این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
https://www.elmeservat.com/fa/wp-content/uploads/2016/08/عکس-سایت-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2016-08-21 12:20:202020-08-22 21:46:45«الگوهای موفق» در خانواده صمیمی عباس منش
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
«باید اسمی انتخاب میکردیم که در عین منحصربهفرد بودن، برای مردم آشنا هم باشد؛ بهعلاوه تلفظ آن برای ملتها با زبانهای مختلف راحت باشد.» جک سالها مدرس زبان انگلیسی بود و از این طریق با داستان علیبابا و چهل دزد بغداد از مجموعهی هزار و یک شب آشنایی داشت. «روزی در کافهای در سن فرانسیسکو نشسته بودم و به اسم شرکت فکر میکردم. گارسون که آمد پرسیدم: از علیبابا چیزی میدانی؟ گفت: سِسِمی باز شو و همانجا بود که به خودم گفتم بله این اسمی است که به دنبالش هستم. سریع به خیابان رفتم از چندین رهگذر همین سوال را کردم؛ آلمانی، هندی، ژاپنی، چینی و … همه علیبابا را میشناختند. علیبابا بازرگان باهوشی بود که به روستاییان کمک میکرد. علیبابا غار گنج را برای شرکتهای کوچک و متوسط باز میکند!»
آنچه خواندید توضیحی است که «جک ما» (Jack Ma)، یکی از بنیانگذاران و مرد اول شرکت علیبابا دربارهی نام شرکتش داده. «ما یون» (Ma Yun) که بعدها با نام جک ما معروف شد، در سال 1964 در شهر هانگژوی چیندر خانوادهای با وضعیت مالی متوسط به دنیا آمد. پدر و مادرش نوازنده و نقال بودند.
آیندهی او زمانی رقم خورد که رییس جمهور وقت ایالات متحده، ریچارد نیکسون، به چین سفر کرد و به انزوای این کشور در جامعهی بینالملل خاتمه داد. بعد از آن بود که سرمایهها و گردشگران غربی به چین سرازیر شدند؛ حالا که به لطف سیاستهای درست دولتمردان، فضای رشد فراهم شده بود یون که اشتیاق فراوانی به یادگیری انگلیسی داشت، نه سال تمام هر روز به هتلی در حوالی شهر میرفت تا بهعنوان راهنما، با گردشگران خارجی انگلیسی تمرین کند.
لقب «جک» را هم یکی از همان خارجیها به او داده. آخر سر هم آنقدر کنکور داد تا بالاخره بار سوم در رشته زبان انگلیسی وارد دانشگاه شد و در سال 1988 لیسانس گرفت.
«ما» برخلاف بزرگان درهی سیلیکون مانند مارک زاکربرگ،بیل گیتس و استیو جابز تحصیل در دانشگاه را برای کارآفرینی رها نکرد. او از آنجا که امکانات آمریکاییها را در کشورش نداشت و نیز به واسطهی طبقهی اجتماعیاش با افراد صاحبنفوذ هم مرتبط نبود تنها راهحل را تحصیل دید. وقتی علیبابا را راه انداخته بود همزمان مشغول درس خواندن در رشته MBA بود تا راه و رسم تجارت را یاد بگیرد. جک ما یک محصول دانشگاهی است تا بازار.
باور کردن اینکه این مرد در مسیر زندگی چقدر شکست خورده و با درهای بسته مواجه شده کمی دشوار است. آنطور که خودش در مصاحبهها گفته از امتحانات مدرسه گرفته تا ورودی دانشگاه و استخدام در شرکتها، او بارها و بارها رد شده ولی از پا ننشسته. حتی همین اواخر باز هم در کسب اعتماد و جمعآوری سرمایه از درهی سیلیکون موفق نبود و کسی برای کار او ارزش قائل نشد.
از بس که در آزمونهای ورودی مشاغل (از KFC تا ادارهی پلیس) شرکت کرده و قبول نشده بود، نهایتا تصمیم گرفت به همان تدریس انگلیسی بپردازد. اما اوضاع پرداختی به معلمان در چین مانند اکثر نقاط جهان تعریفی نداشت و جکِ جوان که برای آینده برنامههای فراوانی داشت را راضی نمیکرد.
از دانش رایانه و برنامهنویسی سر در نمیآورد ولی وقتی به آمریکا رفت و برای اولین بار از اینترنت استفاده کرد توانمندی بالقوه آن را درک کرد. خودش در جایی گفته: «وقتی شروع به جستوجو در وب کردم نتایج مرتبط با چین پیدا نکردم و همین مساله باعث ایجاد جرقهی یک فعالیت اینترنتی برای کشورم شد.»
دو تلاش اولش برای راهاندازی چنین کسبوکاری موفق نبود؛ تا اینکه بالاخره چهار سال بعد، 17 نفر از دوستانش را در منزلش جمع کرد و متقاعدشان کرد تا در ایدهی مرکز خرید اینترنتی او سرمایهگذاری کنند؛ و اینگونه علیبابا شکل گرفت.
ارتباطات مناسب حاکمیت چین با جهان باعث شد شرکتهای نوپای چینی در معرض سرمایههای بینالمللی قرار بگیرند و تیم جوان علیبابا بهزودی توانست در یک مرحله، 5 و در نوبت بعد 20 میلیون دلار پول دریافت کند. نکات حائز اهمیتی در ارتباط تیم علیبابا با دولت چین نهفته که میتواند راهگشای شرکتهای نوپا در دیگر کشورها باشد. آنطور که جک ما میگوید اوایل آنها با حکومت کار میکردند و پروژههای دولتی را انجام میدادند؛ اما چندی که گذشت درگیر کاغذبازیها و رشوهگیریهای مرسوم دولتی شدند و تازه فهمیدند که برای بزرگشدن این روش جواب نمیدهد. به قول او: «عاشق دولت باشید ولی با آن ازدواج نکنید.» این شد که وقتی دولت چین برای رفع مشکلی به تیم علیبابا رجوع کرد، نیاز حکومت را بهرایگان در ازای اینکه با آنها کاری نداشته باشند و مزاحم پیشرفتشان نشوند رفع کردند.
گروه علیبابا در سال 2003 وبگاه taobao را راه انداخت تا با شعبهی چین شرکت معظم eBay رقابت کند. آنها تصمیم گرفتند از فروشهای صورتگرفته درصدی دریافت نکنند و کلیهی فرآیند را برای خردهفروشیهای کوچک و متوسط بهرایگان انجام دهند. اما خود این موضوع باعث میشد مجموعه، درآمدی نداشته باشد. در نهایت با استفاده از راهکارهای جانبی توانستند به سوددهی رسیده و eBay را از گردونه حذف کنند. او در مصاحبهای جالب گفته اگر eBay کوسهی اقیانوس است ما هم کروکدیل رود یانگتسه هستیم!
هر چه میگذشت «ما» بیشتر به اهمیت روابط در تجارت پی میبرد و تلاشهای زیادی برای رابطهسازی انجام داد. چندی بعد در سال 2005 توانست از طریق هموطن خود و یکی از موسسان یاهو، این شرکت را مجاب کند در عوض 40 درصد از سهام علیبابا، 1 میلیارد دلار سرمایهگذاری کند.
روند پیشرفت علیبابا تحت مدیریت جک ما ادامه داشت تا در سال 2013 او سمت مدیر عاملی را ترک کرد و ریاست هیات مدیره را بر عهده گرفت. اما بزرگترین و درعینحال شجاعانهترین حرکت مجموعهی علیبابا، عرضهی سهام این شرکت در بورس ایالات متحده بود که به یکباره ارزش این شرکت را تا 159 میلیارد دلار بالا برد و به تبع آن، «ما» با 25 میلیارد دلار سرمایه، ثروتمندترین مرد چین لقب گرفت. جک ما در صحبتهایی در همان روز میگوید: «امروز این پول نبود که بهدست آوردیم. آنچه حاصل شد اعتماد مردم بود.»
اینطور که دوستان قدیمی «ما» میگویند، این ثروت تغییری در روحیات او بهوجود نیاورده و حتی هنوز از خریدهای پر زرقوبرق پرهیز میکند. جک ما کوشیده خانوادهاش را از تیررس رسانهها دور نگه دارد تا پسر و دخترش در آرامش به تحصیل بپردازند. «ما» همچنان به مطالعه دربارهی کونگفو علاقه دارد، به مدیتیشن ادامه میدهد و تمرین مستمر تایچی را فراموش نکرده.
جک ما مانند بسیاری از ثروتمندان دنیای فناوری امروزی، در امور خیر شرکت میکند و دستبهخیر او در محل تولدش زبانزد است. در چین برای او احترام زیادی قائلاند و سخنرانیهای عمومیاش با حضور هزاران نفر برگزار میشود. اما همهی اینها مانع بروز شوخطبعی ذاتی «ما» نشده و گاه و بیگاه اجراهای نمایشی او برای کارکنان شرکت همه را سر شوق میآورد.
طبق گزارش مجلهی فوربز، تا سال 2015 سرمایهی جک ما 27 میلیارد دلار برآورد شده که باعث میشود او ثروتمندترین مرد در چین و هجدهمین نفر از لحاظ ثروت در جهان باشد.
این قسمت خیلی برام جالب بود????????????????????
امروز این پول نبود که بهدست آوردیم. آنچه حاصل شد اعتماد مردم بود.»
در راستای کار روی خودم و باورهایم دیروز اتفاق بسیار خوبی برایم افتاد. مدتی هست که دارم روی خودم و باورهایم کار می کنم و جنگ بزرگی توی ذهنم راه افتاده . بعضی مواقع از تمرین دست می کشیدم و ذهنم دوباره تلاش داشت من را به حالت قبلی برگرداند.
دیروز از صبح نشسته بودم به گوش دادن فایل های استاد و هر موضوعی که ذهنم مقاومت می کرد یک فایل گوش می دادم یا با جستجو در سایت
مخصوصا بخش الگوهای مرجع پاسخم را پیدا می کردم. من جلسات نهم و دهم آفرینش را تهیه کرده ام همچنین چند بخش از کتاب رویاهایی که رویا نیستند.
دیروز ذهنم به شدت مقاومت می کرد و به هم ریخته بودم. چون مسائل زیادی در یک مدت کوتاه برایم پیش آمده است. کار روی خودم را چند ماه است شروع کرده ام و ذهنم در این مدت به شدت تلاش می کرد مرا در همین وضعیت ناراحتی و پریشانی و نگرانی نگه دارد.
دیروز یکی از همین روزهای چنگ ذهنی بود.
در مورد مسائلی که دارم قبلا در بخش عقل کل سوالاتی که مطرح کرده ام و پاسخ های مناسبی دریافت کرده ام. روند تغییراتم کند بود یا ممکنه من براساس باورهای قبلی ام این گونه برداشتی دارم.(می دانم برای تغییر باورها باید جهاد اکبر انجام دهیم )
دیروز حسی به من می گفت که دوباره برو و پاسخ های دوستان را مشاهده کن در بخش عقل کل .
به اولین سوالم که فکر کنم 3 ماه پیش پرسیده بودم رجوع کردم و پاسخ های دوستان را دوباره دیدم. در یکی از پاسخ ها،یکی از عزیزان پیشنهاد کرده بودند که جلسه اول قانون آفرینش را تهیه کن و تمرینات را انجام بده. (من قبلا براساس راهنمایی دوستان عزیزم جلسه نهم و دهم را تهیه کرده و براساس آموزه های استاد کار می کنم و هنوز هم باید کار کنم) نکته جالب این بود که من تا آن زمان متوجه پیشنهاد دوست عزیزم که گفته بودند جلسه اول قانون آفرینش را تهیه کن نشده بودم . (به قول استاد وقتی در مدار قرار بگیرید هدایت می شوید که چه کار کنید حرفهایی که باید بشنوید را می شنوید)
رفتم به بخش محصولات و توضیحات مربوط به جلسه اول را خواندم. در این 3 ماه من تلاش زیادی در جهت درک عمیق مطالب استاد کرده ام.
قانون اصلی کائنات را درک کرده و مطالعه کرده بودم ولی احساس می کردم هنوز ابهام دارم یا به قول معروف هنوز ایمان نیاورده ام که جواب می دهد(به خاطر باورهای گذشته)
ذهنم دوباره دست به کار شد. یک حسی می گفت جلسه اول را بخرم ذهن منطقی ام می گفت لازم نیست ، قبلی ها را که خریدی و این همه فایل های استاد را گوش دادی و مطالب سایت را خواندی نتیجه اش کو.
جنگ ذهنی ام تمامی نداشت. کارتم که رمز دوم هم داشت موجودی کافی نداشت. حسم را مدنظر قرار دادم .
روز تعطیل بود و من خانه بودم و بیرون نرفته بودم. ساعت 12 شب رفتم انتقال وجه انجام دادم و خرید محصول را با تخفیف ویژه انجام دادم.
قبل از خرید جلسه اول خوابم گرفته بود و قصد داشتم روز بعد فایل های جلسه اول را مطالعه کنم. بعد از خرید دوباره همان حس به من گفت که فایل ها را گوش کن.
اولین فایل را دانلود کردم و شروع کردم به گوش دادن.
همزمان فایل های دیگر را هم دانلود کردم. از ساعت 12 نشستم پای لب تاب و مطالب جلسه اول قانون آفرینش را گوش دادم. بدون اینکه متوجه گذشت زمان شوم تا ساعت 6 صبح مشغول گوش دادن بودم.
انگار در مورد قوانین کائنات قطعه ای از یک پازل در ذهنم کم بود که با گوش دادن به این مطالب جلسه اول قانون آفرینش ، پازل تکمیل شد.
حس عالی داشتم پس از اتمام گوش دادن فایل های جلسه اول . صدای گرم استاد آنچنان تاثیری برایم داشت که احساس می کردم باورهای گذشته ام در حال شکستن هستند.
ابهاماتی که توی این 3 ماه با مطالعه فایل های رایگان ، کتاب قدرت ، انجام تمرینات و…. در ذهنم بود برطرف شد. احساس کردم گمشده ام را یافتم. ساعت 6 تا 7 فصل پنجم و ششم کتاب رویاهایی که رویا نیستند را تهیه کردم و یک بار خواندم(می دانم باید چندین بار دیگر بخوانم.)
کاملا به این حرف استاد توی این 3 ماه رسیده ام که هر بار که مطالب ایشان را گوش دهیم یا بخوانیم نکته یا نکات جدیدی یاد می گیریم که قبلا به آنها توجه نکرده ایم.
ساعت 7 صبح خوابیدم با حسی بسیار عالی . حسی که توی یک سالی که درگیر مسائلم بودم اصلا تجربه نکرده بودم.
خوابیدم با دیدگاهی متفاوت .
ساعت 9 برادرم آمد دنبالم و پیشنهاد کرد که یک سفر کوتاه به خارج از شهر برویم . جایی دنج و آرام.
با انرژی بیدار شدم با وجودیکه شب قبل دو ساعت خوابیده بودم .
همراه دو برادرم رفتیم ، بسیار خوش گذشت. با وجودیکه من قبلا هم به همان مکان زیاد رفته بودم ولی امروز حس دیگری داشتم.
وقتی برگشتم دوباره آمدم سراغ لب تابم و خواستم مطالب جلسه اول را دوباره مشاهده کنم. به نظرم رسید که بیام و اتفاق جالب دیروز را با دوستان عزیزم به اشتراک بگذارم.
الان که دارم این دیدگاه را می نویسم حسم بسیار خوب هست نسبت به دیروز و روزهای قبل .
می دانم باید زیاد روی خودم و باورهایم کار کنم ولی می دانم راه برایم روشن تر شده است.
از استاد عباس منش تشکر می کنم ، که راه هدایت را نشانم دادند
از تمامی دوستان عزیزم در خانواده صمیمی عباس منش هم تشکر می کنم . با خواندن نظرات ، تجربیات و دیدگاه های آنها و استفاده از راهنمایی های ارزنده دوستان در بخش عقل کل(سوالاتی که پرسیده ام) راه هدایت و تغییر برایم روشن تر و هموارتر می شود.
امسال را سال تحول خودم نامگذاری کرده ام. با توکل به خداوند و با یاری او ، در پایان سال نتایج تحول خودم را با همه دوستان عزیزم به اشتراک خواهم گذاشت و با هم جشن خواهیم گرفت
به امید پیروزی ، موفقیت ، شادکامی و خوشبختی در تمام ابعاد زندگی
یک نکته مهم ما باید بهای اون چیزی که میخوایم باید بپردازیم ،
اگر شده این که شب تا صبح نخوابیم و سخت کار کنیم و یا همین تجسم کردن مراقبت از احساس خوبمون برای به وجود اومدن اتفاقات خوب اینا همش بهایی که ما می پردازیم من چند سال پیش از این که با شما اشنا بشم متوجه این موضوع شدم ولی درکی عملی ازش نداشتم ….
من برای اینکه بتونم اراده ام قوی کنم تا بتونم بسته که خریدم تمرینش کار کنم اومدم فایل علم بی عمل گوش دادم درمورد اهرم رنج و لذت قبلا خودم یکم چیز میدونستم ولی شما خیلی زیبا توضیح دادید اومدم شروع کردم نوشتن که اگر انجام ندم چه قدر بد بخت میشم خلاصه خیلی فجیح نوشتم یعنی ته بدبختی هم نوشتم ولی بعد که خوندم زدم زیر خنده کی نخد حالا بخند نمیدونم چرا خندم گرفت . اومدم یه کار دیگه کردم یه لیست از افراد بدبختی میشناختم نوشتم همین که بهشون فکر میکنم انگیزه عمل کردن پیدا میکنم خدا نکنه من شبیه اونا بشه زندگیم.
.
اما وقتی که این فایل گوش دادم پیش خودم گفتم خوب الگو های من کی هستن . مرلین منرو
بازیگر امریکایی من زندگی نامش خوندم اون یه ادم افسرده و دارای مشکلات روانی زیادی بود و در اخرم خودکشی میکنع و میمیره حتی عادت غلط اون یعنی مصرف زیاد مواد مخدر و سیگار و مشروبات هم داشته
الگو دیگه من فروغ فروخزاد بود این اواخر هر شب داشتم سفر نامه اش به ایتالیا میخوندم اونم زنی افسرده و شکست خورده بود .
کمکم داشت عادات و رفتار و زندگی این افراد وارد زندگی من می شد . خیلی اون لحظه دلم به حال خودم سوخت که اینا الگو های من بودن .
خانم شبخیر عزیز خیلی دلم گرفت شما برای همه نظر گذاشتد اما برای من نزاشتید ????????
مریم جان عزیزم مرا ببخشید ، در مسافرت هستم ، به محض اینکه نظری را می خوانم ، پیام تشکر ارسال می کنم نمی دانم چرا نظر شما را ندیده بودم ، دیدگاه زیبای شما را خواندم ، در حرم امام رضا برای موفقیت شما به درگاه خداوند دعا کردم و ایمان دارم خداوند انشالله می پذیرد
امیدوارم حال همگی عااالی باشه وزندگیتون پرشده باشه از اتفاقات قشنگ .
من هنوز داستان کامل اشناییم با این سایت رو اینجا ننوشتم و راستش داره یه اتفاقات خیلی خوبی می افته که به زودی میا م و اینجا کامل توضیح میدم فقط امروز به درخواست خانم شبخیز که گفته بودن نتایج هر چند کوچیک رو اینجا بنویسیم تا به رفع باور های محدود کننده همدیگه کمک کنیم ومن امروز میخوام در مرود اتفاق خوب امروز براتون بنویسم .
دوستان چیزی که من دقت کردم وقتی روزی که از خواب بیدار میشم وشکر گزاری من از اعماق وجود باشه (از ته قلب ) و خداوند رو عاشقانه ستایش می کنم محاله اون روز یه اتفاق خیلی عالی برام نیفته .هر چند من وقتی خانم سمانه در قسمت عشق و مودت گفته بود عاشقانه هاشو تقدیم تقدیم خداوند میکنه فهمیدم من در مورد ستایش خداوند ضعف داشتم ووقتی روز عرفه معنی دعای عرفه رو میخوندم از اینکه امام حسین چقدر خداوند رو عاشقانه ستایش میکرد شگفت زده می شدم ومن هم تصمیم گرفتم چند جمله از اون دعا رو در مورد خداوند همیشه با خودم تکرار کنم .
دوستان عزیر من بارها و بارها نوشتم که من یه باور جدید برای خودم ساختم که (خداوند خیلی راحت و زود خواسته های منو بهم میده ) .بعد از این مدتی که من دارم روی این باور کار میکنم دارم خدا رو شکر کم کم نتایج رو میبینم و این نتایج داره هر روز بیشتر و بیشتر میشه مثلا تا چند هفته پیش دو سه روز ی یه بار ولی این روز ها در طول روز چند بار این اتفاق میافته که یه چیزی رو میخوام و بلا فاصله به دستم میرسه .چند شب پیش یه خوراکی توی ذهنم بود وشبش خواب دیدم که اون خوراکی رو میخورم و توی خواب به خودم می گفتم دیدی خیلی سریع به هر چی بخوای میرسی(خخخخخ) ودقیقا روز بعد واقعا همون اتفاق افتاد .
اول اینکه صبح که داشتم حاضر میشدم با خودم گفتم برم از عابر پول بگیرم و توی ذهنم گفتم یه مبلغی بگیرم که یه مقدارش خورد باشه چون اول صبح معمولا رانند ها غر غر میکن که پول خورد ندارن و کمتر از ده دقیقه بعد مامانم گفت بیا این پول رو بگیر گفتم پول چی !!!!!!!!!!گفتش خرید چند روز پیش هر چی گفتم نمیخوام قبول نکرد و جالب اینه که یه مقدارش پول خورد بود !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!به خودم گفتم کبری دیدی چقدر سریع !!!!! خداااای شکرت
و اتفاق خوب دیگه امروز :
من کارتریج پرینترم دور وز پیش خراب شده بود وقرار شده یه نو بگیرن وتو این مدت هم من اگه پرینت برگه رو میخواستم میفرستادم رو یپرینتر منشی شرکت یا واحد دیگه ای و از اونجا بر میداشتم .کارم این چند روز زیاد بود و این کار برام سخت شده بود که هی بخوام برم و یه برگه ای رو از یه قسمت دیگه بردارم .
توی ذهنم گفتم من که هر چیزی بخوام زود به دستم میرسه پس بزار زنگ بزنم شاید همین امروز اوردن پیگیری کردم و گفتن باید صبر کنم تا شنبه یا یکشنبه !!!!!!!!!!!!!!!! بچه ها باور نمیکنید همون موقع ذهنم گفت پس چی شد!!!!!!!!!واسه همینه که استاد میگه همیشه روی باور هاتون کار کنید حتی شده تا اخر عمر .من گفتم اشکال نداره ورفتم سراغ کارم . یه نیم ساعت بعد رفتم اتاق بایگانی تا چند تا برگه بردارم دیم که توی یکی از کمد ها یه کاتریج هست و اتفاقا همونی بود که به پرینتر من میخورد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! با خودم گفتم این اینجا چکار میکنه !!!!!کی اینو گذاشته اینجا !!!و العان که فکر میکنم میگم به قول مصاحبه یکی ازبچه های روانشانسی ثروت (حسام شگفتی )این قانون که داره جواب میده چون شما نمیدونید توی شرکت چقدر عجیبه که توی یه اتاقی یه کارتریج باشه و کسی اونو ندیه باشه!!!!!! .اول با خودم گفتم شاید خرابه آوردم یه پرینت گرفتم و تو دلم خدا خدا میکردم که سالم باشه و دیدم شکر خدا سالمه ونمیدونید چقدر این اتفاق امروز منو خوشحال کرد به خدا گفتم من واقعا نمیدونم چطور در مقابل این همه رحمت تو شکر گذار باشم .چون یه بار دیگه بهم ثابت شد که سریع به چیزی که میخوام میرسم و دیگه اینکه واقعا طبق گفته استاد برای رسیدن به هر چیزی هزار راه هست که هرگز به ذهن ما نمیرسه پس ما فقط باید بخوایم وجور شدن و رسیدن به اون خواسته کار خداونده .
بعضی از پیامهای دوستان رو که میخونم مخصوصا اونهایی رو که نمیشناسم اولش برام باورش سخته یا میگم خب این شاید نتیجه جالب توجهی نباشه بعد قلبم میگه یه بار دیگه بخون، میخونم و میبینم که چقدر نتایج جالب و خوبه!!!!! (خداوندا ایمانم را نسبت به خودت قوی و قوی تر کن) چقدر زیبا گفتین که استاد میگن برای رسیدن به چیزی هزار راه مختلف وجود داره که ما نمیدونیم بله، وظیفه ما فقط درخواست چیزهای الهی از خداست. آفرین بر شما…
من روی این باور خیلی کار کردم و همیشه این زیر همه خواسته هایم می نویسم (خدایا شکرت که خیلی سریع به خواسته هایم میرسم)سه تا هدف داشتم خداشکر به دوتا از اهدافم رسیدم یک هدف دیگم نشانه هاش اومده خیلی دارم سریع پیشرفت میکنم
باور کنید هر بار که از موفقیت هایتان می نویسید در پوست خود نمی گنجم ، به حقیقت هر آنچه از پروردگار بخواهیم به آسانی به دست می آید فقط باور و ایمان قوی به الله یکتا می خواهد ، بی صبرانه منتظر خبرهای خوب موفقیت های پی در پی شما هستم
از ابراز لطف دوستان عزیزم (خانم شبخیز -آقای جوان آقای کریمی -آقای صمیمی آقای مشایخی و….) ممنونم و همیشه خوشحالم که اینجا دوستانی دارم که از موفقیت های هم خوشحال میشن ..نظرات خوب شمادوستان واقعا به من کمک های زیادی کرده ومن هم بیصبرانه منتظر شنیدن موفقیت های بیشتر شما هستم . آرزو میکنم نتایج همگی ما روز به روز بزرگتر و چشم گیر تر باشه .
داشتم نظرات رو میخوندم با خودم گفتم من چقد زیاد نظر میزارم باید کمش کنم بعد چشمم خورد به متن آقای جوان عزیز که برای آقای صمیمی دوست داشتنی گذاشتن و گفتن لطفا ادامه بدید و از همه ی دوستان خواستند موفقیت هاشون رو به اشتراک بزارن , آقای جوان انگار اون متن برای من بود برای همین ادامه میدهم.
