم ازکادو دادن ب بقیه خوشحال میشیم وقتی باقلبمون دوستیم احساس فوق العاده داریم دراین صورت همه چی خود ب خود درست میشه لذت ببریم از زندگیمان خودش اتفاق میفته

    وقتی برا خودت زندگی کنی نظر بقیه برات مهم نباشه وقتی با خودت درصلحی همه چی خود ب خود اتفاق میفته

    ✔✔نگران ک باشیم ینی هنوز ایمان نداریم ک خواستمون محقق میشه وقتی نگرانیم ینی بیش ازحدچیزی رو جدی گرفتیم جدی ینی جوری نگاه نکن ک اذیت شی

    ✔منظورازاینک باورهامونودرست کنیم ینی اینک وقتی تو ی موقعیت نامناسب قرارداریم نگاهمون رو جوری تغییر بدیم ک ب ما احساس کمی بهتر بده باخودمون بگیم شاید اگ منم جای اون شخص بودم همین جوررفتارمیکردم جوری نگاه کنیم حالمون بهتر باشه بیخیال تر باشیم راحت تربگیریم زندگی رو

    ✔اگ زمانی تضادی درزندگیمون رخ داد احساسمونوخوب کنیم تضادهااومدن ک مارورشدبدن تضادهایی ک در گذشته داشتیم باعث شدن ما الان ب اینجابرسیم اون روز ها روزهایی بودن ک برای تکاملمون نیاز بودن اونا باعث شدن خواسته های جدیدی داشته باشیم

    ➰باورهای زیبایی ک از این فایل ازاستاددریافت کردم:

    ➕به هر صورتی ک ما رفتارمی کنیم جهان همون چیز رو ب ما نشون میده اگ ما طبیعی باشیم اتفاقات طبیعی جهانو تجربه میکنیم همه چی طبیعی رخ میده طبیعت جهان بر خیره طبیعت جهان اینه ک ما ب خواسته هامون برسیم وقتی ما ب خواسته هامون نمیرسیم این غیرطبیعیه ینی ی چیزی این وسط اشتباس ک سر راه ماس و اون هم باور اشتباه ماست

    ➕خداوند ببشترازمامیخواد ک ما ب خواسته هامون برسیم چون سیستم جهان اینطوریه ک وقتی ما ب خواستمون میرسیم جهان گسترش پیدامیکنه حق نداریم بگیم خدا نخواست یا قسمت نبود و نالایق بودن خودمونوبندازیم گردن خدا و برارسیدن ب هدفمون تلاش نکنیم وباورهامونوعوض نکنیم

    ➕باور بسیارزیبای دیگ این بود ک زندگی کردن و طبیعی زندگی کردن و رسیدن ب خواسته هااسونه این هم باز بستگی ب باورماداره ک چجورببینیم زندگی رو سخت بگیرم اونم سخت میگیره راحت و آسون بگیرم همه چی ب راحت ترین شکل ممکن برامون پیش میاد مثل استادک بارهادیدیم و شنیدیم داستان زندگیشون ک همه چی رو راحت بدست اوردن

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1756 روز

    سلام به استاد عزیز و همه ی دوستان

    من خیلی وقت ها پیش اسم استاد رو شنیده بودم، ولی هیچ وقت توی مدار ایشون نبودم.

    چند وقت پیش بعد از خواندن کتاب چهار اثر از فلورانس اسکاول شین، برای خودم روی کاغذ نوشتم:خونه خریدن آسونه، ماشین خریدن آسونه…

    ولی اینقدر باور نداشتم که پاکشون کردم، حالا وقتی استاد میگه من راحت به این چیزها رسیدم، میگم بهار الان وقتش بود که با استاد آشنا بشی الان تو مدار حرفهای استاد هستی.

    واقعا همه چیز باوره، باور کنی سخته، سخت میشه و باور کنی آسونه، آسون خواهد شد.

