این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-25.gif8001020پشتیبانی سایت/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngپشتیبانی سایت1970-01-01 00:00:002024-07-12 18:47:15جهت دهیِ آگاهانه به کانون توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
ما در جهانی زندگی میکنیم که به فرکانس ها ما پاسخ میده من با توجه کردند به چیزهای که میخوام اساس آن موضوع رو توی زندگی مو نمایان میشه من با اجرای درست این قوانین و خلق خواسته هام به چند آروز که داشتم رسیدم وقتی تعهد دادم به خودم که در مسیر الهی باشم با تفکر و تعقل در زمینه قوانین کائنات ایمان دارم بهترین ها در اختیارم قرار میگیره هر زمان خودم اراده کنم من به نیروی که درونم نهفته بود پی بردم چقد من تاثیر گذار شدم من قبل از شروع جدی وقتی به خودم قول دادم در مسیر ثابت قدم باشم بصورته قلبی من تمام کارهامو با موبایل انجام میدم نه لپتاپ داشتم نه سیستم کامپیوتری پولی هم نداشتم رویای در ذهنم شکل گرفت حدود دو ماه پیش که صاحب سیستم کامپیوتری شدم و در حال کسب درآمد انلاین در معاملاتم هستم دو روز پیش بود سر سفره بودم داشتم با عشق غذا میل میکردم صحبت کار شد من پاسخ من میتونم با سیستم کامپیوتری به درآمد رویای برسم و راحت برنامهنویسی کنم اینجا ماجرا بسیار شگفت انگیز میشه که پدرم گفت من این سیستم رو برات تهیه میکنم من فقط توی اون لحظات سکوت کردم چطور خداوند قلب ها رو برایم نرم میکنه من هیچگاه از پدرم درخواست پول نکرده بودم خودش خواست انجام بده امروز سیستم کامپیوتری به قیمت 10 میلیون خریدی کرد قراره میز و صندلی هم بخره
اگه مدار تون عوض کنی افراد شرایط سر راه شما قرار میگیرند به شما کمک میکنند در جهت رسیدن به خواسته تون و اینو تجربه کردم الان دارم درک میکنم قدرت خودمون رو قانون جواب میده فقط باید حرکت کنیم ادامه داد ایمان داشته باشیم که اتفاقات فوقالعاده رقم میزنیم من اینو مطمئن هستم پولی که از خداوند درخواست کردم از مسیرهای که فک شو نمیکنم برایم جور میشه اطمینان قلبی دارم چون ما خوده معجزه هستیم من سمت خودمو بخوبی انجام دادم
من تا عید درآمد میلیونی فوقالعاده برای خودم خلق میکنم ثروت با شکوه هست
خدایا سپاسگزارم منو غافلگیر کردی و از راههای که فکر شو نمیکردم این نعمت رو بهم عطا کردی
خدایا سپاسگزارم بابت برکت خودم که خالق زندگیم شدم
خدایا سپاسگزارم بابت قوانین بدون تغییر با اجرای دقیق به راحتی به رویاهامو میرسیم
خدایا من هوای اهواز این روزها شده لندن همش یا بارونی یا مهآلود شده دارم من با تغییر آگاهانه و کنترل ذهن بهترین اتفاقات رو تجربه میکنم…….
امیدوارم پیوسته موفق بوده تا راه خودشناسی و خداشناسی و نیز رموز حیات هستی را به مردمی که خواهان تغییر هستند ابلاغ کنید.
مدت زیادی نیست با شما و سایت شما آشنا هستم ولی در این مدت کوتاه به مانند کسی که در خواب بوده و با کلام شیوا و ثلیث شما که حاصل تجربیات ضمنی و مطالعاتی شماست ، بیدار شدم و همواره در هر زمان که وقت فرجه ای دهد از کلام شما آموزگار بی آزمون بهره میبرم.
وبسیار حق را شاکرم که سببی ساخت که با شما آشنا شدم و بسیار از شما استاد ارجمند سپاسگزارم و همیشه در سایه نعمات خداوند سبحان از تلاش شما ممنون و متشکرم.
من دوستی دارم که روی چونه ش یه فرورفتگی هست . من چال چونه ایشون رو خیلی دوست داشتم و همیشه نگاهم یجورایی به سمتش میرفت …
چند روز پیش به طور اتفاقی توی آینه دیدم که همون قسمت چونه من هم فرورفته شده و چال افتاده چندین دقیقه فقط خیره بودم بهش واقعا نمیدونستم چطور و چه مدتیه که ایجاد شده …
البته برای من اصلا مهم نبود که خودم هم چال چونه داشته باشم یا نه
و بعد هم قانون جذب و عشق به طور خیلی شیرینی تو ذهن من تداعی شد …
استاد بعد از یک سال حضور توی سایت، انگار تازه دارم با قوانین آشنا میشم.
امروز این تصمیم رو گرفتم که فایلهای دانلودی رو از ابتدا و از قدیمی ترین فایل شروع کنم به دیدن و اینو ادامه اش بدم تا آخرین فایل و توجه و تمرکز بیشتر و بیشتری بذارم روی آموزشها . به نوعی خودمو همراستا کنم با همون تکامل ارزشمندی که خودتون توی این همه سال طی کردین و این مباحث و آگاهی ها ادامه پیدا کرده. استاد اینو در حالی میگم که شب رو وقتی میخوام بخوابم روزم رو با دیدن فایل و خوندن کامنت های امتیاز بالا توی سایت تموم میکنم و میخوابم. و صبحم رو در حالی شروع میکنم که اولین کارم اینه که بیام توی سایت عباسمنش دات کام، فایل ببینم و کامنت بخونم. و همینطور در طول روز حتی اگه یه زمان خالی پیدا میکنم ، رانندگی میکنم ، پیاده روی میکنم بازم فایل های آموزشی رو گوش بدم. و ذهن خودمو در معرض آگاهی ها و زیبایی ها قرار بدم.
هزاران هزار بار به درگاه خداوند مهربانی ها شکرگزاری میکنم بخاطر این مسیر هدایت الهی.
و از شما صمیمانه سپاسگزارم بخاطر این فایل ها و آگاهیها.
سلام بر استاد عزیزم و مریم جان نازنینم و همه دوستان گلم
روز 41
جهت دهی آگاهانه کانون توجه
بعضی وقتا یه فایل های رو که گوش میکنم میگم اهاااا اینو فهمیدم چی به چیه جلوتر که میرم میبینم نه بابا هیچی نفهمیده بودم بعد با خودم میگم این قانون رو پس درک نکردم چون مثلا این قسمت از زندگی خوب استفاده اش نکردم، کانون توجه یکی از این موارد
ولی یه چیز رو خوب درک کردم وقتی تو مسیر میمونی و ادامه میدی خدا بدجور کمکت میکنه دارم کیف میکنم و جلو میرم از اینکه هر روز دارم یه باور محدود کننده شناسایی میکنم و حالم بهتر میشه دارم کیففف میکنم خدایا شکرتتتتت درسته یه روزایی باورای محدود کننده روناخود آگاه باعث یه رفتارهایی میشه ولی من مثل قبل ناراحت نمیشم میگم خوبه که اومد رو آب تا شناسایی بشه چون مونده بودن اون زیر زیرا
اول برم نکتهی. متن اول فایل رو بگم که مریم جون نوشته بودن وظیفه ما اینه که باید خساست به خرج بدیم در رابطه با کانون توجه باید وسواس به خرج بدیم در رابطه با ورود ی های ذهن
از خودم این سوال رو پرسیدم من چقدر دارم متعهدانه عمل میکنم به این کار ؟واقعیتش اینه وقتی خودمو برانداز میکنم میبینم من تمام توان و تعهدم رو نزاشتم برای جهت دهی آگاهانه به کانون توجه و فهمیدم امروز اونجوری که باید متعهد باشم نیستم
امروز به خودم گفتم با خودت چند چندی توفهمیدی که این توجه چقدر مهمه تصمیمات رو بگیر میخای همینجوری بمونی یا عالی باشی میخوای حسرت خواسته هاتو بخوری یا تیک زدن خواسته هاتو پس باید بتونی توجه ات رو کنترل کنی دو تا راه بیشتر نداری
امید ،توکلل،ایمان ،
یا غصه و حسرت و ناامیدی
مسیر اول پر از زیبایی و درخت و رودخونه است شاید اولش خبری نیس ولی یکم بری جلو غوغا میشه
مسیر دوم اولش گولت میزنه کافیه بری توش تا وحشتناک ترین چیزا رو تجربه کنی
پس تصمیمات بگیر که میخای از کدوم مسیر بری
خیلی برام سخته اولش ولی بار ها بهم ثابت شد وقتی با تعهد یه کاری رو انجام میدم چقدر نتیجه شگفت انگیز تر میشه
من این موضوع در مورد قانون جذب رو که میگفتن باید ببینی احساست چی میگی رو خیلی شنیده بودم ولی واقعیت درکش نمیکردم میگفتم آخه چه جور بفهمم من دارم ظاهراً به پول فک میکنم خوب معلومه حسم خوبه دیگه بعد که این فایل رو گوش کردم فهمیدم قضیه چیه
دیدم بله من دارم به پول فک میکنم ولی نه دلم غصه میخورم که چرا پس ما نداریم من دارم موفقیت افراد رو تحسین میکنم ولی نه دلم یه حسادتی میکنم که اینم موفق شد و من موندم تو همین وضعیت
