اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به تمامی عزیزان بخصوص استاد عزیزم و مریم گلی🌹
من با گوش دادن این فایل حس خیلی خوبی بهم دست داد مثل دیگر فایلا ولی این فایل یه آرامشی بهم داد و در واقع آب پاکی رو ریخت رو دستم ،گفت الکی دور خودت نچرخ ،پول تو کدوم شغله یا تو کجا مغازه داشته باشی کارت بیشتر میچرخه یا چطور رفتار کنی که پولدار شی اینا همش حاشیه و به قول استاد عزیزم فرع .
اصل چیه ؟؟؟اصل :::همه چیز درونی هستش و زمانیکه من از درون عالی باشم و باورهای قدرتمند داشته باشم خداوند بیرون رو خودش برام میسازه .
خیلی آرامش گرفتم که کار من اینه که آرام باشم و باورهایی رو بسازم که نتیجه اش ثروت موفقیت و…و محیط بیرون تمامش با الله یکتاست .
استاد عزیزم منم خیلی از لحاظ سلامتی و آرامش و روابط بهتر شدم ولی هنوز از لحاظ ثروت خیلی نه ولی نشونه هاشو دارم میبینم و خدارو سپاسگزارم ،چقدر همزاد پنداری کردم باشما و چقدر همین الان شما رو برای آینده خودم تصور کردم ،چقدر لذت بخش است موفقیت و آرامش در تمامی جنبه ها.
استاد عزیزم من یک چند وقتی هست که سه تا فایل چگونه درآمد خودتون رو سه برابر کنید رو دارم هرروز گوش میدم و برای خودم مینویسمو فکر میکنم (در طول روز زمانیکه میخوام این فایلا روگوش بدم زمان عبادت و بندگی گزاشتم اسمش و میدونم دارم معنوی ترین کار دنیا رو انجام میدم) ،آخه هر وقت میشنیدم که همه میگفتن دوره روانشناسی ثروت عالی و بی نظیره من یه حسی بهم میگفت که باید قرض کنی و این دوره رو جور کنی ولی الان اسم این سه تا فایل شما رو گزاشتم روانشناسی ثروت تا نجواهای ذهنیمو خاموش کنم و همش بهم نگه تا اون دوره رو نداشته باشی ثروتمند نمیشی و با این باور که شما چه در فایل های رایگان و چه دورهاتون فقط اصل رو آموزش میدین خیالم راحته که باید تکاملمو طی کنم تا مباحث اون دوره ها رو بفهمم وگرنه چه فایده ای دارد که من به سختی بخرم ولی هیچ تاثیر بر رشد من نداشته باشد و ناشنوا باشم در برابر اموزشها و باور کنید خیلی نتیجه دارم میگیرم و میدونم به جایی میرسه که از طریق نتایج مالی همین فایل ها دوره روانشناسی رو تهیه میکنم .
به امید اون روز چون خیلی دوست دارم درمورد ثروت بدونم اخه تنها راه رسیدن به خداست و بندگی کردن 🌹🌹🌹
یکی از تمرینای این فایل مصاحبه و صحبت با کسب و کارای موفقه
خب من سعی دارم که اینکارو انجام بدم اما میخوام از یکی از تجربیاتم که اتفاقا همین چند وقته اانجامش دادم بگم…
رفته بودم پیش افراد موفقی که توی نتورک مارکتینگ کار میکنن و با آدمای موفق اونجا کلی حرف زدم
اونا سوال میپرسیدن من میپرسیدم
خیلی لذت بخش بود
نگرشا و باورایی که بین تمومه اونا مشترک بود
۱.باورِ خود ارزشی
۲.باور به اینکه محصولشون ارزشمند و با کیفیته
۳.باور به اینکه کاره به شدت راحتی دارن و ازش راحت میشه پول دراورد
۴.دقیقا میدونستن چه هدفی دارن و چی میخوان
۵.باوره میشود،من میتوانم،کاره لذت بخشیه
۶.هممممشون بهترین الگوها رو توی کار برای خودشون انتخاب کرده بودن و همیشه توی جلساتشون ازون الگوها حرف میزدن
ردِ پای قانون توی تک تک زندگیشون وجود داشت و ناآگاهانه دارن به سود خودشون استفاده میکنن…
اونا باور کرده بودن باوری که منجر به عمل شده بود
حتی میدیدم از اهرم رنج و لذت استفاده میکردن (ناآگاهانه) و میگفتن ببین اگر پول درنیاری این اتفاق برات میتفه اما اگر پول دربیاری این اتفاقای خوب برات میفته
پر از انگیزه بودن
هم دیگرو ساپورت میکردن
تحسین میکردن و توجهات اونا به سمت خواسته ها بود تماااام وقت
یه فرد موفق دیگم که کاملا میشناسمش
باوراش اینا هستن که:
-پول خیلی خوب و خدا پسندانه ست یعنی دقیقا همین باورشه
-اصلا پولو بد نمیدونه و اتفاقا خیلیم آدم ثروتمندیه
-راه های پول دراوردن خیلییی زیاده
-بدون کار فیزیکی زیاد میشه پول دراورد
-خودشو لایق بهترین ها میدونه و از با کیفیت ترین محصولات استفاده میکنه
-دلسوزیِ بی جا واسه کسی نمیکنه
-باور داره هر کسی مسئول زندگی خودشه
یه باوری که خیلییی از افراد موفق شنیدم این بود که
پول هست و راحت میشه بدستش اورد
بدون استثنا قبولش داشتن و وقتی یه آدم ناموفقیو میدیدن میگفتن خودش نخواسته!
اینا باورایی بود که من با صحبت و شناخت بدست اوردم
البته که هرکدوم ازینها کلی باورهای محدود کننده ام دارن ولی توجه من باید به نگرشایی باشه که بهم کمک میکنه و احساس خوبی داره
من الگوهای زن موفق و ثروتمند رو پیدا میکنم،تحسین میکنم
مصاحبه هاشون رو گوش میدم و وااقعا از وقتی اینکارارو انجام میدم حال خوبم بیشتر شده
یعنی ذهنم حتی به خودش اجازه نمیده حرفی بزنه چون کلللی الگو دارم و تا میاد بگه نه نمیشه یا ثروت سخته و…… یه دفه الگوهارو یاداور میشه و احساس خووووبه خووووب میشه😁
امروز روزِ سی امه سفرنامست و من اومدم شخصیتمو آنالیز کردم
چند تا رفتارو دیدم که جزو شخصیتم شدههه وای که چقدر ذوق کردم
۱.پرانرژی بودن
۲.فعال بودن
۳.سپاسگزار تر بودن
۴.در لحظه زندگی کردن
۵.حرف مردم اصلا مهم نبودن
۶.انگیزه بالاتر
۷.خنده رو بوووودن
اینا واقعاااا شدن قسمتی از شخصیتم
بدون اینکه حتی بفهمم:)
خدایا شکررررتتتتتتتتتت خعلی دوست دارم❤
خیلی خوشحاااالم خیلی حس خوبی دارم و همچنان در مسیرم
من با افراد موفق و ناموفق مصاحبه نکردم. اما همیشه حتی قبل از این فایل و کلا مباحث موفقیت از بچگی از خودم میپرسیدم چرا بابا و دایی محمد من همیشه میگن که نمی تونن پولدار بشن و همیشه میگن فلانی چه دل و جراتی داره، فلانی چون نمی ترسه برنده میشه، فلانی چون بخیاله برنده میشه و از این قبیل حرف ها. و دو تا دایی دیگه ام اما هر خرید و فروشی میکردن خیلی موفق بودن. و همه ربطش میدادن که اینا خیلی خوش شانس هستن. چیزی که دردناک بود این بود که پدرم من رو مثل خودش تصور میکرد و میگفت تو هم شانس نداری (نمیدونم چرا این رو میگفت. شاید چون من رو بیشتر از برادرم دوست داشت، میخاست من شبیه خودش باشم. ترجیح میداد خوش شانس نباشم اما شبیه اون باشم. و میگفت برادرم شانسش خوبه. جالبه اگر به زندگی من و برادرم نگاه کنی ادم ها همیشه نسبت به من خیلی مهربون تر و نرم تر بودن و…). خلاصه این مسایل همیشه تو ذهنم سوال بود و دلم هم میخاست بگم نه خیر من خیلی هم خوش شانسم. تا اینکه با صحبت های استاد آشنا شدم و کاملا قضیه برام واضح شد. پدر من باور داشت که اگر چیزی بخره ارزون میشه و به محض فروختن گرون میشه. باور داشت که خدا باهاش لجه و هرچی بگه برعکسشو می کنه. باور داشت که ما (همه رو هم قاطی میکرد فقط خودش رو نمی گفت) نمیتونیم چون پارتی نداریم و هیچکش با ما دوست نمیشه. همه کارشون که با ما تموم شد میزارن میرن. و کلی باورهای مخرب و نابودکننده (بعضی وقت ها به خودم میگم با این همه کفری که بابام میگفت خدا خیلی بزرگ بود که به ما نعمت میداد. البته پدرم کودکی بسیار سخت و تحقیر کننده ای داشت که منجر به این باورها شده بود و من نمیخوام پدرم رو بد نشون بدم). من با چشم خودم دیدم که پدر من میتونست میلیاردر بشه و پول هاش رو سرمایه گذاری کنه اما انقدر ناشکری کرد که پولش موند تو بانک و ارزشش رو از دست داد. قشنگ یادمه ما دو تا آپارتمان داشتیم که اولش دست مستاجر بود ولی از اونجایی که بابام ادم ها درست رو جذب نمیکرد به این نتیجه رسید که خالی بمونه بهتره. همیشه هم غر میزد که این دو تا اپارتمان دو قرون هم نمی ارزن. کی میخاد بخره. نقشه اشون خوب نیست. پارکینگ نداره و… میخواستیم خونه خودمون رو بزرگتر کنیم. بابام گفت من مطمین نیستم که اون دوتا آپارتمان فروش بره. خلاصه بعد از کلی بحث و جدل بابای من گفت دنبال خونه میگردیم به شرط اینکه خونه ها فروش بره. اقا منم که اصلا از قوانین الهی خبر نداشتم به مامانم گفتم بریم دعا بگیریم که خونه ها فروخته بشه ببینیم این دیگه چه بهونه ای میاره. خلاصه به یک ماه نکشید هر دو تا خونه رو فروختیم. خونه مورد نظر رو پیدا کردیم، همون موقع ها دوست بابام بهش زنگ زد و گفت بزار من برات استخاره کنم. بعد گفت استخاره بد اومده. اقا بابای من گفت تا بعد ماه رمضون صبر می کنیم بعد شاید ارزون بشه. اقا دو هفته نگذشته قیمت خونه ها سه برابر رشد کرد (همون موقعی یهو دلار و خونه و.. گرون شدن) هیچی دیگه ما با پولمون هیچی نتونستیم بخریم و مجبور شدیم خونه خودمون بمونیم. بابام هر روز خودش رو لعنت میکرد که چرا خونه ها رو فروخته. (یعنی میخام بگم فرکانس بد یا همون ناشکری چطوری باعث میشه خودت مال خودت رو نابود کنی). ترس داشتن، احساس عدم امنیت، دست کم گرفتن توانایی ها، عدم توانایی تشخیص اینکه من باید تغییر کنم و مشکل از منه، احساس گناه، احساس ناشکری و کم شمردن نعمت هایی که داریم، خوار کردن و بی احترامی به خودمون همه خصیصه هایی که میتونه نعمت رو از ما بگیره.