    موفق و موید باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فهیمه و علی دوست داشتنی گفته:
    مدت عضویت: 2313 روز

    به نام خالق عشق

    سفرنامه روز نهم

    خداوندا بهترین مطالب رو بر زبانم جاری کن تا به بهترین شکل ممکن بنگارم

    میخوام از در صلح بودن با خودم بگم براتون یکی از چیزهایی که قبلا خیلی من رو اذیت میکرد حرف های بقیه در مورد من بود و بخاطر ترس از حرف بقیه که خوب در مورد من صحبت کنن یه نقاب زده بودم رو صورتم و چهره واقعیم رو هیچ کس نمیتونست ببینه حرفی رو میزدم یا نه اصلا حرف نمیزدم که نکنه یه وقت حرفم اشتباه باشه بقیه مسخرم کنن😆 و یا کاری رو میکردم که بقیه خوششون بیاد و بگن واقعا چقدر ادم کارییه رفتاری رو میکردم که اصلا از ته دلم راضی نبودم و من خیلی از فضاهای که توش غیبت باشه و در مورد بقیه حرف بزنن دوسش ندارم و چون برای خودم ارزش قایل نبودم تو رودربایستی مثلا به اونجا میرفتم با اینکه درونم غوغا بود و میگف اهای بچه چرا جرات نه گفتن رو نداری😪😪

    چرا جایی میری که از کمروییت سو استفاده میکنن و همش تو ذهنم با خودم درگیر بودم تا اینکه با این سایت و استاد عزیز آشنا شدم و فهمیدم که من هم حق دارم نظراتم رو بگم جایی که دوست دارم فقط برم . رفتاری که به نظرم درسته رو انجام بدم و حرفی که به نظرم درسته رو برنم اصلا بقیه تو زندگیم تاثیری ندارنن چه بقیه خوششون بیاد و چه خوششون نیاد اصلن اونا تو زنگیم نباشن هم خداوند هست و اونا فقط دستی از طرف خداوند هستن اونا نشد خداوند از یه دسته دیگه کمکم میکنه و من نباید به بقیه باج بدم 💪💪

    واقعا از خداوند ممنون که این شهامت رو به من داد تا به سبک خودم زندگی کنم و برای خودم و زندگیم ارزش قایل باشم و خودم تصمیمات زندگیم رو بگیریم نزارم دیگران روم تاثیر بزارن و با ایجاد احساس خود ارزشمندی و دوست داشتن خودم چقدر بقیه دیدشون نسبت بهم عوض شد واقعا همه چیز از درون انسان و رابطش با خودش ناشی میشه و من هر روز روی دوست داشتن خودم با همین خانواده با همین وضع مالی با همین همسر کار میکردم و میگفتم من با بقیه هیچ فرقی ندارم با اینکه من کار آزاد دارم و دور بریام همه کارمندن یه جور بد حس میکردم که به من نگاه میکنن و خخوددشون رو بالاتر میدونن ولی من با کار کردن روی خودم که همینی هستم خیلی خوب و عالیم و تازه بعضی جاها خیلی هم ازونا سرترم اتفاقات باورنکردنی برام رخ داد کلا کائنات من رو از اون فضاها انتقال دادا به یه فضایی که علاوه بر اب و هوای مطبوع همه ادم های دوربرم خیلی مقیدتر هستن و دوست داشتنی تر و چقدرم هم منو بزرگ میدونن و برام ارزش و احترام قائل اند و هنوزم میتونن بهتر و بهتر بشن. و الان همون ادم های قبلا خیلی برام ارزش قایلند از حرفام حساب میبرند و میزارن خودم تصمیم برای زندگیم بگیرم خدایا مچکرم که قدرت در دستان توست و ادم های دیگه هیچ قدرتی تو زندگیم ندارن و خودم خالق زندگیم هستم خدایا شکرت خدایا شکرت که این مسیر رو بهم نشون دادی الان به سبک خودم زندگی میکنم اصلا برام مهم نیست کسی بیاد خونم یا نیاد و میگم هر کس میخواد منو باید همین جوری که هستم بخواد و گرنه هرری😄😄 ما نیستیم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مرضیه سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 2093 روز

    سلام

    برگ دیگر روز شمار تحول من

    وابستگی یکی از نشانه های عدم عزت نفس هست

    اصلا هم خوب نیست که کسی وابسته شما باشه و به اون شدت عاشق شما باشه

    این حالات مخالف عزت نفس است

    من که میخوام عزت نفسم بالا باشه باید رها باشم از هرکس و هرچیز

    حتی همسرم

    من خودم قبلا که عزت نفسم پایین تر بود واصلا قانون رو نمیدونستم

    همش از همسرم محبت میخواستم

    همش میگفتم تو من دوست داری پس چرا ابراز نمیکنی

    چرا گل نمیخره چرا کیک تولد نمیخره و…….