وااااای الان که دارم این کامنت رو مینویسم دلیل اتفاقی که چند مدت پیش تو زندگیمون افتاد رو فهمیدم من عید امسال تصمیم گرفتم با اون همه ترمزی که برای ثروت داشتم دیگه شروع کنم وقتی فهمیدم با تغییر باورام میشه به موفقیت رسید شروع کردم به کار کردن رو خودم ولی چون من مثلا میخواستم توجه ام رو روی ثروت بزارم ولی خوب در واقع بعضی وقتا حسادت میومد سراغم یا مثلا یه چیزی رو دوست داشتم بخرم ولی خوب پولش نداشتم حسرت میخوردم که ای بابا حالا کو تا من ثروتمند بشم و بتونم اینا رو بخرم من الان ذوق خرید اینو دارم ده سال دیگه میخام چیکار و اتفاقی که افتاد حقوق همسرم کمتر شد بعد هی من شکمیومد سراغم و میگفت چی شد پس تو که داری رو خودتم مثلا کار میکنی پس چرا پول نمیاد و امروز دلیلش رو فهمیدم خدایی مهربونم شکرتتتت
اساتید میگفتن به احساست توجه کن ولی موضوع رو باز نمیکردن
اگر داری به پول فک میکنی و غصه میخوری حسادت میکنی افسرده میشی حرص میخوری یعنی داری خودتو با سرعت هر چه بیشتر دور میکنی
قانون جذب میگه باید به هر چی که میخای توجه کنی نشانه توجه چیه؟احساس خوب
احساس خوب یعنی چی یعنی تو امید داری تو باور داری که بهش میرسی یعنی ایمان داری بهش میرسی یعنی لذت میبری از کوچکترین اتفاقا یعنی دلت قرص و آرومه یعنی فقدان اون چیز رو تو زندگیت نمیبینی یعنی نکران نیستی و حرص نمیزنی و عجله نداری
یه تجربه ای در این رابطه دارم که اینجا مینویسم تا یاد خودم هم بمونه
من همسرم خیلی دوست داشت قهوه ساز داشته باشه و همیشه به شوخی به من میگفت برای تولدم قهوه ساز بگیر من چون درآمدی نداشتم این کار رو غیر ممکن میدونستم ولی تو خواسته هام نوشتم نمیدونم ولی یه حسی بهم میگفت نگران نباش بعد رها کردم و گفتم وقت درستش این خواسته داده میشه چند ماه قبل تولد همسرم یه قرعه کشی خانوادگی نوشته بودیم که دقیقا به من چند روز قبل تولد همسرم پولش در اومد یهو به ذهنم اومد با پولش برای همسرم قهوه ساز رو بخرم با اینکه من برنامه ریخته بودم گوشیمو عوض کنم ولی یه حسی بهم گفت همسرت رو خوشحال کن پول گوشیت هم با من
وقتی به همسرم گفتم بریم قهوه ساز رو بخریم آنقدر خوشحال شد حد نداره یعنی هر وقت برام اسپرسو و لته با عشق درست میکنه من لذت میبرم وقتی میبینم میگم خدایا شکرت این کار رو کردم البته یه نکته بگم که وقتی پول رو دادم و همسرم رفت خرید کرد همش نجواها میومد که آخه آدم عقل داره آنقدر پول یه دستگاه میده تو گوشی لازم داشتی چرا دادی بعد گفتم خدایا یه چیزی بهم نشون بده دلم آروم شه زدم رو نشانه روزم به خداا اشک میریختم و سریال زندگی در بهشت رو میدیم قسمتش یادم نیس ولی همین که فیلم شروع شد مریم جون قهوه رو ریخت تو دستگاه و یه قهوه مشتی درست کرد فقط از خدا تشکر میکردم و حالم عالی بود
یه درس جدید هم که گرفتم این بود همیشه از خودم سوال بپرسم این که دارم بهش توجه میکنم منو میبره سمت خواسته ام یا ناخواسته
بنام خالق بی همتا که ماروخالق زندگی خودمون قرار داد
سلام به استاد استاد عزیز وتمام خانواده عباسمنشی گلشان
سفرنامه 41
خداوند بزرگم را شاکرم که تا این قسمت از سفرنامه همسفر بهترین استاد دنیا و خانم شایسته نازنین بودم
این فایل هم مانند بقیه فایلها بینظیییییره
نکات مربوط به این فایل که درمورد قانون دوست داشتنی جذبه
قانون جذب میگه مادر هر لحظه با کانون توجه خود فرکانس های را به جهان هستی می فرستیم و جهان مطابق همون فرکانسها اتفاقات وشرایط وآدمها رو وارد زندگیمان میکنه این هماهنگی کامل با عدل خداونده ،به هر چی توجه میکنیم ریشه همون را وارد زندگیمون میکنیم که این توجه میتونه به شکل فکر کردن ،نوشتن ،نگاه کردن ،گوش دادن،صحبت کردن با خود و دیگران باشد، البته فکر کردن باید درست باشه بعضی وقتا ما با فکر کردن در واقع به کمبود چیزی توجه میکنیم نه بودنش ،راه اینکه بفهمیم به کمبود فکر میکنیم یا بودن ،حس و حالمون هست،اگر حس خوبی داریم پس داریم به بودن اون چیز فکر میکنیم مث پول ،سلامتی،روابط عالی و…که در اینصورت ما در مدار خوسته قرار میگیریم وبدون زجر کشیدن وبه راحتی شرایط وآدمهای سر راهمان قرار میگیره که مارو به خواستمون میرسونه ولی اگر حس خوبی نداریم به کمبود فکر میکنیم این ما رو از خواسته دور میکنه
قانون را باید زیاد کار کنیم تا جزئی از زندگیمان بشه
قانون در قرآن بارها آمده و افعالش به صورت مضارع یعنی استمرار ،ما در هر لحظه وبه صورت مکرر باید یه فرکانس ثابت و خوب را بفرستیم تااتفاقات خوب را تجربه کنیم نه فقط یک بار وبرعکس مثلا اگر هر روز به رفتار بد همسرمان توجه کنیم از اون جنس رفتار از طرف همسرمون و دیگران بیشتر و بیشتر برامون پیش میاد
پس هر روز به چیزای خوب توجه کنیم وسپاسگزار باشیم تا فرکانسش ارسال شود و چیزای خوب بیشتری را تجربه کنیم
ما باید آگاهانه زندگی کنیم و بدانیم که ما خودمون خالق زندگی خودمون هستیم
جهان جبر ندارد یعنی اتفاقاتی به اجبار به ما تحمیل نمیشود بلکه جهان فقط پاسخ دهنده هست به درخواست های ما
خوب زندگی کنیم و جهان را جای بهتری برای زیستن کنیم
ممنون از بهترین استاد دنیا تمام دوستان به خاطر کامنتای تاثیر گزارشون
سلام ؛ عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوارم ، خانم شایسته عزیز و همه دوستان هم فرکانسی نازنینم.
من ۲۰سالی میشه که بصورت حرفه ای کوهنوردی میکنم و کمتر کوه مرتفعی در ایران باشه که نرفته باشم، خیلی اتفاق افتاده شاید صدها بار شده که من دو روز یا سه روز تو کوه و دشت و دمن بودم ، وقتی میفتی تو کوه و از جامعه جدا میشی، اولین اتفاق اینه که کم کم تمرکزت از مسائل جاری توی جامعه کنده میشه و کلا هرچه میبینی و هر چه فکر میکنی ، گل و بلبل و دشت و کوه و عظمت و زیبایی است و در طی روز و در طی روزهای کوهنوردی جریانی از عشق و آرامش در وجودت جاری است و به راحتی میتونی سبُک بودن رو احساس کنی ، و در بازگشت به شهر و جامعه همانگونه که در فضای شهر بو و طعم دود و آلودگی هوا احساس میشه ، بار سنگین فازهای منفی هم کم کم تاثیرگذاریش رو شروع میکنه، من خیلی مواقع، موقع استراحت یا غذا خوردن سعی میکنم اگه اون دور و اطراف چوپونی ، گله داری و هر فرد بومی که ببینم اغلب شریک میکنم و غذا یا میوه یا چاییم رو حالا هر چی باشه با اون فرد میخورم ، و وااااای که تو اون مدت کوتاه چه چیزهایی میبینم و میشنوم 🤗 ؛ شاید اون فرد از نظر بهداشت از نظر سواد یا از نظر تعارفات اجتماعی ضعیف باشه، ولی از نظر باور ، باور توحیدی ، از همه مهمتر در جریان زندگی به روش کاملا طبیعی ، یک استاد تمام عیاره ، کسی که از اخبار بی اطلاعه، از حرفها و عقاید مسموم جامعه بی اطلاعه، و تنها قدرتی که تو ذهنش هست خداست ، و چه دیدگاههای توحیدی در عین سادگی دارند و من همیشه از توجه کردن به این باورها لذت میبرم و روحم آرام میشود وقتی شخصی را بدون ابزار و وسایل خاص ، با چند هزار گوسفند و گاو … در ظاهر بی پناه در برابر خطرات، در اووووج آرامش با توکل واقعی به خدا زندگی میکنه رو میبینم.
میگم ببینا ، اونقدر از بچگی خواسته و ناخواسته اطرافمون پر بود از افراد منفی گرا و منفی بین که ماهم یجورایی ذهنمون برنامه ریزی شده و کلا مغزمون قالب گیری شده برا دیدن نکات منفی ، که البته خدارو شکر جای جبران داره و میتونیم باتغییر در باورهامون و جایگزین کردن باورهای درست و قدرتمند کننده بجای باورهای نادرست میتونیم به راحتی ، نقطه تمرکز خود رو تغییر بدیم و خواسته ها رو وارد زندگیمون بکنیم، خدایا شکرت.