در عوض من یک پدر بزرگ داشتم که از 15 سالگی اومده بود تهران دنبال کار. جالبه من هیچ وقت ازش نشنیدم و همین الان هم نمیدونم که این اصلا اومده بود تهران سختی کشیده بود یا نه، اصلا از این چیزها حرف نمیزد. من فکر میکردم از اول پولدار بوده ولی طبیعتا از صفری شروع کرده و کم کم مغازه خریده و کارش رو توسعه داد. همیشه خدا رو شکر میکرد. همیشه با همه خوش برخورد بود. همه رو تشویق میکرد که نعمت هاشون رو ببینن. توی معاملیه نترس بود. و کلی انرژی مثبت داشت و به همین دلیل ثروتمند ششده بود. اما یه چیز خیلی جالب، پدر بزرگ من دور بر خودش رو پر کرده بود از ادم هایی که نعمت های خودشون رو نمیدیدن و هر روز به نحوی به پدربزرگم نهیب میزدن. کم کم پدربزرگم تحت گفته دیگران فکر میکرد چشم میخوره و خیلی نگران این قضیه شده بود. و کل خانواده همین دیدگاه رو داشتن که چون بابمون پولداره چشم میخوره. این در زندگیشون اثر کرد و بی هیچ دلیلی بیماری روانی گرفت و مادربزرگم رو طلاق داد. داشت اتیش به مالش میزد. البته خدا رو شکر بعد از چند سال مجدد به خودش اومد و خوش رو جمع و جور کرد. اما هرگز نفهمید که باید از ادم های سمی اطرافش دوری کنه. فکر میکرد چون فامیل و همشهری هستن باید تحویلشون بگیره. به همین دلیل کیفیت زندگیش هیچ وقت به قبل برنگشت. اما چون باورهای قوی در مورد پول داشت همیشه براش پول می اومد. بنابراین: دوری کردن از افراد سمی و منفی نگر، هر روز نعمت ها رو به خودمون یادآوری کردن و سپاسگزاری، شجاع بودن، باورهای قوی از چیزهایی که ما رو موفق می کنه.
وقتی میخوام جواب یک سوال رو به دست بیارم خودم اقدام کنم، دستبهکار بشم و حرکت کنم
توی اینترنت سرچ کردن اقدام خاصی نیست که یک سری مطالب رو جمع کنم چون تاثیری در باورهام ایجاد نمیکنه
وقتی خودم با صاحبان افراد موفق صحبت میکنم چند اتفاق توی وجودم میفته
با آدمهای موفق بیشتر حشر و نشر میکنم اعتماد به نفسم میره بالا
خیلی تواناییم بیشتر میشه از این که میتونم این ارتباط رو برقرار کنم
اطلاعات ذی قیمتی به دست میارم
از زبان بدن اون افراد چیزهایی به دست میارم که هرگز توی نوشته ها به دست نمیاد اگه خدا رو باور کنم، اگه قوانینش رو باور کنم، اگه جهان و سیستمی که داره جهان رو حرکت میده باور کنم هر آنچه که بخوام بدست میارم
اگه بتونم روی باورهام به خوبی کار کنم حتی اگه توانایی هام افزایش پیدا نکنه
یا استعداد هام افزایش پیدا نکنه
حتی اگه زمان کاریم هم کاهش پیدا کنه میتونه درآمدم افزایش پیدا کنه
فقط باید باور کنم که میتونم همه چیزو تغییر بدم و زمان کافی بزارم روی خودم
روی باورهام کار کنم
اون وقت مسیر های جدید بهم الهام میشه راه های جدید بهم گفته میشه
شیوههای متفاوت تبلیغات، بازاریابی و فروش، یا هر چیز دیگه ای بهم گفته میشه
خیلی نمیخواد دنبال راهکار ها باشم
یک کتابی میبینم که بهم میگه
یه دوستی بهم میگه
ایدهی بهم گفته میشه
یه خوابی میبینم که بهم گفته میشه که اگه این تبلیغ رو بکنی جواب میگیری
یا یه حرفی میشنوم
وقتی روی باورهام کار کنم، روی اصل موضوع تغییر ریشهای باورها، اونوقت موضوعات کوچکتر مثل اینکه کجا مغازه بگیرم
چطور تبلیغات کنم
چه محصولی تولید کنم که فروشش بیشتر باشه
چه تغییری در محصولاتم بدم
اینا بعداً بهم گفته میشه
اول باید روی خودم کار کنم، روی باورهام کار کنم
موقعی که میخوام قانون رو بفهمم وقتی که میخوام فکر خدا رو بخونم، وقتی که میخوام بفهمم خدا چه قوانینی در جهان تعبیه کرده باید افراد موفق توی اون زمینهای که میخوام قانونش رو بفهمم پیدا کنم
اون وقت ویژگیهای مشابه اونها رو دنبال کنم
یعنی اشتراکات شون
ممکنه یک سری ویژگی ها رو در افراد موفق ببینم مثلاً امید، خوش پوش بودن، اخلاق خوب، مردمداری، صبر، حوصله، ایمان، جایگاه خوب، جای قشنگ توی شهر، ویترین خوشگل، محصولات باکیفیت
این ویژگیها رو دونه دونه بغل هم بزارم یعنی تحقیق و بررسی کنم ببینم کدوم اینها با هم مشترکه
اونایی که مشترکه قانونه🪴
یعنی ممکنه دوتا فرد موفقی رو بشناسم که یکیش مغازه اش توی خیابون اصلی و گلِ شهرِ و بسیار هم موفقِ
یکی دیگه رو هم بشناسم که مغازه اش جای پرتی باشه اما اونم بسیار موفقِ
پس این ویژگیِ داشتن یه جای خوب در مرکز شهر جزء قوانین اصلی برای موفقیت نیست
یا یک آدم موفقی رو ببینم که خیلی منظمه همه کارهاش رو طبق نظم انجام میده
طبق برنامه کارهاش رو پیش میبره
میدونه که توی ساعت های مختلف چه کارهایی رو باید انجام بده
برنامه فرداش رو هم میدونه، پس فردا رو هم میدونه
بعداً یه آدم دیگه ای رو پیدا کنم که اونم توی اون حوزهای که من دنبال میکنم بسیار موفق باشه ولی اهل برنامه ریزی نباشه
مثلاً بهش بگم برنامه ات برای فردا، یک ماه دیگه یا یک سال دیگه چیه
میگه برنامه ندارم، پیش میاد، پیش میریم ببینیم چه اتفاقی میفته
به این نتیجه میرسم که برنامهریزی اون موضوع اصلی برای کسب موفقیت این افراد نبوده
یا فرد دیگه ای که خیلی موفقِ توی اون حوزهای که من دارم بررسی میکنم مثلاً روزی چهار ساعت میخوابه، آدم فعال و پر جنب و جوشیه، از این شهر به اون شهر، از این کار به اون کار
ولی خیلی هم موفق و ثروتمنده
یه نفر دیگه رو هم پیدا میکنم که اونم خیلی ثروتمند و موفقه اما روزی ده ساعت میخوابه، خیلی خونسرده، خیلی هم تقلا نمیکنه و آرومه، خیلی هم تفریح میکنه
بسیار هم ثروتمنده
به این نتیجه میرسم که زمان زیاد برای کار گذاشتن یا اکتیو و فعال بودن جز فاکتورهای اصلی برای ثروتمند شدن نیست
که اگر بود باید این یکی آدم هم ثروتمند نمیشد
چون این فاکتور رو نداره
به این شکل میتونم قوانین رو پیدا کنم
باید ببینم که افراد موفق چه ویژگی های مشترکی با هم دارن
چه باورهایی رو در خودشون ایجاد کردن
باید بدونم که تموم اون چیزهایی که فکر میکردیم جزء اصول اصلی موفقیته
اینا با هم متفاوتن
هم از لحاظ نژاد، هم از لحاظ کشور، هم از لحاظ سن، هم از لحاظ تنبلی و زرنگی، با برنامه و بی برنامه بودن، سرمایه اولیه، خانواده، تحصیلات
ممکنه یکی از افراد موفق تحصیلات خیلی بالایی داشته باشه یکیشون نداشته باشه
پس تحصیلات عامل موفقیت نیست
اون چیزی که توی همه اینا مشترک بوده جنس باورهایی توی ذهن اونا بوده