جمعه آزمون قلمچی دادم یک جهش وحشتناک داشتم توی همه ی درس هام و ترازم طوری که همه تعجب کردن ولی من اصلا تعجبی برام نبود ,
دوستم بهم پیام داد که چند روزه پیش فامیلشون کار میکنه موزیک و اینجور چیزا وااااااااااااااای امروز رفتم پیشش کلی بهم خوش گذشت یعنی خییییییییلی لذت بردم , همش شوخی و خنده و احساس خوب وقتی اومدم خونه از خداوند بینهایت و با تمام وجودم سپاسگزاری کردم چون حالم عاااالیه و ازش خواستم دوباره این اتفاق برام رخ بده , خداجونم شکرت خیلی ساده میشه لذت برد , ممنونم که یادم یادید سپاسگزار باشم , من از لحظه لحظه زندگیم لذت میبرم.
خواهر عزیز و پر انرژی ام سلام… چه میتوانم بگویم جز تبریک به شما برای احساس خوبتان که منشا تمام اتفاقات خوب زندگیتان است…. حضورتان بسیار ارزشمند است. ادامه دادن شما احساس خوب برای من و منشاء اتفاقات خوب برای من است… خداوند را بخاطر موفقیتهایتان سپاسگزارم…. همواره شاد باشید…
درامد اینترنتی که کار کردن برای یوتوب و حتی در امدهای انلاین و ……………..
یا این که با کلیپ خاصی رسیدم این بود.
که 10 درسی که از البرت انیشین بود.
تو این کلیب دیدم خود انیشین نیست،
خلاصه یه نیروی بود که به من میگفت
حالا بین تا اخرش بعد تصمیم بگیر، تا این
که واقعا به صورت جدی تصمیم گرفتم این کلیب را تا اخرش بینم.
????????????????????????????????????????????????
بعد از اینکه ویدیو را دیدم واقعا میشه
گفت این اولین که ویدیو را دیدم که تاثرترین ویدیو بود که زندگی منو از ته یه چاه
وارد اسمان ها کرده. واقعا این کلیپ را
میشه گفت بالای 5بار دیدم.
من دنبال این راستا کلیب های مختلف از
این استاد را دیدم و واقعا علاقه خاص استاد و ویدیو های که در یوتوب بود پیدا کردم.
????????????????????????????????????????
ویدیو بود که نام فقط روی خدا حساب
باز کن واقعا منو از زندگی امید وار کرد ،
و توانستم که مشکلات که در گذشته داشتم
را پیدا کنم و ضعف خودم را در این مورد پر کنم. خداوند را واقعا شکر میکنم که در میسر واقعی که
هم دو این جهان و در جهان اخرت جواب میدهد.
واقعا نمیشه از این همه ویدیو های رایگان که در سایت و یوتوب هست تشکر نکرد من از طرف خودم از جناب استاد بزگوار صمیمانه تشکر کنم
نیمشه گفت که من یه ویدیو را دیده باشم
و هیچ درسی، نتیجه ای از ان به دست نیارم
از فایل های صوتی و تصویری که دارم خدا را بهتر بشناسیم /گزارش روانشناسی ثروت /قدرت سپاس گذاری /گزارش١0و9افرینش/هدف گذاری /ترس وایمان/قانون بخشش یا عف / قانون سطل /
قانون رابطه/نقش عزت نفس در تصمیم گیری / مسائل قرانی که یکی از موارد مورد علاقه من است /قانون عشق/رسالت من/و ویدیو های انگیزیشی که واقعا تاثیر گذار بود البته همه انان در زندگی من
تاثیر گذار بود و گوش دادن و نگاه کردن له انان نکته های بسیار ریز و جالب و موثر تر را پیدا میشد.
واقعا باید بگم خیلی عالی هستی و از صمیم قلب دوستت دارم.
من در همه لحظه پیکر شما بود سفر به فرانسه /کشتی کروز/یه جای زیبا در دل طبیعت/سفر لاس وگاس و…….
خیلیییییییییییییییییییی جالب بود
من در گذشته خیلی سختی داشتم و الگو های من این بود که پدر با تمام سختی های و رنج های که میکشید نه تنها زمانی که وارد خانه میشد میدیم بلکه حتی من هم وارد این کار شدم و میدیدم که پدر بنده با تمام تلاشهای که سختی ها ی که در کار میکشد واز ان رنج میبرد به سختی میتونست خرج خانواده را ب دست اورد به این صورت باور های من به صورت نا خداگاه شکل گرفت اما من با این باور بودم که همیشه باید یه راهی باشه تا این کلیپ قانون جذب را دیدم و واقعا دانستم که باید بصورت کلی باور ها را عوض کرد این کار سختی است.
به قول استا باور های ما مثل سیمان به مغز ما چسبیده و باید ان ها عوض کنیم .
کلیپ قانون جذب رادیدم و با فیلم راز اشنا
شدم که فیلم راز را باور جدید خودم روی باور های گذشته اوردم.
کلیپ های زیادی را دیدم مثل چگونه در عرض
یک سال در امد خود را سه برابر کنیم ان هم باور کردم و انشالله منتظر درامدهای خوبی هستم.
????????????????????????????
خلاصه من در اخر ماه اسفند 94 با استاد بزرگوار اشنا شدم و فقط در طی این روز ها فایلهلی
صوتی را گوش میدادم حتی در این زمان یکی از دوستانم در لندن در مدرسه باعث شد که این فایل های صوتی راهم به ان نشان بدم و متسفانه نظر ایشان بسیار منفی و حرف هایی میزند که
واقعا منو ناراحت وعصبانی کرد و به سرعت فهمیدم که ایشان در فرکاس خاصی که ما و خانواده عباس منش در انها هستند ایشان نیس .
اما دوباره سعی کردم که به قول استاد عباس منش که میگه میتونید با آشنا کردن این قوانین با افراد دیگه این زنجیره خوشبختی را ادامه بدید.
دوباره با ارسال فایل های صوتی به یکی از
دوستان این کار را کنم اما دوباره با جواب منفی ایشان ناراحت شم شای ایشان هم در فرکانس نبود. ایشان میگفت مه حرف ها درست هست
اما من که اینها را انجام نمیدم پس بیخیال میشم حتی فایل صوتی شما را هم پاک کرد.
خلاصه اینکه خود من از خدای بزرگ تشکر میکنم
که در این فرکانس هستم وسعی کردم که سایت را پیدا و در ان عضویت شدم بعد از ان با عضویت در تلگرام و……….
میخام این را باقدرت ادامه بدم و امید دارم که با این سن کم من میتونم به جاهای بزرگی برسیم.
خخخخخخخخخخخخخ
از استاد بزرگ تشکر بسیار افراوان دارم که امید و زندگی منو از زمین به اسمان ها کشانده است .
واقعا نمیدونم چگونه این همه لطف را برای
ایشان جبران کنم ،میشه خودت ایشان یکی از دست های خدا بودن که برای من فرستاده شده است واقعا خداوند بزرگ است.
من خیلی از مشکلات بزرگی دیگری داشتم که
واقعا بیشتر ان ها را حل شده مثلا من در شهر مذهبی بود وباور های که به من گفتند و باورهای که در مورد خدا به من گفته بودن کاملا متفاوت با چیز هست که الان میشناسم است باید بگم فایل شعر پروین اعتصامی در من باورهای زیباییی در مورد خداوند بوجود اورده است.
من هنوز از سایت عباس منش خریدی نکردم شاید یکی به دلیل سن کم یا شاید به هر دلایلی دگیر اما امید دارم با اینده زیبا که در پیش دارم میتونم خرید محصولات گراببها که در دنیا وجود ندارد برسم و زندگی بهتری را در پیش بدارم.
و این هم جالب است که بگم زمانی که من در ایران بودم به دلایلی در فیلم بسیار زیبا هوش سیاه 2که در شبکه 3 میگذاشت در قسمتی که از لندن از برنج ساعت در لندن نشان داده بود دیدم واز همان جا ارزو کردم که در لندن زندگی کنم و دیگری بسیار از فیلم های سینمیی خارجی را میدیدم باعث این شد که من ارزوی مدرسه رفتن در مدارس خارجی یا انگلیسی کنم واین ارزوی من به واقعیت پیوست اما الان که من در با قانون جذب اشنا شدم من خودم میگم این قانون برای من جواب داده است پس قانون خیلی خوبی است ،ب خدا جواب میده. حتما یه بار امتحان کنید.
خلاصه از این قانون وقانونی که جواب میدهد بی عیب و بی نقص و سپاس گذار خداوند هستم.
????????????????????????????????????????????????
جالبه اشارهی به قدت سپاس گذاری از خانوم راند برن یکی از روش ها عالی برای بهتر زندگی کردن است.
من خیلی دوست دارم ادامه بده اما انگار فکر میکنم بسیار متن من زیاد شده وباعث خسته شدن کسانی که میخان بخوان وتجربه کسب کنن بشه.
خلاصه بقول استاد: بهشت را به بها میدن نه به بهانه ، میخام بگم من در جای زندگی میکنم که دور از خانواده و شهری که در ان بزرگ شده ام،
میخام بگم قدر همه چیز که هنوز دارید وان ها را هنوز از دست ندادید، بدانید
زمانی میرسد که واقعا هر مقدار زیادی پول هم بخواهید بدهید تا انان را بدست بیاورد، نمیتوانید دوباره انان را بدست اوردید.
برای مثال: خانواده پدر و. مادر و عمری که دارید.
من سنی ندارم ١5 ساله هستم و فقط با اشنا شدن با عباس منش میشه گفت بدست اوردم جالبه درسخوندم در گذشته خیلی ضیعف بودم اما باید بگم تاثیری که ویدیو تندخوانی و تقویت حافظه استاد خیلی در زمینه منو کمک کرده است.
تشکر فراوان از استاد بزرگ و دوستان خیلی خوش حالم که در این فرکانش هستم به امید دیدار تکتکتون به قول استاد همتون را دوستتون دارم با ارزوی موفقیت برای همتون یا علی مدد
حرف اخر اینه که استاد میگه:زندگی مثله یه بازی فقط قانون بازی باید بدانیم.
خدارا سپاسگذارم که به موقع همه درخواستهام را داره اجابت میکنه
استاد و دوستان عزیزم
شب آرزهام را نوشتم نزدیکای فردا ظهر اولیش براورده شد که توضیح میدم براتون ولی اولش بزارید یه خورده قربون صدقه خدای مهربان و وهاب و استاد عزیز جان دلم بشم که مردانه تلاش کرد تا قوانین را از دل سنگ بیرون بکشه و راحت در اختیار ما بزاره که به نظرم بی نهایت برابر ارزش مالی که پرداخت کردیم ارزش داره دمت گرم سید جان استاد عزیزم
خدایا ممنون که مارا در این دوره از جهان هستی خلق کردی که بهترین دوره است به نظر من
و اما داستان از اونجا شروع شد که من حدود یکماه پیش اولین دوره قانون آفرینش را خریداری کردم و مرتب گوش دادم و نتایج خوبی نصیبم شد که در همین بخش ودر دیدگاهی قبلی توضیح دادم و به اندازه تلاشم برای درک قوانین چندین برابر انتظارم نعمت وارد زندگیم شد
از اون وقتی که خودم را شناختم طلبکار داشتم و دست از سرم بر نمیداشت و این باوری بود که از پدرم و مادرم به ارث برده ام تو این مدتی که با سایت و مباحث آشنا شده بودم شاید تو اکثر خواسته هدم خلاصی از دست طلبکارام بود ولی نمیتونستم علتش را پیدا کنم که آخه چرا تمومی نداره این طلبکاری من تا اینکه با آموزه هایی که این اوخر توسط فایلها و گوش دادن یک کتاب صوتی به نام چهار میثاق که خود خدا برام نشانه را فرستاد و اونم همینجا چگونگیش را توضیح دادم علتش را فهمیدم و اونم این بود که واقعا به طور ناخداگاه من این شرایط را دوست دارم هرچند در ظاهر اینطور نبود چون خودمم همیشه تو کارهام برای گرفتن حقم از بدهکارام اذیت میشدم
بالاخره توسط آموزه هایی که از فایلهای رایگان و جلسه اول قانون آفرینش یادگرفته بودم و یه سری دیگه از عوامل بیرونی نفرت واقعیم را به این وضعیت اعلام کردم و تا این وضعیت را اعلام کردم طلبکارام پشت سرهم تماس میگرفتن و دوره امتحان من شروع شد من برعکس همیشه جوابشون را دادم و وضعیتی که داشتم را توضیح دادم و بهشون گفتم دیگه فرق میکنه با دفعات قبل و الان با همه وجود میخوام بدهی شما را بدم و دارم نهایت تلاشم را میکنم و تصمیم گرفتم از مبالغ کم شروع کنم اولی را که نزدیک 200هزار تومان بود دادم دومی را به پیشنهاد خودش قسطی کردم و قسط اولش را دادم به فاصله کمتر از یکساعت باهام تماس گرفته بودن و این کار را انجام دادم ظهر بود و رفتم خونه تنها و داشتم فکر میکردم که چکار کنم اون روز تا آخر شب بیدار بودم و فکر میکردم که نیمه های شب چراغ ذهنم روشن شد و ایده پرداخت تمام بدهیهام کمتر از یکماه به ذهنم رسید تا 5:30صبح روش کار میکردم ،تمام شد و فقط مونده بود اجرا کردنش که نیاز داشت یک نفر 80میلیون در دوپارت 40میلیونی بهم اعتبار کنه و بهم بده که طرفش را داشتم ولی نمیدونستم چطور مطرحش کنم داشتم فکر میکردم که چطور مطرحش کنم که ذهنم دیگه یاری نمیکرد
ظهر بود از کار روزانه اومدم خونه و باور کنید به اندازه خرید فایل دوم قانون آفرینش تو کارتم پول داشتم ولا غیر تصمیم سختی بود که بخرم یانه
به حرف دلم گوش دادم و خدا خودش شاهده که نمیدونستم در مورد چی میخواد استاد صحبت کنه خریدم و دانلود کردم و گوش کردم انگار خداوند دوباره برام معجزه شو فرستاد راه حل رسیده بود دوباره ایدمو نوشتم و با خاطری محکم و قلبی سرشار از امید تلفن را برداشتم و کل ایده را براش مو به مو گفتم و گفت باید با شرکام مشورت کنم و فردا بهت زنگ میزنم و خبرش را میدم 50/50چون بدون هیچ سندی میخواستم 80میلیون تومان بهم بده نا امید نشدم و شروع کردم به نوشتن آرزوهام ولی این دفعه با دفعات قبل فرق میکرد یکی تو وجودم میگفت قبول میکنه به خاطر همین یکی از آرزوهام همین بود گذشت تا امروز که فردای دیروز بود و باید خبرم میداد تزدیکای ظهر خودش بهم زنگ زد بقدری آرامش و امید داشتم که خودمم باورم نمیشد چون چنان ازش درخواست کردم که از صد تا سند براش محکمتر بود و پشت تلفن گفت یه بار دیگه طرحت را برام توضیح بده و منم توضیح دادم و تموم که شد گفت بهت میدم و قبول کرد آره قبول کرد اشک از چشمام از خوشحال به اختیار سرازیر میشد
خدا را شکر کردم و طلب خیر و برکت براش از خدای وهاب طلب کردم
آره عزیزانم همچین خدایی و همچین جهان هستی و همچین قوانینی داریم ما فقط باید با همه وجود ایمان داشته باشیم که این حرفهایی که عزیز دلم استادم مرد برگزیده خدا استاد عباسمنش میزنه درسته
خداشکرت به خاطر تمام نعمتهایی که به من عطا فرمودی خدایا شکرت
مطلبی رو من میخوام بگم که علی رغم تمام فایلهایی که تا الان رکورد شده و اماده دانلود , خیلی وقته بی جواب مونده . و دقیقا مربوط به موضوع همین بحثی هستش که استاد اینجا مطرح کرده
استاد اینجا دقیقا از کاربران خواسته که “”داستانِ واقعیِ آن موفقیت را با (((جزئیات فراوان))) و شرحی از گذشته تان، مبنی بر اینکه چگونه با این سایت آشنا شده اید و در آن زمان در چه شرایط، روحی، جسمی، عاطفی، مالی و … قرار داشتید “” رو کاربران در اینجا به اشتراک بذارن
اما خود استاد تا الان همچین کاری رو انجام ندادن !!!