سلام به استاد عزیزم و سپاسگزارم بابت این فایل بی نظیر…
امروز و در اولین فایل هدیه در مورد کانون توجه صحبت کردین! مهمترین مسئله برای تغییر شخصیت همینه. خیلی مهمه که به چی فکر میکنم. با کی حرف میزنم. در مورد چی حرف میزنم. چه چیزهایی می بینم. چه چیزهایی میشنوم. اینا در مجموع احساس من رو به وجود میاره… اگه چیزهایی باشن که با خواسته های من همسو باشن ، با خداوند یکی باشن، احساس من عالیه و اگر نه …
داستان به همین سادگیه! امااااااا میمونه عمل! فهمیدن این داستان یه موضوعه، درک کردنش هم یه موضوع دیگه و عمل کردن به اون هم باز یه موضوع دیگه!!! یه وقتایی ما یه موضوعی رو میدونیم اما باور نداریم که این است و غیر از این نیست! الان باید خدا رو شکر کنم بابت تمام اتفاقای به ظاهر بدی که منو به این اصل رسوند که داستان همینه! همیش همین! این است و غیر از این نیست! داستان دیگه ای در کار نیست! داستان منم، افسانه منم، جهان منم، همه چی منم، خوب منم بد منم، عشق منم، کار منم، یار منم!!!
نکته ای که هزاااار بار باید یه خودم یاداوری کنم، استمرار هست! اینکه نه با یک لحظه احساس بد نابود میشم و نه با یک روز احساس خوب به تمام خواسته هام میرسم! این موضوعی ک گفتین تو قران همش از فعل مضارع استفاده شده انگار یک باری از رو دوشم برداشته شد و کلی از نگرانیهام کمتر شد…. بالاخره ما آدمیم و ممکنه احساسمون بد بشه! مخصوصا اول مسیر که تاازه داریم یاد میگیریم، اما اون بسیییار بسیااار برگشت پذیره، هر لحظه میتونیم برگردیم، هر ثانیه بی هیچ قید و شرط…. و البته هر روز باید اینکارو انجام بدم…
این جمله که ؛ بدون تماااام اتفاقات رو خودت داری خلق میکنی! واقعا حسمو خوب کرد. چقدرر ادم با قدرت حرکت میکنه ، چقدر سپاسگزارتره ، چقدر شادتره، چقدر با انگیزه تره وقتی بدونه همه چی دست خودشه! نیازی نیست به این باج بده از اون یکی بترسه، از فلانی حساب ببره و … میگه همه چی منم دیگه ، پس پیششش میرم…
خدایاااا شکرت بابت این همه عشقی که این لحظه توی وجودم هست. همش از توئه… بخدا هر لحظه از مسیر منحرف میشم یه حسی توی وجودم که اونن حسه توییی باز منو میکشه به این سمت…
وو هی میگه نگران نباش، اروم باش، پیش برو، یاد بگیر، اینو یاد بگیر، فکر نکن، گذشته رو بریز دور، آینده رو انقدر بهش فکرنکن، اینجا باش، با من باش ، دستتو بده من، حال کننن، عشق کن…
گفت از روح خدا لا تیاسوا
همچو گم کرده پسر رو سو به سو
و من هررر روز با عشق بیشتر میام و میخوام عشق بیشتری تجربه کنم…
ما در هر لحظه در حال ارسال فرکانس به جهان هستی هستیم، و جهان هم اتفاقات، شرایط، موقعیت ها و افرادی هماهنگ و همسنگ فرکانس های ارسالی ما رو به وجود میاره.
مثل یک سیستم که در هرلحظه داره تک تک اطلاعات همه افراد رو دریافت میکنه و مطابق اون فرکانس ها محیط و شرایط رو برامون به وجود میاره.
کج فهمی:
قانون به این معنا نیست که بشین یه گوشه فقط فکر کن و هیچ کاری نکن و هیچ قدمی بر ندار و مثلا به پول فکر کن تا یه کیسه پول از اون بالا برات بیفته پایین و زندگیت رو عوض کنه.
بلکه:
به هر آنچه توجه کنی، ریشه ی همون موضوع رو برای خودت به وجود میاری.
توجه یعنی: هر حرفی که میشنوی، هر حرفی که میزنی، هر فکری که توی ذهنت میچرخونی، هر چیزی که مینویسی و …
تغییرات اساسی، از زمانی شروع میشن که تو شروع به درک درست قانون میکنی
+ از کجا بفهمم دارم به چی توجه میکنم؟
– احساسم
مهمترین قسمت که خیلیا درکش نمیکنن یا حواسشون بهش نیست و به اهمیتش پی نبردن، اینه که احساس تو تعیین کنندست که داری به موضوع دلخواهت توجه میکنی یا نادلخواهت.
نشانه توجه به چیزی که میخوای، احساس خوبه.
وقتی هم که بهش توجه میکنی آرام آرام در مسیرش قرار میگیری که براش حرکت هم انجام بدی. خود به خود افراد وارد زندگیت میشن، شرایط برات مهیا میشه و اتفاقاتی برات به وجود میاد که تو رو در مسیر رسیدن به خواسته هات قرار میده.
یعنی اینجوری نیست که فقط بشینی توجه کنی و هیچ کاری نکنی و از در و دیوار برات اتفاقات دلخواه بیفته. نه اینطور نیست.
*این قانون نیست
این توهم محضه
تاکید میکنم این توهم محضه. *
با صرفا توجه کردن و رویا پردازی کردن هیچکس توی زندگیش به هیچ جایی نرسیده و نمیرسه.
««اگه میخوای توی یه دانشگاه عالی درس بخونی، فقط با تصور کردن و تخیل هرگز نمیتونی واردش بشی. بلکه باید با تمااااااام وجودت براش وقت بذاری، درس بخونی و درس بخونی اونقدر که احساس کنی مطالب وارد سلولهات شدن. و همزمان هر جا که احساس کردی خسته شدی میتونی بهش توجه کنی تا هم احساست خوب بشه و هم یادت بیاد برای چه هدفی داری اینقدر تلاش میکنی و یادت بیاد که رسیدن به این هدف برات چقدر عزیز و مهمه.»»
نکته مهم:
با یک بار فرکانس فرستادن هیچ اتفاقی نمیافته، نه خوب و نه بد.
ما باید به عنوان یک دستگاه تولید کننده فرکانس کاری کنیم که در هر لحظه با زیر نظر داشتن کانون توجه و احساس خودمون، آگاه باشیم داریم چه فرکانسی رو ارسال میکنیم. و هر لحظه توجه مون رو به سمت خواسته ها سوق بدیم.
نتایج وقتی به وجود میاد که یک فرکانس مناسب و ثابتی بارها و بارها تکرار بشه. خصوصا نتایج پایدار.
نه با یک روز و یک هفته و یک ماه احساس خوب داشتن.
(یکی از چیزایی که خیلی میتونه کمک کنه توی حفظ استمرار و روند صعودی رشد، اینه که ما برای خودمون مرحله در نظر بگیریم و مثلا برای مدت زمان های کوتاه به خودمون تعهد بدیم. یک سری کارها رو تکرار کنیم و بعدش از خودمون بپرسیم: خب این الان خیلی عالیه، خدایا شکرت. اما چطور از این بهتر؟ و پاسخ این سوال رو در تعهد 40 روزه ی بعدی که فاصله ی بیشتر از یک هفته هم با تعهد قبلی مون نداره، به کار ببندیم و این روند رو بارها و بارها تکرار کنیم و هر بار برای خودمون با ترفند ها و دیدگاه های مختلف جذاب ترش کنیم)
این کاریه که خودم شروع کردم به انجامش
خیلی خیلی مهمه که توجه ما تمام مدت روی نکات مثبت باشه. نکات مثبت اطرافیان، مسیری که هر روز ازش میگذریم، حتی همین گوشی ای که داریم، نکات موبت و ارزش های خودمون، رفتار درستی که توی فروشگاه یا … میبینیم، غذایی که میخوریم، محیط زندگی، اتاقمون، همسایه های خوبی که داریم، درختای سرسبز که توی همه ی اتوبان ها دیده میشن و اونا رو محصور کردن و … .
احساس ما تیزر اتفاقاتیه که در آینده تجربه خواهیم کرد.
اما این تیزر توی مشت ماست و در هر لحظه قابل تغییره و تحت کنترل خودمونه.
واقعا چه قدر توی زندگیم به این قانون توجه بی توجهی کردم
این قانون این رو میکه که من دارم در اصل به چیزی توجه میکنم و فرکانس چه چیزی رو میفرستم
و واقعا خیلی گول زننده اس
خیلی قابل فراموشی هست
واقعا به نظرم این گول زننده ترین قانون دنیاست
خیلی وقتا من فکر میکردم دارم از مسیر درست میرم و دارم طبق قانون عمل میکنم
اما خودم میفهمم از درون واقعا نه من عمل نکردم
مثلا میرم بازار
و اونجا با دیدن لباسای خیلی خوب و با کیفیت که عاشق داشتنشون هستم
اونجا من به این توجه میکنم که در حال خرید لباسا هستم و چه قدر فراوانی هست و خدایا شکرت بابت این فراوانی بابت اینکه این لباس ها هستن و میتونن همشون به راحتی وارد زندگیه من بشن خدایا شکرت که این مغازه ها این لباس هارو میفروشن خدایا شکرت که من میتونم با ادامه ی این مسیر به جایی برسم که بیام به رااااحتی اصن بدون فکری همه همه همه ی این لباسهارو بخرم و دستی بشم از دستان خداوند برای روزی رسوندن به این فروشنده های بینظیر و فوق العاده و حتی هزار تومن هم تخفیف نخوام و تازه انعام هم بهشون بدم بابت خدماتشون و مغازه ها رو با خریدم خالی کنم و باز با همه ی خرید هام همچنان پول بیش از نیازم توی حسابم باقی مونده و دستی بشم برای جاری کردن برکت خداوند در زندگی و کاسبی این افراد فوق العاده و حس کنم و تجسم کنم که تو خونه ی خودم هستم و یه اتاق بزرگ از سر تا پاش پر از لباس و کفش های برند و با کیفیت دارم و حس داشتنشون رو حس کنم .
یا وقتی میرم بازار به این فکر میکنم که
من پول ندارم برای خرید این لباس ها
من چطور از چه راهی پول دربیارم که بتونم چن تا از این لباسا رو بخرم
چه قدر گرونه ، من با درامد یه ماه الانم یه لباس بخرم تموم میشه پولم کی میشه درامدم بیشتر بشه اصن چجور میخواد بیشتر بشه چه قدر چند ساعت باید بیشتر کار کنم تا برسه و …
واقعا واقعا
حس میکنم بیشتر وقتا همون دومیه بودم
ولی میخوام با خودم تعهد بدم که همیشه اولیه باشم
میگم این قانون واقعا از بین تمام قوانینی که شناختم گول زننده تر ، پنهان تر ، مخرب تر ، سازنده تر هست
دقیقا همون مورچه ای سیاه بر روی سنگی سیاه در دل تاریکی شب هست
.
من توی این مدت خیلی از قوانین رو تونستم به خوبی اجرا کنم
من همین چند روز پیش از مسافرت برگشتم
و ده روز تمام از صبح تا شب من وسط شیرینی ها و شکلات ها و گز ها و میوه ها و فست فود و فلافل ابادانی ها و غذای چرب و خوشمزه ی زن عامو بودم که بوش مست و دیوانه ام کرد
با این حال من تونستم طبق قانون سلامتی عمل کنم
من تونستم توی اون شرایط دقیق طبق دوره ی قانون سلامتی پیش برم و متعهد باشم و چیت نکنم و هیچ ورودی غیرمجاز وارد دهنم نکنم من اونو تونستم انجام بدم
من تونستم یک سال هیچ ورودی نامناسبی وارد دهنم نکنم
.
من تونستم قانون استمرار و پشتکار و تعهد روزانه رو انحام بدم
من تونستم روزانه برای دستیابی به اهدافم در ورزش و زبان و رقص هر روز متعهدانه تمرین کنم و براشون وقت بذارم و طبق قانون استمرار و پشتکار وعمل کنم و جا نزنم
من قول دادم هر روز یک فایل از زندگی در بهشت رو ببینم و تونستم بهش عمل کنم
من قول دادم ادمای سمی زندگی ام رو حذف کنم توی روابطم و تونستم اینکارو بکنم
.
اما از بین تمام این قوانین
در تمام این سالها
من نتونستم قانون توجه رو کنترل کنم
میدونید دلیلش چیه ؟
چون این قابل دیدن نیست
چون این در درون درون خودته و خودت فقط میفهمیش
چون حتی اگر هم بخوای ببینیش هم شیطان ظاهر خوب و خوشگلی بهش میده و فکر میکنی درسته کارت درحالیکه درست نیست
در واقع این همون قانونیه که فقط فقط خودت میتونی بفهمیش و گاهی اینقدر ریز و پنهان هست که خودت هم نمیتونی بفهمیش
اما قوانین دیگه مثل قانون سلامتی کامل قابل مشهوده حتی اطرافیانت میتونن کامل بهفمن انجامش میدی یا نه
اما این قانون توجه اینطوری نیست
ممکنه بری بازار و در حال خنده و شادی باشی و بگی وای اون لباس چه قدر قشنگه و لباس چه فراوانه
اما تهش ذهنت بهت بگه
من نمیتونم بخرمش من پول کم دارم
و این یعنی توجهت روی کمبوده
.
واقعا تا حالا بارها هم شده که فهمیدم توی اجرای این قانون مشکل دارما
اما باز فرار کرده از زیر دستم
.
تصمیم دارم در کنار تعهدم برای هر روز دیدن یکی از فایلهای زندگی در بهشت
از اول فایلای دانلودی شروع کنم و تمام فایلای استاد رو از اول شروع کنم
.
سال 1402 سال دوره ی سلامتی بود
بدون چیت کردن گذروندمش و احساس میکنم دیگه نیازی نیست روش تمرکز بذارم و فقط چون این هم فرار هست باید هر چند مدت مرورش کنم
.
دیروز یه کامنتی خوندم خیلی حال کردم نوشته بود هیچ وقت فکر نکنید درست شدید این دره ی سقوطه
من الان تونستم یک سال طبق دوره ی سلامتی عمل کنم
روزه های طولانی سه روزه بگیرم چیت نکنم حتی یک روز
اما اون شخصیت قبلیم اتیش زیره خاکستره
اما دیگه تمرکز نیاز نداره
الان فهمیدم سال 1403 رو میخوام روی ورودی ها ذهنم و احساس لیاقتم کار کنم
در تمام این سالها اینکارو نکردم چون تمرکزم روش نبود
سال 1402 به خوبی تمام ورودی هام با دقت 100درصد کنترل شد
اما اصلا ورودی های ذهنیم کنترل نشد و با تلاش من هم باز کلی ورودی مخرب ذهنی داشتم
کلی احساس نالایقی داشتم
میخوام امسال رو تمرکزم رو بذارم روی ورودی های ذهنم
و اجرای قانون توجه
و احساس لیاقت
واقعا دیگه احساس میکنم به ته خط رسیدم همه ی ادا اطفارا بسه دیگه اینهمه سال اموزش و ادا در اوردن
میخوام امسال سال 03 به اندازه ای که پارسال تمرکزم روی ورودی های دهنم بود روی ورودی ها ذهنم باشه
واقعا هم الان میفهمم استاد میگه که کنترل ورودی ذهن خیلی خیلی خیلی سخت تر از کنترل وردی دهن هست یعنی چی
.
ورودی دهن رو تو میبینی
اما ورودی ذهن رو نمیبینی
توجهت رو نمیتونی ببینی
.
فقط میخوام بگم امسال یه سری تصمیمات جدید گرفتم و اماده ی این مرحله جدید از زندگیم هستم
میدونم من انسانم و کامل نیستم
.
هر روز با خودم یاداوری میکنم
توجه فقط به خوبی ها
توجه فقط به خواسته ها به داشتنشون
.
یادمه یه دختر همسن خودم میدیدم ماشین داره میگفتم خدایا شکرت که ماشین داره خدایا شکرت برای ازادی مالی و مکانی و زمانی که داره برای مسافرت هایی که میره خدایا شکرت اما ته ته ته ته ذهنم از ته چاه این صدا میومد که چه بی عدالتیه که من ندارم اون پدر مادرش براش خریدن ولی منی که تلاشم خیلی بیشتر از اون بوده توی زندگیم ندارم
درسته صداش خیلی کمتر بود از اون شکرگزاری ولی بازم بود من میخوام نباشن
چقدر از خوندن کامنتات لذت بردم محشر بودن و اون انرژی مثبت نوشته هات خیلی راحت بهم منتقل
شد ….
وقتی از تمیز کردن اتاقت استمرار توی کارهات متعهد بودنت کانون توجهت خوندم دقیقا گفتم خدایا برا منی که 2 ماهه جوری از مسیر خارج شدم که هم روحم مریضه هم جسمم و همش زیر سرم و امپولم
و اصلا اون شور و اشتیاق رو ندارم
و روی قولهایی که به خودم میدم نمیمونم ،این حرفها برای منه
نگار جانم من همش به خدا میگم خدایا من نمیدونم نمیفهمم تو بگو چیکار کنم و خب اوضاع بدتر هم میشه …
تصور کن میخوام از صفر شروع کنم
راهنماییم میکنی چطور شروع دقیقا میخوام عینه خودت بشم متعهد به اجرا ؟؟؟؟؟
امیدوارم در زمان و مکان مناسب این کامنتم به دستت برسه و پاسخم رو بدی
به نام پرودگار عالم خدای که ستوده هست
سسسسلام استاد بزرگوارم
سلام بانو مریم
روز چهل و یکم
………………………..
