اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد در یکی از فایل ها گفتند که زمانی آرزو داشتند به شهرت برسند و مشهور بودن و معروف بودن خیلی براشون مهم بود ، چرا که اون زمان به خیلی چیزهای دیگه نرسیده بودند و فکر میکردند مشهور بودن خواسته خیلی مهمیه ولی وقتی شهرت فراوان پیدا کردند دیدند همین شناخته شدن بین مردم از خیلی جهات محدودشون میکنه و اجازه نمیده از ابعاد دیگر زندگی لذت ببرند ، حتی گاهی با عینک آفتابی بیرون میرفتند که کمتر شناخته بشوند ، بهر حال میل به آزادی و آزاد زیستن در درون هر انسانی وجود داره و ما هر چیزی را که آزادی مون را محدود کنه دوست نداریم ، شاید براتون پیش آمده باشه که برای هواخوری و بازسازی روحیه تون به پارک میرید و روی نیمکت می نشینید و درست در لحظه ای که دارید از طبیعت لذت میبرید و میخواهید به آرامش برسید ، کسی میاد کنار شما می نشینه و شروع به صحبت میکنه واقعا اون لحظه چه حسی بهتون دست میده ، از اینکه شخصی حریم خصوصی و آرامش شما را از بین برده عصبانی میشید حالا فکرش را بکنید میلیون آدم شما را بشناسند و دوستتون داشته باشند و شما جرأت نکنی به پارک یا هرجای دیگری بری ، دقیقا انگار دیگه مال خودتون نیستید در حالیکه انسان باید اول مال خودش باشه بعد دیگران
در مورد هدف که گفتید ، ببینید همه ما اهداف و خواسته هایی داریم که برای رسیدن به اونها باور می سازیم و در مسیرشون حرکت میکنیم اما هیچکس دقیقا نمی دونه که بعد از رسیدن به خواسته ش چه حسی داره ، چقدر از خواسته ش راضیه یا ناراضی و برای همینه که خواسته های بعدی شکل میگیرند ، استاد در جلسه اول دوره دستیابی به رویاها میگند از زندگی لذت ببرید چون رسیدن به خواسته ها خیلی شما را خوشحال نمی کنه ، انسان تا وقتی به هدفش نرسیده براش جذاب و دست نیافتنیه ولی وقتی بهش رسید براش عادی میشه و همین عادی شدن باعث بوجود آمدن خواسته های دیگر میشه
سلام ، از شما سپاسگزارم پاسخهای دوستان را خوندم و خودم هم به آقای عبدالهی پاسخ دادم ، امیدوارم براشون مفید باشه ، با آرزوی موفقیت روزافزون برای شما دوست عزیز
از دیدگاه تون بسیار لذت بردم … حالم خوب شد حرفهای شما تلنگر به موقعی بود برای من … راست میگویید ، خدا همه چیز است ، من آرزو دارم به جایی برسم که لحظه ای از یاد خدا غافل نشم ، به امید خودش و لطف و کرمش ، شاد شاد زندگی کنم ، هرگز نترسم و نگران نشم …بزرگترین تشکر من از استاد عباس منش این است که ، منو به خدا نزدیک کرد و این زنجیر از هم گسیخته را که خودم با باورهای غلط م ایجادش کرده بودم را دوباره وصل کرد و پیوند داد … از اینکه با این نوشته منو بخودم آوردید ممنونم….بهترین ها را براتون آرزو مندم
« او سالهاست که عاشق ماست » …..سلام عزیزم ، چقدر توصیف هات قشنگند حقا که شاگرد استاد عباس منش بودی ، مثل خودش حرف میزنی ، خوش به سعادتت که شاگرد حضوری ایشون بودید ، امیدوارم همیشه در مسیر خواسته هات باشی….
سلام دوست عزیز
استاد در یکی از فایل ها گفتند که زمانی آرزو داشتند به شهرت برسند و مشهور بودن و معروف بودن خیلی براشون مهم بود ، چرا که اون زمان به خیلی چیزهای دیگه نرسیده بودند و فکر میکردند مشهور بودن خواسته خیلی مهمیه ولی وقتی شهرت فراوان پیدا کردند دیدند همین شناخته شدن بین مردم از خیلی جهات محدودشون میکنه و اجازه نمیده از ابعاد دیگر زندگی لذت ببرند ، حتی گاهی با عینک آفتابی بیرون میرفتند که کمتر شناخته بشوند ، بهر حال میل به آزادی و آزاد زیستن در درون هر انسانی وجود داره و ما هر چیزی را که آزادی مون را محدود کنه دوست نداریم ، شاید براتون پیش آمده باشه که برای هواخوری و بازسازی روحیه تون به پارک میرید و روی نیمکت می نشینید و درست در لحظه ای که دارید از طبیعت لذت میبرید و میخواهید به آرامش برسید ، کسی میاد کنار شما می نشینه و شروع به صحبت میکنه واقعا اون لحظه چه حسی بهتون دست میده ، از اینکه شخصی حریم خصوصی و آرامش شما را از بین برده عصبانی میشید حالا فکرش را بکنید میلیون آدم شما را بشناسند و دوستتون داشته باشند و شما جرأت نکنی به پارک یا هرجای دیگری بری ، دقیقا انگار دیگه مال خودتون نیستید در حالیکه انسان باید اول مال خودش باشه بعد دیگران
در مورد هدف که گفتید ، ببینید همه ما اهداف و خواسته هایی داریم که برای رسیدن به اونها باور می سازیم و در مسیرشون حرکت میکنیم اما هیچکس دقیقا نمی دونه که بعد از رسیدن به خواسته ش چه حسی داره ، چقدر از خواسته ش راضیه یا ناراضی و برای همینه که خواسته های بعدی شکل میگیرند ، استاد در جلسه اول دوره دستیابی به رویاها میگند از زندگی لذت ببرید چون رسیدن به خواسته ها خیلی شما را خوشحال نمی کنه ، انسان تا وقتی به هدفش نرسیده براش جذاب و دست نیافتنیه ولی وقتی بهش رسید براش عادی میشه و همین عادی شدن باعث بوجود آمدن خواسته های دیگر میشه
سلام ، از شما سپاسگزارم پاسخهای دوستان را خوندم و خودم هم به آقای عبدالهی پاسخ دادم ، امیدوارم براشون مفید باشه ، با آرزوی موفقیت روزافزون برای شما دوست عزیز
سلام دوست عزیز
از دیدگاه تون بسیار لذت بردم … حالم خوب شد حرفهای شما تلنگر به موقعی بود برای من … راست میگویید ، خدا همه چیز است ، من آرزو دارم به جایی برسم که لحظه ای از یاد خدا غافل نشم ، به امید خودش و لطف و کرمش ، شاد شاد زندگی کنم ، هرگز نترسم و نگران نشم …بزرگترین تشکر من از استاد عباس منش این است که ، منو به خدا نزدیک کرد و این زنجیر از هم گسیخته را که خودم با باورهای غلط م ایجادش کرده بودم را دوباره وصل کرد و پیوند داد … از اینکه با این نوشته منو بخودم آوردید ممنونم….بهترین ها را براتون آرزو مندم
« او سالهاست که عاشق ماست » …..سلام عزیزم ، چقدر توصیف هات قشنگند حقا که شاگرد استاد عباس منش بودی ، مثل خودش حرف میزنی ، خوش به سعادتت که شاگرد حضوری ایشون بودید ، امیدوارم همیشه در مسیر خواسته هات باشی….