من که شخصا خیلی دوست دارم سرگذشت او یک و نیم سال اول استاد رو با (((جزییات فراوان))) همون طور که از کاربران خواستن , خودشون هم بیان و شرح بدن .
استاد عزیز خیلی دوست دارم بدونم شما که راننده تاکسی بودین و هندزفری در گوش , پله بعدی برای شما چطور اتفاق افتاد ؟
دقیقا چه شرایطی پیش اومد در عرض اون یک و نیم سال
با ذکر جزییات فراوان !
به نظرم اگه شما یک فایل با این مضمون و شرح حالتون از راننده تاکسی بودن تا پله بعدی تو سایت بذارین در صدر محبوبترین دانلودهای سایت قرار میگیره .
از تمامی دوستان تقاضا دارم با امتیاز دادن به نظر بنده . استاد عزیز را تشویق به رکورد فایلی در همین مورد بکنیم با تشکر از همه .
سلام آقای عباسی.من بیوگرافی کوتاهی از استاد که به چشم خودم دیدم وتاثیر عجیبی تو ایمان خودم داشت رو میگم بعنوان شاگرد حضوری ایشان.تابستان 91برای اولین بار در کلاس حضوری قانون جذب 1روزه استاد چهارراه ولیعصر شرکت کردم.مطالب شیرین وفوق العاده ساده وتمرینهای ابتدائی که یاد گرفتم تاثیر عالی رو من گذاشت ونتایج عالی در هر زمینه گرفتم.عباسمنش اونموقع در هر زمینه ای موفقیت داشت.اما در زمینه مالی پررنگ نبود.شهریه ها خیلی کم وحتی ما خودمون شهریه را 2 مرحله ای می دادیم.واین بزرگترین انگیزه استاد برای ثروتمندشدن شد که در زمینه ثروت حرفی برای زدن به شاگردانشون داشته باشند.این گذشت و ما 1سالی ندیدیم ایشون رو وهمه دوره ها در شهرستانها بود.تا اینکه به گوشم رسید استاد دوره ثروت 1٫5روزه گذاشتن 450 هزار تومان ومن شخصا تعجب کردم!!گفتم کسی عمرا نمیره.بعدا متوجه شدم 40 نفر رفتند.فهمیدم نه مثل اینکه یه خبرائی.خودمن شخصا گفتم استاد پولکی شده!(باور فقیر)ونرفتم واز مسیر خارج شده بودم.تا اینکه قانون آفرینش حضوری گذاشتند ومن رفتم ودر عجب شدم.از جمعیتی که تو سالن بود وشهریه ها که نقدا همه کارت کشیدند وبرای دوره دوم پیش ثبت نام وغیره.بسته های آموزشی مختلف که در زمانهای استراحت کلاس عین بنز فروش رفت ورونمائی از روانشناسی ثروت که 1200000 قیمتش بود.وقتی استاد درس میداد از لحنش باور ثروتمند میبارید واعلام کردند 150 برابر افزایش درآمدشون رو ومن ظرف 2سال به چشم دیدم.از سایت سر کلاس صحبت کردند وگفتند در کمتر از 7ماه خواهید دید سایت مارو که چی میشه وعینااا شد.متوسط 3دقیقه یکبار اس ام بانک وکلیک ودانلود…کارگاه دوبی 10 میلیونی ومحصول ثروت و ….که همه عین فیلم گذشت از جلو چشمم.وبعد از اون هم کارگاهها ومحصولات هدف واعتماد بنفس همه دانلودی وبا بازدید خرید نجومی تا اروپا وامریکا رفتن استادکه در حدی که بهشون پیام دادم استاد شما هیچ کاری نکنی فقط عکس وفیلم از زندگی شخصیت بگذاری رو باور آدم تاثیر میگذاره.به عینه دیدن روند زندگی استاد هر دفعه که فایل گوش میدم از جلو چشمام میگذره عین فیلم تاثیرش رو باورم حیرت انگیز وامیدوارم به شماهم کمک کنه
بله کاملا درسته من با یکی از اساتید که صحبت میکردم میگفت استاد عباسمنش خیلی جسورانه عمل میکنه من شخصا علت پیشرف استاد رو در این جسارت وحرکت روبه جلو میدونم که البته از ایمان سرچشمه میگیره وبرای من بسیار مهم واساسیه ویکی از برنامه های زندگیم حرکتهای سریع رو به جلو به سبک استاد عباسمنش هست.
با سلام دوباره خدمت تمام دوستان و مدیریت محترم فروش سایت
بنده با وجود اینکه تقریبا از اعضای قدیمی سایت هستم و تمامی دانلودهای رایگان(حتی فایلهایی که قبلا روی سایت بوده و الان نیست) را استفاده کردم و به دقت گوش داده ام اما متاسفانه به موضوعی که اشاره شد اصلا برخورد نکرده ام .
واستاد عزیز در این مورد فقط به کلی گویی اشاره داشته اند نه جزییات ! و اصلا اشاره ای به اینکه در مراحل و قدم های اولیه حین راننده تاکسی بودن چه اتفاقاتی به وقوع پیوست و یا اولین نشانه ها چه چیزهایی بودند , نداشته اند .
حتی در دوره افرینش هم ,بنده چنین چیزی را ندیدم !
و فکر میکنم اگر فایلی در همین ضمینه درست بشود بسیار عالی و راهگشا خواهد بود برای همه و خصوصا برای اعضای جدید سایت .
اینکه فردی تازه وارد خیلی زود با “راز تغییر درون و متقابلا عوض شدن شرایط بیرون” اشنا بشود به نظرم بسیار عالی و محرک خواهد بود .
با سلام خدمت تمامی هم فرکانسی ها و هم مداری های خوبم /خیلی خوشحال شدم که شنیدم که استاد تو شهری که دارم زندگی میکنم (بندرعباس) بوده و کار کرده اوایل فکر میکردم که دروغه ولی از وقتی که محل کارشون رو گفتن(کشتی سازی و برق)فهمیدم که به طوره کامل درسته…خیلی خیلی خوشحال و خوشبختم که با شما هستم و خدارو سپاس گذارم که خدا عمری به من داد تا بتونم از قانونی که خودش وصف کرده اشنابشم و اون رو تو زندگیم اجراش کنم …والا من هنوز به موفقیت ان چنانی نرسیدم ولی ایمان دارم و حسی درونم فریاد میزنه که میرسم و دارم نتایجش رو میبینم و دارم احساسش میکنم…خدارو شکر
والا از وقتی که با استاد اشناشدم جوری سخنرانی هاشو گوش میکنم که دارم مثله ایشون حرف میزنم
ارزو میکنم هرکجا که هستید شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و اخرت باشید…دسته حق نگهدارتون
جک ما؛ کارآفرین چینی، فاتح گنج علیبابا
«باید اسمی انتخاب میکردیم که در عین منحصربهفرد بودن، برای مردم آشنا هم باشد؛ بهعلاوه تلفظ آن برای ملتها با زبانهای مختلف راحت باشد.» جک سالها مدرس زبان انگلیسی بود و از این طریق با داستان علیبابا و چهل دزد بغداد از مجموعهی هزار و یک شب آشنایی داشت. «روزی در کافهای در سن فرانسیسکو نشسته بودم و به اسم شرکت فکر میکردم. گارسون که آمد پرسیدم: از علیبابا چیزی میدانی؟ گفت: سِسِمی باز شو و همانجا بود که به خودم گفتم بله این اسمی است که به دنبالش هستم. سریع به خیابان رفتم از چندین رهگذر همین سوال را کردم؛ آلمانی، هندی، ژاپنی، چینی و … همه علیبابا را میشناختند. علیبابا بازرگان باهوشی بود که به روستاییان کمک میکرد. علیبابا غار گنج را برای شرکتهای کوچک و متوسط باز میکند!»
آنچه خواندید توضیحی است که «جک ما» (Jack Ma)، یکی از بنیانگذاران و مرد اول شرکت علیبابا دربارهی نام شرکتش داده. «ما یون» (Ma Yun) که بعدها با نام جک ما معروف شد، در سال 1964 در شهر هانگژوی چیندر خانوادهای با وضعیت مالی متوسط به دنیا آمد. پدر و مادرش نوازنده و نقال بودند.
آیندهی او زمانی رقم خورد که رییس جمهور وقت ایالات متحده، ریچارد نیکسون، به چین سفر کرد و به انزوای این کشور در جامعهی بینالملل خاتمه داد. بعد از آن بود که سرمایهها و گردشگران غربی به چین سرازیر شدند؛ حالا که به لطف سیاستهای درست دولتمردان، فضای رشد فراهم شده بود یون که اشتیاق فراوانی به یادگیری انگلیسی داشت، نه سال تمام هر روز به هتلی در حوالی شهر میرفت تا بهعنوان راهنما، با گردشگران خارجی انگلیسی تمرین کند.
لقب «جک» را هم یکی از همان خارجیها به او داده. آخر سر هم آنقدر کنکور داد تا بالاخره بار سوم در رشته زبان انگلیسی وارد دانشگاه شد و در سال 1988 لیسانس گرفت.
«ما» برخلاف بزرگان درهی سیلیکون مانند مارک زاکربرگ،بیل گیتس و استیو جابز تحصیل در دانشگاه را برای کارآفرینی رها نکرد. او از آنجا که امکانات آمریکاییها را در کشورش نداشت و نیز به واسطهی طبقهی اجتماعیاش با افراد صاحبنفوذ هم مرتبط نبود تنها راهحل را تحصیل دید. وقتی علیبابا را راه انداخته بود همزمان مشغول درس خواندن در رشته MBA بود تا راه و رسم تجارت را یاد بگیرد. جک ما یک محصول دانشگاهی است تا بازار.
باور کردن اینکه این مرد در مسیر زندگی چقدر شکست خورده و با درهای بسته مواجه شده کمی دشوار است. آنطور که خودش در مصاحبهها گفته از امتحانات مدرسه گرفته تا ورودی دانشگاه و استخدام در شرکتها، او بارها و بارها رد شده ولی از پا ننشسته. حتی همین اواخر باز هم در کسب اعتماد و جمعآوری سرمایه از درهی سیلیکون موفق نبود و کسی برای کار او ارزش قائل نشد.
از بس که در آزمونهای ورودی مشاغل (از KFC تا ادارهی پلیس) شرکت کرده و قبول نشده بود، نهایتا تصمیم گرفت به همان تدریس انگلیسی بپردازد. اما اوضاع پرداختی به معلمان در چین مانند اکثر نقاط جهان تعریفی نداشت و جکِ جوان که برای آینده برنامههای فراوانی داشت را راضی نمیکرد.