ما در جهانی زندگی میکنیم که به فرکانس ها ما پاسخ میده من با توجه کردند به چیزهای که میخوام اساس آن موضوع رو توی زندگی مو نمایان میشه من با اجرای درست این قوانین و خلق خواسته هام به چند آروز که داشتم رسیدم وقتی تعهد دادم به خودم که در مسیر الهی باشم با تفکر و تعقل در زمینه قوانین کائنات ایمان دارم بهترین ها در اختیارم قرار میگیره هر زمان خودم اراده کنم من به نیروی که درونم نهفته بود پی بردم چقد من تاثیر گذار شدم من قبل از شروع جدی وقتی به خودم قول دادم در مسیر ثابت قدم باشم بصورته قلبی من تمام کارهامو با موبایل انجام میدم نه لپتاپ داشتم نه سیستم کامپیوتری پولی هم نداشتم رویای در ذهنم شکل گرفت حدود دو ماه پیش که صاحب سیستم کامپیوتری شدم و در حال کسب درآمد انلاین در معاملاتم هستم دو روز پیش بود سر سفره بودم داشتم با عشق غذا میل میکردم صحبت کار شد من پاسخ من میتونم با سیستم کامپیوتری به درآمد رویای برسم و راحت برنامهنویسی کنم اینجا ماجرا بسیار شگفت انگیز میشه که پدرم گفت من این سیستم رو برات تهیه میکنم من فقط توی اون لحظات سکوت کردم چطور خداوند قلب ها رو برایم نرم میکنه من هیچگاه از پدرم درخواست پول نکرده بودم خودش خواست انجام بده امروز سیستم کامپیوتری به قیمت 10 میلیون خریدی کرد قراره میز و صندلی هم بخره
اگه مدار تون عوض کنی افراد شرایط سر راه شما قرار میگیرند به شما کمک میکنند در جهت رسیدن به خواسته تون و اینو تجربه کردم الان دارم درک میکنم قدرت خودمون رو قانون جواب میده فقط باید حرکت کنیم ادامه داد ایمان داشته باشیم که اتفاقات فوقالعاده رقم میزنیم من اینو مطمئن هستم پولی که از خداوند درخواست کردم از مسیرهای که فک شو نمیکنم برایم جور میشه اطمینان قلبی دارم چون ما خوده معجزه هستیم من سمت خودمو بخوبی انجام دادم
من تا عید درآمد میلیونی فوقالعاده برای خودم خلق میکنم ثروت با شکوه هست
خدایا سپاسگزارم منو غافلگیر کردی و از راههای که فکر شو نمیکردم این نعمت رو بهم عطا کردی
خدایا سپاسگزارم بابت برکت خودم که خالق زندگیم شدم
خدایا سپاسگزارم بابت قوانین بدون تغییر با اجرای دقیق به راحتی به رویاهامو میرسیم
خدایا من هوای اهواز این روزها شده لندن همش یا بارونی یا مهآلود شده دارم من با تغییر آگاهانه و کنترل ذهن بهترین اتفاقات رو تجربه میکنم…….
میلاد پسری از نور
به نام بزرگ خالق تمام هستی
استاد گرانمایه درود خدا بر شما
امیدوارم پیوسته موفق بوده تا راه خودشناسی و خداشناسی و نیز رموز حیات هستی را به مردمی که خواهان تغییر هستند ابلاغ کنید.
مدت زیادی نیست با شما و سایت شما آشنا هستم ولی در این مدت کوتاه به مانند کسی که در خواب بوده و با کلام شیوا و ثلیث شما که حاصل تجربیات ضمنی و مطالعاتی شماست ، بیدار شدم و همواره در هر زمان که وقت فرجه ای دهد از کلام شما آموزگار بی آزمون بهره میبرم.
وبسیار حق را شاکرم که سببی ساخت که با شما آشنا شدم و بسیار از شما استاد ارجمند سپاسگزارم و همیشه در سایه نعمات خداوند سبحان از تلاش شما ممنون و متشکرم.
ایام به کام
دکتر علی یعقوبی
سلام دوستان و اقای عباس منش
میخوام تجربه ی خودم بگم :
من دوستی دارم که روی چونه ش یه فرورفتگی هست . من چال چونه ایشون رو خیلی دوست داشتم و همیشه نگاهم یجورایی به سمتش میرفت …
چند روز پیش به طور اتفاقی توی آینه دیدم که همون قسمت چونه من هم فرورفته شده و چال افتاده چندین دقیقه فقط خیره بودم بهش واقعا نمیدونستم چطور و چه مدتیه که ایجاد شده …
البته برای من اصلا مهم نبود که خودم هم چال چونه داشته باشم یا نه
و بعد هم قانون جذب و عشق به طور خیلی شیرینی تو ذهن من تداعی شد …
به قانون عشق و جذب باور داشته باشید
سلام
وای عزیزم ،همین تجربه رو من دارم.
کوچک بودم زن همسایمون میومد خونمون و تو چشمش لک یا خال داشت من مینشستم نگاهش میکردم خیلی زیاد،
قشنگ کلاس سوم دبستان بودم که تو چشم منم خال دراومد تا الان که سی خوردی سالم تو چشمم هست😅
واقعا به هر چیزی توجه کنی،جذبش میکنیم فقط تو عمل کنترل این توجه سخته🥺
ان شالله خدا یاری کنه کنترل ذهن انجام بدیم مثل استاد 🤲🤲🌹
سلام و درود به استاد عزیزم
استاد بعد از یک سال حضور توی سایت، انگار تازه دارم با قوانین آشنا میشم.
امروز این تصمیم رو گرفتم که فایلهای دانلودی رو از ابتدا و از قدیمی ترین فایل شروع کنم به دیدن و اینو ادامه اش بدم تا آخرین فایل و توجه و تمرکز بیشتر و بیشتری بذارم روی آموزشها . به نوعی خودمو همراستا کنم با همون تکامل ارزشمندی که خودتون توی این همه سال طی کردین و این مباحث و آگاهی ها ادامه پیدا کرده. استاد اینو در حالی میگم که شب رو وقتی میخوام بخوابم روزم رو با دیدن فایل و خوندن کامنت های امتیاز بالا توی سایت تموم میکنم و میخوابم. و صبحم رو در حالی شروع میکنم که اولین کارم اینه که بیام توی سایت عباسمنش دات کام، فایل ببینم و کامنت بخونم. و همینطور در طول روز حتی اگه یه زمان خالی پیدا میکنم ، رانندگی میکنم ، پیاده روی میکنم بازم فایل های آموزشی رو گوش بدم. و ذهن خودمو در معرض آگاهی ها و زیبایی ها قرار بدم.
هزاران هزار بار به درگاه خداوند مهربانی ها شکرگزاری میکنم بخاطر این مسیر هدایت الهی.
و از شما صمیمانه سپاسگزارم بخاطر این فایل ها و آگاهیها.
نکات سفر نامه:
به نام تنها فرمانروای جهان
سلام بر استاد عزیزم و مریم جان نازنینم و همه دوستان گلم
روز 41
جهت دهی آگاهانه کانون توجه
بعضی وقتا یه فایل های رو که گوش میکنم میگم اهاااا اینو فهمیدم چی به چیه جلوتر که میرم میبینم نه بابا هیچی نفهمیده بودم بعد با خودم میگم این قانون رو پس درک نکردم چون مثلا این قسمت از زندگی خوب استفاده اش نکردم، کانون توجه یکی از این موارد
ولی یه چیز رو خوب درک کردم وقتی تو مسیر میمونی و ادامه میدی خدا بدجور کمکت میکنه دارم کیف میکنم و جلو میرم از اینکه هر روز دارم یه باور محدود کننده شناسایی میکنم و حالم بهتر میشه دارم کیففف میکنم خدایا شکرتتتتت درسته یه روزایی باورای محدود کننده روناخود آگاه باعث یه رفتارهایی میشه ولی من مثل قبل ناراحت نمیشم میگم خوبه که اومد رو آب تا شناسایی بشه چون مونده بودن اون زیر زیرا
اول برم نکتهی. متن اول فایل رو بگم که مریم جون نوشته بودن وظیفه ما اینه که باید خساست به خرج بدیم در رابطه با کانون توجه باید وسواس به خرج بدیم در رابطه با ورود ی های ذهن
از خودم این سوال رو پرسیدم من چقدر دارم متعهدانه عمل میکنم به این کار ؟واقعیتش اینه وقتی خودمو برانداز میکنم میبینم من تمام توان و تعهدم رو نزاشتم برای جهت دهی آگاهانه به کانون توجه و فهمیدم امروز اونجوری که باید متعهد باشم نیستم
امروز به خودم گفتم با خودت چند چندی توفهمیدی که این توجه چقدر مهمه تصمیمات رو بگیر میخای همینجوری بمونی یا عالی باشی میخوای حسرت خواسته هاتو بخوری یا تیک زدن خواسته هاتو پس باید بتونی توجه ات رو کنترل کنی دو تا راه بیشتر نداری
امید ،توکلل،ایمان ،
یا غصه و حسرت و ناامیدی
مسیر اول پر از زیبایی و درخت و رودخونه است شاید اولش خبری نیس ولی یکم بری جلو غوغا میشه
مسیر دوم اولش گولت میزنه کافیه بری توش تا وحشتناک ترین چیزا رو تجربه کنی
پس تصمیمات بگیر که میخای از کدوم مسیر بری
خیلی برام سخته اولش ولی بار ها بهم ثابت شد وقتی با تعهد یه کاری رو انجام میدم چقدر نتیجه شگفت انگیز تر میشه