یه باورهایی بوده که تونسته اونارو موفق کنه
باید سعی کنم که این باورها رو در خودم ایجاد کنم
اون باورها رو در خودم پرورش بدم و تقویت کنم
نباید فکر کنم که عاملی مثل نظم، انضباط، سحرخیز بودن، خوش پوش تر بودن، خوش اندام تر بودن، فاکتور موفقیته
اینها عامل اصلی برای ثروتمند شدن نیست
کل داستان اینه که چه فرکانسی رو دارم به جهان هستی ارسال میکنم
چون جهان داره فرکانس های منو دریافت میکنه و طبق اون فرکانس هایی که دریافت میکنه وضعیت مالی منو تعیین میکنه
یا شرایطی رو برام به وجود میاره برای اینکه رشد کنم یا رشد نکنم از لحاظ مالی باید تموم تمرکزم رو بزارم روی این که چه باورهایی رو در خودم ایجاد کنم
به اندازه ای که روی خودم کار کنم از لحاظ مالی پیشرفت می کنم
همیشه یه فاصله زمانی هست بین اون موقع که من میام باورهام رو تغییر میدم و فرکانس هام رو ارسال میکنم و جوابی که جهان بهم میده
یعنی اگه امروز روی خودم کار کنم امروز تغییر نمیکنم
چون امروز باورهای من تغییر نمیکنه که بخواد وضعیت مالی من تغییر کنه
پس این فاصله زمانی هست
ولی هر چقدر شور و شوق و اشتیاق بیشتری برای یادگیری و برای تغییر، برای روی خودم کار کردن داشته باشم این فاصله کمتر میشه
وقتی وضعیت مالیم تغییر کنه خیلی چیزها توی زندگیم تغییر میکنه
زندگیم قشنگ تر میشه، سپاسگزار تر میشم هیچ وقت نمیتونم تغییری در اصل موضوع ایجاد کنم
اصل موضوع از همون اول این بود که چه فرکانسی رو در هر موردی دارم میفرستم به جهان هستی
اونا رو باید درست کنم
اونا رو باید تغییر بدم
اونا رو باید جوری تغییر بدم که نتیجه اش فراوانی باشه، نتیجش سلامتی، ثروت و خوشبختی باشه
سعی کنم توی زندگیم به جایی برسم که اگه دارم کار میکنم به خاطر دلم باشه، به خاطر عشقم باشه
نه به خاطر اینکه مجبورم کار کنم 🪴
اگه روی باور هام کار کنم نتایج خیلی فوقالعادهای به دست میارم
زندگیم در تموم ابعاد تغییر میکنه
جوری که نمیتونم باور کنم
تموم اتفاقات زندگیم بدون استثنا نتیجه باورهای خودمه
من موجودی فرکانسیم که وارد جهانی شدم که کار بی وقفه اش پاسخ دادن به فرکانسهای منه
حتی یک فرکانس کوچیک هم بی جواب نمیمونه و چیزی از قلم نمیفته
اما این جهان منو در مداری همجنس با فرکانس های غالبم قرار میده🪴
خونواده من خیلی وقته که با شما اشناست و چندین ساله که ویدیو های شما توی خونه ما پخش میشه، ولی من چون در مدارش نبودم و مسئولیت زندگیم رو تمام و کمال خودم قبول نکرده بودم، به صورت تمرکزی و مستمر از فایل هاتون استفاده نمیکردم،ولی همون پخش شدن فایل ها در تلوزیون خونمون باعث شده من باور های خیلی بهتری نسبت به ادم های معمولی اطرافم داشته باشم
و از زمانی که خودم شروع کردم به مستمر استفاده کردن از فایل های دانلودی و دوره ها،زندگی و شخصیت من عوض شده و من ادم پخته تری شدم،و جالبیش اینجاست که این تغییرات، اثرات کار کردن روی خودم در کمتر از سه ماه هستش!!و الان متوجه شدم و درک کردم که شور و اشتیاق برای هرروز بهتر شدن به همراه باور های قدرتمند کننده چقدر موثره! موثر که به منظور فرمول موفقیت هستش!
وقتی این فایل هارو گوش میدم که رسیدن به خواسته ها با استفاده از قانون چقدر سادس ، ایمانم هر لحظه به خدا و خودم بیشتر میشه و بیشتر درک میکنم که این اعتماد کردن به قوانین چه تاثیر زیادی داره! و هرچقدر بیشتر باور میکنم که خدا خواسته هامو اجابت میکنه و به راحتی خواسته هام رو به من میده، نتایج به سادگی به زندگی من میان و کاملا ملموسه که این نتایج بخاطر تغییر در باور ها و رفتار های من به وجود اومده
واقعا هروقت خواستم افرادی رو الگو قرار بدم متوجه شدم یه قسمت از باور هاشون درست نیست و باز برگشتم به این سایت و با خودم گفتم من واقعا به الگوی دیگع ای نیاز ندارم، من اینجا یک الگو برای ثروت،روابط،سلامتی،خوشبختی و همه چیز دارم و بابتش خداروشکر میکنم
من همیشه شمارو تحسین میکنم بخاطر اینکه اینقدر پیشرفت کردید و باز هم اگاهانه میخوایین ک زندگیتون باز هم بهتر بشه!! این عزت نفس رو تحسین میکنم و این اهرم رنج و لذتی که توی ذهنتون ساختین رو هم تحسین میکنم و این موضوع، چیزی هست که من هم قراره توش عالی بشم
سلام به خدای زیبام و استاد عزیزم و مریم بانو تحسین برانگیز و خانواده دوست داشتنی
چه میکنین با من استاد ؟
اومپم تو سایت و تو این بخش چرا ؟چون میخام رو خودم سرمایه گذاری کنم . تا بهتر بشم هر روز یکم بهتر از دیروز
تمام خونم پر شده از کاغذهایی که حرفای شما و باورهایی که باید تکرار وعمل کنم. اما یچیز فهمیدم که باید هرروز تو سایت بچرخم تا این نوشته های رو دیوارم رو بهتر درک کنم
برا همین به خودم قول دادم اول تو سایت بگردم و بدنبال بهترکردن و شناخت بهتر خودم باشم و بعد حتما حتما کامنت بزارم اینم بهم الهام شد تا بیشتر در این مسیر خداگونه باشم چون خودم رو سپردم بدستان خدای توانام
الان داشتم کامنت بچه هارو میخوندم .دوست عزیزم ناهید زرین به این قسمت صحبت شما اشاره کردن ”اگه خدارو باور کنید هر چی رو که بخواید بهتون میده” چقد احساسم عالیتر شد.
منم این احساسو که وقتی خدارو باور کنی هرچی بخوای روبهت میده رو تجربه کردم و چقدر شگفت زدم کرد این خدای بزرگم در جاهایی که فکرشم نمیکردم من عاشقتم خداااااااااااااااا
نمیدونم کی از چه زمانی؟ فقط میدونم خیلی خیلی سال قبل ازش میخاستم هدایتم کنه من همش میگفتم خدا خودتو بهم نشون بده ؟کجایی ؟ ولی پیداش نمیکردم . اینقد در خودم و درونم غرق بودم که نمیدیدمش
و گذشت و گذشت و گذشت تا دو .سه سال پیش که چشمهام به وسیله یکی از دستانش باز شد به حضورش به نزدیکیش به احساس کردنش و حتی لمس کردنش
الان که مینویسم خیلی خیلی راه دارم تا بشناسمش تا بشناسم خودمو ولی همینکه وقتی بهش فکر میکنم حالم عالی میشه و احساسم زیباتر میشه برام بهشته
من خیلی ساله که دوس دارم قران رو بخونم که وقتی میخونم ی ایه رو بفهممش درکش کنم ولی نشده و عاشق اینم که بعضی بچه ها مثل اقای حمید امیری و دوستای دیگه با ایه میان حرف میزنن اینقد کیف میکنم که نگو ووو. خداروشکر همینکه کامنتهاشون رو میخونم قلبم باز میشه و میدونم یروزی منم میتونم و شماها شدین الگوی من .خدابهترینهارو در مسیرتون قرار بده .