از دانش رایانه و برنامهنویسی سر در نمیآورد ولی وقتی به آمریکا رفت و برای اولین بار از اینترنت استفاده کرد توانمندی بالقوه آن را درک کرد. خودش در جایی گفته: «وقتی شروع به جستوجو در وب کردم نتایج مرتبط با چین پیدا نکردم و همین مساله باعث ایجاد جرقهی یک فعالیت اینترنتی برای کشورم شد.»
دو تلاش اولش برای راهاندازی چنین کسبوکاری موفق نبود؛ تا اینکه بالاخره چهار سال بعد، 17 نفر از دوستانش را در منزلش جمع کرد و متقاعدشان کرد تا در ایدهی مرکز خرید اینترنتی او سرمایهگذاری کنند؛ و اینگونه علیبابا شکل گرفت.
ارتباطات مناسب حاکمیت چین با جهان باعث شد شرکتهای نوپای چینی در معرض سرمایههای بینالمللی قرار بگیرند و تیم جوان علیبابا بهزودی توانست در یک مرحله، 5 و در نوبت بعد 20 میلیون دلار پول دریافت کند. نکات حائز اهمیتی در ارتباط تیم علیبابا با دولت چین نهفته که میتواند راهگشای شرکتهای نوپا در دیگر کشورها باشد. آنطور که جک ما میگوید اوایل آنها با حکومت کار میکردند و پروژههای دولتی را انجام میدادند؛ اما چندی که گذشت درگیر کاغذبازیها و رشوهگیریهای مرسوم دولتی شدند و تازه فهمیدند که برای بزرگشدن این روش جواب نمیدهد. به قول او: «عاشق دولت باشید ولی با آن ازدواج نکنید.» این شد که وقتی دولت چین برای رفع مشکلی به تیم علیبابا رجوع کرد، نیاز حکومت را بهرایگان در ازای اینکه با آنها کاری نداشته باشند و مزاحم پیشرفتشان نشوند رفع کردند.
گروه علیبابا در سال 2003 وبگاه taobao را راه انداخت تا با شعبهی چین شرکت معظم eBay رقابت کند. آنها تصمیم گرفتند از فروشهای صورتگرفته درصدی دریافت نکنند و کلیهی فرآیند را برای خردهفروشیهای کوچک و متوسط بهرایگان انجام دهند. اما خود این موضوع باعث میشد مجموعه، درآمدی نداشته باشد. در نهایت با استفاده از راهکارهای جانبی توانستند به سوددهی رسیده و eBay را از گردونه حذف کنند. او در مصاحبهای جالب گفته اگر eBay کوسهی اقیانوس است ما هم کروکدیل رود یانگتسه هستیم!
هر چه میگذشت «ما» بیشتر به اهمیت روابط در تجارت پی میبرد و تلاشهای زیادی برای رابطهسازی انجام داد. چندی بعد در سال 2005 توانست از طریق هموطن خود و یکی از موسسان یاهو، این شرکت را مجاب کند در عوض 40 درصد از سهام علیبابا، 1 میلیارد دلار سرمایهگذاری کند.
روند پیشرفت علیبابا تحت مدیریت جک ما ادامه داشت تا در سال 2013 او سمت مدیر عاملی را ترک کرد و ریاست هیات مدیره را بر عهده گرفت. اما بزرگترین و درعینحال شجاعانهترین حرکت مجموعهی علیبابا، عرضهی سهام این شرکت در بورس ایالات متحده بود که به یکباره ارزش این شرکت را تا 159 میلیارد دلار بالا برد و به تبع آن، «ما» با 25 میلیارد دلار سرمایه، ثروتمندترین مرد چین لقب گرفت. جک ما در صحبتهایی در همان روز میگوید: «امروز این پول نبود که بهدست آوردیم. آنچه حاصل شد اعتماد مردم بود.»
اینطور که دوستان قدیمی «ما» میگویند، این ثروت تغییری در روحیات او بهوجود نیاورده و حتی هنوز از خریدهای پر زرقوبرق پرهیز میکند. جک ما کوشیده خانوادهاش را از تیررس رسانهها دور نگه دارد تا پسر و دخترش در آرامش به تحصیل بپردازند. «ما» همچنان به مطالعه دربارهی کونگفو علاقه دارد، به مدیتیشن ادامه میدهد و تمرین مستمر تایچی را فراموش نکرده.
جک ما مانند بسیاری از ثروتمندان دنیای فناوری امروزی، در امور خیر شرکت میکند و دستبهخیر او در محل تولدش زبانزد است. در چین برای او احترام زیادی قائلاند و سخنرانیهای عمومیاش با حضور هزاران نفر برگزار میشود. اما همهی اینها مانع بروز شوخطبعی ذاتی «ما» نشده و گاه و بیگاه اجراهای نمایشی او برای کارکنان شرکت همه را سر شوق میآورد.
طبق گزارش مجلهی فوربز، تا سال 2015 سرمایهی جک ما 27 میلیارد دلار برآورد شده که باعث میشود او ثروتمندترین مرد در چین و هجدهمین نفر از لحاظ ثروت در جهان باشد.
این قسمت خیلی برام جالب بود????????????????????
امروز این پول نبود که بهدست آوردیم. آنچه حاصل شد اعتماد مردم بود.»
سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان
در راستای کار روی خودم و باورهایم دیروز اتفاق بسیار خوبی برایم افتاد. مدتی هست که دارم روی خودم و باورهایم کار می کنم و جنگ بزرگی توی ذهنم راه افتاده . بعضی مواقع از تمرین دست می کشیدم و ذهنم دوباره تلاش داشت من را به حالت قبلی برگرداند.
دیروز از صبح نشسته بودم به گوش دادن فایل های استاد و هر موضوعی که ذهنم مقاومت می کرد یک فایل گوش می دادم یا با جستجو در سایت
مخصوصا بخش الگوهای مرجع پاسخم را پیدا می کردم. من جلسات نهم و دهم آفرینش را تهیه کرده ام همچنین چند بخش از کتاب رویاهایی که رویا نیستند.
دیروز ذهنم به شدت مقاومت می کرد و به هم ریخته بودم. چون مسائل زیادی در یک مدت کوتاه برایم پیش آمده است. کار روی خودم را چند ماه است شروع کرده ام و ذهنم در این مدت به شدت تلاش می کرد مرا در همین وضعیت ناراحتی و پریشانی و نگرانی نگه دارد.
دیروز یکی از همین روزهای چنگ ذهنی بود.
در مورد مسائلی که دارم قبلا در بخش عقل کل سوالاتی که مطرح کرده ام و پاسخ های مناسبی دریافت کرده ام. روند تغییراتم کند بود یا ممکنه من براساس باورهای قبلی ام این گونه برداشتی دارم.(می دانم برای تغییر باورها باید جهاد اکبر انجام دهیم )
دیروز حسی به من می گفت که دوباره برو و پاسخ های دوستان را مشاهده کن در بخش عقل کل .
به اولین سوالم که فکر کنم 3 ماه پیش پرسیده بودم رجوع کردم و پاسخ های دوستان را دوباره دیدم. در یکی از پاسخ ها،یکی از عزیزان پیشنهاد کرده بودند که جلسه اول قانون آفرینش را تهیه کن و تمرینات را انجام بده. (من قبلا براساس راهنمایی دوستان عزیزم جلسه نهم و دهم را تهیه کرده و براساس آموزه های استاد کار می کنم و هنوز هم باید کار کنم) نکته جالب این بود که من تا آن زمان متوجه پیشنهاد دوست عزیزم که گفته بودند جلسه اول قانون آفرینش را تهیه کن نشده بودم . (به قول استاد وقتی در مدار قرار بگیرید هدایت می شوید که چه کار کنید حرفهایی که باید بشنوید را می شنوید)
رفتم به بخش محصولات و توضیحات مربوط به جلسه اول را خواندم. در این 3 ماه من تلاش زیادی در جهت درک عمیق مطالب استاد کرده ام.
قانون اصلی کائنات را درک کرده و مطالعه کرده بودم ولی احساس می کردم هنوز ابهام دارم یا به قول معروف هنوز ایمان نیاورده ام که جواب می دهد(به خاطر باورهای گذشته)
ذهنم دوباره دست به کار شد. یک حسی می گفت جلسه اول را بخرم ذهن منطقی ام می گفت لازم نیست ، قبلی ها را که خریدی و این همه فایل های استاد را گوش دادی و مطالب سایت را خواندی نتیجه اش کو.
جنگ ذهنی ام تمامی نداشت. کارتم که رمز دوم هم داشت موجودی کافی نداشت. حسم را مدنظر قرار دادم .
روز تعطیل بود و من خانه بودم و بیرون نرفته بودم. ساعت 12 شب رفتم انتقال وجه انجام دادم و خرید محصول را با تخفیف ویژه انجام دادم.
قبل از خرید جلسه اول خوابم گرفته بود و قصد داشتم روز بعد فایل های جلسه اول را مطالعه کنم. بعد از خرید دوباره همان حس به من گفت که فایل ها را گوش کن.
اولین فایل را دانلود کردم و شروع کردم به گوش دادن.
همزمان فایل های دیگر را هم دانلود کردم. از ساعت 12 نشستم پای لب تاب و مطالب جلسه اول قانون آفرینش را گوش دادم. بدون اینکه متوجه گذشت زمان شوم تا ساعت 6 صبح مشغول گوش دادن بودم.
انگار در مورد قوانین کائنات قطعه ای از یک پازل در ذهنم کم بود که با گوش دادن به این مطالب جلسه اول قانون آفرینش ، پازل تکمیل شد.
حس عالی داشتم پس از اتمام گوش دادن فایل های جلسه اول . صدای گرم استاد آنچنان تاثیری برایم داشت که احساس می کردم باورهای گذشته ام در حال شکستن هستند.
ابهاماتی که توی این 3 ماه با مطالعه فایل های رایگان ، کتاب قدرت ، انجام تمرینات و…. در ذهنم بود برطرف شد. احساس کردم گمشده ام را یافتم. ساعت 6 تا 7 فصل پنجم و ششم کتاب رویاهایی که رویا نیستند را تهیه کردم و یک بار خواندم(می دانم باید چندین بار دیگر بخوانم.)
کاملا به این حرف استاد توی این 3 ماه رسیده ام که هر بار که مطالب ایشان را گوش دهیم یا بخوانیم نکته یا نکات جدیدی یاد می گیریم که قبلا به آنها توجه نکرده ایم.
ساعت 7 صبح خوابیدم با حسی بسیار عالی . حسی که توی یک سالی که درگیر مسائلم بودم اصلا تجربه نکرده بودم.
خوابیدم با دیدگاهی متفاوت .
ساعت 9 برادرم آمد دنبالم و پیشنهاد کرد که یک سفر کوتاه به خارج از شهر برویم . جایی دنج و آرام.
با انرژی بیدار شدم با وجودیکه شب قبل دو ساعت خوابیده بودم .
همراه دو برادرم رفتیم ، بسیار خوش گذشت. با وجودیکه من قبلا هم به همان مکان زیاد رفته بودم ولی امروز حس دیگری داشتم.
وقتی برگشتم دوباره آمدم سراغ لب تابم و خواستم مطالب جلسه اول را دوباره مشاهده کنم. به نظرم رسید که بیام و اتفاق جالب دیروز را با دوستان عزیزم به اشتراک بگذارم.
الان که دارم این دیدگاه را می نویسم حسم بسیار خوب هست نسبت به دیروز و روزهای قبل .
می دانم باید زیاد روی خودم و باورهایم کار کنم ولی می دانم راه برایم روشن تر شده است.
از استاد عباس منش تشکر می کنم ، که راه هدایت را نشانم دادند
از تمامی دوستان عزیزم در خانواده صمیمی عباس منش هم تشکر می کنم . با خواندن نظرات ، تجربیات و دیدگاه های آنها و استفاده از راهنمایی های ارزنده دوستان در بخش عقل کل(سوالاتی که پرسیده ام) راه هدایت و تغییر برایم روشن تر و هموارتر می شود.
امسال را سال تحول خودم نامگذاری کرده ام. با توکل به خداوند و با یاری او ، در پایان سال نتایج تحول خودم را با همه دوستان عزیزم به اشتراک خواهم گذاشت و با هم جشن خواهیم گرفت
به امید پیروزی ، موفقیت ، شادکامی و خوشبختی در تمام ابعاد زندگی
در پناه حضرت دوست شاد باشید وسرزنده
یک نکته مهم ما باید بهای اون چیزی که میخوایم باید بپردازیم ،
اگر شده این که شب تا صبح نخوابیم و سخت کار کنیم و یا همین تجسم کردن مراقبت از احساس خوبمون برای به وجود اومدن اتفاقات خوب اینا همش بهایی که ما می پردازیم من چند سال پیش از این که با شما اشنا بشم متوجه این موضوع شدم ولی درکی عملی ازش نداشتم ….
من برای اینکه بتونم اراده ام قوی کنم تا بتونم بسته که خریدم تمرینش کار کنم اومدم فایل علم بی عمل گوش دادم درمورد اهرم رنج و لذت قبلا خودم یکم چیز میدونستم ولی شما خیلی زیبا توضیح دادید اومدم شروع کردم نوشتن که اگر انجام ندم چه قدر بد بخت میشم خلاصه خیلی فجیح نوشتم یعنی ته بدبختی هم نوشتم ولی بعد که خوندم زدم زیر خنده کی نخد حالا بخند نمیدونم چرا خندم گرفت . اومدم یه کار دیگه کردم یه لیست از افراد بدبختی میشناختم نوشتم همین که بهشون فکر میکنم انگیزه عمل کردن پیدا میکنم خدا نکنه من شبیه اونا بشه زندگیم.