من این موضوع در مورد قانون جذب رو که میگفتن باید ببینی احساست چی میگی رو خیلی شنیده بودم ولی واقعیت درکش نمیکردم میگفتم آخه چه جور بفهمم من دارم ظاهراً به پول فک میکنم خوب معلومه حسم خوبه دیگه بعد که این فایل رو گوش کردم فهمیدم قضیه چیه
دیدم بله من دارم به پول فک میکنم ولی نه دلم غصه میخورم که چرا پس ما نداریم من دارم موفقیت افراد رو تحسین میکنم ولی نه دلم یه حسادتی میکنم که اینم موفق شد و من موندم تو همین وضعیت
وااااای الان که دارم این کامنت رو مینویسم دلیل اتفاقی که چند مدت پیش تو زندگیمون افتاد رو فهمیدم من عید امسال تصمیم گرفتم با اون همه ترمزی که برای ثروت داشتم دیگه شروع کنم وقتی فهمیدم با تغییر باورام میشه به موفقیت رسید شروع کردم به کار کردن رو خودم ولی چون من مثلا میخواستم توجه ام رو روی ثروت بزارم ولی خوب در واقع بعضی وقتا حسادت میومد سراغم یا مثلا یه چیزی رو دوست داشتم بخرم ولی خوب پولش نداشتم حسرت میخوردم که ای بابا حالا کو تا من ثروتمند بشم و بتونم اینا رو بخرم من الان ذوق خرید اینو دارم ده سال دیگه میخام چیکار و اتفاقی که افتاد حقوق همسرم کمتر شد بعد هی من شکمیومد سراغم و میگفت چی شد پس تو که داری رو خودتم مثلا کار میکنی پس چرا پول نمیاد و امروز دلیلش رو فهمیدم خدایی مهربونم شکرتتتت
اساتید میگفتن به احساست توجه کن ولی موضوع رو باز نمیکردن
اگر داری به پول فک میکنی و غصه میخوری حسادت میکنی افسرده میشی حرص میخوری یعنی داری خودتو با سرعت هر چه بیشتر دور میکنی
قانون جذب میگه باید به هر چی که میخای توجه کنی نشانه توجه چیه؟احساس خوب
احساس خوب یعنی چی یعنی تو امید داری تو باور داری که بهش میرسی یعنی ایمان داری بهش میرسی یعنی لذت میبری از کوچکترین اتفاقا یعنی دلت قرص و آرومه یعنی فقدان اون چیز رو تو زندگیت نمیبینی یعنی نکران نیستی و حرص نمیزنی و عجله نداری
یه تجربه ای در این رابطه دارم که اینجا مینویسم تا یاد خودم هم بمونه
من همسرم خیلی دوست داشت قهوه ساز داشته باشه و همیشه به شوخی به من میگفت برای تولدم قهوه ساز بگیر من چون درآمدی نداشتم این کار رو غیر ممکن میدونستم ولی تو خواسته هام نوشتم نمیدونم ولی یه حسی بهم میگفت نگران نباش بعد رها کردم و گفتم وقت درستش این خواسته داده میشه چند ماه قبل تولد همسرم یه قرعه کشی خانوادگی نوشته بودیم که دقیقا به من چند روز قبل تولد همسرم پولش در اومد یهو به ذهنم اومد با پولش برای همسرم قهوه ساز رو بخرم با اینکه من برنامه ریخته بودم گوشیمو عوض کنم ولی یه حسی بهم گفت همسرت رو خوشحال کن پول گوشیت هم با من
وقتی به همسرم گفتم بریم قهوه ساز رو بخریم آنقدر خوشحال شد حد نداره یعنی هر وقت برام اسپرسو و لته با عشق درست میکنه من لذت میبرم وقتی میبینم میگم خدایا شکرت این کار رو کردم البته یه نکته بگم که وقتی پول رو دادم و همسرم رفت خرید کرد همش نجواها میومد که آخه آدم عقل داره آنقدر پول یه دستگاه میده تو گوشی لازم داشتی چرا دادی بعد گفتم خدایا یه چیزی بهم نشون بده دلم آروم شه زدم رو نشانه روزم به خداا اشک میریختم و سریال زندگی در بهشت رو میدیم قسمتش یادم نیس ولی همین که فیلم شروع شد مریم جون قهوه رو ریخت تو دستگاه و یه قهوه مشتی درست کرد فقط از خدا تشکر میکردم و حالم عالی بود
یه درس جدید هم که گرفتم این بود همیشه از خودم سوال بپرسم این که دارم بهش توجه میکنم منو میبره سمت خواسته ام یا ناخواسته
بنام خالق بی همتا که ماروخالق زندگی خودمون قرار داد
سلام به استاد استاد عزیز وتمام خانواده عباسمنشی گلشان
سفرنامه 41
خداوند بزرگم را شاکرم که تا این قسمت از سفرنامه همسفر بهترین استاد دنیا و خانم شایسته نازنین بودم
این فایل هم مانند بقیه فایلها بینظیییییره
نکات مربوط به این فایل که درمورد قانون دوست داشتنی جذبه
قانون جذب میگه مادر هر لحظه با کانون توجه خود فرکانس های را به جهان هستی می فرستیم و جهان مطابق همون فرکانسها اتفاقات وشرایط وآدمها رو وارد زندگیمان میکنه این هماهنگی کامل با عدل خداونده ،به هر چی توجه میکنیم ریشه همون را وارد زندگیمون میکنیم که این توجه میتونه به شکل فکر کردن ،نوشتن ،نگاه کردن ،گوش دادن،صحبت کردن با خود و دیگران باشد، البته فکر کردن باید درست باشه بعضی وقتا ما با فکر کردن در واقع به کمبود چیزی توجه میکنیم نه بودنش ،راه اینکه بفهمیم به کمبود فکر میکنیم یا بودن ،حس و حالمون هست،اگر حس خوبی داریم پس داریم به بودن اون چیز فکر میکنیم مث پول ،سلامتی،روابط عالی و…که در اینصورت ما در مدار خوسته قرار میگیریم وبدون زجر کشیدن وبه راحتی شرایط وآدمهای سر راهمان قرار میگیره که مارو به خواستمون میرسونه ولی اگر حس خوبی نداریم به کمبود فکر میکنیم این ما رو از خواسته دور میکنه
قانون را باید زیاد کار کنیم تا جزئی از زندگیمان بشه
قانون در قرآن بارها آمده و افعالش به صورت مضارع یعنی استمرار ،ما در هر لحظه وبه صورت مکرر باید یه فرکانس ثابت و خوب را بفرستیم تااتفاقات خوب را تجربه کنیم نه فقط یک بار وبرعکس مثلا اگر هر روز به رفتار بد همسرمان توجه کنیم از اون جنس رفتار از طرف همسرمون و دیگران بیشتر و بیشتر برامون پیش میاد
پس هر روز به چیزای خوب توجه کنیم وسپاسگزار باشیم تا فرکانسش ارسال شود و چیزای خوب بیشتری را تجربه کنیم
ما باید آگاهانه زندگی کنیم و بدانیم که ما خودمون خالق زندگی خودمون هستیم
جهان جبر ندارد یعنی اتفاقاتی به اجبار به ما تحمیل نمیشود بلکه جهان فقط پاسخ دهنده هست به درخواست های ما
خوب زندگی کنیم و جهان را جای بهتری برای زیستن کنیم
ممنون از بهترین استاد دنیا تمام دوستان به خاطر کامنتای تاثیر گزارشون
سعادت در دنیا و آخرت برای همه خواستارم
زندگی به شیوه طبیعی خودش 😍
سلام ؛ عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوارم ، خانم شایسته عزیز و همه دوستان هم فرکانسی نازنینم.
من ۲۰سالی میشه که بصورت حرفه ای کوهنوردی میکنم و کمتر کوه مرتفعی در ایران باشه که نرفته باشم، خیلی اتفاق افتاده شاید صدها بار شده که من دو روز یا سه روز تو کوه و دشت و دمن بودم ، وقتی میفتی تو کوه و از جامعه جدا میشی، اولین اتفاق اینه که کم کم تمرکزت از مسائل جاری توی جامعه کنده میشه و کلا هرچه میبینی و هر چه فکر میکنی ، گل و بلبل و دشت و کوه و عظمت و زیبایی است و در طی روز و در طی روزهای کوهنوردی جریانی از عشق و آرامش در وجودت جاری است و به راحتی میتونی سبُک بودن رو احساس کنی ، و در بازگشت به شهر و جامعه همانگونه که در فضای شهر بو و طعم دود و آلودگی هوا احساس میشه ، بار سنگین فازهای منفی هم کم کم تاثیرگذاریش رو شروع میکنه، من خیلی مواقع، موقع استراحت یا غذا خوردن سعی میکنم اگه اون دور و اطراف چوپونی ، گله داری و هر فرد بومی که ببینم اغلب شریک میکنم و غذا یا میوه یا چاییم رو حالا هر چی باشه با اون فرد میخورم ، و وااااای که تو اون مدت کوتاه چه چیزهایی میبینم و میشنوم 🤗 ؛ شاید اون فرد از نظر بهداشت از نظر سواد یا از نظر تعارفات اجتماعی ضعیف باشه، ولی از نظر باور ، باور توحیدی ، از همه مهمتر در جریان زندگی به روش کاملا طبیعی ، یک استاد تمام عیاره ، کسی که از اخبار بی اطلاعه، از حرفها و عقاید مسموم جامعه بی اطلاعه، و تنها قدرتی که تو ذهنش هست خداست ، و چه دیدگاههای توحیدی در عین سادگی دارند و من همیشه از توجه کردن به این باورها لذت میبرم و روحم آرام میشود وقتی شخصی را بدون ابزار و وسایل خاص ، با چند هزار گوسفند و گاو … در ظاهر بی پناه در برابر خطرات، در اووووج آرامش با توکل واقعی به خدا زندگی میکنه رو میبینم.