میدونم در زمان مناسبش خدا هدایتم میکنه و چقدر برای اون لحظه لحظه شماری میکنم.
وقتی خدارو باور کردم زندگیم به کل تغییر کردم نمیگم 100 ولی همون 1 درصدی هم که باور کردم دنیام زیرو رو شد
اتفاقاتی برام رخ داد که فکرشم نمیکردم که اگه به خودم بود خیلی دیر اتفاق میفتاد یا نمیفتاد یا بسختی
جز شکرکردنش نمیتونم کاری بکنم که هر چقدرم شکرکنم کمه بازم.
خدا برام مادر شد پدر شد همسر شد خواهر شد خدا برای من همه چیز شد در وقت نیازم به هرکدومشون و الان خدا برای من همه کس و همه چیزه و اونو با هیچ چیز و هیچکس عوض نمیکنم حتی بااین درک و شناخت کمی که الان نسبت بهش دارم.
روبروی مبلی که میشینم ی کاغذ زدم که هر موقع سرمو میارم بالا ببینمش و نوشته اینه (من فقیرم به هر خیری که از جانب تو بهم میرسه) و هربار دیدنش بهم میفهمونه که من هیچیم نسبت به این منبع انرژی و تسلیمم در مقابلش
دیشب با پسرم داشتیم میخوابیدیم که پسرم گفت مامان برات پیام اومد بلندشدم نگاکردم پیامو . و اونجا بازم معجزه خدارو دیدو شگفت زده کرد منو دوباره . عاشقتم خدا
اونجا بود که به پسرم گفتم ببین خدا چجوری میچینه برامون مگه میشه عاشق این خدا نشی مگه میشه شکرگزارش نباشم مگه میشه وقتی این معجزاتو میبینی نخوای که بیشتر بهش نزدیک نشی نخوای که از این همه محبت و عشقش گریه نکنی اخه بعضی موقعها پسرم میبینه منو که دارم گریه میکنم و میگه گریه نکن مامان یا چرا گریه میکنی اینبار بهش گفتم ببین مگه میشه برای این خدا گریه نکرد مگه میشه دل ندی براش نمیدونم فهمید حرفمو یانه ولی جوابش جز این نبود
راستی ترسو گذاشتم کنار اسم و فامیلمو نوشتم. ترس از قضاوت.ترس از حرف بقیه
ممنونم استاد بخاطر توضیحتون
ببخشید خیلی نوشتم ولی نتونستم ننویسم.
ارزو دارم هممون پله پله و تکاملی تو مسیر درست زیبا پر از نعمت و فراوانی و شگفتی و معجزه باشیم و شکرگزار تک تک نعمتهایی که بهمون میده باشیم
اینهارو نوشتم برای خودم که بیامو بخونم که چه احساسهایی رو تجربه کردم چه مسیری رو دارم طی میکنم و چه لذتهایی رو دارم میچشم
دستتونو میبوسم مریم جان بخاطر اگاهی هرفایل ک برامون مینویسید
سلام ب همه ی دوستای عزیزم
راستش بعد از خوندن مطلبی ک خانم شایسته برا اکاهی فایل نوشتن، و بادقت تمام نوشتمشون و روشون فکر کردم کلی سوال برام پیش اومد
که خب درسته، من دارم مدام میگم من ب فراوانی باور دارم،دنیا پر از فراوانیه و…. پس رابطه مستقیمی بین رفتارم و باورهام باید وجود داشته باشه،میگی فراوانی رو باور داری ولی میخا بری خرید کلللی دو دو تا میکنی،فقط ضروریا رو میخری، با بچه میری بیرون مواظبی مغازه رو نبینه!!!!اگر باورت فروانیه ثروته،اگر باورت اینه ک خدا میرسونه پس چرا دست و پات موقع خرج کردن میلرزه؟ موقع پخت غذا مواظبی زیادی مواد غذایی استفاده نکنی؟کلللی با خودم فکر کردم،
پس الان دارم درست رفتار میکنم یا ن؟؟؟
استاد ی جا گفتن من وقتی میخاستم بدهیمو صاف کنم، حتی کفش و لباس برا خودم نمیخریدم تعهد دادم اول پرداخت بدهی.
خب حالا ماهم تا خط ریش توی وام و بدهی هستیم،داریم روی خودمونم کار میکنیم،و داریم روند تکاملمونو طی میکنیم،
حالا هنوز ورودیمون تغییر نکرده
باید واما رو بدیم، و پول جمع کنیم برا پرداخت بدهی شخصیامون،
قبلا موقع خرید همینطوری ک الان رفتار میکنم،رفتار میکردم ،ولی اون موقع توی ذهنم این بود ک خب نیست دیگه مجبوری، اینم زندگی ماستو باید همینطوری زندگی کنیم ،امااااااااا حالا میگم ن جهان،جهان فراوانی هست،از هر چیز توی جهان بی نهایت هست،از اب ،درخت،ثروت، رفاه، ………
من لایق داشتن زندگی عالی،رفاه بی نهایت،ثروت بی نهایت ، خوشبختی مطلق هستم،دارم کم کم یاد میگیرم، دارم ذهنمو میشناسم ،دارم کنترل ذهنو یاد میگیریم،دارم روند تکاملم رو طی میکنم، الان فقط واجبا رو میخرم، چون قراره بدهی فلانی رو تسویه کنم، خدایا بدهی بندتو ادا کن، خدایا باور فراوانی ثروت رو برا من محکمتر کن و…..
حالا سوال من اینه درسته کارم؟ یا ن وقتی میرم خرید، هرچی واقعا دوس دارمو بخرم امروز پولش تو کارت هست،برا فردا خدا بزرگه، بخر و نگران نباش،
یا ن ؟؟؟
البته واقعا این از بچگی بخاطر اینکه پدرم بچه بودیمو فوت کرد و وضع مالی ما …… شد
یاد ندارم یعنی اصصصلا یاد ندارم ک رفته باشم سوپری و هرچی دلم بخاد از خوراکی گرفته باشم.
انگاری بخاطر باور خودم ،ازدواج ک کردم باز شرایط جوری شد ک باز ازادانه نتونم خرید کنم،
و این بخاطر باورهای غلط من بود.
الان قدم اول 12قدمم. نمیدونم اونجا این سوالم جواب داده بشه یا ن، ولی هنوز نرسیدم بهش.
خیلی خیلی مچکرم از کسایی ک میتونن منو راهنمایی کن.
دست استاد و خانوم شایسته رو میبوسم برا این آگاهی های نابی ک ب ما میدن،
ب امید روزی ک برم برا خرید و بدون نگاه کردن ب قیمت و 2 ،2 تا 4تا کردن هررررررچی دلم میخاد و نمیخادو بخرمو با خوشحالی و حسسسس خوب
باور کنیم که میشود وقتی که این همه الگوهای موفق در سایت داریم باورم حتما شکل میگیرد که می شود و همانطور که برای دیگران شده است برای من هم میشود
اول روی خود و باورهایم کارمیکنم و عملگرا هم هستم با باورهای بهتر عملگرایی من هم شاید تغییر کند.
الگوها را بررسی کنیم نقطه مشترک آنها را پیدا کنیم و روی آنها کار کنیم تا به نتیجه میرسیم
قدم به قدم روی خود کار کنیم و تمرینات را انجام دهیم
کتاب قران بر اساس فرکانس نوشته شده است پس پایه و اساس ما هم روی اصل فرکانس باشد
فکر کنم که چه باورهایی را بسازم که با عمل کردن دارم پیشرفت می کنم
جوری باورهایم را بسازم که نتیجه اش خوشبختی و سعادت باشه
همیشه روی خود کار کنم
وقتی شخصیتت و هویتت عوض بشه قانون جواب میده
نشانه امروزم را با پاسخ سوالم از مدیر فنی عزیز دیدم؛ گاهی لازم است یکی یک چیزی را دوباره به آدم بگوید ؛ سخنان ایشان را میدانستم ولی عمل نمی کردم، یعنی عملم با باورهایم یکی نبود مرسی از ایشان برای راهنمایی خوبشان و امروز با راهنمایی ایشان نشانه ام را دیدم و واقعا درکم فرق داشت مرسی از مدیر فنی عزیز و گرامی تشکر میکنم
سلام به تمامی عزیزان بخصوص استاد عزیزم و مریم گلی🌹
من با گوش دادن این فایل حس خیلی خوبی بهم دست داد مثل دیگر فایلا ولی این فایل یه آرامشی بهم داد و در واقع آب پاکی رو ریخت رو دستم ،گفت الکی دور خودت نچرخ ،پول تو کدوم شغله یا تو کجا مغازه داشته باشی کارت بیشتر میچرخه یا چطور رفتار کنی که پولدار شی اینا همش حاشیه و به قول استاد عزیزم فرع .
اصل چیه ؟؟؟اصل :::همه چیز درونی هستش و زمانیکه من از درون عالی باشم و باورهای قدرتمند داشته باشم خداوند بیرون رو خودش برام میسازه .