.
اما وقتی که این فایل گوش دادم پیش خودم گفتم خوب الگو های من کی هستن . مرلین منرو
بازیگر امریکایی من زندگی نامش خوندم اون یه ادم افسرده و دارای مشکلات روانی زیادی بود و در اخرم خودکشی میکنع و میمیره حتی عادت غلط اون یعنی مصرف زیاد مواد مخدر و سیگار و مشروبات هم داشته
الگو دیگه من فروغ فروخزاد بود این اواخر هر شب داشتم سفر نامه اش به ایتالیا میخوندم اونم زنی افسرده و شکست خورده بود .
کمکم داشت عادات و رفتار و زندگی این افراد وارد زندگی من می شد . خیلی اون لحظه دلم به حال خودم سوخت که اینا الگو های من بودن .
خانم شبخیر عزیز خیلی دلم گرفت شما برای همه نظر گذاشتد اما برای من نزاشتید ????????
من کودک این خانواده ام
مریم جان عزیزم مرا ببخشید ، در مسافرت هستم ، به محض اینکه نظری را می خوانم ، پیام تشکر ارسال می کنم نمی دانم چرا نظر شما را ندیده بودم ، دیدگاه زیبای شما را خواندم ، در حرم امام رضا برای موفقیت شما به درگاه خداوند دعا کردم و ایمان دارم خداوند انشالله می پذیرد
خوب براتون خوشحال هستم
منم دقیقا الگوهایی همانند شما داشتم و تو ضمیر ناخودگاهم قرار گرفته بود برای همین با ادم های موفق و ثروتمند شروع به جایگزینش کردم
همین که شادید و احساس عالیی دارید و منتقل میکنید بدونید اینده عالیی در پیش دارید
ایشالله خبرهای زیادی بشنویم ازتون مریم خانوم موفق باشید
مممنون و سپاسگزارم از توجه شما دوست عزیز ????
سعادت مند دنیا و اخرت باشید
How perfect the book will be
I think this book will be best book for someone who wants to achieve every thing in his/her life
and all this nice things are because of abasmanesh
The best man who ive ever saw in my life is abasmanesh
the most complete man
The most successful man
The gods hand on the earth
you are fabulous abasmanesh you and your group
I love to see you oneday and tell you how perfect you are
God thank you for all these nice things are happening on this website
I LOVE YOU ALL
سلام امیر همتی عزیز
من فقط قسمت اخرشو فهمیدم ممنونم ازت
این یعنی من زبانم باید قویی کنم سپاسگذارم ازت
دوستان عزیز سلااااااام .
امیدوارم حال همگی عااالی باشه وزندگیتون پرشده باشه از اتفاقات قشنگ .
من هنوز داستان کامل اشناییم با این سایت رو اینجا ننوشتم و راستش داره یه اتفاقات خیلی خوبی می افته که به زودی میا م و اینجا کامل توضیح میدم فقط امروز به درخواست خانم شبخیز که گفته بودن نتایج هر چند کوچیک رو اینجا بنویسیم تا به رفع باور های محدود کننده همدیگه کمک کنیم ومن امروز میخوام در مرود اتفاق خوب امروز براتون بنویسم .
دوستان چیزی که من دقت کردم وقتی روزی که از خواب بیدار میشم وشکر گزاری من از اعماق وجود باشه (از ته قلب ) و خداوند رو عاشقانه ستایش می کنم محاله اون روز یه اتفاق خیلی عالی برام نیفته .هر چند من وقتی خانم سمانه در قسمت عشق و مودت گفته بود عاشقانه هاشو تقدیم تقدیم خداوند میکنه فهمیدم من در مورد ستایش خداوند ضعف داشتم ووقتی روز عرفه معنی دعای عرفه رو میخوندم از اینکه امام حسین چقدر خداوند رو عاشقانه ستایش میکرد شگفت زده می شدم ومن هم تصمیم گرفتم چند جمله از اون دعا رو در مورد خداوند همیشه با خودم تکرار کنم .
دوستان عزیر من بارها و بارها نوشتم که من یه باور جدید برای خودم ساختم که (خداوند خیلی راحت و زود خواسته های منو بهم میده ) .بعد از این مدتی که من دارم روی این باور کار میکنم دارم خدا رو شکر کم کم نتایج رو میبینم و این نتایج داره هر روز بیشتر و بیشتر میشه مثلا تا چند هفته پیش دو سه روز ی یه بار ولی این روز ها در طول روز چند بار این اتفاق میافته که یه چیزی رو میخوام و بلا فاصله به دستم میرسه .چند شب پیش یه خوراکی توی ذهنم بود وشبش خواب دیدم که اون خوراکی رو میخورم و توی خواب به خودم می گفتم دیدی خیلی سریع به هر چی بخوای میرسی(خخخخخ) ودقیقا روز بعد واقعا همون اتفاق افتاد .
اول اینکه صبح که داشتم حاضر میشدم با خودم گفتم برم از عابر پول بگیرم و توی ذهنم گفتم یه مبلغی بگیرم که یه مقدارش خورد باشه چون اول صبح معمولا رانند ها غر غر میکن که پول خورد ندارن و کمتر از ده دقیقه بعد مامانم گفت بیا این پول رو بگیر گفتم پول چی !!!!!!!!!!گفتش خرید چند روز پیش هر چی گفتم نمیخوام قبول نکرد و جالب اینه که یه مقدارش پول خورد بود !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!به خودم گفتم کبری دیدی چقدر سریع !!!!! خداااای شکرت
و اتفاق خوب دیگه امروز :
من کارتریج پرینترم دور وز پیش خراب شده بود وقرار شده یه نو بگیرن وتو این مدت هم من اگه پرینت برگه رو میخواستم میفرستادم رو یپرینتر منشی شرکت یا واحد دیگه ای و از اونجا بر میداشتم .کارم این چند روز زیاد بود و این کار برام سخت شده بود که هی بخوام برم و یه برگه ای رو از یه قسمت دیگه بردارم .
توی ذهنم گفتم من که هر چیزی بخوام زود به دستم میرسه پس بزار زنگ بزنم شاید همین امروز اوردن پیگیری کردم و گفتن باید صبر کنم تا شنبه یا یکشنبه !!!!!!!!!!!!!!!! بچه ها باور نمیکنید همون موقع ذهنم گفت پس چی شد!!!!!!!!!واسه همینه که استاد میگه همیشه روی باور هاتون کار کنید حتی شده تا اخر عمر .من گفتم اشکال نداره ورفتم سراغ کارم . یه نیم ساعت بعد رفتم اتاق بایگانی تا چند تا برگه بردارم دیم که توی یکی از کمد ها یه کاتریج هست و اتفاقا همونی بود که به پرینتر من میخورد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! با خودم گفتم این اینجا چکار میکنه !!!!!کی اینو گذاشته اینجا !!!و العان که فکر میکنم میگم به قول مصاحبه یکی ازبچه های روانشانسی ثروت (حسام شگفتی )این قانون که داره جواب میده چون شما نمیدونید توی شرکت چقدر عجیبه که توی یه اتاقی یه کارتریج باشه و کسی اونو ندیه باشه!!!!!! .اول با خودم گفتم شاید خرابه آوردم یه پرینت گرفتم و تو دلم خدا خدا میکردم که سالم باشه و دیدم شکر خدا سالمه ونمیدونید چقدر این اتفاق امروز منو خوشحال کرد به خدا گفتم من واقعا نمیدونم چطور در مقابل این همه رحمت تو شکر گذار باشم .چون یه بار دیگه بهم ثابت شد که سریع به چیزی که میخوام میرسم و دیگه اینکه واقعا طبق گفته استاد برای رسیدن به هر چیزی هزار راه هست که هرگز به ذهن ما نمیرسه پس ما فقط باید بخوایم وجور شدن و رسیدن به اون خواسته کار خداونده .
خانم نامدار عزیز خدا را خیلی خوب شناخته اید و قدرت برتر او را که همیشه استاد از آن صحبت می کند در باورهای شما به خوبی در حال تجلی است. تبریک.
شنیدن موفقیت های شما احساس غیر قابل وصفی در بنده به وجود می آورد.
منتظریم…منتظریم…منتظر
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
بعضی از پیامهای دوستان رو که میخونم مخصوصا اونهایی رو که نمیشناسم اولش برام باورش سخته یا میگم خب این شاید نتیجه جالب توجهی نباشه بعد قلبم میگه یه بار دیگه بخون، میخونم و میبینم که چقدر نتایج جالب و خوبه!!!!! (خداوندا ایمانم را نسبت به خودت قوی و قوی تر کن) چقدر زیبا گفتین که استاد میگن برای رسیدن به چیزی هزار راه مختلف وجود داره که ما نمیدونیم بله، وظیفه ما فقط درخواست چیزهای الهی از خداست. آفرین بر شما…
سلامممممممممممممم خدارو شکرررررررررر
خیلی خوشحالم از ذوق شما من هم به وجد اومدم ممنونم ز این انتقال احساس زیباتون به بنده های دیگه خدا
مطمعن باشید هر روزززززززززززز نتایج جدید می گیرید
هی پیشنهاد دارم همین باوری رو که در حال ایجادش هستید این رو هم بهش اضافه کنید بزرگگگگترین درخواستهای من هم خیلیییییی زود و عالی برآورده میشه
کم کم نتایجتون عظیمتر میشه چون دیگه باور کردید چیزای کوچیک راحت مستجاب میشه
خدای مهربونم به تعداد تمامی اشرف مخلوقاتت شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
من روی این باور خیلی کار کردم و همیشه این زیر همه خواسته هایم می نویسم (خدایا شکرت که خیلی سریع به خواسته هایم میرسم)سه تا هدف داشتم خداشکر به دوتا از اهدافم رسیدم یک هدف دیگم نشانه هاش اومده خیلی دارم سریع پیشرفت میکنم
خانم نامدار دوست عزیزم سلام
باور کنید هر بار که از موفقیت هایتان می نویسید در پوست خود نمی گنجم ، به حقیقت هر آنچه از پروردگار بخواهیم به آسانی به دست می آید فقط باور و ایمان قوی به الله یکتا می خواهد ، بی صبرانه منتظر خبرهای خوب موفقیت های پی در پی شما هستم
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
.بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به شما خانم نامدار
بسیار زیاد موفقیت های پی درپیتان را تبریک می گویم.
بازهم موفقیت هایتان را بنویسید تا به همه ما روحیه بیشتری برای استفاده هر چه بیشتر از قانون را بدهید.
انشاءالله موفقیت هایتان روز افزون باد.در پناه خداوند باشید.
با سلام
از ابراز لطف دوستان عزیزم (خانم شبخیز -آقای جوان آقای کریمی -آقای صمیمی آقای مشایخی و….) ممنونم و همیشه خوشحالم که اینجا دوستانی دارم که از موفقیت های هم خوشحال میشن ..نظرات خوب شمادوستان واقعا به من کمک های زیادی کرده ومن هم بیصبرانه منتظر شنیدن موفقیت های بیشتر شما هستم . آرزو میکنم نتایج همگی ما روز به روز بزرگتر و چشم گیر تر باشه .
از خداوند برای همگی بهترینها رو آرزومندم .
سلام دوستان عزیزم
داشتم نظرات رو میخوندم با خودم گفتم من چقد زیاد نظر میزارم باید کمش کنم بعد چشمم خورد به متن آقای جوان عزیز که برای آقای صمیمی دوست داشتنی گذاشتن و گفتن لطفا ادامه بدید و از همه ی دوستان خواستند موفقیت هاشون رو به اشتراک بزارن , آقای جوان انگار اون متن برای من بود برای همین ادامه میدهم.
جمعه آزمون قلمچی دادم یک جهش وحشتناک داشتم توی همه ی درس هام و ترازم طوری که همه تعجب کردن ولی من اصلا تعجبی برام نبود ,
دوستم بهم پیام داد که چند روزه پیش فامیلشون کار میکنه موزیک و اینجور چیزا وااااااااااااااای امروز رفتم پیشش کلی بهم خوش گذشت یعنی خییییییییلی لذت بردم , همش شوخی و خنده و احساس خوب وقتی اومدم خونه از خداوند بینهایت و با تمام وجودم سپاسگزاری کردم چون حالم عاااالیه و ازش خواستم دوباره این اتفاق برام رخ بده , خداجونم شکرت خیلی ساده میشه لذت برد , ممنونم که یادم یادید سپاسگزار باشم , من از لحظه لحظه زندگیم لذت میبرم.
دوستتان دارم , خداجونم شکرت
خواهر عزیز و پر انرژی ام سلام… چه میتوانم بگویم جز تبریک به شما برای احساس خوبتان که منشا تمام اتفاقات خوب زندگیتان است…. حضورتان بسیار ارزشمند است. ادامه دادن شما احساس خوب برای من و منشاء اتفاقات خوب برای من است… خداوند را بخاطر موفقیتهایتان سپاسگزارم…. همواره شاد باشید…
به وضوح مشخص است که موفقیت در دو قدمی است …
فقط کمی برنامه ریزی …
فقط کمی تمرکز …
کمی تلاش …
کمی هم کم کردن موارد غیر ضروری همین …
خوشحال شدم به خاطر آزمون قلمچی …
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
سلام
شما واقعا عالی هستید تبریک میگم که خیلی خوب تونستید پیش برید واقعا افرین و تبریک بهتوون میگم
الهی شکر بخاطر وجود زیبا و انگیزاننده شما
سلام علیک با عرض ادب خدمت استاد عزیز
سید حسین عباس منش و تمامی همه
دوستان وفادار همچنین هم فراکانسی های
موفق گلم ،
که واقعا از صمیمم قلب وارد فضای که
واقعا پر از نشاد ودرسهای آموزنده که
هیچ جا وجود نداره وارد شده اند،دوستانی که دوست دارن که زندگی خودشونو را؛خودشون اونجوری که میخاد بیافریند.
من امید و آرزو دارم که این خانواده بزرگ وعزیز برای همیشه وجود، و تبدیل به یک خانواده
بزرگ در جهان هستی بشه و انسان های
مختلف از سراسر جهان با این خانواده اشنا و توانسته میسر اصلی زندگی و رسیدن به
بالاترین سقف موفقیت های که در جهان هستی
وجود داره برسن و زندگی لذت بخشیرا از
جهان تجربه کنن.
من مهدی غلامی هستم. من 15 ساله هستم و ساکن شهر لندن هستم .
خلاصه داستان من این است من در خانواده متوسط رو به پایین با برداران و خواهران
بزرگ شده ام .
شهری من در ان زندگی میکردم شهر
مقدس قم بود اینطوری بگم من در این
شهر به دنیا و تا سن ١4 سالگی در ان
بزرگ شده ام.
اما گذشته، من کاملا فرد مذهبی هستم.
اعتقاد داشتم که خداوند یکی از بخشنده
و مهربان ترن و بزرگترین و قوی ترین فرد
که در جهان هست، که بسیاری از افراد به ستایش خداوند می پرستن.
????????????????????????????
اما همیشه از تعجب می ماند، کسانی که
خداوند را ستایش میکنند، اما بسیار از
ان ها فقیر حتی نون خوردن شب هم ندارن، کسانی که حتی خدا را هم نمیشناختن یا
دوستتش نداشتن خیلی پول دار هستن .
من تو زندگیم از این موضوع واقعا تجعب میکردم، خیلی وقت ها میشد در این مورد فکر میکردم
تا جایییی که واقعا میرسیدم که به هیچ
چیز اعتماد نداشتم حتی خود خدا که بیزار بودم.
یا اینکه حتی خدا را در مواقعی که واقعا به ان احتیاج داشتم سراغی از خدا وند میگرفتم.
و به ان التماس و گریه زاری میکردم،
و واقعا از خدا با نفرت از او خواسته های
داشتم که میدانستم به ان ها خداوند
عمل نمیکند .
و از لحاظ مذهبی بودن دیگه نماز و
دنبال عبادت کردن خداوند نبودم وبا این
که از این راه جدا شده بودم خیلی شاد
و نه خیلی ناراحت بودم .چون اعتقاد داشتم.
که ادم های ثروت مند به این گونه توانسته اند ثروتمند شوند. و در زندگی به دوستانی که
کمک یا هر کاری میکرند برایم خیلی خوشم
میام، و از ان ها تشکر میکردم .
و به خدا میگم که این از تو بهتر است به من
کمک کرده تو حتی قدرتی نداری
تا بتوانی زندگی خانواده ام را بهتر کنی.
????????????????????????????????????????????????????????
خلاصه تا این جای پیش رفت که من که
من تصمیم گرفتم دنبال ثروت و در امد
خوبی بودم. اما واقعا نمی دونستم از کجا
شروع کنم .
تا این وارد یوتوب شدم و شروع به سرج
در مورد چگونه درامد خوبی داشته باشم،
خلاصه همه ویدیو های را که در مورد
در امد بود را دیدم برای مثال اینکه
درامد اینترنتی که کار کردن برای یوتوب و حتی در امدهای انلاین و ……………..
یا این که با کلیپ خاصی رسیدم این بود.
که 10 درسی که از البرت انیشین بود.
تو این کلیب دیدم خود انیشین نیست،
خلاصه یه نیروی بود که به من میگفت
حالا بین تا اخرش بعد تصمیم بگیر، تا این
که واقعا به صورت جدی تصمیم گرفتم این کلیب را تا اخرش بینم.
????????????????????????????????????????????????
بعد از اینکه ویدیو را دیدم واقعا میشه
گفت این اولین که ویدیو را دیدم که تاثرترین ویدیو بود که زندگی منو از ته یه چاه
وارد اسمان ها کرده. واقعا این کلیپ را
میشه گفت بالای 5بار دیدم.
من دنبال این راستا کلیب های مختلف از
این استاد را دیدم و واقعا علاقه خاص استاد و ویدیو های که در یوتوب بود پیدا کردم.
????????????????????????????????????????
ویدیو بود که نام فقط روی خدا حساب
باز کن واقعا منو از زندگی امید وار کرد ،
و توانستم که مشکلات که در گذشته داشتم
را پیدا کنم و ضعف خودم را در این مورد پر کنم. خداوند را واقعا شکر میکنم که در میسر واقعی که
هم دو این جهان و در جهان اخرت جواب میدهد.
واقعا نمیشه از این همه ویدیو های رایگان که در سایت و یوتوب هست تشکر نکرد من از طرف خودم از جناب استاد بزگوار صمیمانه تشکر کنم
نیمشه گفت که من یه ویدیو را دیده باشم
و هیچ درسی، نتیجه ای از ان به دست نیارم
از فایل های صوتی و تصویری که دارم خدا را بهتر بشناسیم /گزارش روانشناسی ثروت /قدرت سپاس گذاری /گزارش١0و9افرینش/هدف گذاری /ترس وایمان/قانون بخشش یا عف / قانون سطل /
قانون رابطه/نقش عزت نفس در تصمیم گیری / مسائل قرانی که یکی از موارد مورد علاقه من است /قانون عشق/رسالت من/و ویدیو های انگیزیشی که واقعا تاثیر گذار بود البته همه انان در زندگی من
تاثیر گذار بود و گوش دادن و نگاه کردن له انان نکته های بسیار ریز و جالب و موثر تر را پیدا میشد.
واقعا باید بگم خیلی عالی هستی و از صمیم قلب دوستت دارم.
من در همه لحظه پیکر شما بود سفر به فرانسه /کشتی کروز/یه جای زیبا در دل طبیعت/سفر لاس وگاس و…….
خیلیییییییییییییییییییی جالب بود
من در گذشته خیلی سختی داشتم و الگو های من این بود که پدر با تمام سختی های و رنج های که میکشید نه تنها زمانی که وارد خانه میشد میدیم بلکه حتی من هم وارد این کار شدم و میدیدم که پدر بنده با تمام تلاشهای که سختی ها ی که در کار میکشد واز ان رنج میبرد به سختی میتونست خرج خانواده را ب دست اورد به این صورت باور های من به صورت نا خداگاه شکل گرفت اما من با این باور بودم که همیشه باید یه راهی باشه تا این کلیپ قانون جذب را دیدم و واقعا دانستم که باید بصورت کلی باور ها را عوض کرد این کار سختی است.
به قول استا باور های ما مثل سیمان به مغز ما چسبیده و باید ان ها عوض کنیم .
کلیپ قانون جذب رادیدم و با فیلم راز اشنا
شدم که فیلم راز را باور جدید خودم روی باور های گذشته اوردم.
کلیپ های زیادی را دیدم مثل چگونه در عرض
یک سال در امد خود را سه برابر کنیم ان هم باور کردم و انشالله منتظر درامدهای خوبی هستم.
????????????????????????????
خلاصه من در اخر ماه اسفند 94 با استاد بزرگوار اشنا شدم و فقط در طی این روز ها فایلهلی
صوتی را گوش میدادم حتی در این زمان یکی از دوستانم در لندن در مدرسه باعث شد که این فایل های صوتی راهم به ان نشان بدم و متسفانه نظر ایشان بسیار منفی و حرف هایی میزند که
واقعا منو ناراحت وعصبانی کرد و به سرعت فهمیدم که ایشان در فرکاس خاصی که ما و خانواده عباس منش در انها هستند ایشان نیس .
اما دوباره سعی کردم که به قول استاد عباس منش که میگه میتونید با آشنا کردن این قوانین با افراد دیگه این زنجیره خوشبختی را ادامه بدید.
دوباره با ارسال فایل های صوتی به یکی از
دوستان این کار را کنم اما دوباره با جواب منفی ایشان ناراحت شم شای ایشان هم در فرکانس نبود. ایشان میگفت مه حرف ها درست هست
اما من که اینها را انجام نمیدم پس بیخیال میشم حتی فایل صوتی شما را هم پاک کرد.
خلاصه اینکه خود من از خدای بزرگ تشکر میکنم
که در این فرکانس هستم وسعی کردم که سایت را پیدا و در ان عضویت شدم بعد از ان با عضویت در تلگرام و……….
میخام این را باقدرت ادامه بدم و امید دارم که با این سن کم من میتونم به جاهای بزرگی برسیم.
خخخخخخخخخخخخخ
از استاد بزرگ تشکر بسیار افراوان دارم که امید و زندگی منو از زمین به اسمان ها کشانده است .
واقعا نمیدونم چگونه این همه لطف را برای
ایشان جبران کنم ،میشه خودت ایشان یکی از دست های خدا بودن که برای من فرستاده شده است واقعا خداوند بزرگ است.
من خیلی از مشکلات بزرگی دیگری داشتم که
واقعا بیشتر ان ها را حل شده مثلا من در شهر مذهبی بود وباور های که به من گفتند و باورهای که در مورد خدا به من گفته بودن کاملا متفاوت با چیز هست که الان میشناسم است باید بگم فایل شعر پروین اعتصامی در من باورهای زیباییی در مورد خداوند بوجود اورده است.
من هنوز از سایت عباس منش خریدی نکردم شاید یکی به دلیل سن کم یا شاید به هر دلایلی دگیر اما امید دارم با اینده زیبا که در پیش دارم میتونم خرید محصولات گراببها که در دنیا وجود ندارد برسم و زندگی بهتری را در پیش بدارم.
و این هم جالب است که بگم زمانی که من در ایران بودم به دلایلی در فیلم بسیار زیبا هوش سیاه 2که در شبکه 3 میگذاشت در قسمتی که از لندن از برنج ساعت در لندن نشان داده بود دیدم واز همان جا ارزو کردم که در لندن زندگی کنم و دیگری بسیار از فیلم های سینمیی خارجی را میدیدم باعث این شد که من ارزوی مدرسه رفتن در مدارس خارجی یا انگلیسی کنم واین ارزوی من به واقعیت پیوست اما الان که من در با قانون جذب اشنا شدم من خودم میگم این قانون برای من جواب داده است پس قانون خیلی خوبی است ،ب خدا جواب میده. حتما یه بار امتحان کنید.
خلاصه از این قانون وقانونی که جواب میدهد بی عیب و بی نقص و سپاس گذار خداوند هستم.
????????????????????????????????????????????????
جالبه اشارهی به قدت سپاس گذاری از خانوم راند برن یکی از روش ها عالی برای بهتر زندگی کردن است.
من خیلی دوست دارم ادامه بده اما انگار فکر میکنم بسیار متن من زیاد شده وباعث خسته شدن کسانی که میخان بخوان وتجربه کسب کنن بشه.
خلاصه بقول استاد: بهشت را به بها میدن نه به بهانه ، میخام بگم من در جای زندگی میکنم که دور از خانواده و شهری که در ان بزرگ شده ام،
میخام بگم قدر همه چیز که هنوز دارید وان ها را هنوز از دست ندادید، بدانید
زمانی میرسد که واقعا هر مقدار زیادی پول هم بخواهید بدهید تا انان را بدست بیاورد، نمیتوانید دوباره انان را بدست اوردید.
برای مثال: خانواده پدر و. مادر و عمری که دارید.
من سنی ندارم ١5 ساله هستم و فقط با اشنا شدن با عباس منش میشه گفت بدست اوردم جالبه درسخوندم در گذشته خیلی ضیعف بودم اما باید بگم تاثیری که ویدیو تندخوانی و تقویت حافظه استاد خیلی در زمینه منو کمک کرده است.
تشکر فراوان از استاد بزرگ و دوستان خیلی خوش حالم که در این فرکانش هستم به امید دیدار تکتکتون به قول استاد همتون را دوستتون دارم با ارزوی موفقیت برای همتون یا علی مدد
حرف اخر اینه که استاد میگه:زندگی مثله یه بازی فقط قانون بازی باید بدانیم.
دوست خوبم مهدی غلامی سلام و سپاس
با این سن کم اینقدر با قوانین الهی آشنایی دارید خیلی جای خوشحالی و افتخار دارد و بی نظیر است.
راه طولانی نیست اندکی باور می خواهد …
هر چی آرزوی خوبه مال تو …
آقا مهدی دوست عزیز سلام ، اگر دوست دارید محصولات سایت استاد را بخرید اول به خداوند درخواست بدهید و بعد آن ها را هر روز تجسم کنید
بنام خالق زیبائی ها
سلام استاد عزیم عباسمنش و یاران همراه
خدارا سپاسگذارم که به موقع همه درخواستهام را داره اجابت میکنه
استاد و دوستان عزیزم
شب آرزهام را نوشتم نزدیکای فردا ظهر اولیش براورده شد که توضیح میدم براتون ولی اولش بزارید یه خورده قربون صدقه خدای مهربان و وهاب و استاد عزیز جان دلم بشم که مردانه تلاش کرد تا قوانین را از دل سنگ بیرون بکشه و راحت در اختیار ما بزاره که به نظرم بی نهایت برابر ارزش مالی که پرداخت کردیم ارزش داره دمت گرم سید جان استاد عزیزم
خدایا ممنون که مارا در این دوره از جهان هستی خلق کردی که بهترین دوره است به نظر من
و اما داستان از اونجا شروع شد که من حدود یکماه پیش اولین دوره قانون آفرینش را خریداری کردم و مرتب گوش دادم و نتایج خوبی نصیبم شد که در همین بخش ودر دیدگاهی قبلی توضیح دادم و به اندازه تلاشم برای درک قوانین چندین برابر انتظارم نعمت وارد زندگیم شد
از اون وقتی که خودم را شناختم طلبکار داشتم و دست از سرم بر نمیداشت و این باوری بود که از پدرم و مادرم به ارث برده ام تو این مدتی که با سایت و مباحث آشنا شده بودم شاید تو اکثر خواسته هدم خلاصی از دست طلبکارام بود ولی نمیتونستم علتش را پیدا کنم که آخه چرا تمومی نداره این طلبکاری من تا اینکه با آموزه هایی که این اوخر توسط فایلها و گوش دادن یک کتاب صوتی به نام چهار میثاق که خود خدا برام نشانه را فرستاد و اونم همینجا چگونگیش را توضیح دادم علتش را فهمیدم و اونم این بود که واقعا به طور ناخداگاه من این شرایط را دوست دارم هرچند در ظاهر اینطور نبود چون خودمم همیشه تو کارهام برای گرفتن حقم از بدهکارام اذیت میشدم
بالاخره توسط آموزه هایی که از فایلهای رایگان و جلسه اول قانون آفرینش یادگرفته بودم و یه سری دیگه از عوامل بیرونی نفرت واقعیم را به این وضعیت اعلام کردم و تا این وضعیت را اعلام کردم طلبکارام پشت سرهم تماس میگرفتن و دوره امتحان من شروع شد من برعکس همیشه جوابشون را دادم و وضعیتی که داشتم را توضیح دادم و بهشون گفتم دیگه فرق میکنه با دفعات قبل و الان با همه وجود میخوام بدهی شما را بدم و دارم نهایت تلاشم را میکنم و تصمیم گرفتم از مبالغ کم شروع کنم اولی را که نزدیک 200هزار تومان بود دادم دومی را به پیشنهاد خودش قسطی کردم و قسط اولش را دادم به فاصله کمتر از یکساعت باهام تماس گرفته بودن و این کار را انجام دادم ظهر بود و رفتم خونه تنها و داشتم فکر میکردم که چکار کنم اون روز تا آخر شب بیدار بودم و فکر میکردم که نیمه های شب چراغ ذهنم روشن شد و ایده پرداخت تمام بدهیهام کمتر از یکماه به ذهنم رسید تا 5:30صبح روش کار میکردم ،تمام شد و فقط مونده بود اجرا کردنش که نیاز داشت یک نفر 80میلیون در دوپارت 40میلیونی بهم اعتبار کنه و بهم بده که طرفش را داشتم ولی نمیدونستم چطور مطرحش کنم داشتم فکر میکردم که چطور مطرحش کنم که ذهنم دیگه یاری نمیکرد
ظهر بود از کار روزانه اومدم خونه و باور کنید به اندازه خرید فایل دوم قانون آفرینش تو کارتم پول داشتم ولا غیر تصمیم سختی بود که بخرم یانه
به حرف دلم گوش دادم و خدا خودش شاهده که نمیدونستم در مورد چی میخواد استاد صحبت کنه خریدم و دانلود کردم و گوش کردم انگار خداوند دوباره برام معجزه شو فرستاد راه حل رسیده بود دوباره ایدمو نوشتم و با خاطری محکم و قلبی سرشار از امید تلفن را برداشتم و کل ایده را براش مو به مو گفتم و گفت باید با شرکام مشورت کنم و فردا بهت زنگ میزنم و خبرش را میدم 50/50چون بدون هیچ سندی میخواستم 80میلیون تومان بهم بده نا امید نشدم و شروع کردم به نوشتن آرزوهام ولی این دفعه با دفعات قبل فرق میکرد یکی تو وجودم میگفت قبول میکنه به خاطر همین یکی از آرزوهام همین بود گذشت تا امروز که فردای دیروز بود و باید خبرم میداد تزدیکای ظهر خودش بهم زنگ زد بقدری آرامش و امید داشتم که خودمم باورم نمیشد چون چنان ازش درخواست کردم که از صد تا سند براش محکمتر بود و پشت تلفن گفت یه بار دیگه طرحت را برام توضیح بده و منم توضیح دادم و تموم که شد گفت بهت میدم و قبول کرد آره قبول کرد اشک از چشمام از خوشحال به اختیار سرازیر میشد
خدا را شکر کردم و طلب خیر و برکت براش از خدای وهاب طلب کردم
آره عزیزانم همچین خدایی و همچین جهان هستی و همچین قوانینی داریم ما فقط باید با همه وجود ایمان داشته باشیم که این حرفهایی که عزیز دلم استادم مرد برگزیده خدا استاد عباسمنش میزنه درسته
خداشکرت به خاطر تمام نعمتهایی که به من عطا فرمودی خدایا شکرت
استاد عزیزم دستانت را از راه دور میبوسم
همگی در پناه خدا شاد و پر روزی باشید
سلام و درود بر همه دوستان و استاد عزیز
مطلبی رو من میخوام بگم که علی رغم تمام فایلهایی که تا الان رکورد شده و اماده دانلود , خیلی وقته بی جواب مونده . و دقیقا مربوط به موضوع همین بحثی هستش که استاد اینجا مطرح کرده
استاد اینجا دقیقا از کاربران خواسته که “”داستانِ واقعیِ آن موفقیت را با (((جزئیات فراوان))) و شرحی از گذشته تان، مبنی بر اینکه چگونه با این سایت آشنا شده اید و در آن زمان در چه شرایط، روحی، جسمی، عاطفی، مالی و … قرار داشتید “” رو کاربران در اینجا به اشتراک بذارن
اما خود استاد تا الان همچین کاری رو انجام ندادن !!!
من که شخصا خیلی دوست دارم سرگذشت او یک و نیم سال اول استاد رو با (((جزییات فراوان))) همون طور که از کاربران خواستن , خودشون هم بیان و شرح بدن .
استاد عزیز خیلی دوست دارم بدونم شما که راننده تاکسی بودین و هندزفری در گوش , پله بعدی برای شما چطور اتفاق افتاد ؟
دقیقا چه شرایطی پیش اومد در عرض اون یک و نیم سال
با ذکر جزییات فراوان !
به نظرم اگه شما یک فایل با این مضمون و شرح حالتون از راننده تاکسی بودن تا پله بعدی تو سایت بذارین در صدر محبوبترین دانلودهای سایت قرار میگیره .
از تمامی دوستان تقاضا دارم با امتیاز دادن به نظر بنده . استاد عزیز را تشویق به رکورد فایلی در همین مورد بکنیم با تشکر از همه .
سلام آقای عباسی.من بیوگرافی کوتاهی از استاد که به چشم خودم دیدم وتاثیر عجیبی تو ایمان خودم داشت رو میگم بعنوان شاگرد حضوری ایشان.تابستان 91برای اولین بار در کلاس حضوری قانون جذب 1روزه استاد چهارراه ولیعصر شرکت کردم.مطالب شیرین وفوق العاده ساده وتمرینهای ابتدائی که یاد گرفتم تاثیر عالی رو من گذاشت ونتایج عالی در هر زمینه گرفتم.عباسمنش اونموقع در هر زمینه ای موفقیت داشت.اما در زمینه مالی پررنگ نبود.شهریه ها خیلی کم وحتی ما خودمون شهریه را 2 مرحله ای می دادیم.واین بزرگترین انگیزه استاد برای ثروتمندشدن شد که در زمینه ثروت حرفی برای زدن به شاگردانشون داشته باشند.این گذشت و ما 1سالی ندیدیم ایشون رو وهمه دوره ها در شهرستانها بود.تا اینکه به گوشم رسید استاد دوره ثروت 1٫5روزه گذاشتن 450 هزار تومان ومن شخصا تعجب کردم!!گفتم کسی عمرا نمیره.بعدا متوجه شدم 40 نفر رفتند.فهمیدم نه مثل اینکه یه خبرائی.خودمن شخصا گفتم استاد پولکی شده!(باور فقیر)ونرفتم واز مسیر خارج شده بودم.تا اینکه قانون آفرینش حضوری گذاشتند ومن رفتم ودر عجب شدم.از جمعیتی که تو سالن بود وشهریه ها که نقدا همه کارت کشیدند وبرای دوره دوم پیش ثبت نام وغیره.بسته های آموزشی مختلف که در زمانهای استراحت کلاس عین بنز فروش رفت ورونمائی از روانشناسی ثروت که 1200000 قیمتش بود.وقتی استاد درس میداد از لحنش باور ثروتمند میبارید واعلام کردند 150 برابر افزایش درآمدشون رو ومن ظرف 2سال به چشم دیدم.از سایت سر کلاس صحبت کردند وگفتند در کمتر از 7ماه خواهید دید سایت مارو که چی میشه وعینااا شد.متوسط 3دقیقه یکبار اس ام بانک وکلیک ودانلود…کارگاه دوبی 10 میلیونی ومحصول ثروت و ….که همه عین فیلم گذشت از جلو چشمم.وبعد از اون هم کارگاهها ومحصولات هدف واعتماد بنفس همه دانلودی وبا بازدید خرید نجومی تا اروپا وامریکا رفتن استادکه در حدی که بهشون پیام دادم استاد شما هیچ کاری نکنی فقط عکس وفیلم از زندگی شخصیت بگذاری رو باور آدم تاثیر میگذاره.به عینه دیدن روند زندگی استاد هر دفعه که فایل گوش میدم از جلو چشمام میگذره عین فیلم تاثیرش رو باورم حیرت انگیز وامیدوارم به شماهم کمک کنه
بله کاملا درسته من با یکی از اساتید که صحبت میکردم میگفت استاد عباسمنش خیلی جسورانه عمل میکنه من شخصا علت پیشرف استاد رو در این جسارت وحرکت روبه جلو میدونم که البته از ایمان سرچشمه میگیره وبرای من بسیار مهم واساسیه ویکی از برنامه های زندگیم حرکتهای سریع رو به جلو به سبک استاد عباسمنش هست.
سلام دوست گرامی
استاد عباس منش در دوره های مختلف، جزئیاتی از برهه های مختلف زندگی شان را تعریف و مراحل آن را تجزبه و تحلیل کرده اند
حتی در فایلهای رایگانِ زیادی بخش هایی از داستان زندگی خود را تعریف کرده اند که فکر نمی کنم الان فردی از کاربران، داستان زندگیِ ایشان را نداند.
موفق و سلامت باشید
شایسته – مدیر فروش
با سلام دوباره خدمت تمام دوستان و مدیریت محترم فروش سایت
بنده با وجود اینکه تقریبا از اعضای قدیمی سایت هستم و تمامی دانلودهای رایگان(حتی فایلهایی که قبلا روی سایت بوده و الان نیست) را استفاده کردم و به دقت گوش داده ام اما متاسفانه به موضوعی که اشاره شد اصلا برخورد نکرده ام .
واستاد عزیز در این مورد فقط به کلی گویی اشاره داشته اند نه جزییات ! و اصلا اشاره ای به اینکه در مراحل و قدم های اولیه حین راننده تاکسی بودن چه اتفاقاتی به وقوع پیوست و یا اولین نشانه ها چه چیزهایی بودند , نداشته اند .
حتی در دوره افرینش هم ,بنده چنین چیزی را ندیدم !
و فکر میکنم اگر فایلی در همین ضمینه درست بشود بسیار عالی و راهگشا خواهد بود برای همه و خصوصا برای اعضای جدید سایت .
اینکه فردی تازه وارد خیلی زود با “راز تغییر درون و متقابلا عوض شدن شرایط بیرون” اشنا بشود به نظرم بسیار عالی و محرک خواهد بود .
با تشکر
با سلام خدمت تمامی هم فرکانسی ها و هم مداری های خوبم /خیلی خوشحال شدم که شنیدم که استاد تو شهری که دارم زندگی میکنم (بندرعباس) بوده و کار کرده اوایل فکر میکردم که دروغه ولی از وقتی که محل کارشون رو گفتن(کشتی سازی و برق)فهمیدم که به طوره کامل درسته…خیلی خیلی خوشحال و خوشبختم که با شما هستم و خدارو سپاس گذارم که خدا عمری به من داد تا بتونم از قانونی که خودش وصف کرده اشنابشم و اون رو تو زندگیم اجراش کنم …والا من هنوز به موفقیت ان چنانی نرسیدم ولی ایمان دارم و حسی درونم فریاد میزنه که میرسم و دارم نتایجش رو میبینم و دارم احساسش میکنم…خدارو شکر
والا از وقتی که با استاد اشناشدم جوری سخنرانی هاشو گوش میکنم که دارم مثله ایشون حرف میزنم
ارزو میکنم هرکجا که هستید شاد سالم ثروتمند سعادتمند در دنیا و اخرت باشید…دسته حق نگهدارتون