میگم ببینا ، اونقدر از بچگی خواسته و ناخواسته اطرافمون پر بود از افراد منفی گرا و منفی بین که ماهم یجورایی ذهنمون برنامه ریزی شده و کلا مغزمون قالب گیری شده برا دیدن نکات منفی ، که البته خدارو شکر جای جبران داره و میتونیم باتغییر در باورهامون و جایگزین کردن باورهای درست و قدرتمند کننده بجای باورهای نادرست میتونیم به راحتی ، نقطه تمرکز خود رو تغییر بدیم و خواسته ها رو وارد زندگیمون بکنیم، خدایا شکرت.
الهی شکر بخاطر قوانین تغییر ناپذیر جهان هستی.
موفق و پیروز باشید🌺🌺🌺
روز اول، 25 دی ماه ساعت 5 به وقت ایران
سلام به استاد عزیزم و سپاسگزارم بابت این فایل بی نظیر…
امروز و در اولین فایل هدیه در مورد کانون توجه صحبت کردین! مهمترین مسئله برای تغییر شخصیت همینه. خیلی مهمه که به چی فکر میکنم. با کی حرف میزنم. در مورد چی حرف میزنم. چه چیزهایی می بینم. چه چیزهایی میشنوم. اینا در مجموع احساس من رو به وجود میاره… اگه چیزهایی باشن که با خواسته های من همسو باشن ، با خداوند یکی باشن، احساس من عالیه و اگر نه …
داستان به همین سادگیه! امااااااا میمونه عمل! فهمیدن این داستان یه موضوعه، درک کردنش هم یه موضوع دیگه و عمل کردن به اون هم باز یه موضوع دیگه!!! یه وقتایی ما یه موضوعی رو میدونیم اما باور نداریم که این است و غیر از این نیست! الان باید خدا رو شکر کنم بابت تمام اتفاقای به ظاهر بدی که منو به این اصل رسوند که داستان همینه! همیش همین! این است و غیر از این نیست! داستان دیگه ای در کار نیست! داستان منم، افسانه منم، جهان منم، همه چی منم، خوب منم بد منم، عشق منم، کار منم، یار منم!!!
نکته ای که هزاااار بار باید یه خودم یاداوری کنم، استمرار هست! اینکه نه با یک لحظه احساس بد نابود میشم و نه با یک روز احساس خوب به تمام خواسته هام میرسم! این موضوعی ک گفتین تو قران همش از فعل مضارع استفاده شده انگار یک باری از رو دوشم برداشته شد و کلی از نگرانیهام کمتر شد…. بالاخره ما آدمیم و ممکنه احساسمون بد بشه! مخصوصا اول مسیر که تاازه داریم یاد میگیریم، اما اون بسیییار بسیااار برگشت پذیره، هر لحظه میتونیم برگردیم، هر ثانیه بی هیچ قید و شرط…. و البته هر روز باید اینکارو انجام بدم…
این جمله که ؛ بدون تماااام اتفاقات رو خودت داری خلق میکنی! واقعا حسمو خوب کرد. چقدرر ادم با قدرت حرکت میکنه ، چقدر سپاسگزارتره ، چقدر شادتره، چقدر با انگیزه تره وقتی بدونه همه چی دست خودشه! نیازی نیست به این باج بده از اون یکی بترسه، از فلانی حساب ببره و … میگه همه چی منم دیگه ، پس پیششش میرم…
خدایاااا شکرت بابت این همه عشقی که این لحظه توی وجودم هست. همش از توئه… بخدا هر لحظه از مسیر منحرف میشم یه حسی توی وجودم که اونن حسه توییی باز منو میکشه به این سمت…
وو هی میگه نگران نباش، اروم باش، پیش برو، یاد بگیر، اینو یاد بگیر، فکر نکن، گذشته رو بریز دور، آینده رو انقدر بهش فکرنکن، اینجا باش، با من باش ، دستتو بده من، حال کننن، عشق کن…
گفت از روح خدا لا تیاسوا
همچو گم کرده پسر رو سو به سو
و من هررر روز با عشق بیشتر میام و میخوام عشق بیشتری تجربه کنم…
سلام به همگی
قانون چیه؟
ما در هر لحظه در حال ارسال فرکانس به جهان هستی هستیم، و جهان هم اتفاقات، شرایط، موقعیت ها و افرادی هماهنگ و همسنگ فرکانس های ارسالی ما رو به وجود میاره.
مثل یک سیستم که در هرلحظه داره تک تک اطلاعات همه افراد رو دریافت میکنه و مطابق اون فرکانس ها محیط و شرایط رو برامون به وجود میاره.
کج فهمی:
قانون به این معنا نیست که بشین یه گوشه فقط فکر کن و هیچ کاری نکن و هیچ قدمی بر ندار و مثلا به پول فکر کن تا یه کیسه پول از اون بالا برات بیفته پایین و زندگیت رو عوض کنه.
بلکه:
به هر آنچه توجه کنی، ریشه ی همون موضوع رو برای خودت به وجود میاری.
توجه یعنی: هر حرفی که میشنوی، هر حرفی که میزنی، هر فکری که توی ذهنت میچرخونی، هر چیزی که مینویسی و …
تغییرات اساسی، از زمانی شروع میشن که تو شروع به درک درست قانون میکنی
+ از کجا بفهمم دارم به چی توجه میکنم؟
– احساسم
مهمترین قسمت که خیلیا درکش نمیکنن یا حواسشون بهش نیست و به اهمیتش پی نبردن، اینه که احساس تو تعیین کنندست که داری به موضوع دلخواهت توجه میکنی یا نادلخواهت.
نشانه توجه به چیزی که میخوای، احساس خوبه.
وقتی هم که بهش توجه میکنی آرام آرام در مسیرش قرار میگیری که براش حرکت هم انجام بدی. خود به خود افراد وارد زندگیت میشن، شرایط برات مهیا میشه و اتفاقاتی برات به وجود میاد که تو رو در مسیر رسیدن به خواسته هات قرار میده.
یعنی اینجوری نیست که فقط بشینی توجه کنی و هیچ کاری نکنی و از در و دیوار برات اتفاقات دلخواه بیفته. نه اینطور نیست.
*این قانون نیست
این توهم محضه
تاکید میکنم این توهم محضه. *
با صرفا توجه کردن و رویا پردازی کردن هیچکس توی زندگیش به هیچ جایی نرسیده و نمیرسه.
««اگه میخوای توی یه دانشگاه عالی درس بخونی، فقط با تصور کردن و تخیل هرگز نمیتونی واردش بشی. بلکه باید با تمااااااام وجودت براش وقت بذاری، درس بخونی و درس بخونی اونقدر که احساس کنی مطالب وارد سلولهات شدن. و همزمان هر جا که احساس کردی خسته شدی میتونی بهش توجه کنی تا هم احساست خوب بشه و هم یادت بیاد برای چه هدفی داری اینقدر تلاش میکنی و یادت بیاد که رسیدن به این هدف برات چقدر عزیز و مهمه.»»
نکته مهم:
با یک بار فرکانس فرستادن هیچ اتفاقی نمیافته، نه خوب و نه بد.
ما باید به عنوان یک دستگاه تولید کننده فرکانس کاری کنیم که در هر لحظه با زیر نظر داشتن کانون توجه و احساس خودمون، آگاه باشیم داریم چه فرکانسی رو ارسال میکنیم. و هر لحظه توجه مون رو به سمت خواسته ها سوق بدیم.
نتایج وقتی به وجود میاد که یک فرکانس مناسب و ثابتی بارها و بارها تکرار بشه. خصوصا نتایج پایدار.
نه با یک روز و یک هفته و یک ماه احساس خوب داشتن.
(یکی از چیزایی که خیلی میتونه کمک کنه توی حفظ استمرار و روند صعودی رشد، اینه که ما برای خودمون مرحله در نظر بگیریم و مثلا برای مدت زمان های کوتاه به خودمون تعهد بدیم. یک سری کارها رو تکرار کنیم و بعدش از خودمون بپرسیم: خب این الان خیلی عالیه، خدایا شکرت. اما چطور از این بهتر؟ و پاسخ این سوال رو در تعهد 40 روزه ی بعدی که فاصله ی بیشتر از یک هفته هم با تعهد قبلی مون نداره، به کار ببندیم و این روند رو بارها و بارها تکرار کنیم و هر بار برای خودمون با ترفند ها و دیدگاه های مختلف جذاب ترش کنیم)
این کاریه که خودم شروع کردم به انجامش
خیلی خیلی مهمه که توجه ما تمام مدت روی نکات مثبت باشه. نکات مثبت اطرافیان، مسیری که هر روز ازش میگذریم، حتی همین گوشی ای که داریم، نکات موبت و ارزش های خودمون، رفتار درستی که توی فروشگاه یا … میبینیم، غذایی که میخوریم، محیط زندگی، اتاقمون، همسایه های خوبی که داریم، درختای سرسبز که توی همه ی اتوبان ها دیده میشن و اونا رو محصور کردن و … .
احساس ما تیزر اتفاقاتیه که در آینده تجربه خواهیم کرد.
اما این تیزر توی مشت ماست و در هر لحظه قابل تغییره و تحت کنترل خودمونه.