خیلی آرامش گرفتم که کار من اینه که آرام باشم و باورهایی رو بسازم که نتیجه اش ثروت موفقیت و…و محیط بیرون تمامش با الله یکتاست .
استاد عزیزم منم خیلی از لحاظ سلامتی و آرامش و روابط بهتر شدم ولی هنوز از لحاظ ثروت خیلی نه ولی نشونه هاشو دارم میبینم و خدارو سپاسگزارم ،چقدر همزاد پنداری کردم باشما و چقدر همین الان شما رو برای آینده خودم تصور کردم ،چقدر لذت بخش است موفقیت و آرامش در تمامی جنبه ها.
استاد عزیزم من یک چند وقتی هست که سه تا فایل چگونه درآمد خودتون رو سه برابر کنید رو دارم هرروز گوش میدم و برای خودم مینویسمو فکر میکنم (در طول روز زمانیکه میخوام این فایلا روگوش بدم زمان عبادت و بندگی گزاشتم اسمش و میدونم دارم معنوی ترین کار دنیا رو انجام میدم) ،آخه هر وقت میشنیدم که همه میگفتن دوره روانشناسی ثروت عالی و بی نظیره من یه حسی بهم میگفت که باید قرض کنی و این دوره رو جور کنی ولی الان اسم این سه تا فایل شما رو گزاشتم روانشناسی ثروت تا نجواهای ذهنیمو خاموش کنم و همش بهم نگه تا اون دوره رو نداشته باشی ثروتمند نمیشی و با این باور که شما چه در فایل های رایگان و چه دورهاتون فقط اصل رو آموزش میدین خیالم راحته که باید تکاملمو طی کنم تا مباحث اون دوره ها رو بفهمم وگرنه چه فایده ای دارد که من به سختی بخرم ولی هیچ تاثیر بر رشد من نداشته باشد و ناشنوا باشم در برابر اموزشها و باور کنید خیلی نتیجه دارم میگیرم و میدونم به جایی میرسه که از طریق نتایج مالی همین فایل ها دوره روانشناسی رو تهیه میکنم .
به امید اون روز چون خیلی دوست دارم درمورد ثروت بدونم اخه تنها راه رسیدن به خداست و بندگی کردن 🌹🌹🌹
ردِ پای روز سی ام…
آخرین ردِ پای فصل اول سفرنامههه🤗
یکی از تمرینای این فایل مصاحبه و صحبت با کسب و کارای موفقه
خب من سعی دارم که اینکارو انجام بدم اما میخوام از یکی از تجربیاتم که اتفاقا همین چند وقته اانجامش دادم بگم…
رفته بودم پیش افراد موفقی که توی نتورک مارکتینگ کار میکنن و با آدمای موفق اونجا کلی حرف زدم
اونا سوال میپرسیدن من میپرسیدم
خیلی لذت بخش بود
نگرشا و باورایی که بین تمومه اونا مشترک بود
۱.باورِ خود ارزشی
۲.باور به اینکه محصولشون ارزشمند و با کیفیته
۳.باور به اینکه کاره به شدت راحتی دارن و ازش راحت میشه پول دراورد
۴.دقیقا میدونستن چه هدفی دارن و چی میخوان
۵.باوره میشود،من میتوانم،کاره لذت بخشیه
۶.هممممشون بهترین الگوها رو توی کار برای خودشون انتخاب کرده بودن و همیشه توی جلساتشون ازون الگوها حرف میزدن
ردِ پای قانون توی تک تک زندگیشون وجود داشت و ناآگاهانه دارن به سود خودشون استفاده میکنن…
اونا باور کرده بودن باوری که منجر به عمل شده بود
حتی میدیدم از اهرم رنج و لذت استفاده میکردن (ناآگاهانه) و میگفتن ببین اگر پول درنیاری این اتفاق برات میتفه اما اگر پول دربیاری این اتفاقای خوب برات میفته
پر از انگیزه بودن
هم دیگرو ساپورت میکردن
تحسین میکردن و توجهات اونا به سمت خواسته ها بود تماااام وقت
یه فرد موفق دیگم که کاملا میشناسمش
باوراش اینا هستن که:
-پول خیلی خوب و خدا پسندانه ست یعنی دقیقا همین باورشه
-اصلا پولو بد نمیدونه و اتفاقا خیلیم آدم ثروتمندیه
-راه های پول دراوردن خیلییی زیاده
-بدون کار فیزیکی زیاد میشه پول دراورد
-خودشو لایق بهترین ها میدونه و از با کیفیت ترین محصولات استفاده میکنه
-دلسوزیِ بی جا واسه کسی نمیکنه
-باور داره هر کسی مسئول زندگی خودشه
یه باوری که خیلییی از افراد موفق شنیدم این بود که
پول هست و راحت میشه بدستش اورد
بدون استثنا قبولش داشتن و وقتی یه آدم ناموفقیو میدیدن میگفتن خودش نخواسته!
اینا باورایی بود که من با صحبت و شناخت بدست اوردم
البته که هرکدوم ازینها کلی باورهای محدود کننده ام دارن ولی توجه من باید به نگرشایی باشه که بهم کمک میکنه و احساس خوبی داره
من الگوهای زن موفق و ثروتمند رو پیدا میکنم،تحسین میکنم
مصاحبه هاشون رو گوش میدم و وااقعا از وقتی اینکارارو انجام میدم حال خوبم بیشتر شده
یعنی ذهنم حتی به خودش اجازه نمیده حرفی بزنه چون کلللی الگو دارم و تا میاد بگه نه نمیشه یا ثروت سخته و…… یه دفه الگوهارو یاداور میشه و احساس خووووبه خووووب میشه😁
امروز روزِ سی امه سفرنامست و من اومدم شخصیتمو آنالیز کردم
چند تا رفتارو دیدم که جزو شخصیتم شدههه وای که چقدر ذوق کردم
۱.پرانرژی بودن
۲.فعال بودن
۳.سپاسگزار تر بودن
۴.در لحظه زندگی کردن
۵.حرف مردم اصلا مهم نبودن
۶.انگیزه بالاتر
۷.خنده رو بوووودن
اینا واقعاااا شدن قسمتی از شخصیتم
بدون اینکه حتی بفهمم:)
خدایا شکررررتتتتتتتتتت خعلی دوست دارم❤
خیلی خوشحاااالم خیلی حس خوبی دارم و همچنان در مسیرم
بررریم واسه فصل دومه سفرنامه☄
بررریم واسه پیشرفففففتتتتتتت
با سلام و احترام.
من با افراد موفق و ناموفق مصاحبه نکردم. اما همیشه حتی قبل از این فایل و کلا مباحث موفقیت از بچگی از خودم میپرسیدم چرا بابا و دایی محمد من همیشه میگن که نمی تونن پولدار بشن و همیشه میگن فلانی چه دل و جراتی داره، فلانی چون نمی ترسه برنده میشه، فلانی چون بخیاله برنده میشه و از این قبیل حرف ها. و دو تا دایی دیگه ام اما هر خرید و فروشی میکردن خیلی موفق بودن. و همه ربطش میدادن که اینا خیلی خوش شانس هستن. چیزی که دردناک بود این بود که پدرم من رو مثل خودش تصور میکرد و میگفت تو هم شانس نداری (نمیدونم چرا این رو میگفت. شاید چون من رو بیشتر از برادرم دوست داشت، میخاست من شبیه خودش باشم. ترجیح میداد خوش شانس نباشم اما شبیه اون باشم. و میگفت برادرم شانسش خوبه. جالبه اگر به زندگی من و برادرم نگاه کنی ادم ها همیشه نسبت به من خیلی مهربون تر و نرم تر بودن و…). خلاصه این مسایل همیشه تو ذهنم سوال بود و دلم هم میخاست بگم نه خیر من خیلی هم خوش شانسم. تا اینکه با صحبت های استاد آشنا شدم و کاملا قضیه برام واضح شد. پدر من باور داشت که اگر چیزی بخره ارزون میشه و به محض فروختن گرون میشه. باور داشت که خدا باهاش لجه و هرچی بگه برعکسشو می کنه. باور داشت که ما (همه رو هم قاطی میکرد فقط خودش رو نمی گفت) نمیتونیم چون پارتی نداریم و هیچکش با ما دوست نمیشه. همه کارشون که با ما تموم شد میزارن میرن. و کلی باورهای مخرب و نابودکننده (بعضی وقت ها به خودم میگم با این همه کفری که بابام میگفت خدا خیلی بزرگ بود که به ما نعمت میداد. البته پدرم کودکی بسیار سخت و تحقیر کننده ای داشت که منجر به این باورها شده بود و من نمیخوام پدرم رو بد نشون بدم). من با چشم خودم دیدم که پدر من میتونست میلیاردر بشه و پول هاش رو سرمایه گذاری کنه اما انقدر ناشکری کرد که پولش موند تو بانک و ارزشش رو از دست داد. قشنگ یادمه ما دو تا آپارتمان داشتیم که اولش دست مستاجر بود ولی از اونجایی که بابام ادم ها درست رو جذب نمیکرد به این نتیجه رسید که خالی بمونه بهتره. همیشه هم غر میزد که این دو تا اپارتمان دو قرون هم نمی ارزن. کی میخاد بخره. نقشه اشون خوب نیست. پارکینگ نداره و… میخواستیم خونه خودمون رو بزرگتر کنیم. بابام گفت من مطمین نیستم که اون دوتا آپارتمان فروش بره. خلاصه بعد از کلی بحث و جدل بابای من گفت دنبال خونه میگردیم به شرط اینکه خونه ها فروش بره. اقا منم که اصلا از قوانین الهی خبر نداشتم به مامانم گفتم بریم دعا بگیریم که خونه ها فروخته بشه ببینیم این دیگه چه بهونه ای میاره. خلاصه به یک ماه نکشید هر دو تا خونه رو فروختیم. خونه مورد نظر رو پیدا کردیم، همون موقع ها دوست بابام بهش زنگ زد و گفت بزار من برات استخاره کنم. بعد گفت استخاره بد اومده. اقا بابای من گفت تا بعد ماه رمضون صبر می کنیم بعد شاید ارزون بشه. اقا دو هفته نگذشته قیمت خونه ها سه برابر رشد کرد (همون موقعی یهو دلار و خونه و.. گرون شدن) هیچی دیگه ما با پولمون هیچی نتونستیم بخریم و مجبور شدیم خونه خودمون بمونیم. بابام هر روز خودش رو لعنت میکرد که چرا خونه ها رو فروخته. (یعنی میخام بگم فرکانس بد یا همون ناشکری چطوری باعث میشه خودت مال خودت رو نابود کنی). ترس داشتن، احساس عدم امنیت، دست کم گرفتن توانایی ها، عدم توانایی تشخیص اینکه من باید تغییر کنم و مشکل از منه، احساس گناه، احساس ناشکری و کم شمردن نعمت هایی که داریم، خوار کردن و بی احترامی به خودمون همه خصیصه هایی که میتونه نعمت رو از ما بگیره.
