اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
توضیحات بسیار عالی و ارزشمندی فرمودید ، قطعا ما اگر بتوانیم باورهای مثبت را درون خودمان جا بدهیم طبق اصولی که در روانشناسی ثروت 1 فرمودید ، نتایج بزرگ و ارزشمندی بدست می آوریم ، نتایج اعضای سایت که به شکل ویدیو آماده و درون سایت قرار میگیرد ، تاثیر فراوانی برای بنده دارد و الگوی عملی و حی و حاضر را دیده و همانند آنها عمل مینمایم از آن فردی که در املاک نتایج بزرگ گرفته ، تا آن خانمی که انگلیسی تدریس میکردند و بعدها مهاجرت کرده و سالن زیبایی درست میکند و درآمد زایی میکند ، این بار هم فرد ابزار یراق فروش که تحولات بسیاری درون زندگی ایجاد میکند و با محتواهای شما دوره های آموزشی تدوین نموده و در آخر محصولات را با زبان خودش تهیه و عرضه میکند ، خدارو شکر میکنم به خاطر این آگاهی ها ، امیدوارم من هم بتوانم در این جعگهان تاثیرگذار باشم و دعای هر روزه بنده است ، در شهر و شرکت و کشوری که زندگی میکنم ، هر لحظه تأثیرگذاری را به شکل عملی انجام میده و شما و دیگر دوستان الهام بخش من هستید ، همانند پیامبر زمانه من ، موفق و پیروز باشید
صحبت های شما با رضای عزیز از جمله فایل هایی بود که با جان و دل گوش دادم .
در ابتدا بنظرم صحبتتون کمی فروتنانه نبود برای زمانی که گفتین منو استاد بنامید حتی زمانی که صمیمی ترین دوستام هستین و من تماما لایق استاد بودن هستم، زمان زیادی رو به حرفتون فکر کردم و قوی تر از قبل به باورش رسیدم که هم حرفاتون عالی بود و هم اینکه لایق ترین استاد هستین.
در ضمن اینکه بسیار ایده این دسته بندی تون بی نظیره و جنس صحبتاش متفاوته.
ممنون از دوستانی که مدت ها زمان میذارن و چکیده سال ها آموزششون رو برامون به اشتراک میذارن.
لحظه به لحظه تجربیاتتون برای من ارزشمند بود ، خیلی مواردی بود که میخواستم شروع کنم و منتظر یه اتفاق دیگه بودم !
ولی با دیدن مسیری که شما رفتین و گفتن تجربیاتتون دیدگاهم عوض شد و به لطف خدا شروع کردم به برداشتن قدم های کوچک .
خدارا سپاسگزارم از اینکه به این مسیر هدایت شدم و چقدر خوشحالم که عضو خانواده ای شدم که تمامی افراد اون انسانهای شریف و سخاوتمندی هستن .
سلام به استاد گرانقدرم و خانم مریم عزیز دل و جناب عطار روشن که سپاس ویژه ازشون دارم که باعث شدن خیلیی جدی تر این آموزه ها رو دنبال کنم چون ذهن من همش دنبال یه مثال ملموس بود و سیر تکاملی و سادگی گفتار آقای عطار روشن ، خیلی از مقاومت های ذهنی من رو شکست و انقدر به تک تک حرفاشون فکر کردم که دیدم چقدر در زندگی من هم کارهایی که ایشون انجام دادن قابل اجراست، چون من فکر میکردم من یخورده احساس خودمو خوب نگه میدارم بعد یهو معجزه میشه خدا میگه بفرمایید شما وارد دنیای بیکران نعمت ها شدید و برید حالشو ببرید
با دیدن این فایلها متوجه شدم خودم باید چقد تغییر کنم و چقدر جسارت هایی که آقا رضا انجام دادن برام درس داشت که منم انجام بدم
تصمیم گرفتم دیگه چکی جنس نخرم و تو همین چند روز که این تصمیمو گرفتم ، فقط تصمیمش ، باعث شده چقدر ذهنم آروم بشه و چقدر آرامش داشته باشم ، دیگه وقتی این تصمیمو عملی کنم که به مراتب آرامشم بیشتر خواهد شد
چند وقت پیش قبل از اینکه فایل های نتایج آقا رضا رو ببینم و چون خیلی از دوره ها رو هنوز تهیه نکردم و آگاهیم به نسبت محدود بود ولی خب فایل های رایگان رو شروع کرده بودم به رگباری گوش دادن، دوستم پیام داد میشه ضامنم بشی و مبلغ وام 50 ملیونه و قسطش کمه ، منم آدمی بودم که همیشه میخواستم بگم من خیلی بزرگوارو سخاوتمندم و هرکاری بتونم برا بقیه انجام میدم حتی اگه پدر خودم در بیاد و همیشه هرکی ضامن میخواس اینکارو انجام میدادم و چقدررررر ضربه های سنگینی از این کار خورده بودم تا برام درس عبرت شده بود خلاصه تصمیم گرفته بودم دیگه ضامن نشم مگر اینکه سه تا شرط داشته باشه
بدونم طرف توانایی پرداختشو داره یا خیلی خوش حسابه یا مثلا مبلغ وام کمه که اگه اون نداد من بتونم از پسش بر بیام ، و یه منطق دیگه که برای اینکار داشتم این بود که بالاخره بابا آدمیزاد احتیاج پیدا میکنه و باید 4 تا آدمو دورو بر خودش نگه داره که منم وقتی خواستم وام بگیرم اونا ضامنم بشن ، چون اگه من نشم که اونا هم نمیان ضامن من بشن
خلاصه من خیلی من من کنان و بدون اینکه به منطق هایی که تو ذهنم داشتم فکر کنم به دوستم گفتم نه عزیزم من نمیتونم
ضامنت بشم و هیچ دروغی هم نگفتم که بگم چک برگشتی دارم یا هر دروغ دیگه ای ، بدون هیچ توضیحی درخواستشو رد کردم که الان میفهمم همین در مسیر بودن هم باعث میشه خداوند خیلی وقتا جلوی اشتباهات آدمو بگیره درصورتیکه من اگه اون ادم قبلی بودم به خودم میگفتم این که مبلغ زیادی نیس بذار کار این بنده خدا راه بیوفته یا مثلا ناراحتش نکنم ولی چون نمیدونستم ولی تغییر کرده بودم ، گفتم نه
ولی خیلی وقتا بهش فکر میکردم چون ته دلم حس میکردم ناراحت شده و دیگه دوستیمون صمیمیت سابق رو نخواهد داشت و سرد شد ، تا اینکه نتایج آقای عطار روشن رو دیدم و در حدی به حرفاشون فکر کردم فکر کردم فکر کردم….
که کلی تصمیم برای تغییر خودم گرفتم و یه لحظه یادم افتاد به رد کردن درخواستن ضمانت دوستم و فهمیدم این یکی از تغییرات و تصمیمایی بوده که الان گرفتم ولی از قبل عملیش کردم انگار خدا میدونسته من یه ماه دیگه قراره این فایل رو گوش بدم و این تصمیمو بگیرم گفته بذار خیال بندم راحت باشه ،برا تصمیمای بعدیش مصمم بشه بدونه من میفههم چیکار میخواد بگنه از قبل کمکش کرده باشم
به خودم گفتم چرا ناراحتی که درخواستشو ردکردی اول اینکه باید یاد بگیری نه بگی و الکی عذاب وجدان نداشته باشی و دوم اینکه قرار نیست دیگه وام بگیری که به خاطر ضمانت بخوای به کسی باج بدی هم اینکه قراره برای خودت شرایطی فراهم کنی که آرامش ذهنی داشته باشی و این کار با اون آرامشه در تضاد بوده و دلیلش هم دیدن آدمی بود که شغلی مثل من داشتن و وام نگرفتن و خریداشونو نقدی انجام دادن و کلی هم پیشرفت کردن و انشالله روز به روز هم بیشتر پیشرفت کنن
این مثال عینی خیال منو راحت کرد و باورمو عوض کرد و بینهایت از آقای عطار روشن ممنونم که انقدر قشنگ قدم هایی که برداشته بودن رو توضیح دادن
و شک ندارم فقط با همین سه تا تصمیم که وام نگیرم ، ضامن نشم و خرید چکی نداشته باشم کلی مسیر مالیم پیشرفت خواهد کرد، به همه دوستانی که کامنت منو میخونن پیشنهاد میدم، چون قراره بعدا بهتون بگم چه نتایج خوبی از این تصمیم گرفتم
استاد جان ، جانتون سلامت باشه همیشه که انقدر قشنگ آگاهی میدین و مسائل رو تجزیه تحلیل میکنید
یه موضوع دیگه که از گوش دادن رگباری به فایل های شما در خودم متوجه شدم اینه که از حالت خنگ بودن و باری به هر جهت بودن دارم در میام و مسائل رو تجزیه تحلیل میکنم تا ببینم چه درسی برام داشته جوری که حتی توی خواب هم اگه یه اتفاق بدی میوفته تو خواب به خودم میگم من الان باید به موضوع دیگه ای توجه کنم تا این کابوس خودش بره و استاد الان میگن باید اعراض کنید، خنده داره ولی امیدوار کنندس
استاد خیلی به خودتون افتخار کنید که انقدر انسان ارزشمندی هستین و دارین توی زندگی آدما ارزش ایجاد میکنین
باز هم از شما و مریم خانم عزیز دل و آقای عطار روشن بینهایت سپاسگزارم
و همچنین دوستانی که کامنت منو میخونن
دوستون دارم
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که با انسان های شریفت داری راه رو به من نشون میدی
چقدر این سری فایلهای نتایج دوستان به ادم انگیزه میده واسه حرکت کردن، چون وقتی دیگران مسیر زندگیشون رو تعریف میکنند و اینکه از کجا شروع کردن و الان در چه شرایطی هستند این باور رو به ما میده که پس میشود نتایج بزرگ در زندگی گرفت، فقط باید با باور درست در جهت خواسته ها اقدام کرد و حرکت کرد.
استاد صحبتهای شما در این فایل به نظر من یه دوره ی آموزشی کامل بود، فایل صوتی این قسمت رو من دانلود کردم تا بارها و بارها گوش بدم تا بتونم از اگاهی های این فایل استفاده کنم.
استاد عزیزم همیشه از خداوندخواسته ام که توانایی درک و عمل به آگاهی هایی که شما میفرمایید رو به من بده تابتونم توی زندگیم بهشون عمل کنم.