ممنون استاد برای این فایل عالی
شاد و سلامت باشید؛)
توجه توجه توجه
واقعا چه قدر توی زندگیم به این قانون توجه بی توجهی کردم
این قانون این رو میکه که من دارم در اصل به چیزی توجه میکنم و فرکانس چه چیزی رو میفرستم
و واقعا خیلی گول زننده اس
خیلی قابل فراموشی هست
واقعا به نظرم این گول زننده ترین قانون دنیاست
خیلی وقتا من فکر میکردم دارم از مسیر درست میرم و دارم طبق قانون عمل میکنم
اما خودم میفهمم از درون واقعا نه من عمل نکردم
مثلا میرم بازار
و اونجا با دیدن لباسای خیلی خوب و با کیفیت که عاشق داشتنشون هستم
اونجا من به این توجه میکنم که در حال خرید لباسا هستم و چه قدر فراوانی هست و خدایا شکرت بابت این فراوانی بابت اینکه این لباس ها هستن و میتونن همشون به راحتی وارد زندگیه من بشن خدایا شکرت که این مغازه ها این لباس هارو میفروشن خدایا شکرت که من میتونم با ادامه ی این مسیر به جایی برسم که بیام به رااااحتی اصن بدون فکری همه همه همه ی این لباسهارو بخرم و دستی بشم از دستان خداوند برای روزی رسوندن به این فروشنده های بینظیر و فوق العاده و حتی هزار تومن هم تخفیف نخوام و تازه انعام هم بهشون بدم بابت خدماتشون و مغازه ها رو با خریدم خالی کنم و باز با همه ی خرید هام همچنان پول بیش از نیازم توی حسابم باقی مونده و دستی بشم برای جاری کردن برکت خداوند در زندگی و کاسبی این افراد فوق العاده و حس کنم و تجسم کنم که تو خونه ی خودم هستم و یه اتاق بزرگ از سر تا پاش پر از لباس و کفش های برند و با کیفیت دارم و حس داشتنشون رو حس کنم .
یا وقتی میرم بازار به این فکر میکنم که
من پول ندارم برای خرید این لباس ها
من چطور از چه راهی پول دربیارم که بتونم چن تا از این لباسا رو بخرم
چه قدر گرونه ، من با درامد یه ماه الانم یه لباس بخرم تموم میشه پولم کی میشه درامدم بیشتر بشه اصن چجور میخواد بیشتر بشه چه قدر چند ساعت باید بیشتر کار کنم تا برسه و …
واقعا واقعا
حس میکنم بیشتر وقتا همون دومیه بودم
ولی میخوام با خودم تعهد بدم که همیشه اولیه باشم
میگم این قانون واقعا از بین تمام قوانینی که شناختم گول زننده تر ، پنهان تر ، مخرب تر ، سازنده تر هست
دقیقا همون مورچه ای سیاه بر روی سنگی سیاه در دل تاریکی شب هست
.
من توی این مدت خیلی از قوانین رو تونستم به خوبی اجرا کنم
من همین چند روز پیش از مسافرت برگشتم
و ده روز تمام از صبح تا شب من وسط شیرینی ها و شکلات ها و گز ها و میوه ها و فست فود و فلافل ابادانی ها و غذای چرب و خوشمزه ی زن عامو بودم که بوش مست و دیوانه ام کرد
با این حال من تونستم طبق قانون سلامتی عمل کنم
من تونستم توی اون شرایط دقیق طبق دوره ی قانون سلامتی پیش برم و متعهد باشم و چیت نکنم و هیچ ورودی غیرمجاز وارد دهنم نکنم من اونو تونستم انجام بدم
من تونستم یک سال هیچ ورودی نامناسبی وارد دهنم نکنم
.
من تونستم قانون استمرار و پشتکار و تعهد روزانه رو انحام بدم
من تونستم روزانه برای دستیابی به اهدافم در ورزش و زبان و رقص هر روز متعهدانه تمرین کنم و براشون وقت بذارم و طبق قانون استمرار و پشتکار وعمل کنم و جا نزنم
من قول دادم هر روز یک فایل از زندگی در بهشت رو ببینم و تونستم بهش عمل کنم
من قول دادم ادمای سمی زندگی ام رو حذف کنم توی روابطم و تونستم اینکارو بکنم
.
اما از بین تمام این قوانین
در تمام این سالها
من نتونستم قانون توجه رو کنترل کنم
میدونید دلیلش چیه ؟
چون این قابل دیدن نیست
چون این در درون درون خودته و خودت فقط میفهمیش
چون حتی اگر هم بخوای ببینیش هم شیطان ظاهر خوب و خوشگلی بهش میده و فکر میکنی درسته کارت درحالیکه درست نیست
در واقع این همون قانونیه که فقط فقط خودت میتونی بفهمیش و گاهی اینقدر ریز و پنهان هست که خودت هم نمیتونی بفهمیش
اما قوانین دیگه مثل قانون سلامتی کامل قابل مشهوده حتی اطرافیانت میتونن کامل بهفمن انجامش میدی یا نه
اما این قانون توجه اینطوری نیست
ممکنه بری بازار و در حال خنده و شادی باشی و بگی وای اون لباس چه قدر قشنگه و لباس چه فراوانه
اما تهش ذهنت بهت بگه
من نمیتونم بخرمش من پول کم دارم
و این یعنی توجهت روی کمبوده
.
واقعا تا حالا بارها هم شده که فهمیدم توی اجرای این قانون مشکل دارما
اما باز فرار کرده از زیر دستم
.
تصمیم دارم در کنار تعهدم برای هر روز دیدن یکی از فایلهای زندگی در بهشت
از اول فایلای دانلودی شروع کنم و تمام فایلای استاد رو از اول شروع کنم
.
سال 1402 سال دوره ی سلامتی بود
بدون چیت کردن گذروندمش و احساس میکنم دیگه نیازی نیست روش تمرکز بذارم و فقط چون این هم فرار هست باید هر چند مدت مرورش کنم
.
دیروز یه کامنتی خوندم خیلی حال کردم نوشته بود هیچ وقت فکر نکنید درست شدید این دره ی سقوطه
من الان تونستم یک سال طبق دوره ی سلامتی عمل کنم
روزه های طولانی سه روزه بگیرم چیت نکنم حتی یک روز
اما اون شخصیت قبلیم اتیش زیره خاکستره
اما دیگه تمرکز نیاز نداره
الان فهمیدم سال 1403 رو میخوام روی ورودی ها ذهنم و احساس لیاقتم کار کنم
در تمام این سالها اینکارو نکردم چون تمرکزم روش نبود
سال 1402 به خوبی تمام ورودی هام با دقت 100درصد کنترل شد
اما اصلا ورودی های ذهنیم کنترل نشد و با تلاش من هم باز کلی ورودی مخرب ذهنی داشتم
کلی احساس نالایقی داشتم
میخوام امسال رو تمرکزم رو بذارم روی ورودی های ذهنم
و اجرای قانون توجه
و احساس لیاقت
واقعا دیگه احساس میکنم به ته خط رسیدم همه ی ادا اطفارا بسه دیگه اینهمه سال اموزش و ادا در اوردن
میخوام امسال سال 03 به اندازه ای که پارسال تمرکزم روی ورودی های دهنم بود روی ورودی ها ذهنم باشه
واقعا هم الان میفهمم استاد میگه که کنترل ورودی ذهن خیلی خیلی خیلی سخت تر از کنترل وردی دهن هست یعنی چی
.
ورودی دهن رو تو میبینی
اما ورودی ذهن رو نمیبینی
توجهت رو نمیتونی ببینی
.
فقط میخوام بگم امسال یه سری تصمیمات جدید گرفتم و اماده ی این مرحله جدید از زندگیم هستم
میدونم من انسانم و کامل نیستم
.
هر روز با خودم یاداوری میکنم
توجه فقط به خوبی ها
توجه فقط به خواسته ها به داشتنشون
.
یادمه یه دختر همسن خودم میدیدم ماشین داره میگفتم خدایا شکرت که ماشین داره خدایا شکرت برای ازادی مالی و مکانی و زمانی که داره برای مسافرت هایی که میره خدایا شکرت اما ته ته ته ته ذهنم از ته چاه این صدا میومد که چه بی عدالتیه که من ندارم اون پدر مادرش براش خریدن ولی منی که تلاشم خیلی بیشتر از اون بوده توی زندگیم ندارم
درسته صداش خیلی کمتر بود از اون شکرگزاری ولی بازم بود من میخوام نباشن
میدونم سخته این چالش
واقعا خودشناسی خیلی عمیقی میخواد
خیلی خودشناسی قوی میخواد
خیلی خداشناسی و توحید قوی میخواد
اما امسال این سال منه
کنترل ورودی ها و توجه به خواسته هام و احساس لیاقت
سلام به روی ماه ندیده ات نگار جااااانم
چقدر از خوندن کامنتات لذت بردم محشر بودن و اون انرژی مثبت نوشته هات خیلی راحت بهم منتقل
شد ….
وقتی از تمیز کردن اتاقت استمرار توی کارهات متعهد بودنت کانون توجهت خوندم دقیقا گفتم خدایا برا منی که 2 ماهه جوری از مسیر خارج شدم که هم روحم مریضه هم جسمم و همش زیر سرم و امپولم
و اصلا اون شور و اشتیاق رو ندارم
و روی قولهایی که به خودم میدم نمیمونم ،این حرفها برای منه
نگار جانم من همش به خدا میگم خدایا من نمیدونم نمیفهمم تو بگو چیکار کنم و خب اوضاع بدتر هم میشه …
تصور کن میخوام از صفر شروع کنم
راهنماییم میکنی چطور شروع دقیقا میخوام عینه خودت بشم متعهد به اجرا ؟؟؟؟؟
امیدوارم در زمان و مکان مناسب این کامنتم به دستت برسه و پاسخم رو بدی