    خیلی چیزهای دیگه

    الان که قانون رو میدونم و روی رابطه خودم و خدا کار کردم

    به خدا باورتون نمیشه

    هنوز این گل رو از روی یخچال برنداشتم گل دیگه برام میخره

    با مناسبت یا گاهی بی مناسبت کیک میخره

    سال قبل برای اولین بار روز زن برام یه گل بزرگ که قیمت بالایی داشت با پول نقد هدیه داد

    سالگرد ازدواجمون برام کادو کیک گرفت

    روزی نیست که بهم ابراز علاقه نکنه تحسینم میکنه

    اینقدر ابراز علاقه میکنه که گاهی خودم خسته میشم😂

    اصلا یادم رفته که یکی از آرزوهام داشتن چنین همسری بود

    همه اینها نشانه در صلح بودن خودم

    و رابطه ای که با خدا ساختم

    و عاشق خودم شدم بدون اینکه کسی دوستم داشته باشه یا نه

    سلامتی که بدست آوردم نشانه واضح در صلح بودنم هست

    احساس خوبی که بیشتر اوقات دارم

    نشانه درصلح بودن خودم هست

    به قول استاد من تغییر رو از خودم شروع کردم

    اول خودم قوربون صدقه خودم رفتم اول خودم خودم رو تحسین کردم بعد شرایط تغییر کرد

    خداروهزاران مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    نفیسه گفته:
    مدت عضویت: 1788 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همه دوستان عزیزم