در عوض من یک پدر بزرگ داشتم که از 15 سالگی اومده بود تهران دنبال کار. جالبه من هیچ وقت ازش نشنیدم و همین الان هم نمیدونم که این اصلا اومده بود تهران سختی کشیده بود یا نه، اصلا از این چیزها حرف نمیزد. من فکر میکردم از اول پولدار بوده ولی طبیعتا از صفری شروع کرده و کم کم مغازه خریده و کارش رو توسعه داد. همیشه خدا رو شکر میکرد. همیشه با همه خوش برخورد بود. همه رو تشویق میکرد که نعمت هاشون رو ببینن. توی معاملیه نترس بود. و کلی انرژی مثبت داشت و به همین دلیل ثروتمند ششده بود. اما یه چیز خیلی جالب، پدر بزرگ من دور بر خودش رو پر کرده بود از ادم هایی که نعمت های خودشون رو نمیدیدن و هر روز به نحوی به پدربزرگم نهیب میزدن. کم کم پدربزرگم تحت گفته دیگران فکر میکرد چشم میخوره و خیلی نگران این قضیه شده بود. و کل خانواده همین دیدگاه رو داشتن که چون بابمون پولداره چشم میخوره. این در زندگیشون اثر کرد و بی هیچ دلیلی بیماری روانی گرفت و مادربزرگم رو طلاق داد. داشت اتیش به مالش میزد. البته خدا رو شکر بعد از چند سال مجدد به خودش اومد و خوش رو جمع و جور کرد. اما هرگز نفهمید که باید از ادم های سمی اطرافش دوری کنه. فکر میکرد چون فامیل و همشهری هستن باید تحویلشون بگیره. به همین دلیل کیفیت زندگیش هیچ وقت به قبل برنگشت. اما چون باورهای قوی در مورد پول داشت همیشه براش پول می اومد. بنابراین: دوری کردن از افراد سمی و منفی نگر، هر روز نعمت ها رو به خودمون یادآوری کردن و سپاسگزاری، شجاع بودن، باورهای قوی از چیزهایی که ما رو موفق می کنه.
مستدام باشید.
به نام خدای مهربان🪴
وقتی میخوام جواب یک سوال رو به دست بیارم خودم اقدام کنم، دستبهکار بشم و حرکت کنم
توی اینترنت سرچ کردن اقدام خاصی نیست که یک سری مطالب رو جمع کنم چون تاثیری در باورهام ایجاد نمیکنه
وقتی خودم با صاحبان افراد موفق صحبت میکنم چند اتفاق توی وجودم میفته
با آدمهای موفق بیشتر حشر و نشر میکنم اعتماد به نفسم میره بالا
خیلی تواناییم بیشتر میشه از این که میتونم این ارتباط رو برقرار کنم
اطلاعات ذی قیمتی به دست میارم
از زبان بدن اون افراد چیزهایی به دست میارم که هرگز توی نوشته ها به دست نمیاد اگه خدا رو باور کنم، اگه قوانینش رو باور کنم، اگه جهان و سیستمی که داره جهان رو حرکت میده باور کنم هر آنچه که بخوام بدست میارم
اگه بتونم روی باورهام به خوبی کار کنم حتی اگه توانایی هام افزایش پیدا نکنه
یا استعداد هام افزایش پیدا نکنه
حتی اگه زمان کاریم هم کاهش پیدا کنه میتونه درآمدم افزایش پیدا کنه
فقط باید باور کنم که میتونم همه چیزو تغییر بدم و زمان کافی بزارم روی خودم
روی باورهام کار کنم
اون وقت مسیر های جدید بهم الهام میشه راه های جدید بهم گفته میشه
شیوههای متفاوت تبلیغات، بازاریابی و فروش، یا هر چیز دیگه ای بهم گفته میشه
خیلی نمیخواد دنبال راهکار ها باشم
یک کتابی میبینم که بهم میگه
یه دوستی بهم میگه
ایدهی بهم گفته میشه
یه خوابی میبینم که بهم گفته میشه که اگه این تبلیغ رو بکنی جواب میگیری
یا یه حرفی میشنوم
وقتی روی باورهام کار کنم، روی اصل موضوع تغییر ریشهای باورها، اونوقت موضوعات کوچکتر مثل اینکه کجا مغازه بگیرم
چطور تبلیغات کنم
چه محصولی تولید کنم که فروشش بیشتر باشه
چه تغییری در محصولاتم بدم
اینا بعداً بهم گفته میشه
اول باید روی خودم کار کنم، روی باورهام کار کنم
موقعی که میخوام قانون رو بفهمم وقتی که میخوام فکر خدا رو بخونم، وقتی که میخوام بفهمم خدا چه قوانینی در جهان تعبیه کرده باید افراد موفق توی اون زمینهای که میخوام قانونش رو بفهمم پیدا کنم
اون وقت ویژگیهای مشابه اونها رو دنبال کنم
یعنی اشتراکات شون
ممکنه یک سری ویژگی ها رو در افراد موفق ببینم مثلاً امید، خوش پوش بودن، اخلاق خوب، مردمداری، صبر، حوصله، ایمان، جایگاه خوب، جای قشنگ توی شهر، ویترین خوشگل، محصولات باکیفیت
این ویژگیها رو دونه دونه بغل هم بزارم یعنی تحقیق و بررسی کنم ببینم کدوم اینها با هم مشترکه
اونایی که مشترکه قانونه🪴
یعنی ممکنه دوتا فرد موفقی رو بشناسم که یکیش مغازه اش توی خیابون اصلی و گلِ شهرِ و بسیار هم موفقِ
یکی دیگه رو هم بشناسم که مغازه اش جای پرتی باشه اما اونم بسیار موفقِ
پس این ویژگیِ داشتن یه جای خوب در مرکز شهر جزء قوانین اصلی برای موفقیت نیست
یا یک آدم موفقی رو ببینم که خیلی منظمه همه کارهاش رو طبق نظم انجام میده
طبق برنامه کارهاش رو پیش میبره
میدونه که توی ساعت های مختلف چه کارهایی رو باید انجام بده
برنامه فرداش رو هم میدونه، پس فردا رو هم میدونه
بعداً یه آدم دیگه ای رو پیدا کنم که اونم توی اون حوزهای که من دنبال میکنم بسیار موفق باشه ولی اهل برنامه ریزی نباشه
مثلاً بهش بگم برنامه ات برای فردا، یک ماه دیگه یا یک سال دیگه چیه
میگه برنامه ندارم، پیش میاد، پیش میریم ببینیم چه اتفاقی میفته
به این نتیجه میرسم که برنامهریزی اون موضوع اصلی برای کسب موفقیت این افراد نبوده
یا فرد دیگه ای که خیلی موفقِ توی اون حوزهای که من دارم بررسی میکنم مثلاً روزی چهار ساعت میخوابه، آدم فعال و پر جنب و جوشیه، از این شهر به اون شهر، از این کار به اون کار
ولی خیلی هم موفق و ثروتمنده
یه نفر دیگه رو هم پیدا میکنم که اونم خیلی ثروتمند و موفقه اما روزی ده ساعت میخوابه، خیلی خونسرده، خیلی هم تقلا نمیکنه و آرومه، خیلی هم تفریح میکنه
بسیار هم ثروتمنده
به این نتیجه میرسم که زمان زیاد برای کار گذاشتن یا اکتیو و فعال بودن جز فاکتورهای اصلی برای ثروتمند شدن نیست
که اگر بود باید این یکی آدم هم ثروتمند نمیشد
چون این فاکتور رو نداره
به این شکل میتونم قوانین رو پیدا کنم
باید ببینم که افراد موفق چه ویژگی های مشترکی با هم دارن
چه باورهایی رو در خودشون ایجاد کردن
باید بدونم که تموم اون چیزهایی که فکر میکردیم جزء اصول اصلی موفقیته
اینا با هم متفاوتن
هم از لحاظ نژاد، هم از لحاظ کشور، هم از لحاظ سن، هم از لحاظ تنبلی و زرنگی، با برنامه و بی برنامه بودن، سرمایه اولیه، خانواده، تحصیلات
ممکنه یکی از افراد موفق تحصیلات خیلی بالایی داشته باشه یکیشون نداشته باشه
پس تحصیلات عامل موفقیت نیست
اون چیزی که توی همه اینا مشترک بوده جنس باورهایی توی ذهن اونا بوده
یه باورهایی بوده که تونسته اونارو موفق کنه
باید سعی کنم که این باورها رو در خودم ایجاد کنم
اون باورها رو در خودم پرورش بدم و تقویت کنم
نباید فکر کنم که عاملی مثل نظم، انضباط، سحرخیز بودن، خوش پوش تر بودن، خوش اندام تر بودن، فاکتور موفقیته
اینها عامل اصلی برای ثروتمند شدن نیست
کل داستان اینه که چه فرکانسی رو دارم به جهان هستی ارسال میکنم
چون جهان داره فرکانس های منو دریافت میکنه و طبق اون فرکانس هایی که دریافت میکنه وضعیت مالی منو تعیین میکنه
یا شرایطی رو برام به وجود میاره برای اینکه رشد کنم یا رشد نکنم از لحاظ مالی باید تموم تمرکزم رو بزارم روی این که چه باورهایی رو در خودم ایجاد کنم
به اندازه ای که روی خودم کار کنم از لحاظ مالی پیشرفت می کنم
همیشه یه فاصله زمانی هست بین اون موقع که من میام باورهام رو تغییر میدم و فرکانس هام رو ارسال میکنم و جوابی که جهان بهم میده
یعنی اگه امروز روی خودم کار کنم امروز تغییر نمیکنم
چون امروز باورهای من تغییر نمیکنه که بخواد وضعیت مالی من تغییر کنه
پس این فاصله زمانی هست
ولی هر چقدر شور و شوق و اشتیاق بیشتری برای یادگیری و برای تغییر، برای روی خودم کار کردن داشته باشم این فاصله کمتر میشه
وقتی وضعیت مالیم تغییر کنه خیلی چیزها توی زندگیم تغییر میکنه
زندگیم قشنگ تر میشه، سپاسگزار تر میشم هیچ وقت نمیتونم تغییری در اصل موضوع ایجاد کنم
اصل موضوع از همون اول این بود که چه فرکانسی رو در هر موردی دارم میفرستم به جهان هستی
اونا رو باید درست کنم
اونا رو باید تغییر بدم
اونا رو باید جوری تغییر بدم که نتیجه اش فراوانی باشه، نتیجش سلامتی، ثروت و خوشبختی باشه
سعی کنم توی زندگیم به جایی برسم که اگه دارم کار میکنم به خاطر دلم باشه، به خاطر عشقم باشه
نه به خاطر اینکه مجبورم کار کنم 🪴
اگه روی باور هام کار کنم نتایج خیلی فوقالعادهای به دست میارم
زندگیم در تموم ابعاد تغییر میکنه
جوری که نمیتونم باور کنم
تموم اتفاقات زندگیم بدون استثنا نتیجه باورهای خودمه
من موجودی فرکانسیم که وارد جهانی شدم که کار بی وقفه اش پاسخ دادن به فرکانسهای منه
حتی یک فرکانس کوچیک هم بی جواب نمیمونه و چیزی از قلم نمیفته
اما این جهان منو در مداری همجنس با فرکانس های غالبم قرار میده🪴
سپاس فراوان از شما استاد عزیز وخانم شایسته جان🪴
سلام استاد عزیز
خونواده من خیلی وقته که با شما اشناست و چندین ساله که ویدیو های شما توی خونه ما پخش میشه، ولی من چون در مدارش نبودم و مسئولیت زندگیم رو تمام و کمال خودم قبول نکرده بودم، به صورت تمرکزی و مستمر از فایل هاتون استفاده نمیکردم،ولی همون پخش شدن فایل ها در تلوزیون خونمون باعث شده من باور های خیلی بهتری نسبت به ادم های معمولی اطرافم داشته باشم
و از زمانی که خودم شروع کردم به مستمر استفاده کردن از فایل های دانلودی و دوره ها،زندگی و شخصیت من عوض شده و من ادم پخته تری شدم،و جالبیش اینجاست که این تغییرات، اثرات کار کردن روی خودم در کمتر از سه ماه هستش!!و الان متوجه شدم و درک کردم که شور و اشتیاق برای هرروز بهتر شدن به همراه باور های قدرتمند کننده چقدر موثره! موثر که به منظور فرمول موفقیت هستش!
وقتی این فایل هارو گوش میدم که رسیدن به خواسته ها با استفاده از قانون چقدر سادس ، ایمانم هر لحظه به خدا و خودم بیشتر میشه و بیشتر درک میکنم که این اعتماد کردن به قوانین چه تاثیر زیادی داره! و هرچقدر بیشتر باور میکنم که خدا خواسته هامو اجابت میکنه و به راحتی خواسته هام رو به من میده، نتایج به سادگی به زندگی من میان و کاملا ملموسه که این نتایج بخاطر تغییر در باور ها و رفتار های من به وجود اومده
واقعا هروقت خواستم افرادی رو الگو قرار بدم متوجه شدم یه قسمت از باور هاشون درست نیست و باز برگشتم به این سایت و با خودم گفتم من واقعا به الگوی دیگع ای نیاز ندارم، من اینجا یک الگو برای ثروت،روابط،سلامتی،خوشبختی و همه چیز دارم و بابتش خداروشکر میکنم
من همیشه شمارو تحسین میکنم بخاطر اینکه اینقدر پیشرفت کردید و باز هم اگاهانه میخوایین ک زندگیتون باز هم بهتر بشه!! این عزت نفس رو تحسین میکنم و این اهرم رنج و لذتی که توی ذهنتون ساختین رو هم تحسین میکنم و این موضوع، چیزی هست که من هم قراره توش عالی بشم
ممنونم از فایل عالیتون
سلام به خدای زیبام و استاد عزیزم و مریم بانو تحسین برانگیز و خانواده دوست داشتنی
چه میکنین با من استاد ؟
اومپم تو سایت و تو این بخش چرا ؟چون میخام رو خودم سرمایه گذاری کنم . تا بهتر بشم هر روز یکم بهتر از دیروز
تمام خونم پر شده از کاغذهایی که حرفای شما و باورهایی که باید تکرار وعمل کنم. اما یچیز فهمیدم که باید هرروز تو سایت بچرخم تا این نوشته های رو دیوارم رو بهتر درک کنم
برا همین به خودم قول دادم اول تو سایت بگردم و بدنبال بهترکردن و شناخت بهتر خودم باشم و بعد حتما حتما کامنت بزارم اینم بهم الهام شد تا بیشتر در این مسیر خداگونه باشم چون خودم رو سپردم بدستان خدای توانام
الان داشتم کامنت بچه هارو میخوندم .دوست عزیزم ناهید زرین به این قسمت صحبت شما اشاره کردن ”اگه خدارو باور کنید هر چی رو که بخواید بهتون میده” چقد احساسم عالیتر شد.
منم این احساسو که وقتی خدارو باور کنی هرچی بخوای روبهت میده رو تجربه کردم و چقدر شگفت زدم کرد این خدای بزرگم در جاهایی که فکرشم نمیکردم من عاشقتم خداااااااااااااااا
نمیدونم کی از چه زمانی؟ فقط میدونم خیلی خیلی سال قبل ازش میخاستم هدایتم کنه من همش میگفتم خدا خودتو بهم نشون بده ؟کجایی ؟ ولی پیداش نمیکردم . اینقد در خودم و درونم غرق بودم که نمیدیدمش
و گذشت و گذشت و گذشت تا دو .سه سال پیش که چشمهام به وسیله یکی از دستانش باز شد به حضورش به نزدیکیش به احساس کردنش و حتی لمس کردنش
الان که مینویسم خیلی خیلی راه دارم تا بشناسمش تا بشناسم خودمو ولی همینکه وقتی بهش فکر میکنم حالم عالی میشه و احساسم زیباتر میشه برام بهشته
من خیلی ساله که دوس دارم قران رو بخونم که وقتی میخونم ی ایه رو بفهممش درکش کنم ولی نشده و عاشق اینم که بعضی بچه ها مثل اقای حمید امیری و دوستای دیگه با ایه میان حرف میزنن اینقد کیف میکنم که نگو ووو. خداروشکر همینکه کامنتهاشون رو میخونم قلبم باز میشه و میدونم یروزی منم میتونم و شماها شدین الگوی من .خدابهترینهارو در مسیرتون قرار بده .
میدونم در زمان مناسبش خدا هدایتم میکنه و چقدر برای اون لحظه لحظه شماری میکنم.
وقتی خدارو باور کردم زندگیم به کل تغییر کردم نمیگم 100 ولی همون 1 درصدی هم که باور کردم دنیام زیرو رو شد
اتفاقاتی برام رخ داد که فکرشم نمیکردم که اگه به خودم بود خیلی دیر اتفاق میفتاد یا نمیفتاد یا بسختی
جز شکرکردنش نمیتونم کاری بکنم که هر چقدرم شکرکنم کمه بازم.
خدا برام مادر شد پدر شد همسر شد خواهر شد خدا برای من همه چیز شد در وقت نیازم به هرکدومشون و الان خدا برای من همه کس و همه چیزه و اونو با هیچ چیز و هیچکس عوض نمیکنم حتی بااین درک و شناخت کمی که الان نسبت بهش دارم.
روبروی مبلی که میشینم ی کاغذ زدم که هر موقع سرمو میارم بالا ببینمش و نوشته اینه (من فقیرم به هر خیری که از جانب تو بهم میرسه) و هربار دیدنش بهم میفهمونه که من هیچیم نسبت به این منبع انرژی و تسلیمم در مقابلش
دیشب با پسرم داشتیم میخوابیدیم که پسرم گفت مامان برات پیام اومد بلندشدم نگاکردم پیامو . و اونجا بازم معجزه خدارو دیدو شگفت زده کرد منو دوباره . عاشقتم خدا
اونجا بود که به پسرم گفتم ببین خدا چجوری میچینه برامون مگه میشه عاشق این خدا نشی مگه میشه شکرگزارش نباشم مگه میشه وقتی این معجزاتو میبینی نخوای که بیشتر بهش نزدیک نشی نخوای که از این همه محبت و عشقش گریه نکنی اخه بعضی موقعها پسرم میبینه منو که دارم گریه میکنم و میگه گریه نکن مامان یا چرا گریه میکنی اینبار بهش گفتم ببین مگه میشه برای این خدا گریه نکرد مگه میشه دل ندی براش نمیدونم فهمید حرفمو یانه ولی جوابش جز این نبود
راستی ترسو گذاشتم کنار اسم و فامیلمو نوشتم. ترس از قضاوت.ترس از حرف بقیه
ممنونم استاد بخاطر توضیحتون
ببخشید خیلی نوشتم ولی نتونستم ننویسم.
ارزو دارم هممون پله پله و تکاملی تو مسیر درست زیبا پر از نعمت و فراوانی و شگفتی و معجزه باشیم و شکرگزار تک تک نعمتهایی که بهمون میده باشیم
اینهارو نوشتم برای خودم که بیامو بخونم که چه احساسهایی رو تجربه کردم چه مسیری رو دارم طی میکنم و چه لذتهایی رو دارم میچشم
عاشقم .عاشق خودم .عاشق خدام . عاشق استاد . عاشق مریم بانو .عاشق تک تکتون
باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد
خودش میبرتت هرجا دلش خواست به هرجا برد بدون ساحل همونجاست
ب نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ب استاد عزیزم و خانم شایسته گلم
دستتونو میبوسم مریم جان بخاطر اگاهی هرفایل ک برامون مینویسید
سلام ب همه ی دوستای عزیزم
راستش بعد از خوندن مطلبی ک خانم شایسته برا اکاهی فایل نوشتن، و بادقت تمام نوشتمشون و روشون فکر کردم کلی سوال برام پیش اومد
که خب درسته، من دارم مدام میگم من ب فراوانی باور دارم،دنیا پر از فراوانیه و…. پس رابطه مستقیمی بین رفتارم و باورهام باید وجود داشته باشه،میگی فراوانی رو باور داری ولی میخا بری خرید کلللی دو دو تا میکنی،فقط ضروریا رو میخری، با بچه میری بیرون مواظبی مغازه رو نبینه!!!!اگر باورت فروانیه ثروته،اگر باورت اینه ک خدا میرسونه پس چرا دست و پات موقع خرج کردن میلرزه؟ موقع پخت غذا مواظبی زیادی مواد غذایی استفاده نکنی؟کلللی با خودم فکر کردم،
پس الان دارم درست رفتار میکنم یا ن؟؟؟
استاد ی جا گفتن من وقتی میخاستم بدهیمو صاف کنم، حتی کفش و لباس برا خودم نمیخریدم تعهد دادم اول پرداخت بدهی.
خب حالا ماهم تا خط ریش توی وام و بدهی هستیم،داریم روی خودمونم کار میکنیم،و داریم روند تکاملمونو طی میکنیم،
حالا هنوز ورودیمون تغییر نکرده
باید واما رو بدیم، و پول جمع کنیم برا پرداخت بدهی شخصیامون،
قبلا موقع خرید همینطوری ک الان رفتار میکنم،رفتار میکردم ،ولی اون موقع توی ذهنم این بود ک خب نیست دیگه مجبوری، اینم زندگی ماستو باید همینطوری زندگی کنیم ،امااااااااا حالا میگم ن جهان،جهان فراوانی هست،از هر چیز توی جهان بی نهایت هست،از اب ،درخت،ثروت، رفاه، ………
من لایق داشتن زندگی عالی،رفاه بی نهایت،ثروت بی نهایت ، خوشبختی مطلق هستم،دارم کم کم یاد میگیرم، دارم ذهنمو میشناسم ،دارم کنترل ذهنو یاد میگیریم،دارم روند تکاملم رو طی میکنم، الان فقط واجبا رو میخرم، چون قراره بدهی فلانی رو تسویه کنم، خدایا بدهی بندتو ادا کن، خدایا باور فراوانی ثروت رو برا من محکمتر کن و…..
حالا سوال من اینه درسته کارم؟ یا ن وقتی میرم خرید، هرچی واقعا دوس دارمو بخرم امروز پولش تو کارت هست،برا فردا خدا بزرگه، بخر و نگران نباش،
یا ن ؟؟؟
البته واقعا این از بچگی بخاطر اینکه پدرم بچه بودیمو فوت کرد و وضع مالی ما …… شد
یاد ندارم یعنی اصصصلا یاد ندارم ک رفته باشم سوپری و هرچی دلم بخاد از خوراکی گرفته باشم.
انگاری بخاطر باور خودم ،ازدواج ک کردم باز شرایط جوری شد ک باز ازادانه نتونم خرید کنم،
و این بخاطر باورهای غلط من بود.
الان قدم اول 12قدمم. نمیدونم اونجا این سوالم جواب داده بشه یا ن، ولی هنوز نرسیدم بهش.
خیلی خیلی مچکرم از کسایی ک میتونن منو راهنمایی کن.
دست استاد و خانوم شایسته رو میبوسم برا این آگاهی های نابی ک ب ما میدن،
ب امید روزی ک برم برا خرید و بدون نگاه کردن ب قیمت و 2 ،2 تا 4تا کردن هررررررچی دلم میخاد و نمیخادو بخرمو با خوشحالی و حسسسس خوب
سلام استاد. خوب یه حالی به همه بچه ها بدین و کیف پول هر کسی رو بر اساس مدت زمانی که عضو سایت بوده شارژ کنید. متشکرم.
بسیار ایده ی خوبی هست……باید از ایده های خوب استاد استفاده کنن.
با سلام : واقعا حیفم اومد دانلود رایگان کنم ولی یک تشکر خشک وخالی ازتون نکنم . واقعا حرفاتون بسیاری مسایل راروشن کرد سپاسگزاریم ازتون استاد . سپاسگزاریم . عالی بود.
سلام
اقدام کن اقدام کن اقدام کن
باور کنیم که میشود وقتی که این همه الگوهای موفق در سایت داریم باورم حتما شکل میگیرد که می شود و همانطور که برای دیگران شده است برای من هم میشود
اول روی خود و باورهایم کارمیکنم و عملگرا هم هستم با باورهای بهتر عملگرایی من هم شاید تغییر کند.
الگوها را بررسی کنیم نقطه مشترک آنها را پیدا کنیم و روی آنها کار کنیم تا به نتیجه میرسیم
قدم به قدم روی خود کار کنیم و تمرینات را انجام دهیم
کتاب قران بر اساس فرکانس نوشته شده است پس پایه و اساس ما هم روی اصل فرکانس باشد
فکر کنم که چه باورهایی را بسازم که با عمل کردن دارم پیشرفت می کنم
جوری باورهایم را بسازم که نتیجه اش خوشبختی و سعادت باشه
همیشه روی خود کار کنم
وقتی شخصیتت و هویتت عوض بشه قانون جواب میده
نشانه امروزم را با پاسخ سوالم از مدیر فنی عزیز دیدم؛ گاهی لازم است یکی یک چیزی را دوباره به آدم بگوید ؛ سخنان ایشان را میدانستم ولی عمل نمی کردم، یعنی عملم با باورهایم یکی نبود مرسی از ایشان برای راهنمایی خوبشان و امروز با راهنمایی ایشان نشانه ام را دیدم و واقعا درکم فرق داشت مرسی از مدیر فنی عزیز و گرامی تشکر میکنم
Just do it now