از خداوند خواسته ام که کمکم کنه و راه قلبم را به سوی اگاهی های شما باز کنه تا به دل و جانم بشینه،
از خداوند میخوام که مقاومتهامو کم کنه تا با قلبی باز و ذهنی اماده توانایی دریافت گفته های شما را داشته باشم.
الهی آمین یا رب العالمین
دوستون دارم و به قول رضا ی عزیز خداروشکر که در دوره ی زندگی میکنم که شما هم هستید.
من نتایج تصویری رضا رو تو گوشیم ذخیره کرده بودم و هربار که نیاز به انگیزه بیشتر داشتم چند جلسه رو نگاه میکردم و خیلی برام کاربردی بود
وقتی نگاه میکردم که از کجا به کجا رسیده خیلی انگیزه میگرفتم
الان بعد مدت ها نگاه نکردن به نتایج آقا رضا امروز نشونه ی روزانه ام این فایل بوده
دوبار گوش دادم نظراتو خوندم
خیلی برام پربار بود
امروز قشنگ حس کردم که تومدار بالاتر دارم گوش میدم چون یک سری حرفارو انگار نمیشنیدم
وقتی گوش دادم انگار ایمانم تقویت شد
نکات ریز برای خودم در اوردم
نکات این فایل برای من:
می شود می شود می شود
تو فقط ایمان داشته باش
توفقط کنترل ذهنتو انجام بده
تو به دست های خداایمان بیار صبر داشته باش
من چند وقتیه دارم روزانه 10صفحه از قران و میخونم
وقتی به قانون جهان میرسیم پر از حال خوب میشم هایلایتش میکنم کنارش نکتشو مینویسم
خدایی که آسمان و زمین داره مدیریت میکنه
نمیتونه کارهای مارو مدیریت کنه؟
چقدر درکمون از خدا کمه واقعا فقط زبونی داشتیم به خدا قدرت میدادیم در عمل هیچ قدرتی خداوند دروجودمون نداشت
این روزها که عملگراشدم نسبت به قانون که اینم نیاز به تکامل داره
به خودم گفتم دلیل اینکه چپ و راست داشتم به دیوار میخردم این بود که داشتم ادا درمیاوردم که من دارم به قانون عمل میکنم درصورتی که نیم درصد هم عمل نمیکردم ایمان نداشتم
و جالبه انتظار معجزه داشتم
الان تمام هدفم اینه از دیروز خودم باید بهتر و بهترباشم
وقتی باخدا تودلم حرف میزنم کل وجودم سرشار از آرامش میشه ایمانم زیاد میشه
من تازه مسیر و پیداکردم واول مسیرهستم این مسیر انتهایی نداره ولی قراره هرسال نسبت به سال قبلم کلی دستاورد خلق کنم با کمک خدای مهربونم
آرزوی بهترین روزهارو برای خودم و دوستان همفرکانسی ام دارم
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و مریم بانوی نازنین و تمامی دوستان همفرکانسی عزیز
خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که آقای رضا عطار روشن با گوش دادن مکرر به فایل های باورساز استاد عباسمنش و تکرار اون فایل های استاد عزیزم و عمل کردن به اون آگاهی ها باعث شد نتیجه ای رو بگیره که استاد عباسمنش عزیزم یادمون میده
قبل از هر چیز اول از همه می خوام که از استاد عزیزم استاد عباسمنش یک دنیا تشکر کنم که با توضیحات فوق العاده شون چقدر باعث شدن درک من از صحبت هایی که توی دوره ی بینظیر روانشناسی ثروت یک گفته بودن بیشتر بشه ، از این بابت خداروشکر میکنم و از خدای عزیزم بی نهایت سپاسگزارم که من رو به این سایت و آموزه های الهام گرفته ی استاد عباسمنش هدایتم کرد تا بتونم حقیقت جهان هستی رو بدونم و از قوانین جهان هستی آگاهانه به نفع خودم استفاده کنم خداروشکر واقعا
اتفاقا استاد عزیزم چقدر خوب میشه که دوره ای در رابطه با تمرکز بذارین چون مثلا یک کسی مثل من که تا قبل از اینکه بخواد به این مسیر الهی هدایت بشه اصلا نمیدونسته که تمرکز یعنی چی یا چقدر میتونه برای رسیدن به یک هدفی مهم باشه ، واقعا موضوع بسیار بسیار مهمی هستش مبحث تمرکز و اینکه الان که یه کوچولو دارم درک میکنم که تمرکز چقدر مهمه فقط بخاطر این هستش که شما رو میبینم که چقدر تمرکزتون روی سایتتون و آموزش های طلایی هستش که میدین که هر روز دارین یک فایل در مورد اصل جهانی هستی از زوایای مختلف توضیح میدین روی سایت قرار میگیره واقعا خیلی خیلی با ارزشه چون هیچ سایتی رو تا به حال توی هیچ حوزه ی کاری من یکی ندیدم که اینقدر پویا و فعال باشه که این نشون میده که چقدر شما و مریم بانوی عزیزم توجه و تمرکزتون روی اهدافی هستش در سایت قرار میگیره ، چون خیلی ها هستند اصلا روی سایتشون که صحله روی اون پلتفرمی که داره کار میکنه حالا میخواد اینستاگرام باشه یا توئیتر باشه یا یوتیوب باشه اصلا تمرکزی ندارن همه جا هستند اصلا هیچ تمرکزی روی یک پلتفرم برای خودشون ندارن به قول قرآن « إن سعْیَکُم لشَتَّی » یعنی همون تمرکزی که برای بیشتر آدم ها پراکنده ست در حالیکه شما رو می بینم چقدر روی کارتون و سایتتون تمرکز دارین هر روز یک فایل جدید با یک آگاهی ای که از یک زاویه ی دیگه ای میخواهید به قوانین جهان هستی نگاه کنید در موردش توضیح بدید ، خیلی خوب میشه دوره ای با موضوع تمرکز درست کنید به نظرم خیلی می تونه کمک کننده باشه به یه کسی مثل من خیلی میتونه کمک کنه خیلی واقعاً خیلی
استاد عباسمنش وقتی که در مورد این موضوع گفتین که تا وقتی که یک مسیری رو نرفتین نمیتونید بگید که حتما اون مسیری که من نرفتم درست بود یاد اون فایل بسیار بسیار آگاهی دهنده تون به نام ( تنها راه گذر از ثروت، تجربه ثروت است ) افتادم که دقیقا مثلا در مورد ثروت یا کلاً در مورد هر چیزی میتونه باشه که الان ندارمش ولی فکر میکنم که احتمالاً چندان به کارم نمیاد یا شاید دوستش نداشته باشم بنابراین بیخیال اون هدفه یا ثروته میشیم که شما مثل همیشه خیلی واضح و صریح گفتین که اصلا اینطوری نباید باشه یعنی من زمانی میتونم بگم که من از ثروت گذشتم که قبلش به ثروت رسیده باشم ، دقیقا همین رو اینجا شما فرمودین که تا وقتی که یک مسیری رو نرفتین نمی تونید بگید که اون مسیره درست بود ای کاش از اول اون مسیرو میرفتم ، دقیقا درست میگید استاد عزیزم ما تا وقتی که یک مسیری که نمیدونیم درسته یا غلط رو نمیتونیم قضاوتی کنیم مگر اینکه توی اون مسیر رفته باشیم و تجربه اش کرده باشیم مثلا یادمه چند سال پیش من می خواستم برم دانشگاه قبلش باید شهرهایی که میخواهیم دانشگاهمون اونجا باشه رو انتخاب می کردیم که مثلا کدوم شهر بیوفتم که دانشگاه اون شهری برم که من انتخاب کردم یکی از اون شهرها ، شهرهایی بود که من اصلا دوستش نداشتم در حالیکه تا به حال توی زندگیم من تو اون شهر نه رفته بودم نه کلا اسمش رو زیاد شنیده بودم ولی اصلا دوست نداشتم که من دانشگاهم اون شهر باشه خلاصه همین توجه کردن من باعث شد دقیقا همونجا بیوفتم و بعد یه مدت کوتاهی که اونجا بودیم چقدر باعث شد که من از لحاظ عدم وابستگی رشد کنم که البته همین الان دارم در موردش مینویسم ، دارم میفهممش ، حالا فرض کن اصن من در موردش هیچ نظری نمیدادم اون موقع چقدر احساس بهتری داشته بودم ، این همون چیزی هستش که استاد عزیزم گفتن دیگه که تا زمانیکه ما یک مسیری رو نرفتیم نمیتونیم بگیم که اون مسیر درسته یا اشتباه
استاد عباسمنش در مورد وام ک صحبت کردن یاد یکی از شوهرخاله هام افتادم که یادمه چند سال پیش تصمیم میگیره که برای خودش یک مغازه ای بزنه حالا از اون طرف هم داشت توی ایران خوردرو کار می کرد خلاصه نمیدونم اون زمان 10 میلیون 20 میلیون تومان میره وام میگیره که به قول خودش مغازه بزنه فکر کنم به یکی دو ماه هم کشیده نشد که کلا مغازه شو جمع کرد و نتونست ادامه بده چون اینجا بحث تمرکزم دخیل بود دیگه ، همزمان هم بدهی وامش بود و هم شرکتی که کار میکرد ، هیچی دوباره برگشت به روال زندگی خودش ، حالا بدتر از اینم هست که برادرم گفت که یکی از همکاراش برای اینکه موبایل آیفون 13 پرو بخره رفته وام گرفته یعنی این دیگه آخرشه
در مورد همین موضوع هم که استاد عزیز صحبت کردن که وقتی ما پول میدیم به یک کسی یا به یک جایی تا اونا برامون پول بسازن یاد خودم افتادم ، اون اوایل که تازه روزهای اولی بود که با استاد عباسمنش آشنا شده بودم ، یادمه ارزهای دیجیتال خیلی در موردش بحث بود خلاصه از اونجایی ک اعتماد بنفس پایینی داشتم و اصلا فکر نمی کردم من خودم توانایی اینو دارم که خودم برای خودم پول بسازم تصمیم گرفتم برم توی ارزهای دیجیتال تازه توی ذهنم هم این بودش که با یک مبلغ بسیار بسیار پایینی شروع کنم بعد که دیدم نتیجه میده آروم آروم بیشتر پول میذارم بعد از یک مدتی دیدم که اصن سودی نکردم هیچ تازه کلی هم پولی که گذاشته بودم از همون مبلغ اصلیش پایین تر هم امد ، اون موقع تازه شروع کرده بودم داشتم روی فایل های دانلودی سایت کار می کردم که رسیدم به یکی از لایو های اینستاگرامی که استاد عزیز روی سایت گذاشته بودن که تو اون فایل استاد نظرشون رو در مورد ارزهای دیجیتال گفتن که اصلا قبول ندارن ، همون باعث شد که من دیگه سمت اینطور چیزها نرم
وای استاد چقدر من حال میکنم از اینکه خداوند من رو به سمت استادی مثل شما هدایت کرد که فقط تمرکزش روی اصل جهان هستش و فقط هم روی همون اصل تمرکز کرده و آموزش میده و واقعا از این بابت ازتون ممنونم و خداروشکر میکنم
استاد چقدر قشنگ و رُک و پوس کَنده توضیح میدین شما همین بورسی که در موردش گفتین یادمه همون سالی که بورس مد شده بود رسانه های ایران اعلام کرده بودند 2 میلیون نفر آدم رفتن پولشون رو گذاشتن توی بورس ، قشنگ یادمه حتی یادمه یکی از خواهرزاده های شوهر خاله ام رفته بود 10 میلیون که بزور داشت رو گذاشته بود توی بورس بعد از فکر میکنم یکسال از خودش پرسیدیم چی شد سود کردی گفت نه بابا از اون مبلغ اصلیش هم پایین تر رفته کلا هم بیخیالش شدم یعنی دقیقا همه اون افرادی که اون سال پولشون رو توی بورس گذاشته بودن اینجوری شده بودن یا دلار خریدو فروش دلار یادمه اگر اشتباه نکنم ملت ریخته بودند توی صرافی های ناصرخسروی تهران که دلارهایی که توی دستشون باد کرده بود رو بفروشن که هیچکدوم از صرافی ها هم اصلا باز نکرده بودند از دست این آدم ها
دلیل درستی مسیری که توش هستم که استاد عباسمنش گفتن که باید بدونید بخاطر این هستش که من از وقتی دارم روی باورهام کار میکنم هزینه های اضافی از زندگی من خیلی خیلی به مراتبی که قبل از شروع تغییراتم بوده کمتر شده اتفاقاً همین چند روز پیش بود که داشتم به خودم میگفنم من از وقتی که توی این مسیر افتادم همیشه پول دارم حالا کم یا زیاد ولی همیشه پول برای خرج کردن دارم در حالیکه قبلا اصلاً و ابدا اینطور نبوده یا خیلی خیلی نسبت به قبل خودم آرام تر شدم خیلی آرامشم بیشتر شده خیلی هدفمندتر شدم ایمانم به خودم و خدای خودم بیشتر شده آدم های نامناسب از زندگی من به کل دور شدن حتی از فامیل هایی که فقط کارشون غیبت کردن و مسخره کردن بود یکسری آرزوهای جدیدی در من شکل گرفته و کلی دلیل هستش که من الان توی این مسیر زیبا هستم
در رابطه با این موضوعی که استاد عباسمنش گفتن که تمام اون افرادی که شرایط مالی خوبی داشتند ولی امدن روی اون درآمدشون حساب باز کرده بودند و رفتن وام گرفتن به این امید که با این درآمد خوبی که دارند میتونن قسط وامشون رو پرداخت کنن دقیقا مامان خودم همین حرف رو زد گفتش که البته من خودم یادمه اون موقعی که ما بچه بودیم مادرم با میل بافندگی انواع و اقسام بافندگی ها رو انجام میدادم با دستا یعنی انواع لباس های بچگانه می بافت انواع لیف و خلاصه هر دفعه هم سفارشی می بافت یعنی اینجوری نبود که بشینه کلی چیز ببافه بعد بخواد بره توی بازار بفروشه ، مدل کاریش اینجوری بود که هر کسی دوست داشت به مامانم یک حالا لباسی یا شالی یا هر چیزی رو سفارش میداد مامانم براش میبافت و پولش رو میگرفت ، بعد از چند سال تصمیم میگیره یک دستگاه بافندگی بخره توی خونه بشینه خیلی سریع تر ببافه و بفروشه خب به این فکر میوفته که بره وام بگیره تا بتونه دستگاهی رو که خودش دوست داشت رو بخره ، با هر زور زحمتی که شده بود میره وام میگیره و دستگاه بافندگیش هم میخره فکر میکنم واقعا به دو ماه کشیده نشد نتونست ادامه بده دستگاه رو داد رفت ولی همچنان باید پول قسط وامش رو میداد
چرا ؟ چون فروشش امده بود پایین و نتونست جبران کنه ، این دو تا اصل خیلی خیلی مهمی رو میرسونه یکی اینکه اگر روی هر چیزی غیر از خداوند بخواهیم حساب باز کنیم قطعا از خود همون چیز ضربه خواهیم خورد حتی اگر اون چیز رو خودِ خدا داده باشه چون به هر حال داریم شرک میورزیم ، دومین حالتش اینکه مامان من به احتمال خیلی خیلی زیاد از وقتی که وام رو گرفت و افتاد توی مدار بدهکاری استرسی شد البته من اون موقع بچه بودم ولی فکر میکنم همین موضوع هم بی تاثیر نبوده بر کم شدن فروشش در زمانی که وام گرفته بود دقیقا استاد درست میگن از این الگوها توی جامعه کم نیست که طرف درآمدش خوب بوده ولی رفته وام گرفته و ورشکست شده
چقدر لذت بردم از این جمله ی استاد که گفتن وقتی که تو گدای پولی ، پول ارباب بَدیه
مثالی که استاد عزیز در مورد خرید زمین توی قم گفتن یه جورایی شبیه داستان ملک مادربزرگم توی یکی از شهر های اطراف تهران بودش یادمه سال 1380 مادربزرگ بنده یک آپارتمان سه طبقه داشت که هر سه طبقه رو وسایل های خودش رو ریخته بود یعنی اینجوری نبود که اجاره بده اون موقع من 7 – 8 سالم بود الان 27 سالمه یعنی حدود 20 سال پیش ، اون زمان مادربزرگم آپارتمانش رو به مبلغ 40 میلیون تومان میفروشه ، چند سال بعدش خبردار میشه که قیمت آپارتمانش که به قیمت 40 میلیون تومان فروخته بوده رو بالای یک میلیارد تومان قیمت گذاشته بودن بعد هم خودش و هم بچه هاش همه ناراحت شده بودند آخ چرا اینکارو کردیم و چقدر الان قیمتش بالاتر رفته و خلاصه دقیقا همین واکنشی که استاد عباسمنش گفتن که در زمانی که زمین رو نخریده بودن رو مادربزرگ بنده در زمانی که خونش رو فروخت و بعد از چند سال قیمت همون ملک بیش از یک میلیارد تومان شده بود رو داشت که دقیقا استاد درست میگن یک ذهن فقیر هیچوقت نمیتونه حتی زمانیکه ثروتی داره از ثروتش استفاده کنه اینو توی دوره ی روانشانسی ثروت یک خیلی مفصل توضیح دادن
الان فکر میکنم دو ساعته که دارم همینجوری مینویسم ، خیلی جالبه وقتی شروع کردم به نوشتن هوا دم غروب روشن بود الان که کامنتم رو تموم کردم کاملا هوا تاریک شده
خداروشکر میکنم بسیار بسیار از خدای عزیزم ممنونم که به من این فرصت رو داد تا بتونم در این فضای الهی بینظیر با هدایت خودش یک کامنت بسیار خوبی رو بنویسم
از استاد عباسمنش عزیزم بابت تمام تمرکزی که روی سایت دارن و این آگاهی های بینطیر رو به ما میگن واقعا سپاسگزارم
از مریم بانوی عزیزم بابت تمام تصاویر زیبایی که می گیرند و بروزرسانی هایی که روی تک تک دوره ها و فایل های سایت انجام میدن بسیار بسیار سپاسگزارم
و در آخر هم از تمامی دوستانی که کامنت های طولانی و بسیار واقعاً فوق العاده ای هم که میذارن از تک تک دوستان بی نهایت ممنونم
ابتدا تشکر میکنم از استاد عزیزم که وقت گذاشتین و این فایل رو آماده کردین و برامون میذارین تو سایت و همچنین تشکر از رضای عزیز بابت این همه عشق و انرژی و تعهد
هر شب بعد از شنیدن این فایل ها به خداوند میگفتم خدایا من قرض دارم و خودت راه نشونم بده تا قرضامو بدم….20 میلیون طلا خریده بودم ولی به خاطر نوسانات بازار اومده بود پایین و حدود 18 میلیون میخریدن ….ولی چون استاد گفته بودن که لباس نخرید اول قرض هاتونو بدین…..همچنان ذهنم درگیر بود که خدایا چکار کنم خیلی جالبه که خیلی آروم بودم خیلی ریلکس اصلا نگران یا ناراحت نبودم فقط بهش فکر میکردم که چجوری باید قرضمو بدم.
تا اینکه یک شب تصمیم گرفتم طلاهارو فردا صب بفروشم و قرضامو بدم .صبح که رفتم سرکار ی سفر کاری برام پیش اومد و قرار شد بریم شهرستان منم طلاهارو دادم به همکارم که ببره برام بفروشه و پولش رو بزنه به حسابم تا قرض هامو بدم.
خیلی خوشحال بودم خیلی خندان و با آرامش رفتم …
پول اومد به حسابم و من خیلی راحت همه ی قرضامو دادم و اصلا حساب کتاب نکرده بودم که چقدرشده و چقدر باید میشده.
منم خیلی راحت از همه شماره کارت گرفتم و شب پول همرو زدم به حساباشون و با همه تسویه کردم با آرامش خابیدم و خوشحال.
صبح ک اومدم سرکار همکارم طلاهارو داد بهم گفت بگیر استفاده کن از طلاهات و حالشو ببر یک شماره کارت بفرست من 20 میلیون میدم بهت هررررررررررررررررررموقع ک دوست داشتی و داشتی ماهی یک تومن برگردون حتی برنگردوندی هم نیست….
متوجه شدم پولی که برام اومده بدهی یکی از مشتریان بوده و صاحبکارم شماره کارت منو داده بودن و بهم گفت ک این پول دستتون باشه تا زمانیکه بهتون بگم بریزین به حساب کارخونه برای تسویه حساب آخرسال…..
بله پول اومده بود به حساب بنده ……من قرضامو دادم…..و 35روز زمان داشتم تا اخرسال که پول رو پس بدم و ضمن اینکه طلاهامم داشتم ولی ی حسی دائما بهم میگفت که قرض نه ….وام نه…..بدهی نه…..
همکارمم هر روز بهم زنگ میزد یک شماره کارت بفرست برات پول واریز کنم ….
ولی استاد گفته بودن نه از کسی پول قرض بگیر نه به کسی پول قرض بده…..
ولی در تمام این مدت حالم خوب بود و میدونستم که خداوند بهترین راه رو سرراهم قرار میده و همش خوشحال بودم….
همینجوری ک با خودم فکر میکردم ک چکار کنم فایل های آقارضا منو بیدار کرد من صبح تصمیم گرفتم که برم طلاهامو بفروشم و قرضامو بدم وقتی که عصر رفتم طلافروشی بازم حالم خوب بود به بالاترین قیمت ممکن طلامو فروختم و پول صاحبکارم رو گذاشتم سرجاش فقط یک تیکه از طلاموفروختم و شد 20/600 هزار تومن و یک تیکه دیگه حدود 3 میلیون واسم موند…..
و اینم بگم که دقیقا از همون شبی که طلاهامو فروختم طلا اومد پایین …
میخام بگم که وقتی قدم برداریم خداوند مسیرو هموار میکنه….خودش خود به خود درست میشه….من نمیدونم چجوری ولی خدا میدونه…..
ممنونم از رضای عزیز و استاد مهربان و خانم شایسته گل
دوستداشتم چندتا موردی که این فایل یادم انداخت رو بگن، یکی اینکه من میدیدم وقتی خانوادم تو ایران وام به نسبت کمی گرفتن جقدر داستان شد براشون، دومتجربه خودم از زمانی که انقدر بزرگ شدم که کردیت کارت داشته باشم.
درمورد وام باید بگم که وقتی من نوجوون بودم یا حتی کوچیک بودم خانواده من یه مبلغ کوچیکی وام گرفتن برای خونه و بقیشو نقد گذاشتن ولی همین وام های کوچیک دقیقا تو روز اایی که به قول آقا رضا بالا و پایین داشت میومد بلای جون میشد. مثلا میگفتیم این ماه فقط N تومان بودجه ماهینمونه و دقیاق در یک حرکت ضربتی بانک همه ی اون مبلغ رو بدون اطلاع از حساب برمیداشتن به دلایلی مثل بازرس اومد و تحت فشار بودیم! خیلی وقتا اگرNتومان گرفته بودیم احساس میکردم داریم3Nپس میدیم.
گذشت و مهاجرت کردیم و در کشور جدید کردیت کارت بهمون آفرداده شد و قبول کردیم. اما بعده ها دراومد که با لبخند کردیت و وام داده میشه، با لبخند میری در قسط اما بعدا عین رنده میشن وقتی که شرایط بخواد یکم تلورانس بگیره.
حتی من دیگه با اجاره ماهانه هم مسئله دارم مگر در شرایط باشه که در توانم باشه که بدمش یا بیشترشو بتونم یکجا بدم و یعنی تو چاله و جاه های بدهی نیفتم. بخاطر اینکه بعد زندگی در آمریکا فهمیدم که آزادی به شرط چاقوه! اگر بخوام خودم رو درگیر بدهی و قسط کنم باید با هر شرایطی بسازم، هر خفتی رو ممکنه تحمیل کنن و این مسئله به کنار، کلا یه جنسی رو مثل ماشین، قسطی خریدن کلی دنگ و فنگ و ورق داره که باید خوند ،امضا کرد و چقدر رفت و آمد زیادی داره، وبرعکس که میشه ماشین رو با نقد خرید و همون روز یا نهایت فرداش ماشین رو برد.
دقیقا به حرفتون رسیدم استاد بعد از اینکه یکم راه خودم رو رفتم و میخوام تعهد بدم به خودم که جوری زندگی کنم که درآمد داشته باشم، و بتونم به شکل آزادی زندگی کنم و با عزت ، نه با قسط و کلی داستان های دنبالش.
سپاسگذارم از آقا رضا بابت اشتراک گذاری تجربساتش و استاد برای تهیه این فایل.
سلام و درود به استاد عباسمنش عزیزم و جناب عطاروشن عزیز
از شما سپاسگزارم چون من به کمک این مجموعه فایلهای شما برای پرداخت قسطها و قرض هام خیلی جدی تر شدم و شروع کردم هر ماه بجای پرداخت یک قسط چند قسط رو پرداخت کردم تا اینکه اردیبهشتماه 1401 کل بدهیام رو تسویه کردم.
درسته الان تازه به صفر رسیدم و شیطان ذهنم دائما داره این دستاورد منو کوچیک میشمره ولیییییی با داشتن الگوهای موفقی مثل شما به شیطان ذهنم غلبه میکنم و بهش میگم استاد عباسمنش عزیزم و آقای عطاروشن و بسیاری از دوستان موفقم در این سایت هم دقیقا این مسیر رو رفتن و منم در میانه راه هستم و دارم تکاملمو طی میکنم.
خدایا شکرت که از این طریق هدایت کردی تا پرداخت بدهی هام رو اولین اولویت قرار بدم و بجای خریدهای غیر ضروری و احساسی با تمام وجودم بدهیام رو صاف کردم و راحت شدم سبک شدم خدایا شکرت.
جالبه براتون بگم که در شروع این مجموعه فایلهای نتایج آقای عطاروشن من بجای پرداخت بدهیام با اینکه قانون رو دقیقااا میدونستم ولی بهش عمل نکردم و یک خرید احساسی انجام دادم. میخواستم یه انگشتر طلا با نگین برلیان که همیشه آرزوم بود رو به مناسبت ولنتاین برای خودم بخرم و اینترنتی سفارش دادم. از زمان سفارش تا تحویل حدود 10-15 روز طول میکشید. اما سفارش من خیلی بیشتر طول کشید و هم اینکه جالبه دقیقاااا تو همین چند روز قیمت طلا چندین برابر شد یعنی به بالای سه میلیون تومن هر گرم رسید.
من تازه فهمیدم راهو اشتباه رفتم و خریدم رو کنسل کردم و اون پول رو صرف پرداخت بدهیام کردم.
و جالبه که بعد از کنسل کردن دوباره قیمت طلا از اون روند افزایشی شدید دوباره فروکش کرد و به زیر سه میلیون تومن رسید و هنوزم همینطوره.
البته قیمت نگین برلیان اون انگشتر چندییین برابر افزایش پیدا کرده و بنابراین بااینکه طلا ارزونتر شده ولی این انگشتر قیمتش چندددین برابر شده برام خبلی جالبه.
خدا بهم فهموند الان وقتش نیست.
الان با اینکه بدهیام رو پرداخت کردم ولی خیلی هوس خریدهای احساسی نمیکنم و دارم از خدا هدایت میخوام که بهم بگه بهترین کاری که میتونم با پولم بکنم چیه.
خدایا شکرت احساس می کنم با پرداخت بدهی هام مدارم یکمی بالاتر رفته
من دلم طاقت نیاورد که یکی از نتایج اشتباه خودم رو و باور های اشتباهم در گذشته رو ننویسم
به همین دلیل استاد جان فایل را استاپ کردم تا اومجای که فرمایش می کردین راجب افرادی که درآمد خوبی داشتند و بعد روش حساب کردن و بعد همه چیز به باد رفت رو من خودم الگوی عینی آن موضوع هستم موضوع از این قرار بود که : حدودا سال 92 دیا 93 بود که من شغلی داشتم دوستش داشتم و در دآمدم خوب بود ماهی تا نزدیک 10 میلیون می رفت آزاد بودم و همه چی خوب داشت پیش می رفت که یکی از دوست تان من که خانم هم بود و خیلی انسان درستی هم بود و از خداوند برای ایشان هم آرزوی ثروت و سلامتی و آرامش روز افزون دارم به من پیشنهادی داد که گفت : مهدی بیا تو یک خانه وام دار بخر و اون زمان یادم هست خانه 90 متری که من تصمیم داشتم خرید کنم طبقه سوم بود و بدون آسانسور ولی محله خوبه کرج بود در فردیس که مبلغ خانه 110 میلیون بود و من 30 میلیون جور کردم با قرض اون هم همون خانم عزیز دوسا عزیزم به من قرض دادن بخشیش رو البته و من رفتم وام گرفتم با ماهی 1 میلیون 200 هزار تومان در ماه پرداخت کنم و گفتم با خودم که عالی من این مبلغ که چیزی نیست به لطف خدا می دم و خریدم ورفتم زیر بدهی بعد از پرداخت 2 الی 3 قسط کلان کسب و کارم بهم ریخت به این دلیبل که من ذهنم رفت به سمت بدهب و تمرکزم از کارم دور شد و به دلیل کسری و کم شدن درآمدم هر بار همی به خودم می گفتم که دست توی کارم زیاد شده و درآمد من کم شده و طمع و حرص می زدم که فقط قسط وام پرداخت شود که نشود و من بعد از 5 الی 6 ماه بعد خانه را فروختم و چقدر ضرر دادم کسب و کارم رفت کل دارایم رفت کلان و من خیلی اون زمان شکست بدی بود برام که درسش رو گرفتم و البته خلاصه توضیح دادم اما باعث شد که حرف های شما رو دقیقا تائید کنم و خداروشکر می کنم که هدایت شدم به شنیدم این همه آگاهی از این سایت خدای و تبریک ویژه به استاد رضای عزیز برای رسیدنش در سال ها قبل به استقلال مالی و زمانی و مکانی نوش جونت باشه مرد عمل
عاشقتونم و تشکر می کنم استاد عزیزم که کامنت من هم با عشق مطالعه کردین و تگ با هیجان نوشتم و خوب نتونستم موضوع رو بیان کنم عذر می خوام اما خواستم تجربه ای از نتایج خودم رو به اشتارک بزارم
با سلام و احترام
توضیحات بسیار عالی و ارزشمندی فرمودید ، قطعا ما اگر بتوانیم باورهای مثبت را درون خودمان جا بدهیم طبق اصولی که در روانشناسی ثروت 1 فرمودید ، نتایج بزرگ و ارزشمندی بدست می آوریم ، نتایج اعضای سایت که به شکل ویدیو آماده و درون سایت قرار میگیرد ، تاثیر فراوانی برای بنده دارد و الگوی عملی و حی و حاضر را دیده و همانند آنها عمل مینمایم از آن فردی که در املاک نتایج بزرگ گرفته ، تا آن خانمی که انگلیسی تدریس میکردند و بعدها مهاجرت کرده و سالن زیبایی درست میکند و درآمد زایی میکند ، این بار هم فرد ابزار یراق فروش که تحولات بسیاری درون زندگی ایجاد میکند و با محتواهای شما دوره های آموزشی تدوین نموده و در آخر محصولات را با زبان خودش تهیه و عرضه میکند ، خدارو شکر میکنم به خاطر این آگاهی ها ، امیدوارم من هم بتوانم در این جعگهان تاثیرگذار باشم و دعای هر روزه بنده است ، در شهر و شرکت و کشوری که زندگی میکنم ، هر لحظه تأثیرگذاری را به شکل عملی انجام میده و شما و دیگر دوستان الهام بخش من هستید ، همانند پیامبر زمانه من ، موفق و پیروز باشید
درود به خانواده بزرگ عباس منش :)
صحبت های شما با رضای عزیز از جمله فایل هایی بود که با جان و دل گوش دادم .
در ابتدا بنظرم صحبتتون کمی فروتنانه نبود برای زمانی که گفتین منو استاد بنامید حتی زمانی که صمیمی ترین دوستام هستین و من تماما لایق استاد بودن هستم، زمان زیادی رو به حرفتون فکر کردم و قوی تر از قبل به باورش رسیدم که هم حرفاتون عالی بود و هم اینکه لایق ترین استاد هستین.
در ضمن اینکه بسیار ایده این دسته بندی تون بی نظیره و جنس صحبتاش متفاوته.
ممنون از دوستانی که مدت ها زمان میذارن و چکیده سال ها آموزششون رو برامون به اشتراک میذارن.
لحظه به لحظه تجربیاتتون برای من ارزشمند بود ، خیلی مواردی بود که میخواستم شروع کنم و منتظر یه اتفاق دیگه بودم !
ولی با دیدن مسیری که شما رفتین و گفتن تجربیاتتون دیدگاهم عوض شد و به لطف خدا شروع کردم به برداشتن قدم های کوچک .
خدارا سپاسگزارم از اینکه به این مسیر هدایت شدم و چقدر خوشحالم که عضو خانواده ای شدم که تمامی افراد اون انسانهای شریف و سخاوتمندی هستن .
امیدوارم همیشه شاد و دل آرام باشین :)
سلام به استاد گرانقدرم و خانم مریم عزیز دل و جناب عطار روشن که سپاس ویژه ازشون دارم که باعث شدن خیلیی جدی تر این آموزه ها رو دنبال کنم چون ذهن من همش دنبال یه مثال ملموس بود و سیر تکاملی و سادگی گفتار آقای عطار روشن ، خیلی از مقاومت های ذهنی من رو شکست و انقدر به تک تک حرفاشون فکر کردم که دیدم چقدر در زندگی من هم کارهایی که ایشون انجام دادن قابل اجراست، چون من فکر میکردم من یخورده احساس خودمو خوب نگه میدارم بعد یهو معجزه میشه خدا میگه بفرمایید شما وارد دنیای بیکران نعمت ها شدید و برید حالشو ببرید
با دیدن این فایلها متوجه شدم خودم باید چقد تغییر کنم و چقدر جسارت هایی که آقا رضا انجام دادن برام درس داشت که منم انجام بدم
تصمیم گرفتم دیگه چکی جنس نخرم و تو همین چند روز که این تصمیمو گرفتم ، فقط تصمیمش ، باعث شده چقدر ذهنم آروم بشه و چقدر آرامش داشته باشم ، دیگه وقتی این تصمیمو عملی کنم که به مراتب آرامشم بیشتر خواهد شد
چند وقت پیش قبل از اینکه فایل های نتایج آقا رضا رو ببینم و چون خیلی از دوره ها رو هنوز تهیه نکردم و آگاهیم به نسبت محدود بود ولی خب فایل های رایگان رو شروع کرده بودم به رگباری گوش دادن، دوستم پیام داد میشه ضامنم بشی و مبلغ وام 50 ملیونه و قسطش کمه ، منم آدمی بودم که همیشه میخواستم بگم من خیلی بزرگوارو سخاوتمندم و هرکاری بتونم برا بقیه انجام میدم حتی اگه پدر خودم در بیاد و همیشه هرکی ضامن میخواس اینکارو انجام میدادم و چقدررررر ضربه های سنگینی از این کار خورده بودم تا برام درس عبرت شده بود خلاصه تصمیم گرفته بودم دیگه ضامن نشم مگر اینکه سه تا شرط داشته باشه
بدونم طرف توانایی پرداختشو داره یا خیلی خوش حسابه یا مثلا مبلغ وام کمه که اگه اون نداد من بتونم از پسش بر بیام ، و یه منطق دیگه که برای اینکار داشتم این بود که بالاخره بابا آدمیزاد احتیاج پیدا میکنه و باید 4 تا آدمو دورو بر خودش نگه داره که منم وقتی خواستم وام بگیرم اونا ضامنم بشن ، چون اگه من نشم که اونا هم نمیان ضامن من بشن
خلاصه من خیلی من من کنان و بدون اینکه به منطق هایی که تو ذهنم داشتم فکر کنم به دوستم گفتم نه عزیزم من نمیتونم
ضامنت بشم و هیچ دروغی هم نگفتم که بگم چک برگشتی دارم یا هر دروغ دیگه ای ، بدون هیچ توضیحی درخواستشو رد کردم که الان میفهمم همین در مسیر بودن هم باعث میشه خداوند خیلی وقتا جلوی اشتباهات آدمو بگیره درصورتیکه من اگه اون ادم قبلی بودم به خودم میگفتم این که مبلغ زیادی نیس بذار کار این بنده خدا راه بیوفته یا مثلا ناراحتش نکنم ولی چون نمیدونستم ولی تغییر کرده بودم ، گفتم نه
ولی خیلی وقتا بهش فکر میکردم چون ته دلم حس میکردم ناراحت شده و دیگه دوستیمون صمیمیت سابق رو نخواهد داشت و سرد شد ، تا اینکه نتایج آقای عطار روشن رو دیدم و در حدی به حرفاشون فکر کردم فکر کردم فکر کردم….
که کلی تصمیم برای تغییر خودم گرفتم و یه لحظه یادم افتاد به رد کردن درخواستن ضمانت دوستم و فهمیدم این یکی از تغییرات و تصمیمایی بوده که الان گرفتم ولی از قبل عملیش کردم انگار خدا میدونسته من یه ماه دیگه قراره این فایل رو گوش بدم و این تصمیمو بگیرم گفته بذار خیال بندم راحت باشه ،برا تصمیمای بعدیش مصمم بشه بدونه من میفههم چیکار میخواد بگنه از قبل کمکش کرده باشم
به خودم گفتم چرا ناراحتی که درخواستشو ردکردی اول اینکه باید یاد بگیری نه بگی و الکی عذاب وجدان نداشته باشی و دوم اینکه قرار نیست دیگه وام بگیری که به خاطر ضمانت بخوای به کسی باج بدی هم اینکه قراره برای خودت شرایطی فراهم کنی که آرامش ذهنی داشته باشی و این کار با اون آرامشه در تضاد بوده و دلیلش هم دیدن آدمی بود که شغلی مثل من داشتن و وام نگرفتن و خریداشونو نقدی انجام دادن و کلی هم پیشرفت کردن و انشالله روز به روز هم بیشتر پیشرفت کنن
این مثال عینی خیال منو راحت کرد و باورمو عوض کرد و بینهایت از آقای عطار روشن ممنونم که انقدر قشنگ قدم هایی که برداشته بودن رو توضیح دادن
و شک ندارم فقط با همین سه تا تصمیم که وام نگیرم ، ضامن نشم و خرید چکی نداشته باشم کلی مسیر مالیم پیشرفت خواهد کرد، به همه دوستانی که کامنت منو میخونن پیشنهاد میدم، چون قراره بعدا بهتون بگم چه نتایج خوبی از این تصمیم گرفتم
استاد جان ، جانتون سلامت باشه همیشه که انقدر قشنگ آگاهی میدین و مسائل رو تجزیه تحلیل میکنید
یه موضوع دیگه که از گوش دادن رگباری به فایل های شما در خودم متوجه شدم اینه که از حالت خنگ بودن و باری به هر جهت بودن دارم در میام و مسائل رو تجزیه تحلیل میکنم تا ببینم چه درسی برام داشته جوری که حتی توی خواب هم اگه یه اتفاق بدی میوفته تو خواب به خودم میگم من الان باید به موضوع دیگه ای توجه کنم تا این کابوس خودش بره و استاد الان میگن باید اعراض کنید، خنده داره ولی امیدوار کنندس
استاد خیلی به خودتون افتخار کنید که انقدر انسان ارزشمندی هستین و دارین توی زندگی آدما ارزش ایجاد میکنین
باز هم از شما و مریم خانم عزیز دل و آقای عطار روشن بینهایت سپاسگزارم
و همچنین دوستانی که کامنت منو میخونن
دوستون دارم
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که با انسان های شریفت داری راه رو به من نشون میدی
باسلام خدمت استاد عزیزم.
چقدر این سری فایلهای نتایج دوستان به ادم انگیزه میده واسه حرکت کردن، چون وقتی دیگران مسیر زندگیشون رو تعریف میکنند و اینکه از کجا شروع کردن و الان در چه شرایطی هستند این باور رو به ما میده که پس میشود نتایج بزرگ در زندگی گرفت، فقط باید با باور درست در جهت خواسته ها اقدام کرد و حرکت کرد.
استاد صحبتهای شما در این فایل به نظر من یه دوره ی آموزشی کامل بود، فایل صوتی این قسمت رو من دانلود کردم تا بارها و بارها گوش بدم تا بتونم از اگاهی های این فایل استفاده کنم.
استاد عزیزم همیشه از خداوندخواسته ام که توانایی درک و عمل به آگاهی هایی که شما میفرمایید رو به من بده تابتونم توی زندگیم بهشون عمل کنم.
از خداوند خواسته ام که کمکم کنه و راه قلبم را به سوی اگاهی های شما باز کنه تا به دل و جانم بشینه،
از خداوند میخوام که مقاومتهامو کم کنه تا با قلبی باز و ذهنی اماده توانایی دریافت گفته های شما را داشته باشم.
الهی آمین یا رب العالمین
دوستون دارم و به قول رضا ی عزیز خداروشکر که در دوره ی زندگی میکنم که شما هم هستید.
یاحق
سلام به استاد گرامی
من نتایج تصویری رضا رو تو گوشیم ذخیره کرده بودم و هربار که نیاز به انگیزه بیشتر داشتم چند جلسه رو نگاه میکردم و خیلی برام کاربردی بود
وقتی نگاه میکردم که از کجا به کجا رسیده خیلی انگیزه میگرفتم
الان بعد مدت ها نگاه نکردن به نتایج آقا رضا امروز نشونه ی روزانه ام این فایل بوده
دوبار گوش دادم نظراتو خوندم
خیلی برام پربار بود
امروز قشنگ حس کردم که تومدار بالاتر دارم گوش میدم چون یک سری حرفارو انگار نمیشنیدم
وقتی گوش دادم انگار ایمانم تقویت شد
نکات ریز برای خودم در اوردم
نکات این فایل برای من:
می شود می شود می شود
تو فقط ایمان داشته باش
توفقط کنترل ذهنتو انجام بده
تو به دست های خداایمان بیار صبر داشته باش
من چند وقتیه دارم روزانه 10صفحه از قران و میخونم
وقتی به قانون جهان میرسیم پر از حال خوب میشم هایلایتش میکنم کنارش نکتشو مینویسم
خدایی که آسمان و زمین داره مدیریت میکنه
نمیتونه کارهای مارو مدیریت کنه؟
چقدر درکمون از خدا کمه واقعا فقط زبونی داشتیم به خدا قدرت میدادیم در عمل هیچ قدرتی خداوند دروجودمون نداشت
این روزها که عملگراشدم نسبت به قانون که اینم نیاز به تکامل داره
به خودم گفتم دلیل اینکه چپ و راست داشتم به دیوار میخردم این بود که داشتم ادا درمیاوردم که من دارم به قانون عمل میکنم درصورتی که نیم درصد هم عمل نمیکردم ایمان نداشتم
و جالبه انتظار معجزه داشتم
الان تمام هدفم اینه از دیروز خودم باید بهتر و بهترباشم
وقتی باخدا تودلم حرف میزنم کل وجودم سرشار از آرامش میشه ایمانم زیاد میشه
من تازه مسیر و پیداکردم واول مسیرهستم این مسیر انتهایی نداره ولی قراره هرسال نسبت به سال قبلم کلی دستاورد خلق کنم با کمک خدای مهربونم
آرزوی بهترین روزهارو برای خودم و دوستان همفرکانسی ام دارم
به نام خدا
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و مریم بانوی نازنین و تمامی دوستان همفرکانسی عزیز
خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که آقای رضا عطار روشن با گوش دادن مکرر به فایل های باورساز استاد عباسمنش و تکرار اون فایل های استاد عزیزم و عمل کردن به اون آگاهی ها باعث شد نتیجه ای رو بگیره که استاد عباسمنش عزیزم یادمون میده
قبل از هر چیز اول از همه می خوام که از استاد عزیزم استاد عباسمنش یک دنیا تشکر کنم که با توضیحات فوق العاده شون چقدر باعث شدن درک من از صحبت هایی که توی دوره ی بینظیر روانشناسی ثروت یک گفته بودن بیشتر بشه ، از این بابت خداروشکر میکنم و از خدای عزیزم بی نهایت سپاسگزارم که من رو به این سایت و آموزه های الهام گرفته ی استاد عباسمنش هدایتم کرد تا بتونم حقیقت جهان هستی رو بدونم و از قوانین جهان هستی آگاهانه به نفع خودم استفاده کنم خداروشکر واقعا
اتفاقا استاد عزیزم چقدر خوب میشه که دوره ای در رابطه با تمرکز بذارین چون مثلا یک کسی مثل من که تا قبل از اینکه بخواد به این مسیر الهی هدایت بشه اصلا نمیدونسته که تمرکز یعنی چی یا چقدر میتونه برای رسیدن به یک هدفی مهم باشه ، واقعا موضوع بسیار بسیار مهمی هستش مبحث تمرکز و اینکه الان که یه کوچولو دارم درک میکنم که تمرکز چقدر مهمه فقط بخاطر این هستش که شما رو میبینم که چقدر تمرکزتون روی سایتتون و آموزش های طلایی هستش که میدین که هر روز دارین یک فایل در مورد اصل جهانی هستی از زوایای مختلف توضیح میدین روی سایت قرار میگیره واقعا خیلی خیلی با ارزشه چون هیچ سایتی رو تا به حال توی هیچ حوزه ی کاری من یکی ندیدم که اینقدر پویا و فعال باشه که این نشون میده که چقدر شما و مریم بانوی عزیزم توجه و تمرکزتون روی اهدافی هستش در سایت قرار میگیره ، چون خیلی ها هستند اصلا روی سایتشون که صحله روی اون پلتفرمی که داره کار میکنه حالا میخواد اینستاگرام باشه یا توئیتر باشه یا یوتیوب باشه اصلا تمرکزی ندارن همه جا هستند اصلا هیچ تمرکزی روی یک پلتفرم برای خودشون ندارن به قول قرآن « إن سعْیَکُم لشَتَّی » یعنی همون تمرکزی که برای بیشتر آدم ها پراکنده ست در حالیکه شما رو می بینم چقدر روی کارتون و سایتتون تمرکز دارین هر روز یک فایل جدید با یک آگاهی ای که از یک زاویه ی دیگه ای میخواهید به قوانین جهان هستی نگاه کنید در موردش توضیح بدید ، خیلی خوب میشه دوره ای با موضوع تمرکز درست کنید به نظرم خیلی می تونه کمک کننده باشه به یه کسی مثل من خیلی میتونه کمک کنه خیلی واقعاً خیلی
استاد عباسمنش وقتی که در مورد این موضوع گفتین که تا وقتی که یک مسیری رو نرفتین نمیتونید بگید که حتما اون مسیری که من نرفتم درست بود یاد اون فایل بسیار بسیار آگاهی دهنده تون به نام ( تنها راه گذر از ثروت، تجربه ثروت است ) افتادم که دقیقا مثلا در مورد ثروت یا کلاً در مورد هر چیزی میتونه باشه که الان ندارمش ولی فکر میکنم که احتمالاً چندان به کارم نمیاد یا شاید دوستش نداشته باشم بنابراین بیخیال اون هدفه یا ثروته میشیم که شما مثل همیشه خیلی واضح و صریح گفتین که اصلا اینطوری نباید باشه یعنی من زمانی میتونم بگم که من از ثروت گذشتم که قبلش به ثروت رسیده باشم ، دقیقا همین رو اینجا شما فرمودین که تا وقتی که یک مسیری رو نرفتین نمی تونید بگید که اون مسیره درست بود ای کاش از اول اون مسیرو میرفتم ، دقیقا درست میگید استاد عزیزم ما تا وقتی که یک مسیری که نمیدونیم درسته یا غلط رو نمیتونیم قضاوتی کنیم مگر اینکه توی اون مسیر رفته باشیم و تجربه اش کرده باشیم مثلا یادمه چند سال پیش من می خواستم برم دانشگاه قبلش باید شهرهایی که میخواهیم دانشگاهمون اونجا باشه رو انتخاب می کردیم که مثلا کدوم شهر بیوفتم که دانشگاه اون شهری برم که من انتخاب کردم یکی از اون شهرها ، شهرهایی بود که من اصلا دوستش نداشتم در حالیکه تا به حال توی زندگیم من تو اون شهر نه رفته بودم نه کلا اسمش رو زیاد شنیده بودم ولی اصلا دوست نداشتم که من دانشگاهم اون شهر باشه خلاصه همین توجه کردن من باعث شد دقیقا همونجا بیوفتم و بعد یه مدت کوتاهی که اونجا بودیم چقدر باعث شد که من از لحاظ عدم وابستگی رشد کنم که البته همین الان دارم در موردش مینویسم ، دارم میفهممش ، حالا فرض کن اصن من در موردش هیچ نظری نمیدادم اون موقع چقدر احساس بهتری داشته بودم ، این همون چیزی هستش که استاد عزیزم گفتن دیگه که تا زمانیکه ما یک مسیری رو نرفتیم نمیتونیم بگیم که اون مسیر درسته یا اشتباه
استاد عباسمنش در مورد وام ک صحبت کردن یاد یکی از شوهرخاله هام افتادم که یادمه چند سال پیش تصمیم میگیره که برای خودش یک مغازه ای بزنه حالا از اون طرف هم داشت توی ایران خوردرو کار می کرد خلاصه نمیدونم اون زمان 10 میلیون 20 میلیون تومان میره وام میگیره که به قول خودش مغازه بزنه فکر کنم به یکی دو ماه هم کشیده نشد که کلا مغازه شو جمع کرد و نتونست ادامه بده چون اینجا بحث تمرکزم دخیل بود دیگه ، همزمان هم بدهی وامش بود و هم شرکتی که کار میکرد ، هیچی دوباره برگشت به روال زندگی خودش ، حالا بدتر از اینم هست که برادرم گفت که یکی از همکاراش برای اینکه موبایل آیفون 13 پرو بخره رفته وام گرفته یعنی این دیگه آخرشه
در مورد همین موضوع هم که استاد عزیز صحبت کردن که وقتی ما پول میدیم به یک کسی یا به یک جایی تا اونا برامون پول بسازن یاد خودم افتادم ، اون اوایل که تازه روزهای اولی بود که با استاد عباسمنش آشنا شده بودم ، یادمه ارزهای دیجیتال خیلی در موردش بحث بود خلاصه از اونجایی ک اعتماد بنفس پایینی داشتم و اصلا فکر نمی کردم من خودم توانایی اینو دارم که خودم برای خودم پول بسازم تصمیم گرفتم برم توی ارزهای دیجیتال تازه توی ذهنم هم این بودش که با یک مبلغ بسیار بسیار پایینی شروع کنم بعد که دیدم نتیجه میده آروم آروم بیشتر پول میذارم بعد از یک مدتی دیدم که اصن سودی نکردم هیچ تازه کلی هم پولی که گذاشته بودم از همون مبلغ اصلیش پایین تر هم امد ، اون موقع تازه شروع کرده بودم داشتم روی فایل های دانلودی سایت کار می کردم که رسیدم به یکی از لایو های اینستاگرامی که استاد عزیز روی سایت گذاشته بودن که تو اون فایل استاد نظرشون رو در مورد ارزهای دیجیتال گفتن که اصلا قبول ندارن ، همون باعث شد که من دیگه سمت اینطور چیزها نرم
وای استاد چقدر من حال میکنم از اینکه خداوند من رو به سمت استادی مثل شما هدایت کرد که فقط تمرکزش روی اصل جهان هستش و فقط هم روی همون اصل تمرکز کرده و آموزش میده و واقعا از این بابت ازتون ممنونم و خداروشکر میکنم
استاد چقدر قشنگ و رُک و پوس کَنده توضیح میدین شما همین بورسی که در موردش گفتین یادمه همون سالی که بورس مد شده بود رسانه های ایران اعلام کرده بودند 2 میلیون نفر آدم رفتن پولشون رو گذاشتن توی بورس ، قشنگ یادمه حتی یادمه یکی از خواهرزاده های شوهر خاله ام رفته بود 10 میلیون که بزور داشت رو گذاشته بود توی بورس بعد از فکر میکنم یکسال از خودش پرسیدیم چی شد سود کردی گفت نه بابا از اون مبلغ اصلیش هم پایین تر رفته کلا هم بیخیالش شدم یعنی دقیقا همه اون افرادی که اون سال پولشون رو توی بورس گذاشته بودن اینجوری شده بودن یا دلار خریدو فروش دلار یادمه اگر اشتباه نکنم ملت ریخته بودند توی صرافی های ناصرخسروی تهران که دلارهایی که توی دستشون باد کرده بود رو بفروشن که هیچکدوم از صرافی ها هم اصلا باز نکرده بودند از دست این آدم ها
دلیل درستی مسیری که توش هستم که استاد عباسمنش گفتن که باید بدونید بخاطر این هستش که من از وقتی دارم روی باورهام کار میکنم هزینه های اضافی از زندگی من خیلی خیلی به مراتبی که قبل از شروع تغییراتم بوده کمتر شده اتفاقاً همین چند روز پیش بود که داشتم به خودم میگفنم من از وقتی که توی این مسیر افتادم همیشه پول دارم حالا کم یا زیاد ولی همیشه پول برای خرج کردن دارم در حالیکه قبلا اصلاً و ابدا اینطور نبوده یا خیلی خیلی نسبت به قبل خودم آرام تر شدم خیلی آرامشم بیشتر شده خیلی هدفمندتر شدم ایمانم به خودم و خدای خودم بیشتر شده آدم های نامناسب از زندگی من به کل دور شدن حتی از فامیل هایی که فقط کارشون غیبت کردن و مسخره کردن بود یکسری آرزوهای جدیدی در من شکل گرفته و کلی دلیل هستش که من الان توی این مسیر زیبا هستم
در رابطه با این موضوعی که استاد عباسمنش گفتن که تمام اون افرادی که شرایط مالی خوبی داشتند ولی امدن روی اون درآمدشون حساب باز کرده بودند و رفتن وام گرفتن به این امید که با این درآمد خوبی که دارند میتونن قسط وامشون رو پرداخت کنن دقیقا مامان خودم همین حرف رو زد گفتش که البته من خودم یادمه اون موقعی که ما بچه بودیم مادرم با میل بافندگی انواع و اقسام بافندگی ها رو انجام میدادم با دستا یعنی انواع لباس های بچگانه می بافت انواع لیف و خلاصه هر دفعه هم سفارشی می بافت یعنی اینجوری نبود که بشینه کلی چیز ببافه بعد بخواد بره توی بازار بفروشه ، مدل کاریش اینجوری بود که هر کسی دوست داشت به مامانم یک حالا لباسی یا شالی یا هر چیزی رو سفارش میداد مامانم براش میبافت و پولش رو میگرفت ، بعد از چند سال تصمیم میگیره یک دستگاه بافندگی بخره توی خونه بشینه خیلی سریع تر ببافه و بفروشه خب به این فکر میوفته که بره وام بگیره تا بتونه دستگاهی رو که خودش دوست داشت رو بخره ، با هر زور زحمتی که شده بود میره وام میگیره و دستگاه بافندگیش هم میخره فکر میکنم واقعا به دو ماه کشیده نشد نتونست ادامه بده دستگاه رو داد رفت ولی همچنان باید پول قسط وامش رو میداد
چرا ؟ چون فروشش امده بود پایین و نتونست جبران کنه ، این دو تا اصل خیلی خیلی مهمی رو میرسونه یکی اینکه اگر روی هر چیزی غیر از خداوند بخواهیم حساب باز کنیم قطعا از خود همون چیز ضربه خواهیم خورد حتی اگر اون چیز رو خودِ خدا داده باشه چون به هر حال داریم شرک میورزیم ، دومین حالتش اینکه مامان من به احتمال خیلی خیلی زیاد از وقتی که وام رو گرفت و افتاد توی مدار بدهکاری استرسی شد البته من اون موقع بچه بودم ولی فکر میکنم همین موضوع هم بی تاثیر نبوده بر کم شدن فروشش در زمانی که وام گرفته بود دقیقا استاد درست میگن از این الگوها توی جامعه کم نیست که طرف درآمدش خوب بوده ولی رفته وام گرفته و ورشکست شده
چقدر لذت بردم از این جمله ی استاد که گفتن وقتی که تو گدای پولی ، پول ارباب بَدیه
مثالی که استاد عزیز در مورد خرید زمین توی قم گفتن یه جورایی شبیه داستان ملک مادربزرگم توی یکی از شهر های اطراف تهران بودش یادمه سال 1380 مادربزرگ بنده یک آپارتمان سه طبقه داشت که هر سه طبقه رو وسایل های خودش رو ریخته بود یعنی اینجوری نبود که اجاره بده اون موقع من 7 – 8 سالم بود الان 27 سالمه یعنی حدود 20 سال پیش ، اون زمان مادربزرگم آپارتمانش رو به مبلغ 40 میلیون تومان میفروشه ، چند سال بعدش خبردار میشه که قیمت آپارتمانش که به قیمت 40 میلیون تومان فروخته بوده رو بالای یک میلیارد تومان قیمت گذاشته بودن بعد هم خودش و هم بچه هاش همه ناراحت شده بودند آخ چرا اینکارو کردیم و چقدر الان قیمتش بالاتر رفته و خلاصه دقیقا همین واکنشی که استاد عباسمنش گفتن که در زمانی که زمین رو نخریده بودن رو مادربزرگ بنده در زمانی که خونش رو فروخت و بعد از چند سال قیمت همون ملک بیش از یک میلیارد تومان شده بود رو داشت که دقیقا استاد درست میگن یک ذهن فقیر هیچوقت نمیتونه حتی زمانیکه ثروتی داره از ثروتش استفاده کنه اینو توی دوره ی روانشانسی ثروت یک خیلی مفصل توضیح دادن
الان فکر میکنم دو ساعته که دارم همینجوری مینویسم ، خیلی جالبه وقتی شروع کردم به نوشتن هوا دم غروب روشن بود الان که کامنتم رو تموم کردم کاملا هوا تاریک شده
خداروشکر میکنم بسیار بسیار از خدای عزیزم ممنونم که به من این فرصت رو داد تا بتونم در این فضای الهی بینظیر با هدایت خودش یک کامنت بسیار خوبی رو بنویسم
از استاد عباسمنش عزیزم بابت تمام تمرکزی که روی سایت دارن و این آگاهی های بینطیر رو به ما میگن واقعا سپاسگزارم
از مریم بانوی عزیزم بابت تمام تصاویر زیبایی که می گیرند و بروزرسانی هایی که روی تک تک دوره ها و فایل های سایت انجام میدن بسیار بسیار سپاسگزارم
و در آخر هم از تمامی دوستانی که کامنت های طولانی و بسیار واقعاً فوق العاده ای هم که میذارن از تک تک دوستان بی نهایت ممنونم
به امید الله یکتا تا بی نهایت و فراتر از آن
به نام الله یکتا
بعد از شنیدن این فایل ی حالی داشتم عجیببببببببب
ابتدا تشکر میکنم از استاد عزیزم که وقت گذاشتین و این فایل رو آماده کردین و برامون میذارین تو سایت و همچنین تشکر از رضای عزیز بابت این همه عشق و انرژی و تعهد
هر شب بعد از شنیدن این فایل ها به خداوند میگفتم خدایا من قرض دارم و خودت راه نشونم بده تا قرضامو بدم….20 میلیون طلا خریده بودم ولی به خاطر نوسانات بازار اومده بود پایین و حدود 18 میلیون میخریدن ….ولی چون استاد گفته بودن که لباس نخرید اول قرض هاتونو بدین…..همچنان ذهنم درگیر بود که خدایا چکار کنم خیلی جالبه که خیلی آروم بودم خیلی ریلکس اصلا نگران یا ناراحت نبودم فقط بهش فکر میکردم که چجوری باید قرضمو بدم.
تا اینکه یک شب تصمیم گرفتم طلاهارو فردا صب بفروشم و قرضامو بدم .صبح که رفتم سرکار ی سفر کاری برام پیش اومد و قرار شد بریم شهرستان منم طلاهارو دادم به همکارم که ببره برام بفروشه و پولش رو بزنه به حسابم تا قرض هامو بدم.
خیلی خوشحال بودم خیلی خندان و با آرامش رفتم …
پول اومد به حسابم و من خیلی راحت همه ی قرضامو دادم و اصلا حساب کتاب نکرده بودم که چقدرشده و چقدر باید میشده.
منم خیلی راحت از همه شماره کارت گرفتم و شب پول همرو زدم به حساباشون و با همه تسویه کردم با آرامش خابیدم و خوشحال.
صبح ک اومدم سرکار همکارم طلاهارو داد بهم گفت بگیر استفاده کن از طلاهات و حالشو ببر یک شماره کارت بفرست من 20 میلیون میدم بهت هررررررررررررررررررموقع ک دوست داشتی و داشتی ماهی یک تومن برگردون حتی برنگردوندی هم نیست….
متوجه شدم پولی که برام اومده بدهی یکی از مشتریان بوده و صاحبکارم شماره کارت منو داده بودن و بهم گفت ک این پول دستتون باشه تا زمانیکه بهتون بگم بریزین به حساب کارخونه برای تسویه حساب آخرسال…..
بله پول اومده بود به حساب بنده ……من قرضامو دادم…..و 35روز زمان داشتم تا اخرسال که پول رو پس بدم و ضمن اینکه طلاهامم داشتم ولی ی حسی دائما بهم میگفت که قرض نه ….وام نه…..بدهی نه…..
همکارمم هر روز بهم زنگ میزد یک شماره کارت بفرست برات پول واریز کنم ….
ولی استاد گفته بودن نه از کسی پول قرض بگیر نه به کسی پول قرض بده…..
ولی در تمام این مدت حالم خوب بود و میدونستم که خداوند بهترین راه رو سرراهم قرار میده و همش خوشحال بودم….
همینجوری ک با خودم فکر میکردم ک چکار کنم فایل های آقارضا منو بیدار کرد من صبح تصمیم گرفتم که برم طلاهامو بفروشم و قرضامو بدم وقتی که عصر رفتم طلافروشی بازم حالم خوب بود به بالاترین قیمت ممکن طلامو فروختم و پول صاحبکارم رو گذاشتم سرجاش فقط یک تیکه از طلاموفروختم و شد 20/600 هزار تومن و یک تیکه دیگه حدود 3 میلیون واسم موند…..
و اینم بگم که دقیقا از همون شبی که طلاهامو فروختم طلا اومد پایین …
میخام بگم که وقتی قدم برداریم خداوند مسیرو هموار میکنه….خودش خود به خود درست میشه….من نمیدونم چجوری ولی خدا میدونه…..
ممنونم از رضای عزیز و استاد مهربان و خانم شایسته گل
سلام استاد و تمام عزیزان سایت
دوستداشتم چندتا موردی که این فایل یادم انداخت رو بگن، یکی اینکه من میدیدم وقتی خانوادم تو ایران وام به نسبت کمی گرفتن جقدر داستان شد براشون، دومتجربه خودم از زمانی که انقدر بزرگ شدم که کردیت کارت داشته باشم.
درمورد وام باید بگم که وقتی من نوجوون بودم یا حتی کوچیک بودم خانواده من یه مبلغ کوچیکی وام گرفتن برای خونه و بقیشو نقد گذاشتن ولی همین وام های کوچیک دقیقا تو روز اایی که به قول آقا رضا بالا و پایین داشت میومد بلای جون میشد. مثلا میگفتیم این ماه فقط N تومان بودجه ماهینمونه و دقیاق در یک حرکت ضربتی بانک همه ی اون مبلغ رو بدون اطلاع از حساب برمیداشتن به دلایلی مثل بازرس اومد و تحت فشار بودیم! خیلی وقتا اگرNتومان گرفته بودیم احساس میکردم داریم3Nپس میدیم.
گذشت و مهاجرت کردیم و در کشور جدید کردیت کارت بهمون آفرداده شد و قبول کردیم. اما بعده ها دراومد که با لبخند کردیت و وام داده میشه، با لبخند میری در قسط اما بعدا عین رنده میشن وقتی که شرایط بخواد یکم تلورانس بگیره.
حتی من دیگه با اجاره ماهانه هم مسئله دارم مگر در شرایط باشه که در توانم باشه که بدمش یا بیشترشو بتونم یکجا بدم و یعنی تو چاله و جاه های بدهی نیفتم. بخاطر اینکه بعد زندگی در آمریکا فهمیدم که آزادی به شرط چاقوه! اگر بخوام خودم رو درگیر بدهی و قسط کنم باید با هر شرایطی بسازم، هر خفتی رو ممکنه تحمیل کنن و این مسئله به کنار، کلا یه جنسی رو مثل ماشین، قسطی خریدن کلی دنگ و فنگ و ورق داره که باید خوند ،امضا کرد و چقدر رفت و آمد زیادی داره، وبرعکس که میشه ماشین رو با نقد خرید و همون روز یا نهایت فرداش ماشین رو برد.
دقیقا به حرفتون رسیدم استاد بعد از اینکه یکم راه خودم رو رفتم و میخوام تعهد بدم به خودم که جوری زندگی کنم که درآمد داشته باشم، و بتونم به شکل آزادی زندگی کنم و با عزت ، نه با قسط و کلی داستان های دنبالش.
سپاسگذارم از آقا رضا بابت اشتراک گذاری تجربساتش و استاد برای تهیه این فایل.
به نام خدا
خدایا شکرت
سلام و درود به استاد عباسمنش عزیزم و جناب عطاروشن عزیز
از شما سپاسگزارم چون من به کمک این مجموعه فایلهای شما برای پرداخت قسطها و قرض هام خیلی جدی تر شدم و شروع کردم هر ماه بجای پرداخت یک قسط چند قسط رو پرداخت کردم تا اینکه اردیبهشتماه 1401 کل بدهیام رو تسویه کردم.
درسته الان تازه به صفر رسیدم و شیطان ذهنم دائما داره این دستاورد منو کوچیک میشمره ولیییییی با داشتن الگوهای موفقی مثل شما به شیطان ذهنم غلبه میکنم و بهش میگم استاد عباسمنش عزیزم و آقای عطاروشن و بسیاری از دوستان موفقم در این سایت هم دقیقا این مسیر رو رفتن و منم در میانه راه هستم و دارم تکاملمو طی میکنم.
خدایا شکرت که از این طریق هدایت کردی تا پرداخت بدهی هام رو اولین اولویت قرار بدم و بجای خریدهای غیر ضروری و احساسی با تمام وجودم بدهیام رو صاف کردم و راحت شدم سبک شدم خدایا شکرت.
جالبه براتون بگم که در شروع این مجموعه فایلهای نتایج آقای عطاروشن من بجای پرداخت بدهیام با اینکه قانون رو دقیقااا میدونستم ولی بهش عمل نکردم و یک خرید احساسی انجام دادم. میخواستم یه انگشتر طلا با نگین برلیان که همیشه آرزوم بود رو به مناسبت ولنتاین برای خودم بخرم و اینترنتی سفارش دادم. از زمان سفارش تا تحویل حدود 10-15 روز طول میکشید. اما سفارش من خیلی بیشتر طول کشید و هم اینکه جالبه دقیقاااا تو همین چند روز قیمت طلا چندین برابر شد یعنی به بالای سه میلیون تومن هر گرم رسید.
من تازه فهمیدم راهو اشتباه رفتم و خریدم رو کنسل کردم و اون پول رو صرف پرداخت بدهیام کردم.
و جالبه که بعد از کنسل کردن دوباره قیمت طلا از اون روند افزایشی شدید دوباره فروکش کرد و به زیر سه میلیون تومن رسید و هنوزم همینطوره.
البته قیمت نگین برلیان اون انگشتر چندییین برابر افزایش پیدا کرده و بنابراین بااینکه طلا ارزونتر شده ولی این انگشتر قیمتش چندددین برابر شده برام خبلی جالبه.
خدا بهم فهموند الان وقتش نیست.
الان با اینکه بدهیام رو پرداخت کردم ولی خیلی هوس خریدهای احساسی نمیکنم و دارم از خدا هدایت میخوام که بهم بگه بهترین کاری که میتونم با پولم بکنم چیه.
خدایا شکرت احساس می کنم با پرداخت بدهی هام مدارم یکمی بالاتر رفته
سپاسگزارم از این سایت الهی و این آگاهی های ناب
به نام خدای مهربان
سلام به همه عزیزان دلم
من دلم طاقت نیاورد که یکی از نتایج اشتباه خودم رو و باور های اشتباهم در گذشته رو ننویسم
به همین دلیل استاد جان فایل را استاپ کردم تا اومجای که فرمایش می کردین راجب افرادی که درآمد خوبی داشتند و بعد روش حساب کردن و بعد همه چیز به باد رفت رو من خودم الگوی عینی آن موضوع هستم موضوع از این قرار بود که : حدودا سال 92 دیا 93 بود که من شغلی داشتم دوستش داشتم و در دآمدم خوب بود ماهی تا نزدیک 10 میلیون می رفت آزاد بودم و همه چی خوب داشت پیش می رفت که یکی از دوست تان من که خانم هم بود و خیلی انسان درستی هم بود و از خداوند برای ایشان هم آرزوی ثروت و سلامتی و آرامش روز افزون دارم به من پیشنهادی داد که گفت : مهدی بیا تو یک خانه وام دار بخر و اون زمان یادم هست خانه 90 متری که من تصمیم داشتم خرید کنم طبقه سوم بود و بدون آسانسور ولی محله خوبه کرج بود در فردیس که مبلغ خانه 110 میلیون بود و من 30 میلیون جور کردم با قرض اون هم همون خانم عزیز دوسا عزیزم به من قرض دادن بخشیش رو البته و من رفتم وام گرفتم با ماهی 1 میلیون 200 هزار تومان در ماه پرداخت کنم و گفتم با خودم که عالی من این مبلغ که چیزی نیست به لطف خدا می دم و خریدم ورفتم زیر بدهی بعد از پرداخت 2 الی 3 قسط کلان کسب و کارم بهم ریخت به این دلیبل که من ذهنم رفت به سمت بدهب و تمرکزم از کارم دور شد و به دلیل کسری و کم شدن درآمدم هر بار همی به خودم می گفتم که دست توی کارم زیاد شده و درآمد من کم شده و طمع و حرص می زدم که فقط قسط وام پرداخت شود که نشود و من بعد از 5 الی 6 ماه بعد خانه را فروختم و چقدر ضرر دادم کسب و کارم رفت کل دارایم رفت کلان و من خیلی اون زمان شکست بدی بود برام که درسش رو گرفتم و البته خلاصه توضیح دادم اما باعث شد که حرف های شما رو دقیقا تائید کنم و خداروشکر می کنم که هدایت شدم به شنیدم این همه آگاهی از این سایت خدای و تبریک ویژه به استاد رضای عزیز برای رسیدنش در سال ها قبل به استقلال مالی و زمانی و مکانی نوش جونت باشه مرد عمل
عاشقتونم و تشکر می کنم استاد عزیزم که کامنت من هم با عشق مطالعه کردین و تگ با هیجان نوشتم و خوب نتونستم موضوع رو بیان کنم عذر می خوام اما خواستم تجربه ای از نتایج خودم رو به اشتارک بزارم
عاشقتونم