    من در گذشته خیلی انسان بسته ای بودم یعنی دنیام خیلی کوچیک بود بچه که بودم الان که فکرشو میکنم واقعا نمیدونم باورام از کجا بود که انقدر کوچیک بود من واقعا فکر میکردم دنیا مال همه انسان ها هست جز من واقعا خودمو جدا میدیدم از بچه های اطرافم و فکر میکردم که اونا یه موجودات دیگه ای هستن و من یکی دیگه من محکومم که بقیرو تماشاکنم اونا مثلا جشن تولد داشته باشن اما من حتی حق ندارم فکر کنم الان که دارم نگاه میکنم برای یک دقیق بعدم هم تصمیمی نداشتم و فقط بزرگترین ارزوم برای اون سال این بود که بتونم مثل بچه های دیگه برم مدرسه و درس بخونم فکر میکردم که من باید بقیرو نجات بدم به راه راست دعوت کنم این اون چیزیه که من براش بدنیا اومدم که بقیرو به خواسته هاشون برسونم پیشرفت کنم برای بقیه درس بخونم برای بقیه و بقیه منو تشویق کنن و به به بگن و واقعا برام افکار انسان های دیگه راجعبه خودم بسیار بسیار بسیار مهم بود که الان فهمیوم پاشنه اشیل بزرگم افکار بقیه ادماست اما از یه روزی تصمیم گرفتم دیگه قبول نکنم و بگم اونا دارن منم میخوام داشته باشم چون فکر میکردم هر بچه ای که تو خانواده ثروتمند بدنیا اومده واقعا خوش شانسه و من نه تصمیم گرفتم اینو تغییر بدم چون دیدم ادمایی رو که سرنوشت خودشونو تغییر دادن تصمیم گرفتم دیگه خودمو کوچیک ندونم منتظر نباشم که بقیه برام کاری کنن دنبال کتاب ها رفتم چون ارومم میکردن و باورای درست تری از باورای من داشتن بزرگتر شده بودم از نظر فکری تو یک فرکانس بالا رفتم کم کم چون کتابا پراکنده بودن و من هم فکرم بزرگ بود و به نتایجی هم رسیده بودم اما اونی نبود که بخوامش رفتم دنبال ویس و کلیپ های موفقیتی از اونا که رد شدم و برام کوچیک بودن و احساسمو زیاد خوب نمیکردن و اوناهم تقریبا پراکنده بودن همش میگفتن سخت تلاش کن سخت تلاش کن من واقعا تو درسام بهش عمل میکردم واقعا سخت تلاش میکردم اما به نتیجه ای که میخواستم نمیرسیدم و میدیدم که اونایی که زیاد تلاش نکردن و خوش گذروندن به چیزایی که میخواستن رسیدن و نکتش اینه که من فکر میکردم که گاهی الانم ناخود اگاه فکر میکنم باید سخت تلاش کنی وقتی سخت تلاش کنی لایقی که به اون خواسته برسی این باوره ۹۰%جامعه ماست و این هم یکی از پاشنه های اشیل منه کم کم خسته شدم دیدم نتیجه نمیگیرم با استاد اشناشدم کم کم از ویس ها نتیجه گرفتم اومدم داخل سایت با ایشون اشناشدم گفتم پسر تو این همه دنیارو دور زدی اما نفهمیدی هگه چی خودتی خودت اگر حال خودت خوب باشه به همه چی میرسی و دنیارو تکون میدی بقیه کین بقیه ای نیست تو مهمی تو درسته الانم من اونی نیستم که میخوام اما دارم خرکت میکنم دنبال اینم باورای غلطمو بشکنم الان تقریبا هیچ کسی رو از خودم بزرگتر نمیدونم فقط بزرگی ادمارو با افکارشون میسنجم نه با دارایی هاشون گرچه من هم ثروت میخوام هم سلامتی هم برابط عالی اما واقعا خیلی فرق کردم خیلی از بقیه عقب بودم اما الان فکر میکنم با اطرافیانم فقط در زمینه ثروت عقبم که اونم براش قدم بر میدارمو درست میشه من هر روز از ریسه بزرگ میشم و باورامو درست میکنم خودم میگم سرعتم کنده من شاید در مدارای پایین باسم اما تلاشمو میکنم میام بالا چون عجله کردم گاهی دچار روزمرگی شدم از سایت دور شدم ولی الان تجربم بیشتره میدونم هر جور شده باید باشم ولخره میرسم به ثروت چون ثروت اولین چیزیه که باید داشته باشیش که بتونی زندگی رو جلو ببری و ذهنتو اروم کنی و میدونم به طور طبیعی باید باشه من راهشو بستم باید این دیوارو بشکنم چجوری نمیدونم ولی پیش میرم و از وقتی که ارزشمنی رو تو وجودم پیدا کردم اعتماد به نفس دارم و کارای خودم و اطرافیانم هم راه میوفته من واقعا قبلا انقدر خودمو بزرگ نمیدیدم که برام تولد بگیرن همیشه میگفتم برای خواهرم بگیرن من خوشحالم اما الان اصلا برام مهم نیست که بگیرن یا نگیرن من خودم میرم شیرینی میگیرم که باهم بخوریم یا میرم پیاده روی و بیرون که شاد باشم کنار خواهرو برادرم ولی دوست دارم که به بقیه کادو بدم براشون کیک بگیرم و این کارو هم کردم و بازخوردشم دیده و همین که من هر روز متولد میشم و بالا میرم و پیشرفت میکنم خودش از تمام سالای الکیی که گذشت با ارزش تره خدایا شکرت و به وجود تمامتون افتخار میکنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    ابوالفضل اولیائی گفته:
    مدت عضویت: 2391 روز

    سلام

    چیزی که من متوجه شدم اینه که ؛

    وقتی به چیزی می چسبی ، یعنی بهش احساس نیاز داری .یعنی از وضعیتی که الان داری راضی نیستی و این یعنی فرکانس ناخواسته . چون داری به کمبود توجه میکنی

    اما داشتن خواسته و بعد رها بودن از اون یعنی لذت بردن از الان . از همین امکانات و نعمت ها . یعنی فرکانس داشتن. یعنی فرکانس خوب و درست. یعنی ایمان داشتن به قانون احساس خوب= اتفاق خوب

    از آنجایی که زمان مرگ مشخص نیست پس بیشترین بهره رو از لحظه حال می بری و به قانون فرکانس هم ایمان داری که اگه زنده باشی طبق قانون حتما به خواسته ات و اصل فرکانس و احساس خوب خواهی رسید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: